شوخ طبعی‌ها و حکایات طلبگی: آخوند فقط حاج فتح الله لا غير (فردا همه مهمون من)

تب‌های اولیه

10177 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Im_Masoud.Freeman;899133 نوشت:
عاشق آل محمد کی پست منو توی تاپیک بچه آخوند پاک کرد و چرا؟

سلام
نمي دانم از مدير اجرايي يا مدير ارجاع بپرسيد[/]

نويسنده كتاب دكتر و شيخ:
یک بار ساعت 2.5 نصف شب در حال دیدن شبکه نیل مصر بودم، دیدم رئیس دانشگاه الازهر، دکتر احمد طیب که الان مفتی الازهر است درباره شیعه وسنی صحبت می کرد. فکر کردم حتما بر ضد شیعه صحبت می کند اما دقت کردم و دیدم بحث خیلی خوب پیش می رود.



- خبرنگاری سوال کرد آیا به نظر شما عقاید شیعه مشکل ندارد؟
شیخ طیب جواب داد: نه چه مشکلی دارند، 50 سال پیش شیخ شلتوت فتوا داده است که شیعه مذهب پنجم اسلام و مانند مذاهب دیگر است.
- خبرنگار گفت: فرزندان ما در حال شیعه شدن هستند چه باید بکنیم؟
شیخ جواب داد: خوب بشوند مگر کسی از مذهب حنفی با مالکی برود ما اشکالی به او می گیریم؟ خوب این ها هم از مذهب چهارم به مذهب پنجم رفته اند.
- خبرنگار پرسید شیعیان با ما درحال قوم و خویشی هستند و با فرزندان ما ازدواج می کنند.
شیخ جواب داد: چه اشکالی دارد، بین مذاهب ازدواج آزاد است.
- خبرنگار گفت: می گویند شیعیان قرآنشان فرق می کند.
شیخ طیب پاسخ داد: این حرف ها خرافه پیرزن ها است. قرآن شیعیان با ما هیچ فرقی ندارد و حتی رسم الخطشان نیز مانند قرآن ما است.
- خبرنگار گفت: 23 روحانی از یک کشور(عربستان) فتوا داده اند که شیعیان کافرند، رافضی هستند.
شیخ گفت: برای مسلمین جهان فقط الازهر می تواند فتوا دهد و فتوای آنها اعتباری ندارد.
- خبرنگار گفت: پس این اختلافاتی که بین شیعه و سنی مطرح می کنند چیست؟
شیخ پاسخ داد: این اختلافات سیاست خارجی است و می خواهد بین شیعه و سنی اختلاف بیاندازد.
- خبرنگار گفت من یک سوال جدی دارم: شیعیان که ابوبکر و عمر را قبول ندارند، چگونه می گویید این ها مسلمان هستند؟
شیخ طیب گفت: بله قبول ندارند، اما مگر اعتقاد به ابوبکر و عمر جزو اصول دین اسلام است؟
قصه ابوبکر و عمر یک قصه تاریخی است و تاریخ به اصول اعتقادات ربطی ندارد.
- خبرنگار که از این جواب جا خورده بود گفت: شیعیان یک ایراد دارند آن هم اینکه می گویند امام زمانشان از 1000 سال پیش هنوز زنده است.
شیخ پاسخ داد: خوب ممکن است، چرا ممکن نباشد، ولی دلیلی ندارد ما اعتقاد آنان را داشته باشیم .
- خبرنگار پرسید: آیا ممکن است کودک 8 ساله امام باشد؟ شیعیان معتقدند کودک 8 ساله امام شده است.
شیخ گفت: وقتی یک طفل در گهواره پیغمبر بشود اینکه یک کودک 8 ساله هم امام باشد عجیب نیست، هرچند ممکن است ما به عنوان اهل تسنن این اعتقاد را قبول نداشته باشیم؛ اما این موضوع به اسلام آنها صدمه ای نمی زند و آنها مسلمانند.
* این مناظره برای من بسیار جالب بود و تلاش کردم تا با شیخ طیب تماس برقرار کرده و از او تشکر کنم. در تماس تلفنی به او گفتم شما بهترین دفاع را از شیعیان کردید و اگر یک روحانی شیعه آنجا بود شاید اینگونه دفاع نمی کرد و حداقل ملاحظه هایی می کرد اما شما حتی اعتقاد به ابوبکر و عمر را هم از اسلام جدا کردید. که تشکر کرد.


بيشتر بخوانيد
[HL]
به احمد طیب، رئیس دانشگاه الازهر، گفتم خیلی جالب است، چرا شما اصلا وارد این بحث شده اید؟


[/HL]
شیخ طیب گفت: وقتی که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شما اینطور محکم جلوی آمریکا ایستادگی کرد و توانست در بحث انرژی هسته ای آمریکا را به زانو درآورد، از این طرف هم سید حسن نصرالله و حزب الله هم جلوی رژیم صهیونیستی ایستادند و کمر اسرائیل را در جنگ 33 روزه شکستند، من دیدم که این ها افتخار اسلام است و آمریکا و دوستانش می خواهند این ها را کار شیعه تندرو معرفی کنند و بگوید شیعه هم مسلمان نیست و رافضی است و این افتخار را از جهان اسلام دور کنند؛ بنابراین برای اینکه جوانان ما احساس غرور بکنند که[HL] این افتخارات متعلق به اسلام است[/HL]، 8 برنامه در تلویزیون برگزار کردم تا بگویم شیعه مسلمان است و شیعه با ما هیچ فرقی ندارد و مذهب پنجم اسلام است.


بيشتر بخوانيد

[="Tahoma"][="DarkGreen"]* آخرین کتابی که آیت الله خوشوقت(ره) خواند
* یکی از طلبه ها در بعثه به بنده گفت من شاگرد آیت الله خوشوقت بودم. ایشان یک بار فرمودند ی[HL]ک مهندسی که متدین است [/HL]کتابی نوشته به نام «مناظره دکتر و شیخ» که خوب است همه طلبه ها و اساتید آن را بخوانند.

ظاهرا" آخرین کتابی که ایشان خواندند این کتاب بود و هنوز روی میزشان مانده است.



بيشتر بخوانيد[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;899206 نوشت:
* آخرین کتابی که آیت الله خوشوقت(ره) خواند
* یکی از طلبه ها در بعثه به بنده گفت من شاگرد آیت الله خوشوقت بودم. ایشان یک بار فرمودند یک مهندسی که متدین است کتابی نوشته به نام «مناظره دکتر و شیخ» که خوب است همه طلبه ها و اساتید آن را بخوانند.
ظاهرا" آخرین کتابی که ایشان خواندند این کتاب بود و هنوز روی میزشان مانده است.
بيشتر بخوانيد

برخي دوستان دانشجو غبطه مي خورند كه اي كاش طلبه بوديم
بايد حوزوي و دانشگاهي غبطه بخوريم كه اي كاش مثل مالك اشتر براي امام زمان خودمان گره گشا باشيم
وگرنه اسم شيعه داشتن و ادعاي سرباز امام زمان بودن نه براي طلبه مفيد است نه دانشجو[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

شیعه در کتاب های اهل تسنن بسیار معروف تر از کتاب های خودمان است.
بيشتر بخوانيد

[/]

دکتر طیب، تدریس فقه امامیه در دانشگاه الازهر را مشروع می داند، البته شرایط امنیتی حاکم بر مصر تاکنون اجازه تدریس رسمی مذهب امامیه را در دوره های اخیر نداده است، ولی ایشان این شجاعت را به خرج داد و اعلام کرد که این موضوع مشروعیت دارد.
آمریکا و دشمنان جهان اسلام برای این که توجه کشورهای اسلامی را از موضوع مظلومیت فلسطین و خطر اسرائیل غاصب منحرف کرده و غافل نمایند، یک خطر دروغین را برای اهل سنت دنیا تبلیغ کرده و به آن مشغول شوند تا اسرائیل بتواند به اهداف شوم خود برسد، و آن موضوع، خطر گسترش تبلیغ تشیع در کشورهای اهل سنت و تغییر مذهب اهل سنت دنیا و نابودی تسنن است.
آمریکا در بین اهل سنت چنین شایعه پراکنی می کند که جمهوری اسلامی ایران کمر همت بسته تا هر چه سریع تر مذهب شیعه را در همه سرزمین های سنی نشین جهان حاکم کرده و بساط تسنن را برچیند و متأسفانه برخی علمای بزرگ اهل سنت مانند آقای قرضاوی، تحت تأثیر این توطئه استعماری قرار گرفته و فریاد خطر »تبشیر شیعه« یا »مد شیعی« را سر دادند و اهل سنت را از نزدیک شدن به شیعیان بر حذر داشتند.

...
در مورد فتاوای شیخ جدید می توان گفت: یکی از فتاوایی که در گذشته داشته، نسبت به نقاب داشتن برای زنان در دانشگاه الازهر بود. او اعلام کرده بود: نقاب داشتن جزو وظایف شرعی مسلمان نیست البته ممنوع هم نیست.
اصل حجاب در اسلام، مشروع و واجب است اما داشتن نقاب، نه واجب است و نه حرام.
لذا دختران دانشجویی که با نقاب وارد می شوند مجازند با نقاب رفت و آمد کنند جز هنگام ورود به خوابگاه دانشجویی و جلسه امتحان. فتوای دیگر وی، جواز نماز خواندن در مساجدی است که دارای ضریح و قبر باشند؛ گرچه وهابیت، آن را ممنوع و حرام اعلام کرده است، ولی شیخ جدید الازهر با صراحت اعلام کرد:
نماز در مساجدی که دارای ضریح اولیای الهی و یا قبور است، منع شرعی ندارد؛ او با این فتوا، دست ردی به سینه وهابیت زد. البته انتظار داریم این بزرگان بتوانند در صدور فتاوا از گنجینه احادیث شیعه و فقه اهل بیت علیهم السلام نیز بهره ببرند.

