جمع بندی شکایت مو به کی بگم؟ (غریزه جنسی قوی و من ضعیف)

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد ناصر

[TD][/TD]



Mj.sadegh;1028225 نوشت:
نمیدونم از کجا بگم من یه ادم 19 سال خانواده مذهبی و تک پسر و پشت کنکوری درسم تا قبل کنکور خوب بود قبلا حتی قبل از رفتن به مدرسه نماز صبح میخوندم و برام مهم بود وقتی خدا از ادما خواسته نماز بخونید جدای از مسائل دینی حرف شو گوش میکردم ولی چند وقتیه دیگه به این چیزا اهمیت نمیدم منی که واجبات دین مو کامل انجام میدادم سی روز ماه رمضون رو روزه میگرفتم و .... اما الان هر چی اعتقاد دارم از بین رفته و فقط شاید دارم وانمود میکنم من اون کار رو انجام میدم مشکل من غریزه مسخره ایه که خدا درونم گزاشته و مشکلات زیاد برام ایجاد کرده و بعضی وقت ها درس خوندن رو مختل میکنه (اینو فقط پسرا میفهمن) نگید روزه بگیر و ........ و همه راه ها رو هم بلدم و هم رفتم چقدر روزه بگیرم میخوای 365 روز سال رو روزه باشم تو خیابون زمینو نگاه کنم بفیه بگن اه این عقب افتاده رو ببین . همه ی دوستام دوست دختر دارن من ندارم از نظر من دوستی فقط وقت هدر دادنه و یه روزی ازبین میره ولی شاید خجالت کشیدن و ..... حالا بماند نمیخوام بگم ولی بشدت به جنس مخالف تمایل دارم و سوالی دارم این که چرا الان این تمایل به شدت هست وقتی نمیتونم ازدواج کنم مسخره شو در اوردن چرا تو مملکت خارج راحت غریزه هاشون رو خالی میکنن من نمیتونم حتی به یه دختر دست بزنم وقتی این احساسات سرکوب میشه میزنه به دین و ایمان و ....... حتی یکی دو بار فکر خودکشی زد به سرم چون نمیتونم این نیاز رو برطرف کنم خودمو راحت کنم پدرمادرمم که فکر میکنن من خیلی پاک و ......... هستم من غرب زده نیستم از مملکت و دینی که نیاز هایی که خود خدا گزاشته رو نمیتونم رفع کنم بدم میاد (اگه دست من بود میگفتم غریزه لعنتی رو نزار مثلا ادما از راه ترکیب خون بچه دار میشدن یا یه راه دیگه ) اینا رو هم گفتم خودمو خالی کنم چون الان هر‌کاری کنم با خونه متری 15 تومن نمیتونم ازدواج کنم وسلام

با سلام و احترام به شما

پیداست که تمایلات جنسی عملکرد شما را در زندگی روزمره کاهش داده است. همانطور که گفتید درس و تحصیل، حتی امور دینی با توجه به سابقه مذهبی شما تحت الشعاع تمایل جنسی شما قرار گرفته است. معلوم است این مساله جزء اولویت های زندگی شما شده، و دائما به آن فکر می کنید و فشار روانی زیادی را از این جهت متحمل می شوید. از سویی نگران وضعیت فعلی و آینده خود، و از سوی دیگر به دنبال رفع این نیاز مهم در خود هستید. انگار که بین یک دوراهی صعب العبور قرار گرفته اید. بخشی از وجود شما می گوید این میل را ارضا کن هر جور که دلت می خواهد؛ تا کی سختی کشیدن. بخش دیگری از وجود شما می گوید نه از هر راهی. لذا باعث می شود در این دوگانگی سر در گم بمانید و علاوه بر تمایلات جنسی، ذهن شما هم درگیر شود. در حال حاضر به نظر می رسد، روزها و شب هایی نیست که شما در گیر این مساله نباشید. و چه سخت می آید کنترل این غریزه جنسی به قول شما مسخره. این است که با همه این فشارها تا کنون چگونه توانسته اید خود را کنترل کنید و در جهت خلاف ارضای تمایل جنسی رفتار کنید؟ البته که جای تحسین و تبریک دارد؛ اما با شما موافقم در جامعه ای زندگی می کنیم که جذابیت های جنسی زیادتر از گذشته شده و رو به گسترش است. آنهایی که در چنین موقعیت هایی قرار می گیرند برای کنترل خود، به چه سختی ها و محدودیت هایی که دچار نمی شوند. از سوی دیگر جامعه ما خصوصا جامعه متدینین و مذهبی ها در این زمینه سختگیری های خاص خود را دارند و در بعضی از این خانواده ها که حتی صحبت کردن درباره این مساله به معنای تخریب خود و گویی درباره یک جنایت و قتل صحبت کردن است. می دانم که وضعیت نابسامان موجود برای ازدواج و حل مشکلات ازدواج از حیث اقتصادی کاملا پذیرفته شده است. در هر صورت شاید فکر می کنید آیا این کنترل کردن ها اصلا فایده ای هم دارد؟ نکند دوستان من که ارتباط با جنس مخالف دارند کار درست را می کنند؟ تا کی باید صبر کنم؟ شاید دوستانتان شما را سرزنش هم می کنند که مثل ما رفتار کن و راحت باش. و یا می گویند این رفتارهای تو چیزی جز خشک مقدسی نیست.

ادامه دارد...

[="Times New Roman"][="Black"]این مسئله مشکل بسیاری از جوان هاست و شما نه اولین نفری نه از آخرین نفر

شرایط شما و خیلی جوان های دیگر مانند شرایط اسارت در جنگ تحمیلی است

که در ایران کسی نمی داند شما کجا هستی

و خودت هم نمی دانی کجا هستی

تحت فشار روانی و شکنجه جسمانی و توهین و تحقیر هستی

و از همه بدتر اینکه نمی دانی تا کی اینجایی

و از مورد قبل بدتر اینکه بقیه فکر میکنند که تو در شرایط مطلوبی هستی و چه جای اعتراض کردن است جوان روغن نباتی happy

منتظر می مونم کارشناس محترم نظراتشون رو تکمیل کنند بعد نظر خودم رو بهتون میگم[/]

کنترل غریزه جنسی کار آسانی نیست.

در شرایط کنونی جامعه بخاطر جذابیت های دیداری و از سوی دیگر ترشحات و انفجار هورمون های جنسی مردانه در جوانی، کنترل غریزه جنسی را سخت می کند. هر چه سطح دوپامین در مغز بالا می رود میل جنسی هم افزایش پیدا می کند. از سوی دیگر خود کنترلی و مهار خود بستگی به ویژگی هایی شخصیتی هر فرد هم دارد. با توجه به سن شما و خود کنترلی که از آن صحبت کردید به نظر می آید شما هشیار با ملاحظات اجتماعی و دارای احساس مسئولیت، با وجدان، پاسدار آداب و اصول اخلاقی، مورد اعتماد و از ویژگی نسبتا پختگی و حفظ آرامش در رویدادها برخوردارهستید. لذا با این ویژگی خوب باید بهترین انتخاب را داشته باشید.
می دانم که شما راهکارهای کنترل این غریزه را هم رفته اید و هم می دانید و شاید سخن گفتن از آن راه های رفته و اضافه کردن بر اندوخته های عملی و دانشی شما خاطر شما را پریشان کند و بگویید بازم هم حرف های تکراری و عذاب آور. همان طور که گفتم کنترل این غریزه کار ساده و آسانی نیست که بگوییم چنین کنیم و چنان کنیم پس مشکل و مساله حل می شود خیر. این را هم می دانم که شما دچار خستگی روانی شده اید، انگار نه کسی حرف و حال و میل شما را می فهمد و از اوضاع روانی شما مطلع است. اینکه گفتید تمایل زیادی به جنس مخالف دارید این نشانه سلامت جنسی و روانی شماست یعنی شما از جهت هویت جنسی(مردانگی) و گرایش جنسی[1] در سلامت هستید. و اما موضوع سومی هست به نام رفتار جنسی که این چرخه سلامت جنسی شما را کامل می کند. شما اکنون در دو موقعیت ابتدایی یعنی هویت و گرایش جنسی هستید و وارد مرحله سوم نشده اید. به نظر می رسد که هویت و گرایش جنسی را تا ابتدای سن جوانی به خوبی طی کرده اید آنچه مهم است مرحله رفتار جنسی است یعنی هر رفتاری که تمایلات جنسی شما را ارضاء کند به آن رفتار جنسی می گویند. البته برخی از این رفتارها هنجار و برخی از این رفتارها نه فقط در اسلام بلکه از دیدگاه روان شناختی نابهنجار است. نابهنجاری ها به عنوان آسیب و اختلال و یا انحرافات جنسی تلقی می شوند. لذا رفتار جنسی از اهمیت خاصی برخوردار است. چون گفتیم شخصیت فرد با تمایلات جنسی او بسیار مرتبط است.
تمایلات جنسی هر فرد چنان با کل شخصیت او آمیخته است که در واقع صحبت از تمایلات جنسی به عنوان یک پدیده ای مستقل غیر ممکن است. به گونه ای که وقتی می خواهند رشد جسمی ، روانی و هیجانی یک فرد را توصیف کنند یا درباره کارکرد شخصیت او صحبت کنند، تاثیر تمایلات جنسی فرد را مورد ارزیابی قرار می دهند. به عبارت ساده تر شخصیت یک فرد و رشد روحی و روانی یک فرد بستگی به تمایلات و تاثیر آن تمایلات جنسی در زندگی او دارد. افرادی که سعی می کنند خود کنترلی داشته باشند رویدادهای بیرونی کمتر آنها را تحت تاثیر قرا می دهد، در برابر مشکلات تسلیم نمی شوند، برای مشکلات راه حل پیدا می کنند مدیریت هیجان ها برایشان مشکل نیست و دارای پشتکار هستند.

