با تعجب پرسیدم سکس ضربدری؟
خیلی عادی گفت: آره نمی دونم چرا این کار به این راحتی و مفیدی برای خیلی ها عجیبه ما باید به هر وسیله ای که شده زندگی خود رو به چنگ و دندون حفظ کنیم تا زن و شوهر بتونیم عمری در کنار هم باشیم.
[=calibri]به نام حفظ و پایداری کیان خانواده ها ، به کام یک سری ادم شهوت پرست و بی اخلاق
حامی;361190 نوشت:
[=&]گفت بابا دنیا که این ایران کوچلو نیست. الان در متخصصان غربی در رسانه ها[=&] این را تجویز می کنن خواستید براتون سی دی بیارم ببینین که چقدر فایده داشته[=&].
[=&]گفتم خب وقتی یه خانم با یه مرد دیگه این قدر نزدیک میشه، زن و شوهر احساس[=&] نمیکنن به هم دارن خیانت میکنن[=&].[=&]
[=calibri]نمیدانم چرا وقتی مطلبی را در شرع خودمان و از جانب متخصصان خودمان گفته میشود دنبال هزار و یه دلیل عقلی ونقلی و علمی و عرفی ...گرفته میشود انوقت این هم از زرنگی دانسته میشود . اما همین که از غرب یک جریان فکری ومطلبی می اید بدون لحظه ای تفکر و تعقل پذیرفته میشود . [=calibri]یک عده که اینجور فریب داده میشوند .به کجا چنین شتابان ...
[=calibri]عده ای فرصت طلب هم هستند که برای رسیدن به مقاصد نفس خودشان حاضر میشوند دست به هر خیانتی بزنند و دنبال کلاه گذاشتن شرعی و غیر شرعی میگردند . برای رسیدن به منافعشان حاضرند هر دلیل بی منطقی را قبول کنند .مثل این دلیلی که در داستان اورده شد[=&]((( گفت: اها ما باید واژه ها را درست معنی کنیم. خیانت یه محور اساسی داره و اون این که همسری بدون اطلاع همسرش کاری کنه که اون راضی نیس. ولی ما با رضایت همدیگر این کار رو می کنیم.))))
[=&]ببینید چقدر میتوان راحت با کلمات بازی کرد
حامی;361190 نوشت:
[=&]گفت[=&]: [=&]اها ما باید واژه ها را درست معنی کنیم. خیانت یه محور اساسی داره و اون این که همسری بدون اطلاع همسرش کاری کنه که اون راضی نیس. ولی ما با رضایت همدیگر این کار رو می کنیم[=&].
[=&]با تعجب گفتم: خب چه تضمینی هست که این کارها به رابطه های آزاد و مخفیانه و سر از خیانت در نیاره؟[=&]!
[=&]با لبخند گفت: کسانی که این را طراحی کرده اند فکر همه جاش رو کردن به جایی این که این روابط مخفیانه باشد در این مهمون ها گاهی هم زن و شوهر ها به شکل ضربدری روابط جنسی هم دارن. برای همین من دیگه ترسی ندارم. که شوهرم جایی دیگه مشغول بشه و هر روز با یکی باشه. فوق فوقش من با چند تا از دوستان شوهرم هستم و شوهرم چندتا از خانم های ایشان رو تجربه می کنن. ولی بعد از این مهمانی ها با خیال راحت زندگی مون رو می کنیم[=&].
کسی که اخلاق ندارد و حریص است چگونه میتواند امیال خودش را کنترل کند که به قول این خانم در داستان بتواند جلوی روابط مخفی را بگیرد . یک مثال میزنم فرد حریص به قدرت و پول هر چقدر بیشتر داشته باشد بیشتر بخیل تر و حریص تر میشود . این میل به پول و قدرت بود که در مقابل میل به شهوات و امیال جنسی هیچ است . چه شرقی ها و چه غربی ها قبول دارند میل جنسی یکی ازلذت بخش ترین و پر قدرترین میلی است که در ادمی است .اگر انرا با اخلاقیات نتوان کنترل کرد با هیچ چیز نمیتوان جلویش را گرفت . مطمین باشیم و باشید که نه تنها س ک س ضربدری بلکه هر راه و روش دیگری به غیر از ازدواج متعهدانه، دایم و سالم نمیتواند جلوی این میل بایستد ...
من متوجه نمیشم اگر اینطوره چرا در فقه این موارد ممنوع نشده.در مورد خیلی از احکام مثل ارثو...ریز به ریز و با جزییات همه چیز گفته شده خب موارد مثل این (چه در مورد زن و چه مرد هم) اگر در سلام ممنوع است نباید بیان میشد؟!بعضی میگن(نقل قولی است از یک روحانی البته) اینها هم به هر حال حلال است و نمیشه اشکال گرفت!
این درسته؟
سلام
فراموش نکنیم که نه تنها در ازدواج موقت بلکه در هر حکم فقهی دیگری افراد به راحتی میتوانند با کلاه شرعی به نیات خودشان برسند .
مثل احکام معامله و ربا
یا همان احکام ارث ...
فرقی نمیکند .کسی که اخلاق نداشته باشد به هیچ فقه و قانونی نمیتواند بند شود و به هر ریسمانی چنگ میزند تا رفتار و کردارش را موجه جلوه نماید .
ببینید در متن ابتدایی داستان چگونه با چند تا استدلال غیر عقلانی کلاه بر سر خودشان و دیگران میگذارند.این نمونه غیر شرعی اش بود ...
به نظرم سوء استفاده از هر حکم خداوندی هم نمونه ای از بی بند وباری است . در ازدواج موقت هم همیبنطور است .شخصی که از حکم خدا سوء استفاده میکند فردی بی اخلاقی است و هنجار شکن ....
بنده که سوءاستفاده از حکم خدا را عین گناه میدانم
سومین مصاحبهی زنانپرس با کسی است که تجربه عقد موقت دارد
آفتاب: چه متأهل و چه مجرد. این سومین مصاحبهی زنانپرس با کسی است که تجربه عقد موقت دارد؛ پیش از این یک بار یک آقا(+) و پس از آن یک خانم (+) از تجربیات خود در این زمینه گفتند و این بار، خانمی که خود پیشنهاد کرد تا زنانپرس با او گفتوگو کند موضوع این مصاحبه است. او در کنار خوبیهای متعه، کمی هم از آسیب و سختیهایش برای زنان میگوید. خانمی ۲۹ ساله، تهرانی، با یک بار سابقهی ازدواج و طلاق و ۴ بار تجربهی عقد موقت…
*** ـ چطور با متعه آشنا شدید؟
خانمی از بستگان که از همسرش جدا شده بود، با آقای دکتری آشنا شده بود که من در جریانش بودم. در منزل که صحبتش میشد، یادم هست اوایل که مادرم راضی نبودند. ولی بعد کم کم که سر موضوع صحبت میکردیم، دلایل قانع کننده میآوردیم و یکی از کسانی که سعی میکرد با استدلال راضیشان کند، من بودم. ـ آن موقع متأهل بودید؟
در دوران نامزدی بودیم. ـ یعنی آن زمان نگاه خود شما مثبت بود به قضیه؟
بله. من میدانستم که با آن فرد رابطه خوبی دارند. از این طرف هم نگاه میکردم، میدیدم نیازهایی دارد. متعه یقیناً بهتر هست تا به سمت گناه برود. من بحث شرعی قضیه را نگاه میکردم. ـ چی شد که خود شما متعه را تجربه کردید؟
بعد از جدایی من، اولین بار من جایی کار میکردم و آقایی به من پیشنهاد داد. من قبول نکردم. ـ چرا قبول نکردید؟
ترسی بود… ـ چه ترسی؟
من تازه جدا شده بودم و میترسیدم که باز در رابطهای بیفتم که رابطه مریضی باشد و از نظر روحی درگیرم کند. یکی هم نگاه خانواده. ـ به این فکر نکردید که میشود به خانواده نگفت؟
چرا خب؛ ولی این احساس بد که میخواهم کاری را بیاطلاع خانواده انجام دهم، همیشه بود و مرا درگیر میکرد. بعدتر هم پیش آمد که این پنهانکاری بود؛ ولی فقط تا مدتی بود و بعدش ترجیح دادم با مادرم در میان بگذارم. ـ وقتی به آن آقا نه گفتید، سعی نکرد شما را توجیه کند؟
آن آقا اول پیشنهاد یک رابطه دوستانه را داد. بعد پیشنهاد عقد موقت را داد. بعد خیلی جدی پیشنهاد که به صورت دائم، همسر دومش بشوم. ـ تفاوت سنی شما چقدر بود؟
۸-۷سال و بچه هم داشت. ـ چرا چنین احساس نیازی بود؟ یعنی کاستیهایی از طرف همسرش داشت یا به خاطر اینکه کسی را دیده که خیلی دوست دارد با او باشد و …
هر دو با هم بود؛ یعنی اولی باعث شده بود که دومی به وجود بیاید و علاقهای را بیرون از فضای خانواده جستوجو کند. همین را هم دقیقاً به من گفت. بعد هم ماجرا به جایی رسید که من همهی اینها را به همسرش گفتم. من و همسرش با هم دوست بودیم. با اینکه من حق میدهم که ظرفیت نداشته باشد و سخت باشد برایش قبول این قضیه؛ رابطه ما به هم خورد. ـ فکر نکردید که گفتن این قضیه و شرح دلایلش رابطه آنها را خراب کند؟
سعی کردم طوری بگویم که این اتفاق نیفتد. ابتدا هم خودش چون حدس زده بود و به من زنگ زد. اولش وقتی ماجرای ابراز علاقه همسرش را به من فهمید، خیلی ناراحت شد. مدام میگفت چرا باید اینطور شود! من دلایلش را گفتم. اول همه تقصیرات را گردن همسرش انداخت؛ اما بعد قبول کرد که کاستیهایی داشته؛ ولی باز نمیتوانست بپذیرد که این دلیلی شود که همسرش سراغ زن دیگری برود. آن موقع خیلی خوب و دوستانه با من برخورد کرد، ولی بعد به تحریک اطرافیانش رفتار خیلی بدی با من داشت. در حالی که من خودم اصلاً نمیخواستم در آن فضا بمانم، سعی کرد من را بیرون بیندازد!
علیرغم میل باطنی من رابطه ما قبل از این اتفاقات، خانوادگی شده بود و چندبار هم منزل ما آمده بودند. همسرش پیگیر برخی کارهای من بود. من ناخواسته وارد این ماجرا شدم و این آقا خودش را وارد زندگی من کرده بود و سعی میکرد به هر نحوی شده من را در این رابطه نگه دارد. ـ حالا از اولین باری بگویید که متعه را قبول کردید؟
اولین بار، ۸-۷ ماه بعد این قضیه بود. همان احساس نیاز به بودن یک نفر که با خواهرم و یکی از دوستانم در موردش صحبت کردیم و هر دو در این فکر بودند که اگر مورد خوبی بود، ما را با هم آشنا کنند. یکی دو مورد حتی خواهرم معرفی کرد که صحبت کردیم و من به دلایلی نپذیرفتم. مثلاً یکیشان اصلاً از نظر اعتقادی به من نمیخورد؛ حتی اگر میگفتیم که الان بیمحرمیت با هم رابطه داشته باشیم، برای این فرد مهم نبود! ـ شما گفته بودید که کسانی معرفی شوند؟
بله؛ من به خواهرم گفته بودم که نیاز دارم، هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ جسمی که کسی کنارم باشد. بعدتر دوستم هم کسی را معرفی کرد. بعد از مدتی که از آشنایی ما گذشت، من خودم پیشنهاد دادم که محرم بشویم. آدم بسیار با اخلاقی بود؛ تمایل و موقعیت این رابطه را هم داشت. این اولین بار بود. ـ یعنی موقعیت این فرد چطور بود؟
نزدیک سی سال داشت و تا آن زمان همیشه تنها بود. نیاز متقابل به این ارتباط را داشت. ـ چطور شد از مخالفت بار اول به این موافقت رسیدید که خود شما پیشنهاد دهنده بودید؟
شاید آن نگاه ترسآلود، دلیل چندم باشد و من دلایل دیگری داشتم که گفتم نه. آن زمان من تازه جدا شده بودم و اصلاً نمی خواستم وارد یک رابطه جدید عاطفی بشوم. آن رابطه هم دقیقاً داشت عاطفی شروع میشد. آن آقا قبل از هر چیز به من ابراز علاقه میکرد. ـ از سختی جدایی در صورت شروع عاطفی قضیه میترسیدید؟
بله. در چنین حالتی معمولاً دلایل شروع یک رابطه منطقی نیست؛ احساس نیاز واقعی نیست. همه چیز درگیر احساسات لحظهای هست که میآید و میرود و زود هم تمام میشود. تعهدی بر پایبندی نیست؛ چون دوست داشتن تعهدی نمیآورد برای فرد؛ اینکه میگوید من تو را دوست دارم، تعهد نمیآورد! و تنها زن را وابسته به یک محبت غیر واقعی میکند. ـ طرف مقابل چرا داشت به این رابطه موقت تن میداد؟ مجرد بود یا متأهل؟
مجرد بود. نسبت به اطرافیان و دوستانش خیلی کم درگیر رابطه با جنس مخالف شده بود. همین باعث شده بود که محجوب باشد. یک نگاه اخلاقی به موضوع داشت؛ میگفت من عذاب وجدان میگیرم که با دختری ارتباط داشته باشم و نخواهم که با او ازدواج کنم. ولی چنین مشکلی را با شرایط من نداشت و میگفت تو شرایط محرمیت موقت را داری و من و تو میتوانیم محرم شویم. ـ این آقا شرایط ازدواج دائم را نداشت؟
خودش این طور میگفت که ندارد. ـ نگران قضاوت بقیه نبودید؟
اوایل به خانواده نگفتم؛ ولی بعد از مدتی گفتم. برخوردها بد بود. هنوز هم این موضوع حل نشده. مادرم بعد از مدتی که موضوع را گفتم، خیلی راحت و منطقی به من حق داد و کنار من بود. ولی اعضای دیگر خانواده این طور نبودند. ـ بار اول زمان محرمیت چه مدتی بود؟
حدود یک سال و نیم با هم بودیم. حالا قطع میشد و مدتی فاصله میافتاد و باز صیغه میخواندیم. بعد از آن یک سال و نیم هم این طور نبود که مرا رها کند؛ هنوز هم خبر میگیرد و گاهی مشکلی داشتم، می آید کمک من. ـ چرا قطع شد؟
وابستگی ایجاد شده بود و ترس از اتفاقاتی که این وابستگی ایجاد میکرد. مادر آن شخص متوجه ارتباط پسرش با یک زن مطلقه شده بود و ترس و نگرانی خود را دائما به ما منتقل میکرد. بیشتر من به خاطر حرفی که مادرش زده بود خودم را کنار کشیدم. گفته بود از زنهای بیوه باید بترسی و این نگاه خیلی آزاردهنده بود. ـ در این مدت یک سال و نیم، خواستگار نداشتید برای ازدواج دائم؟
داشتم. ـ احساس عذاب وجدان نمیکردید؟
چرا خب؛ خواستگاری داشتم که جدی هم شد. در مراحل اولیه که داشتیم آشنا میشدیم، من در دوران عدهی محرمیت موقتم بودم. یعنی خواستگار که آمد و قرار شد من فکر کنم، صیغه را باطل کردیم. من در این دوران که از طرفی دوره عده عقد موقتم با آن آقا بود و از طرفی با این خواستگارم به طور جدی حرف میزدم، دائماً با خودم درگیر بودم. ـ به خواستگار قضیهی این محرمیت موقت را نگفته بودید؟
نه؛ ظرفیت پذیرش این موضوع نیست. زمانی رسید که من مجبور شدم قضیه را بیان کنم. رفت و آمد خانوادگی بود و همه گفتند که با هم محرم شوید و از طرفی من شرعاً نمیتوانستم! من مجبور شدم که قضیه را با خواستگارم مطرح کنم و همین امر، آغازی بود بر اینکه یک بی اعتمادی و بی محبتی پیش بیاید. از محبت آن آقا به من کاسته شد. این موضوع به هم خورد و یکی از دلایل اصلیاش هم همین قضیه بود.
وقتی من موضوع را گفتم، مثالی زد که هر وقت من به آن فکر میکنم، برایم خیلی تلخ است. روایتی از پیامبر نقل کرد با این مضمون که اگر مرد مسلمانی با یک زن فاحشه ازدواج کند و باعث اصلاح او شود… این مثال را درباره من زد! وحشتناک بود. این باعث شد که اولین برخورد منفی بین ما پیش بیاید. من گفتم اگر شما دارید یک شرایط کاملاً حلال را با همچین شرایطی قیاس میکنید، سکوت میکنم و شما را به همان دین و پیامبری که از آن حرف میزنید، وا میگذارم. سعی کرد توجیه کند؛ ولی این توجیهها هیچوقت فایده نداشت. هنوز هم سعی میکنم به آن مثال که به شدت آزار دهنده بود فکر نکنم.
این یکی از آسیبهای بزرگ عقد موقت هست. ممکن هست گاهی از یک دختر باکره پرسیده شود که تا به حال کسی را دوست داشتی؛ ولی وقتی خانم مطلقه یا بیوهای قرار هست ازدواج کند و از او میپرسند آیا با کسی بودی یا نه، منظورشان این هست که آیا تا به حال محرم موقت کسی بودی! این طور وقتها دروغ گفتن خیلی سخت است و گفتن حقیقت سختتر از آن! چون شما وقتی حقیقت را میگویی باید یک عمر برای خودت نگاهها و حرفهای تلخ و آزاردهنده را بخری در حالی که کار اشتباهی انجام ندادی!
فقط همین بیوه یا مطلقه بودن یک سری سختیها دارد؛ چه رسد به اینکه بگویی من در این مدت با کسی دیگر بودم! حتی اگر این رابطه حلال باشد. همان خواستگاری که گفتم، نگاهش یک نگاه کاملاً منفی بود. با اینکه فرد کاملا مذهبیای هم بود. ـ این نگاه، نگاه شرعی نیست؛ نگاه عرفیست… ؟
نگاه عرفی هست؛ ولی این آقا و کسان دیگر آن را با شرع مخلوط میکنند. خیلی وقتها میگویند تقوا داشته باشید و تنهایی و عواقبش را تحمل کنید؛ متعه برای شرایط خیلی خاص است. من این را قبول دارم که برای شرایط خیلی خاص است، مثلاً دختر باکره تا وقتی از سن ازدواج نگذشته، شرایطش با مطلقه یا بیوه متفاوت است. اما اینکه بگوییم تقوا داشته باشید و این هم یک جور امتحان است و تحمل کنید، درست نیست. گاهی پیامدهای این تنها ماندن برای یک زن جبران ناپذیر است. اما متاسفانه این نگاههای بسته که با استدلالهای اخلاقی توجیهاش میکنند وجود دارد. ـ فرد مطلقه یا بیوه این امکان را ندارد که گزینههایی مثل خود را بیابد و با واسطه پیشنهاد ازدواج دائم بدهد که نخواهد سراغ متعه و آسیبهایش برود؟
این هم می شود، ولی باز ریسک هست. به خاطر نگاهی که در جامعه ما نسبت به بحث خواستگاری خانم از آقا وجود دارد. وقتی خانم پیشنهاد میدهد، آقا پایش را عقب میکشد. خانمهایی که شرایط خاص دارند، حتی گاهی یک ابراز علاقهی ساده هم نمیتوانند بکنند. برای دخترها هم سخت هست، اما برای خانم بیوه یا مطلقه قضیه ناممکن هست تقریباً؛ انگار محکوم هستند به یک سری چیزها. نگاه عرفی جامعه محکومشان کرده، اصلاً نگاه شرعی اینگونه نیست.
ـ آسیبهایی که مد نظرتان هست، چیست؟
یکی از آسیبهای متعه، این هست که چون دائم نیست و تحت شرایطی اتفاق میافتد، بعد از یک مدتی گاهی کوتاه، گاهی طولانی آن آقا میرود؛ و هیچ تضمینی وجود ندارد که آن خانم بعد از آن رابطه ازدواج دائم کند و چون یک مدت رابطهای را تجربه کرده، تحمل این تنهایی دوباره خیلی سختتر است. بعد برای جبرانش مجدداً با کسی دیگر وارد یک رابطهای میشوند، بعد آن تمام میشود و یکی دیگر و … عملاً این قضیه تبدیل میشود به یک خودکشی تدریجی. در حالی که این موضوع برای مرد اینگونه نیست؛ مرد میتواند در آن ِ واحد با چند نفر باشد و حتی در تمام طول زندگیاش اینگونه باشد. مردها کمتر خسارت روحی بهشان وارد میشود. بعد هم آقایی که تجربه متعه دارد، اگر هنگام ازدواج دائم آن را مطرح کند، چندان منفی تلقی نمیشود؛ حتی برخی نگاه مثبت دارند که چه جوان خوبی بوده که نیازش را از راه شرعی بر طرف کرده و سراغ گناه نرفته است. اما یک خانم نمیتواند اینگونه باشد؛ خانم در چنین روابطی محکوم است و در جامعهی ما عرف نیست که خانمها از این نیازشان حرف بزنند. عرف نیست که بماند؛ اصلاً نگاه منفی هست.
ـ این آسیبها برای زمانی هست که فرد موضوع را به خواستگارش بگوید؛ اگر نگوید، چطور؟
وقتی سؤال میشود، چارهای جز گفتن نیست. از طرفی وقتی گفته نمیشود، یک ترسی همیشه با آدم هست که اگر رابطه یا رابطههایی را که من در آن بودم، یکیاش را این آقا متوجه شود، چه میشود!
ـ راست گفتن هم باعث از دست دادن یک زندگی میشود که!
از دست دادن یک زندگی خیلی بهتر است از اینکه تو وارد یک زندگی بشوی که همیشه به تو یک نگاه تحقیرآمیز میشود. بیشتر هم مذهبیها چنین نگاهی دارند؛ چون اساساً این حرفی که ما میزنیم در مورد افراد مذهبی هست دیگر؛ غیرمذهبیها که برایشان فرقی نمیکند! مذهبیها انگار بیشتر این نگاه را دارند که خانم یک مدت تنهایی و پیامدهایش را تحمل کند، بالاخره یک مورد مناسب برای ازدواج دائم پیش میآید!
نگاه به خانمی که چنین تجربههایی دارد، نگاه به عنوان یک زن هرزه است! (سخت بود گفتن این لفظ، ولی دقیقاً این عین نگاهیست که به چنین زنی دارند، در حالی که اصلاً گناهی نکرده است) توقع دارند زن در هر شرایطی که هست، با سختی تحمل کند و منتظر بماند تا کسی با اسب سپید بیاید! این توقع بیجایی است و نگاه شرعی هم نیست. چرا زن باید از راه میانبری که خدا برای او گذاشته، استفاده نکند؟! یکی دیگر از آسیبهای متعه، همین نوع نگاه است؛ موردی که در مصاحبههای قبلی زنانپرس اصلاً به آن اشاره نشده است.
آیا می شود شرط کرد که طرف مقابل تا زمان فراهم شدن شرایط ازدواج دائم، بماند؟ طبیعتاً نمیشود. از طرفی گاهی هم خانم میخواهد عقد باطل شود که آقا این کار را نمیکند. از مواردی هم که باید مراقب بود، پیشگیری از بچهدار شدن است. ـ اینها که گفتید، همگی تابعی از نگاه بیرون است، اما نگاه خودت چطور؟ در درون خودت چه احساسی داری؟
من همیشه نه اینکه رضایت کامل داشته باشم و بگویم که از این شرایط راضی هستم، ولی چون شرایطی هست که خدا برای من خواسته، رضایت میدهم. منظورم از شرایطی که خدا خواسته، روابطم نیست؛ مطلقه بودن است و اینکه شرایط و گزینه مناسب برای ازدواج دائم برای من تاکنون پیش نیامده، و از طرفی نیازهایی که وجود دارد و من به خاطرش وارد یک رابطه میشوم. همیشه به خاطر این خواست الهی پیش خدا گله میکنم اما وقتی سختیها و قضاوت کردنهای دیگران و نوع نگاهشان هست، در این موضع قرار میگیرم که به خودم حق میدهم. همیشه یک جور خودم را قربانی نگاههای جامعه احساس کردم. ـ تا حالا با چند نفر چنین ارتباطی داشتید؟
۴نفر
ـ چرا هیچ کدام از این ۳ نفر اینگونه نبود که اگر هم موقت هست، ثابت باشد؟
همیشه این موضوع را خودم مطرح می کردم. در ابتدای همان رابطه. من همیشه وقتی میخواهم وارد رابطهای بشوم، دوست دارم طرف مقابل صادق باشد و من بدانم چرا وارد این رابطه میشود؛ فقط نیاز جنسیست یا روحی یا قرار است چقدر وقت بگذارد و …؛ یعنی آگاهانه وارد رابطه بشوم. خیلی وقتها ولی این صداقت وجود ندارد؛ با یک اسم دیگری شروع میکنند؛ عاقلانه جلو نمیآیند و صادق نیستند. من یک چیزی را راحت بگویم، خیلی از آقایانی که سراغ این رابطه میآیند، قسمتی از روحشان میلنگد؛ مریض هستند! خیلی وقتها خودشان نپذیرفتهاند تنها نیاز جنسی آنها را به یک رابطه کشانده. و همین گول زدن خودشان باعث میشود با طرف مقابل هم صادق نباشند و در نهایت در طول رابطه به آن خانم صدمات زیادی وارد میشود. ـ حتی اگر مجرد باشند؟
نه؛ در مجردها خیلی کم هست. من بهترین رابطهای که داشتم، با همان آقا بود که مجرد بود. باقی هم مجرد بودند، اما تجربه ازدواج و طلاق داشتند. او که اصلاً ازدواج نکرده بود، خیلی بهتر از دو نفر دیگر بود. ـ حالا هر کدام اینها در ذهن تو یک خاطرهی تلخ هستند؟
نه؛ اولی این طور نیست. باقی اما تلخ هستند. چون هر کدام قسمتی از وجود مرا با خود بردند در قبال چیزی که به دست نیاوردم. یک زن وقتی وارد رابطهای با یک مرد میشود، فقط جسمش را در اختیار آن مرد قرار نمیدهد، روحش را هم میگذارد. در صورتی که مردها این طور نیستند. بعد وقتی آدم در ازای دادن روحش چیزی به دست نیاورده است، دقیقاً مثل این هست که قسمتی از خودش را داده و رفته! برای چه چیزی؟ هیچ وقت جواب این سوال را پیدا نمیکنید.
اگر به شکل خوبی تمام شده باشد، این حس نیست. مثلاً در مورد اول برای من این طور نشد. حتی بعد آن هم به من زنگ میزد و جویای احوالم بود. حتی اگر مشکلی داشتم، برایم حل میکرد. این یعنی من تنها جسمم را با این فرد به اشتراک نگذاشته بودم؛ همانطور که خودش. یعنی آن شخص این نگاه را نداشت. در کنار داشتن جسم من به روح من هم اهمیت میداد.
ـ چرا جدا شدید؟
داشت وابستگی عاطفی پیش میآمد؛ بیشتر هم از طرف من… ـ شما به خاطر این مسئله یک موقعیت ازدواج را از دست دادید؛ ناراحت نیستید؟
به خاطر او نبود؛ فقط یکی از دلایلش او بود. نه؛ من از او ناراحت نیستم. از نگاهها و برخوردهای دیگران ناراحت هستم. خود این قضیه یک امر شرعی است؛ اما به این قضیه شرعی خیلی بد نگاه میشود. نگاه این هست که من باید منتظر میماندم و با همه سختیهای تنهایی میساختم تا یک نفر با اسب سپید بیاید دنبال من! وقتی خدا یک راه میانبر برای من قرار داده است، چرا استفاده نکنم؟ ـ تا به حال شده که این قضیه را به کسی پیشنهاد کنید؟
نه، مستقیم به کسی پیشنهاد ندادم… ـ فکر میکنید به چه کسانی میشود پیشنهاد داد که از متعه استفاده کنند؟
خود پیشنهاد، پیشنهاد بدی نیست؛ خصوصاً به کسی که نیاز روحی و جسمی دارد و یا احتیاج به یک حمایتی دارد. ولی مهم است که با چه کسی! این «با چه کسی» خیلی سخت هست برای زنان که خودشان نمیتوانند پیشنهاددهنده باشند. باید منتظر باشد که برایش پیش بیاید. ـ فرد چه شرایطی باید داشته باشد که سراغ متعه رفتن برای او مجاز باشد؟
(سکوت طولانی) دارم فکر میکنم؛ خیلی سخت هست به کلمه گفتن. تمام احساس نیازی که تنهایی برای یک آدم میآورد؛ هم روحی، هم جسمی. گاهی شرایط اجباری زندگی اجتماعی و اقتصادی هم موجب میشود یک زن نیاز به یک حامی داشته باشد و همیشه شرایط ازدواج دائم فراهم نمیشود. وقتی هم شرایط ازدواج دائم فراهم نباشد، متعه راه حل خوبی است.
ـ بین مرد و زن تفاوت هست در این شرایط؟
به نظر من مردهایی که می خواهند ازدواج موقت داشته باشند و همسر هم دارند، بهتر هست که همسر دوم (دائم) بگیرند یا حداقل مدت عقد موقتشان خیلی طولانی باشد، شبیه یک ازدواج دائم. ـ چرا؟!
چون این طور بیشتر از خودشان به زن دوم توجه میکنند. زمان و تعهد بیشتری نسبت به او دارند. ولی مرد متأهلی که فقط به خاطر خودش دنبال عقد موقت میرود، نرود بهتر است! چون زنها حتی در یک رابطهی موقت خیلی خوب هم احساس رضایت کامل ندارند، چون موقت است. همین موقت بودن خیلی آزاردهنده است. حتی وقتی با کسی که مجرد است، ارتباط برقرار میشود، این واقعیت که این آدم یک روز تمام میشود و من هم برای او تمام میشوم و و اینکه شاید تو تنها بمانی ولی آن شخص یک ازدواج دائم داشته باشد. اینها خیلی آزاردهنده است.
شاید در مورد مردی که متأهل است، این احساس کمتر باشد و خانم دوم حتی یک احساس پیروزی هم داشته باشد. این یک واقعیت زنانه است. اگر آن آقا برای خانم دوم وقت بگذارد؛ محبت کند، آن خانم این تعلق و تعهد را به عینه میبیند. ـ خانمی که با عقد موقت به همسری مردی درآمده، کجا و چطور میتواند همسرش را ببیند؟ چون پنهان هم هست اغلب.
اول باید دید دلیل عقد موقت چیست. یک زمانی یک دختر و پسر مذهبی کم سن و سال میخواهند با هم باشند، با هم بیرون بروند، دست هم را بگیرند و نمیخواهند به گناه بیفتند؛ اینها با هم عقد موقت داشته باشند، نیاز به جایی هم ندارند! چون میخواهند رابطهشان در همان حد باقی بماند. ولی وقتی قرار است رابطه فراتر از این برود، آقا یا خانم باید یکی شان شرایطش را داشته باشند. ـ خود شما چطور؟ کجا هم را میدیدید؟
خب بیرون با هم بودیم. سینما و پارک و همین فضاهای عمومی. در مورد اول اگر نیاز بود با هم باشیم، طبقهی دوم منزلشان میرفتیم که با برادرش بودند و هر وقت ما میخواستیم برویم، برادرش یا میرفت پایین یا کلاً میرفت بیرون. ـ خانواده این آقا در جریان بودند؟
خیر؛ فقط برادرش قضیه را میدانست و بعد مدتی هم قضیه را به پدرش گفت. ـ موارد بعدی چطور؟
یکی از آنها که قرار بر ازدواج بود و طبیعتاً یا منزل ما بودیم یا منزل ایشان. بعدی هم آن آقا منزل مجردی داشت و تنها زندگی میکرد. آخری هم منزل یکی از دوستانش که مجرد بود، میرفتیم. ـ در دوره عقد موقت وظایف همسری چگونه ایفا میشود؟
بیشتر آقایان تصورشان این هست که دلیل متعه نیاز جسمیست. برایشان مسئولیت نمیآورد که بخواهند وظیفهای برای خودشان قائل شوند. هر کاری هم انجام دهند به نظر خودشان لطف است! مگر اینکه قبلش شرط شده باشد؛ حالا چه به لحاظ مالی و چه زمانی که باید بگذرانند و … البته این در همه موارد صدق نمیکند.
