[="Tahoma"][="Blue"]-دکتر احمد راسم النفیس:عالم سنی اهل کشور مصر بوده که به مذهب تشیع گرویده است.ایشان نویسندهاى پر کار و پر تلاش در موضوعات فرهنگى و مباحث دینى است و مجلهاى بنام «النداء» را منتشر مىکند. عناوین برخى رسالات و کتب ایشان به قرار زیر است:۱.الطریق الى مذهب اهلالبیت علیهم السلام 2. على خطى الحسین علیه السلام 3. التحکیم، دراسة فى الفقه التاریخى للامة الاسلامیة 4. الجماعات الدینیة - محاولة استمساخ الامة الاسلامیة 5. من اسس ثقافة العنف؟ 6. شرح دعاء السحر للامام السجاد علیه السلام 7. الامام على و العدالة الاجتماعیة (المؤتمر الدولى للامام على علیه السلام طهران، مارس 2001) 8. فقه التغییر بین السید محمدباقر الصدر و السید قطب، دراسة مقارنة 9. الشهید الصدر و دینامیة الصراع الاجتماعى 10. الامام المهدى المنتظر و خصوم مرحلة الظهور. آقاى دکتر احمد راسم النفیس از نویسندگان نقاد و منتقد نشریات مصر است و با مقالات متنوع خود به پاسخگویى شبهات و سؤالات مختلف درباره مذهب شیعه مىپردازد. یکى از آثار برجسته ایشان کتاب «نفحات من السیرة» است که در آن خلاصهاى از سیره رسول اکرم صلى الله علیه و آله و ائمه اهلالبیت علیهم السلام به نگارش درآمده است.[/]
[="Tahoma"][="Blue"]-شیخ صالح احمد از علمای بزرگ نیجر:وی در خصوص گرایشش به مذهب تشیع می گوید:پس از مطالعه کتب شیعیان به این نتیجه رسیدم که اصل اسلام در مذهب تشیع نهفته است.شیخ صالح همه خانواده خود را شیعه کرده و در کشور خود نیز بیش از صد شاگرد دارد که آنها را با تشیع آشنا میکند. [/]
[TD="align: right"]از اصابت خمپاره به حرم زینب(س) تا سفر به ایران؛ تشرف بانوی خبرنگار مسیحی به سه حرم مطهر + تصاویر
align: center
[TR]
خبرنگار مسیحی یک شبکه تلویزیونی لبنان در واکنش به اصابت خمپاره به صحن حرم حضرت زینب(س) گفته است: این خمپاره حامل این پیام است که عاشورا تمام نشده و خونهای ریخته شده در صحن مطهر دلیل این ادعاست.
[/TD]
[/TR]
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «غدی فرنسیس» خبرنگار مسیحی شبکه تلویزیونی OTV لبنان که علاقه زیادی به شیعیان و به خصوص مقاومت اسلامی دارد در سفر به سوریه به حرم مطهر حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها مشرف شد. وی که طی ماههای گذشته به این مکان مقدس رفته است از حضور انبوه مشتاقان زیارت مرقد خبر داد و طی یادداشتی از این سفر مینویسد: قبل از اینکه به بارگاه حضرت زینب(س) برسیم یک خمپاره دستساز به صحن حرم اصابت کرد که منجر به زخمی شدن 8 زن زائر شد. این خبرنگار مسیحی در ادامه گفت: خادمان حرم مطهر بعد از چند دقیقه زائران را از صحن حرم خارج کردند و اقدام به پاکسازی خسارتهای به جامانده و پاک کردن خونهای مجروحین کردند. به نظر «غدی فرنسیس» این خمپاره حامل چنین پیامی است: فکر نکنید که عاشورا خاطرهای بود و تمام شد، ما قومی هستیم (بنیامیه ـ تکفیریها) به جنگ ادامه میدهیم و این خونهای ریخته شده دلیل این ادعاست. وی همچنین طی سفری که ماه گذشته به ایران داشت با حضور در مشهد مقدس به حرم مطهر حضرت علیبنموسیالرضا(ع) مشرف شد. این بانوی مسیحی سپس با حضور در شهر مقدس قم حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) را زیارت کرده است. در ادامه تصاویری از حضور این خبرنگار مسیحی را در دمشق و مشهد مقدس مشاهده میکنید:
به گزارش ادیان نیوز، ایمان شجاعی، بهایی مسلمان شده در برنامه شب آسمانی شبکه قرآن و معارف سیما درباره چگونه شیعه شدنش گفت: من تا سن ۲۰ سالگی در محیطی بهایی رشد کرده بودم و فکر می کردم این محیط کامل است اما به طور مخفیانه به حرف های مقام معظم رهبری گوش می دادم زیرا در خانواده های بهایی اجازه نمی دهند که ما به حرف رهبر شیعیان گوش کنیم.
وی ادامه داد: در سفری که مقام معظم رهبری به کرمان داشتند من هم رفتم و به صحبت های ایشان گوش دادم و یک سری سؤالات برایم پیش آمد و پس از آن به سراغ قرآن رفتم و متوجه شدم که در قرآن برخلاف انجیل حرفی از آمدن دین جدید بیان نشده است در این میان دوستم که بعد از مدتی برادر همسرم نیز شد به من کمک می کرد.
این بهایی شیعه شده بیان داشت: من از برادر همسرم که درآن زمان باهم دوست بودیم خواستم تا اجازه دهد برای خواستگاری قدم جلو بگذارم آن ها تحقیق کردند و متوجه شدند که من بهایی هستم، هر چند من به قصد ازدواج رفته بودم و در آن زمان نیز بر عقاید بهائیت بسیار مردد بودم، اما در ابتدا دوست داشتم همسرم و خانواده اش را به سمت بهاییت جذب نمایم.
وی ادامه داد: جذب همسرم که از خانواده شهید هم بود برای من یک امتیاز محسوب می شد زیرا در کل جذب افراد به بهاییت برای بهایی ها امتیاز به حساب می آید و در میان بهاییت افراد به دنبال این هستند که با کسی دوست شوند و فرد را جذب تشکیلات و فرقه بهاییت کنند.
شجاعی تأکید کرد: من آن زمان واقعاً نسبت به بهائیت دچار تردید شده بودم اما ۲۰ سال با اعتقاد بهاییت و در خانواده بهایی زندگی کردن باعث می شد تا نتوانم به راحتی از آن دست بکشم در هر حال یک سال به کمک برادر همسرم و خانواده اش مشغول تحقیق و جستجوی حقیقت بودم و در نهایت پس از این یک سال به دین شریف اسلام و شیعه مشرف شدم.
وی بیان داشت: وقتی به نزد امام جمعه رفتم و اشهدم را خواندم به خانه آمدم و نامه شیعه شدنم را به پدر و مادرم نشان دادم و از آن زمان بود که موج فتنه آغاز شد و پدرم مرا از خانه بیرون کرد و گفت من فرزند بی دین و ایمان نمی خواهم زیرا از نظر پدرم من دیگر دین نداشتم.
جوان رهایی یافته از چنگ بهائیت تصریح کرد: من مسلمان شده بودم و این تازه آغاز امتحانات بود و این گونه نبود که به دلیل مسلمان شدنم همه درها به یکباره باز شود و همین باعث می شد تا گاهی به راه خود شک کنم تا این که نیت کردم و به امام زمان(عج) توسل کردم و از امام زمان(عج) خواستم تا اگر اسلام حقیقت است معجزه ای به من نشان دهد که دقیقاً نیز همین شد، پس از آن زمان با عنایت امام زمان(عج) درهای بسته یک به یک به روی من باز می شد و از آن زمان است که قلب من شیعه شده است.
وی در رابطه با فرقه بهاییت گفت: بهاییت هدفش ضربه زدن به اسلام و شیعه است، روسیه تزاری بهاییت را جان داد و بزرگان بهاییت را حمایت کرد اما بعد از آن انگلیس، روسیه را هم دور زد.
شجاعی با بیان این مطلب که بهاییت هیچ چیز تازه ای برای جهان ندارد گفت: آن ها بهاءالله را خدا می دانند و حتی قبله شان به سمت جنازه اوست و جالب این است که ادعای بیشترین پراکندگی در دنیا را هم دارند در حالی که این آمارها کاملاً کذب است یک بار اعلام کردند که یک روستایی در کرمان همه بهایی شده اند من عمداً به آن روستا رفتم و دیدم تنها یک پیرمرد و پیرزن به دلیل کمک و حمایت مالی بهایی شده اند و این در حالی است که حتی نمی دانند بهاییت چیست.
در ادامه برنامه خانم کریمی زاده همسر ایمان شجاعی بیان داشت: وقتی ایمان به خواستگاری من آمد و ما برای تحقیق درباره او رفتیم متوجه شدیم که نه تنها بهایی است بلکه حتی کتابی هم در رابطه با بهاییت نوشته که رتبه ای هم کسب کرده است به همین دلیل خانواده من ابتدا بسیار مخالفت کردند.
وی اضافه کرد: من می دانستم که او نسبت به عقاید بهاییت مردد است و بسیار دوست داشتم که کمک کنم تا او مسلمان بشود پس از یک سال تحقیق نیز در نهایت به اسلام و شیعه مشرف شد، البته ایمان در ابتدا دوست داشت مرا بهایی کند اما رفته رفته سؤالاتی برایش ایجاد شد که این سؤالات و تحقیق درباره جواب آن ها باعث شد تا حقیقت را انتخاب کند.
کریم زاده در پایان خاطرنشان کرد: بهاییت یک دین نیست بلکه یک فرقه است زیرا دین کتاب و معجزه و دلیل دارد اما بهاییت هیچ یک از این ها را ندارد من واقعاً تعجب می کنم و دلم می سوزد وقتی می بینم که افراد بهایی یک انسان را خدا می دانند زیرا امروزه حتی اگر به یک کودک هم بگویی که در برابر یک انسان دیگر تعظیم کن به این راحتی قبول نمی کند.
ادیان نیوز: او در حالی به مذهب تشیع گروید که برای بازدید از حرم امام حسین علیه السلام به کربلا سفر کرده بود اما مجذوب حرم مطهر شد و بعد از شنیدن توضیحاتی درباره شخصیت امام حسین علیه السلام و نحوه شهادت آن حضرت، به مذهب تشیع گروید.
به گزارش“ادیان نیوز” ، اخبار رسیده از شهر کربلای معلی حاکی از آن است که “جاکوب برادا” سفیر کشور رومانی در بغداد، بعد از زیارت حرم مطهر سید و سالار شهیدان، حضرت أبا عبدالله الحسین علیه السلام به دین مبین اسلام مسلمان گروید و مذهب اهل بیت علیهم السلام را بعنوان مذهب خود اعلام کرد.
گفته می شود او در حالی به مذهب تشیع گروید که برای بازدید از حرم امام حسین علیه السلام به کربلا سفر کرده بود اما مجذوب حرم مطهر شد و بعد از شنیدن توضیحاتی درباره شخصیت امام حسین علیه السلام و نحوه شهادت آن حضرت، به مذهب تشیع گروید.
حمید شیرانی جوان شیعه شده گفت: خواستم بر کتاب علامه امینی نقدی بنویسم و نام آن را علامه امینی دروغگوی بزرگ بگذارم اما بعد از جستجو در کتابهای اهل سنت و وهابیت دریافتم تمام روایتهای کتاب الغدیر صحیح است.
به گزارش فرهنگ نیوز ، حمید شیرانی، وهابی شیعه شده در برنامه شب آسمانی شبکه قرآن و معارف سیما در رابطه با چگونه شیعه شدن با امیر مهرداد خسروی مجری این برنامه به گفتگو نشست و گفت: وهابیت معتقد است تا زمانی که شیعه در اسلام است یک ناپاکی بر روی اسلام قرار دارد، آن ها زاویه دید ما را نسبت به بحث امامت، زیارت قبور ائمه و شهادت تغییر میدادند و با روشهای روانشناسی خود به ما مسلط میشدند. اکثر وهابیها سطح سوادشان پایین است اما آنها که تحصیل کرده هستند و مطالعهای میکنند متوجه میشوند که در اطرافشان چه خبر است.
تسنیم-حمید شیرانی وهابی شیعه شده گفت: هدف وهابیت این است که جمعیت را به سمت خودشان بکشند و بیشتر افراد مستعدی که به سمت وهابیت کشیده میشوند اهل سنت هستند برای همین است که وهابیون اهل سنت را به ظاهر برادر خود میدانند تا جمعیت عظیمی را با خود متحد کنند درحالی که در باطن نسبت به اهل سنت کینهی زیادی دارند و خون آن ها را مباح میدانند، حتی وهابیت زنهای اهل سنت را حلال میدانستند.
