جمع بندی طرح سوال: نامه به جوانی که آرزو های درازی دارد

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد آلاء

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب دارم و سلام خدمت دوست جوان و خوبم

اجازه بدهید در آغاز کلام از ذکاوت و هوش سیال شما تمجید کنم و این که با این تیزبینی به کلمات بزرگان دین توجه می کنید را یکی از دلایل حتمی موفقیت شما در آینده بدونم

اما در ادامه ؛

دوست محترم من در چند مرحله انشا الله پاسخگوی سوال شما خواهم بود

اما مرحله اول که فکر میکنم مقدمتن باید اشاره ای به آن داشه باشم اشاره به همان نامه 31

و همان بخشی است که ذهن شما را مشغول کرد است

دوست محترم من به عبارت مورد نظر شما در چندین نهج البلاغه با ترجمه های مختلف مراجعه کردم

جالبه بود بدونید آقای فیض الاسلام که یکی از مترجمان خوب نهج البلاغه هستند

این عبارت را معنای متفاوتی کرده اند

ایشون عبارت را که برخی از مترجمان به آرزوی بلند ترجمه نموده اند که حاکی از تمایلات به ظاهر مادی افراد است

به دلیل این که منتسب به معصوم است این گونه معنا نموده اند :

آرزوی تو در هدایت مردم و سعادت آنها

این نکته رو خدمتتون عرض کردم تا بگم معلوم نیست که مراد حضرت از عبارتی که به امام حسن مجتبی علیه السلام دارند ناظر به همبن آرزوهای ما انسانهای عادی باشه

اما در بخش دوم پاسخ ؛ در خصوص آؤزوی بلند و میزان اعتبار آن در منابع دینی با شما به گفتگو خواهم نشست

موفق باشید ......منتظر ادامه مطالب باشید :Gol:

آلاء;717399 نوشت:
اجازه بدهید در آغاز کلام از ذکاوت و هوش سیال شما تمجید کنم و این که با این تیزبینی به کلمات بزرگان دین توجه می کنید را یکی از دلایل حتمی موفقیت شما در آینده بدونم

سلام و تشکر از پاسخی که درج کردید

به نظر من زیاد در مورد هوش و ذکاوت من زیاد تمجید نکنید چون تا این سن و سال که موفقیت خاصی تو زندگیم نداشتم:khandeh!: و اخرین موفقیتی که داشتم مربوط بوده به دوران کودکیم بوده که خودم تونستم به تنهایی بندهای کفشم رو ببندم :Khandidan!:

در مورد پاسخی که نوشتید ، اگر ممکنه در مورد سوال اولم ، از همون منظری که من بهش اشاره کردم پاسخ رو مرقوم بفرمایید (البته اصراری به این موضوع ندارم ، منظورم اینه اگه اون دیدگاهی که نوشتم درست تر هست نسبت به سایر تفسیرها ، از اون منظر جواب رو بنویسید ) چون من از زبان چند منبری معروف هم همین تفسیری که نوشتم رو شنیدم و برای همین برام سوال شد...

به نظر من خیال پردازی یه چیزه ،هدف گذاری یه چیز دیگه ...
زمانی هست شما مدام آرزوهای دور و درازی دارین که اکثرا خیلی بلند پروازانه س و غیرمنطقی و یه جورایی آدم خودش میدونه پرو بال دادن بهش فقط ذهن رو بیشتر درگیر میکنه و اونو از واقعیت دور ...
زمانیم هست که آینده ای رو واسه خودتون تصور می کنین منطقی معقول و مطمئنین فقط راهش سخته و با تلاش و همت زیاد میتونین بهش برسین پس به این نمیشه گفت آرزوی دور و دراز...
چون مطمئنین باکمی اراده و سخت کوشی در آینده قابل دست یابی هست و چندان هم بلندپروازانه نیست ...
و این دو باهم خیلی متفاوته ...

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;717477 نوشت:
به نظر من خیال پردازی یه چیزه ،هدف گذاری یه چیز دیگه ...
زمانی هست شما مدام آرزوهای دور و درازی دارین که اکثرا خیلی بلند پروازانه س و غیرمنطقی و یه جورایی آدم خودش میدونه پرو بال دادن بهش فقط ذهن رو بیشتر درگیر میکنه و اونو از واقعیت دور ...
زمانیم هست که آینده ای رو واسه خودتون تصور می کنین منطقی معقول و مطمئنین فقط راهش سخته و با تلاش و همت زیاد میتونین بهش برسین پس به این نمیشه گفت آرزوی دور و دراز...
چون مطمئنین باکمی اراده و سخت کوشی در آینده قابل دست یابی هست و چندان هم بلندپروازانه نیست ...
و این دو باهم خیلی متفاوته ...

