طریقه برآورده شدن دعا :

تب‌های اولیه

61 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

Mohammad2db;367650 نوشت:
یا راهنمایی شدین و به چراغ و علائم راهنما توجه نکردین! 99 درصد !

210 درصد می دونم و یادم نمی یاد که من راهنمایی شده باشم.احساس میکنم این مشکل من بلا بوده به خاطر همین حل نمی شه

Mohammad2db;367650 نوشت:
یا ضعفی در ایمان و عمل دارید .

خدا خودش میگه من دو نوع لطف دارم لطف عام و لطف خاص
برای اجابت دعام همون لطف عام کافی بود.لطفی که شامل همه انسانهاست چه باایمان و چه بی ایمان

Mohammad2db;367650 نوشت:
و یا مورد درخواستی به صلاح شما نیست .

صلاح شما نیست)) بدترین نوع نگاه به خواسته های بشری همین صلاح هست یا نیسته

Mohammad2db;367650 نوشت:
محاله که ادم خدا رو صدا بزنه و جوابی نبینه

باور کن محال نیست و باور کن من صدا زدم و هیچ جوابی نشنیدم

Mohammad2db;367650 نوشت:
مگر اینکه نادیده بگیریم یا به غفلت ازش عبور کنیم .

ادمی که 7 ساله خدا خدا میکند پس غافل نیست و به غفلت ازش عبور نمی کند.چون من تو این 7سال تمام لحضه هام پز بود از خدا

Mohammad2db;367650 نوشت:
وقتی طرف میگه ای خدا ماشین میخوام نباید انتظار داشته باشه که ماشین کنارش سبز بشه
چون خدا چراغ راه سبز میکنه و انتظار داره که قدم برداری و به طرف ماشین بری و اگر نادیده بگیری یا ناشکری کنی تا دیر بشه دیگه مشکل از خدا و دعا نیست ...

ما هم چنین انتظاری از خدا نداشتیم چون هنوز عاقل و با منطق زندگی می کنیم.همه مشکلات از طرف خداست



نقل قول:
درصد می دونم و یادم نمی یاد که من راهنمایی شده باشم.احساس میکنم این مشکل من بلا بوده به خاطر همین حل نمی شه
خب این خودش میتونه یه راهنمایی باشه !
که مشکل شما بلا بوده یا عذاب !


نقل قول:
خدا خودش میگه من دو نوع لطف دارم لطف عام و لطف خاص

نقل قول:

برای اجابت دعام همون لطف عام کافی بود.لطفی که شامل همه انسانهاست چه باایمان و چه بی ایمان
بهترین دعا دعای مردمه ! یا دعای شما برای مردم !


نقل قول:
صلاح شما نیست)) بدترین نوع نگاه به خواسته های بشری همین صلاح هست یا نیسته
اصلا !

خدا بیامرزی به دست پسرش کشته شد !
خدا بیامرزی که وقتی بچه دار نمیشد به قدری رفت حرم و برگشت تا اقا شفاعتش کنه که بچه دار شه ! بطوریکه روزی با داد و بیداد و عصبانیت میگه اقا خسته شدم بابا حاجت نمیدی
خب در این حرمو تخته کن !!
میزنه چند ماه بعد بچه دار میشه اونم چه بچه ای کسی که چاقو میذاره زیر گلوی باباش میگه پول بده میخوام فلان چیزو بخرم وگرنه میکشمت !! که اخراش دیگه باباش خسته میشه و میگه نمیدم بزن بکش و اونم اینکارو میکنه !!
رفتی مشهد سوال کن !


یه وقتا به صلاح نیست و نباید اصرار کرد .
چون نمیتونیم تربیتش کنیم !


نقل قول:
باور کن محال نیست و باور کن من صدا زدم و هیچ جوابی نشنیدم

این حرف حتی برای منی که به اختیار خودم سالها به شکل مردمه درعذاب و شرایط سخت زندگی کردم کفر به حساب میاد . چون وقتی لطف خدا رو دیدم که فهمیدم لطف خدا رو نمیدیدم !