ـ مهریه چه در نظر میگرفتید؟
از یک شاخه گل تا یک مبلغی پول. ـ با تمام شدن زمان متعه، احساس خلاء عاطفی پیش نمیآید؟
طبیعتاً پیش میآید. در همان دوران هم با فکر کردن به اینکه «یک روزی تمام می شود»، این احساس پیش میآید. این حس موقت بودن، آزاردهنده است؛ خصوصاً اگر رابطه خوبی باشد.
اینکه آدم همسر موقت مردی شود که همسر دارد، اصلاً جالب نیست؛ مگر اینکه آن آقا واقعاً دلیل قانع کنندهای داشته باشد یا اینکه شرایط مالیاش را داشته باشد و شرایط دیگر را؛ طوری که وقت گذراندن با همسر دوم به زندگی اول آسیبی وارد نکند. در غیر این صورت جالب نیست کسی که همسر دارد، سراغ متعه برود.
ـ شاید بعد مدتی همسر دوم هم مثل همسر اول، دلش را زد و رفت سراغ بعدی!
اگر بنا بر دل زدن باشد که باید حق بدهیم به نگاه منفیای که وجود دارد! چنین آدمی یقیناً بیمار هست. الان جالب است که خیلی از کسانی که واقعاَ شرایط متعه را دارند، ساکت هستند و خودشان را سانسور میکنند. نیازشان را نمیگویند؛ حتی فکر کردن به چنین نیازی را موجب شرمندگی پیش خودشان میدانند. کسانی خیلی به خودشان جسارت این کار را میدهند که چندان نیاز و دلیلی هم نداشته است. تنوعطلبی چیز خوبی نیست؛ خیلی اساتید اخلاق این تنوع طلبی را سرزنش میکنند. گاهی ایراد از کم گذاشتن همسر اول هست که این طور مواقع مرد حق دارد. ـ برخی هم متعه را خلاف حقوق زن میدانند که فقط منفعت مرد را تأمین می کند…
واقعاً این طور نیست؛ چون نیاز دو طرفه هست. مگر زن نیاز جنسی یا روحی و عاطفی ندارد؟! تنهایی هم برای آقایان و هم برای خانمها آزاردهنده است. خدا در قرآن میگوید ما زن و مرد را برای آرامش همدیگر قرار دادیم؛ نمیگوید زن برای آرامش مرد! ـ الان منتظر ازدواج دائم هستید؟
بله
ـ و اگر موردی برای موقت پیش بیاید…
قبول نمیکنم. مواردی هم بوده اخیراً که رد کردم. خسته شدم. به نظرم آن زندگی یک جور خودکشی تدریجی بود. الان ترجیح میدهم سختیها را بیشتر تحمل کنم. موقت بودن، خیلی سخت است. حتی اگر خودت با این موضوع کنار آمده باشی نگاههای جامعه و اطرافیان همیشه بخشی از ذهنت را درگیر میکند و مثل خوره روحت را میخورد. ـ نظر شما در ترویج و تبلیغ متعه چیست؟
ترویجش را مشکلی ندارم؛ چه متعه، چه تعدد زوجات. چون واقعاً آقایانی هستند که توانایی داشتن همسر دوم را دارند و خانمهایی هم هستند که به یک همسر دائم نیاز دارند و از طرفی شرایط ازدواج را ندارند. ـ همسر اول چه میشود؟
نگاهی که الان در جامعه نسبت به همسر دوم وجود دارد، چیزی هست که به جامعهی ما تزریق شده است و تا یک زمانی اصلاً در ایران نبوده است. خیلی از آقایان دو همسر داشتند و حتی در یک خانه زندگی میکردند. همین الان هم من سراغ دارم دو خانمی را که همسر یک آقا هستند و در آپارتمان کنار هم زندگی میکنند. مردی که توانایی روحی و عاطفی و مادی برای تأمین دو زن را داشته باشد، چرا چنین کاری نکند؟! یقیناً جلوی خیلی از فسادها گرفته میشود.
ـ همسر اول چی؟ او که از نظر روحی این قضیه را نمیپذیرد.
باید این مورد برای زن اول جا بیفتد. باید اول دنبال این بگردیم که چرا تا یک زمانی هیچ مشکلی نبوده و بعد مشکلدار شده! این تفکر از کجا آمده؟! این تفکر در همین ایران ۵۰ یا ۶۰ سال پیش نبوده یا خیلی کم بوده است. ـ شما اگر همسر مردی باشد و او قصد ازدواج مجدد داشته باشد، مشکلی ندارید؟
اگر توان ادارهی دو همسر را داشته باشد، مشکلی ندارم. من خیلی به این قضیه فکر کردم و واقعاً با آن مشکلی ندارم. من نمیگویم حالا برود با کسی که خیلی زندگی مناسب و نرمالی دارد، ازدواج کند؛ یک زنی را تحت حمایت خودش بگیرد که نیاز به یک مرد دارد و موقعیت ازدواج برایش پیش نیامده و اگر آن زن (همسر اول) واقعاً یک زن مؤمن خودساختهای باشد، این قضیه را قبول میکند. چون یک زن از بسیاری احساسات آزاردهنده مثل تنهایی، عدم امنیت و نیاز نجات پیدا میکند. زنهایی که تن به متعه میدهند، خیلی وقتها دنبال یک پناهگاه هستند؛ بیشتر دنبال یک حامی و یک سرپناه امن هستند. چرا یک زنی که خدا را میشناسد، فقط خودش را ببیند و با این قضیه مخالفت کند؟ ـ فکر نمیکنید شما حسب شرایط خودتان دارید این را میگویید؟
بله؛ من چون این شرایط را دارم، این حرفها را میزنم؛ اما خیلی خوب است که آدمها بتوانند خودشان را جای کسی بگذارند که شرایط این چنینی دارد. پس تکلیف این زنها و تکلیف فسادی که در جامعه ایجاد میشود، چه میشود؟! فکر میکنید همهی زنهای مطلقه یا بیوه سراغ متعه میروند؟ نه؛ بسیاری هم به حرام میافتند. گرچه اعتقادات خودشان را هم دارند. ولی مجبور میشوند؛ نیاز مالی، بچهدار بودن، حالا هر چی! اینها همه زنجیروار به هم ربط دارد. ـ با همهی آسیبهایی که گفتید و اذیتهایی که شدید، باز در آخر میگویید درست است؟
کار مثبتی است؛ ولی در شرایط خودش. دو طرف باید شرایطش را داشته باشند. نوع نگاه جامعه هم به متعه باید تغییر کند. اصل همین نوع نگاه است که میشود از طریق سینما و صدا و سیما و داستاننویسی و رسانهها و آوردن مثالهای خوب و موفق در کنار دلایل منطقی و بررسی شده این نگاه اشتباه را تغییر داد. ـ نگران نیستید این مصاحبه که کار شد، به شما در کامنت ها بد و بیراه گفته شود؛ آن هم از سوی قشر اینترنتی ما که خودشان را فرهیخته هم میدانند؟
احساسم این هست که احتمالاً خیلیها علیه من موضع خواهند گرفت؛ آقایان به دلیلی و خانمها به دلیلی دیگر! خانمهای متأهل بیشتر البته! http://aftabnews.ir/fa/news/177971
یک بام و دو هوا
برخی از مردان ریش می تراشند، روزه می خورند، به نامحرم نگاه می کنند اینها را بدون اشکال می دانند که حرام قطعی است و مرتکب می شوند در این میان مقدس هم می شوند می گویند ازدواج موقت مستحب است و باید این مستحب را درک کنیم.
مثل این افراد مثل علمای بنی اسرائیل است که به بعضی از قسمت های قرآن ایمان داشتند و به بعضی از آن کافر.
گویند مردکی سادات را می بوسید به او گفتند این کار خوب نیست گفت به خاطر جدشانی می بوسم.
یک سید بد ریخت پیدا کردند گفتند این را ببوس به خاطر جدش.
گفت: من نمی دانم چرا هرچه کار ثواب است من باید انجام دهم.
*****
بحث در مجلس داغ بود. رئیس مجلس در خطابه قرآئش گفت: ازدواج موقت مردان متأهل صحیح نیست.
نمایندگان یک پارچه فریاد زدند صحیح است صحیح است.
ـ................... مشکلی ندارم. من نمیگویم حالا برود با کسی که خیلی زندگی مناسب و نرمالی دارد، ازدواج کند؛ یک زنی را تحت حمایت خودش بگیرد که نیاز به یک مرد دارد و موقعیت ازدواج برایش پیش نیامده و اگر آن زن (همسر اول) واقعاً یک زن مؤمن خودساختهای باشد، این قضیه را قبول میکند. چون یک زن از بسیاری احساسات آزاردهنده مثل تنهایی، عدم امنیت و نیاز نجات پیدا میکند. زنهایی که تن به متعه میدهند، خیلی وقتها دنبال یک پناهگاه هستند؛ بیشتر دنبال یک حامی و یک سرپناه امن هستند. چرا یک زنی که خدا را میشناسد، فقط خودش را ببیند و با این قضیه مخالفت کند؟
ـ فکر نمیکنید شما حسب شرایط خودتان دارید این را میگویید؟....................... !
برای من حرف الکی در نیارید خانمم همه اینها را چک می کنه:khandeh!:
به خواستگار قضیهی این محرمیت موقت را نگفته بودید؟
نه؛ ظرفیت پذیرش این موضوع نیست. زمانی رسید که من مجبور شدم قضیه را بیان کنم. رفت و آمد خانوادگی بود و همه گفتند که با هم محرم شوید و از طرفی من شرعاً نمیتوانستم! من مجبور شدم که قضیه را با خواستگارم مطرح کنم و همین امر، آغازی بود بر اینکه یک بی اعتمادی و بی محبتی پیش بیاید. از محبت آن آقا به من کاسته شد. این موضوع به هم خورد و یکی از دلایل اصلیاش هم همین قضیه بود.
وقتی من موضوع را گفتم، مثالی زد که هر وقت من به آن فکر میکنم، برایم خیلی تلخ است. روایتی از پیامبر نقل کرد با این مضمون که اگر مرد مسلمانی با یک زن فاحشه ازدواج کند و باعث اصلاح او شود… این مثال را درباره من زد! وحشتناک بود. این باعث شد که اولین برخورد منفی بین ما پیش بیاید. من گفتم اگر شما دارید یک شرایط کاملاً حلال را با همچین شرایطی قیاس میکنید، سکوت میکنم و شما را به همان دین و پیامبری که از آن حرف میزنید، وا میگذارم. سعی کرد توجیه کند؛ ولی این توجیهها هیچوقت فایده نداشت. هنوز هم سعی میکنم به آن مثال که به شدت آزار دهنده بود فکر نکنم.
این یکی از آسیبهای بزرگ عقد موقت هست. ممکن هست گاهی از یک دختر باکره پرسیده شود که تا به حال کسی را دوست داشتی؛ ولی وقتی خانم مطلقه یا بیوهای قرار هست ازدواج کند و از او میپرسند آیا با کسی بودی یا نه، منظورشان این هست که آیا تا به حال محرم موقت کسی بودی! این طور وقتها دروغ گفتن خیلی سخت است و گفتن حقیقت سختتر از آن! چون شما وقتی حقیقت را میگویی باید یک عمر برای خودت نگاهها و حرفهای تلخ و آزاردهنده را بخری در حالی که کار اشتباهی انجام ندادی!
فقط همین بیوه یا مطلقه بودن یک سری سختیها دارد؛ چه رسد به اینکه بگویی من در این مدت با کسی دیگر بودم! حتی اگر این رابطه حلال باشد. همان خواستگاری که گفتم، نگاهش یک نگاه کاملاً منفی بود. با اینکه فرد کاملا مذهبیای هم بود. ..................
تحلیل مصاحبه بالا
-برخی ممکن است به سخنان این خانم اشکالاتی بگیرند ولی خب به هرحال ایشان به عنوان یک فردی که تجربه این ازدواج را داشته بیان کرده است و بسیاری از سخنانش درست است که با تجارب مشاوره های اینترنتی و تلفنی و حضوری بنده سازگاری دارد.
- کسی که ازدواج موقت کرده اگر شرایط ازدواج دائم برایش پیش آمد لازیم نیست همه چیز را بگوید دروغ گفتن حرام است اما هر راستی را هم نشاید می تواند برای دفع و رفع نگرانی های همسر آینده اش توریه کند مثلا بگوید کی؟ من با این ازدواج را اصلا نمی پسندم. منظورش هم این است که من در اصل ازدواج دائم را می خواهم.
- در ازدواج موقت هم زن می تواند شرط ضمن عقد کند که مثلا ازدواج موقت می کنم به شرطی که اگر شرایط ازدواج دائم برایم پیش آمد مدت را ببخشی.
- مراجع اجازه نمی دهند دختر و پسری تحت هیچ شرایطی مثل عقد خواهر و برادری و....ازدواج موقت کنند. البته اگر هم بخواهند ازدواج موقت کنند باید اجازه پدر باشد.
- اجازه پدر برای دختر مثل مهر استاندارد به کالا است. وقتی پای اجازه پدر وسط می آید کسی که ریگی به کفش داشته باشد فرار می کند.
- ازدواج متعدد، کار هر کسی نیست ولی در برخی موارد همه خانم ها می پسندند مثل مردی که در تصادف خانمش قطعی نخاعی شده یا بیماری روانی حاد دارد و دراز مدت است و.... و او نمی خواهد به او ظلم کند و طلاقش دهد و فرزندانش آسیب ببیند.
- برخی از خانم ها در کل با ازدواج موقت مخالف هستند. این خانم ها منکر فلسفه این حکم خدا هستند. در حالی که اگر خوب دقت کنند می بینند که مراجع هم می گویند اسلام با هوسرانی مخالف است و این ازدواج فلسفه و شرایط دارد. در ثانی در جامعه مواردی یافت می شود چه زن و چه مرد، که اگر بخواهیم این ازدواج را منکر شویم در واقع در حق آنها هم ظلم کرده ایم و خودخواه شده ایم. مثل دختر یا پسری که بیماری اسکیزوفرنی دارند و هیچ کس با این بیماری حاد با آنها ازدواج دائم نمی کند. یا خانم بیوه ای که همه فرزندانش ازدواج کرده اند و رفته اند و احساس تنهایی کشنده در منزلش رنج می برد و....
این مصاحبه با مردی سی ساله است که اکنون متأهل است و در این مصاحبه با صراحت، دیدگاهها و تجربیاتش را در اختیار خوانندگان زنانپرس قرار داده است. کسی که نکتهها و دغدغههایی درباره ازدواج موقت دارد و به بیان آنها میپردازد. پایگاه خبری تحلیلی زنانپرس: پیدا کردن کسی که تجربهی متعه داشته باشد خود به خود کار سختیست. سختتر وقتیست که از او بخواهی تا مصاحبه کند. رو در روی تو بنشیند و حرف بزند. در مورد امری که نگاه عمومی جامعه به آن، همراه با تردید و گاه همراه با بدبینی و ترس است. این مصاحبه، گذر از یک تجربه شخصی است. تجربهای که لزوما ممکن است درباره همه صدق نکند. این مصاحبه با مردی سی ساله است که اکنون متأهل است و در این مصاحبه با صراحت، دیدگاهها و تجربیاتش را در اختیار خوانندگان زنانپرس قرار داده است. کسی که نکتهها و دغدغههایی درباره ازدواج موقت دارد و به بیان آنها میپردازد.
***
ـ چطور با متعه آشنا شدید؟ در حقیقت برای حل مشکل خانمی وارد ماجرا شدم و بعد از اینکه مشکل ایشون رو حل کردم یک رابطه عاطفی شکل گرفت و از اونجا که مشکل اون خانم روحی بود از طرف ایشون هم احساس خلاء عاطفی از قبل وجود داشت، خب از اونجایی هم که ما دوتامون در خانواده مذهبی بزرگ شده بودیم این راه حلال و شرعی برای ما بود و از اون استفاده کردیم.ـ چند نمونه تجربه داشتید؟ نمونه به اون معنا که یک رابطه کامل و بلند مدت باشه یک مورد، به مدت سه سال با تمام جزئیات روابط و خودمون عقد رو خوندیم. که الان دوسال از اتمام عقد ما میگذرده.خب البته موارد معدود دیگه هم بوده که فقط به قصد ترویج این مسئله عقد کردیم. که حتی بعضا حتی طرف رو نه دیدم و نه رابطه ای ایجاد شد. یک بار محرم شدیم تا در حقیقت تجربه شده باشه. البته بعد ازساعتها بحث راجع به این موضوع بود. ایشون مخالف سرسخت بودند، اینقدر مباحثه کردیم تا ایشون راضی شد و بعد از تجربه واقعا راضی بود از این رابطه.
ـ چطور شد که به این نتیجه رسیدید که کسی را به عقد موقت خودتان دربیاورید؟ برایتان سخت نبود؟ سوال رو شاید خوب مطرح نکردید، مثل اینه که بپرسید چطور شد که غذا خوردید، یا آب نوشیدید؟ خب انسان که تشنه میشه آب مینوشه و گشنه که میشه غذا میخوره، مهم اینه که بهترین و کم ضررترین نوشیدنی و خوراکی رو انتخاب کنید. ـ هدفتان و علت ازدواج موقت چی بود؟ ببینید میشه گفت هدف همه کسانی که ازدواج موقت انجام میدن یا حتی ازدواج دوم میکنن نیاز هست، این نیاز عاطفی یا جنسی از طریق دختر یا پسر هست که انسان رو به سمت ازدواج موقت میکشونه، خب وقتی خدا هم راه حل رو جلوی پای انسان گذاشته برای چی نباید بره سراغ متعه؟ البته منکر این نمیشم که بعضی ها هم هستند فقط به قصد کمک و سرپرستی یک خانواده ازدواج موقت رو انجام میدن. اما عمدتا جامعه ما نیاز داره. متاسفانه اینقدر در مورد متعه بد تبلیغ شده و خیلیها اون رو بد انجام دادند که تصور عام مردم از متعه یک رابطه جنسی دو ساعته و تولد یک بچه بی سرپرست هست و وجهی اون متاسفانه برای خیلیها از عمل منکر زنا بدتره. ـ نگران نگاه دیگران نبودید؟ نگاه دیگران یا نگاه خدا؟ اینقدر به نگاه دیگران اهمیت دادیم که خیلی از مستحبات و بعضا واجبات رو کنار گذاشتیم. کافیه دودوتا چهارتا کنیم ببینیم که نتیجه توجه به نگاه و حرف مردم برای ما سودمند هست یا نگاه و توجه خدا؟
ـ فکر میکنید تجربهی متعه، راضی کننده است؟ یعنی کسانی که به سمتش میروند راضی هستند و ناراحتیهایی برایشان ایجاد نمیشود؟ خب بستگی به نوع فکر و نگاه شما به این قضیه داره. برای من راضی کننده بود. به این خاطر که مورد خوبی رو پیدا کردم. شخصی که قصدش آزار و اذیت و صدمه زدن به من نبود، در حقیقت وجود ما برای همدیگه همچون مکملی بود در برههای از زندگی. در مورد این مسئله مطالعه لازم رو انجام داده بودیم. و من به عنوان یک مرد متأهل تمام تلاشم رو کردم که همسرم احساس کمبودی در اون زمانی که من متعه دارم نکنه.حضرت امیر در این زمینه میفرمایند: «ما من حرکة الا و انت محتاج فیها الی معرفة» یعنی حرکت بدون بصیرت در موضوعات متعدد منع گردیده که اولاً حکم «متعه» از این دستور العمل کلی خارج نیست، ثانیاً نفس این موضوع و چگونگی طرح آن و لزوم معرفت نسبت به جایگاه آن برای مرد و زن در متون روایی صراحتاً آمده است. ـ متعه را به کسی پیشنهاد میکنید؟ برای این جواب فقط به این سفارش امام صادق علیه السلام اکتفا میکنم: «المتعة لاتحل الا لمن عرفها و هی حرام علی من جهلها» متعه حلال نیست مگر بر کسی که شناخت دقیق نسبت به آن دارد و حرام است بر کسی که جاهل به [احکام و شرایط] آن است.و یا این در کلام دیگری از محمد بن عیص آمده که از امام صادق (ع) سوال کردم از متعه، امام (ع) فرمود: «نعم اذا کانت عارفة، قلنا: فان لم تکن عارفة. قال فاعرض علیها….» که در این روایت امام (ع) اهمیت دانش زن را نسبت به این موضوع تبیین میفرماید و توجه به این مسأله که اگر زن آگاهانه این امر را پذیرفت، او دیگر نسبت به این امر و عواقب آن مغبون به شمار نمیآید. ـ فکر میکنید چه خانمها و آقایانی و با چه شرایطی میتوانند به متعه فکر کنند؟ اگر تفاوتی میان شرایط زن و مرد هست بیان کنید. ببینید سوالها نباید اینقدر کلی باشه. هر کسی بنا بر نیاز و شرایط باید برای این مسئله اقدام کنه. باید مطالعه کرد. یک سری دستورالعملهای پایهای نسبت به این قضیه داده شده. هر عملی رو باید با دستور العمل انجام داد تا نتیجه مثبت گرفت و طبیعتا اگه بد عمل کنیم نتیجه بد میگیریم. ـ نگاه خانوادهتان به این ماجرا چطور بود؟ نگران نبودید که اگر متوجه شوند برایتان دردسر درست شود؟ نگاه عمده افراد به این مسئله متاسفانه منفیست. به نظر من هم به خاطر کمکاری جامعه مذهبی نسبت به تبلیغ این مسئله است. البته نمیشه گلهمند بود. شما میبینید بعضا یک طلبه حوزه علمیه با این امر کاملا مخالفت میکنه و سریالها و فیلمهای تلویزیونی عواقب این کار را همچون گناهی کبیره به تصویر میکشند. خب عواقب تبلیغ بد هم کاملا مشخصه. و چطور با این دید منفی من نمیتونستم نگران این مسئله نباشم. تنها کاری که کردم این بود که دقت نظر به خرج دادم و سعی کردم که همسرم متوجه نشه. ـ تصور خودتان نسبت به این موضوع قبلا چطور بود و در حال حاضر چه طور است؟ اغراق نمیکنم اگر بگم که تغییری نکرده. اما خب به نکات ظریف مثبتی پی بردم که مطمئنا اگه تجربه نکرده بودم همیشه مغفول باقی میموند.
ـ متعه، برای مرد هم نکات منفیئی دارد؟ تنها نکته منفی برای من که شخصا این مسئله رو تجربه کردم وابستگی به طرف مقابلم بوده و دلتنگیهای که عود میکنه و خاطراتی که مرور میشه. اما اعتقاد شخصی بنده اینه که کاری رو که انجام میدید و رضای خدا در اون هست خود خدا برای سهل شدن و ختم به خیر شدن اون ماجرا به شما کمک میکنه.ـ برای دیدن و ارتباط با همسرتان با مشکل مواجه نبودید؟ شکر خدا نه. توی اون دوره الحمدلله مشکلی پیش نیومد و راحت با هم مرتبط بودیم ـ مهریه را چه چیزی در نظر گرفتید؟ مهریه را به همسرتان دادید؟ مهریه ها بخاطر اینکه متعه هدف مادی به دنبالش نبود معمولا هدایای همچون کتاب، سی دی و یا ختم قرآن و هدیه ثواب اون به حضرت صاحب الامر بوده. که همه پرداخت شده و یا بخشیده شده. ـ احساستان نسبت به کسی که روزی همسرتان بوده؟ بعد از جدا شدن حس وابستگی به آن شخص نداشتید؟ اگر عمل رو خوب انجام بدید نگران این مسائل نباشید. قطعا احساس خوبی هست. کسی که یک مدت محدود برای شما یک دوست، همزبان، همدل و یار خوبی بوده قطعا برای نبودنش دلتنگی خواهید کرد. و وابستگی هم بوده اما همینطور هم که قبلا اشاره کردم کاری کردیم که رضای خدا در اون بوده و این مشکلات رو هم خود خدا برامون حل کرده.ـ در زمان عقد موقت از نظر وظایف همسری سعیتان این بود که کامل رفتار کنید؟ یا چون عقدتان موقت بود برایتان اهمیت نداشت؟ راستش نگاه من به عقد موقت همچون عقد دائم هست. وظیفه خودم میدونستم که تمام توان خودم رو به کار ببرم که ایشون احساس کمبودی نکنه. چه از نظر مالی و چه معنوی. ـ پیش از عقد موقت کاملا با قوانین آن آشنا شده بوده و از آن خبر داشتید؟ بله، از طریق مطالعه منابع و سوال متشرعین.
ـ خیلی از خانمها معمولا با متعه مخالف هستند. تا به حال شده که با این افراد صحبت کنید و سعی کنید نظرشان را عوض کنید؟ بله موارد بسیاری بوده و الحمدلله به لطف خدا موفق بودهام. ببینید حکم خدا منطقیست و جایی برای مخالفت نداره. اونهایی که خودشون رو به خواب زدند هیچ وقت بیدار نخواهند شد.
ـ نگران نبودید که در این مدت صاحب فرزند شوید و برایتان مشکلاتی به وجود بیاید؟ دسته دیگری از روایات است که توجه مردان را در نهی از اولاد به سبب «متعه» بیان مینماید. مثلاً امام صادق(ع) روایتی را از پدر گرامیاش و سپس از رسول خدا(ص) بیان مینماید که پیامبر(ص) فرمود: «ان الله اخذ میثاق علی سایر المومنین ان لاتعلق منه فرج من متعه» خداوند متعال پیمان گرفت بر سایر اهل ایمان که هرگز رحم زنی از او به جهت متعه تعلقی پیدا نکند و بارور نگردد. و در ادامه آن میفرماید: «این امتحان سختی است که به سبب آن ایمان مومن از کفرش در تعلق رحم و باروری همسر متعهای پدیدار میگردد. سپس امام(ع) فرمود: «و قال رسول الله (ص) ولد المتعه حرام» که این حرمت همان شدت در کراهت و منع از این نوع باروری است. چون شریعت توجه تامی به حفظ حیثیت زن و مرد مسلمان دارد، لذا امیرالمؤمنین میفرماید:« اتقوا مواضع التهمة» از جمله مواضع تهمت موضع متعه است که در روایات بدان اشاره شده است. و این مواضع تهمت رو میشه با راهکارهای جلوگیری انجامش داد.
ـ بعضی افراد در مخالفت با متعه نظرشان این است که برخلاف حقوق زنان است و فقط در آن لذت جنسی مرد در نظر گرفته شده. نظرتان در این باره چیست؟ این مسئله رو اگر برید از خانمهای صاحب تجربه راجع به این سوال بپرسید قطعا جوابی خلاف آن دریافت خواهید داشت. یعنی شما باور میکنید که از بین تمام کسانی که متعه میکنند فقط مردها لذت میبرند؟ پس زن برای چه هدفی متعه میکنه؟ اگر بگویند که خب از سر نیاز مالی و اینطور مسائل من نمیتونم این رو باور کنم. هم خلافش رو دیدم و هم به جامعه متدین و متفکر مسلمون ایمان دارم. ـ به نظرتان متعه باعث فروپاشی خانوادهها نمیشود؟ با توجه به اینکه اغلب مردان متاهل برای متعه اقدام میکنند؟متعه برای متأهل شرعا مشکلی نداره و اگر درست عمل بشه حتی باعث ثبات بیشتر خانواده نیز میشود. به این خاطر که متعه خلأهایی رو از مرد پر میکنه که متاسفانه زنهای امروزی خیلی مایل و جاهد به پر کردن اون خلأها نیستند. و به نظرم حتی توانایی این مسئله رو ندارند. اونهم به خاطر عدم آموزش مناسب و عدم اختصاص وقت به این مسائل هست.
ـ نگران نبودید که بعد از تمام شدن مدت متعه دچار بیماری شوید؟ با توجه به گسترش بیماریهایی مثل ایدز.فکر میکنم شما هم بدونید که علم اینقدر پیشرفت کرده که این نگرانی دیگه وجود نداشته باشه.
ـ نظرتان درباره ترویج ازدواج موقت چیست؟ آن را برای جامعه لازم میدانید یا غیرضروری؟ به نظر من این امر ضروری هست. چون قلبا ایمان دارم که اگر متعه گسترش پیدا کنه، سطح فساد در جامعه به صورت چشمگیری کاهش پیدا میکنه و ثبات خانوادهها بیشتر میشه. این رو میشه از حاصل روایات ائمه معصومین علیهم السلام درک کرد. ـ نظرتان درباره سایتها و وبلاگهایی که برای ترویج متعه و آشنا کردن داوطلبان با یکدیگر ایجاد شده چیست؟ راستش اون قضیه آشنا کردن داوطلبان با یکدیگر قطعا مضراتش بیشتر از سودش هست. به خاطر عدم تجربه و آفاتی که در رابطههای مجازی وجود داره. اما خب اگر سایتهایی باشه که هست و فیلتر شده متاسفانه، به نظرم در ترویج احکام، فوائد و احیانا مضرات این مسئله به روشنگری خوبی میرسیم.
ـ وظیفهی حاکمیت در قبال متعه چیست؟ راستش مسئله رو سیاسی نکنید. (لبخند میزند) به نظر بنده حاکمیت اون ضربهای رو که به این مسئله زده، خیلی بهتر از برخیها در صدر اسلام زده (با خنده فراوان). توی صدا و سیمای ملی که علنا مخالفت میکنن و اون رو به مثابه یک غول ویرانگر نشون میدن. حاکمیت وظیفه خودش رو میتونه از رفتار و توصیه ائمه معصومین علیهم السلام به این مسئله الگو بگیره. که ما صدا و سیما رو در این امر به پیروی از دشمنان حضرت امیر علیه السلام متهم نکنیم.
ـ رسانههای مکتوب و رسانههایی مثل تلویزیون و سینما چه تصویری از متعه ارائه میدهند و آیا این تصویر درست و واقعیست؟ چه وظیفهای این رسانهها نسبت به متعه بر عهده دارند؟ راستش خیلی رسانههای مکتوب رو پیگیری نمیکنم، اما خب توصیه ام این هست که ایشان نیز پیرو مکتب اهل بیت علیهم السلام باشند که مسیر آنها حق است و مطمئن باشند که از ترویج درست و صحیح این مسئله ضرر نخواهیم کرد.
سؤال: وقتی به ما می گویند چرا نباید که در جامعه خانه های فساد هم باشد تا هر کس که نیاز دارد به آنجا برود و در نتیجه دیگر مزاحم دیگران نشود چه جواب دهیم؟
پاسخ: مفهوم این سخن این است که ما برای این که غذای فاسد در گوشه و کنار نخوریم مرکزی درست کنیم که غذای آن فاسد باشد و همه علاقمندان به آن مرکز بروند و مسموم شوند.