ممنون از پاسخ شما
قسمت دوم سوال من رو بخونید...
مشکل اینجاست که غالب ادمهای بزرگ دنیا که تاریخ ساز بودند در حوزه های مختلف ... اکثرا رویاهای بزرگی داشتند که تونستند کارهای بزرگی بکنند.. رویاهایی که خیلی ازمردم به اون رویاها میخندیدن و براشون غیر قابل تصور بوده...

[="Purple"]

مولکول 68;717482 نوشت:
ممنون از پاسخ شما
قسمت دوم سوال من رو بخونید...
مشکل اینجاست که غالب ادمهای بزرگ دنیا که تاریخ ساز بودند در حوزه های مختلف ... اکثرا رویاهای بزرگی داشتند که تونستند کارهای بزرگی بکنند.. رویاهایی که خیلی ازمردم به اون رویاها میخندیدن و براشون غیر قابل تصور بوده...

به نظر من قضیه اینجور آدما فرق میکنه ... اینا از همون اول متفاوت بودن ... گاهی حتی خیلی غیرمعمولی بودن ...
چقدر از دانشمندایی که حتی از نظر آی کیو بقیه فکر میکردن اینا در سطح پایینی هستن یا بیماری خاصی داشتنو بقیه فکر میکردن از پس کارای روزانه شونم برنمیان ولی کاری کردن که بشر انگشت به دهن موند:ok:
این تفاوته توی ذهن اونها بوده به خاطر همین این توانایی رو می دیدن توی خودشون و از همون اول دنبالش رفتن... حتی زمانی که همه انکارشون کردن!
مثلا همین نلسون ماندلا یا گاندی یا امام خمینی (ره) اینا کارایی کردن در همون اوایل که بعد که حالا ادم سرگذشتتون رو میخونه میفهمه اینا از همون اول یه نقشه ذهنی داشتن واسه کاراشون، همه چی منطقی و حساب شده بوده و واقعا خاص بودن نه اینکه بخوان خاص بشن ...
به نظرم بقیه افراد فقط میتونن آدمای موفقی باشن و آدمای خاص و ماندگار از اول یه جورایی مشخصن:ok:
البته اینا همه نظرات شخصی منه ها... درست و غلط بودنشو نمیدونم:khandeh!:[/]

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;717492 نوشت:

به نظر من قضیه اینجور آدما فرق میکنه ... اینا از همون اول متفاوت بودن ... گاهی حتی خیلی غیرمعمولی بودن ...
چقدر از دانشمندایی که حتی از نظر آی کیو بقیه فکر میکردن اینا در سطح پایینی هستن یا بیماری خاصی داشتنو بقیه فکر میکردن از پس کارای روزانه شونم برنمیان ولی کاری کردن که بشر انگشت به دهن موند:ok:
این تفاوته توی ذهن اونها بوده به خاطر همین این توانایی رو می دیدن توی خودشون و از همون اول دنبالش رفتن... حتی زمانی که همه انکارشون کردن!
مثلا همین نلسون ماندلا یا گاندی یا امام خمینی (ره) اینا کارایی کردن در همون اوایل که بعد که حالا ادم سرگذشتتون رو میخونه میفهمه اینا از همون اول یه نقشه ذهنی داشتن واسه کاراشون، همه چی منطقی و حساب شده بوده و واقعا خاص بودن نه اینکه بخوان خاص بشن ...
به نظرم بقیه افراد فقط میتونن آدمای موفقی باشن و آدمای خاص و ماندگار از اول یه جورایی مشخصن:ok:
البته اینا همه نظرات شخصی منه ها... درست و غلط بودنشو نمیدونم:khandeh!:

یعنی پس الان شما میگید یک عده از ادمها میتونن ارزوهای دور و دراز داشته باشن؟ :Khandidan!:
حالا من نفهمیدم این ادمها باید در کودکی خنگ باشن یا اینکه خیلی نابغه باشن که این اجازه رو داشته باشن؟ :khandeh!:

[="Purple"]

مولکول 68;717497 نوشت:
یعنی پس الان شما میگید یک عده از ادمها میتونن ارزوهای دور و دراز داشته باشن؟

نه همه میتونن داشته باشن ولی از این همه فقط یکمی شون ارزوشون میرسن چون واسش ساخته شدن!!!!!!

مولکول 68;717497 نوشت:
حالا من نفهمیدم این ادمها باید در کودکی خنگ باشن یا اینکه خیلی نابغه باشن که این اجازه رو داشته باشن؟

دیگه بستگی داره اون تفاوته تو چی باشه.... گاهی خنگ گاهی نابغه :khandeh!:....
تفاوت باید توی ذهن اتفاق بیفته ....[/]

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;717502 نوشت:
نه همه میتونن داشته باشن ولی از این همه فقط یکمی شون ارزوشون میرسن چون واسش ساخته شدن!!!!!!

