جمع بندی صحت ولادت امام علی(ع) در کعبه در منابع اهل سنت

تب‌های اولیه

45 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

armandaneshjoo;671174 نوشت:
ظاهرا اساس اعتقادات ما چنان سست است که خود نیز می دانیم برای حفظ آنها ناچاریم به ترکی روی یک دیوار تکیه کنیم
سلام
ابتدا با شما (تا حدودی) هم عقیده بودم ولی در مورد جملهء آخر شما حرف دارم. ابتدا عرض کنم درمورد اینکه هر بار تصویری یا شکلی نشون داده میشه و براش تبلیغ میشه با شما موافقم. متاسفانه گاهی به استدلال هایی ضعیف رو میاریم که اکثراً خیلی راحت رد میشه و نه تنها اثباتی برای ما نیست بلکه ما رو در نگاه دیگران افرادی بدون دلیل نشون میده. تا اینجا درست

ولی لازمهء نقد درست ، انصافه. مگه تنها دلیل و برهان ارائه شده از سوی شیعیان ، همین چند عکس و فیلم مد نظر شما بوده که نتیجه گرفتید مجبوریم فقط به اینها تکیه کنیم؟ یعنی میخواید بگید شما تا الان بجز همین چند عکس و فیلم ، هیچ دلیل و برهانی از شیعیان نشنیدید؟

اگر بفرمایید نشنیدم که تصور میشه بسیار کم اطلاع هستید؟

اگر بفرمایید شنیدم ، اون وقت انصاف شما زیر سؤال میره که اگر دلایل دیگری هم شنیدید ، چرا اسمی نمیارید و فقط به این موضوع (عکس و فیلم بی اساس) استناد میکنید تا ثابت کنید اعتقادات ما سسته؟


لذا در عین حال که با بخش های ابتدایی فرمایش شما تا حد زیادی موافقم ، اختلاف نظر با شما به این شکله....

شما:
ظاهراً اساس اعتقادات ما چنان سست است که خود نیز می دانیم برای حفظ آنها ناچاریم به ترکی روی یک دیوار تکیه کنیم

اعتقاد من:آنقدر اعتقادات ما قوی و همراه با برهان و دلیل است که دیگر نیازی نداریم به چند عکس و شکل و فیلم تکیه کنیم

سلام
کعبه پس از اسلام بارها تخریب و بازسازی شده. در دو تا از جنگهایی که بین بنی امیه و آل زبیر در گرفت کعبه تخریب و سپس بازسازی شد. در حمله قرامطه هم این اتفاق تکرار شد. آخرین باری که کعبه بازسازی شده هم مربوط میشه به سیل سال 1629 که پس از اون کعبه با استفاده از سنگ گرانیت بازسازی شد. البته در بازسازی ها سعی شده تا حد امکان ساختار کلی کعبه حفظ شود.
اما من اطلاع ندارم که این شکاف وجود داشته و هر بار بازسازی شده یا اینکه بعدها ایجاد شده. اگر کارشناسان گرامی اطلاعاتی دارند ممنون میشم در اختیار ما بگذارند.

Reza-D;671223 نوشت:
سلام
ابتدا با شما (تا حدودی) هم عقیده بودم ولی در مورد جملهء آخر شما حرف دارم. ابتدا عرض کنم درمورد اینکه هر بار تصویری یا شکلی نشون داده میشه و براش تبلیغ میشه با شما موافقم. متاسفانه گاهی به استدلال هایی ضعیف رو میاریم که اکثراً خیلی راحت رد میشه و نه تنها اثباتی برای ما نیست بلکه ما رو در نگاه دیگران افرادی بدون دلیل نشون میده. تا اینجا درست

ولی لازمهء نقد درست ، انصافه. مگه تنها دلیل و برهان ارائه شده از سوی شیعیان ، همین چند عکس و فیلم مد نظر شما بوده که نتیجه گرفتید مجبوریم فقط به اینها تکیه کنیم؟ یعنی میخواید بگید شما تا الان بجز همین چند عکس و فیلم ، هیچ دلیل و برهانی از شیعیان نشنیدید؟

اگر بفرمایید نشنیدم که تصور میشه بسیار کم اطلاع هستید؟

اگر بفرمایید شنیدم ، اون وقت انصاف شما زیر سؤال میره که اگر دلایل دیگری هم شنیدید ، چرا اسمی نمیارید و فقط به این موضوع (عکس و فیلم بی اساس) استناد میکنید تا ثابت کنید اعتقادات ما سسته؟


لذا در عین حال که با بخش های ابتدایی فرمایش شما تا حد زیادی موافقم ، اختلاف نظر با شما به این شکله....

شما:
ظاهراً اساس اعتقادات ما چنان سست است که خود نیز می دانیم برای حفظ آنها ناچاریم به ترکی روی یک دیوار تکیه کنیم

اعتقاد من:آنقدر اعتقادات ما قوی و همراه با برهان و دلیل است که دیگر نیازی نداریم به چند عکس و شکل و فیلم تکیه کنیم

armandaneshjoo;671174 نوشت:
با سلام و عرض ادب و احترام
از نظر بنده تولد حضرت علی در خانه ی کعبه صحت ندارد. زیرا:

  1. اغلب اسطوره‌ها و شخصیت های تاریخ نگاری کهن (غیر علمی) چه آنها که اساس تاریخی ندارند (مانند آدم و خدایان بابل) و چه آنها که اساس تاریخی دارند (مانند عیسی و اسکندر و کوروش) و چه آنها که از این جنبه تفکیک شده نیستند (مثل موسی و مردوک و جومونگ و اسطوره‌های یونانی و رومی) تولد خارق العاده داشته‌اند.
  2. دانشمندان انسان شناسی روایات چگونگی تولد را چه عادی و چه معجزه آسا را به کلی نادیده می‌گیرند و برای این کار دلایل متعددی ارائه می‌دهند. (جستجو کنید: Miraculous births) مانند تداول و تشابه این روند در
  3. البته نمی دانم چرا این قدر زحمت به خود می‌دهند. این راویان هستند که باید ادعایشان را ثابت کنند.
  4. مگر علی پیامبر است که اثبات رسالتش به این معجزه نیاز داشته؟ اگر نیست که هر چه در دبستان تا دانشگاه راجع به «نظریه معجزه» خواندیم

اما این عکس دیگر خیلی جالب است
یک بار می‌گویند محل شکافته شدن ماه توسط حضرت محمد در عکس ناسا مشاهده شده.
یک بار عکس پخش می‌کنند که درختی در روز عاشورا خون گریه کرده.
یک بار می‌گویند ابالفضل در حرمش در کربلا مقابل دوربین ظاهر شده است.
یک بار عکس می‌گیرند از ابرها که به شکل ایران، کشور امام زمان در آمده اند.
یک بار عکس کندوی زنبور عسل را می‌گذارند که با عسل نوشته الله.
یک بار که چه عرض کنم ده ها بار عکس درختان را می‌گذارند که به شکل لا اله الا الله و الله و اکبر و ... در آمده اند.

برای من مهم نیست که چند مورد این‌ها جعلی و چند مورد تصادفی اند. زیرا اگر کسی مدعی است که این ها حتی در صورت اصالت، معنای خاصی دارند و مثلا معجزه و بیانگر حقانیت گروهی هستند، وظیفه‌ی اثبات به عهده ی خود اوست.

در این مورد یک عکس

  1. ترکی روی گوشه‌ی دیوار، به هیچ وجه تولد حضرت علی در کعبه را اثبات نمی کند.
  2. ترکی درست در مکانی که از دید علم مکانیک و عمران مستعد خرابی است را نمی‌توان معجزه خواند. خداییش تا حالا نشده بخورید به گوشه‌ی تیز دیوار گچی خونه تون، گچو بشکنید؟ کوچک‌ترین اطلاع از وضعیت کعبه تحت فشار زائران در طواف و حتی کمی دانش در رشته‌ی عمران کافی است تا بدانیم با این حجم و فشار زوار ترک در این مکان باید حداقل هر 10 سال یک بار رخ دهد.
  3. ترمیم این ترک توسط سیمان هم بیانگر جدید بودن آن است. کعبه مکانی مهم است و متولیان آن به شدت از آن نگهداری می‌کنند.
  4. اصلا مگر دیوار کعبه پس از شکافته شدن و بسته شدن معجزه آسا و غیر طبیعی اش اثری از خود به جا گذاشته؟
  5. مگر ترک خوردن دیوار هم معجزه است؟ معجزه آن است که دیواری پس از ترک خوردن خودش بسته شود.
  6. کعبه پس از این همه تخریب‌ها و بازسازی‌های مکرر در جنگ و سیل و ... خودش اینقدر سالم نمانده و بارها بازسازی شده.
  7. حتی اگر این هم نبود، چطور این ترک جان سالم به در برده و از 1400 سال پیش تا کنون باقی مانده؟

ظاهرا اساس اعتقادات ما چنان سست است که خود نیز می دانیم برای حفظ آنها ناچاریم به ترکی روی یک دیوار تکیه کنیم.

روز ولادت حضرت علی مبارک.

ولی باید بگویم که من با هر دوی شما نسبتا مخالف هستم.
اصلا این عکس برای استدلال و برهان برای مثلا ولایت و چیزی عظیم از حضرت علی (ع) نیست. نه متخصصان شیعه و نه شنوندگان براهین آنچنان احمق و بی خرد نیستند که اصلا جای چنین حرف هایی به عنوان استدلال باشد. استدلال ها بر اساس مفاد منطقی و عقلی صورت میگیرد و البته چیزی بچه بازی هم نیست...
این عکس ها و داستان ها و از طرف بچه ها برای ابراز احساسات و علاقه منتشر می شوند و البته همیشه شروع این انتشارات پاک نیست و گاهی دسیسه ی دشمن است. میخواهند مسلمانان و مردم را بد بین کنند. مثلا من باور نمیکنم که این عکس واقعا مربوط به واقعه تولد حضرت علی (ع) باشد ، چرا که اگر همچین اثری وجود داشت ، به سرعت آن را ترمیم و مخفی می کردند و علت انگیزه برای این کار نیز پر واضح است.

چنین داستان هایی که اصلا حجیت ندارند ( چه صدق باشد و چه کذب) گاهی در بین بیانات اخلاقی بعضی اساتید و بچه مذهبی ها و مذهبی نماها و منافق ها دیده می شود. امکان باور آن ها بستگی مستقیمی به گوینده ی این اخبار دارد. مثلا من احساس خوبی به باور یک داستان خارق العاده مربوط به زندگی یک شخصی دارم اگر شخص گوینده آن حضرت آقا ، امام خامنه ای (مد ظله) یا شخصیتی مثلا آیت الله بهجت باشد...

Reza-D;671223 نوشت:
سلام
ابتدا با شما (تا حدودی) هم عقیده بودم ولی در مورد جملهء آخر شما حرف دارم. ابتدا عرض کنم درمورد اینکه هر بار تصویری یا شکلی نشون داده میشه و براش تبلیغ میشه با شما موافقم. متاسفانه گاهی به استدلال هایی ضعیف رو میاریم که اکثراً خیلی راحت رد میشه و نه تنها اثباتی برای ما نیست بلکه ما رو در نگاه دیگران افرادی بدون دلیل نشون میده. تا اینجا درست

ولی لازمهء نقد درست ، انصافه. مگه تنها دلیل و برهان ارائه شده از سوی شیعیان ، همین چند عکس و فیلم مد نظر شما بوده که نتیجه گرفتید مجبوریم فقط به اینها تکیه کنیم؟ یعنی میخواید بگید شما تا الان بجز همین چند عکس و فیلم ، هیچ دلیل و برهانی از شیعیان نشنیدید؟

اگر بفرمایید نشنیدم که تصور میشه بسیار کم اطلاع هستید؟

اگر بفرمایید شنیدم ، اون وقت انصاف شما زیر سؤال میره که اگر دلایل دیگری هم شنیدید ، چرا اسمی نمیارید و فقط به این موضوع (عکس و فیلم بی اساس) استناد میکنید تا ثابت کنید اعتقادات ما سسته؟

لذا در عین حال که با بخش های ابتدایی فرمایش شما تا حد زیادی موافقم ، اختلاف نظر با شما به این شکله....

شما:
ظاهراً اساس اعتقادات ما چنان سست است که خود نیز می دانیم برای حفظ آنها ناچاریم به ترکی روی یک دیوار تکیه کنیم

اعتقاد من:آنقدر اعتقادات ما قوی و همراه با برهان و دلیل است که دیگر نیازی نداریم به چند عکس و شکل و فیلم تکیه کنیم


صحبت این است که در شیعیان شکاف بزرگی ایجاد شده.
اعتقادات عده ای چنان قوی است که به کمتر از برهان عقلی قطعی راضی نمی‌شوند.
اعتقادات عده ای چنان ضعیف و در آستانه‌ی فروپاشی است که به هر دیوار ترک خورده ای چنگ می‌زنند و هر روز شایعه‌ای را پر و بال می‌دهند.

armandaneshjoo;671328 نوشت:
صحبت این است که در شیعیان شکاف بزرگی ایجاد شده.
اعتقادات عده ای چنان قوی است که به کمتر از برهان عقلی قطعی راضی نمی‌شوند.
اعتقادات عده ای چنان ضعیف و در آستانه‌ی فروپاشی است که به هر دیوار ترک خورده ای چنگ می‌زنند و هر روز شایعه‌ای را پر و بال می‌دهند

این طبیعت انسان هاست برادر. قرار نیست همه کارشناس باشن. ما عوام داریم و کارشناس و اگر اینها رو 0 و 100 بگیریم ، بین اینها هم هزاران فرد وجود داره با درجات علمی ، اعتقادی و فرهنگی مختلف و سطح دانش و بینش متفاوت. این موضوع مختص گروه ، دین ، مذهب یا ایدئولوژی خاصی نیست. همه جا شما میتونید این اختلافات رو ببینید

اما اونچه که من احساس کردم مد نظر شماست ، به نظرم دو مورد رو میشه براش عنوان کرد که اولی منفیه و دومی مثبت:

1 - نکاتی که اشاره فرمودید ، بخشیش به این دلیله که کارشناسان دینی اونطور که باید و شاید مفاهیم دینی و علمی رو به عوام منتقل نکردن. البته عده ای هستن که سعی در گسترش این موارد دارن ، ولی واقعاً کافی نیست. در واقع گر چه کارشناس زیاد داریم ، اما بازده علم این کارشناسان در جامعه اونطور که باید ، نمود پیدا نکرده و بجز عدهء معدودی ، بقیه واقعاً کم کاری کردن ، یا بهتره بگی بد کاری کردن!

2 - اما نکتهء دیگه ای که در جای خودش بسیار مهمه ، جدا شدن سنگ های مختلف در غربال آخر الزمانه. ناچار باید یه جایی تفکیک صورت بگیره و اونی که ایمان قلبی ، محکم و مستدل داره ، از اونی که صرفاً یه چیزی فهمیده اما در جانش نفوذ نکرده ، باید جدا بشه. اتفاقات این دوره و امتحانات سنگینی که داره پیش میاد ، نتیجه ش همین تفکیک شدن خواهد بود

البته این نظر شخصی بنده ست. ممکنه نظرات دیگه ای هم قابل بررسی باشه

Reza-D;671329 نوشت:
ما عوام داریم و کارشناس و اگر اینها رو 0 و 100 بگیریم ، بین اینها هم هزاران فرد وجود داره با درجات علمی ، اعتقادی و فرهنگی مختلف و سطح دانش و بینش متفاوت. این موضوع مختص گروه ، دین ، مذهب یا ایدئولوژی خاصی نیست. همه جا شما میتونید این اختلافات رو ببینید.

کسانی که پست‌هایی نظیر این می‌گذارند عوام نیستند؛ افراد تحصیل کرده و با شعوری هستند.
آنچه باعث فریب خوردن آنها می‌شود ساده لوحی نیست؛ احساس ناامنی در مورد باورهایشان است.
لذا با دیدن ترکی روی دیوار شوق و امید اثبات حقانیت‌شان در قلبشان می‌جوشد و عقلشان از کار می‌افتد.

armandaneshjoo;671333 نوشت:
کسانی که پست‌هایی نظیر این می‌گذارند عوام نیستند؛ افراد تحصیل کرده و با شعوری هستند.
آنچه باعث فریب خوردن آنها می‌شود ساده لوحی نیست؛ احساس ناامنی در مورد باورهایشان است.
لذا با دیدن ترکی روی دیوار شوق و امید اثبات حقانیت‌شان در قلبشان می‌جوشد و عقلشان از کار می‌افتد
اگر حرف شما خطاب به بنده بود پاسخ میدادم
دوستانی که چنین پست هایی میذارن خودشون باید بیان نظر بدن :ok:

فقط یک نکته بگم (خطاب به استارتر محترم نیست ، بطور کلی عرض میکنم)
بنده گفتم که 0 و 100 نباید نگاه کرد و انواع حالت ها رو میشه برای افراد مختلف متصور بود. لذا قوی بودن در اعتقاد و برهان ، لزوماً با تحصیلات عالی ارتباط مستقیم نداره. ممکنه کسی دکتر باشه اما ناآگاه باشه و کسی بی سواد باشه اما بسیار آگاه. پس باز هم کج روی عده ای نمیتونه به اصل مستدل و عقلانی بودن مذهب شیعه ، خدشه وارد کنه

ولی جدای از این موضوع ، شما به نوعی دور زدید و برگشتید سر خونهء اول. یعنی با گفتن این مطلب که "اینها افراد تحصیل کرده و آگاهی هستند" ، سعی میکنید به مخاطب بقبولونید (چه کلمه ای شد! :Gig:) ، که مشکل شیعه نه در عدم آگاهی ، که در ضعف باور و دلیله

اما صرف ادعا کفایت نمیکنه ، بلکه باید این ادعا رو با مدرک و دلیل اثبات کنید برادر
یعنی دلیل و نمونه بیارید که شیعیانی هستن که:
اولاً علم بالایی دارن
ثانیاً برای اثبات حقانیتشون بجز عکس و فیلم دلیل دیگری ندارن

نمیخوام سفسطه کنم و مثلاً بگم برید اسامی 40 نفر رو بیارید! چون مشخصه که چنین کاری هم سخته هم زمان بر. منظورم اینه که مثلاً شبهه ای رو بیارید که افراد باسواد و دارای علم شیعه (و نه عوام) نتونستن بهش پاسخ بدن ، یا مواردی از این دست تا برای ما هم قابل پذیرش باشه که شیعه در اثبات حقانیتش مشکل داره


armandaneshjoo;671174 نوشت:
با سلام و عرض ادب و احترام
از نظر بنده تولد حضرت علی در خانه ی کعبه صحت ندارد. زیرا:

  1. اغلب اسطوره‌ها و شخصیت های تاریخ نگاری کهن (غیر علمی) چه آنها که اساس تاریخی ندارند (مانند آدم و خدایان بابل) و چه آنها که اساس تاریخی دارند (مانند عیسی و اسکندر و کوروش) و چه آنها که از این جنبه تفکیک شده نیستند (مثل موسی و مردوک و جومونگ و اسطوره‌های یونانی و رومی) تولد خارق العاده داشته‌اند.
  2. دانشمندان انسان شناسی روایات چگونگی تولد را چه عادی و چه معجزه آسا را به کلی نادیده می‌گیرند و برای این کار دلایل متعددی ارائه می‌دهند. (جستجو کنید: Miraculous births) مانند تداول و تشابه این روند در
  3. البته نمی دانم چرا این قدر زحمت به خود می‌دهند. این راویان هستند که باید ادعایشان را ثابت کنند.
  4. مگر علی پیامبر است که اثبات رسالتش به این معجزه نیاز داشته؟ اگر نیست که هر چه در دبستان تا دانشگاه راجع به «نظریه معجزه» خواندیم

اما این عکس دیگر خیلی جالب است
یک بار می‌گویند محل شکافته شدن ماه توسط حضرت محمد در عکس ناسا مشاهده شده.
یک بار عکس پخش می‌کنند که درختی در روز عاشورا خون گریه کرده.
یک بار می‌گویند ابالفضل در حرمش در کربلا مقابل دوربین ظاهر شده است.
یک بار عکس می‌گیرند از ابرها که به شکل ایران، کشور امام زمان در آمده اند.
یک بار عکس کندوی زنبور عسل را می‌گذارند که با عسل نوشته الله.
یک بار که چه عرض کنم ده ها بار عکس درختان را می‌گذارند که به شکل لا اله الا الله و الله و اکبر و ... در آمده اند.