بهترین راه برای پرهیز از این گناه ازدواج سالم و آسان و پرهیز از فیلم های بدآموز و مانند آن است.
این مصاحبه با مردی سی ساله است که اکنون متأهل است و در این مصاحبه با صراحت، دیدگاهها و تجربیاتش را در اختیار خوانندگان زنانپرس قرار داده است. کسی که نکتهها و دغدغههایی درباره ازدواج موقت دارد و به بیان آنها میپردازد. پایگاه خبری تحلیلی زنانپرس: پیدا کردن کسی که تجربهی متعه داشته باشد خود به خود کار سختیست. سختتر وقتیست که از او بخواهی تا مصاحبه کند. رو در روی تو بنشیند و حرف بزند. در مورد امری که نگاه عمومی جامعه به آن، همراه با تردید و گاه همراه با بدبینی و ترس است. این مصاحبه، گذر از یک تجربه شخصی است. تجربهای که لزوما ممکن است درباره همه صدق نکند. این مصاحبه با مردی سی ساله است که اکنون متأهل است و در این مصاحبه با صراحت، دیدگاهها و تجربیاتش را در اختیار خوانندگان زنانپرس قرار داده است. کسی که نکتهها و دغدغههایی درباره ازدواج موقت دارد و به بیان آنها میپردازد.
***
ـ چطور با متعه آشنا شدید؟
در حقیقت برای حل مشکل خانمی وارد ماجرا شدم و بعد از اینکه مشکل ایشون رو حل کردم یک رابطه عاطفی شکل گرفت و از اونجا که مشکل اون خانم روحی بود از طرف ایشون هم احساس خلاء عاطفی از قبل وجود داشت، خب از اونجایی هم که ما دوتامون در خانواده مذهبی بزرگ شده بودیم این راه حلال و شرعی برای ما بود و از اون استفاده کردیم.ـ چند نمونه تجربه داشتید؟
نمونه به اون معنا که یک رابطه کامل و بلند مدت باشه یک مورد، به مدت سه سال با تمام جزئیات روابط و خودمون عقد رو خوندیم. که الان دوسال از اتمام عقد ما میگذرده.خب البته موارد معدود دیگه هم بوده که فقط به قصد ترویج این مسئله عقد کردیم. که حتی بعضا حتی طرف رو نه دیدم و نه رابطه ای ایجاد شد. یک بار محرم شدیم تا در حقیقت تجربه شده باشه. البته بعد ازساعتها بحث راجع به این موضوع بود. ایشون مخالف سرسخت بودند، اینقدر مباحثه کردیم تا ایشون راضی شد و بعد از تجربه واقعا راضی بود از این رابطه.
ـ چطور شد که به این نتیجه رسیدید که کسی را به عقد موقت خودتان دربیاورید؟ برایتان سخت نبود؟
سوال رو شاید خوب مطرح نکردید، مثل اینه که بپرسید چطور شد که غذا خوردید، یا آب نوشیدید؟ خب انسان که تشنه میشه آب مینوشه و گشنه که میشه غذا میخوره، مهم اینه که بهترین و کم ضررترین نوشیدنی و خوراکی رو انتخاب کنید. ـ هدفتان و علت ازدواج موقت چی بود؟
ببینید میشه گفت هدف همه کسانی که ازدواج موقت انجام میدن یا حتی ازدواج دوم میکنن نیاز هست، این نیاز عاطفی یا جنسی از طریق دختر یا پسر هست که انسان رو به سمت ازدواج موقت میکشونه، خب وقتی خدا هم راه حل رو جلوی پای انسان گذاشته برای چی نباید بره سراغ متعه؟ البته منکر این نمیشم که بعضی ها هم هستند فقط به قصد کمک و سرپرستی یک خانواده ازدواج موقت رو انجام میدن. اما عمدتا جامعه ما نیاز داره. متاسفانه اینقدر در مورد متعه بد تبلیغ شده و خیلیها اون رو بد انجام دادند که تصور عام مردم از متعه یک رابطه جنسی دو ساعته و تولد یک بچه بی سرپرست هست و وجهی اون متاسفانه برای خیلیها از عمل منکر زنا بدتره. ـ نگران نگاه دیگران نبودید؟
نگاه دیگران یا نگاه خدا؟ اینقدر به نگاه دیگران اهمیت دادیم که خیلی از مستحبات و بعضا واجبات رو کنار گذاشتیم. کافیه دودوتا چهارتا کنیم ببینیم که نتیجه توجه به نگاه و حرف مردم برای ما سودمند هست یا نگاه و توجه خدا؟
ـ فکر میکنید تجربهی متعه، راضی کننده است؟ یعنی کسانی که به سمتش میروند راضی هستند و ناراحتیهایی برایشان ایجاد نمیشود؟
خب بستگی به نوع فکر و نگاه شما به این قضیه داره. برای من راضی کننده بود. به این خاطر که مورد خوبی رو پیدا کردم. شخصی که قصدش آزار و اذیت و صدمه زدن به من نبود، در حقیقت وجود ما برای همدیگه همچون مکملی بود در برههای از زندگی. در مورد این مسئله مطالعه لازم رو انجام داده بودیم. و من به عنوان یک مرد متأهل تمام تلاشم رو کردم که همسرم احساس کمبودی در اون زمانی که من متعه دارم نکنه.حضرت امیر در این زمینه میفرمایند: «ما من حرکة الا و انت محتاج فیها الی معرفة» یعنی حرکت بدون بصیرت در موضوعات متعدد منع گردیده که اولاً حکم «متعه» از این دستور العمل کلی خارج نیست، ثانیاً نفس این موضوع و چگونگی طرح آن و لزوم معرفت نسبت به جایگاه آن برای مرد و زن در متون روایی صراحتاً آمده است. ـ متعه را به کسی پیشنهاد میکنید؟
برای این جواب فقط به این سفارش امام صادق علیه السلام اکتفا میکنم: «المتعة لاتحل الا لمن عرفها و هی حرام علی من جهلها» متعه حلال نیست مگر بر کسی که شناخت دقیق نسبت به آن دارد و حرام است بر کسی که جاهل به [احکام و شرایط] آن است.و یا این در کلام دیگری از محمد بن عیص آمده که از امام صادق (ع) سوال کردم از متعه، امام (ع) فرمود: «نعم اذا کانت عارفة، قلنا: فان لم تکن عارفة. قال فاعرض علیها….» که در این روایت امام (ع) اهمیت دانش زن را نسبت به این موضوع تبیین میفرماید و توجه به این مسأله که اگر زن آگاهانه این امر را پذیرفت، او دیگر نسبت به این امر و عواقب آن مغبون به شمار نمیآید. ـ فکر میکنید چه خانمها و آقایانی و با چه شرایطی میتوانند به متعه فکر کنند؟ اگر تفاوتی میان شرایط زن و مرد هست بیان کنید.
ببینید سوالها نباید اینقدر کلی باشه. هر کسی بنا بر نیاز و شرایط باید برای این مسئله اقدام کنه. باید مطالعه کرد. یک سری دستورالعملهای پایهای نسبت به این قضیه داده شده. هر عملی رو باید با دستور العمل انجام داد تا نتیجه مثبت گرفت و طبیعتا اگه بد عمل کنیم نتیجه بد میگیریم. ـ نگاه خانوادهتان به این ماجرا چطور بود؟ نگران نبودید که اگر متوجه شوند برایتان دردسر درست شود؟
نگاه عمده افراد به این مسئله متاسفانه منفیست. به نظر من هم به خاطر کمکاری جامعه مذهبی نسبت به تبلیغ این مسئله است. البته نمیشه گلهمند بود. شما میبینید بعضا یک طلبه حوزه علمیه با این امر کاملا مخالفت میکنه و سریالها و فیلمهای تلویزیونی عواقب این کار را همچون گناهی کبیره به تصویر میکشند. خب عواقب تبلیغ بد هم کاملا مشخصه. و چطور با این دید منفی من نمیتونستم نگران این مسئله نباشم. تنها کاری که کردم این بود که دقت نظر به خرج دادم و سعی کردم که همسرم متوجه نشه. ـ تصور خودتان نسبت به این موضوع قبلا چطور بود و در حال حاضر چه طور است؟
اغراق نمیکنم اگر بگم که تغییری نکرده. اما خب به نکات ظریف مثبتی پی بردم که مطمئنا اگه تجربه نکرده بودم همیشه مغفول باقی میموند.
ـ متعه، برای مرد هم نکات منفیئی دارد؟
تنها نکته منفی برای من که شخصا این مسئله رو تجربه کردم وابستگی به طرف مقابلم بوده و دلتنگیهای که عود میکنه و خاطراتی که مرور میشه. اما اعتقاد شخصی بنده اینه که کاری رو که انجام میدید و رضای خدا در اون هست خود خدا برای سهل شدن و ختم به خیر شدن اون ماجرا به شما کمک میکنه.ـ برای دیدن و ارتباط با همسرتان با مشکل مواجه نبودید؟
شکر خدا نه. توی اون دوره الحمدلله مشکلی پیش نیومد و راحت با هم مرتبط بودیم ـ مهریه را چه چیزی در نظر گرفتید؟ مهریه را به همسرتان دادید؟
مهریه ها بخاطر اینکه متعه هدف مادی به دنبالش نبود معمولا هدایای همچون کتاب، سی دی و یا ختم قرآن و هدیه ثواب اون به حضرت صاحب الامر بوده. که همه پرداخت شده و یا بخشیده شده. ـ احساستان نسبت به کسی که روزی همسرتان بوده؟ بعد از جدا شدن حس وابستگی به آن شخص نداشتید؟
اگر عمل رو خوب انجام بدید نگران این مسائل نباشید. قطعا احساس خوبی هست. کسی که یک مدت محدود برای شما یک دوست، همزبان، همدل و یار خوبی بوده قطعا برای نبودنش دلتنگی خواهید کرد. و وابستگی هم بوده اما همینطور هم که قبلا اشاره کردم کاری کردیم که رضای خدا در اون بوده و این مشکلات رو هم خود خدا برامون حل کرده.ـ در زمان عقد موقت از نظر وظایف همسری سعیتان این بود که کامل رفتار کنید؟ یا چون عقدتان موقت بود برایتان اهمیت نداشت؟
راستش نگاه من به عقد موقت همچون عقد دائم هست. وظیفه خودم میدونستم که تمام توان خودم رو به کار ببرم که ایشون احساس کمبودی نکنه. چه از نظر مالی و چه معنوی. ـ پیش از عقد موقت کاملا با قوانین آن آشنا شده بوده و از آن خبر داشتید؟
بله، از طریق مطالعه منابع و سوال متشرعین.
ـ خیلی از خانمها معمولا با متعه مخالف هستند. تا به حال شده که با این افراد صحبت کنید و سعی کنید نظرشان را عوض کنید؟
بله موارد بسیاری بوده و الحمدلله به لطف خدا موفق بودهام. ببینید حکم خدا منطقیست و جایی برای مخالفت نداره. اونهایی که خودشون رو به خواب زدند هیچ وقت بیدار نخواهند شد.
ـ نگران نبودید که در این مدت صاحب فرزند شوید و برایتان مشکلاتی به وجود بیاید؟
دسته دیگری از روایات است که توجه مردان را در نهی از اولاد به سبب «متعه» بیان مینماید. مثلاً امام صادق(ع) روایتی را از پدر گرامیاش و سپس از رسول خدا(ص) بیان مینماید که پیامبر(ص) فرمود: «ان الله اخذ میثاق علی سایر المومنین ان لاتعلق منه فرج من متعه» خداوند متعال پیمان گرفت بر سایر اهل ایمان که هرگز رحم زنی از او به جهت متعه تعلقی پیدا نکند و بارور نگردد. و در ادامه آن میفرماید: «این امتحان سختی است که به سبب آن ایمان مومن از کفرش در تعلق رحم و باروری همسر متعهای پدیدار میگردد. سپس امام(ع) فرمود: «و قال رسول الله (ص) ولد المتعه حرام» که این حرمت همان شدت در کراهت و منع از این نوع باروری است. چون شریعت توجه تامی به حفظ حیثیت زن و مرد مسلمان دارد، لذا امیرالمؤمنین میفرماید:« اتقوا مواضع التهمة» از جمله مواضع تهمت موضع متعه است که در روایات بدان اشاره شده است. و این مواضع تهمت رو میشه با راهکارهای جلوگیری انجامش داد.
ـ بعضی افراد در مخالفت با متعه نظرشان این است که برخلاف حقوق زنان است و فقط در آن لذت جنسی مرد در نظر گرفته شده. نظرتان در این باره چیست؟
این مسئله رو اگر برید از خانمهای صاحب تجربه راجع به این سوال بپرسید قطعا جوابی خلاف آن دریافت خواهید داشت. یعنی شما باور میکنید که از بین تمام کسانی که متعه میکنند فقط مردها لذت میبرند؟ پس زن برای چه هدفی متعه میکنه؟ اگر بگویند که خب از سر نیاز مالی و اینطور مسائل من نمیتونم این رو باور کنم. هم خلافش رو دیدم و هم به جامعه متدین و متفکر مسلمون ایمان دارم. ـ به نظرتان متعه باعث فروپاشی خانوادهها نمیشود؟ با توجه به اینکه اغلب مردان متاهل برای متعه اقدام میکنند؟متعه برای متأهل شرعا مشکلی نداره و اگر درست عمل بشه حتی باعث ثبات بیشتر خانواده نیز میشود. به این خاطر که متعه خلأهایی رو از مرد پر میکنه که متاسفانه زنهای امروزی خیلی مایل و جاهد به پر کردن اون خلأها نیستند. و به نظرم حتی توانایی این مسئله رو ندارند. اونهم به خاطر عدم آموزش مناسب و عدم اختصاص وقت به این مسائل هست.
ـ نگران نبودید که بعد از تمام شدن مدت متعه دچار بیماری شوید؟ با توجه به گسترش بیماریهایی مثل ایدز.فکر میکنم شما هم بدونید که علم اینقدر پیشرفت کرده که این نگرانی دیگه وجود نداشته باشه.
ـ نظرتان درباره ترویج ازدواج موقت چیست؟ آن را برای جامعه لازم میدانید یا غیرضروری؟
به نظر من این امر ضروری هست. چون قلبا ایمان دارم که اگر متعه گسترش پیدا کنه، سطح فساد در جامعه به صورت چشمگیری کاهش پیدا میکنه و ثبات خانوادهها بیشتر میشه. این رو میشه از حاصل روایات ائمه معصومین علیهم السلام درک کرد. ـ نظرتان درباره سایتها و وبلاگهایی که برای ترویج متعه و آشنا کردن داوطلبان با یکدیگر ایجاد شده چیست؟
راستش اون قضیه آشنا کردن داوطلبان با یکدیگر قطعا مضراتش بیشتر از سودش هست. به خاطر عدم تجربه و آفاتی که در رابطههای مجازی وجود داره. اما خب اگر سایتهایی باشه که هست و فیلتر شده متاسفانه، به نظرم در ترویج احکام، فوائد و احیانا مضرات این مسئله به روشنگری خوبی میرسیم.
ـ وظیفهی حاکمیت در قبال متعه چیست؟
راستش مسئله رو سیاسی نکنید. (لبخند میزند) به نظر بنده حاکمیت اون ضربهای رو که به این مسئله زده، خیلی بهتر از برخیها در صدر اسلام زده (با خنده فراوان). توی صدا و سیمای ملی که علنا مخالفت میکنن و اون رو به مثابه یک غول ویرانگر نشون میدن. حاکمیت وظیفه خودش رو میتونه از رفتار و توصیه ائمه معصومین علیهم السلام به این مسئله الگو بگیره. که ما صدا و سیما رو در این امر به پیروی از دشمنان حضرت امیر علیه السلام متهم نکنیم.
ـ رسانههای مکتوب و رسانههایی مثل تلویزیون و سینما چه تصویری از متعه ارائه میدهند و آیا این تصویر درست و واقعیست؟ چه وظیفهای این رسانهها نسبت به متعه بر عهده دارند؟
راستش خیلی رسانههای مکتوب رو پیگیری نمیکنم، اما خب توصیه ام این هست که ایشان نیز پیرو مکتب اهل بیت علیهم السلام باشند که مسیر آنها حق است و مطمئن باشند که از ترویج درست و صحیح این مسئله ضرر نخواهیم کرد.
در ادامه تحلیل این مصاحبه خواهد آمد
تحلیل مصاحبه
البته نقد و تحلیل منصافانه بشود من قبول دارم که سخنان ایشان تا حدی درست است.
این که ازدواج موقت حکم خدا است و خداوند حکم عبث ندارد و حتما ما بازاء در جامعه در برابر این حکم وجود دارد.
این که ازدواج موقت را باید اجازه نداد به وابستگی ختم شود و با کمک خدا باید بعد از عقد دلبستگی را کنترل کرد(اساسا وابستگی امری بیمارگونه است برخلاف دلبستگی).
این که برخلاف تصور بسیاری از خانم ها مشتری جدی این ازدواج مردان هستند. زنان صیغه ای از آسمان که نمی آیند مردان و زنانی که به هر دلیل معقول یا نامعقول احساس نیازمند دارند،همدیگر را پیدا می کنند کسی که به زنان برای این کار تجاوز نمی کند. یک بار حرم حضرت معصومه بودم داخل صحن دیدم دو خانم و یک آقا آمدند طرف یکی از دوستان روحانی و درخواست کردند که زن بیوه ای را به عقد آن جوان دربیاورد. خانمی که دوست این زن بیوه بود رفته بود سراغ این جوان و به او گفته بود اگر تمایل به ازدواج موقت داشته باشید این دوست من هست و من واسطه می شوم. بعد هم دست همدیگر را گرفتند و رفتند هتل.
و اگر امر دایر باشد بین ازدواج موقت و گناه، ازدواج موقت و گناه نکردن مقدم است.
متأسفانه برخی از سیاست مداران برای لجن مال کردن همدیگر بدون رعایت انصاف زیر آب اصل ازدواج موقت را می زنند و مانع می شوند آسیب شناسی شود و مراکز تحقیقاتی شکل بگیرید. متأسفانه استاد دانشگاهی چند قبل حکم ازدواج موقت را امری غربی معرفی کرد ولی ایشان و امثال ایشان گرفتار جابه جایی غیرت شده اند، یعنی نسبت به رابطه های دختر و پسر که خارج از حدود الهی است، روسپیگری های دنیای واقعی و مجازی و....نگرانی ندارد غیرتی نمی شود. در حالی که ارتباط آزاد در دانشگاه ها و محیط کار زمینه ای برای شعله ور شدن شهوت جنسی و پیوند های عاطفی. به هم دلیل است که مرجعی چون آیت الله صافی خون دل خورد که مانع اختلاط های دختر و پسر در دانشگاه شود ولی امثال همین استادان خود را گول می زنند که نه این باعث رشد علم و پژوهش می شود. نمی داند یا نمی خواهد بداند که وابستگی های عاطفی، روابط نامشروع، و....چه ها در این محیط ها می کند.
سریال هایی هم طوری این حکم خدا را بد معرفی می کنند که گویی این حکم خدا نیست.
نقدهای وارده
1- اولا خیلی ها نمی دانم چرا دلسوز خانم ها هستند چرا برای یک خانم چندتا تاکسی و سواری شخصی ترمز می زنند و یک پیر زن مدت زیادی سرپا می ماند. چی شده این ثواب دارد و آن ندارد؟ برخی از آقایان دانشجو، با این که مجرد هستند و مشاوره هم نیستند به خانم های مجرد مشاوره ازدواج می دهند. و...به هر حال مشکل اولی اختلاط است که خارج از ضوابط اخلاقی و گاهی شرع است.
2- چرا یک عده به فکرشان می رسد فقط جلوی مفاسد را با ترویج این کار بگیرند چرا به فکرشان نمی رسد ازدواج آسان را ترویج کنند، چرا خیران را جهت نمی دهند، چرا به فکرشان نمی رسد رسانه ملی را که فقط در ماه مبارک بوی اسلامی می دهد در طول سال با نقد سازنده خود اسلامی کنند و تجملات و اشرافی گری را که در اغلب سریال ها هست خاتمه بدهند. طوری که یک جوان ننه مرده فکر کند نمی توان در خانه پدری ازدواج کند باید ماشین آن هم مدل بالا داشته باشد و.....تا بتواند ازدواج کند.
چرا برخی سخنان آیت الله امینی که عمری در بحث خانواده کار کرده و با حزن و تأسف و تأثر به عنوان پدر معنوی جامعه ما داد می زند تا مردم و مسؤولان موانع ازدواج آسان را برطرف کنند ترویج نمی کنند.
3- ازدواج های موقت متنوع انسان را تنوع طلب بار می آورد این را حداقل تجربیات مشاوره ای بنده می گوید.
4- متعه برای اغلب افراد متأهل سمّ است این را من مشاور باید بگویم نه این جوان. اگر قرار بشود برای هر اختلافی مرد برود سراغ بازار آزاد نظام خانواده می پاشد و مرد تنوع طلب به یکی اکتفا نمی کند طبیعی است که بعد از این حال و حوصله نخواهد داشت بهانه گیر می شود تحمل ندارد. در حالی که بسیاری از صفات اخلاقی مانند تعاون، خدمت به همسر، ایثار، صبر، و...در تزاحمات خانواگی و خودسازی در این امر به دست می آید که خود مرحله ای برای ورود به رودخانه و دریای اجتماع است.
5- ترویج ازدواج موقت قبل از آسیب شناسی مثل این است که ماشین به مردم بدهیم و بعد از تصادفات به آنها قوانین راهنمایی رانندگی را آموزش بدهیم. یکی از آسیب ها این است که افرادی فرصت طلب سایت هایی ایجاد کرده اند و کاسبی راه انداخته اند. در حالی که اگر اینها واقعا دلسوز بودند سایت ازدواج موقت می زدند برای کنترل آسیب ها و آگاه کردن مردم از جامعه شناس و روان شناس و کارشناس مذهبی کمک می گرفتند و تحقیقات آماری انجام می دادند.
مردان به مسائل جنسی خیلی اهمیت می دهند به خصوص افرادی که محدودیت های دینی و شرعی را مضحک می دانند
از قدیم مردان تصاویر جنسی را در غارها کشیدند
امروز نقاشی ها و منیاتورهای جنسی را مردان می گویند
اشعار غزل در وصف یار و خال و شراب را مردان می سرودند و در مراسم موسیقی مشروب و رقص زنان می خواندند
شاهان زنان قاجار و...زنان زیادی داشتند
مردان هنگامی که دعوا می کنند فحش جنسی به هم می دهند
برخی از اختلالات جنسی مثل هرزه گویی تلفنی و اینترنتی و چشم چرانی و... در اغلب قریب به اتفاق از مربوط به مردان است.
مشتری پر و پا قرص فیلم های شو و امور پرونو گرافی مردان هستند
رمان های بسیار سکس را مردان می خرند و می نویسند.
ارتباط جنسی با حیوانات، کودکان، فرزندان خود و....در مردان بیشتر است.
مردان مشتری عروسکی های جنسی هستند
تجاوز به عنف از مردان بیشتر صادر می شود
در آمریکا در ایام بارداری همسران آمارها نشان می دهد که مردان ارتباط بیرون از منزل دارند.
سنی ها انواع و اقسام ازدواج های کوتاه مدت را دارند که در نرم افزار احکام روان شناختی مفصل توضیح دادیم مثل ازدواج ظهر هنگام، ازدواج خدمه هواپیما، ازدواج ابتعاث، و....
خودارضایی بین مردان شیوع زیادی دارد.
اغلب معتادان به سکس و خود ارضایی مردان هستند و در آمریکا مراکز بازپروری این معتاد وجود دارد.
و.....
اگر اسلام درباره ازدواج متعدد و موقت احکامی دارد سامان بخشیدن و تعهد دار کردن روابط جنسی و عاطفی با شرایط خاص است. با توجه به این دستورات و نگاهی به انواع اختلالات و انحرافات جنسی آزاد و شدت غریزه جنسی مردان منصافانه تر درباره حکم ازدواج موقت سخن خواهیم گفت.
اون موقع حق می دهیم به زنی که شوهرش بیماری اعتیاد جنسی دارد بگوید من توان هرشب یا شبی چند بار را ندارم و التماسش را بکند که ازدواج موقت کند و هر روز با کسی نباشد
اون وقت به خانمی که بیماری شدید روانی اسکیزوفرنی دارد و نمی تواند ازدواج دائم کند حق می دهیم که بخواهد از این ازدواج استفاده کند.
اون وقت به زنی که متوجه شده شوهرش هر روز با کسی است و جایی برای رفتن ندارد حق می دهیم که به شوهرش بگوید با یکی باش.
زنان به خانم های بیوه که تن فروشی می کنند و راهی برای ازدواج دائم ندارند می گویند که لااقل محدودش کند به یک نفر در قالب حکم شرعی ازدواج موقت
خانمی می گفت: وقتی برادم از دنیا رفت متوجه شدیم همسرش با برادر کوچکم ارتباط نامشروع دارند اول انکار می کردند وبعد هم با وقاحت اعلام کردند که با هم بودیم ما مذهبی هم نبودیم ولی التماسشا می کردیم که لااقل ازدواج موقت کنید ولی هیچ کدام قبول نمی کردند.
من خودم مخالف با هوسرانی در این ازدواج هستم اما به شدت اعتقاد دارم که اگر به هیچ وجه چاره نباشد باید جلوی گناه را با جهت دادن به این ازدواج بگیریم.(این فرق دارد با ترویج کردن ابتدایی این ازدواج).
متن بالا را یه بار دیگه مطالعه کنید. اهمیت موضوع را بیشتر باید درک کنیم.
حتما شما هم این ضرب المثل را در مورد خانم ها شنیده اید؟ به خانم های آرایشگر می گویند من را بکش هرکاری می خواهی بکن ولی خوشگلم کن.
این را اضافه کنید به ماسک صورت، و جراحی بینی و و...
من یه تقلب به خانم ها برسونم
شما که از ازدواج موقت و متعدد و خیانت خوشتان نمی آید چرا سر به سر شوهران و ما مشاوران می گذارید؟
شنیدید مردان نسبت به خانم هایشان هنگام برنامه های اتاق خواب چه می گویند؟
کالمیت بین یدی الغسال؛ یعنی می گویند همسر ما مثل جنازه ای است که در دستان مرده شور است. سیب زمینی، بی روح، یخچال و....
زنی که به آرایش، یه لباس، به وضع سر و صورت به مراسم و تشریفات رو کم کنی از جاری و خواهر شوهر و متعلقات اهمیت می دهد. چرا نباید برای اتاق خوابش برنامه داشته باشد.
برخی از خانم هایی که عقلشون را بیشتر از علم خدا می دانند به خداوند اشکال می کنند که این چه دینی است که گفته هر موقع مرد خواست، زن بگوید در خدمت گزاری حاضرم؟ غافل از این که این کار مثل باران روی کوه است چیزی برای کوه باقی نمی ماند همه اش سرازیر می شود به دامنه کوه. تمکین لحظاتی است ولی در چنگ گرفتن شوهر با دوام است. در ثانی خود خانم ها هم از این روابط لذت می برند آن قدر شعار داده اند زنان عاطفی هستند که انگاری دیگه فرشته اند و میل جنسی ندارند چرا دارند بد جورش را هم دارند(در گوشی) مردان زیاد هارت و پورت نکنن وگرنه وقت وقتش برای همسرانشان کم هم میارن.
درسته که میل جنسی پر قدرت است ولی به هر حال اگر این انرژی در خانه مصرف شود، شوهران تان مثل آهوی رام شده از کنار زنان عبور می کنند نه مثل گرگ گرسنه به قول ترکای با مرام عاج قورت( نمی دونم درست نوشتم)
یه مثلی قدیمی ها داشتن می گفتند احمدک نه دردی داشت نه بیماری، یه استخون می زد به .....می نالید. بدبخت خانم هایی که گرگ غریزه شهوت مردانشان را گرسنه تر و خون آشام تر می کنند. چه طوری
خانمی که دوستش را دعوت می کنه خونه اش و دوست ولنگ و باز است و هر هر کر کر می کنه با شوهرش .....بد بختی آخوندها اینجاست که بخواهند به عده ای کمک کنند نمی فهمند برچسب تحجر می زنن بهشون میگویند برو بابا حاجی این حرفا مال قدیم ندیم ما بود ولی وقت وقتش مشخص میشه. یه آقای تو محل ما بود بهش می گفتند علی بلند چیزی گفته بود مثل شده بود مردم متناسب با موقعیت می گفتند به قول علی بلند بعد می فهمی.
دزده داشت قفل مغازه را می برید. صاحب مغازه از بالا گفته بود چه می کنی؟ گفته بود. هیچی دارم ساز می زنم. گفت: این چه سازی است که سر و صدا نداره؟ گفته بود ساز من صداش صبح در میاد.
برخی از سازها صداش بعدا درمیاد
خانمی می گفت برای سورپرایز شوهرم برایش ماهواره خریدم، حالا زنان دیجیتالی شده اند هووی من.
خانمی که با شوهرش قهر می کنه فورا اتاق خواب را تعطیل می کنه. به بخت خودش لگد می زند.
اگر تمکین برای خانم ها زحمت هم داشته باشه به صرفه است زحمت را برای رسیدن به فواید زیادش که عاید خودشون میشه تحمل کنند. البته مشکلاتی مانند افسردگی، وسواس، خرافات، سوءبرداشت های از دینی، اختلالات جنسی مثل واژینیسم، مقاربت دردناک و... میتونن عایق رضایت زناشویی برای زن شود که باید با کمک از سکس تراپیست( مشاور و روان درمانگر جنسی) آن را برطرف کنند.
یه تقلب هم به دخترانی که در عقد هستند برسونم. به شوخی می گفتند در ایام اسارت در عراق چه شکنجه ای بدتر از همه بوده؟
بدترین شکنجه این بوده که به ترک ها از پشت پنجره نون بربری نشون می دادند ولی براشون نون لوش می آوردند.
برخی از خانواده ها و خانم ها می گویند. داماد یه دفعه بهونه گیر میشه، خوب و خوش میاد ولی با اخلاق گند و...بر می گردد.
شهوت وقتی از فشار میاره از انرژیش به روان و مخ و اخلاق اثر میذاره. باید تیر خلاصی بزنید.
شرعا رابطه زناشویی در ایام عقد اشکال ندارد ولی بهتر است برنامه عروسی را بگذارند برای بعد ولی غافل نشوید که لذت های جنسی مشروع دیگر را تعطیل نکنید و اصلا ایام نامزدی را امپی تری و فشردش کنید 6 الی نه ماه.
حال فهمیدید چرا داماد دست گل تون به هم می ریزه؟
زندگی شیرین شد؟ مراقب باشید قند خون تون بالا نره
عروس خانم ها و آقا دامادها تشکر نقدی لازم نیست به جاش دعام کنید.(لبخند و بعد هم خنده) منبع: محمدحسین قدیری، ماهنامه خانه خوبان، ش56.
سروران گرامی می تونید سؤالات خود را اینجا یا به طوری خصوصی مطرح کنید. افرادی هم که تجربه ازدواج موقت را دارند ممنون می شوم با پیام خصوصی سخنان پیشنهادی یا انتقادی خود را با پیام خصوصی به بنده برسانند.
از همه افرادی که از دیدگاه اعتدالی بنده در فضای عمومی و خصوصی تشکر کرده بودند، سپاسگزارم.
