از شافعی نقل شده که روزی در سر درس ، با آمدن و رفتن بچه ای که در حال بازی بود ، مدام بلند شد و نشست.
پرسیدند: چرا این کار را می کنید؟
ایشان گفت: این بچه سید است و خون اباعبدالله الحسین(ع) در رگ های اوست و من به احترامش بلند می شوم.
کجا نقل شده است؟
حتما شافعی اگر زنده بود برای پادشان اردن هم که ادعا می کند خون امام حسین در رگ هایش است هم خبردار می ایستاد!!!
اما اگر اخبار و روایات طینت رو مطالعه کنید می فهمید که ممکن است کسی از فرزندان اهل بیت باشد اما از طینت اهل بیت نباشد اما کسی فرزند اهل بیت نباشد اما از طینت اهل بیت خلق شده باشد (که اخبار به آن صراحت دارد) به همین دلیل کسی مثل پسر نوح که به تعبیر ناقص شما یا شافعی خون نوح در رگانش است اما چون از طینت آنها خلق نشده از نوح نیست و مطابق اخبار طینت، شيعيان همه از طينت اهل بيت خلق شده اند
انسابی که طبق آیه قرآن در روز قیامت قطع می شود "فلا انساب بینهم" اما طینت خیر و اصل همین طینت است و نه نسب!
فرمود: رحم اللَّه شيعتنا خلقوا من فاضل طينتنا و عجنوا بماء ولايتنا يحزنون لحزننا و يفرحون لفرحنا
استعفا
اين روزها رسم شده يا بهانه شده نمي دانم ولي منطقي نيست
كه جايي ديگر اتفاقي بيفتد مسؤول رده بالا استعفا بدهد
گنه كرد سوزن چي راه آهني
به تهران زدند گردن پيراهني8->
مگر اين كه كاسه اي زير نيمه كاسه سياست باشه
به هر حال از تدبيري است و اميدي اين هم
بگذريم
مسؤولان دستگاه قضايي هم انسان هستند آهن كه نيستند اينان هم خسته مي شوند
بد نيست استعفاي بدهند و خستگي از تن به در كنن
( ولي خدا وكيلي هر كس اهل كار است در ميدان باشه اجاز بدهيد نيمكت ذخيره را راحت طلبان پر كنند)
بله
با تصادف اختلاس هاي پي در پي
بد نيست ايشان هم استراحتي كنند
البته هر طور بزرگان صلاح مي دانند
حسین بن حسن بن جعفر بن محمد بن اسماعیل بن جعفر صادق (علیه السلام) در قم، علناً، شرب خمر می کرد.
معلوم نیست که چه کسی این را از تاریخ قم و به چه واسطه ای نقل کرده و مجهول است همچنین قمیون بسیار در ظواهر شریعت سختگیر بودند و باور اینکه کسی در قم علنا شرب خمر کند (آنهم در آن زمان با وجود آن مشایخی که در قم بودند) و نه حدی به او بزنند و نه برخوردی بشود با توجه به آن جو به هیچ وجه قابل قبول نیست علاوه بر آنکه هیچ از یک فقها سادات را از حکم قرآنی نهی از منکر و اجرای حدود و تعزیرات خارج نکرده اند.
حسن عاقبت خانواده ای مجوسی به سبب عنایت به بانویی علویه
این روایت هم بدون سند است و قسمت هایی از متن با عقاید شیعه سازگاری ندارد بنا بر این به دلیل اضطراب متن و سند ضعیف اعتباری ندارد.
سبقت عجم در پذیرش و تأیید دین از آقازادگان قریش!!!
ابراهیم، یكى از فرزندان بلافصل امام كاظم (ع) بود (دیگه از این سید تر و نزدیکتر از جهت نسب به امام معصوم متصور نیست هم برادر و هم فرزند دو امام معصومhappy) ، ولى فرزندی ناخلف بود، و در مورد امامت بعد از پدر، مزاحمت هائى براى حضرت رضا (ع) ایجاد مى كرد:
على بن اسباط مى گوید: به حضرت (ع) عرض كردم: مردى نزد برادرت ابراهیم رفته (و او را اغفال كرده) و به او گفته: پدرت وفات نكرده است، آیا شما نیز مانند ابراهیم، چنین عقیده اى دارید؟
امام رضا (ع): شگفتا! آیا رسول خدا (ص) می میرد، ولى موسى (پدرم) نمى میرد، سوگند به خدا پدرم وفات كرد، چنانكه رسول خدا (ص) وفات كرد ولى خداوند متعال از آن لحظه رحلت پیامبر (ص) به بعد و زمانهاى بعد از آن، به طور پى گیر این دین را بر عجم زادگان منت مى گذارد، ولى همین توفیق را از خویشان پیامبر (ص) باز مى دارد، همواره به عجم زادگان عطا مى كند و از خویشان پیامبر (ص) باز مى دارد، من هزار دینار بدهكارى ابراهیم را - پس از آنكه بر اثر نادارى تصمیم بر طلاق همسران و آزاد نمودن بردگانش گرفته بود - ادا كردم. در عین حال در برابر محبتهاى من، دست از كینه توزى بر نمى دارد چنانكه شنیده اى برادران یوسف (ع) چه كردند، یوسف چه ستمها و آزارها از برادرانش دید. منبع:
اصول کافی - باب فى ان الامام یعلم ان الامرقد صار الیه ، حدیث 2، ص 380 ج 1.
به نظرم شما هم خسته شدید چند ساله دارید فعالیت می کنید برید خستگی از تن به در کنیدhappy
راستی
بحث سادات تموم شد یا من برای خودم ادامه بدم؟!@-)
ولی حرف آخرم رو بزنم البته حرف آخر خدا رو من از زبونش بگم:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ (الحجرات: ١٣)
ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است
قرآن می فرماید اکرم شما نزد خدا با تقوا ترین است نه نسب و قبیله و سید علوی و عباسی و ... این آیه ملاک اکرام به ما می دهد
فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ (المؤمنون: ١٠١)
هنگامی که در «صور» دمیده شود، هیچ یک از پیوندهای خویشاوندی میان آنها در آن روز نخواهد بود؛ و از یکدیگر تقاضای کمک نمی‌کنند!
اصل بر طینت است که "خلقوا شیعتنا من فاضل طینتنا" چون سلمان از این طینت خلق شده از اهل بیت است هر چند نسبش به آنها نمی رسد و کسی مثل پسر نوح از اهل بیت پدرش نیست چون از طینت آنها خلق نشده هر چند از جهت نسب متصل است به او! (چه جمله عرفانی گفتم امشبhappy)
روزنامه کیهان وصیتنامه رهبر معظم انقلاب د[HL]ر سال 1342 را[/HL] به نقل از دفتر نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای منتشر کرده است.
متن این وصیت نامه زیبا، صمیمی و خواندنی به شرح زیر است:
ازآنجا که ما در شرایط بحرانی و غیرعادی به سر می بردیم و هر لحظه ممکن بود خطری برای ما پیش بیاید، فردای آن روز نشستم و وصیت نامه خود را نوشتم. تا چند هفته پیش، از این وصیت نامه خبری نداشتم، لیکن آقاسیدجعفر آن را برایم آوردند و گفتند که پسرشان در لابلای کاغذهای قدیمی پیدا کرده است. این اصل وصیت نامه است که در بالای آن نوشته ام:
«وصیت نامه سیدعلی خامنه ای مرقومه لیله یکشنبه 27شوال 1382» (فروردین 1342 شمسی) یعنی فردا شب حادثه مدرسه فیضیه نوشته ام. متن وصیت نامه این است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«عبدالله علی بن جوادالحسینی الخامنه ای غفرالله لهما یشهد ان لااله الاالله وحده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و خاتم الانبیاء و ان ابن عمه علی بن ابیطالب علیه السلام وصیه سیدالاوصیاء و ان الاحد عشر من اولاده المعصومین صلوت الله علیهم الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمدو علی و الحسن و الحجه اوصیائه و خلفائه و امناءالله علی خلقه و ان الموت حق و المعاد حق و الصراط حق و الجنه و النار حق و ان کل ما جاء به النبی صلی الله علیه و آله حق. اللهم هذا ایمانی و هو ودیعتی عندک اسئلک ان تردها الی و تلقیها ایای یوم حاجتی الیها بفضلک و کرمک.
مهم ترین وصیت من آن است که دوستان و عزیزان و سروران من، کسانی که بهترین ساعات زندگی من با آنان و یاد آنان سپری شده است، مرا ببخشند و بحل کنند و این وظیفه را به عهده بگیرند که مرا از زیر بار حقوق الناس رها و آزاد نمایند. ممکن است خود من نتوانم از همه کسانی که ذکر سوءشان بر زبانم رفته و یا بدگوئیشان را از کسی شنیده ام، حلیت بطلبم. این کار مهم و ضروری را باید دوستان و رفقای من برای من انجام دهند.
دارایی مالی من در کم هیچ است، ولی کفاف قرض های مرا می دهد. تفصیل قروض خود را در صفحه جداگانه یادداشت می کنم که از فروش کتب مختصر و ناچیز من ادا شود. هر کسی هم که مدعی طلبی از من شود، هر چند اسمش در آن صفحه نباشد، قبول کنند و ادا نمایند،... پنج شش سال نماز هر چه زودتر ادا و مرا از رنج این دین الهی راحت کنند (البته یقیناً آن قدر مقروض نبودم، ولی احتیاط کردم. (مبلغی به عنوان رد مظالم بابت قروض جزئی از یاد رفته به فقرا بدهند.
از همه اعلام و مراجع و طلاب و دوست و آشناها و اقوام و منسوبین من استحلال شود. (چون آن روزها نق و نوق علیه آقایان در جلسات زیاد بود که چرا فلانی اقدام نکرده، فلانی چرا این حرف را زده و این مطلب را گفته است، لذا خواستم از آقایان اعلام و مراجع حلیت طلب کنند.)