نقل قول:

ادمی که 7 ساله خدا خدا میکند پس غافل نیست و به غفلت ازش عبور نمی کند.چون من تو این 7سال تمام لحضه هام پز بود از خدا
خدا داری و خداخواهی شرایط داره
یکیش اینه که تودار باشیم .


نقل قول:
ما هم چنین انتظاری از خدا نداشتیم چون هنوز عاقل و با منطق زندگی می کنیم.همه مشکلات از طرف خداست
مشکلات از جانب ماست .

اما خارج از خواست خدا هم نیست . چون خدا عادله ..






زیاده گویی کردم که
شاید روزنه ای از امید باشه برای ناامید ..
باید ببخشید .

pesar.zamini;367672 نوشت:
ما هم چنین انتظاری از خدا نداشتیم چون هنوز عاقل و با منطق زندگی می کنیم.همه مشکلات از طرف خداست

من شنیدم خدا بعضی از بنده هاش که خیییلی دوستشون داره امتحانای خیلی سختی ازشون می گیره تا مقام معنویشون رو بالا ببره. شاید شما هم جزو این دسته باشید.

البته فکر کنم روایاتی هم داریم که می گه خدا آدما رو با چیزی که خیلی دلشون می خواد امتحان می کنه تا جایی که به رضایت خدا راضی بشن.

باید ببینیم هدف اصلیمون تو این دنیا چیه. ظاهراً اومدیم که یه کمی سختی بکشیم و بریم. هر کسی هم که بیشتر خدا رو بندگی کنه (همش بگه چشم) ظاهراً بیشتر سود می کنه.

البته من بحث های عرفانی بلد نیستم. راستش یه کمی هم به ژستهای عرفانی حساسیت دارم. سعی می کنم واقع بین باشم.

مؤمن;370345 نوشت:

من شنیدم خدا بعضی از بنده هاش که خیییلی دوستشون داره امتحانای خیلی سختی ازشون می گیره تا مقام معنویشون رو بالا ببره. شاید شما هم جزو این دسته باشید.

البته فکر کنم روایاتی هم داریم که می گه خدا آدما رو با چیزی که خیلی دلشون می خواد امتحان می کنه تا جایی که به رضایت خدا راضی بشن.

باید ببینیم هدف اصلیمون تو این دنیا چیه. ظاهراً اومدیم که یه کمی سختی بکشیم و بریم. هر کسی هم که بیشتر خدا رو بندگی کنه (همش بگه چشم) ظاهراً بیشتر سود می کنه.

البته من بحث های عرفانی بلد نیستم. راستش یه کمی هم به ژستهای عرفانی حساسیت دارم. سعی می کنم واقع بین باشم.

سلام جناب مومن ...
یکی از منطقی ترین آدمهایی که تو این سایت میشناسم شما هستین ...
ولی آخه چرا ... بزار ازت چند تا سوال کنم ...

1- فرض کن من و شما و 98 تا انسان عاقل دیگه داریم تو یه بیابون خشک و بی آب و علف راه میریم ... یه دفعه میبینیم یکی داره چوب جمع میکنه ... من و شما و اون 98 نفر انسان عاقل میریم جلو و میپرسیم کی هستی و داری چی کار میکنی ... اونم میگه من نوح هستم و دارم چوب جمع میکنم ... آخه 40 سال دیگه میخواد بارون بیاد .... بعدشم میخوام تمام حیوون ها و آدم های خوب رو تو اون جمع کنم تا نجاتشون بدم ... به نظر شما از بین این 100 نفر انسان عاقل چند نفرشون وای میستن و به ایشون کمک میکنن ...