اينجا

حامی;899205 نوشت:
احمد طیب، رئیس دانشگاه الازهر

البته درباره اين افراد بايد محتاط باشيم
تا كاملا مشخص شود موضوع آنها چيست
http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=8843
و




موضوع: پاسخ به سخنان شيخ الأزهر
پاسخ به شبهات ـ مدرسه فيضيه : 19 / 01 / 1389

mehrant;884383 نوشت:
سلام.
بنده مدتها در سایت نبودم.
چه خبر بوده در سایت در این مدت؟
من که درگیر کارهای فارغ التحصیلی ام بودم و فرصت نمیکردم،
بعد ازاون هم مراسم عروسی ام بود و مراحل اون،
و بعدش هم که در آزمون تخصص پذیرفته شدم و کشیکهای تخصص در بیمارستان شروع شده که یکروز در میون بصورت 24 ساعته کشیک هستیم و واقعا دیگه فرصتم خیلی محدوده اون فرصت آزاد بین کشیکها هم که از خستگی در خواب هستم بیشتر....

مبارک باشه
دکتر به سلامتی رزیدنتی چی قبول شدین؟

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

smart star;898791 نوشت:
حالا بنظرتون این ظلم یا بی عدالتی درحق کسی هست؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

سوالی اینجا مطرحه

شما می گوید پدر موجی و مشکلات جانبازی خب قبول یا شهادت اینها مشکلات هست قبول

اا در نکاتتون گفتید بخشی از ظرفیت دانشگاه اختصاص می دهند به این خانواده ها خب این یعنی اگر نباشد تعداد بیشتری از سهمیه عادی وارد دانشگاه میشوند درسته؟

اگر بله

پس به طور کل سهمی از عادی کثر شده است

یا اگر کلا قرار است مثلا یک رشته 100 نفر بگیرد بعد 10 درصد می دهند به خانواده شهدا و ایثار بنظرتون اجحاف در حق سهمیه عادی نیست؟ از کیفیت آموزش و خدمات و...؟

اگر داشنگاه مخصوص به خودشون باشد مثل ایام تحصیل می شود گفت خب دانشگاه مخصوص است اما وقتی در سطح همه دانشگاه ها باشد چه طور؟ بی عدالتی است یا خیر؟

شما می گویید شهادا و جانبازان بله ایشان عزیز اند و محترم و باید به حقوقشون رسیدگی بشود به خاطر رشادت هایی که صورت گرفته

اما آیا برای ان بچه یتیم و بی سرپرست و بد سرپرست و پدری که در اثر حادیه اتفاقی برایش افتاده هم حقی قائل اند؟

این بحث های که به خانواده شهدا و ایثار گر می کنند و تیکه هایی که مردم به ایشان می اندازند چیز خوبیه؟

بهتر نیست روش کمک کردن تغییر کنه تا این تیکه ها کم شود؟

مثلا کمک نقدی و حمایتی از ناحیه بیت المال به علت ایثار و رشادت ها یا تسهیل شرایط درمان
و برای ایتام و سوانح کاری هم سهمی در نظر گرفته شود

(التبه مشکل بودجه هم هست اما خب میشه به آن فکر کرد و مشکل بودجه را حل کرد)

یا علی(ع)@};-[/]

[="Times New Roman"][="Black"]اینا که توی لیست کاربران آنلاین جفت هم ایستادن کارشناسن یا تیم حفاظت :-o

[/]

رستگاران;899219 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

سوالی اینجا مطرحه

شما می گوید پدر موجی و مشکلات جانبازی خب قبول یا شهادت اینها مشکلات هست قبول

اا در نکاتتون گفتید بخشی از ظرفیت دانشگاه اختصاص می دهند به این خانواده ها خب این یعنی اگر نباشد تعداد بیشتری از سهمیه عادی وارد دانشگاه میشوند درسته؟

اگر بله

پس به طور کل سهمی از عادی کثر شده است

یا اگر کلا قرار است مثلا یک رشته 100 نفر بگیرد بعد 10 درصد می دهند به خانواده شهدا و ایثار بنظرتون اجحاف در حق سهمیه عادی نیست؟ از کیفیت آموزش و خدمات و...؟

اگر داشنگاه مخصوص به خودشون باشد مثل ایام تحصیل می شود گفت خب دانشگاه مخصوص است اما وقتی در سطح همه دانشگاه ها باشد چه طور؟ بی عدالتی است یا خیر؟

شما می گویید شهادا و جانبازان بله ایشان عزیز اند و محترم و باید به حقوقشون رسیدگی بشود به خاطر رشادت هایی که صورت گرفته

اما آیا برای ان بچه یتیم و بی سرپرست و بد سرپرست و پدری که در اثر حادیه اتفاقی برایش افتاده هم حقی قائل اند؟

این بحث های که به خانواده شهدا و ایثار گر می کنند و تیکه هایی که مردم به ایشان می اندازند چیز خوبیه؟

بهتر نیست روش کمک کردن تغییر کنه تا این تیکه ها کم شود؟

مثلا کمک نقدی و حمایتی از ناحیه بیت المال به علت ایثار و رشادت ها یا تسهیل شرایط درمان
و برای ایتام و سوانح کاری هم سهمی در نظر گرفته شود

(التبه مشکل بودجه هم هست اما خب میشه به آن فکر کرد و مشکل بودجه را حل کرد)

یا علی(ع)@};-

[/]

سلام خدمت شما.
خوب هستید؟
درمورد ظرفیت باید بگم اینکه گفتید درست نیست،بطور فرض دانشگاهی ۱۰۰نفر ورودی عادی میگیرد این ظرفیت عادی هست وهرکس به غیر از شاهد وارد میشود.
علاوه براین ۱۰۰نفر بطور فرض۱۰ نفر شاهد گرفته میشود وحتی ممکن هست این ۱۰نفر تکمیل نشود و ظرفیت عادی بگیرد..

درست هست که افراد بد سرپرست یا بی سرپرست هم مشکلاتی برای خود دارند ومن فقط مسئله مربوط به خانواده های شاهد رو اطلاع دارم وخدمتتون گفتم..
در کل ایران فقط یک دانشگاه شاهد بین تهران وقم وجود دارد که فکر میکنم افراد عادی هم میتوانند وارد شوند...

البته بچه های شاهد هم به راحتی وارد دانشگاه نمیشوند.آنها هم سختی کار خودشون رو دارند.

کمک تحصیلی: ترم های تابستانی برگزار میشد که خانواده های شاهد در رشته های پزشکی و دندانپزشکی و دارو میتونن رایگان واحد بردارن ولی از بچه های عادی که میخواهند واحد تابستانی بردارند هزینه دریافت میشود،چون این ترم تابستان رو بنیاد شهید برگزار میکنه..البته جدیدا بودجه کم آوردن(یعنی دولت کمکش رو کم کرده) برای همین از بچه های شاهد هم کمی هزینه دریافت میکنند...

فرزندان شاهد هم کم حرف نمی شنوند از افراد عادی..
دردانشگاه دوست ندارند بگویند فرزند شاهد هستند،بخاطر همین نوع حرف ها...
حتی کمکی که شما مدنظر دارید برسر همون هم حرف هست وبسیاری از افراد مخالف هستند...

*شما از سهمیه افرادی که عضو هیئت علمی هستند خبر دارید؟
هم خودشون وهم فرزندانشون طبق شنیده ها هر رشته ای که قبول شوند وهر جایی، به کمک سهمیه هیئت علمی،هم میتونن رشته ی خودشون رو تغییر بدهند وهم مکان(به مکانی که پدر یامادر در آن دانشگاه عضو هئیت علمی هستن انتقال پیدا میکنند)

*کیفیت آموزش: دانشگاهی که من در حال تحصیل هستن برای ورودی های جدیدش مکانی برای تشکیل کلاس نداشت وسالن امتحانات بچه های رشته پرستاری رو کلاس کردن..
شما ظرفیت ورودی های هردانشگاه رو ببینید،واقعا انقدر فضا برای تحصیل دانشجو دارند؟
استادمون میگفت سالهای خیلی قبل فقط ۵۰نفر ورودی پزشکی داشت واستاد خیلی خوب میتونست تدریس کنه ولی الان ببینید وضع چطور هست..
ایشون میگفتن بطور فرض دانشگاه۹۰ نفر ورودی مستقیم از کنکور داشته باشد،۱۵ یا۲۰ نفر انتقالی ومهمان قبول میکنه...بنظرتون این افراد کجا باید درس یاد بگیرند؟؟

جمله ای از حضرت امام (ره) که کمتر دیده یا شنیده ایم:

والله اسلام تمامش سیاست است

اسلام را بد معرفی کرده اند، سیاست مدن از اسلام سرچشمه می گیرد.