وی ادامه داد: آنها معتقدند که میخواهیم اسلام را مانند نانی پاک به جهان عرضه کنیم اما در حقیقت وهابیت قسمت ناپاک اسلام است. وهابیها نیز چون نان با کیفیت و اسلام ناب ندیدهاند وقتی وهابیت را میبینند میپذیرند و چون شیعه در ذهن آنها بد ترسیم شده میترسند به سمت عقاید شیعه بروند زیرا آنها اسلام ناب را ندیدهاند.
بوشهرنیوز : دنبال حمایت بودم، کسی که با من باشد، چون فکر میکردم که واقعاً دارم به سمت بهتر شدن حرکت میکنم و دارم به آدم بهتری تبدیل میشوم. میدانم که خیلیها به من می خندیدند. آنها فقط فردی را میخواستند که با آن توپ لعنتی دریبل کند. دهانت را ببند و فقط دریبل کن. کاری به کسی نداشته باش، فقط دریبل کن.
به گزارش "بوشهرنیوز" اسلام، بیش از تمامی ادیان الهی در معرض تبلیغات رسانهای و مواضع خصمانه غرب قرار گرفته است. با این حال، این دین به دلیل احترام به ارزشهای انسانی و ارضای نیازهای روحی و فطری انسان همواره توانسته در ذهن و روح جستجوگران حقیقت واقعی نفوذ کند. گرایش زیاد برای ایمان به اسلام در میان پیروان ادیان دیگر در آمریکا و اروپا شاهدی بر همین موضوع است.
رهبر انقلاب اخیرا طی نامهای خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، پیشنهاد دادند تا این جوانان بدون در نظر گرفتن تصویری که از اسلام در رسانههای کشورهایشان عرضه میشود، خود با مراجعه به قرآن کریم به درکی مستقیم از اسلام واقعی برسند.
فهرست زیر توضیحی مختصر و نمونهوار از موارد مربوط به برخی از کسانی میپردازد که با مطالعه و تحقیق مستقیم درباره اسلام از دین مسیحیت به اسلام روی آوردهاند. لازم به ذکر است که این فهرست به هیچ عنوان جامع نیست.
1- کریم عبدالجبار (بازیکن لیگ حرفه ای آمریکا)
2- محمود عبدالرئوف (مربی بسکتبال در لیگ NBA)
3- طریق عبدالواحد ( بازیکن و مربی بسکتبال)
4- توماس جی آبرکرامبی (عکاس و خبرنگار نشنال جئوگرافیک)
5- اریک آبیدال (بازیکن سابق تیم فوتبال بارسلونا)
6- امینه اینلوز ( استاد دانشگاه آمریکا)
7- آندره کارسون (نماینده مجلس نمایندگان آمریکا)
8- محمد کنوت برنستروم(دیپلمات سوئدی)
9- عبدالرحمان غرین (پژوهشگر)
10- میشائیل ولف (شاعر و نویسنده آمریکایی)
1- کریم عبدالجبار (فردیناند لوییس آلسیندور جی.آر)
بسکتبالیست مشهور تیمهای "میلواکی باکس" و "لسآنجلس لیکرز" که در سن 24 سالگی از مسیحیت به دین اسلام گروید. نام وی پیش از آنکه اسلام بیاورد "فردیناند لوئیس آلسیندور جی. آر" بود. وی اصالتاً آمریکایی است و در "منهتن" نیویورک متولد شد.
کریم عبدالجبار از جمله کسانی است که تلاش زیادی برای شناخت اسلام از طریق منابع مستقیم کرده است. عبدالجبار برای شناخت بهتر اسلام به لیبی و عربستان سعودی سفر کرد تا بتواند زبان عربی را یاد بگیرد و درباره اسلام در مهد اصلی آن مطالعه کند.[1] کریم عبدالجبار بعد از حوادث حمله به دفتر نشریه شارلیابدو در فرانسه و تبلیغات اسلام ستیزانه رسانههای غربی گفت که اسلام ارتباطی با قتل و ترور ندارد؛ وی همچنین در مقالهای در مجله تایم نوشت امیدوار است روزی بیاید که همه بدانند کسانی که به اسم اسلام حملات تروریستی انجام میدهند آدمهای جانی هستند که خودشان را به جای مسلمان جا میزنند. 2- محمود عبدالرئوف (کریس جکسون)
داستان زندگی "کریس جکسون"[2] آمریکایی که بعداً نامش «محمد عبدالرئوف» شد سرشار از تحقیق برای شناخت حقیقت است. البته شغل آقای عبدالرئوف، ارتباط مستقیمی با تحقیق و پژوهش ندارد، اما نگاه متفاوت او به مسائل پیرامونش زمانی آشکار شد که به عنوان بازیکن حرفهای بسکتبال قبل از خوانده شدن سرود ملی آمریکا از سر جایش بلند نمیشد. استدلال آقای عبدالرئوف این بود که نمیتواند به پرچمی احترام بگذارد که نماد نقض آزادی، بیعدالتی و کشتار مردم سرتا سرجهان است. [3]
سفر محمد عبدالرئوف برای شناخت حقیقت زمانی آغاز شد که احساس کرد سبک زندگی متناسب با یک بسکتبالیست حرفهای در NBA دیگر روح او را ارضا نمیکند. یک روز زمانی که همتیمیهایش خوابیده بودند خواندن صفحهای از کتاب "مالکوم ایکس (فعال سیاهپوست و مسلمان حقوق انسانی) برای اولین بار ایده سفر به مناطق فقیرنشین و ملاقات با فعالان مسلمان را به ذهن او آورد. وی به مناطق فقیرنشین واشنگتن، فیلادلفیا و هارلم سفر کرد. از آن به بعد، عبدالرئوف در هتل و در خانه همواره درباره وضعیت سیاهان در جامعه آمریکا، دلایل شانه خانه کردن بعضی از پدران از مسئولیتهایشان و اینکه چرا عدهای زندگیشان پشت میله های زندان میگذرد، صحبت میکرد. سفر او به مناطق فقیرنشین، سرآغاز شکلگیری ایده سفر به مکه در ذهن او بود. عبدالرئوف در وقت های آزادی که داشت تقریباً تمام کتابهای مالکوم ایکس را خواند و او را به عنوان دوست، راهنما و کسی برای خودش برگزید که میتواند به او اعتماد کند و او را بفهمد. وی کتابخانه بزرگی از کتابها و صحبتهای مالکوم درست کرد. مدتی بعد او به همسرش گفت میخواهد به اسلام ایمان بیاورد. او یک معلم عربی استخدام کرد و برنامه فشردهای برای یادگیری زبان عربی آغاز کرد. در مساجد شرکت میکرد و با رهبران اسلامی دیدار میکرد. میگفت که میخواهد به ایران سفر کند. سرانجام وی از مسیحیت به اسلام ایمان آورد.
محمود عبدالرئوف درباره مسلمان شدنش و واکنش اطرافیان به آن میگوید: "دنبال حمایت بودم، کسی که با من باشد، چون فکر میکردم که واقعاً دارم به سمت بهتر شدن حرکت میکنم و دارم به آدم بهتری تبدیل میشوم. میدانم که خیلیها به من می خندیدند. آنها فقط فردی را میخواستند که با آن توپ لعنتی دریبل کند. دهانت را ببند و فقط دریبل کن. کاری به کسی نداشته باش، فقط دریبل کن."
این بود که او احساس کرد که بردهای مدرن است و جملهای از مالکوم که در ذهنش تکرار میشد این بود: "میهنپرستی نباید تو را آنقدر کور کند که نتوانی حقیقت را ببینی. غلط، غلط است، مهم نیست چه کسی آن را انجام میدهد یا آن را میگوید. هیچکس نمیتواند به تو آزادی بدهد. هیچکس نمیتواند به تو برابری، یا عدالت یا چیزهای دیگر بدهد. اگر شما انسان باشید، آن را به دست میآورید.[4] 3- طریق عبدالوحد (الیور مایکل ساینت جین)
"طریق عبدالوحد"، بازیکن سابق و مربی حرفهای بسکتبال در لیگ NBA آمریکا است. وی اصالتاً فرانسوی است و اولین تبعه این کشور است که توانست در لیگ NBA آمریکا بازی کند. در سال 1997، یعنی زمانی که 23 سال سن داشت به اسلام گروید و نامش را از " الیور مایکل ساینت جین" به طریق عبدالوحد تغییر داد. گرایش وی به اسلام چنانکه در کتابی به نام "دایرهالمعارف تاریخ مسلمانان آمریکا"[5] آمده پس از آن صورت گرفت که یک استاد هنر در دانشگاه ایالتی سنهوزه از وی خواست درباره اسلام تحقیق کند.[6]
آقای عبدالوحد اولین کسی بودکه تلاش کرد با افتتاح شعبه یک شرکت پوشاک مربوط به مسلمانان آمریکا به نام "پوشاک دعوه"[7] پوشاک اسلامی را در فرانسه معرفی کند.[8]
از "جی آبرکرامبی" به عنوان عکاس و خبرنگار افسانهای مجله نشنال جئوگرافیک یاد میشود که "در طول دوران نزدیک به 40 سال فعالیت حرفهای در این مجله تقریباً به تمامی گوشه و کنار کره زمین، از شنهای صحرای بزرگ آفریقا گرفته تا دشتهای یخپوش جنوبگان سفر کرده است."[10]
وی اولین روزنامهنگار غربی بود که در سال 1966، زمانی که 33 سال سن داشت مراسم زیارت مسلمانان از کعبه را پوشش داد و آن را در مقالهای با عنوان "در فراسوی شنزارهای مکه[11] شرح داد.
"آبرکرامبی"، به نوشته روزنامه واشنگتنپست "چنان تحت تأثیر اسلام قرار گرفت که تمام قرآن را به زبان عربی خواند و دینش را (از مسیحیت) به اسلام تغییر داد. وی 4 سفر زیارتی به مکه داشت و در آنجا اولین عکسها از این شهر را برای جهان غرب گرفت."[12]
5- اریک آبیدال
اریک آبیدال بازیکن پرآوزاه فوتبال اهل فرانسه که سابقه قهرمانی جام باشگاههای اروپا و جهان همراه با بارسلونا را دارد از جمله کسانی است که مذهبش را از مسیحیت به اسلام تغییر داد. بسیاری از رسانههای غربی علت اسلام آوردن وی را نتیجه ازدواج با یک زن مسلمان الجزایری ذکر کردهاند[13] اما خود وی در مصاحبهای با با روزنامه "دوحه استادیوم" این موضوع را رد کرده و گفته است: " تغییر دینم به اسلام به خاطر ازدواج با یک زدن الجزایری نبود، بلکه داستانی قدیمی دارد. من همیشه آرزو داشتم که مسلمان باشم و اکنون آن را محقق کردهام.[14]
6- "امینه اینلوز"
"آمینه اینلوز" محقق، مترجم، استاد دانشگاه و سخنران اهل آمریکا است که از مسیحیت به اسلام ایمان آورد. وی چندین کتاب درباره مذهب شیعه نوشته است. خانم ایلنوز در جنوب ایالت کالیفرنیا متولد و بزرگ شد و از دوران دبیرستان به مطالعه درباره ادیان علاقهمند شد. وی پس از آشنایی اولیه با اسلام شروع به مطالعه چندین کتاب اسلامی از جمله کتاب قرآن کرد.
