شبهه قرآنی : وجود احادیثی مبنی بر تحریف قرآن

تب‌های اولیه

41 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

پاسخ استاد بزرگوار ایمان :

نقل قول:
جناب sasan2012 هميشه در مورد اعتقادات يك قوم و مذهب به نظرات جمهور علما و دانشمندان آن مذهب در هر عصر و زمان مراجعه مي كنند نه بعضي از افراد معدود آن هم در برهه اي كوتاه از زمان

نوري و ديگران در زمان ناچيزي از عصر حضور اسلام چنين مطلبي را گفته اند ، و پاسخ آن نيز روشن است .

دوست عزيز ما چند نوع تحريف داريم

1- تحريف به اضافه
2- تحريف به تغيير
3- تحريف به حذف

هيچ يك از قائلين به تحريف چه سني و چه شيعه نگفته اند كه به قرآن چيزي اضافه شده است ، بلكه به خيالشان از قرآن چيزي كاسته شده است ؛ و اين چيزي از صحت قرآن موجود نمي كاهد و دستورات موجود در قرآن ، قطعا دستورات الهي است .

از طرفي جاي بسي تعجب است كه شما كلام قطعي خدا را كه مي فرمايد(انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون )را رها مي كنيد و فرمايش اين افراد را مي پذيريد .

البته ممكن است اين به خاطر اعتقادات شما باشد . كه اگر كمي بيشتر خودتان را معرفي نماييد تا بدانيم شما در اين عالم چه چيزهايي را قبول داريد بهتر بتوانيم راهنماييتان بكنيم .

موفق باشيد .:gol::gol::gol:

پاسخ کارشناس بزرگوار مجید :

نقل قول:
یکی از شبهات شما مسئله تحریف قرآن بود که به برسی و نقد آن می پردازیم :باز عر ض می کنم فرض ما بر این است که شما در مسئله توحید و صفات خداوند سوالی ندارید

اولا : اینکه فرموده بودید ما روایات زیادی در کتب شیعه وسنی بر تحریف قرآن داریم اینطور نیست زیرا بسیاری از آنها ضعیفند و مراد بقیه هم تحریف معنوی قرآن است یعنی ممکن است برخی افراد قرآن را طبق میل خود تفسیر کنند

ثانیا : مرحوم آقا بزرگ تهرانی شاگرد مرحوم نوری می گوید : استادم از نوشتن این کتاب پشیمان شدند

ثالثا : او که مصعوم نبود اشتباه کرد و به اشتباه خود واقف شد .چرا ما نظر این همه علماء شیعه و سنی در مقابل عده معدودی نادیده بگیریم . وقتی طبق ادله عقلی و نقلی ما جوابمان را گرفتیم نباید به اشخاص نگاه کنیم .

ادله های عدم تحریف قرآن

1- برهان حکمت

خداوند آخرین کتاب آسمانی خود را به نام قرآن ، برای هدایت بشر فرستاد است .خداوند دیگر نه کتابی می فرستد و نه پیامبری ؛ بنابراین قرآن اولین و آخرین منبع هدایت بشر تلقی می شود .

تحریف چنین کتابی برابر است با عدم حفظ خداوند و مساوی با گمراهی بشر است و این با حمید و حکیم بودن خداوند متعال سازگار نیست (به عبارت دیگرخداوند ملیاردها انسان را برای هدف مشخص (کمال وسعادت) خلق کرده واو برای رسیدن به این هدف علاوه بر عقل نیازدارد به راهنمای دیگری که از خطا و اشتباه مصون باشد .
حال اگربا نبود پیامبر و غایب بودن امام (ع) قرآن هم تحریف شده باشد اولین اشکال بر خود خداوند وارد است که چرا ....در ضمن می دانیم حجیت روایات هم وابسته به قرآن تحریف نشده است و اگر قرآن حجت نشد روایات هم حجت نیست )

2- برهان اعجاز

این دلیل به تعبیر علامه طباطبایی بهترین و متقن ترین دلیل برای صیانت قرآن در زمان کنونی به شمار می رود . تقریرش این است که :

همان وجوه اعجازی که برای قرآن زمان رسول خدا (ع) وجود داشت (مثل تحدی ، فصاحت و بلاغت و زیبایی الفاظ آن ، روحانی ومعنوی بودن آن ، هدایت انسان به سوی حق ،و...) بر همین قرآن کنونی منطبق و یافت می شود . بی تردید در صورتی که بین این فاصله زمانی کمترین نقصان و یا اضافه ای در آن به وقوع می پیوست ، به طور یقین دیگر از آن اوصاف خبری نمی ماند .

به فضل خداوند این بحث ادامه دارد ...

با سلام
بدون ترديد هيچ گونه تحريفي در قرآن مجيد روي نداده و قرآني كه امروز در دست ما است درست هام قرآني است كه بر پيامبر اكرم (ص)نازل شده و حتي كلمه و حرفي از آن كم و زياد نگرديده است .
دلايل فراواني بر عدم تحريف قرآن هست كه به برخي از آن ها اشاره مي شود:
1 آفتاب آمد دليل آفتاب , قرآن كريم خود به صراحت بر محفوظ و مصون ماندنش از تحريف گواهي داده و مي فرمايد:(1)
و نير مي فرمايد
از پيش رو و نه از پشت سر به سراغ آن نمي آيد, چرا كه از سوي خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است >. چنان نيست كه قرآن بدون پشتوانه باشد و كسي بتواند در آن دست ببرد, بلكه قرآن چراغي است كه ايزد آن را بر افروخته و خاموشي ندارد و آفتابي است كه غروب و افول ندارد و نگهبان و خافظش ذات پاك خداي توانا است .
2 - همه ائمه اطها رمردم را به تلاوت و بررسي و عمل به همين قرآن موجود دعوت مي كردند واين نشان ميدهد كه اين كتاب آسماني اصلاً دست نخورده است و اگر غير از اين بود امامان علیهم السلام كه پيشوايان اسلام ومفسرآن قرآن هستند, به مردم گوش زد مي كردند. علي (ع)پنج سال قدرت و خلافت را به دست گرفت و اكگركوچك ترين تغيرري در قرآن ايجاد شده بوده مسلماً تدكر مي دادا و اصلاح مي كرد و نه تنها چنين تذكري ازحضرت صادر نشد, بلكه به صراحت تایید فرمود(2).

(پـاورقي 1 حجر(15 آيه 9
(پـاورقي 2 نهج البلاغه فيض الاسلام , خطبه 33 ص 403; تفسر نمونه , ج 11 ص 27ـ
18

باسلام در مورد تحریف قرآن درمنابع شیعی باید عرض کنم که:
علي بن ابراهيم قمي و كليني، هيچ يك به تحريف قرآن معتقد نبوده‏اند. در اين رابطه توجه به نكاتي چند لازم است:
1 ) تفسير منسوب به علي بن ابراهيم قمي تماما از او نيست؛ بلكه شخصي به نام «ابوالفضل علوي» گردآوري كرده است كه از شاگردان او بوده و برخي از مطالبي را كه از علي بن ابراهيم شنيده جمع آوري كرده و نكات بسياري بر آن افزوده است. آقا بزرگ تهراني مي‏نويسد: «اين دخل و تصرف را از اوايل سوره آل عمران تا آخر قرآن انجام داده است»
،(الذريعه، ج 4، ص 303 - 302) ,هم‏چنين ابوالفضل علوي و شخص ديگري كه از او نقل روايت شده، هر دو مجهول‏اند ونزد علماي رجال توثيق نشده‏اند. بنابراين روايات دال بر تحريف قرآن در تفسير قمي هم‏چنين مستند به علي بن ابراهيم نيست و از اين جهت نمي‏توان او را قائل به تحريف دانست. هم‏چنين خود اين روايات در اصطلاح علم رجال،مقطوعه‏اند و هيچ گونه اعتباري ندارند.
2 ) رواياتي كه كليني نقل كرده است، هيچ يك بر تحريف لفظي قرآن - اعم از كاهش و افزايش در آن - دلالت ندارد؛ بلكه مفاد آنها اين است كه علم كامل نسبت به ظاهر و باطن قرآن، مختص به اهل بيت(ع) است.
3 ) اساسا در هيچ يك از مجامع روايي شيعه، نمي‏توان آنچه را كه محدث، گردآوري نموده است، مورد قبول قاطبه شيعه و يا حتي اعتقاد خود او دانست. از نظر علماي شيعه، هيچ كتاب روايي درست و به طور كامل مورد قبول نيست؛بلكه شيوه عالمان شيعي از قديم الايام تاكنون، اين بوده است كه براي هر روايت، پرونده‏اي جدا از ديگر روايات مي‏گشايند (حتي در معتبرترين مجامع روايي) و معتقدند كه بايد سند، دلالت و جهت صدور هر روايت و ميزان انطباق آن با عقل سليم و كتاب حكيم الهي سنجيده شود. ازاين‏رو در صورت ضعف سند يا عدم انطباق با قرآن و يا عقل، آنرا غير قابل قبول مي‏شمارند.
4 ) كليه رواياتي كه پيرامون تحريف قرآن نقل شده، از نظر سند ضعيف و فاقد اعتبار است و حتي يك روايت معتبرنيز در ميان آنها وجود ندارد.
5 ) محدث نوري از جمله افراد نادري است كه به تحريف قرآن متمايل شده است؛ ليكن منابع او ضعيف و بي‏اعتبار است و برخي از آنها نيز هيچ دلالتي بر تحريف لفظي قرآن ندارد. از جمله منابع محدث نوري، رساله‏اي است كه با اين كه يك متن بيش نيست؛ ولي نام‏هاي متعددي دارد و به اشخاص متفاوتي منسوب است؛ از جمله نام‏هاي آنعبارت است از: «رساله ناسخ و منسوخ» منسوب به سعد بن عبداللّه‏ اشعري؛ « ماورد في صنوف آيات القرآن» منسوب به محمد بن ابراهيم نعماني؛ «رساله محكم و متشابه» منسوب به سيد مرتضي و يا «حسن بن علي بن ابي حمزه بطاني» (از رؤساي واقفيه). البته همه اين انتساب‏ها مردود است. به ويژه آن كه هرگز در تأليفات سيد مرتضي(ره)چنين چيزي نيامده است. افزون بر آن اين رساله با رأي صريح «سيد مرتضي» در مورد مصون بودن قرآن از تحريف،مخالف است. ديگر منابع محدث نوري نيز، وضعيتي بهتر از اين رساله ناشناخته و بي‏اعتبار ندارد.
6 ) وجود اقوال شاذ و نادر در ميان اخباري‏هاي شيعه و حشويه از اهل سنت، در برابر اجماعات منقول و محصل علماي اماميه و عالمان اهل سنت «مبني بر صيانت كتاب خدا از تحريف» هيچ ارزشي ندارد و نمي‏توان براساس پنداري كه برخلاف اجماع علماي مسلمين است، نتيجه گرفت كه «دست بشر در عرصه دين بسي گسترده است تا آنجا كه حتي رستگاري در الفاظ كتاب جاويد و خاتم الهي (قرآن مجيد) را نيز شامل شود.
7 ) يكي از ملاك‏هاي صحت روايات نزد شيعه، موافقت آن با كتاب خدا است و روايت تحريف حتي اگر سندا نيزمخدوش نباشد، نزد علماي اماميه اندك اعتباري ندارد؛ زيرا مخالف نص قرآن مجيد است كه مي‏فرمايد:«انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»(حجر، آيه 9) :«...لايأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه...»:(فصلت، آيه42).
به عبارت ديگر، قرآن ملاك شناخت صحت مضمون روايات است و اين خود مبتني بر اين است كه اعتبار صد درصد قرآن محفوظ باشد. بنابراين قبول آيات فوق و اعتقاد به تحريف قرآن يك تناقض است و عالمان دين همواره براين مسأله تأكيد داشته‏اند.
8 ) انتساب كتاب احتجاج به احمد بن علي بن ابي طالب طبرسي مشكوك است. اين كتاب به شش نفر از جمله افراد زير نسبت داده شده است:
الف) ابو منصور احمد بن علي بن ابي طالب طبرسي،
ب ) ابو علي فضل بن حسن بن فضل طبرسي،
ج ) ابو نصر حسن بن فضل بن حسن،
د ) ابوالفضل علي بن حسن بن فضل.
بنابراين معلوم نيست كه مؤلف اين كتاب كيست و انتساب آن به فحول شيعه مشكوك است. در محتواي اين كتاب نيز تعدادي از احاديث مرسل و بدون سند وجود دارد كه با برخي از استدلالات عقلي مؤلف تركيب شده است.بنابراين اعتبار آن به ميزان خردپذيري مضامين و مندرجات آن است و از نظر نقلي نزد عالمان دين سند معتبري به حساب نمي‏آيد.

ادامه دارد...

9 ) نقل احاديث در يك كتاب، لزوما به معناي پذيرش و قبول آنها توسط مؤلف نيست. علامه شهرستاني مي‏نويسد: «زماني مي‏توان عقيده تحريف را به اين بزرگان [يعني، علي بن ابراهيم، عيّاشي و كليني] نسبت داد كه مقدمات همه اثبات شود:
الف) نويسنده كتاب درستي همه روايات كتابش را به گونه‏اي كامل و استثنا ناپذير [و مطلق و همه جانبه، نه نسبي و تقريبي] متعهدشود.
ب ) دلالت آن احاديث بر تحريف، ظاهر و غير قابل تأويل باشد... .
ج ) در برابر آن احاديث، اخبار معارضي - كه به نظر نويسنده كتاب بر آن احاديث راجح باشد - وجود نداشته باشد.
د ) خبر واحد نزد نويسنده كتاب حجت باشد...؛ ليكن اثبات اين مقدمات بسيار دشوار و داراي موانع فراواني است..
.(البرهان، ص139)
10) تواتر در نقل قرآن و اهتمام و حساسيت زايدالوصف پيامبر اكرم(ص) و امت اسلامي به حفظ و صيانت ازقرآن، راه هرگونه تحريف را بر اين كتاب آسماني مي‏بندد. ازاين‏رو در طول تاريخ، به هيچ وجه در برابر جديّت همگاني مسلمين در پاسداري از قرآن مجيد، ايجاد هيچ گونه خللي در آن امكان نداشته و نخواهد داشت.
11 ) فيض كاشاني در «تفسير صافي» (ج 1، ص 33 - 34 مقدمه ششم) و در «وافي» (ج 9، باب 269، ص 1778 -ج 2، ص 273 - 274) برخلاف آنچه در نگاشته شما آمده: قول به تحريف را رد مي‏كند. وي مي‏گويد: «اگر اين روايات درست باشد، ديگر هيچ اعتمادي نمي‏توان به قرآن موجود داشت، در صورتي كه خداوند متعال مي‏فرمايد:« و انه لكتاب عزيز لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه»: و نيز مي‏فرمايد:« انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»:. هم‏چنين اين اخبار، با روايات عرضه كردن احاديث بر قرآن منافات دارد. پس هر خبري كه دلالت بر تحريف قرآن دارد با «كتاب اللّه‏» مخالف بوده و آن را تكذيب مي‏كند. در نتيجه بايد به دور افكنده و محكوم به فساد گردد و يا به نوعي تأويل برده شود.
12 ) هيچ يك از مسلمانان حتي اخباري‏هاي شيعه و حشويه از اهل سنت - كه قول تحريف به آنان نسبت داده مي‏شود - و حتي كسي مانند محدث نوري، قائل به افزوده شدن چيزي بر قرآن، حتي يك حرف، نيستند و آن گروه نادر و ناچيزي كه دم از تحريف زده‏اند، فقط قائل به كاسته شدن برخي از آيات مي‏باشند، بنابراين هيچ مسلماني حتي يك حرف از قرآن را يا از ناحيه غير خدا نمي‏داند و داشتن قرآني محرّف به اين معنا، با مسلماني مغايرت كامل دارد.
13 ) چنان كه اجمالاً گذشت، برزگان سرشناس شيعه، به صراحت عدم تحريف قرآن را - حتي كاسته شدن يك حرف از آن را - بيان كرده‏اند؛ از جمله:
الف) شيخ صدوق در «اعتقادات الاماميه»، (ضميمه باب حادي عشر، ص 493)
ب ) شيخ مفيد در «اوائل المقالات، (ص 54 - 56)
ج ) سيد مرتضي علم الهدي به نقد از «مجمع البيان»، (ج 1، ص 15، فن پنجم)
د ) مولا احمد اردبيلي (مقدس اردبيلي) در «مجمع الفائده»، (ج 2، ص 218)
ه ) سيد محمد جواد عاملي در «مفتاح الكرامة»، (ج 2، ص 290)
و ) شيخ طوسي در مقدمه «تفسير التبيان»، ج 1، ص 3)
ز ) علامه طبرسي (ابو علي، فضل بن حسن بن فضل) در «مجمع البيان»، (ج 1، ص 15، فن پنجم)
ح ) علامه حلي در «اجوبة المسائل المهنائيه، ص 21، ص مسأله 13)
ط ) علامه شيخ جعفر كاشف الغطاء در «كشف الغطاء» كتاب الصلاة من القرآن، مبحث هفتم و هشتم (ص 298 - 299)
ي ) علامه محقق شيخ محمد حسين كاشف الغطاء در «اصل الشيعة و اصولها»، ص 133)
ك ) مولا ابوالقاسم‏گيلاني‏مي‏گويد: «بر اين‏عقيده كه قرآن هرگز تحريف نشده است، اجماع شيعه اماميه استوار است (بروجردي، البرهان،ص 112)
ل ) شيخ بهايي در «آلاء الرحمن»، (ج 1، ص 26)
م ) علامه شهيد سيد نوراللّه‏ تستري در «مصائب النواصب»
ن ) فيض كاشاني در منابعي كه گذشت
س ) شيخ حر عاملي در «اظهار الحق»، (ج 2، ص 208)
ع ) محقق تبريزي در «اوثق الوسائل في شرح الرسائل»، (ص 91)
ف ) علامه سيد شرف الدين در «فصول المهمه»، (ص 166 و 163) و «اجوبة المسائل جاراللّه‏»، (ص 28) و پاورقي انوار النعمانيه، (ج2، ص 357)
ص ) علامه بلاغي در «تفسير آلاء الرحمن»، (ج 1، ص 25 - 26، مقدمه پنجم)
ق ) محقق بغدادي در «شرح الوافيه»، (ابواب الحجج، باب حجية الكتاب)
ر ) علامه سيد محسن اميني در «اعيان الشيعه»، (ج 1، ص 41).