ادامه دارد...


[/HR][1]- گرایش جنسی آن موضوعی است که گرایش جنسی فرد به سمت آن موضوع است یا فرد دگر جنس خواه(جنس مخالف) یا همجنس گرا(جنس موافق) و یا دو جنس گرا (هر دو جنس) است.

سلام ...
دین اسلام یک سری باید و نباید داشته که در اون زمان خوب و درست جواب میداده ؛ اون بایدها و نبایدها همشون در کنار هم دیگه و در اون زمان میتونستند پاسخگوی شما باشند ؛ اگر غریزه جنسی بهتون فشار میاورده میرفتید از مامانتون ؛ صد هزارتومن پول میگرفتین ؛ بعدش هم میرفتید سره کوچه از بقالی ؛ یه دونه کنیز میخریدید و میاوردیش خونه ؛ هم کارهاتون رو میکرد ؛ هم باهاش رابطه داشتید .

الان این راهکار رو برداشتند ؛ بنابراین شما که الان 20 سالتون هستش باید تا 20 سال دیگه یعنی حدودا 40 سالگی سرکه بخورید و روزه بگیرید تا شرایطتتون محیا بشه ؛ البته دین اسلام هم دین افراط و تفریط نیست ؛ میتونید برید و ازدواج موقت کنید ...

مثلا برید و با یک زن 40 ساله که شوهرش مرده ...

حالا اینی که چجوری میخواهید پولش رو جور کنید ؛ پولی که گاها از خرجه ده تا ازدواج براتون بیشتر آب میخوره .... خدا عالم هست .

شکایتتون رو هم ...
ولش کنین ...

بصیر باشید ...

پذیرش واقعیات موجود

واقعیت اول: چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه بد و چه خوب غریزه جنسی وجود دارد.

آنچه امروزه روانشناسان بزرگ بر آن تاکید می کنند این است که برای حل مسائل مهم زندگی چه بخواهیم و چه نخواهیم باید واقعیت های زندگی که در آن قرار گرفته ایم را بپذیریم. هدف من در این نوشته آن نیست که بگویم غریزه جنسی آیا یک هدیه از طرف خداوند است یا یک پدیده بد است. صحبت از اینکه غریزه جنسی چه با در نظر گرفتن اینکه خوب است یا بد است مشکل را حل نمی کند بلکه بپذیریم که چنین غریزه مهمی داریم و برای حل آن به دنبال راه مناسب باشیم. هرچند اینکه اگر بپذیریم که غریزه جنسی یک نعمت است در درست استفاده کردن آن به ما کمک می کند ولی مطالبی را که شما نوشته اید به عنوان اولین فردی نبوده اید که از این مشکل رونمایی کردید بلکه میلیون ها انسان به این مساله معترف هستند که مهارغریزه و تمایلات جنسی سخت است. عده ای در مقابله با این موضوع موفق و عده ای ناموفق هستند. هر کسی برای ارضای این نیاز، رفتار جنسی متفاوتی را دنبال می کند. مشکل اصلی بشر امروز این است که نمی تواند یک رفتار ایمن، سالم، و رشد یافته از خود بروز دهد و این سوال مطرح است که شما کدام رویه را می خواهید دنبال کنید.

واقعیت دوم: ارضای تمایلات جنسی(رفتار جنسی) در یک پله باقی نمی ماند

واقعیت دیگری که وجود دارد این است که هیچ گاه به فعلیت رساندن تمایلات جنسی در یک مرحله باقی نمی ماند و مانند اعتیاد زندگی فرد را تحت تاثیر خود قرار می دهد. یعنی فرد تنوع طلب شده و یک رفتار یا به یک بار رفتار جنسی قانع نمی شود. تحقیقاتی که شده نشان می دهد میل جنسی چه در مردها و چه در زنان وجود دارد ولی در صورتی که میل جنسی را بر اساس دفعات افکار جنسی خود انگیخته، تمایل به فعالیت جنسی و تمایل جنسی اندازه گیری کنیم عموما مردها سطح بالاتری از میل جنسی را نسبت به زنها دارند این تفاوت می تواند بخاطر مسایل زیستی باشد همانطور که شما این مطلب را در نوشته خود آوردید و گفتید: (اینو فقط پسرا میفهمن)

واقعیت سوم: رابطه قبل از ازدواج بین دختر و پسر از عوامل پیش بینی کننده ازدواج موفق و ناموفق

به این واقعیت هم دقت کنید که رابطه بین دختر و پسر به صورت عاطفی که پلی است برای روابط جنسی( به واقعیت دوم مراجعه کنید) در اینکه ازدواج آینده را پیش بینی خواهد کرد از عوامل پیش بینی کننده شمرده شده است. شما گفتید غرب زده نیستید و غربی ها برای ارضای نیاز جنسی خود راحت هستند. به نظرم جای دوری رفتیم نه در خارج بلکه در کشور خودمان با وجود فرهنگی که داریم عده ای در ارضای نیازهای جنسی خودشان راحت هستند و از راه های غیر عرفی و غیر شرعی و غیر قانونی تمایلات جنسی خود را ارضاء می کنند. اما بهتر است بدانید که در جوامع غربی پیشرفته گسترش روابط قبل از ازدواج علاوه بر آسیب به کانون خانواده، کاهش کیفیت زندگی، افزایش طلاق، افزایش فرزندان نامشروع و بی سرپرست دارای پیامد های پزشکی خطرناک مانند بیماری های مقاربتی از جمله ایدز(HIV) است. خوب است به این مطلب توجه کنید که زیان های ناشی از روابط پیش از ازدواج باعث شده است که آموزش سالم سازی روابط، مورد توجه کشور های غربی به ویژه آمریکا قرار گیرد. در آمریکا هر چند آموزش ایمن سازی جنسی مدت ها است مورد توجه قرار گرفته است اما خسارت های روان شناختی آن قابل جبران نبوده و از این رو برنامه جدیدی که از سال 2010 با عنوان« خود مهار گری جنسی تا ازدواج» مطرح شده است. و به جوانان آموزش می دهند که تا قبل از ازدواج به رابطه جنسی تن ندهند. این موسسه به نام موسسه «تحول جوانان آمریکا»(Youth Development Institute) فعالیت می کند.

واقعیت چهارم: نیاز جنسی از نیازهای ثانویه است.

روانشناسان نیاز به آب و غذا و خواب را به عنوان نیازهای مرتبه اول یا اساسی و اولیه تعریف کرده اند یعنی در صورتی که هر کدام از این سه نیاز در زمان تعیین شده ای برآورده نشود فرد از دنیا خواهد رفت و نیاز جنسی را به عنوان نیازهای دسته دوم و ثانویه تعریف و طبقه بندی کرده اند. و لذا اگر از زمان تعیین شده خود به تعویق بیفتند هرچند باعث اختلال در زندگی اجتماعی و فردی می شود ولی باعث مرگ نمی شود.

ادامه دارد...

با توجه به مطالب گذشته در این بخش به این می پردازیم که خب در شرایط فعلی باید چه کرد؟ لطفا به این چند نکته توجه کنید:

نکته اول: قرار نیست در این نوشته ها و پست ها به شما بگویم برای کنترل غریزه خود روزه بگیرید و یا اینکه فلان ماده خوراکی را بخورید. هر چند همانطور که خودتان می دانید این راهکارها بی تاثیر نیست و در جهت کنترل غریزه جنسی کمک می کند.

نکته دوم: گفتید چرا این میل جنسی باید الان باشد خب در نوشته پیش گفتم که کاملا طبیعی است اگر این میل نبود و شما هیچ گرایش به سمت جنس مخالف نداشتید امکان اینکه در شما اختلالی وجود داشته باشد زیاد بود. اما اینکه در این سن تمایل دارید نشان از سلامت جنسی شماست.

نکته سوم: مشخص است شما از آن دسته کسانی نیستید که بخواهید برای ارضای نیاز جنسی به انحراف بروید. اگر چنین بود که در این انجمن خواسته خود را مطرح نمی کردید و به نظر می رسد این مساله برای شما با توجه به ویژگی که دارید و آن اینکه پاسدار آداب و اخلاق هستید، بسیار مهم است. لذا این شکایت شما و شنیدن و خواندن آن به دل می نشیند و من را که نزدیک ده بار آن را خواندم خسته نمی کند بلکه اشتیاق کمک و راهنمایی را در من بیشتر می کند. لذا شما خواسته خود را مطرح کردید که از مطالب بیان شده چه از سوی من و چه افراد دیگر در این انجمن استفاده کنید.