باید بگویم که دین اسلام دین اعتدال است و من سخنان دین را بیان می کنم
موفق باشید
یکی از کاربران محترم سؤال خود را این گونه پرسیده اند
از این بزرگوار تشکر می کنم که اجازه داد سؤالشان را بدون نام کاربریشان اینجا بیاورم
...... نوشت:
حامی نوشت:
[quote......=]
عرض سلام و خدا قوت دارم
این پیامو خصوصی فرستادم چون نخواستم نظرم خدای نکرده باعث زیر سوال بردن یک حکم شرعی بشه!!!
من همیشه سر این حکم با همسرم بحث دارم.
همسرم اعتقاد دارند که این حکم شرعیه و نباید جامعه باهاش مخالفت کند (البته فکر کنم ایشون خدا رو شکر فرصت استفاده از اونو نداشتن)
اما شاید شما آقایون نتونید درک کنید.... من حالم به شدت بد می شه وقتی تصور می کنم که یک پسر بره تو یک محضر یا هر جای دیگه و یک زن صیغه ای پیدا کنه و پول بده و شب بیاد توی یک خونه خال و....خدایا ...بعدشم هر کی بره سی خودش!!!!!
اون طوری که من متوجه شدم یکی دوتا از دوستای همسرم این کارو می کنن. اونا همه ی شرایط ازدواجو دارند.یک بار خودم برای یکی شون یک کیس خوب آوردم. البته به اصرار خودشون بود که عکس طرف رو دیده بود و عاشقش شده بود!!!!
بعد از اینکه تو یک پارک با هم صحبت کردند...با کمال تعجب دختره به نظر اومد که بدش نیومده ولی آقا پسر.... ما خبری ازشون نگرفتیم با این تفکر که دارن با هم صحبت می کنن ... بعد از چند هفته سراغ گرفتیم و دیدیم آقا پسره بعد از اون روز که دخترو دیده دیگه حتی یک تماس هم باهاشون نگرفته که بگه جوابم منفیه!!!!
شما جای دختره بودین چیکار می کردین!!!نه ما باهاش تماس گرفته بودیم و نه اون.....:khejalati:
بعدا شوهرم از زیر زبونش کشیده بود ....آقا گفته بودن ... همین که رفتم پیشش نشستم سرد شدم!!!!
من که فکر می کنم اینها همه از عواقب هر شب صیغه کردنه!!!!!
همسرم هم وقتی می بینه که این دوستش این جوری شده و اصلا هیچ کسو نمی پسند دیگه مثل قبل از صیغه جلوی من دفاع نمیکنه!!!
چند بارهمسرم گفته بیا از دخترای فامیلتون بهش معرفی کنیم ولی من میگم ....حاضر نیستم دخترای فامیلم زن کسی بشه که هر شب با یکی هست!!!!
آخه مگه انسان گوسفنده!!!!
آدمی دل داره...
اگه یک روزی بفهمم که شوهر خودم این طوری بوده شاید دیوونه شم!!!
اما اینکه چرا اسلام این حکمو گذاشته:
من تنها دلیلی که می تونم براش پیدا کنم اینه که:
همهی ما تو سن نوجوانی و بعد از اون ممکنه نیاز به جنی مخالف داشته باشیم...بعضی ها که اعتقاد ندارن ...خوب دوست پیدا می کنن... اما اونی که اعتقاد داره می تونه یک دوست پیدا کنه ولی عقد موقت بخونن باهم. درست مثل دو تا نامزد ... با این دید که بعدا می خوان با هم ازدواج کنن...نه با این دید که حالا با هم باشیم ...بعد هم ممکنه جدا شیم..
درست مثل دو تا نامزد..
اگه یه دختر بفهمه همسرش قبلا یک بار نامزد کرده و به هم خورده خیلی براش غیر قابل تحمل نیست.
ولی....
اگه اشتباه فکر می کنم شما بگید لطفا
به نظرم شما متن های بنده را با دقت نخوانده اید اولین خانمی هستید که اشکال می کنید
چون نه افراطی بحث کردم و نه تفریطی نه هوسرانی را تأیید کردم و نه حکم خدا را رد کردم و فلسفه آن را مشخص و شفاف بیان کردم
حتی دو مصاحبه آوردم که تجربه صیغه داشتند و آنها را نقد کردم.
موارد زیر راه کاری غیر از این ندارد منصافه نیست به خاطر ترس از خطر برای خودمان حق دیگران را که شرایط ازدواج دائم را ندارند یا خطر افتادن در گناه را دارند بگیریم
///
اگر اجازه بدهید این متن را بدون نام شما در تاپیک قرار دهم؟
خواهش میکنم. اجازه هست.
بله البته داستانتون تا حد زیادی منطقی و آموزنده و بدون تعصب بود. ولی اون جایی که خانمه خودش پیش قدم میشد
به نظر شما پسندسده است؟ خود من هیچ وقت حاضر نشدم عشقم رو نسبت به کسی که دوستش داشتم ابراز کنم. در صورتی که اون خیلی خودشو به من نزدیک می کرد.شاید منتظر یک اشاره ی من بود. آخرش هم بهش نرسیدم و راز این عشقو فقط به همسرم گفتم.... الان که نگاه می کنم می بینم درسته که اون خیلی خوش تیپ تر و ... بود اما
خدا خواسته که من این کارو نکنم ...چون احتمالا با اون راهمو به سمت خدا گم می کردم...نظر شما چیه؟
اگر می شه نظر تونو راجع به این مورد هم بنویسید:
همسرم می گه کسیو می شناسم که به همسرش گفته من می خوام بعضی وقتا صیغه کنم. همسر بیچاره اش هم گفته فقط بهم نگو کی این کارو انجام می دی.
ممنون از توجه شما.
در مورد سؤال بالا چند نکته دیگر اضافه کنم.
- مراجع به کسی که نمی تواند ازدواج کند توصیه های مختلفی کرده اند روزه گرفتن، ورزش کردن، کم خوری، و نیز فرموده اند اگر کسی به نمی تواند خود را کنترل کند و به خاطر همسر نداشتن به گناه می افتد واجب است که ازدواج(دائم یا موقت) کند. برخی فقط ازدواج موقت را در نظر می گیرند.
- اگر واقعا نه وهما امر دایر بین ازدواج موقت و گناه شود بدون شک و شبهه برای زن و یا مرد بدون همسر ازدواج موقت مقدم است.
- افرادی که ثبات هیجانی ندارند احتمال این که تنوع طلب شوند و در خواستگاری گرفتار وسواس شوند زیاد است نیز این افراد به احتمال زیاد در زندگی زناشویی مشکل خواهند داشت با هر مشاجره کوچکی راه بیرون را می گیرند و می روند اون موقع فرزندان این خانواده گرفتار انواع مشکلات تربیتی و روحی خواهند شدت سزاور نیست به خاطر یک آن هوس عده ای پا سوز شوند.
- این واقعا نامردی است که مردی دختری را معلق بگذارد یعنی برود خواستگاری و بعد داستان خواستگاری را مهمل بگذارد. در قدیم می گفتند استخاره می کنیم و جواب می دهیم این طوری دختر هم تکلیفش مشخص می شد و دل نمی بست ولی این بد است که فردی طوری جلو می آید که همه قرائن نشان دهنده مورد قبول بودن دختر و خانواده است بعد کنار بکشد. پسر و خانواده او باید اول حساب کار و دل خود را بکنند، سبک و سنگین و تحلیل کنند بعد پا پیش بگذارند و اگر واقعا هنوز نپسندیده اند و شناخت ندارند بگویند باید همدیگر را بشناسیم امید ایجاد نکنند و بعد بکشند کنار. البته این هم صحیح نیست دختر یا پسری که طرف مقابل را نمی پسندید تو رو دربایستی گیر کند و بعد عمری بهانه گیر شوند اول تکلیفمان را با دل و عقلمان مشخص کنیم.
- تصور کنید فردی در بالن نشسته و در آسمان در حرکت است. حال اگر این بالن سوراخ شود یا احساس شود که سوراخ شده است چه وضعی این فرد پیدا می کند؟ خانمی که ازدواج کرده است شوهرش را تکیه گاه و منبع امن و آرامش می داند اگر مردی به شوخی یا جدی به همسرش بگوید که دنبال ازدواج موقت هستم مثل این است که این تکیه گاه را یک دفعه از او گرفته باشد تعادل عاطفی و هیجانی این خانم را به هم می ریزد. حال او را آشفته می کند و فکرش را از صبح تا شب در گیر می کند و نعمت خوب، خوش بینی و مهر او را تبدیل به بدبینی و نفرت می کند. خب نباید توقع داشته باشیم این خانم صبح زود با انرژی از خواب بیدار شود، همسرش را بدرقه کند و بعد از باز گشت به استقبال او بیاید.
- این را باید قبول کنیم که برخی از خانم ها به این ازدواج نیاز دارند ببخشید براساس تجارب مشاوره ایم باید رک بگویم ما نمی توانیم به جای خانم بیوه ای تصمیم بگیریم که 7 سال تنها است و برای رفع و دفع عطش جنسی خود با خیالپردازی یا امور پرونوگرافی با خودارضایی می کند و احساس گناه شدید دارد و همیشه گریه می کند. احساس ارزشمندیش پایین آمده برای این که دعاهایش برای ازدواج دائم مستجاب نشده حتی نسبت به خدا بد بین شده است. بله باید بگوییم این خانم لازم است با افراد خاصی ازدواج موقت کند نباید تعادل یک زندگی را به خاطر متعادل خودش بهم بزند. نیز باید به این خانم هشدار دهیم که با احتیاط لازم سراغ این ازدواج برود که از چاه بیوه بودن به چاه وابستگی و توع طلبی و...نیفتد.
با سلام خدمت شما دوست عزیز
دوست گرامی
با یک سؤال پاسخم را شروع می کنم.
دو موقعیت را تجسم کنید:
1- شما یک ماشین مدل بالا دارید بعد ماشین را به خاطر تصادف یا بدهی از دست می دهید و مجبور می شوید از تاکسی استفاده کنید.
2- شما از تاکسی استفاده می کنید بعد به ماشین مدل بالا می خرید.
در فن معانی بیان می گویند مثل از جهتی مقرّب و از جهاتی مبعّد است نیز می گویند در مثال مناقشه نباید کرد و سراغ اصل مقصود برویم با این مقدمه
تصور کنید
1- جوانی مجردی در اثر فشار جنسی سراغ ازدواج موقت برود و برای مدتی محدود از این ازدواج استفاده کرده آیا تا زمانی که می خواهد ازدواج دائم کند تحت فشار مضاعف نخواهند بود چون او طعم رابطه زناشویی بدون مشقات و تکلفات ازدواج دائم را چشیده و نمی تواند مجردی صبر کند بنابراین گرایش بیشتری دارد در زمان های دیگری که تحت فشار است از این ازدواج استفاده کند.
2- حالا همین جوان را در نظر بگیرید با فشار جنسی را با مدیریت شهوت و عفاف مهار کرده و ارضای جنسی با جنس مخالف را برای ازدواج به تأخیر انداخته است. طبیعتا لذت زیادی این ازدواج برای او خواهد داشت.
البته به عنوان مشاور قبول دارم که برخی از افراد به خاطر مسائل ژنتیکی، اقلیمی، مزاجی، شخصیتی و....فشار شهوتشان خیلی زیاد است و به قول معروف شوخی بر دار نیست و راه های متعارفی که برای کنترل شهوت بیان می شود برای او کارگر نیست. شاید تصور این برای بسیاری از شما خوانندگان محترم سخت باشد. اما به عنوان مشاور می گویم که هستند چنین افرادی که متأسفانه عدم تقید به مسائل دینی( نماز، روزه، توجه به عذاب جهنم، توجه به حضور ناظران محترم و. معاشرت با افراد ناسالم، ..) و رعایت نکردن عفاف (شنیداری، دیداری، تخیلی، هیجانی، معاشرتی و...) سبب طغیان کردن این شهوت می شود.
در مشاوره ها داریم
دختری که می گوید شب های زیادی از خواب بیدار شده ام در حالی که متوجه حضور برادرم در بسترم شده و از من درخواست رابطه می کند و می ترسم از وقتی که مادرم مرا با او در خانه تنها بگذارند ترا به امام حسین به دادم برسید .....
دختری می گوید: مادرم مسائل جنسی پدر ناتنی ام را پاسخ نمی دهد و او سایه به سایه دنبال من است و......
پسری می گفت: پاک پاک به خاطر تصادف وارد زندان شدم و مورد تجاوز مردانی شدم که سابقه تجاوز به عنف داشته اند و.....
پسرانی می گویند: اگر سراغ ازدواج موقت نروم خدای نکرده در خوابگاه دانشگاه سراغ همجنس می روم و از 15 سالگی بالغ شده ام الان 30 ساله ام و به مدت 15 سال توانسته ام شهوتم را مهار کنم نمی خواهم مثل بسیاری از هم سنی هایم کار خلاف شرع همجنس بازی، خودارضایی یا زنا و...کنم
اما
در بسیاری از موارد اگر ما خودمان را بر سر سره سره قرار ندهیم نمی لغزیم. یعنی مراعات کنیم قرآن فرموده کسانی که امکان ازدواج ندارند عفاف به خرج بدهند. مسأله این است که اغلب ما درک این را نداریم که قرآن کتاب زندگی است فکر می کنم امری مقدس است و باید بوسید و شب قدر روی سر گذاشت و تمام. نسخه هایش را جدی نمی گیریم.
به عمق این مطلب نمی رسیم که پیامبر معصوم حضرت یوسف هم از خلوت با نامحرم فرار می کند مثل فرار انسان از شیر درنده.
پنبه و آتش را در کنار هم می گذاریم انتظار داریم آتش نگیرید.
یکی از چیزهایی که به صورت تشریفات به آن نگاه می کنیم مسأله شیطان و اراده انسان است. از کودکی یاد گرفته ایم که مسؤولیت کار خود را گردن دیگران بیندازیم این و آن را مقصر کنیم و اراده خود را که اصلا به خاطر همین خدا ما را جانشین خود کرد و به فرشتگانش بالید را در نظر نمی گیریم.
به کودکی که شیطنت کرده برای ارفاق بارها و بارها می گویم می دانیم تو نبودی شیطان گولت زد....
اما اینها ما را از حقیقت دور می کند که ما اراده و اختیار داریم و شیطان کاری ازش نمی آید. به همین خاطر است که امام معصوم می گوید کسی که ادعا می کند من عادت به خودارضایی دارم آیا مقابل جمع هم این کار را می کند؟ اگر نمی کند پس نمی تواند بگوید اراده ندارم.
خب برخی از افراد که نشسته پاک هستند و مسائل دینی را بوسبده اند و گذاشته اند کنار خیلی راحت سراغ دختران می روند و خیلی راحت خود را به پسران عرضه می کنند و این قانون جنگل را تجدد و روشنفکری می گذارند.
اما افرادی که مذهبی هستند توصیه می کنیم سراغ ازدواج موقت نرود و با شهوت خود را مدیریت کنند و فشارش را تا زمان ازدواج کم کنند با ورزش با عفاف( شنیداری، دیداری، تخیلی و..)، روزه، همنشینی با افراد معنوی، فعالیت بدنی و اجتناب از بیکاری و.....
اگر واقعا شرایط ازدواج دائم را ندارید و همه توصیه های بالا را انجام دادید و دیدید که به گناه می افتید به حکم شرع ازدواج موقت برای اجتناب از گناه به خود( استمنا) یا دیگری(همجنس بازی یا زنا) لازم است.
یه سؤال دیگر هم مطرح شده بود و قول داده بودم صبح پاسخ بدهم
با عرض معذرت از پزسشگر محترم بابت تأخیر
[....QUOTE=حامی]
نوشته اصلی توسط .....
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد گرامی
با توجه به حسن شما در مشاوره صلاح دانشتم کمی با شما صحبت کنم و اگر راهی سراغ دارید کمکی کنید فی سبیل الله
استاد من در سنی پر از تلاطم قرار دارم
پر از هجوم و سرشار از شهوت و دلهره ها
استاد احساس تنهایی می کنم
و شیطان منو به گناه وسوسه می کنه
حاجی این نامه رو که نوشتم براتون برای اینه که روشو زمین بندازم!!
پس کمکم کنید
چکار کنم؟
برم سراغ اینکار یا نه؟
تا الان مدام به مادرم نهیب می زنم زن می خواهم میگه پول و کار که خب این جزئی از شرایط ازدواج دائم است
تا اینکه دارم بهش میگم نری خواستگاری میرم موقت می گیرم
چکار کنم؟
حاجی
نظرتون چیه؟
اگر بگیرم چطور اعتماد کنم به یک خانم از چه راهی وارد بشم؟
چکار کنم تا ضربه روحی بهشون نخوره
کمک!
اگر هم فکر می کنید مفید است می تونید عمومی بیان کنید
شاید کسانی باشند که این مشکلات رو دارند
البته پنهان باشه
سلام
اجازه بدهید در عمومی طرح می کنم بدون نام شما
ولی امشب نوبت نمیشه
ممنون
منتظر می مانم
حدود چقدر نوبت میرسه؟
من پیشنهاد میکنم غذاهای سرد بخورن مثل : کاهو ، شیر و... که میتونن تو اینترنت (طب سنتی...غذا هایی که شهوت را فرو می نشانند) جستجو کنن. از خوردن دارچین و زنجبیل و انبه و سایر غذا های گرم به شدت پرهیز کنند. مادر شونو هر جور شده راضی کنن براشون بره خواستگاری. یک دختر کم توقع و خوب...(از این دخترا تو اماکن مذهبی می شه پیدا کرد) پیدا کنن که می تونه توکل کنه. می شناسم کسایی که بدون هیچ کارو در آمدی با یک زندگی طلبگی شروع کردن و الان شوهرشون قاضیه و درآمد خوب داره. حتی می تونن با هم نامزد کنن و بعد دختره رو راضی کنه که با هم محرم بشن و رابطه ی محدودی هم داشته باشن ولی برای خانواده هاشون نگن که با هم رابطه دارن.....مثلا بگن ما چون می خوایم با هم حرف بزنیم ...می خوایم محرم باشیم.(دوست خودم با همین طرفند خانواده ی سخت گیرشو راضی کرد که محرم بشن. بعدش هم تو خونه پدرش تو اتاق خودش با هم راحت بودند و هیچ کس هم نفهمید) اگه بازم مشکلی بود اون وقت می تونن به را ههای دیگه فکر کنن.
پسرانی می گویند: اگر سراغ ازدواج موقت نروم خدای نکرده در خوابگاه دانشگاه سراغ همجنس می روم و از 15 سالگی بالغ شده ام الان 30 ساله ام و به مدت 15 سال توانسته ام شهوتم را مهار کنم نمی خواهم مثل بسیاری از هم سنی هایم کار خلاف شرع همجنس بازی، خودارضایی یا زنا و...کنم
اما
ای کاش پدر ها و مادر ها این را می فهمیدند....
کاش روزی می رسید که سن ازدواج نزدیک به سن بلوغ میشد....
بعضی از مادران را می بینم که چنان از نیاز جنسی حرف می زنند که انگار مذمومترین نیاز است!!!![/]
......
البته به عنوان مشاور قبول دارم که برخی از افراد به خاطر مسائل ژنتیکی، اقلیمی، مزاجی، شخصیتی و....فشار شهوتشان خیلی زیاد است و به قول معروف شوخی بر دار نیست و راه های متعارفی که برای کنترل شهوت بیان می شود برای او کارگر نیست. شاید تصور این برای بسیاری از شما خوانندگان محترم سخت باشد. اما به عنوان مشاور می گویم که هستند چنین افرادی که متأسفانه عدم تقید به مسائل دینی( نماز، روزه، توجه به عذاب جهنم، توجه به حضور ناظران محترم و. معاشرت با افراد ناسالم، ..) و رعایت نکردن عفاف (شنیداری، دیداری، تخیلی، هیجانی، معاشرتی و...) سبب طغیان کردن این شهوت می شود.
در مشاوره ها داریم
مشت نمونه خروار
دختری که می گوید شب های زیادی از خواب بیدار شده ام در حالی که متوجه حضور برادرم در بسترم شده و از من درخواست رابطه می کند و می ترسم از وقتی که مادرم مرا با او در خانه تنها بگذارند ترا به امام حسین به دادم برسید .....
دختری می گوید: مادرم مسائل جنسی پدر ناتنی ام را پاسخ نمی دهد و او سایه به سایه دنبال من است و......
پسری می گفت: پاک پاک به خاطر تصادف وارد زندان شدم و مورد تجاوز مردانی شدم که سابقه تجاوز به عنف داشته اند و.....
پسرانی می گویند: اگر سراغ ازدواج موقت نروم خدای نکرده در خوابگاه دانشگاه سراغ همجنس می روم و از 15 سالگی بالغ شده ام الان 30 ساله ام و به مدت 15 سال توانسته ام شهوتم را مهار کنم نمی خواهم مثل بسیاری از هم سنی هایم کار خلاف شرع همجنس بازی، خودارضایی یا زنا و...کنم
افرادی که ازدواج موقت را برای این افراد مجاز نمی دانند چه دستوری می دهند؟
مشتی از خروار
کسی باورش می شود دختری از استان چهار محال بختیاری از ترس این که مورد تجاوز برادرش قرار نگیرید از خانه فرار می کند....؟!
به نظر شما اگر این دختر ازدواج موقت را برای این برادر شهوت رانش مجاز بداند و به خانم ها التماس کند شما که نفس تان از جای گرم بلند می شود با این ازدواج به طور کل مخالفت نکنید جا دارد یا نه؟
به عمل کار درآید به رجز خوانی نیست
هر خانمی که مخالف ازدواج موقت جوانان مجرد است بسم الله این گوی این میدان شما هم از شهوت تان کم کنید شهوت خودخواهی، شهوت مال پرستی و چشم و هم چشمی و...
چرا جواب بی عیب را که خواستگار است رد می کنید؟ من مشاور هنوز کار رسمی بدون دغدغه ندارم چه می خواهیم از جوان شغل رسمی؟ کار نون و آب دار؟ مسکن؟
مخالفین با ازدواج موقت جوانان قدمی بردارند
البته نمی خواهم ترویج کنم
ولی یک ماشینی که باطریش خالی شده را باید همه پیاده شوند و هل بدهند این ظلم است که سرنشینان بنشینند و راننده تنها هل بدهد. برای مدیریت شهوت جوانان کاری کنیم با قلمی یا قدمی .....هر کس در حد توانش.
آن استاد دانشگاهی( خانم یا آقا) که مقاله می نویسید و ازدواج موقت را رد می کند ولی دختر به دانشجویش که قدرت مالی بالایی ندارد نمی دهد، برایش متأسفم. همان که جابه جایی غیرت دارد چشمش را به روی دوستی ها و روابط پنهان دانشجویان دختر و پسر می بندد و به طور کلی ازدواج موقت را کنار می گذارد همان که پای توی کفش مراجع اسلام شناس می کند و یک نخود عقلش در برای وحی مقدم می دارد.
مادری که پسران خواستگار را یکی یکی به خاطر شغل نداشتن یا مسکن نداشتن درو می کند می فهمد چه می کند؟ آیا جواب انحراف جنسی دختر 25 یا سی ساله خود را می دهد در دادگاه عدال الهی. می فهمد که او هم شهوت و عاطفه دارد؟ می فهمد که برخی از همین دختران اگر مذهبی نباشد گرفتار روابط آزاد می شوند و اگر مذهبی باشند برای ترک گناه ازدواج موقت را توجیه می کنند.
چرا سؤالاتی که از دختران برای من و امثال من مشاور می آید زیاد شده است که خودارضایی دارند که می پرسند آیا می شود عقد خواهر برادری کرد؟ آیا می شود عقد موقت بدون دخول کرد؟ ترمیم بکارت اشکال دارد؟ دروغ گفتن به خواستگار که با کسی دوست نبودم یا ارتباط نداشتم اشکال دارد؟ و.....
من
تو
او
همه و همه مقصریم
و از همه بیشتر
مسؤولان شهوت پرست( شهوت پست و مقام) همان هایی که می توانند ولی گامی و قدمی برای ازدواج جوانان بر نمی دارند آنانی که وام های بی حساب کلان به برخی می دهند و یک جوان ننه مرده را می دوانند
برای لحظه لحظه احساس گناه جوانان که مرتکب گناه می شوند باید به ما که نه ما را که نمی بینند به خدا جواب دهند ک گذر پوست به دباغخانه عدل الهی دیر یا زود خواهد افتاد.
مدیران رسانه ملی شما هم مقصرید حیف بیت المال مردم نیست که خرج سریال هایی می کنید که دردی از جامعه را دوا نمی کند و یا در اولویت های خیلی بعد است. آیا واقعا یک سریال سی قسمتی که ذهن و فکر مردم را به کار می گیرد توانایی طرح مسائل را ندارد؟؟؟؟؟؟؟
خب برخی از این پول ها هم مشکل دارد به همین دلیل شاید نمی توانند پولی که برای تبلیغات تجاری بر مبنای سودگرایی نه واقعیت مطرج است و فرهنگ مصرف گرایی را تبلیغ می کند مشکل شرعی دارد و...
در نوشته هایم تلاش کرده ام نه افراطی شوم و نه تفریطی
اما خواهر گرامی مادر محترم پدر بزرگوار شما برای مدیریت شهوت دختر و پسرت چه می کنی؟
دختران احساساتی
من با دختران احساساتی ای که از دور دستی به آتش دارند و برای ثواب یا وابستگی و....این ازدواج را می پسندد هشدار می دهم
که
ترسم که به کعبه نرسی اعرابی
این راه که می روی به ترکستان و ازبکستان و قرقیزستان هم نیست
بارها گفته ام
من غلط می کنم خانواده ها را به ازدواج آسان تحقیق شده فرا بخوانم و خودم ازدواج آن چنانی داشته باشم که دور از تجملات و اشرافیگری نباشد.
البته به دیگران گیر ندهیم ازدواج متناسب با شأن اجتماعی هم باید باشد ولی اسراف و تجملگرایی و چشم و همچشمی ممنوع و مردود است.
البته به زودی خواهم گفت ازدواج من حتی از شأن اجتماعی خودم هم ساده تر بود
پس من حداقل اینجا غلط نکردم.
غلط کسی کرد که شعار می دهد و عمل نمی کند
تحلیل مصاحبه
البته نقد و تحلیل منصافانه بشود من قبول دارم که سخنان ایشان تا حدی درست است.
این که ازدواج موقت حکم خدا است و خداوند حکم عبث ندارد و حتما ما بازاء در جامعه در برابر این حکم وجود دارد.
این که ازدواج موقت را باید اجازه نداد به وابستگی ختم شود و با کمک خدا باید بعد از عقد دلبستگی را کنترل کرد(اساسا وابستگی امری بیمارگونه است برخلاف دلبستگی).
این که برخلاف تصور بسیاری از خانم ها مشتری جدی این ازدواج مردان هستند. زنان صیغه ای از آسمان که نمی آیند مردان و زنانی که به هر دلیل معقول یا نامعقول احساس نیازمند دارند،همدیگر را پیدا می کنند کسی که به زنان برای این کار تجاوز نمی کند. یک بار حرم حضرت معصومه بودم داخل صحن دیدم دو خانم و یک آقا آمدند طرف یکی از دوستان روحانی و درخواست کردند که زن بیوه ای را به عقد آن جوان دربیاورد. خانمی که دوست این زن بیوه بود رفته بود سراغ این جوان و به او گفته بود اگر تمایل به ازدواج موقت داشته باشید این دوست من هست و من واسطه می شوم. بعد هم دست همدیگر را گرفتند و رفتند هتل.
و اگر امر دایر باشد بین ازدواج موقت و گناه، ازدواج موقت و گناه نکردن مقدم است.
متأسفانه برخی از سیاست مداران برای لجن مال کردن همدیگر بدون رعایت انصاف زیر آب اصل ازدواج موقت را می زنند و مانع می شوند آسیب شناسی شود و مراکز تحقیقاتی شکل بگیرید. متأسفانه استاد دانشگاهی چند قبل حکم ازدواج موقت را امری غربی معرفی کرد ولی ایشان و امثال ایشان گرفتار جابه جایی غیرت شده اند، یعنی نسبت به رابطه های دختر و پسر که خارج از حدود الهی است، روسپیگری های دنیای واقعی و مجازی و....نگرانی ندارد غیرتی نمی شود. در حالی که ارتباط آزاد در دانشگاه ها و محیط کار زمینه ای برای شعله ور شدن شهوت جنسی و پیوند های عاطفی. به هم دلیل است که مرجعی چون آیت الله صافی خون دل خورد که مانع اختلاط های دختر و پسر در دانشگاه شود ولی امثال همین استادان خود را گول می زنند که نه این باعث رشد علم و پژوهش می شود. نمی داند یا نمی خواهد بداند که وابستگی های عاطفی، روابط نامشروع، و....چه ها در این محیط ها می کند.
سریال هایی هم طوری این حکم خدا را بد معرفی می کنند که گویی این حکم خدا نیست.
نقدهای وارده
1- اولا خیلی ها نمی دانم چرا دلسوز خانم ها هستند چرا برای یک خانم چندتا تاکسی و سواری شخصی ترمز می زنند و یک پیر زن مدت زیادی سرپا می ماند. چی شده این ثواب دارد و آن ندارد؟ برخی از آقایان دانشجو، با این که مجرد هستند و مشاوره هم نیستند به خانم های مجرد مشاوره ازدواج می دهند. و...به هر حال مشکل اولی اختلاط است که خارج از ضوابط اخلاقی و گاهی شرع است.
2- چرا یک عده به فکرشان می رسد فقط جلوی مفاسد را با ترویج این کار بگیرند چرا به فکرشان نمی رسد ازدواج آسان را ترویج کنند، چرا خیران را جهت نمی دهند، چرا به فکرشان نمی رسد رسانه ملی را که فقط در ماه مبارک بوی اسلامی می دهد در طول سال با نقد سازنده خود اسلامی کنند و تجملات و اشرافی گری را که در اغلب سریال ها هست خاتمه بدهند. طوری که یک جوان ننه مرده فکر کند نمی توان در خانه پدری ازدواج کند باید ماشین آن هم مدل بالا داشته باشد و.....تا بتواند ازدواج کند.
چرا برخی سخنان آیت الله امینی که عمری در بحث خانواده کار کرده و با حزن و تأسف و تأثر به عنوان پدر معنوی جامعه ما داد می زند تا مردم و مسؤولان موانع ازدواج آسان را برطرف کنند ترویج نمی کنند.
3- ازدواج های موقت متنوع انسان را تنوع طلب بار می آورد این را حداقل تجربیات مشاوره ای بنده می گوید.
4- متعه برای اغلب افراد متأهل سمّ است این را من مشاور باید بگویم نه این جوان. اگر قرار بشود برای هر اختلافی مرد برود سراغ بازار آزاد نظام خانواده می پاشد و مرد تنوع طلب به یکی اکتفا نمی کند طبیعی است که بعد از این حال و حوصله نخواهد داشت بهانه گیر می شود تحمل ندارد. در حالی که بسیاری از صفات اخلاقی مانند تعاون، خدمت به همسر، ایثار، صبر، و...در تزاحمات خانواگی و خودسازی در این امر به دست می آید که خود مرحله ای برای ورود به رودخانه و دریای اجتماع است.