بسم الله الرحمان الرحیم

با سلام و تشکر از دوستان

روایاتی که برخی تحریف قرآن را از آنها استفاده کرده اند قابل اعتماد نیستند که در زیر دلایل عدم اعتماد به آنها ذکر می شود:

1- اكثر آنها ضعيف‏ اند زيرا راوى آنها از غلات يا نواصب بوده يا خبرش مرسل يا مقطوع است

2- بسيارى از آنها معارض يكديگرند و دو خبر كه معارض يكديگر شد از درجه اعتبار ساقط ميشود.

3- مخالف با اخبار معتبره هستند كه تاب مقاومت با آنها ندارند.

4- معرض عنه اصحاب‏ اند (علماء فن از آنها اعراض نموده و مورد اعتناء قرار نداده ‏اند) و به گفته محقق خراسانى «خبر معرض عنه هر چه صحّتش بيشتر شود ضعفش زيادتر گردد»

5- خلاف اجماعند

6- مخالف با نصّ قرآنند «لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ»، «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»

7- پاره ای از آنها مشتمل بر مطالبى است كه خلاف ضرورت دين يا مذهب يا برهان قطعى است.

8- اگر اخبار تحريف درست باشد قرآن از استدلال ساقط ميشود و حال آنكه ائمّه طاهرين و علماء راشدين و عامه مسلمين از زمان نزول تا اين زمان در فروع و اصول به قرآن استدلال ميكرده‏ اند و قرآن را يكى از ادلّه اربعه مي شمارند.

9 - بسيارى از تحريفاتى كه قائل شده‏ اند موجب ركاكت عبارت ميشود و قرآن را از فصاحت خارج ميكند.

10- اكثر اخبار تحريف قابل توجيه‏ اند و راجع به تفسير يا تأويل يا شأن نزول آياتند، به اين معنى كه يا از جانب حق تفسير و تأويلش نازل شده يا جبرئيل امين حين نزول تفسير كرده يا پيغمبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم حين تلاوت بيان فرموده يا از ائمّه طاهرين تفسيرش رسيده و مربوط به اصل قرآن نيستند بالجملة قول به تحريف مخالف ضرورت دين و مذهب و اجماع مسلمين و نص قرآن مبين و برهان عقل و استدلال ائمّه طاهرين است. (تفسیر اطیب البیان،ج1،ص15)

بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما

بحث تحریف قرآن در نزد اهل خلاف ، در بسیاری از روایات صحیحین ایشان و دیگر منابع و مسانید صحیح ایشان موجود است تا جایی که آلوسی ، این اخبار را " اکثر من ان تحصی " می داند ( روح المعانی ج 1 ص 24 )

*** حتی از علمای معاصر نیز در این باب کتابی نگاشته یود .محمد عبدالطيف الخطيب از علماي معاصر اهل سنت و از علماي دانشگاه الازهر مصر ، کتابي تاليف کرد به نام " الفرقان في تحريف القرآن " ( نشر دارلکتب المصريه - سنه 1948 ) در اثبات تحريف قرآن بر اساس رويات صحاح سته و مسانيد اهل سنت که البته با مخالفت علمای الازهر مواجه شد !!!

*** عبدالوهاب شعراني ، عالم شهير اهل سنت متوفي سنه 973 ه . ق در کتاب " الکبريت الاحمر " ( در حاشيه اليواقيت و الجواهر ) ص 143 چنين مي گويد :

" و لولا ما يسبق للقلوب الضعيفة و وضع الحكمة في غير أهلها، لبينت جميع ما سقط من مصحف عثمان. "

اگر من احساس مي كردم برخي از قلب هاي ضعيف مسلمان ها لغزش پيدا نمي كند و اينها در عقيده شان متزلزل نمي شوند، بيان مي كردم آن آياتي را كه از مصحف عثمان ساقط شده است .

همین بحث " نسخ تلاوت " نیز از جمله اموری است که دقیقا نص بر تحریف قران دارد ( همچنان که مرحوم آیت الله العظمی خوئی در " البیان " گفته اند ) و اهل خلاف نیز بسیار بر " نسخ تلاوت " تاکید دارند .....

البته بحث در این باب زیاد است که بماند برای جای خودش !!!

********************************************

علمای شیعه صراحتا این بحث تحریف را رد کرده و بر علیه آن ادله اقامه کرده اند .....

قبل از بیان سخنان ایشان ، بد نیست به برخي از کتبی که در رد کتاب مرحوم محدث نوری ( فصل الخطاب ) نگاشته شد اشاره ای نماییم ...


1- کشف الارتیاب فی عدم تحریف کتاب رب الارباب تألیف محمود بن ابی القاسم مشتهر به معرب تهرانی متوفای سال 1313 هـ ق ، تاریخ طبع کتاب 1303 هـ ق یعنی چهار سال بعد از نشر کتاب فصل الخطاب .

2- حفظ الکتاب الشریف عن شبهة القول بالتحریف تألیف هبة الدین سید محمد حسین شهرستانی متوفای سال 1315 هـ ق .

3- تنزیه التنزیل ، تألیف علی رضا حکیم خسروانی این کتاب در تاریخ 1371 هـ ق تألیف شده است .

4- الحجة علی فصل الخطاب فی ابطال القول بتحریف الکتاب ، تألیف عبدالرحمن محمدی هیدجی که در سال 1372 هـ ق برشته تحریر در آمده است .

5- البرهان علی عدم تحریف القران ،از تألیفات مرحوم میرزا مهدی بروجردی که در سال 1374 هـ ق تألیف شده است .

6- آلاء الرحیم فی الرد علی تحریف القران ، تألیف میرزا عبدالرحیم مدرس خیابانی که در تاریخ 1381 هـ ق نوشته شده است .

7- صیانة القران عن التحریف ، تألیف محمد هادی معرفت که در سال 1416هـ ق طبع و نشر شده است .

8- القران الکریم فی روایات المدرستین از تألیفات سید مرتضی عسکری طبع شده در سال 1420 هـ ق .

9- اکذوبة تحریف القران بین الشیعة والسنة ، تألیف رسول جعفریان ، تاریخ طبع 1413 هـ ق .

علاوه بر آنچه گفته شد ،کتب دیگری که بعد از کتاب فصل الخطاب نوشته شده است و مؤلفین در مواقع مناسب ، ردود و اشکالات خود را بر نظریه مرحوم نوری نوشته اند عبارت است از :

*** آلاء الرحمن فی تفسیر القران از تألیفات مرحوم شیخ جواد بلاغی که در مقدمه کتاب از بی اساس بودن نظریه نوری سخن گفته و قول به تحریف را باطل میسازد .

*** البیان فی تفسیر القران از مرحوم آیة الله خوئی که بطور تفصیل مسئله مورد بحث قرار گرفته است .

*** تهذیب الاصول ، تقریر درس خارج اصول آیت الله خمینی در مبحث حجیت ظواهر کتاب ،

و ده ها کتاب دیگر که ذکر همه آن کتابها سبب طولانی شدن مطلب خواهد شد .

ناگفته نماند که بعضی از منصفین علمای اهل خلاف مثل علامه رحمة الله هندی میگوید : " بدرستی که قرآن مجید در نزد جمهور علمای شیعه امامیه اثناعشریه ، از تغییر و تبدیل محفوظ است و کسیکه از آنها قائل بوقوع نقصان باشد ، قولش در نزد آنان مقبول نیست ( اظهار الحق - ج 2 ص 128 )

ادامه دارد .....

بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما

عدم تحریف قرآن در کلام اعاظم و علمای شیعه

1- شيخ صدوق رضوان الله عليه متوفاي سال 381 هـ ق ميگويد : " اعتقاد ما آنست که قرآني را که خداوند بر پيامبرش نازل فرموده است ، همين قرآن موجود در بين دو جلد است که امروزه در دست مسلمانان قرار دارد و سورهاي آن نيز 114 سوره است" . ( رساله اعتقادات صدوق چاپ شده با باب حادي عشر صفحه 93 )

2- شيخ مفيد رضوان الله عليه متوفاي سال 413 هـ ق ميگويد : "جماعتي از اماميه ميگويند : از قرآن کريم چيزي کم نشده است بلکه حذف شده از تأويل آن و تفسير معاني قرآن بر حقيقت تنزيل آن که در مصحف امير المؤمنين عليه السلام بوده است و آن قرآن نيست و اين قول را مي پذيريم" . ( اوائل المقالات في المذاهب المختارات صفحه 55 و 56 )

3- سيد مرتضي علم الهدي رضوان الله عليه متوفاي سال 436 هـ ق ميگويد : " علم به صحت نقل قرآن مثل علم به شهرها و حوادث بزرگ و وقايع عظيم و کتابهاي مشهور و اشعار مسطور عرب است ، زيرا توجه و عنايت خاصي و دواعي مختلفي وجود دارد براي نقل و حراست از اين امور تا از بين نروند و چون قرآن کريم معجزه نبوت و مأخذ احکام شريعت و علوم دينيه است و علماي مسلمين ، منتهي درجه عنايت را براي حفظ وحراست از آن بکار بسته اند ، پس چگونه ممکن است که تغيير کند يا نقصي بر آن وارد شود (تا آنجا که ميگويد:) قرآن کريم در زمان خود پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم همين طور که الان است ، جمع شده و مرتب بود" .
(مجمع البيان جلد 1 صفحه 16)

ناگفته نماند که اين گفتار سيد مرتضي آنچنان از او مشهور است که حتي بزرگان اهل سنت نيز نقل کرده اند ، ابن حجر از ابن حزم اندلسي نقل ميکند که :"سيد مرتضي امامي بود و معتقد بود کسي که معتقد شود از قرآن چيزي کم شده يا به آن افزوده شده يا چيزي از آن تبديل شده است ، کافر است " .
(لسان الميزان جلد 9 صفحه 224)

4- شيخ الطائفه طوسي رضوان الله عليه متوفاي سال460 هـ ق ميگويد : "زياده و نقصان در کلام خداوند راه ندارد زيرا اجماع قائم است که به قرآن چيزي اضافه نشده است و مسلمانان معتقدند که از آن چيزي کم نشده است ، و مذهب ما همين است ( بعد ميگويد ( رواياتي در کتب شيعه و سني آمده است که دلالت بر نقصان بسياري از آيات و نقل بعضي از آن از جايي بجاي ديگر ميکند ، اما چون روايات همه خبر واحد هستند و موجب علم نمي شوند ، عمل به آنها ممکن نيست و بهتر است که از آنها اعراض شود و اگر امکان تأويل نبودطرد شوند ، و اگر آن روايات صحيح السند هم باشند باز موجب طعن در قرآن نخواهند شد ، زيرا که صحت آن مورد اتفاق همه مسلمانان است .
(التبيان جلد 1 صفحه 3 )

5- امين الاسلام طبرسي رضوان الله عليه متوفاي سال 548 هـ ق نويسنده تفسير مجمع البيان ميگويد : " در قرآن کريم چيزي اضافه يا از آن کم نشده است ، اما چيزي اضافه نشده است چون اجماع مسلمين است و از نظر مذهب ما از قرآن چيزي کم هم نشده است" .
( مجمع البيان جلد 1 صفحه 15 )

6- سيد بن طاووس رضوان الله عليه متوفاي سال 664 هـ ق ميگويد : " قرآن کريم مصئون از زياده و نقصان است " .
( سعد السعود صفحه 192 )

7- علامه حلي رضوان الله عليه متوفاي سال 726 هـ ق ميگويد : " حق آنست که در قرآن کريم تبديل و تقديم و تأخيري واقع نشده است و پناه ميبرم به خداوند از کسي که معتقد باشد بر وقوع تحريف ، زيرا که موجب شک ميشود در معجز? رسول عليه و آله السلام که نقل آن متواتر است " .
( اجوبة المسائل المهناوية صفحه 121 )

8- شيخ زين الدين بياضي عاملي رضوان الله عليه متوفاي سال 877 هـ ق ميگويد : " تواتر قرآن جملةً و تفصيلاً معلوم است و اگر چيزي به آن اضافه يا از آن کم ميشد هر عاقلي متوجه مي گرديد حتي اگر حافظ قرآن هم نمي بود ، به جهت مخالفت با اسلوب و فصاحت قرآن " . ( الصراط المستقيم جلد 1 صفحه 45 )

9- شيخ فتح الله کاشاني رضوان الله عليه متوفاي سال 988 هـ ق در رابطه با رواياتي که دال بر نقص قرآن است ميگويد : اگر حديثي بر خلاف دليل يا سنت متواتر يا اجماع بود و تأويلش ممکن نبود و امکان حمل بر وجوه ديگر را نداشت ، واجب است طرح و اعراض از آن" .
( 'تفسير منهج الصادقين ، مقدمه کتاب و در ذيل آيه إنا له لحافظون )

10- سيد نور الله شوشتري رضوان الله عليه معروف به قاضي شهيد يا شهيد ثالث که در سال 1019 هـ ق به شهادت رسيده است در کتاب مصائب النواصب ،بحث امامت و کلام بالصراحه عقيده تحريف را از مذهب اهل بيت نفي ميکند .