جمله حضرت علی رو بخونید
ارزوهایی که جوانها دارند و بهشون نمیرسن و در اون راه هم نابود میشن....

به این راحتی که شما میگید نیست... یعنی اینطور نیست که ارزو داشته باشن و بهشون نرسن و بگن خوب دیگه ، ما جزو اون ادمها نبودیم که به درد ارزوهای بزرگ بخوریم... بلکه نه تنها به ارزوشون نمیرسن بلکه در اون راه زندگیشون هم نابود میشه.

[="Purple"]

مولکول 68;717505 نوشت:
به این راحتی که شما میگید نیست... یعنی اینطور نیست که ارزو داشته باشن و بهشون نرسن و بگن خوب دیگه ، ما جزو اون ادمها نبودیم که به درد ارزوهای بزرگ بخوریم... بلکه نه تنها به ارزوشون نمیرسن بلکه در اون راه زندگیشون هم نابود میشه

بستگی به خیلی چیزا داره، انتخاب درست،آشنایی با موانع ، دونستن سختی راه، اراده و همت قوی و...
شاید این چیزا باعث شکست شده!![/]

بسم الله الرحمن الرحيم

با عرض سلام مجدد خدمت دوست عزيز و محترم

اما در ادامه بحث قبلي به اين نکته اشاره کردم که به مفهوم آرزوي بلند و آنچه ممکن است از نظر دين کمين گاهي براي عمر انسان باشد اشاره خواهم کرد . به ياري خدا در اين پست به اين مطلب مي پردازم.
در روايات و احاديث ما اصل داشتن آرزو مورد تائيد دين و شرع است تا جايي که به نقل از پيامبر اکرم صل الله عليه و آله بيان شده است که اگر اصل آرزو نبود مادري فرزند خود را شير نمي داد و باغباني گلي نمي کاشت.
آرزو خود داراي اقسامي است: آرزوهاي خيالي و باطل و آرزوهاي حقيقي ؛
1- آرزوهای خیالی و باطل : هر آرزویی که انسان را از مسیر حق و حقیقت دور بکند خیالی و باطل و از نظر اسلام مردود است .
2- آرزوهای حقیقی : هر آرزویی که انسان را در مسیر تعالی و رشد معنوی و یا مادی مختوم به تکامل معنوی قرار بدهد ، حقیقی است ، این قبیل آرزوها موجب ترقی و تکامل انسان بوده و از نظر شرع مقدس ممدوح می باشد . که این آرزوهای حقیقی نیز خود اقسامیست
اقسام آرزوهای حقیقی :
الف – آرزوي مادي دنيوي مانند: آرزوی داشتن فرزند صالح و سالم- آرزوی داشتن همسر حلال و شایسته- آرزوي به دست آوردن ثروت حلال برای مصرف در امور خیریه و احسانات و خدمت به خلق و ترویج مکتب حقه الهی.
آرزوی مادی اخروی مانند : تمنای بهشت و حوریه ب -
ج - آرزوهای معنوی دنیوی مانند : آرزوی زیارت خانه خدا – آرزوی زیارت مشاهد مشرفه اهل بیت علیهم السلام _ آرزوی جهاد و شهادت در رکاب امام زمان ارواحنا فداه.
د - آرزوهای معنوی اخروی مانند : آرزوی همنشینی و مجالست با انبیا و اوصیا و اولیا و صلحا در بهشت .