[/HR]
"متاسفانه ممکن است که خیلی ها فکر کنند که اسلام یعنی فقط کلاس اخلاق و منبر و سخنرانی و ... در حالی که این ها تنها بخشی از اسلام هست. ائمه (ع), علاوه بر اینکه از نظر ایمان و ... در اوج قله بودند, سیاستمداران فوق العاده ای هم بوده اند, از پیغمبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع)
بگیرید تا وجود نازنین حضرت حجت (ع)."


[/HR]
"استاد ببخشید, درس پس می دهم". حالا جالب تر اینجا هست:

اسلام، احکام اخلاقى ‏اش هم سیاسى است.

منبع متن های مذکور: imam-khomeini.ir

متن کامل مقاله: www.imam-khomeini.ir

من یه خاطره بگم؟
خاطره اول:
دامادمان زخمی شده بود آوردنش بیارستان. من پیشش موندم تا برادرش بیاد.
برادرش ، راننده است.
برادرش که آمد ، بعد از احوالپرسی ، شخصی را که در محوطه اورژانس بود به من نشان داد و گفت: او کیست؟
گفتم: ایشان پزشک اورژانس هستند.
گفت: من در راهنمایی با او همکلاسی بودم. من که در همان راهنمایی ترک تحصیل کردم و شاگرد راننده شدم ، در هر درس از او دو سه نمره بهتر بودم! او چطور پزشک شده است؟

(آن شخص ، به دلیل مجروح شدن در حمله موشکی صدام به شهرستانها ، دارای سهمیه شد و ...)

خاطره دوم:
همکلاسی من در دانشگاه (مقطع کارشناسی)، در یک درس از من کمک خواست. من شروع به توضیح دادن درس برای او کردم. به جایی رسیدم که باید از مفهوم "جذر" استفاده می کردیم. دیدم او اساسا نمی داند "جذر" یعنی چه؟؟ بهش گفتم وقتی عددی در خودش ضرب شود ، این عدد ، جذر حاصل ضرب است. اصلا درک نمی کرد. آخرش هم با دیپلماسی آن واحد را پاس کرد نه با درس خواندن!
توجه دارید؟ جذر ، مربوط به دوره راهنمایی است و ایشان در مقطع کارشناسی بودند!
ایشان هم با سهمیه وارد دانشگاه شده بودند.

خاطره سوم:
فرزندم را برده بودم دکتر متخصص اطفال. خود آقای دکتر تعریف میکرد:
یک استاد دانشگاه علوم پزشکی برایم می گفت: دانشجویی سهمیه ای مرتب در درس من رد می شد. و دوباره واحد مرا می گرفت و مجددا رد می شد. بهش گفتم: لااقل هر بار که رد می شوی ، با نمره ای بهتر از قبل رد شو! تو که هر بار نمره ات پایینتر از دفعه قبل است! دانشجوی مذکور برای من قسم خورد که : من قصد مطب زدن و طباطت ندارم. فقط میخواهم با این مدرک سر کار بروم. وقتی قسم خورد ، من هم نمره قبولی را به او دادم... چند سال بعد کاری داشتم و از شهر آن دانشجو می گذشتم که چشمم به تابلوی مطب او افتاد!!!

خاطره چهارم:
استاد شیمی خود من در دبیرستان ، یکی از دوستان را در خیابان می بیند. بهش میگوید: فلانی، کجا هستی و چه میکنی؟
میگوید: استاد ، دارم پزشکی می خوانم.
استاد شیمی می گوید: تو و پزشکی؟ تو باید "لوله کش" بشوی!

خاطره پنجم:

خودم با دوستم که سال چهارم پزشکی بود در خوابگاه مشغول صحبت بودیم ، دوست دیگری پیش ما آمد که سال سوم پزشکی بود. به محض رسیدن ، با خوشحالی خطاب به دوست اولی گفت: من امروز نیم ساعت درس خواندم!!
دوست اولی هم او را کلی تشویق کرد و گفت: بابد کم کم شروع کنی.

خود دوست اولی ، به من گفته بود که برای قبولی در کنکور ، روزانه 18 ساعت درس می خوانده است.
توجه می کنید؟ دانشجوی سال سوم پزشکی باید اینقدر درس نخوان باشد که آن روزی که نیم ساعت درس خوانده ، اینقدر خوشحال باشد؟؟

خاطره ششم:
یکی از دوستان پزشکم برایم تعریف میکرد:
برای بیماری که درد داشت ، فلان قرص را تجویز کردم. پس از چند دقیقه دیدم دکتر فلانی (سهمیه ای) آمد و به من گفت: دکتر! چرا فلان قرص را برای این بیمار نوشته ای؟ مگر نمی دانی این قرص مال کمر درد است؟
گفتم: مگر قرصی که مال کمر درد است ، وقتی خورده بشود ، به کمر می رود؟ و قرص شانه درد پس از بلعیده شدن به شانه می رود؟ همه داروها پس از خوردن ، وارد سیستم گردش خون می شوند و توسط خون به همه سلولهای بدن می رسند و ...
آن دکتر پس از شنیدن حرفهایم ، فکر کرد و سرش را تکان داد و رفت!

میدانید مساله چیست؟
حتما می دانید که در کلاسها ، شاگرد تنبل ها میز آخر می نشستند و اصلا اهل درس نبودند. همه اش شوخی و ... ، هر سال چندین تجدید ، اصلا با الفبای درس بیگانه بودند...
متاسفانه برخی از افرادی که با سهمیه ، "پزشکی" قبول شدند همینها بودند.
سهمیه ، باعث شد اینها در کنکور همردیف کسانی قرار بگیرند که روزانه 18 ساعت درس می خواندند.

اگر با سهمیه ، فرد متوسط همردیف فرد زرنگ قرار میگرفت حرفی نبود.
اما با این سهمیه ، فرد تنبل همردیف فرد زرنگ قرار گرفته است.

نمونه های عینی اش را برایتان ذکر کردم.

من منکر ارزش کار ایثارگری نیستم.
اما کاش ارزش کار آنها به روشی غیر از "علم" جبران می شد.
چون اینطوری سطح کار علمی در جامعه به شدت پایین می آید و این خیانت به همه افراد جامعه است.

در نظر بگیرید که افرادی که در خاطره های فوق ذکر شدند ، جان افراد جامعه در دست آنهاست. واقعاً این یک جنایت نیست؟

سلام خدمت شما بزرگوار.
بنده هم نمونه های عینی زیادی دارم که باسهمیه وارد دانشگاه شدند ولی واقعا سخت درس میخوانند.
واینکه هیچوقت نمیشود گفت چون در دورانی از تحصیل شاید متوسط بودند ولی تغییری در زندگیشان ایجاد شود وفرد دیگری شوند...
واینکه اگر فردی حتی سهمیه ای چندین بار درسها راپاس نکند 1.مشروط میشود.. 2ضمن مشروطی اخراج میشود... 3.هیچ استادی حاضرنمی شود حتی به قسم نمره ی قبولی بدهد.
من هم دانشجو هستم برای مشکلاتی نتوانستم تمام کلاس های یک درس عمومی را شرکت کنم، امتحان این درس را خوب داده بودم،با این حال بعد امتحان نمره ی صفر بدلیل غیبت بیش از حد در کارنامه م وارد شد،برای استادم مشکلم را گفتم بااین حال قبول نکردن(توجه کنید،درس عمومی). با کلی واسطه گفتن مدرکی برای ثابت کردن حرفم بیاورم،که بعد از آوردن مدرک و اجازه ازمدیر گروه آن درس نمره م را دادند...
همین موضوع را برای دروس اختصاصی درنظر بگیرید،باکسی شوخی ندارند،باید بخوانیم و همه چیز را باید خواند.

شما افراد شاهد را درنظر گرفتید که کم درس میخوانند.من این سوال را دارم، آیا مطمئن هستید که افراد عادی همه به موقع وبیشتر از افراد شاهد میخوانند؟؟
اکثریت شب امتحانی شدند..

*نمیخواهم بگویم افراد شاهد برتر هستن، خیر. فقط میخواهم بگویم همه را به یک چشم نبینید..همین تفاوت ها در افراد عادی هم هست.


طوفان خورشیدی;899361 نوشت:
میدانید مساله چیست؟
حتما می دانید که در کلاسها ، شاگرد تنبل ها میز آخر می نشستند و اصلا اهل درس نبودند. همه اش شوخی و ... ، هر سال چندین تجدید ، اصلا با الفبای درس بیگانه بودند...
متاسفانه برخی از افرادی که با سهمیه ، "پزشکی" قبول شدند همینها بودند.

نظر شما این هست ولی این یک قانون نیست که لزوما افراد تنبل آخر کلاس باشند.

طوفان خورشیدی;899361 نوشت:
سهمیه ، باعث شد اینها در کنکور همردیف کسانی قرار بگیرند که روزانه 18 ساعت درس می خواندند.