و گمان می کنم بهترین راه این کار آن است که عین وصیت نامه مرا در مجلسی عمومی که آشنایان من باشند، قرائت کنند. پدر و مادرم که در مرگ من از همه بیشتر عزادار هستند، به مفاد حدیث شریف اذا بکیت علی شیء فابک علی الحسین، به یاد مصائب اجدادمان از من فراموش نخواهند کرد ان شاءالله تعالی.
گویا دیگر کاری ندارم. اللهم اجعل الموت اول راحتی و آخر مصیبتی و اغفرلی و ارحمنی بمحمد و آله الاطهار.
العبد علی الحسینی الخامنه ای
(حالا صورت قرض هایم را که در صفحه جداگانه ای نوشته ام برایتان می خوانم):
حدود 100تومان، مقدس زاده بزاز (مشهد)
کمتر از 30تومان، خیاط گنگ (مشهد) 2یا 3تومان، عرب خیاط(قم)
مطابق دفتر دین، آقا شیخ حسن بقال کوچه حجتیه (قم) چون مرتب با او سر و کار داشتیم و نمی دانستیم چقدر به او بدهکاریم (گویا چند تومانی
آقای شیخ حسن صانعی (قم) 32تومان تقریباً
حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی (قم) (بیشترین پولی را که من آن زمان مقروض بودم، به آقای هاشمی بود. چون وضعش نسبتاً خوب بود، از او قرض می کردیم.)
مطابق دفتر دین، آقای مروارید کتاب فروش (قم)
مطابق دفتر دین، آقای مصطفوی کتاب فروش (قم)
10 تومان آقای علی حجتی کرمانی
شاید 5تومان، محمد آقانانوا نزدیک منزل (مشهد)
استعفا
اين روزها رسم شده يا بهانه شده نمي دانم ولي منطقي نيست
كه جايي ديگر اتفاقي بيفتد مسؤول رده بالا استعفا بدهد
گنه كرد سوزن چي راه آهني
به تهران زدند گردن پيراهني
مگر اين كه كاسه اي زير نيمه كاسه سياست باشه
به هر حال از تدبيري است و اميدي اين هم
سلام و عرض ادب
البته یک مساله ای را باید مدنظر قرار داد.
اگر اون مسئول هیچ ارتباطی با تخلف یا خطای زیردست خود چه به طور مستقیم چه به طور غیر مستقیم (مثل انتصابات بر مبنای پارتی بازی و غیره و اهمیت ندادن به مشکلات موجود در مجموعه خود) نداشته باشد حق با شماست وگرنه اتفاقا باید مسئول رده بالا به خاطر عملکرد زیردستان خود پاسخگو باشد تا وظیفه مدیریتی و نظارتی خود را مدیران از ترس برکناری هم که شده انجام دهند.
این که در این مورد خاص چگونه بوده بنده اطلاع کافی ندارم و مطلبم کلی بود.
در جواب کارشناس و دو نفر از کاربران باید بگم این که شما گفتید میرزا جواد تبریزی گفته به احترام بچه سادات بارها بلند شدن و نهایت احترامها رو بهشون بذارن چون گفتید خون امام حسین درش هست خب این موضوع از طرف مادر هم منتقل میشده اونی که از یکی از اجداد مادریش هم سادات بوده خون امام حسین درش هست. حالا اونو چطور بشناسم که اون احترامایی که میگید رو بذارم؟
این یک واقعیت علمی هست بلکه حتی از خود مراجع تقلید متعدد که استفتا شده هم خودشون گفته بودن که سیادت از طرف مادر به لحاظ شرافت و اهمیت فرد منتقل میشه. فقط از لحاظ مسائل شرعی تعبدا جزو احکام خمس و ... اش نمیشن (مثل یائسه شدن زن قرشیه و غیر قرشی که تو فقه تعبدا فرق داره ولی در واقعیت فرق نمیکنه)
اگه این موضوع واقعا ارزش احترام داره باید در قدیم علمای شیعه ترتیبی اتخاذ میکردند که اونایی که از طرف مادری و اجداد مادری هم سیادت بهشون منتقل شده بوده مشخص باشند
اما فکر نمیکنم الان این موضوع در عرف مشخص باشه مشخصه؟ که مثلا من نوعی جد مثلا هشتمم که یه زن بوده یا یه مرد از سادات بوده؟ فکر میکنم الان فقط تمام سلسله نسلها اگه مرد بوده مشخص هست امروز.
برای این که از لحاظ احکامی هم قاطی نشدند میشد دو دسته سید داشت هر دو دسته نسلشون به پیامبر میرسید از لحاظ خونی و ... که میگید و شرافت و اهمیت.
از لحاظ احکام شرعی و تعبدی هم دسته دومی با عنوان مجزایی بودند که مشمول احکام خاص این موضوع مثل خمس و ... میشدند.
ولی خب نکردند دیگه، چرا نمیدونم شاید نمیدونستن زن و مرد هر دو به لحاظ ژنتیک در نسل بعدی موثرند و بچه فقط از خون باباش نیست. شاید میدونستن ولی زنو آدم حساب نمیکردند. شما بگین چرا
عکس خیلی قشنگی بود استاد.
همون عکس رهبری و سید حسن و ... و پوتین.
( من بعد از سفرشون به ایران ، توی خونه به شوخی - اما نه دروغ - بهشون میگم ： برادر پوتین).
بصیرتی که ایشان دارند ، برخی از حوزه رفته های ما ندارند.لااقل ایشون دشمن شناسی شون بهتر از آنهاست. تدبیرشان واهی نیست. امیدشان به توانایی های خودشان است نه به لبخند دشمن.
مصطفی رحماندوست: تولید کتاب های اخلاقی برای کودکان و نوجوانان ضروری است
مصطفی رحماندوست روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا اظهار کرد:
نویسندگان کودک و نوجوان باید در آثار خود «اخلاق» را اولویت قرار دهند.
وی همچنین به نویسندگان جوان توصیه کرد:
نخستین گامی که یک فرد برای نویسنده شدن باید بردارد این است که زیاد مطالعه کند، زیرا این امر او را برای نوشتن آماده می کند.
شاعر «صد دانه یاقوت» درباره تاثیر فضای مجازی بر مطالعه کتاب گفت:
با رشد نشر الکترونیک و فضای مجازی، مسلما در خواندن کتاب های کاغذی تا حدودی خلل ایجاد شده است.
رحماندوست همچنین ویژگی مهم یک کتاب خوب را جذب مخاطب عنوان کرد و افزود: باید کاری کنیم که فرزندان ما بهتر از والدین خود شوند.
حضرت علی خطاب به مالک اشتر: من از رسول خدا بارها شنیدم که میفرمود: (هرگز امتی را پاک ـ از گناه ـ نخوانند که در آن امت حق ضعیف از قوی بدون ـ ترس و ـ لکنتزبان گرفته نشود.
به نظر شما جامعه ما چقدر تا این ایده آل فاصله دارد؟
برگ بی برگی
مولانا شهیدانِ راه حقیقت را پرندگان آسمانی می داند که دروازه ی رهایی را یافته و از زندان پر کشیده اند. آنها که اسرار الهی را دریافته و در دریایی به سر می برند که این عالم مادی مثل کف روی آن دریاست. مولانا در جای جای مثنوی و دیوان شمس، عالم را مثل کفی بر روی دریای حقیقت می داند؛ آنکه چشم حسش تنها کار می کند کف را می بیند و از دریا غافل است .
گردش کف را چو دیدی مختصر
حیرتت باید، به دریا در نگر
آنک کف را دید نیت ها کند
وانک دریا دید، دل دریا کند.
(دفتر پنجم مثنوی)
سپس مولانا اشاره می کند که اگر اهل صفا هستید باید کف روی دریا را کنار بزنید تا به دریا برسید نقش ها را کنار بگذارید و در اصل نظر کنید و راهی شوید ....
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک روحان عاشق
پرنده‌تر ز مرغان هوایی
کجایید ای شهان آسمانی
بدانسته فلک را درگشایی
کجایید ای ز جان و جا رهیده
کسی مر عقل را گوید کجایی
کجایید ای در زندان شکسته
بداده وام داران را رهایی
کجایید ای در مخزن گشاده
کجایید ای نوای بی‌نوایی
در آن بحرید کاین عالم کف اوست
زمانی بیش دارید آشنایی
کف دریاست صورت‌های عالم
ز کف بگذر اگر اهل صفایی
دلم کف کرد کاین نقش سخن شد
بهل نقش و به دل رو گر ز مایی
برآ ای شمس تبریزی ز مشرق
که اصل اصل اصل هر ضیایی
حضرت آیت الله شیخ محمد فاضل ، تولیت محترم حوزه علمیه فیضیه بابل افزودند :
شخص مومن اگر گناهی کرده باشد همیشه باید یک کوه بالای سرش ببیند که هرلحظه احتمال می دهد که روی سرش بیافتد و او را نابود کند. لذا از آن گناه اضطراب دارد. البته نباید به کسی بگوید. بین خود و خدایش استغفار کند. گاهی برخی با من تماس می گیرند ؛ -نمی شناسمشان- اینها که شیر پاک و مال حلال خوردند می گویند : چطور توبه کنیم؟ چقدر انسان خوشحال می شود! به اینها روحیه بدهید. اصلا کسی که توبه می کند ؛ بیشتر مورد توجه خداست. خدا هم خوشحال می شود. مخصوصا از توبه ی جوان!
اما شخص کافر و بی بند و بار وقتی گناهی کرد مثل اینکه مگسی از سر بینی اش رد شد. اصلا برایش مهم نیست. دوباره هم بیاد ؛ خب بیاد! اصلا شخص بی بند و بار فراموش می کند که چنین گناهی از او سر زده است. نگران نیست. درس ما هم مثل نماز ماست. درس نخوانیم انگار که نماز نخواندیم. عزیزان! بی وضو مطالعه نکنید! بی وضو سر درس نروید! موفقیت بیشتر رهبر عزیز انقلاب ، 3 صلوات بفرستید.