وی تحصیلات خود را در دوره کارشناسی علوم کامپیوتر در دانشگاه برکلی شروع کرد اما برای دوره کارشناسی ارشد، مطالعات اسلامی را آغاز کرد. وی هماکنون در حال اخذ مدرک دکتری در همین رشته است.[15]
خانم اینلوز در مقالهای به بررسی مشکلات زنان آمریکایی و کانادایی پس از ایمان آوردن به اسلام شیعی پرداخته و سپس از آنها خواست درباره اینکه چرا بهرغم این مشکلات تصمیم به ایمان آوردن به اسلام شیعی بکنند، توضیح دهند. افراد مورد مطالعه خانم اینلوز تحقیقات عقلانی و جستجوی معنویت را به عنوان مهمترین عوامل روی آورد به اسلام شیعی ذکر کرده بودند.[16]
7- آندره کارسون
وی نماینده ایالت ایندیانا در کنگره آمریکا است و دومین نمایندهای در کنگره محسوب میشود که مسلمان است. وی در دهه 1990 پس از خواندن زندگی نامه "مالکوم ایکس" و مطالعه قرآن به اسلام ایمان آورد. وی در سال 2012 در محفل مسلمانان آمریکای شمالی گفت که مدارس آمریکایی باید از مدارس اسلامی الگو بگیرند. این اظهارات وی به واکنشهای گسترده در میان رسانههای آمریکایی منجر شد.[17]
8- محمد کنوت برنستروم
دیپلمات سوئدی است که به عنوان سفیر این کشور در فرانسه، اسپانیا، آمریکا، برزیل، کلمبیا، ونزوئلا و مراکش خدمت کرد. وی در سال 1986، در سن 67 سالگی و بعد از پژوهش های فراوان به اسلام ایمان آورد. وی با عقیده لوتریانیسم (از شاخههای مسیحیت) متولد شد اما خیلی زود به کاتولیسیزم روی آورد. اما در سال 1964 بعد از آنکه واتیکان حکمی مبنی بر این صادر کرد که زبان لاتین، دیگر تنها زبان عبادی نیست، از این مذهب هم زده شد. وی معتقد بود که این تصمیم به منزله تخریب مذهب است و به همین دلیل جستجو برای یافتن حقیقت را ادامه داد. زمانی که او در مراکش بود، فهمید که اسلام، دینی است که میتواند به نیازهای روحی او برای حقیقت پاسخ دهد.
آقای برنستورم نویسنده تفسیری از قرآن به زبان سوئدی است که یکی از پرخوانندهترین تفسیرهای قرآن در میان مسلمانان و غیرمسلمانان سوئد به شمار میرود.
9- عبدالرحمان غرین
با نام انتونی گالوین متولد شد اما پس از ایمان آوردم به اسلام در سن 28 سالگی نامش را به عبدالرحمان غرین تغییر داد. عبدالرحمن زمانی که در همراه خانوادهاش به لندن سفر کرده و کار میکرد درباره جنبههای مختلف زندگی، اعم از معنویت، فلسفه و روان شناسی به تفکر می پرداخت. در همان زمان بود که نسخهای از کتاب قرآن را به دست آورد و بعد از مطالعه آن متوجه شد که این کتاب وحی خداوند است. وی پس از اسلام آوردن تلاش کرد دیگران را هم به این دین ترغیب کند.
10- میشائیل ولف
"میشائیل ولف، شاعر و نویسنده آمریکایی است که از مادری مسیحی و پدری یهودی زاده شد. وی در کتابی به نام "حج: روایت زیارت یک آمریکایی از مکه" به شرح تجربیات مذهبی وسیع خود پرداخته و سپس دلایل مسلمان شدنش را اینطور شرح داده است:
"بعد از 25 سال که به عنوان نویسنده در آمریکا گذرانده بودم، به دنبال چیزی بودم تا تعصبم را کمتر کنم. به دنبال واژههایی جدید بودم که از خلال آنها بنگرم. من به عنوان فردی دارای زمینههای پلورالیستی طبیعتاً تأکید زیادی روی موضوعات نژادپرستی و آزادی داشتم. سپس، در اوایل سن بیست سالگی، سه سال برای زندگی به آفریقا رفتم. طی این مدت که برایم بسیار سازنده بود، با سیاه پوستانی از قبایل مختلف شانه به شانه شده بودم، با عربها، بربرها و حتی اروپاییهایی که مسلمان بودند. این مردم، تا حد زیادی وسواسهای جوامع غربی برای دیدن نژاد به عنوان یک طبقه اجتماعی را نداشتند. در تعاملات ما، رنگ به ندرت مطرح بود. ابتدا از من استقبال میشد و سپس درباره من بر اساس شایستگیهایم قضاوت میشد.
اروپاییها و آمریکاییها، حتی آنها که خودشان را از علقههای نژادپرستی رها میدانند به طور خودکار مردم را بر اساس نژادشان طبقهبندی میکنند. مسلمانها، آدمها را بر اساس ایمان و اعمالشأن طبقهبندی میکنند. من این را متعالی و جلابخش یافتم. مالکوم ایکس، رستگاری جامعهاش را در همین میدید. او نوشت: "آمریکا باید اسلام را بشناسد، چون این تنها مذهبی است که جامعه را از مشکل نژادپرستی عاری میکند."
من هم به دنبال راه فراری برای گریز از شرایط منزویکننده یک فرهنگ مادهگرایانه بودم. میخواستم به یک بعد معنوی دسترسی داشته باشم، اما راههای متعارفی که به عنوان یک پسربچه با آنها آشنا شه بودم بسته شده بودند.
اینها شرایط زندگی من در سالهای اولیه زندگی بود. هر چه اکنون بیشتر درباره آن می اندیشم، بیشتر به تجاربم از جوامع مسلمانان آفریقا رجوع میکنم. طی دو سفری که در سالهای 1981 و 1985 به مراکش داشتم این احساس در من پدیدار شد که آفریقا ارتباط اندکی با زندگی متعادلی داشت که من در آنجا دیده بودم. آفریقا نه قارهای بود که من به دنبالش بودم و نه یک سازمان. من در جستجوی چارچوبی بودم که بتوانم با آن زندگی کنم، فرهنگ واژرگانی از مفاهیم معنوی که قابل کاربرد در زندگی کنونی من بود. نمیخواستم در فرهنگک تجارت کنم، بلکه به دنیال دستیابی به معناهای جدید بودم.
هر چه بیشتر با اسلام آشنا شدم، بیشتر متقاعد شدم که این دین همانی است که من به دنبال آن بودم." [18]
منبع:مشرق نیوز
و همچنین احمد اسماعیل غزالی،باسل بن خضراء، حسین الرجاء و محمد سلیم از دیگر سوری هایی هستند که شیعه شده و در راستای تبلیغ اهل بیت (ع) فعالیت دارند.یکی از ویژگیهای خوب مردم سوریه گرایش به مذهب اهل بیت (ع) می باشد. لازم به ذکر است که حقانیت تشیع باعث گرایش تعداد فراوان از پیروان اهل سنّت و سایر ادیان به این مذهب گردیده و انسانهای پاک نهاد و حقیقت گرا؛ پس از درک حقانیّت تشیع پیرو این مکتب پویا و مقدس می شوند.و همین عالمان که نام برده شدند با تالیفات خود میلیونها نفر را شیعه کرده اند. آن چه در این مختصر آورده شد تنها به عنوان نمونه مطرح گردید. وحشت وهابیون از گسترش تشیع: یکی از انگیزه های تهاجم وسیع وهّابیت بر ضدّ مذهب اهل بیت (ع) ترس و وحشت آنها از گسترش فرهنگ برخواسته از قرآن در میان جوانان و دانشمندان تحصیل کرده و استقبال آنان از این مکتب نورانی مطابق با سنت راستین محمّدی (ص) می باشد که چند نمونه را در اینجا می آورم: شیخ ربیع بن محمّد ، از نویسندگان بزرگ سعودی می نویسد:آنچه که باعث فزونی شگفتی من گردید این است که برخی از برادران وهابّی وفرزندان شخصّیتهای علمی و دانشجویان مصری اخیراً به سراغ مکتب تشیّع رفته اند. شیخ محمد مغراوی از دیگر نویسندگان مشهور وهّابی میگوید: با گسترش مذهب تشیع در میان جوانهای مشرق زمین ،بیم آنرا داریم که این فرهنگ در میان جوانان مغرب زمین نیز گسترده گردد. شیخ ناصر قفاری استاد دانشگاه های مدینه مینویسد :اخیراً تعداد زیادی از اهل سنّت به طرف مذهب شیعه گرایش پیدا کرده اند و اگر کسی کتاب « المجد فی تاریخ البصرة و نجد» رامطالعه کند به وحشت می افتد که چگونه برخی از قبایل عربی به صورت کامل مذهب شیعه را پذیرفته اند. تحریف حقایق: موج گرایش به مذهب اهل بیت علیهم السلام در میان اهل سنت رو به فزونی نهاده و هر روزه تعدادی از اندیشمندان و روشنفکران اهل سنت به تشیع می پیوندند. و از آنجا که این مستبصرین در گفته ها و تالیفات خود برای اثبات حقانیت مذهب تشیع به کتب معتبر اهل سنت و احادیث معتبری که در این کتب آمده (مانند احادیثی که در در مورد ولایت حضرت علی بیان شده)استناد می کنند.این موضوع باعث نگرانی برخی از اهل سنت شده تا جائیکه در کتب معتبر تاریخی دست برده و آنها را تحریف کرده اند.! > نمونه ای از تحریف کتب معتبر تاریخی: حدیث دار در روز انذار : پیامبر اعظم(ص) با اشاره به امام علی(ع)فرمودند:> (منابع موثق اهل سنت : تاریخ طبری ج 2 ص 319، تاریخ ابن اثیر ج 2 ص 62، سیره حلبیه ج 1 ص 311، شواهد التنزیل حسکانی ج 1 ص 371، کنز العمال ج 15 ص 15، تاریخ ابن عساکر ج 1 ص 85، تفسیر خازن نوشته علاءالدین شافعی ج 3 ص 371، حیات محمد نوشته حسنین هیکل چاپ اول – باب « وانذر عشیرتک الاقربین» ) این حدیث از احادیث صحیح و درست است که مورخان آن را در آغاز بعثت پیامبر نقل کرده اند.اما سیاست و لجاجت،همه حقایق و رویدادها را وارونه جلوه داد و عوض کرد. محمد حسنین هیکل تمام حدیث را در کتابش (حیات محمد)و در صفحه ۱۰۴ از چاپ اول سال ۱۳۵۴ هجری قمری آورده است،اما در چاپ دوم و چاپهای بعدی این جمله >حذف شده است!!همچنین از کتاب تفسیر طبری ج ۱۹ص۱۲۱این جمله را حذف کرده اند و به جای آن کلمات دیگری ازخودشان نوشته اند!!غافل از اینکه خود طبری همین روایت را در تاریخ خودش ج ۲ ص ۳۱۹ بطور کامل نقل کرده است.!!! حال پرسش ما این است که چرا عده ای بیشترین تلاششان آنست که حقیقت را بپوشانند تا واقعیات آشکار نشود؟چرا گاهی احادیث صحیح را توجیه می کنند و معانی دیگری را برایش جعل می کنند(همچنانکه معنای حدیث غدیر را تنها دوستی علی می دانند نه سرپرستی و ولایت علی!)و گاهی احادیثی را که با مذهبشان ناسازگار است،تکذیب می کنند،هر چند در صحاح و مسندهای خودشان آمده باشد. و گاهی نیمی از حدیث یا دو سومش را حذف می کنند و به جای آن جمله هایی از خود اضافه می کنند!و گاهی روایات موثق را مورد تشکیک و طعن قرار می دهند زیرا احادیثی روایت شده که با هوای نفسشان سازگار نبوده است.گاهی هم احادیثی را در چاپ اول کتاب نقل کرده اند و در چاپهای بعدی حذف می کنند و هیچ اشاره ای به انگیزه حذف و نادیده گرفتن حدیث نمی کنند، چرا و به چه منظور سخنان را تغییر می دهید؟چرا و به چه منظور احادیث را تحریف می کنید؟چرا و به چه منظور حقایق و رویدادها را وارونه نشان می دهید؟؟؟ لازم به ذکر است:مراکزی در قم مشغول بررسی و مقایسه کتب قدیم با کتب جدید اهل سنت هستند.این مراکز حتی با عکسبرداری از کتب مدارک خوبی را بر تحریف کتب جدید سقیفه گرایان ارائه می دهند. امید است با سرعت بیشتری این توطئه علمی مذهبی به گوش عموم مردم اعم از شیعه و سنی برسد تا معلوم شود که حق کجاست و حقیقت کدام است.