همیشه مشاورهای تحصیلی میگویند:مقدار ساعت مطالعه مهم نیست، کیفیت مطالعه مهم هست واین به عینه برای خودم ثابت شد.

smart star;899459 نوشت:
سلام خدمت شما بزرگوار.
بنده هم نمونه های عینی زیادی دارم که باسهمیه وارد دانشگاه شدند ولی واقعا سخت درس میخوانند.
واینکه هیچوقت نمیشود گفت چون در دورانی از تحصیل شاید متوسط بودند ولی تغییری در زندگیشان ایجاد شود وفرد دیگری شوند...
واینکه اگر فردی حتی سهمیه ای چندین بار درسها راپاس نکند 1.مشروط میشود.. 2ضمن مشروطی اخراج میشود... 3.هیچ استادی حاضرنمی شود حتی به قسم نمره ی قبولی بدهد.
من هم دانشجو هستم برای مشکلاتی نتوانستم تمام کلاس های یک درس عمومی را شرکت کنم، امتحان این درس را خوب داده بودم،با این حال بعد امتحان نمره ی صفر بدلیل غیبت بیش از حد در کارنامه م وارد شد،برای استادم مشکلم را گفتم بااین حال قبول نکردن(توجه کنید،درس عمومی). با کلی واسطه گفتن مدرکی برای ثابت کردن حرفم بیاورم،که بعد از آوردن مدرک و اجازه ازمدیر گروه آن درس نمره م را دادند...
همین موضوع را برای دروس اختصاصی درنظر بگیرید،باکسی شوخی ندارند،باید بخوانیم و همه چیز را باید خواند.

شما افراد شاهد را درنظر گرفتید که کم درس میخوانند.من این سوال را دارم، آیا مطمئن هستید که افراد عادی همه به موقع وبیشتر از افراد شاهد میخوانند؟؟
اکثریت شب امتحانی شدند..

*نمیخواهم بگویم افراد شاهد برتر هستن، خیر. فقط میخواهم بگویم همه را به یک چشم نبینید..همین تفاوت ها در افراد عادی هم هست.

نظر شما این هست ولی این یک قانون نیست که لزوما افراد تنبل آخر کلاس باشند.



همیشه مشاورهای تحصیلی میگویند:مقدار ساعت مطالعه مهم نیست، کیفیت مطالعه مهم هست واین به عینه برای خودم ثابت شد.

علیکم السلام و رحمة الله

به نظرم شما میخواهید به هر قیمتی و از هر راهی که شده ، از افراد مورد نظر دفاع کنید.

بنده نگفته ام همه افراد سهمیه شاهد و ایثارگران اینطوری هستند. خیر. نمونه های عالی هم در آنها هست که سطح تلاش علمی شان بسیار ستودنی است.

بنده نگفتم این یک قانون علمی اثبات شده است که همیشه تنبل ها آخر کلاس می نشینند.

بنده نگفتم هر کس روزانه 18 ساعت درس بخواند ، حتی اگر کیفیت نداشته باشد ، بهترین رشته ها را قبول می شود.

بنده نگفتم همه افراد عادی بیشتر و با کیفیت تر از همه افراد سهمیه ای درس می خوانند.

بنده نگفتم هر کسی در یک مقطع تنبل بود ، محال است در مقطع دیگری زرنگ بشود. (وقتی عصای حضرت موسی اژدها می شود ، اینها هم غیر ممکن نیست!) (مزاح)

خواهر من!
اصلا موضع سخن بنده اینها نیست!

حرف بنده اینست که بنده شخصا (به خاطر شغلم در بیمارستان و تحصیلاتم در دانشگاه علوم پزشکی) هم در دانشگاه و هم در محل کار ، افراد متعددی
(نه همه) از سهمیه ای ها را از نزدیک دیده ام که دانشجوی رشته پزشکی بودند اما اهل درس نبوده اند و یا پزشک بوده اند اما از نظر علمی بسیار بسیار ضعیف بوده اند. (مثالهایش ذکر شد).

احساس شما در حمایت از ایثارگران عزیز و گروه محترم شاهد ستودنی است.
بنده هم به کار و ایثار تمام آنها ارادت دارم، ...
هرگز هم اجازه نمیدهم کسی متعلقات نظام مقدس و انقلاب عزیز را زیر سئوال ببرد. اما واقعیت را هم می بینم و بر این اساس به "قسمتی" از این عده معظم ، نقد دارم.

تا زمانی که شما به امهات عرایض بنده عنایت نمی فرمایید و پاسخ خود را بر چند نکته فرعی و جزئی عرض بنده متمرکز می کنید ، و قصد دفاع "از هر راه ممکن" را دارید ، بحث منطقی حتی اگر با ارایه دلایل اظهر من الشمس هم باشد ، بی فایده است.

جاي دشمن تون خالي
مدتي است كه رو به موتم
حيف اين همه لطيفه كه براتون نوشتم و قش قش خنديد
و جوياي احوالم نشديد
ولي دعا كنيد حال و بالم خوب بشه
نمي دونم نفرين شما بوده يا مدير ارجاع سؤالات يا مدير سايت
بيماري
:mariz: جل و پلاسشو انداخته و قصد رفتنم نداره گفته اينا تو روايت خوانده اند مهمان حبيب خداست بذار بمونم
اگر كفريم كنه دمشو مي گيرم از خونه جسمم مي اندازمش بيرون:negah:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]


حاج آقا بروس‌لی
در جشني طلبه خارجي وشوكاري، نمایشي زيبا اجرا کرد.
بعد از نمايش مجری ذوق زده گفت: با تشکر از حاج آقا بروس‌لی که ما را به فيض کامل رسوندند
....
منبع:شوخ طبعي‌هاي طلبگي، نشرجمال

[/]



تلفن دفتر نشريه : 02532113122


براي دريافت كتاب هاي ديجيتالي و كتاب خوان همراه پژوهان
رك:

http://pajoohaan.ir/

@pajoohaan_ir


[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[/]

[="Tahoma"][="Black"]

حامی;899563 نوشت:
جاي دشمن تون خالي
مدتي است كه رو به موتم
حيف اين همه لطيفه كه براتون نوشتم و قش قش خنديد
و جوياي احوالم نشديد
ولي دعا كنيد حال و بالم خوب بشه
نمي دونم نفرين شما بوده يا مدير ارجاع سؤالات يا مدير سايت
بيماري جل و پلاسشو انداخته و قصد رفتنم نداره گفته اينا تو روايت خوانده اند مهمان حبيب خداست بذار بمونم
اگر كفريم كنه دمشو مي گيرم از خونه جسمم مي اندازمش بيرون

سلام و عرض ادب
دور از جون استاد ... اتفاقا همین دیروز که به این تاپیک سر زدم و دیدم یه چند روزه که پست نذاشتین خواستم جویای احوال بشم
مریضی چرا؟از استادی مثل شما بعیده که مریض بشین happy
[SPOILER]نیست همیشه خندانید باورمون نمیشه شما هم مریض بشین[/SPOILER]
:-$[/]

حامی;899563 نوشت:
جاي دشمن تون خالي
مدتي است كه رو به موتم
حيف اين همه لطيفه كه براتون نوشتم و قش قش خنديد
و جوياي احوالم نشديد
ولي دعا كنيد حال و بالم خوب بشه
نمي دونم نفرين شما بوده يا مدير ارجاع سؤالات يا مدير سايت
بيماري
:mariz: جل و پلاسشو انداخته و قصد رفتنم نداره گفته اينا تو روايت خوانده اند مهمان حبيب خداست بذار بمونم
اگر كفريم كنه دمشو مي گيرم از خونه جسمم مي اندازمش بيرون:negah:

سلام
شرمند استاد
متوجه بودیم مدتی است کمتر حضور می یابید اما اصلا احتمال بیماری را نمی دادیم.
فکر می کردم مشغله کاری مانع شده است.
باید احوالپرسی می کردیم از محضرتون.

باسمه الشافی

عرض سلام و ادب و آرزوی بهبودی عاجل برای حضرتعالی و مرضای مؤمنین و مؤمنات

حامی;899563 نوشت:
جاي دشمن تون خالي
مدتي است كه رو به موتم

در روایات نبوی (ص) و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت(ع) آثار مبارکی برای بیماری ذکر شده است

از جمله:

غفلت زدایی،قال الباقر علیه السلام:

الجَسَدُ إذا لم یَمرَضْ أشِرَ و لا خَیرَ فی جَسَدٍ یَأشَرُ(مشكاة الأنوار، 487)؛

جسم اگر بیمار نشود، سرمست مى شود و در بدنى كه(به بیمارى دچار نشود و) سرمست شود، خیرى نیست.

افزایش روحیه صبر و شکیبایی،امام صادق علیه السلام:

هر كس شبى بیمار شود و آن را نیكو بپذیرد و خدا را شکر و سپاس گوید،

كفّاره شصت سال (عمر سراسر لغزش) او خواهد بود. راوى مى ‏گوید:

گفتم: معناى نیكو پذیرفتن آن چیست؟ فرمود: بر رنج و ناراحتى آن صبر كند.(ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 193)

افزایش درجات معنوی،رسول خدا صلی الله علیه و اله:


انسان نزد خداوند درجه ای دارد که تنها با عمل خود به آن نخواهد رسید

تا اینکه بدنش به بلایى گرفتار شود و بدین وسیله، به آن درجه دست یابد. (الدعوات، ص172)

کفاره گناهان،قال امیر المؤمنین علیه السلام:


1-إذا ابتَلَى اللّهُ عَبداً أسقَطَ عنهُ مِنَ الذُّنوبِ بقَدْرِ عِلَّتِهِ(دعائم الإسلام, ج 1، ص 218)؛

هرگاه خداوند بنده اى را دردمند كند به اندازه بیمارى اش گناهان او را مى زداید.

2-المَریضُ تَحاتُّ خَطایاهُ كَما یَتَحاتُّ وَرَقُ الشَّجَرِ(میزان الحکمه، ج 10، ص 490)؛

گناهان شخص بیمار، همچون برگ درخت، مى ریزد.

