جمع بندی صبر در بلاها

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
صبر در بلاها
  آیا به غیرازصبر هنگام ابتلاء کاردیگری می توان کرد پس چرا بشارت داده شده است؟
برچسب: 
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد دلیل
با سلام  با توجه به سوال شما باید معنای صبر که در آیه سفارش شده است و بشارت به آن داده شده است را بیشتر تبیین و توضیح دهیم که ببینم در مقابل صبر کردن چیست و بی صبری چه معنایی دارد.
خوب توضیح دهید.معنای صبر واضح است مگرتحمل رنج صبرنیست
وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ﴿۱۵۵﴾ و قطعا شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى ‏آزماييم و مژده ده شكيبايان را (۱۵۵)   الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ﴿۱۵۶﴾ [همان] كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد مى‏ گويند ما از آن خدا هستيم و به سوى او باز مى‏ گرديم (۱۵۶)   أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ﴿۱۵۷﴾ بر ايشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راه‏يافتگان [هم] خود ايشانند (۱۵۷) در خود آیات مقداری مطلب را روشن کرده است که متن آیات را ذکر کردم و توضیح بیشتر هم خواهیم داد ان شاالله.
در آیه دوم صابرین را معرفی نموده است که افرادی هستند که در کلام انا لله و انا الیه راجعون می گویند و این یعنی این که اعتقاد دارند به این که مرگ نابودی و نیستی نیست و در واقع انسان به سوی مبدا خود برگشته و حقیقت انسان یعنی روح او به سوی پروردگار برمیگردد و این حقیقت را وقتی انسان در شرایط دشوار مصیبت و ابتلا مانند مرگ نزدیکترین عزیزانش باور داشته و هم به لفظ و کلام و هم به معنی و واقعیت باور داشته باشد در واقع از صابرینی است که خدای متعال وعده و جزای پاداش به او داده است.
مگرتحمل رنج صبرنیست 
 
  تحمل رنج لزوما در افراد وجود ندارد؛ برخی می پذیرند و راضی به رضای خدا هستند ولی برخی هم با درجات گوناگون نمی پذیرند و به نوعی اعتراض دارند که این اعتراض گاهی به زبان است و گاهی هم در حرف و بیرونی شخص ممکن است وجود نداشته باشد و صرفا در قلب وی نوعی انتقاد و مخالفت با این امر الهی وجود دارد که مثلا خدایا چرا مرا مبتلا کردی به این مرض و یا مصیبت و کمبود مالی و ... که در واقع شخص در امتحان هست که با واکنش خود نتیجه آزمون خود را مشخص خواهد کرد. بله از این نظر که معمولا انسان کار خاصی نمی تواند در مقابل ابتلای خود داشته باشد ممکن است بگویید دارد رنج را تحمل می کند؛ اما حقیقت این است که لزوما رنج تحمل نمی شود بلکه رنج گذرانده می شود لکن با چه کیفیتی و حالتی، این وابسته به خود شخص است که اگر پذیرفت و تحمل کرد اجر صابران را دارد ولی اگر خدایی نکرده نقد و اعتراضی به فعل خدا داشت در این امتحان مردود شده است. دنیا محل امتحان است و همه کمابیش این آزمایشات را دارند و اگر شخص نپذیرد در واقع خود را اذیت کرده و یا با تفکر خود آرامش را از خود دور می کند که تسلیم بودن در مقابل کارهای خداوند موجب سعادت و آرامش دنیا و آخرت می شود. 
خداتوقع بیجا ازبنده داردچگونه به خدااعتمادکنیم مگرهمه پیامبروامام هستیم تادراوج اعتقادباشیم
روشن است که مقامات و درجات انبیا و امامان بالاترین مراتب هست اما این به این معنی نیست که دیگران وظیفه ندارند یا می توانند گناه و یا کفران نعمت کنند بلکه وظایف واجب و لازمی است که با شناخت مبدا و معاد و هدف آفرینش و جهان محقق می شود و هر چه انسان جایگاه خود را بشناسد و درست عمل کند خودش خوشبختی دنیا و آخرت را به دست می آورد مانند این که با شناخت جهان و حقانیت مرگ و ... آرامش و صبری را دارا می شود که می تواند سختی ها را تحمل نماید اما در مورد اعتماد به خدا هر کسی با هر ایمانی اعتماد کند نیز خیرش به خودش خواهد رسید و در کنار انجام وظایف توکل و اعتماد به حق تعالی رشد و سعادت دوجهان را خواهد داشت.
