شیطان و اعتراضش به عدل خدا

تب‌های اولیه

96 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شیطان و اعتراضش به عدل خدا

یه سوال دارم که سالهای سال هستش منو به خودش مشغول کرده ...

من برای کنکورم سالهای سال درس خوندم ... خیلی سعی کردم ... ولی با این حال نتونستن تو دانشگاه مورد علاقم درس بخونم . با اینکه خیلی دختر ها رو میدیدم که خیلی کمتر از من درس خوندن ولی تو دانشگاه سراسری قبول شدن ... (و براش سعی و تلاشی نکردن)

من صبح تا شب دارم کار میکنم ولی کس هایی رو میبینم که خیلی کمتر از من کار میکنن و خیلی بیشتر از من پول در میارن ... ( و براش سعی و تلاشی نکردن )

من خیلی از دختر ها رو دیدم که چهره ای زیبا تر از من داشتند و شرایط بهتری برای ازدواج بدست آوردند ( و براش هیچ سعی و تلاشی نکردند)

من همیشه این جور موقع ها یاد حدیثی از حضرت علی میوفتادم که میگفت ( قسم به خداوند که در آن دنیا خداوند عدالت را اجرا میکند و هر کسی را به جایگاه خود میرساند ) و خیالم راحت میشد .ولی کم کم نا امید شدم ... چون یه بی عدالتی رو دیدم که خدا تو قرآنشم بهش صحه گذاشته بود ...

شیطون 6000 سال پرستش خدا رو کرد ... بعدش خدا انسان رو خلق کرد و به شیطون گفت به انسان سجده کن ... شیطون گفت خدایا من عاشقتم ... این همه پرستشت کردم ... اگر کسی هم باید به جایی برسه منم ... ( هنوز انسان تست نشده بود ) بعدش خدا گفت من از روحم در وجود انسان دمیدم و برای همین انسان لایق سجده شدن هست ... من انسان رو دوسش دارم و دوست دارم از رو حم در وجود انسان بدمم ... شیطون گفت یه سجده من 200 سال طول کشید ... یه نماز 2 رکعتی من 1500 سال طول کشید ... اینه دست مزدم ... من هر چقدر سعی و تلاش کنم تو بازم آدم رو بیشتر از من دوست داری (چون از روح خود در وجودش دمیدی) ... خدایا اگر میدونستم سعی و تلاشم به نتیجه میرسه ... پرستشت میکردم ... ولی هرچقدر هم پرستشت کنم باز هم به جایی نمیرسم ...( معنی لغوی ابلیس= ناامید از رحمت خدا)

شده هر چقدر تو زندگیتون سعی کنین به جایی نرسین ... شده هر چقدر کار کنین نتونین از پس خرجتون بر بیاین و دیگران خیلی راحت زتدگی کنن ... تو زتدگیشون موفق باشن و ... این زمانا که همچین اتفاقی میوفته یاد بی عدالتی بیوفتین که خدا در حق شیطون کرد و این همه سعی و تلاش شیطون رو بی جواب گذاشت .

خدا شیر آفریده ... پلنگ آفریده ... خر آفریده ... الاق هم آفریده ... شیره هرچقدر هم گناه کنه شیره و خره هر چقدر هم خوب باشه خر هست ... آیا خدا میاد شیره رو به خاطر کارای بدش تو اون دنیا خر کنه یا خره رو تو اون دنیا به خاطر کارای خوبش شیر کنه .... نه خره خر میمونه و شیره شیر ... چرا !!! چون خدا میخواد شیر داشته باشه ... خر هم داشته باشه ...

من به چه امیدی نماز بخونم ... به چه امیدی حجاب سرم کنم ... مگه شیطون نماز نخوند ... دیدین خدا چجوری جوابشو داد ... من بیام 40 سال نماز بخونم بعدش تو اون دنیا خدا برگرده بگه به فلانی سجده کن ... من بهش اطمینان ندارم ...

ftmh_mohammadi;193282 نوشت:
شیطون 6000 سال پرستش خدا رو کرد ... بعدش خدا انسان رو خلق کرد و به شیطون گفت به انسان سجده کن ... شیطون گفت خدایا من عاشقتم ... این همه پرستشت کردم ... اگر کسی هم باید به جایی برسه منم ... ( هنوز انسان تست نشده بود ) بعدش خدا گفت من از روحم در وجود انسان دمیدم و برای همین انسان لایق سجده شدن هست ... من انسان رو دوسش دارم و دوست دارم از رو حم در وجود انسان بدمم ... شیطون گفت یه سجده من 200 سال طول کشید ... یه نماز 2 رکعتی من 1500 سال طول کشید ... اینه دست مزدم ... من هر چقدر سعی و تلاش کنم تو بازم آدم رو بیشتر از من دوست داری (چون از روح خود در وجودش دمیدی) ... خدایا اگر میدونستم سعی و تلاشم به نتیجه میرسه ... پرستشت میکردم ... ولی هرچقدر هم پرستشت کنم باز هم به جایی نمیرسم ...( معنی لغوی ابلیس= ناامید از رحمت خدا)

ftmh_mohammadi;193282 نوشت:
من به چه امیدی نماز بخونم ... به چه امیدی حجاب سرم کنم ... مگه شیطون نماز نخوند ... دیدین خدا چجوری جوابشو داد ... من بیام 40 سال نماز بخونم بعدش تو اون دنیا خدا برگرده بگه به فلانی سجده کن ... من بهش اطمینان ندارم ...

سلام

توی اینمطالبی که نوشته اید هرچند از صحت بیان مطلب اطمینان ندارم بهتر اسن منبع را ذکر کنید

اما در همین متن جواب خودتونو دادید

ابلیس برای خدا کار نکرده بود

اگر مطیع خدا شده بود
در مقابل فرمان خدا کرنش نمی کرد و باز عبادت می کرد و بی شک بهشتی می شد

اما او با عدم اطاعت از خدا امتحانشو بد پس داد

و خود ابلیس در مقابل ان اعمال خواسته هایی از خدا داشت که یکی اش مهلت تا روز معلوم است!!

یکی اش اجازه گمراه کردن مردم
و...

ببین دوست من ایا کسی که عبادت خالصانه خدا را کرده باشد در مقابل فرمان خدا می ایستد؟
ایا کینه به دل می گیرد؟ و می گوید حالا منم اون ادمو گمراه می کنم؟

به نظر شما واقعا ابلیس که چند هزار سال خدا را پرستید

اما چگونه تا مسیر پرستش را خدا تغییر داد و فرمان داد سجده کن؟ نکرد؟

مگر اطاعت از خدا واجب نییست؟ و نبود؟

ابلیس خود ان عاقبت را انتخاب کرد
و سعی داره همه را گمراه کند!!!

ما جز عدل از خدا ندیدیم!!!

عدل یعنی به هر کس بهاندازه لیاقت اش سهم دهد(و حق)

با مساوات فرق دارد

و البته تفاوت در این امور بیشتر جنبه امتحان دارد

و فراموش نکنیم که ممکن است چیزی در کاری برای ما خیر باشد که خیال می کنیم مضر است
و چیزی مضر در حالی که خیال می کنیم خیر است

یک داروی تلخ ممکن است وسیله درمان یک بیماری سخت باشد
و یک داروی شیرین تشدید کننده و ایجاد کننده یک بیماری سخت!!1

شیطون تو یه لحظه این همه آدم رو گمراه میکنه ... حتما مغزش خیلی فعال هست ... تا حالا شدها تو یه مهمونی غذا کم بیاد بعد صاحب خونه بهت بگه غذا کم بخور ... تو هم خوشحال مبشی که این حرف رو به تو زده نه کس دیگه ... چرا !!! تا حالا شده یکی بهت بگه بخاطر من از این قضیه بگذر ... و تو خیلی راحت میگذری ... !!! چرا شیطون سجده نکرد ... چرا به خدا اطمینان نکرد ... مگه شیطون خدا رو نمیدید ... مگه جهنم رو نمیدید ... چرا ... فقط شیطون خدا رو بهتر از من و تو میشناسه

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم


احسنت بر شما به این دلیل که صادقانه این مطلب را بیان کردید و مانند کسانی رفتار نکردید که این نتیجه گیریها را در دل پنهان میکنند و خوف دارند حتی مطرح نمایند و نهایتا اکثرشان بواسطه وجود بعضی معضلات روحی و اشتباه در برداشت هلاک میشوند.


اما این مطلب که فرمودید شیطان چنین گفته :

ftmh_mohammadi;193282 نوشت:
شیطون 6000 سال پرستش خدا رو کرد ... بعدش خدا انسان رو خلق کرد و به شیطون گفت به انسان سجده کن ... شیطون گفت خدایا من عاشقتم ... این همه پرستشت کردم ... اگر کسی هم باید به جایی برسه منم ... ( هنوز انسان تست نشده بود ) بعدش خدا گفت من از روحم در وجود انسان دمیدم و برای همین انسان لایق سجده شدن هست ... من انسان رو دوسش دارم و دوست دارم از رو حم در وجود انسان بدمم ... شیطون گفت یه سجده من 200 سال طول کشید ... یه نماز 2 رکعتی من 1500 سال طول کشید ... اینه دست مزدم ... من هر چقدر سعی و تلاش کنم تو بازم آدم رو بیشتر از من دوست داری (چون از روح خود در وجودش دمیدی) ... خدایا اگر میدونستم سعی و تلاشم به نتیجه میرسه ... پرستشت میکردم ... ولی هرچقدر هم پرستشت کنم باز هم به جایی نمیرسم ...( معنی لغوی ابلیس= ناامید از رحمت خدا)


خیر شیطان سجده 6000 ساله ای بر نفس خود داشت و نه سجده 6000 ساله بر خدا و در خیالش خدا شدن بود..

او قبلا جن بود و بواسطه عبادات صادقانه اش به شان فرشتگان رسید ولی رسوخ بعضی امراض در قلبش او را هلاک کرد و با خلقت انسان این امراض نمود کرد آنگاهی که خداوند فرمود که فرشتگان بر انسان سجده کنند ولی شیطان چنین نکرد چون از شان فرشتگان به شان جن کافر نزول شان داشت.

پس در درجه اول و درجه نهایت - هلاک کننده شیطان خودش بود و لاغیر

و او بر خود ظلم کرد و نه خدا بر او. همچون خاسرینی همچون ما که این دعا را بر زبان میرانیم :

الهی ظلمت نفسی ....

....


مقایسه خود با دیگران


اینجا شما شرایط خود را با دیگران مفایسه کردید:

ftmh_mohammadi;193282 نوشت:
من برای کنکورم سالهای سال درس خوندم ... خیلی سعی کردم ... ولی با این حال نتونستن تو دانشگاه مورد علاقم درس بخونم . با اینکه خیلی دختر ها رو میدیدم که خیلی کمتر از من درس خوندن ولی تو دانشگاه سراسری قبول شدن ... (و براش سعی و تلاشی نکردن) من صبح تا شب دارم کار میکنم ولی کس هایی رو میبینم که خیلی کمتر از من کار میکنن و خیلی بیشتر از من پول در میارن ... ( و براش سعی و تلاشی نکردن )


آیا این تمام تفاوتهای بین شما و دیگران بود که آنان را شایسته چیزی مثلا ارزشمند میکند ولی شما را نه ؟

خداوند رحمان حکیم است. اگر نعمت دنیوی ای را از بنده صالح و یا نیکوئی ( هر بنده ای نه ) دریغ میکند دلیلش رحمت است و نه ظلم و زحمت.

بگذارید به همان دید ظاهری و دنیوی بپردازیم :
در آیات الهی داریم که برای انسان چیزی نیست بجز آنچه که برایش تلاش میکند. ( لیس للانسان الا ماسعی)

آیا سعی شما در جهت درست بوده
آیا با برنامه ای دقیق درسهایتان را خوانده اید که خود را شایسته آن میدانید که دیگران در آن حد نیستند ؟

شاید آنها برنامه ای صحیح تر داشته اند ؟

یا شاید رفتارهائی از شما سر زده که مردها از این رفتارها گریزانند ولی دوستانتان چنین روحیاتی را ندارند.

کمی به خود بنگرید و کرده دیگران را رها کنید. هیچکداممان را در گور دیگری نمی خوابانند لذا نیاز به مقایسه نیست.

یاحق

نقل قول:

خداوند رحمان حکیم است. اگر نعمت دنیوی ای را از بنده صالح و یا نیکوئی ( هر بنده ای نه ) دریغ میکند دلیلش رحمت است و نه ظلم و زحمت.