به نظر مي رسد آنچه در ذهن و تصور شما نسبت به آينده شکل گرفته و البته به قول خودتان نياز به بازه زماني نسبتا زيادي دارد، از نوع آرزوهاي مادي دنيوي باشد که البته منافاتي با همراهي ساير آرزوهاي معنوي ندارد .
اما دوست محترم ، اين که بفهميد اين آرزوي بلند دام شيطان است يا نفحه اي رحماني است که مسير شما را براي آينده اي بهتر مشخص مي کند با يد به چند نکته در فکر و انديشه خود رجوع کنيد و ببينيد آيا اين آرزو و هدف آيا اين ويژگي ها را دارد يا خير:
1- شما را مشغول به دنيا کند و از آخرت باز دارد، به نحوي که شما هيچ توجهي به اولن خالقتان دومن خودتان و نفستان و سوم اطرافيانتان نداشته باشيد، اين مشغولين به دنياست.
2- دومن اين آرزو شما را مغرور کنه، من دانشجوي پزشکيم 7سال ديگه متخصص مي شم پس نبايد خيلي از کارها را انجام بدم مثلن توي خوابگاه بايد بقيه کارهاي منو انجام دهندو....
3- بي توجهي به مرگ ايجاد کند، آرزوي بلند منفي و باطل، خصوصيتش اين است که شما را در فضاي خودش کامل غرق مي کند شما ديگه ممکنه اصلن تا رسيدن به هدفتون به موانع فکر نکنيد چه برسد به مرگ .
4- منفعت خواهي فقط براي خود است، اين مورد يک نشانه خوب هست براي تشخيص جنس مثبت و يا منفي آرزوي افراد. واقعن مي خواهد که به آرزويي برسد براي آسايش خودش فقط و فقط و يا نه ديگران هم در اين منفعت شريک هستند، چه بسيار افرادي آرزو دارند از کشور و وطن بروند و غافل از آن که پدر و يا مادر آنها تاب تحمل دوري ندارند و ممکن است بيمار ويا فوت کنند.
سعادت خواهي در آن نيست، سعادت هر انسان شايد مهمترين خواسته هر انساني باشد،‌اين که انسان در زندگي کوتاه خود به بهترين نتيجه برسد،‌به فرض که من آرزو دارم تحصيل کنم، سر کار بروم ، کسب و کار خوب و در آمد خوبي داشته باشم و ... اما در نهايت ممکن است روزي سر از ناکجا آبادي در بياورم که اتفاقن همين آرزوي هاي به ظاهر خوب من زمينه ساز آن بوده است . پس سعادت خواهي بايد در بطن و متن آرزوي مثبت باشد.( ر.ک. ديوان أمير المؤمنين عليه السلام‏، ميبدى، حسين بن معين الدين‏،ص312)
اميدوارم توضيحات من در مورد سوال شما قانع کننده باشد ، اگر بازهم ابهامي درجواب وجود دارد در پاسخگويي در خدمت هستم.
موفق باشيد. :badkonaka:

بسم الله الرحمن الرحيم
با عرض سلام مجدد خدمت دوست عزيز و محترم

اما در ادامه بحث قبلي به اين نکته اشاره کردم که به مفهوم آرزوي بلند و آنچه ممکن است از نظر دين کمين گاهي براي عمر انسان باشد اشاره خواهم کرد . به ياري خدا در اين پست به اين مطلب مي پردازم.
در روايات و احاديث ما اصل داشتن آرزو مورد تائيد دين و شرع است تا جايي که به نقل از پيامبر اکرم صل الله عليه و آله بيان شده است که اگر اصل آرزو نبود مادري فرزند خود را شير نمي داد و باغباني گلي نمي کاشت.
آرزو خود داراي اقسامي است: آرزوهاي خيالي و باطل و آرزوهاي حقيقي ؛
1- آرزوهای خیالی و باطل : هر آرزویی که انسان را از مسیر حق و حقیقت دور بکند خیالی و باطل و از نظر اسلام مردود است .
2- آرزوهای حقیقی : هر آرزویی که انسان را در مسیر تعالی و رشد معنوی و یا مادی مختوم به تکامل معنوی قرار بدهد ، حقیقی است ، این قبیل آرزوها موجب ترقی و تکامل انسان بوده و از نظر شرع مقدس ممدوح می باشد . که این آرزوهای حقیقی نیز خود اقسامیست
اقسام آرزوهای حقیقی :
الف – آرزوي مادي دنيوي مانند: آرزوی داشتن فرزند صالح و سالم- آرزوی داشتن همسر حلال و شایسته- آرزوي به دست آوردن ثروت حلال برای مصرف در امور خیریه و احسانات و خدمت به خلق و ترویج مکتب حقه الهی.
آرزوی مادی اخروی مانند : تمنای بهشت و حوریه ب -
ج - آرزوهای معنوی دنیوی مانند : آرزوی زیارت خانه خدا – آرزوی زیارت مشاهد مشرفه اهل بیت علیهم السلام _ آرزوی جهاد و شهادت در رکاب امام زمان ارواحنا فداه.
د - آرزوهای معنوی اخروی مانند : آرزوی همنشینی و مجالست با انبیا و اوصیا و اولیا و صلحا در بهشت .