انشاالله تحریف حقایق توسط مورخین: اینک نمونه اى دیگر از تحریفات مورخین نسبت به حقایق رانقل مى کنیم , آنها چنانکه فضایل على (ع ) واهل بیت او را مخفى نگه داشته اند, هر چیزى را هم که از شان صحابه وبه خصوص خلفا بکاهد وآن را بى ارزش کند نیز مخفى کرده اند, حال این حادثه را درنظر بگیرید که هر دو جهت را دارد, هم فضایل على (ع ) را مخفى کرده وهم اعمال زشت خلفا را: مورخین و در راس آنها طبرى , نامه هایى را که میان محمد بن ابى بکر از شیعیان امیرالمؤمنین (ع ) و مـعـاویـة بـن ابـى سـفـیان رد وبدل شده است را مخفى کرده اند . زیرا در این نامه ها جانشینى امام عـلـى (ع ) اثبات و وضعیت خلفا افشا شده است , طبرى پس از نقل سند دونامه , این گونه معذرت خواسته است که در این نامه ها مسائلى است که عوام تحمل شنیدن آنها را ندارند .پس از او ابن اثیر آمده و مانند طبری عمل کرده است. سپس ابن کثیر نیز راه آنان را دنبال کرده ,اشاره اى به نامه محمد بن ابى بکر نموده ولى خود نامه را حذف کرده مى گوید: نوعى خشونت در آن است . آنچه ایـن سه مورخ انجام داده اند, از قبیح ترین انواع کتمان حقائق است , که به وضوح عدم امانت علمى آنها را نشان مى دهد. منظور آنها از این که گفته اند: عموم مردم تحمل شنیدن متن نامه ها را ندارند چیست ؟ آیـا بـه خـاطـر ایـن اسـت کـه اگـر عـوام متن دو نامه را بشنوند از عقیده خود نسبت به خلفا بر مى گردند ؟ ایـنـک مـختصرى از نامه محمد بن ابى بکر به معاویه وجواب او را ازکتاب مروج الذهب مسعودى مى آوریم : .. . از مـحـمـد بـن ابى بکر به معاویة بن صخر گمراه در اینجا نام پیامبر(ص ) را برده وبر او درود فـرسـتـاده اسـت .. .واو را پـیـامـبرى بشارت دهنده وبیم دهنده معرفی کرده اولین کسى که او را اجـابـت کرد, خضوع کرد, ایمان آورد, تصدیق کرد, اسلام آورد وتسلیم شد برادرش وپسر عمویش عـلى بن ابى طالب بود, او را بر اخبارش ازغیب تصدیق کرد, بر هر دوستى ترجیح داد, در برابر هر خطرى خود را پناه او قرار داد, در جنگ هاى او جنگید ودر صلح او صلح کرد.. . او هیچ نظیر ندارد... مـن از او پـیـروى مى کنم , هر چندنمى توانم مانند او باشم , وتو را مى بینم که با او درگیر شده اى درحالى که تو همانى که هستى , واو همان است که هست . نیت اوصادق تر از نیت همه مردم است , وفرزندان او افضل از فرزندان تمام مردم وهمسر او بهتر از تمام همسران ... امـا تو ملعون وملعون زاده اى . تو و پدرت همیشه آرزوى گمراهى براى پیامبر(ص ) داشتید وبراى خـامـوشـى نـور خـدا تـلاش مـى کردید و در این راه افراد را به دور خود جمع کرده , اموال صرف نموده ,وقبایل را علیه او تحریک مى کردید, وهمین گونه پدرت مرد وتوراه او را دنبال کردى .... سـپـس یـاران وپـیروان على را شمرد وگفت : آنها حق را در پیروى ازاو مى بینند وبدبختى را در مـخـالفت با او, پس واى بر تو!چگونه خود را معادل على یا قابل قیاس با او مى دانى ؟ در حالى که اووارث ووصـى رسـول اللّه (ص ) وپـدر فـرزنـدان او اسـت , اولین کسى است که از او پیروى کرده ونـزدیـک تـریـن مردم به او بوده , بر اسراراو آگاه واز کارهاى او مطلع بوده است . اما تو دشمن او و فـرزنـد دشمن او بوده اى , پس هر چه مى توانى در دنیاى خود از باطلى که در آن هستى لذت ببر وفـرزند عاص نیز به گمراهى تو اضافه میکند,گویا اجل تو رسیده ونیرنگ تو سست شده است . پس از ایـن مـشخص خواهد شد که عاقبت به نفع کیست وبدان که تو با خداى خویش نیرنگ مى کنى , زیرا خود را از تدبیر خداوند در امان مى بینى واز رحمت الهى نا امید . پس خدا در کمین توست وتو خودرا فریب مى دهى . وسلام بر هر که پیرو هدایت باشد. نامه معاویه در جواب محمد بن ابى بکر با اختصار : از معاویة بن صخر به ملامت گر پدر خویش محمد بن ابى بکر... در نـامـه ات فرزند ابو طالب را یادکردى وسوابق دیرینه او وقرابتش به رسول اللّه (ص ) ویارى او به پیامبر در هر خوف وخطر را یاد آورشدى , پس حجتى که بر من آوردى وعیبى که در من دیدى به خـاطـرفضیلت دیگرى است نه فضیلت خودت , بنابراین خدا را شکرمى کنم که این فضایل را از تو گـرفته وبه دیگرى داده است . وما که پدرت نیز جزء ما بود فضیلت فرزند ابو طالب را مى دانستیم وحـق او را بـر خود لازم وروا مى دیدیم , تا آن که خداوند پیامبرش را به سوى خود برده , دعوت او را ظاهر وحجت او را آشکار نـمـوده واو را به سوى خود طلبید, پس پدرت وفاروقش اولین کسانى بودند که حق على را غصب کـرده وبا او مخالفت کردند, وهمه کارها بر اساس توافق وهماهنگى میان آنها بوده است . سپس آن دونفر او را براى بیعت با خود دعوت کردند واو ابا نمود واز آنهافاصله گرفت . ولى آنها آماده حمله به او شدند وخطر عظیمى رابراى او در نظر گرفتند . سپس او با آنها بیعت وکار را تسلیم آنهاکرد, ولى آنها هیچ گاه او را در کار خود شریک نکرده واسرارخویش را به او نگفتند . تا آنکه خداوند اجل آنـهـا را رسـاند . پس پدرتو بود که این راه را هموارکرد وبراى سلطنت خود پایگاه ساخت . حال اگر این سـخن ما درست است پس این پدر تو بود که آن را به ناحق گرفت وما نیز شریک او هستیم , واگر کار پدرت در آن روز نبود مابا فرزند ابو طالب مخالفت ننموده وکار را به او تسلیم مى کردیم ,ولى مـا پدرت را دیدیم که این گونه با او رفتار کرد, ما نیز مانند اوعمل کردیم , پس هر چه مى خواهى پـدرت را عـیـب جـوئى کـن ویـا ازایـن سـخـن دسـت بـردار. اکـنـون فـهـمـیدیم که چرا طبرى , ابن اثیر وابن کثیر حاضر به افشاء این نامه ها نبودند, زیرا اینها انـگیزه درگیرى واختلاف میان مسلمین برسر خلافتى که حق على بوده است را آشکار مى کنند. ایـن مـعاویه است که به حقانیت على , اعتراف مى کند وعذر او این است که خلافت او ادامه خلافت ابـوبـکـر بـوده وبـدیـن وسـیـله فرزند اومحمد بن ابى بکر را محکوم واز ادامه سخن در این باره ساکت مى کند. ...ولـى اى مـعـاویه , آسوده خاطر باش , که اگر محمد بن ابى بکرساکت نشد وتو را رسوا کرد, طبرى , ابن اثیر وابن کثیر در این باره ساکت ماندند و حقایق را پوشاندند.!
[="Blue"][h=3]پروفسور نومسلمان آلمانی:[/h] [h=2]شیعه شدم ؛ چون مطالعه کردم[/h]یکی از شخصیت های شناخته شده در اروپا که در زمینه میکروبیولوژی فعالیت می کند با حضور در یکی از مساجد شهر کرج به دین مبین اسلام مشرف شد.
پروفسور «رودریک آگورتمن» با حضور در مسجد جامع رجایی شهر کرج به دین مبین اسلام و مذهب تشیع مشرف شد و نام مبارک «علی» را برای خود برگزید.
پروفسور رودریک آگورتمن یک چهره شناخته شده در اروپا است که آزمایشگاه بزرگی در زمینه میکروبیولوژی در کشور سوئیس دارد و استاد رشته اقتصاد است. وی گفت: از زمان دانشجویی خودم با دانشجویان ایرانی و مسلمان آشنا بودم و همین موضوع سبب شد که با اسلام آشنا شوم و درباره آن مطالعه کنم.
آگورتمن به دنبال این است که به همه دنیا نشان دهد چهره واقعی اسلام چیز دیگری است. او برای اینکه مسلمان شود سه بار کل قرآن را مطالعه کرد و با جان و دل اسلام را پذیرفت. وی درباره انتخاب نام زیبای علی هم برای خود گفت: چون روز گذشته ولادت حضرت زینب(س) بود و پدر ایشان هم حضرت علی(ع) است من این نام را انتخاب کردم. پروفسور آگورتمن همچنین در دیدار با امام جماعت محترم مسجدجامع رجایی شهر هدایایی به رسم یادگار از ایشان دریافت کرد.
[/]
[="Blue"][h=2]یک بانوی آمریکایی با نام مبارک «زینب» شیعه شد[/h] خلاصه
یک بانوی آمریکایی روز پنجشنبه در حرم مطهر امام هشتم شیعیان به دین اسلام مشرف شد. [SPOILER]
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «الینا املی» یک بانوی آمریکایی در حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) به دین مبین اسلام و مذهب تشیع مشرف شد و نام مبارک «زینب» را برای خود برگزید.
وی گفت: حدود ۴ سال است که درباره دین اسلام تحقیق میکنم و از زمانی که این دین را شناختم، از عمق جان به خدای متعال ایمان آوردم و دریافتم که تنها راه پیش روی انسان، دین جامع و آسمانی اسلام است.
این بانوی آمریکایی با اشاره به اینکه امیدوارم، بتوانم آموزهها و دریافتهای خود درباره دین اسلام را از طریق نشان دادن آیات قرآن و بیان خوبیهای دین اسلام به خانواده و دوستانم نشان دهم؛ اظهار داشت: آرزو دارم دوستان و خانوادهام با آشنایی هر چه بیشتر با دین مبین اسلام، نسبت به آموزههای دین خود به ویژه مسیحیت دچار شک و تردید شده و به دنبال فهم حقایق بروند.
وی با بیان اینکه پیامبران الهی همه به یک خدا ایمان داشته و همه مردم را به سوی این حقیقت رهنمون میکردهاند ادامه داد: متاسفانه کتبی که به عنوان انجیل و تورات در اختیار پیروان امروزی حضرت عیسی و موسی (ع) قرار گرفته است، کتبی تحریف شده هستند و آنان کتاب جامع و کاملی در اختیار ندارند.
املی با اشاره به تفاوت اسلام و دیگر ادیان عنوان کرد: وقتی اسلام را پیدا میکنی، میفهمی دیگر راهی غیر از اسلام نیست و در اسلام ما فقط خدا را میپرستیم و به خدا اتصال داریم اما در دیگر ادیان خدا گم شده و چیزی برای اینکه به آن اعتماد کرد وجود ندارد.
وی افزود: از زمانی که با اسلام آشنا شدهام سعی میکنم برای آرامش روحی به مکانهای مذهبی و مساجد بروم و از شنیدن صوت قرآن در این فضاها لذت میبرم.
این تازه مسلمان شده ابراز داشت: حجاب صرف یک پوشش نیست بلکه یک عقیده است. حجاب، پاسخی است به ندای فطرت و نشان تمدن و فرهنگ اسلامی است.
وی اظهار داشت: از اینکه فرصتی ایجاد شده که به زیارت امام رضا(ع) بیایم بسیار خوشحالم و در این مکان احساس میکنم که به خدا و امام رضا(ع) بیش از پیش نزدیکتر هستم.
الینا املی با اشاره به اینکه برای دومین بار است که به بارگاه منور رضوی مشرف میشوم افزود: به دلیل احساس خوبی که اولین بار در حرم تجربه کردم، مجدداً عازم سفر به مشهد مقدس شدم و قبل از اینکه به مشهد مشرف شوم به شهر قم و حرم حضرت معصومه(س) نیز سفری داشتهام.
یادآور میشود: این تازه مسلمان که پس از تشرف به اسلام نام زینب را برای خود برگزید، از خدمات ارائه شده از سوی اداره زائران غیر ایرانی تقدیر و تشکر و ابراز خرسندی کرد و در پایان، محصولات فرهنگی اعم از کتب و قرآن به زبان انگلیسی به رسم یادبود به وی اهدا شد.
..............