بگذارید به همان دید ظاهری و دنیوی بپردازیم :
در آیات الهی داریم که برای انسان چیزی نیست بجز آنچه که برایش تلاش میکند. ( لیس للانسان الا ماسعی)

آیا سعی شما در جهت درست بوده
آیا با برنامه ای دقیق درسهایتان را خوانده اید که خود را شایسته آن میدانید که دیگران در آن حد نیستند ؟

شاید آنها برنامه ای صحیح تر داشته اند ؟

یا شاید رفتارهائی از شما سر زده که مردها از این رفتارها گریزانند ولی دوستانتان چنین روحیاتی را ندارند.

کمی به خود بنگرید و کرده دیگران را رها کنید. هیچکداممان را در گور دیگری نمی خوابانند لذا نیاز به مقایسه نیست


شما هر چقدر هم سریع بدوی ... یوز پلنگ نمیشوی ... خلقت او با شما فرق دارد ... تو خلقت خودت رو نمیتونی عوض کنی ... حالا هر چقدر هم میخوای برنامه ریزی کن ... راستی با کدوم مغز میخوای برنامه ریزی کنی ... اون مغزی که خدا به بعضی ها بهترش رو داده و به بعضی ها ...

ftmh_mohammadi;193282 نوشت:
من صبح تا شب دارم کار میکنم ولی کس هایی رو میبینم که خیلی کمتر از من کار میکنن و خیلی بیشتر از من پول در میارن ... ( و براش سعی و تلاشی نکردن )

با سلام خدمت شما دوست عزیز
من نمیدونم شغل شما چیه اما میخواستم بگم فکر نکنید ثروت زیاد به کار کردن و عرق ریختنه. مثلا من یه پیرزن بیسواد میشناسم که هر ماه نزدیک به 30 میلیون درآمد داره. چون پدرش از خان های قدیم بوده و در آمد زمین های اون میرسه به این پیرزن.
به قول شاعر: به نادان آنچنان روزی رساند ......... که صد دانا در آن حیران بماند

اما بالاخره پدر این پیرزن زحمت کشیده، یه عمر دوندگی کرده تا بتونه صاحب صدها هکتار زمین بشه. شما هم اگر زحمت بکشی، ممکنه خودت نتونی اون استفاده کامل رو از پولت ببری اما لا اقل بچه هات ازش استفاده میکنن.
پس یه نصحیتی به همه دوستان دارم : هیچ موقع دعا نکنید که پولدار بشید. دعا کنید بچه پولدار بشید. چون آدم پولدار ،خودش فرصت نمیکنه از پولش لذت ببره، اما بچه هاش حالشو میبرن.

ضمنا یه نکته دیگه، بعضی شغل ها هست که در آمدشون زیاده. مثلا بعضی یه کارگر ساختمون با اینکه از مهندس بیشتر زحمت میکشه اما در آمدش کمتره. اما نمیتونه اعتراض کنه چون اون موقعی که این مهندس داشت درس میخوند، اون شخص نمیخوند. ( البته دوستان نظرات خوشون رو در این زمینه بگن)

شیطان هم از خدا بود و هست وقتی خدا شیطان را تحمل نکرد یعنی خودش را تحمل نکرد

alamuti;193363 نوشت:
شیطان هم از خدا بود و هست وقتی خدا شیطان را تحمل نکرد یعنی خودش را تحمل نکرد

سلام علیکم

عالم هستی دارای نظم و در نتیجه دارای عیاری است. بر اساس آن عیار ارزش افراد محاسبه و تعئین میشود.

شیطان و تابعین او ارزش خود را خودشان تعئین کردند همانطوریکه پیامبران و تابعینشان بندگی خداوند را کردند و عیار خود را خود تعئین نمودند و لاغیر.

لذا هرکدام از کرده خود آن شدند که میدانید.

یاحق

روايت است كه روزى در نزد حضرت أبو الحسن الرّضا جبر و تفويض مذكور گرديد آن حضرت فرمود كه:

عزّ و جلّ آله هرگز مطيع باكراه و كس از او عاصى به غلبه بلا اشتباه نشد. يعنى اللَّه تبارك و تعالى هيچ بنده را بجبر و كراهت مطيع خود ننمود و بقهر و غلبگى خود بر آن طايفه ايشان را عاصى بجبر بر معاصى نفرمود و بندگان خود را مهمل نگذاشت در ملك خود بلكه به أرسال انبيا و رسل تمامى خلايق را قادر خالق بر طريق حقّ دلالت نمود.
و او مالك است بواسطه آنچه مالك خلقان بآن شده و قادر است بر عباد بنا بر آنچه اقتدار ايزد غفّار بر بندگان بر آنست.
پس اگر بندگان او قصد طاعت او نمايند حضرت اللَّه تعالى و تقدّس صدّ و منع ايشان از آن بندگى و طاعت نمى‏نمايد.
و اگر عباد بوسيله تمرّد و الحاد قصد معصيت و عناد نمايند پس اگر ايزد قادر منّان نخواهد حائل ميان بندگان و آن فعل عصيان نمايد و اگر حايل فيما بين عباد و آن فعل فساد بعنايت ربّ العباد واقع نگردد و بندگان به‏
وساطت و تمرّد و طغيان مرتكب آن فعل عصيان گردند در اين حال نتوان گفت كه مهيمن سبحان داخل در آن فعل و عصيان گردانيد.
آنگاه آن ولىّ اللَّه حضرت آله فرمود: كسى كه ضبط حدود اين كلام بر سبيل درك و استعلام نمود پس او خصم غالب بر مخالف مبرم خود خواهد بود.

الاحتجاج، ج‏4، ص: 90

نقل قول:
روايت است كه روزى در نزد حضرت أبو الحسن الرّضا جبر و تفويض مذكور گرديد آن حضرت فرمود كه:

عزّ و جلّ آله هرگز مطيع باكراه و كس از او عاصى به غلبه بلا اشتباه نشد. يعنى اللَّه تبارك و تعالى هيچ بنده را بجبر و كراهت مطيع خود ننمود و بقهر و غلبگى خود بر آن طايفه ايشان را عاصى بجبر بر معاصى نفرمود و بندگان خود را مهمل نگذاشت در ملك خود بلكه به أرسال انبيا و رسل تمامى خلايق را قادر خالق بر طريق حقّ دلالت نمود.
و او مالك است بواسطه آنچه مالك خلقان بآن شده و قادر است بر عباد بنا بر آنچه اقتدار ايزد غفّار بر بندگان بر آنست.
پس اگر بندگان او قصد طاعت او نمايند حضرت اللَّه تعالى و تقدّس صدّ و منع ايشان از آن بندگى و طاعت نمى‏نمايد.
و اگر عباد بوسيله تمرّد و الحاد قصد معصيت و عناد نمايند پس اگر ايزد قادر منّان نخواهد حائل ميان بندگان و آن فعل عصيان نمايد و اگر حايل فيما بين عباد و آن فعل فساد بعنايت ربّ العباد واقع نگردد و بندگان به‏
وساطت و تمرّد و طغيان مرتكب آن فعل عصيان گردند در اين حال نتوان گفت كه مهيمن سبحان داخل در آن فعل و عصيان گردانيد.
آنگاه آن ولىّ اللَّه حضرت آله فرمود: كسى كه ضبط حدود اين كلام بر سبيل درك و استعلام نمود پس او خصم غالب بر مخالف مبرم خود خواهد بود.

الاحتجاج، ج‏4، ص: 90

اینی که گفتی یعنی چی !!! فارسی بگو !!!

ftmh_mohammadi;193487 نوشت:
اینی که گفتی یعنی چی !!! فارسی بگو !!!


بسم الله الرحمن الرحیم

اگر فکر میکنید تاثیری دارد چشم بنده آن بخشهائی که در پاسخ است را سهل میکنم هرچند که این متن فارسی است.

روزی در محضز امام رضا علیه السلام در رابطه با مجبور بودن یا مختار تام بودن بشر سوالاتی شد آن حضرت فرمودند :

هیچ کسی هرگز به خداوند قادر و بزرگوار مجبور به اطاعت نشد

و کسی در مسیر هدایت ضعف و خلل و اشتباهی ندید مگر اینکه آن خلل و اشتباه از روی اشتباه خود او بود و نه قول حق تعالی که توسط پیامبران برای مخلوقات فرستاده شده بود.

اگر بندگان طریق هدایت را در پیش بگیرند خداوند هیچ مانعی در برابرشان ایجاد نمیکند.

و اگر بندگان سر به طغیان و سرکشی و الحاد ( کفر ) بردارند و آگاهانه قصد دشمنی با احکام الهی را نمایند
اگر خداوند بنا بر حکمت خود آن بنده را ( همچون شیطان ) شایسته هدایت نبیند و بین بنده و آن باور و صفت عاصیانه منعی ایجاد نکند .

آن بندگان بواسطه آن باور و صفت گمراه کننده که آگاهانه آنرا انتخاب کرده اند گمذاه شده اند و دیگر نمیتوان گفت که خداوند که بر همه چیز قادر است و بر بندگان احاطه دارد باعث انحرافشان شده است.

و بعد امام ادامه میدهند که اگر این عیار در خاطرتان باشد خودتان میتوانید جبر و تفویض را تشخیص دهید .

یاحق

شما عربی بگو منم انگل استانی میگم ...
به کرم شب تاب اراده نداره ( چرا داره ) یه شیر اراده نداره ( چرا داره ) یه خر اراده نداره ( چرا داره ) ولی آیا یه شیر هر چقدر بد باشه خر میشه !!!! نه !!! یه خر هر چقدر خوب باشه شیر میشه ... بازم نه .... شیطون حرفش همین بود ... میگفت من هر چقدر هم سعی کردم ... و بکنم ... بازم باید به انسان ( که بدون تست به اون مقام رسیده بود ) سجده کنم .بخاطر همین از سعی کردن نا امید شد و اسمش شد ابلیس ( نا امید از رحمت الهی) .

FTMH_Mohammadi;193535 نوشت:
به کرم شب تاب اراده نداره ( چرا داره ) یه شیر اراده نداره ( چرا داره ) یه خر اراده نداره ( چرا داره ) ولی آیا یه شیر هر چقدر بد باشه خر میشه !!!! نه !!! یه خر هر چقدر خوب باشه شیر میشه ... بازم نه .... شیطون حرفش همین بود ... میگفت من هر چقدر هم سعی کردم ... و بکنم ... بازم باید به انسان ( که بدون تست به اون مقام رسیده بود ) سجده کنم .بخاطر همین از سعی کردن نا امید شد و اسمش شد ابلیس ( نا امید از رحمت الهی) .

سلام

شیطان تکبر اش و عدم اطاعت از دستور خدایش او را به هلاکت رساند

در ثانی چه کسی گفته که انسان امتحان نشد؟

خدا گفت من موجودی خلق می کنم که می دانم چیست به او سجده کنید!!!

من جایی ندیدم انجا بحث بر برتر بودن باشد!!!!

کسی که این سخن را زد خود ابلیس بود که گفت من از خاکم

و خدا نیز به ادم گفت اسامی را بگو و گفت ملائکه که عقل خالص اند سجده کردند
اما ابلیس خیر!!!

جن و انس هر دو دارای قدرت اختیار هستند

و تفاوتی باهم ندارند

الا تفاوتی که گربه با ببر و شیر و پلنگ دارد!!!

همه شون از خانواده گربهسانان اند!!

اما تفاوت هم دارند!

تازه ابلیس که با عبادت از مرتبه جن به فرشته رسید!!!

این یعنی مقامی بس عظیم که ما انسان ها هم باید در تلاش باشیم تا به مقام فرشته گان برسیم!!!
:Gol:

دوست عزیز اگر خدا دستوری می دهد و روی ان صحه می گذارد یعنی هیچ کس نباید کرنش کند

خداوند بارها(یا شایدم یه بار یک بار و مطمئنم) به ابلیس فرصت توبه داد
ولی او توبه نکرد!!

و بعد شما می گویید ابلیس خدا را می شناخت؟!
اتفاقا اگر می شناخت حتما می دانست که خدا صداقت دارد و عادل و حکیم و... است
پس حتما باید اطاعت می کرد!!!