2- فرض کن من و شما و 98 تا انسان عاقله دیگه شب خواب میبینم که سر بچمون رو بریدیم ... به نظر شما از بین این 100 نفر انسان عاقل چند نفر فردا بلند میشن و سر بچشون رو میبرن ؟؟؟ ( حضرت اسماعیل و ابراهیم )

حرف اصلی سر همینه ... من تمام استدلال هایی که به حقانیت اسلام و محمد میرسن رو قبول میکنم ولی یه دفعه با باید ها و نبایدهایی روبرو میشم که اصلا عقلانی نیست ...
مگه آزمایشهایی که از مدل عقلانی باشه چه مشگلی داره ...

FTMH_Mohammadi;363401 نوشت:
سلام ...
سوالی که از کارشناس محترم سایت داشتم این بود که طریقه استجابت ... یا رد کردن دعا ها به چه نحوی هست ...
آیا خدا مستقیما دعا ها رو میشنوه و اونها رو مدیریت میکنه ... یا اینکه ابزارهایی رو اندیشیده که اونا این کار رو انجام میدن ...

مثلا من شنیدم که در زمان امام یازدهم کشیش مسیحی ادعا میکرده میتونه باران نازل کنه ... خشکسالی فرا رسیده بوده و امام هم در درون زندان بودن ... تا اینکه مسیحیان از این کشیش میخوان بره و دعای نزول باران رو بخونه ... هر بار که این کشیش دستش رو به سمت آسمون بالا میگرفته .... ناگهان رعد و برقی میزده و باران شروع به باریدن میکرده .... اینقدر این قضیه شوک آور بوده که مسلمانان نسبت به دینشون شک میکنن ... حاکم وقت امام رو احضار میکنن و میگن علتش چیست ... و ایشون میگه از ایشون بخواهید یک بار دیگر دعای باران را بخوانند ... جمعیت جمع میشوند .... همینکه کشیش مذهبی میخواسته دستش رو به سمت آسمون بگیره ... امام میگه دستاش رو بگردین ... کشیش رو دستگیر میکنن و استخوانی رو در درون دستاش پیدا میکنند .... و امام میگه ... این استخوان یک پیامبر هست که ایشون به اون متوسل میشن و بقیه داستان ...

یا وجود اسم اعظم و یا وجود چیزایی مثله طلسم و از این جور چیزا ...

سوال من این هست آیا خداوند قوانینی برای به اجابت رسیدن دعاها تصویب کرده و خودش نشسته کنار و قوانین دارن کار خودشون رو میکنن ... یا اینکه دعاهای ما مستقیم به محضر خداوند میرسن ...