5- ترویج ازدواج موقت قبل از آسیب شناسی مثل این است که ماشین به مردم بدهیم و بعد از تصادفات به آنها قوانین راهنمایی رانندگی را آموزش بدهیم. یکی از آسیب ها این است که افرادی فرصت طلب سایت هایی ایجاد کرده اند و کاسبی راه انداخته اند. در حالی که اگر اینها واقعا دلسوز بودند سایت ازدواج موقت می زدند برای کنترل آسیب ها و آگاه کردن مردم از جامعه شناس و روان شناس و کارشناس مذهبی کمک می گرفتند و تحقیقات آماری انجام می دادند.
واقعا نقد منصفانه ای بود...:Kaf:
باید بگویم امثال این آقا هستند که از مردان مذهبی یک چهره ی زشت و فجیع ساخته اند.
سخنان این آقا دقیقا عواقب بد این کار رو که شما ذکر کردید تایید میکرد:
حامی;379846 نوشت:
اگر عمل رو خوب انجام بدید نگران این مسائل نباشید. قطعا احساس خوبی هست. کسی که یک مدت محدود برای شما یک دوست، همزبان، همدل و یار خوبی بوده قطعا برای نبودنش دلتنگی خواهید کرد. و وابستگی هم بوده اما همینطور هم که قبلا اشاره کردم کاری کردیم که رضای خدا در اون بوده و این مشکلات رو هم خود خدا برامون حل کرده.
و چیزای دیگه ای که نشون میداد ایشون بدشون نمیاد یک بار دیگه .... برای رضای خدا ... و چون احتمالا زنای امروزی خیلی نیازاشونو برطرف نمی کنن برن سراغ جلب رضای خدا از این طریقه...!!!!:geryeh:
من نگاه جناب حامی به این مساله رو بسیار منصفانه می دانم.
به نظر من همان طور که پیامبر و حضرت علی (ع) هیچ گاه در زمان حیات بانو خدیجه و فاطمه زهرا (س) سراغ همسر دوم نرفتد...هر زنی یک جایگاهی دارد. گاهی اوقات بعضی خانم ها اصولا سخت گیر نیستند . بعضی ها ممکن است عرف هم برایشان خیلی بد نداند که مثلا همسرش دو تا زن داشته باشه.
اما یک دختر خوب و خانم و دسته گل از یک خانواده ی خوب که تو شیشه بزرگش کردن و با چه وسواسی شوهرش دادن حقشه که همسرش (به فرض که برای رضای خدا هم باشه!!!!) بره و ... و بعد دل تنگ یک زن دیگه بشه که باهاش تجربه ی رختخواب داشته....:Narahat:
شرم آوره...:ajab:
کاش برای رضای خدا همون وقتشونو صرف رفت و آمد به خونه ی فامیلهایی می کردن که دختر و یا پسر مجرد دارند و به خاطر مشکلات مال حاضر نمی شن تن به ازدواجشون بدن و سعی می کردن نظر اونا رو عوض کنن...:Sokhan:
باور کنید تا آخر عمر دعاتون می کردند.[/]
در خصوص شخص اول داستان که بهش ایراداتی زیادی وارده
اول اینکه این شخص شرایط یک ازدواج دایم با امکانات متوسط رو داشته و میتوانست از همان ابتدا یک ازدواج دایم کم دردسر داشته باشد .راهی که همان ابتدا باید انجام میداد را اخر کار انجام داد . البته خودش به اشتباهش پی برد .
دوم اینکه این شخص دور و برش پر از زنان ودخترانی بوده است که هر روز با انها سر و کار داشته .اگر میخواست که در حیطه کاری و درسی اش پیشرفت کند .میتوانست از اختلاط غیر ضروری جلوگیری کند . کلا با برنامه ریزی میتوانست ارتباطش را با خانمها طوری مدیریت کند که تحریک نشود .کاری که قبل از اینکه ازدواج موقت کند باید اول امتحان میکرد .در صورتیکه این اقا از همان اول خودش را هم داشت دور میزد
البته کارش را همکمی تحسین میکنم از بعدی که نخواست به سمت گناه برود
در مورد فرشته
این با توجه به شرایطی که داشته این حق را نداشت که با شخصیت مثل ان اقا که مجرد بوده و از همان اول نیتش را از این ازدواج که گفته فقط به خاطر میل جنسیم هست پیشنهاد ازدواج موقت را بده .در حالی که پیشنهاد های ازدواج دایم برایش بوده است ولی ترس از ازدواج نادرست گذشته اش مانع میشده است
تازه بدتر اینکه فرشته دختری داشته در دوران بحران بلوغ بوده است . نه تنها با بی گذار به اب زدن خودش را بلکه دخترش را فدای خودش میکرد .بالاخره دخترش بوده و بخشی از زندگی اش باید به او هم بها میداد
مثل فرشته در جامعه ما خیلی بسیار است و کم نیستند . اما ازدوا ج موقت نمیتواند مشکلی از مشکلات این زنان را کم کند. از اسمش هم که پیداست موقت است. به نظرم این گونه ازدواج با روحیات زنان ناسازگارتر است تا با روحیات مردان ...
و این زنان هستند که بیشتر بازنده این قافیه اند ...
در مصاحبه اولی که شماتحلیلش کردید هم دیدیم که خانم مذکور گفته بود دیگر حاضر نیست ازدواج موقت کند و دیگر به دایم ان فکر میکند
باز هم که در مورد زنان بیوه ومطلقه رسیدیم پله اول ...!!!!
نوشته اصلی توسط حامی
با تعجب پرسیدم سکس ضربدری؟
خیلی عادی گفت: آره نمی دونم چرا این کار به این راحتی و مفیدی برای خیلی ها عجیبه ما باید به هر وسیله ای که شده زندگی خود رو به چنگ و دندون حفظ کنیم تا زن و شوهر بتونیم عمری در کنار هم باشیم.
متاسفانه وقتی دریچه ذهن را برروی هرچیزی باز بذاریم (مثل برنامه های ماهواره) و به جای اینکه با اندیشه های الهی و دینی پر کنیم با یک سری تفکرات بی پایه و اساس ذهنیتمون را تشکیل بدیم نتیجه اش همینه، چیزی که جامعه الان داره به سمتش میره.
جای بسیار افسوس داره که با اینکه نهایت بی غیرتی در گناه دیاثت خلاصه میشه اینقدر راحت ازش صحبت میشه .
نوشته اصلی توسط حامی
برای همین من دیگه ترسی ندارم. که شوهرم جایی دیگه مشغول بشه و هر روز با یکی باشه. فوق فوقش من با چند تا از دوستان شوهرم هستم و شوهرم چندتا از خانم های ایشان رو تجربه می کنن. ولی بعد از این مهمانی ها با خیال راحت زندگی مون رو می کنیم.
واقعا نهایت حماقت در این استدلال مشاهده میشه. با این استدلال برای جلوگیری از دزدی هم خودمون اموالمون را تقدیم دزد کنیم که دیگه چیزی برای دزدی باقی نمونه.
روزها و شب های زیادی به تهمینه و فرشته فکر می کردم.
سلام
من نرسیدم همه ی تحیلیل های مربوط به این داستان رو بخونم
اما آخرش که حداقل طبق پیش بینی من پیش نرفت شاید هم دلیلش واقعی بودن داستان بود
اما رفتار تهمینه وقبول ازدواج با کسی که قبلا ازدواج موقت داشته با توجه به تفکراتی که مردم نسبت به ازدواج موقت دارن یه کم عجیب بود
شاید هم موقعیت اون شخص به عنوان مدیر امورشگاه وفردی به لحاظ موقعیت اجتماعی تو سطح بالایی قرار گرفته وسوسه انگیز باشه
اما دختری مثل تهمینه قطعا توی شرایط واقعی برای پذیرش این موضوع حتما یا دلایل محکمی داشته ویا خیلی سخت کنار اومده!!!
من متوجه نمیشم اگر اینطوره چرا در فقه این موارد ممنوع نشده.در مورد خیلی از احکام مثل ارثو...ریز به ریز و با جزییات همه چیز گفته شده خب موارد مثل این (چه در مورد زن و چه مرد هم) اگر در سلام ممنوع است نباید بیان میشد؟!بعضی میگن(نقل قولی است از یک روحانی البته) اینها هم به هر حال حلال است و نمیشه اشکال گرفت!
این درسته؟
با توجه به اون مصاحبه ای که گذاشتید و نکاتی که درش بود
من فکر می کنم که توی سنت ما و احادیث ما احتمابا ریزه کاری های این موضوع گفته شده....اما چون ترس از صحبت کردن راجع به اون وجود داره..(که البته با توجه به کم ظرفیت بودن و جنبه نداشتن عده ای که متاسفانه شامل خیلی از بچه مذهبی ها هم میشه!) درباره ی این جزئیات آگاهی کافی وجود نداره.
البته به نظر من روش بهتر اینه که جامعه بدونن که یک چنین حکمی هست که در موارد ضروری میشه ازش استفاده کرد.... حالا اگر کسی حس کرد موردش ضروریه بره و از متخصصاش جزئیات رو بپرسه...ببینم خودش شرایطش رو داره یا نه؟....اگر مراکزی باشن که ابنو مدیریت کنن بهتره. یعنی اول یک مشاور مذهبی به دو طرف اطلاعات لازم رو بده.
در کل به نظر من داستان تا حد زیادی منصفانه بود و واقعیات جامعه رو نشون میداد.
برنده ی داستان و زیرک ترین شخصیت داستان به نظر شما کی بود؟؟؟؟؟
[SPOILER]به نظر من ...تهمینه . فرشته زیرک بود اما برنده نشد چون یک دنده بود و خودش رو خیلی زرنگ فرض کرده بود.[/SPOILER]
ایرج: خیلی پخمه و احساساتی بود که همه رو فدای ندونم کاریای خودش کرده بود. تصمیماتش رو با عجله می گرفت و خوب اونا رو زیر و رو نمی کرد... دید درستی راجع به زندگی مشترک نداشت ... بچه درسخون و بی خبر از دنیا...:Computer::reading::khandan: کلا تیتیش بود. و خودخواه. واقع بین هم نبود..... اگه بود کم بود...
تنها شانسی که هم فرشته آورد و هم ایرج و هم تهمینه این بود که ایرج چشم و دل پاک بود....وگرنه شاید الناز سرانجامش خیلی بدتر میشد!!!!! خانواده ایرج:واقعا خامی کردن که فکر نکردن پسر وقتی به سن بلوغ می رسه یک نیاز هایی داره و باید برآورده بشه....مادرای محترم! پسر خواجه که به دنیا نیاوردین!.... آوردین؟!.... پس تو رو خدا وقتی بالغ شد متوجه رفتارش باشین .... به محض اینکه دیدین زیر چشمی دخترا رو میپاد ... براش آستین بالا بزنین و یا ....یه فکری براش بکنین دیگه....
کلا این تفکر که آدم یا باید درس بخونه یا ازدواج کنه اشتباهه......اشتباهه مادر خوبم که آرزوت اینه که بچه هات تمام قله هایی که خودتون بهش نرسیدن ،فتح کنن!
دختر و پسر مثل خشتن.....اگه تر باشن همو می گیرن... اگه خشک شدن دیگه نمی شه به هم چسبوندشون.
راستی شما فکر می کنید که ایرج دیگه به فکر ازدواج موقت نمی افته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!
جناب حامی سلام علیکم .
با تمام تفاسیر و نقادیهائی که در مورد صیغه در این تاپیک ارائه شد.
اگر با توجه به تموم اونها کسی مردی بخواهد با خانمی عقد صیغه موقت بکند (یعنی شرایطش را داشته باشد) و شخص خاصی را مد نظر نداشته باشد. از چه راهی باید اقدام کند؟
با تشکر.
به نظر من ...تهمینه . فرشته زیرک بود اما برنده نشد چون یک دنده بود و خودش رو خیلی زرنگ فرض کرده بود.
من اصلا از شخصیت فرشته خوشم نیمد.
به نظرم عاقلانه رفتار نکرد هم در مورد ازدواجش و به خصوص در مورد دخترش
بیچاره الناز که همچین پدرمادری داشت!...کارشون خیلی خودخواهانه بود...
[=arial][=arial][=arial]ایرج [=arial]
من که نفهمیدم چرا ازدواج موقت کرد . دلایلش کاملا غیر قابل قبول بود. تمام شرایط ازدواج رو داشت. اولویت زندگی هست و ازدواج یکی از مهمترین مراحل زندگی و تحصیل و کار جزو موضوعات جنبی زندگی محسوب میشه.
[=arial]فرشته[=arial]
اینکه به دنبال ادواج موقت بود به نظرم حق داشت ولی گزینه نادرستی را انتخاب کرد. و همینطور درک درستی از ازدواج موقت نداشت.
البته رفتارش با دخترش خیلی نادرست بود.
[=arial]حمید[=arial]
مثل خیلی از ادمهایی که جایگاهشون را نمیفهمن و پاشون رو از گلیمشون درازتر میکنن. من جای حمید بودم همون دفعه اول مینداختمش بیرون. :kharej:
[=arial]تهمینه[=arial]
نقطه غیر قابل باور داستان. یعنی داریم همچین کسی :Gig:. اگه مردا فکر کنن هر کاری خواستن بکنن و بعد شخصی مثل تهمینه پیدا میشه خیلی در اشتباهن.
[=arial]کلا ازدواج موقت[=arial]
درسته که کار حرام نیست ولی خیلی کارها حرام نیست خوردن سیب گاز زده دیگران هم حرام نیست ولی چند درصد ادمها اینکار را میکنین. بله اگه از گشنگی در حال مرگ و در اضطرار باشیم خوردن گوشت حرام هم مجازه.
1. برداشت از ازدواج موقت در جامعه غلط است؛
2. ازدواج موقت برای افراد متاهلی است که در ازدواج اول شان به دلیلی دچار مشکل شده اند؛ برای مثال مردی که 2 بچه دارد و زن اول فوت کرده یا طلاق گرفته و احساس می کنه که اگر ازدواج دایم بکنه بچه هایش آسیب می بینند؛
3. کسی که دزدکی ازدواج موقت می کند بهتر است اینکار را انجام ندهد؛
3. افراد مجرد باید ازدواج کنند در شرایط مناسب. از ازدواج موقت باید دوری کنند و الا نتیجه برایشان مطلوب نخواهد بود؛
4. ازدواج موقت را باید یک پاسخ برای موقعیتهای اضطراری و ویژه دید نه یک روش رایج برای جامعه؛
5. بهترین قانون قانونی است که منطبق بر نیازهای جامعه باشد و الا جامعه راه خود را در پیش خواهد گرفت. ازدواج موقت قانونی برای پاسخ به بعضی نیازهای جامعه است ولی ما برداشت صحیحی از آن ندارم. فردی را سراغ دارم که ازدواج موقت کرده، ازدواج اش دزدکی نیست، خانواده های هر دو طرف اطلاع دارند و چندین بار هم مدت ازدواج شان راتمدید کرده اند ولی با توجه به شرایط شان هنوز تصمیم ندارند آن را قطعی کنند، شاید در آینده اینکار را انجام بدهند شاید هم ندهند ولی در هر حال در شرایط فعلی زن از یک حامی مالی و اجتماعی برخوردار بوده و نیازهای جنسی اش را به روش شرعی تامین می کند و مرد هم نیازهای جنسی خود را به خاطر نداشتن همسر سرکوب نمی کند و موقعیت بچه هایش را با یک ازدواج دایم و آوردن نامادری به خطر نمی اندازد.
تقریبا همه جاش خوب بود الا اینجا که گفتین بهترین قانون قانونی است که منطبق بر نیازهای جامعه باشد و الا جامعه راه خود را در پیش خواهد گرفت.
که یه کم ابهام داشت!!
آخه ممکنه جامعه بخواد بره تو چاه!!!! البته نمیدونم منظورتون از نیاز های جامعه چی هست؟بستگی به تعریفتون داره.[/]
در ثانی خود خانم ها هم از این روابط لذت می برند آن قدر شعار داده اند زنان عاطفی هستند که انگاری دیگه فرشته اند و میل جنسی ندارند چرا دارند بد جورش را هم دارند(در گوشی) مردان زیاد هارت و پورت نکنن وگرنه وقت وقتش برای همسرانشان کم هم میارن.
واقعا چرا خانوما اینجورین؟ این سوال همیشه تو ذهن من بوده که طبق روایات ما شهوت زن از شهوت مرد بیشتر و حتی چندین برابره ولی تا حرف این چیزها میشه اولین مخالفش همین خانومان.به نظرتون عجیب نیست؟ آیا فقط حیاست؟ آخه زن های بی حیا هم میگن ما ازین چیزها خوشمون نمیاد.تا اسم ازدواج موقت میاد برمی آشوبند.اگه یکی از خانومای سایت، سرّ این مطلب را برای ما مردها فاش کنه تا ما زن شناسی مون تکمیل بشه ممنون میشم.موافقها صلوااااااات
واقعا چرا خانوما اینجورین؟ این سوال همیشه تو ذهن من بوده که طبق روایات ما شهوت زن از شهوت مرد بیشتر و حتی چندین برابره ولی تا حرف این چیزها میشه اولین مخالفش همین خانومان.به نظرتون عجیب نیست؟ آیا فقط حیاست؟ آخه زن های بی حیا هم میگن ما ازین چیزها خوشمون نمیاد.تا اسم ازدواج موقت میاد برمی آشوبند.اگه یکی از خانومای سایت، سرّ این مطلب را برای ما مردها فاش کنه تا ما زن شناسی مون تکمیل بشه ممنون میشم.موافقها صلوااااااات
اللهم عجل لولیک الفرج
نمی دونم اما فکر کنم زنان تو دوره غیر عادت بیشترش رو نیاز جنسی داشته باشند
یکی از اساتید گفتند که یک نشانه برای مرد هست که بشه فهمید صحتش رو نمی دونم استاد شما می دونید؟
و اگر شهوتشون زیاده شاید علت تمکین از مرد هم رفع این نیاز باشه؟
شاید علتش نیازمند بودن به عاطفه است
زنان وقتی ارضا می شوند که از نظر عاطفی هم تامین بشوند و ملاعبه قبل از آمیزش هم مهم است
استاد کاش اگر ممنوع نیست تو سایت این آداب رو مستقلا بیان کنید چون خودتون می دونید چقدر ضعف توی این موضوع هست!
اینا رو بگید
ممنون:Gol:
-------------------------------------------------
[SPOILER]اما یک نکته که توی مباحث دوستان بود عروسی ساده خوبه اما فکر کنم اگر لباس عروس فقط برای مرد باشه و فقط شوهرت بدنتون رو ببینه مشکلی نباشه
اما باید طراحان مد به فکر لابس عروس اسلامی باشند
طوری که در محیط زنان پوشیده و زیبا باشه و راهت از حالت پوشیده بشه خارج بشه تا موقع خلوت بودن زن و مرد بتونند معاشقه کنند!
ببخشید ها چون بحث عروسیه و عقد شاید این مورد هم نیاز بود رعایت شه[/SPOILER]
زنان میتونن از لباس عروسی غیر اسلامی هم پوشش اسلامی داشته باشن !!!
خانمی رو میشناسم که در شب عروسیش با وجود اینکه لباسش کاملا پوشیده نبود اما طوری پوشش داشت که هیچ نامحرمی نتونست از اون لذت ببره ....:Moteajeb!: این خانم در فضای خارج از تالار زیر دامن عروسیش ساپورت سفید پوشیده بود و برای پوشش دستهاش هم از ساق دست سفید و دستکش سفید استفاده کرده بود .برای پوشش سر هم از شنل ساتن ضخیم و تور(جوری که هیچ کس قادر به دیدن چهره عروس نشد) استفاده کرده بود ....
مهم اعتقاداته ؛ پس با هر پوششی میتوان اسلامی بود (پوشش های مناسب دین )
[=calibri]به نام حفظ و پایداری کیان خانواده ها ، به کام یک سری ادم شهوت پرست و بی اخلاق
[=calibri]نمیدانم چرا وقتی مطلبی را در شرع خودمان و از جانب متخصصان خودمان گفته میشود دنبال هزار و یه دلیل عقلی ونقلی و علمی و عرفی ...گرفته میشود انوقت این هم از زرنگی دانسته میشود . اما همین که از غرب یک جریان فکری ومطلبی می اید بدون لحظه ای تفکر و تعقل پذیرفته میشود .
[=calibri]یک عده که اینجور فریب داده میشوند .به کجا چنین شتابان ...
[=calibri]عده ای فرصت طلب هم هستند که برای رسیدن به مقاصد نفس خودشان حاضر میشوند دست به هر خیانتی بزنند و دنبال کلاه گذاشتن شرعی و غیر شرعی میگردند . برای رسیدن به منافعشان حاضرند هر دلیل بی منطقی را قبول کنند .مثل این دلیلی که در داستان اورده شد[=&]((( گفت: اها ما باید واژه ها را درست معنی کنیم. خیانت یه محور اساسی داره و اون این که همسری بدون اطلاع همسرش کاری کنه که اون راضی نیس. ولی ما با رضایت همدیگر این کار رو می کنیم.))))
[=&]ببینید چقدر میتوان راحت با کلمات بازی کرد
کسی که اخلاق ندارد و حریص است چگونه میتواند امیال خودش را کنترل کند که به قول این خانم در داستان بتواند جلوی روابط مخفی را بگیرد . یک مثال میزنم فرد حریص به قدرت و پول هر چقدر بیشتر داشته باشد بیشتر بخیل تر و حریص تر میشود . این میل به پول و قدرت بود که در مقابل میل به شهوات و امیال جنسی هیچ است . چه شرقی ها و چه غربی ها قبول دارند میل جنسی یکی ازلذت بخش ترین و پر قدرترین میلی است که در ادمی است .اگر انرا با اخلاقیات نتوان کنترل کرد با هیچ چیز نمیتوان جلویش را گرفت .
مطمین باشیم و باشید که نه تنها س ک س ضربدری بلکه هر راه و روش دیگری به غیر از ازدواج متعهدانه، دایم و سالم نمیتواند جلوی این میل بایستد ...
سلام
فراموش نکنیم که نه تنها در ازدواج موقت بلکه در هر حکم فقهی دیگری افراد به راحتی میتوانند با کلاه شرعی به نیات خودشان برسند .
مثل احکام معامله و ربا
یا همان احکام ارث ...
فرقی نمیکند .کسی که اخلاق نداشته باشد به هیچ فقه و قانونی نمیتواند بند شود و به هر ریسمانی چنگ میزند تا رفتار و کردارش را موجه جلوه نماید .
ببینید در متن ابتدایی داستان چگونه با چند تا استدلال غیر عقلانی کلاه بر سر خودشان و دیگران میگذارند.این نمونه غیر شرعی اش بود ...
به نظرم سوء استفاده از هر حکم خداوندی هم نمونه ای از بی بند وباری است . در ازدواج موقت هم همیبنطور است .شخصی که از حکم خدا سوء استفاده میکند فردی بی اخلاقی است و هنجار شکن ....
بنده که سوءاستفاده از حکم خدا را عین گناه میدانم
http://www.askdin.com/thread29877.html
شناسه کتاب
مقدمه
پیشگفتار
خش اول: خواستگاری و نامزدی
بخش دوم: ازدواج موقت
بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی
بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی
بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن
بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی
بخش هفتم: تفاوتهای زن و مرد
بخش هشتم: مهر و نفقه
بخش نهم: مسأله ی ارث
بخش دهم: حق طلاق
بخش یازدهم: تعدد زوجات
نظام حقوق زن در اسلام
مستقیم یــا غیرمستقیم(544kb)
سومین مصاحبهی زنانپرس با کسی است که تجربه عقد موقت دارد
آفتاب: چه متأهل و چه مجرد. این سومین مصاحبهی زنانپرس با کسی است که تجربه عقد موقت دارد؛ پیش از این یک بار یک آقا(+) و پس از آن یک خانم (+) از تجربیات خود در این زمینه گفتند و این بار، خانمی که خود پیشنهاد کرد تا زنانپرس با او گفتوگو کند موضوع این مصاحبه است. او در کنار خوبیهای متعه، کمی هم از آسیب و سختیهایش برای زنان میگوید. خانمی ۲۹ ساله، تهرانی، با یک بار سابقهی ازدواج و طلاق و ۴ بار تجربهی عقد موقت…
***
ـ چطور با متعه آشنا شدید؟
خانمی از بستگان که از همسرش جدا شده بود، با آقای دکتری آشنا شده بود که من در جریانش بودم. در منزل که صحبتش میشد، یادم هست اوایل که مادرم راضی نبودند. ولی بعد کم کم که سر موضوع صحبت میکردیم، دلایل قانع کننده میآوردیم و یکی از کسانی که سعی میکرد با استدلال راضیشان کند، من بودم.
ـ آن موقع متأهل بودید؟
در دوران نامزدی بودیم.
ـ یعنی آن زمان نگاه خود شما مثبت بود به قضیه؟
بله. من میدانستم که با آن فرد رابطه خوبی دارند. از این طرف هم نگاه میکردم، میدیدم نیازهایی دارد. متعه یقیناً بهتر هست تا به سمت گناه برود. من بحث شرعی قضیه را نگاه میکردم.
ـ چی شد که خود شما متعه را تجربه کردید؟
بعد از جدایی من، اولین بار من جایی کار میکردم و آقایی به من پیشنهاد داد. من قبول نکردم.
ـ چرا قبول نکردید؟
ترسی بود…
ـ چه ترسی؟
من تازه جدا شده بودم و میترسیدم که باز در رابطهای بیفتم که رابطه مریضی باشد و از نظر روحی درگیرم کند. یکی هم نگاه خانواده.
ـ به این فکر نکردید که میشود به خانواده نگفت؟
چرا خب؛ ولی این احساس بد که میخواهم کاری را بیاطلاع خانواده انجام دهم، همیشه بود و مرا درگیر میکرد. بعدتر هم پیش آمد که این پنهانکاری بود؛ ولی فقط تا مدتی بود و بعدش ترجیح دادم با مادرم در میان بگذارم.
ـ وقتی به آن آقا نه گفتید، سعی نکرد شما را توجیه کند؟
آن آقا اول پیشنهاد یک رابطه دوستانه را داد. بعد پیشنهاد عقد موقت را داد. بعد خیلی جدی پیشنهاد که به صورت دائم، همسر دومش بشوم.
ـ تفاوت سنی شما چقدر بود؟
۸-۷سال و بچه هم داشت.
ـ چرا چنین احساس نیازی بود؟ یعنی کاستیهایی از طرف همسرش داشت یا به خاطر اینکه کسی را دیده که خیلی دوست دارد با او باشد و …
هر دو با هم بود؛ یعنی اولی باعث شده بود که دومی به وجود بیاید و علاقهای را بیرون از فضای خانواده جستوجو کند. همین را هم دقیقاً به من گفت. بعد هم ماجرا به جایی رسید که من همهی اینها را به همسرش گفتم. من و همسرش با هم دوست بودیم. با اینکه من حق میدهم که ظرفیت نداشته باشد و سخت باشد برایش قبول این قضیه؛ رابطه ما به هم خورد.
ـ فکر نکردید که گفتن این قضیه و شرح دلایلش رابطه آنها را خراب کند؟
سعی کردم طوری بگویم که این اتفاق نیفتد. ابتدا هم خودش چون حدس زده بود و به من زنگ زد. اولش وقتی ماجرای ابراز علاقه همسرش را به من فهمید، خیلی ناراحت شد. مدام میگفت چرا باید اینطور شود! من دلایلش را گفتم. اول همه تقصیرات را گردن همسرش انداخت؛ اما بعد قبول کرد که کاستیهایی داشته؛ ولی باز نمیتوانست بپذیرد که این دلیلی شود که همسرش سراغ زن دیگری برود. آن موقع خیلی خوب و دوستانه با من برخورد کرد، ولی بعد به تحریک اطرافیانش رفتار خیلی بدی با من داشت. در حالی که من خودم اصلاً نمیخواستم در آن فضا بمانم، سعی کرد من را بیرون بیندازد!
علیرغم میل باطنی من رابطه ما قبل از این اتفاقات، خانوادگی شده بود و چندبار هم منزل ما آمده بودند. همسرش پیگیر برخی کارهای من بود. من ناخواسته وارد این ماجرا شدم و این آقا خودش را وارد زندگی من کرده بود و سعی میکرد به هر نحوی شده من را در این رابطه نگه دارد.
ـ حالا از اولین باری بگویید که متعه را قبول کردید؟
اولین بار، ۸-۷ ماه بعد این قضیه بود. همان احساس نیاز به بودن یک نفر که با خواهرم و یکی از دوستانم در موردش صحبت کردیم و هر دو در این فکر بودند که اگر مورد خوبی بود، ما را با هم آشنا کنند. یکی دو مورد حتی خواهرم معرفی کرد که صحبت کردیم و من به دلایلی نپذیرفتم. مثلاً یکیشان اصلاً از نظر اعتقادی به من نمیخورد؛ حتی اگر میگفتیم که الان بیمحرمیت با هم رابطه داشته باشیم، برای این فرد مهم نبود!
ـ شما گفته بودید که کسانی معرفی شوند؟
بله؛ من به خواهرم گفته بودم که نیاز دارم، هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ جسمی که کسی کنارم باشد. بعدتر دوستم هم کسی را معرفی کرد. بعد از مدتی که از آشنایی ما گذشت، من خودم پیشنهاد دادم که محرم بشویم. آدم بسیار با اخلاقی بود؛ تمایل و موقعیت این رابطه را هم داشت. این اولین بار بود.
ـ یعنی موقعیت این فرد چطور بود؟
نزدیک سی سال داشت و تا آن زمان همیشه تنها بود. نیاز متقابل به این ارتباط را داشت.
ـ چطور شد از مخالفت بار اول به این موافقت رسیدید که خود شما پیشنهاد دهنده بودید؟
شاید آن نگاه ترسآلود، دلیل چندم باشد و من دلایل دیگری داشتم که گفتم نه. آن زمان من تازه جدا شده بودم و اصلاً نمی خواستم وارد یک رابطه جدید عاطفی بشوم. آن رابطه هم دقیقاً داشت عاطفی شروع میشد. آن آقا قبل از هر چیز به من ابراز علاقه میکرد.
ـ از سختی جدایی در صورت شروع عاطفی قضیه میترسیدید؟
بله. در چنین حالتی معمولاً دلایل شروع یک رابطه منطقی نیست؛ احساس نیاز واقعی نیست. همه چیز درگیر احساسات لحظهای هست که میآید و میرود و زود هم تمام میشود. تعهدی بر پایبندی نیست؛ چون دوست داشتن تعهدی نمیآورد برای فرد؛ اینکه میگوید من تو را دوست دارم، تعهد نمیآورد! و تنها زن را وابسته به یک محبت غیر واقعی میکند.
ـ طرف مقابل چرا داشت به این رابطه موقت تن میداد؟ مجرد بود یا متأهل؟
مجرد بود. نسبت به اطرافیان و دوستانش خیلی کم درگیر رابطه با جنس مخالف شده بود. همین باعث شده بود که محجوب باشد. یک نگاه اخلاقی به موضوع داشت؛ میگفت من عذاب وجدان میگیرم که با دختری ارتباط داشته باشم و نخواهم که با او ازدواج کنم. ولی چنین مشکلی را با شرایط من نداشت و میگفت تو شرایط محرمیت موقت را داری و من و تو میتوانیم محرم شویم.
ـ این آقا شرایط ازدواج دائم را نداشت؟
خودش این طور میگفت که ندارد.