با سلام و عرض خسته نباشد ...
1- گفته بودید شیطان از روی تکبرش هلاک شد : فرض کنید شما 4 سال برای دانشگاه درس خوندید و آخرش هم قبول نشدید ... شب ها تا صبح ... صبح ها تا شب ... بعدش هم یکی میاد 4 ماه درس میخونه و بهترین دانشگاه هم قبول میشه ( آخه خدا بهش مغز بهتری داده بود ...) بعدش تو میری و به خدا میگی بابا من 4 سال صبح تا شب خودمو هلاک کردم چرا به اون دادی و به من ندادی خدا هم جواب بده مغرور نشو ... سجده کن بهش ... (!!!!)
2- در مورد برتری نداشتن صحبت کردید : سجده کردن شیطان در مقابل انسان از چه بابت هست !!! خدا خیلی از انسانها رو برتر از خیلی های دیگه خلق کرده چه برسه به اینکه بازه کاریمون رو ملک ... روج ... ملاییک و ... کنیم (سوره نسا آیه 34)
3- در مورد فرق نداشتن جن و انس صحبت کرید : فقط میدونم تو بازه ما انسانها بعضی موقع ها اینقدر فرق زیاد میشه که بعضی ها حاضرن بمیرن و این دنیا رو نبینن . وقتی بازه موجودات بزرگتر میشه ...
4-در مورد یک مساله صحبت کردید که اگر خدا دستوری میده باید در مقابل اون کرنش نکنیم !!! ( یکم از حرفت بترس معمولا کسایی که راحت همچین حرفی میزنن خدا ازشون همین آزمایشو میکنه اگر 60 سال کار کردی و آخر سر همه چیز زندگیت رو از دست دادی و مجبور شدی جلوی یه آدم سجده کنی بازم این حرفو میزدی !!!)
5- خدا فرصت توبه به شیطون داد !!!! : شیطون حقشو میخواد ... توبه کنه !!! از چی !!!
6-در مورد اینکه شیطون خدا رو میشناخت حرف زدی : به نظرت اگر شیطون خدا رو عادل میدید ... رحمان میدید ... سجده نمیکرد !!! اگر مادر من ازم بخواد بمیر براش میمیرم !!! چطور شیطونی که به درجه فرشتگان رسید حاضر نشود سجده کنه !!! به غیر از اینکه بی عدالتی میدید !!!

بزارین یه جکم براتون تعریف کنم یکم بخندین : یه روز 3 نفر میرن پیش ملانصرالدین میگن ما 10 تا نون داریم ونمیدونیم چجوری بین خودمون تقسیمش کنیم ... تو برامون تقسیمش کن !!! ملا نصر الدین میگه میخواین الهی تقسیمش کنم یا عقلانی !!! اون سه نفر هم میگن تو شیخی آوردیم پیش تو که الهی قسمتش کنی ... اونم به یکی 8 تا نون میده ... به یکی 2 تا ... به یکی هم یه پس گردنی میزنه !!! میگه الهیش اینجوریه .... ( بخندین دیگه ... این قدر بد اونوق نباشید ...)

FTMH_Mohammadi;193644 نوشت:
1- گفته بودید شیطان از روی تکبرش هلاک شد : فرض کنید شما 4 سال برای دانشگاه درس خوندید و آخرش هم قبول نشدید ... شب ها تا صبح ... صبح ها تا شب ... بعدش هم یکی میاد 4 ماه درس میخونه و بهترین دانشگاه هم قبول میشه ( آخه خدا بهش مغز بهتری داده بود ...) بعدش تو میری و به خدا میگی بابا من 4 سال صبح تا شب خودمو هلاک کردم چرا به اون دادی و به من ندادی خدا هم جواب بده مغرور نشو ... سجده کن بهش ... (!!!!)

سلام

توجه کنید

اون فرد 4 سال وقت داشت درس بخواند و همان نعمت عقل نیز به او داده شده بود و توانایی پرورش اونو داشت
می توانست با تمرکز بیشتر درس بخونه تا مردود نشه!!!

ابلیس هم 6000 سال فرصت داشت می تونست گوش کنه و خودشو برتر نبینه و حرف خدا را گوش کند تا موفق شود

ولی با گمراه کردن ادم اونو از بهشت محروم کرد!!!

FTMH_Mohammadi;193644 نوشت:
2- در مورد برتری نداشتن صحبت کردید : سجده کردن شیطان در مقابل انسان از چه بابت هست !!! خدا خیلی از انسانها رو برتر از خیلی های دیگه خلق کرده چه برسه به اینکه بازه کاریمون رو ملک ... روج ... ملاییک و ... کنیم (سوره نسا آیه 34)

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيا كَبِيرًا(النساء/34)
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايي که خداوند (از نظر نظام اجتماع) براي بعضي نسبت به بعضي ديگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهايي که از اموالشان (در مورد زنان) مي‌کنند. و زنان صالح، زناني هستند که متواضعند، و در غياب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقي که خدا براي آنان قرار داده، حفظ مي‌کنند. و (اما) آن دسته از زنان را که از سرکشي و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دوري نماييد! و (اگر هيچ راهي جز شدت عمل، براي وادار کردن آنها به انجام وظايفشان نبود،) آنها را تنبيه کنيد! و اگر از شما پيروي کردند، راهي براي تعدي بر آنها نجوييد! (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست.)

دوست عزیز

منم اگر مثال را توجه کرده باشید

مثال گربه سانان را زدم
گربه و شیر هر دو از نظر گربه سان بودن یکی اند!!! و ان ملاک سنجش است!!

اما از نظر شکل و قدرت برتری هایی نسبت به هم دارند
ومرد و زن هم همین طور
مردان از نظر بنیه قوی تر از زن ها و همین طور بعضی قابلیت ها
و زنان نیز همین طور بعضی از حواس و توانای برتری نسبت به مردم دارند

اما این مسئله به عنوان معیار مهمی نیست
بلکه انسان ها با تقوا سنجیده می شوند!!

ابلیس اگر تقوا پیشه می کرد حتما مورد رحمت قرار می گرفت!!

FTMH_Mohammadi;193644 نوشت:
4-در مورد یک مساله صحبت کردید که اگر خدا دستوری میده باید در مقابل اون کرنش نکنیم !!! ( یکم از حرفت بترس معمولا کسایی که راحت همچین حرفی میزنن خدا ازشون همین آزمایشو میکنه اگر 60 سال کار کردی و آخر سر همه چیز زندگیت رو از دست دادی و مجبور شدی جلوی یه آدم سجده کنی بازم این حرفو میزدی !!!)

اگر به ان حر از ایمان برسم و برای خدا تمامی کار هایم را بکنم و بتوانم بر نفس خویش غلبه کرده و همه کار را برای خدا کنم

جواب بله است حتی اگر بگه خودتو بکش هم می کشم!!

چون ایمان با عمل صالح است

FTMH_Mohammadi;193644 نوشت:
- خدا فرصت توبه به شیطون داد !!!! : شیطون حقشو میخواد ... توبه کنه !!! از چی !!!

پس ماجرای موسی و ابلیس را نشنیده اید
که از حضرت(ع) در خواست می کنه ایا می تونم توبه کنم
که می گویند برو قبر ادم انجا است سجده کن بخشیده می شی!!!

نشنیدید داستان از ذهن نوشتم دقیقشو از کارشناسان بپرسید:Gol:

FTMH_Mohammadi;193644 نوشت:
6-در مورد اینکه شیطون خدا رو میشناخت حرف زدی : به نظرت اگر شیطون خدا رو عادل میدید ... رحمان میدید ... سجده نمیکرد !!! اگر مادر من ازم بخواد بمیر براش میمیرم !!! چطور شیطونی که به درجه فرشتگان رسید حاضر نشود سجده کنه !!! به غیر از اینکه بی عدالتی میدید !!!

اون رسیده بود اما معرف نداشت
و ایمان اش را برا خدا می خواست بی شک سجده می کرد این طور نبود؟
اگر واقعا خدا را دوست داشت ؟

FTMH_Mohammadi;193644 نوشت:
بزارین یه جکم براتون تعریف کنم یکم بخندین : یه روز 3 نفر میرن پیش ملانصرالدین میگن ما 10 تا نون داریم ونمیدونیم چجوری بین خودمون تقسیمش کنیم ... تو برامون تقسیمش کن !!! ملا نصر الدین میگه میخواین الهی تقسیمش کنم یا عقلانی !!! اون سه نفر هم میگن تو شیخی آوردیم پیش تو که الهی قسمتش کنی ... اونم به یکی 8 تا نون میده ... به یکی 2 تا ... به یکی هم یه پس گردنی میزنه !!! میگه الهیش اینجوریه .... ( بخندین دیگه ... این قدر بد اونوق نباشید ...)

هر جوکی خنده دار و صحیح نیست!!!

سلام دوست عزیز.

اول اینو بدون خدا به فرشتگان و جنیان دستوره سجده را داد،نه کسه دیگه.دوم ابلیس حق انتخاب داشت چون در قران امده او از جنیان بود،این که او سجده نکرد برمیگرده به (نژادپرستی)
چون او از اتش بودو ما از خاک.
این میشه مثل اینکه چون من سفید پوستم به این سیاه پوسته نگاهم نمیکنم
که در قران امده نژادپرستی فاصله می اندازد.
چرا خدا اینو گفته؟اگه عدالت نداشت اینو نمیگفت.
چون باعث فاصله بین ما انسانها میشود.همانطور که بین ما وابلیس فاصله افتاد.
این که شما از زندگی سیر شدید و.... اینو بگم بهتون توی نوشته هاتون همش از نا امیدی گفتید،چرا به چیزی منفی وکم انژی فکر میکنید که انرژی منفی جذب کنید؟
اینا بی عدلتی هایی است که ما خودمون درست کردیم.چه اگاهانه چه ناخواگاه.
(سجده کردن شیطان در مقابل انسان از چه بابت هست)
این که ما برتریم و اشرف مخلوقاتیم.این بی عدالتی نیست.به نظرت تو دوست نداری بهت سجده کنن؟
کسانی از یاد خدا فراموش میشوند که یا زیاد گناه کرده اند یا زیادی این دنیارو قشنگ میبینن.
اینکه شما همش حرف از نا امیدی میزنید چون کارهایتان را سر وقت انجام نداده اید.
من در کتابی خواندم که شیطان عادل بود چون به غیر از خدا سجده نکرد،اولشم گفتم خدا همه کس را افریده اینکه ابلیس سجده نکرده سرپیچی از دستوره.
این که میگید چهار سال درس بخونی و قبول نشی،اگه قرار بود قبول نشه از ترم اولش مشروط میشد.کسیم چهار ماهه به یه فرد چهارساله نمیرسه،از اثباتهای درستی استفاده کن تا خودت هم بهش ایمان نیاری.
درسته که ما در این زمین خاکی هستیم،اینو بدونید داریم به کجا میریم و از کجا امده ایم

سلام دوست عزیز.اگر امر به معروف نهی از منکر نبود به هیچ کس یاداور نبودم.
من از سوال کردن ترسی ندارم،از این ترس دارم وقتی جوابتان را میگیرید عمل نکنید.
این سوالات شما جواباش توی قران امده.
مثلا چرا شیطان سجده نکرد.چون او از جنیان بود و مثل ما انسانها حق انتخاب داشت.ما چه کاری به ابلیس داریم؟سعی کنیم زیبایی های این دنیارو فریب نخوریم یا این دنیا را دسه کم نگیریم.

مرحوم دولابی می فرمایند: پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جا‌ را مرتب کنید تا من برگردم خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند.

یکی از بچه‌ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید. یکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کند. یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم.

اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب می‌کرد همه‌جا را می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد. هی نگاه می‌کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که آقاش همین ‌جاست. توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیر‌تر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم.

آن بچه‌ شرور همه جا را هی می‌ریخت به هم، هی می‌دید این خوشحال است، ناراحت نمی‌شود وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد....

ما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد.
.
.
.
"زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش"

شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش.

نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن.

خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید.

این دنیا به منزله ی امتحان پس دادن است.میدانی چرا؟
یه دانشمند وقتی رباتی را میسازد ان را ازمایش میکند.ما نیز در این مرحله هستیم.خوده شما اگه بجای یه تلویزیون فدیمی بهت ال سی دی صفحه تخت بدهند تلویزیون قدیمی را چکار میکنید؟صدردر صد یا ان را به انباری یا سطل اشغالی می انداختید.اما خدا شیطان را به انباری نخواست بفرستت که،بلکه خوده ابلیس خواست که برود.
کاری نکنید که او قوی شود.مثلا بسم الله .بگویید طلوات بفرستید.
هر گناه او را قوی میکند.بر خلاف خداوند.چه گناه کنیم چه دعا بخوانیم یا نماز هیچ تاثیری بر خدا ندارد.فقط خدا را کنار فرشتگان با گناهانی که انجام میدهیم کوچک نکنیم

1- من فوق لیسانس سخت افزار کامپیوتر گرایش معماری کامپیوتر .... و در یک شرکت کار طراحی بردهای الکترونیکی ( حضور و غیاب . رزرو غذا و ... ) رو انجام میدهم ... حقوقم هم بد نیست ...