با تشکر از وقتی که میزارین

با سلام وآرزوی موفقیت برای شما .
فارغ ا ز داستان یاد شده وحواشی مسله در خصوص خود پرسش باید گفت : در آموزه های دینی راه کار های برای استجابت دعا بیان شده همه آن عوامل با خواست وارا ده الهی عملیاتی می شود . نکته مهم شناخت آن شرایط است که به اختصار اشاره می شود :
1 - دعا و ارتباط مداوم با خدا در هر حال:
خداوند به پیامبرش دستور مى‏دهد که «نفس خویش را در کمال شکیبایى در هر بامداد و شامگاه به دعا و جلب خشنودى خدا وادار کن».(1)
قرآن کسانى را که فقط در هنگام گرفتارى و مشکلات دعا مى‏کنند، مورد نکوهش قرار داده است: «وقتى به انسان گرفتارى و غمى روى مى‏آورد، ما را در هر حال (خواب و بیدارى، نشسته و ایستاده) بخواند و چون گرفتاریش را برطرف کنیم، برود (و از ارتباط خود با خدا از جهت کمیت و کیفیت بکاهد و گاهى قطع نماید، به گونه‏اى که) گویى اصلاً ما را براى گرفتارى که به او رسیده بود، نخوانده است!».(2)
امام صادق (ع) مى‏فرماید: «کسى که پیش‏دستى در دعا نکند و فقط در وقت نزول بلا دست به دعا بردارد، دعایش در آن وقت مستجاب نگردد و فرشتگان گویند: این آواز را نشناسیم». در روایت دیگرى آمده که «به او مى‏گویند: تا امروز کجا بودى؟!».(3)
در اصول کافى آمده که خداوند به حضرت داوود(ع) فرمود: «مرا در روزهاى خوش و آسایش یاد کن تا من دعاى تو را در روزهاى گرفتارى و سختى اجابت کنم».(4)
2 - دعا باید از صمیم قلب باشد.
تمام ذرات وجود انسان یک چیزى را بخواهد و طلب کند و دل و زبانش با عمل و رفتارش هماهنگ باشد.
3 - اعتماد به خدا و اطمینان به اجابت او:
امام صادق(ع) فرمود: «خدا دعایى را که از دل غافل و بى خبر برخیزد، مستجاب نمى‏کند پس وقتى دعا کنى، از عمق دل به او روى آور (و دلت را با زبانت همراه گردان) و سپس به اجابت دعایت مطمئن باش».(5)
4 - قطع امید از غیر خدا و امید و اطمینان به خداوند.
امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه یکى از شما بخواهد که هر چه از خدا درخواست مى‏کند، خدا به او عطا فرماید، باید از همه مردم ناامید و مأیوس گردد و هیچ امیدى جز به درگاه خدا نداشته باشد».(6) او به نقطه‏اى از ایمان و توکل باید برسد که بداند همه قدرت‏ها و علل جهان تحت اراده و قدرت الهى قرار دارند.
پس از خدا بخواهد که اسباب و علل مادى و معنوى جهان را جهت صلاح و منفعت او قرار دهد.
5 - دعا باید در کنار تلاش و تدبیر باشد.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «الداعى بلا عمل کالرامى بلا وتر؛ کسى که دعا مى‏کند و به دنبال آن تلاش و عمل نمى‏کند، مانند آن است که بى چله کمان تیر مى‏اندازد».(7)
دعا نمى‏تواند جاى تلاش و برنامه ریزى در زندگى را بگیرد، بلکه مکمل آن مى‏تواند باشد.
در مجموع معلوم شد که بر ای قبولی دعا راه کار وجود دارد ولی خداوند از سرنوشت کسی خود را کنار نکشیده بلکه آن ابزار دقیق با مشیت الهی تاثیر گذار است .
گفتنی است که مسله دعا غیر از مسله طلسم وجادو ومانند آن است . آن گونه امور ابزار دعا وراه کار اجابت دعا نیست واساسا آنها در نگاه شرع ممنوع است .
پی نوشت ها:
1. کهف (18) آیه 28.
2. یونس (10) آیه 12.
3. اصول کافى، ج 4، ص 219.
4. بحارالانوار، ج 93، ص 381.
5. بحارالانوار ج 93، ص 305.
6. عدة الداعى، ص 97.
7. عدة الداعى، ص 97.

FTMH_Mohammadi;370348 نوشت:
سلام جناب مومن ...
یکی از منطقی ترین آدمهایی که تو این سایت میشناسم شما هستین ...
ولی آخه چرا ... بزار ازت چند تا سوال کنم ...

1- فرض کن من و شما و 98 تا انسان عاقل دیگه داریم تو یه بیابون خشک و بی آب و علف راه میریم ... یه دفعه میبینیم یکی داره چوب جمع میکنه ... من و شما و اون 98 نفر انسان عاقل میریم جلو و میپرسیم کی هستی و داری چی کار میکنی ... اونم میگه من نوح هستم و دارم چوب جمع میکنم ... آخه 40 سال دیگه میخواد بارون بیاد .... بعدشم میخوام تمام حیوون ها و آدم های خوب رو تو اون جمع کنم تا نجاتشون بدم ... به نظر شما از بین این 100 نفر انسان عاقل چند نفرشون وای میستن و به ایشون کمک میکنن ...