برای من مهم نیست که چند مورد این‌ها جعلی و چند مورد تصادفی اند. زیرا اگر کسی مدعی است که این ها حتی در صورت اصالت، معنای خاصی دارند و مثلا معجزه و بیانگر حقانیت گروهی هستند، وظیفه‌ی اثبات به عهده ی خود اوست.

در این مورد یک عکس

  1. ترکی روی گوشه‌ی دیوار، به هیچ وجه تولد حضرت علی در کعبه را اثبات نمی کند.
  2. ترکی درست در مکانی که از دید علم مکانیک و عمران مستعد خرابی است را نمی‌توان معجزه خواند. خداییش تا حالا نشده بخورید به گوشه‌ی تیز دیوار گچی خونه تون، گچو بشکنید؟ کوچک‌ترین اطلاع از وضعیت کعبه تحت فشار زائران در طواف و حتی کمی دانش در رشته‌ی عمران کافی است تا بدانیم با این حجم و فشار زوار ترک در این مکان باید حداقل هر 10 سال یک بار رخ دهد.
  3. ترمیم این ترک توسط سیمان هم بیانگر جدید بودن آن است. کعبه مکانی مهم است و متولیان آن به شدت از آن نگهداری می‌کنند.
  4. اصلا مگر دیوار کعبه پس از شکافته شدن و بسته شدن معجزه آسا و غیر طبیعی اش اثری از خود به جا گذاشته؟
  5. مگر ترک خوردن دیوار هم معجزه است؟ معجزه آن است که دیواری پس از ترک خوردن خودش بسته شود.
  6. کعبه پس از این همه تخریب‌ها و بازسازی‌های مکرر در جنگ و سیل و ... خودش اینقدر سالم نمانده و بارها بازسازی شده.
  7. حتی اگر این هم نبود، چطور این ترک جان سالم به در برده و از 1400 سال پیش تا کنون باقی مانده؟

ظاهرا اساس اعتقادات ما چنان سست است که خود نیز می دانیم برای حفظ آنها ناچاریم به ترکی روی یک دیوار تکیه کنیم.

روز ولادت حضرت علی مبارک.


چطور اینقدر با صراحت میگی صحت نداره ؟ رفتی تحقیق کردی یا همش توهم و تخیله ؟ اینکه شما خودت تو وجود خدا شک میکنی و خیلی چیزای دیگه به شیعیان ربطی نداره
این هم تمام اسناد اهل سنت در مورد متولد شدن حضرت علی در کعبه
علي مولود کعبه+سند
عالمان و دانشمندان بزرگ شيعه و اهل سنت در اين كه ولادت على عليه السلام در خانه كعبه واقع شده است،اتفاق نظر دارند و این کرامت شامل حال هیچ انسانی نشده است و مختص به امام علی علیه السلام می باشد. نظر برخى از علماى اهل سنت که اقرار به ولادت علی(علیه السلام) در خانه کعبه کرده اند، در پی می آید:

1 ـ حافظ، ابوعبداللّه محمدبن عبداللّه مشهور به "حاکم نیشابوری" در کتاب «مستدرک صحیحین» می نویسد:

... قَالَ الْحَاكِمُ: «وَهَمُّ مُصْعَبٍ فِي الْحَرْفِ الْأَخِيرِ، فَقَدْ تَوَاتَرَتِ الْأَخْبَارِ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ وَلَدَتْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ كَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ فِي جَوْفِ الْكَعْبَةِ»

به تواتر رسیده است که فاطمه بنت اسد، امیر مؤمنان ـ کرّم اللّه وجهه ـ را در خانه کعبه به دنیا آورد.

المستدرك على الصحيحين ج3 ص550 المؤلف: أبو عبد الله الحاكم محمد بن عبد الله بن محمد بن حمدويه بن نُعيم بن الحكم الضبي الطهماني النيسابوري المعروف بابن البيع (المتوفى: 405هـ)، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، الناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1411 - 1990، عدد الأجزاء: 4

ولادت حضرت علی

2- شاه ولی الله دهلوی در کتابش " ازاله الخفاء " چنین می گوید :و از مناقب وي رضي الله عنه كه در حين ولادت او ظاهر شد يكي آن است كه در جوف كعبه معظمه تولد يافت.

قال الحاكم في ترجمة حكيم بن حزام وقول مصعب فيه لم يولد قبله ولابعده في الكعبة احدٌ مانصه وَهِم مصعبٌ في الحرف الاخير فقد تواترت الاخبار ان فاطمة بنت اسد ولدت اميرالمؤمنين علياً في جوف الكعبة (2)

3- شهاب الدين آلوسي صاحب تفسير روح المعانی در شرح قول عبدالبافي الأفندي العمري بعد از شعر مؤلّف كتاب :

أنت العلي الذي فوق العلى رفعا ببطن مكة عند البيت إذ وضعا

ميگويد :" وكون الأميركرم الله وجهه ولد في البيت أمر مشهور في الدنيا و ذكر في كتب الفريقين السنة والشيعة .... ولم يشتهر وضع غيره كرم الله وجهه كما اشتهر وضعه بل لم تتفق الكلمة عليه ، وما أحرى بإمام الأئمة أن يكون وضعه فيما هو قبلة للمؤمنين ؟ وسبحان من يضع الأشياء في مواضعها وهو أحكم لحاكمين "(3)( و اين كه حضرت امير (كرم الله وجهه) در خانه خدا به دنيا آمده ؛ امري است مشهور ودر كتب فريقين سني وشيعي ذكر شده .... ودرباره كسي نشنيديم كه او هم در كعبه به دنيا آمده باشد آنچنانكه درباره حضرت (كرم الله وجهه) ذكر شده , و چه افتخاري براي امام أئمّه است كه در جائي كه قبله مؤمنين است به دنيا آمده باشد ؟ سبحان خداوندي كه أشياء را در مكان مناسبش ميگذارد )در ص 75 بعد از كلام الأفندي العمري ميگويد :

وأنت أنت الذي حطت لهقدم * في موضع يده الرحمن قد وضعا

" وقيل : أحب عليه الصلاة والسلام ( يعني عليا ) أن يكافئ الكعبة حيث ولد في بطنها بوضع الصنم عن ظهرها فإنها كما ورد في بعض الآثار كانت تشتكي إلى الله تعالى عبادة الأصنام حولها و تقول : أي رب حتى متى تعبد هذه الأصنام حولي ؟ والله تعالى يعدها بتطهيرها من ذلك . "

( گفته شده : كه او (سلام وصلوات بر او باد) - يعني علي- دوست داشت كه كعبه را مشرّف و از كعبه قدرداني كند با افتادن بت ها أز روي آن جائي كه أو در داخلش به دنيا آمده است , همانطور كه در بعضي آثار ذكر شده است كه كعبه به خداوند (تبارك وتعالى) أز پرستيدن بت ها شكايت ميكرد وميگفت : خداوندا تا كي اين بت ها نزديك من پرستش ميشوند ؟ خدا هم وعده ميداد كه كعبه را از بت ها مطهّر كند )

4 ـ ابوعثمان، عمرو بن بحر، مشهور به «جاحظ» صاحب کتاب «البیان و التّبیین»،( متوفّای 255 ه ق ) در رساله ای که در باره فضایل بنی هاشم نوشته، از ولادت امیرالمومنین علی علیه السلام در آن مکان مقدّس سخن گفته است. متن این رساله را قندوزی در «ینابیع المودّه» درج کرده است(4)

5 ـ پیشتاز مورّخان، علی بن حسین مسعودی،( متوفّای 333 ه ق) در کتاب «مروج الذّهب» که در طول بیش از یکهزار سال، یکی از استوارترین منابع مورد اعتماد مورّخان است، با صراحت و قاطعیّت اعلام می دارد که: «ولادت آن حضرت در درون کعبه واقع گردید.»(5) و در کتاب دیگرش «اثبات الوصیّه» تأکید می کند که: «هرگز پیش از ایشان و یا بعد از ایشان احدی در درون کعبه به دنیا نیامده است.»(6)

6 ـ مورّخ ابوزکریّا، یزیدبن محمدبن أیاس بن قاسم ازدی،( متوفّای334 ه ق) در کتاب خود «تاریخ موصل» از ولادت آن حضرت در درون کعبه سخن گفته، می افزاید: «به جز امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام ، هیچ خلیفه دیگری در کعبه متولّد نشده است.»(7)

7 ـ محدّث خبیر، محمد بن علی بن اسماعیل شافعی، مشهور به «ابن قفّال» (متوفّای 365 ه ق ) می نویسد: «فاطمه بنت اسد به هنگام زایمان وارد کعبه شد و علی علیه السلام را در آنجا به دنیا آورد گفته می شود به جز علی علیه السلام احدی در آنجا متولّد نشده است.»(8)

8 ـ ابوالحسن، علی بن محمد واسطی شافعی، مشهور به «ابن مغازلی»،( متوفّای 483 ه ق ) در کتاب ارزشمند «مناقب علی بن أبی طالب» به تفصیل، داستان ولادت امیر مؤمنان علیه السلام در درون کعبه را با سلسله اسناد خود، نقل کرده است.(9)

9 ـ کمال الدّین، ابوسالم، قاضی محمد بن طلحه شافعی،(متوفّای 625 ه ق ) در کتاب «مطالب السّؤول» می نویسد: «علی بن ابی طالب علیه السلام در درون کعبه معظّمه در بیت الحرام دیده به جهان گشود.»(10)

10 ـ شمس الدّین، ابوالمظفّر، یوسف بن قز اوغلی، مشهور به «سبط ابن جوزی» در کتاب «تذکرة الخواص» می نویسد: «در روایت آمده است که فاطمه بنت اسد حامله بود، برگرد خانه طواف می کرد، ناگهان درد زایمان گرفت، درِ کعبه به رویش باز شد، فاطمه به اندرون کعبه در آمد و علی( علیه السلام ) را در آنجا به دنیا آورد.» (11)

11 ـ ابوعبداللّه ، محمد بن یوسف بن محمد قرشی، مشهور به «گنجی شافعی»،( متوفّای 658 ه ق) در کتاب گرانسنگ «کفایة الطّالب» می نویسد: «امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام ، در شب جمعه، 13 رجب، سی سال گذشته از عام الفیل، در مکّه معظّمه، در درون کعبه، دیده به جهان گشود. و هرگز مولود دیگری جز او ـ پیش از او و یا بعد از او ـ در خانه کعبه زاده نشد. این میلاد فرخنده، فضیلت و کرامتی برای او و فضیلت و شکوهی برای خانه خداست.»(12)

12 ـ مورّخ هندوشاه بن عبداللّه نخجوانی، در کتاب ارزشمند «تجارب السّلف» که آن را در باره خلفا و وزرا در سال 724 ه ق به رشته تحریر در آورده، می نویسد: «علی علیه السلام در درون کعبه دیده به جهان گشود... به هنگام تولّد مادرش او را «حیدر» نام نهاد و حیدر به معنای شیر است.»(13)

13 ـ مورّخ حمداللّه بن ابی بکر بن احمدبن نصر مستوفی، (متوفّای 750 ه ق ) در کتاب «تاریخ گزیده» می نویسد: «امیر المؤمنین علی علیه السلام ، عمّ زاده رسول اللّه صلی الله علیه و آله مادرش فاطمه بنت اسدبن هاشم، ولادتش در درون کعبه... سنه 30 عام الفیل، موافق با 911 اسکندری، 8 سال گذشته از پادشاهی پرویز.»(14)

14 ـ جمال الدّین محمدبن یوسف بن حسن بن محمد زرندی حنفی مدنی، (متوفّای 750 ه ق) در کتاب «نظم دُرَرِ السمطین» از احمد حنبل روایت کرده: «ولادت امیر مؤمنان علیه السلام در درون کعبه اتّفاق افتاد.»(15)

15 ـ حافظ شمس الدّین، ابوعبداللّه محمدبن احمد ذهبی، (متوفّای 848 ه ق ) در «تلخیص مستدرک صحیحین» که در ذیل مستدرک حاکم به طبع رسیده، متن عبارت حاکم نیشابوری را نقل کرده، می نویسد: «اخبار به حدّ تواتر رسیده که علی بن ابی طالب در درون کعبه دیده به جهان گشود.»(16)

16ـ قاضی شهاب الدّین دولت آبادی، (متوفّای 849 ه ق ) داستان ولادت آن حضرت را نقل کرده و تصریح نموده که در داخل کعبه واقع شده است.(17)

17 ـ نور الدین علی بن محمد بن صبّاغ مالکی، (متوفّای 855 ه ق ) در کتاب «الفصول المهمّه» می نویسد: «علی علیه السلام به روز جمعه، 13 رجب، سی سال گذشته از عام الفیل، 23 سال پیش از هجرت، در مکّه معظّمه، در میان بیت اللّه الحرام چشم به جهان گشود... پیش از آن حضرت، هرگز احدی در بیت الحرام متولد نشد. این برتری، ویژه آن حضرت است. که خداوند برای ظاهر ساختن مرتبت و مقام و شکوه حضرتش به ایشان عطا فرموده است.»(18)

18 ـ مورّخ شهید، فخرالدین محمدبن ابی داود، سلیمان بناکتی،( متوفای 891 ه ق ) در کتاب«روضة اولی الألباب» مشهور به «تاریخ بناکتی» می نویسد: «روز آدینه، سیزدهم ماه رجب، سنه ثلاثین از سال فیل، در حرم کعبه به وجود آمد. پیش از او و بعد از او هیچ فرزندی در خانه کعبه به وجود نیامده است.»(19)

19 ـ عبد الرّحمن جامی،) متوفّای 898 ه ق( در کتاب «شواهد النّبوة» ولادت آن حضرت را در درون کعبه روایت کرده است.(20)

20 ـ مورّخ محمد میرخواند، ( متوفّای 903 ه ق ) در کتاب «روضة الصّفا» می نویسد: «ولادت آن حضرت به روایتی در 13 رجب، سی سال گذشته از واقعه فیل، و به روایتی 28 سال بعد از سال فیل، اتفاق افتاد؛ زیرا مادرش کعبه را طواف می کرد، پس مشیّت الهی او را به درون کعبه آورد. زمان زایمانش فرا رسید و در درون کعبه به دنیا آورد. چنین سعادتی از آغاز خلقت تا پایان جهان، برای احدی میسّر نشده است. درستی این روایت در میان تاریخ نویسان و سیره نویسان بدون تردید است. این قضیّه فراتر از آن است که شک و تردیدی در آن راه یابد.»

شد او دُرّ و بیت الحرامش صدف کسی را میسّر نشد این شرف(21)

21 ـ سید نور الدّین، علی بن عبداللّه سمهودی شافعی، صاحب کتاب «وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی»، (متوفّای 911 ه ق) در کتاب «جواهر العقدین» ولادت آن حضرت را در درون کعبه، به نقل از ابن صبّاغ مالکی آورده است.(22)

22 ـ نسب شناس مشهور، تاج الدّین محمدبن حمزة بن زهره رفاعی، نقیب حلب( متوفّای 921 ه ق) در کتاب «غایة الاختصار فی اخبار البیوتات العلویّه المحفوظة من الغبار» می نویسد: «ولادت آن حضرت در درون کعبه واقع شد.»(23)

23 ـ میرزا محمد بن رستم، معتمد خان حارثی بدخشی،( متوفّای 922 ه ق) در کتاب «نزل الأبرار» می نویسد: «علی ـ کرّم اللّه وجهه ـ روز جمعه 13 رجب، سی سال گذشته از عام الفیل، در مکّه معظمه، در بیت اللّه الحرام متولد شد، و این فضیلتی است که خداوند آن حضرت را به این فضیلت اختصاص داده است.( 24)

24 ـ مورّخ غیاث الدّین، همام الدّین حسینی، مشهور به «خواند میر» (متوفّای 942ه ق) در کتاب «حبیب السّیر» می نویسد: «تولد آن مولودِ عاقبت محمود، در نفس کعبه روی نمود؛ زیرا که حسب اقتضای قضا، بلکه به مشیّت ایزد تعالی، نزدیک به وضع حمل، والده ماجده اش در طواف بیت اللّه بود. و این سعادت به روایتی از اول آفرینش تا غایت، هیچ آفریده را میسّر نگردید. و صیت و صحت آن نزد مورّخان فضیلت پرور، از شایبه شبهه و دغدغه مظنّه در گذشته است.»(25)

25- عباس محمود العقاد مي گويد :

" ولد علي في الكعبة , وكرم الله وجهه عن السجود لأصنامها , فكأنما كان ميلاده ثمّة إيذانا بعهد جديد للكعبة وللعبادة فيها , وكاد علي أن يولد مسلما , بل لقد ولد مسلما على التحقيق إذا نحن نظرنا ميلاد العقيدة والروح , لأنه فتح عينيه أمام الإسلام , ولم يعرف قط عبادة الأصنام , فهو قد تربّى في البيت الذي خرجت منه الدعوة الإسلامية "(26)

( علي در كعبه به دنيا آمد ، خدا به صورت أو كرامت وشرافت داد وهيچگاه براي بت ها سجود نكرد , ومعلوم ميشود كه ميلاد أو إذن به عهد جديدي براي كعبه وعبادت در آن بود . و چيزي نمانده بود كه علي مسلمان به دنيا آيد , بلكه أو مسلمان به دنيا آمد با تحقيق اگر نگاه به ميلاد عقيده و روح كنيم , چون كه أو چشمانش را نزديك إسلام باز كرد , وهيچگاه عبادت بت ها را نكرد , و او در خانه اي به دنيا آمد كه أز آنجا دعوت إسلامي خارج شد (خانه بيامبر أكرم صلى الله عليه وآله وسلم) )

26- حلبی در سیره خود چنین می گوید :

" ... و به یرد قول بعضهم و کون علی ضمن المهر غلط لان علیا کان صغیرا لم یبلغ سبع سنین ای لانه ولد فی الکعبه و عمره صلی الله علیه و سلم ثلاثون سنه فاکثر ... "(27)

( ... بر اساس این کلام ، قول برخی که معتقدند علی – علیه السلام – در ضمن مراسم عقد پیامبر بوده است غلط است زیرا او در آن موقع بچه بوده و سن او به 7 سال نمی رسید زیرا وقتی علی – علیه السلام – در کعبه متولد شد ، سن پیامبر 30 سال یا بیشتر بود ... )

اینها نمونه هائی از منابع مورد اعتماد و استناد علمای اهل سنّت، از محدّثان، مورّخان، سیره نویسان، تراجم نویسان، نسب شناسان و دیگر پژوهشگران، بود که تا پایان قرن نهم، در آثار گرانقدر خود به ولادت امام علی علیه السلام در درون کعبه تصریح و تأکید نموده اند و ما در این مجال ذکمر نمودیم و اگر بخواهیم به دیگر آثار موجود در این رابطه، به ویژه در قرن اخیر اشاره کنیم، به درازا خواهد کشید.

پي نوشت:

1-حاکم، مستدرک الصّحیحین، ج3، ص483

2- ازاله الخفاء ج 2 ص 251

3- سرح الخريده الغيبية في شرح القصيدة العينية ص 15

4-قندوزی، ینابیع المودّة، ج1، ص461

5-مسعودی، مروج الذّهب، چاپ قاهره، ج2، ص2

6-همان، اثبات الوصیّة، ص111

7-ازدی، تاریخ موصل، ص58

8-ابن قفال، فضائل امیر المؤمنین، به نقل احقاق الحق، ج7، ص498

9-ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب، ص7

10-ابن طلحه، مطالب السّؤول، ص11

11-ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص20

12-گنجی شافعی، کفایة الطالب، ص407

13-نخجوانی، تجارب السلف، ص37

14-مستوفی، تاریخ گزیده، ص192

15-زرندی، نظم درر السّمطین، ص80

16-ذهبی، تلخیص مستدرک الصّحیحین، ج3، ص483

17-دولت آبادی، هدایة السّعداء ـ مخطوط ـ ص117

18-ابن صبّاغ، الفصول المهمّة، ص14

19-بناکتی، تاریخ بناکتی، ص98

20-جامی، شواهد النبوة، ص198

21-میر خواند، روضة الصّفا، جلد دوم.