2-اینی که من با بی عدالتی صاحب چیزی بشم حتی اگر بهم سجده هم بشه برام جالب نیست ... اگر بدونم واقعا لایق چیزی هستم ... از داشتنش لذت میبرم ....

3- شما گفتی هیچ کس 4 ماهه به یه فرد 4 ساله نمیرسه و خواستی از استدلالهای درست استفاده کنم ... من آدمایی رو میشناسم با یه تلفن 5 میلیون در میارن ... من حداقلش باید 2 ماه کار کنم و هیچی نخورم تا 5 میلیون در بیارم ... خدا عقاب رو خلق کرد ... مورچه رو هم خلق کرد ... راهی رو که یه عقاب توی یک ربع طی میکنه شاید اگر اون مورچهه تا آخر عمرشم سعی کنه نتونه طی کنه ... شیطون تمام عمرش رو سعی کرد ولی خدا بهش گفت به آدم سجده کن ... منم جای شیطون بودم همین کارو میکردم ... میگفتم نهایت سعیمو کردم ... دلیلی نمیبینم جلوش سجده کنم ...

جناب ابوالفضل :
به خدا دوست داشتم این جوری بود ... ولی اگر بابا میومد تو و میگفت به اون بچه شروره سجده کن چه حالی بهت دست میداد ... مگه نکرد ... مگه شیطون موجود بدی بود ... مگه کم سجده کرد .. یه سجده شیطون 200 سال طول کشید ... تو به من ثایت کن خدا عادل هست چشم ... جونم رو هم میدم براش ... ( از وقتی که گذاشتی ممنونم )

FTMH_Mohammadi;193735 نوشت:
جناب ابوالفضل : به خدا دوست داشتم این جوری بود ... ولی اگر بابا میومد تو و میگفت به اون بچه شروره سجده کن چه حالی بهت دست میداد ... مگه نکرد ... مگه شیطون موجود بدی بود ... مگه کم سجده کرد .. یه سجده شیطون 200 سال طول کشید ... تو به من ثایت کن خدا عادل هست چشم ... جونم رو هم میدم براش ... ( از وقتی که گذاشتی ممنونم )

سلام

وقتی کسی مفهوم سجده را نمی داند
و نمی داند و وقتی مسجود به ابلیس بعد از بیان و علتی روشن دستور داد
سجده کن و هما سجده کردند الا او

این یعنی تکبر یعنی خود بزرگ بینی!!!

وقتی عقل خالص سجده کرد یعنی جواب کاملا منطقی

وقتی کی به مقام عقل خالص رسیده باشد بی شک حقیقت برایش روشن شده است!!!
و وقتی حقیقت برای کسی روشن شده باشد و کتمان کند
یعنی کتمان حقیقت

و کسی که کتمان حق و... می کنه
چه طور باید با او رفتار کرد نوازش اش کرد؟
یا مجازات؟!

شما گفتید عدالت

و ما گفتیم خداوند حق شیطان را کاملا داد

به او فرصت داد!! تا انسان ها را بفریبد

به او فرصت حیات داد!!

به فرصت توبه داد!!!

و...

اما او گوش نکرد

:Gol:


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم


سرکار محمدی

اگر پدر شما به شما گفت به این بچه پر رو سجده کن شما به هیچ دلیل دینی ای حق نداری چنین کنید.

ولی ماجرای سجده به انسان موضوعی کاملا جدای از این بحث است که شما مثال آنرا آوردید:

همه مسلمین و اهل الکتاب میدانند که :

1- خداوند مالک و صاحب مخلوقاتش است . آنها را از هیچ و نیستی هست کرده و صاحب آنهاست.
( در حالیکه پدر شما نسبت به شما چنین حقی را ندارد )

2- دستور سجده بدین دلیل بود که خداوند تصویر بعضی از صفات خود را در حضرت آدم ایجاد کرده بود پس در حقیقت سجده به آدم سجده به آن صفاتی بود که در آدم وجود داشت.
( در حالیکه پدر شما صفاتش با بچه پر رو نمیدانم در چه مشترک بوده )

3- شیطان فرمان خداوند را نقض کرد و عالمانه و عامدانه چنین کرد چون کافر به خدا شده بود و بقول شما پر رو بازی در آورده بود . در حالیکه مخلوق خداوند بود و خداوند صاحب او.
ولی فرشتگان که مومن بالله بودند فرمان خداوند را بی چون و چرا اجرا کردند.
( در حالیکه اگر شما به بچه پر رو سجده نکنید شما پر رو نیستید و حق با شماست )

4- نهایتا اینکه دلیل کفر شیطان همین سجده بود و دستور سجده یک آزمایش بود که شیطان در آن رد و رجیم شد .

هر کسی که از فرمان خداوند سر پیچی کند در حالیکه میداند خداوند او را خلق کرده و به او غزت داده و نعمتهای بی شماری را به او عطا نموده
او نمک نشناس و قالب ترحم نیست و اگر خداوند به او رحم کرد و مهلت به او داد تا وقت معلوم دلیلش رحمت و حکمت او بود و لاغیر

یاحق

وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ (بقره/34)

و (به ياد آر) هنگامى كه به فرشتگان گفتيم: به آدم سجده كنيد و خضوع نماييد. همه سجده كردند جز ابليس كه سرباز زد و تكبّر ورزيد و او از كافران بود (كه كفر خود را پنهان مى‏داشت)

تعبير" كانَ مِنَ الْكافِرِينَ" نشان مى‏دهد كه او قبل از اين فرمان نيز حساب خود را از مسير فرشتگان و اطاعت فرمان خدا جدا كرده بود و در سر فكر استكبار مى‏پروراند، و شايد به خود مى‏گفت اگر دستور خضوع و سجده بمن داده شود قطعا اطاعت نخواهم كرد، ممكن است جمله" ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ" آنچه را كتمان مى‏كرديد اشاره‏اى به اين معنى باشد. در حديثى كه در تفسير قمى از امام عسكرى ع نقل شده نيز همين معنى آمده است‏( تفسير نمونه، ج‏1، ص: 183)

علامه طباطبایی نیز می نویسد:«تقيید جمله: (كنتم تكتمون) بقيد (كنتم) در آیه 33 بقره، باين معنا اشعار دارد: كه در اين ميان در خصوص آدم و خلافت او، اسرارى مكتوم و پنهان بوده، و ممكن است اين معنا را از آيه بعدى هم، كه مى‏فرمايد: (فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ، أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ)، استفاده كرد.
چون از اين جمله بر مى‏آيد كه ابليس قبل از بوجود آمدن صحنه خلقت آدم، و سجده ملائكه، كافر بوده (چون فرموده كانَ مِنَ الْكافِرِينَ، از كافرين بود) و سجده نكردنش، و مخالفت ظاهريش، ناشى از مخالفتى بوده كه در باطن، مكتوم داشته.( ترجمه الميزان، ج‏1، ص: 182)

دلیل سجده نکردن ابلیس این نبود که سالهای زیادی را عبادت کرده بود بلکه نژاد پرستی،حسادت و تکبر او باعث سقوطش شد.قرآن کریم می فرماید:« قالَ ما مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ (اعراف/12)

او آفرينش خود را از نظر مادى با آفرينش آدم، مقايسه نمود و برترى آتش را در پاره‏اى از جهات، بر خاك دليل بر برترى همه جانبه گرفت، بدون اينكه به امتيازات روحانى و معنوى آدم توجه كند( آدم اگر مستحق و لايق خلافت خدايى شد، بخاطر علم باسماء بوده‏)، و به اصطلاح از طريق" قياس اولويت"، اما قياسى كه بر پايه تخمين و گمان و مطالعه سطحى و نامحدودش قرار داشت، حكم به برترى خود بر آدم نمايد، و حتى فرمان خدا را به خاطر همين قياس باطل زير پا بگذارد! جالب اينكه در بعضى از روايات كه از امام صادق ع در كتب شيعه و اهل تسنن هر دو نقل شده است مى‏خوانيم:
من قاس امر الدين برأيه قرنه اللَّه تعالى يوم القيامة بابليس‏
:" كسى كه امر دين را با قياس بسنجد، خداوند در روز قيامت او را با ابليس، قرين خواهد كرد"

حتی اگر عبادات شیطان را خالصانه بدانیم،آنچه مهم است حفظ داراییها و استقامت و ثبات قدم در راه عبودیت است یعنی همان چیزی که شیطان نداشت و در برابر امتحان الهی نمره قبولی نگرفت

سلام دوست عزیز.
سلام خانم محمدی،

من برای کنکورم سالهای سال درس خوندم ... خیلی سعی کردم ... ولی با این حال نتونستن تو دانشگاه مورد علاقم درس بخونم . با اینکه خیلی دختر ها رو میدیدم که خیلی کمتر از من درس خوندن ولی تو دانشگاه سراسری قبول شدن ... (و براش سعی و تلاشی نکردن)

من صبح تا شب دارم کار میکنم ولی کس هایی رو میبینم که خیلی کمتر از من کار میکنن و خیلی بیشتر از من پول در میارن ... ( و براش سعی و تلاشی نکردن )

من خیلی از دختر ها رو دیدم که چهره ای زیبا تر از من داشتند و شرایط بهتری برای ازدواج بدست آوردند ( و براش هیچ سعی و تلاشی نکردند)
این نوشته هاتو نگاه کن.چرا همش منفی مینویسی یا بهش فکر میکنی که باز حادثه های منفی سراغت بیاد؟
این نوشته هات مثل یه اهنگ غمگین میمونه که تا چند مدت روی روان اثر میذاره و این حس باعث جذب هم نوع خودش یعنی حس های اطرافتو جذب میکنی
تو نوشته قبلیم ذکر کردم،یا ادم زیاد گناه میکنه که سوالای عجیب و غریب میپرسه یا از زندگی عقب مونده و ناامید شده که میگه خدا بی عدالته.
یکم به نوشته هات نگاه کن،این ربطی به ب یعدالتی نداره.این برمیگرده به رفتار واخلاق وروان شناسی.
خانم محمدی کسی که نه ماه درس نخونه و بخواد شب امتحان همشو بخونه خیلی براش سخته و بدتر به فکر تقلب و... میفته.واین یک شب وقتو صرف نوشتن تقلب میکنه.
شما نیز بدانید در گذشته چه کارهایی را روزمره میبایست اجام بدهین که ناتمام گذاشته اید وبر اثر ازدیاد این انباشته ها هماان کوله باری سنگین بر دوشتان افتاده ومیگویید عدالت .....
به نظر شخص خودم شما همین مشگل را دارید که این کارارو گذاشتی بی عدالتی

زندگی خیلی راحت تر و خیلی سخت تر از چیزیست که فکر میکنیم.اگه تلاش کنیم و کارهایمان را در موقع انجام بدهیم اسان و در غیر این صورت دیگران را زیر سوال میبریم

با عرض سلام وخسته نباشید خدمت شما برادر بزرگوار :
از وقتی که گذاشتید و با این حوصله جواب دادید سپاسگذارم :

عدل خدا را برایم تعریف کنید : ( من میخواستم تو زندگیم سعی و تلاش کنم ... میخواستم با تقوی ترین آدما باشم . میخواستم تو اون دنیا مثله فرشته ها پرواز کنم ... زیبا ترین انسانها باشم ... معطر ترین آدمها باشم عالم ترین آدمها باشم ... و نزدیک ترین آدمها به خدا باشم ... و یه زمانی با خودم میگفتم فاطمه بیا و جزو 3000 تا موجود اولی باش که خدا خلق کرده ... ولی اینگار نمیشه ... این چیزا دست تو نیست ... به سعی کردو تقوی پیشه کردنه تو ربطی نداره ...) حالا فهمیدم که خدا به هر کی بخواد میده و به هر کی بخواد نمیده ... تو اون دنیا هم حق نداری حتی اعتراض کنی و بگی من آدم بهتری بودم ... چون جایگاهت با ابلیس میشه ... ( شایدم رفتم پیشه ابلیس !!! کی میدونه !!! )