پاکسازی روح،قال علی ابن موسی الرضا علیه السلام:


الْمَرَضُ لِلْمُؤْمِنِ تَطْهِیرٌ وَ رَحْمَةٌ (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 193)؛

بیمارى، مایه پاكى و رحمت مؤمن است.

پاداش،قال الباقر علیه السلام:


سَهَرُ لَیلَةٍ مِن مَرَضٍ أو وَجَعٍ أفضَلُ و أعظَمُ أجرا مِن عِبادَةِ سَنَةٍ(الكافی، ج 3، ص 114)؛

پاداش شبى از بیمارى یا درد نخفتن، برتر و بزرگتر از یک سال عبادت است.


طوفان خورشیدی;899496 نوشت:
علیکم السلام و رحمة الله

به نظرم شما میخواهید به هر قیمتی و از هر راهی که شده ، از افراد مورد نظر دفاع کنید.

بنده نگفته ام همه افراد سهمیه شاهد و ایثارگران اینطوری هستند. خیر. نمونه های عالی هم در آنها هست که سطح تلاش علمی شان بسیار ستودنی است.

بنده نگفتم این یک قانون علمی اثبات شده است که همیشه تنبل ها آخر کلاس می نشینند.

بنده نگفتم هر کس روزانه 18 ساعت درس بخواند ، حتی اگر کیفیت نداشته باشد ، بهترین رشته ها را قبول می شود.

بنده نگفتم همه افراد عادی بیشتر و با کیفیت تر از همه افراد سهمیه ای درس می خوانند.

بنده نگفتم هر کسی در یک مقطع تنبل بود ، محال است در مقطع دیگری زرنگ بشود. (وقتی عصای حضرت موسی اژدها می شود ، اینها هم غیر ممکن نیست!) (مزاح)

خواهر من!
اصلا موضع سخن بنده اینها نیست!

حرف بنده اینست که بنده شخصا (به خاطر شغلم در بیمارستان و تحصیلاتم در دانشگاه علوم پزشکی) هم در دانشگاه و هم در محل کار ، افراد متعددی
(نه همه) از سهمیه ای ها را از نزدیک دیده ام که دانشجوی رشته پزشکی بودند اما اهل درس نبوده اند و یا پزشک بوده اند اما از نظر علمی بسیار بسیار ضعیف بوده اند. (مثالهایش ذکر شد).

احساس شما در حمایت از ایثارگران عزیز و گروه محترم شاهد ستودنی است.
بنده هم به کار و ایثار تمام آنها ارادت دارم، ...
هرگز هم اجازه نمیدهم کسی متعلقات نظام مقدس و انقلاب عزیز را زیر سئوال ببرد. اما واقعیت را هم می بینم و بر این اساس به "قسمتی" از این عده معظم ، نقد دارم.

تا زمانی که شما به امهات عرایض بنده عنایت نمی فرمایید و پاسخ خود را بر چند نکته فرعی و جزئی عرض بنده متمرکز می کنید ، و قصد دفاع "از هر راه ممکن" را دارید ، بحث منطقی حتی اگر با ارایه دلایل اظهر من الشمس هم باشد ، بی فایده است.

سلام خدمت شما.
خیر.در آخر گفتم،قصد این ندارم بگویم خانواده شاهد برتر وبهتر از همه هستن،منظورم این بوده که همه رو به یک چشم نبینید.
چون مثال هایی که زدید همه ازاین بوده که افرادی که باسهمیه وارد دانشگاه شدند تنبل و درس نخوان هستند،به همین منظور حرف هایی که زدم از این جهت بوده که بگویم همه اینطور نیستن،حتی در افراد باسهمیه عادی هم چنین چیزی دیده می شود

اللهم اشف کل مریض سیما المریض المنظور
ارزوی شفای عاجل برای استاد حامی عزیز دارم

حامی;899563 نوشت:
جاي دشمن تون خالي
مدتي است كه رو به موتم

سلام و درود بر شما
راستش
واقعا قصدم گله نبود هااا
و اگر درخواست دعا مي كنم به خاطر رشد معنوي خودتان هم است چون خدا گفته ما حقوق متقابل داريم:khandeh:
اگر مؤمني عطسه كرديد بگوييد تقبل اللهhappy ببخشيد بگويد غفر الله لنا و لكم .. نه اين هم نبود بگويم اجلكم الله .. اين كه بدتر شد .....
ها يادم اومد بگوييد يرحكم الله و العافيه بازم بگم يا كافيه يا بگوييد عافاكم الله
در كل از همه شما بزرگواران متشكرم
خدا از سفره خان و رحمتش به شما و خانواده هاتون سلامتي بده
در دكان پزشكاني چون دكتر مهرانت را هم تخته كند و روزي بي حساب به ايشان و همكارانشان بدهد:sham:

حامی;899563 نوشت:
جاي دشمن تون خالي
مدتي است كه رو به موتم
حيف اين همه لطيفه كه براتون نوشتم و قش قش خنديد
و جوياي احوالم نشديد
ولي دعا كنيد حال و بالم خوب بشه
نمي دونم نفرين شما بوده يا مدير ارجاع سؤالات يا مدير سايت
بيماري جل و پلاسشو انداخته و قصد رفتنم نداره گفته اينا تو روايت خوانده اند مهمان حبيب خداست بذار بمونم
اگر كفريم كنه دمشو مي گيرم از خونه جسمم مي اندازمش بيرون

طوفان خورشیدی;899589 نوشت:
سلام
شرمند استاد
متوجه بودیم مدتی است کمتر حضور می یابید اما اصلا احتمال بیماری را نمی دادیم.
فکر می کردم مشغله کاری مانع شده است.
باید احوالپرسی می کردیم از محضرتون.

حبیبه;899602 نوشت:
در روایات نبوی (ص) و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت(ع) آثار مبارکی برای بیماری ذکر شده است
از جمله:

باغ بهشت;899579 نوشت:
سلام و عرض ادب
دور از جون استاد ... اتفاقا همین دیروز که به این تاپیک سر زدم و دیدم یه چند روزه که پست نذاشتین خواستم جویای احوال بشم
مریضی چرا؟از استادی مثل شما بعیده که مریض بشین

مدیر اجرایی;899693 نوشت:
اللهم اشف کل مریض سیما المریض المنظور
ارزوی شفای عاجل برای استاد حامی عزیز دارم

ریحــانه الــنبی;899699 نوشت:

ببينم ما علما حتما بايد بميرم
بعدا برايمان مراسم بگيريد
خب همين الان هم ميشه كوچكداشت و بزرگداشت گرفت
امام جمعه ها را بيشتر تحويل مي گيرد اون هم به خاطر تعطيلي جمعه است و عيد بودنش
وگرنه چرا حرفي از امام شنبه ها نمي زنيد چون شنبه روز كاري است او هم بعد از يك روز تعطيلي موتور قدرت نداره به سمت كار و كلاس بره

....
راستش
حالم زياد خوب نبودhappy
يكي از اقوام پرسيد حالت چه طوره
گفتم يعني برات بگويم اگر با آيت الله صافي يا دايي صادق كه پير و افتاده شده است كشتي بگيرم ايشان منو همان ثانيه اول ضربه فني مي كنه
(البته مراجع برنامه منظم دارندها آيت الله نوري گفته بودند 50 سال است برنامه پياده روي و كوهنوردي ام ترك نشده و حاضرم با جوانان مسابقه دهم..... اين است عظمت اسلام)
گفت واقعا ملموس تر از اين نمي تونستيد بگيدx_x
....

چند هفته قبل روايتي ديدم در كتاب در محضر آيت الله بهجت
ظاهرا از پيامبر فرموده بودند آيا خبر بدهم از دردها و درمان دردهايتان؟
درد شما به خاطر گناهان است و درمانش استغفار است
آيت الله بهجت در توضيح روايت مي فرمايند يعني اگر پا درد و دست درد و گوش درد داريد استغفار كنيد تا خوب شود
برام اين روايت سنگين بود
:sham:

به استاد فياضي استاد فلسفه تماس گرفتم گفتم ايشان ديد تحليلي و فلسفي دارد شايد راحت قبول نكند
:bale:

فرموند: حرفي توش نيست واقعا همينه. قرآن مي فرمايد هر بدي به شما برسد از خودتان است
گفتم استاد بيماري هايي كه ما در آن دخيل نبوده ايم چه طور؟ مثلا بيماري هاي ژنتيكي
ايشان فرمودند استغفار مي تواند بر ژن معيوب غلبه كند و ترميم و اصلاحش كنيد اگر استغفار استغفار باشد.

...
چيزي كه از استغفار سريع به ذهنمان خطور مي كنه
گريه و الفاظ است :ashk:

خب اين استغفار را هم اسخر يوطي هم بلده
استغفار عملي مهم است كه دربرگيرنده استغفار قلبي و زباني هم باشد

...
آيت الله بهاء الديني مي فرمايد
گوشم درد مي كرد به درد گفتم خجالت نمي كشي؟
درد رفت دنبال كارش

حامی;899738 نوشت:
...
چيزي كه از استغفار سريع به ذهنمان خطور مي كنه
گريه و الفاظ است

خب اين استغفار را هم اسخر يوطي هم بلده
استغفار عملي مهم است كه دربرگيرنده استغفار قلبي و زباني هم باشد

...