به نظر مي رسد آنچه در ذهن و تصور شما نسبت به آينده شکل گرفته و البته به قول خودتان نياز به بازه زماني نسبتا زيادي دارد، از نوع آرزوهاي مادي دنيوي باشد که البته منافاتي با همراهي ساير آرزوهاي معنوي ندارد .
اما دوست محترم ، اين که بفهميد اين آرزوي بلند دام شيطان است يا نفحه اي رحماني است که مسير شما را براي آينده اي بهتر مشخص مي کند با يد به چند نکته در فکر و انديشه خود رجوع کنيد و ببينيد آيا اين آرزو و هدف آيا اين ويژگي ها را دارد يا خير:
1- شما را مشغول به دنيا کند و از آخرت باز دارد، به نحوي که شما هيچ توجهي به اولن خالقتان دومن خودتان و نفستان و سوم اطرافيانتان نداشته باشيد، اين مشغولين به دنياست.
2- دومن اين آرزو شما را مغرور کنه، من دانشجوي پزشکيم 7سال ديگه متخصص مي شم پس نبايد خيلي از کارها را انجام بدم مثلن توي خوابگاه بايد بقيه کارهاي منو انجام دهندو....
3- بي توجهي به مرگ ايجاد کند، آرزوي بلند منفي و باطل، خصوصيتش اين است که شما را در فضاي خودش کامل غرق مي کند شما ديگه ممکنه اصلن تا رسيدن به هدفتون به موانع فکر نکنيد چه برسد به مرگ .
4- منفعت خواهي فقط براي خود است، اين مورد يک نشانه خوب هست براي تشخيص جنس مثبت و يا منفي آرزوي افراد. واقعن مي خواهد که به آرزويي برسد براي آسايش خودش فقط و فقط و يا نه ديگران هم در اين منفعت شريک هستند، چه بسيار افرادي آرزو دارند از کشور و وطن بروند و غافل از آن که پدر و يا مادر آنها تاب تحمل دوري ندارند و ممکن است بيمار ويا فوت کنند.
سعادت خواهي در آن نيست، سعادت هر انسان شايد مهمترين خواسته هر انساني باشد،‌اين که انسان در زندگي کوتاه خود به بهترين نتيجه برسد،‌به فرض که من آرزو دارم تحصيل کنم، سر کار بروم ، کسب و کار خوب و در آمد خوبي داشته باشم و ... اما در نهايت ممکن است روزي سر از ناکجا آبادي در بياورم که اتفاقن همين آرزوي هاي به ظاهر خوب من زمينه ساز آن بوده است . پس سعادت خواهي بايد در بطن و متن آرزوي مثبت باشد.( ر.ک. ديوان أمير المؤمنين عليه السلام‏، ميبدى، حسين بن معين الدين‏،ص312)
اميدوارم توضيحات من در مورد سوال شما قانع کننده باشد ، اگر بازهم ابهامي درجواب وجود دارد در پاسخگويي در خدمت هستم.
موفق باشيد.

آلاء;718808 نوشت:
منفعت خواهي فقط براي خود است، اين مورد يک نشانه خوب هست براي تشخيص جنس مثبت و يا منفي آرزوي افراد. واقعن مي خواهد که به آرزويي برسد براي آسايش خودش فقط و فقط و يا نه ديگران هم در اين منفعت شريک هستند، چه بسيار افرادي آرزو دارند از کشور و وطن بروند و غافل از آن که پدر و يا مادر آنها تاب تحمل دوري ندارند و ممکن است بيمار ويا فوت کنند.

با سلام و تشکر از پاسخ شما

اون چیزی که در ذهن من هست اینه که بسیاری از ارزوهای حقیقی که نتیجه آن در اینده به ثمر مینشیند ، مستلزم رساندن سختیها و رنجها و درست کردن گرفتاری برای خود و دیگران و... در حال حاضر هست...

چند مثال میزنم..

فرض کنید فرزندی ، برای ادامه تحصیل یا کار ، پدر و مادرش را ترک میکند و انها را در رنج و سختی می اندازد تا مثلا 7 سال دیگر یک پزشک حاذق شود یا یک تاجر بزرگ شود تا از طریق این دستاورد ، بتواند جبران ان 7 سال سختی تحمیلی به پدر و مادرش را بکند....
حال دو سناریو وجود دارد...

حالت اول اینکه این هفت سال تمام میشود و فرد از خارج برمیگردد و به یک چهره موفق تبدیل میشود که انقدر والدینش از جایگاه فعلی فرزندانشان رضایت دارند که ان هفت سال سختی و دوری و تنهایی رو فراموش میکنند

حالت دوم اینکه بنا به هر دلیلی مثلا اون فرد از رسیدن به خواسته هایش در اون هفت سال ناکام میشه و یا اینکه در این هفت سال والدینش رو از دست میده و فقط در این هفت سال یک رنج و غمی برای والدینش فراهم کرده بدون اینکه لذتی رو نصیب اونها کنه...

یا یک مثال دیگه اینکه..
فرض کنید فردی میخواد یک کارخونه تاسیس کنه تا مثلا 50 نفر رو به کار بگیره و اشتغال ایجاد کنه.. برای این هدفش مثلا مبلغ یک میلیارد تومن از دیگران قرض و وام میگیره... و دو سال برای بازپرداخت زمان میگیره تا کارخونه به مرحله بهره برداری و سود دهی برسه و بعد از اون محل ، وامهای خودش رو بازپرداخت کنه... این فرد هیچ منبعی دیگری ندارد که بخواهد وام رو از اون منبع بازپرداخت کنه و حتما باید کارخونه راه اندازی بشه و اینکه غیر از از خود اون فرد کس دیگه ای تخصص راه اندازی اون کارخونه رو نداره...