برادر بزرگوار اگر شما دقت کرده باشید بسیاری از نعمت ها بر اثر تفاوت هستند که به وجود میاند ( زیبایی : کسی را زیبا مینامیم که حسن صورت بیشتری داشته باشد ) (عالم : همه نسبت به محیط اطراف خود دانشی کسب میکنند ولی ما کسی را عالم مینامیم که علم بیشتری نسبت به محیط اطراف داشته باشد ) (پروازکردن : پرواز کردن زمانی ارزشمند هست که من موجوداتی را میبینم که میخزند ... راه میروند ... و برخی پرواز میکنند ) اینگار با سعی و تلاشم نمیتونم این نعمتها رو بدست بیارم ... چون این نعمتها از روی قیاس بوجود میایند و شما فرمودید کسی که امر دین را با قیاس بسنجد جایگاهش دوزخ است . خوب اساسا بگید من دنیاله چی باشم !!!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
میدونید ترسم از چیه :شما در کلامتون اشاره کردید که آنچا انسان رو لایق به خلافت الهی کرد علم به اسما الهی بوده است !!! این علم از کجا بر انسان وارد شد !!! مگر به این علت بود که خدا از روح خود در وجود انسان دمید !!! آیا انسان برای آنکه به آن مقام برسد سعی و تلاش کرده بود !!! من حاضرم رفتگر خدا هم باشم ولی زورم میاد جلوی کسی سجده کنم که به خاطر ذاتش از من بالاتر قرار گرفته ... دنیایی رو که داریم توش زندگی میکنیم رو در نظر بگیرید ... خدا یکی رو تو یه زندگی مرفه متولد میکنه و یکی رو تو یه خونواده فقیر ... این دختر فقیره باید صبح تا شب تو خونه اون دختر پولداره کار کنه ... هیچ وقت هم نمیتونه به 10000/1 اون برسه ... تمامه زندگیش میشه کار کردن برای اون ... یه گنجشک رو در نظر بگیرید ... هر چقدر هم سعی و تلاش کنه باید همیشه حواسش به چنگال عقاب باشه ...گنجشکه هر چقدر هم خوب باشه ... هرچقدر هم تقوی پیشه کنه ... نهایتا گنجشک میمونه ... و عقابه هرچقدرم بد باشه عقاب میمونه ... چرا !!!! واقعا چرا !!!!
اگر شیطون سجده میکرد وصبح تا شب هم تقوی پیشه میکرد آیا میتونست به مقام انسان برسه !!!
آیا من شب تاصبح عبادت تقوی پیشه کنم میتونم اونجور که میخوام عالم زیبا مهربان خوش اخلاق و مهربان باشم !!! ( حالت مقایسه ایش منظورمه ) .
"و اما من ثقلت موازینه" یعنی چی !!! خدا با خلق ذات موجودات به اونا پاداش میده ... نه با نعمت هایی که به اونا میده ...
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
و اما صحبتی کرده بودید در بابه نژاد پرستی ... خداوند موجود a را خلق میکند و سپس موجود b و در ذات موجود b روح خود را میدمد ( موجودی بهتر خلق مینماید ) سپس میگوید موجود a بر b سجده کن !!!! چه کسی نژاد پرستی کرده است !!!
ترسه منم از همین نژاد پرستیه خداست !!!!!!!! مگه نمیبینی !!!!!!!
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ftmh_mohammadi;193886 نوشت:
خدا یکی رو تو یه زندگی مرفه متولد میکنه و یکی رو تو یه خونواده فقیر ... این دختر فقیره باید صبح تا شب تو خونه اون دختر پولداره کار کنه ... هیچ وقت هم نمیتونه به 10000/1 اون برسه ... تمامه زندگیش میشه کار کردن برای اون ...

سلام !!! خواستم يه نكته كوچك در باره اين متن بگم

اين ناشي از مشكلات جامعه است !!! همان گفته امام علي فكر كنم باشه كه اگر ثروت عادلانه تقسيم شود هيچ فقيري در روي زمن وجود ندارد !!! پس اين بي عدالتي خدا نيست بي عدالتي انسانهاي هر جامعه ميباشد!!! هستن كساني كه هر كاري ميكنند تا ثروت بيشتري به دست اوردند از هر راهي !!! و مسئله مهم اينه كه اين بي عدالتيها با ظهور حضرت حجت از بين ميروند و همه يكسان ميشوند!!! و انسان از لحاظ معنوي هم چند درجه بالاتر ميرود !!! يه مقدار تغييراتي معنوي در انسان به وجود مياد كه حتي انسانها را با باطن ميشناسند و... اون موقع هر انساني تازه متوجه ميشه كه كي بوده وچه قدرتي داره ( ما الان در خواب عميقي هستيم ) پس منتظر ظهور ميمانيم تا اين بي عدالتي برطرف شود !!! پس همه با هم يه مقدار ديگه هم صبر ميكنيم تا اين بي عدالتي ريشه كن شود به دست حجت خدا

ftmh_mohammadi;193886 نوشت:
خداوند موجود a را خلق میکند و سپس موجود b و در ذات موجود b روح خود را میدمد ( موجودی بهتر خلق مینماید ) سپس میگوید موجود a بر b سجده کن !!!! چه کسی نژاد پرستی کرده است !!! ترسه منم از همین نژاد پرستیه خداست !!!!!!!! مگه نمیبینی !!!!!!!


دوست من اين گفته شما امكانش هست درست نباشد !!! چون شايد سجده ايي در كار نبودش در اخرين لحظه خدا راضي به اين كار نميشد و شيطان را منع ميكرد از اونجايي كه همه جن انس داراي اختيار هستند شايد اين سجده امتحاني بوده از طرف خدا براي شيطان تا خداوند شيطان را بي دليل محاكمه نكنه خواسته به يه نحوي شيطان را امتحان كنه ببينه يار وفادارش است يا نه و سجده بر انسان داستان ساختگي خدا باشه براي شناخت شيطان از خودش !!! از كجا معلوم كه وقتي كه شيطان ميخواست سجده كنه خدا مانع اين كار ميشد !!! مانند داستان قرباني كردن اسماعيل و يعقوب كه در اخرين لحظه خدا گفت دست نگه دار و تو از امتحانم پيروز و سربلند بيرون امدي !!!! و عين جمله را هم شايد خدا براي شيطان ميگفت دست نگه دار شيطان تو از امتحانم سربلند بيرون امدي !!!

الله علم

ftmh_mohammadi;193886 نوشت:
خدا یکی رو تو یه زندگی مرفه متولد میکنه و یکی رو تو یه خونواده فقیر ... این دختر فقیره باید صبح تا شب تو خونه اون دختر پولداره کار کنه ... هیچ وقت هم نمیتونه به 10000/1 اون برسه ... تمامه زندگیش میشه کار کردن برای اون ...

در حديثي از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «علم و دانش 27 حرف است. آنچه تا كنون همة پيامبران آورده‌اند جز دو حرف بيشتر نيست و مردم تا امروز جز دو حرف از علم آگاهي ندارند. وقتي قائم قيام كند، 25 حرف ديگر را آشكار و در ميان مردم پخش مي‌كند و آن دو حرف را به آن ضميمه مي‌نمايد و 27 حرف علم در ميان مردم پخش مي‌شود.

آنگاه كه حضرت ظهور كرد... علم و دانش در دل‌هاي مؤمنان قرار مي‌گيرد تا جايي كه مؤمني نيازمند دانش برادرش نمي‌شود

در حكومت امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) قوانين به بهترين نحو اعمال مي‌شود و دست هر صاحب نفوذ منفعت طلبي كوتاه خواهد شد.

ftmh_mohammadi;193886 نوشت:
عدل خدا را برایم تعریف کنید : ( من میخواستم تو زندگیم سعی و تلاش کنم ... میخواستم با تقوی ترین آدما باشم . میخواستم تو اون دنیا مثله فرشته ها پرواز کنم ... زیبا ترین انسانها باشم ... معطر ترین آدمها باشم عالم ترین آدمها باشم ... و نزدیک ترین آدمها به خدا باشم ... و یه زمانی با خودم میگفتم فاطمه بیا و جزو 3000 تا موجود اولی باش که خدا خلق کرده ... ولی اینگار نمیشه ... این چیزا دست تو نیست ... به سعی کردو تقوی پیشه کردنه تو ربطی نداره ...) حالا فهمیدم که خدا به هر کی بخواد میده و به هر کی بخواد نمیده ... تو اون دنیا هم حق نداری حتی اعتراض کنی و بگی من آدم بهتری بودم ... چون جایگاهت با ابلیس میشه ... ( شایدم رفتم پیشه ابلیس !!! کی میدونه !!! )

سلام

ابلیس نژاد پرستی کرد

و نژاد پرستی کرد خدا کاملا ازاد گذاشت تا اگر می تونند نام ها را بگویند و نتوانستند!!!

ftmh_mohammadi;193886 نوشت:
برادر بزرگوار اگر شما دقت کرده باشید بسیاری از نعمت ها بر اثر تفاوت هستند که به وجود میاند ( زیبایی : کسی را زیبا مینامیم که حسن صورت بیشتری داشته باشد ) (عالم : همه نسبت به محیط اطراف خود دانشی کسب میکنند ولی ما کسی را عالم مینامیم که علم بیشتری نسبت به محیط اطراف داشته باشد ) (پروازکردن : پرواز کردن زمانی ارزشمند هست که من موجوداتی را میبینم که میخزند ... راه میروند ... و برخی پرواز میکنند ) اینگار با سعی و تلاشم نمیتونم این نعمتها رو بدست بیارم ... چون این نعمتها از روی قیاس بوجود میایند و شما فرمودید کسی که امر دین را با قیاس بسنجد جایگاهش دوزخ است . خوب اساسا بگید من دنیاله چی باشم !!!

زیبایی بنا به دید افراد فرق دارد

حتی ممکن است برای افراد دیدن چهره سگ زشت باشد!!

اما برای دیگری زیبا چون دندان سگ را می بیند چون خالق او را می بیند!

عالم کسی است که علم داشته باشد

و هرکس در یک زمینه ایی می تواند عالم باشد
ان که می گویید بر تر ین اعلم می شود(عالم ترین) که عالم هرچه بالا تر امتحان و پرسش سخت تر
و البته همین طور هم مفید تر

دین ما دین تعادل و میانه روی است یعنی عالم بدون عمل نکوهیده است!!!
و...

پرواز زیبا است چون ما پرواز را زیبا می بینیم

قیاس با تعقل فرق دارد

جایی هست که ما با تفکر و مقایسه دو چیز و با بررسی ان به برتری ان نسبت به دیگری پی می بریم!!
و ان به نظرم می شه تعقل

اما قیاس می بینیم دیگری این را دارد ما نداریم پس در حقمان ظلم شده است!!!و...

ftmh_mohammadi;193886 نوشت:
میدونید ترسم از چیه :شما در کلامتون اشاره کردید که آنچا انسان رو لایق به خلافت الهی کرد علم به اسما الهی بوده است !!! این علم از کجا بر انسان وارد شد !!! مگر به این علت بود که خدا از روح خود در وجود انسان دمید !!! آیا انسان برای آنکه به آن مقام برسد سعی و تلاش کرده بود !!! من حاضرم رفتگر خدا هم باشم ولی زورم میاد جلوی کسی سجده کنم که به خاطر ذاتش از من بالاتر قرار گرفته ... دنیایی رو که داریم توش زندگی میکنیم رو در نظر بگیرید ... خدا یکی رو تو یه زندگی مرفه متولد میکنه و یکی رو تو یه خونواده فقیر ... این دختر فقیره باید صبح تا شب تو خونه اون دختر پولداره کار کنه ... هیچ وقت هم نمیتونه به 10000/1 اون برسه ... تمامه زندگیش میشه کار کردن برای اون ... یه گنجشک رو در نظر بگیرید ... هر چقدر هم سعی و تلاش کنه باید همیشه حواسش به چنگال عقاب باشه ...گنجشکه هر چقدر هم خوب باشه ... هرچقدر هم تقوی پیشه کنه ... نهایتا گنجشک میمونه ... و عقابه هرچقدرم بد باشه عقاب میمونه ... چرا !!!! واقعا چرا !!!!

دوست من تفاوت نشان از برتری نیست!!!

ملاک تقوا است و الا همه با هم فرق داریم!!!

