>>شما چطور به پدر و مادرتون نیکی می کنید؟ (کاربردی) <<<

تب‌های اولیه

70 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بسم سلام
سلام
خیلی جستجو کردم عکس یک پرنده ای پیدا کنم که مصداق:خفض جناح الذّل باشه ،تا عکسش رو بزنیم توی اتاقمون و اگر باوالدینمون اونطور هستیم که هر روز خودمون رو روی دیوار ببنیم و خدارو شکر کنیم .اگر نیستیم هم تلاش کنیم که بشیم،فقط این عکس رو پیدا کردم.خیلی نمی شه تواضعش رو دید...

واخفض لهما جناح الذل من الرحمـة. خفض جناح كنید.


آیا دیده اید وقتی کبوتر بالش را پهن می کند و نوكش را به زمین

می چسباند؟


بسم سلام
سلام و ادب
یکی از دوستان تعریف می کرد که یکبار کار اداری داشته و گرفتارش کرده بودن :یکی می گفته برو یک هفته دیگه بیا،یکی می گفته یک ماه دیگه... خلاصه حسابی می خواستند سربدوانندش! وقتی کلافه شده نشسته یک گوشه ای و چه کنم،چه نکنم ،یاد صحبت یکی از اساتیدش و آیه 24 سوره اسراء که امر به دعا کردن برای والدین شده می افته و برای اجدادش صلوات می فرسته و برای والدینش استغفار می کنه!! همانطور که نشسته بوده یکی از کارمندا میاد میگه شما... هستید؟اتفاقا مسئول بخش...هنوز هست و بیا این کارها رو انجام بده و.... خلاصه همون روز کارش انجام شده بود.
این بنده خدا هم از اون موقع دعاگوی والدین و اجداد گرامی اش هست.

سلام

ببینید چگونه احترام کردن مهم نیست چونکه هر کسی بهتر از بقیه می دند به پدر و مادر خود چگونه باید احترام کند و روابط هر فرزندی با پدر و مادرش متفاوت است چون اخلاق انسان ها متفاوت است

فقط دو تا جمله را در انتها میگم

در این دنیا خداوند گل عالم را طوری قرار داده که اگه دل پدر و مادر بشکنه زندگی آدم ها سیاه میشه

در دنیا کسی هیچ حقی در هیچ شرایطی برای بی احترامی و ناراحتی پدر و مادر ندارد به قول بزرگی خداوند دوست ندارد فرزندی را که از کثیف ترین چیز پدر و مادر افریده شدند و جلوی انها گردت کلفتی کند

گمنام;332061 نوشت:
سلام

ببینید چگونه احترام کردن مهم نیست چونکه هر کسی بهتر از بقیه می دند به پدر و مادر خود چگونه باید احترام کند و روابط هر فرزندی با پدر و مادرش متفاوت است چون اخلاق انسان ها متفاوت است

سلام و عرض ادب
فرمایش شما درسته،اما گاهی راههایی برای نیکی کردن وجود داره که شاید تابه حال به ذهن مانرسیده،همچنین همانطور که سخن گفتن از انجام بدی قبح آن را از بین می بره ؛وقتی از خوبی ها هم صحبت می شه باعث می شه ترسمون از انجامش بریزه و یه تلنگری بهمون وارد بشه:عقب نمونم من! من کجای کارم؟من چقدر هوای پدر و مادرم را دارم؟،وقتی یکی میاد می گه من سختم بود دست مادرم را ببوسم اما این کار رو انجام دادم و حالا انجامش بهم آرامش می ده،وقتی شما سخنرانیهای حاج آقای دارستانی را می گذارید که درباره نیکی های بزرگان به والدینشان و اثراتش صحبت می کنن،همه و همه داره اون احساس خجالت یا نمی دونم ترس یا... نسبت به محبت و تواضع و ... نسبت به والدین را از بین می بره! متاسفانه می ترسیم بگن فلانی دست والدینش رو می بوسه،می ترسیم بگن فلانی وقتی مادر پدرش هستند پاش را دراز نمی کنه!نکنه مسخرمون کنن!!نگن بچه ننه است(ببخشید منظورم همون فرزندمادر بود)
البته این پست ها لزوما کارهایی نیست که خودمان انجام داده باشیم ،راهها و راهکارهایی است که بتوانیم روابطی نیکوتر باوالدینمان داشته باشیم و همچنین والدین در زندگی ما عامل خیر و برکت باشند نه بزرگترین خطری که تهدیدمان کند!!