استغفار و توبه حقیقی و کامل

شخصی در حضور امام علی علیه السلام گفت: استغفرالله: «از درگاه خدا طلب آمرزش گناهان می کنم»
از آنجا که بسیار دیده شده افرادی، این جمله را به طور سطحی و بی آنکه واقعاً و حقیقی و از صمیم قلب به آن اعتقاد داشته باشند، بر زبان می آورند. امام علی علیه السلام به او فرمود: ثکلتک امّک، اتدری ما الاستغفار: «مادرت به عذایت بنشیند آیا می دانی معنی «استغفار» چیست؟!»
استغفار، مقام بلند مرتبگان و افراد شریف و آنهایی که در سطح بالایی از معنویت قرار دارند می باشد. (درجة العلیین)
سپس امام علیه السلام برای توضیح بیشتر، چنین فرمود: استغفار، یک کلمه (استغفرالله) است ولی دارای شش معنی و مفهوم می باشد.
١ـ پشیمانی از گناهان گذشته
٢ـ تصمیم قاطع و ابدی بر اینکه دیگر به سوی گناه بازنگردد
٣ـ ادای حق الناس، به طوری که خدا را آنگونه ملاقات کنی که بدهکار کسی نباشی
٤ـ انجام حق الله (مانند نماز و روزه و حج و..)
٥ـ توجه کنی به گوشتی که از خوردن مال حرام در بدنت روئیده است و آن را بر اثر اندوه و پشیمانی از گناهان سابق، آب کنی تا این که گوشت تازه جایگزین آن گردد. اطاعت و پیروی از احکام الهی را هر چند که دشوار باشد، برخود هموار سازی. همانطور که گناه را بر وجود خود همواره می ساختی.
٦ـ دشواری اطاعت را آنچنان به خودت بچشانی که شیرینی و لذت گناه را چشیدی پس از انجام این مراحل (مُجاز هستی که) بگویی استغفرالله: «خدایا از درگاهت، طلب آمرزش می کنم»[1]
....
تذكر:
توبه مراحلی دارد و توبه شرعی به همان چهار خصلت اول، حاصل می شود ولی توبه کامل و حقیقی بستگی به پیمودن شش مرحله مذکور دارد.
..................................

1) لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ ، ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ ، أَ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَارُ ، الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ ، وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ ، أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى ، وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً ، وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ ، وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَةٍ عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا ، وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ ، وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَةِ ، فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ . (نهج البلاغه، حکمت 417)


حامی;899758 نوشت:
٥ـ توجه کنی به گوشتی که از خوردن مال حرام در بدنت روئیده است و آن را بر اثر اندوه و پشیمانی از گناهان سابق، آب کنی تا این که گوشت تازه جایگزین آن گردد. اطاعت و پیروی از احکام الهی را هر چند که دشوار باشد، برخود هموار سازی. همانطور که گناه را بر وجود خود همواره می ساختی.
٦ـ دشواری اطاعت را آنچنان به خودت بچشانی که شیرینی و لذت گناه را چشیدی پس از انجام این مراحل (مُجاز هستی که) بگویی استغفرالله: «خدایا از درگاهت، طلب آمرزش می کنم»[1]
....
تذكر:
توبه مراحلی دارد و توبه شرعی به همان چهار خصلت اول، حاصل می شود ولی توبه کامل و حقیقی بستگی به پیمودن شش مرحله مذکور دارد.
..................................

مقامات عرفاني و بندگي را بايد مانند كلاس هاي آموزش و پرورش و آموزش عالي
به تدريج بالا رفت و گرنه مي افتيم و آسيب مي بينيم
يادمه
سال اول طلبگي يكي از طلاب با سخت گيري به خود راهي اورژانس شد ايشان
آن قدر كم خوراك شده بود كه گرفتار ضعف شده بود.
بعد متوجه شد كه روشش مورد تأييد بزرگان اخلاق نيست
بي پير مرو تو در خرابات
هر چند سكندر زماني
..
قطع اين مرحله بي همرهي خضر مكن
ظلمات است بترس از خطر گمراهي

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;899758 نوشت:
تذكر:
توبه مراحلی دارد و توبه شرعی به همان چهار خصلت اول، حاصل می شود ولی توبه کامل و حقیقی بستگی به پیمودن شش مرحله مذکور دارد.
..................................


[/]

حبیبه;899602 نوشت:
در روایات نبوی (ص) و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت(ع) آثار مبارکی برای بیماری ذکر شده است

از جمل

سرطان معنوي
از بيماري هاي طلبگي و افراد ديندار، سرطان معنوي است. نشانه اين بيماري مهلك اين است كه هميشه دنبال محتوا و مطلبي جذاب هستند براي گفتن. آن قدر كه نگران هستند كه چه بگويند دلواپس اين نيستند كه چه نگويند.
مطالعه مي كنند، تفكر مي كنند، تحليل و بررسي مي كنند حتي در جلسات اخلاق شركت مي كنند و يادداشت مي كنند تا براي ديگران بگويند و...
اگر سخنرانان و مردم متدين براي خود نخواهند كه عمل كنند تشنه گفتن براي مردم باشند، مورد عتاب و سرزنش قرآن قرار مي گيريم:
«آيا ديگران را به خوبي دعوت مي كنيد و از خودتان غافليد؟»
«چرا چيزي مي گوييد كه خود به آن عمل نمي كنيد؟»
آيت الله مصباح به روحانيون در درس اخلاق مي گفتند هنگام تهيه محتوا براي ايام محرم خودتان براي خودتان ذكر مصيبت بخوانيد و گريه كنيد و محتوا را جمع كنيد
دكتر آقاتهراني به خانم روحانيون مي گفتند در دعا ندبه اي كه آمريكا كه بود باورتان نميشه حضرت مهدي چه ياوراني داشت نكنه ياران آقا جايي ديگر باشد بعد به همسر روحانيون مي گفتند: نذاريد شوهرانتان در حق آقا نامردي كند
الان برگشتم و اين روايات زيبا را براي خود ديدم
نه اين كه بخوام براي ديگري بگويم
به نظرم افراد غيرطلبه اين عايق را ندارد و زحمتشان در ارتباط با معارف كمتر است
بنابراين اگر روز قيامت ديديد حامي و امثال او درجه اشان بسيار پايين تر از كسي كه در سايت به معارف آشنا شده و به اندازه كتاب گناهان كبيره تنوع گناه داشته و توبه حقيقي كرده تعجب نكنيد:geryan:
دعا كنيد محرم نباشيم[-(

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;899770 نوشت:
براي خود نخواهيم عمل كنيم تشنه گفتن براي مردم باشيم. قرآن با توبيخ و عتاب به متدينان به خصو علما مي فرمايد «آيا ديگران را به خوبي دعوت مي كنيد و از خودتان غافليد؟»
«چرا چيزي مي گوييد كه خود به آن عمل نمي كنيد؟»

تمرين سخن گفتن و ابوعلي
يادش به خير با طلبه عربي هم اتاق بوديم
روزي دير به اتاق آمد ما ناهار را خورده بوديم به هم اتاقي ام شيخ عبدالله كه با كنيه ابوعلي صداش مي زديم گفتم: شيخ عبدالله اشكالي نداره همين طور كه شما مشغول خوردن هستيد من به زبان عربي بحثي را مطرح كنم؟
گفت خير؟
در بين سخنان رسيدم به اين آيه:‌أتأمرون اللناس بالبر و تنسون انفسكم مي رويد مردم را به نيكي دعوت مي كنيد ولي از خودتان غافليد؟!!!
ابوعلي لقمه گرفته بود و دهانش باز بود و مي خواست آن را در دهانش بگذارد وقتي اين آيه را شنيدن متأثر شد سرش را پايين انداخت و لقمه را روي سفره گذاشت و اشك در چشمانش حلقه زد.
گفتم چي شد؟
با بغض گفت: راستش آيه آتشم زد. نمي تونم ديگه چيزي بخورم![/]

عجب نیست از استاد فیاضی.
من اثر گناه در بیماری را قریب به بدیهی میدانم. البته در مقام بحث علمی و اثبات ، باید تلاش کرد و دلایل را جمع کرد....

کاش میشد استاد فیاضی را از نزدیک ببینم با وقت کافی جهت بحث علمی درباره موضوع تحقیقی که دارم و چیزی که استاد حامی فرمودند ، یکی از مصادیق آن تحقیق است....

اما می ترسم.
می ترسم اگر چنین اشخاصی را از نزدیک ببینم ، دیگر نتواتم دل بکنم و ازشون جدا بشم و به نزد خانواده ام برگردم.
آخه من زورم به خودم نمیرسه...

استاد حامی
این درست است که علت بیماری شما ، گناه است.
این هم درسته که گناه شما همنشینی با ما عاصیان است.

این اصلا چیز غریبی نیست.
باران خودش پاک است و پاک کننده هم هست. اما در اثر مجاورت با اشیاء کثیف ، از آنها اثر میپذیرد.

شمامی آیید اینجا تا مشکلات بقیه را حل کنید. خوب این مشکلات و مصاحبت با اهل مشکل روحی ، برای شما بی عارضه نخواهد بود.
بنابراین شما به برنامه معنوی قویتری نیاز دارید تا افرادی که مشاور نیستند.

سوره مزمل.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

یاقوت احمر;899780 نوشت:
عجب نیست از استاد فیاضی.
من اثر گناه در بیماری را قریب به بدیهی میدانم. البته در مقام بحث علمی و اثبات ، باید تلاش کرد و دلایل را جمع کرد....