22-سمهودی، جواهر العقدین، به نقل ولید الکعبه، ص11

23-رفاعی، غایة الاختصار، ص97

24-بدخشی، نزل الابرار، ص64

25- خواند میر، جبیب السّیر، ج1، ص520

26-عبقريّة الإمام علي ج7 ص43 - چاپ بيروت

27- السیره الحلبیه ج 1 ص 226 – 227

کیمیاگر شیعه;671159 نوشت:



کمی با فاصله از رکن یمانی، مقابل در کعبه مکانی ست که کعبه شکافته شد و
...
...
[=arial]منبع : ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ، جلد 35، صفحه 13
...

armandaneshjoo;671174 نوشت:
اما این عکس دیگر خیلی جالب است
یک بار می‌گویند محل شکافته شدن ماه توسط حضرت محمد در عکس ناسا مشاهده شده.
یک بار عکس پخش می‌کنند که درختی در روز عاشورا خون گریه کرده.
یک بار می‌گویند ابالفضل در حرمش در کربلا مقابل دوربین ظاهر شده است.
یک بار عکس می‌گیرند از ابرها که به شکل ایران، کشور امام زمان در آمده اند.
یک بار عکس کندوی زنبور عسل را می‌گذارند که با عسل نوشته الله.
یک بار که چه عرض کنم ده ها بار عکس درختان را می‌گذارند که به شکل لا اله الا الله و الله و اکبر و ... در آمده اند.

برای من مهم نیست که چند مورد این‌ها جعلی و چند مورد تصادفی اند. زیرا اگر کسی مدعی است که این ها حتی در صورت اصالت، معنای خاصی دارند و مثلا معجزه و بیانگر حقانیت گروهی هستند، وظیفه‌ی اثبات به عهده ی خود اوست.

در این مورد یک عکس

ترکی روی گوشه‌ی دیوار، به هیچ وجه تولد حضرت علی در کعبه را اثبات نمی کند.
ترکی درست در مکانی که از دید علم مکانیک و عمران مستعد خرابی است را نمی‌توان معجزه خواند. خداییش تا حالا نشده بخورید به گوشه‌ی تیز دیوار گچی خونه تون، گچو بشکنید؟ کوچک‌ترین اطلاع از وضعیت کعبه تحت فشار زائران در طواف و حتی کمی دانش در رشته‌ی عمران کافی است تا بدانیم با این حجم و فشار زوار ترک در این مکان باید حداقل هر 10 سال یک بار رخ دهد.
ترمیم این ترک توسط سیمان هم بیانگر جدید بودن آن است. کعبه مکانی مهم است و متولیان آن به شدت از آن نگهداری می‌کنند.
اصلا مگر دیوار کعبه پس از شکافته شدن و بسته شدن معجزه آسا و غیر طبیعی اش اثری از خود به جا گذاشته؟
مگر ترک خوردن دیوار هم معجزه است؟ معجزه آن است که دیواری پس از ترک خوردن خودش بسته شود.
کعبه پس از این همه تخریب‌ها و بازسازی‌های مکرر در جنگ و سیل و ... خودش اینقدر سالم نمانده و بارها بازسازی شده.
حتی اگر این هم نبود، چطور این ترک جان سالم به در برده و از 1400 سال پیش تا کنون باقی مانده؟

ظاهرا اساس اعتقادات ما چنان سست است که خود نیز می دانیم برای حفظ آنها ناچاریم به ترکی روی یک دیوار تکیه کنیم.


بسم الله ... الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته،
گاهی هم کل ماجرا از یک سوء تفاهم شروع می‌شود و البته کم‌دقتی ...

جناب آرمان‌دانشجو شما نشان دهید جایی را که کسی آن عکس را آنطوری توضیح داده باشد که شما برداشت کرده‌اید تا حقیر سعی در دفاع از آن عکس کنم. خود آغازگر تاپیک گفته‌اند «کمی با فاصله از رکن یمانی، مقابل در کعبه»، ولی عکس از یکی از چهار رکن کعبه است که شاید هم همان رکن یمانی باشد، در قسمت سمت چپ آن که باید محل مورد نظر باشد هم حقیر هیچ ترکی نمی‌بینم که بعد به موارد شما بخواهم بپردازم، در خود محل رکن هم نه اثری از ترک می‌بینم و نه اثری از سیمان‌کاری ... دوستانی که از نزدیک رفته‌اند و دیده‌اند اثر سابیدگی ناشی از لمس کردن رکن با دست زائران کاملاً در رکن مذکور مشهود است ولی محل شکافته شدن دیوار کعبه که در منابع سنی و شیعه برایش دلیل داریم خود رکن نبوده است ... در واقع اگر تاریخ کعبه را مرور کنید می‌بینید که کعبه دو در داشته است، یکی در محل فعلی و یکی درست مقابل آن در طرف دیگر، یکی از آن دو در بعدها مسدود شد و جایی که حضرت فاطمه بنت اسد سلام‌الله‌علیها واردش شدند در محل همان درب مسدود شده بوده است، البته دیگر دربی نبوده است لکه دیوار شده بوده است ولی در هر صورت از ظاهر روایات حقیر اینطور برداشت کرده‌ام که محل ترک دیوار باید احتمالاً همان محل دربی باشد که سابق بر خانه بوده است ....

اینکه برخی از عوام شیعه یا از دشمنان شیعه گاهی عکس‌هایی با اهداف خاص ابراز محبت یا تحقیر شیعه منتشر می‌کنند یک بحث است و گاهی هم کم‌دقتی خود ما که ان شاء الله دلسوز دین خدا باشیم آن هم به علت حساسیتی که نسبت به موضوع پیدا کرده‌ایم چنان مشکلاتی را بروز می‌دهد ... الآن چند پست سر مسأله‌ای زده شده است که هیچ ارتباطی به عکس منتشر شده ندارد ...
در مورد اصل اینکه آیا چنان ترکی آنطور که گاهی ادعا می‌شود هر سال بر طریق اعجاز ظاهر می‌شود و آل‌سعود ملعون آن را زیر پرده می‌پوشانند یا بازسازی می‌کنند و غیره می‌توان بحث جداگانه‌ای داشت که ببینیم آیا درست است یا خیر، ولی حقیر تا به دنبال آن بودم منابع موثقی برایش پیدا نکردم، شاید دوستان بگردند و پیدا کنند ...

عید میلاد امام المتقین حضرت علی علیه‌السلام بر همه‌ی دوستان و برزگواران پر برکت باشد ان شاء الله
یا علی علیه‌السلام

Reza-D;671335 نوشت:
شما به نوعی دور زدید و برگشتید سر خونهء اول. یعنی با گفتن این مطلب که "اینها افراد تحصیل کرده و آگاهی هستند" ، سعی میکنید به مخاطب بقبولونید (چه کلمه ای شد! ) ، که مشکل شیعه نه در عدم آگاهی ، که در ضعف باور و دلیله

اما صرف ادعا کفایت نمیکنه ، بلکه باید این ادعا رو با مدرک و دلیل اثبات کنید برادر
یعنی دلیل و نمونه بیارید که شیعیانی هستن که:
اولاً علم بالایی دارن
ثانیاً برای اثبات حقانیتشون بجز عکس و فیلم دلیل دیگری ندارن

نمیخوام سفسطه کنم و مثلاً بگم برید اسامی 40 نفر رو بیارید! چون مشخصه که چنین کاری هم سخته هم زمان بر. منظورم اینه که مثلاً شبهه ای رو بیارید که افراد باسواد و دارای علم شیعه (و نه عوام) نتونستن بهش پاسخ بدن ، یا مواردی از این دست تا برای ما هم قابل پذیرش باشه که شیعه در اثبات حقانیتش مشکل داره


این هم اثبات:
ابتدا کاربری نام تاپیک را می‌گذارد تصویری از شکافته شدن کعبه برای تولد علی. سپس عکسی از یک ترک روی دیوار کعبه می‌گذارد. سپس روایتی از بحارالانوار می‌آورد که می‌گوید دیوار کعبه ترک برداشته مادر علی وارد کعبه شده و وضع حمل کرده. سپس علی شهادت می‌دهد به این که محمد رسول خداست. بحثی در می‌گیرد و کاربران می‌‌پذیرند که عکس نمی‌تواند مربوط به ترک باشد و ترک نمی‌تواند بعد از این همه سال باقی مانده باشد و در نهایت معلوم می‌شود دیوار کعبه اصلا ترک نخورده بود و معجزه ای در کار نبود. با این حال کارشناس می‌آید همان عکس را دوباره می‌گذارد و زیر آن شعر می‌نویسد. یعنی از کاربر تا کارشناس همه می‌دانیم که این داستان اشکال دارد. اما هنوز هم می‌خواهیم همان ها را باور کنیم.

در مورد زیر سوال بردن کلیت دلایل شیعه کافیست پست‌های دیگر بنده را در این فروم بخوانید.
همچنین می‌توانید آزمایش انجام دهید: دلایل شیعیان را برای اعتقاداتشان در فیس بوک به غیر شیعیان ارائه دهید. به سادگی آنها را پاسخ می‌دهند. خودتان هم کلی چیز یاد می‌گیرید.

با سلام. فرمودید:

کنجکاو بی گناه;671343 نوشت:
چطور اینقدر با صراحت میگی صحت نداره ؟ رفتی تحقیق کردی یا همش توهم و تخیله ؟ اینکه شما خودت تو وجود خدا شک میکنی و خیلی چیزای دیگه به شیعیان ربطی نداره
این هم تمام اسناد اهل سنت در مورد متولد شدن حضرت علی در کعبه
علي مولود کعبه+سند
عالمان و دانشمندان بزرگ شيعه و اهل سنت در اين كه ولادت على عليه السلام در خانه كعبه واقع شده است،اتفاق نظر دارند و این کرامت شامل حال هیچ انسانی نشده است و مختص به امام علی علیه السلام می باشد. نظر برخى از علماى اهل سنت که اقرار به ولادت علی(علیه السلام) در خانه کعبه کرده اند، در پی می آید:

سپس تعداد زیادی روایت تاریخی با مستندات آن را آوردید که بنده همه را به دقت مطالعه کردم.
سپس فرمودید:
کنجکاو بی گناه;671343 نوشت:
اینها نمونه هائی از منابع مورد اعتماد و استناد علمای اهل سنّت، از محدّثان، مورّخان، سیره نویسان، تراجم نویسان، نسب شناسان و دیگر پژوهشگران، بود که تا پایان قرن نهم، در آثار گرانقدر خود به ولادت امام علی علیه السلام در درون کعبه تصریح و تأکید نموده اند و ما در این مجال ذکمر نمودیم و اگر بخواهیم به دیگر آثار موجود در این رابطه، به ویژه در قرن اخیر اشاره کنیم، به درازا خواهد کشید.

1. موضوع تاپیک محل شکافته شدن دیوار کعبه برای ولادت علی است. هیچ یک از روایاتی که آوردید اشاره ای به شکافته شدن دیوار کعبه نمی‌کند.
2. در دو تا از روایاتی که آورده اید می‌گوید:

کنجکاو بی گناه;671343 نوشت:
مورّخ غیاث الدّین، همام الدّین حسینی، مشهور به «خواند میر» (متوفّای 942ه ق) در کتاب «حبیب السّیر» می نویسد: «تولد آن مولودِ عاقبت محمود، در نفس کعبه روی نمود؛ زیرا که حسب اقتضای قضا، بلکه به مشیّت ایزد تعالی، نزدیک به وضع حمل، والده ماجده اش در طواف بیت اللّه بود.

کنجکاو بی گناه;671343 نوشت:
مورّخ محمد میرخواند، ( متوفّای 903 ه ق ) در کتاب «روضة الصّفا» می نویسد: «ولادت آن حضرت به روایتی در 13 رجب، سی سال گذشته از واقعه فیل، و به روایتی 28 سال بعد از سال فیل، اتفاق افتاد؛ زیرا مادرش کعبه را طواف می کرد، پس مشیّت الهی او را به درون کعبه آورد. زمان زایمانش فرا رسید و در درون کعبه به دنیا آورد.

یعنی مادر حضرت علی در حال طواف بوده که زمان زایمانش فرا می‌رسد. لذا به درون کعبه می‌رود. نه این که دیوار کعبه شکافته می‌شود.
3. تصویری که از مادر حضرت علی در ذهن من بود یک زن باوقار و محجوب و زیبای چادر سفید در حال انجام مراسم حج اسلامی بود. مانند نقاشی استاد فرشچیان. تصویری که از زایمان در ذهن من است تصویری پر از خون و درد و احتمال عفونت و گریه است. یعنی من فکر نمی کردم مادر حضرت علی بدون اجازه‌ی خدا وارد کعبه شود. من شکافته شدن دیوار را اجازه ای تلقی می‌کردم از طرف خدا. با رد شکافته شدن دیوار گمان کردم دیگر احتمال تولد در خانه‌ی کعبه وجود ندارد. در حالی که اکنون متوجه شدم ممکن است: مادر حضرت علی برای پنهان شدن از چشم مردان حاظر در حرم از طریق درب خانه‌ی کعبه به داخل آن رفته باشد و آنجا زایمان خود را انجام داده باشد. احتمالا انگیزه‌ی او از ورود بی اجازه و آلودن حرم، اضطرار بوده باشد و نه بی احترامی.

با در نظر گرفتن موارد فوق باز هم در یک مورد حق با شماست: من گفتم «تولد حضرت علی در خانه‌ی کعبه صحت ندارد.» در حالی که باید می‌گفتم «شکافته شدن دیوار برای تولد حضرت علی در خانه ی کعبه صحت ندارد.» البته اگر پست مرا دقیق بخوانید 3 دلیل اورده ام که در رد معجزه است، نه در رد تاریخ.

armandaneshjoo;671393 نوشت:
کیمیاگر شیعه آغازگر تاپیک اسم تاپیک را گذاشته است: تصویری از محل شکافته شدن کعبه، برای بدنیا آمدن امام علی (علیه السلام)، سپس این عکس را زیر آن گذاشته است.

بسم الله .. الرحمن الرحیم
سلام علیکم برادر و رحمت خدا بر شما،
در نزد حقیر میان «تصویری از محل شکافته شدن کعبه» و «تصویری از شکاف در دیوار کعبه» متفاوت است، گاهی سهواً ممکن است البته به جای هم به کار بروند ولی اگر یک بار درست به کار بروند دیگر نباید گفت که الا و بالله منظور شما چیز دیگری بوده است. همینکه ایشان در نهایت عکسی گذاشته‌اند که شکافی درش دیده نمی‌شود (در سمت چپ رکن بر روی دیوار) خودش اثبات این است که منظورشان چیز دیگری بوده است و کل این بحث‌ها ناشی از سوء تفاهم است، به نظر شما نیست؟
در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام

armandaneshjoo;671400 نوشت:
با سلام. فرمودید:

سپس تعداد زیادی روایت تاریخی با مستندات آن را آوردید که بنده همه را به دقت مطالعه کردم.
سپس فرمودید:

1. موضوع تاپیک محل شکافته شدن دیوار کعبه برای ولادت علی است. هیچ یک از روایاتی که آوردید اشاره ای به شکافته شدن دیوار کعبه نمی‌کند.
2. در دو تا از روایاتی که آورده اید می‌گوید:

یعنی مادر حضرت علی در حال طواف بوده که زمان زایمانش فرا می‌رسد. لذا به درون کعبه می‌رود. نه این که دیوار کعبه شکافته می‌شود.
3. تصویری که از مادر حضرت علی در ذهن من بود یک زن باوقار و محجوب و زیبای چادر سفید در حال انجام مراسم حج اسلامی بود. مانند نقاشی استاد فرشچیان. تصویری که از زایمان در ذهن من است تصویری پر از خون و درد و احتمال عفونت و گریه است. یعنی من فکر نمی کردم مادر حضرت علی بدون اجازه‌ی خدا وارد کعبه شود. من شکافته شدن دیوار را اجازه ای تلقی می‌کردم از طرف خدا. با رد شکافته شدن دیوار گمان کردم دیگر احتمال تولد در خانه‌ی کعبه وجود ندارد. در حالی که اکنون متوجه شدم ممکن است: مادر حضرت علی برای پنهان شدن از چشم مردان حاظر در حرم از طریق درب خانه‌ی کعبه به داخل آن رفته باشد و آنجا زایمان خود را انجام داده باشد. احتمالا انگیزه‌ی او از ورود بی اجازه و آلودن حرم، اضطرار بوده باشد و نه بی احترامی.

با در نظر گرفتن موارد فوق باز هم در یک مورد حق با شماست: من گفتم «تولد حضرت علی در خانه‌ی کعبه صحت ندارد.» در حالی که باید می‌گفتم «شکافته شدن دیوار برای تولد حضرت علی در خانه ی کعبه صحت ندارد.» البته اگر پست مرا دقیق بخوانید 3 دلیل اورده ام که در رد معجزه است، نه در رد تاریخ.

سلام
همون سند هایی را که اوردم خلاصه بود وگرنه بعضی هاشون به شکافته شدن کعبه هم اشاره میکنند
این لینک رو با دقت بخونید
http://www.khabaronline.ir/detail/157567/culture/religion

باء;671403 نوشت:
همینکه ایشان در نهایت عکسی گذاشته‌اند که شکافی درش دیده نمی‌شود (در سمت چپ رکن بر روی دیوار) خودش اثبات این است که منظورشان چیز دیگری بوده است و کل این بحث‌ها ناشی از سوء تفاهم است، به نظر شما نیست؟

شما شکاف در عکس را نمی‌بینید؟ شاید بهتر باشد عکس های دیگر را نیز ببینید:
http://www.khabaronline.ir/detail/294790/culture/religion
http://www.shia-news.com/fa/news/55589/مخفی-کردن-رکن-یمانی-در-دیوار-کعبه-توسط-وهابیت-تصویر
http://abamahdi.com/شکاف-برداشتن-کعبه-عکس/

باء;671403 نوشت:
در نزد حقیر میان «تصویری از محل شکافته شدن کعبه» و «تصویری از شکاف در دیوار کعبه» متفاوت است، گاهی سهواً ممکن است البته به جای هم به کار بروند

سهوی نیست. زیرا فقط در تاپیک نیست. در زیر عکس روایتی مفصل از شکافته شدن کعبه آورده شده.

کنجکاو بی گناه;671405 نوشت:
همون سند هایی را که اوردم خلاصه بود وگرنه بعضی هاشون به شکافته شدن کعبه هم اشاره میکنند
این لینک رو با دقت بخونید
http://www.khabaronline.ir/detail/15...lture/religion

اسنادی که به تولد علی در کعبه اشاره می‌کنند بر اساس تواتر حجیت تاریخی دارند. اما اسنادی که به شکافته شدن کعبه اشاره می‌کنند نه تنها کم هستند، بلکه ایرادهایی که بنده گرفتم نیز بر آنها وارد است.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد عماد

سلام علیکم
ابتدا به جواب پرسش ایجاد کننده تاپیک می پردازیم

alieye;670737 نوشت:
میخواستم صحت روایاتی را که در مورد محل ولادت امام علی (ع) و محل شهادت ایشان وجود داره، مورد تایید و یا رد قرار بدید.