خدایا چنان کن که پایان کار...............توخشنودباشی و ما رستگار

الها بر‌ محمد ‌و‌ آل‌ او‌ درود فرست ‌و‌ آنچه بر‌ من‌ در‌ رابطه با‌ پدر ‌و‌ مادرم واجب است از‌ دلم بگذران ‌و‌ بر‌ من‌ الهام کن ‌و‌ دانش رعایت حقوق پدر ‌و‌ مادر را‌ به‌ طور کامل در‌ اختیارم قرار ده‌ ‌و‌ سپس به‌ عمل کردن به‌ دانستنى هایم ‌و‌ انجام آنچه بدان آگاهم ساختى توفیقم ده‌ تا‌ آنجا که‌ چیزى از وظایفم کم نگردد ‌و‌ اندامم از‌ خدمت بدانچه بر‌ من‌ الهام فرمودى خسته و‌ سنگین نگردد.

[="Times New Roman"][="Indigo"]

رضاهو;245832 نوشت:
شما چطور به پدر و مادر خود نیکی میکنید؟

بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام و خداقوت

من به تازگی متاهل شدم و با همسرم، برای زندگی، به شهرستانی اومدیم که 4ساعت با شهر خودمون فاصله داره.
من هر شب، با مادرم تماس می گیرم و حالشون رو می پرسم، (البته بیشتر از 5-10 دقیقه صحبت نمی کنیم) سعی می کنم اجازه بدم بیشتر، ایشون صحبت کنن، و من گوش شنوایی برای حرف ها و درد دل هاشون باشم.

زمانی که با همسرم به خونه پدرم می ریم، سعی می کنم اگر مشکلی هم بین من و همسرم هست، والدینم متوجه نشن. سعی می کنم طوری رفتار کنم که پدر و مادرم، تصور خوبی از زندگی ما داشته باشن و از شادی ما شاد باشن. از مشکلاتم کاملا بی خبر باشن که خدای نکرده غصه نخورن.
همسرم هم خیلی هوای والدینم رو دارن، خیلی احترامشون رو دارن.

[/]

سلام
دو روز بود که مادرش حالش خوب نبود،دندان درد با چاشنی تب و لرز و کوفتگی!چون دندان چرک داشت دکتر گفته بود باید آنتی بیوتیک بخورن تا چرک خشک بشه بعد برای درمان برن.
از همون روز اول دائم به مادرش سر می زد،انگار دیگه پای درس و کتاب بند نمی شد:مامان چی بیارم براتون،سردتون نیست؟ خلاصه شده بود پروانه مادرش:کیسه نمکی که مادر درست کرده بود روی شوفاژ گرم می کرد و برای او می برد تا گرمش کنه،آب جوش عسل درست می کرد ،خلاصه هرچه به ذهنش می رسید.گاهی هم می نشست کنار رختخواب مادر و آروم دست و پاش رو مالش می داد .

روز دوم وقتی از دانشگاه برگشت دید مادرش نشسته جلوی تلویزیون ،خوشحال شد گفت :مامان خوب شدید دیگه؟مادرش گفت:بهترم و او با لبخند پاسخ داد: همین که بهترید الحمدلله،شما تاج سرید،صدقل هوالله...

مادر هم که برق مهربانی و رضایت در چشمانش دوچندان شده بود گفت:ان شاءالله همه کارای تو هم جور بشه و عاقبت به خیر شی...
والسلام.

داشتن تلویزیون نگاه می کردن،کارشناس مذهبی می گفت:اگر گره کاراتون محکم شده و هیچ کاریتون پیش نمی ره و بلا بارون شدید و... خلاصه یه رجوع بکنید ببینید پدر مادرتون ازتون راضی هستن؟! کاری کنید که از ته قلب براتون دعا کنن.

بالحن طلبکارانه برگشت گفت:ببین مامان، دیگه می خوای چه بلایی سرم بیاری!بس نیست؟!!!
یه نگاهی هم به باباش انداخت گفت:اینم که دعا کردن بلد نیست!!!!!

"پروردگارا ما رو از غافلان قرار نده"

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

سلام و عرض ادب

نکات ارزنده ای را در این تاپیک ذکر کرده اند ، مثل جلوتر قدم برنداشتن از پدر و مادر و دعا در حق پدر و مادر (ربنا اغفر لي و لوالدي و للمومنين يوم يقوم الحساب) و ...