کاش میشد استاد فیاضی را از نزدیک ببینم با وقت کافی جهت بحث علمی درباره موضوع تحقیقی که دارم و چیزی که استاد حامی فرمودند ، یکی از مصادیق آن تحقیق است....

اما می ترسم.
می ترسم اگر چنین اشخاصی را از نزدیک ببینم ، دیگر نتواتم دل بکنم و ازشون جدا بشم و به نزد خانواده ام برگردم.
آخه من زورم به خودم نمیرسه...

سلام
ديدن ايشان سخت است چون افراد زيادي وقت مي گيرند بايد حضوري رجوع شود
و به شدت وقت برايشان ارزش دارد و اهل مطالعه هستند و تدريس و پژوهش.
البته وقتي با افراد برخورد مي كنند گويي شما فاميل يا دوست صميمي هستيد اين قدر متواضع هستند[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

یاقوت احمر;899781 نوشت:
استاد حامی
این درست است که علت بیماری شما ، گناه است.
این هم درسته که گناه شما همنشینی با ما عاصیان است.

این اصلا چیز غریبی نیست.
باران خودش پاک است و پاک کننده هم هست. اما در اثر مجاورت با اشیاء کثیف ، از آنها اثر میپذیرد.

شمامی آیید اینجا تا مشکلات بقیه را حل کنید. خوب این مشکلات و مصاحبت با اهل مشکل روحی ، برای شما بی عارضه نخواهد بود.
بنابراین شما به برنامه معنوی قویتری نیاز دارید تا افرادی که مشاور نیستند.

سوره مزمل.

پنهتُ بالله حق پناهه@};-
مزاح بود آن نوشته
من غلطي كردم
و صبح غلطم را خوردم و پاكش كردم
چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم
دعا كنيد عاقبت به خير بشيم[/]

[=_L4i_Dast-Nevis] قورباغه بزرگ در جشن

[=_L4i_Dast-Nevis]برخی از اعیاد طلاب جشن خاص می گیرند. در یکی از سالن های مدرسه ای جشنی گرفتند محفل و مجلس بي ريا بود همه روی موكت نشسته بودند. یکی از اساتید را برای سخنرانی دعوت کردند. وسط سخنرانی یک دفعه متوجه شدیم حدود ۱۰- ۱۵ نفر فریاد کنان و جیغ زنان از جا پریدند. جلسه داشت به هم می خورد.
[=_L4i_Dast-Nevis]استاد که سخنرانی می کرد هاج و واج به آنها نگاه می کرد و بقیه هم سرک می کشیدند ببینند قضیه چیه که دیدند یکی از طلاب با خود قورباغه بسیار بزرگی را به جشن آورده بود هنگام سخنرانی آن را روی زمین گذاشته بود و با دست آن را تحریک کرده بود و قورباغه به افتخار دوست یک پرش جانانه بین دوستان طلبه كرد.

[=_L4i_Dast-Nevis]

[=_L4i_Dast-Nevis]

منبع: نرم افزار شوخ طبعي ها و حكايات طلبگي، سايت اسك دين

[="Tahoma"][="DarkGreen"]قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
شماره:
1162
[HL]متن شایعه:[/HL]

نامه ذیل در کانال حجت السلام حاج آقا ناصر نقويان که در كپنهاك پايتخت دانمارك بستری است؛ منتشر شده. چنین متن واندیشه ای از یک روحانـی و واعظی بنام برایم جالب بود......

مهراب عزیز. هنوز در بیمارستانم.
هر روز در عجبم که این چه سری است که نامسلمانان بی نماز چقدر انسانند و بیشتر در عجبم که چقدر مسلمانان سینه زن و روزه دار در تعریف بی خدایان میگنجند! امروز روز چهارم است بستریم. از بدو ورود چهره های خندان دیدم که گویا خدمت به همنوع را وظیفه غایی خود میدانند. این بیمارستان دولتی است با حقوق و دستمزد دولتی. امروز هوا گرمتر از روزهای دیگر بود. سه پرستار حوری صفت در سه ساعت متفاوت و بدون هماهنگی با دو حوله و یک دست لباس چون برف به اتاقم آمدند و گفتند یک دوش شاید تر و تازه ات کند! و اما دکتر. دیروز باید سی تی اسکن مغزی میشدم. دکتر خودش آمد و همراه با یک نفر از پورترهای بیمارستان تا اتاق اسکن آمد.
( متن نامه توسط قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات خلاصه شده)

پاسخ شایعه:

این نامه توسط تعداد زیادی از عزیزان بعنوان شبهه برای ما ارسال شده. و تعجب ما در این است که این عزیزان که لینک کانال آقای نقویان را دارند که مستقیما از آنجا برایمان ارسال کردند چطور شد که توضیحات و تکذیبیه آقای نقویان را در همان کانال ندیده اند!!!؟

خلاصه ایی از تکذیبیه آقای نقویان بشرح ذیل میباشد:

ماجراي يك نامه پرماجرا
نامه اي را دوستي كه در يكي از بيمارستان هاي شهر كپنهاك پايتخت دانمارك بستري بودند براي دوست عزيزم جناب مهراب رجبي فرستادند. در آن نامه از رسيدگي و مهرباني و وظيفه شناسي كاركنان، پرستاران و پزشكان آن بيمارستان تعريف كردند و زحمات آنان را مورد ستايش و تقدير قرار دادند و نيز مقايسه اي كردند بين خدماتي كه در كشور و مردم مسلمان ما انجام مي شود با زحمت ها و تلاش هايي كه آن كافران خدانشناس مي كنند.
اما جالب اينكه عده اي خداشناس از خدا بي خبر، تيتر و عنوان نامه را تغيير داده و به نام بنده منتشر كردند، گويا اين آقاي نقويان است كه در خارج از كشور بستري شده و در حال تعريف و تمجيد از آن كافران از خدا بيخبر است.
سپس نامه ي تغيير اسم داده را قربة الي الله در همه شبكه هاي مجازي و غير مجازي در داخل و خارج منتشر فرمودند، شايد به اين نيت كه مردم عزيز و نازنين ببينند و بر تنفرشان از اين شيخ افزوده گردد كه چرا نمك به حرامي مي كند و بقول خواجه شيراز، مي با ديگران مي خورد و با ما سرگران دارد، حتي يكي از دوستان جاني در كانال تلگرامش مرقوم فرمودند: شيخنا! مواظب چرندياتي كه مي نویسی باش!!
و ...
@NaserNaghavian
حال نویسنده ناشناس نامه که مشخص نیست که دارای چه افکار و جهان بینی است و همچنین کسی که این نامه سرتا پا اشکال را بنام آقای نقویان جعل کرده.

دوستان در قبال شایعات کمی هشیار باشید و اول از همه خودتان سعی در کشف دستهای منحوس پشت پرده شایعات و شبهات بنمایید. تا شما هم بتوانید پاسخگو به شایعات باشید. و با هشیاری رساندن بدیگران از سربازان مولایمان (عج) باشید

نشر این پیام صدقه جاریه است.[/]

حامی;899787 نوشت:
قورباغه بزرگ در جشن

اوائل طلبگی سر کلاس درس بودیم که یک دفعه چند تا از دوستان از جای خودشون پریدن ، متوجه شدیم که یک فروند سوسک به سمتشون حمله ور شده :-ss
واکنش استاد اما خیلی جالب بود ایشون که خیلی فرد با طمانینه ای بودن سرشون رو بالا کردن و فرمودن:
بچه ها جایی تعریف نکنید سر کلاس من از ترس سوسک فرار کردید...

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مدیر فرهنگی;899802 نوشت:
اوائل طلبگی سر کلاس درس بودیم که یک دفعه چند تا از دوستان از جای خودشون پریدن ، متوجه شدیم که یک فروند سوسک به سمتشون حمله ور شده
واکنش استاد اما خیلی جالب بود ایشون که خیلی فرد با طمانینه ای بودن سرشون رو بالا کردن و فرمودن:
بچه ها جایی تعریف نکنید سر کلاس من از ترس سوسک فرار کردید...

سلام بر شما@};-
بين خودمان باشد و جايي تعريف نكنيد
اين سوسك احتمالا از شاگردان جني استاد بودهx_x[/]

سلام استاد.
ما شاالله به این روحیه وانرژی شما.happy
برای بهتر شدن بیماریتون یک جعبه پرتغال ونارنگی شمالی بفرستم؟
پر از ویتامین c هست وبرای درمان بیماریتون بسیار موثر:-bd:-bd

حامی;899805 نوشت:

اين سوسك احتمالا از شاگردان جني استاد بودهx_x


از نظر فلسفی و علمی ، این احتمال هست.
شاید دلیلی داشته که شکل موجود دیگری در نیومده اند و این شکل را انتخاب کرده اند.

استاد ، من جاهایی درباره ازدواج انسان و جن خوانده بودم
تا جایی که خودم مطالب را بررسی کردم ، اینکه کدام زوج مرد باشه و کدام زن باشه ، تفاوت مهمی را ایجاد میکنه.

ولی نمیدانم کلا این ضرب ، منتج هست یا نه؟
ظاهرا ما آدم دو رگه نداریم وگرنه وقتی بیمار میشد پیش پزشک می رفت و او میدید که کاملا آدم نیست!

زمان مجردی.....
که کل یوم عاشورا کل ارض کربلا هست......

یکی از راههایی که برای درمان این درد بزرگ ، به ذهنم میرسید ، ازدواج با یک جن بود....
خوب آدم که گیر نمیامد. یعنی به شرایط اقتصادی ما و شاغل نبودن و ... نمیخورد...