ـ نگران قضاوت بقیه نبودید؟
اوایل به خانواده نگفتم؛ ولی بعد از مدتی گفتم. برخوردها بد بود. هنوز هم این موضوع حل نشده. مادرم بعد از مدتی که موضوع را گفتم، خیلی راحت و منطقی به من حق داد و کنار من بود. ولی اعضای دیگر خانواده این طور نبودند.
ـ بار اول زمان محرمیت چه مدتی بود؟
حدود یک سال و نیم با هم بودیم. حالا قطع میشد و مدتی فاصله میافتاد و باز صیغه میخواندیم. بعد از آن یک سال و نیم هم این طور نبود که مرا رها کند؛ هنوز هم خبر میگیرد و گاهی مشکلی داشتم، می آید کمک من.
ـ چرا قطع شد؟
وابستگی ایجاد شده بود و ترس از اتفاقاتی که این وابستگی ایجاد میکرد. مادر آن شخص متوجه ارتباط پسرش با یک زن مطلقه شده بود و ترس و نگرانی خود را دائما به ما منتقل میکرد. بیشتر من به خاطر حرفی که مادرش زده بود خودم را کنار کشیدم. گفته بود از زنهای بیوه باید بترسی و این نگاه خیلی آزاردهنده بود.
ـ در این مدت یک سال و نیم، خواستگار نداشتید برای ازدواج دائم؟
داشتم.
ـ احساس عذاب وجدان نمیکردید؟
چرا خب؛ خواستگاری داشتم که جدی هم شد. در مراحل اولیه که داشتیم آشنا میشدیم، من در دوران عدهی محرمیت موقتم بودم. یعنی خواستگار که آمد و قرار شد من فکر کنم، صیغه را باطل کردیم. من در این دوران که از طرفی دوره عده عقد موقتم با آن آقا بود و از طرفی با این خواستگارم به طور جدی حرف میزدم، دائماً با خودم درگیر بودم.
ـ به خواستگار قضیهی این محرمیت موقت را نگفته بودید؟
نه؛ ظرفیت پذیرش این موضوع نیست. زمانی رسید که من مجبور شدم قضیه را بیان کنم. رفت و آمد خانوادگی بود و همه گفتند که با هم محرم شوید و از طرفی من شرعاً نمیتوانستم! من مجبور شدم که قضیه را با خواستگارم مطرح کنم و همین امر، آغازی بود بر اینکه یک بی اعتمادی و بی محبتی پیش بیاید. از محبت آن آقا به من کاسته شد. این موضوع به هم خورد و یکی از دلایل اصلیاش هم همین قضیه بود.
وقتی من موضوع را گفتم، مثالی زد که هر وقت من به آن فکر میکنم، برایم خیلی تلخ است. روایتی از پیامبر نقل کرد با این مضمون که اگر مرد مسلمانی با یک زن فاحشه ازدواج کند و باعث اصلاح او شود… این مثال را درباره من زد! وحشتناک بود. این باعث شد که اولین برخورد منفی بین ما پیش بیاید. من گفتم اگر شما دارید یک شرایط کاملاً حلال را با همچین شرایطی قیاس میکنید، سکوت میکنم و شما را به همان دین و پیامبری که از آن حرف میزنید، وا میگذارم. سعی کرد توجیه کند؛ ولی این توجیهها هیچوقت فایده نداشت. هنوز هم سعی میکنم به آن مثال که به شدت آزار دهنده بود فکر نکنم.
این یکی از آسیبهای بزرگ عقد موقت هست. ممکن هست گاهی از یک دختر باکره پرسیده شود که تا به حال کسی را دوست داشتی؛ ولی وقتی خانم مطلقه یا بیوهای قرار هست ازدواج کند و از او میپرسند آیا با کسی بودی یا نه، منظورشان این هست که آیا تا به حال محرم موقت کسی بودی! این طور وقتها دروغ گفتن خیلی سخت است و گفتن حقیقت سختتر از آن! چون شما وقتی حقیقت را میگویی باید یک عمر برای خودت نگاهها و حرفهای تلخ و آزاردهنده را بخری در حالی که کار اشتباهی انجام ندادی!
فقط همین بیوه یا مطلقه بودن یک سری سختیها دارد؛ چه رسد به اینکه بگویی من در این مدت با کسی دیگر بودم! حتی اگر این رابطه حلال باشد. همان خواستگاری که گفتم، نگاهش یک نگاه کاملاً منفی بود. با اینکه فرد کاملا مذهبیای هم بود.
ـ این نگاه، نگاه شرعی نیست؛ نگاه عرفیست… ؟
نگاه عرفی هست؛ ولی این آقا و کسان دیگر آن را با شرع مخلوط میکنند. خیلی وقتها میگویند تقوا داشته باشید و تنهایی و عواقبش را تحمل کنید؛ متعه برای شرایط خیلی خاص است. من این را قبول دارم که برای شرایط خیلی خاص است، مثلاً دختر باکره تا وقتی از سن ازدواج نگذشته، شرایطش با مطلقه یا بیوه متفاوت است. اما اینکه بگوییم تقوا داشته باشید و این هم یک جور امتحان است و تحمل کنید، درست نیست. گاهی پیامدهای این تنها ماندن برای یک زن جبران ناپذیر است. اما متاسفانه این نگاههای بسته که با استدلالهای اخلاقی توجیهاش میکنند وجود دارد.
ـ فرد مطلقه یا بیوه این امکان را ندارد که گزینههایی مثل خود را بیابد و با واسطه پیشنهاد ازدواج دائم بدهد که نخواهد سراغ متعه و آسیبهایش برود؟
این هم می شود، ولی باز ریسک هست. به خاطر نگاهی که در جامعه ما نسبت به بحث خواستگاری خانم از آقا وجود دارد. وقتی خانم پیشنهاد میدهد، آقا پایش را عقب میکشد. خانمهایی که شرایط خاص دارند، حتی گاهی یک ابراز علاقهی ساده هم نمیتوانند بکنند. برای دخترها هم سخت هست، اما برای خانم بیوه یا مطلقه قضیه ناممکن هست تقریباً؛ انگار محکوم هستند به یک سری چیزها. نگاه عرفی جامعه محکومشان کرده، اصلاً نگاه شرعی اینگونه نیست.
ـ آسیبهایی که مد نظرتان هست، چیست؟
یکی از آسیبهای متعه، این هست که چون دائم نیست و تحت شرایطی اتفاق میافتد، بعد از یک مدتی گاهی کوتاه، گاهی طولانی آن آقا میرود؛ و هیچ تضمینی وجود ندارد که آن خانم بعد از آن رابطه ازدواج دائم کند و چون یک مدت رابطهای را تجربه کرده، تحمل این تنهایی دوباره خیلی سختتر است. بعد برای جبرانش مجدداً با کسی دیگر وارد یک رابطهای میشوند، بعد آن تمام میشود و یکی دیگر و … عملاً این قضیه تبدیل میشود به یک خودکشی تدریجی. در حالی که این موضوع برای مرد اینگونه نیست؛ مرد میتواند در آن ِ واحد با چند نفر باشد و حتی در تمام طول زندگیاش اینگونه باشد. مردها کمتر خسارت روحی بهشان وارد میشود. بعد هم آقایی که تجربه متعه دارد، اگر هنگام ازدواج دائم آن را مطرح کند، چندان منفی تلقی نمیشود؛ حتی برخی نگاه مثبت دارند که چه جوان خوبی بوده که نیازش را از راه شرعی بر طرف کرده و سراغ گناه نرفته است. اما یک خانم نمیتواند اینگونه باشد؛ خانم در چنین روابطی محکوم است و در جامعهی ما عرف نیست که خانمها از این نیازشان حرف بزنند. عرف نیست که بماند؛ اصلاً نگاه منفی هست.
ـ این آسیبها برای زمانی هست که فرد موضوع را به خواستگارش بگوید؛ اگر نگوید، چطور؟
وقتی سؤال میشود، چارهای جز گفتن نیست. از طرفی وقتی گفته نمیشود، یک ترسی همیشه با آدم هست که اگر رابطه یا رابطههایی را که من در آن بودم، یکیاش را این آقا متوجه شود، چه میشود!
ـ راست گفتن هم باعث از دست دادن یک زندگی میشود که!
از دست دادن یک زندگی خیلی بهتر است از اینکه تو وارد یک زندگی بشوی که همیشه به تو یک نگاه تحقیرآمیز میشود. بیشتر هم مذهبیها چنین نگاهی دارند؛ چون اساساً این حرفی که ما میزنیم در مورد افراد مذهبی هست دیگر؛ غیرمذهبیها که برایشان فرقی نمیکند! مذهبیها انگار بیشتر این نگاه را دارند که خانم یک مدت تنهایی و پیامدهایش را تحمل کند، بالاخره یک مورد مناسب برای ازدواج دائم پیش میآید!
نگاه به خانمی که چنین تجربههایی دارد، نگاه به عنوان یک زن هرزه است! (سخت بود گفتن این لفظ، ولی دقیقاً این عین نگاهیست که به چنین زنی دارند، در حالی که اصلاً گناهی نکرده است) توقع دارند زن در هر شرایطی که هست، با سختی تحمل کند و منتظر بماند تا کسی با اسب سپید بیاید! این توقع بیجایی است و نگاه شرعی هم نیست. چرا زن باید از راه میانبری که خدا برای او گذاشته، استفاده نکند؟! یکی دیگر از آسیبهای متعه، همین نوع نگاه است؛ موردی که در مصاحبههای قبلی زنانپرس اصلاً به آن اشاره نشده است.
آیا می شود شرط کرد که طرف مقابل تا زمان فراهم شدن شرایط ازدواج دائم، بماند؟ طبیعتاً نمیشود. از طرفی گاهی هم خانم میخواهد عقد باطل شود که آقا این کار را نمیکند. از مواردی هم که باید مراقب بود، پیشگیری از بچهدار شدن است.
ـ اینها که گفتید، همگی تابعی از نگاه بیرون است، اما نگاه خودت چطور؟ در درون خودت چه احساسی داری؟
من همیشه نه اینکه رضایت کامل داشته باشم و بگویم که از این شرایط راضی هستم، ولی چون شرایطی هست که خدا برای من خواسته، رضایت میدهم. منظورم از شرایطی که خدا خواسته، روابطم نیست؛ مطلقه بودن است و اینکه شرایط و گزینه مناسب برای ازدواج دائم برای من تاکنون پیش نیامده، و از طرفی نیازهایی که وجود دارد و من به خاطرش وارد یک رابطه میشوم. همیشه به خاطر این خواست الهی پیش خدا گله میکنم اما وقتی سختیها و قضاوت کردنهای دیگران و نوع نگاهشان هست، در این موضع قرار میگیرم که به خودم حق میدهم. همیشه یک جور خودم را قربانی نگاههای جامعه احساس کردم.
ـ تا حالا با چند نفر چنین ارتباطی داشتید؟
۴نفر
ـ چرا هیچ کدام از این ۳ نفر اینگونه نبود که اگر هم موقت هست، ثابت باشد؟
همیشه این موضوع را خودم مطرح می کردم. در ابتدای همان رابطه. من همیشه وقتی میخواهم وارد رابطهای بشوم، دوست دارم طرف مقابل صادق باشد و من بدانم چرا وارد این رابطه میشود؛ فقط نیاز جنسیست یا روحی یا قرار است چقدر وقت بگذارد و …؛ یعنی آگاهانه وارد رابطه بشوم. خیلی وقتها ولی این صداقت وجود ندارد؛ با یک اسم دیگری شروع میکنند؛ عاقلانه جلو نمیآیند و صادق نیستند. من یک چیزی را راحت بگویم، خیلی از آقایانی که سراغ این رابطه میآیند، قسمتی از روحشان میلنگد؛ مریض هستند! خیلی وقتها خودشان نپذیرفتهاند تنها نیاز جنسی آنها را به یک رابطه کشانده. و همین گول زدن خودشان باعث میشود با طرف مقابل هم صادق نباشند و در نهایت در طول رابطه به آن خانم صدمات زیادی وارد میشود.
ـ حتی اگر مجرد باشند؟
نه؛ در مجردها خیلی کم هست. من بهترین رابطهای که داشتم، با همان آقا بود که مجرد بود. باقی هم مجرد بودند، اما تجربه ازدواج و طلاق داشتند. او که اصلاً ازدواج نکرده بود، خیلی بهتر از دو نفر دیگر بود.
ـ حالا هر کدام اینها در ذهن تو یک خاطرهی تلخ هستند؟
نه؛ اولی این طور نیست. باقی اما تلخ هستند. چون هر کدام قسمتی از وجود مرا با خود بردند در قبال چیزی که به دست نیاوردم. یک زن وقتی وارد رابطهای با یک مرد میشود، فقط جسمش را در اختیار آن مرد قرار نمیدهد، روحش را هم میگذارد. در صورتی که مردها این طور نیستند. بعد وقتی آدم در ازای دادن روحش چیزی به دست نیاورده است، دقیقاً مثل این هست که قسمتی از خودش را داده و رفته! برای چه چیزی؟ هیچ وقت جواب این سوال را پیدا نمیکنید.
اگر به شکل خوبی تمام شده باشد، این حس نیست. مثلاً در مورد اول برای من این طور نشد. حتی بعد آن هم به من زنگ میزد و جویای احوالم بود. حتی اگر مشکلی داشتم، برایم حل میکرد. این یعنی من تنها جسمم را با این فرد به اشتراک نگذاشته بودم؛ همانطور که خودش. یعنی آن شخص این نگاه را نداشت. در کنار داشتن جسم من به روح من هم اهمیت میداد.
ـ چرا جدا شدید؟
داشت وابستگی عاطفی پیش میآمد؛ بیشتر هم از طرف من…
ـ شما به خاطر این مسئله یک موقعیت ازدواج را از دست دادید؛ ناراحت نیستید؟
به خاطر او نبود؛ فقط یکی از دلایلش او بود. نه؛ من از او ناراحت نیستم. از نگاهها و برخوردهای دیگران ناراحت هستم. خود این قضیه یک امر شرعی است؛ اما به این قضیه شرعی خیلی بد نگاه میشود. نگاه این هست که من باید منتظر میماندم و با همه سختیهای تنهایی میساختم تا یک نفر با اسب سپید بیاید دنبال من! وقتی خدا یک راه میانبر برای من قرار داده است، چرا استفاده نکنم؟
ـ تا به حال شده که این قضیه را به کسی پیشنهاد کنید؟
نه، مستقیم به کسی پیشنهاد ندادم…
ـ فکر میکنید به چه کسانی میشود پیشنهاد داد که از متعه استفاده کنند؟
خود پیشنهاد، پیشنهاد بدی نیست؛ خصوصاً به کسی که نیاز روحی و جسمی دارد و یا احتیاج به یک حمایتی دارد. ولی مهم است که با چه کسی! این «با چه کسی» خیلی سخت هست برای زنان که خودشان نمیتوانند پیشنهاددهنده باشند. باید منتظر باشد که برایش پیش بیاید.
ـ فرد چه شرایطی باید داشته باشد که سراغ متعه رفتن برای او مجاز باشد؟
(سکوت طولانی) دارم فکر میکنم؛ خیلی سخت هست به کلمه گفتن. تمام احساس نیازی که تنهایی برای یک آدم میآورد؛ هم روحی، هم جسمی. گاهی شرایط اجباری زندگی اجتماعی و اقتصادی هم موجب میشود یک زن نیاز به یک حامی داشته باشد و همیشه شرایط ازدواج دائم فراهم نمیشود. وقتی هم شرایط ازدواج دائم فراهم نباشد، متعه راه حل خوبی است.
ادامه دارد
http://aftabnews.ir/fa/news/177971
ـ بین مرد و زن تفاوت هست در این شرایط؟
به نظر من مردهایی که می خواهند ازدواج موقت داشته باشند و همسر هم دارند، بهتر هست که همسر دوم (دائم) بگیرند یا حداقل مدت عقد موقتشان خیلی طولانی باشد، شبیه یک ازدواج دائم.
ـ چرا؟!
چون این طور بیشتر از خودشان به زن دوم توجه میکنند. زمان و تعهد بیشتری نسبت به او دارند. ولی مرد متأهلی که فقط به خاطر خودش دنبال عقد موقت میرود، نرود بهتر است! چون زنها حتی در یک رابطهی موقت خیلی خوب هم احساس رضایت کامل ندارند، چون موقت است. همین موقت بودن خیلی آزاردهنده است. حتی وقتی با کسی که مجرد است، ارتباط برقرار میشود، این واقعیت که این آدم یک روز تمام میشود و من هم برای او تمام میشوم و و اینکه شاید تو تنها بمانی ولی آن شخص یک ازدواج دائم داشته باشد. اینها خیلی آزاردهنده است.
شاید در مورد مردی که متأهل است، این احساس کمتر باشد و خانم دوم حتی یک احساس پیروزی هم داشته باشد. این یک واقعیت زنانه است. اگر آن آقا برای خانم دوم وقت بگذارد؛ محبت کند، آن خانم این تعلق و تعهد را به عینه میبیند.
ـ خانمی که با عقد موقت به همسری مردی درآمده، کجا و چطور میتواند همسرش را ببیند؟ چون پنهان هم هست اغلب.
اول باید دید دلیل عقد موقت چیست. یک زمانی یک دختر و پسر مذهبی کم سن و سال میخواهند با هم باشند، با هم بیرون بروند، دست هم را بگیرند و نمیخواهند به گناه بیفتند؛ اینها با هم عقد موقت داشته باشند، نیاز به جایی هم ندارند! چون میخواهند رابطهشان در همان حد باقی بماند. ولی وقتی قرار است رابطه فراتر از این برود، آقا یا خانم باید یکی شان شرایطش را داشته باشند.
ـ خود شما چطور؟ کجا هم را میدیدید؟
خب بیرون با هم بودیم. سینما و پارک و همین فضاهای عمومی. در مورد اول اگر نیاز بود با هم باشیم، طبقهی دوم منزلشان میرفتیم که با برادرش بودند و هر وقت ما میخواستیم برویم، برادرش یا میرفت پایین یا کلاً میرفت بیرون.
ـ خانواده این آقا در جریان بودند؟
خیر؛ فقط برادرش قضیه را میدانست و بعد مدتی هم قضیه را به پدرش گفت.
ـ موارد بعدی چطور؟
یکی از آنها که قرار بر ازدواج بود و طبیعتاً یا منزل ما بودیم یا منزل ایشان. بعدی هم آن آقا منزل مجردی داشت و تنها زندگی میکرد. آخری هم منزل یکی از دوستانش که مجرد بود، میرفتیم.
ـ در دوره عقد موقت وظایف همسری چگونه ایفا میشود؟
بیشتر آقایان تصورشان این هست که دلیل متعه نیاز جسمیست. برایشان مسئولیت نمیآورد که بخواهند وظیفهای برای خودشان قائل شوند. هر کاری هم انجام دهند به نظر خودشان لطف است! مگر اینکه قبلش شرط شده باشد؛ حالا چه به لحاظ مالی و چه زمانی که باید بگذرانند و … البته این در همه موارد صدق نمیکند.
ـ مهریه چه در نظر میگرفتید؟
از یک شاخه گل تا یک مبلغی پول.
ـ با تمام شدن زمان متعه، احساس خلاء عاطفی پیش نمیآید؟
طبیعتاً پیش میآید. در همان دوران هم با فکر کردن به اینکه «یک روزی تمام می شود»، این احساس پیش میآید. این حس موقت بودن، آزاردهنده است؛ خصوصاً اگر رابطه خوبی باشد.
اینکه آدم همسر موقت مردی شود که همسر دارد، اصلاً جالب نیست؛ مگر اینکه آن آقا واقعاً دلیل قانع کنندهای داشته باشد یا اینکه شرایط مالیاش را داشته باشد و شرایط دیگر را؛ طوری که وقت گذراندن با همسر دوم به زندگی اول آسیبی وارد نکند. در غیر این صورت جالب نیست کسی که همسر دارد، سراغ متعه برود.
ـ شاید بعد مدتی همسر دوم هم مثل همسر اول، دلش را زد و رفت سراغ بعدی!
اگر بنا بر دل زدن باشد که باید حق بدهیم به نگاه منفیای که وجود دارد! چنین آدمی یقیناً بیمار هست. الان جالب است که خیلی از کسانی که واقعاَ شرایط متعه را دارند، ساکت هستند و خودشان را سانسور میکنند. نیازشان را نمیگویند؛ حتی فکر کردن به چنین نیازی را موجب شرمندگی پیش خودشان میدانند. کسانی خیلی به خودشان جسارت این کار را میدهند که چندان نیاز و دلیلی هم نداشته است. تنوعطلبی چیز خوبی نیست؛ خیلی اساتید اخلاق این تنوع طلبی را سرزنش میکنند. گاهی ایراد از کم گذاشتن همسر اول هست که این طور مواقع مرد حق دارد.
ـ برخی هم متعه را خلاف حقوق زن میدانند که فقط منفعت مرد را تأمین می کند…
واقعاً این طور نیست؛ چون نیاز دو طرفه هست. مگر زن نیاز جنسی یا روحی و عاطفی ندارد؟! تنهایی هم برای آقایان و هم برای خانمها آزاردهنده است. خدا در قرآن میگوید ما زن و مرد را برای آرامش همدیگر قرار دادیم؛ نمیگوید زن برای آرامش مرد!
ـ الان منتظر ازدواج دائم هستید؟
بله
ـ و اگر موردی برای موقت پیش بیاید…
قبول نمیکنم. مواردی هم بوده اخیراً که رد کردم. خسته شدم. به نظرم آن زندگی یک جور خودکشی تدریجی بود. الان ترجیح میدهم سختیها را بیشتر تحمل کنم. موقت بودن، خیلی سخت است. حتی اگر خودت با این موضوع کنار آمده باشی نگاههای جامعه و اطرافیان همیشه بخشی از ذهنت را درگیر میکند و مثل خوره روحت را میخورد.
ـ نظر شما در ترویج و تبلیغ متعه چیست؟
ترویجش را مشکلی ندارم؛ چه متعه، چه تعدد زوجات. چون واقعاً آقایانی هستند که توانایی داشتن همسر دوم را دارند و خانمهایی هم هستند که به یک همسر دائم نیاز دارند و از طرفی شرایط ازدواج را ندارند.
ـ همسر اول چه میشود؟
نگاهی که الان در جامعه نسبت به همسر دوم وجود دارد، چیزی هست که به جامعهی ما تزریق شده است و تا یک زمانی اصلاً در ایران نبوده است. خیلی از آقایان دو همسر داشتند و حتی در یک خانه زندگی میکردند. همین الان هم من سراغ دارم دو خانمی را که همسر یک آقا هستند و در آپارتمان کنار هم زندگی میکنند. مردی که توانایی روحی و عاطفی و مادی برای تأمین دو زن را داشته باشد، چرا چنین کاری نکند؟! یقیناً جلوی خیلی از فسادها گرفته میشود.
ـ همسر اول چی؟ او که از نظر روحی این قضیه را نمیپذیرد.
باید این مورد برای زن اول جا بیفتد. باید اول دنبال این بگردیم که چرا تا یک زمانی هیچ مشکلی نبوده و بعد مشکلدار شده! این تفکر از کجا آمده؟! این تفکر در همین ایران ۵۰ یا ۶۰ سال پیش نبوده یا خیلی کم بوده است.
ـ شما اگر همسر مردی باشد و او قصد ازدواج مجدد داشته باشد، مشکلی ندارید؟
اگر توان ادارهی دو همسر را داشته باشد، مشکلی ندارم. من خیلی به این قضیه فکر کردم و واقعاً با آن مشکلی ندارم. من نمیگویم حالا برود با کسی که خیلی زندگی مناسب و نرمالی دارد، ازدواج کند؛ یک زنی را تحت حمایت خودش بگیرد که نیاز به یک مرد دارد و موقعیت ازدواج برایش پیش نیامده و اگر آن زن (همسر اول) واقعاً یک زن مؤمن خودساختهای باشد، این قضیه را قبول میکند. چون یک زن از بسیاری احساسات آزاردهنده مثل تنهایی، عدم امنیت و نیاز نجات پیدا میکند. زنهایی که تن به متعه میدهند، خیلی وقتها دنبال یک پناهگاه هستند؛ بیشتر دنبال یک حامی و یک سرپناه امن هستند. چرا یک زنی که خدا را میشناسد، فقط خودش را ببیند و با این قضیه مخالفت کند؟
ـ فکر نمیکنید شما حسب شرایط خودتان دارید این را میگویید؟
بله؛ من چون این شرایط را دارم، این حرفها را میزنم؛ اما خیلی خوب است که آدمها بتوانند خودشان را جای کسی بگذارند که شرایط این چنینی دارد. پس تکلیف این زنها و تکلیف فسادی که در جامعه ایجاد میشود، چه میشود؟! فکر میکنید همهی زنهای مطلقه یا بیوه سراغ متعه میروند؟ نه؛ بسیاری هم به حرام میافتند. گرچه اعتقادات خودشان را هم دارند. ولی مجبور میشوند؛ نیاز مالی، بچهدار بودن، حالا هر چی! اینها همه زنجیروار به هم ربط دارد.
ـ با همهی آسیبهایی که گفتید و اذیتهایی که شدید، باز در آخر میگویید درست است؟
کار مثبتی است؛ ولی در شرایط خودش. دو طرف باید شرایطش را داشته باشند. نوع نگاه جامعه هم به متعه باید تغییر کند. اصل همین نوع نگاه است که میشود از طریق سینما و صدا و سیما و داستاننویسی و رسانهها و آوردن مثالهای خوب و موفق در کنار دلایل منطقی و بررسی شده این نگاه اشتباه را تغییر داد.
ـ نگران نیستید این مصاحبه که کار شد، به شما در کامنت ها بد و بیراه گفته شود؛ آن هم از سوی قشر اینترنتی ما که خودشان را فرهیخته هم میدانند؟
احساسم این هست که احتمالاً خیلیها علیه من موضع خواهند گرفت؛ آقایان به دلیلی و خانمها به دلیلی دیگر! خانمهای متأهل بیشتر البته!
http://aftabnews.ir/fa/news/177971
برخی از مردان ریش می تراشند، روزه می خورند، به نامحرم نگاه می کنند اینها را بدون اشکال می دانند که حرام قطعی است و مرتکب می شوند در این میان مقدس هم می شوند می گویند ازدواج موقت مستحب است و باید این مستحب را درک کنیم.
مثل این افراد مثل علمای بنی اسرائیل است که به بعضی از قسمت های قرآن ایمان داشتند و به بعضی از آن کافر.
گویند مردکی سادات را می بوسید به او گفتند این کار خوب نیست گفت به خاطر جدشانی می بوسم.
یک سید بد ریخت پیدا کردند گفتند این را ببوس به خاطر جدش.
گفت: من نمی دانم چرا هرچه کار ثواب است من باید انجام دهم.
*****
بحث در مجلس داغ بود. رئیس مجلس در خطابه قرآئش گفت: ازدواج موقت مردان متأهل صحیح نیست.
نمایندگان یک پارچه فریاد زدند صحیح است صحیح است.
حیف نون میگه : آره ولی دائمی نیست اعتباریه !
****
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]دفاتر ازدواج اعلام کردند : با یک ازدواج دائم ، یک ازدواج موقت هدیه بگیرید .
برای من حرف الکی در نیارید خانمم همه اینها را چک می کنه:khandeh!:
تحلیل مصاحبه بالا
-برخی ممکن است به سخنان این خانم اشکالاتی بگیرند ولی خب به هرحال ایشان به عنوان یک فردی که تجربه این ازدواج را داشته بیان کرده است و بسیاری از سخنانش درست است که با تجارب مشاوره های اینترنتی و تلفنی و حضوری بنده سازگاری دارد.
- کسی که ازدواج موقت کرده اگر شرایط ازدواج دائم برایش پیش آمد لازیم نیست همه چیز را بگوید دروغ گفتن حرام است اما هر راستی را هم نشاید می تواند برای دفع و رفع نگرانی های همسر آینده اش توریه کند مثلا بگوید کی؟ من با این ازدواج را اصلا نمی پسندم. منظورش هم این است که من در اصل ازدواج دائم را می خواهم.
- در ازدواج موقت هم زن می تواند شرط ضمن عقد کند که مثلا ازدواج موقت می کنم به شرطی که اگر شرایط ازدواج دائم برایم پیش آمد مدت را ببخشی.
- مراجع اجازه نمی دهند دختر و پسری تحت هیچ شرایطی مثل عقد خواهر و برادری و....ازدواج موقت کنند. البته اگر هم بخواهند ازدواج موقت کنند باید اجازه پدر باشد.
- اجازه پدر برای دختر مثل مهر استاندارد به کالا است. وقتی پای اجازه پدر وسط می آید کسی که ریگی به کفش داشته باشد فرار می کند.
- ازدواج متعدد، کار هر کسی نیست ولی در برخی موارد همه خانم ها می پسندند مثل مردی که در تصادف خانمش قطعی نخاعی شده یا بیماری روانی حاد دارد و دراز مدت است و.... و او نمی خواهد به او ظلم کند و طلاقش دهد و فرزندانش آسیب ببیند.
- برخی از خانم ها در کل با ازدواج موقت مخالف هستند. این خانم ها منکر فلسفه این حکم خدا هستند. در حالی که اگر خوب دقت کنند می بینند که مراجع هم می گویند اسلام با هوسرانی مخالف است و این ازدواج فلسفه و شرایط دارد. در ثانی در جامعه مواردی یافت می شود چه زن و چه مرد، که اگر بخواهیم این ازدواج را منکر شویم در واقع در حق آنها هم ظلم کرده ایم و خودخواه شده ایم. مثل دختر یا پسری که بیماری اسکیزوفرنی دارند و هیچ کس با این بیماری حاد با آنها ازدواج دائم نمی کند. یا خانم بیوه ای که همه فرزندانش ازدواج کرده اند و رفته اند و احساس تنهایی کشنده در منزلش رنج می برد و....
مصاحبه اختصاصی؛ تجربه و تجربههای یک ازدواج موقت
این مصاحبه با مردی سی ساله است که اکنون متأهل است و در این مصاحبه با صراحت، دیدگاهها و تجربیاتش را در اختیار خوانندگان زنانپرس قرار داده است. کسی که نکتهها و دغدغههایی درباره ازدواج موقت دارد و به بیان آنها میپردازد.
پایگاه خبری تحلیلی زنانپرس: پیدا کردن کسی که تجربهی متعه داشته باشد خود به خود کار سختیست. سختتر وقتیست که از او بخواهی تا مصاحبه کند. رو در روی تو بنشیند و حرف بزند. در مورد امری که نگاه عمومی جامعه به آن، همراه با تردید و گاه همراه با بدبینی و ترس است. این مصاحبه، گذر از یک تجربه شخصی است. تجربهای که لزوما ممکن است درباره همه صدق نکند. این مصاحبه با مردی سی ساله است که اکنون متأهل است و در این مصاحبه با صراحت، دیدگاهها و تجربیاتش را در اختیار خوانندگان زنانپرس قرار داده است. کسی که نکتهها و دغدغههایی درباره ازدواج موقت دارد و به بیان آنها میپردازد.