***
درس ما هم مثل نماز ماست. درس نخوانیم انگار که نماز نخواندیم. عزیزان! بی وضو مطالعه نکنید! بی وضو سر درس نروید! موفقیت بیشتر رهبر عزیز انقلاب، 3 صلوات بفرستید.
* شما سالیانی در قم کرسی تدریس داشتید، ولی این جایگاه علمی را جهت تربیت طلاب شهرستان ترک نموده اید، آیا به اهدافی که داشتید رسیده اید؟
حضور در شهرستان ها برای هر کسی مفید و ضروری است. در سال 54 که بنده وارد حوزه علمیه بابل شدم، چون در آن زمان دادگاه نبود، مردم به روحانیت مراجعه می کردند؛ ما نیز حکم می دادیم و احکام شرع مقدس را اجرا می کردیم، حتی می توانستم کارهای رسمی و دولتی بگیرم، اما هیچ چیز مرا به اندازه حضور در حوزه راضی و تأمین نمی کرد. بنده از کار خودم راضی هستم، [HL] ولی شرایط حوزه ها طوری است که انتظارات را برآورده نمی کند، بنابراین راضی ام ولی قانع نیستم[/HL] و انتظاراتی که داشتم و دارم، برآورده نشده و نمی شود.
* چگونه می توان زمینه های هجرت علمای برجسته به شهرستان ها را فراهم نمود و در این راستا به حوزه علمیه قم و شورای عالی حوزه چه توصیه ای دارید؟
عده ای از علمای برجسته، محقق و عده ای نیز مؤلفند و عده ای هم از اساتید مبرز سطح عالی و خارج هستند، اگر چه مطمئناً وجود این اساتید فضای فعلی قم مفیدتر می باشد، اما ضروری است که زمینه حضور استاد سطوح عالی حوزه در شهرستان ها فراهم گردد و هر استانی حداقل چند سال درس خارج داشته باشد تا فارغ التحصیلان دوره سطح در این درس های خارج تحصیل کنند و بار علمی خود را بگیرند.
[HL]یک عده از علما نیز هستند که ذوق برخورد با مردم را دارند و درب خانه آنها برای مردم باز است و همیشه نگران مردم اند؛[/HL] رفتن این گونه افراد به شهرستان ها ضروری و مفید است، ولی باید زمینه های آن را به وجود آورد. حضور این افراد باعث می شود مردم مشکلات خود را با آنها در میان بگذارند و به تدریج مشکلاتشان رفع شود. منبع:هفته نامه افق حوزه
* با توجه به این که حضرتعالی سالیان زیادی در تدریس و تربیت طلاب تجربه کسب نموده اید، بهترین روش مطالعه و تدریس جهت پیشرفت طلبه را چه می دانید؟
استاد باید به مسایل کتاب درسی احاطه داشته باشد؛ علاوه بر آن، هم استاد و هم شاگرد باید پیش مطالعه داشته و تلاش بیشتری کنند و اضافه بر درس ها و متون برنامه های حوزه، کتاب های موازی با همان درس ها را مطالعه کنند تا هضم متون درسی آسانتر گردد، مراجعه به احادیث، آیات و اشعار عربی نیز می تواند در این مسیر، بسیار کارگشا باشد.
* چه توصیه ای به طلاب و حوزه های علمیه دارید؟
تلاش طلاب در تحصیل علم، تقوا و خداشناسی باید مضاعف گردد. قرآن در رابطه با انجام وظایف، تقسیماتی کرده و وظایف انسان را مرحله بندی کرده که یکی در انفاق مالی و دیگری در رشد معنوی است.
مرحله اول رشد معنوی، عمل صالح است که کار ساده و آسانی است و بسیار هم به آن سفارش شده ،
مرحله دوم رشد معنوی، سعی است لیس للانسان الا ما سعی.
مرحله سوم رشد معنوی، جهاد است.
از این سه مرحله، دو مرحله، اول و دوم خوب و مفیدند ولی سعادت انسان را تضمین نمی کنند.
ولی جهاد، سعادت انسان را تضمین می کند. عمل صالح به معنای اختصاص بخشی از اوقات خود به انجام واجبات است، ولی سعی بالاتر از عمل صالح است که علاوه بر انجام واجبات، مستحبات را نیز شامل می شود و جهاد بالاتر از همه اینها است که فرصت سازی می کند و هدف را تضمین می کند. مثلا خواب و استراحت را کم می کند تا بتواند خدمات علمی، فرهنگی و اجتماعی بیشتری داشته باشد؛ یا برای انجام یک امر مهم مدتی بیدار می ماند تا بتواند به هدفش برسد. حوزه ها و عناصر حوزوی باید تلاش کنند تا انفاق مالی و رشد معنوی در هر سه مرحله، عمل صالح، سعی و جهاد ظهور کنند و جامعه انسانی را به سرمنزل مقصود برسانند.
مسجد حوزه علميه فيضه بابل
آيت الله فاصل
این مدرسه حدود 12 طلبه شهید دارد که در میان آنها شهید سید حسین رضاپور و شهید گلیکانی، ممتاز بودند؛
این دو نفر در ادب، اخلاق، نماز شب خواندن و تواضع، سرآمد و از لحاظ علمی بسیار تلاش گر بودند؛
دیگر طلبه ها نیز از لحاظ درسی و اخلاقی خوبند.
اکثر آنها هنگام سحر برای مناجات و اقامه نماز شب در مسجد مدرسه حضور دارند و در وقت سحر مسجد از حضور طلبه خالی نیست؛
این فضا نشان از همت والا و شایسته آنها دارد و ما را به آینده امیدوار می کند.
در آغوش ساقي
... ...و
تنگ بود قفس تن برایش
و امروز اين قفس شکسته شد پرگشود
کبوتر وار
آزاد
رها
سفید در اوج و طوق زیبای بندگی به گردن بي ريا بود
و خودماني
و اين نغمه هايش را شنيدني تر مي كرد
او هفت دستگاه آواز عرفان و مكاشفه را مي دانست
يك تابستان كنگره عرشي مدرسه اش مهمان بودم براي شنيدن بيات ترك عرفانش ارزش داشت عمري بيتوته كنم در مدرسه عشقش
و ياد بگيرم مي مناجاتم را در جام بيات اصفهان بريزم
گوشه هاي دستگاه شور شهودش را از نواي شعور و رفتارش شنيدم
***
خلباني بود كه
شباشب
وقت سحر
به شيفتگان پرواز، آموزش دل كندن از زمين مي داد.
مي گفت:بياييد شهد شيرين تر از خواب دارم
و از غصه نجاتتان دهم
آري
با اين كه از سركشيدن جام مي از ميكده نجف سال ها مي گذشت
هنوز هم مست آن جرعه ها بود
جرعه هاي عشقي كه از همه چيز به جز ياد حق
را مي گرفت
و
امروز براي پرواز تا اوج قبر او آشيانه موقتش است
اوج تا حجله وصال
مزارش اقامتگاه اوست
نه آرامگاه
كه آرامگاهش
آغوش ساقي است در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
....
م ح قديري
امّا حقیقتا مطالعه ی پستهای اخیر حضرتعالی در بزرگداشت یاد و خاطره ی
آن رادمرد جلیل القدر(ره) درس بزرگی بود.
سلام
واقعیت همین است، پاسداشت و نکوداشت افراد لایق، زمانی که در قید حیات هستند یادآور من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق است،
جناب حامی، خدا خیرتان بدهد که در مورد آیت الله فاضل این مورد را داشتید.
نکته ای که بعد از فوت این مؤمن و عامل به دین باید توجه کرد اذعان افراد مختلف با دیدگاه های مختلف به : رعایت عدالت اجتماعی ایشان، تقوا و بی توجهی ایشان به مادیات است.
ان شالله روح ملکوتی شان غریق و قرین رحمت و الطاف الهیست.
ادب تعلّم و قدر شناسی از معلّم و استاد گویا فراموش شده است
امّا حقیقتا مطالعه ی پستهای اخیر حضرتعالی در بزرگداشت یاد و خاطره ی
آن رادمرد جلیل القدر(ره) درس بزرگی بود.
متشکر
سلام
بنده خيلي مدت كمي در محضر ايشان بودم
نمي دانم چه كرده اند با دل شاگردانش
هماهنگي درون و بيرون غوغا مي كرد
راستش
بنده از دانشگاه به حوزه آمدم و ديدم به روحانيون به دلائلي مثبت نبود
و لطف خدا بود چند استاد خودساخته را زيارت كردم
ولي چه فايده كه
ابولهب هم محضر پيامبر را درك كرد ولي برايش سودي نداشت
مشكل بنده و امثال بنده اينه كه عذر پيش خدا نداريم و خودفريبي و غرور و تظاهر و ..بار و وزرمان را سنگين مي كند
دعا كنيد
فردا قيامت شرمنده نشويم
همين دوستان اسك ديني ببينند من و امثال من را مي كشند به سمت عذاب قهر الهي
مي گويند
قعر جهنم مخصوص اهل علم است كه بهره اي از علم خود نبرده اند
و بوي دهان اينان اين قدر بد است كه اژدهاي دوزخي هم اذيت مي شود
پناه به خدا
از شرور انفسمان
ادب تعلّم و قدر شناسی از معلّم و استاد گویا فراموش شده است
امّا حقیقتا مطالعه ی پستهای اخیر حضرتعالی در بزرگداشت یاد و خاطره ی
آن رادمرد جلیل القدر(ره) درس بزرگی بود.