جن ها هم مومن دارند. و مهم ، این "ایمان" است. "ایمان" مشترک ، بقیه تفاوتها را جبران میکند.
گفتم شاید یک جن مسلمان و شیعه و محب راستین اهل بیت (ع) پیدا می شد و کمک ما که درمانده بودیم می کرد.
مگر نه اینکه داستانهایی هست که برادران جنی مسلمان ما کمک برخی افراد در راه مانده که مثلا از تشنگی مشرف به موت بودند ، می کردند؟
چکار می کردیم؟ راه مشروع و ممکنی وجود نداشت.
خدا شاهده درد مجردی شاید کمتر از آن تشنگی رو به موت شدن نباشه....

حامی;899738 نوشت:
چند هفته قبل روايتي ديدم در كتاب در محضر آيت الله بهجت
ظاهرا از پيامبر فرموده بودند آيا خبر بدهم از دردها و درمان دردهايتان؟
درد شما به خاطر گناهان است و درمانش استغفار است
آيت الله بهجت در توضيح روايت مي فرمايند يعني اگر پا درد و دست درد و گوش درد داريد استغفار كنيد تا خوب شود
برام اين روايت سنگين بود

خوب ، گناه که یک امر تشکیکی است.
ممکن است مرتبه نازله گناه ، چیزی باشد که گناه نباشد ولی مثلا کمبود یک فضیلت باشد.
مثلا کسی زیاد اهل کمک کردن به فقرا نیست. گناهی نکرده. ولی یک مشکل اخلاقی است.
همین هم ممکن است باعث بیماری بشود.

اصلا هر گاهی که ما به "غیر خدا" توجه میکنیم و از "خدا" غافلیم ، این غفلت خودش خیلی اثر سوء دارد. همان مرتبه نازله گناه. مثلا با دوستی صحبت می کنید یا از مغازه ای خرید می کنید. در آن لحظه به یاد خدا نیستیم. غافلیم.
همین می تواند باعث بیماری بشود، یا زمینه آن را فراهم نماید که باید با برخی اعمال معنوی (نمازهای پنجگانه و ...) این زمینه ها را مرتباً رفع نمود. مثل جارو کردن خانه ، که اگر مرتباً جارو نکنیم ، پس از چند روز آلودگی به حد اشباع میرسد و "بیماری" هایی را موجب می شود.

[SPOILER]دیده اید مقام معظم رهبری ارواحنا له الفداء در حین سخنرانی هایشان در وقفه های بین کلمات و جملات ، لبهای مبارکشان تکان می خورد؟
و برخی از بزرگان دیگر اهل علم هم بوده اند که دایم الذکر بوده اند.[/SPOILER]

امروز صبح کسی دم محل کارم ازم کمک مالی خواست.
من دیدم فرد صحیح و سالمی است ، این روزها هم خیلی از غیر مستحق ها طلب کمک می کنند و بعد معلوم می شود معتاد بوده و برای تأمین موادش می خواسته ، لذا کمکش نکردم.
گرچه چند دقیقه بعدش پشیمان شدم....
الان ساعت 1:45 دقیقه بامداد است... فرزندم از خواب بیدار شده و از سردرد شکایت داره... دست و پاش هم میلرزه...

** استاد ، مطلب فوق را از آیت الله بهجت نقل فرمودید.
قوم حضرت یونس از کجا می دانستند؟
آنها گفتند: طوفانی شدن دریا به خاطر حضور گناهکاری در بین ماست.
اثرات گناه ، یک علم الهی است. آنها از کجا می دانستند؟
عجیبتر اینکه قرعه زدند و حکم قرعه هم درست درآمد!
ظاهراً پیشینیان علمهایی داشته اند که به دست ما نرسیده و ما باید آنها را باز کشف کنیم.

نکته دیگر:
همانگونه که برخی بیماری ها محدود به فرد هستند (غیر واگیر) و برخی منتقل می شوند (واگیر) و برخی در نسل فرد باقی می مانند ،
بر همین قیاس ، برخی از آثار گناهانی که یک فرد انجام می دهد ، ممکن است در نسل او قرار بگیرد.
پس برخی از بیماری ها و مشکلات ما ما ممکن است به خاطر گناهان اجداد ما باشد.

حضرت آدم که از شجره ممنوعه خورد ، ممکن است اثر این کار او (گرچه ترک اولی بود ولی مرتبه نازله و رقیقه گناه است) در نسل او ( بنی آدم ) مانده باشد. برخی بیماری ها و مشکلات دیگر ممکن است از این ناحیه باشد.

شاید حکمت برخی از احکام شرعی (مثل وضو: شستن صورت و دست و مسح فرق سر و پا) زدودن آثار آن گناه باشد که از آدم ابوالبشر به ما رسیده است (این را در کتاب سر الصلوة خواندم. اما یادم نیست مولف اش کی بود).


تکمیل نظریه!

همانطور که گناهان انسان باعث بروز بیماری ( و کلا مشکلات) برای خودش می گردد ، گناه اعضای یک سیستم ، باعث بروز بیماری ( و مشکل ) برای بقیه اعضای آن سیستم هم می گردد.
دقیقاً بر همین اساس است که شرع مقدس "امر به معروف" و "نهی از منکر" را واجب فرموده است.

ما دو سیستم خیلی مهم داریم: خانواده - اجتماع
این امر و نهی و مراقبت از شکسته نشدن سد تقوا ، در خانواده اهمیت بسزایی دارد زیرا هم "لایه اول" برای هر فردی است (هر فردی، خودش ، هسته مرکزی خودش است)، و هم واحدهای بنیادین اجتماع را تشکیل می دهد.

خلاصه: اگر سد تقوا شکسته شد ، هر مشکلی برای فرد و خانواده و اجتماع و نسل آینده پیش می آید. چاره کار ، امر به معروف و نهی از منکر است در حد پطروس فداکار!

بر این اساس:

کاربرد فلسفه اسلامی در متن زندگی:
هر وقت وزارت بهداشت فهمید که برای جلوگیری از بیماری ها و ارتقاء سلامت مردم ، باید "
امر به معروف و نهی از منکر" را جزء استراتژی های ملی قرار بده ، آن وقت فلسفه اسلامی ( فقه اکبر ) در جامعه ما جایگاه شایسته خودش را پیدا کرده، و الا فلا!


خطاب ما به استاد بزرگوار حامی عزیز:

يا ذا القرنين! ان ياجوج وماجوج مفسدون في الارض فهل نجعل لك خرجا على ان تجعل بيننا وبينهم سداً ؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[h=3]كتابفروش ۹۰ ساله چشم و چراغ کوچه حاج نایب است[/h] [h=1]سلام پدر آقای وزیر![/h]

[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]بالا بردن ظرفیت
(خلع سلاح ناسزاگو)

اکثر مردم شهرم به طلبه ها لطف دارند و احترام می گذارند، گاهی اوقات مسیر مسجد تا خانه را که طولانی است و از بازار می گذرد، پیاده می روم.
در بین راه سعی می کنم به همه سلام کنم.
انواع برخوردها:
برخی افراد در بین راه به شوخی تیکه می پرونند. از قبیل تقبل الله. با لحن خاص صلوات می فرستند،چاکریم و...منم با همان کلام با لبخند جواب میدهم.

برخی یک مقدار گزنده تر اما در قالب شوخی می گویند مارمولک و..می گویم ارادت دارم.

برخی دیگر یک مقدار تندتر اما با عصبانیت، فحش ناموسی و حرف های رکیک می زنند یا می گویند خدا لعنتتون کنه و.. من هم سکوت می کنم.

از چهار سال پیش که لباس طلبگی پوشیدم،به توصیه یکی از دوستان در برابر فحش ها و شوخی های مردم، ظرفیتم رو بالا بردم و همه را از باب دوستی و یا فشارهای مادی یا نارضایتی از شیوه حکومت قلمداد می کنم، واکنش منفی نشان نمی دهم.
گاهی جوانی که از دور به من نزدیک می شود و به تجربه می فهمم که قصد دارد الان تیکه بپروند، قبل از شروع کلامش، سریع می گویم اقا سلام، ارادت.در واقع خلع سلاحش می کنم. همیشه لواشک لقمه ای در جیبم هست و در صورت مساعد بودن شرایط،لواشک تعارف می کنم.

*اسماعیل اذری نژاد*
1395/10/10
لینک عضویت در کانال
https://telegram.me/joinchat/Bzj9kz7uR4-8TajFhgaXsA[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]مديون نشم؟
امروز حال خوبي نداشتم رفته بودم دكتر -بلا از شما دور- تو راه برگشت خيابان شلوغ بود و ترافيك سنگين بنده خدايي ماكسيماشو بد جا پارك كرده بود
آينه گرفته به آينه او به قول گفتي زرتي افتاد
اي داد بي داد
اول گفتم مي خواست اينجا پارك نكنه برم
كمي رفتم جلوتر گفتم هر چه بادا باد برويم مديون نشويم
اومدم نزديك ماشين آينه افتاده بود و جاي آينه حسابي چسب مالي بود مشخص بود كه سابقه ضربه خوردن داشته و جاي پيچ ها هرز شده بود كه با زور چسب گير كرده بود.
راننده نبود
رفتم دم مغازه ها پرسيدم اين ماشين از شما نيست؟
[/]

موضوع قفل شده است