ـ چطور با متعه آشنا شدید؟
در حقیقت برای حل مشکل خانمی وارد ماجرا شدم و بعد از اینکه مشکل ایشون رو حل کردم یک رابطه عاطفی شکل گرفت و از اونجا که مشکل اون خانم روحی بود از طرف ایشون هم احساس خلاء عاطفی از قبل وجود داشت، خب از اونجایی هم که ما دوتامون در خانواده مذهبی بزرگ شده بودیم این راه حلال و شرعی برای ما بود و از اون استفاده کردیم.ـ چند نمونه تجربه داشتید؟
نمونه به اون معنا که یک رابطه کامل و بلند مدت باشه یک مورد، به مدت سه سال با تمام جزئیات روابط و خودمون عقد رو خوندیم. که الان دوسال از اتمام عقد ما میگذرده.خب البته موارد معدود دیگه هم بوده که فقط به قصد ترویج این مسئله عقد کردیم. که حتی بعضا حتی طرف رو نه دیدم و نه رابطه ای ایجاد شد. یک بار محرم شدیم تا در حقیقت تجربه شده باشه. البته بعد ازساعتها بحث راجع به این موضوع بود. ایشون مخالف سرسخت بودند، اینقدر مباحثه کردیم تا ایشون راضی شد و بعد از تجربه واقعا راضی بود از این رابطه.
ـ چطور شد که به این نتیجه رسیدید که کسی را به عقد موقت خودتان دربیاورید؟ برایتان سخت نبود؟
سوال رو شاید خوب مطرح نکردید، مثل اینه که بپرسید چطور شد که غذا خوردید، یا آب نوشیدید؟ خب انسان که تشنه میشه آب مینوشه و گشنه که میشه غذا میخوره، مهم اینه که بهترین و کم ضررترین نوشیدنی و خوراکی رو انتخاب کنید.
ـ هدفتان و علت ازدواج موقت چی بود؟
ببینید میشه گفت هدف همه کسانی که ازدواج موقت انجام میدن یا حتی ازدواج دوم میکنن نیاز هست، این نیاز عاطفی یا جنسی از طریق دختر یا پسر هست که انسان رو به سمت ازدواج موقت میکشونه، خب وقتی خدا هم راه حل رو جلوی پای انسان گذاشته برای چی نباید بره سراغ متعه؟ البته منکر این نمیشم که بعضی ها هم هستند فقط به قصد کمک و سرپرستی یک خانواده ازدواج موقت رو انجام میدن. اما عمدتا جامعه ما نیاز داره. متاسفانه اینقدر در مورد متعه بد تبلیغ شده و خیلیها اون رو بد انجام دادند که تصور عام مردم از متعه یک رابطه جنسی دو ساعته و تولد یک بچه بی سرپرست هست و وجهی اون متاسفانه برای خیلیها از عمل منکر زنا بدتره.
ـ نگران نگاه دیگران نبودید؟
نگاه دیگران یا نگاه خدا؟ اینقدر به نگاه دیگران اهمیت دادیم که خیلی از مستحبات و بعضا واجبات رو کنار گذاشتیم. کافیه دودوتا چهارتا کنیم ببینیم که نتیجه توجه به نگاه و حرف مردم برای ما سودمند هست یا نگاه و توجه خدا؟
ـ فکر میکنید تجربهی متعه، راضی کننده است؟ یعنی کسانی که به سمتش میروند راضی هستند و ناراحتیهایی برایشان ایجاد نمیشود؟
خب بستگی به نوع فکر و نگاه شما به این قضیه داره. برای من راضی کننده بود. به این خاطر که مورد خوبی رو پیدا کردم. شخصی که قصدش آزار و اذیت و صدمه زدن به من نبود، در حقیقت وجود ما برای همدیگه همچون مکملی بود در برههای از زندگی. در مورد این مسئله مطالعه لازم رو انجام داده بودیم. و من به عنوان یک مرد متأهل تمام تلاشم رو کردم که همسرم احساس کمبودی در اون زمانی که من متعه دارم نکنه.حضرت امیر در این زمینه میفرمایند: «ما من حرکة الا و انت محتاج فیها الی معرفة» یعنی حرکت بدون بصیرت در موضوعات متعدد منع گردیده که اولاً حکم «متعه» از این دستور العمل کلی خارج نیست، ثانیاً نفس این موضوع و چگونگی طرح آن و لزوم معرفت نسبت به جایگاه آن برای مرد و زن در متون روایی صراحتاً آمده است.
ـ متعه را به کسی پیشنهاد میکنید؟
برای این جواب فقط به این سفارش امام صادق علیه السلام اکتفا میکنم: «المتعة لاتحل الا لمن عرفها و هی حرام علی من جهلها» متعه حلال نیست مگر بر کسی که شناخت دقیق نسبت به آن دارد و حرام است بر کسی که جاهل به [احکام و شرایط] آن است.و یا این در کلام دیگری از محمد بن عیص آمده که از امام صادق (ع) سوال کردم از متعه، امام (ع) فرمود: «نعم اذا کانت عارفة، قلنا: فان لم تکن عارفة. قال فاعرض علیها….» که در این روایت امام (ع) اهمیت دانش زن را نسبت به این موضوع تبیین میفرماید و توجه به این مسأله که اگر زن آگاهانه این امر را پذیرفت، او دیگر نسبت به این امر و عواقب آن مغبون به شمار نمیآید.
ـ فکر میکنید چه خانمها و آقایانی و با چه شرایطی میتوانند به متعه فکر کنند؟ اگر تفاوتی میان شرایط زن و مرد هست بیان کنید.
ببینید سوالها نباید اینقدر کلی باشه. هر کسی بنا بر نیاز و شرایط باید برای این مسئله اقدام کنه. باید مطالعه کرد. یک سری دستورالعملهای پایهای نسبت به این قضیه داده شده. هر عملی رو باید با دستور العمل انجام داد تا نتیجه مثبت گرفت و طبیعتا اگه بد عمل کنیم نتیجه بد میگیریم.
ـ نگاه خانوادهتان به این ماجرا چطور بود؟ نگران نبودید که اگر متوجه شوند برایتان دردسر درست شود؟
نگاه عمده افراد به این مسئله متاسفانه منفیست. به نظر من هم به خاطر کمکاری جامعه مذهبی نسبت به تبلیغ این مسئله است. البته نمیشه گلهمند بود. شما میبینید بعضا یک طلبه حوزه علمیه با این امر کاملا مخالفت میکنه و سریالها و فیلمهای تلویزیونی عواقب این کار را همچون گناهی کبیره به تصویر میکشند. خب عواقب تبلیغ بد هم کاملا مشخصه. و چطور با این دید منفی من نمیتونستم نگران این مسئله نباشم. تنها کاری که کردم این بود که دقت نظر به خرج دادم و سعی کردم که همسرم متوجه نشه.
ـ تصور خودتان نسبت به این موضوع قبلا چطور بود و در حال حاضر چه طور است؟
اغراق نمیکنم اگر بگم که تغییری نکرده. اما خب به نکات ظریف مثبتی پی بردم که مطمئنا اگه تجربه نکرده بودم همیشه مغفول باقی میموند.
ـ متعه، برای مرد هم نکات منفیئی دارد؟
تنها نکته منفی برای من که شخصا این مسئله رو تجربه کردم وابستگی به طرف مقابلم بوده و دلتنگیهای که عود میکنه و خاطراتی که مرور میشه. اما اعتقاد شخصی بنده اینه که کاری رو که انجام میدید و رضای خدا در اون هست خود خدا برای سهل شدن و ختم به خیر شدن اون ماجرا به شما کمک میکنه.ـ برای دیدن و ارتباط با همسرتان با مشکل مواجه نبودید؟
شکر خدا نه. توی اون دوره الحمدلله مشکلی پیش نیومد و راحت با هم مرتبط بودیم
ـ مهریه را چه چیزی در نظر گرفتید؟ مهریه را به همسرتان دادید؟
مهریه ها بخاطر اینکه متعه هدف مادی به دنبالش نبود معمولا هدایای همچون کتاب، سی دی و یا ختم قرآن و هدیه ثواب اون به حضرت صاحب الامر بوده. که همه پرداخت شده و یا بخشیده شده.
ـ احساستان نسبت به کسی که روزی همسرتان بوده؟ بعد از جدا شدن حس وابستگی به آن شخص نداشتید؟
اگر عمل رو خوب انجام بدید نگران این مسائل نباشید. قطعا احساس خوبی هست. کسی که یک مدت محدود برای شما یک دوست، همزبان، همدل و یار خوبی بوده قطعا برای نبودنش دلتنگی خواهید کرد. و وابستگی هم بوده اما همینطور هم که قبلا اشاره کردم کاری کردیم که رضای خدا در اون بوده و این مشکلات رو هم خود خدا برامون حل کرده.ـ در زمان عقد موقت از نظر وظایف همسری سعیتان این بود که کامل رفتار کنید؟ یا چون عقدتان موقت بود برایتان اهمیت نداشت؟
راستش نگاه من به عقد موقت همچون عقد دائم هست. وظیفه خودم میدونستم که تمام توان خودم رو به کار ببرم که ایشون احساس کمبودی نکنه. چه از نظر مالی و چه معنوی.
ـ پیش از عقد موقت کاملا با قوانین آن آشنا شده بوده و از آن خبر داشتید؟
بله، از طریق مطالعه منابع و سوال متشرعین.
ـ خیلی از خانمها معمولا با متعه مخالف هستند. تا به حال شده که با این افراد صحبت کنید و سعی کنید نظرشان را عوض کنید؟
بله موارد بسیاری بوده و الحمدلله به لطف خدا موفق بودهام. ببینید حکم خدا منطقیست و جایی برای مخالفت نداره. اونهایی که خودشون رو به خواب زدند هیچ وقت بیدار نخواهند شد.
ـ نگران نبودید که در این مدت صاحب فرزند شوید و برایتان مشکلاتی به وجود بیاید؟
دسته دیگری از روایات است که توجه مردان را در نهی از اولاد به سبب «متعه» بیان مینماید. مثلاً امام صادق(ع) روایتی را از پدر گرامیاش و سپس از رسول خدا(ص) بیان مینماید که پیامبر(ص) فرمود: «ان الله اخذ میثاق علی سایر المومنین ان لاتعلق منه فرج من متعه» خداوند متعال پیمان گرفت بر سایر اهل ایمان که هرگز رحم زنی از او به جهت متعه تعلقی پیدا نکند و بارور نگردد. و در ادامه آن میفرماید: «این امتحان سختی است که به سبب آن ایمان مومن از کفرش در تعلق رحم و باروری همسر متعهای پدیدار میگردد. سپس امام(ع) فرمود: «و قال رسول الله (ص) ولد المتعه حرام» که این حرمت همان شدت در کراهت و منع از این نوع باروری است. چون شریعت توجه تامی به حفظ حیثیت زن و مرد مسلمان دارد، لذا امیرالمؤمنین میفرماید:« اتقوا مواضع التهمة» از جمله مواضع تهمت موضع متعه است که در روایات بدان اشاره شده است. و این مواضع تهمت رو میشه با راهکارهای جلوگیری انجامش داد.
ـ بعضی افراد در مخالفت با متعه نظرشان این است که برخلاف حقوق زنان است و فقط در آن لذت جنسی مرد در نظر گرفته شده. نظرتان در این باره چیست؟
این مسئله رو اگر برید از خانمهای صاحب تجربه راجع به این سوال بپرسید قطعا جوابی خلاف آن دریافت خواهید داشت. یعنی شما باور میکنید که از بین تمام کسانی که متعه میکنند فقط مردها لذت میبرند؟ پس زن برای چه هدفی متعه میکنه؟ اگر بگویند که خب از سر نیاز مالی و اینطور مسائل من نمیتونم این رو باور کنم. هم خلافش رو دیدم و هم به جامعه متدین و متفکر مسلمون ایمان دارم.
ـ به نظرتان متعه باعث فروپاشی خانوادهها نمیشود؟ با توجه به اینکه اغلب مردان متاهل برای متعه اقدام میکنند؟متعه برای متأهل شرعا مشکلی نداره و اگر درست عمل بشه حتی باعث ثبات بیشتر خانواده نیز میشود. به این خاطر که متعه خلأهایی رو از مرد پر میکنه که متاسفانه زنهای امروزی خیلی مایل و جاهد به پر کردن اون خلأها نیستند. و به نظرم حتی توانایی این مسئله رو ندارند. اونهم به خاطر عدم آموزش مناسب و عدم اختصاص وقت به این مسائل هست.
ـ نگران نبودید که بعد از تمام شدن مدت متعه دچار بیماری شوید؟ با توجه به گسترش بیماریهایی مثل ایدز.فکر میکنم شما هم بدونید که علم اینقدر پیشرفت کرده که این نگرانی دیگه وجود نداشته باشه.
ـ نظرتان درباره ترویج ازدواج موقت چیست؟ آن را برای جامعه لازم میدانید یا غیرضروری؟
به نظر من این امر ضروری هست. چون قلبا ایمان دارم که اگر متعه گسترش پیدا کنه، سطح فساد در جامعه به صورت چشمگیری کاهش پیدا میکنه و ثبات خانوادهها بیشتر میشه. این رو میشه از حاصل روایات ائمه معصومین علیهم السلام درک کرد.
ـ نظرتان درباره سایتها و وبلاگهایی که برای ترویج متعه و آشنا کردن داوطلبان با یکدیگر ایجاد شده چیست؟
راستش اون قضیه آشنا کردن داوطلبان با یکدیگر قطعا مضراتش بیشتر از سودش هست. به خاطر عدم تجربه و آفاتی که در رابطههای مجازی وجود داره. اما خب اگر سایتهایی باشه که هست و فیلتر شده متاسفانه، به نظرم در ترویج احکام، فوائد و احیانا مضرات این مسئله به روشنگری خوبی میرسیم.
ـ وظیفهی حاکمیت در قبال متعه چیست؟
راستش مسئله رو سیاسی نکنید. (لبخند میزند) به نظر بنده حاکمیت اون ضربهای رو که به این مسئله زده، خیلی بهتر از برخیها در صدر اسلام زده (با خنده فراوان). توی صدا و سیمای ملی که علنا مخالفت میکنن و اون رو به مثابه یک غول ویرانگر نشون میدن. حاکمیت وظیفه خودش رو میتونه از رفتار و توصیه ائمه معصومین علیهم السلام به این مسئله الگو بگیره. که ما صدا و سیما رو در این امر به پیروی از دشمنان حضرت امیر علیه السلام متهم نکنیم.
ـ رسانههای مکتوب و رسانههایی مثل تلویزیون و سینما چه تصویری از متعه ارائه میدهند و آیا این تصویر درست و واقعیست؟ چه وظیفهای این رسانهها نسبت به متعه بر عهده دارند؟
راستش خیلی رسانههای مکتوب رو پیگیری نمیکنم، اما خب توصیه ام این هست که ایشان نیز پیرو مکتب اهل بیت علیهم السلام باشند که مسیر آنها حق است و مطمئن باشند که از ترویج درست و صحیح این مسئله ضرر نخواهیم کرد.
در ادامه تحلیل این مصاحبه خواهد آمد
حقیقت این است که زنانی که این ازدواج را می پذیرند از تنگی قافیه است وگرنه اصل بر ازدواج دائم است
تشکیل خانه های فساد
سؤال: وقتی به ما می گویند چرا نباید که در جامعه خانه های فساد هم باشد تا هر کس که نیاز دارد به آنجا برود و در نتیجه دیگر مزاحم دیگران نشود چه جواب دهیم؟
پاسخ: مفهوم این سخن این است که ما برای این که غذای فاسد در گوشه و کنار نخوریم مرکزی درست کنیم که غذای آن فاسد باشد و همه علاقمندان به آن مرکز بروند و مسموم شوند.
بهترین راه برای پرهیز از این گناه ازدواج سالم و آسان و پرهیز از فیلم های بدآموز و مانند آن است.
سلام
الان منتظریم تحلیل شمارا به عنوان یک کارشناس مذهبی - مشاوره بدانیم
نظرتان در مورد این مصاحبه چیست ؟
مشروعیت ازدواج موقت در کتاب های اهل سنت (2)
مشروعیت ازدواج موقت در کتاب های اهل سنت (1)
ازدواج موقت در كتاب و سنت (قسمت چهارم)
تحلیل مصاحبهنقدهای وارده
البته نقد و تحلیل منصافانه بشود من قبول دارم که سخنان ایشان تا حدی درست است.
این که ازدواج موقت حکم خدا است و خداوند حکم عبث ندارد و حتما ما بازاء در جامعه در برابر این حکم وجود دارد.
این که ازدواج موقت را باید اجازه نداد به وابستگی ختم شود و با کمک خدا باید بعد از عقد دلبستگی را کنترل کرد(اساسا وابستگی امری بیمارگونه است برخلاف دلبستگی).
این که برخلاف تصور بسیاری از خانم ها مشتری جدی این ازدواج مردان هستند. زنان صیغه ای از آسمان که نمی آیند مردان و زنانی که به هر دلیل معقول یا نامعقول احساس نیازمند دارند،همدیگر را پیدا می کنند کسی که به زنان برای این کار تجاوز نمی کند. یک بار حرم حضرت معصومه بودم داخل صحن دیدم دو خانم و یک آقا آمدند طرف یکی از دوستان روحانی و درخواست کردند که زن بیوه ای را به عقد آن جوان دربیاورد. خانمی که دوست این زن بیوه بود رفته بود سراغ این جوان و به او گفته بود اگر تمایل به ازدواج موقت داشته باشید این دوست من هست و من واسطه می شوم. بعد هم دست همدیگر را گرفتند و رفتند هتل.
و اگر امر دایر باشد بین ازدواج موقت و گناه، ازدواج موقت و گناه نکردن مقدم است.
متأسفانه برخی از سیاست مداران برای لجن مال کردن همدیگر بدون رعایت انصاف زیر آب اصل ازدواج موقت را می زنند و مانع می شوند آسیب شناسی شود و مراکز تحقیقاتی شکل بگیرید. متأسفانه استاد دانشگاهی چند قبل حکم ازدواج موقت را امری غربی معرفی کرد ولی ایشان و امثال ایشان گرفتار جابه جایی غیرت شده اند، یعنی نسبت به رابطه های دختر و پسر که خارج از حدود الهی است، روسپیگری های دنیای واقعی و مجازی و....نگرانی ندارد غیرتی نمی شود. در حالی که ارتباط آزاد در دانشگاه ها و محیط کار زمینه ای برای شعله ور شدن شهوت جنسی و پیوند های عاطفی. به هم دلیل است که مرجعی چون آیت الله صافی خون دل خورد که مانع اختلاط های دختر و پسر در دانشگاه شود ولی امثال همین استادان خود را گول می زنند که نه این باعث رشد علم و پژوهش می شود. نمی داند یا نمی خواهد بداند که وابستگی های عاطفی، روابط نامشروع، و....چه ها در این محیط ها می کند.
سریال هایی هم طوری این حکم خدا را بد معرفی می کنند که گویی این حکم خدا نیست.
1- اولا خیلی ها نمی دانم چرا دلسوز خانم ها هستند چرا برای یک خانم چندتا تاکسی و سواری شخصی ترمز می زنند و یک پیر زن مدت زیادی سرپا می ماند. چی شده این ثواب دارد و آن ندارد؟ برخی از آقایان دانشجو، با این که مجرد هستند و مشاوره هم نیستند به خانم های مجرد مشاوره ازدواج می دهند. و...به هر حال مشکل اولی اختلاط است که خارج از ضوابط اخلاقی و گاهی شرع است.
2- چرا یک عده به فکرشان می رسد فقط جلوی مفاسد را با ترویج این کار بگیرند چرا به فکرشان نمی رسد ازدواج آسان را ترویج کنند، چرا خیران را جهت نمی دهند، چرا به فکرشان نمی رسد رسانه ملی را که فقط در ماه مبارک بوی اسلامی می دهد در طول سال با نقد سازنده خود اسلامی کنند و تجملات و اشرافی گری را که در اغلب سریال ها هست خاتمه بدهند. طوری که یک جوان ننه مرده فکر کند نمی توان در خانه پدری ازدواج کند باید ماشین آن هم مدل بالا داشته باشد و.....تا بتواند ازدواج کند.
چرا برخی سخنان آیت الله امینی که عمری در بحث خانواده کار کرده و با حزن و تأسف و تأثر به عنوان پدر معنوی جامعه ما داد می زند تا مردم و مسؤولان موانع ازدواج آسان را برطرف کنند ترویج نمی کنند.
3- ازدواج های موقت متنوع انسان را تنوع طلب بار می آورد این را حداقل تجربیات مشاوره ای بنده می گوید.
4- متعه برای اغلب افراد متأهل سمّ است این را من مشاور باید بگویم نه این جوان. اگر قرار بشود برای هر اختلافی مرد برود سراغ بازار آزاد نظام خانواده می پاشد و مرد تنوع طلب به یکی اکتفا نمی کند طبیعی است که بعد از این حال و حوصله نخواهد داشت بهانه گیر می شود تحمل ندارد. در حالی که بسیاری از صفات اخلاقی مانند تعاون، خدمت به همسر، ایثار، صبر، و...در تزاحمات خانواگی و خودسازی در این امر به دست می آید که خود مرحله ای برای ورود به رودخانه و دریای اجتماع است.
5- ترویج ازدواج موقت قبل از آسیب شناسی مثل این است که ماشین به مردم بدهیم و بعد از تصادفات به آنها قوانین راهنمایی رانندگی را آموزش بدهیم. یکی از آسیب ها این است که افرادی فرصت طلب سایت هایی ایجاد کرده اند و کاسبی راه انداخته اند. در حالی که اگر اینها واقعا دلسوز بودند سایت ازدواج موقت می زدند برای کنترل آسیب ها و آگاه کردن مردم از جامعه شناس و روان شناس و کارشناس مذهبی کمک می گرفتند و تحقیقات آماری انجام می دادند.
به قلم: حضرت آيت الله العظمي مکارم شيرازي(مد ظله العالي)
کلیک کنید
ازدواج موقّت يک ضرورت اجتناب ناپذير اجتماعى است
ازدواج موقت چيست؟
چرا ازدواج موقت يک ضرورت اجتماعى است؟
مشکل جنسى جوانان
فلسفه ازدواج موقت
يک نکته مهم ديگر
اما تکليف فرزندان «ازدواج موقت»
ازدواج مسيار!
نتيجه بحث
به یه خانم میگن چند درصد دعاهات مستجاب میشه ؟
میگه : فقط 50%
میگن از کجا فهمیدی؟
میگه : ازخدا خواستم شوهرم خرپول باشه، شوهرم خر هست اما پول نداره!!
**بکشم و خوشگلم کن **
متن بالا را یه بار دیگه مطالعه کنید. اهمیت موضوع را بیشتر باید درک کنیم.
حتما شما هم این ضرب المثل را در مورد خانم ها شنیده اید؟ به خانم های آرایشگر می گویند من را بکش هرکاری می خواهی بکن ولی خوشگلم کن.
این را اضافه کنید به ماسک صورت، و جراحی بینی و و...
من یه تقلب به خانم ها برسونم
شما که از ازدواج موقت و متعدد و خیانت خوشتان نمی آید چرا سر به سر شوهران و ما مشاوران می گذارید؟
شنیدید مردان نسبت به خانم هایشان هنگام برنامه های اتاق خواب چه می گویند؟
کالمیت بین یدی الغسال؛ یعنی می گویند همسر ما مثل جنازه ای است که در دستان مرده شور است. سیب زمینی، بی روح، یخچال و....
زنی که به آرایش، یه لباس، به وضع سر و صورت به مراسم و تشریفات رو کم کنی از جاری و خواهر شوهر و متعلقات اهمیت می دهد. چرا نباید برای اتاق خوابش برنامه داشته باشد.
برخی از خانم هایی که عقلشون را بیشتر از علم خدا می دانند به خداوند اشکال می کنند که این چه دینی است که گفته هر موقع مرد خواست، زن بگوید در خدمت گزاری حاضرم؟ غافل از این که این کار مثل باران روی کوه است چیزی برای کوه باقی نمی ماند همه اش سرازیر می شود به دامنه کوه. تمکین لحظاتی است ولی در چنگ گرفتن شوهر با دوام است. در ثانی خود خانم ها هم از این روابط لذت می برند آن قدر شعار داده اند زنان عاطفی هستند که انگاری دیگه فرشته اند و میل جنسی ندارند چرا دارند بد جورش را هم دارند(در گوشی) مردان زیاد هارت و پورت نکنن وگرنه وقت وقتش برای همسرانشان کم هم میارن.
درسته که میل جنسی پر قدرت است ولی به هر حال اگر این انرژی در خانه مصرف شود، شوهران تان مثل آهوی رام شده از کنار زنان عبور می کنند نه مثل گرگ گرسنه به قول ترکای با مرام عاج قورت( نمی دونم درست نوشتم)
یه مثلی قدیمی ها داشتن می گفتند احمدک نه دردی داشت نه بیماری، یه استخون می زد به .....می نالید. بدبخت خانم هایی که گرگ غریزه شهوت مردانشان را گرسنه تر و خون آشام تر می کنند. چه طوری
خانمی که دوستش را دعوت می کنه خونه اش و دوست ولنگ و باز است و هر هر کر کر می کنه با شوهرش .....بد بختی آخوندها اینجاست که بخواهند به عده ای کمک کنند نمی فهمند برچسب تحجر می زنن بهشون میگویند برو بابا حاجی این حرفا مال قدیم ندیم ما بود ولی وقت وقتش مشخص میشه. یه آقای تو محل ما بود بهش می گفتند علی بلند چیزی گفته بود مثل شده بود مردم متناسب با موقعیت می گفتند به قول علی بلند بعد می فهمی.
دزده داشت قفل مغازه را می برید. صاحب مغازه از بالا گفته بود چه می کنی؟ گفته بود. هیچی دارم ساز می زنم. گفت: این چه سازی است که سر و صدا نداره؟ گفته بود ساز من صداش صبح در میاد.
برخی از سازها صداش بعدا درمیاد
خانمی می گفت برای سورپرایز شوهرم برایش ماهواره خریدم، حالا زنان دیجیتالی شده اند هووی من.
خانمی که با شوهرش قهر می کنه فورا اتاق خواب را تعطیل می کنه. به بخت خودش لگد می زند.
اگر تمکین برای خانم ها زحمت هم داشته باشه به صرفه است زحمت را برای رسیدن به فواید زیادش که عاید خودشون میشه تحمل کنند. البته مشکلاتی مانند افسردگی، وسواس، خرافات، سوءبرداشت های از دینی، اختلالات جنسی مثل واژینیسم، مقاربت دردناک و... میتونن عایق رضایت زناشویی برای زن شود که باید با کمک از سکس تراپیست( مشاور و روان درمانگر جنسی) آن را برطرف کنند.
یه تقلب هم به دخترانی که در عقد هستند برسونم. به شوخی می گفتند در ایام اسارت در عراق چه شکنجه ای بدتر از همه بوده؟
بدترین شکنجه این بوده که به ترک ها از پشت پنجره نون بربری نشون می دادند ولی براشون نون لوش می آوردند.
برخی از خانواده ها و خانم ها می گویند. داماد یه دفعه بهونه گیر میشه، خوب و خوش میاد ولی با اخلاق گند و...بر می گردد.
شهوت وقتی از فشار میاره از انرژیش به روان و مخ و اخلاق اثر میذاره. باید تیر خلاصی بزنید.
شرعا رابطه زناشویی در ایام عقد اشکال ندارد ولی بهتر است برنامه عروسی را بگذارند برای بعد ولی غافل نشوید که لذت های جنسی مشروع دیگر را تعطیل نکنید و اصلا ایام نامزدی را امپی تری و فشردش کنید 6 الی نه ماه.
حال فهمیدید چرا داماد دست گل تون به هم می ریزه؟
زندگی شیرین شد؟ مراقب باشید قند خون تون بالا نره
عروس خانم ها و آقا دامادها تشکر نقدی لازم نیست به جاش دعام کنید.(لبخند و بعد هم خنده)
منبع: محمدحسین قدیری، ماهنامه خانه خوبان، ش56.
سروران گرامی می تونید سؤالات خود را اینجا یا به طوری خصوصی مطرح کنید. افرادی هم که تجربه ازدواج موقت را دارند ممنون می شوم با پیام خصوصی سخنان پیشنهادی یا انتقادی خود را با پیام خصوصی به بنده برسانند.
از همه افرادی که از دیدگاه اعتدالی بنده در فضای عمومی و خصوصی تشکر کرده بودند، سپاسگزارم.
باید بگویم که دین اسلام دین اعتدال است و من سخنان دین را بیان می کنم
موفق باشید
یکی از کاربران محترم سؤال خود را این گونه پرسیده اند
از این بزرگوار تشکر می کنم که اجازه داد سؤالشان را بدون نام کاربریشان اینجا بیاورم
خواهش میکنم. اجازه هست.
بله البته داستانتون تا حد زیادی منطقی و آموزنده و بدون تعصب بود. ولی اون جایی که خانمه خودش پیش قدم میشد
به نظر شما پسندسده است؟ خود من هیچ وقت حاضر نشدم عشقم رو نسبت به کسی که دوستش داشتم ابراز کنم. در صورتی که اون خیلی خودشو به من نزدیک می کرد.شاید منتظر یک اشاره ی من بود. آخرش هم بهش نرسیدم و راز این عشقو فقط به همسرم گفتم.... الان که نگاه می کنم می بینم درسته که اون خیلی خوش تیپ تر و ... بود اما
خدا خواسته که من این کارو نکنم ...چون احتمالا با اون راهمو به سمت خدا گم می کردم...نظر شما چیه؟
اگر می شه نظر تونو راجع به این مورد هم بنویسید:
همسرم می گه کسیو می شناسم که به همسرش گفته من می خوام بعضی وقتا صیغه کنم. همسر بیچاره اش هم گفته فقط بهم نگو کی این کارو انجام می دی.
ممنون از توجه شما.
در مورد سؤال بالا چند نکته دیگر اضافه کنم.
- مراجع به کسی که نمی تواند ازدواج کند توصیه های مختلفی کرده اند روزه گرفتن، ورزش کردن، کم خوری، و نیز فرموده اند اگر کسی به نمی تواند خود را کنترل کند و به خاطر همسر نداشتن به گناه می افتد واجب است که ازدواج(دائم یا موقت) کند. برخی فقط ازدواج موقت را در نظر می گیرند.
- اگر واقعا نه وهما امر دایر بین ازدواج موقت و گناه شود بدون شک و شبهه برای زن و یا مرد بدون همسر ازدواج موقت مقدم است.
- افرادی که ثبات هیجانی ندارند احتمال این که تنوع طلب شوند و در خواستگاری گرفتار وسواس شوند زیاد است نیز این افراد به احتمال زیاد در زندگی زناشویی مشکل خواهند داشت با هر مشاجره کوچکی راه بیرون را می گیرند و می روند اون موقع فرزندان این خانواده گرفتار انواع مشکلات تربیتی و روحی خواهند شدت سزاور نیست به خاطر یک آن هوس عده ای پا سوز شوند.
- این واقعا نامردی است که مردی دختری را معلق بگذارد یعنی برود خواستگاری و بعد داستان خواستگاری را مهمل بگذارد. در قدیم می گفتند استخاره می کنیم و جواب می دهیم این طوری دختر هم تکلیفش مشخص می شد و دل نمی بست ولی این بد است که فردی طوری جلو می آید که همه قرائن نشان دهنده مورد قبول بودن دختر و خانواده است بعد کنار بکشد. پسر و خانواده او باید اول حساب کار و دل خود را بکنند، سبک و سنگین و تحلیل کنند بعد پا پیش بگذارند و اگر واقعا هنوز نپسندیده اند و شناخت ندارند بگویند باید همدیگر را بشناسیم امید ایجاد نکنند و بعد بکشند کنار. البته این هم صحیح نیست دختر یا پسری که طرف مقابل را نمی پسندید تو رو دربایستی گیر کند و بعد عمری بهانه گیر شوند اول تکلیفمان را با دل و عقلمان مشخص کنیم.