در مورد شهادت ایشان که کسی اختلاف نظر ندارد همه مورخین، محدثین و کسانی که به نوعی داستان شهادت ایشان را نقل کرده اند با ضربت خوردن ایشان در مسجد کوفه اشاره کرده اند مگر کتاب یا شخص ناشناسی حرف دیگری گفته باشد
اما در مورد ولادت ایشان در کعبه دوستان روایات زیادی در این باره نقل نمودند، این مطلب نزد علمای شیعه قطعی است و حتی علمای بسیاری از اهل سنت نیز نقل کرده اند، همانطور که دوستان نیز اشاره کردند حاکم نیشابوری در مستدرک الصحیحین ادعای تواتر نموده است.(1) آلوسی صاحب تفسیر نیز بر آن صحه گذاشته و این فضیلت را تنها از آن حضرت علی علیه السلام دانسته است.(2)

1.حافظ ابی عبدا... محمد بن عبدا.... نیشابوری، مستدرک الصحیحین، حیدرآباد هندوستان، 1324، ج3،‌ص 483،4
2.شهاب الدین ابوالثنا، سید محمود آلوسی، سرح الفریده، در شرح قصیده عینیه عبدالباقی افندی، ص 15

alieye;670737 نوشت:
آیا اون قسمت کعبه که خراب شده،مورد تایید همه مذاهب هست؟؟


از آنجا که در خلفای ثلاثه و بیشتر از آن در دوره بنی امیه و حتی بنی عباس سعی فراوان بر کتمان فضائل حضرت علی علیه السلام بود و نمی توان انتظار داشت که تمام فضایل حضرت علی علیه السلام بدون کم و کاست در منابع اهل سنت آمده باشد، در منابع اهل سنت گاه اشاره شده که آن اشاره باید به عنوان موید گزارشات خودمان قرار گیرد نه اینکه، منابع خود را کنار بگذاریم سپس به سراغ منابع اهل سنت برویم و بخواهیم تاریخ، عقاید، حدیث و احکام خود را از منابع اهل سنت استخراج کنیم
همان طورکه در پست قبلی عرض شد اصل تولد حضرت علی علیه السلام در خانه کعبه در منابع اهل سنت آمده و این خود غنیمت است اما جزئیات آن اگر نیامده باشد دلیل بر نبود نیست بلکه در منابع ما جزئیات مثل شکافتن دیوار کعبه آمده، و منابع اهل سنت نیز که اشاره به اصل تولد کرده اند می تواند به عنوان موید گزارشات خودمان باشد.البته بعضی از منابع اهل سنت نیز شکافته شدن را نقل کرده اند(1)
اما منابع خودمان به شکافته شدن دیوار اشاره کرده اند.(2)
شیخ صدوقدر این مورد می فرماید: این که حضرت امیر ـ علیه‌السّلام ـ در کعبه به دنیا آمده، بزرگداشتی بود از جانب خدای متعال و اکرامی بود که نسبت به مقام شامخ و با عظمتش عنایت فرمود. (3)

منابع:
1.محمد شريف خان شيرواني، چوتهي كتاب،‌به زبان اردو، ص 123، 1935م،
مولوي حافظ حكيم ظهير احمد سهسواني، «ظهير البشر» به زبان اردو ص 18
علامه حسن بن امان الله مولوي عظيم آبادي هندي. تجهيز الجيش، چاپ هند، ص 110،
دكتر محمد شاه قادري، مصباح المقربين ص 16، چاپ لاهور، مولود كعبه، ص 228.

2.شیخ صدوق، علل الشرایع، ص56.
شیخ طوسی، امالی، 1313، ص80؛
محمد بن فتّال نیشابوری، روضة الواعظین، قم، نشر رضی، 1386ق، ج1، ص76؛
علی بن عیسی اربلی، كشف الغمه ج1، ص59؛
ابی محمد الحسن بن محمد دیلمی، بیروت، مؤسسة اعلمی، ص211؛


3.الارشاد، باب1، ص2، ترجمه سیدهاشم محلاتی، نشر انتشارات
علمیه الاسلامیه

با سلام
خدمت دوستان گرامی نکته ای را ذکر کنم که خود بزگترین منبع است !!!
تمامی وهابیون میداند
که شیعیان شکاف کعبه را مربوط به شاه ,شاهان امر المومنین ع میدانند !!

مطمئن باشید اگر راهی دا شت و میتوانستند این شکاف را پنهان کنند تا به حال این کار را کرده بودند .
بارها و بارها این شکاف تعمیر شد ,قربون خدا که بزگترین رسوا کننده ظالمان و بی دینان است .
یا علی ع

در رکن يماني اثر ترک واضح و آشکار است




اکنون در اين عکس ببينيد که چگونه اين قسمت مرمت شده تا معجزه الهي تولد و عظمت علي عليه السلام را بپوشانند




در اين عکس انواع ديگري از مرمت را در سالي ديگري مي بينيد که سنگي مختلف از سنگ اصلي کعبه استفاده شده است . به رنگ سنگ و ميخ ها توجه کنيد




در اينجا مسلمانان را مي بينيم که به اين جايگاه بزرگ تبرک مي جويند ، و اظهار ارادت به حضرت اميرالمومنين عليه السلام مي کنند




سالهاي ديگر و مرمتي ديگر و نوع جديدي از سنگها با رنگهاي مختلف را مي بينيد براي پنهان کردن اين معجزه حق






alieye;670737 نوشت:
خواهشا روایاتی هم که در رد این قضیه مطرح شده رو بیان کنید تا ببینیم تا چه حد با عقل و منطق جور در میاد؟؟

روایاتی در رد نیست، نهایتا منابع اولیه اهل سنت مسئله شکافته شدن را مطرح نکرده اند، نه اینکه رد کرده باشند
ضمنا بنا نیست با عقل ما جور در بیاید ، مگر گلستان شدن آتش، اژدها شدن عصا، زنده شدن اصحاب کهف، زنده شدن عزیر و .... با عقل ما جور در می آید؟
در این موارد چون در قرآن آمده و قرآن از نظر ما کلام خداوند است و هیچ شبهه ای در آن نیست می پذیریم خواه با عقل ما جور در بیاید خواه در نیاید
همینطور است جریانات مربوط به ائمه اطهار اگر با روایات صحیح نقل شده باشد و کسانی که مورد اعتماد ما هستند نقل کرده باشند می پذیریم خواه با عقل جور در بیاید و خوه با عقل جور در نیاید

اما جناب آرمان دانشجو شما در رد این قضیه به نکاتی متوسل شده اید که جای تعجب دارد، هر علمی را با مفاهیم تعریف شده در آن علم باید بررسی کرد نه با مفاهیم علم دیگر، کسی که این سوال را پرسیده و این قضیه را مطرح نموده طبیعتا معجزه را قبول دارد، کارهای خارق العاده اولیای الهی را قبول دارد ووو
اما پست های شما طوری است که گویا اصلا این گونه سخنان را قبول ندارید، اگر چنین است باید در کلاس عقاید سوال شما پاسخ داده شود نه در کلاس تاریخ
به پاراگراف زیر توجه کنیدچند نکته قابل تامل است

armandaneshjoo;671174 نوشت:
اغلب اسطوره‌ها و شخصیت های تاریخ نگاری کهن (غیر علمی) چه آنها که اساس تاریخی ندارند (مانند آدم و خدایان بابل) و چه آنها که اساس تاریخی دارند (مانند عیسی و اسکندر و کوروش) و چه آنها که از این جنبه تفکیک شده نیستند (مثل موسی و مردوک و جومونگ و اسطوره‌های یونانی و رومی) تولد خارق العاده داشته‌اند.

نکته اول: منظورتان از اسطورهای غیر علمی مثل آدم و خدایان بابل صحیح نیست، صرف نظر از کنار هم قرار دادن آدم و خدایان بابل!!!! آدم با توجه به کدام علم غیر علمیست، شما اول باید خدا را برای خود حل کنید، بعد پیامبران را ، بعد پیامبر اسلام را بعد قرآن را و سپس آنچه در قرآن آمده طی این روند علمی میشود نه علم تجربی یا علمهای منظور شما، اگر اینها حل نشود نه تنها شکافته شدن دیوار بلکه معجزه حضرت ابراهیم و .... نیز از نظر شما می شود غیر علمی
نکته دوم: درباره حضرت عیسی علیه السلام نص صریح قرآن به سخن گفتن ایشان در گهواره و همچنین تولد بدون پدر اشاره دارد،این نکته از نظر کدام علم، غیر علمی است؟
نکته سوم : اولا باید اثبات کنید تمام شخصیتهایی که نام برده اید تولدشان همراه با شگفتی هایی بوده و ثانیا بر فرض اینکه چنین ادعایی پیدا کردید که مثلا کره ای ها می گوید در تولدجومونگ فلان اتفاق افتاده، آیا با این سخن می توان آنچه اتفاق افتاده را نیز زیر سوال برد؟
مثلا بنده دیده ام که فلان عالم پس از هفتاد سال از وفاتش بدنش نپویسده، حالا هندی ها هم درباره فلان شخص چنین ادعایی دارند و چینی ها هم در مورد فلان شخص، آیا می شود همه را یک کاسه رد کرد و گفت همه اش دروغ است، نه اینجا باید فرق طلا از مطلا معلوم شود، وقتی کسی 100 سکه دارد 20 سکه طلا و 80 سکه بدل باید کارشناس فن بیاید و 20 سکه طلا را از 80 سکه بدل جدا کند نه اینکه همه را دور بریزیم و بگوییم که نه همه بدل است.

بقیه فرمایشات شما هم از این قبیل است یعنی در این انجمن و تاپیک جای بحثش نیست بلکه باید در انجمن عقاید و تاپیکی که به این موضوع مربوط است بحث معجزه ، فرق حضرت آدم با خدایان بابل،فرق حضرت عیسی با اسکندر ، فرق حضرت موسی با ... معلوم شود و داستنهایی آنان از هم متمایز شود

کنجکاو بی گناه;671343 نوشت:
چطور اینقدر با صراحت میگی صحت نداره ؟ رفتی تحقیق کردی یا همش توهم و تخیله ؟ اینکه شما خودت تو وجود خدا شک میکنی و خیلی چیزای دیگه به شیعیان ربطی نداره
این هم تمام اسناد اهل سنت در مورد متولد شدن حضرت علی در کعبه
علي مولود کعبه+سند
عالمان و دانشمندان بزرگ شيعه و اهل سنت در اين كه ولادت على عليه السلام در خانه كعبه واقع شده است،اتفاق نظر دارند و این کرامت شامل حال هیچ انسانی نشده است و مختص به امام علی علیه السلام می باشد. نظر برخى از علماى اهل سنت که اقرار به ولادت علی(علیه السلام) در خانه کعبه کرده اند، در پی می آید:

1 ـ حافظ، ابوعبداللّه محمدبن عبداللّه مشهور به "حاکم نیشابوری" در کتاب «مستدرک صحیحین» می نویسد:

... قَالَ الْحَاكِمُ: «وَهَمُّ مُصْعَبٍ فِي الْحَرْفِ الْأَخِيرِ، فَقَدْ تَوَاتَرَتِ الْأَخْبَارِ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ وَلَدَتْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ كَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ فِي جَوْفِ الْكَعْبَةِ»

به تواتر رسیده است که فاطمه بنت اسد، امیر مؤمنان ـ کرّم اللّه وجهه ـ را در خانه کعبه به دنیا آورد.

المستدرك على الصحيحين ج3 ص550 المؤلف: أبو عبد الله الحاكم محمد بن عبد الله بن محمد بن حمدويه بن نُعيم بن الحكم الضبي الطهماني النيسابوري المعروف بابن البيع (المتوفى: 405هـ)، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، الناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1411 - 1990، عدد الأجزاء: 4

ولادت حضرت علی

2- شاه ولی الله دهلوی در کتابش " ازاله الخفاء " چنین می گوید :و از مناقب وي رضي الله عنه كه در حين ولادت او ظاهر شد يكي آن است كه در جوف كعبه معظمه تولد يافت.

قال الحاكم في ترجمة حكيم بن حزام وقول مصعب فيه لم يولد قبله ولابعده في الكعبة احدٌ مانصه وَهِم مصعبٌ في الحرف الاخير فقد تواترت الاخبار ان فاطمة بنت اسد ولدت اميرالمؤمنين علياً في جوف الكعبة (2)

3- شهاب الدين آلوسي صاحب تفسير روح المعانی در شرح قول عبدالبافي الأفندي العمري بعد از شعر مؤلّف كتاب :

أنت العلي الذي فوق العلى رفعا ببطن مكة عند البيت إذ وضعا

ميگويد :" وكون الأميركرم الله وجهه ولد في البيت أمر مشهور في الدنيا و ذكر في كتب الفريقين السنة والشيعة .... ولم يشتهر وضع غيره كرم الله وجهه كما اشتهر وضعه بل لم تتفق الكلمة عليه ، وما أحرى بإمام الأئمة أن يكون وضعه فيما هو قبلة للمؤمنين ؟ وسبحان من يضع الأشياء في مواضعها وهو أحكم لحاكمين "(3)( و اين كه حضرت امير (كرم الله وجهه) در خانه خدا به دنيا آمده ؛ امري است مشهور ودر كتب فريقين سني وشيعي ذكر شده .... ودرباره كسي نشنيديم كه او هم در كعبه به دنيا آمده باشد آنچنانكه درباره حضرت (كرم الله وجهه) ذكر شده , و چه افتخاري براي امام أئمّه است كه در جائي كه قبله مؤمنين است به دنيا آمده باشد ؟ سبحان خداوندي كه أشياء را در مكان مناسبش ميگذارد )در ص 75 بعد از كلام الأفندي العمري ميگويد :

وأنت أنت الذي حطت لهقدم * في موضع يده الرحمن قد وضعا

" وقيل : أحب عليه الصلاة والسلام ( يعني عليا ) أن يكافئ الكعبة حيث ولد في بطنها بوضع الصنم عن ظهرها فإنها كما ورد في بعض الآثار كانت تشتكي إلى الله تعالى عبادة الأصنام حولها و تقول : أي رب حتى متى تعبد هذه الأصنام حولي ؟ والله تعالى يعدها بتطهيرها من ذلك . "

( گفته شده : كه او (سلام وصلوات بر او باد) - يعني علي- دوست داشت كه كعبه را مشرّف و از كعبه قدرداني كند با افتادن بت ها أز روي آن جائي كه أو در داخلش به دنيا آمده است , همانطور كه در بعضي آثار ذكر شده است كه كعبه به خداوند (تبارك وتعالى) أز پرستيدن بت ها شكايت ميكرد وميگفت : خداوندا تا كي اين بت ها نزديك من پرستش ميشوند ؟ خدا هم وعده ميداد كه كعبه را از بت ها مطهّر كند )

4 ـ ابوعثمان، عمرو بن بحر، مشهور به «جاحظ» صاحب کتاب «البیان و التّبیین»،( متوفّای 255 ه ق ) در رساله ای که در باره فضایل بنی هاشم نوشته، از ولادت امیرالمومنین علی علیه السلام در آن مکان مقدّس سخن گفته است. متن این رساله را قندوزی در «ینابیع المودّه» درج کرده است(4)

5 ـ پیشتاز مورّخان، علی بن حسین مسعودی،( متوفّای 333 ه ق) در کتاب «مروج الذّهب» که در طول بیش از یکهزار سال، یکی از استوارترین منابع مورد اعتماد مورّخان است، با صراحت و قاطعیّت اعلام می دارد که: «ولادت آن حضرت در درون کعبه واقع گردید.»(5) و در کتاب دیگرش «اثبات الوصیّه» تأکید می کند که: «هرگز پیش از ایشان و یا بعد از ایشان احدی در درون کعبه به دنیا نیامده است.»(6)

6 ـ مورّخ ابوزکریّا، یزیدبن محمدبن أیاس بن قاسم ازدی،( متوفّای334 ه ق) در کتاب خود «تاریخ موصل» از ولادت آن حضرت در درون کعبه سخن گفته، می افزاید: «به جز امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام ، هیچ خلیفه دیگری در کعبه متولّد نشده است.»(7)

7 ـ محدّث خبیر، محمد بن علی بن اسماعیل شافعی، مشهور به «ابن قفّال» (متوفّای 365 ه ق ) می نویسد: «فاطمه بنت اسد به هنگام زایمان وارد کعبه شد و علی علیه السلام را در آنجا به دنیا آورد گفته می شود به جز علی علیه السلام احدی در آنجا متولّد نشده است.»(8)

8 ـ ابوالحسن، علی بن محمد واسطی شافعی، مشهور به «ابن مغازلی»،( متوفّای 483 ه ق ) در کتاب ارزشمند «مناقب علی بن أبی طالب» به تفصیل، داستان ولادت امیر مؤمنان علیه السلام در درون کعبه را با سلسله اسناد خود، نقل کرده است.(9)

9 ـ کمال الدّین، ابوسالم، قاضی محمد بن طلحه شافعی،(متوفّای 625 ه ق ) در کتاب «مطالب السّؤول» می نویسد: «علی بن ابی طالب علیه السلام در درون کعبه معظّمه در بیت الحرام دیده به جهان گشود.»(10)

10 ـ شمس الدّین، ابوالمظفّر، یوسف بن قز اوغلی، مشهور به «سبط ابن جوزی» در کتاب «تذکرة الخواص» می نویسد: «در روایت آمده است که فاطمه بنت اسد حامله بود، برگرد خانه طواف می کرد، ناگهان درد زایمان گرفت، درِ کعبه به رویش باز شد، فاطمه به اندرون کعبه در آمد و علی( علیه السلام ) را در آنجا به دنیا آورد.» (11)

11 ـ ابوعبداللّه ، محمد بن یوسف بن محمد قرشی، مشهور به «گنجی شافعی»،( متوفّای 658 ه ق) در کتاب گرانسنگ «کفایة الطّالب» می نویسد: «امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام ، در شب جمعه، 13 رجب، سی سال گذشته از عام الفیل، در مکّه معظّمه، در درون کعبه، دیده به جهان گشود. و هرگز مولود دیگری جز او ـ پیش از او و یا بعد از او ـ در خانه کعبه زاده نشد. این میلاد فرخنده، فضیلت و کرامتی برای او و فضیلت و شکوهی برای خانه خداست.»(12)

12 ـ مورّخ هندوشاه بن عبداللّه نخجوانی، در کتاب ارزشمند «تجارب السّلف» که آن را در باره خلفا و وزرا در سال 724 ه ق به رشته تحریر در آورده، می نویسد: «علی علیه السلام در درون کعبه دیده به جهان گشود... به هنگام تولّد مادرش او را «حیدر» نام نهاد و حیدر به معنای شیر است.»(13)

13 ـ مورّخ حمداللّه بن ابی بکر بن احمدبن نصر مستوفی، (متوفّای 750 ه ق ) در کتاب «تاریخ گزیده» می نویسد: «امیر المؤمنین علی علیه السلام ، عمّ زاده رسول اللّه صلی الله علیه و آله مادرش فاطمه بنت اسدبن هاشم، ولادتش در درون کعبه... سنه 30 عام الفیل، موافق با 911 اسکندری، 8 سال گذشته از پادشاهی پرویز.»(14)

14 ـ جمال الدّین محمدبن یوسف بن حسن بن محمد زرندی حنفی مدنی، (متوفّای 750 ه ق) در کتاب «نظم دُرَرِ السمطین» از احمد حنبل روایت کرده: «ولادت امیر مؤمنان علیه السلام در درون کعبه اتّفاق افتاد.»(15)

15 ـ حافظ شمس الدّین، ابوعبداللّه محمدبن احمد ذهبی، (متوفّای 848 ه ق ) در «تلخیص مستدرک صحیحین» که در ذیل مستدرک حاکم به طبع رسیده، متن عبارت حاکم نیشابوری را نقل کرده، می نویسد: «اخبار به حدّ تواتر رسیده که علی بن ابی طالب در درون کعبه دیده به جهان گشود.»(16)

16ـ قاضی شهاب الدّین دولت آبادی، (متوفّای 849 ه ق ) داستان ولادت آن حضرت را نقل کرده و تصریح نموده که در داخل کعبه واقع شده است.(17)

17 ـ نور الدین علی بن محمد بن صبّاغ مالکی، (متوفّای 855 ه ق ) در کتاب «الفصول المهمّه» می نویسد: «علی علیه السلام به روز جمعه، 13 رجب، سی سال گذشته از عام الفیل، 23 سال پیش از هجرت، در مکّه معظّمه، در میان بیت اللّه الحرام چشم به جهان گشود... پیش از آن حضرت، هرگز احدی در بیت الحرام متولد نشد. این برتری، ویژه آن حضرت است. که خداوند برای ظاهر ساختن مرتبت و مقام و شکوه حضرتش به ایشان عطا فرموده است.»(18)

18 ـ مورّخ شهید، فخرالدین محمدبن ابی داود، سلیمان بناکتی،( متوفای 891 ه ق ) در کتاب«روضة اولی الألباب» مشهور به «تاریخ بناکتی» می نویسد: «روز آدینه، سیزدهم ماه رجب، سنه ثلاثین از سال فیل، در حرم کعبه به وجود آمد. پیش از او و بعد از او هیچ فرزندی در خانه کعبه به وجود نیامده است.»(19)

19 ـ عبد الرّحمن جامی،) متوفّای 898 ه ق( در کتاب «شواهد النّبوة» ولادت آن حضرت را در درون کعبه روایت کرده است.(20)

20 ـ مورّخ محمد میرخواند، ( متوفّای 903 ه ق ) در کتاب «روضة الصّفا» می نویسد: «ولادت آن حضرت به روایتی در 13 رجب، سی سال گذشته از واقعه فیل، و به روایتی 28 سال بعد از سال فیل، اتفاق افتاد؛ زیرا مادرش کعبه را طواف می کرد، پس مشیّت الهی او را به درون کعبه آورد. زمان زایمانش فرا رسید و در درون کعبه به دنیا آورد. چنین سعادتی از آغاز خلقت تا پایان جهان، برای احدی میسّر نشده است. درستی این روایت در میان تاریخ نویسان و سیره نویسان بدون تردید است. این قضیّه فراتر از آن است که شک و تردیدی در آن راه یابد.»