2- فرض کن من و شما و 98 تا انسان عاقله دیگه شب خواب میبینم که سر بچمون رو بریدیم ... به نظر شما از بین این 100 نفر انسان عاقل چند نفر فردا بلند میشن و سر بچشون رو میبرن ؟؟؟ ( حضرت اسماعیل و ابراهیم )

حرف اصلی سر همینه ... من تمام استدلال هایی که به حقانیت اسلام و محمد میرسن رو قبول میکنم ولی یه دفعه با باید ها و نبایدهایی روبرو میشم که اصلا عقلانی نیست ...
مگه آزمایشهایی که از مدل عقلانی باشه چه مشگلی داره ...


سلام و عرض ادب خدمت شما بزرگوار.

نظر لطف شماست. ...:khejalati:

1- من فکر می کنم خود شما اولین نفری هستید که وای میستید و کمکش می کنید. اما ... قبلش ازش کلی سؤال می پرسید تا قانع بشید که اون فرد تعادل روانی داره و واقعاً مغزش کار می کنه. وقتی مطمئن شدید (یا حدس زدید) که خیلی هم پرت و پلا نمیگه حتماً به حرفاش بیشتر فکر می کنید. اگه نشانه های طوفان هم ظاهر بشه شما اولین کسی هستید که متوجه خطر میشید و سوار کشتی میشید. مگه خدا از ما چیز بیشتری خواسته؟

2- بستگی به میزان عقلشون و تجارب گذشتشون داره. من و شما هیچ کدوممون این کارو نمی کنیم. وظیفه ای هم نداریم. چون نه پدرمون ابراهیم بوده نه تا حالا کسی از آسمون باهامون صحبت کرده نه آتیش برامون گلستان شده نه ... اگه شده بود ما هم می فهمیدیم این خواب بخاطر پرخوری شام نیست!

اما سؤال آخرتون به نظرم جای بحث داره. این که منظور از عقلانی یعنی مطابق با کدوم عقل؟ اگه منظور از عقلانی این باشه که ما دقیقاً بدونیم چی به صلاحمون هست و چی نیست به نظرم دیگه امتحان معنایی نداره. فریبندگی دنیا یکی از لوازم امتحان بشره. به نظر شما کسی که به عین الیقین ببینه چیزی براش مثل سم مهلکه بازم به طرفش میره؟ یا اگه کسی بدونه راه سعادتش دقیقاً از فلان مسیر میگذره باید دیوونه باشه که از یه راه دیگه بره. در مورد ابلیس هم در یکی از خطبه های نهج البلاغه داریم که خدا می تونست آدمو خوشبو و زیباتر خلق کنه تا ابلیس مات و مبهوتش بشه. اما عمداً یه طوری نشونش داد که زیاد ابهت نداشته باشه تا بندگی ابلیس محک بخوره. ... امتحان آب نخوردن سپاه داوود (ع) هم از همین جنسه. ...

لذا برداشت بنده (که شایدم اشتباه باشه) اینه که بندگی یعنی فقط بگو چشم. بعدشم در راستای این چشم تلاش کن. نگو منطقی نیست. عقلانی نیست. چون عقل تو ته تهش به اندازه پونصد تا کتاب علمی توش هست که اکثر مطالبشونو هم درست یادت نیست!

بماند که خیلی مواقع امتحانات خدا عقلانی هستن. اما وقتی که از بیرون بهشون نگاه می کنی نه وقتی که داری امتحان میشی. مثلاً طرف ده بار از دوستی خیابانی لطمه خورده باز دفعه یازدهم از همون سوراخ گزیده میشه. چون اونجا احساساتش به عقلانیتش غلبه می کنه.

یه نکته دیگه هم اینه که یه امتحان مشخص برای یکی عقلانیه و برای دیگری نیست. چرا؟ چون اولی از اختیارش قبلاً صدهابار خوب استفاده کرده و الآن تو این امتحان گول نمی خوره. اما دومی از خیلی وقتها قبل تصمیم گرفته بوده که راه غلط رو انتخاب بکنه و در نتیجه الآن گول می خوره و خودشم تعجب می کنه. یعنی عقل و اختیار و ... اثرشون آنی ظاهر نمی شه و ظاهراً باید تو طول زمان ارزیابی بشن.