[="Tahoma"][="Blue"]-هاشم قطیط:از شیعه شدگان سوری می باشد او پنج جلد کتاب با عنوان المتحولون شرح حال ره یافتگان را تألیف نموده است.[/]
[="Tahoma"][="Blue"]-دکتر احمد راسم النفیس:عالم سنی اهل کشور مصر بوده که به مذهب تشیع گرویده است.ایشان نویسندهاى پر کار و پر تلاش در موضوعات فرهنگى و مباحث دینى است و مجلهاى بنام «النداء» را منتشر مىکند. عناوین برخى رسالات و کتب ایشان به قرار زیر است:۱.الطریق الى مذهب اهلالبیت علیهم السلام 2. على خطى الحسین علیه السلام 3. التحکیم، دراسة فى الفقه التاریخى للامة الاسلامیة 4. الجماعات الدینیة - محاولة استمساخ الامة الاسلامیة 5. من اسس ثقافة العنف؟ 6. شرح دعاء السحر للامام السجاد علیه السلام 7. الامام على و العدالة الاجتماعیة (المؤتمر الدولى للامام على علیه السلام طهران، مارس 2001) 8. فقه التغییر بین السید محمدباقر الصدر و السید قطب، دراسة مقارنة 9. الشهید الصدر و دینامیة الصراع الاجتماعى 10. الامام المهدى المنتظر و خصوم مرحلة الظهور. آقاى دکتر احمد راسم النفیس از نویسندگان نقاد و منتقد نشریات مصر است و با مقالات متنوع خود به پاسخگویى شبهات و سؤالات مختلف درباره مذهب شیعه مىپردازد. یکى از آثار برجسته ایشان کتاب «نفحات من السیرة» است که در آن خلاصهاى از سیره رسول اکرم صلى الله علیه و آله و ائمه اهلالبیت علیهم السلام به نگارش درآمده است.[/]
[="Tahoma"][="Blue"]-السید حمد الوکاع: مستبصر سوری است زندگینامه و چگونگی شیعه شدنش در این سایت به زبان عربی آمده :http://www.14masom.com/mostabsiron/f136.htm[/]
[="Tahoma"][="Blue"]-شیخ صالح احمد از علمای بزرگ نیجر:وی در خصوص گرایشش به مذهب تشیع می گوید:پس از مطالعه کتب شیعیان به این نتیجه رسیدم که اصل اسلام در مذهب تشیع نهفته است.شیخ صالح همه خانواده خود را شیعه کرده و در کشور خود نیز بیش از صد شاگرد دارد که آنها را با تشیع آشنا میکند. [/]
[="Tahoma"][="Blue"]
[TD="align: right"]از اصابت خمپاره به حرم زینب(س) تا سفر به ایران؛ align: center
[TR]
خبرنگار مسیحی یک شبکه تلویزیونی لبنان در واکنش به اصابت خمپاره به صحن حرم حضرت زینب(س) گفته است: این خمپاره حامل این پیام است که عاشورا تمام نشده و خونهای ریخته شده در صحن مطهر دلیل این ادعاست.
[/TD]
[/TR]
تشرف بانوی خبرنگار مسیحی به سه حرم مطهر + تصاویر
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «غدی فرنسیس» خبرنگار مسیحی شبکه تلویزیونی OTV لبنان که علاقه زیادی به شیعیان و به خصوص مقاومت اسلامی دارد در سفر به سوریه به حرم مطهر حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها مشرف شد.
وی که طی ماههای گذشته به این مکان مقدس رفته است از حضور انبوه مشتاقان زیارت مرقد خبر داد و طی یادداشتی از این سفر مینویسد: قبل از اینکه به بارگاه حضرت زینب(س) برسیم یک خمپاره دستساز به صحن حرم اصابت کرد که منجر به زخمی شدن 8 زن زائر شد.
این خبرنگار مسیحی در ادامه گفت: خادمان حرم مطهر بعد از چند دقیقه زائران را از صحن حرم خارج کردند و اقدام به پاکسازی خسارتهای به جامانده و پاک کردن خونهای مجروحین کردند.
به نظر «غدی فرنسیس» این خمپاره حامل چنین پیامی است: فکر نکنید که عاشورا خاطرهای بود و تمام شد، ما قومی هستیم (بنیامیه ـ تکفیریها) به جنگ ادامه میدهیم و این خونهای ریخته شده دلیل این ادعاست.
وی همچنین طی سفری که ماه گذشته به ایران داشت با حضور در مشهد مقدس به حرم مطهر حضرت علیبنموسیالرضا(ع) مشرف شد.
این بانوی مسیحی سپس با حضور در شهر مقدس قم حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) را زیارت کرده است.
در ادامه تصاویری از حضور این خبرنگار مسیحی را در دمشق و مشهد مقدس مشاهده میکنید:
به گزارش ادیان نیوز، ایمان شجاعی، بهایی مسلمان شده در برنامه شب آسمانی شبکه قرآن و معارف سیما درباره چگونه شیعه شدنش گفت: من تا سن ۲۰ سالگی در محیطی بهایی رشد کرده بودم و فکر می کردم این محیط کامل است اما به طور مخفیانه به حرف های مقام معظم رهبری گوش می دادم زیرا در خانواده های بهایی اجازه نمی دهند که ما به حرف رهبر شیعیان گوش کنیم.
وی ادامه داد: در سفری که مقام معظم رهبری به کرمان داشتند من هم رفتم و به صحبت های ایشان گوش دادم و یک سری سؤالات برایم پیش آمد و پس از آن به سراغ قرآن رفتم و متوجه شدم که در قرآن برخلاف انجیل حرفی از آمدن دین جدید بیان نشده است در این میان دوستم که بعد از مدتی برادر همسرم نیز شد به من کمک می کرد.
این بهایی شیعه شده بیان داشت: من از برادر همسرم که درآن زمان باهم دوست بودیم خواستم تا اجازه دهد برای خواستگاری قدم جلو بگذارم آن ها تحقیق کردند و متوجه شدند که من بهایی هستم، هر چند من به قصد ازدواج رفته بودم و در آن زمان نیز بر عقاید بهائیت بسیار مردد بودم، اما در ابتدا دوست داشتم همسرم و خانواده اش را به سمت بهاییت جذب نمایم.
وی ادامه داد: جذب همسرم که از خانواده شهید هم بود برای من یک امتیاز محسوب می شد زیرا در کل جذب افراد به بهاییت برای بهایی ها امتیاز به حساب می آید و در میان بهاییت افراد به دنبال این هستند که با کسی دوست شوند و فرد را جذب تشکیلات و فرقه بهاییت کنند.
شجاعی تأکید کرد: من آن زمان واقعاً نسبت به بهائیت دچار تردید شده بودم اما ۲۰ سال با اعتقاد بهاییت و در خانواده بهایی زندگی کردن باعث می شد تا نتوانم به راحتی از آن دست بکشم در هر حال یک سال به کمک برادر همسرم و خانواده اش مشغول تحقیق و جستجوی حقیقت بودم و در نهایت پس از این یک سال به دین شریف اسلام و شیعه مشرف شدم.
وی بیان داشت: وقتی به نزد امام جمعه رفتم و اشهدم را خواندم به خانه آمدم و نامه شیعه شدنم را به پدر و مادرم نشان دادم و از آن زمان بود که موج فتنه آغاز شد و پدرم مرا از خانه بیرون کرد و گفت من فرزند بی دین و ایمان نمی خواهم زیرا از نظر پدرم من دیگر دین نداشتم.
جوان رهایی یافته از چنگ بهائیت تصریح کرد: من مسلمان شده بودم و این تازه آغاز امتحانات بود و این گونه نبود که به دلیل مسلمان شدنم همه درها به یکباره باز شود و همین باعث می شد تا گاهی به راه خود شک کنم تا این که نیت کردم و به امام زمان(عج) توسل کردم و از امام زمان(عج) خواستم تا اگر اسلام حقیقت است معجزه ای به من نشان دهد که دقیقاً نیز همین شد، پس از آن زمان با عنایت امام زمان(عج) درهای بسته یک به یک به روی من باز می شد و از آن زمان است که قلب من شیعه شده است.
وی در رابطه با فرقه بهاییت گفت: بهاییت هدفش ضربه زدن به اسلام و شیعه است، روسیه تزاری بهاییت را جان داد و بزرگان بهاییت را حمایت کرد اما بعد از آن انگلیس، روسیه را هم دور زد.
شجاعی با بیان این مطلب که بهاییت هیچ چیز تازه ای برای جهان ندارد گفت: آن ها بهاءالله را خدا می دانند و حتی قبله شان به سمت جنازه اوست و جالب این است که ادعای بیشترین پراکندگی در دنیا را هم دارند در حالی که این آمارها کاملاً کذب است یک بار اعلام کردند که یک روستایی در کرمان همه بهایی شده اند من عمداً به آن روستا رفتم و دیدم تنها یک پیرمرد و پیرزن به دلیل کمک و حمایت مالی بهایی شده اند و این در حالی است که حتی نمی دانند بهاییت چیست.
در ادامه برنامه خانم کریمی زاده همسر ایمان شجاعی بیان داشت: وقتی ایمان به خواستگاری من آمد و ما برای تحقیق درباره او رفتیم متوجه شدیم که نه تنها بهایی است بلکه حتی کتابی هم در رابطه با بهاییت نوشته که رتبه ای هم کسب کرده است به همین دلیل خانواده من ابتدا بسیار مخالفت کردند.
وی اضافه کرد: من می دانستم که او نسبت به عقاید بهاییت مردد است و بسیار دوست داشتم که کمک کنم تا او مسلمان بشود پس از یک سال تحقیق نیز در نهایت به اسلام و شیعه مشرف شد، البته ایمان در ابتدا دوست داشت مرا بهایی کند اما رفته رفته سؤالاتی برایش ایجاد شد که این سؤالات و تحقیق درباره جواب آن ها باعث شد تا حقیقت را انتخاب کند.
کریم زاده در پایان خاطرنشان کرد: بهاییت یک دین نیست بلکه یک فرقه است زیرا دین کتاب و معجزه و دلیل دارد اما بهاییت هیچ یک از این ها را ندارد من واقعاً تعجب می کنم و دلم می سوزد وقتی می بینم که افراد بهایی یک انسان را خدا می دانند زیرا امروزه حتی اگر به یک کودک هم بگویی که در برابر یک انسان دیگر تعظیم کن به این راحتی قبول نمی کند.
منبع : فرهنگ نیوز
ادیان نیوز: او در حالی به مذهب تشیع گروید که برای بازدید از حرم امام حسین علیه السلام به کربلا سفر کرده بود اما مجذوب حرم مطهر شد و بعد از شنیدن توضیحاتی درباره شخصیت امام حسین علیه السلام و نحوه شهادت آن حضرت، به مذهب تشیع گروید.
به گزارش“ادیان نیوز” ، اخبار رسیده از شهر کربلای معلی حاکی از آن است که “جاکوب برادا” سفیر کشور رومانی در بغداد، بعد از زیارت حرم مطهر سید و سالار شهیدان، حضرت أبا عبدالله الحسین علیه السلام به دین مبین اسلام مسلمان گروید و مذهب اهل بیت علیهم السلام را بعنوان مذهب خود اعلام کرد.
گفته می شود او در حالی به مذهب تشیع گروید که برای بازدید از حرم امام حسین علیه السلام به کربلا سفر کرده بود اما مجذوب حرم مطهر شد و بعد از شنیدن توضیحاتی درباره شخصیت امام حسین علیه السلام و نحوه شهادت آن حضرت، به مذهب تشیع گروید.
منبع: شیعه آنلاین
[FLV]http://hn13.asset.aparat.com/aparat-video/9052ec4e380ed0c84c18d60eb997c63d852124.mp4[/FLV]
شیعه شدن کشیش مسیحی در حرم امام حسین علیه السلام
حمید شیرانی جوان شیعه شده گفت: خواستم بر کتاب علامه امینی نقدی بنویسم و نام آن را علامه امینی دروغگوی بزرگ بگذارم اما بعد از جستجو در کتابهای اهل سنت و وهابیت دریافتم تمام روایتهای کتاب الغدیر صحیح است.
به گزارش فرهنگ نیوز ، حمید شیرانی، وهابی شیعه شده در برنامه شب آسمانی شبکه قرآن و معارف سیما در رابطه با چگونه شیعه شدن با امیر مهرداد خسروی مجری این برنامه به گفتگو نشست و گفت: وهابیت معتقد است تا زمانی که شیعه در اسلام است یک ناپاکی بر روی اسلام قرار دارد، آن ها زاویه دید ما را نسبت به بحث امامت، زیارت قبور ائمه و شهادت تغییر میدادند و با روشهای روانشناسی خود به ما مسلط میشدند. اکثر وهابیها سطح سوادشان پایین است اما آنها که تحصیل کرده هستند و مطالعهای میکنند متوجه میشوند که در اطرافشان چه خبر است.