11- فيض کاشاني رضوان الله عليه متوفاي سال 1019 هـ ق در ذيل آيه مبارکه (انا له لحافظون) ميگويد : " يعني از تحريف و تغيير و زياده و نقصان " .
(الاصفي في تفسير القرآن صفحه 348 )

12- شيخ بهاء الدين عاملي رضوان الله عليه معروف به شيخ بهائي متوفاي سال1030هـ ق ميگويد :" صحيح اينست که قرآن کريم از زياده و نقصان محفوظ است چنانکه آيه مبارکه (انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون) دلالت ميکند و آنچه که گفته ميشود از ساقط شدن اسم علي عليه السلام در بعض از مواضع مثل (ياايها الرسول بلغ ما انزل اليک - في علي-) و غير آن ،نزد علما معتبر نيست" .
( آلا الرحمن صفحه 26 )

12- فاضل توني رضوان الله عليه متوفاي سال 1071 هـ ق ميگويد : "مشهور آنست که قرآن کريم محفوظ و مضبوط است همانطوريکه نازل شده است و خداوند حکيم حافظ آنست چنانکه فرمود : (انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون) " .
( الوافية في الاصول صفحه 148 )

13- شیخ حر عاملي رضوان الله عليه متوفاي سال 1104 هـ ق ميگويد :"هرکسي که در اخبار و آثار تتبع و تحقيق کند ،علم قطعي پيدا ميکند که قرآن کريم اعلي درجه از درجات تواتر را دارا است و هزاران نفر از صحابه آنرا حفظ و قرائت کرده اند و در زمان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم جمع شده و به صورت کتاب بود " .
( الفصول المهمة في تأليف الامة صفحه 166 )

14- علامه مجلسي رضوان الله عليه متوفاي سال 1111 هـ ق در ردّ اخبار دلالت کننده بر نقصان ميگويد : " اين اخبار ، اخبار آحاد هستند و قطع به صحت آنها پيدا نمي شود " .
(بحار الانوار جلد 89 صفحه 75 )

15- شيخ جعفر کبير رضوان الله عليه معروف به کاشف الغطاء متوفاي سال 1228هـ ق ميگويد :" شکي نيست که قرآن کريم محفوظ از نقصان بحفظ خداوند ديان است همانطوريکه صريح قرآن و اجماع علما بر اين نکته دلالت دارد " . ( کشف الغطاء کتاب القرآن صفحه 299 )

16- سيد محمد طباطبائي رضوان الله عليه مشهور به مجاهد متوفاي سال 1242 هـ ق مي گويد : " شکي نيست که قرآن در اصل،اجزاء ،محل ،وضع و ترتيب متواتر است و اين مطلب را محققان از اهل سنت نيز قبول دارند زيرا قرآن معجزه بزرگ ، اصل دين و صراط مستقيم است و دواعي مختلف بر حفظ آن وجود دارد" .
( مفاتيح الاصول مبحث حجيت ظواهر کتاب )

17- شيخ ابراهيم کلباسي رضوان الله عليه متوفاي سال 1262 هـ ق ميگويد :" نقصان در قرآن کريم بهيچ عنوان راه ندارد " .
(اشارات الاصول مبحث حجيت ظواهر کتاب )

18- سيد محمد شهشهاني رضوان الله عليه متوفاي سال 1289 هـ ق در کتاب العروة الوثقي ميگويد : " در قرآن کريم تحريف واقع نشده است " و اين مطلب را به جمهور مجتهدين نسبت ميدهد . ( البيان صفحه 200 )

19- سيد حسين کوه کمري رضوان الله عليه متوفاي سال 1299 ضمن تصريح به عدم تحريف براي حفظ قران از تحريف به امور ذيل استدلال ميکند :
الف : اصل عدم تحريف زيرا که تحريف مشکوک است وحادث پس با اجراي اصل عدم نفي ميشود .
ب : اجماع بر عدم تحريف .
ج : منافاة تحريف با معجزه بودن قرآن .
د : آيه مبارکه (لايأتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه) .
هـ : اخبار ثقلين (که دلالت ميکند بر اينکه قرآن بصورت کتاب در زمان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم جمع آوري شده بود ) .
و : رواياتيکه ما را به تمسک به قرآن و پيروي آن امر ميکند (و اگر تحريف در آن راه داشت امر به اخذ و تمسک لغو بود) .

( بشري الوصول الي اسرار علم الاصول مبحث حجيت ظواهر کتاب )

20- شيخ محمد جواد بلاغي رضوان الله عليه متوفاي سال 1352 هـ ق ميگويد : " اگر شنيدي که بعضي از روايات شاذ و نادر دلالت ميکند بر تحريف قرآن و از بين رفتن بعضي از آيات آن ،پس به اين روايات اعتنا نکن زيرا روات آن ضعيف و متن آن مضطرب و سست است" . ( آلا الرحمن في تفسير القران صفحه 18 )

21- شيخ محمد حسين آل کاشف الغطاء رضوان الله عليه متوفاي سال 1373 هـ ق ميگويد : "کتاب موجود در دست مسلمانان همان کتابيست که خداوند متعال آنرا براي تحدي و اعجاز و تعليم احکام و تمييز حلال از حرام نازل فرمود ، در اين کتاب نه چيزي اضافه و نه از آن کم شده است و نه تحريف در آن راه دارد و بر اين مطلب اجماع مسلمين است .
اگر کسي ادعا کند که قرآن تحريف شده يا از آن چيزي کم شده است ، خطا کرده است و اين آيه مبارکه (انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون) او را رد ميکند و احاديثي که از طريق شيعه و سني نقل شده در نقص يا تحريف قرآن ، احاديث شاذ و ضعيف و اخبار آحاد هستند که موجب علم و عمل نخواهد شد ، پس بايد تأويل يا به ديوار زده شود" .

( صل الشيعة و اصولها صفحه 101 و 102 )

22- سيد عبدالحسين شرف الدين موسوي رضوان الله عليه متوفاي سال 1377 هـ ق ميگويد : "قرآن عظيم و ذکر حکيم از طرف ما متواتر است به جميع آيات و کلمات و سائر حروف وحرکات و سکنات به تواتر قطعي از امامان اهل بيت عليهم السلام و هيچ کس در آن شک ندارد و ائمه اهلبيت نيز از جدشان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و آنبزرگوار از خداوند متعال نقل کرده است و در اين هم جاي شکي نيست ، ظواهر و نصوص قرآن همه حجتهاي خداوند و دليل اهل حق است بحکم ضرورت اوليه از مذهب اماميه ، روايات صحيحه نيز در اين زمينه بنحو متواتر از طريق عترت طاهره سلام الله عليهم زياد نقل شده است ، و لذا شيعيان هر روايت مخالف قرآن را حتي اگر صحيح هم باشد ، بديوار ميزنند و به آن اعتباري قائل نمي شوند ، و قرآن کريم در زمان خود رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم جمع شد همانطوريکه الان هست بدون کوچک ترين تغيير و زياده و نقصان " .
( اجوبة مسائل جارالله صفحه 28 و 37 )

23- آیت الله خميني متوفاي سال 1409 هـ ق ميگويد : " کسيکه مطلع باشد بر توجه مسلمانان به جمع ، حفظ ، ضبط ، کتابت و قرائت قرآن متوجه خواهد شد که روايات دلالت کننده بر تحريف باطل است زيرا آن روايات يا ضعيف است و استدلال به آنها صحيح نيست و يا جعلي و ساختگي است که علامات جعل و ساختگي بودن در آنها کاملا مشخص است ، يا غريب است که موجب تعجب ميشود ، و اگر صحيح بود بايد تأويل شود " .
( تهذيب الاصول جلد 2 صفحه 165 )

24- آية الله العظمي خوئي رضوان الله عليه متوفاي سال 1413 هـ ق ميگويد : " معروف بين مسلمانان عدم وقوع تحريف در قرآن است و اينکه قرآن موجود در نزد ما همان قرآن منزل بر نبي اعظم صلي الله عليه و آله و سلم است و بر اين مطلب بسياري از اعلام از جمله رئيس المحدثين مرحوم صدوق بن بابويه تصريح نموده اند و قول به عدم تحريف را از معتقدات اماميه حساب کرده اند " .
( البيان صفحه 200 )

باز ميگويد : " قصه تحريف قرآن جزء خرافات و خيالات است و به تحريف قائل نميشود مگر کسي که عقلش ناقص باشد يا درست تأمل و تفکر نکرده باشد يا اينکه بخاطر علاقه اش به قول به تحريف معتقد به آن شده باشد زيرا که علاقه به چيزي انسان را کور و کر ميکند اما آدم عاقل منصف متدبر شکي در باطل بودن يا خرافاتي بودن تحريف ندارد " .
( البيان صفحه 259 )

یا علی ع


بررسی وتحلیل روايات منقول شیعه درباب تحريف‏:

یکی از دلایل طرفداران تحريف اين است كه مى‏گويند: روايات «متواتر» و فراوانى از اهل بيت (ع) نقل شده است كه همه آن‏ها بر تحريف قرآن دلالت دارند و ناچار بايد آن‏ها را پذيرفت.
پاسخ:
در پاسخ اين گفتار به طور خلاصه مى‏گوييم: بيان درمسائل قرآن، ص: 289
اولا: تحريفى كه از اين روايات استفاده مى‏شود، غير از آن تحريف است كه مورد بحث و گفت و گوى ماست.
و ثانيا: اكثر روايات از نظر سند ضعيف و غير قابل اعتماد مى‏باشند زيرا قسمتى از آن‏ها از كتاب احمد بن محمد سيارى نقل شده است و دانشمندان «علم رجال» اتفاق دارند كه احمد سيارى شخصى بوده است، منحرف و معتقد به تناسخ و قسمت ديگرى هم به واسطه على بن احمد كوفى به ما رسيده است كه علماى «رجال» او را نيز مردى دروغگو و از نظر عقيده متزلزل مى‏دانند.
ولى در عين حال گروهى از روايات تحريف از نظر سند معتبر و مورد اعتماد و يا در اثر كثرت نقل يقين آور و يا حد اقل اطمينان آور مى‏باشند، اين است كه در اين مورد از بررسى سند آن‏ها صرف نظر نموده، به چگونگى دلالت آن‏ها مى‏پردازيم و به طور كلى مى‏گوييم كه: روايات از نظر معنى و دلالت به چهار گروه تقسيم مى‏شوند كه متن آن‏ها را نقل مى‏كنيم، سپس چگونگى دلالت و عدم دلالت آن‏ها را بر تحريف قرآن مورد بحث و بررسى قرار مى‏دهيم.
گروه اول:
قسمتى از روايات تحريف كه با كلمه «تحريف» آمده است، صريحا به تحريف قرآن دلالت دارند و تعداد آن‏ها به بيست روايت بالغ مى‏شود كه اينك نمونه‏اى از آن‏ها:
1- على بن ابراهيم قمى با اسناد خود از أبو ذر نقل نموده است كه: هنگامى كه اين آيه يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ «1» نازل شد، رسول خدا فرمود: پيروان من در قيامت با پنج پرچم و نشانه به نزد من مى‏آيند، آن‏گاه أبو ذر گفت كه رسول خدا از هر گروهى مى‏پرسد كه با ثقلين- يعنى با دو امانت بزرگى كه از من در پيش شما بود (قرآن و عترت)- چگونه رفتار كرديد؟
گروه اول مى‏گويند: ثقل اكبر (قرآن) را تحريف كرديم و به پشت سر انداختيم و با ثقل اصغر (عترت)، عداوت و دشمنى نموده، ستم در باره آنان روا داشتيم.
گروه دوم مى‏گويند: ثقل اكبر را تحريف و قطعه قطعه كرديم و با احكام و دستورات آن مخالفت ورزيديم و با ثقل اصغر نيز دشمنى كرده، با آنان جنگيديم.
__________________________________________________
(1) در آن روز (روز حساب و جزا) چهره‏هايى روشن و سفيد و چهره‏هايى تاريك و سياه خواهد بود. آل عمران/ 106.
بيان درمسائل قرآن، ص: 290
2- سيد بن طاووس و محدث جزائرى با اسناد خود از حسن بن حسن سامرى نقل كرده‏اند كه رسول خدا در ضمن حديث مفصلى در باره كسانى كه حد و مرز قانون خدا را درهم مى‏شكنند، به حذيفه چنين فرمود كه: آنان مردم را از راه خدا منحرف و كتاب او را تحريف مى‏كنند و روش مرا تغيير مى‏دهند.
3- سعد بن عبد اللّه قمى با اسناد خود از جابر جعفى و او از امام باقر (ع) چنين آورده است كه:
رسول خدا (ص) در منى دعا خواند، آن‏گاه فرمود: مردم! من در ميان شما دو امانت سنگين مى‏گذارم، آگاه باشيد كه اگر به آن دو، چنگ زديد، هيچ گاه گمراه نخواهيد شد، آن‏ها كتاب و عترت من است و كعبه هم خانه خدا و بايد مورد احترام قرار بگيرد.
امام باقر (ع) پس از بيان اين حديث نبوى فرمود: ولى مردم كتاب خدا را تحريف نمودند و احترام كعبه را درهم شكستند، عترت و خاندان پيامبر را به قتل رسانيدند و تمام ودائع، امانت‏هاى خدا را به دور انداختند و از آن‏ها دورى جستند.
4- شيخ صدوق در خصال با اسناد خود از جابر و او از پيامبر (ص) نقل نموده است كه: در روز رستاخيز در درگاه عدل خدا سه طايفه حاضر مى‏شوند و از مردم دادخواهى و شكايت مى‏كنند:
قرآن، مسجد و عترت. قرآن مى‏گويد: خدايا! اين مردم مرا تحريف كردند، احترام مرا درهم كوبيده، عظمت مرا درهم شكستند. مسجد مى‏گويد: خدايا! اين مردم مرا عاطل و ضايع نمودند و از من بهره بردارى نكردند. عترت مى‏گويد: خدايا! اين مردم ما را به قتل رسانيدند، زندگى ما را از هم پاشيدند، ما را متفرق و پراكنده ساختند ...
5- كلينى در كافى و صدوق با اسناد خود از على بن سويد نقل كرده‏اند كه او مى‏گويد: من به محضر حضرت ابو الحسن موسى بن جعفر (ع) كه در زندان بود، نامه‏اى نگاشتم و پاسخى دريافت نمودم كه در ضمن آن نوشته بود: اين مردم كتاب خدا را به امانت پذيرفتند، سپس به اين امانت خدايى خيانت ورزيدند و آن را تحريف و تبديل نمودند.
6- ابن شهرآشوب با اسناد خود از عبد اللّه نقل نموده كه حضرت ابا عبد اللّه الحسين (ع) در روز عاشورا خطبه‏اى خواند و در ضمن آن خطبه چنين فرمود: راستى شما مردم متمرد و سركش و در ظلم و ستم سر آمد روزگار و ملت‏ها مى‏باشيد، شما مردمانى هستيد كه قرآن را به دور انداخته و از شيطان الهام گرفته‏ايد. شما كسانى هستيد كه با گناهان، پيمان دوستى بسته و كتاب خدا را تحريف كرده‏ايد.
7- ابن قولويه در كامل الزيارات با اسناد خود از حسن بن عطيه از امام صادق (ع) نقل كرده است بيان درمسائل قرآن، ص: 291
كه چون وارد «حائر حسينى» شدى، اين جملات را بخوان: خدايا! بر كسانى لعنت كن كه پيامبران تو را تكذيب كردند و كعبه را منهدم و كتاب تو را تحريف نمودند.
8- حجال از قطبة بن ميمون و او هم از عبد الاعلى چنين آورده است كه امام صادق فرمود:
طرفداران عربيت، كتاب خدا را تغيير مى‏دهند.
پاسخ:
اين بود نمونه‏هايى چند از گروه اول روايات تحريف كه كلمه «تحريف» صريحا در آن‏ها به كار رفته است، ولى تحريف در اين روايت‏ها به معناى تحريف و تغيير الفاظ قرآن و اسقاط بعضى از آيات و جملات آن نيست بلكه منظور از آن معناى ديگرى است كه با تحريف مورد بحث ما، هيچ‏گونه ارتباطى ندارد زيرا تحريف در روايت آخر به معناى تغييراتى است كه در اثر اختلاف قاريان در چگونگى قرائت به وجود آمده است و اين عمل خود يك نوع تحريف است زيرا قرائت‏هاى هفت‏گانه كه در قرآن تغيير و تبديلى به وجود آورده، متواتر نمى‏باشند و قرآن بودن آن‏ها مسلم نيست و به فرض متواتر و قطعى بودن آن‏ها و قرائت‏هاى ديگرى نيز به قرآن راه يافته است كه مسلما متواتر نبوده و بر پايه اجتهادها و نظريات شخصى استوار مى‏باشند و منظور از تحريف در روايت آخر، همين معنى است و با هدف طرفداران تحريف كوچك‏ترين ارتباطى ندارد.
و اما كلمه «تحريف» در بقيه روايت‏هاى هشت‏گانه به معناى تغيير دادن مفهوم قرآن و تصرف در تفسير آن مى‏باشد نه به معناى اسقاط آيات قرآن و تغيير دادن كلمات آن زيرا تصرف و اجتهاد در معناى قرآن نيز يك نوع تحريف است كه به قرآن راه يافته است و دشمنان اهل بيت پيامبر با اين گونه تحريف توانسته‏اند، آياتى را كه در عظمت آنان نازل شده است، به معناهاى ديگر و خلاف واقع تفسير و تأويل كنند، دشمنى و عداوت خودشان را به كار برده و از مقام و عظمت خاندان نبوت بكاهند. و اين معنى كه گفتيم با روايات چندى تأييد مى‏شود، چنان كه در حديث ششم از روايت‏هاى مذكور تحريف قرآن به قاتلان حضرت ابى عبد اللّه (ع) نسبت داده شده، آن جا كه مى‏گويد: شما كتاب خدا را تحريف كرده‏ايد.
باز در بخش عظمت قرآن، روايتى از امام باقر (ع) آورديم كه او مى‏گويد: آنان كتاب خدا را به دور انداختند، بدين گونه كه حروف و كلمات قرآن را محفوظ داشته حدود و قوانين آن را تغيير داده‏اند.بنابراین باید به معنای لغوی آن توجه داشت.