کلاً ساز و کار اختیار و عقل و ... به نظرم خیلی پیچیده است. ... شرمنده که طولانی شد.

به نظر حقیر،حیفه این موضوع بسته بشه چون چیزای جالبی دستگیر ادم میشه
و اما چه بحث سنگین و پیچیده ای ....چه عالم پیچیده ای
اولاش کمی گیج شدم....ارتباط قانون جذب و دعا؟ بالاخره هم فهمیده نشد حرف کی درسته!؟ البته خیلی کوچکتر و ابتدایی تر از عزیزان هستم اما...اداب دعایی رو که کارشناس صادق بیان کردن،کاش جایگاه قانون جذب رو هم در داخل دعا میگفتن.....یه سوال؛یعنی اگر کسی اصلا دعا نکنه و فقط همان سنت های الهی رو که خداوند برای براورده شدن دعا در جهان قرار داده اجرا کنه،دعایش براورده میشود؟(شاید میشود که کسانی که دین ندارن پیشرفته تر هستن) اما ان موقع خداوند چه میشود؟؟؟
ایا کسی که به دلایلی به این نتیجه رسیده که به دلیل گناهکاری یا هر چیزی که فرد نمیدونه،خدا زیاد تحویلش نمیگیره(نگید که این فکر شماست و هله وبل،چون بالاخره خود ادم میفهمه و احساس میکنه)،میفهمه که از این به بعد با این دید زندگی کنه که از خداوندبه دلیل گناهکاریش توقعی نداشته باشه،دعا میکنه اما هیچ فکر نمیکنه که استجابت پشت دره،نه سوء ظن و نه حسن ظن هیچ کدام رو نداره،اون موقع چطور از این به بعد با این دید زندگی کنه که باید نسبت به خداوند حسن ظن داشته باشه،توقع اجابت داشته باشه...چطور خودش رو قانع کنه؟؟

fatima20;446873 نوشت:
به نظر حقیر،حیفه این موضوع بسته بشه چون چیزای جالبی دستگیر ادم میشه
و اما چه بحث سنگین و پیچیده ای ....چه عالم پیچیده ای
اولاش کمی گیج شدم....ارتباط قانون جذب و دعا؟ بالاخره هم فهمیده نشد حرف کی درسته!؟ البته خیلی کوچکتر و ابتدایی تر از عزیزان هستم اما...اداب دعایی رو که کارشناس صادق بیان کردن،کاش جایگاه قانون جذب رو هم در داخل دعا میگفتن.....یه سوال؛یعنی اگر کسی اصلا دعا نکنه و فقط همان سنت های الهی رو که خداوند برای براورده شدن دعا در جهان قرار داده اجرا کنه،دعایش براورده میشود؟(شاید میشود که کسانی که دین ندارن پیشرفته تر هستن) اما ان موقع خداوند چه میشود؟؟؟
ایا کسی که به دلایلی به این نتیجه رسیده که به دلیل گناهکاری یا هر چیزی که فرد نمیدونه،خدا زیاد تحویلش نمیگیره(نگید که این فکر شماست و هله وبل،چون بالاخره خود ادم میفهمه و احساس میکنه)،میفهمه که از این به بعد با این دید زندگی کنه که از خداوندبه دلیل گناهکاریش توقعی نداشته باشه،دعا میکنه اما هیچ فکر نمیکنه که استجابت پشت دره،نه سوء ظن و نه حسن ظن هیچ کدام رو نداره،اون موقع چطور از این به بعد با این دید زندگی کنه که باید نسبت به خداوند حسن ظن داشته باشه،توقع اجابت داشته باشه...چطور خودش رو قانع کنه؟؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