و آنچه که مهم و البته سخته! همدلی با پدر و مادر است. و سختیش اینجاست که اونها از یک نسلند و ما از یک نسل دیگر ، دنیای ما با دنیای اونا متفاوته ، دغدغه اونا با دغدغه ما متفاوته ، تفکر اونا با تفکر ما متفاوته ولی دستور اینه که اسراء 23 و 24: و قَضى‏ رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً، إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ اَلْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَرِيماً
وَ اِخْفِضْ لَهُما جَناحَ اَلذُّلِّ مِنَ اَلرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ اِرْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيراً

پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد، هر گاه يكى از آنها- يا هر دو آنها- نزد تو، به سن پيرى برسند كمترين اهانتى به آنها روا مدار، و بر آنها فرياد مزن، و گفتار لطيف و سنجيده بزرگوارانه به آنها بگو.
بالهاى تواضع خويش را در برابرشان از محبت و لطف فرود آر، و بگو پروردگارا همانگونه كه آنها مرا در كوچكى تربيت كردند مشمول رحمتشان قرار ده.



تو توانایی پرواز داری ولی باید بالهای خود را نه با بی تفاوتی بلکه با تواضع و نه باخشم بلکه با محبت در برابر آنها فرود آری. سخته ولی ممکنه.

و من الله التوفیق





بسم الله الرحمن الرحیم

آياتي که در مورد سفارش به احترام به والدين و وجوب احسان به آنها و دعاي خير در حق آنها و سپاسگزاري از آنها است عبارت است از :
1- اسراء 23 و 24: و قَضى‏ رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً، إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ اَلْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَرِيماً
وَ اِخْفِضْ لَهُما جَناحَ اَلذُّلِّ مِنَ اَلرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ اِرْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيراً
پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد، هر گاه يكى از آنها- يا هر دو آنها- نزد تو، به سن پيرى برسند كمترين اهانتى به آنها روا مدار، و بر آنها فرياد مزن، و گفتار لطيف و سنجيده بزرگوارانه به آنها بگو.
بالهاى تواضع خويش را در برابرشان از محبت و لطف فرود آر، و بگو پروردگارا همانگونه كه آنها مرا در كوچكى تربيت كردند مشمول رحمتشان قرار ده.
در اين دو آيه بخشى از وظايف فرزندان در برابر پدر و مادر مشخص گشته كه عبارتند از: 1- احسان و نيكى به آنها؛ (مصاديق احسان عرفاً و عقلاً مشخص است از قبيل: هديه دادن به آنها، برآوردن حاجات آنها، انجام دستورات، رابطه گرم و صميمى و...)؛ 2- ادب در گفتار؛ (پرهيز از سخنان ناخوش‏آيند و تند و خشن و هم‏چنين پرهيز از بلند كردن صداى خود در مقابل آنها (بنى اسرائيل، آيه 24) كه عبارتند از: 3- تواضع و فروتنى در مقابل آنها؛ اين مسأله به حدى مهم است كه از آن به گستراندن بالِ ذلت در مقابل آنها تعبير شده؛ 4- دعاهاى خير به آنها
2- انعام 151 : ........و بالوالدين احسانا
3 – لقمان 14 : ان اشکر لي و لوالديک
4- مريم 14 : و برا بوالديه و لم يکن جبارا شقيا
5- عنکبوت 29 : و وصينا الانسان بوالديه حسنا
6- احقاف 15 : و وصينا الانسان بوالديه احسانا
7- احقاف 17 : و الذي قال لوالديه اف لکما اتعدانني ان اخرج
8- ابراهيم 41 : ربنا اغفر لي و لوالدي و للمومنين يوم يقوم الحساب
9- احقاف 15 : رب اوزعني ان اشکر نعمتک التي انعمت علي و علي والدي
10 – نوح 28 : رب اغفر لي و لوالدي و لمن دخل بيتي مومنا
11- مريم 32 : و برا بوالدتي و لم يجعلني جبارا شقيا
12- مائده 110 : اذکر نعمتي التي انعمت عليک و علي والدتک