با سلام امروزه حتی غیر مسلمانان از قران استفاده علمی میکنن و بسیاری از دانشمندان مسایلی را ثابت کردن که از قبل در قران بوده و انها بهره نبردن همه اینها حکایت از این دارد که نوشته بشر نیست و شیوایی وعدم تناقض در بین ایات و معجزاتی از قبیل اینکه 12 بار نام امام در قران برده شده که اشاره به 12 امام ما دارد بیانگر این است که تحریفی صورت نگرفته و حجتی بالاتر از این نیست که خدا فرموده خود حافظ قران است بعد ما به قران که از طرف خداست اکتفا نکنیم ولی به احادیثی که برهانی نیست که از جانب معصومین است اکتفا کنیم؟

fargol;130674 نوشت:
با سلام امروزه حتی غیر مسلمانان از قران استفاده علمی میکنن و بسیاری از دانشمندان مسایلی را ثابت کردن که از قبل در قران بوده و انها بهره نبردن همه اینها حکایت از این دارد که نوشته بشر نیست و شیوایی وعدم تناقض در بین ایات و معجزاتی از قبیل اینکه 12 بار نام امام در قران برده شده که اشاره به 12 امام ما دارد بیانگر این است که تحریفی صورت نگرفته و حجتی بالاتر از این نیست که خدا فرموده خود حافظ قران است بعد ما به قران که از طرف خداست اکتفا نکنیم ولی به احادیثی که برهانی نیست که از جانب معصومین است اکتفا کنیم؟

سلام
زبان قرآن زبان اجمال و زبان احادیث زبان تفصیل است لذا در فهم قرآن استفاده از احادیث مسیر شایسته ای است که علماء از گذشته تا به حال آنرا پیموده اند . هم قرآن و هم احادیث معصومین ع دریای پر گهری اند که اهل تفکر می توانند در آن به غواصی و به یافتن مرواریدهای علم و دانش نائل آیند
موفق باشید

از وجوه اعجاز قرآن سبك و اسلوب حيرت انگيز آن است و عموم نويسندگان اعجاز قرآن و بهتر از همه رافعى در اين موضوع ببحث و تحقيق پرداخته‏اند. قرآن مطالب متنوع را بدانسان بهم مياميزد كه خواننده را مجذوب و مفتون ميسازد و اگر قرآن بترتيب نزول نوشته ميشد بصورت جملاتى پراكنده و ناهمآهنگ درميآمد و اگر جميع نوابغ بلاغت و بيان هم همدست شده و ترتيبى ديگر برايش انتخاب ميكردند باز هم امتياز بلكه اعجازى كه هم اكنون در سبك قرآن است از ميان ميرفت. بطور مثال بهترين روشى كه بعقل انسانى دانشمند در تنظيم آيات و سور قرآن ميآيد همين است كه ژول لابوم فرانسوى انتخاب و آن را بر حسب موضوعات طبقه بندى كرده و (تفصيل القرآن) ناميده است و تفاوت آن را با قرآن موجود مى‏بينيم.

[="Arial Black"][="DarkGreen"]بنده هم عقیده دارم که قران تحریف نشده است
اما یک روایتی وجود دارد در بحار الانوار حدیث 119 که می گوید قران تحریف شده است
هم چنین از دوست عزیز ohfreedom مي خواهم روایاتی رو که از اهل تشیع دارد بیاورد تا ان را بررسی کنیم[/]

ammarshia;314545 نوشت:
اما یک روایتی وجود دارد در بحار الانوار حدیث 119 که می گوید قران تحریف شده است
میشه روایت رو بیاورید؟ باذکر جلد و صفحه ممنون

عاشورایی;314556 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : Ammarshia اما یک روایتی وجود دارد در بحار الانوار حدیث 119 که می گوید قران تحریف شده است میشه روایت رو بیاورید؟ باذکر جلد و صفحه ممنون

شیخ کلینی، اصول کافی، شیخ کلینی پوشینه 4 برگ 456، کتاب فضل قرآن باب النوادر شماره 28 (آخرین حدیث این بخش)، انتشارات اسلامیه، خیابان پانزده خرداد، با ترجمه و شرح فارسی آیت الله محم باقر کمره ای:علی بن الحکم، عن هشام بن سالم، عن ابی عبدالله قال: ان القران الذی جاء به جبرئیل الی محمد سبعه عشر الف آیه.
علی بن الحکم از هشام بن سالم از امام صادق نقل کرده است: همانا قرآنی که توسط جبرئیل بر محمد نازل شد هفده هزار آیه بوده است.

تحت عنوان حدیث 119:
شرح از مجلسی ره - پوشیده نماند که این خبر و بسیاری از اخبار صحیحه صریحند در اینکه قرآن کم شده و تغییر کرده است و بعقیده من این اخبار از نظر معنی متواتر و قطعی هستند و طرح همه آنها مایه سل اعتماد کلی از اخبار است بلکه بگمان من اخبار اینموضوع کمتر از اخبار وارده در باب امامت نیست پس چگونه امامت را با اخبار اثبات میکنند.

همانجا، حدیث شماره 16، برگ 449 میگوید:

علی بن محمد، عن بعض اصحابه، عن احمد بن محمد بن ابی نصر قال: دفع الی ابوالحسن مصحفاً و قال: لا تنظر فیه، ففتحته و قراته فیه: (لم یکن الذین کفرو) فوجت فیها اسم سبعین رجلاً من قریش باسمائهم و اسماء آبائهم قال: فبعث الی: ابعث الی بالمصحف.

از احمد بن محمد بن ابی نصر گوید امام رضا (ع) مصحفی بمن داد و فرمود: در آن نگاه مکن من آنرا گشودم و در آنسوره لم یکن الذین کفرو را خواندم و در آن نام هفتاد مرد از قریش را یافتم که بنام خودشان و نام پدرانشان ثبت بودند گویند پس امام رضا (ع) فرستاد نزد من آن مصحف را و نزد من است.

همانجا کتاب الحجه ج، 1 ص، 284:
از جابر گفت: شنيدم ابو جعفر (عليه السلام) که ميگويد: هيچ کسي از مردم ادعاي جمعآوري تمام قرآن همانطوري که نازل شده نکرده مگر شخص دروغگو، در حاليکه جمعآوري نکرده و حفظش ننموده، همچنانکه خداوند بزرگ نازل کرده است مگر علي بن ابي طالب (عليه السلام) و بعد از وي ائمه (عليهم السلام)

همانجا ص 285:
از جابر از ابو جعفر (عليه السلام) همانا وي گفت:
هيچ کسي غير از اوصيا نميتواند چنين ادعاي کند که تمام قرآن ظاهر و باطنش نزد وي است.
(حالا ما باطن قرآن رو قبول می کنیم نزد اوصیا شماست، ظاهرش چه؟ آنچه دست ماست تحریف شده؟)

همانجا ص 492
مردي نزد ابو عبدالله آيه:
﴿وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾ (سوره توبه آیه 105).
را تلاوت نمود، پس ايشان فرمودند: اين چنين نيست، بلکه چنين است:
«و المأمونون» پس ما «مأمونون» (امانت داران آن) هستيم.

همانجا ص 597:
از هشام بن سالم از ابو عبدالله (عليه السلام) فرمود: همانا قرآني که جبرئيل (عليه السلام) بسوي محمد (صلى الله عليه وسلم) آورده بود، هفده هزار آيه بود.

نوري طبرسي در ص، 211 از کتابش -فصل الخطاب-، درباره صفات قرآن ميگويد:
فصاحتش در بعضي فقرات (پاراگرافها) بسيار است. و به حد اعجاز ميرسد، و سبکي و ضعيفي، بعضي ديگر.

شيخ محمد بن محمد نعمان ملقب به مفيد، اوائل المقالات ص، 91.شيخ مفيد ميگويد: همانا اخبار و روايات از ائمه هدي از آل محمد (صلى الله عليه وسلم) درباره اختلاف قرآن، و آنچه که ستمکاران در آن بوجود آوردهاند از حذف و نقصان بطور مستفيض آمده است

ابو الحسن عاملي مرآة الانوار و مشکاه الاسرار مقدمه دوم ص، 26بدان، آن حقي که هيچ راه گريزي از آن نيست بنا به روايات و اخبار متواتري که خواهد آمد، همانا اين قرآني که اکنون در دست ماست بعد از وفات رسول الله (صلى الله عليه وسلم) در آن دگرگوني و تغييراتي بوجود آمده است، و کساني که آن را جمعآوري نمودند بعد از رسول الله، کلمات و آياتي بسياري را ساقط گردانيدند، و همانا آن قرآن که از آنچه ذکر شد محفوظ مصون ميباشد، و موافق است با آنچه خداوند نازل کرده است، همان قرآني است که علي (عليه السلام) آن را جمعآوري نموده و آن را نگهداري کرده تا اينکه به پسرش حسن (عليه السلام) رسيد، و همين طور تا اينکه به قائم (عليه السلام) رسيد، و اکنون نزد وي ميباشد...

همانجا فصل چهارم از مقدمه دوم:
بدانکه آنچه که از ثقه الاسلام محمد بن يعقوب کليني طاب ثراه، ظاهر ميشود اين است که ايشان معتقد به تحريف و کم شدن قرآن هستند. زيرا که وي رواياتي در اين زمينه در کتابش الکافي ذکر نموده است، آن کتابي که در اولش تصريح نموده که آنچه که از روايات ذکر ميکند مورد اعتمادش است و هيچ گونه طعنه و عيب بر اين روايات وارد نساخته است و نه روايات معارض آن را ذکر کرده است.

نعمت الله جزايري، الانوار النعمانية ج، 1 ص، 357.همانا پذيرفتن اينکه بصورت متواتر بودن از وحي الهي است و همه اينها جبرئيل امين نازل کرده است، منجر به کنار گذاشتن روايت مستفيض، بلکه متواتري ميشود که بطور صريح دلالت بر اين دارد که در کلام و ماده و اعراب قرآن تحريف واقع شده است. با وجود اينکه اصحاب ما بر صحت و تصديق به آن اتفاق کرده اند.

همانجا ج 1/97:
از وجود روايات ساختگي تعجب نکن[منظور احادیث و روایاتی است که درباره مناقب و فضائل اصحاب میباشد.] همانا که آنها بعد از وفات پيامبر اکرم (صلى الله عليه وسلم) در دين تغيير و تبديل بزرگتر از اين انجام دادند، مانند تغيير دادن قرآن و تحريف کلماتش و حذف نمودن آنچه دربارة ستايش آل رسول و ائمه طاهرين و رسوائيها منافقين و اظهار بديهاي آنها ميباشد، همچنانکه بيان و توضيح آن در نور القرآن خواهد آمد[مقصود از «نور القرآن»، فصلی از فصلهای کتاب «الانوار النعمانیه» میباشد، ولیکن این فصل در چاپهای بعدی حذف گردیده است].

محمد باقر مجلسی مرآة العقول من شرح أخبار آل الرسول جزء دوازدهم ص، 525.
محمد باقر مجلسي: در شرحش براي حديث: هشام بن سالم از ابو عبدالله (عليه السلام) فرمود: همانا قراني که جبرئيل (عليه السلام) بسوي محمد (صلى الله عليه وسلم) آورده بود هفده هزار آيه بود.
درباره اين حديث گفته است:
موثق (مورد اعتماد) است. و در بعضي از نسخه ها از هشام به سالم بجاي هارون بن سالم است، پس حديث صحيح ميباشد، پوشيده نماند که اين خبر (حديث) و بسياري از حديث هاي صحيح ديگر، در بوقوع پيوستن نقص و تغيير در قرآن صريح ميباشد، و نزد من همانا اخبار در اين باب از لحاظ معني متواتر ميباشد.
و کنار گذاشتن همه آنان باعث از بين رفتن اعتماد کلي از روايت ميگردد، بلکه بگمان من همانا اخبار در اين زمينه کمتر از اخبار امامت نميباشد پس چگونه با خبر (حديث) آن را ثابت ميکنند؟

همانجا جلد دوازدهم ص 525:
در شرح حديث هشام بن سالم از أبي عبدالله (عليه السلام) فرمود: «همانا قراني که جبرئيل (عليه السلام) براي حضرت محمد (صلى الله عليه وسلم) آورد هفده هزار آيه بود. درباره اين حديث ميگويد: موثق است، و در بعضي نسخه ها از هشام بن سالم بجاي هارون بن سالم آمده است، پس روايت صحيح است، مخفي نيست که اين روايت روايات صحيح ديگر، صريح و واضح است در مورد، کم شدن قرآن، و تغيير آن و نزد من روايت در اين زمينه از لحاظ معنا متواتر ميباشد، و کنار گذاشتن همه اين روايات موجب سلب اعتماد کمتر از تمام روايت ميگردد بلکه در گمان من روايت در اين زمينه کمتر از روايت درباره امامت نيست، پس چگونه آن را (امامت) با روايت ثابت ميکنند؟»

حالم داره از این همه دروغ و اتهام به هم می خوره 15 تا روایت دیگه هست، معذورم از نوشتن

ohfreedom;314572 نوشت:
شیخ کلینی
اووو سلام برادر جونم جناب فری خوبی؟؟؟ بذا برسی... عزیز جون میدونی که صدبار این احادیث و اینجا کپی پیست کردی و حقیر و دیگران جوابتو دادیم. بس نبود؟

راستی ازون بزه که قرآن عایشه رو خورد خبر نداری؟

ماکه میگیم هرکه با علی دشمنه کافره. لعنت بر نواصب. تو هم بگو

علامه

ohfreedom;314572 نوشت:
هفده هزار آيه
حضرت علامه مجلسی علیه الرحمه در مراه العقول ذیل این حدیث با قلم مبارک مینویسد:
1 در تعداد هفت هزار ممکن است تحریفی صورت گرفته.
2 امام معصوم تمامی آیات منزل را شمارده است چه منسوخ و چه آیات موجود در کلام الله.