حال دو سناریو وجود داره..
یا اینکه اون فرد تمام برنامه هاش عملی میشه ، کارخونه به بهره برداری میرسه و دیونش رو پرداخت میکنه...

حالت دوم اینکه قبل از اینکه کارخونه به بهره برداری برسه ، اون فرد مثلا یکدفعه در یک حادثه رانندگی فوت میکنه... و بعد هم اون دنیا با یک میلیارد بدهی که به گردنش هست وارد میشه....

حالا سوالی که هست اینه که اساسا یک رکن ارزوهای حقیقی و مشروع از نوع طولانی و دراز، "زمان" هست ... یعنی هزینه کردن از خیلی چیزها در زمان حال برای اینکه در اینده به یک یا چند خواسته خود برسیم.... حالا از اونجاییکه انسان از اینده خودش بی خبر هست ، چطور باید هزینه کنه که اتفاقات اینده ، در این دنیا و در اخرت گریبان گیرش نشه؟

اون دو مثال بالا که زدم نمونه های عینی هست که در جامعه امروز ما زیاد هست...
یعنی الان ما افراد کارافرین زیادی داریم که الان موفق هستند ، در صورتیکه یک زمانی شروع کارشون زیر بار مالی زیادی رفتند و اگر خدای نکرده مرگ در این وسط گریبان اونها رو میگرفت ، اونها میموندند و کلی دین در اون دنیا.. در صورتیکه از اونطرف هم اگر میخواستند زیر بار این ریسک نرند ، براشون امکان ایجاد اشتغال و کارافرینی نبود...

حال به طور کلی راه حلی عملی در مسیر ارزوهای حقیقی چیست؟ چطور برنامه ریزی کنیم تا هم اخرت رو در نظر داشته باشیم و هم اینکه از اونطرف اونقدر محتاط نشیم که فقط به ارزوهایی فکر کنیم که یک روزه و یک ماهه به ثمر میرسن و همیشه جرات فکر کردن و قدم برداشتن در مسیر ارزوهایی که شاید حتی تحقق اونها یک دهه و چند دهه زمان ببره ، رو داشته باشیم.

بسم الله الرحمن الرحيم

سلام و عرض ادب مجدد خدمت دوست بزرگوار مولکول 68؛

مولکول 68;723897 نوشت:
اون چیزی که در ذهن من هست اینه که بسیاری از ارزوهای حقیقی که نتیجه آن در اینده به ثمر مینشیند ، مستلزم رساندن سختیها و رنجها و درست کردن گرفتاری برای خود و دیگران و... در حال حاضر هست...[/quote

دوست محترم ؛ قلم و نثر بسيار خوب و شيوايي داريد شايد اگر در زمينه فعاليت هاي ژورناليستي و يا خبرنگاري علاقه مندي داشته باشي به نظر من بسيار موفق خواهيد بود .

اما در پاسخ به سوالي که مطرح فرموديد و عنصر زمان را به عنوان يکي از فاکتورهايي که مي تواند در عدم تحقق آرزوها نقش داشته باشد و تازه در مواردي موجب گرفتاري و خسران اخروي هم بشه فرموديد

بايد عرض کنم؛ دوست عزيز زمان و مبهم بودن بازه زماني زندگي و سلامت افراد در حيات دنيوي يکي از آن چيزهايي است که سبب ميشه انسان از فرصت ها و لحظاتش بهتر و بيشتر استفاده کنه

و خب اين مسئله قطعن نيازمند فکر و مشورت و تعقل و استفاده بردن از تجارب ديگران است که انسان جوري زندگي کند که صداي کاروان مرگ را که شنيد او آماده سفر باشد

دغدغه هاي مطرح شده شما در قالب مثال هايي که زديد در زندگي همه ما جاري و ساري است ، بخشي از آن مربوط به ديون مادي و مالي است ما انسان ها گاهي ديون معنوي و آبروئي به ديگران

داريم که شايد تاوان آن در صورت نپرداختن در اين دنيا بسيار بسيار سخت تر از مال و اموال باشد، پس سوال اصلي اينجاست مرگ و بيماري چه تضميني براي آرزوي هاي بلند انسان ها مي گذاره؟

چطور مي توان با انگيزه بالا وارد يک فعاليت شد در حالي که هر لحظه ممکنه اصلن توان و يا حياتي نداشته باشي که از اون فعاليت ثمر و لذت ببري؟

در پاسخ به اين سوال بايد عرض کنم براي اين عامل ناگهاني و مهم در صورتي که در مقدارت الهي حتمي و تثبيت شده باشد راهي نيست جز تدبير و دور انديشي اما در صورتي که اين قضا و تدبير

غير حتمي باشد بسياري از راهها براي جلوگيري از آن وجود دارد .من ابتدا به قسم اول اشاره مي کنم و بعد به بيان قسم دوم مي پردازم.