تسنیم-حمید شیرانی وهابی شیعه شده گفت: هدف وهابیت این است که جمعیت را به سمت خودشان بکشند و بیشتر افراد مستعدی که به سمت وهابیت کشیده میشوند اهل سنت هستند برای همین است که وهابیون اهل سنت را به ظاهر برادر خود میدانند تا جمعیت عظیمی را با خود متحد کنند درحالی که در باطن نسبت به اهل سنت کینهی زیادی دارند و خون آن ها را مباح میدانند، حتی وهابیت زنهای اهل سنت را حلال میدانستند.
وی ادامه داد: آنها معتقدند که میخواهیم اسلام را مانند نانی پاک به جهان عرضه کنیم اما در حقیقت وهابیت قسمت ناپاک اسلام است. وهابیها نیز چون نان با کیفیت و اسلام ناب ندیدهاند وقتی وهابیت را میبینند میپذیرند و چون شیعه در ذهن آنها بد ترسیم شده میترسند به سمت عقاید شیعه بروند زیرا آنها اسلام ناب را ندیدهاند.
بوشهرنیوز : دنبال حمایت بودم، کسی که با من باشد، چون فکر میکردم که واقعاً دارم به سمت بهتر شدن حرکت میکنم و دارم به آدم بهتری تبدیل میشوم. میدانم که خیلیها به من می خندیدند. آنها فقط فردی را میخواستند که با آن توپ لعنتی دریبل کند. دهانت را ببند و فقط دریبل کن. کاری به کسی نداشته باش، فقط دریبل کن.
به گزارش "بوشهرنیوز" اسلام، بیش از تمامی ادیان الهی در معرض تبلیغات رسانهای و مواضع خصمانه غرب قرار گرفته است. با این حال، این دین به دلیل احترام به ارزشهای انسانی و ارضای نیازهای روحی و فطری انسان همواره توانسته در ذهن و روح جستجوگران حقیقت واقعی نفوذ کند. گرایش زیاد برای ایمان به اسلام در میان پیروان ادیان دیگر در آمریکا و اروپا شاهدی بر همین موضوع است.
رهبر انقلاب اخیرا طی نامهای خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، پیشنهاد دادند تا این جوانان بدون در نظر گرفتن تصویری که از اسلام در رسانههای کشورهایشان عرضه میشود، خود با مراجعه به قرآن کریم به درکی مستقیم از اسلام واقعی برسند.
فهرست زیر توضیحی مختصر و نمونهوار از موارد مربوط به برخی از کسانی میپردازد که با مطالعه و تحقیق مستقیم درباره اسلام از دین مسیحیت به اسلام روی آوردهاند. لازم به ذکر است که این فهرست به هیچ عنوان جامع نیست.
1- کریم عبدالجبار (بازیکن لیگ حرفه ای آمریکا)
2- محمود عبدالرئوف (مربی بسکتبال در لیگ NBA)
3- طریق عبدالواحد ( بازیکن و مربی بسکتبال)
4- توماس جی آبرکرامبی (عکاس و خبرنگار نشنال جئوگرافیک)
5- اریک آبیدال (بازیکن سابق تیم فوتبال بارسلونا)
6- امینه اینلوز ( استاد دانشگاه آمریکا)
7- آندره کارسون (نماینده مجلس نمایندگان آمریکا)
8- محمد کنوت برنستروم(دیپلمات سوئدی)
9- عبدالرحمان غرین (پژوهشگر)
10- میشائیل ولف (شاعر و نویسنده آمریکایی)
1- کریم عبدالجبار (فردیناند لوییس آلسیندور جی.آر)
بسکتبالیست مشهور تیمهای "میلواکی باکس" و "لسآنجلس لیکرز" که در سن 24 سالگی از مسیحیت به دین اسلام گروید. نام وی پیش از آنکه اسلام بیاورد "فردیناند لوئیس آلسیندور جی. آر" بود. وی اصالتاً آمریکایی است و در "منهتن" نیویورک متولد شد.
کریم عبدالجبار از جمله کسانی است که تلاش زیادی برای شناخت اسلام از طریق منابع مستقیم کرده است. عبدالجبار برای شناخت بهتر اسلام به لیبی و عربستان سعودی سفر کرد تا بتواند زبان عربی را یاد بگیرد و درباره اسلام در مهد اصلی آن مطالعه کند.[1]
کریم عبدالجبار بعد از حوادث حمله به دفتر نشریه شارلیابدو در فرانسه و تبلیغات اسلام ستیزانه رسانههای غربی گفت که اسلام ارتباطی با قتل و ترور ندارد؛ وی همچنین در مقالهای در مجله تایم نوشت امیدوار است روزی بیاید که همه بدانند کسانی که به اسم اسلام حملات تروریستی انجام میدهند آدمهای جانی هستند که خودشان را به جای مسلمان جا میزنند.
2- محمود عبدالرئوف (کریس جکسون)
داستان زندگی "کریس جکسون"[2] آمریکایی که بعداً نامش «محمد عبدالرئوف» شد سرشار از تحقیق برای شناخت حقیقت است. البته شغل آقای عبدالرئوف، ارتباط مستقیمی با تحقیق و پژوهش ندارد، اما نگاه متفاوت او به مسائل پیرامونش زمانی آشکار شد که به عنوان بازیکن حرفهای بسکتبال قبل از خوانده شدن سرود ملی آمریکا از سر جایش بلند نمیشد. استدلال آقای عبدالرئوف این بود که نمیتواند به پرچمی احترام بگذارد که نماد نقض آزادی، بیعدالتی و کشتار مردم سرتا سرجهان است. [3]
سفر محمد عبدالرئوف برای شناخت حقیقت زمانی آغاز شد که احساس کرد سبک زندگی متناسب با یک بسکتبالیست حرفهای در NBA دیگر روح او را ارضا نمیکند. یک روز زمانی که همتیمیهایش خوابیده بودند خواندن صفحهای از کتاب "مالکوم ایکس (فعال سیاهپوست و مسلمان حقوق انسانی) برای اولین بار ایده سفر به مناطق فقیرنشین و ملاقات با فعالان مسلمان را به ذهن او آورد. وی به مناطق فقیرنشین واشنگتن، فیلادلفیا و هارلم سفر کرد. از آن به بعد، عبدالرئوف در هتل و در خانه همواره درباره وضعیت سیاهان در جامعه آمریکا، دلایل شانه خانه کردن بعضی از پدران از مسئولیتهایشان و اینکه چرا عدهای زندگیشان پشت میله های زندان میگذرد، صحبت میکرد. سفر او به مناطق فقیرنشین، سرآغاز شکلگیری ایده سفر به مکه در ذهن او بود.
عبدالرئوف در وقت های آزادی که داشت تقریباً تمام کتابهای مالکوم ایکس را خواند و او را به عنوان دوست، راهنما و کسی برای خودش برگزید که میتواند به او اعتماد کند و او را بفهمد. وی کتابخانه بزرگی از کتابها و صحبتهای مالکوم درست کرد.
مدتی بعد او به همسرش گفت میخواهد به اسلام ایمان بیاورد. او یک معلم عربی استخدام کرد و برنامه فشردهای برای یادگیری زبان عربی آغاز کرد. در مساجد شرکت میکرد و با رهبران اسلامی دیدار میکرد. میگفت که میخواهد به ایران سفر کند. سرانجام وی از مسیحیت به اسلام ایمان آورد.
محمود عبدالرئوف درباره مسلمان شدنش و واکنش اطرافیان به آن میگوید: "دنبال حمایت بودم، کسی که با من باشد، چون فکر میکردم که واقعاً دارم به سمت بهتر شدن حرکت میکنم و دارم به آدم بهتری تبدیل میشوم. میدانم که خیلیها به من می خندیدند. آنها فقط فردی را میخواستند که با آن توپ لعنتی دریبل کند. دهانت را ببند و فقط دریبل کن. کاری به کسی نداشته باش، فقط دریبل کن."
این بود که او احساس کرد که بردهای مدرن است و جملهای از مالکوم که در ذهنش تکرار میشد این بود: "میهنپرستی نباید تو را آنقدر کور کند که نتوانی حقیقت را ببینی. غلط، غلط است، مهم نیست چه کسی آن را انجام میدهد یا آن را میگوید. هیچکس نمیتواند به تو آزادی بدهد. هیچکس نمیتواند به تو برابری، یا عدالت یا چیزهای دیگر بدهد. اگر شما انسان باشید، آن را به دست میآورید.[4]
3- طریق عبدالوحد (الیور مایکل ساینت جین)
"طریق عبدالوحد"، بازیکن سابق و مربی حرفهای بسکتبال در لیگ NBA آمریکا است. وی اصالتاً فرانسوی است و اولین تبعه این کشور است که توانست در لیگ NBA آمریکا بازی کند. در سال 1997، یعنی زمانی که 23 سال سن داشت به اسلام گروید و نامش را از " الیور مایکل ساینت جین" به طریق عبدالوحد تغییر داد. گرایش وی به اسلام چنانکه در کتابی به نام "دایرهالمعارف تاریخ مسلمانان آمریکا"[5] آمده پس از آن صورت گرفت که یک استاد هنر در دانشگاه ایالتی سنهوزه از وی خواست درباره اسلام تحقیق کند.[6]
آقای عبدالوحد اولین کسی بودکه تلاش کرد با افتتاح شعبه یک شرکت پوشاک مربوط به مسلمانان آمریکا به نام "پوشاک دعوه"[7] پوشاک اسلامی را در فرانسه معرفی کند.[8]
4- "توماس جی آبرکرامبی"[9]
از "جی آبرکرامبی" به عنوان عکاس و خبرنگار افسانهای مجله نشنال جئوگرافیک یاد میشود که "در طول دوران نزدیک به 40 سال فعالیت حرفهای در این مجله تقریباً به تمامی گوشه و کنار کره زمین، از شنهای صحرای بزرگ آفریقا گرفته تا دشتهای یخپوش جنوبگان سفر کرده است."[10]
وی اولین روزنامهنگار غربی بود که در سال 1966، زمانی که 33 سال سن داشت مراسم زیارت مسلمانان از کعبه را پوشش داد و آن را در مقالهای با عنوان "در فراسوی شنزارهای مکه[11] شرح داد.
"آبرکرامبی"، به نوشته روزنامه واشنگتنپست "چنان تحت تأثیر اسلام قرار گرفت که تمام قرآن را به زبان عربی خواند و دینش را (از مسیحیت) به اسلام تغییر داد. وی 4 سفر زیارتی به مکه داشت و در آنجا اولین عکسها از این شهر را برای جهان غرب گرفت."[12]
5- اریک آبیدال
اریک آبیدال بازیکن پرآوزاه فوتبال اهل فرانسه که سابقه قهرمانی جام باشگاههای اروپا و جهان همراه با بارسلونا را دارد از جمله کسانی است که مذهبش را از مسیحیت به اسلام تغییر داد. بسیاری از رسانههای غربی علت اسلام آوردن وی را نتیجه ازدواج با یک زن مسلمان الجزایری ذکر کردهاند[13] اما خود وی در مصاحبهای با با روزنامه "دوحه استادیوم" این موضوع را رد کرده و گفته است: " تغییر دینم به اسلام به خاطر ازدواج با یک زدن الجزایری نبود، بلکه داستانی قدیمی دارد. من همیشه آرزو داشتم که مسلمان باشم و اکنون آن را محقق کردهام.[14]
6- "امینه اینلوز"
"آمینه اینلوز" محقق، مترجم، استاد دانشگاه و سخنران اهل آمریکا است که از مسیحیت به اسلام ایمان آورد. وی چندین کتاب درباره مذهب شیعه نوشته است. خانم ایلنوز در جنوب ایالت کالیفرنیا متولد و بزرگ شد و از دوران دبیرستان به مطالعه درباره ادیان علاقهمند شد. وی پس از آشنایی اولیه با اسلام شروع به مطالعه چندین کتاب اسلامی از جمله کتاب قرآن کرد.