نکته چهارم: در این بخش از نوشته ها ابتدا بهترین مدل ایمن سازی و مصون سازی خود در رفتار و گرایش جنسی که راهی به جز این مدل نیست و گفتم موسسه جوانان امریکا آن را در دستور کار خود قرار داده است می پردازم و در آخرین بخش هم راهکارهای رفتاری و شناختی ارائه می دهم.

بهترین مدل مصون سازی(ایمن سازی) رفتار جنسی

چنانچه این غریزه به کلی سرکوب و یا در ارضا دچار انحراف یا مشکل و اختلال گردد، فرد را از حالت تعادل و تکامل در می آورد، بهداشت روانی او را به خطر می اندازد و موجب مشکلات در زندگی و بیماری های روحی، روانی و حتی جسمی می شود. از این رو، انسان همچون دیگر ابعاد زندگی اش، برای رفتار جنسی سالم و مناسب و نیز هدایت و ارضای صحیح نیازهای جنسی، همواره به یک مدل و شیوه رفتار نیاز دارد. لذا بهترین مدل پاکدامنی و ازدواج است( عفاف و نکاح) امروزه روان شناسان، نیز خودمهارگری، توان انتظار کشیدن و به تأخیر اندازی را از مهم ترین مؤلفه های هوش هیجانی[1] می دانند و برخورداری از آن را جزء مهم ترین نیازها و مهارت های زندگی معرفی می کنند. ضعف هوش هیجانی به معنای ضعف در انتظار کشیدن و کنترل برخوردهای هیجانی، ناتوانی در مدیریت احساس ها و عواطف خود، ضعف در تشخیص احساس های دیگران و برقراری ارتباط صحیح با آنان است. توان انتظار کشیدن عامل اساسی موفقیت است یعنی به تأخیر انداختن ارضاء نیاز جنسی و مقاومت در برار وسوسه. افرادی که توان انتظار کشیدن ندارند و نمی توانند در برابر خواسته های نفسانی خود صبر پیشه کنند، کسانی هستند که هم لذتهای لحظه ای و فوری را طلب می کنند و به آینده نمی اندیشند و هم خواسته هایشان باید فورا ارضا شود، که همین امر باعث بروز مشکلات فراوانی برای آنها می شود. این مطالب به معنای درک نکردن شما نیست بلکه بهترین مدل است تصور کنید اگر شما که می گویید نمی توانم ازدواج کنم که در مورد آن صحبت می کنم؛ و راهی را غیر از به تاخیر اندازی نیاز خود و ازدواج دنبال کنید، در لحظه ای بسیار کوتاه نیاز شما برآورده می شود، اما از آنجایی که به نظر می رسد به اخلاق پایبند هستید احساس گناه فراوانی شما را فرا می گیرد که رنج روانی آن شاید به مراتب بیشتر از شرایط فعلی باشد. یادمان نرود که هر فرد آزاد است و با اختیار خود مسیر خود را انتخاب می کند.بنابراین بهترین مدل ازدواج و کامیابی جنسی(نکاح) و خویشتن داری و خود مهار گری( عفاف) است.[2] لذا در نوشته بعدی به راهکار های خود مهارگری جنسی(عفاف) اشاره خواهم کرد.
ادامه دارد...


[/HR] [1]- هوش هیجانی، یعنی توانایی تشخیص و درک هیجانات در خودتان و دیگران است؛ و توانایی این ‌که این آگاهی را برای مدیریت رفتار و رابطه‌های خود به کار بگیرید.
[2]- نورعلیزاده میانجی، مسعود، مدل اسلامی« مصون سازی» رفتار جنسی با تاکید بر پیشگیری و درمان انحراف ها و مشکلات جنسی، مجله مطالعات اسلام و روان شناسی :: پاییز و زمستان 1388 - شماره 5.

سلام ...
ببینید ایشون همه این چیزها رو میدونن ... صحبتشون اینه که با این شرایط گرونی چجوری ازدواج کنند یا امید به ازدواج داشته باشند .

دوست خوده من الان در حدود 28 سالش هست و در یکی از شهرهای تهران داره کار میکنه مهندس هم هست

تا قبل از گرونی ها برجی یک و نیم میلیون میگرفته ؛ مدیر باهاش جلسه گذاشته گفته نمیتونم بیشتر از یک تومن در ماه بدم ؛ در نمیارم

از یک طرف اجناس قیمتش سه برابر شده ؛ از طرفی در آمد ایشون نصف شده

جایی هم کار نیست ؛ که بخواد بره .

مونده چی کار کنه ؛

الان ایشون 20 سالشون هست ؛ خوب چرا الکی بهشون چرت و پرت میگین ...

حقیقت رو بهش بگین ...

پسر جون ... با این اوضاع مملکت باید حداقل 10 سال روزه بگیری و سرکه بخوری

هیچ راه حل دیگه ای هم نداره .

فرشته برمیگردد;1028550 نوشت:
الان ایشون 20 سالشون هست ؛ خوب چرا الکی بهشون چرت و پرت میگین ...

حقیقت رو بهش بگین ...

پسر جون ... با این اوضاع مملکت باید حداقل 10 سال روزه بگیری و سرکه بخوری

هیچ راه حل دیگه ای هم نداره .

سلام

مطالبی که عنوان کردید را خود شما هم می تونید به ایشان بگید.

ناصر;1028553 نوشت:
سلام

مطالبی که عنوان کردید را خود شما هم می تونید به ایشان بگید.

کجای حرف من چرت و پرت هست ...
الکی دارید امیدوارش می‌کنید ... حداقل بزارین بدونه قضیه چجوری هست ؛

الان هیچ پسری ازدواج نمیکنه .... کدوم پسری رو دیدین که پدر و مادر عادی و غیر پولدار داشته باشه و زیر 35 سال ازدواج کرده باشه .

ایشون تا بخوان درسشون رو بخونند ... برن سربازی ... بیان ؛ پول پیش یک خونه اجاره ای شده 100 میلیون ؛

با حقوق برجی یک میلیون برای یک لیسانسه ؛ آخر برج براشون میمونه برجی دویست هزار تومن ؛ بیست سال باید جمع بکنه تا پول پیش یک خونه رو جور کنه

البته اگر مریضی و دندون درد و ... هم نگیره

این حرفهای شما واقعی نیست ؛ ایشون حداقلش باید 15 سال سرکه بخوره و روزه بگیره .

بهش بگین

بزارین بدونه با چه جامعه ای طرف هست

من به شما بی ادبی و جسارت نکردم و نگفتم چرا چرت و پرت میگین بلکه نقل قول شما درباره مطالب خودم رو ذکر کردم که اینجوری گفتید:

فرشته برمیگردد;1028550 نوشت:
الان ایشون 20 سالشون هست ؛ خوب چرا الکی بهشون چرت و پرت میگین ...

حقیقت رو بهش بگین ...

پسر جون ... با این اوضاع مملکت باید حداقل 10 سال روزه بگیری و سرکه بخوری

هیچ راه حل دیگه ای هم نداره .

دوم اینکه عرض کردم مطالبی رو که شما فرمودید درباره شرایط ایشون و اگه فکر می کنید درست است، خود شما بهشون بگید و ایشون رو مخاطب خودتون قرار بدید نه من رو.

از این قبیل تاپیک ها فراوان در این سایت
راهکارهای بی نتیجه فراوان
مغزهای فریزشده دوستان
گناهان بیشتر جوانان

عجب داستانی داریم ما با این اساتید همه چی بلد هیچکاره
اینم یه تاپیک دیگه و همون حرفهای تکراری بی نتیجه
احتمالا الان از من راهکار میخوان کارشناسان گرامی happy

خدایا ببین گیر کیا افتادیم

Mj.sadegh;1028225 نوشت:
نمیدونم از کجا بگم من یه ادم 19 سال خانواده مذهبی و تک پسر و پشت کنکوری درسم تا قبل کنکور خوب بود قبلا حتی قبل از رفتن به مدرسه نماز صبح میخوندم و برام مهم بود وقتی خدا از ادما خواسته نماز بخونید جدای از مسائل دینی حرف شو گوش میکردم ولی چند وقتیه دیگه به این چیزا اهمیت نمیدم منی که واجبات دین مو کامل انجام میدادم سی روز ماه رمضون رو روزه میگرفتم و .... اما الان هر چی اعتقاد دارم از بین رفته و فقط شاید دارم وانمود میکنم من اون کار رو انجام میدم مشکل من غریزه مسخره ایه که خدا درونم گزاشته و مشکلات زیاد برام ایجاد کرده و بعضی وقت ها درس خوندن رو مختل میکنه (اینو فقط پسرا میفهمن) نگید روزه بگیر و ........ و همه راه ها رو هم بلدم و هم رفتم چقدر روزه بگیرم میخوای 365 روز سال رو روزه باشم تو خیابون زمینو نگاه کنم بفیه بگن اه این عقب افتاده رو ببین . همه ی دوستام دوست دختر دارن من ندارم از نظر من دوستی فقط وقت هدر دادنه و یه روزی ازبین میره ولی شاید خجالت کشیدن و ..... حالا بماند نمیخوام بگم ولی بشدت به جنس مخالف تمایل دارم و سوالی دارم این که چرا الان این تمایل به شدت هست وقتی نمیتونم ازدواج کنم مسخره شو در اوردن چرا تو مملکت خارج راحت غریزه هاشون رو خالی میکنن من نمیتونم حتی به یه دختر دست بزنم وقتی این احساسات سرکوب میشه میزنه به دین و ایمان و ....... حتی یکی دو بار فکر خودکشی زد به سرم چون نمیتونم این نیاز رو برطرف کنم خودمو راحت کنم پدرمادرمم که فکر میکنن من خیلی پاک و ......... هستم من غرب زده نیستم از مملکت و دینی که نیاز هایی که خود خدا گزاشته رو نمیتونم رفع کنم بدم میاد (اگه دست من بود میگفتم غریزه لعنتی رو نزار مثلا ادما از راه ترکیب خون بچه دار میشدن یا یه راه دیگه ) اینا رو هم گفتم خودمو خالی کنم چون الان هر‌کاری کنم با خونه متری 15 تومن نمیتونم ازدواج کنم وسلام

سلام

راهش فقط ازدواج هست اما بدون خانه و مهریه بالا...