همونطور که دربخاری اومده که یکی از سور که کمتر از 70 آیه دارد بیش از 100 آیه داشته.

بهانه ناسخ و منسوخ که اهل خلاف بر هر حدیث قائل بر تحریف قرآن می آورند.

از الله میخوام همه هدایت بشن مثه من...

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله (ص)

السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)

ohfreedom;314572 نوشت:
شیخ کلینی، اصول کافی، شیخ کلینی پوشینه 4 برگ 456، کتاب فضل قرآن باب النوادر شماره 28 (آخرین حدیث این بخش)، انتشارات اسلامیه، خیابان پانزده خرداد، با ترجمه و شرح فارسی آیت الله محم باقر کمره ای:علی بن الحکم، عن هشام بن سالم، عن ابی عبدالله قال: ان القران الذی جاء به جبرئیل الی محمد سبعه عشر الف آیه.
علی بن الحکم از هشام بن سالم از امام صادق نقل کرده است: همانا قرآنی که توسط جبرئیل بر محمد نازل شد هفده هزار آیه بوده است.

تحت عنوان حدیث 119:
شرح از مجلسی ره - پوشیده نماند که این خبر و بسیاری از اخبار صحیحه صریحند در اینکه قرآن کم شده و تغییر کرده است و بعقیده من این اخبار از نظر معنی متواتر و قطعی هستند و طرح همه آنها مایه سل اعتماد کلی از اخبار است بلکه بگمان من اخبار اینموضوع کمتر از اخبار وارده در باب امامت نیست پس چگونه امامت را با اخبار اثبات میکنند.

همانجا ص 597:
از هشام بن سالم از ابو عبدالله (عليه السلام) فرمود: همانا قرآني که جبرئيل (عليه السلام) بسوي محمد (صلى الله عليه وسلم) آورده بود، هفده هزار آيه بود.

محمد باقر مجلسی مرآة العقول من شرح أخبار آل الرسول جزء دوازدهم ص، 525.
محمد باقر مجلسي: در شرحش براي حديث: هشام بن سالم از ابو عبدالله (عليه السلام) فرمود: همانا قراني که جبرئيل (عليه السلام) بسوي محمد (صلى الله عليه وسلم) آورده بود هفده هزار آيه بود.
درباره اين حديث گفته است:
موثق (مورد اعتماد) است. و در بعضي از نسخه ها از هشام به سالم بجاي هارون بن سالم است، پس حديث صحيح ميباشد، پوشيده نماند که اين خبر (حديث) و بسياري از حديث هاي صحيح ديگر، در بوقوع پيوستن نقص و تغيير در قرآن صريح ميباشد، و نزد من همانا اخبار در اين باب از لحاظ معني متواتر ميباشد.
و کنار گذاشتن همه آنان باعث از بين رفتن اعتماد کلي از روايت ميگردد، بلکه بگمان من همانا اخبار در اين زمينه کمتر از اخبار امامت نميباشد پس چگونه با خبر (حديث) آن را ثابت ميکنند؟

همانجا جلد دوازدهم ص 525:
در شرح حديث هشام بن سالم از أبي عبدالله (عليه السلام) فرمود: «همانا قراني که جبرئيل (عليه السلام) براي حضرت محمد (صلى الله عليه وسلم) آورد هفده هزار آيه بود. درباره اين حديث ميگويد: موثق است، و در بعضي نسخه ها از هشام بن سالم بجاي هارون بن سالم آمده است، پس روايت صحيح است، مخفي نيست که اين روايت روايات صحيح ديگر، صريح و واضح است در مورد، کم شدن قرآن، و تغيير آن و نزد من روايت در اين زمينه از لحاظ معنا متواتر ميباشد، و کنار گذاشتن همه اين روايات موجب سلب اعتماد کمتر از تمام روايت ميگردد بلکه در گمان من روايت در اين زمينه کمتر از روايت درباره امامت نيست، پس چگونه آن را (امامت) با روايت ثابت ميکنند؟»

دوستان جواب این جماعت وهابی رو قبلا اساتید داده اند منتهی جماعت اموی وهابی ماموریت به پخش شبه دارند



جواب زیراز زبان دکتر قزوینی :

كه در حقيقت، همه شارحين كتاب كافي، صراحت دارند كه اين، غلط املائي بوده است و در اصل، «سبعة آلاف» بوده است و كلمه «عشر»، اشتباه چاپي است.


در شرح اصول كافي ملا محمد صالح مازندراني، ج11، ص87، «سبعة آلاف» آمده است، يعني حدود 7 هزار آيه.


مرحوم علامه مجلسي (ره) در مرآة العقول به اين شكل آورده است.


در چاپ قديم كافي كه بنده هم يك نسخه از آن را دارم كه در سال 1305 قمري چاپ شده است، در آنجا هم «سبعة آلاف» آمده است.

اينها غلط چاپي است.

همانطوري كه در صحيح بخاري و صحيح مسلم، غلط چاپي وجود داشته، در اين كتاب هم بوده است و كسي معتقد نيست كه قرآن، داراي 17 هزار آيه است.

در اين زمينه حرف بسيار دارم، ولي اگر كسي به شرح اصول كافي مرحوم ملا صالح مازندراني و يا جلد اول مقدمه مرآة العقول علامۀ عسگري مراجعه كند، در آنجا، مفصل در اين مورد بحث شده است.

[=arial black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

[=arial black]بسم الله الرحمن الرحیم

[=arial black]السلام علیک یا رسول الله (ص)

[=arial black]السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)

[=arial black]السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)

ohfreedom;314572 نوشت:

همانجا، حدیث شماره 16، برگ 449 میگوید:

علی بن محمد، عن بعض اصحابه، عن احمد بن محمد بن ابی نصر قال: دفع الی ابوالحسن مصحفاً و قال: لا تنظر فیه، ففتحته و قراته فیه: (لم یکن الذین کفرو) فوجت فیها اسم سبعین رجلاً من قریش باسمائهم و اسماء آبائهم قال: فبعث الی: ابعث الی بالمصحف.

از احمد بن محمد بن ابی نصر گوید امام رضا (ع) مصحفی بمن داد و فرمود: در آن نگاه مکن من آنرا گشودم و در آنسوره لم یکن الذین کفرو را خواندم و در آن نام هفتاد مرد از قریش را یافتم که بنام خودشان و نام پدرانشان ثبت بودند گویند پس امام رضا (ع) فرستاد نزد من آن مصحف را و نزد من است.

[=Arial Black]یک کم به اون روایتی که کپی کردی نگاه کن:

ohfreedom;314572 نوشت:

عن بعض اصحابه،

[=Arial Black]این یعنی رویات ضعیف است

[=Arial Black]مرحوم علامه مجلسی نیز این روایت را مرسل می داند

[=Arial Black]نرم افزار درایه النور هم چنین تشخیص بر ضعف سند دارد

[=Arial Black]
[=Arial Black]
[=Arial Black]اگر اساتید لطف کنند بیشتر توضیح بدهند تا شبه ای از جانب وهابیت باقی نماند

sayedali;314586 نوشت:
دوستان جواب این جماعت وهابی رو قبلا اساتید داده اند منتهی جماعت اموی وهابی ماموریت به پخش شبه دارند جواب زیراز زبان دکتر قزوینی : كه در حقيقت، همه شارحين كتاب كافي، صراحت دارند كه اين، غلط املائي بوده است و در اصل، «سبعة آلاف» بوده است و كلمه «عشر»، اشتباه چاپي است. در شرح اصول كافي ملا محمد صالح مازندراني، ج11، ص87، «سبعة آلاف» آمده است، يعني حدود 7 هزار آيه. مرحوم علامه مجلسي (ره) در مرآة العقول به اين شكل آورده است. در چاپ قديم كافي كه بنده هم يك نسخه از آن را دارم كه در سال 1305 قمري چاپ شده است، در آنجا هم «سبعة آلاف» آمده است. اينها غلط چاپي است.

ما که از خدا می خواهیم شیعه نظر علما را در باب تحریف قرآن رد کند، این خواست تک تک اهل سنت است که به حمد الله امروز دارید تک تک آنان را انکار می کنید.

خدا را شکر

ohfreedom;314572 نوشت:
تحت عنوان حدیث 119: شرح از مجلسی ره - پوشیده نماند که این خبر و بسیاری از اخبار صحیحه صریحند در اینکه قرآن کم شده و تغییر کرده است و بعقیده من این اخبار از نظر معنی متواتر و قطعی هستند و طرح همه آنها مایه سل اعتماد کلی از اخبار است بلکه بگمان من اخبار اینموضوع کمتر از اخبار وارده در باب امامت نیست پس چگونه امامت را با اخبار اثبات میکنند.

اینجا هم غلط املایی است؟؟؟

یا در اینجا که می گوید صحیح است:

ohfreedom;314572 نوشت:
نعمت الله جزايري، الانوار النعمانية ج، 1 ص، 357.همانا پذيرفتن اينکه بصورت متواتر بودن از وحي الهي است و همه اينها جبرئيل امين نازل کرده است، منجر به کنار گذاشتن روايت مستفيض، بلکه متواتري ميشود که بطور صريح دلالت بر اين دارد که در کلام و ماده و اعراب قرآن تحريف واقع شده است. با وجود اينکه اصحاب ما بر صحت و تصديق به آن اتفاق کرده اند.

یا در اینجا که اصرار دارد روایت را صحیح دانسته اند؟

اگر بهانه غلط املایی شما را قبول کنیم می بینیم که در ادامه نوشته شده است:

ohfreedom;314572 نوشت:
محمد باقر مجلسی مرآة العقول من شرح أخبار آل الرسول جزء دوازدهم ص، 525. محمد باقر مجلسي: در شرحش براي حديث: هشام بن سالم از ابو عبدالله (عليه السلام) فرمود: همانا قراني که جبرئيل (عليه السلام) بسوي محمد (صلى الله عليه وسلم) آورده بود هفده هزار آيه بود. درباره اين حديث گفته است: موثق (مورد اعتماد) است. و در بعضي از نسخه ها از هشام به سالم بجاي هارون بن سالم است، پس حديث صحيح ميباشد، پوشيده نماند که اين خبر (حديث) و بسياري از حديث هاي صحيح ديگر، در بوقوع پيوستن نقص و تغيير در قرآن صريح ميباشد، و نزد من همانا اخبار در اين باب از لحاظ معني متواتر ميباشد. و کنار گذاشتن همه آنان باعث از بين رفتن اعتماد کلي از روايت ميگردد، بلکه بگمان من همانا اخبار در اين زمينه کمتر از اخبار امامت نميباشد پس چگونه با خبر (حديث) آن را ثابت ميکنند؟
همانجا جلد دوازدهم ص 525:
در شرح حديث هشام بن سالم از أبي عبدالله (عليه السلام) فرمود: «همانا قراني که جبرئيل (عليه السلام) براي حضرت محمد (صلى الله عليه وسلم) آورد هفده هزار آيه بود. درباره اين حديث ميگويد: موثق است، و در بعضي نسخه ها از هشام بن سالم بجاي هارون بن سالم آمده است، پس روايت صحيح است، مخفي نيست که اين روايت روايات صحيح ديگر، صريح و واضح است در مورد، کم شدن قرآن، و تغيير آن و نزد من روايت در اين زمينه از لحاظ معنا متواتر ميباشد، و کنار گذاشتن همه اين روايات موجب سلب اعتماد کمتر از تمام روايت ميگردد بلکه در گمان من روايت در اين زمينه کمتر از روايت درباره امامت نيست، پس چگونه آن را (امامت) با روايت ثابت ميکنند؟»

ما از خدا می خواهیم که شما این روایات را رد کنید زیرا این باعث سربلندی اسلام می گردد.

عاشورایی;314577 نوشت:
ماکه میگیم هرکه با علی دشمنه کافره. لعنت بر نواصب. تو هم بگو

مشکل اینجاست که ما اهل سنت اهل لعنت و نفرین نیستیم، پس می گوییم:
انشالله دشمن علی رض و اهل بیت پیامبر مورد رحم الله قرار نگیرند

[="Times New Roman"]

ohfreedom;314605 نوشت:
ما از خدا می خواهیم که شما این روایات را رد کنید زیرا این باعث سربلندی اسلام می گردد.

شما درباره روايات تحريف قرآن در بخاري چه ميكنيد ؟
شما هم مثل ما رد كنيد
تا دنياي اسلام نفس راحتي از حذف اسرائيليات بكشد

فاتح;314608 نوشت:
شما درباره روايات تحريف قرآن در بخاري چه ميكنيد ؟ شما هم مثل ما رد كنيد تا دنياي اسلام نفس راحتي از حذف اسرائيليات بكشد

بخاري كه سهل است از ابوبکر و عمر هم روایت تحریف قرآن ذکر شود ما رد می کنیم.

اما ممنون میشوم اگر همین روایت بخاری را برای بررسی بیاورید

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله (ص)

السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)

ohfreedom;314572 نوشت:

همانجا ص 285:
از جابر از ابو جعفر (عليه السلام) همانا وي گفت:
هيچ کسي غير از اوصيا نميتواند چنين ادعاي کند که تمام قرآن ظاهر و باطنش نزد وي است.
(حالا ما باطن قرآن رو قبول می کنیم نزد اوصیا شماست، ظاهرش چه؟ آنچه دست ماست تحریف شده؟)

قرآن کریم به دلیل «وحیانی بودن»، از همان عصر نزول تاکنون محتاج «مفسری مطمئن و امین» بوده.

لذا تبیین حقایق قرآنی توسط رسول اکرم( َص ) آغاز و به دست ائمه معصوم علیهم السلام ادامه یافت ، به گونه ای که دیگران همیشه معترف بوده اند هر آنچه در تفسیر و فهم صحیح و متقن از کلام الهی دارند، از سرچشمة علوم نبوی یا علوی بوده است.

آقایان :
سخن ابن عباس را بشنوید که می گوید: «هرچه از تفسیر فراگرفتم، از علی بن ابی طالب علیه السلام است

التفسیر و المفسرون، ذهبی، ج 1، ص 96 و اعترافات دیگران

بر این اساس بود که امام باقرعلیه السلام می فرمایند:

«ما یستطیع احدٌ أن یَدّعی انّ عنده جمیع القرآن کلّه ظاهره و باطنه غیرالأوصیاء؛ کسی غیر از اوصیا نمی تواند ادعا کند که تمام قرآن، ظاهر و باطنش، نزد اوست.»

اصول کافی ج 1، ص 228.

و نیز می فرمایند:
« اِنّ مِن علم ما اوتینا تفسیر القرآن و احکامه؛ همانا از دانشی که به ما داده شده، تفسیر قرآن و احکام آن است.»

همان.