موضوع با توجه به مدتی که برای آن تعیین شده است، باید بسته شود. اما در مورد سوال شما:

- خداوند سنت هایی در جهان دارد که بر طبق آنها عمل می شود. هرکس بر طبق آنها عمل کند به نتیجه مربوطه خواهد رسید. البته باید به این مسئله نیز توجه کرد که دسته ای از امور نیز وجود دارند که تنها از راه دعا به دست می آیند و راه کسب آنها دعا کردن است. در ضمن این چنین نیست که غربی ها تماما انسان های بی دینی باشند بلکه در میان آنها نیز انسان ها متدینی وجود دارد هر چند که به دین مسیحیت متدین باشند.

- در مورد سوال دوم باید به این مسئله توجه کرد که اینکه انسان از خداوند ناامید باشد، خود یک گناه است زیرا خداوند را عاجز از بخشش گناهان خود تصور کرده است. خداوند همیشه در نزدیکی ماست و این ما هستیم که باید حرکت کنیم، پرده را کنار بزنیم. اینکه فردی گناهکار است نباید موجب ناامیدی از خداوند شود، زیرا خداوند تواب است. بلکه فرد باید سعی کند از خودش ناامید نشود به این معنا که سعی کند در مسیر ادامه دهد و اگر انحرافی ایجاد شده است، آن را اصلاح کند تا دوباره مورد لطف خداوند قرار گیرد. به طور خلاصه، تردید و شک در مورد اجابت دعا، از سوی خداوند نیست بلکه از سوی کردار بشری است.

- در مورد سوال اصلی (که در این تاپیک باید حول محور آن بحث شود) مباحثی در کامنت های قبلی وجود دارد که می توانید به آنها مراجعه کنید.

موفق باشید

سوال:
طریقه استجابت ... یا رد کردن دعا ها به چه نحوی هست

پاسخ:
در مورد پاسخ به سوال شما توجه به چند مطلب حایز اهمیت است:

- مخاطب دعاهای بشر خداوند است و خداوند نیز آنها را می شوند و دریافت می کند و به عبارت دیگر، دعاهای بشر به محضر خداوند نایل می شود و خداوند بر اساس اراده خود، با آنها رفتار می کند. این مسئله در برخی از آیات نیز بیان شده است، وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (1) چون بندگان من در باره من از تو بپرسند ، بگو که من نزديکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ می دهم پس به ندای من پاسخ دهند و به من ايمان آورند تا راه راست يابند. با توجه به این آیه خداوند به انسان ها بسیار نزدیک است و پاسخ دعاهای ما را خود او می دهد.
- مطلب دیگری که در این مورد حایز اهمیت است، این است که خداوند در مورد تصرفات خود در عالم، بر اساس اصولی عمل می کند که در متون دینی از آن به سنت الهی تعبیر می شود. بر اساس این سنت ها، دعا برای استجابت باید دارای شرایطی باشد. به طور مثال یکی از این شرایط که از آیه فوق به دست می آید این است که دعا کننده، حاجت خود را از خداوند بخواهد و او را ندا کند. (برخی از این مسائل در قالب اموری که تحت عنوان آداب دعا کردن آمده است، ذکر شده است.)

- با توجه به مطالب فوق ، در پاسخ به سوال شما باید عرض شود که دعاهای ما خدمت خداوند می رسد و خداوند از آنها آگاه است، خداوند نیز بر اساس سنت های الهی که وجود دارند و مصالح سنجیده شده ای در آنها قرار دارند، دعاها را مستجاب می کند. دعاهایی نیز که بنا به مصالحی مستجاب نشده باشند، به نتایج مطلوب دیگری مانند بخشش گناهان و ترفیع درجات منجر می شود.