- تصور کنید فردی در بالن نشسته و در آسمان در حرکت است. حال اگر این بالن سوراخ شود یا احساس شود که سوراخ شده است چه وضعی این فرد پیدا می کند؟ خانمی که ازدواج کرده است شوهرش را تکیه گاه و منبع امن و آرامش می داند اگر مردی به شوخی یا جدی به همسرش بگوید که دنبال ازدواج موقت هستم مثل این است که این تکیه گاه را یک دفعه از او گرفته باشد تعادل عاطفی و هیجانی این خانم را به هم می ریزد. حال او را آشفته می کند و فکرش را از صبح تا شب در گیر می کند و نعمت خوب، خوش بینی و مهر او را تبدیل به بدبینی و نفرت می کند. خب نباید توقع داشته باشیم این خانم صبح زود با انرژی از خواب بیدار شود، همسرش را بدرقه کند و بعد از باز گشت به استقبال او بیاید.
- این را باید قبول کنیم که برخی از خانم ها به این ازدواج نیاز دارند ببخشید براساس تجارب مشاوره ایم باید رک بگویم ما نمی توانیم به جای خانم بیوه ای تصمیم بگیریم که 7 سال تنها است و برای رفع و دفع عطش جنسی خود با خیالپردازی یا امور پرونوگرافی با خودارضایی می کند و احساس گناه شدید دارد و همیشه گریه می کند. احساس ارزشمندیش پایین آمده برای این که دعاهایش برای ازدواج دائم مستجاب نشده حتی نسبت به خدا بد بین شده است. بله باید بگوییم این خانم لازم است با افراد خاصی ازدواج موقت کند نباید تعادل یک زندگی را به خاطر متعادل خودش بهم بزند. نیز باید به این خانم هشدار دهیم که با احتیاط لازم سراغ این ازدواج برود که از چاه بیوه بودن به چاه وابستگی و توع طلبی و...نیفتد.
یه سؤال دیگر هم مطرح شده بود و قول داده بودم صبح پاسخ بدهم
با عرض معذرت از پزسشگر محترم بابت تأخیر
[=B Rose] نوشت:
ممنون
منتظر می مانم
حدود چقدر نوبت میرسه؟:Gig:
با سلام خدمت شما دوست عزیز
دوست گرامی
با یک سؤال پاسخم را شروع می کنم.
دو موقعیت را تجسم کنید:
1- شما یک ماشین مدل بالا دارید بعد ماشین را به خاطر تصادف یا بدهی از دست می دهید و مجبور می شوید از تاکسی استفاده کنید.
2- شما از تاکسی استفاده می کنید بعد به ماشین مدل بالا می خرید.
در فن معانی بیان می گویند مثل از جهتی مقرّب و از جهاتی مبعّد است نیز می گویند در مثال مناقشه نباید کرد و سراغ اصل مقصود برویم با این مقدمه
تصور کنید
1- جوانی مجردی در اثر فشار جنسی سراغ ازدواج موقت برود و برای مدتی محدود از این ازدواج استفاده کرده آیا تا زمانی که می خواهد ازدواج دائم کند تحت فشار مضاعف نخواهند بود چون او طعم رابطه زناشویی بدون مشقات و تکلفات ازدواج دائم را چشیده و نمی تواند مجردی صبر کند بنابراین گرایش بیشتری دارد در زمان های دیگری که تحت فشار است از این ازدواج استفاده کند.
2- حالا همین جوان را در نظر بگیرید با فشار جنسی را با مدیریت شهوت و عفاف مهار کرده و ارضای جنسی با جنس مخالف را برای ازدواج به تأخیر انداخته است. طبیعتا لذت زیادی این ازدواج برای او خواهد داشت.
البته به عنوان مشاور قبول دارم که برخی از افراد به خاطر مسائل ژنتیکی، اقلیمی، مزاجی، شخصیتی و....فشار شهوتشان خیلی زیاد است و به قول معروف شوخی بر دار نیست و راه های متعارفی که برای کنترل شهوت بیان می شود برای او کارگر نیست. شاید تصور این برای بسیاری از شما خوانندگان محترم سخت باشد. اما به عنوان مشاور می گویم که هستند چنین افرادی که متأسفانه عدم تقید به مسائل دینی( نماز، روزه، توجه به عذاب جهنم، توجه به حضور ناظران محترم و. معاشرت با افراد ناسالم، ..) و رعایت نکردن عفاف (شنیداری، دیداری، تخیلی، هیجانی، معاشرتی و...) سبب طغیان کردن این شهوت می شود.
در مشاوره ها داریم
دختری که می گوید شب های زیادی از خواب بیدار شده ام در حالی که متوجه حضور برادرم در بسترم شده و از من درخواست رابطه می کند و می ترسم از وقتی که مادرم مرا با او در خانه تنها بگذارند ترا به امام حسین به دادم برسید .....
دختری می گوید: مادرم مسائل جنسی پدر ناتنی ام را پاسخ نمی دهد و او سایه به سایه دنبال من است و......
پسری می گفت: پاک پاک به خاطر تصادف وارد زندان شدم و مورد تجاوز مردانی شدم که سابقه تجاوز به عنف داشته اند و.....
پسرانی می گویند: اگر سراغ ازدواج موقت نروم خدای نکرده در خوابگاه دانشگاه سراغ همجنس می روم و از 15 سالگی بالغ شده ام الان 30 ساله ام و به مدت 15 سال توانسته ام شهوتم را مهار کنم نمی خواهم مثل بسیاری از هم سنی هایم کار خلاف شرع همجنس بازی، خودارضایی یا زنا و...کنم
اما
در بسیاری از موارد اگر ما خودمان را بر سر سره سره قرار ندهیم نمی لغزیم. یعنی مراعات کنیم قرآن فرموده کسانی که امکان ازدواج ندارند عفاف به خرج بدهند. مسأله این است که اغلب ما درک این را نداریم که قرآن کتاب زندگی است فکر می کنم امری مقدس است و باید بوسید و شب قدر روی سر گذاشت و تمام. نسخه هایش را جدی نمی گیریم.
به عمق این مطلب نمی رسیم که پیامبر معصوم حضرت یوسف هم از خلوت با نامحرم فرار می کند مثل فرار انسان از شیر درنده.
پنبه و آتش را در کنار هم می گذاریم انتظار داریم آتش نگیرید.
یکی از چیزهایی که به صورت تشریفات به آن نگاه می کنیم مسأله شیطان و اراده انسان است. از کودکی یاد گرفته ایم که مسؤولیت کار خود را گردن دیگران بیندازیم این و آن را مقصر کنیم و اراده خود را که اصلا به خاطر همین خدا ما را جانشین خود کرد و به فرشتگانش بالید را در نظر نمی گیریم.
به کودکی که شیطنت کرده برای ارفاق بارها و بارها می گویم می دانیم تو نبودی شیطان گولت زد....
اما اینها ما را از حقیقت دور می کند که ما اراده و اختیار داریم و شیطان کاری ازش نمی آید. به همین خاطر است که امام معصوم می گوید کسی که ادعا می کند من عادت به خودارضایی دارم آیا مقابل جمع هم این کار را می کند؟ اگر نمی کند پس نمی تواند بگوید اراده ندارم.
خب برخی از افراد که نشسته پاک هستند و مسائل دینی را بوسبده اند و گذاشته اند کنار خیلی راحت سراغ دختران می روند و خیلی راحت خود را به پسران عرضه می کنند و این قانون جنگل را تجدد و روشنفکری می گذارند.
اما افرادی که مذهبی هستند توصیه می کنیم سراغ ازدواج موقت نرود و با شهوت خود را مدیریت کنند و فشارش را تا زمان ازدواج کم کنند با ورزش با عفاف( شنیداری، دیداری، تخیلی و..)، روزه، همنشینی با افراد معنوی، فعالیت بدنی و اجتناب از بیکاری و.....
اگر واقعا شرایط ازدواج دائم را ندارید و همه توصیه های بالا را انجام دادید و دیدید که به گناه می افتید به حکم شرع ازدواج موقت برای اجتناب از گناه به خود( استمنا) یا دیگری(همجنس بازی یا زنا) لازم است.
اما یک نکته دقیق:
در بسیاری از موارد با چشم پوشی از خواسته های زیاد، با قناعت، با دوری از تجملات و تشریفات و مخارج عروسی و نامزدی با زندگی در کنار والدین در سال های اولیه زندگی و....می توان ازدواج آسان کرد و از این گرفتاری ها نجات پیدا کرد. متأسفانه مادران و خانم هایی که با ازدواج موقت مخالف هستند خودشان حاضر نیستند برای آسان شدن ازدواج از تشریفات زائد عروسی کم کنند هم خدا را می خواهند و هم خرما را. به خدا اگر تالار نگیریم و همه را دعوت نکنیم عقد عروسی باطل نیست
اگر ماشین عروس را گل انچنانی نزیم و سرویس لباس آنچنانی و پول آرایشگاه آنچنانی و پول مطرب و...ندهیم باز هم عروسی اتفاق می افتد.
اگر خود ازدواجم آسان نبود غلط می کردم دم از ازدواج آسان بزنم
بله با ازدواج آسان ان همه دغدغه برای مدیریت شهوت هم برچیده می شود
اما خانمی که با ازدواج موقت مخالف است باید برای این باورش کمی هم از خواسته هایش کم کند.
و اما تحلیل داستان
شهوت - چسب احساسشیب
به طور مصادقی شخصیت های و رفتاری افراد این داستان را تحلیل کنیم.
سخن شما؟
بله شما....
منتظریم:
[="Tahoma"][="Indigo"] حامی;380260 نوشت:
من پیشنهاد میکنم غذاهای سرد بخورن مثل : کاهو ، شیر و... که میتونن تو اینترنت (طب سنتی...غذا هایی که شهوت را فرو می نشانند) جستجو کنن. [/]
از خوردن دارچین و زنجبیل و انبه و سایر غذا های گرم به شدت پرهیز کنند.
مادر شونو هر جور شده راضی کنن براشون بره خواستگاری. یک دختر کم توقع و خوب...(از این دخترا تو اماکن مذهبی می شه پیدا کرد) پیدا کنن که می تونه توکل کنه. می شناسم کسایی که بدون هیچ کارو در آمدی با یک زندگی طلبگی شروع کردن و الان شوهرشون قاضیه و درآمد خوب داره. حتی می تونن با هم نامزد کنن و بعد دختره رو راضی کنه که با هم محرم بشن و رابطه ی محدودی هم داشته باشن ولی برای خانواده هاشون نگن که با هم رابطه دارن.....مثلا بگن ما چون می خوایم با هم حرف بزنیم ...می خوایم محرم باشیم.(دوست خودم با همین طرفند خانواده ی سخت گیرشو راضی کرد که محرم بشن. بعدش هم تو خونه پدرش تو اتاق خودش با هم راحت بودند و هیچ کس هم نفهمید)
اگه بازم مشکلی بود اون وقت می تونن به را ههای دیگه فکر کنن.
[="Tahoma"][="Indigo"] حامی;380268 نوشت:
ای کاش پدر ها و مادر ها این را می فهمیدند....
کاش روزی می رسید که سن ازدواج نزدیک به سن بلوغ میشد....
بعضی از مادران را می بینم که چنان از نیاز جنسی حرف می زنند که انگار مذمومترین نیاز است!!!![/]
افرادی که ازدواج موقت را برای این افراد مجاز نمی دانند چه دستوری می دهند؟
مشتی از خروار
کسی باورش می شود دختری از استان چهار محال بختیاری از ترس این که مورد تجاوز برادرش قرار نگیرید از خانه فرار می کند....؟!
به نظر شما اگر این دختر ازدواج موقت را برای این برادر شهوت رانش مجاز بداند و به خانم ها التماس کند شما که نفس تان از جای گرم بلند می شود با این ازدواج به طور کل مخالفت نکنید جا دارد یا نه؟
[="Tahoma"][="Indigo"] حامی;379987 نوشت:
دوستی از قول همسرش می گفت: دوره عقد مثل اینه که یه دوچرخه برات بخرند ولی اجازه ندند سوارش بشی!!!!!!!!!!!!!![/]
به عمل کار درآید به رجز خوانی نیست
هر خانمی که مخالف ازدواج موقت جوانان مجرد است بسم الله این گوی این میدان شما هم از شهوت تان کم کنید شهوت خودخواهی، شهوت مال پرستی و چشم و هم چشمی و...
چرا جواب بی عیب را که خواستگار است رد می کنید؟ من مشاور هنوز کار رسمی بدون دغدغه ندارم چه می خواهیم از جوان شغل رسمی؟ کار نون و آب دار؟ مسکن؟
مخالفین با ازدواج موقت جوانان قدمی بردارند
البته نمی خواهم ترویج کنم
ولی یک ماشینی که باطریش خالی شده را باید همه پیاده شوند و هل بدهند این ظلم است که سرنشینان بنشینند و راننده تنها هل بدهد. برای مدیریت شهوت جوانان کاری کنیم با قلمی یا قدمی .....هر کس در حد توانش.
آن استاد دانشگاهی( خانم یا آقا) که مقاله می نویسید و ازدواج موقت را رد می کند ولی دختر به دانشجویش که قدرت مالی بالایی ندارد نمی دهد، برایش متأسفم. همان که جابه جایی غیرت دارد چشمش را به روی دوستی ها و روابط پنهان دانشجویان دختر و پسر می بندد و به طور کلی ازدواج موقت را کنار می گذارد همان که پای توی کفش مراجع اسلام شناس می کند و یک نخود عقلش در برای وحی مقدم می دارد.
مادری که پسران خواستگار را یکی یکی به خاطر شغل نداشتن یا مسکن نداشتن درو می کند می فهمد چه می کند؟ آیا جواب انحراف جنسی دختر 25 یا سی ساله خود را می دهد در دادگاه عدال الهی. می فهمد که او هم شهوت و عاطفه دارد؟ می فهمد که برخی از همین دختران اگر مذهبی نباشد گرفتار روابط آزاد می شوند و اگر مذهبی باشند برای ترک گناه ازدواج موقت را توجیه می کنند.
چرا سؤالاتی که از دختران برای من و امثال من مشاور می آید زیاد شده است که خودارضایی دارند که می پرسند آیا می شود عقد خواهر برادری کرد؟ آیا می شود عقد موقت بدون دخول کرد؟ ترمیم بکارت اشکال دارد؟ دروغ گفتن به خواستگار که با کسی دوست نبودم یا ارتباط نداشتم اشکال دارد؟ و.....
من
تو
او
همه و همه مقصریم
و از همه بیشتر
مسؤولان شهوت پرست( شهوت پست و مقام) همان هایی که می توانند ولی گامی و قدمی برای ازدواج جوانان بر نمی دارند آنانی که وام های بی حساب کلان به برخی می دهند و یک جوان ننه مرده را می دوانند
برای لحظه لحظه احساس گناه جوانان که مرتکب گناه می شوند باید به ما که نه ما را که نمی بینند به خدا جواب دهند ک گذر پوست به دباغخانه عدل الهی دیر یا زود خواهد افتاد.
مدیران رسانه ملی شما هم مقصرید حیف بیت المال مردم نیست که خرج سریال هایی می کنید که دردی از جامعه را دوا نمی کند و یا در اولویت های خیلی بعد است. آیا واقعا یک سریال سی قسمتی که ذهن و فکر مردم را به کار می گیرد توانایی طرح مسائل را ندارد؟؟؟؟؟؟؟
خب برخی از این پول ها هم مشکل دارد به همین دلیل شاید نمی توانند پولی که برای تبلیغات تجاری بر مبنای سودگرایی نه واقعیت مطرج است و فرهنگ مصرف گرایی را تبلیغ می کند مشکل شرعی دارد و...
در نوشته هایم تلاش کرده ام نه افراطی شوم و نه تفریطی
اما خواهر گرامی مادر محترم پدر بزرگوار شما برای مدیریت شهوت دختر و پسرت چه می کنی؟
دختران احساساتی
من با دختران احساساتی ای که از دور دستی به آتش دارند و برای ثواب یا وابستگی و....این ازدواج را می پسندد هشدار می دهم
که
ترسم که به کعبه نرسی اعرابی
این راه که می روی به ترکستان و ازبکستان و قرقیزستان هم نیست
بارها گفته ام
من غلط می کنم خانواده ها را به ازدواج آسان تحقیق شده فرا بخوانم و خودم ازدواج آن چنانی داشته باشم که دور از تجملات و اشرافیگری نباشد.
البته به دیگران گیر ندهیم ازدواج متناسب با شأن اجتماعی هم باید باشد ولی اسراف و تجملگرایی و چشم و همچشمی ممنوع و مردود است.
البته به زودی خواهم گفت ازدواج من حتی از شأن اجتماعی خودم هم ساده تر بود
پس من حداقل اینجا غلط نکردم.
غلط کسی کرد که شعار می دهد و عمل نمی کند
خواهش می کنم برگردیم سراغ اصل داستان
کسی چیزی می خواهد بگوید در پیام خصوصی در خدمتش هستم.
غیر از تحلیل با قیچی اصلاحاتم حذف می شود
[=B Rose]و اما تحلیل داستان
شیب شهوت - چسب احساس
به طور مصادقی شخصیت های و رفتاری افراد این داستان را تحلیل کنیم.
سخن شما؟
بله شما....
منتظریم:
[="Tahoma"][="Indigo"] حامی;379846 نوشت:
واقعا نقد منصفانه ای بود...:Kaf:
باید بگویم امثال این آقا هستند که از مردان مذهبی یک چهره ی زشت و فجیع ساخته اند.
سخنان این آقا دقیقا عواقب بد این کار رو که شما ذکر کردید تایید میکرد:
و چیزای دیگه ای که نشون میداد ایشون بدشون نمیاد یک بار دیگه .... برای رضای خدا ... و چون احتمالا زنای امروزی خیلی نیازاشونو برطرف نمی کنن برن سراغ جلب رضای خدا از این طریقه...!!!!:geryeh:
من نگاه جناب حامی به این مساله رو بسیار منصفانه می دانم.
به نظر من همان طور که پیامبر و حضرت علی (ع) هیچ گاه در زمان حیات بانو خدیجه و فاطمه زهرا (س) سراغ همسر دوم نرفتد...هر زنی یک جایگاهی دارد. گاهی اوقات بعضی خانم ها اصولا سخت گیر نیستند . بعضی ها ممکن است عرف هم برایشان خیلی بد نداند که مثلا همسرش دو تا زن داشته باشه.
اما یک دختر خوب و خانم و دسته گل از یک خانواده ی خوب که تو شیشه بزرگش کردن و با چه وسواسی شوهرش دادن حقشه که همسرش (به فرض که برای رضای خدا هم باشه!!!!) بره و ... و بعد دل تنگ یک زن دیگه بشه که باهاش تجربه ی رختخواب داشته....:Narahat:
شرم آوره...:ajab:
کاش برای رضای خدا همون وقتشونو صرف رفت و آمد به خونه ی فامیلهایی می کردن که دختر و یا پسر مجرد دارند و به خاطر مشکلات مال حاضر نمی شن تن به ازدواجشون بدن و سعی می کردن نظر اونا رو عوض کنن...:Sokhan:
باور کنید تا آخر عمر دعاتون می کردند.[/]
داستان شیب شهوت و چسب احساس
اول اینکه این شخص شرایط یک ازدواج دایم با امکانات متوسط رو داشته و میتوانست از همان ابتدا یک ازدواج دایم کم دردسر داشته باشد .راهی که همان ابتدا باید انجام میداد را اخر کار انجام داد . البته خودش به اشتباهش پی برد .
دوم اینکه این شخص دور و برش پر از زنان ودخترانی بوده است که هر روز با انها سر و کار داشته .اگر میخواست که در حیطه کاری و درسی اش پیشرفت کند .میتوانست از اختلاط غیر ضروری جلوگیری کند . کلا با برنامه ریزی میتوانست ارتباطش را با خانمها طوری مدیریت کند که تحریک نشود .کاری که قبل از اینکه ازدواج موقت کند باید اول امتحان میکرد .در صورتیکه این اقا از همان اول خودش را هم داشت دور میزد
البته کارش را همکمی تحسین میکنم از بعدی که نخواست به سمت گناه برود
در مورد فرشته
این با توجه به شرایطی که داشته این حق را نداشت که با شخصیت مثل ان اقا که مجرد بوده و از همان اول نیتش را از این ازدواج که گفته فقط به خاطر میل جنسیم هست پیشنهاد ازدواج موقت را بده .در حالی که پیشنهاد های ازدواج دایم برایش بوده است ولی ترس از ازدواج نادرست گذشته اش مانع میشده است
تازه بدتر اینکه فرشته دختری داشته در دوران بحران بلوغ بوده است . نه تنها با بی گذار به اب زدن خودش را بلکه دخترش را فدای خودش میکرد .بالاخره دخترش بوده و بخشی از زندگی اش باید به او هم بها میداد
******************************************************************************************************************************************
مثل فرشته در جامعه ما خیلی بسیار است و کم نیستند . اما ازدوا ج موقت نمیتواند مشکلی از مشکلات این زنان را کم کند. از اسمش هم که پیداست موقت است. به نظرم این گونه ازدواج با روحیات زنان ناسازگارتر است تا با روحیات مردان ...
و این زنان هستند که بیشتر بازنده این قافیه اند ...
در مصاحبه اولی که شماتحلیلش کردید هم دیدیم که خانم مذکور گفته بود دیگر حاضر نیست ازدواج موقت کند و دیگر به دایم ان فکر میکند
باز هم که در مورد زنان بیوه ومطلقه رسیدیم پله اول ...!!!!
[="Tahoma"][="Indigo"] Anoushiravan;379100 نوشت:
آحه اینجا چو متناسب با جو داستانه به نظر من برداشت به غرب زدگی نمی شه دوست عزیز[/]
گفتم دوباره بخونیمش بد نیست!!
سلام
من نرسیدم همه ی تحیلیل های مربوط به این داستان رو بخونم
اما آخرش که حداقل طبق پیش بینی من پیش نرفت شاید هم دلیلش واقعی بودن داستان بود
اما رفتار تهمینه وقبول ازدواج با کسی که قبلا ازدواج موقت داشته با توجه به تفکراتی که مردم نسبت به ازدواج موقت دارن یه کم عجیب بود
شاید هم موقعیت اون شخص به عنوان مدیر امورشگاه وفردی به لحاظ موقعیت اجتماعی تو سطح بالایی قرار گرفته وسوسه انگیز باشه
اما دختری مثل تهمینه قطعا توی شرایط واقعی برای پذیرش این موضوع حتما یا دلایل محکمی داشته ویا خیلی سخت کنار اومده!!!
با توجه به اون مصاحبه ای که گذاشتید و نکاتی که درش بود
من فکر می کنم که توی سنت ما و احادیث ما احتمابا ریزه کاری های این موضوع گفته شده....اما چون ترس از صحبت کردن راجع به اون وجود داره..(که البته با توجه به کم ظرفیت بودن و جنبه نداشتن عده ای که متاسفانه شامل خیلی از بچه مذهبی ها هم میشه!) درباره ی این جزئیات آگاهی کافی وجود نداره.
البته به نظر من روش بهتر اینه که جامعه بدونن که یک چنین حکمی هست که در موارد ضروری میشه ازش استفاده کرد.... حالا اگر کسی حس کرد موردش ضروریه بره و از متخصصاش جزئیات رو بپرسه...ببینم خودش شرایطش رو داره یا نه؟....اگر مراکزی باشن که ابنو مدیریت کنن بهتره. یعنی اول یک مشاور مذهبی به دو طرف اطلاعات لازم رو بده.
در کل به نظر من داستان تا حد زیادی منصفانه بود و واقعیات جامعه رو نشون میداد.
برنده ی داستان و زیرک ترین شخصیت داستان به نظر شما کی بود؟؟؟؟؟
[SPOILER]به نظر من ...تهمینه . فرشته زیرک بود اما برنده نشد چون یک دنده بود و خودش رو خیلی زرنگ فرض کرده بود.[/SPOILER]
ایرج: خیلی پخمه و احساساتی بود که همه رو فدای ندونم کاریای خودش کرده بود. تصمیماتش رو با عجله می گرفت و خوب اونا رو زیر و رو نمی کرد... دید درستی راجع به زندگی مشترک نداشت ... بچه درسخون و بی خبر از دنیا...:Computer::reading::khandan: کلا تیتیش بود. و خودخواه. واقع بین هم نبود..... اگه بود کم بود...
تنها شانسی که هم فرشته آورد و هم ایرج و هم تهمینه این بود که ایرج چشم و دل پاک بود....وگرنه شاید الناز سرانجامش خیلی بدتر میشد!!!!!
خانواده ایرج: واقعا خامی کردن که فکر نکردن پسر وقتی به سن بلوغ می رسه یک نیاز هایی داره و باید برآورده بشه....مادرای محترم! پسر خواجه که به دنیا نیاوردین!.... آوردین؟!.... پس تو رو خدا وقتی بالغ شد متوجه رفتارش باشین .... به محض اینکه دیدین زیر چشمی دخترا رو میپاد ... براش آستین بالا بزنین و یا ....یه فکری براش بکنین دیگه....
کلا این تفکر که آدم یا باید درس بخونه یا ازدواج کنه اشتباهه......اشتباهه مادر خوبم که آرزوت اینه که بچه هات تمام قله هایی که خودتون بهش نرسیدن ،فتح کنن!
دختر و پسر مثل خشتن.....اگه تر باشن همو می گیرن... اگه خشک شدن دیگه نمی شه به هم چسبوندشون.
راستی شما فکر می کنید که ایرج دیگه به فکر ازدواج موقت نمی افته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!
جناب حامی سلام علیکم .
با تمام تفاسیر و نقادیهائی که در مورد صیغه در این تاپیک ارائه شد.
اگر با توجه به تموم اونها کسی مردی بخواهد با خانمی عقد صیغه موقت بکند (یعنی شرایطش را داشته باشد) و شخص خاصی را مد نظر نداشته باشد. از چه راهی باید اقدام کند؟
با تشکر.
[="Tahoma"][="Indigo"]موضوع زیر رو گذاشتم. http://www.askdin.com/thread29857.html خوشحال می شم همکاری کنید :kafkaf:
[h=1]شوخی اسلامی - شادی اسلامی - جامعه ی امام زمانی![/h][/]
من اصلا از شخصیت فرشته خوشم نیمد.
به نظرم عاقلانه رفتار نکرد هم در مورد ازدواجش و به خصوص در مورد دخترش
بیچاره الناز که همچین پدرمادری داشت!...کارشون خیلی خودخواهانه بود...
[=arial][=arial][=arial]ایرج [=arial]
من که نفهمیدم چرا ازدواج موقت کرد . دلایلش کاملا غیر قابل قبول بود. تمام شرایط ازدواج رو داشت. اولویت زندگی هست و ازدواج یکی از مهمترین مراحل زندگی و تحصیل و کار جزو موضوعات جنبی زندگی محسوب میشه.
[=arial]فرشته[=arial]
اینکه به دنبال ادواج موقت بود به نظرم حق داشت ولی گزینه نادرستی را انتخاب کرد. و همینطور درک درستی از ازدواج موقت نداشت.
البته رفتارش با دخترش خیلی نادرست بود.
[=arial]حمید[=arial]
مثل خیلی از ادمهایی که جایگاهشون را نمیفهمن و پاشون رو از گلیمشون درازتر میکنن. من جای حمید بودم همون دفعه اول مینداختمش بیرون. :kharej:
[=arial]تهمینه[=arial]
نقطه غیر قابل باور داستان. یعنی داریم همچین کسی :Gig:. اگه مردا فکر کنن هر کاری خواستن بکنن و بعد شخصی مثل تهمینه پیدا میشه خیلی در اشتباهن.
[=arial]کلا ازدواج موقت[=arial]
درسته که کار حرام نیست ولی خیلی کارها حرام نیست خوردن سیب گاز زده دیگران هم حرام نیست ولی چند درصد ادمها اینکار را میکنین. بله اگه از گشنگی در حال مرگ و در اضطرار باشیم خوردن گوشت حرام هم مجازه.
[="Tahoma"][="Indigo"] sahebihagh;378892 نوشت:
تقریبا همه جاش خوب بود الا اینجا که گفتین
بهترین قانون قانونی است که منطبق بر نیازهای جامعه باشد و الا جامعه راه خود را در پیش خواهد گرفت.
که یه کم ابهام داشت!!
آخه ممکنه جامعه بخواد بره تو چاه!!!! البته نمیدونم منظورتون از نیاز های جامعه چی هست؟بستگی به تعریفتون داره.[/]
واقعا چرا خانوما اینجورین؟ این سوال همیشه تو ذهن من بوده که طبق روایات ما شهوت زن از شهوت مرد بیشتر و حتی چندین برابره ولی تا حرف این چیزها میشه اولین مخالفش همین خانومان.به نظرتون عجیب نیست؟ آیا فقط حیاست؟ آخه زن های بی حیا هم میگن ما ازین چیزها خوشمون نمیاد.تا اسم ازدواج موقت میاد برمی آشوبند.اگه یکی از خانومای سایت، سرّ این مطلب را برای ما مردها فاش کنه تا ما زن شناسی مون تکمیل بشه ممنون میشم.موافقها صلوااااااات
اللهم عجل لولیک الفرج
نمی دونم اما فکر کنم زنان تو دوره غیر عادت بیشترش رو نیاز جنسی داشته باشند
یکی از اساتید گفتند که یک نشانه برای مرد هست که بشه فهمید صحتش رو نمی دونم استاد شما می دونید؟
و اگر شهوتشون زیاده شاید علت تمکین از مرد هم رفع این نیاز باشه؟
شاید علتش نیازمند بودن به عاطفه است
زنان وقتی ارضا می شوند که از نظر عاطفی هم تامین بشوند و ملاعبه قبل از آمیزش هم مهم است
استاد کاش اگر ممنوع نیست تو سایت این آداب رو مستقلا بیان کنید چون خودتون می دونید چقدر ضعف توی این موضوع هست!
اینا رو بگید
ممنون:Gol:
-------------------------------------------------
[SPOILER]اما یک نکته که توی مباحث دوستان بود عروسی ساده خوبه اما فکر کنم اگر لباس عروس فقط برای مرد باشه و فقط شوهرت بدنتون رو ببینه مشکلی نباشه
اما باید طراحان مد به فکر لابس عروس اسلامی باشند
طوری که در محیط زنان پوشیده و زیبا باشه و راهت از حالت پوشیده بشه خارج بشه تا موقع خلوت بودن زن و مرد بتونند معاشقه کنند!
ببخشید ها چون بحث عروسیه و عقد شاید این مورد هم نیاز بود رعایت شه[/SPOILER]
زنان میتونن از لباس عروسی غیر اسلامی هم پوشش اسلامی داشته باشن !!!
خانمی رو میشناسم که در شب عروسیش با وجود اینکه لباسش کاملا پوشیده نبود اما طوری پوشش داشت که هیچ نامحرمی نتونست از اون لذت ببره ....:Moteajeb!:
این خانم در فضای خارج از تالار زیر دامن عروسیش ساپورت سفید پوشیده بود و برای پوشش دستهاش هم از ساق دست سفید و دستکش سفید استفاده کرده بود .برای پوشش سر هم از شنل ساتن ضخیم و تور(جوری که هیچ کس قادر به دیدن چهره عروس نشد) استفاده کرده بود ....
مهم اعتقاداته ؛ پس با هر پوششی میتوان اسلامی بود (پوشش های مناسب دین )