فقط باید جفت خودت رو پیدا کنی...
کسی که با شرایط شما بسازه همین....

اگه باورهات رو تغییر بدی، گزینه هات بیشتر میشه و احتمال زیاد دختر مورد نظر پیدا میشه...

ازدواج کن اما خونه خودت نرو
ازدواج کن و در کنارش کار کن
ازدواج کن و دختری رو بگیر که خودشم اهل کار باشه و شریک زندگی
ازدواج کن و مهریه بالای ده میلیون قبول نکن مگر اینکه بیشتر از ده میلیون رو به گردن پدر بگذاری تا اون متقبل بشه قانونا...

اینجوری نیاز عاطفی و جنسیت برطرف میشه
در کنار هم پولهاتون رو جمع می کنید و یا هم زندگی خودتون رو طی چند سال می سازید...

مثلا 4 سال توی عقد هستید و کار می کنید
بعد یک خونه رهن می کنید
و به همین روش چرخه تکامل جنسی و روانی خودت رو کامل می کنی....

اما اگه به تاخیر بندازی چرخه تکاملت ناقص می مونه....
بعدا هم فشار روحی و روانی بهت میاد و هم تاسف میخوری که چرا زودتر ازدواج نکردی...

سلام
وقتی از این دست مطلبهارو میخونم خیلی متاسف میشم...حق با شماست....فقط خواستم بگم یه بار فکر نکنی این مسایل فقط توی پسرهاست....این گیر و کشهای گاها کشنده،توی خانمها هم هست که البته برا اونا خیلی سخت تره..........

بیت المعمور;1028593 نوشت:
سلام

راهش فقط ازدواج هست اما بدون خانه و مهریه بالا...

فقط باید جفت خودت رو پیدا کنی...
کسی که با شرایط شما بسازه همین....

اگه باورهات رو تغییر بدی، گزینه هات بیشتر میشه و احتمال زیاد دختر مورد نظر پیدا میشه...

ازدواج کن اما خونه خودت نرو
ازدواج کن و در کنارش کار کن
ازدواج کن و دختری رو بگیر که خودشم اهل کار باشه و شریک زندگی
ازدواج کن و مهریه بالای ده میلیون قبول نکن مگر اینکه بیشتر از ده میلیون رو به گردن پدر بگذاری تا اون متقبل بشه قانونا...

اینجوری نیاز عاطفی و جنسیت برطرف میشه
در کنار هم پولهاتون رو جمع می کنید و یا هم زندگی خودتون رو طی چند سال می سازید...

مثلا 4 سال توی عقد هستید و کار می کنید
بعد یک خونه رهن می کنید
و به همین روش چرخه تکامل جنسی و روانی خودت رو کامل می کنی....

اما اگه به تاخیر بندازی چرخه تکاملت ناقص می مونه....
بعدا هم فشار روحی و روانی بهت میاد و هم تاسف میخوری که چرا زودتر ازدواج نکردی...

خانومها مانند اقایون نیستند که در این سنین این مسایل جنسی اینقدر اذیتشون کنه

خانومها در مساله ازدواج بیشتر دنبال کسی هستند که قدرت داشته باشه که بتونند بهش تکیه کنند ؛ یه چیزی مانند پشتیبان ‌تکیه گاه .

وقتی یک پسر میاد خواستگاریش و میبینه که با بودن در کنار اون هیچ قدرتی بدست نیاورده و هیچ حمایتی نمی شه ؛ هیچ نیازی به اون ازدواج نمی بیمه .

بگذریم که برخی ازدواج‌ها باعث ضعف اون شخص هم‌میشه

الان دوستم رفته یک مانتو بخره بهش‌گفتن چهارصد هزار تومن !!!!

اقاهه می‌خواد با برجی یک میلیون تومن ازدواج کنه ....

راهش رو من میگم .
راهش این هستش که یک کمپین درست بشه ؛ از جوان‌هایی که ازدواج نکردند ؛ برن و مسوولین رو بازخواست کنند که این چه‌وضع جامعه هستش ؛ دخل و خرج ها با هم نمیخوره ؛

بعدش دولت باید موظف بشه که یا برای افراد کار تامین کنه یا بهشون برجی 5 میلیون بده ؛

بعدش دولت میاد و مراکزی رو‌تاسیس میکنه و افراد رو‌ همراهی میکنه که شغل پیدا کنند و‌متصدی هایی رو‌میزاره که هر هفته بازخواستشون کنه که چرا سر کار نرفتید

اگر حق با شخص بود و کار پیدا نمیشد دولت مقصر هست و باید برجی 5 میلیون به اون افراد بده تا زمانیکه اون افراد بتونند کار گیر بسازند

و اگر شخص داره تنبلی میکنه حقوقش رو قطع‌کنند .

حالا سوال پیش میاد دولت از کجا این پول رو تامین کنه ؛ از کجا برجی 5 میلیون تومن بیاره که به بیکارها بده

جواب : با مالیات گرفتن ؛ از اونهایی که دو تا تلویزیون دارن ؛ از اونهایی که دو تا کار دارن ؛ از اونهایی که دو تا خونه دارن ؛ از اونهایی که دو تا ماشین دارند ؛ از اونهایی که ماشین مدل بالا دارند ؛ از اونهایی که بالا شهر میشینند ؛ از اونهایی که خونشون سه خوابه هست ؛ از اونهایی که سه تا بچه دارن ؛ از اونهایی که دارن کار می‌کنند ؛ از اونهایی که زیاد کار می‌کنند ؛ از اونهایی که هوا بیشتر مصرف می‌کنند

تونست این کار رو بکنه ... چقدر خوب
نتونست استعفا بده و بره
تا یه دولت دیگه ای بیاد
تا یک رهبر یا رییس جمهور یا .... دیگه بیاد

مثله مکرون که استعفا داد
مثله ترزا می که نتونست و استعفا داد

اینقدر استعفا بدن ...
و بفهمند که نمی فهمند
تا مقامات راهش رو پیدا کنند ...

نه اینکه ....
هر تصمیمی که دلشون می‌خواد بگیرند .... و مردم بزنن تو سرشون

فرشته برمیگردد;1028621 نوشت:
خانومها مانند اقایون نیستند که در این سنین این مسایل جنسی اینقدر اذیتشون کنه

خانومها در مساله ازدواج بیشتر دنبال کسی هستند که قدرت داشته باشه که بتونند بهش تکیه کنند ؛ یه چیزی مانند پشتیبان ‌تکیه گاه .

وقتی یک پسر میاد خواستگاریش و میبینه که با بودن در کنار اون هیچ قدرتی بدست نیاورده و هیچ حمایتی نمی شه ؛ هیچ نیازی به اون ازدواج نمی بیمه .

بگذریم که برخی ازدواج‌ها باعث ضعف اون شخص هم‌میشه

الان خیلی از جوون ها اینطوری زندگی میکنند و هیچ مشکلی هم ندارند...
شما نمیتونی نیمه خالی لیوان رو ببینی..
شما نمیتونی با یه سری باورهایی که برای خودتون دارید، بگید نمیشه...
اینها پیش بینی ها و پیش فرض هایی از سوی شماست که در واقعیت مصادیق نقض زیادی داره....
نگذارید این کلیات و اصول ( حتی تجربی) زندگی شما را بسازند...

فقط کافی است خودتان را تغییر دهید تا با دنیای متفاوتی روبرو شوید ...تا با دخترهای متفاوت و سازگار روبرو شوید...

کافی است قبول کنید دخترهایی هستند که بساز هستند
دخترها سازگاری بالایی دارند
دخترهایی هستند که کاملا با چنین پسرهایی خوشبخت میشوند...

به نظر بنده شما دختری هستید که احساساتتان پژمرده شده است، شبیه یک آدم آهنی هستید و همه چیز را مکانیکی و خشک می بینید...امید و شور و زندگی کردن در شما رنگ باخته است....وابستگی های مادی بر شما غلبه کرده است و از روحی آزاد برخوردار نیستید...

فرشته برمیگردد;1028621 نوشت:
خانومها مانند اقایون نیستند که در این سنین این مسایل جنسی اینقدر اذیتشون کنه

خانومها در مساله ازدواج بیشتر دنبال کسی هستند که قدرت داشته باشه که بتونند بهش تکیه کنند ؛ یه چیزی مانند پشتیبان ‌تکیه گاه .