وی تحصیلات خود را در دوره کارشناسی علوم کامپیوتر در دانشگاه برکلی شروع کرد اما برای دوره کارشناسی ارشد، مطالعات اسلامی را آغاز کرد. وی هماکنون در حال اخذ مدرک دکتری در همین رشته است.[15]
خانم اینلوز در مقالهای به بررسی مشکلات زنان آمریکایی و کانادایی پس از ایمان آوردن به اسلام شیعی پرداخته و سپس از آنها خواست درباره اینکه چرا بهرغم این مشکلات تصمیم به ایمان آوردن به اسلام شیعی بکنند، توضیح دهند. افراد مورد مطالعه خانم اینلوز تحقیقات عقلانی و جستجوی معنویت را به عنوان مهمترین عوامل روی آورد به اسلام شیعی ذکر کرده بودند.[16]
7- آندره کارسون
وی نماینده ایالت ایندیانا در کنگره آمریکا است و دومین نمایندهای در کنگره محسوب میشود که مسلمان است. وی در دهه 1990 پس از خواندن زندگی نامه "مالکوم ایکس" و مطالعه قرآن به اسلام ایمان آورد. وی در سال 2012 در محفل مسلمانان آمریکای شمالی گفت که مدارس آمریکایی باید از مدارس اسلامی الگو بگیرند. این اظهارات وی به واکنشهای گسترده در میان رسانههای آمریکایی منجر شد.[17]
8- محمد کنوت برنستروم
دیپلمات سوئدی است که به عنوان سفیر این کشور در فرانسه، اسپانیا، آمریکا، برزیل، کلمبیا، ونزوئلا و مراکش خدمت کرد. وی در سال 1986، در سن 67 سالگی و بعد از پژوهش های فراوان به اسلام ایمان آورد. وی با عقیده لوتریانیسم (از شاخههای مسیحیت) متولد شد اما خیلی زود به کاتولیسیزم روی آورد. اما در سال 1964 بعد از آنکه واتیکان حکمی مبنی بر این صادر کرد که زبان لاتین، دیگر تنها زبان عبادی نیست، از این مذهب هم زده شد. وی معتقد بود که این تصمیم به منزله تخریب مذهب است و به همین دلیل جستجو برای یافتن حقیقت را ادامه داد. زمانی که او در مراکش بود، فهمید که اسلام، دینی است که میتواند به نیازهای روحی او برای حقیقت پاسخ دهد.
آقای برنستورم نویسنده تفسیری از قرآن به زبان سوئدی است که یکی از پرخوانندهترین تفسیرهای قرآن در میان مسلمانان و غیرمسلمانان سوئد به شمار میرود.
9- عبدالرحمان غرین
با نام انتونی گالوین متولد شد اما پس از ایمان آوردم به اسلام در سن 28 سالگی نامش را به عبدالرحمان غرین تغییر داد. عبدالرحمن زمانی که در همراه خانوادهاش به لندن سفر کرده و کار میکرد درباره جنبههای مختلف زندگی، اعم از معنویت، فلسفه و روان شناسی به تفکر می پرداخت. در همان زمان بود که نسخهای از کتاب قرآن را به دست آورد و بعد از مطالعه آن متوجه شد که این کتاب وحی خداوند است. وی پس از اسلام آوردن تلاش کرد دیگران را هم به این دین ترغیب کند.
10- میشائیل ولف
"میشائیل ولف، شاعر و نویسنده آمریکایی است که از مادری مسیحی و پدری یهودی زاده شد. وی در کتابی به نام "حج: روایت زیارت یک آمریکایی از مکه" به شرح تجربیات مذهبی وسیع خود پرداخته و سپس دلایل مسلمان شدنش را اینطور شرح داده است:
"بعد از 25 سال که به عنوان نویسنده در آمریکا گذرانده بودم، به دنبال چیزی بودم تا تعصبم را کمتر کنم. به دنبال واژههایی جدید بودم که از خلال آنها بنگرم. من به عنوان فردی دارای زمینههای پلورالیستی طبیعتاً تأکید زیادی روی موضوعات نژادپرستی و آزادی داشتم. سپس، در اوایل سن بیست سالگی، سه سال برای زندگی به آفریقا رفتم. طی این مدت که برایم بسیار سازنده بود، با سیاه پوستانی از قبایل مختلف شانه به شانه شده بودم، با عربها، بربرها و حتی اروپاییهایی که مسلمان بودند. این مردم، تا حد زیادی وسواسهای جوامع غربی برای دیدن نژاد به عنوان یک طبقه اجتماعی را نداشتند. در تعاملات ما، رنگ به ندرت مطرح بود. ابتدا از من استقبال میشد و سپس درباره من بر اساس شایستگیهایم قضاوت میشد.
اروپاییها و آمریکاییها، حتی آنها که خودشان را از علقههای نژادپرستی رها میدانند به طور خودکار مردم را بر اساس نژادشان طبقهبندی میکنند. مسلمانها، آدمها را بر اساس ایمان و اعمالشأن طبقهبندی میکنند. من این را متعالی و جلابخش یافتم. مالکوم ایکس، رستگاری جامعهاش را در همین میدید. او نوشت: "آمریکا باید اسلام را بشناسد، چون این تنها مذهبی است که جامعه را از مشکل نژادپرستی عاری میکند."
من هم به دنبال راه فراری برای گریز از شرایط منزویکننده یک فرهنگ مادهگرایانه بودم. میخواستم به یک بعد معنوی دسترسی داشته باشم، اما راههای متعارفی که به عنوان یک پسربچه با آنها آشنا شه بودم بسته شده بودند.
اینها شرایط زندگی من در سالهای اولیه زندگی بود. هر چه اکنون بیشتر درباره آن می اندیشم، بیشتر به تجاربم از جوامع مسلمانان آفریقا رجوع میکنم. طی دو سفری که در سالهای 1981 و 1985 به مراکش داشتم این احساس در من پدیدار شد که آفریقا ارتباط اندکی با زندگی متعادلی داشت که من در آنجا دیده بودم. آفریقا نه قارهای بود که من به دنبالش بودم و نه یک سازمان. من در جستجوی چارچوبی بودم که بتوانم با آن زندگی کنم، فرهنگ واژرگانی از مفاهیم معنوی که قابل کاربرد در زندگی کنونی من بود. نمیخواستم در فرهنگک تجارت کنم، بلکه به دنیال دستیابی به معناهای جدید بودم.
هر چه بیشتر با اسلام آشنا شدم، بیشتر متقاعد شدم که این دین همانی است که من به دنبال آن بودم." [18]
منبع:مشرق نیوز
خانم لیماءحماده از سوریه
و همچنین احمد اسماعیل غزالی،باسل بن خضراء، حسین الرجاء و محمد سلیم از دیگر سوری هایی هستند که شیعه شده و در راستای تبلیغ اهل بیت (ع) فعالیت دارند.یکی از ویژگیهای خوب مردم سوریه گرایش به مذهب اهل بیت (ع) می باشد.
لازم به ذکر است که حقانیت تشیع باعث گرایش تعداد فراوان از پیروان اهل سنّت و سایر ادیان به این مذهب گردیده و انسانهای پاک نهاد و حقیقت گرا؛ پس از درک حقانیّت تشیع پیرو این مکتب پویا و مقدس می شوند.و همین عالمان که نام برده شدند با تالیفات خود میلیونها نفر را شیعه کرده اند. آن چه در این مختصر آورده شد تنها به عنوان نمونه مطرح گردید.
وحشت وهابیون از گسترش تشیع: یکی از انگیزه های تهاجم وسیع وهّابیت بر ضدّ مذهب اهل بیت (ع) ترس و وحشت آنها از گسترش فرهنگ برخواسته از قرآن در میان جوانان و دانشمندان تحصیل کرده و استقبال آنان از این مکتب نورانی مطابق با سنت راستین محمّدی (ص) می باشد که چند نمونه را در اینجا می آورم: شیخ ربیع بن محمّد ، از نویسندگان بزرگ سعودی می نویسد:آنچه که باعث فزونی شگفتی من گردید این است که برخی از برادران وهابّی وفرزندان شخصّیتهای علمی و دانشجویان مصری اخیراً به سراغ مکتب تشیّع رفته اند. شیخ محمد مغراوی از دیگر نویسندگان مشهور وهّابی میگوید: با گسترش مذهب تشیع در میان جوانهای مشرق زمین ،بیم آنرا داریم که این فرهنگ در میان جوانان مغرب زمین نیز گسترده گردد. شیخ ناصر قفاری استاد دانشگاه های مدینه مینویسد :اخیراً تعداد زیادی از اهل سنّت به طرف مذهب شیعه گرایش پیدا کرده اند و اگر کسی کتاب « المجد فی تاریخ البصرة و نجد» رامطالعه کند به وحشت می افتد که چگونه برخی از قبایل عربی به صورت کامل مذهب شیعه را پذیرفته اند.
تحریف حقایق: موج گرایش به مذهب اهل بیت علیهم السلام در میان اهل سنت رو به فزونی نهاده و هر روزه تعدادی از اندیشمندان و روشنفکران اهل سنت به تشیع می پیوندند. و از آنجا که این مستبصرین در گفته ها و تالیفات خود برای اثبات حقانیت مذهب تشیع به کتب معتبر اهل سنت و احادیث معتبری که در این کتب آمده (مانند احادیثی که در در مورد ولایت حضرت علی بیان شده)استناد می کنند.این موضوع باعث نگرانی برخی از اهل سنت شده تا جائیکه در کتب معتبر تاریخی دست برده و آنها را تحریف کرده اند.! > نمونه ای از تحریف کتب معتبر تاریخی: حدیث دار در روز انذار : پیامبر اعظم(ص) با اشاره به امام علی(ع)فرمودند:> (منابع موثق اهل سنت : تاریخ طبری ج 2 ص 319، تاریخ ابن اثیر ج 2 ص 62، سیره حلبیه ج 1 ص 311، شواهد التنزیل حسکانی ج 1 ص 371، کنز العمال ج 15 ص 15، تاریخ ابن عساکر ج 1 ص 85، تفسیر خازن نوشته علاءالدین شافعی ج 3 ص 371، حیات محمد نوشته حسنین هیکل چاپ اول – باب « وانذر عشیرتک الاقربین» ) این حدیث از احادیث صحیح و درست است که مورخان آن را در آغاز بعثت پیامبر نقل کرده اند.اما سیاست و لجاجت،همه حقایق و رویدادها را وارونه جلوه داد و عوض کرد. محمد حسنین هیکل تمام حدیث را در کتابش (حیات محمد)و در صفحه ۱۰۴ از چاپ اول سال ۱۳۵۴ هجری قمری آورده است،اما در چاپ دوم و چاپهای بعدی این جمله >حذف شده است!!همچنین از کتاب تفسیر طبری ج ۱۹ص۱۲۱این جمله را حذف کرده اند و به جای آن کلمات دیگری ازخودشان نوشته اند!!غافل از اینکه خود طبری همین روایت را در تاریخ خودش ج ۲ ص ۳۱۹ بطور کامل نقل کرده است.!!! حال پرسش ما این است که چرا عده ای بیشترین تلاششان آنست که حقیقت را بپوشانند تا واقعیات آشکار نشود؟چرا گاهی احادیث صحیح را توجیه می کنند و معانی دیگری را برایش جعل می کنند(همچنانکه معنای حدیث غدیر را تنها دوستی علی می دانند نه سرپرستی و ولایت علی!)و گاهی احادیثی را که با مذهبشان ناسازگار است،تکذیب می کنند،هر چند در صحاح و مسندهای خودشان آمده باشد. و گاهی نیمی از حدیث یا دو سومش را حذف می کنند و به جای آن جمله هایی از خود اضافه می کنند!و گاهی روایات موثق را مورد تشکیک و طعن قرار می دهند زیرا احادیثی روایت شده که با هوای نفسشان سازگار نبوده است.گاهی هم احادیثی را در چاپ اول کتاب نقل کرده اند و در چاپهای بعدی حذف می کنند و هیچ اشاره ای به انگیزه حذف و نادیده گرفتن حدیث نمی کنند، چرا و به چه منظور سخنان را تغییر می دهید؟چرا و به چه منظور احادیث را تحریف می کنید؟چرا و به چه منظور حقایق و رویدادها را وارونه نشان می دهید؟؟؟ لازم به ذکر است:مراکزی در قم مشغول بررسی و مقایسه کتب قدیم با کتب جدید اهل سنت هستند.این مراکز حتی با عکسبرداری از کتب مدارک خوبی را بر تحریف کتب جدید سقیفه گرایان ارائه می دهند. امید است با سرعت بیشتری این توطئه علمی مذهبی به گوش عموم مردم اعم از شیعه و سنی برسد تا معلوم شود که حق کجاست و حقیقت کدام است.انشاالله