شد او دُرّ و بیت الحرامش صدف کسی را میسّر نشد این شرف(21)

21 ـ سید نور الدّین، علی بن عبداللّه سمهودی شافعی، صاحب کتاب «وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی»، (متوفّای 911 ه ق) در کتاب «جواهر العقدین» ولادت آن حضرت را در درون کعبه، به نقل از ابن صبّاغ مالکی آورده است.(22)

22 ـ نسب شناس مشهور، تاج الدّین محمدبن حمزة بن زهره رفاعی، نقیب حلب( متوفّای 921 ه ق) در کتاب «غایة الاختصار فی اخبار البیوتات العلویّه المحفوظة من الغبار» می نویسد: «ولادت آن حضرت در درون کعبه واقع شد.»(23)

23 ـ میرزا محمد بن رستم، معتمد خان حارثی بدخشی،( متوفّای 922 ه ق) در کتاب «نزل الأبرار» می نویسد: «علی ـ کرّم اللّه وجهه ـ روز جمعه 13 رجب، سی سال گذشته از عام الفیل، در مکّه معظمه، در بیت اللّه الحرام متولد شد، و این فضیلتی است که خداوند آن حضرت را به این فضیلت اختصاص داده است.( 24)

24 ـ مورّخ غیاث الدّین، همام الدّین حسینی، مشهور به «خواند میر» (متوفّای 942ه ق) در کتاب «حبیب السّیر» می نویسد: «تولد آن مولودِ عاقبت محمود، در نفس کعبه روی نمود؛ زیرا که حسب اقتضای قضا، بلکه به مشیّت ایزد تعالی، نزدیک به وضع حمل، والده ماجده اش در طواف بیت اللّه بود. و این سعادت به روایتی از اول آفرینش تا غایت، هیچ آفریده را میسّر نگردید. و صیت و صحت آن نزد مورّخان فضیلت پرور، از شایبه شبهه و دغدغه مظنّه در گذشته است.»(25)

25- عباس محمود العقاد مي گويد :

" ولد علي في الكعبة , وكرم الله وجهه عن السجود لأصنامها , فكأنما كان ميلاده ثمّة إيذانا بعهد جديد للكعبة وللعبادة فيها , وكاد علي أن يولد مسلما , بل لقد ولد مسلما على التحقيق إذا نحن نظرنا ميلاد العقيدة والروح , لأنه فتح عينيه أمام الإسلام , ولم يعرف قط عبادة الأصنام , فهو قد تربّى في البيت الذي خرجت منه الدعوة الإسلامية "(26)

( علي در كعبه به دنيا آمد ، خدا به صورت أو كرامت وشرافت داد وهيچگاه براي بت ها سجود نكرد , ومعلوم ميشود كه ميلاد أو إذن به عهد جديدي براي كعبه وعبادت در آن بود . و چيزي نمانده بود كه علي مسلمان به دنيا آيد , بلكه أو مسلمان به دنيا آمد با تحقيق اگر نگاه به ميلاد عقيده و روح كنيم , چون كه أو چشمانش را نزديك إسلام باز كرد , وهيچگاه عبادت بت ها را نكرد , و او در خانه اي به دنيا آمد كه أز آنجا دعوت إسلامي خارج شد (خانه بيامبر أكرم صلى الله عليه وآله وسلم) )

26- حلبی در سیره خود چنین می گوید :

" ... و به یرد قول بعضهم و کون علی ضمن المهر غلط لان علیا کان صغیرا لم یبلغ سبع سنین ای لانه ولد فی الکعبه و عمره صلی الله علیه و سلم ثلاثون سنه فاکثر ... "(27)

( ... بر اساس این کلام ، قول برخی که معتقدند علی – علیه السلام – در ضمن مراسم عقد پیامبر بوده است غلط است زیرا او در آن موقع بچه بوده و سن او به 7 سال نمی رسید زیرا وقتی علی – علیه السلام – در کعبه متولد شد ، سن پیامبر 30 سال یا بیشتر بود ... )

اینها نمونه هائی از منابع مورد اعتماد و استناد علمای اهل سنّت، از محدّثان، مورّخان، سیره نویسان، تراجم نویسان، نسب شناسان و دیگر پژوهشگران، بود که تا پایان قرن نهم، در آثار گرانقدر خود به ولادت امام علی علیه السلام در درون کعبه تصریح و تأکید نموده اند و ما در این مجال ذکمر نمودیم و اگر بخواهیم به دیگر آثار موجود در این رابطه، به ویژه در قرن اخیر اشاره کنیم، به درازا خواهد کشید.

پي نوشت:

1-حاکم، مستدرک الصّحیحین، ج3، ص483

2- ازاله الخفاء ج 2 ص 251

3- سرح الخريده الغيبية في شرح القصيدة العينية ص 15

4-قندوزی، ینابیع المودّة، ج1، ص461

5-مسعودی، مروج الذّهب، چاپ قاهره، ج2، ص2

6-همان، اثبات الوصیّة، ص111

7-ازدی، تاریخ موصل، ص58

8-ابن قفال، فضائل امیر المؤمنین، به نقل احقاق الحق، ج7، ص498

9-ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب، ص7

10-ابن طلحه، مطالب السّؤول، ص11

11-ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص20

12-گنجی شافعی، کفایة الطالب، ص407

13-نخجوانی، تجارب السلف، ص37

14-مستوفی، تاریخ گزیده، ص192

15-زرندی، نظم درر السّمطین، ص80

16-ذهبی، تلخیص مستدرک الصّحیحین، ج3، ص483

17-دولت آبادی، هدایة السّعداء ـ مخطوط ـ ص117

18-ابن صبّاغ، الفصول المهمّة، ص14

19-بناکتی، تاریخ بناکتی، ص98

20-جامی، شواهد النبوة، ص198

21-میر خواند، روضة الصّفا، جلد دوم.

22-سمهودی، جواهر العقدین، به نقل ولید الکعبه، ص11

23-رفاعی، غایة الاختصار، ص97

24-بدخشی، نزل الابرار، ص64

25- خواند میر، جبیب السّیر، ج1، ص520

26-عبقريّة الإمام علي ج7 ص43 - چاپ بيروت

27- السیره الحلبیه ج 1 ص 226 – 227


[=arial]جزاک الله خیرا
دین خدا با عکس درست نمی شه
مستندات رو باید اورد که شما مقداریش رو اوردید
اما چرا از در نرقت ؟ ودیوار شکافته شد
علی باب الله است وباب خلقت است و........و...............
و.........

[=arial]27کتاب که اوردید
ملحقات احقاق الحق از اقای نجفی مرعشی اعلی الله مقامه الشریف هم ادرسهای بسیاری
از شیعه هم ادرس زیاده
وجالبه بدانیم که غیر شیعه طبق اقرار خودشون سعی در عدم نقل فضائل امیرالمومنین علیه السلام را داشتند مستندات ذیل گوشه ای از اقرا عامه هست

«مَنَعَتْنَا الشِّيعَةُ أَنْ نَذْكُرَ فَضَائِلَ عَلِيٍّ» (حلیه الاولیاء ابی نعیم ج3 ص159) [در الشامله ج7 ص27: حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ أَحْمَدَ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْأَحْمَرُ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ فِرَاسٍ أَبُو هُرَيْرَةَ، ثنا مُؤَمَّلُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، قَالَ: سَمِعْتُ سُفْيَانَ الثَّوْرِيَّ، يَقُولُ: «مَنَعَتْنَا الشِّيعَةُ أَنْ نَذْكُرَ فَضَائِلَ عَلِيٍّ» وی بغضی نسبت به فضائل امیرالمومنین داشته که در روایت بعدی آمده و آنچه ثمره این بغض را در تصمیم گیری وی بیشتر نمایان می کند حدیث بعدی در همین کتاب است که حاج آقا اشاره نکردند: حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ أَحْمَدَ، ثنا حَفْصُ بْنُ عُمَرَ بْنِ الصَّبَّاحِ الرَّقِّيُّ، ثنا قَبِيصَةُ بْنُ عُقْبَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ سُفْيَانَ الثَّوْرِيَّ، يَقُولُ: «مَنْ قَدَّمَ عَلِيًّا عَلَى أَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ فَقَدْ أَزْرِي بِالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ , وَأَخْشَى أَنْ لَا يَنْفَعَهُ مَعَ ذَلِكَ عَمَلٌ»]
سیر اعلام النبلاء ج7 ص253 : [در نسخه الشامله ج 6 ص636] تَرَكَتْنِي الرَّوَافِضُ، وَأَنَا أَبغُضُ أَنْ أَذْكُرَ فَضَائِلَ عَلِيٍّ. [و اتفاقا مطلبی که در ادامه آورده نشان دهنده مبنای وی است:
مُؤَمَّلُ بنُ إِسْمَاعِيْلَ: عَنْ سُفْيَانَ قَالَ: تَرَكَتْنِي الرَّوَافِضُ، وَأَنَا أَبغُضُ أَنْ أَذْكُرَ فَضَائِلَ عَلِيٍّ.
الحَاكِمُ: سَمِعْتُ أَبَا الوَلِيْدِ، حَدَّثَنَا الحَسَنُ بنُ سُفْيَانَ، حَدَّثَنَا هَارُوْنُ بنُ زِيَادٍ المَصِّيْصِيُّ سَمِعْتُ الفِرْيَابِيَّ سَمِعْتُ سُفْيَانَ، وَرَجُلٌ يَسْأَلُهُ عَنْ مَنْ يَشتُمُ أَبَا بَكْرٍ? فَقَالَ: كَافِرٌ بِاللهِ العَظِيْمِ. قَالَ: نُصَلِّي عَلَيْهِ قَالَ: لاَ، وَلاَ كَرَامَةَ قَالَ: فَزَاحَمَهُ النَّاسُ حَتَّى حَالُوا بَيْنِي، وَبَيْنَهُ فَقُلْتُ لِلَّذِي قَرِيْباً مِنْهُ: مَا قَالَ? قُلْنَا: هُوَ يَقُوْلُ: لاَ إِلَهَ إلَّا اللهُ مَا نَصْنعُ بِهِ? قَالَ: لاَ تَمَسُّوهُ بِأَيْدِيْكُم ارْفَعُوْهُ بِالخَشَبِ حَتَّى تواروه في قبره.]
تاریخ الاسلام (ت تدمری، ج10 ص228؛ ط توقیفیه ج10 ص124) وَعَنْ سُفْيَانَ قَالَ: امْتَنَعْنَا مِنَ الشِّيعَةِ أَنْ نَذْكُرَ فَضَائِلَ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ. [روایت قبلیش هم عبرت آموز است و از شواهد خوبی است که قول به خلفای اربعه مال متاخرین (قرن سوم به بعد) است و قدمایشان بسیار تلاش می کردند که هم عثمان و هم علی را با هم جمع کنند و نمی شد: قَالَ: لا يَجْتَمِعُ حُبُّ عَلِيٍّ وَعُثْمَانَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا إِلا فِي قُلُوبِ نُبَلاءِ الرِّجَالِ]

اینکه حتما هرجا از امیرالمومنین نامی و یادی می شود حتما قبلش باید از خلفای قبلی ذکری بشود یک سیره شده است. برخی شواهدش:

تاریخ الاسلام ت تدمری ج25 ص450: قَالَ أَبُو كامل البصيري: سَمِعْتُ بعض مشايخي يَقُولُ: كُنَّا فِي مجلس ابن خنْب فأملي فِي فضائل عَلِيّ بعد فراغه من فضائل أَبِي بَكْر وعمر وعثمان، إذ قام أَبُو الفضل السُّلَيمانيّ وصاح: أيّها النّاس، إنّ هذا دجّال فلا تكتبوا عَنْهُ. وخرج من المجلس لأنّه ما سَمِعَ فضائل الثلاثة. حتی طرف ادعا می کند که من فضائل علی را مستقل نوشتم اما در خوابم حضرت علی ع آمده و گفته این کار را نکن: ثمّ مدَّ يده إلى الحصير الَّذِي في جوار القِبْلة، فأخرج ذَلِكَ الخيط بعَيْنه الَّذِي فيه الرّقاع فقال: ما هذه؟ قلتُ: فضائلك يا أمير المؤمنين. فقال: ولِمَ أَفْرَدْتَني؟ كنت إذْ أردت تبتدئ بفضائل أبي بَكْر، وعمر، وعثمان، وفضائلي. همان ص412]

در الجرح و التعدیل ابن ابی حاتم ج1 ص218 آمده است:
حدثنا عبد الرحمن نا علي بن الحسن الهسنجاني نا مسدد قال قال يحيى بن سعيد: جاءني أبو أسامة فذهبت معه إلى شعبة فحدثه بأربعين أو خمسين حديثا في فضائل علي، ثم قال: لولا مكانك ما حدثته بحديث.
[سوال از مطلعین: آیا این شعبه همان راوی از عاصم است؟ اگر باشد شاهد خوبی بر شیعه بودنش است]

تاریخ بغداد ج2 ص 80: قَالَ: حدثنا عمرو بن علي، قَالَ: سمعت أبا عاصم يقول: سمعت وهيب بن الورد، يقول: إذا أردت أن تذكر فضائل علي بن أبي طالب، فابدأ بفضائل أبي بكر وعمر، ثم اذكر فضائل علي.

تاریخ دمشق ج30 ص399:
أخبرنا أبو القاسم علي بن إبراهيم وأبو الحسن علي بن أحمد قالا ثنا وأبو منصور بن خيرون أنبأ أبو بكر الخطيب أنا ابن دوما يعني الحسن بن الحسين بن العباس النعالي حدثني خالي أبو بكر محمد بن إسحاق النعالي نا علي بن الحسن بن دليل نا أبو عبد الله محمد بن أحمد بن محمد المقدمي نا عمرو بن علي قال سمعت أبا عاصم يقول سمعت وهيب بن الورد إذا أردت أن تذكر فضائل علي بن أبي طالب فابدأ بفضائل أبي بكر وعمر ثم اذكر فضائل علي أخبرنا أبو بكر وجيه بن طاهر أنا أبو صالح أحمد بن عبد الملك أنا أبو الحسن بن السقا وأبو محمد بن بالوية قالا ثنا محمد بن يعقوب نا عباس بن محمد قال قلت ليحيى من قال أبو بكر وعمر وعثمان فقال هو مصيب ومن قال أبو بكر وعمر وعثمان وعلي فهو مصيب ومن قال أبو بكر وعمر وعلي وعثمان فهو شيعي ومن قال أبو بكر وعمر وعثمان وسكت فهو مصيب قال يحيى وأنا أقول أبو بكر وعمر وعثمان وعلي وهذا مذهبنا وهذا قولنا

تاریخ دمشق ج71 ص 147؛ و مختصر تاریخ دمشق ج3 ص89:
قال أبو سليمان بن زبراجتمعت أنا وعشرة، منهم أبو بكر الطائي، نقرأ فضائل علي بن أبي طالب في جامع دمشق، فوثب إلينا نحو المئة من أهل الجامع يريدون ضربنا، وأخذ واحد منهم يلحقني، فجاء بعض الشيوخ إليّ، وكان قاضيا، في الوقت، فخلّصوني من أيديهم، وعلقوا أبا بكر الطائي فضربوه، وعملوا على أنهم يسوقونه إلى الشرطة في الخضراء، فقال لهم أبو بكر: يا سادة إنما كنا في فضائل علي، وأنا أخرج لكم غدا فضائل معاوية أمير المؤمنين.

اسد الغابه ج1 ص572 و ص364:
وروى أَبُو أحمد العسكري، بِإِسْنَادِهِ عن عمارة بْن يَزِيدَ، عن عَبْد اللَّهِ بْن العلاء، عن الزُّهْرِيّ، قال: سمعت سَعِيد بْن جناب يحدث، عن أَبِي عنفوانة المازني، قال: سمعت أبا جنيدة جندع بْن عمرو بْن مازن، قال: سمعت النَّبِيّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يقول: من كذب علي متعمدًا فليتبوأ مقعده من النار وسمعته وَإِلا صمتا يقول، وقد انصرف من حجة الوداع، فلما نزل غدير خم قام في الناس خطيبًا، وأخذ بيد علي، وقال: من كنت وليه فهذا وليه، اللهم وال من والاه، وعاد من عاداه.
قال عُبَيْد اللَّهِ: فقلت للزهري: لا تحدث بهذا بالشام، وأنت تسمع ملء أذنيك سب علي، فقال: والله إن عندي من فضائل علي ما لو تحدثت بها لقتلت.
أخرجه الثلاثة.

تهذیب الکمال مزی ج5 ص16
جعفر بْن برقان وكَانَ ثقة بقية من بقايا المسلمين.
وَقَال محمود بْن خالد السلمي، عن مروان بْن مُحَمَّد: جعفر بْن برقان والله الثقة العدل.
وَقَال أَبُو علي مُحَمَّد بْن سَعِيد القشيري: سمعت أبا بكر بْن صدقة يملي على بعض الشيوخ، قال: قال سفيان الثوري: ما رأيت أفضل من جعفر بْن برقان.
وَقَال أيضا: حَدَّثَنَا جعفر بْن مُحَمَّدِ بْنِ حجاج القطان: قال: سمعت عُبَيد بْن جناد يقول: سمعت عطاء بْن مسلم الخفاف يقول: قدمت الرقة، فجلست في سوق الأحد، فذكرت فضائل علي بْن أَبي طالب ثم عدوت على جعفر بْن برقان، فَقَالَ: يا عطاء بلغني أنك جلست مجلسا ذكرت رجلا من أصحاب مُحَمَّد صَلَّى اللَّهُ عَلَيْه وسَلَّمَ بفضيلة لم تشرك معه غيره، فقلت: يرحمك اللَّه إن أخاك سفيان بْن سَعِيد الثوري قال لي: إذا قدمت الرقة، فاجلس في سوق الأحد واذكر فضائل علي عليه السلام، فإن الإباضية بها كثير، فَقَالَ جعفر: يا عطاء، إذا جلست مجلسا فذكرت رجلا من أصحاب مُحَمَّد صَلَّى اللَّهُ عَلَيْه وسَلَّمَ بفضيلة فأشرك معه غيره، قال عُبَيد: وكانت سوق الأحد في غير هذا الموضع، كانت عندنا بالرقة.

سیر اعلام النبلاء ج4 ص471
قَالَ عَطَاءُ بنُ السَّائِبِ: سَمِعْتُ عَبْدَ اللهِ بنَ شَدَّادٍ يَقُوْلُ: وَدِدْتُ أَنِّي قُمْتُ عَلَى المِنْبَرِ مِنْ غُدْوَةٍ إِلَى الظُّهْرِ، فَأَذْكُرُ فَضَائِلَ علي بن أبي طالب -رضي الله عنه- ثُمَّ أَنْزِلُ، فيُضرَب عُنُقِي.
قُلْتُ: هَذَا غُلُوٌّ وَإِسْرَافٌ. سَمِعَهَا خَالِدٌ الطَّحَّانُ مِنْ عَطَاءٍ.