وقتی یک پسر میاد خواستگاریش و میبینه که با بودن در کنار اون هیچ قدرتی بدست نیاورده و هیچ حمایتی نمی شه ؛ هیچ نیازی به اون ازدواج نمی بیمه .

بگذریم که برخی ازدواج‌ها باعث ضعف اون شخص هم‌میشه

الان خیلی از جوون ها اینطوری زندگی میکنند و هیچ مشکلی هم ندارند...
شما نمیتونی نیمه خالی لیوان رو ببینی..
شما نمیتونی با یه سری باورهایی که برای خودتون دارید، بگید نمیشه...
اینها پیش بینی ها و پیش فرض هایی از سوی شماست که در واقعیت مصادیق نقض زیادی داره....
نگذارید این کلیات و اصول ( حتی تجربی) زندگی شما را بسازند...

فقط کافی است خودتان را تغییر دهید تا با دنیای متفاوتی روبرو شوید ...تا با دخترهای متفاوت و سازگار روبرو شوید...

کافی است قبول کنید دخترهایی هستند که بساز هستند
دخترها سازگاری بالایی دارند
دخترهایی هستند که کاملا با چنین پسرهایی خوشبخت میشوند...

به نظر بنده شما دختری هستید که احساساتتان پژمرده شده است، شبیه یک آدم آهنی هستید و همه چیز را مکانیکی و خشک می بینید...امید و شور و زندگی کردن در شما رنگ باخته است....وابستگی های مادی بر شما غلبه کرده است و از روحی آزاد برخوردار نیستید...

Mj.sadegh;1028225 نوشت:
نمیدونم از کجا بگم من یه ادم 19 سال خانواده مذهبی و تک پسر و پشت کنکوری درسم تا قبل کنکور خوب بود قبلا حتی قبل از رفتن به مدرسه نماز صبح میخوندم و برام مهم بود وقتی خدا از ادما خواسته نماز بخونید جدای از مسائل دینی حرف شو گوش میکردم ولی چند وقتیه دیگه به این چیزا اهمیت نمیدم منی که واجبات دین مو کامل انجام میدادم سی روز ماه رمضون رو روزه میگرفتم و .... اما الان هر چی اعتقاد دارم از بین رفته و فقط شاید دارم وانمود میکنم من اون کار رو انجام میدم مشکل من غریزه مسخره ایه که خدا درونم گزاشته و مشکلات زیاد برام ایجاد کرده و بعضی وقت ها درس خوندن رو مختل میکنه (اینو فقط پسرا میفهمن) نگید روزه بگیر و ........ و همه راه ها رو هم بلدم و هم رفتم چقدر روزه بگیرم میخوای 365 روز سال رو روزه باشم تو خیابون زمینو نگاه کنم بفیه بگن اه این عقب افتاده رو ببین . همه ی دوستام دوست دختر دارن من ندارم از نظر من دوستی فقط وقت هدر دادنه و یه روزی ازبین میره ولی شاید خجالت کشیدن و ..... حالا بماند نمیخوام بگم ولی بشدت به جنس مخالف تمایل دارم و سوالی دارم این که چرا الان این تمایل به شدت هست وقتی نمیتونم ازدواج کنم مسخره شو در اوردن چرا تو مملکت خارج راحت غریزه هاشون رو خالی میکنن من نمیتونم حتی به یه دختر دست بزنم وقتی این احساسات سرکوب میشه میزنه به دین و ایمان و ....... حتی یکی دو بار فکر خودکشی زد به سرم چون نمیتونم این نیاز رو برطرف کنم خودمو راحت کنم پدرمادرمم که فکر میکنن من خیلی پاک و ......... هستم من غرب زده نیستم از مملکت و دینی که نیاز هایی که خود خدا گزاشته رو نمیتونم رفع کنم بدم میاد (اگه دست من بود میگفتم غریزه لعنتی رو نزار مثلا ادما از راه ترکیب خون بچه دار میشدن یا یه راه دیگه ) اینا رو هم گفتم خودمو خالی کنم چون الان هر‌کاری کنم با خونه متری 15 تومن نمیتونم ازدواج کنم وسلام

سلام،
من متخصص راه‌های مسخره هستم برای کسانی که دنبال راه‌های مسخره برای سالم موندن ایمانشون هستند ...
می‌خواید یک راه مسخره بگم کیفش را ببرید؟ فقط اگر انجام دادید یا اصلاً خواستید بهش فکر کنید و بهتون خندیدند شما هم حتماً با ایشان بخندید و اجازه ندهید ایشان فکر کنند خنده‌ی ایشان باعث ترس شما شده است ...
بروید یک ماشین بخرید، وانت هم خوبه ... یک چادر هم بگیرید ... شب‌ها بروید پارک چادر بزنید و روزها هم چادرتان را بگذارید در صندوق عقب ماشین و مثل هر انسان خانه‌دار دیگری بروید سر کار و زندگی‌اتان را بکنید ... حمام‌هایتان را هم بروید خانه‌ی پدر و مادرهایتان ... برای آشپزی هم نگران نباشید، عذاهای سالم، تازه در حیات چادرتان که به بزرگی یک پارک هست می‌توانید کباب و غیره هم درست کنید ...
برای غسل هم فکر نکنید حتماً باید از دوش آب استفاده کنید ... یک پارچه یا ابر را خیس کنید و روی بدنتان بکشید ...
زمان‌های قدیم مردم گاهی چند هفته یا حتیٰ ماه در راه بودند و در همین راه زندگی‌اشان را هم می‌کردند ... عشایر هم الگوی خوبیه که یک مدت بروید با ایشان زندگی کنید یا حتیٰ یک سری مستند در موردشان ببینید که چطور نیازهایشان را برطرف می‌کنند ...
و البته که این راه یک مسکّن است، برای اینکه از بن‌بست بیرون بیایید، خیلی نیستند کسانی که بتوانند همین سبک‌های زندگی را به صورت بلند مدت ادامه بدهند ... بخصوص اگر بخواهند بچه‌دار هم بشوند و غیره
این راه مسخره حسن‌هایی هم دارد ... البته یک مقدار سختی دارد، ولی فکر نکنید نمی‌شود زندگی کرد ... اگر اهل کمپینگ بوده باشید می‌بینید که می‌شود بهش عادت کرد ... حالا در خارج از ایران ماشین‌های مخصوص کاروان هست، یا ون‌های بزرگ هم خوبه اگرچه کاروان‌ها دستشویی و حمام و آشپزخانه هم دارند، یا یک عده در کانکس زندگی می‌کنند در خارج شهر ...
یک طرح‌هایی هم هست که خانه‌های ارزان‌قیمت ولی محکم بشود ساخت که اگر نخواهید در شهرهای بزرگ بمانید می‌توانید به آن‌ها هم فکر کنید، زمین ارزان بگیرید و سریع یک ساختمان برای خودتان درش بسازید ...

راستی یک حسن ایده‌ی استفاده از چادر برای کسانی است که یک خانه‌ی دو خوابه دارند و می‌خواهند ۵ تا هم بچه بیاورند! یک راهش این است که پذیرایی را خالی از مبل و میزناهارخوری و هر چیز زائدی مانند آن‌ها بکنید، بعد بروید ۶ تا چادر بگیرید و بگذارید در پذیرایی، و یکی از اتاق‌های خوابتان را بکنید اتاق مطالعه فکر و نماز، و یک اتاق دیگر را هم بکنید اتاق نرمش و بازی و دور همی‌های اینطوری ... خانه‌اتان می‌شود یک کمپینگی که هم درش قفل دارد و حریم خصوصی‌اش محکم است (درب خانه)، و هم آشپزخانه و دستشویی و حمام اختصاصی دارد ... اینطوری تا تعداد ۷ یا ۸ بچه را هم می‌شود در یک خانه‌ی یک یا دو خوابه‌ی مثلاً ۷۰ متری اداره کرد، فقط آن موقع باید برای حمل و نقل با ماشین خانواده فکری کرد که هنوز ایده‌ی مسخره‌ی دیگری برای آن ندارم ...

مشکل ما اینجاست که معمولاً هم خر را می‌خواهیم و هم خرما را ... اگر خیلی تحت فشار هستید تا جایی که می‌خواستید جانتان را بدهید، جانتان را نگه دارید و یک سری انتظاراتتان را از زندگی عوض کنید ... شما قدم اول را بردارید خدا کمکتان می‌کند ...
این نسخه فقط برای وقتی هست که شما به بن‌بست کامل رسیده باشید ... به این ترتیب واقعاً هیچ بن‌بستی وجود ندارد ... چیزی که نیاز دارید را به دست بیاورید ... اگر همتش را بکنید دخترش را هم پیدا می‌کنید که همراهتان باشد ...
با این وجود یک دوستی دارم که ۷ یا ۸ سال پیش با ۴۰۰٬۰۰۰ تومان پول نقد ازدواج کرد ... رفت به یک همکلاسی دانشگاهش که از او خوشش می‌آمد گفت من ۴۰۰٬۰۰۰ تومان دارم، با من ازدواج می‌کنی؟ بعدها خانمش به خانمم گفت که من فکر کردم می‌خواهد من را امتحان کند و گفتم بله، بعداً فهمیدم که انگار واقعاً ۴۰۰٬۰۰۰ تومان پول بیشتر ندارد، ولی خود دوستم هم جنم داشت و قرض کرد و خرید کرد و کار کرد و قرضش را داد و کلی اساس خانه خریدند و می‌گشت و قیمت مناسب و جنس خوب پیدا می‌کرد و خدا هم برایشان خوب رساند شکر خدا ... ماشین هم نداشتند الآن ماشینشان نزدیک به دو برابر ماشین ما قیمت دارد، الحمد لله ...