سلام
شیعه و سنی می داند که در منابع آنها اخبار مشعر به تحریف قرآن هست اما فحول علمای طرفین به این اخبار اعتنا نکرده و آنها را بی اعتبار می شمرند لذا بحث در این مورد جز اینکه وسیله طعن دشمنان اسلام و مسلمین را فراهم کند در پی ندارد چه اینکه ما همدیگر را به قول تحریف سرزنش می کنیم و او می گوید ببینید هردو طرفشان قائل به تحریف در کتابی اند که اعجاز جاویدانش می خوانند
لذا هرکس عاقل است و دلش برای اسلام و امت میسوزد از این بحثها پرهیز کند
اگر هم قصه قصه امور شخصی و دل بخواهی است خود دانند و خدای قرآن
والله الموفق

[=arial black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

[=arial black]بسم الله الرحمن الرحیم

[=arial black]السلام علیک یا رسول الله (ص)

[=arial black]السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)

[=arial black]السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)

ohfreedom;314572 نوشت:

همانجا ص 492
مردي نزد ابو عبدالله آيه:
﴿وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾ (سوره توبه آیه 105).
را تلاوت نمود، پس ايشان فرمودند: اين چنين نيست، بلکه چنين است:
«و المأمونون» پس ما «مأمونون» (امانت داران آن) هستيم.

[=Arial Black]این روایت در نرم افزار داریه النور ضعیف نشان داده شده است

[=Arial Black]

[=Arial Black]اگر اساتید لطف کنند بیشتر توضیح بدهند تا شبه ای از جانب وهابیت باقی نماند

[="Times New Roman"]باعث بسي غرور و شادي است كه چنين حرفهائي را شيعه ميشنود
ولي قبل از پاسخ به سوال شما

شما خودتان را معرفي كنيد ببينيم اين چه فرقه از اهل سنتي است كه چنين است.

ohfreedom;314617 نوشت:
بخاري كه سهل است از ابوبکر و عمر هم روایت تحریف قرآن ذکر شود ما رد می کنیم.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله (ص)

السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)

ohfreedom;314572 نوشت:
شیخ کلینی، اصول کافی، شیخ کلینی پوشینه 4 برگ 456، کتاب فضل قرآن باب النوادر شماره 28 (آخرین حدیث این بخش)، انتشارات اسلامیه، خیابان پانزده خرداد، با ترجمه و شرح فارسی آیت الله محم باقر کمره ای:علی بن الحکم، عن هشام بن سالم، عن ابی عبدالله قال: ان القران الذی جاء به جبرئیل الی محمد سبعه عشر الف آیه.

ohfreedom;314572 نوشت:

علی بن الحکم از هشام بن سالم از امام صادق نقل کرده است: همانا قرآنی که توسط جبرئیل بر محمد نازل شد هفده هزار آیه بوده است.

تحت عنوان حدیث 119:

شرح از مجلسی ره - پوشیده نماند که این خبر و بسیاری از اخبار صحیحه صریحند در اینکه قرآن کم شده و تغییر کرده است و بعقیده من این اخبار از نظر معنی متواتر و قطعی هستند و طرح همه آنها مایه سل اعتماد کلی از اخبار است بلکه بگمان من اخبار اینموضوع کمتر از اخبار وارده در باب امامت نیست پس چگونه امامت را با اخبار اثبات میکنند.


همانجا، حدیث شماره 16، برگ 449 میگوید:

علی بن محمد، عن بعض اصحابه، عن احمد بن محمد بن ابی نصر قال: دفع الی ابوالحسن مصحفاً و قال: لا تنظر فیه، ففتحته و قراته فیه: (لم یکن الذین کفرو) فوجت فیها اسم سبعین رجلاً من قریش باسمائهم و اسماء آبائهم قال: فبعث الی: ابعث الی بالمصحف.

از احمد بن محمد بن ابی نصر گوید امام رضا (ع) مصحفی بمن داد و فرمود: در آن نگاه مکن من آنرا گشودم و در آنسوره لم یکن الذین کفرو را خواندم و در آن نام هفتاد مرد از قریش را یافتم که بنام خودشان و نام پدرانشان ثبت بودند گویند پس امام رضا (ع) فرستاد نزد من آن مصحف را و نزد من است.

همانجا کتاب الحجه ج، 1 ص، 284:

از جابر گفت: شنيدم ابو جعفر (عليه السلام) که ميگويد: هيچ کسي از مردم ادعاي جمعآوري تمام قرآن همانطوري که نازل شده نکرده مگر شخص دروغگو، در حاليکه جمعآوري نکرده و حفظش ننموده، همچنانکه خداوند بزرگ نازل کرده است مگر علي بن ابي طالب (عليه السلام) و بعد از وي ائمه (عليهم السلام)


همانجا ص 285:

از جابر از ابو جعفر (عليه السلام) همانا وي گفت:
هيچ کسي غير از اوصيا نميتواند چنين ادعاي کند که تمام قرآن ظاهر و باطنش نزد وي است.
(حالا ما باطن قرآن رو قبول می کنیم نزد اوصیا شماست، ظاهرش چه؟ آنچه دست ماست تحریف شده؟)


همانجا ص 492

مردي نزد ابو عبدالله آيه:
﴿وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾ (سوره توبه آیه 105).
را تلاوت نمود، پس ايشان فرمودند: اين چنين نيست، بلکه چنين است:
«و المأمونون» پس ما «مأمونون» (امانت داران آن) هستيم.


همانجا ص 597:

از هشام بن سالم از ابو عبدالله (عليه السلام) فرمود: همانا قرآني که جبرئيل (عليه السلام) بسوي محمد (صلى الله عليه وسلم) آورده بود، هفده هزار آيه بود.


نوري طبرسي در ص، 211 از کتابش -فصل الخطاب-، درباره صفات قرآن ميگويد:

فصاحتش در بعضي فقرات (پاراگرافها) بسيار است. و به حد اعجاز ميرسد، و سبکي و ضعيفي، بعضي ديگر.


شيخ محمد بن محمد نعمان ملقب به مفيد، اوائل المقالات ص، 91.شيخ مفيد ميگويد: همانا اخبار و روايات از ائمه هدي از آل محمد (صلى الله عليه وسلم) درباره اختلاف قرآن، و آنچه که ستمکاران در آن بوجود آوردهاند از حذف و نقصان بطور مستفيض آمده است

ابو الحسن عاملي مرآة الانوار و مشکاه الاسرار مقدمه دوم ص، 26بدان، آن حقي که هيچ راه گريزي از آن نيست بنا به روايات و اخبار متواتري که خواهد آمد، همانا اين قرآني که اکنون در دست ماست بعد از وفات رسول الله (صلى الله عليه وسلم) در آن دگرگوني و تغييراتي بوجود آمده است، و کساني که آن را جمعآوري نمودند بعد از رسول الله، کلمات و آياتي بسياري را ساقط گردانيدند، و همانا آن قرآن که از آنچه ذکر شد محفوظ مصون ميباشد، و موافق است با آنچه خداوند نازل کرده است، همان قرآني است که علي (عليه السلام) آن را جمعآوري نموده و آن را نگهداري کرده تا اينکه به پسرش حسن (عليه السلام) رسيد، و همين طور تا اينکه به قائم (عليه السلام) رسيد، و اکنون نزد وي ميباشد...

همانجا فصل چهارم از مقدمه دوم:

بدانکه آنچه که از ثقه الاسلام محمد بن يعقوب کليني طاب ثراه، ظاهر ميشود اين است که ايشان معتقد به تحريف و کم شدن قرآن هستند. زيرا که وي رواياتي در اين زمينه در کتابش الکافي ذکر نموده است، آن کتابي که در اولش تصريح نموده که آنچه که از روايات ذکر ميکند مورد اعتمادش است و هيچ گونه طعنه و عيب بر اين روايات وارد نساخته است و نه روايات معارض آن را ذکر کرده است.


نعمت الله جزايري، الانوار النعمانية ج، 1 ص، 357.همانا پذيرفتن اينکه بصورت متواتر بودن از وحي الهي است و همه اينها جبرئيل امين نازل کرده است، منجر به کنار گذاشتن روايت مستفيض، بلکه متواتري ميشود که بطور صريح دلالت بر اين دارد که در کلام و ماده و اعراب قرآن تحريف واقع شده است. با وجود اينکه اصحاب ما بر صحت و تصديق به آن اتفاق کرده اند.

همانجا ج 1/97:

از وجود روايات ساختگي تعجب نکن[منظور احادیث و روایاتی است که درباره مناقب و فضائل اصحاب میباشد.] همانا که آنها بعد از وفات پيامبر اکرم (صلى الله عليه وسلم) در دين تغيير و تبديل بزرگتر از اين انجام دادند، مانند تغيير دادن قرآن و تحريف کلماتش و حذف نمودن آنچه دربارة ستايش آل رسول و ائمه طاهرين و رسوائيها منافقين و اظهار بديهاي آنها ميباشد، همچنانکه بيان و توضيح آن در نور القرآن خواهد آمد[مقصود از «نور القرآن»، فصلی از فصلهای کتاب «الانوار النعمانیه» میباشد، ولیکن این فصل در چاپهای بعدی حذف گردیده است].


محمد باقر مجلسی مرآة العقول من شرح أخبار آل الرسول جزء دوازدهم ص، 525.

محمد باقر مجلسي: در شرحش براي حديث: هشام بن سالم از ابو عبدالله (عليه السلام) فرمود: همانا قراني که جبرئيل (عليه السلام) بسوي محمد (صلى الله عليه وسلم) آورده بود هفده هزار آيه بود.
درباره اين حديث گفته است:
موثق (مورد اعتماد) است. و در بعضي از نسخه ها از هشام به سالم بجاي هارون بن سالم است، پس حديث صحيح ميباشد، پوشيده نماند که اين خبر (حديث) و بسياري از حديث هاي صحيح ديگر، در بوقوع پيوستن نقص و تغيير در قرآن صريح ميباشد، و نزد من همانا اخبار در اين باب از لحاظ معني متواتر ميباشد.
و کنار گذاشتن همه آنان باعث از بين رفتن اعتماد کلي از روايت ميگردد، بلکه بگمان من همانا اخبار در اين زمينه کمتر از اخبار امامت نميباشد پس چگونه با خبر (حديث) آن را ثابت ميکنند؟


همانجا جلد دوازدهم ص 525:

در شرح حديث هشام بن سالم از أبي عبدالله (عليه السلام) فرمود: «همانا قراني که جبرئيل (عليه السلام) براي حضرت محمد (صلى الله عليه وسلم) آورد هفده هزار آيه بود. درباره اين حديث ميگويد: موثق است، و در بعضي نسخه ها از هشام بن سالم بجاي هارون بن سالم آمده است، پس روايت صحيح است، مخفي نيست که اين روايت روايات صحيح ديگر، صريح و واضح است در مورد، کم شدن قرآن، و تغيير آن و نزد من روايت در اين زمينه از لحاظ معنا متواتر ميباشد، و کنار گذاشتن همه اين روايات موجب سلب اعتماد کمتر از تمام روايت ميگردد بلکه در گمان من روايت در اين زمينه کمتر از روايت درباره امامت نيست، پس چگونه آن را (امامت) با روايت ثابت ميکنند؟»


حالم داره از این همه دروغ و اتهام به هم می خوره 15 تا روایت دیگه هست، معذورم از نوشتن

اما اقای فری وهابی :

سخنانی از عالمان شیعه جمع آوری شده که به تحریف و کم شدن قرآن دلالت دارد. ما می گوییم که این عالمان در صدد گزارش از روایات موجود بوده اند که چنین برداشتی از آنها می شود.

ولی بعد در صدد تبیین برآمده اند و توضیح داده اند که بسیاری از این روایات ناظر به تأویل و تعیین مصداق هستند نه این که بخواهند بگویند قرآن نازل کلامی داشته که حذف شده است.

یا بسیاری روایات که دلالت بر تحریف دارند، ضعیف هستند و معتبر نمی باشند و روایات معتبر در رد آنها است

%%%%%% و با توجه به آن روایات معتبر به این روایات نمی توان بها داد.%%%%%%

خلاصه، نقل روایتی که دلالت بر تحریف دارد در کتابی به این معنا نیست که صاحب کتاب آن روایت و مضمونش را قبول دارد.

محدث سعی دارد روایاتی که از نظر او اعتبار دارند، جمع آوری کند گر چه این روایات معارض و مخالف باشند.

برای این که شخصی را معتقد به تحریف قرآن بدانیم باید کلام صریح او بر این مطلب را به عنوان دلیل خود بیاوریم

اقای فری وهابی:

به این آسانی نمی توان به عالمان دین تهمت زد و آنان را معتقد به تحریف قرآن شمرد.

عالمانی چون کلینی، مجلسی و... در کتاب کافی و بحارالانوار به عنوان یک محدث سعی در جمع احادیث دارند.

البته کلینی در کافی سعی دارد روایاتی که به نظر او از سند معتبری برخوردار هستند، جمع آوری کند. ولی مجلسی در بحار الانوار در صدد جمع آوری آثار منسوب به امامان است و هر خبر و حدیثی که حداقلی از اعتبار را داشته باشد، در آن کتاب جمع آورده تا بعد از او عالمان در مورد آن احادیث تحقیق کنند و معتبر و غیر معتبر را شماسایی کرده و روشن سازند.

بنا بر این کلینی به عنوان یک محدث وقتی یک حدیثی را معتبر می داند، آن حدیث را در کتابش می آورد. ولی آوردن یک حدیث در کتاب کافی به معنای اعتقاد کلینی به مضمون آن حدیث نیست. زیرا همان کلینی در همان زمینه روایات و احادیث دیگر هم آورده که با این حدیث تفاوت دارد و باید آن احادیث را در مجموع دید و بررسی کرد و با توجه به مجموع آنها نظر داد و اگر جایی کلینی جمع بندی خود از احادیث را ذکر کرده، آن جمع بندی را می توان نظر او شمرد.

ما در مورد جمع بندی احادیث مربوط به تحریف قرآن از نگاه کلینی اطلاع نداریم و نمی دانیم آیا ایشان موضع گیری صریحی کرده است یا نه و ظاهر باید ایشان موضع صریحی دال بر تحریف قرآن نکرده باشد و گر نه مخالفان آن را در بوق و کرنا می کردند.

بله روایاتی در کافی هست که بر تحریف و کم شدن قرآن دلالت دارد. ولی این ها را نمی توان اعتقاد کلینی شمرد. بلکه ایشان چون آن روایت را از لحاظ سندی معتبر دیده، آن را ذکر کرده همان گونه که روایاتی هم نقل کرده که تحریف را انکار می کند.( و توجه داشته باش ما مثل شما وهابی ها نیستیم که تمام بخاری و مسلم را صحیح می دانید بگوییم الکافی هم صحیح است)

بنا بر این نمی توان به صرف وجود روایاتی دال بر تحریف در کتاب یک عالم، آن عالم را معتقد به تحریف قرآن شمرد.

اما اگر عالمی از مجموع روایات مربوط به تحریف قرآن و از مجموع ادله به این نظر برسد که قرآن تحریف شده یعنی از آن کم شده

(زیرا ما در شیعه و سنی عالمی نمی یابیم که معتقد به زیاد شدن قرآن باشد و همگی بدون استثنا قرآن موجود را وحی و آسمانی می دانند ولی بعضی عالمان شیعه و سنی به تبع روایاتی که در شیعه و سنی مبنی بر زیادتر بودن قرآن نازل از قران فعلی هست، معتقد به کم شدن قرآن هستند.)

نمی توان این عالم را از مسلمانی خارج شمرد. زیرا او حداکثر در برداشتش از روایات و ادله موجود اشتباه کرده است.


ولی کافر نشده و از مسلمانی خارج نگشته و بدعت نگذاشته است.

زیرا منکر خدا یا نبوت و پیامبر(ص) و قرآن و معاد نشده و چیزی که از دین نیست، به دین وارد نکرده و ضرورتی از ضروریات اسلام را انکار ننموده است.