مهم این است که ما در این وسط چه گونه امتحان می شویم

یکی با پول امتحان می شه و می تونه از ان در راه خدا کمک بگیره و البته اگر مشروع باشه
و یکی با فقر و تحمل!!!

این ها ظواهر امر است

به امتحانات نگاه کنید

همه با یک برگه امتحان امتحان می شوند و ممکنه سوالات فرق کنه و این خود افراد ان که با تفکر می توانند جواب صحیح دهند و برای همه انان نمره 20 لحاظ می شه!!

ftmh_mohammadi;193886 نوشت:
اگر شیطون سجده میکرد وصبح تا شب هم تقوی پیشه میکرد آیا میتونست به مقام انسان برسه !!! آیا من شب تاصبح عبادت تقوی پیشه کنم میتونم اونجور که میخوام عالم زیبا مهربان خوش اخلاق و مهربان باشم !!! ( حالت مقایسه ایش منظورمه ) . "و اما من ثقلت موازینه" یعنی چی !!! خدا با خلق ذات موجودات به اونا پاداش میده ... نه با نعمت هایی که به اونا میده ...

او به مقامی که انسان می تواند به ان برسد رسیده بود!!

و به ایات نگاه کنید خداوند تبارک و تعالی وقتی به ادم علم اسماء را داد و گفت برای انان باز گو کن!!!

ftmh_mohammadi;193886 نوشت:
و اما صحبتی کرده بودید در بابه نژاد پرستی ... خداوند موجود a را خلق میکند و سپس موجود b و در ذات موجود b روح خود را میدمد ( موجودی بهتر خلق مینماید ) سپس میگوید موجود a بر b سجده کن !!!! چه کسی نژاد پرستی کرده است !!! ترسه منم از همین نژاد پرستیه خداست !!!!!!!! مگه نمیبینی !!!!!!!

نه دوست من ملاک برتری این نیست!!!

اگر باشه پس همه بنی ادم باید بهشتی باشند؟
و خوب و مطیع؟

در صورتی که این طور نیست!!

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يفْسِدُ فِيهَا وَيسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ(البقرة/30)
(به خاطر بياور) هنگامي را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روي زمين، جانشيني [= نماينده‌اي‌] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا! »آيا کسي را در آن قرار مي‌دهي که فساد و خونريزي کند؟! (زيرا موجودات زميني ديگر، که قبل از اين آدم وجود داشتند نيز، به فساد و خونريزي آلوده شدند. اگر هدف از آفرينش اين انسان، عبادت است،) ما تسبيح و حمد تو را بجا مي‌آوريم، و تو را تقديس مي‌کنيم.» پروردگار فرمود: «من حقايقي را مي‌دانم که شما نمي‌دانيد.»
وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ(البقرة/31)
سپس علم اسماء [= علم اسرار آفرينش و نامگذاري موجودات‌] را همگي به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست مي‌گوييد، اسامي اينها را به من خبر دهيد!»

به این ایات نگاه کنید

فرشته گان چه گفتند؟ و بعد خدا چه گفت؟

قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ(البقرة/32)
فرشتگان عرض کردند: «منزهي تو! ما چيزي جز آنچه به ما تعليم داده‌اي، نمي‌دانيم؛ تو دانا و حکيمي.»

ببینید چی گفتند؟
و در ادامه خدا چه گفت؟

قَالَ يا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ(البقرة/33)
فرمود: «اي آدم! آنان را از اسامي (و اسرار) اين موجودات آگاه کن.» هنگامي که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آيا به شما نگفتم که من، غيب آسمانها و زمين را ميدانم؟! و نيز ميدانم آنچه را شما آشکار ميکنيد، و آنچه را پنهان ميداشتيد!»

ببینید بعد از آگاهی چی شد؟

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ(البقرة/34)
و (ياد کن) هنگامي را که به فرشتگان گفتيم: «براي آدم سجده و خضوع کنيد!» همگي سجده کردند؛ جز ابليس که سر باز زد، و تکبر ورزيد، (و به خاطر نافرماني و تکبرش) از کافران شد.

همه سجده کردند!!!الا ابلیس

کمی بیاندیشید کجایش بی عدالتی است؟!


سلام علیکم جمیعا

سرکار محمدی

شما نمیدانم به چه دلیل اصرار دارید امکانات دیگران را با نا ممکن های خود مقایسه کنید ؟

و چرا امکانات خود را با نا ممکن های دیگران نمی بینید ؟

خب اینجا مشکل از شماست . مشکل در تعقل در قضاوت و د رنتیجه گیری و از همه مهمتر اشتباه در انتخاب.


در حالیکه خودتان باعث آن چیزی هستید که بر شما وارد شده.


این مقایسه ها دال بر بیماریهای نفسانی ایست که نفس را کدر و انسان را به همان چیزی نزدیک میکند که باید از او دوری کند و نهایتا به هلاکت میکشاند.


حضورتان در اینجا امیدوارم موجب خیر برایتان گردد.
و اینرا بدانید بلا شک مجالست با شیطان نصیبتان نخواهد شد چون آن موجود از شما بسیار باهوشتر و پخته تر است ( بنوعی افتخار به شما نمی دهد که ان شاء الله چنین ادامه یابد)
و
خداوند هدایتتان و هدایتمان کند ولاغیر.

ان شاء الله تعالی

یاحق

سلام
متاسفانه دوستان بگونه ای پاسخ دادن که انگار همگی در هنگام امتناع سجده شیطان بر آدم در صحنه حضور داشته اند

موضوع عدل یک چیز کلیست و موضوع شیطان یک مورد خاص
بحث در مورد عدل و عدل الهی بحثی بسیار طول و دراز دار است و اگر کسی مدعی شد میتواند به تمامی اشکالات وارد بر عدل الهی پاسخ دهد مطمئنا یا جاهل است یا مجنون
اینم از اشکالات اساسی دیندار هاست که فکر میکنند باید جواب همه سوالات را بدانند و میترسند که بگویند نمیدانیم

اما در مورد موضوع خاص شیطان باید بگم هر چند اصل ماجرا بنظر من اهمیتی نداره ولی خب برداشتی که شما از این داستان داشتید برای بنده بشخصه جالبه
این عدم بی عدالتی نه فقط در باب داستان شیطان وجود داره بلکه در خیلی جاهای دیگه در متون دینی دیده میشه
یکی از عواملی هم که این بی عدالتی را در نظر ما بیشتر جلوه میده طرفداران متعصب مسلک هاست. مثلا یک شیعه متعصب ممکن است همه اهل سنت را جهنمی بدونه. خب شما اگر با چنین مطلبی برخورد کنی حس میکنی نا عادلانس که یک نفر بخاطر اینکه در خانواده سنی مذهب بدنیا اومده باید بره جهنم و تو مفت و مجانی و بدون زحمت شیعه شده و میری بهشت
یا ممکنه یک نفر تو عربستان که در میان سلفیان متعصب زندگی میکنه بگه آخه گناه یک شیعه عامی چیه که باید کشته بشه؟ اونم مثه من پیرو دین و مذهب پدرش شده دیگه

بعنوان یک برادر کوچکتر به شما توصیه میکنم هرگز بدنبال عدالت نباشی. مهم نیست که حق تو چیه. مهم اینه که دارایی تو چیه. همیشه برای داشته هات برنامه بریز نه برای سهم یا استحقاقت. گمان میکنی چند درصد مردم فکر میکنن به حقشون رسیدن؟ مطمئنا خیلی کم. پس نگران نباش. تنها نیستی
موفق باشی

سلام علیکم جمیعا

ali_tehran;194028 نوشت:
متاسفانه دوستان بگونه ای پاسخ دادن که انگار همگی در هنگام امتناع سجده شیطان بر آدم در صحنه حضور داشته اند


نه حضور نداشتیم ولی ایمان و حتی یقین بوقوع چنین اتفاقی را داریم که با دیدن توفیق چندانی نمی کند.

ali_tehran;194028 نوشت:
موضوع عدل یک چیز کلیست و موضوع شیطان یک مورد خاص بحث در مورد عدل و عدل الهی بحثی بسیار طول و دراز دار است و اگر کسی مدعی شد میتواند به تمامی اشکالات وارد بر عدل الهی پاسخ دهد مطمئنا یا جاهل است یا مجنون اینم از اشکالات اساسی دیندار هاست که فکر میکنند باید جواب همه سوالات را بدانند و میترسند که بگویند نمیدانیم


پس مشکل از نا آشنایان از دین الهی و ادیان الهی نیست از دین داران است !

کسی نمیتواند پاسخگوی تمام حکمتهای الهی و دلایل تصمیمات خداوند عز و جل باشد بله این امری صحیح است.

ولی اگر دین دار بودید میدانستید که موضوعی در آیات الهی ذکر شده با این مضمون الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا

اگر بحث شیطان تمام و کمال نازل نمیشد این کلام هم نازل نمیشد و اسلام دین آخرین نبود. لذا شما را دعوت میکنم به تعلم و تفکر و تفقه در دین تا مگر بدون تحقیق ادعای بی اساسی را در مورد متدینین بر زبان نرانید.

ali_tehran;194028 نوشت:
مثلا یک شیعه متعصب ممکن است همه اهل سنت را جهنمی بدونه. خب شما اگر با چنین مطلبی برخورد کنی حس میکنی نا عادلانس که یک نفر بخاطر اینکه در خانواده سنی مذهب بدنیا اومده باید بره جهنم و تو مفت و مجانی و بدون زحمت شیعه شده و میری بهشت


مدرک علمی ؟

...

ali_tehran;194028 نوشت:
یا ممکنه یک نفر تو عربستان که در میان سلفیان متعصب زندگی میکنه بگه آخه گناه یک شیعه عامی چیه که باید کشته بشه؟ اونم مثه من پیرو دین و مذهب پدرش شده دیگه


شما رو که چه عرض کنم :khaneh:
تکفیریان سلفیون خوارج زمان ما هستند یعنی مسلمان نیستند .
چه اهل سنت و چه شیعه آنها را مسلمان نمیدانند و عیار هم میل آنها نیست عیار دین خداست /

ali_tehran;194028 نوشت:
بعنوان یک برادر کوچکتر به شما توصیه میکنم هرگز بدنبال عدالت نباشی. مهم نیست که حق تو چیه. مهم اینه که دارایی تو چیه. همیشه برای داشته هات برنامه بریز نه برای سهم یا استحقاقت. گمان میکنی چند درصد مردم فکر میکنن به حقشون رسیدن؟ مطمئنا خیلی کم. پس نگران نباش. تنها نیستی


این شد یه حرف حساب. حقیقت را بپذیر و از آن فرار نکن.

یاحق

جناب بینای عزیز
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ظاهرا افاضات بنده به مذاق حضرتعالی خوش نیومده و با توپ پری بنده را گلوله باران کردید
محض اطلاعات عرض کنم که ما هم به اندازه خودمون هستیم و مطالعاتی داشتیم و در محضر اساتید بوده ایم لذا بهتر است با این پیش فرض نوشته جات بنده را بخوانید

فرموده اید : " حضور نداشتیم ولی ایمان و حتی یقین بوقوع چنین اتفاقی را داریم که با دیدن توفیق چندانی نمی کند."

یک چیزی یه جا شنیدی ولی خوب یادش نگرفتی. وقتی که بحث از علم الیقین و عین الیقین میشه و اینکه طرف به حدی از اطمینان میرسه که انگار مساله رو دیده به این معناست که سنخ ایمانش از نوع علمه نه تعبد. گاهی علم از جنسه ایمانه و گاهی ایمان از جنسه علم. وقتی شما چیزی رو میبینی و بهش ایمان میاری ایمانت از جنس علمه. اما وقتی بواسطه ایمان به چیزی علم پیدا میکنه علمت از جنس ایمانه.
من عرض کردم هیچکدوم ما ایمانی از جنس علم به کیفیت داستان شیطان و آدم نداریم و بهمین دلیل نمیتونیم چیزی بیشتر از اونچه اصل داستان گفته بگوئیم.
در قرآن هرگز نیامده که فرمان خدا نسبت به سجده شیطان بر آدم یک فرمانه عادلانه است. هرگز هم نگفته آدم مستحق این سجده بوده. هرگز هم نگفته شیطان دلیل برترش رو عبادتش اعلام کرده. پس نباید پیش فرض ها و تمایلات خودمون رو به داستان اضافه کنیم.