فقط منفعل نباشید که همه‌ی شرایط مثل پکیج آماده ناگهان سر راهتان سبز بشود ... اگر کسی برایتان کاری نمی‌کنید خودتان یک کاری برای خودتان بکنید، با نشستن و فکر اینکه بقیه چی می‌گویند و کنکورم چه می‌شود و اینها نمی‌شود انتظار هم داشت که چیزی درست بشود ...
ان شاء الله اگر این پستم به کارتان نیامد لااقل یک مقدار خنده‌اتان انداخته باشد

سلام

بروید با یک دختر عقد کنید ولی هر کدام خانه پدر خودتان باشید
تا شش یا هفت سال

باور کنید هستند دخترهایی و خانواده هایی که این شرایط را می پذیرند

فرشته برمیگردد;1028621 نوشت:
خانومها مانند اقایون نیستند که در این سنین این مسایل جنسی اینقدر اذیتشون کنه

خانومها در مساله ازدواج بیشتر دنبال کسی هستند که قدرت داشته باشه که بتونند بهش تکیه کنند ؛ یه چیزی مانند پشتیبان ‌تکیه گاه .

وقتی یک پسر میاد خواستگاریش و میبینه که با بودن در کنار اون هیچ قدرتی بدست نیاورده و هیچ حمایتی نمی شه ؛ هیچ نیازی به اون ازدواج نمی بیمه .

بگذریم که برخی ازدواج‌ها باعث ضعف اون شخص هم‌میشه

ببخشید....کاملا باهاتون مخالفم...یا شما خانم نیستید و یا خانم ها رو نمیشناسین

Mj.sadegh;1028225 نوشت:
شکایت مو به کی بگم؟ (غریزه جنسی قوی و من ضعیف)

سلام وقت بخیر

دقیقا مشکل فقط ضعیف بودن هست, نه زن نداشتن.=d>
من فکر نمی کنم زن گرفتن راه حلِ اصلی برای قوی شدن باشه.

شاید فکر کنید زن بگیرید راحت میشید - اصلا این طوری نیست - زن گرفتن لزوما راه حل این قضیه نیست و بلاخره غریزه و وسوسه که تقریبا هیچ وقت راضی نمیشه , همچنان شمارو اگر ضعیف باشی اذیت میکنه و اون موقع حداقل یک مشکل به مشکلاتتون اضاف شده - چون اگر ضعیف باشید هم غریزتون با زن گرفتن مشکلش حل نشده و هم شدیدا ناراحتید که با زن گرفتن هم باز مشکلتون حل نشده و عذاب دوچندان میکشید.

و اون موقع اس که شما متاهل هستید و مذهبی هم هستید اما همچنان راضی نیستید.
و بعد مثل همین الان ممکنه به سمت کارهایی کشیده بشید که خودتون از اون کارها متنفرید و افسرده و افسرده تر میشید.

Mj.sadegh;1028225 نوشت:
حتی یکی دو بار فکر خودکشی زد به سرم چون نمیتونم این نیاز رو برطرف کنم خودمو راحت کنم پدرمادرمم که فکر میکنن من خیلی پاک و

این یک نبرد سخت با نفس هست , همه داشتن و دارند حتی پدر و مادر ها , میزنی و میخوری باید پاشی و ادامه بدی - خودکشی چرا ! همین که شرمنده باشی برای خدا با ارزشه تا اینکه به خودت افتخار کنی که من هیچ گناهی ندارم و بهشتی هستم. بذار اتفاقا شرمنده باشی و خیال کنی جهنمی و مقصر و کم کاری. این برا خدا با ارزشه.
همه میدونند مبارزه با نفس آسان نیست.
شما که اول راهی , ممکنه بعد از 60 سال عبادت بزنتت زمین - حتی همون موقع هم باید بلند شی.
(بلاخره سوختن وجود داره - دین داری سختی های خودش رو داره و زندان های خودش.)
باید صبر و حوصله داشت. بدونیم مقابله با این غریزه یک شبه ممکن نیست و مشکل حل نمیشه و تا آخر عمر این جنگ هست منتها باید نقاط ضعف و ضربه رو فهمید و قوی شد.

اما در کل , مشکل لزوما با زن گرفتن و 10 تا دوست دختر داشتن و صیغه کردن هم حل نمیشه و راضی نمیشی هیچ وقت- مگر ریشه ای و از درون بفهمی مشکل و راه حل رو.

از پاسختون خیلی خوشم اومد.....خوشحالم که همچنان این تفکرها و دیدگاهها زنده هستن
حقیقتش من یه سوال در این راستا از یه مشاور خوندم.ایشون به طرف گفته بودن اینقد حساس نباش که چرا توی این افکاری چون زجرتو زیاد میکنه....این از سلامت جنسیته که به این چیزا فکر میکنی، سرکوبش نکن.بذار ذهنت یه کم که سمتش رفت،پاشو مشغول یه کاری شو که دوست داری.نذار ذهنت بفهمه که روش حساسی و درگیرت میکنه.به قولی،ذهنتو خیلی نرم و آروم بپیچون.این حسها و.. مقطعی هستند.گاهی تغییرات هورمونی در یه مقطع زمانی نمودهای بیشتری میدن....

mery;1028673 نوشت:
ببخشید....کاملا باهاتون مخالفم...یا شما خانم نیستید و یا خانم ها رو نمیشناسین

‌این اقا پسر الان بیست سالشه ؛ اگر بخواد ازدواج کنه با یه دختر 18 ساله می‌خواد ازدواج کنه ؛

من که 18 سالگی اصلا خنده ام میگرفت بابت این چیزها ... تا 25 و 26 هم مشگلی نبود ؛ ولی از 26 سالگی شروع شد و خدودا تا 31 و 32 به اوجش رسید

الان که پا در 33 گذاشتم کم کم داره ضعیف تر هم میشه ؛ نمیدونم برای آب و هواست یا چیز دیگری هست

شما اگه خانم هستی این روند تا اینجاش طبیعیه و البته تاحدودا 35سالگی در اوجشه....ضمنا خودتونو بایقیه مقایسه نکنید. الان تمام این مسایل مثل سن و...عمومیت ندارن.
کلا بحث در این رابطه خیییییلی گسترده است و ترجیح من اینه که زیاد واردش نشم

راهکارها و پیشنهاد ها

با توجه به مطالبی که در پست های قبل عرض کردم پیشنهادها و راهکارهایی را بیان می کنم. به این دقت کنید که در حال حاضر باید چیکار کرد. همه میدانیم مشکلات اقتصادی امروزه بسیار زندگی ها را سخت کرده و بر هیچ کس پوشیده نیست همانطور که خودتان هم گفتید. ولی این مشکل که نباید ما را منفعل کند خب باید کاری کرد شاید عده ای بگویند کاری هم نمی توان کرد این حرف هم انفعال و درماندگی است. حتما روش های کنترل کردن شهوت شما را خسته کرده و حق دارید خب بلاخره مسیری غیر از ازدواج و یا عفت ورزی نیست. بله شاید عده ای بگویند از راه های غیر شرعی خودتان را ارضا کنید آیا مشکل حل می شود؟ خیر بلکه مشکل دوچندان می شود. آن وقت باید دنبال راه درمان برای همان آسیب گشت و قطعا رنجش بیشتری دارد حال این آسیب رابطه غیر مشروع با جنس مخالف باشد یا خود ارضایی. بنابراین جوانب این مساله را بررسی می کنیم

پیشنهاد و راهکار اول: پیشنهاد من به عنوان اولین و مهمترین راهکار به شما این است که، با توجه به شرایطی که از خود بیان کردید و گفتید بخاطر این مساله تصمیم به خودکشی داشته اید حتما لازم است که به صورت حضوری با یک مشاور و روانشانس صحبت کنید و از آن طریق مساله خود را حل کنید. در این زمینه سهل انگاری نکنید و حتما مراجعه کنید.

پیشنهاد و راهکار دوم : شاید اولین وبهترین راهکار که به ذهن می آید خود ازدواج است. ولی نکته بسیار مهم این است که ازدواج کردن شرایط و ملاک های خاص خود را دارد اگر شما فقط بخاطر ارضای نیاز جنسی بخواهید ازدواج کنید و تنها ملاک شما همین باشد این ازدواج پر خطری است و عواقب خوشایندی ندارد چرا که بعد از ارضای نیاز خود در میدان زندگی ای قرار گرفته اید که معیار و ملاکی برای ادامه زندگی ندارید. بنابراین در این زمینه هم لازم است جهت اینکه آیا آمادگی ازدواج دارید با یک مشاور و روانشناس به صورت حضوری صحبت کنید. در انتهای این پیشنهاد عرض کنم طبیعتا اگر شما شرایط ازدواج و آمادگی ازدواج داشته باشید درباره مسائل اقتصادی راه بن بستی وجود ندارد می دانم که سختی های فراوانی وجود دارد اما انتظارات اقتصادی خود را تعدیل کنید و در مسائل اقتصادی حتما شما تنها نیستید خانواده شما و همسر آینده تان به شما کمک خواهند کرد.