سیر اعلام النبلاء ج12 ص95
مُؤَمَّلُ بنُ إِسْمَاعِيْلَ: عَنْ سُفْيَانَ قَالَ: تَرَكَتْنِي الرَّوَافِضُ، وَأَنَا أَبغُضُ أَنْ أَذْكُرَ فَضَائِلَ عَلِيٍّ.
الحَاكِمُ: سَمِعْتُ أَبَا الوَلِيْدِ، حَدَّثَنَا الحَسَنُ بنُ سُفْيَانَ، حَدَّثَنَا هَارُوْنُ بنُ زِيَادٍ المَصِّيْصِيُّ سَمِعْتُ الفِرْيَابِيَّ سَمِعْتُ سُفْيَانَ، وَرَجُلٌ يَسْأَلُهُ عَنْ مَنْ يَشتُمُ أَبَا بَكْرٍ? فَقَالَ: كَافِرٌ بِاللهِ العَظِيْمِ. قَالَ: نُصَلِّي عَلَيْهِ قَالَ: لاَ، وَلاَ كَرَامَةَ قَالَ: فَزَاحَمَهُ النَّاسُ حَتَّى حَالُوا بَيْنِي، وَبَيْنَهُ فَقُلْتُ لِلَّذِي قَرِيْباً مِنْهُ: مَا قَالَ? قُلْنَا: هُوَ يَقُوْلُ: لاَ إِلَهَ إلَّا اللهُ مَا نَصْنعُ بِهِ? قَالَ: لاَ تَمَسُّوهُ بِأَيْدِيْكُم ارْفَعُوْهُ بِالخَشَبِ حَتَّى تواروه في قبره.

میزان الاعتدال ذهبی ج1 ص82
- أحمد بن الأزهر [س ق] النيسابوري الحافظ.
اتهمه يحيى بن معين في رواية ذاك الحديث.
عن عبد الرزاق، ثم إنه عذره.
قال ابن عدي: هو بصورة أهل الصدق.
قلت: بل هو كما قال أبو حاتم صدوق.
وقال النسائي وغيره: لا بأس به.
وقد أدرك كبار مشيخة الكوفة عبد الله ابن نمير وطبقته، وحدث عنه جلة، ولم يتكلموا فيه إلا لروايته عن عبد الرزاق عن معمر حديثاً في فضائل على ، يشهد القلب أنه باطل،

طبقات الشافعیه ج3 ص16
وَقد اخْتلفُوا فى مَكَان موت النسائى فَالصَّحِيح أَنه أخرج من دمشق لما ذكر فَضَائِل على قيل مَا زَالُوا يدافعون فى خصيتية حَتَّى أخرج من الْمَسْجِد ثمَّ حمل إِلَى الرملة فتوفى بهَا

این هم برای اینکه دلمان خوش باشد لااقل معدود اهل دلی هم در برخی شهرها بودند:
1067- كَانَ أَبُو سَعْد الإدريسي قَدْ ذكر فيمن سكن إستراباذ وحدث بِهَا إِسْمَاعِيل بْن سَعِيد الْكِسَائِي وأورد فِيهِ بَعْض مَا أوردت فِي كتابي إلا أَنَّهُ قَالَ: قَالَ أَبُو الْحُسَيْن أَحْمَد بْن مُحَمَّد بْن إِبْرَاهِيم المطرفي الإِسْتَرَابَاذِي سمعت دَاوُد بْن مُحَمَّد يَقُول رَأَيْت الْكِسَائِي يَعْنِي إِسْمَاعِيل بْن سَعِيد عَلِي الأحيار وَفِي مجلسه غَيْر واحد من المستملين وكان 207/ب من الورع بمكان وَقَالَ: قَالَ أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْن بوكرد الإِسْتَرَابَاذِي صنف أَبُو إِسْحَاق إِسْمَاعِيل بْن سَعِيد الْكِسَائِي فضائل أَبِي بَكْر وعمر وعثمان بسارية فقرأ عَلَى أهلها فلما كَانَ يَوْم قراءة فضائل عَلِي كثر النَّاس فَقَالَ لا أقيم ببلدة لا يعرف فِيهَا لأبي بَكْر وعمر وعثمان من الفضائل مَا يعرف لعلي بْن أَبِي طَالِب فانتقل إِلَى إستراباذ. تاریخ جرجان ج1 ص516

سید حمیری هم نزد اعمش می رفت و فضائل می شنید و به شعر در می آورد:
لسان المیزان ج1 ص438:
قال البلاذري في تاريخه حدثني عبد الأعلى النرسي قال رأيت النبي صلى الله عليه وسلم في المنام فقال شر من ينتحل قبلتي الخوارج والروافض وشرهم قاتل علي والسيد الحميري وقال المدايني كان السيد يأتي الأعمش فيكتب عنه فضائل علي ثم يخرج فيقول في تلك المعاني شعرا

2) [نکته ای درباره فرهنگ سنی گری]: اینکه حتما هرجا از امیرالمومنین نامی و یادی می شود حتما قبلش باید از خلفای قبلی ذکری بشود یک سیره شده است. [شاهدش: تاریخ الاسلام ت تدمری ج25 ص450: قَالَ أَبُو كامل البصيري: سَمِعْتُ بعض مشايخي يَقُولُ: كُنَّا فِي مجلس ابن خنْب فأملي فِي فضائل عَلِيّ بعد فراغه من فضائل أَبِي بَكْر وعمر وعثمان، إذ قام أَبُو الفضل السُّلَيمانيّ وصاح: أيّها النّاس، إنّ هذا دجّال فلا تكتبوا عَنْهُ. وخرج من المجلس لأنّه ما سَمِعَ فضائل الثلاثة. حتی طرف ادعا می کند که من فضائل علی را مستقل نوشتم اما در خوابم حضرت علی ع آمده و گفته این کار را نکن: ثمّ مدَّ يده إلى الحصير الَّذِي في جوار القِبْلة، فأخرج ذَلِكَ الخيط بعَيْنه الَّذِي فيه الرّقاع فقال: ما هذه؟ قلتُ: فضائلك يا أمير المؤمنين. فقال: ولِمَ أَفْرَدْتَني؟ كنت إذْ أردت تبتدئ بفضائل أبي بَكْر، وعمر، وعثمان، وفضائلي. همان ص412] در همین روایت در تفسیر ثعلبی، قبلش این کلام را از ابوبکر می آورد که: «لکل کتاب سرٌ، و سر القرآن حروف مقطعه است. آخر این «لکل کتاب سر» یعنی چه؟ آیا هر کتابی واقعا سری دارد؟ مجبوریم درست به تاویل بزنیم و بگوییم منظورش کتب آسمانی بوده، [اما اینکه هرکدام آنها هم سر خاصی داشته باشد اول مدعاست] اما اینکه هرکتابی یک صفوه و برگزیده و زبده ای دارد سخن عالی ای است.
مطلبی قبلا گفته شده بود الان آدرسهایش را آوردم: اینکه سفیان ثوری گفته بود از ترس شیعیان ما بسیاری از فضائل علی را نگفتیم و حتی در جایی می گوید من بغض دارم که فضایل علی ع را بگویم:
حلیه الاولیاء ابی نعیم ج3 ص159 «مَنَعَتْنَا الشِّيعَةُ أَنْ نَذْكُرَ فَضَائِلَ عَلِيٍّ»
سیر اعلام النبلاء ج7 ص253 : تَرَكَتْنِي الرَّوَافِضُ، وَأَنَا أَبغُضُ أَنْ أَذْكُرَ فَضَائِلَ عَلِيٍّ.
تاریخ الاسلام [ت تدمری، ج10 ص228؛ ط توقیفیه ج10 ص124] وَعَنْ سُفْيَانَ قَالَ: امْتَنَعْنَا مِنَ الشِّيعَةِ أَنْ نَذْكُرَ فَضَائِلَ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ. [روایت قبلیش هم عبرت آموز است و از شواهد خوبی است که قول به خلفای اربعه مال متاخرین (قرن سوم به بعد) است و قدمایشان بسیار تلاش می کردند که هم عثمان و هم علی را با هم جمع کنند و نمی شد: قَالَ: لا يَجْتَمِعُ حُبُّ عَلِيٍّ وَعُثْمَانَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا إِلا فِي قُلُوبِ نُبَلاءِ الرِّجَالِ]
الوافی بالوفیات [ج15 ص570] امتنعنا من الرافضة أَن نذْكر فَضَائِل عليّ
السنه لعبدالله بن احمد بن حنبل ج2 ص550 :
1282 - حَدَّثَنِي أَبِي، نا أَبُو مُعَاوِيَةَ، نا إِسْمَاعِيلُ بْنُ أَبِي خَالِدٍ، عَنِ الشَّعْبِيِّ، عَنْ عَلْقَمَةَ، قَالَ: «غَلَتِ الشِّيعَةُ فِي عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَمَا غَلَتِ النَّصَارَى فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ عَلَيْهِ السَّلَامُ» قَالَ: «وَكَانَ الشَّعْبِيُّ يَقُولُ لَقَدْ بَغَّضُوا إِلَيْنَا حَدِيثَ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ» [این روایت هم از همین شعبی دیدنی است که تایید می کند که حاضر بوده یک خانه پر از کاغذ دروغ علیه علی ع بنویسد، اما لطف کرده و ننوشته! 1279 - حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبَّادٍ الْمَكِّيُّ، نا سُفْيَانُ بْنُ عُيَيْنَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ مَالِكَ بْنَ مِغْوَلٍ، يَقُولُ: سَمِعْتُ الشَّعْبِيَّ، يَقُولُ: «لَوْ شِئْتُ أَنْ يُمْلَأَ بَيْتِي هَذَا وَرِقًا عَلَى أَنْ أَكْذِبَ لَهُمْ عَلَى عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ لَفَعَلْتُ وَاللَّهِ لَا كَذَبْتُ عَلَيْهِ أَبَدًا» همان ص549]

عماد;671555 نوشت:
روایاتی در رد نیست، نهایتا منابع اولیه اهل سنت مسئله شکافته شدن را مطرح نکرده اند، نه اینکه رد کرده باشند
ضمنا بنا نیست با عقل ما جور در بیاید ، مگر گلستان شدن آتش، اژدها شدن عصا، زنده شدن اصحاب کهف، زنده شدن عزیر و .... با عقل ما جور در می آید؟
در این موارد چون در قرآن آمده و قرآن از نظر ما کلام خداوند است و هیچ شبهه ای در آن نیست می پذیریم خواه با عقل ما جور در بیاید خواه در نیاید
همینطور است جریانات مربوط به ائمه اطهار اگر با روایات صحیح نقل شده باشد و کسانی که مورد اعتماد ما هستند نقل کرده باشند می پذیریم خواه با عقل جور در بیاید و خوه با عقل جور در نیاید
[=arial]
البته که این روایات ومعجزات با عقل هم سازگار است
با عقل نه با وهم وخیال
وعلامت عقل وعاقل در کافی شریف باب عقل وسایر کتب روائی باب عقل وجهل وکلمات موسی بن جعفر علیهما السلام به هشام
وعقل در مقابل جهل است
نه علم در مقابل جهل
وبعضا علم و جهل با هم جمع می شود
امروزه اکثرا جاهلند ...........
علمی که در خدمت شهوت وحیوانیت وظلم است وظلمت بیاورد وتوهم وخیال ابنکه من می فهم ومن می دانم جهل است
علم نورانیت است وخضوع وخشیت می اورد
امام امیرالمومنین علیه السلام فرمود :
وحسبک من العلم ان تخشی الله
وحسبک من الجهل ان تعجبک بعلمک ( و مجموعه ورام "او بعقلک )
لذا فرمود علمی که در شخصی بیش از عقلش باشد وزر وبال است
وکوتاه سخن اینکه فرمود "
روزی نبی مکرم اسلام صلی الله علیه واله وسلم از محلی می گذشت
دید دوری شخصی جمع اند و.............
فرمود کیست ؟
عرض کردنند مجنون دیوانه است
فرمود نگوئید دیوانه این مریض است روحا وروانا و.......
عرض کردند پس مجنون ودایوانه کیست ؟
در یک روایت فرمود" مجنون ودیوانه ان است که گناه وعصیان کند
ودر نقل دیگر : فرمود : من اثر الدنیا علی الاخره
کسی که دنیارا بر اخرت مقدم کند
واما من اثر الحیاة الدنیا فان الجحیم هی الماوی
نعوذ بالله العظیم
خدا خود داند که این کلمات را با شرمسازی می نوسیم ونوشتم
با این دو روایت شریفه ما در دار المجانین هستیم منتهی دایوانگی مشکک است وهمه بهره ای ازش داریم بمراتبه
گر مست گیرند ............

مهدی128;671913 نوشت:
البته که این روایات ومعجزات با عقل هم سازگار است
با عقل نه با وهم وخیال
وعلامت عقل وعاقل در کافی شریف باب عقل وسایر کتب روائی باب عقل وجهل وکلمات موسی بن جعفر علیهما السلام به هشام
وعقل در مقابل جهل است
نه علم در مقابل جهل
وبعضا علم و جهل با هم جمع می شود
امروزه اکثرا جاهلند ...........
علمی که در خدمت شهوت وحیوانیت وظلم است وظلمت بیاورد وتوهم وخیال ابنکه من می فهم ومن می دانم جهل است
علم نورانیت است وخضوع وخشیت می اورد
امام امیرالمومنین علیه السلام فرمود :
وحسبک من العلم ان تخشی الله
وحسبک من الجهل ان تعجبک بعلمک ( و مجموعه ورام "او بعقلک )
لذا فرمود علمی که در شخصی بیش از عقلش باشد وزر وبال است
وکوتاه سخن اینکه فرمود "
روزی نبی مکرم اسلام صلی الله علیه واله وسلم از محلی می گذشت
دید دوری شخصی جمع اند و.............
فرمود کیست ؟
عرض کردنند مجنون دیوانه است
فرمود نگوئید دیوانه این مریض است روحا وروانا و.......
عرض کردند پس مجنون ودایوانه کیست ؟
در یک روایت فرمود" مجنون ودیوانه ان است که گناه وعصیان کند
ودر نقل دیگر : فرمود : من اثر الدنیا علی الاخره
کسی که دنیارا بر اخرت مقدم کند
واما من اثر الحیاة الدنیا فان الجحیم هی الماوی
نعوذ بالله العظیم
خدا خود داند که این کلمات را با شرمسازی می نوسیم ونوشتم
با این دو روایت شریفه ما در دار المجانین هستیم منتهی دایوانگی مشکک است وهمه بهره ای ازش داریم بمراتبه
گر مست گیرند ............

به همین دلیل عرض کردم با عقل ما، چون ممکن است کی با عقل خودش بسنجد و بگوید فلان مسئله با عقل من جور در نمی آید

آیا تولد امام علی در جایی که دارای 360 بت سنگی بود فضیلت است؟

موحد;672396 نوشت:
آیا تولد امام علی در جایی که دارای 360 بت سنگی بود فضیلت است؟

بسم الله
سلام علیکم
آیا کعبه با وجود بت در آن از مقام و فضیلت و شرافت خود ساقط شده بود؟ قبل از صلح حدیبیه که هنوز کعبه از وجود بت پاک نشده بود پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌واله قصد حج کردند و می‌خواستند دور همین خانه‌ی حاوی بت طواف کنند ...
یا علی علیه‌السلام

موحد;672396 نوشت:
آیا تولد امام علی در جایی که دارای 360 بت سنگی بود فضیلت است؟

s
سلام
البته که برفضلیت کعبه اضافه شد با تولد "
رجب المرجب تولد با سعادت وظهور یگانه جلوه ذات اقدس احدی برصاحب ووارث جلوه مبارک **

[/HR] بسمه تبارک وتعالی وبحمده وصلی الله علی محمد واله ولعنة الله علی اعدائهم اجمعین
یا علی ؛ وهو العلی العظیم
تولد با سعادت وظهور كلمة الله التي بها تمِت الاُمور و دهرت الدهور، صاحب الأزليه الأوليه، معشوق ذات اقدس الهي ، خطيب خطبة ألست بربكم، عزيزي كه بإسمه تكونت الكائنات و الأشياء، و هستي بخش با نام مقدس او هستي بخشي مي كند، عزيزي كه قيوميت الهي مرتبه اي از مراتب وجود اوست، او كه لايشغله شأن عن شأنٍ خداوند تعالي به او و در او معنا پيدا مي كند وخطبه البيان و افتخار وتطنجيه و.....هر آنچه فرمودند بيان مراتب و شؤونات نازله خود به اندازه فهم مخاطبين بود.
مولا وامیر مظلوم ماسوی ، یعسوب الدین ،رمح الله الأطول ، نفس الله القائمة فیه بالسنن ..، عین الله الناظرة،قلب الله الواعی ، اُذن الله ،ید الله الباسطة بالرحمة علی خلقه ، لسان الله الناطقة ،
صراط المستقیم ؛ الذی قال الله :ان ربی علی صراط مستقیم
وقال ا لله تعالی لنبیه : فاستمسک بالذی اوحی الیک انک علی صراط مستقیم
وقوله تعالی لرسوله : یس والقران الکریم انک علی صرا ط مستقیم
و قوله تعالی : اهدانا الصراط المستقیم ،
نباء العظیم الذی هم فیه مختلفون .
سیّد الأنبیاء والمر سلین الذی بُعث الأنبیاء والمرسلین علی ولایته والبرائةمن اعدائه و ولایت ابن عمه محمد المصطفی .
الذی ولایته رزق الله ؛لقوله تعالی یرزق من یشاء بغیر حساب .
رحمت الله التی قال الله تعالی : قل بفضل الله وبرحمته .
ابوالیتامی ، زوج الأرامل ؛ ابو کل مؤمن ومؤمنة .
صلوة المومن ، حیّ علی الصلاة ، تأویل الصلاة فی قوله تعالی : لا تجهر بصلاتک ولا تخافت بها و..
أخو رسول الله وابن عمه وسیف نقمته وعماد نصرته وبأسه وشدته ؛ رحی حهنم الدائرة ؛واضراسها الطاحنة ، موتم البنین والبنات ،قابض الأرواح ، بأس الذی لا یردّ ه عن القوم المجرمین ، مجدّ ل الأبطال وقاتل الفرسان ومبیر من کفر بالرحمن وصهر خیر الأنام ؛ سیّد الأوصیاء ووصی خیر الأنبیاء ، باب مدینة العلم وخازن علم رسول الله ووارثه ,
الیا ؛ بربی ، أریّ ، کبکر ؛ بطریسا، جبتر ،بثیر،حیتر ، بوییء ،بثریک ، حیدرة ،فریق ، ظهیر ، علی ،
صادق یقول الله عزوجل :ان الله مع الصادقین ،
موذ ن فی الدنیا والأخرة قوله تعالی : فأذن موذن بینهم أن لعنة الله علی الظالمین ،
أذان لقوله تعالی : وأذان من الله ورسوله ،
محسن لقوله تعالی :ان الله مع المحسنین ،
ذوالقلب لقوله نعالی : ان فی ذلک لذکری لمن کان له قلب ،
ذاکر لقوله تعالی : الذین یذکرون الله قیاما وقعودا وعلی جنوبهم
اصحاب الأعراف لقوله تعالی : وعلی الأعراف رجال یعرفون کلا بسیماهم
صهر لقوله تعالی : وهو الذی خلق من الماء بشرا فجعله نسبا وصهرا
الاُ ذن الواعیه لقوله تعالی :وتعیها اُذن واعیة
شجرة طوبی وسدرة المنتهی
اسم الله الرحمن الرحیم فی بسم الله الرحمن الرحیم
ذلک الکتاب الذی لاریب فیه و..............
علم الله ؛ ذات الذوات ،وجه الله ، اسماء الله الحسنی ،و کلمةالله العلیا ؛ ابوالحسنین ، زوج البتول ، نفس الرسول ؛ امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه ؛

بر يگانه وارث او، ولي دوران، كهف امان ،خاتم الاوصياء، كلمة الله التامّة، عين الله الناظرة، يد الله الباسطة، لسان الله الناطقة، قلب الله الواعي ،سفينة النجاة،عين الحياة، علم الهدي، نور ابصار الوري، صاحب الازلية الاولية، نور الله الذی یهتدی به المهتدون ، وجه الله الذی الیه یتوجه الأولیاء ، امير و فرمانرواي هستي ، عزيزي از اولاد فاطمه سلام الله عليها كه مْلك ، ملكوت، عظموت ، جبروت ،لاهوت، عالَم خلق و امر وكلمات وعقول و عالَم اسماء و صفات ومعاني واله و حيران خال گونه اويند و با تسبيح وحمد الهي به گرد خال گونه او مي چرخند، بقية الله الأعظم حجة بن الحسن المهدي، تهنیت باد.
یامرتضی علی مددی 1001اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت والطاغوت واللات والعزی وابنتیهما ومحبیهما بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیر المؤمنین علیه السلام.