تحریف حقایق توسط مورخین: اینک نمونه اى دیگر از تحریفات مورخین نسبت به حقایق رانقل مى کنیم , آنها چنانکه فضایل على (ع ) واهل بیت او را مخفى نگه داشته اند, هر چیزى را هم که از شان صحابه وبه خصوص خلفا بکاهد وآن را بى ارزش کند نیز مخفى کرده اند, حال این حادثه را درنظر بگیرید که هر دو جهت را دارد, هم فضایل على (ع ) را مخفى کرده وهم اعمال زشت خلفا را: مورخین و در راس آنها طبرى , نامه هایى را که میان محمد بن ابى بکر از شیعیان امیرالمؤمنین (ع ) و مـعـاویـة بـن ابـى سـفـیان رد وبدل شده است را مخفى کرده اند . زیرا در این نامه ها جانشینى امام عـلـى (ع ) اثبات و وضعیت خلفا افشا شده است , طبرى پس از نقل سند دونامه , این گونه معذرت خواسته است که در این نامه ها مسائلى است که عوام تحمل شنیدن آنها را ندارند .پس از او ابن اثیر آمده و مانند طبری عمل کرده است. سپس ابن کثیر نیز راه آنان را دنبال کرده ,اشاره اى به نامه محمد بن ابى بکر نموده ولى خود نامه را حذف کرده مى گوید: نوعى خشونت در آن است . آنچه ایـن سه مورخ انجام داده اند, از قبیح ترین انواع کتمان حقائق است , که به وضوح عدم امانت علمى آنها را نشان مى دهد. منظور آنها از این که گفته اند: عموم مردم تحمل شنیدن متن نامه ها را ندارند چیست ؟ آیـا بـه خـاطـر ایـن اسـت کـه اگـر عـوام متن دو نامه را بشنوند از عقیده خود نسبت به خلفا بر مى گردند ؟ ایـنـک مـختصرى از نامه محمد بن ابى بکر به معاویه وجواب او را ازکتاب مروج الذهب مسعودى مى آوریم : .. . از مـحـمـد بـن ابى بکر به معاویة بن صخر گمراه در اینجا نام پیامبر(ص ) را برده وبر او درود فـرسـتـاده اسـت .. .واو را پـیـامـبرى بشارت دهنده وبیم دهنده معرفی کرده اولین کسى که او را اجـابـت کرد, خضوع کرد, ایمان آورد, تصدیق کرد, اسلام آورد وتسلیم شد برادرش وپسر عمویش عـلى بن ابى طالب بود, او را بر اخبارش ازغیب تصدیق کرد, بر هر دوستى ترجیح داد, در برابر هر خطرى خود را پناه او قرار داد, در جنگ هاى او جنگید ودر صلح او صلح کرد.. . او هیچ نظیر ندارد... مـن از او پـیـروى مى کنم , هر چندنمى توانم مانند او باشم , وتو را مى بینم که با او درگیر شده اى درحالى که تو همانى که هستى , واو همان است که هست . نیت اوصادق تر از نیت همه مردم است , وفرزندان او افضل از فرزندان تمام مردم وهمسر او بهتر از تمام همسران ... امـا تو ملعون وملعون زاده اى . تو و پدرت همیشه آرزوى گمراهى براى پیامبر(ص ) داشتید وبراى خـامـوشـى نـور خـدا تـلاش مـى کردید و در این راه افراد را به دور خود جمع کرده , اموال صرف نموده ,وقبایل را علیه او تحریک مى کردید, وهمین گونه پدرت مرد وتوراه او را دنبال کردى .... سـپـس یـاران وپـیروان على را شمرد وگفت : آنها حق را در پیروى ازاو مى بینند وبدبختى را در مـخـالفت با او, پس واى بر تو!چگونه خود را معادل على یا قابل قیاس با او مى دانى ؟ در حالى که اووارث ووصـى رسـول اللّه (ص ) وپـدر فـرزنـدان او اسـت , اولین کسى است که از او پیروى کرده ونـزدیـک تـریـن مردم به او بوده , بر اسراراو آگاه واز کارهاى او مطلع بوده است . اما تو دشمن او و فـرزنـد دشمن او بوده اى , پس هر چه مى توانى در دنیاى خود از باطلى که در آن هستى لذت ببر وفـرزند عاص نیز به گمراهى تو اضافه میکند,گویا اجل تو رسیده ونیرنگ تو سست شده است . پس از ایـن مـشخص خواهد شد که عاقبت به نفع کیست وبدان که تو با خداى خویش نیرنگ مى کنى , زیرا خود را از تدبیر خداوند در امان مى بینى واز رحمت الهى نا امید . پس خدا در کمین توست وتو خودرا فریب مى دهى . وسلام بر هر که پیرو هدایت باشد. نامه معاویه در جواب محمد بن ابى بکر با اختصار : از معاویة بن صخر به ملامت گر پدر خویش محمد بن ابى بکر... در نـامـه ات فرزند ابو طالب را یادکردى وسوابق دیرینه او وقرابتش به رسول اللّه (ص ) ویارى او به پیامبر در هر خوف وخطر را یاد آورشدى , پس حجتى که بر من آوردى وعیبى که در من دیدى به خـاطـرفضیلت دیگرى است نه فضیلت خودت , بنابراین خدا را شکرمى کنم که این فضایل را از تو گـرفته وبه دیگرى داده است . وما که پدرت نیز جزء ما بود فضیلت فرزند ابو طالب را مى دانستیم وحـق او را بـر خود لازم وروا مى دیدیم , تا آن که خداوند پیامبرش را به سوى خود برده , دعوت او را ظاهر وحجت او را آشکار نـمـوده واو را به سوى خود طلبید, پس پدرت وفاروقش اولین کسانى بودند که حق على را غصب کـرده وبا او مخالفت کردند, وهمه کارها بر اساس توافق وهماهنگى میان آنها بوده است . سپس آن دونفر او را براى بیعت با خود دعوت کردند واو ابا نمود واز آنهافاصله گرفت . ولى آنها آماده حمله به او شدند وخطر عظیمى رابراى او در نظر گرفتند . سپس او با آنها بیعت وکار را تسلیم آنهاکرد, ولى آنها هیچ گاه او را در کار خود شریک نکرده واسرارخویش را به او نگفتند . تا آنکه خداوند اجل آنـهـا را رسـاند . پس پدرتو بود که این راه را هموارکرد وبراى سلطنت خود پایگاه ساخت . حال اگر این سـخن ما درست است پس این پدر تو بود که آن را به ناحق گرفت وما نیز شریک او هستیم , واگر کار پدرت در آن روز نبود مابا فرزند ابو طالب مخالفت ننموده وکار را به او تسلیم مى کردیم ,ولى مـا پدرت را دیدیم که این گونه با او رفتار کرد, ما نیز مانند اوعمل کردیم , پس هر چه مى خواهى پـدرت را عـیـب جـوئى کـن ویـا ازایـن سـخـن دسـت بـردار. اکـنـون فـهـمـیدیم که چرا طبرى , ابن اثیر وابن کثیر حاضر به افشاء این نامه ها نبودند, زیرا اینها انـگیزه درگیرى واختلاف میان مسلمین برسر خلافتى که حق على بوده است را آشکار مى کنند. ایـن مـعاویه است که به حقانیت على , اعتراف مى کند وعذر او این است که خلافت او ادامه خلافت ابـوبـکـر بـوده وبـدیـن وسـیـله فرزند اومحمد بن ابى بکر را محکوم واز ادامه سخن در این باره ساکت مى کند. ...ولـى اى مـعـاویه , آسوده خاطر باش , که اگر محمد بن ابى بکرساکت نشد وتو را رسوا کرد, طبرى , ابن اثیر وابن کثیر در این باره ساکت ماندند و حقایق را پوشاندند.!
با نور فاطمه هدایت شدم(سنی شیعه شده). وهابیت از منظر عقل و شرع.
کتب شهید مطری.
[="Blue"][h=3]پروفسور نومسلمان آلمانی:[/h] [h=2]شیعه شدم ؛ چون مطالعه کردم[/h]یکی از شخصیت های شناخته شده در اروپا که در زمینه میکروبیولوژی فعالیت می کند با حضور در یکی از مساجد شهر کرج به دین مبین اسلام مشرف شد.
پروفسور «رودریک آگورتمن» با حضور در مسجد جامع رجایی شهر کرج به دین مبین اسلام و مذهب تشیع مشرف شد و نام مبارک «علی» را برای خود برگزید.
پروفسور رودریک آگورتمن یک چهره شناخته شده در اروپا است که آزمایشگاه بزرگی در زمینه میکروبیولوژی در کشور سوئیس دارد و استاد رشته اقتصاد است. وی گفت: از زمان دانشجویی خودم با دانشجویان ایرانی و مسلمان آشنا بودم و همین موضوع سبب شد که با اسلام آشنا شوم و درباره آن مطالعه کنم.
آگورتمن به دنبال این است که به همه دنیا نشان دهد چهره واقعی اسلام چیز دیگری است. او برای اینکه مسلمان شود سه بار کل قرآن را مطالعه کرد و با جان و دل اسلام را پذیرفت. وی درباره انتخاب نام زیبای علی هم برای خود گفت: چون روز گذشته ولادت حضرت زینب(س) بود و پدر ایشان هم حضرت علی(ع) است من این نام را انتخاب کردم. پروفسور آگورتمن همچنین در دیدار با امام جماعت محترم مسجدجامع رجایی شهر هدایایی به رسم یادگار از ایشان دریافت کرد.
[/]
[="Blue"][h=2]یک بانوی آمریکایی با نام مبارک «زینب» شیعه شد[/h] خلاصه
یک بانوی آمریکایی روز پنجشنبه در حرم مطهر امام هشتم شیعیان به دین اسلام مشرف شد.
[SPOILER]
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «الینا املی» یک بانوی آمریکایی در حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) به دین مبین اسلام و مذهب تشیع مشرف شد و نام مبارک «زینب» را برای خود برگزید.
وی گفت: حدود ۴ سال است که درباره دین اسلام تحقیق میکنم و از زمانی که این دین را شناختم، از عمق جان به خدای متعال ایمان آوردم و دریافتم که تنها راه پیش روی انسان، دین جامع و آسمانی اسلام است.
این بانوی آمریکایی با اشاره به اینکه امیدوارم، بتوانم آموزهها و دریافتهای خود درباره دین اسلام را از طریق نشان دادن آیات قرآن و بیان خوبیهای دین اسلام به خانواده و دوستانم نشان دهم؛ اظهار داشت: آرزو دارم دوستان و خانوادهام با آشنایی هر چه بیشتر با دین مبین اسلام، نسبت به آموزههای دین خود به ویژه مسیحیت دچار شک و تردید شده و به دنبال فهم حقایق بروند.
وی با بیان اینکه پیامبران الهی همه به یک خدا ایمان داشته و همه مردم را به سوی این حقیقت رهنمون میکردهاند ادامه داد: متاسفانه کتبی که به عنوان انجیل و تورات در اختیار پیروان امروزی حضرت عیسی و موسی (ع) قرار گرفته است، کتبی تحریف شده هستند و آنان کتاب جامع و کاملی در اختیار ندارند.
املی با اشاره به تفاوت اسلام و دیگر ادیان عنوان کرد: وقتی اسلام را پیدا میکنی، میفهمی دیگر راهی غیر از اسلام نیست و در اسلام ما فقط خدا را میپرستیم و به خدا اتصال داریم اما در دیگر ادیان خدا گم شده و چیزی برای اینکه به آن اعتماد کرد وجود ندارد.
وی افزود: از زمانی که با اسلام آشنا شدهام سعی میکنم برای آرامش روحی به مکانهای مذهبی و مساجد بروم و از شنیدن صوت قرآن در این فضاها لذت میبرم.
این تازه مسلمان شده ابراز داشت: حجاب صرف یک پوشش نیست بلکه یک عقیده است. حجاب، پاسخی است به ندای فطرت و نشان تمدن و فرهنگ اسلامی است.
وی اظهار داشت: از اینکه فرصتی ایجاد شده که به زیارت امام رضا(ع) بیایم بسیار خوشحالم و در این مکان احساس میکنم که به خدا و امام رضا(ع) بیش از پیش نزدیکتر هستم.
الینا املی با اشاره به اینکه برای دومین بار است که به بارگاه منور رضوی مشرف میشوم افزود: به دلیل احساس خوبی که اولین بار در حرم تجربه کردم، مجدداً عازم سفر به مشهد مقدس شدم و قبل از اینکه به مشهد مشرف شوم به شهر قم و حرم حضرت معصومه(س) نیز سفری داشتهام.
یادآور میشود: این تازه مسلمان که پس از تشرف به اسلام نام زینب را برای خود برگزید، از خدمات ارائه شده از سوی اداره زائران غیر ایرانی تقدیر و تشکر و ابراز خرسندی کرد و در پایان، محصولات فرهنگی اعم از کتب و قرآن به زبان انگلیسی به رسم یادبود به وی اهدا شد.
..............
[/SPOILER][/]