متشکر
وظيفه ما خيلي سنگين است
آيت الله جوادي آملي بحثي را مطرح مي كردند و نگران بودند كه بحث هدر برود و مي گفتند با اين سردردهايي كه بنده دارم
چنين جلساتي برايم سنگين است
واقعا فرداي قيامت چه داريم بگوييم
بگوييم عمري يك عالم ديني حتي در سن پير جان كند و معارف را استخراج كرد ولي همت مطالعه ماحصل زحماتش را نداشتم؟!
واقعا
مايه تاسف است
بسياري از ما
خيلي بي خيال هستيد
سنگين بار ديني را به دوش افرادي خاص انداخته ايم
حاج آقا نقويان مي گفتند چند سخنراني بنده را منتاژ كردند عليه رهبري
من اجر كل زندگي ام را با يك صبح تا ظهر رهبري عوض مي كنم
....
خيلي خوشيم
يك عكس رهبري تو خونه
دو شعار و چفيه
شعار بعد از نماز
و...
ولي
چند دسته از ما برنامه داريم
چند دسته ما خبر داريم در كانال هاي تلگرامي چگونه ريشه دين و ائمه و امام و شهدا..مي زنند
برخي از سياست مداران بي تقواي چپي و راستي براي رسيدن به قدرت همه چيز را لجم مال مي كنند (افراط)
بسياري از ما
تلگرام را براي ارتباط با دوستان و فوقش چند تا كار علمي مي خواهيم
دشمنان از اين ابزار نهايت استفاده را مي كنند
ما چه قدر تلاش مي كنيم
بين شيعه و سني اتحاد برقرار كنيم
همديگر را دعوت به وحدت كنيم
مانع تند روي شيعه و سني شويم
متوجه كنيم همديگر را را دشمن داره از آب گل آلود در كشورهاي اسلامي ماهي ميگيره
...
ببخشيد
پر حرفي شد
چون خود اهل عمل نيستم اين سخنان قلبم را هم از اين تيره تر مي كند
خدا ما را به خود بياورد به بركت ائمه و نفس هاي پاكي چون اساتيد اخلاق و عرفان
وقتي آدم با بزرگي مثل آيت الله فاضل روبرو بشه
كه اهل عمل و تلاش بودند
شاگرد زيادي تربيت كردند
وارسته بودند
سياسي بودند و اخلاق مدار
عاشق ائمه
مشتاق جوانان
دلسوز مردم
و..
لاستيك غرورش پنچر ميشه كه تو به چي خودت مي نازي؟
به علم ناقص و نانافع خودت؟
به اخلاق خوب ناداشته
به تهجدت كه اينترنت براش گور دسته جمعي كنده؟
امروز
قبر او آشيانه موقتش است براي پرواز تا اوج
اوج وصال
مزازش اقامتگاه است
نه آرامگاه
كه آرامگاهش
آغوش ساقي است
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
آقاي فاضل زمان صدام از نجف به اجبار بيرون امدند
مي گفتند وصيت كردم من را ببرند طواف بدهند نجف
نمي دانم
الان
برنامه چيست و كجا دفن مي شوند
يك فيلم درست كردند به نام چ
24 ساعت يا 48 ساعت زندگي شهيد چمران است
هركس نداند فكر مي كند من سال ها در كنار ايشان بوده امhappy
اوصاف ايشان را پيوسته از طلاب بابلي شنيده بودم و شنيده ام و جوياي حال ايشان بودم
ما چه قدر تلاش مي كنيم
بين شيعه و سني اتحاد برقرار كنيم
همديگر را دعوت به وحدت كنيم
مانع تند روي شيعه و سني شويم
متوجه كنيم همديگر را را دشمن داره از آب گل آلود در كشورهاي اسلامي ماهي ميگيره
...
ان شاالله
ماه صفر تمام شود
عمري بود مي خواهيم يك ماه ربيع الاول را متمركز شويم بر اتحاد شيعه و سني
هفته وحدت نماد است
ولي وحدت بايد دائمي باشد
چه قدر راحت ركب خورديم از دشمن
دشمن شناسي رهبري را كم نگيريم اين از نعمت هاي الهي است كه ايشان با كهولت سن به روز هستند و فن اوري اطلاعات و ارتباط را مي شناسند
و تأكيدشان بر فضاي مجازي بيشتر از متخصصان متعهد اي تي است و....است.
ان شاالله
ماه صفر تمام شود
عمري بود مي خواهيم يك ماه ربيع الاول را متمركز شويم بر اتحاد شيعه و سني
هفته وحدت نماد است
ولي وحدت بايد دائمي باشد
چه قدر راحت ركب خورديم از دشمن
دشمن شناسي رهبري را كم نگيريم اين از نعمت هاي الهي است كه ايشان با كهولت سن به روز هستند و فن اوري اطلاعات و ارتباط را مي شناسند
و تأكيدشان بر فضاي مجازي بيشتر از متخصصان متعهد اي تي است و....است.
برخي پيشنهادهايي كه داده ام ذبح شده و عمل نشده
ولي
يه پيشنهاد بكر و ناب
با توجه به تفرقه افكني دشمن و به جان هم انداختن مسلمانان
جا دارد انجمني داشته باشيم مخصوص اتحاد شيعه و سني
يا حداقل در انجمن اخلاق يا ....بخش برجسته اي شود
برخي پيشنهادهايي كه داده ام ذبح شده و عمل نشده
ولي
يه پيشنهاد بكر و ناب
با توجه به تفرقه افكني دشمن و به جان هم انداختن مسلمانان
جا دارد انجمني داشته باشيم مخصوص اتحاد شيعه و سني
يا حداقل در انجمن اخلاق يا ....بخش برجسته اي شود
یک فاتحه بخونید تقدیم کنید به کسی که پیشنهاد هفته وحدت شیعه و سنی رو داد.
برخي پيشنهادهايي كه داده ام ذبح شده و عمل نشده
ولي
يه پيشنهاد بكر و ناب
با توجه به تفرقه افكني دشمن و به جان هم انداختن مسلمانان
جا دارد انجمني داشته باشيم مخصوص اتحاد شيعه و سني
يا حداقل در انجمن اخلاق يا ....بخش برجسته اي شود
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
پیشنهاد می دم روز سالروز بیعت اجباری امیرالمومنین علی(ع) را یک روز خاصش کنیم روزی که امام (ع) به خاطر حفظ اسلام تن دادند به این خار گلو
برخي پيشنهادهايي كه داده ام ذبح شده و عمل نشده
ولي
يه پيشنهاد بكر و ناب
با توجه به تفرقه افكني دشمن و به جان هم انداختن مسلمانان
جا دارد انجمني داشته باشيم مخصوص اتحاد شيعه و سني
يا حداقل در انجمن اخلاق يا ....بخش برجسته اي شود
با سلام و عرض ارادت . عذر میخوام از محضر شریفتون
پیشنهاد بسیار خوبیست. اما با کمال تاسف چیزی که خیلی شاهدش هستیم اینست که خود شیعیان هم با خودشان اتحاد ندارند و از این تفرقه ی بین مردم ، خائنین بسی خیانتها کرده اند و دشمنان بسی سودها برده اند.
ای کاش ملت ما کمی بیشتر چشم و گوششان را باز کنند و به فرموده رهبر عزیزمان هر کی هر چی گفت باور نکنند. خودشان در متن مسائل روز باشند و خودشان حق و باطل را تشخیص دهند. و به هر طرف که باد آمد نروند...
خیلی از شانتاژها و هیاهوهای سیاسی برای منصرف کردن ذهن مردم است از خطر اصلی و ایجاد اختلاف و دودستگی بین مردم. لازم است مردم آگاه شده و متحد شوند تا امر ظهور تحقق یابد... ( طبق فرمایش خود حضرت) ان شاالله
پیشنهاد می دم روز سالروز بیعت اجباری امیرالمومنین علی(ع) را یک روز خاصش کنیم روزی که امام (ع9 به خاطر حفظ اسلام تن دادند به این خار گلو
یا علی(ع)
حضرت علي عالي ترين اقدام زيركانه را براي حفظ نظام اسلامي انجام دادند
ايشان با حسنين (عليهم السلام) تلاش زيادي كردند و حتي زخمي هم شدند
وگرنه فاتحه اسلام خوانده شده بود
الان
دير بجنبيم
فاتحه مسلمانان خوانده مي شود
رهبري در كنفرانس سران كشورهاي اسلامي كه در كشور برپا شده بود پيشنهاد دادند
كه مسلمانان نيز حق وتوي داشته باشند. با اتحادشان به اين امر برسند.
اجلاسيه اخيزي كه در مصر برگزار شد
و برادران شيعه وهابيون را غربال كردند جاي خوشحالي دارد
و بايد از اين اقدامشان تشكر كنيم
ما هم اعلام كنيم
عمامه هاي سياه و سفيد انگليسي داخل و خارج ايران مزدور هستند و مانند صهيونيست هاي افراطي در يهود هستند
اصولگرايان و اصلاح طلبان عاقل و ميانه رو هشيار باشند
امام خميني نخ تسبيح نظام است
دشمنان و افراد مزدور و نادان در حال كشيدن اين نخ هستند
و رگه هاي اين كار اين روزها در تلگرام مشهود است
ايران شهر
سال ها قبل رفته بودم ايران شهر. چند روزي هم منطقه سرباز بوديم
منزل يكي از اهالي آنجا رفتيم
خيلي مهمانواز بود و گرم گرفت از برادران اهل تسنن بودند
منزل ايشان
مهر زيادي هم بود
مي گفت: گاهي مهمانان شيعه ام زياد هستند
طبق نظر فقهي خودشان راحت هستند اين جا و نماز مي خوانند
******************
بحث شيعه و سني و مناظرات عالمانه
هم به جاي خود البته با رعايت ادب مناظره و اخلاق آن و به دور از مكر دشمنان مكار.
کاربر مهمان خوش آمدید
کجا نقل شده است؟
حتما شافعی اگر زنده بود برای پادشان اردن هم که ادعا می کند خون امام حسین در رگ هایش است هم خبردار می ایستاد!!!