در کافی که روایات فراوانی از آن در این پست شما ذکر شده روایت صحیحی هم آمده:

عن ابى بصير قال: سألت ابا عبداللَّه عليه السلام عن قول اللَّه عز و جل: «أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُوْلِى الْأَمْرِ مِنكُمْ» فقال: نزلت في على بن أبى طالب والحسن والحسين عليهم السلام. فقلت له: إن الناس يقولون: فما له لم يسمّ علياً واهل بيته عليهم السلام في كتاب اللَّه عز و جل؟ قال: فقال: قولوا لهم: ان رسول اللَّه صلى الله عليه و آله نزلت عليه الصلوة ولم يسمّ اللَّه لهم ثلاثاً ولا أربعاً حتى كان رسول اللَّه هو الذي فسرّ ذلك لهم .... (1)
از امام صادق در باره آیه اطیعوا الله و اطیعوا الرسول پرسیدم که فرمود: در باره امامت امام علی و فرزندانش است.
پرسیدم: مردم می گویند: چرا خدا نام آنان را در کتابش ذکر نکرده است؟
فرمود: بگو مگر خدا که نماز را واجیب کرده تعداد رکعات و این که هر نماز چند رکعت باشد را ذکر کرده است؟ نگر این را به بیان پیامبر واگذار نکرده است؟ در این مورد هم تفسیر و بیان مصداق ها به عهده رسول خدا نهاده شده است.


آية اللَّه خوئى بعد از ذكر اين حديث مى‏فرمايد:

این روایت صحیح بر همه روایاتی که دلالت قوی و ضعیف بر تحریف و کم شدن قرآن دارند ، حاکم است و روشن می سازد که مراد آن روایات (بر فرض صحیح بودن) و ذکر نام امام در آنها از باب تفسیر و تأویل و بیان مصداق است ( و وحی و از قرآن نمی باشد). (2)


بنا بر این کسی که با جمع آوری مطالب بالا بخواهد شیعه و عالمان شیعه را قائل به تحریف قرآن بشمارد ، مغرضانه سخن گفته و گوشه ای از کلام را گرفته و گوشه های دیگر را سرپوش نهاده است.

پس جنابعالی مغرضانه سخن گفته اید %

و قصد شبه پراکنی دارید نه بحث علمی همون طوری که استادی فرمودند این بجث ها دشمن شاد کن است (یعنی وهابی شاد کن)

پی نوشت ها:
1. کلینی، کافی، تهران ، اسلامیه، 1367 ش، ج1، ص 286.
2. خویی البیان، ص 231.

[="DarkGreen"][="Arial Black"]

السلام علیک یا فاطمه الزهراء

اما در مورد روایت تحریف در کتب شما بنده فقط می اورم حدود 100 روایت :
دسته اول :
از صحیح بخاری 11 روایت:

( أحاديث وروايات في تحريف القرآن )

عدد الروايات : ( 11 )

صحيح البخاري - الجزء : ( 8 ) - رقم الصفحة : ( 113 )

- باب الشهادة تكون عند الحاكم في ولايته القضاء أو قبل ذلك للخصم : وقال شريح القاضي : وسأله إنسان الشهادة فقال : إئت الأمير حتى أشهد لك وقال عكرمة : قال عمر لعبد الرحمن بن عوف : لو رأيت رجلاًًً على حد زنا أو سرقة وأنت أمير فقال : شهادتك شهادة رجل من المسلمين قال : صدقت قال عمر : لولا أن يقول الناس زاد عمر في كتاب الله لكتبت آية الرجم بيدي وأقر ماعز عند النبي (ص) بالزنا أربعاًًً فأمر برجمه ولم يذكر أن النبي (ص) أشهد من حضره ، وقال حماد : إذا أقر مرة عند الحاكم رجم وقال : الحكم أربعاًًً.

الرابط:

http://www.sonnaonline.com/Hadith.aspx?HadithID=183970

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح البخاري - المناقب - مناقب عمار وحذيفة - رقم الحديث : ( 3460 )

‏- حدثنا : ‏ ‏سليمان بن حرب ‏ ، حدثنا : ‏ ‏شعبة ، عن ‏ ‏مغيرة ، عن ‏ ‏إبراهيم ‏ ‏قال : ذهب ‏ ‏علقمة ‏ ‏إلى ‏ الشام ‏ ‏فلما دخل المسجد قال : اللهم يسر لي جليساً صالحاًً فجلس إلى ‏ ‏أبي الدرداء ‏فقال أبو الدرداء ‏: ‏ممن أنت ، قال : من ‏ ‏أهل الكوفة ‏ ‏قال : اليس فيكم أو منكم ‏ ‏صاحب السر الذي لا يعلمه غيره ‏ ‏يعني ‏ ‏حذيفة ‏ ‏قال : قلت : بلى ، قال : اليس فيكم أو منكم الذي أجاره الله على لسان نبيه ‏‏(ص) ‏يعني من الشيطان ‏ ‏يعني ‏ ‏عماراًً ‏ ‏قلت : بلى ، قال : اليس فيكم أو منكم صاحب السواك والوساد أو السرار قال : بلى ، قال : كيف كان ‏ ‏عبد الله ‏ ‏يقرأ ‏: والليل إذا يغشى والنهار إذا تجلى ‏، قلت : والذكر والأنثى قال : ما زال بي هؤلاء حتى كادوا يستنزلوني ، عن شيء سمعته من رسول الله ‏(ص)‏.

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=3460&doc=0

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح البخاري - المناقب - مناقب عبدالله بن مسعود (ر) - رقم الحديث : ( 3477 )

‏- حدثنا : ‏ ‏موسى ‏، عن ‏ ‏أبي عوانة ‏، عن ‏ ‏مغيرة ‏، عن ‏ ‏إبراهيم ، عن ‏‏علقمة ‏دخلت ‏ الشام ‏ ‏فصليت ركعتين فقلت : اللهم يسر لي جليساً فرأيت ‏ ‏شيخاً ‏ ‏مقبلاًً فلما دنا قلت : أرجو أن يكون إستجاب قال : من أين أنت قلت : من ‏ ‏أهل الكوفة ‏ ‏قال : ‏أفلم يكن فيكم صاحب النعلين والوساد والمطهرة أولم يكن فيكم الذي أجير من الشيطان أولم يكن فيكم صاحب السر الذي لا يعلمه غيره كيف قرأ ‏ ‏إبن أم عبد ‏والليل ‏فقرأت : والليل إذا يغشى والنهار إذا تجلى ، ‏والذكر والأنثى قال : أقرأنيها النبي ‏(ص)‏ ‏فاه إلى ‏‏في فما زال هؤلاء حتى كادوا يردوني.‏

الرابط :

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=3477&doc=0

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح البخاري - تفسير القرآن - والنهار إذا تجلى - رقم الحديث : ( 4562 )

- حدثنا : ‏ ‏قبيصة بن عقبة ‏ ‏ ، حدثنا : ‏ ‏سفيان ‏، عن ‏ ‏الأعمش ‏، عن ‏ ‏إبراهيم ، عن ‏ ‏علقمة ‏ ‏قال : ‏دخلت في نفر من أصحاب ‏ ‏عبد الله ‏ الشام ‏ ‏فسمع بنا ‏ ‏أبو الدرداء ‏ ‏فأتانا فقال :‏ ‏أفيكم من يقرأ فقلنا : نعم ، قال : فأيكم إقرأ فأشاروا إلي فقال : إقرأ فقرأت : ‏والليل إذا يغشى والنهار إذا تجلى ، ‏والذكر والأنثى قال : أنت سمعتها من ‏ ‏في صاحبك قلت : نعم ، قال : وأنا سمعتها من ‏ ‏في النبي ‏ (ص) ‏ ‏وهؤلاء يأبون علينا.

الرابط :

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=4562&doc=0

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح البخاري - تفسير القرآن - ويذكر عن ... - رقم الحديث : ( 4595 )

‏- حدثنا : ‏ ‏علي بن عبد الله ‏ ، حدثنا : ‏ ‏سفيان ، حدثنا : ‏ ‏عبدة بن أبي لبابة ، عن ‏ ‏زر بن حبيش ‏ ‏ح ،‏ وحدثنا : ‏ ‏عاصم ، عن ‏ ‏زر ‏ ‏قال : : سألت ‏ ‏أبي بن كعب ‏ ‏قلت : ‏يا ‏ ‏أبا المنذر ‏ ‏إن أخاك ‏ ‏إبن مسعود ‏ ‏يقول : كذا وكذا فقال أبي ‏: ‏سألت رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏فقال لي : قيل لي فقلت : قال : فنحن نقول كما قال رسول الله ‏(ص).

الرابط :

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=4595&doc=0

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح البخاري - فضائل القرآن - أنزل القرآن على سبعة أحرف - رقم الحديث : ( 4608 )

‏- حدثنا : ‏ ‏سعيد بن عفير ‏ ‏قال : ، حدثني : ‏ ‏الليث ‏ ‏قال : ، حدثني : ‏ ‏عقيل ، عن ‏ ‏إبن شهاب ‏ ‏قال : ، حدثني : ‏ ‏عروة بن الزبير ‏ ‏أن ‏ ‏المسور بن مخرمة ‏ ‏وعبد الرحمن بن عبد القارئ ‏ ‏حدثاه أنهما سمعا ‏ ‏عمر بن الخطاب ‏ ‏يقول : ‏سمعت ‏ ‏هشام بن حكيم بن حزام ‏ ‏يقرأ سورة الفرقان في حياة رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏فإستمعت لقراءته فإذا هو يقرأ : على حروف كثيرة لم يقرئنيها رسول الله ‏ (ص) فكدت ‏ ‏أساوره ‏ ‏في الصلاة فتصبرت حتى سلم ‏ ‏فلببته ‏ ‏بردائه فقلت : من أقرأك هذه السورة التي سمعتك تقرأ قال : أقرأنيها رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏فقلت : كذبت فأن رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏قد أقرأنيها على غير ما قرأت فإنطلقت به أقوده إلى رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏فقلت : إني سمعت هذا يقرأ بسورة ‏ ‏الفرقان ‏ ‏على حروف لم تقرئنيها فقال رسول الله ‏ (ص) ‏: ‏أرسله إقرأ يا ‏ ‏هشام ‏ ‏فقرأ عليه القراءة التي سمعته يقرأ فقال رسول الله ‏ (ص) ‏: ‏كذلك أنزلت ثم قال : إقرأ يا ‏ ‏عمر ‏ ‏فقرأت القراءة التي أقرأني فقال رسول الله ‏ (ص) ‏: ‏كذلك أنزلت ‏ ‏إن هذا القرآن أنزل على سبعة أحرف فاقرءوا ما تيسر منه.

الرابط :

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=4608&doc=0

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح البخاري - فضائل القرآن - إقرءوا القرآن ما إئتلفت عليه قلوبكم - رقم الحديث : ( 4672 )

‏- حدثنا : ‏ ‏أبو النعمان ‏ ، حدثنا : ‏ ‏حماد ‏، عن ‏ ‏أبي عمر إن الجوني ‏، عن ‏جندب بن عبد الله ،‏ عن النبي ‏(ص) ‏ ‏قال : إقرءوا القرآن ما إئتلفت قلوبكم فإذا إختلفتم فقوموا عنه. ‏

الرابط :

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=4672&doc=0

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح البخاري - الجزء : ( 8 ) - رقم الصفحة : ( 25 ) - رقم الحديث : ( 6327 )

- حدثنا : علي بن عبد الله ، حدثنا : سفيان ، عن الزهري ، عن عبيد الله عن إبن عباس (ر) قال : قال عمر : لقد خشيت أن يطول بالناس زمان حتى يقول قائل : لا نجد الرجم في كتاب الله فيضلوا بترك فريضة أنزلها الله ، ألا وإن الرجم حق على من زنى وقد أحصن إذا قامت البينة أو كان الحمل أو الإعتراف ، قال سفيان : كذا حفظت ألا وقد رجم رسول الله (ص) ورجمنا بعده.

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=6327&doc=0

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح البخاري - الحدود - رجم الحبلى من الزنا إذا أحصنت - رقم الحديث : ( 6328 )

[ النص طويل لذا إستقطع منه موضع الشاهد ]

- حدثنا : ‏ ‏عبد العزيز بن عبد الله ‏ ، حدثني : ‏ ‏إبراهيم بن سعد ‏، عن ‏ ‏صالح ، عن ‏ ‏إبن شهاب ، عن ‏ ‏عبيد الله بن عبد الله بن عتبة بن مسعود ‏ ، عن ‏ ‏إبن عباس ، قال : ... فكان مما أنزل الله آية الرجم فقرأناها وعقلناها ووعيناها رجم رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏ورجمنا بعده فأخشى إن طال بالناس زمان أن يقول قائل والله ما نجد آية الرجم في كتاب الله فيضلوا بترك فريضة أنزلها الله والرجم في كتاب الله حق على من زنى إذا أحصن من الرجال والنساء إذا قامت البينة أو كان الحبل أو ‏ الإعتراف ثم إنا كنا نقرأ فيما نقرأ من كتاب الله أن لا ترغبوا عن آبائكم فإنه كفر بكم أن ترغبوا عن آبائكم أو إن كفراًً بكم أن ترغبوا عن آبائكم ....

الرابط :

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=6328&doc=0

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح البخاري - الجزء : ( 8 ) - رقم الصفحة : ( 152 ) - رقم الحديث : ( 6778 )

- حدثنا : موسى بن إسماعيل ، حدثنا : عبد الواحد ، حدثنا : معمر ، عن الزهري ، عن عبيد الله بن عبد الله ، حدثني : إبن عباس (ر) ما قال : كنت أقرئ عبد الرحمن بن عوف فلما كان آخر حجة حجها عمر فقال عبد الرحمن بمنى : لو شهدت أمير المؤمنين أتاه رجل قال : إن فلاناًً يقول : لو مات أمير المؤمنين لبايعنا فلاناًً فقال عمر : لأقومن العشية فأحذر هؤلاء الرهط الذين يريدون أن يغصبوهم قلت : لا تفعل فإن الموسم يجمع رعاع الناس يغلبون على مجلسك فأخاف أن لا ينزلوها علي وجهها فيطير بها كل مطير فأمهل حتى تقدم المدينة دار الهجرة ودار السنة فتخلص بأصحاب رسول الله (ص) من المهاجرين والأنصار فيحفظوا مقالتك وينزلوها علي وجهها ، فقال : والله لأقومن به في أول مقام أقومه بالمدينة قال إبن عباس : فقدمنا المدينة فقال : إن الله بعث محمداًً (ص) بالحق وأنزل عليه الكتاب فكان فيما أنزل آية الرجم.