در آموزه های دینی راه کار های برای استجابت دعا بیان شده همه آن عوامل با خواست واراده الهی عملیاتی می شود . نکته مهم شناخت آن شرایط است که به اختصار اشاره می شود :
1 - دعا و ارتباط مداوم با خدا در هر حال:
خداوند به پیامبرش دستور مى‏دهد که «نفس خویش را در کمال شکیبایى در هر بامداد و شامگاه به دعا و جلب خشنودى خدا وادار کن».(2)
قرآن کسانى را که فقط در هنگام گرفتارى و مشکلات دعا مى‏کنند، مورد نکوهش قرار داده است: «وقتى به انسان گرفتارى و غمى روى مى‏آورد، ما را در هر حال (خواب و بیدارى، نشسته و ایستاده) بخواند و چون گرفتاریش را برطرف کنیم، برود (و از ارتباط خود با خدا از جهت کمیت و کیفیت بکاهد و گاهى قطع نماید، به گونه‏اى که) گویى اصلاً ما را براى گرفتارى که به او رسیده بود، نخوانده است!».(3)
امام صادق (ع) مى‏فرماید: «کسى که پیش‏دستى در دعا نکند و فقط در وقت نزول بلا دست به دعا بردارد، دعایش در آن وقت مستجاب نگردد و فرشتگان گویند: این آواز را نشناسیم». در روایت دیگرى آمده که «به او مى‏گویند: تا امروز کجا بودى؟!».(4)
در اصول کافى آمده که خداوند به حضرت داوود(ع) فرمود: «مرا در روزهاى خوش و آسایش یاد کن تا من دعاى تو را در روزهاى گرفتارى و سختى اجابت کنم».(5)
2 - دعا باید از صمیم قلب باشد.
تمام ذرات وجود انسان یک چیزى را بخواهد و طلب کند و دل و زبانش با عمل و رفتارش هماهنگ باشد.
3 - اعتماد به خدا و اطمینان به اجابت او:
امام صادق(ع) فرمود: «خدا دعایى را که از دل غافل و بى خبر برخیزد، مستجاب نمى‏کند پس وقتى دعا کنى، از عمق دل به او روى آور (و دلت را با زبانت همراه گردان) و سپس به اجابت دعایت مطمئن باش».(6)
4 - قطع امید از غیر خدا و امید و اطمینان به خداوند.
امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه یکى از شما بخواهد که هر چه از خدا درخواست مى‏کند، خدا به او عطا فرماید، باید از همه مردم ناامید و مأیوس گردد و هیچ امیدى جز به درگاه خدا نداشته باشد».(7) او به نقطه‏اى از ایمان و توکل باید برسد که بداند همه قدرت‏ها و علل جهان تحت اراده و قدرت الهى قرار دارند.
پس از خدا بخواهد که اسباب و علل مادى و معنوى جهان را جهت صلاح و منفعت او قرار دهد.
5 - دعا باید در کنار تلاش و تدبیر باشد.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «الداعى بلا عمل کالرامى بلا وتر؛ کسى که دعا مى‏کند و به دنبال آن تلاش و عمل نمى‏کند، مانند آن است که بى چله کمان تیر مى‏اندازد».(8)
دعا نمى‏تواند جاى تلاش و برنامه ریزى در زندگى را بگیرد، بلکه مکمل آن مى‏تواند باشد.
در مجموع معلوم شد که بر ای قبولی دعا راه کار وجود دارد ولی خداوند از سرنوشت کسی خود را کنار نکشیده بلکه آن ابزار دقیق با مشیت الهی تاثیر گذار است .
گفتنی است که مسله دعا غیر از مسله طلسم وجادو ومانند آن است . آن گونه امور ابزار دعا وراه کار اجابت دعا نیست واساسا آنها در نگاه شرع ممنوع است .

1. بقره . 186
2. کهف (18) آیه 28.
3. یونس (10) آیه 12.
4. اصول کافى، ج 4، ص 219.
5. بحارالانوار، ج 93، ص 381.
6. بحارالانوار ج 93، ص 305.
6. عدة الداعى، ص 97.
8. عدة الداعى، ص 97.

موضوع قفل شده است