اما اگر اخبار و روایات طینت رو مطالعه کنید می فهمید که ممکن است کسی از فرزندان اهل بیت باشد اما از طینت اهل بیت نباشد اما کسی فرزند اهل بیت نباشد اما از طینت اهل بیت خلق شده باشد (که اخبار به آن صراحت دارد) به همین دلیل کسی مثل پسر نوح که به تعبیر ناقص شما یا شافعی خون نوح در رگانش است اما چون از طینت آنها خلق نشده از نوح نیست و مطابق اخبار طینت، شيعيان همه از طينت اهل بيت خلق شده اند
انسابی که طبق آیه قرآن در روز قیامت قطع می شود "فلا انساب بینهم" اما طینت خیر و اصل همین طینت است و نه نسب!
فرمود: رحم اللَّه شيعتنا خلقوا من فاضل طينتنا و عجنوا بماء ولايتنا يحزنون لحزننا و يفرحون لفرحنا
استعفا
اين روزها رسم شده يا بهانه شده نمي دانم ولي منطقي نيست
كه جايي ديگر اتفاقي بيفتد مسؤول رده بالا استعفا بدهد
گنه كرد سوزن چي راه آهني
به تهران زدند گردن پيراهني8->
مگر اين كه كاسه اي زير نيمه كاسه سياست باشه
به هر حال از تدبيري است و اميدي اين هم
بگذريم
مسؤولان دستگاه قضايي هم انسان هستند آهن كه نيستند اينان هم خسته مي شوند
بد نيست استعفاي بدهند و خستگي از تن به در كنن
( ولي خدا وكيلي هر كس اهل كار است در ميدان باشه اجاز بدهيد نيمكت ذخيره را راحت طلبان پر كنند)
بله
با تصادف اختلاس هاي پي در پي
بد نيست ايشان هم استراحتي كنند
البته هر طور بزرگان صلاح مي دانند
معلوم نیست که چه کسی این را از تاریخ قم و به چه واسطه ای نقل کرده و مجهول است همچنین قمیون بسیار در ظواهر شریعت سختگیر بودند و باور اینکه کسی در قم علنا شرب خمر کند (آنهم در آن زمان با وجود آن مشایخی که در قم بودند) و نه حدی به او بزنند و نه برخوردی بشود با توجه به آن جو به هیچ وجه قابل قبول نیست علاوه بر آنکه هیچ از یک فقها سادات را از حکم قرآنی نهی از منکر و اجرای حدود و تعزیرات خارج نکرده اند.
این روایت هم بدون سند است و قسمت هایی از متن با عقاید شیعه سازگاری ندارد بنا بر این به دلیل اضطراب متن و سند ضعیف اعتباری ندارد.
سبقت عجم در پذیرش و تأیید دین از آقازادگان قریش!!!
ابراهیم، یكى از فرزندان بلافصل امام كاظم (ع) بود (دیگه از این سید تر و نزدیکتر از جهت نسب به امام معصوم متصور نیست هم برادر و هم فرزند دو امام معصومhappy) ، ولى فرزندی ناخلف بود، و در مورد امامت بعد از پدر، مزاحمت هائى براى حضرت رضا (ع) ایجاد مى كرد:
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع إِنَّ رَجُلًا عَنَى أَخَاكَ إِبْرَاهِيمَ فَذَكَرَ لَهُ أَنَّ أَبَاكَ فِي الْحَيَاةِ وَ أَنَّكَ تَعْلَمُ مِنْ ذَلِكَ مَا يَعْلَمُ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ يَمُوتُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ لَا يَمُوتُ مُوسَى ع قَدْ وَ اللَّهِ مَضَى كَمَا مَضَى رَسُولُ اللَّهِ ص وَ لَكِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يَزَلْ مُنْذُ قَبَضَ نَبِيَّهُ ص هَلُمَّ جَرّاً يَمُنُّ بِهَذَا الدِّينِ عَلَى أَوْلَادِ الْأَعَاجِمِ وَ يَصْرِفُهُ عَنْ قَرَابَةِ نَبِيِّهِ ص هَلُمَّ جَرّاً فَيُعْطِي هَؤُلَاءِ وَ يَمْنَعُ هَؤُلَاءِ لَقَدْ قَضَيْتُ عَنْهُ فِي هِلَالِ ذِي الْحِجَّةِ أَلْفَ دِينَارٍ بَعْدَ أَنْ أَشْفَى عَلَى طَلَاقِ نِسَائِهِ وَ عِتْقِ مَمَالِيكِهِ وَ لَكِنْ قَدْ سَمِعْتُ مَا لَقِيَ يُوسُفُ مِنْ إِخْوَتِهِ.
على بن اسباط مى گوید: به حضرت (ع) عرض كردم: مردى نزد برادرت ابراهیم رفته (و او را اغفال كرده) و به او گفته: پدرت وفات نكرده است، آیا شما نیز مانند ابراهیم، چنین عقیده اى دارید؟
امام رضا (ع): شگفتا! آیا رسول خدا (ص) می میرد، ولى موسى (پدرم) نمى میرد، سوگند به خدا پدرم وفات كرد، چنانكه رسول خدا (ص) وفات كرد ولى خداوند متعال از آن لحظه رحلت پیامبر (ص) به بعد و زمانهاى بعد از آن، به طور پى گیر این دین را بر عجم زادگان منت مى گذارد، ولى همین توفیق را از خویشان پیامبر (ص) باز مى دارد، همواره به عجم زادگان عطا مى كند و از خویشان پیامبر (ص) باز مى دارد، من هزار دینار بدهكارى ابراهیم را - پس از آنكه بر اثر نادارى تصمیم بر طلاق همسران و آزاد نمودن بردگانش گرفته بود - ادا كردم. در عین حال در برابر محبتهاى من، دست از كینه توزى بر نمى دارد چنانكه شنیده اى برادران یوسف (ع) چه كردند، یوسف چه ستمها و آزارها از برادرانش دید.
منبع:
اصول کافی - باب فى ان الامام یعلم ان الامرقد صار الیه ، حدیث 2، ص 380 ج 1.
حدود يك ماه قبل بود خاطراتي از ايشان نوشتم
اگربزرگواري وقت كرد و پيدا كردند ممنون مي شوم لينك بدهند
عنوان اين بود
شوخ طبعی‌ها و حکایات طلبگی: آيت الله فاضل مرد وارسته بابلي (مدير مدرسه فيضه)
اشد مجازاتhappy
به نظرم شما هم خسته شدید چند ساله دارید فعالیت می کنید برید خستگی از تن به در کنیدhappy
راستی
بحث سادات تموم شد یا من برای خودم ادامه بدم؟!@-)
ولی حرف آخرم رو بزنم البته حرف آخر خدا رو من از زبونش بگم:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ (الحجرات: ١٣)
ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است
قرآن می فرماید اکرم شما نزد خدا با تقوا ترین است نه نسب و قبیله و سید علوی و عباسی و ... این آیه ملاک اکرام به ما می دهد
فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ (المؤمنون: ١٠١)
هنگامی که در «صور» دمیده شود، هیچ یک از پیوندهای خویشاوندی میان آنها در آن روز نخواهد بود؛ و از یکدیگر تقاضای کمک نمی‌کنند!
اصل بر طینت است که "خلقوا شیعتنا من فاضل طینتنا" چون سلمان از این طینت خلق شده از اهل بیت است هر چند نسبش به آنها نمی رسد و کسی مثل پسر نوح از اهل بیت پدرش نیست چون از طینت آنها خلق نشده هر چند از جهت نسب متصل است به او! (چه جمله عرفانی گفتم امشبhappy)
خدانگهدار;;)
روزنامه کیهان وصیتنامه رهبر معظم انقلاب د[HL]ر سال 1342 را[/HL] به نقل از دفتر نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای منتشر کرده است.
متن این وصیت نامه زیبا، صمیمی و خواندنی به شرح زیر است:
ازآنجا که ما در شرایط بحرانی و غیرعادی به سر می بردیم و هر لحظه ممکن بود خطری برای ما پیش بیاید، فردای آن روز نشستم و وصیت نامه خود را نوشتم. تا چند هفته پیش، از این وصیت نامه خبری نداشتم، لیکن آقاسیدجعفر آن را برایم آوردند و گفتند که پسرشان در لابلای کاغذهای قدیمی پیدا کرده است. این اصل وصیت نامه است که در بالای آن نوشته ام:
«وصیت نامه سیدعلی خامنه ای مرقومه لیله یکشنبه 27شوال 1382» (فروردین 1342 شمسی) یعنی فردا شب حادثه مدرسه فیضیه نوشته ام. متن وصیت نامه این است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«عبدالله علی بن جوادالحسینی الخامنه ای غفرالله لهما یشهد ان لااله الاالله وحده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و خاتم الانبیاء و ان ابن عمه علی بن ابیطالب علیه السلام وصیه سیدالاوصیاء و ان الاحد عشر من اولاده المعصومین صلوت الله علیهم الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمدو علی و الحسن و الحجه اوصیائه و خلفائه و امناءالله علی خلقه و ان الموت حق و المعاد حق و الصراط حق و الجنه و النار حق و ان کل ما جاء به النبی صلی الله علیه و آله حق. اللهم هذا ایمانی و هو ودیعتی عندک اسئلک ان تردها الی و تلقیها ایای یوم حاجتی الیها بفضلک و کرمک.
مهم ترین وصیت من آن است که دوستان و عزیزان و سروران من، کسانی که بهترین ساعات زندگی من با آنان و یاد آنان سپری شده است، مرا ببخشند و بحل کنند و این وظیفه را به عهده بگیرند که مرا از زیر بار حقوق الناس رها و آزاد نمایند. ممکن است خود من نتوانم از همه کسانی که ذکر سوءشان بر زبانم رفته و یا بدگوئیشان را از کسی شنیده ام، حلیت بطلبم. این کار مهم و ضروری را باید دوستان و رفقای من برای من انجام دهند.