پیشنهاد و راهکار سوم : یکی از مشکلات موجود در فرهنگ و کشور ما کتمان خواسته های جنسی جوانان در محیط خانواده است. بهتر این است که شما با پدر خود در این زمینه صحبت کنید. خجالت نکشید و با بیانی صریح خواسته و دغدغه خود را به شکل کاملا معقول بیان و به او منتقل کنید. اگر فکر می کنید زمینه چنین گفتگویی بخاطر روحیات پدرتان فراهم نیست از شخص دیگری که شما را می فهمد کمک بگیرید تا با پدر شما صحبت کند؛ تا زمبنه همسر گزینی شما را فراهم کنند.

پیشنهاد و راهکار چهارم : فرض اینکه ازدواج برای شما در هر صورت امکان نداشت راه سالمی غیر از عفت ورزی نیست. می دانم که راهکارهای زیادی را جهت کنترل شهوت می دانید و من قصد بیان آنها را ندارم و در همین سایت در تاپیک های متعددی بدان پرداخته شده است که می توانید به تاپیک های دیگر مراجعه کنید اما آنچه این گرایش و تمایل جنسی را افزایش میدهد علاوه بر ترشح هورمون های جنسی، افکار و خیالپردازی ها و تصاویر جنسی در ذهن است که به شکل وسواس گونه در آمده و در موقعیت های مختلف شما را آزار می دهد. به عبارتی تبدیل به یک وسواس فکری می شود. بنابراین برای عفت ورزی، علاوه بر کنترل محیط خود باید افکار و خیالپیردازی های جنسی را هم کنترل کنید. توجه و راه دادن به افکار جنسی، هیجانات شما را تشدید می کند و شما را می رنجاند بنابراین کنترل افکار باعث می شود که تمایل و گرایش شما کاهش پیدا کند البته قابل درک است که کار آسانی نیست ولی با پشتکار و پیشرفت در این زمینه بر ذهن خود مسلط می شوید برای این می توانید از دو تکنیک توجه برگردانی برای کنترل ذهن و برای آرامش خود از تکنیک آرامش سازی و ریلکسیشن که می توانید به این پست مراجعه کنید،(( http://www.askdin.com/showthread.php?t=65697&page=4 استفاده کرد.

تکنیک توجه برگردانی:

بر یک شی تمرکز کنید. هنگامی افکار و خیالپردازی های جنسی سراغ شما می آیند بلافاصله به یک شی در نزدیکی خود توجه و تمرکز کنید. به تمام جزئیات آن دقت کنید. سپس چشم های خود را ببندید و به این سوالات در ذهن درباره آن شی پاسخ بدهید. اگر باز هم آن افکار منفی آمد اهمیتی ندهید و همچنان به تمرکز بر آن شی ادامه بدهید. اینکه آن شی الان دقیقا در کدام سمت من است؟ اندازه اش چقدر است؟ چه رنگی است و می تواند چه رنگ های دیگری داشته باشد؟ از چه چیز ساخته شده است؟ دقیقا چند تا از آن شی آنجا و در محیطی که شما هستید و جود دارد؟ به چه دردی می خورد و... حواس پنجگانه خود را فعال کنید:به محیط اطراف خود به عنوان یک کل توجه کنید و به ترتیب حواس خود را نسب به آن محیط فعال کنید. حس بینایی، شنوایی، چشایی، بساوایی و بویایی. به این سوالات در ذهن خود پاسخ دهید. در اطراف خود چه چیزهایی می بیند؟ دیگر چه می بینید؟ دیگر چه؟ چه می شنوید؟ در درون بدن خودتان؟ داخل اتاق؟ بیرون اتاق؟ بیرون خانه؟ چه مزه ای احساس می کنید؟چه چیزی را لمس می کنید؟ آیا بدن خوتان را روی صندلی احساس می کنید؟ آیا لباستان را بر بدنتان احساس می کنید؟ و ... ذهن خود را تمرین دهید:می توانید هفت تا هفت تا از 1000 کم کنید و پایین تر بیایید. یا یادآوری حیوانات، غذاها که مثلا نامشان با حرف خاصی از حروف الفبا شروع می شود و در واقع هر نوع فعالیت ذهنی جالب به شما کمک می کند.
در انتها توکل و استمداد از پروردگار متعال را فراموش نکنید.

جمع بندی

پرسش:

من 19 ساله هستم خانواده مذهبی و تک پسر و پشت کنکوری هستم درسم تا قبل از کنکور خوب بود قبلا نماز صبح میخوندم و برام مهم بود چند وقتی است دیگه اهمیت نمیدم .الان هر چی اعتقاد دارم از بین رفته و فقط شاید دارم وانمود میکنم من اون کار رو انجام میدم مشکل من غریزه مسخره ایی است که خدا درونم گذاشت است و مشکلات زیاد برام ایجاد کرده و بعضی وقت ها درس خواندن را مختل میکند (اینو فقط پسرا میفهمن) نگید روزه بگیر و ........ و همه راه ها رو هم بلدم. تو خیابون زمین را نگاه کنم بقیه بگویند اه این عقب افتاده رو ببین . همه ی دوستام دوست دختر دارن من ندارم از نظر من دوستی فقط وقت هدر دادن است و یه روزی از بین میرد. به جنس مخالف تمایل دارم و سوالی که دارم این که چرا الان این تمایل به شدت هست وقتی نمیتونم ازدواج کنم؟ چرا تو مملکت خارج راحت غریزه هاشون رو خالی می کنند من نمیتونم حتی به یه دختر دست بزنم؟ وقتی این احساسات سرکوب میشه میزنه به دین و ایمان و .... حتی یکی دو بار فکر خودکشی زد به سرم چون نمیتونم این نیاز رو برطرف کنم پدرو مادرمم فکر میکنن من خیلی پاک و .... هستم من غرب زده نیستم از مملکت و دینی که نیاز هایی که خود خدا گذاشته رو نمیتونم رفع کنم بدم میاد. الان هر‌کاری کنم با خونه متری 15 تومن نمیتونم ازدواج کنم.

پاسخ:

پیداست که تمایلات جنسی عملکرد شما را در زندگی روزمره کاهش داده است. همانطور که گفتید درس و تحصیل، حتی امور دینی با توجه به سابقه مذهبی شما تحت الشعاع تمایل جنسی شما قرار گرفته است. وضعیت نابسامان موجود برای ازدواج و حل مشکلات ازدواج از حیث اقتصادی کاملا پذیرفته شده است. در شرایط کنونی جامعه بخاطر جذابیت های دیداری و از سوی دیگر ترشحات و انفجار هورمون های جنسی مردانه در جوانی، کنترل غریزه جنسی را سخت می کند. هر چه سطح دوپامین در مغز بالا می رود میل جنسی هم افزایش پیدا می کند. اینکه گفتید تمایل زیادی به جنس مخالف دارید این نشانه سلامت جنسی و روانی شماست یعنی شما از جهت هویت جنسی(مردانگی) و گرایش جنسی در سلامت هستید. و اما موضوع سومی هست به نام رفتار جنسی که این چرخه سلامت جنسی شما را کامل می کند. شما اکنون در دو موقعیت ابتدایی یعنی هویت و گرایش جنسی هستید و وارد مرحله سوم نشده اید. آنچه مهم است مرحله رفتار جنسی است یعنی هر رفتاری که تمایلات جنسی شما را ارضاء کند به آن رفتار جنسی می گویند. البته برخی از این رفتارها هنجار و برخی از این رفتارها نه فقط در اسلام بلکه از دیدگاه روان شناختی نابهنجار است. نابهنجاری ها به عنوان آسیب و اختلال و یا انحرافات جنسی تلقی می شوند.

پذیرش واقعیات موجود

1. چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه بد و چه خوب غریزه جنسی وجود دارد.برای حل مسائل مهم زندگی چه بخواهیم و چه نخواهیم باید واقعیت های زندگی که در آن قرار گرفته ایم را بپذیریم. صحبت از اینکه غریزه جنسی چه با در نظر گرفتن اینکه خوب است یا بد است مشکل را حل نمی کند بلکه بپذیریم که چنین غریزه مهمی داریم و برای حل آن به دنبال راه مناسب باشیم.

2. ارضای تمایلات جنسی(رفتار جنسی) در یک پله باقی نمی ماند. هیچ گاه به فعلیت رساندن تمایلات جنسی در یک مرحله باقی نمی ماند و مانند اعتیاد زندگی فرد را تحت تاثیر خود قرار می دهد. یعنی فرد تنوع طلب شده و یک رفتار یا به یک بار رفتار جنسی قانع نمی شود. تحقیقاتی که شده نشان می دهد میل جنسی چه در مردها و چه در زنان وجود دارد ولی در صورتی که میل جنسی را بر اساس دفعات افکار جنسی خود انگیخته، تمایل به فعالیت جنسی و تمایل جنسی اندازه گیری کنیم عموما مردها سطح بالاتری از میل جنسی را نسبت به زنها دارند این تفاوت می تواند بخاطر مسایل زیستی باشد.