در صورتي من شروع کردم به قول شما به فعاليتي که از من بهره مالي و جسمي و روحي زياد ي گرفته اما در بين کار مقدرات الهي به گونه اي رقم قراره بخوره که من از انجام آن کار وا بمانم در جهت

جلوگيري از آسيب هاي جدي و خطرناک بهتر است از ابتدا چند عامل را در نظر داشته باشم:

1- کسب رضايت افرادي که به گونه اي با من در آن فعاليت سهيم هستند چه مالي و چه غير مالي؛ ممکن است من در انجام کل فرآيند کار موفقيت ظاهري کسب نکنم اما ديون کمتري از ديگران را به

گردن خودم دارم .

2- مشورت ؛ مشورت و مشورت در انجام کار با افراد متخصص و خبره در آن موضوع. چه بسيار شکست ها و ناکامي ها ماحصل فشارهاي رواني و هيجاناتي است که از استباهات افراد ناشي شده است

ممکن است مقدر من اين باشد که در طي اين فعاليت ها از دنيا برم اما اگر اصل و انجام فعاليت را با فکر و انديشه خلاق شکل داده باشم در همان بازه اندک از حضورم در اين فعاليت از انجام ان لذت بردم.

دوست عزيزم بسياري از ما ممکنه خيلي دير به خواست ها مون برسيم اما اگر از ابتدا با عقل جمعي و مشورت حرکت کنيم اين زمان بلن براي ما سخت نمي گذره. کما اين که من در پست قبلي ه م خدمتتون

عرض کردم، ممکنه به قول شما در مثال اولتون کسي که براي تحصيل به خارج از کشور قصد داره بره با مشورت با اهل خبره بفهمه اين کار اصلن آينده مطلوبي را در برنداره و کليت مساله و مشکلات حل بشه .

3- وجود يک رفيق و دوست و يا همفکر صميمي در زندگي، افرادي که تمام مسائل زندگي خودشون را به تنهايي تحمل مي کنند و به هر دليل مسائل زندگيشون را براي کسي بازگو نميکنند البته منظور فرد امين و

مور اعتماده، بالاترين وزر و وبال اخروي دارند . اين که انسان با همسرش يا يک همراه صميمي در مورد مشکلاتش و روند کار و فعاليت هاش صحبت کنه مي تواند در صورت بروز اتفاقات حتمي مثل مرگ براي

انسان، در صورتيکه اون فرد داراي تعهد اخلاقي بالايي باشد او را در جبران بخشي از کارها و خسارات ياري کنه.

4- پرهيز از بيان موفقيت و يا تصميمات در حضور همگان. اين مساله خود مي تواند عامل بسياري از شکست هاي افراد باشد . حسادت در وجود انسانها ريشه داره و ممکنه حتي نزديکان انسان هم به روند

رشد و فعاليت انسان رشک ببرند. بهتر است انسان براي جلوگيري از اولن مداخله هاي نامربوط و ثانين دوري از انرژي منفي حسادت افراد از بيان کارها و تصميمات خود در هر جمع و محفلي دوري کنه در اين

صورت اگر در حين کار به علتي نتوانست از انجام آن موفق بيرون بياد وجه بهتري براي اون مونده.

5- تدبير و دور انديشي و آينده نگري. يکي از مثال هاي شما بحث کاري بود که با هزينه ملياردي قراره يک نفر کاري را شروع بکنه ، تدبير و دور انديشي حکم مي کنه که با هزينه کمتر و در ابعاد محدودتر کار را

آغاز کنه که در صورت عدم توانايي انجام کار و يا مرگ و هر عامل بازدارنده اي جبران مافات آسان باشد.

اما در صورتي که قضاي الهي در مرگ و بيماري افراد حتمي نباشد همه موارد بالا بازهم بايد لحاظ بشه و بعد با جديت و انگيزه وارد کار شد و البته در اين فرض دادن صدقه، خواندن آيات قرآن به ويژه

آيت الکرسي و معوذتين و نيز دلجويي از پدر و مادر و اقربا و نزديکان و دوري از بزرگ جلوه نمودن خود و کار خود در ديد ديگران مي تواند قضاي الهي را منصرف کنه.