دارایی مالی من در کم هیچ است، ولی کفاف قرض های مرا می دهد. تفصیل قروض خود را در صفحه جداگانه یادداشت می کنم که از فروش کتب مختصر و ناچیز من ادا شود. هر کسی هم که مدعی طلبی از من شود، هر چند اسمش در آن صفحه نباشد، قبول کنند و ادا نمایند،... پنج شش سال نماز هر چه زودتر ادا و مرا از رنج این دین الهی راحت کنند (البته یقیناً آن قدر مقروض نبودم، ولی احتیاط کردم. (مبلغی به عنوان رد مظالم بابت قروض جزئی از یاد رفته به فقرا بدهند.
از همه اعلام و مراجع و طلاب و دوست و آشناها و اقوام و منسوبین من استحلال شود. (چون آن روزها نق و نوق علیه آقایان در جلسات زیاد بود که چرا فلانی اقدام نکرده، فلانی چرا این حرف را زده و این مطلب را گفته است، لذا خواستم از آقایان اعلام و مراجع حلیت طلب کنند.)
و گمان می کنم بهترین راه این کار آن است که عین وصیت نامه مرا در مجلسی عمومی که آشنایان من باشند، قرائت کنند. پدر و مادرم که در مرگ من از همه بیشتر عزادار هستند، به مفاد حدیث شریف اذا بکیت علی شیء فابک علی الحسین، به یاد مصائب اجدادمان از من فراموش نخواهند کرد ان شاءالله تعالی.
گویا دیگر کاری ندارم. اللهم اجعل الموت اول راحتی و آخر مصیبتی و اغفرلی و ارحمنی بمحمد و آله الاطهار.
العبد علی الحسینی الخامنه ای
(حالا صورت قرض هایم را که در صفحه جداگانه ای نوشته ام برایتان می خوانم):
حدود 100تومان، مقدس زاده بزاز (مشهد)
کمتر از 30تومان، خیاط گنگ (مشهد) 2یا 3تومان، عرب خیاط(قم)
مطابق دفتر دین، آقا شیخ حسن بقال کوچه حجتیه (قم) چون مرتب با او سر و کار داشتیم و نمی دانستیم چقدر به او بدهکاریم (گویا چند تومانی
آقای شیخ حسن صانعی (قم) 32تومان تقریباً
حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی (قم) (بیشترین پولی را که من آن زمان مقروض بودم، به آقای هاشمی بود. چون وضعش نسبتاً خوب بود، از او قرض می کردیم.)
مطابق دفتر دین، آقای مروارید کتاب فروش (قم)
مطابق دفتر دین، آقای مصطفوی کتاب فروش (قم)
10 تومان آقای علی حجتی کرمانی
شاید 5تومان، محمد آقانانوا نزدیک منزل (مشهد)
برچسب ها: امام خامنه ای ، مقام معظم رهبری ، وصیت نامه ، رهبر
گنه كرد سوزن چي راه آهني
به تهران زدند گردن پيراهني
مگر اين كه كاسه اي زير نيمه كاسه سياست باشه
به هر حال از تدبيري است و اميدي اين هم
سلام و عرض ادب
البته یک مساله ای را باید مدنظر قرار داد.
اگر اون مسئول هیچ ارتباطی با تخلف یا خطای زیردست خود چه به طور مستقیم چه به طور غیر مستقیم (مثل انتصابات بر مبنای پارتی بازی و غیره و اهمیت ندادن به مشکلات موجود در مجموعه خود) نداشته باشد حق با شماست وگرنه اتفاقا باید مسئول رده بالا به خاطر عملکرد زیردستان خود پاسخگو باشد تا وظیفه مدیریتی و نظارتی خود را مدیران از ترس برکناری هم که شده انجام دهند.
این که در این مورد خاص چگونه بوده بنده اطلاع کافی ندارم و مطلبم کلی بود.
در جواب کارشناس و دو نفر از کاربران باید بگم این که شما گفتید میرزا جواد تبریزی گفته به احترام بچه سادات بارها بلند شدن و نهایت احترامها رو بهشون بذارن چون گفتید خون امام حسین درش هست خب این موضوع از طرف مادر هم منتقل میشده اونی که از یکی از اجداد مادریش هم سادات بوده خون امام حسین درش هست. حالا اونو چطور بشناسم که اون احترامایی که میگید رو بذارم؟
این یک واقعیت علمی هست بلکه حتی از خود مراجع تقلید متعدد که استفتا شده هم خودشون گفته بودن که سیادت از طرف مادر به لحاظ شرافت و اهمیت فرد منتقل میشه. فقط از لحاظ مسائل شرعی تعبدا جزو احکام خمس و ... اش نمیشن (مثل یائسه شدن زن قرشیه و غیر قرشی که تو فقه تعبدا فرق داره ولی در واقعیت فرق نمیکنه)
اگه این موضوع واقعا ارزش احترام داره باید در قدیم علمای شیعه ترتیبی اتخاذ میکردند که اونایی که از طرف مادری و اجداد مادری هم سیادت بهشون منتقل شده بوده مشخص باشند
اما فکر نمیکنم الان این موضوع در عرف مشخص باشه مشخصه؟ که مثلا من نوعی جد مثلا هشتمم که یه زن بوده یا یه مرد از سادات بوده؟ فکر میکنم الان فقط تمام سلسله نسلها اگه مرد بوده مشخص هست امروز.
برای این که از لحاظ احکامی هم قاطی نشدند میشد دو دسته سید داشت هر دو دسته نسلشون به پیامبر میرسید از لحاظ خونی و ... که میگید و شرافت و اهمیت.
از لحاظ احکام شرعی و تعبدی هم دسته دومی با عنوان مجزایی بودند که مشمول احکام خاص این موضوع مثل خمس و ... میشدند.
ولی خب نکردند دیگه، چرا نمیدونم شاید نمیدونستن زن و مرد هر دو به لحاظ ژنتیک در نسل بعدی موثرند و بچه فقط از خون باباش نیست. شاید میدونستن ولی زنو آدم حساب نمیکردند. شما بگین چرا
رییس قوه قضاییه دستور داده همه بسیج بشن برای رسیدگی به حادثه دیدگان قطارها و با خاطیان برخورد قانونی شود.
یعنی روانی این "با خاطیان برخورد قانونی شود." شدم.:khandeh!:
توی هنرستان یه پسری بود که همیشه از همه کتک می خورد و جرات حرف زدن نداشت. حقش هم بود چون دشمنی درست میکرد بین بچه ها.
یه روز که باز زده بودنش یکی از بچه ها بهش گفت خخخ بازم زدنت.
اونم که داغ کرده بود بهش گفت دهنتو ببند ( یه چیز دیگه گفت اینو خودم مودبانه اش کردم ) تا شل و پلت نکردم زورم به هرکی نرسه به تو یکی میرسه.
بــعــلــه به تو یکی میرسه.:ok:
عکس خیلی قشنگی بود استاد.
همون عکس رهبری و سید حسن و ... و پوتین.
( من بعد از سفرشون به ایران ، توی خونه به شوخی - اما نه دروغ - بهشون میگم ： برادر پوتین).
بصیرتی که ایشان دارند ، برخی از حوزه رفته های ما ندارند.لااقل ایشون دشمن شناسی شون بهتر از آنهاست. تدبیرشان واهی نیست. امیدشان به توانایی های خودشان است نه به لبخند دشمن.
مصطفی رحماندوست: تولید کتاب های اخلاقی برای کودکان و نوجوانان ضروری است
مصطفی رحماندوست روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا اظهار کرد:
نویسندگان کودک و نوجوان باید در آثار خود «اخلاق» را اولویت قرار دهند.
وی همچنین به نویسندگان جوان توصیه کرد:
نخستین گامی که یک فرد برای نویسنده شدن باید بردارد این است که زیاد مطالعه کند، زیرا این امر او را برای نوشتن آماده می کند.
شاعر «صد دانه یاقوت» درباره تاثیر فضای مجازی بر مطالعه کتاب گفت:
با رشد نشر الکترونیک و فضای مجازی، مسلما در خواندن کتاب های کاغذی تا حدودی خلل ایجاد شده است.
رحماندوست همچنین ویژگی مهم یک کتاب خوب را جذب مخاطب عنوان کرد و افزود: باید کاری کنیم که فرزندان ما بهتر از والدین خود شوند.
منبع : http://www.wonderlandgroup.ir
حضرت علی خطاب به مالک اشتر:
من از رسول خدا بارها شنیدم که میفرمود: (هرگز امتی را پاک ـ از گناه ـ نخوانند که در آن امت حق ضعیف از قوی بدون ـ ترس و ـ لکنتزبان گرفته نشود.
به نظر شما جامعه ما چقدر تا این ایده آل فاصله دارد؟
برگ بی برگی
مولانا شهیدانِ راه حقیقت را پرندگان آسمانی می داند که دروازه ی رهایی را یافته و از زندان پر کشیده اند. آنها که اسرار الهی را دریافته و در دریایی به سر می برند که این عالم مادی مثل کف روی آن دریاست. مولانا در جای جای مثنوی و دیوان شمس، عالم را مثل کفی بر روی دریای حقیقت می داند؛ آنکه چشم حسش تنها کار می کند کف را می بیند و از دریا غافل است .
گردش کف را چو دیدی مختصر
حیرتت باید، به دریا در نگر
آنک کف را دید نیت ها کند
وانک دریا دید، دل دریا کند.
(دفتر پنجم مثنوی)
سپس مولانا اشاره می کند که اگر اهل صفا هستید باید کف روی دریا را کنار بزنید تا به دریا برسید نقش ها را کنار بگذارید و در اصل نظر کنید و راهی شوید ....