__________________
وهوالعلی العظیم
اللهم صل علی محمد وآ ل محمد وعجل فرجهم والعن من عاداهم
اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد وان تفعل بی ما انت اهله ولا تفعل بی ما انا اهله یا اهل التقوی والمغفرة
قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام
یا مرتضی علی مددی1001اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک
اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء


[/HR] آخرين ويرايش محمد مهدی 128 ، Sunday 30 July 2006 در 05:43AM.

ج: 13رجب المرجب تولد با سعادت وظهور یگانه جلوه ذات اقدس احدی برصاحب ووارث جلوه مبارک **


[/HR] نقل قول:
width: 100%

[TD="class: alt2"] در اصل توسط محمد مهدی 128 نوشته شده است
قال رسول الله یا علی :ما عرف الله الا انا وانت وما عرفنی الا الله وانت وما عرفک الا الله وانا
[/TD]

***علی را کس جز خدا ورسولش نشناخت***
بسم الله الحمن الرحيم

الحمد لله رب العالمين وصلی الله علی محمد وآله الطيبن الطاهرین لا سیما بقیة الله الأعظم حجةبن الحسن المهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف ولعنة الله علی اعدائهم اجمعین لا سیما الجبت والطاغوت واللات والعزی وابنتیهما ومحبیهما بعدد ما احاط به علمه وبعدد فضایل امیر المومنین علیه السلام .
قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم : یا علي : ما عرف الله الاَ انا وانت ولا عرفنی الا الله وانت و لاعرفک الا الله وانا .
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسَلم فرمود: یا علي : نشناخت خداوند تبارک وتعالی را مگر من وتو ،ونشناخت مرا مگر خدا و تو ،ونشناخت ترا مگر خدا ومن .
تأویل الآیات سید شرف الدین اعلی الله مقامه الشریف ص227ذیل ایه شریفه 94سوره مبارکه یونس مد ینة المعاجز سید هاشم بحرانی اعلی الله مقامه الشریف ص163یک جلدی وچاپ جدید 2/439ح663،حسن بن سلیمان حلی از اعلام قرن نهم اعلی الله مقامه الشریف در کتاب مختصر البصایر (این کتاب مختصر بصائر سعد بن عبدالله اشعری است نه مختصر بصائر الدرجات کبری صفار )ص125و در کتاب محتضر ص38و165که به جای لا عرفنی ولا عرفک ؛ما عرفنی وما عرفک امده ومشارق ص112و.....
باز نبی مکرم اسلام صلی الله علیه واله وسلَم فرمود :یا علي : ما عرف الله حق معرفته غیري وغیرک، و ما عرفک حق معرفتک غیر الله وغیري.
یا علی :حق تبارک وتعالی را به طور کامل کسی به جز من وتو نشناخت ، و تو را هم به طور کامل به جز خدا ومن نشناخت .مناقب ابن شهر اشوب 3/ 267 وبحار39/84.
باز خاتم صلی الله علیه واله وسلم فرمود : ما رآنی في هذه الدنیا علی الحقیقة التي خلقني الله علیها غیر علي بن ابي طالب
در این عالم فقط من را به طور کامل و آنطور که خدا خلق کرده علي علیه السلام می شناسد.قطره مسنبط جلد1 ص140حدیث142باب فضائل مولا علیه السلام
روزی عمر در راه مسجد ابوذر سلام الله علیه را دید،پرسید در مسجد چه کسی هست ؟ ابوذر فرمود: پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم و رجل لا اعرفه ومردی که نمی شناسم او را .عمر به مسجد آمد دید حضرت امیر المؤمنین علي علیه السلام در کنار وجود مقدس خاتم صلی الله علیه واله وسلم نشسته . عرض کرد یا رسول الله شما دائماًمی فرمائید: آسمان سایه نیفکنده بر راستگو تر از ابوذر .از او می پرسم چه کسی در مسجد است می گوید : مردی است که نمی شناسم او را در حالی که علي علیه السلام پیش شماست . خاتم صلی الله علیه واله وسلم فرمود : ابوذر راست می گوید علي را به جز من وخدا کسی نشناخت .مشارق برسی ص 112وصحیفة الأبرارنیّر ج1ص137ح124از لوامع الأنواربرسی از بشائر .
در فضلیت ابوذر همین یک روایت بس که فخر رازی در تفسیرش در ذیل سوره مبارکه توحید قل هو الله احد روایتی نقل می کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم می فرمایند : روزی جبرئیل در خدمتم بود که ابي ذر از دور می آمد ،جبرئیل گفت : هذا اباذر قد اقبل. این ابوذر است که می آید .گفتم به جبرئیل آیا شما ابوذر را می شناسید ؟ عرض کرد یا رسول الله : اباذر در آسمانها مشهورتر از زمین است گفتم چرا گفت: لصغره فی نفسه وکثرة تلاوته قل هو الله احد.
یعنی به خاطر تواضعش وزیاد خواندن سوره مبارکه قل هو الله احد .
یامرتضی علی مددی 1001اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت والطاغوت واللات والعزی وابنتیهما ومحبیهما بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیر المؤمنین علیه السلام.
http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?t=3519

__________________


اللهم صل علی محمد وآ ل محمد وعجل فرجهم والعن من عاداهم
اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد
قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام
یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه
اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء

[=arial] ج: علی را کس جز خدا ورسولش نشناخت
[=arial]


[/HR][=arial] [=arial]
قال رسول الله
علی منی بمنزلتی من ربی
رابطه ومنزلت علی نسبت به من مثل رابطه ومنزلت من هست نسبت به رب وپروردگارم
مناقب خوارزمی و.....
بیست سال پیش یا بیشتر روزی عصر قبل از بحث فقه مرحوم ایت الله بهجت این روایت شریف ر و خواندند
بعد از اتمام درس وقتی خواستند وارد اطاقی که کتابخانه ایشان بود وحکم اندرونی به ایشان عرض شد که این روایت که فرمودید در فضلیت مولا بالاتر است یا روایتی که فرمود علی منی مثل راسی من بدنی که خوارزمی وقندوزی وابن عساکر نقل فرمودند

ایشان با تعجب سوال فرمود ابن عساکر هم نقل کردند جواب عرض شد بله
فرمودند " اینکه من گفتم بالاتر است
ودر توضیح یک کلمه فرمودند "
که فاصله رسول الله با خدا چقدر است ؟(قاب قوسین او ادنی)
که اگر خداوند متعال بیش از این افاضه فیض می فرمودند حضرت واجب می شد وممکن نبود وخارج می شد از ممکنیت

[=arial] [=arial] __________________
[=arial]
[=arial]

[=arial]اللهم صل علی محمد وآ ل محمد وعجل فرجهم والعن من عاداهم
اللهم صل علی فاطمة وابیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها ان تصلی علی محمد وآل محمد
قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم :عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن ابی طالب علیه السلام
یا مرتضی علی مددی" وهوالعلی العظیم "1001 ,اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا بعدد ما احاط به علمک وبعدد فضائل امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وبعدد رذائل اعدائه
اللهم العن قاتلی فاطمة الزهراء

ولادت اميرمؤمنان عليه السلام در کعبه از مصادر اهل سنت




[h=3]1. حاكم نيشابوري (405هـ) :[/h]«فقد تواترت الأخبار أن فاطمة بنت أسد ولدت أمير المؤمنين علي بن أبي طالب كرم الله وجهه في جوف الكعبة » .
روايات متواترى وارد شده كه فاطمه بنت اسد ، اميرمؤمنان على بن ابى طالب - كرم الله وجهه - را در داخل كعبه به دنيا آورده است .

[h=3]2 . سبط ابن جوزي(متوفاي 654هـ) :[/h]

وروي أن فاطمة بنت أسد كانت تطوف بالبيت وهي حامل بعلي (ع) فضربها الطلق ففتح لها باب الكعبة فدخلت فوضتعه فيها .
روايت شده است كه فاطمه بنت أسد ، در حالي كه باردار بود ، خانه خدا را طواف مي‌كرد ، درد زايمان او را فراگرفت ، در خانه كعبه به روي او باز شد ، پس داخل خانه كعبه شد و فرزندش را به دنيا آ‌ورد .


[h=3]3 . مسعودي (متوفاي346هـ) :[/h]

علي بن الحسين مسعودي ، مورخ و اديب مشهور شافعي مذهب در باره ولادت امير مؤمنان عليه السلام در خانه كعبه مي‌فرمايد :
وكان مولده في الكَعبة .
محل تولد علي عليه السلام ، خانه كعبه است .

[h=3][/h]

[h=3]4. فاکهي در اخبار مکه[/h]وأول من ولد في الکعبة من بني هاشم من المهاجرين : علي بن أبي طالب ـ رضي الله عنه ـ .
نخستين کسي از بني هاشم و مهاجرين در کعبه به دنيا آمد، علي بن أبي طالب رضي الله عنه بود.


[h=3]5 . صفوري شافعي[/h]ورأيت في الفصول المهمة في معرفة الأئمة بمكه المشرفة شرفها الله تعالي لأبي الحسن المالكي أن عليا ولدته امه بجوف الكعبة شرفها الله تعالي وهي فضيلة خصه الله تعالي بها وذلك أن فاطمة بنت أسد رضي الله عنها أصابها شدة الطلق فأدخلها أبوطالب الي الكعبة فطلقت طلقة واحدة فوضعته يوم الجمعة في رجب سنة ثلاثين من عام الفيل...
در کتاب فصو المهمه في معرفة الأئمه بمکۀ المشرفه که نويسنده آن ابو الحسن مالکي بود ديدم که مادر علي (عليه السلام) او را در داخل کعبه به دنيا آورده است و اين فضيلتي است که خداوند تنها به او داده است . داستان از اين قرار است که فاطمه دختر أسد رضي الله عنها درد زايمان گرفت، ابو طالب او را به داخل کعبه بود، و با يک بار درد زايمان بچه را به دنيا آورد . اين ولادت در روز جمعه 13 رجت سال سيم از عام الفيل اتفاق افتاد.

[h=3]6. الشيخ أبو زكريا الأزدي[/h]وكان ولد في الكعبة ولم يولد فيها خليفة غير أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام .
آن حضرت در کعبه به دنيا آمد ، هيچ يک از خلفا غير از اميرمؤمنان علي بن أبي طالب کسي ديگري در کعبه به دنيا نيامده است.


[h=3]7 . ابن صباغ مالكي (855 هـ) :[/h]ولد علي ( عليه السلام ) بمكة المشرفة بداخل البيت الحرام في يوم الجمعة الثالث عشر من شهر الله الأصم رجب الفرد سنة ثلاثين من عام الفيل قبل الهجرة بثلاث وعشرين سنة ، وقيل بخمس وعشرين ، وقبل المبعث باثني عشرة سنة ، وقيل بعشر سنين . ولم يولد في البيت الحرام قبله أحد سواه ، وهي فضيلة خصه الله تعالى بها إجلالا له وإعلاء لمرتبته وإظهارا لتكرمته .
على عليه السلام در مكه مشرفه در داخل بيت الحرام ( كعبه ) در روز جمعه سيزدهم ماه خدا يعنى ماه رجب سال سى ام عام الفيل و بيست و سه سال پيش از هجرت به دنيا آمد ... پيش از او هيچ كس در كعبه متولد نشد ، و اين فضيلتى است كه خداوند به جهت بزرگداشت و بالا بردن مقام و اظهار كرامت او مخصوص حضرتش گردانيده است .



[h=3]8 . گنجي شافعي (متوفاي 658هـ) :[/h]و حافظ گنجي شافعي در كفاية‌ الطالب مي گويد :
«ولد أمير المؤمنين علي بن أبي طالب بمكة في بيت الله الحرام ليلة الجمعة لثلاث عشرة ليلة خلت من رجب سنة ثلاثين من عام الفيل ولم يولد قبله ولا بعده مولود في بيت الله الحرام سواه إكراما له بذلك ، وإجلالا لمحله في التعظيم .
امير مؤمنان عليه السلام شب جمعه سيزده رجب ، سال سيم بعد از واقعه عام الفيل در داخل خانه خدا به دنيا آمد . كسي پيش از آن حضرت و بعد از آن در داخل خانه كعبه به دنيا نيامده است و اين از فضائل اختصاصي آن حضرت است كه خداوند به جهت بزرگداشت مقام او عطا كرده است .

موفق باشيد


بهشت جلوه وتجسم یک یا علي است که یک بچه شیعه درست وحسابی گفته.

روایت را شیخ صدوق اعلی الله مقامه الشریف در کتاب شریف امالی مجلس 58حدیث1و عمادالدین طبری اعلی الله مقامه الشریف در کتاب شریف بشارة المصطفي ص57 ومرحوم مجلسی اعلی الله مقامه الشریف در بحار 38/197ح5 که فرمودشخصی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم آمد وعرض نمود یا رسول الله : شخصی با بضاعتی کم به سفر چین رفته وبا سود بسیار بر گشته بطوری دوستان و...به او حسادت می ورزندو.... رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود :مال دنیا هرچه بیشتر شود برای صاحبش بلا ئش بیشتر است ؛غطبه به ثروتمند نخوردید الا آن ثروتمندی که مالش را درراه خدا مصرف می کند ، آیا من به شما شخصی را معرفی کنم که سود بسیاری برده در زمانی بسیار کوتاه و....عرض کردنند بلی یا رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم حضرت فرمود : نگاه کنید به این شخصی که دارد می آید ،پس در اینهنگام دیدیم مردی عادی از انصار که می آید .رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود :

این شخص امروز به ثوابی رسیده است که اگر ثواب کارش را تقسیم بین تمامی اهل اسمانها وزمین کنند به کسی که از همه کمتر برسد این است که خداوند تبارک وتعالی همه گناهانش را بخشیده وبهشت براو واجب شده.

گفتند چگونه به این مرتبه رسیده یا رسول الله؟ فرمود از خودش بپرسید .اصحاب رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به طرف این شخص آمده واورا بشارت داده واز او سؤال کدنند چه کاری امروز انجام داده ای تا به این ثواب عظمی رسیده ای که می توانی شفاعت تمامی ماسوی الله را بکنی ؟

گفت امروز رفتم تا یک نظر نگاه به علي علیه السلام کنم چون شنیدم از رسول الله صلی الله علیه واله وسلم که نگاه نمودن به علي علیه السلام عبادت است.....روایت طولانی است اجما ل آ ن ذکر شد .

تأمل در این روایت شریف بابهای بلندی برای انسان گشوده می شود 1- توجه به اینکه جمیع اهل آسمانها وزمین چه تعداد هستند چون در روایات متعدد فرمودند عوالمی هست که تعداد آنها بیش از تعداد جن وانس هست ودر بعض روایات فرمودند12000عالم خلق نموده و....باز اینکه قبل از آدم ابوالبشر 1000000آدم خلق نموده که هر کدام آدم ابوالبشری برای خودویک میلون عالم وشما آخرین هستیدو...از ازل تا ابد را شامل می شود2- این عبادت چه عبادتی که اگر ثوابش بین همه ماسوی الله پخش شود به آنکه از همه کمتر می رسد آمرزش گناهانش وواجب شدن بهشت برای او . يا علي 1001

جناب مهدی128
به نظر جنابعالی آیا شکافته شدن دیوار کعبه فضیلت است یا تولد امام علی در درون آن و یا هر دو توامان؟ مطمئن باشید اگر تولد در داخل کعبه فضیلتی داشت حتما خاندان منفور سعودی آن مکان را تبدیل به زایشگاه اختصاصی خاندان خود کرده بودند.
ضمنا خداوند دینی را فرستاده اند تا مردم بر اثر عمل به احکام آن با صفا و صمیمیت در کنار یکدیگر زندگی کنند و مسلما دستمال کشی به پیامبر و امامان جزو احکام این دین نیست.

من ارادالله بدء بکم ومن وحده قبل عنکم
بنا عرف الله بنا عبد الله بنا وحدالله

موحد;673784 نوشت:
ضمنا خداوند دینی را فرستاده اند تا مردم بر اثر عمل به احکام آن با صفا و صمیمیت در کنار یکدیگر زندگی کنند و مسلما دستمال کشی به پیامبر و امامان جزو احکام این دین نیست.

مخلوق مفلوک کیه که به خواهد دستمال کشی کند
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت علیهم السلام ویطهرکم تطهیرا
در عالم قابلیات قابلیت رجس برداشته شده
نه اینکه در ناسوت رجسی باشد ویراداشته شود
ورجس معانی متعدد دارد
انچه متفاهم عرف است
شک طبق بعض روایات
در حالیکه طبق روایات مومن که محبشان است شک ندارد
ورجس حدود وقیود
و....................
...
خداوند متعال اول دستمال کش است انما یریدالله و ان الله وملائکته یصلون علی ا لنبی
وامر فرموده به کسانی که از نعمت عظمای طیب المولد بهرمند ومومن یا ایها الذین امنوا صلو علیه
وسلموا تسلیما
در امر ولایت نفسش انفسنا وانفسکم
:Gol:

موحد;673784 نوشت:
جناب مهدی128
به نظر جنابعالی آیا شکافته شدن دیوار کعبه فضیلت است یا تولد امام علی در درون آن و یا هر دو توامان؟ مطمئن باشید اگر تولد در داخل کعبه فضیلتی داشت حتما خاندان منفور سعودی آن مکان را تبدیل به زایشگاه اختصاصی خاندان خود کرده بودند.

بسم الله ... الرحمن الرحیم
سلام علیکم
شکافاندن دیوار برای کسی که از خدا یاری خواسته است تکریم آن شخص است، او خواند و خدا به بهترین وجه اجابت کرد، در فضیلت بودن چنین حادثه‌ای تردید نیست ... کسی را هم که از باب تکریم به جایی راه دهند همین فضیلت آن مکان را نیز نشان می‌دهد و کسی را برای تکریم به نعوذبالله زباله‌دان راه نمی‌دهند ... اینکه راه دهند و بعد در کر اصلی قفل شود و کسی تا سه روز نتواند وارد آن شود اینها همه خبر از فضیلت کل حادثه از ابتدای شکافته شدنش تا انتهای ولادت مولا علیه‌السلام می‌دهد ... خاندان منفور سعودی معیار برای سنجش هیچ چیزی نیستند مگر جهالت و حماقت و رذالت ... اینکه از لقمان پرسیدند الگویت چه بود گفت بی‌ادبان گاهی درست برداشت نمی‌شود و ایجاد سوء تفاهم می‌کند، قرار نیست هر کاری که بدان نکردند برای ما حجت باشد ... همه‌ی بدان که تمام کارهای اشتباه را نمی‌کنند ... و ریاکاران و منافقان هم تمام کارهایی که ممکن باشد برایشان وجهه درست شود را انجام نمی‌دهند ... بماند که حضرت فاطمه بنت اسد سلام‌الله‌علیها را خواندند و این اراذل و اوباش اگر می‌رفتند خودخوانده بودند و امید بود که بچه‌هایشان هم یکی پس از دیگری بخاطر این جسارت جان بدهند تا نسلشان برچیده شود ... اینان به خودی خود آلوده هستند تا چه برسد به اینکه تولدشان همراه باشد با خون‌آبه و آلودگی‌های دیگر ... در مسجد که باید پاکیزه‌اش داشت و آن هم در قلب عالم دنیا و در قبله‌ی اهل ایمان ... تولد امیرمؤمنان علیه‌السلام تولد کسی بود که از هر رجسی پاک بوده است و این پاکی در روح و بدن ایشان با هم بوده است ... مگرنه خداوند به فساد و آلودگی و پلیدی دعوت نمی‌کند ... سبحان‌الله عما یتفکرون
موحد;673784 نوشت:
ضمنا خداوند دینی را فرستاده اند تا مردم بر اثر عمل به احکام آن با صفا و صمیمیت در کنار یکدیگر زندگی کنند و مسلما دستمال کشی به پیامبر و امامان جزو احکام این دین نیست.