من در نهايت به شکل خلاصه به هدف بحث خودم اشاره کنم و آن اين که ببينيد اميد اصل ومحورزندگي انسان هاست و اتفاقن در روايات و متون اسلامي بيان شده که نا اميدان دورترين

افراد از رحمت الهي هستند اما در مقابل مادي بودن جسم بشر و در معرض نابودي بودن ظاهري آن نيز عاملي است که در شرع مقدس به آن اشارات فراوان شده است.

جمع بين اين دو اصل در زندگي انسان منجر به برجسته شدن و اهميت دادن به قوه عقل و تعقل انسان هاست. چه بسيار بزرگاني که در جواني و در سن کم از دنيا رفتند اما اثار علمي

و خدمات آنها صدها سال است که همچنان تدريس و تبليغ ميشه

انسان با دورنگري و تعقل و مشورت مي تواند حتي از فعاليت هاي نيمه کاره و ناتمام خود نيز بالاترين استفاده هاي مادي و معنوي را داشته باشد. :Gol::Gol::Gol:

سوال :
معناي آرزوي دراز چيست و فرق آن با آرزوي هاي بلندي مثبت و تاريخ ساز با آرزوهاي بلند منفي و تخريب گر چيست ؟

پاسخ:

در روايات و احاديث ما اصل داشتن آرزو مورد تائيد دين و شرع است تا جايي که به نقل از پيامبر اکرم صل الله عليه و آله بيان شده است که اگر اصل آرزو نبود مادري فرزند خود را شير نمي داد و باغباني گلي نمي کاشت.
آرزو خود داراي اقسامي است: آرزوهاي خيالي و باطل و آرزوهاي حقيقي ؛
1- آرزوهای خیالی و باطل : هر آرزویی که انسان را از مسیر حق و حقیقت دور بکند خیالی و باطل و از نظر اسلام مردود است .
2- آرزوهای حقیقی : هر آرزویی که انسان را در مسیر تعالی و رشد معنوی و یا مادی مختوم به تکامل معنوی قرار بدهد ، حقیقی است ، این قبیل آرزوها موجب ترقی و تکامل انسان بوده و از نظر شرع مقدس ممدوح می باشد . که این آرزوهای حقیقی نیز خود اقسامیست
اقسام آرزوهای حقیقی :
الف – آرزوي مادي دنيوي مانند: آرزوی داشتن فرزند صالح و سالم- آرزوی داشتن همسر حلال و شایسته- آرزوي به دست آوردن ثروت حلال برای مصرف در امور خیریه و احسانات و خدمت به خلق و ترویج مکتب حقه الهی.
ب - آرزوی مادی اخروی مانند : تمنای بهشت و حوریه
ج - آرزوهای معنوی دنیوی مانند : آرزوی زیارت خانه خدا – آرزوی زیارت مشاهد مشرفه اهل بیت علیهم السلام _ آرزوی جهاد و شهادت در رکاب امام زمان ارواحنا فداه.
د - آرزوهای معنوی اخروی مانند : آرزوی همنشینی و مجالست با انبیا و اوصیا و اولیا و صلحا در بهشت .

اما ، اين که بفهميد اين آرزوي بلند دام شيطان است يا نفحه اي رحماني است که مسير شما را براي آينده اي بهتر مشخص مي کند با يد به چند نکته در فکر و انديشه خود رجوع کنيد و ببينيد آيا اين آرزو و هدف آيا اين ويژگي ها را دارد يا خير:
1- شما را مشغول به دنيا کند و از آخرت باز دارد، به نحوي که شما هيچ توجهي به اولن خالقتان دومن خودتان و نفستان و سوم اطرافيانتان نداشته باشيد، اين مشغولين به دنياست.
2- دومن اين آرزو شما را مغرور کنه، من دانشجوي پزشکيم 7سال ديگه متخصص مي شم پس نبايد خيلي از کارها را انجام بدم مثلن توي خوابگاه بايد بقيه کارهاي منو انجام دهندو....
3- بي توجهي به مرگ ايجاد کند، آرزوي بلند منفي و باطل، خصوصيتش اين است که شما را در فضاي خودش کامل غرق مي کند شما ديگه ممکنه اصلن تا رسيدن به هدفتون به موانع فکر نکنيد چه برسد به مرگ .
4- منفعت خواهي فقط براي خود است، اين مورد يک نشانه خوب هست براي تشخيص جنس مثبت و يا منفي آرزوي افراد. واقعن مي خواهد که به آرزويي برسد براي آسايش خودش فقط و فقط و يا نه ديگران هم در اين منفعت شريک هستند، چه بسيار افرادي آرزو دارند از کشور و وطن بروند و غافل از آن که پدر و يا مادر آنها تاب تحمل دوري ندارند و ممکن است بيمار ويا فوت کنند.


. ديوان أمير المؤمنين عليه السلام‏، ميبدى، حسين بن معين الدين‏،ص312)

موضوع قفل شده است