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک روحان عاشق
پرنده‌تر ز مرغان هوایی
کجایید ای شهان آسمانی
بدانسته فلک را درگشایی
کجایید ای ز جان و جا رهیده
کسی مر عقل را گوید کجایی
کجایید ای در زندان شکسته
بداده وام داران را رهایی
کجایید ای در مخزن گشاده
کجایید ای نوای بی‌نوایی
در آن بحرید کاین عالم کف اوست
زمانی بیش دارید آشنایی
کف دریاست صورت‌های عالم
ز کف بگذر اگر اهل صفایی
دلم کف کرد کاین نقش سخن شد
بهل نقش و به دل رو گر ز مایی
برآ ای شمس تبریزی ز مشرق
که اصل اصل اصل هر ضیایی
غزلیات شمس مولانا
@bargebibargi
حضرت آیت الله شیخ محمد فاضل ، تولیت محترم حوزه علمیه فیضیه بابل افزودند :
شخص مومن اگر گناهی کرده باشد همیشه باید یک کوه بالای سرش ببیند که هرلحظه احتمال می دهد که روی سرش بیافتد و او را نابود کند. لذا از آن گناه اضطراب دارد. البته نباید به کسی بگوید. بین خود و خدایش استغفار کند. گاهی برخی با من تماس می گیرند ؛ -نمی شناسمشان- اینها که شیر پاک و مال حلال خوردند می گویند : چطور توبه کنیم؟ چقدر انسان خوشحال می شود! به اینها روحیه بدهید. اصلا کسی که توبه می کند ؛ بیشتر مورد توجه خداست. خدا هم خوشحال می شود. مخصوصا از توبه ی جوان!
اما شخص کافر و بی بند و بار وقتی گناهی کرد مثل اینکه مگسی از سر بینی اش رد شد. اصلا برایش مهم نیست. دوباره هم بیاد ؛ خب بیاد! اصلا شخص بی بند و بار فراموش می کند که چنین گناهی از او سر زده است. نگران نیست.
درس ما هم مثل نماز ماست. درس نخوانیم انگار که نماز نخواندیم.
عزیزان! بی وضو مطالعه نکنید! بی وضو سر درس نروید!
موفقیت بیشتر رهبر عزیز انقلاب ، 3 صلوات بفرستید.
***
درس ما هم مثل نماز ماست. درس نخوانیم انگار که نماز نخواندیم.
عزیزان! بی وضو مطالعه نکنید! بی وضو سر درس نروید!
موفقیت بیشتر رهبر عزیز انقلاب، 3 صلوات بفرستید.
* شما سالیانی در قم کرسی تدریس داشتید، ولی این جایگاه علمی را جهت تربیت طلاب شهرستان ترک نموده اید، آیا به اهدافی که داشتید رسیده اید؟
حضور در شهرستان ها برای هر کسی مفید و ضروری است. در سال 54 که بنده وارد حوزه علمیه بابل شدم، چون در آن زمان دادگاه نبود، مردم به روحانیت مراجعه می کردند؛ ما نیز حکم می دادیم و احکام شرع مقدس را اجرا می کردیم، حتی می توانستم کارهای رسمی و دولتی بگیرم، اما هیچ چیز مرا به اندازه حضور در حوزه راضی و تأمین نمی کرد. بنده از کار خودم راضی هستم، [HL] ولی شرایط حوزه ها طوری است که انتظارات را برآورده نمی کند، بنابراین راضی ام ولی قانع نیستم[/HL] و انتظاراتی که داشتم و دارم، برآورده نشده و نمی شود.
* چگونه می توان زمینه های هجرت علمای برجسته به شهرستان ها را فراهم نمود و در این راستا به حوزه علمیه قم و شورای عالی حوزه چه توصیه ای دارید؟
عده ای از علمای برجسته، محقق و عده ای نیز مؤلفند و عده ای هم از اساتید مبرز سطح عالی و خارج هستند، اگر چه مطمئناً وجود این اساتید فضای فعلی قم مفیدتر می باشد، اما ضروری است که زمینه حضور استاد سطوح عالی حوزه در شهرستان ها فراهم گردد و هر استانی حداقل چند سال درس خارج داشته باشد تا فارغ التحصیلان دوره سطح در این درس های خارج تحصیل کنند و بار علمی خود را بگیرند.
[HL]یک عده از علما نیز هستند که ذوق برخورد با مردم را دارند و درب خانه آنها برای مردم باز است و همیشه نگران مردم اند؛[/HL] رفتن این گونه افراد به شهرستان ها ضروری و مفید است، ولی باید زمینه های آن را به وجود آورد. حضور این افراد باعث می شود مردم مشکلات خود را با آنها در میان بگذارند و به تدریج مشکلاتشان رفع شود.
منبع:هفته نامه افق حوزه
* با توجه به این که حضرتعالی سالیان زیادی در تدریس و تربیت طلاب تجربه کسب نموده اید، بهترین روش مطالعه و تدریس جهت پیشرفت طلبه را چه می دانید؟
استاد باید به مسایل کتاب درسی احاطه داشته باشد؛ علاوه بر آن، هم استاد و هم شاگرد باید پیش مطالعه داشته و تلاش بیشتری کنند و اضافه بر درس ها و متون برنامه های حوزه، کتاب های موازی با همان درس ها را مطالعه کنند تا هضم متون درسی آسانتر گردد، مراجعه به احادیث، آیات و اشعار عربی نیز می تواند در این مسیر، بسیار کارگشا باشد.
* چه توصیه ای به طلاب و حوزه های علمیه دارید؟
تلاش طلاب در تحصیل علم، تقوا و خداشناسی باید مضاعف گردد. قرآن در رابطه با انجام وظایف، تقسیماتی کرده و وظایف انسان را مرحله بندی کرده که یکی در انفاق مالی و دیگری در رشد معنوی است.
مرحله اول رشد معنوی، عمل صالح است که کار ساده و آسانی است و بسیار هم به آن سفارش شده ،
مرحله دوم رشد معنوی، سعی است لیس للانسان الا ما سعی.
مرحله سوم رشد معنوی، جهاد است.
از این سه مرحله، دو مرحله، اول و دوم خوب و مفیدند ولی سعادت انسان را تضمین نمی کنند.
ولی جهاد، سعادت انسان را تضمین می کند. عمل صالح به معنای اختصاص بخشی از اوقات خود به انجام واجبات است، ولی سعی بالاتر از عمل صالح است که علاوه بر انجام واجبات، مستحبات را نیز شامل می شود و جهاد بالاتر از همه اینها است که فرصت سازی می کند و هدف را تضمین می کند. مثلا خواب و استراحت را کم می کند تا بتواند خدمات علمی، فرهنگی و اجتماعی بیشتری داشته باشد؛ یا برای انجام یک امر مهم مدتی بیدار می ماند تا بتواند به هدفش برسد. حوزه ها و عناصر حوزوی باید تلاش کنند تا انفاق مالی و رشد معنوی در هر سه مرحله، عمل صالح، سعی و جهاد ظهور کنند و جامعه انسانی را به سرمنزل مقصود برسانند.
یافت می بشود (آیت الله فاضل استرآبادی )
شاليزار حوزه علميه
كنار اين مسجد زمين بزرگي است كه خود طلاب مدرسه با كار كردن برنج سال تحصيلي خود را توليد مي كنند
http://zndgiearam.persianblog.ir/post/2122/
در آغوش ساقي
...
...و
تنگ بود قفس تن برایش
و امروز اين قفس شکسته شد
پرگشود
کبوتر وار
آزاد
رها
سفید
در اوج
و طوق زیبای بندگی به گردن
بي ريا بود
و خودماني
و اين نغمه هايش را شنيدني تر مي كرد
او هفت دستگاه آواز عرفان و مكاشفه را مي دانست
يك تابستان كنگره عرشي مدرسه اش مهمان بودم
براي شنيدن بيات ترك عرفانش
ارزش داشت عمري بيتوته كنم در مدرسه عشقش
و ياد بگيرم مي مناجاتم را در جام بيات اصفهان بريزم
گوشه هاي دستگاه شور شهودش را از نواي شعور و رفتارش شنيدم
***
خلباني بود كه
شباشب
وقت سحر
به شيفتگان پرواز، آموزش دل كندن از زمين مي داد.
مي گفت:بياييد شهد شيرين تر از خواب دارم
و از غصه نجاتتان دهم
آري
با اين كه
از سركشيدن جام مي از ميكده نجف
سال ها مي گذشت
هنوز هم مست آن جرعه ها بود
جرعه هاي عشقي كه از همه چيز به جز ياد حق
را مي گرفت
و
امروز
براي پرواز تا اوج
قبر او آشيانه موقتش است
اوج تا حجله وصال
مزارش اقامتگاه اوست
نه آرامگاه
كه آرامگاهش
آغوش ساقي است
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
....
م ح قديري
باسمه العلیم
عرض سلام و ادب و همینطور تسلیت ایام
ادب تعلّم و قدر شناسی از معلّم و استاد گویا فراموش شده است
امّا حقیقتا مطالعه ی پستهای اخیر حضرتعالی در بزرگداشت یاد و خاطره ی
آن رادمرد جلیل القدر(ره) درس بزرگی بود.
متشکر
خدا رحمتش کنه . بهانه ای شد تا یه چیزو بگم توی دلم نمونه:khandeh!:
مسئولین به مراجع و بزرگان دین به چشم کودکان نابغه نگاه می کنند.
فکر میکنند از هیچی مملکت خبر ندارند و برای اینکه درست استفاده بشن باید هدایتشون کرد.
خیلی دلم می خواد یه کف گرگی بزنم به اونی که گفت مراجع تقلید تحت تاثیر القائات عوامند.
مثل اونی که زنش گفت خدایااا شوهرم خیلی اذیتم میکنه.
شوهرش رو به آسمون داد زد خدایااااا دروغ میگه باور نکن.
آی خداااااا تبخیرتون کنه.