جهت مطالعه در موضوع احترام و احسان به والدين مي توانيد به موارد ذيل مراحعه کنيد :
1- تفسير نمونه ، ج 21 ، ص 325 و 6 ص 33 و 21 ص 333 و 16 ص 215 و 17 ص 41
و 17 ص 41 و 35 و 12 ص 78 و 75 و21 ص 337 و 12 ص 519 و 17 ص 42
و 1 ص 310 و 13 ص 56 ]

پدر و مادر کسانی هستند که هرگز در زندگی شخص تکرار نمیشوند. من قبل ترها و در سالهای بلوغ جوانی در بسیاری از مواقع در حق پدر و مادرم فراوان ظلم کردم، اما گذر زمان به من نشان داد که واقعا هیچ گهری ارزشمندتر از پدر و مادر نیست. پدر و مادرم برای من جلوه ای از مهربانی های خدا هستند.
برای همه پدر و مادرهای دنیا بهترین خوبیها و سلامتی رو دعا میکنم و آرزو میکنم خداوند بزرگترین نعمت خودش رو (پدر و مادر) از همه آنان که پدر و مادرشان در قید حیات هستند، با سلامتی کامل حفظ کند.

[="Arial"]سلام،خیلی تایپیک خوبی،بوددددد
متاسفانه منم گاهی به پدر و مادرم بی احترامی کردم
ولی دیگه تمام سعیمو میکنم تکرار نشهه
انشاالله
شمام دعا کنید

[="Times New Roman"][="Black"]من همش واسه پدر و مادرم چاپلوسی و خود شیرینی میکنم..:ok:
.
اینقدر قربون صدقشون میرم و می بوسمشون که میگن اه ولمون کن دیگه خستمون کردی لوس..:offlow:
.
من فکر میکنم خدا به جز عشق مادرانه یه عشق پسرانه هم آفریده و همشو توی وجود من گذاشته..:ok:
.
آخه همش به فکر پدر و مادرم هستم ، مخصوصا مادرم که عشق اول و آخرمه..:ok:
.
اگرچه اونطور که باید قدرشونو ندونستم..:Ghamgin:
.
ولی خوب بازم سعی ام رو میکنم بدی هایی که کردم رو جبران کنم..:Ghamgin:
[/]

با آفتابی نشدن.

به نظرم... نیکی کردن همیشه به کاری برای والدین کردن نیست... همینکه کاری نکنید رنجیده بشند و در حلال اطاعتشون کنید؛ نیکی هست

2موردی که سعی میکنم همیشه رعایت کنم به عنوان نمونه عرض کنم خدمتتون:البته نیکی محسوب نمیشه چون اگررعایت نکنیم مرتکب گناه شدیم،پس وظیفمون هست:
1)وقتی عصبانی باشم وعامل عصبانیتم والدینم باشن ،باروی گشاده باهاشون برخوردمیکنم وسعی می کنم به خودم مسلط باشم تاخدایی نکرده بالحن بدی باهاشون صحبت نکنم
2)زمانی که پشت نت هستم یادرس دارم،یاکارمهم دیگه انجام میدم ووسط کارحیاتی ومهم من مادرجان صدام میزنه ودرخواست انجام کاری داره!!مثلاچایی بزاریافلان چیزوبده به من،به محض خروج کلام اززبان مادرمیگم چشم وپامیشم،گاهی اوقات خیلی سخته وسط کارمهمت پاشی ولی خوب مادره دیگه اینویه قانون می دونم

خداروشکرمادرم هم ازم راضیه هرچندلایق بیشترازاینهاست

[="Arial"][="DarkGreen"]به سختی!!!![/]

درس خوندن ، که ما هم نمیخونیم !

Im_Masoud.Freeman;589812 نوشت:
من همش واسه پدر و مادرم چاپلوسی و خود شیرینی میکنم..
.
اینقدر قربون صدقشون میرم و می بوسمشون که میگن اه ولمون کن دیگه خستمون کردی لوس..
.
من فکر میکنم خدا به جز عشق مادرانه یه عشق پسرانه هم آفریده و همشو توی وجود من گذاشته..
.
آخه همش به فکر پدر و مادرم هستم ، مخصوصا مادرم که عشق اول و آخرمه..
.
اگرچه اونطور که باید قدرشونو ندونستم..
.
ولی خوب بازم سعی ام رو میکنم بدی هایی که کردم رو جبران کنم..

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

من هم دقیقا همین طور اما شدیدا کافی نیست!

موضوع قفل شده است