فرمودید: "ولی اگر دین دار بودید میدانستید... "
حدیث از امام صادق با این مضمون داریم که هرگاه یکی دیگری را به کافر بودن متهم میکنه قطعا یکیشون کافره. شما از تکفیری ها هم تکفیری تری برادر!

بحث ربط آیه اکمال دین را با این موضوع که کسی نمیتونه به همه امورد مربطو به عدل الهی پاسخ بده نمیفهمم.
پسر خوب اگر اکمال دین به معنای این باشه که همه موضوعات و سوالات جواب داده شده و دیگه سوالی وجود نداشته پس چرا اینهمه در فقه اختلاف هست؟ اصلا چه نیازی به امام ها و احادیث هست؟ شما خیلی شبیه اهل سنت حرف میزنی. اتفاقا اونها هم مثل شما معتقد به اکمال دین هستن و فقط خلیفه را در مقام اجارء و نه تبیین میدانند.

شما از فرض بنده مدرک علمی خواستید؟!!!!!!!
بنده عرض کردم بفرض وقتی شما با یک دیندار متعصب که بقیه را جهنمی میدونه مواجه میشی بیشتر نسبت به مقوله عدل الهی مشکوک میشی. خب این چه مدرکی میخواد؟ ممکنه شما موافق این قضیه نباشی و اینو با دلیل بیان میکنی. پسر خوب تو آزمایشگاه شیمی که نیستیم من برات مدرک علمی بیارم. اینجا ما با استدلال طرف هستیم. من صغری کبری میکنم شما هم با صغری کبری جوابش رو میدید. اگر بفرض چیزی رو به اسلام نسبت دادم که غلط بود مدرکش رو بخواهید. مثلا اگر گفتم قرآن گفته گوساله بپرستید شما بگوئید مدرکش چیست ولی استدلال که دیگه مدرک نداره.

اصولا تا به امروز هیچ شیعه ی عامی ای رو ندیدم که حتی 10 درصد معنای سلفی بودن یا وهابی بودن رو بدونه. سلفیت یک روش تفکره. مثه بنیاد گرایی. اصولا هر کسی که معتقد باشه باید به اصل یک مطلب برگشت و در واقع نگاهی به گذشته داشت بنوعی سلفی و بنیاد گراست. ابن تیمیه معتقد بود اسلم به انحراف رفته و باید به اصلش بازگردونده شه. چند قرن بعد هم محمد بن عبدالوهاب این نظر را گرفت. اصولا اکثر دینداران این اعتقاد رو دارن که دینشون در جاهای دچار انحراف شده و باید به دین اصلی برگشت.
منتها ایراد واهبیون امروز اینه که بسیار متعب و تنگ نظرند. اونها با وجود اینکه اختلاف شدید صحابه رو میبینن بازم اجازه اختلاف نظر برای مردم امروز قائل نیستن. میگن همه باید مثه ما فکر کنند. این نوع تفکر متاسفانه در جهان سوم بسیار زیاد هست و منحصر در وهابی ها نمیشه.
بحث خوارج هم اصولا جدا از وهابی هاست و چون این عده دیگه تعداد و قدرت بالایی ندارن اونقد مهم نیستن که کسی بهشون فکر کنه. وجه اشتراک وهابی ها، خوارج، طالبان و ... اینه که میگه هرکسی جور دیگه گفت بکشیتش. و ایراد من و شما هم اینه که نمیتونیم دوستانه بحث کنیم.

خوشحالم که لااقل با آخر صحبتهام موافق بودید
موفق باشید


سلام علیکم جمیعا

ali_tehran;194065 نوشت:
ما هم به اندازه خودمون هستیم و مطالعاتی داشتیم و در محضر اساتید بوده ایم لذا بهتر است با این پیش فرض نوشته جات بنده را بخوانید


به اندازه خودتان بله شاید ولی به اندازه لازم خیر بدین دلیل:

ali_tehran;194065 نوشت:
در قرآن هرگز نیامده که فرمان خدا نسبت به سجده شیطان بر آدم یک فرمانه عادلانه است. هرگز هم نگفته آدم مستحق این سجده بوده. هرگز هم نگفته شیطان دلیل برترش رو عبادتش اعلام کرده. پس نباید پیش فرض ها و تمایلات خودمون رو به داستان اضافه کنیم.

یاحق

سلام دوست عزیز.
چرا خدا میگه صبر داشته باشید؟ایا شما صبر خدا را دیده اید؟
بذار براتون بگم.
ابلیس به انسان سجده نکرد.چرا؟بخاطر اینه گفت من از اتشم و از او بالاترم؟
نه قضیه یه چیز دیگست.
ابلیس 6000 سال عبادتش هم الکی بود.چون از خدا میترسید نتونست اعتراض کند.میدونی چرا؟
چون ابلیس نور اهل بیتو تو عرش خدا دید.
او از اینجا سوخت.
نه ازا ینکه او بر خاک بالاتر است.
چون دید نور اهل بیت در ادمی گنجانده شده از اینجا شد او کافر شد.
او 6000 سال عبادت کرد،که میدونست خدا نابودش میکنه این 6000 سال عبادتو بهونه کنه تا زنده بمونه.بخاطر همینه ابلیس میگه خدایا من 6000 سال عبادتت کردم بخاطر همین طول عمر به من عطا کن.میبینی ابلیس از خدا طول عمر خواسته.یعنی چی ؟یعنی توحیدو قبول داره.یعنی چی؟معادو قبول دراه.بخاطر همینه میگه طول عمر به من بده.
حال ابلیس خواست این نور اهل بیتو نابود کنه.
نتونست.
میدونی چجوری؟قبل حضرت محمد جنیان قادر بودنند ایده ادمی را بگویند.پیامبر امد این قدرت را از دست دادند.بخاطرهمین است تا به حال کسی نتوانسته از اینده خبر بیاورد بجز کسایی که خدا بخواهد.
قبل پیامبر میدونستت محمد مادرش امنست و پدرش عبدلله اومدن یه کاری کردن.باید تو وبلاگم ببینید
aboosiah.blogfa.com

که خواستن بگن محمد یهودی زاییده شد.اما به خواست خدا نشد

در اینده نیز ابلیس نابود میشود چون خدا خودش گفته.باز ابلیس داره سعی میکنه ولی بدونید پیروز نمیشه.

چرا ابلیس در برابر آدم سجده نکرد ...
چرا حاضر شد جهنم را به جان بخرد ...
چرا حاضر شد تو آتیش جهنم بسوزه...
آیا حرفش رو ثابت نکرد ...
آیا ثابت نکرد از آدما بهتره ...
نشانم دهید آدم تا بر او سجده کنم ...

آیا میتوان گفت شیطان از روی حکمتش بر انسان سجده نکرد ...
آیا شیطان میدانست که انسان در مقابل دستور خدا طغیان میکند ...
و برای همین در مقابل او سجده نکرد ...

پس نمیتوان گفت کار شیطان بی حکمت بوده ...
شیطان از روی حکمتش از دستور خدا سر باز زد ...

شیطان برای چه سجده نکرد ...
پاداش 6000 ساله عبادتش را میخواست ...
انسان برای چه از آن میوه خورد
هوس !!!

خداوند انسانی را که بدنبال هوس بود را بر شیطانی که 6000 سال عبادتش کرد ارزش نهاد ...
این است ...
این است ...
این است ...

FTMH_Mohammadi;203405 نوشت:
چرا ابلیس در برابر آدم سجده نکرد ... چرا حاضر شد جهنم را به جان بخرد ... چرا حاضر شد تو آتیش جهنم بسوزه... آیا حرفش رو ثابت نکرد ... آیا ثابت نکرد از آدما بهتره ... نشانم دهید آدم تا بر او سجده کنم ...

سجده نکرد چون حرف حق را نپذیرفت

سجده نکرد چون در برابر دلایل روشن ایستاد

سجده نکرد چون غرور داشت
سجده نکرد چون خود را پرستید
سجده نکرد چون معنای خاک را نفهمید
نفهمید که ان خاک مشتی گل می شود و اتش را خاموش می کند

چیزی را طلب کرد که لایق ان نبود

چون خود را ادم می پنداشت با انکه ادم نبود
چرا گر بود سجده می کرد به فرمان خالق یکتایش!!!

و همان مقام والا را حفظ می کرد:Gol:

ftmh_mohammadi;203405 نوشت:
چرا ابلیس در برابر آدم سجده نکرد ...
چرا حاضر شد جهنم را به جان بخرد ...
چرا حاضر شد تو آتیش جهنم بسوزه...
آیا حرفش رو ثابت نکرد ...
آیا ثابت نکرد از آدما بهتره ...
نشانم دهید آدم تا بر او سجده کنم ...

آیا میتوان گفت شیطان از روی حکمتش بر انسان سجده نکرد ...
آیا شیطان میدانست که انسان در مقابل دستور خدا طغیان میکند ...
و برای همین در مقابل او سجده نکرد ...

پس نمیتوان گفت کار شیطان بی حکمت بوده ...
شیطان از روی حکمتش از دستور خدا سر باز زد ...

شیطان برای چه سجده نکرد ...
پاداش 6000 ساله عبادتش را میخواست ...
انسان برای چه از آن میوه خورد
هوس !!!

سلام

کار شیطان دو اشکال اساسی داشت اول عدم اطاعت از فرمان خدا که نشان میدهد تمام 6000 سال عبادتش از روی ریا بوده نه از روی اخلاص و دوم نا امیدی از رحمت خدا و بجای توبه رو در روئی با خدا

ایا عمل او منطقی تر بود یا ابراهیم خلیل که وقی فرمان رسید فرزند دلبندت را که بعد صد سال بتو داده ایم برای ما قربان کن و او اطاعت کرد بدون چون و چرا

استدلال شما اشتباه هست.

لطفا به تاپیک زیر مراجعه کنید و پست دوم رو بخونید.

http://www.askdin.com/thread23806.html#post282568

نقل قول:

استدلال شما اشتباه هست.

لطفا به تاپیک زیر مراجعه کنید و پست دوم رو بخونید.

با سلام .
خوب منم همینو میگم .

شیطان بیاد و 6000 سال پرستش و عبادت خدا رو بکنه یه دفعه ما از راه برسیم و بدون امتحان باید شیطان بهمون سجده بکنه و ...
و جواب شیطان هم میشه قیاس نکن .

من بیام و 4000 سال برای کنکورم درس یخونم و آخر سرش رد بشم ... یکی هم بیاد و 2 روز درس بخونه و قبول بشه ... جواب عدالت خدا هم میشه قیاس نکن ...

اینه استدلال شما !!! اینه عدالتی که ازش حرف میزنی !!!

ftmh_mohammadi;282580 نوشت:
با سلام .
خوب منم همینو میگم .

شیطان بیاد و 6000 سال پرستش و عبادت خدا رو بکنه یه دفعه ما از راه برسیم و بدون امتحان باید شیطان بهمون سجده بکنه و ...
و جواب شیطان هم میشه قیاس نکن .

من بیام و 4000 سال برای کنکورم درس یخونم و آخر سرش رد بشم ... یکی هم بیاد و 2 روز درس بخونه و قبول بشه ... جواب عدالت خدا هم میشه قیاس نکن ...

اینه استدلال شما !!! اینه عدالتی که ازش حرف میزنی !!!

سلام
وقتی خدا به شیطان گفت سجده کن چون همه چیرو از ابد تا ازل در مورد شیطان و نیز انسان میدانسته پس میدانسته انسان برتر از اوست بخاطر تواناییهایش بخاطر قدرت اراده و عقل که دنیارو زیرو رو میکنه و بهتر از آدم خلق نکرد .

روزی که آفرید ترا، صورت آفرین
بر آفرینش تو به خود گفت ،آفرین
صد صورت آفریده چنین،صورت آفرین
بر صورت آفرین و بر این صورت آفرین

با سلام خدمت خانم FTMH_Mohammadi و بقیه دوستان

من تازه عضو این تالار گفتگو شده ام. بحث مطرح شده توسط شما در ذهن بنده هم ایجاد شده بود که اگر تمایل داشته باشید میتوانم نتیجه گیری خودم را تقدیم کنم. من هم تا مدتی پیش با افکار نسبتاً مشابه شما فقط آرزوی مرگ میکردم (البته الآن هم بدم نمی آید هرچه زودتر از این دنیا بروم ولی به شرط سعادت و آرامش ابدی:ok:). کلاً به نظرم سؤال مطرح شده توسط شما سؤال مهم و مبتلابهی است، فقط شما جسارت طرح و پیگیری آن را داشتید و خیلی ها ندارند. البته میدانم کمی دیر رسیدم، اما خوشحال میشوم بتوانم به حل این مسأله کمکی کرده باشم، چون با توجه به پیغامها به نظرم میرسد پرسش شما هنوز پاسخ قانع کننده ای دریافت نکرده است (البته اگر هنوز این سؤال برای شما مطرح باشد).