جمع‌بندی   پرسش: آیا به غیر از صبر هنگام ابتلاء کار دیگری می‌توان کرد پس چرا بشارت داده شده است؟   پاسخ: بشارت به صبر و صابران در آیات 155 تا 157 از سوره مبارکه بقره بیان شده است: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ؛ و قطعا شما را به چيزى از [قبيل] ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى ‏آزماييم و مژده ده شكيبايان را (155)  «الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»؛ [همان] كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد مى‏ گويند ما از آن خدا هستيم و به سوى او باز مى‏ گرديم (156)  «أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»؛ بر ايشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راه‏يافتگان [هم] خود ايشانند (157) در متن آیات مقداری مطلب را بیان و روشن کرده است و در آیه دوم صابرین را معرفی نموده است که افرادی هستند که در سخن و حرف «انا لله و انا الیه راجعون» می گویند و این یعنی این که اعتقاد دارند به این که مرگ نابودی و نیستی نیست و در واقع انسان به سوی مبدا خود برگشته و حقیقت انسان یعنی روح او به سوی پروردگار برمی‌گردد و این حقیقت را وقتی انسان در شرایط دشوار مصیبت و ابتلا مانند مرگ نزدیکترین عزیزانش باور داشته و هم به لفظ و کلام و هم به معنی و واقعیت باور داشته باشد در واقع از صابرینی است که خدای متعال وعده و جزای پاداش به او داده است.   نکته مهم این است که تحمل رنج لزوما در افراد وجود ندارد؛ برخی‌می پذیرند و راضی به رضای خدا هستند ولی برخی هم با درجات گوناگون نمی‌پذیرند و به نوعی اعتراض دارند که این اعتراض گاهی به زبان است و گاهی هم در حرف و بیرونی شخص ممکن است وجود نداشته باشد و صرفا در قلب وی نوعی انتقاد و مخالفت با این امر الهی وجود دارد که مثلا خدایا چرا مرا مبتلا کردی به این مرض و یا مصیبت و کمبود مالی و ... که در واقع شخص در امتحان هست که با واکنش خود نتیجه آزمون خود را مشخص خواهد کرد. از این نظر که معمولا انسان کار خاصی نمی‌تواند در مقابل ابتلای خود داشته باشد ممکن است بگویید دارد رنج را تحمل می‌کند؛ اما حقیقت این است که لزوما رنج تحمل نمی‌شود بلکه رنج گذرانده می‌شود لکن با چه کیفیتی و حالتی، این وابسته به خود شخص است که اگر پذیرفت و تحمل کرد اجر صابران را دارد ولی اگر خدایی نکرده نقد و اعتراضی به فعل خدا داشت در این امتحان مردود شده است. دنیا محل امتحان است و همه کمابیش این آزمایشات را دارند و اگر شخص نپذیرد در واقع خود را اذیت کرده و یا با تفکر خود آرامش را از خود دور می کند که تسلیم بودن در مقابل کارهای خداوند موجب سعادت و آرامش دنیا و آخرت می شود.     در مقایسه انسان‌های معمولی با اولیای الهی و پیامبران باید بیان کرد که مقامات و درجات انبیا و امامان بالاترین مراتب هست اما این به این معنی نیست که دیگران وظیفه ندارند یا می‌توانند گناه و یا کفران نعمت کنند بلکه وظایف واجب و لازمی است که با شناخت مبدا و معاد و هدف آفرینش و جهان محقق می شود و هر چه انسان جایگاه خود را بشناسد و درست عمل کند خودش خوشبختی دنیا و آخرت را به دست می‌آورد؛ مانند این که با شناخت جهان و حقانیت مرگ و ... آرامش و صبری را دارا می‌شود که می‌تواند سختی‌ها را تحمل نماید. در مورد اعتماد به خدا هر کسی با هر ایمانی اعتماد کند، خیرش به خودش خواهد رسید و در کنار انجام وظایف توکل و اعتماد به حق تعالی رشد و سعادت دوجهان را خواهد داشت.  
موضوع قفل شده است