3. رابطه قبل از ازدواج بین دختر و پسر از عوامل پیش بینی کننده ازدواج موفق و ناموفق. رابطه بین دختر و پسر به صورت عاطفی که پلی است برای روابط جنسی( به واقعیت دوم مراجعه کنید) در اینکه ازدواج آینده را پیش بینی خواهد کرد از عوامل پیش بینی کننده شمرده شده است. در جوامع غربی پیشرفته گسترش روابط قبل از ازدواج علاوه بر آسیب به کانون خانواده، کاهش کیفیت زندگی، افزایش طلاق، افزایش فرزندان نامشروع و بی سرپرست دارای پیامد های پزشکی خطرناک مانند بیماری های مقاربتی از جمله ایدز(HIV) است. زیان های ناشی از روابط پیش از ازدواج باعث شده است که آموزش سالم سازی روابط، مورد توجه کشور های غربی به ویژه آمریکا قرار گیرد. در آمریکا هر چند آموزش ایمن سازی جنسی مدت ها است مورد توجه قرار گرفته است اما خسارت های روان شناختی آن قابل جبران نبوده و از این رو برنامه جدیدی که از سال 2010 با عنوان« خود مهار گری جنسی تا ازدواج» مطرح شده است. و به جوانان آموزش می دهند که تا قبل از ازدواج به رابطه جنسی تن ندهند. این موسسه به نام موسسه «تحول جوانان آمریکا»(Youth Development Institute) فعالیت می کند.

4. نیاز جنسی از نیازهای ثانویه است. روانشناسان نیاز به آب و غذا و خواب را به عنوان نیازهای مرتبه اول یا اساسی و اولیه تعریف کرده اند یعنی در صورتی که هر کدام از این سه نیاز در زمان تعیین شده ای برآورده نشود فرد از دنیا خواهد رفت و نیاز جنسی را به عنوان نیازهای دسته دوم و ثانویه تعریف و طبقه بندی کرده اند. و لذا اگر از زمان تعیین شده خود به تعویق بیفتند هرچند باعث اختلال در زندگی اجتماعی و فردی می شود ولی باعث مرگ نمی شود.

بهترین مدل مصون سازی(ایمن سازی) رفتار جنسی

چنانچه این غریزه به کلی سرکوب و یا در ارضا دچار انحراف یا مشکل و اختلال گردد، فرد را از حالت تعادل و تکامل در می آورد، بهداشت روانی او را به خطر می اندازد و موجب مشکلات در زندگی و بیماری های روحی، روانی و حتی جسمی می شود. از این رو، انسان همچون دیگر ابعاد زندگی اش، برای رفتار جنسی سالم و مناسب و نیز هدایت و ارضای صحیح نیازهای جنسی، همواره به یک مدل و شیوه رفتار نیاز دارد. لذا بهترین مدل پاکدامنی و ازدواج است( عفاف و نکاح) امروزه روان شناسان، نیز خودمهارگری، توان انتظار کشیدن و به تأخیر اندازی را از مهم ترین مؤلفه های هوش هیجانی می دانند و برخورداری از آن را جزء مهم ترین نیازها و مهارت های زندگی معرفی می کنند. توان انتظار کشیدن عامل اساسی موفقیت است یعنی به تأخیر انداختن ارضاء نیاز جنسی و مقاومت در برار وسوسه. افرادی که توان انتظار کشیدن ندارند و نمی توانند در برابر خواسته های نفسانی خود صبر پیشه کنند، کسانی هستند که هم لذتهای لحظه ای و فوری را طلب می کنند و به آینده نمی اندیشند و هم خواسته هایشان باید فورا ارضا شود، که همین امر باعث بروز مشکلات فراوانی برای آنها می شود. بنابراین بهترین مدل ازدواج و کامیابی جنسی(نکاح) و خویشتن داری و خود مهار گری( عفاف) است.[1]

راهکارها و پیشنهاد ها

پیشنهاد و راهکار اول: با توجه به شرایطی که از خود بیان کردید و گفتید بخاطر این مساله تصمیم به خودکشی داشته اید حتما لازم است که به صورت حضوری با یک مشاور و روانشانس صحبت کنید و از آن طریق مساله خود را حل کنید. در این زمینه سهل انگاری نکنید و حتما مراجعه کنید.

پیشنهاد و راهکار دوم : شاید اولین وبهترین راهکار که به ذهن می آید خود ازدواج است. ولی نکته بسیار مهم این است که ازدواج کردن شرایط و ملاک های خاص خود را دارد اگر شما فقط بخاطر ارضای نیاز جنسی بخواهید ازدواج کنید و تنها ملاک شما همین باشد این ازدواج پر خطری است و عواقب خوشایندی ندارد چرا که بعد از ارضای نیاز خود در میدان زندگی ای قرار گرفته اید که معیار و ملاکی برای ادامه زندگی ندارید. بنابراین در این زمینه هم لازم است جهت اینکه آیا آمادگی ازدواج دارید با یک مشاور و روانشناس به صورت حضوری صحبت کنید. اگر شما شرایط ازدواج و آمادگی ازدواج داشته باشید درباره مسائل اقتصادی راه بن بستی وجود ندارد می دانم که سختی های فراوانی وجود دارد اما انتظارات اقتصادی خود را تعدیل کنید و در مسائل اقتصادی حتما شما تنها نیستید خانواده شما و همسر آینده تان به شما کمک خواهند کرد.

پیشنهاد و راهکار سوم : بهتر این است که شما با پدر خود در این زمینه صحبت کنید. و با بیانی صریح خواسته و دغدغه خود را به شکل کاملا معقول بیان و به او منتقل کنید. اگر فکر می کنید زمینه چنین گفتگویی بخاطر روحیات پدرتان فراهم نیست از شخص دیگری که شما را می فهمد کمک بگیرید تا با پدر شما صحبت کند؛ تا زمبنه همسر گزینی شما را فراهم کنند.

پیشنهاد و راهکار چهارم : فرض اینکه ازدواج برای شما در هر صورت امکان نداشت راه سالمی غیر از عفت ورزی نیست. آنچه این گرایش و تمایل جنسی را افزایش میدهد علاوه بر ترشح هورمون های جنسی، افکار و خیالپردازی ها و تصاویر جنسی در ذهن است که به شکل وسواس گونه در آمده و در موقعیت های مختلف شما را آزار می دهد. به عبارتی تبدیل به یک وسواس فکری می شود. بنابراین برای عفت ورزی، علاوه بر کنترل محیط خود باید افکار و خیالپیردازی های جنسی را هم کنترل کنید. توجه و راه دادن به افکار جنسی، هیجانات شما را تشدید می کند و شما را می رنجاند.

پیشنهاد و راهکار پنجم : تکنیک توجه برگردانی:

بر یک شی تمرکز کنید هنگامی افکار و خیالپردازی های جنسی سراغ شما می آیند بلافاصله به یک شی در نزدیکی خود توجه و تمرکز کنید. به تمام جزئیات آن دقت کنید. سپس چشم های خود را ببندید و به این سوالات در ذهن درباره آن شی پاسخ بدهید. اگر باز هم آن افکار منفی آمد اهمیتی ندهید و همچنان به تمرکز بر آن شی ادامه بدهید. اینکه آن شی الان دقیقا در کدام سمت من است؟ اندازه اش چقدر است؟ چه رنگی است و می تواند چه رنگ های دیگری داشته باشد؟ از چه چیز ساخته شده است؟ دقیقا چند تا از آن شی آنجا و در محیطی که شما هستید و جود دارد؟ به چه دردی می خورد و... حواس پنجگانه خود را فعال کنید:به محیط اطراف خود به عنوان یک کل توجه کنید و به ترتیب حواس خود را نسب به آن محیط فعال کنید. حس بینایی، شنوایی، چشایی، بساوایی و بویایی. به این سوالات در ذهن خود پاسخ دهید. در اطراف خود چه چیزهایی می بیند؟ دیگر چه می بینید؟ دیگر چه؟ چه می شنوید؟ در درون بدن خودتان؟ داخل اتاق؟ بیرون اتاق؟ بیرون خانه؟ چه مزه ای احساس می کنید؟چه چیزی را لمس می کنید؟ آیا بدن خوتان را روی صندلی احساس می کنید؟ آیا لباستان را بر بدنتان احساس می کنید؟ و ... ذهن خود را تمرین دهید:می توانید هفت تا هفت تا از 1000 کم کنید و پایین تر بیایید. یا یادآوری حیوانات، غذاها که مثلا نامشان با حرف خاصی از حروف الفبا شروع می شود و در واقع هر نوع فعالیت ذهنی جالب به شما کمک می کند.

پی نوشت:

1- نورعلیزاده میانجی، مسعود، مدل اسلامی« مصون سازی» رفتار جنسی با تاکید بر پیشگیری و درمان انحراف ها و مشکلات جنسی، مجله مطالعات اسلام و روان شناسی :: پاییز و زمستان 1388 - شماره 5

 

موضوع قفل شده است