سلام
واقعیت همین است، پاسداشت و نکوداشت افراد لایق، زمانی که در قید حیات هستند یادآور من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق است،
جناب حامی، خدا خیرتان بدهد که در مورد آیت الله فاضل این مورد را داشتید.
نکته ای که بعد از فوت این مؤمن و عامل به دین باید توجه کرد اذعان افراد مختلف با دیدگاه های مختلف به : رعایت عدالت اجتماعی ایشان، تقوا و بی توجهی ایشان به مادیات است.
ان شالله روح ملکوتی شان غریق و قرین رحمت و الطاف الهیست.
ادب تعلّم و قدر شناسی از معلّم و استاد گویا فراموش شده است
امّا حقیقتا مطالعه ی پستهای اخیر حضرتعالی در بزرگداشت یاد و خاطره ی
آن رادمرد جلیل القدر(ره) درس بزرگی بود.
متشکر
سلام
بنده خيلي مدت كمي در محضر ايشان بودم
نمي دانم چه كرده اند با دل شاگردانش
هماهنگي درون و بيرون غوغا مي كرد
راستش
بنده از دانشگاه به حوزه آمدم و ديدم به روحانيون به دلائلي مثبت نبود
و لطف خدا بود چند استاد خودساخته را زيارت كردم
ولي چه فايده كه
ابولهب هم محضر پيامبر را درك كرد ولي برايش سودي نداشت
مشكل بنده و امثال بنده اينه كه عذر پيش خدا نداريم و خودفريبي و غرور و تظاهر و ..بار و وزرمان را سنگين مي كند
دعا كنيد
فردا قيامت شرمنده نشويم
همين دوستان اسك ديني ببينند من و امثال من را مي كشند به سمت عذاب قهر الهي
مي گويند
قعر جهنم مخصوص اهل علم است كه بهره اي از علم خود نبرده اند
و بوي دهان اينان اين قدر بد است كه اژدهاي دوزخي هم اذيت مي شود
پناه به خدا
از شرور انفسمان
یا الله :-h
من اینجام :-h
ادب تعلّم و قدر شناسی از معلّم و استاد گویا فراموش شده است
امّا حقیقتا مطالعه ی پستهای اخیر حضرتعالی در بزرگداشت یاد و خاطره ی
آن رادمرد جلیل القدر(ره) درس بزرگی بود.
متشکر
وظيفه ما خيلي سنگين است
آيت الله جوادي آملي بحثي را مطرح مي كردند و نگران بودند كه بحث هدر برود و مي گفتند با اين سردردهايي كه بنده دارم
چنين جلساتي برايم سنگين است
واقعا فرداي قيامت چه داريم بگوييم
بگوييم عمري يك عالم ديني حتي در سن پير جان كند و معارف را استخراج كرد ولي همت مطالعه ماحصل زحماتش را نداشتم؟!
واقعا
مايه تاسف است
بسياري از ما
خيلي بي خيال هستيد
سنگين بار ديني را به دوش افرادي خاص انداخته ايم
حاج آقا نقويان مي گفتند چند سخنراني بنده را منتاژ كردند عليه رهبري
من اجر كل زندگي ام را با يك صبح تا ظهر رهبري عوض مي كنم
....
خيلي خوشيم
يك عكس رهبري تو خونه
دو شعار و چفيه
شعار بعد از نماز
و...
ولي
چند دسته از ما برنامه داريم
چند دسته ما خبر داريم در كانال هاي تلگرامي چگونه ريشه دين و ائمه و امام و شهدا..مي زنند
برخي از سياست مداران بي تقواي چپي و راستي براي رسيدن به قدرت همه چيز را لجم مال مي كنند (افراط)
بسياري از ما
تلگرام را براي ارتباط با دوستان و فوقش چند تا كار علمي مي خواهيم
دشمنان از اين ابزار نهايت استفاده را مي كنند
ما چه قدر تلاش مي كنيم
بين شيعه و سني اتحاد برقرار كنيم
همديگر را دعوت به وحدت كنيم
مانع تند روي شيعه و سني شويم
متوجه كنيم همديگر را را دشمن داره از آب گل آلود در كشورهاي اسلامي ماهي ميگيره
...
ببخشيد
پر حرفي شد
چون خود اهل عمل نيستم اين سخنان قلبم را هم از اين تيره تر مي كند
خدا ما را به خود بياورد به بركت ائمه و نفس هاي پاكي چون اساتيد اخلاق و عرفان
وقتي آدم با بزرگي مثل آيت الله فاضل روبرو بشه
كه اهل عمل و تلاش بودند
شاگرد زيادي تربيت كردند
وارسته بودند
سياسي بودند و اخلاق مدار
عاشق ائمه
مشتاق جوانان
دلسوز مردم
و..
لاستيك غرورش پنچر ميشه كه تو به چي خودت مي نازي؟
به علم ناقص و نانافع خودت؟
به اخلاق خوب ناداشته
به تهجدت كه اينترنت براش گور دسته جمعي كنده؟
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
آقاي فاضل زمان صدام از نجف به اجبار بيرون امدند
مي گفتند وصيت كردم من را ببرند طواف بدهند نجف
نمي دانم
الان
برنامه چيست و كجا دفن مي شوند
يك فيلم درست كردند به نام چ
24 ساعت يا 48 ساعت زندگي شهيد چمران است
هركس نداند فكر مي كند من سال ها در كنار ايشان بوده امhappy
اوصاف ايشان را پيوسته از طلاب بابلي شنيده بودم و شنيده ام و جوياي حال ايشان بودم
ان شاالله
ماه صفر تمام شود
عمري بود مي خواهيم يك ماه ربيع الاول را متمركز شويم بر اتحاد شيعه و سني
هفته وحدت نماد است
ولي وحدت بايد دائمي باشد
چه قدر راحت ركب خورديم از دشمن
دشمن شناسي رهبري را كم نگيريم اين از نعمت هاي الهي است كه ايشان با كهولت سن به روز هستند و فن اوري اطلاعات و ارتباط را مي شناسند
و تأكيدشان بر فضاي مجازي بيشتر از متخصصان متعهد اي تي است و....است.
برخي پيشنهادهايي كه داده ام ذبح شده و عمل نشده
ولي
يه پيشنهاد بكر و ناب
با توجه به تفرقه افكني دشمن و به جان هم انداختن مسلمانان
جا دارد انجمني داشته باشيم مخصوص اتحاد شيعه و سني
يا حداقل در انجمن اخلاق يا ....بخش برجسته اي شود
یک فاتحه بخونید تقدیم کنید به کسی که پیشنهاد هفته وحدت شیعه و سنی رو داد.
سلام
روحش شاد
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
پیشنهاد می دم روز سالروز بیعت اجباری امیرالمومنین علی(ع) را یک روز خاصش کنیم روزی که امام (ع) به خاطر حفظ اسلام تن دادند به این خار گلو
یا علی(ع)@};-
با سلام و عرض ارادت . عذر میخوام از محضر شریفتون
پیشنهاد بسیار خوبیست. اما با کمال تاسف چیزی که خیلی شاهدش هستیم اینست که خود شیعیان هم با خودشان اتحاد ندارند و از این تفرقه ی بین مردم ، خائنین بسی خیانتها کرده اند و دشمنان بسی سودها برده اند.
ای کاش ملت ما کمی بیشتر چشم و گوششان را باز کنند و به فرموده رهبر عزیزمان هر کی هر چی گفت باور نکنند. خودشان در متن مسائل روز باشند و خودشان حق و باطل را تشخیص دهند. و به هر طرف که باد آمد نروند...
خیلی از شانتاژها و هیاهوهای سیاسی برای منصرف کردن ذهن مردم است از خطر اصلی و ایجاد اختلاف و دودستگی بین مردم. لازم است مردم آگاه شده و متحد شوند تا امر ظهور تحقق یابد... ( طبق فرمایش خود حضرت) ان شاالله
پیشنهاد می دم روز سالروز بیعت اجباری امیرالمومنین علی(ع) را یک روز خاصش کنیم روزی که امام (ع9 به خاطر حفظ اسلام تن دادند به این خار گلو
یا علی(ع)
حضرت علي عالي ترين اقدام زيركانه را براي حفظ نظام اسلامي انجام دادند
ايشان با حسنين (عليهم السلام) تلاش زيادي كردند و حتي زخمي هم شدند
وگرنه فاتحه اسلام خوانده شده بود
الان
دير بجنبيم
فاتحه مسلمانان خوانده مي شود
رهبري در كنفرانس سران كشورهاي اسلامي كه در كشور برپا شده بود پيشنهاد دادند
كه مسلمانان نيز حق وتوي داشته باشند. با اتحادشان به اين امر برسند.
اجلاسيه اخيزي كه در مصر برگزار شد
و برادران شيعه وهابيون را غربال كردند جاي خوشحالي دارد
و بايد از اين اقدامشان تشكر كنيم
ما هم اعلام كنيم
عمامه هاي سياه و سفيد انگليسي داخل و خارج ايران مزدور هستند و مانند صهيونيست هاي افراطي در يهود هستند
افراطيون
اصولگرايان و اصلاح طلبان عاقل و ميانه رو هشيار باشند
امام خميني نخ تسبيح نظام است
دشمنان و افراد مزدور و نادان در حال كشيدن اين نخ هستند
و رگه هاي اين كار اين روزها در تلگرام مشهود است
ايران شهر
سال ها قبل رفته بودم ايران شهر. چند روزي هم منطقه سرباز بوديم
منزل يكي از اهالي آنجا رفتيم
خيلي مهمانواز بود و گرم گرفت از برادران اهل تسنن بودند
منزل ايشان
مهر زيادي هم بود
مي گفت: گاهي مهمانان شيعه ام زياد هستند
طبق نظر فقهي خودشان راحت هستند اين جا و نماز مي خوانند
******************
بحث شيعه و سني و مناظرات عالمانه
هم به جاي خود البته با رعايت ادب مناظره و اخلاق آن و به دور از مكر دشمنان مكار.