اما ما معتقد هستیم اصل زندگی انسان در سرای دیگری باشد و هدف ادیان غیرالهی در همین زندگی دو روزه‌ی دنیاست که مردم با صفا و صمیمت بتوانند در کنار هم زندگی کنند ... انبیاء و امامان علیهم‌السلام علم‌های هدایت هستند و مناره‌های تقوا در بلاد، آنها پرچم و شعار دین هستند، ایشان را باید به اهتزاز درآورد تا عالم و ساکنان آن رنگ و بوی ایشان را بگیرد که رنگ ایشان همان صبغة الله است که بهتر از آن رنگی نیست ... شما از اینکه بزرگان خدا به بزرگی یاد شوند ناراحت می‌شوید؟ ... چرا اصرار دارید که این مطالب را ما برای ایشان بافته‌ایم وقتی منابعش آورده شده است؟ ... جزئیاتش قابل اثبات نباشد (اگر نباشد) کلیاتش که هست ... شما چرا دوست دارید یاد اولیاء خدا از افواه مردم برچیده شود؟ آیا می‌خواهید نور ایمان از قلبهایشان برود و یاد دنیا و ساکنان فرریب‌خورده‌ی آن جایگزین خدا و یاد خدا در دلهای مردم شود؟
در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام

[=arial]سلام
یاد مطلبی افتادم
حضرت مریم سلام الله در مسجد بود وغذا از بهشت وکلما دخل ذکریا المحراب و.............
وقتی باردار شد به روح الله وکلمه الله هنگامه زائیدن خطاب شد
مریم از مسجد خارج شو اینجا مسجد است وعبادتگاه نه زایشگاه
غذای بهشتی تبدیل شد
به هزی الیک النخله
درخت خرما را به تکان خرما که ریخت با اب نزدیکت بشور وتناول فرما
برایش سوال شد ؟
خطاب امد یا مریم تا درمسجد بودی شش دنگ حواست به ما بود
موقع زائیدن گوشه دلت متوجه فرزندنت شد لذا از مسجد خارج شدن و......
در حالیکه
حضرت فاطمه بنت اسد علیها سلام الله
وارد مسجد شد ونزدیک کعبه شد وخداوند را قسم داد به ابائش ابراهیم علیه السلام و.......
تا رسید به حق فرزندم که می دانم ولی توست درد زایمان بر من راحت گردان
دیوار شکافته شد وتا سه روز غذای بهشتی و........
ایا توجه به فرزندش امیرالمومنین علیه السلام نداشت ؟
چرا توجه داشت
منتهی توجه به علی علیه السلام عین توجه به خداست
امیرالمومنین علیه السلام مخلوق وجلوه اوست
اما وجه الله است ویدالله هست و.............................
لذا روایات در محاسن برقی و کافی شریف باب حجت وابواب ایمان و....
فرمودند " شک فی علی شک فی الله ایمان بعلی ایمان بالله الحاد علی الحاد الله انکار علی انکار الله و.کفر بعلی کفر بالله و.....
اینطور نیست که مثلا اگر هزار نفر ایمان به خدا دارند 900تاش به علی ایمان دارند و 100تاش ندارند
بلکه اگر 1000نفری به خدا ایمان دارند همان 1000نفری هستند که به علی ایمان دارند وهکدا اقرار والحاد وکفر و...............
و.......:Gol::Mohabbat:

جناب مهدی 128
بهتر است به جای تحریف معنایی آیات قران و اگر واقعا محب پیامبر و علی هستی به فرموده های این بزرگواران عمل بکنی و صفات حضرت الله را به آنها نسبت ندهی مثلا: روزی اصحاب به احترام پیامبر از جا برخاستند پیامبر به آنها فرمود که قیام و قعود شما باید تنها برای الله باشد. روزی یکی از اصحاب پیامبر را با عنوان سیدنا مورد خطاب قرار داد که پیامبر فرمودند سید شما الله هست نه من.

جناب باء
به نظر جنابعالی اگر این اتفاق برای پیامبر می افتاد بهتر نبود تا مردم بر اثر این رویداد از بدو تولد پیامبر متوجه می شدند که پیامبر دارای شخصیتی فرابشری هستند و از این رو پیام ایشان را با طیب خاطر می پذیرفتند؟ ضمنا چرا از این رویداد نه در نهج البلاغه خبری هست و نه در متون مربوط به سقیفه بنی ساعده؟ سنیها می گویند که یک نفر دیگر هم در کعبه متولد شده ولی شیعیان ثابت کرده اند که این ادعا دروغ است و ای کاش در جهت دروغ نبودن ادعای خودشان هم تحقیقی می کردند.

موحد;674297 نوشت:
جناب مهدی 128
بهتر است به جای تحریف معنایی آیات قران و اگر واقعا محب پیامبر و علی هستی به فرموده های این بزرگواران عمل بکنی و صفات حضرت الله را به آنها نسبت ندهی مثلا: روزی اصحاب به احترام پیامبر از جا برخاستند پیامبر به آنها فرمود که قیام و قعود شما باید تنها برای الله باشد. روزی یکی از اصحاب پیامبر را با عنوان سیدنا مورد خطاب قرار داد که پیامبر فرمودند سید شما الله هست نه من.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم جناب موحد و رحمة الله،
آنچه که جناب مهدی۱۲۸ نوشته‌اند کمی پیش‌نیاز دارد و به همین راحتی قبول کردنش ساده نیست ... موضوع اینجاست که لفظ «الله» ذات خدا نیست و ذات خداوند در وصف نیاید و به قول حضرت امیر علیه‌السلام در نهج‌البلاغه اگر کسی برای خداوند اسم یا صفت قائل بشود مشرک شده است و البته دلیلش را هم همانجا آورده‌اند ... اسماء‌ و صفات خداوند مخلوقات خدا و عالی‌ترین تجلیات الهی هستند که خدا به آنها شناخته می‌شود، آنها اسم هستند و اسم پیکانی است که مسمّی خود را نشان می‌دهد ... اسم خدا خود خدا نیست ... اسم خدا دلالت می‌کند به سوی خدا و ذات خدا منزه است از اینکه وصف شود ... حالا کدام صفات خداوند را نباید به دیگری نسبت داد؟ خلیفه‌ی خدا به چه اعتباری خلیفه و جانشین خداست اگر به اسماء و صفات الهی که تجلی‌دهنده‌اش هست نمی‌باشد؟ قدرت تصرف در تکوین و مقام نبوت آیا از نظر شما تنها یک امتیاز اعتباری و ظاهری است که به هر کسی می‌توان داد؟
بله ... آنها در مقابل ذات خدا هیچ نیستند ... یعنی حتی اپسیلون هم نیستند ... آنها اسماء الله هستند که از خود هیچ ندارند و تنها مسمی خود که خدا باشد را نشان می‌دهند و به سوی او دلالت و هدایت می‌کنند ... و آنها بالاترین دلایل به سوی خدا هستند، آیات‌الله‌الکبری ...
موحد;674301 نوشت:
جناب باء
به نظر جنابعالی اگر این اتفاق برای پیامبر می افتاد بهتر نبود تا مردم بر اثر این رویداد از بدو تولد پیامبر متوجه می شدند که پیامبر دارای شخصیتی فرابشری هستند و از این رو پیام ایشان را با طیب خاطر می پذیرفتند؟ ضمنا چرا از این رویداد نه در نهج البلاغه خبری هست و نه در متون مربوط به سقیفه بنی ساعده؟ سنیها می گویند که یک نفر دیگر هم در کعبه متولد شده ولی شیعیان ثابت کرده اند که این ادعا دروغ است و ای کاش در جهت دروغ نبودن ادعای خودشان هم تحقیقی می کردند.

به نظر شما اگر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در کودکی در گهواره صحبت می‌کردند بهتر نبود تا مسیحیان همه به او بگروند و یا اگر مانند حضرت موسی علیه‌السلام عصایشان تبدیل به مار می‌شد بهتر نبود تا یهودیان به او بگروند؟ اگر از شما این سؤالات شود چه جواب می‌دهید؟ پاسخ ما هم احتمالاً مشابه پاسخ شما باشد ...
الآن کدام مسلمان است که نبوت حضرت ختمی‌مرتبت صلی‌الله‌علیه‌وآله را قبول نداشته باشد (بماند که نعوذ بالله به ایشان نسبت گناه می‌دهند همانطور که یهود به پیامبرانشان نسبت گناه می‌دهند)؟ اما چه مقدار از مسلمن در ولایت حضرت علی علیه‌السلام شبهه دارند؟ برای ایشان نباید اتمام حجت می‌شد؟ لااقل برای کسانی که قرار بود در ۳۳ سالگی ایشان حقشان را غصب نمایند که اتمام حجت بود ... آنها اطلاع داشتند اگر تاریخ سعی کرده فراموش کند یا درش شبهه ایجاد کند ... در اعترافات ایشان بوده است و ثبت است ... و البته باز این بحث نیازمند پیش‌نیازهایی است ولی به طور خلاصه از مجموع آیات و روایات فهمیده می‌شود که حقیقت دین حنیف اگر رسول خداست صلی‌الله‌علیه‌وآله حقیقت نماز که ستون این دین است ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام است و حقیقت زکات در دین که مایه‌ی پاکی می‌شود هم ولایت ۱۱ امام بعد از ایشان است علیهم‌السلام، اینکه خداوند فرموده است نماز جز برای خاشعین سنگین است «وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ‌ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَ‌ةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ» باطناً اشاره به همین سنگینی پذیرش ولایت امام‌المتقین علیه‌السلام دارد و چنین کار صعبی نیاز به اتمام حجت دارد ... حضرت امام المتقین علیه‌السلام قسیم‌الجنة‌والنار هستند، ایشان میزان هستند، همان میزان که در سوره‌ی الرحمن خداوند فرمود «وَالسَّمَاءَ رَ‌فَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ»، خدا رسول خدا را صلی‌الله‌علیه‌وآله به آسمان بالا برد و میزان را در زمین جانشین ایشان گردانید تا «أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ»، ولی ایشان در آن میزان طغیان کردند، این میزان همان نماز است که هیچ عملی در قیامت پذیرفته نیست اگر نماز پذیرفته نشود و نماز بی ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام پذیرفته نیست ... اینکه برای اتمام حجت در مورد ولایت ایشان چنان حادثه‌ای رخ دهد چیز عجیبی نیست ... همه در ظاهر اسلام را پذیرفتند و نبوت رسول خدا را شهادت دادند، ولی چند نفر در این قول خود صادق بودند و باطنا تسلیم خدا شدند؟ بعد از شهادت یا رحلت حضرت یک روز نکشید که حق ستون ایمان غصب شد ... برای این غاصبین باید اتمام حجت‌های مکرر می‌شد ... تولد در کعبه اولین آنها بوده است ولی آخرین آنها نبوده است ... پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بارها از آن غاصبین عهد گرفتند و بارها جایگاه حضرت را به ایشان فرمودند و بارها توصیه‌اشان کردند و چندین بار آن هم به صورت معجزاتی بوده است که در کتب متفاوتی ثبت است ... اینکه چنین اعجازی به جای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌اله برای برادر و جانشین ایشان رخ بدهد مطلب بعیدی نیست برادر ... :Gol:
یا علی علیه‌السلام

[=verdana]جناب باء
مطالب بسیاری را مطرح فرمودید ولی میزان قران است و نباید مطالب مطرح شده با قران در تضاد باشد:
خداوند در قران می فرمایند:
[=verdana]الأعراف : 180 وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذينَ يُلْحِدُونَ في‏ أَسْمائِهِ سَيُجْزَوْنَ ما كانُوا يَعْمَلُون‏

[=verdana]الإسراء : 110 قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَيًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبيلا

[=verdana]الحشر : 24 هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيم‏
و جنابعالی می فرمایید که
[=verdana]اسماء‌ و صفات خداوند مخلوقات خدا و عالی‌ترین تجلیات الهی هستند که خدا به آنها شناخته می‌شود یعنی همچنانکه مسیحیان مدعی هستند که راه خدا از عیسی می گذرد و بهاییان مدعی هستند راه خدا از بهاء می گذرد جنابعالی هم مدعی هستید که برای شناخت خدا باید علی را شناخت ولی ما می گوییم اگر اینگونه است پیامبر خدا را چگونه شناخته است؟

موحد;675678 نوشت:
[=verdana]جناب باء
مطالب بسیاری را مطرح فرمودید ولی میزان قران است و نباید مطالب مطرح شده با قران در تضاد باشد:
خداوند در قران می فرمایند:
[=verdana]الأعراف : 180 وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذينَ يُلْحِدُونَ في‏ أَسْمائِهِ سَيُجْزَوْنَ ما كانُوا يَعْمَلُون‏

[=verdana]الإسراء : 110 قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَيًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبيلا

[=verdana]الحشر : 24 هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيم‏
و جنابعالی می فرمایید که
[=verdana]اسماء‌ و صفات خداوند مخلوقات خدا و عالی‌ترین تجلیات الهی هستند که خدا به آنها شناخته می‌شود
[=verdana]
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم برادر،
خوب برادر خودتان بگویید ... برای خداست اسماء حسنی یعنی خدا نعوذ بالله همان اسماء حسنی است؟ اسماء حسنی برای خداست، کل عالم وجود مملوک خداست ... اسم با مسمی متفاوت است ... اسم اگر مملوک خدا نباشد و با خدا باشد این یعنی شرک و خداوند منزه است از اینکه با او چیزی باشد ... آیاتی که فرمودید مؤید اعتقاد شیعه است و نه مبطل آن
موحد;675678 نوشت:
[=verdana] یعنی همچنانکه مسیحیان مدعی هستند که راه خدا از عیسی می گذرد و بهاییان مدعی هستند راه خدا از بهاء می گذرد جنابعالی هم مدعی هستید که برای شناخت خدا باید علی را شناخت ولی ما می گوییم اگر اینگونه است پیامبر خدا را چگونه شناخته است؟

بله و شناخت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله هم از طریق شناخت امیر مؤمنان علیه‌السلام است ... انا مدینة العلم و علی بابها ... هر کسی بخواهد وارد آن شود باید از درب آن وارد شود ... و اتحاد علم و عالم و معلوم به ما می‌گوید که این یعنی در همه چیز نه اینکه علم تنها یکی از شئون حضرت باشد ... اهل بیت علیهم‌السلام وجه الله هستند ... این یعنی هر کسی بخواهد به خداوند توجه کند چاره‌ای ندارد که به ایشان نظر کند ... خداوند منزه از این است که مانند ما صورت و دست و پا داشته باشد، لم یکن له کفواً أحد، وجه داشتن خداوند متفاوت است از داشتن صورت بلکه باید به معنای درستش برگردانده شود ... همچنانکه خداوند دست هم به آن معنایی که ما از قیاس با نفس به ذهنمان متبادر می‌شود ندارد
اما خودش در قرآن صحبت از «ید الله» کرده است، اینها را اگر فقط بخواهید در ظاهر الفاظ آنها بمانید بدون شک به فساد عقیده می‌رسید و ناچار خواهید بود نعوذ بالله برای خدا قائل به جسمانیت شوید ... شیعه خدا را منزه از هر عیب و نقص و محدودیت می‌داند و ذات خدا را منزه از دوئیّت می‌داند و اهل بیت علیهم‌السلام را وجه الله و دلالت کننده‌ی به سوی خدا می‌شناسد و آنها را همراه با خدا نمی‌داند ... آنها اسمی هستند که وجودش فقیر محض است به مسمّی خود و اگر نباشد مسمّی اسم هم هیچ از خود ندارد ... اینها در راستای توحید است و نه در راستای کسی را شریک خدا دانستن ...

اگر بخواهید بیشتر بحث کنیم می‌توانیم این کار را در پروفایلها و یا در تاپیک‌های دیگری که در این رابطه هستند انجام دهیم، اینجا آغازکننده‌ی تاپیک به دنبال پاسخ سؤال دیگری هستند :Gol:
در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام

پرسش:
آیا صحیح است که حضرت علی (علیه السلام) در خانه کعبه متولد شده و در مسجد ضربت خوردند؟ این مطلب در منابع اهل سنت نیز آمد؟ آیا با عقل و منطق سازگار است.؟

پاسخ:
همه مذاهب اسلامی در اینکه حضرت علی (علیه السلام) در مسجد ضربت خوده اند اتفاق نظر دارند و کسی در این باره نظر متفاوتی ندارد
اما در مورد ولادت ایشان در کعبه روایات زیادی از طریق شیعه نقل شده است.(1)
شیخ صدوق در این مورد می فرماید: این که حضرت امیر (علیه السلام) در کعبه به دنیا آمده، بزرگداشتی بود از جانب خدای متعال و اکرامی بود که نسبت به مقام شامخ و با عظمتش عنایت فرمود.(2)

حتی بسیاری از اهل سنت نیز نقل کرده اند، حاکم نیشابوری در مستدرک الصحیحین نسبت به تولد حضرت علی (علیه السلام) در خانه کعبه ادعای تواتر نموده است.(3) آلوسی صاحب تفسیر نیز بر آن صحه گذاشته و این فضیلت را تنها از آن حضرت علی (علیه السلام) دانسته است.(4)
با توجه به کتمان فضائل حضرت علی (علیه السلام) از سوی خلفای اموی و عباسی و حتی قبل و بعد از آن نباید انتظار بیشتر از این را داشته باشیم ولی با این حال آمدن در کتابی از اهل سنت و ادعای تواتر بر این مطلب می تواند از یک حقیقت فراموش شده پرده بر دارد، حتی بعضی از دانشمندان اهل سنت به شکافته شدن دیوار در این ماجرا نیز اشاره کرده اند.(5)
اما آن جا که فرموده اید آیا با عقل سازگار است؟ باید گفت: بنا نیست با عقل ما سازگار باشد، مگر گلستان شدن آتش، اژدها شدن عصا، زنده شدن اصحاب کهف، زنده شدن عزیر و .... با عقل سطحی ما سازگار است؟
در این موارد چون در قرآن آمده و قرآن از نظر ما کلام خداوند است و هیچ شبهه ای در آن نیست می پذیریم خواه با عقل ما سازگار باشد یا نباشد.
همین طور است جریانات مربوط به ائمه اطهار اگر با روایات صحیح نقل شده باشد و کسانی که مورد اعتماد ما هستند نقل کرده باشند می پذیریم خواه با عقل سازگار باشد یا نباشد.

ـــــــــــــــــــــــــ
(1) شیخ صدوق، علل الشرایع، ص56؛ شیخ طوسی، امالی، 1313، ص80؛ محمد بن فتّال نیشابوری، روضة الواعظین، قم، نشر رضی، 1386ق، ج1، ص76؛ علی بن عیسی اربلی، كشف الغمه ج1، ص59؛
ارشاد القلوب، ابی محمد الحسن بن محمد دیلمی، بیروت، مؤسسة اعلمی، ص211؛
(2) شیخ صدوق، الارشاد، باب1، ص2، ترجمه سیدهاشم محلاتی، نشر انتشارات علمیه الاسلامیه
(3) حافظ ابی عبدا... محمد بن عبدا.... نیشابوری، مستدرک الصحیحین، حیدرآباد هندوستان، 1324، ج3،‌ص 483،4
(4) شهاب الدین ابوالثنا، سید محمود آلوسی، سرح الفریده، در شرح قصیده عینیه عبدالباقی افندی، ص 15
(5) محمد شريف خان شيرواني، چوتهي كتاب،‌به زبان اردو، ص 123، 1935م؛ مولوي حافظ حكيم ظهير احمد سهسواني، «ظهير البشر» به زبان اردو ص 18؛ علامه حسن بن امان الله مولوي عظيم آبادي هندي. تجهيز الجيش، چاپ هند، ص 110؛ دكتر محمد شاه قادري، مصباح المقربين ص 16، چاپ لاهور، مولود كعبه، ص 228.

کلید واژه: حضرت علی علیه السلام ، تولد، کعبه، شهادت، مسجد.

موضوع قفل شده است