با آرزوی موفقیت برای شما:Gol:

با سلام
سوالی که مطرح شده خیلی مهمه!و رسیدن به جواب درست ما رو تو حل خیلی از مشکلات معرفتیمون کمک میکنه!
اما رسیدن به جواب درست یه ملزوماتی داره! اول از همه اینکه هدف پرسشگر هدف درستی باشه!
اگه کسی بخواد با سوالاش حقانیت شیطان معلوم الحال را اثبات کند مسلما" بحث نتیجه درستی نمیده!
پس اول ایمان بیاریم به حق!ایمان بیاریم به عدالت خدا! بعد بریم دنبال اینکه چرا شیطان سقوط کرد!!!

[="DarkSlateGray"]کاربر گرامی ftmh_mohammadi
شما عدالت رو چی تعریف می کنید ؟
آیا شما به خداوند اشراف دارید ؟
آیا عدالت فقط با تساوی بودن اجرا مبشه ؟

سقوط شیطان بحثش اطاعته نه عدالت ،6000 هزار سال عبادت خدا رو می کرده نه اطاعت .
عبادت و اطاعت بدون هم معنی نمی دن. پس شیطان ادعای چیزی رو می کرد که واقعی نبود و خداوند یه تست ساده گرفت و اون رد شد. یعنی چیزی که واقعا بود عیان شد. چیزی که شیطان نداشت ولایت بود .[/]

ftmh_mohammadi;193282 نوشت:

شده هر چقدر تو زندگیتون سعی کنین به جایی نرسین ... شده هر چقدر کار کنین نتونین از پس خرجتون بر بیاین و دیگران خیلی راحت زتدگی کنن ... تو زتدگیشون موفق باشن و ... .

در مورد شبهات دیگه تون نمی توانم جواب بدم چون تخصص اش رو ندارم اما این قسمتی که نوشتید رو به شدت قبول دارم اوضاع احواله من در تمام عمرم همین نوشته شما بود من به پوله کسی و داشته های مادی کسی غبطه نخوردم و نمی خورم اما به داشته های معنوی شون خیلی زیاد....

تازه وقتی واسه کسی تعریف میکنی میگویند حتما قسمتت نبوده به صلاح ات نیست من فقط موندم صلاحه من چیه؟؟!!! که وقتی خدا حلال اش رو بهم نداد مجبور شدم برم دنبال حرامش!! چیزی که من از خدا خواستم چیز فوق العاده ای نبود من فقط خواستم چیزهای رو داشته باشم که میلیاردها ادم روی زمین از مومن گرفته تا کافر دارند!!

موندم تا کی یه انسان ضعیفی مثل من باید امتحان پس بده!! گاهی وقت ها فراموش میکنم که منم ادمم!!

☀ستوده ☀;298471 نوشت:
در مورد شبهات دیگه تون نمی توانم جواب بدم چون تخصص اش رو ندارم اما این قسمتی که نوشتید رو به شدت قبول دارم اوضاع احواله من در تمام عمرم همین نوشته شما بود من به پوله کسی و داشته های مادی کسی غبطه نخوردم و نمی خورم اما به داشته های معنوی شون خیلی زیاد....

تازه وقتی واسه کسی تعریف میکنی میگویند حتما قسمتت نبوده به صلاح ات نیست من فقط موندم صلاحه من چیه؟؟!!! که وقتی خدا حلال اش رو بهم نداد مجبور شدم برم دنبال حرامش!! چیزی که من از خدا خواستم چیز فوق العاده ای نبود من فقط خواستم چیزهای رو داشته باشم که میلیاردها ادم روی زمین از مومن گرفته تا کافر دارند!!

موندم تا کی یه انسان ضعیفی مثل من باید امتحان پس بده!! گاهی وقت ها فراموش میکنم که منم ادمم!!

بنده هم سالها قبل دچار این تفکرات می شدم و وضعی مشابه شما دارم. اما مدتهاست که به حقیقت این جمله که : دنیا محل آزمون است، پی بردم. گاهی ما از آزمایشات خسته می شیم و توقع داریم خداوند آزمایش رو تموم کنه و بهشت رو برامون روی زمین برقرار کنه!

اینجا خبری از بهشت نیست! اینجا اگر مؤمن باشی، نهایتا و در خوشبینانه ترین حالت زندان نصیبت می شه. اما دارایی های دیگران در قرآن به روشنی گفته شده به چه علت بهشون داده شده.

اینجا قرار نیست ما ساکن باشیم، اینجا رهگذریم. حین این عبور، باید چیزهایی با خودمان برداریم، که وقتی به انتهای راه، و آن آبادی عظیمی که وعده داده شده رسیدیم، توان ورود به اون رو داشته باشیم.
اینکه بخوایم وسط راه چادر بزنیم و تفریح کنیم و از ادامه ی راه غافل بشیم، با مأموریت ما روی زمین تطابق نداره.
پس برای خدا تکلیف تعیین نکنیم، مطمئن باشیم که اینجا موندنی نیستیم. پس لااقل چیزهایی همراه خودمون برداریم که در ادامه ی مسیر به سمت مکان موعود، به دردمون بخوره!
یا حق

تحریم شده!;298590 نوشت:
بنده هم سالها قبل دچار این تفکرات می شدم و وضعی مشابه شما دارم. اما مدتهاست که به حقیقت این جمله که : دنیا محل آزمون است، پی بردم. گاهی ما از آزمایشات خسته می شیم و توقع داریم خداوند آزمایش رو تموم کنه و بهشت رو برامون روی زمین برقرار کنه!

اینجا خبری از بهشت نیست! اینجا اگر مؤمن باشی، نهایتا و در خوشبینانه ترین حالت زندان نصیبت می شه. اما دارایی های دیگران در قرآن به روشنی گفته شده به چه علت بهشون داده شده.

اینجا قرار نیست ما ساکن باشیم، اینجا رهگذریم. حین این عبور، باید چیزهایی با خودمان برداریم، که وقتی به انتهای راه، و آن آبادی عظیمی که وعده داده شده رسیدیم، توان ورود به اون رو داشته باشیم.
اینکه بخوایم وسط راه چادر بزنیم و تفریح کنیم و از ادامه ی راه غافل بشیم، با مأموریت ما روی زمین تطابق نداره.
پس برای خدا تکلیف تعیین نکنیم، مطمئن باشیم که اینجا موندنی نیستیم. پس لااقل چیزهایی همراه خودمون برداریم که در ادامه ی مسیر به سمت مکان موعود، به دردمون بخوره!
یا حق

قرار نیست این دنیا بهشت بشود منم چنین توقعی ندارم اما خیلی ها هستند هم این دنیاشون بهشت شده هم اون دنیا ادم از ناچاریه که به گناه رو میاره باید خیلی احمق باشه که همه چیزش رو روال باشه بازم بره دنبال گناه من کاری به اون افراد ندارم

امتحان مختصه منه که همه چیز زندگیم دو حالت بیشتر نداره یا به صلاح ام نیست یا دارم امتحان میشم اگه واسه همه اینجور بود نمیسوختم چی بگم که خودمم از گفتنش خسته شدم!!

☀ستوده ☀;298596 نوشت:
قرار نیست این دنیا بهشت بشود منم چنین توقعی ندارم اما خیلی ها هستند هم این دنیاشون بهشت شده هم اون دنیا ادم از ناچاریه که به گناه رو میاره باید خیلی احمق باشه که همه چیزش رو روال باشه بازم بره دنبال گناه من کاری به اون افراد ندارم

امتحان مختصه منه که همه چیز زندگیم دو حالت بیشتر نداره یا به صلاح ام نیست یا دارم امتحان میشم اگه واسه همه اینجور بود نمیسوختم چی بگم که خودمم از گفتنش خسته شدم!!

امتحان شیوه های مختلفی داره. مثلا خداوند شما را در آزمایش سختی قرار می دهد در زمان مجردی. آن هم زمانی که فقط درآمد دارید، نه پس انداز آن چنانی. آن وقت شما سختی تجرد را تحمل می کنید و فکر می کنید این آزمایش خداوند برای سنجش طاقت شماست!!!
در حالیکه اصلا همچین چیزی نیست! درست است که شما آن زمان در آزمایش هستید، اما نه این آزمایش! در اصل آزمایش شما این است که آیا با داشتن هر شغل حلالی و با داشتن درآمد هرچند مختصری که توان زندگی با قناعت واقعی را داشته باشید، آیا به خدا توکل می کنید و ازدواج می کنید، یا به خدا اطمینان نمی کنید و ازدواج نمی کنید. این است آزمایش شما، نه اینکه فکر کنید چون ازدواج نمی کنید، خداوند شما را دارد در سختی می آزماید!
این آزمون الهی نیست، بلای خودساخته ی شماست. خداوند هم شما را به حال خود وامی گذارد تا ببیند کی خسته می شوید و به کتاب خدا و دستورات الهی باز گشت می کنید.
این یک مثال بود. موارد دیگر هم به همین صورت. ممکن است شما اصلا در نوع آزمایش دچار اشتباه شده باشید و یک بلای خودساخته را با آزمایش الهی اشتباه گرفته باشید. تشخیص این مورد مهم است.
یا علی مدد

ftmh_mohammadi;193282 نوشت:
من برای کنکورم سالهای سال درس خوندم ... خیلی سعی کردم ... ولی با این حال نتونستن تو دانشگاه مورد علاقم درس بخونم . با اینکه خیلی دختر ها رو میدیدم که خیلی کمتر از من درس خوندن ولی تو دانشگاه سراسری قبول شدن ... (و براش سعی و تلاشی نکردن) من صبح تا شب دارم کار میکنم ولی کس هایی رو میبینم که خیلی کمتر از من کار میکنن و خیلی بیشتر از من پول در میارن ... ( و براش سعی و تلاشی نکردن ) من خیلی از دختر ها رو دیدم که چهره ای زیبا تر از من داشتند و شرایط بهتری برای ازدواج بدست آوردند ( و براش هیچ سعی و تلاشی نکردند) من همیشه این جور موقع ها یاد حدیثی از حضرت علی میوفتادم که میگفت ( قسم به خداوند که در آن دنیا خداوند عدالت را اجرا میکند و هر کسی را به جایگاه خود میرساند ) و خیالم راحت میشد .ولی کم کم نا امید شدم ... چون یه بی عدالتی رو دیدم که خدا تو قرآنشم بهش صحه گذاشته بود ...

سلام
همانطور که حضرت علی ع فرموده اند عدالت یعنی اینکه هرکسی در جای خودش باشد لذا هرکس هرجاست همانجا جای اوست .البته این به آن معنا نیست که ما نمی توانیم وضعیت فعلی را تغییر دهیم بلکه اگر تغییری هم ایجاد کنیم باز در جای صحیح خود هستیم چون قادر به تغییر شدیم .
یکی از کارکردهای معنویت این است که انسان را از سطح مشاهده جزء به سطح مشاهده کل می رساند یعنی از تنگنای مشاهده من شخصی به وسعت مشاهده من جمعی می رساند . در مرتبه من جمعی تابلو هستی بسیار زیباست بلکه جایگیری من جزئی در آن هم کاملا حساب شده و دقیق و بجاست .
امیدواریم به این مرتبه از مشاهده برسیم تا از رنج عدم درک موقعیت و جایگاه بارزش خود در تابلو زیبای هستی رهایی یابیم
والله الموفق

حامد;298780 نوشت:
سلام
همانطور که حضرت علی ع فرموده اند عدالت یعنی اینکه هرکسی در جای خودش باشد لذا هرکس هرجاست همانجا جای اوست .
والله الموفق

یزید که در مسند خلافت نشست، همانجا جای او بود؟!

تحریم شده!;298784 نوشت:
یزید که در مسند خلافت نشست، همانجا جای او بود؟!

سلام
یزید عقوبت الهی برای امتی بود که با چشمان باز چاه را بجای راه انتخاب کردند
منظور از جا جای تشریعی نیست بلکه جای تکوینی است و بر تکوین سنتهایی مثل سنت انتقام هم حاکم است که عادلانه است
والله الموفق
موضوع قفل شده است