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=6778&doc=0

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح البخاري - التوحيد - قول الله تعالى : فأقرءوا ما تيسر من القرآن - رقم الحديث : ( 6995 )

‏ - حدثنا : ‏ ‏يحيى بن بكير ‏ ، حدثنا : ‏ ‏الليث ، عن ‏ ‏عقيل ، عن ‏ ‏إبن شهاب ‏، حدثني : ‏ ‏عروة ‏ ‏أن ‏ ‏المسور بن مخرمة ‏ ‏وعبد الرحمن بن عبد القارئ ‏ ‏حدثاه أنهما سمعا ‏ ‏عمر بن الخطاب ‏ ‏يقول : ‏سمعت ‏ ‏هشام بن حكيم ‏ ‏يقرأ سورة الفرقان في حياة رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏فإستمعت لقراءته فإذا هو يقرأ على حروف كثيرة لم يقرئنيها رسول الله ‏ (ص) فكدت ‏ ‏أساوره ‏ ‏في الصلاة فتصبرت حتى سلم ‏ ‏فلببته ‏ ‏بردائه فقلت : من أقرأك هذه السورة التي سمعتك تقرأ قال : أقرأنيها رسول الله ‏(ص) ‏‏فقلت : كذبت أقرأنيها على غير ما قرأت فإنطلقت به أقوده إلى رسول الله ‏ (ص) ‏‏فقلت : إني سمعت هذا يقرأ سورة الفرقان على حروف لم تقرئنيها فقال : ‏أرسله ‏ ‏إقرأ يا ‏ ‏هشام ‏ ‏فقرأ : القراءة التي سمعته فقال رسول الله ‏ (ص) :‏ ‏كذلك أنزلت ثم قال رسول الله ‏ (ص) ‏: ‏إقرأ يا ‏ ‏عمر ‏ ‏فقرأت التي أقرأني فقال : كذلك أنزلت ‏ ‏إن هذا القرآن أنزل على ‏ ‏سبعة أحرف ‏ ‏فاقرءوا ما ‏ ‏تيسر ‏ ‏منه. ‏

الرابط :

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=6995&doc=0

[/]

[="Arial Black"][="DarkGreen"]

السلام علیک یا فاطمه الزهراء

از همین جا از جناب سید علی تشکر که بار دیگر به انجمن امدند
دسته دوم:

( أحاديث وروايات في تحريف القرآن )

عدد الروايات : ( 7 )

صحيح مسلم - الإيمان - في قوله تعالى : وأنذر عشيرتك الأقربين - رقم الحديث : ( 307 )

‏- وحدثنا : ‏ ‏أبو كريب محمد بن العلاء ‏ ، حدثنا : ‏ ‏أبو أسامة ، ‏‏عن ‏الأعمش ، عن ‏عمرو بن مرة ‏ ، عن ‏ ‏سعيد بن جبير ‏، عن ‏‏إبن عباس ‏قال : لما نزلت هذه الآية : ‏وأنذر عشيرتك الأقربين ورهطك منهم المخلصين خرج رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏حتى صعد ‏ ‏الصفا ‏ ‏فهتف ‏ ‏يا ‏ ‏صباحاه ‏ ‏فقالوا : من هذا الذي يهتف قالوا : ‏ : ‏محمد ‏ ‏فإجتمعوا إليه ، فقال : يا بني فلان يا بني فلان يا بني فلان يا ‏ ‏بني عبد مناف ‏ ‏يا ‏ ‏بني عبد المطلب ‏ ‏فإجتمعوا إليه ، فقال :‏ ‏أرأيتكم لو أخبرتكم أن خيلاً تخرج ‏ ‏بسفح ‏ ‏هذا الجبل أكنتم مصدقي قالوا : ما جربنا عليك كذباً قال : فإني نذير لكم بين يدي عذاب شديداًًً قال : فقال أبو لهب ‏: ‏تبا لك أما جمعتنا إلاّ لهذا ثم قام فنزلت هذه السورة : ‏تبت يدا ‏ ‏أبي لهب ‏وقد ‏‏تب كذا قرأ ‏ ‏الأعمش ‏ ‏إلى آخر السورة ‏ ، وحدثنا : ‏ ‏أبوبكر بن أبي شيبة ‏ ‏وأبو كريب ‏ ‏قال : ، حدثنا ‏أبو معاوية ‏ ‏، عن ‏ ‏الأعمش ‏ ‏بهذا الإسناد ‏ ‏قال : صعد رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏ذات يوم ‏ ‏الصفا ‏ ‏فقال : ‏يا ‏‏صباحاه ‏ ‏بنحو حديث ‏ ‏أبي أسامة ‏ ‏ولم يذكر نزول الآية : ‏وأنذر عشيرتك الأقربين. ‏

الرابط :

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=307&doc=1

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح مسلم - المساجد ومواضع الصلاة - الدليل لمن قال :.. - رقم الحديث : ( 998 )

‏- وحدثنا : ‏ ‏يحيى بن يحيى التميمي ‏ ‏قال : قرأت على ‏ ‏مالك ‏ ‏، عن ‏ ‏زيد بن أسلم ‏، عن ‏ ‏القعقاع بن حكيم ، عن ‏ ‏أبي يونس ‏ ‏مولى ‏ ‏عائشة ‏: ‏أنه قال : ‏أمرتني ‏ ‏عائشة ‏: ‏أن أكتب لها مصحفاً وقالت : إذا بلغت هذه الآية ‏ ‏فآذني ‏: حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى ،‏ فلما بلغتها ‏ ‏آذنتها ‏ فأملت علي ‏: حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى ‏وصلاة العصر ‏وقوموا لله ‏ ‏قانتين ‏قالت عائشة ‏: ‏سمعتها من رسول الله ‏(ص).

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=998&doc=1

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح مسلم - الزكاة - لو أن لإبن آدم وادياًً لإبتغى ثالثاً - رقم الحديث : ( 1740 )

‏- حدثني : ‏ ‏سويد بن سعيد ‏ ‏ ، حدثنا : ‏ ‏علي بن مسهر ‏، عن ‏ ‏داود ‏، عن ‏ ‏أبي حرب بن أبي الأسود ‏ ،‏ ، عن ‏ ‏أبيه ‏ ‏قال : ‏بعث ‏ ‏أبو موسى ، الأشعري ‏ ‏إلى قراء أهل ‏ ‏البصرة ‏ ‏فدخل عليه ‏ ‏ثلاث مائة رجل قد قرءوا القرآن فقال : أنتم خيار أهل ‏ ‏البصرة ‏ ‏وقراؤهم فاتلوه ولا يطولن عليكم الأمد فتقسو قلوبكم كما قست قلوب من كان قبلكم وإنا كنا نقرأ سورة كنا نشبهها في الطول والشدة ‏ ‏ببراءة ‏ ‏فأنسيتها غير إني قد حفظت منها ‏لو كان لإبن ‏ ‏آدم ‏ ‏واديان من مال لابتغى وادياً ثالثاً ولا يملأ جوف إبن ‏ ‏آدم ‏ ‏إلاّ التراب ، وكنا نقرأ سورة كنا نشبهها بإحدى ‏ ‏المسبحات ‏ ‏فأنسيتها غير أني حفظت منها يا أيها الذين آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون فتكتب شهادة في أعناقكم فتسألون عنها يوم القيامة. ‏

الرابط :

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=1740&doc=1

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح مسلم - الرضاع - التحريم بخمس رضعات - رقم الحديث : ( 2634 )

- حدثنا : ‏ ‏يحيى بن يحيى ‏ ‏قال : قرأت على ‏ ‏مالك ‏، عن ‏ ‏عبد الله بن أبي بكر ‏، عن ‏ ‏عمرة ‏، عن ‏ ‏عائشة ‏أنها قالت : ‏كان فيما أنزل من القرآن عشر رضعات معلومات يحرمن ، ثم نسخن بخمس معلومات فتوفي رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏وهن فيما يقرأ من القرآن.

الرابط :

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=2634&doc=1

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=2635&doc=1

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح مسلم - الجزء : ( 5 ) - رقم الصفحة : ( 116 ) - رقم الحديث : ( 3201 )

- حدثني : أبو الطاهر وحرملة بن يحيى قالا : ، حدثنا : أبو وهب ، أخبرني : يونس ، عن إبن شهاب قال : ، أخبرني : عبيد الله بن عبد الله بن عتبة أنه سمع عبد الله بن عباس يقول : قال عمر بن الخطاب وهو جالس على منبر رسول الله (ص) : إن الله : قد بعث محمداًً (ص) بالحق وأنزل عليه الكتاب فكان مما أنزل عليه آية الرجم قرأناها ووعيناها وعقلناها فرجم رسول الله (ص) ورجمنا بعده فأخشى إن طال بالناس زمان أن يقول قائل : ما نجد الرجم في كتاب الله فيضلوا بترك فريضة أنزلها الله وإن الرجم في كتاب الله حق على من زنى إذا أحصن من الرجال والنساء إذا قامت البينة أو كان الحبل أو الإعتراف.

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=3201&doc=1

--------------------------------------------------------------------------------

صحيح مسلم - التفسير - في سورة براءة ... - رقم الحديث : ( 5359 )

‏- ‏حدثني : ‏ ‏عبد الله بن مطيع ‏ ، حدثنا : ‏ ‏هشيم ، عن ‏ ‏أبي بشر ‏ ‏، عن ‏ ‏سعيد بن جبير ‏ ‏قال : قلت ‏ ‏لإبن عباس :‏ ‏سورة ‏ ‏التوبة ‏ ‏قال :‏ ‏التوبة ‏ ‏قال :‏ ‏بل هي ‏ ‏الفاضحة ‏ ‏ما زالت تنزل ومنهم ومنهم حتى ظنوا أن لا يبقى منا أحد إلاّّ ذكر فيها ، قال : قلت : سورة ‏ ‏الأنفال ‏ ‏قال : تلك سورة ‏ ‏بدر ‏ ‏قال : قلت ‏: ‏فالحشر ‏ ‏قال : نزلت في ‏ ‏بني النضير.

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=5359&doc=1

[/]

[="Arial Black"][="DarkOliveGreen"]

السلام علیک یا فاطمه الزهراء

دسته سوم:

( أحاديث وروايات في تحريف القرآن )

عدد الروايات : ( 4 )

سنن الترمذي - الرضاع - ما جاء لا تحرم المصة ولا المصتان - رقم الحديث : ( 1070 )

- ‏وقالت عائشة : ‏أنزل في القرآن عشر رضعات معلومات فنسخ من ذلك خمس وصار إلى خمس رضعات معلومات فتوفي رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏والأمر على ذلك.

الرابط :

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=1070&doc=2

--------------------------------------------------------------------------------

سنن الترمذي - القراءات عن رسول الله (ص) - ومن سورة الذاريات - رقم الحديث : ( 2864 )

‏- حدثنا : ‏ ‏عبد بن حميد ‏ ، حدثنا : ‏ ‏عبيد الله بن موسى ‏، عن ‏ ‏إسرائيل ، عن ‏ ‏أبي إسحق ، عن ‏عبد الرحمن بن يزيد ‏ ‏، عن ‏ ‏عبد الله بن مسعود ‏قال : أقرأني رسول الله ‏(ص) : ‏إني أنا الرزاق ذو القوة المتين ، ‏قال ‏أبو عيسى : ‏ ‏هذا ‏حديث حسن صحيح .

الرابط :

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=2864&doc=2

--------------------------------------------------------------------------------

سنن الترمذي - المناقب عن رسول الله (ص) - مناقب معاذ .... - رقم الحديث : ( 3726 )

- حدثنا : ‏ ‏محمود بن غيلان ‏ ، حدثنا : ‏ ‏أبو داود ‏، أخبرنا : ‏ ‏شعبة ‏، عن ‏ ‏عاصم ‏ ‏قال : سمعت ‏ ‏زر بن حبيش ‏ ‏يحدث ، عن ‏ ‏أبي بن كعب ‏أن رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏قال له ‏: ‏إن الله أمرني أن إقرأ عليك فقرأ عليه : ‏لم يكن الذين كفروا من ‏ ‏أهل الكتاب ، ‏فقرأ فيها : إن ذات الدين عند الله الحنيفية المسلمة لا اليهودية ولا النصرانية من يعمل خيراًًً فلن ‏ ‏يكفره ‏ ‏وقرأ عليه : ولو أن لإبن ‏ ‏آدم ‏ ‏وادياً من مال ‏ ‏لابتغى ‏ ‏إليه ثانياً ولو كان له ثانياً ‏ ‏لابتغى ‏ ‏إليه ثالثاً ولا يملأ جوف إبن ‏ ‏آدم ‏ ‏إلاّ التراب ويتوب الله على من تاب ‏، قال ‏أبو عيسى ‏: ‏هذا ‏ ‏حديث حسن .

- وقد روي ‏ ‏من غير هذا الوجه ‏ ‏رواه ‏ ‏عبد الله بن عبد الرحمن بن أبزى ، عن ‏ ‏أبيه ، عن ‏ ‏أبي بن كعب ‏ ‏أن النبي ‏ (ص) ‏ ‏قال : ‏ ‏لأبي بن كعب :‏ ‏إن الله أمرني أن إقرأ عليك القرآن ‏، ‏وقد روى ‏ ‏قتادة ‏، عن ‏ ‏أنس ‏: ‏أن النبي ‏ (ص) ‏ ‏قال : ‏ ‏لأبي ‏: ‏إن الله أمرني أن إقرأ عليك القرآن.

الرابط

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=3726&doc=2

--------------------------------------------------------------------------------

سنن الترمذي - المناقب عن رسول الله (ص) - من فضائل أبي ... - رقم الحديث : ( 3833 )

‏- حدثنا : ‏ ‏محمود بن غيلان ‏ ، حدثنا : ‏ ‏أبو داود ،‏ أخبرنا : ‏ ‏شعبة ‏، عن ‏ ‏عاصم ‏ ‏قال : سمعت ‏ ‏زر بن حبيش ‏ ‏يحدث عن ‏ ‏أبي بن كعب ‏أن رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏قال له ‏: ‏إن الله أمرني أن إقرأ عليك القرآن فقرأ عليه : ‏لم يكن الذين كفروا ‏، وقرأ فيها إن ذات الدين عند الله ‏ ‏الحنيفية ‏ ‏المسلمة لا اليهودية ولا النصرانية ولا المجوسية من يعمل خيراًًً فلن ‏ ‏يكفره ‏ ‏وقرأ عليه : لو أن لإبن ‏ ‏آدم ‏ ‏وادياً من مال ‏ ‏لابتغى ‏ ‏إليه ثانياً ولو كان له ثانياً ‏ ‏لابتغى ‏ ‏إليه ثالثاً ولا يملأ جوف إبن ‏ ‏آدم ‏ ‏إلاّ تراب ويتوب الله على من تاب ‏، قال ‏أبو عيسى ‏‏: هذا ‏‏حديث حسن صحيح ‏.

- وقد روي من غير هذا الوجه ‏ ‏رواه ‏ ‏عبد الله بن عبد الرحمن بن أبزى ‏، عن ‏ ‏أبيه ، عن ‏ ‏أبي بن كعب ‏ ‏(ر) ‏ ‏أن النبي ‏ (ص) ‏ ‏قال له :‏ ‏إن الله أمرني أن إقرأ عليك القرآن ‏، ‏وقد رواه ‏ ‏قتادة ‏ ‏، عن ‏ ‏أنس ‏: ‏أن النبي ‏ (ص) ‏ ‏قال : ‏ ‏لأبي بن كعب :‏ ‏إن الله أمرني أن إقرأ عليك القرآن.

الرابط

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=3833&doc=2

[/]

[=arial][=arial][=arial black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم [=arial]

[=arial][=arial black]بسم الله الرحمن الرحیم [=arial]

[=arial black]السلام علیک یا رسول الله (ص)

[=arial black]السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)

[=arial black]السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)

[=arial black]سوال اول:
[=Arial Black]
شما [=Arial Black](ohfreedom) می گویید : شیعه و بزرگاني از شیعه، معتقد به تحريف قرآن هستيد؛ مثل مرحوم نوري كه كتابي دارد به نام فصل الخطاب و ايشان در آنجا ثابت كرده تحريف قرآن را. علامه مجلسي مي گويد ما روايات متواتري داريم، صاحب وسائل الشيعه چنين و سيد نعمت الله جزائري هم چنان مي گويد.
[=arial black]
[=arial black]ما هم سؤال مي كنيم از علماي بزرگ شما مثل عبدالوهاب شعراني متوفاي 973، ايشان در كتاب الكبريت الأحمر در حاشيه اليواقيت و الجواهر آمده مي گويد:

[=arial][=arial black]و لولا ما يسبق للقلوب الضعيفة و وضع الحكمة في غير أهلها، لبينت جميع ما سقط من مصحف عثمان.

[=arial black][=arial]اگر واقعا من احساس مي كردم برخي از قلب هاي ضعيف مسلمان ها لغزش پيدا نمي كند و اينها در عقيده شان متزلزل نمي شوند، بيان مي كردم آن آياتي را كه از مصحف عثمان ساقط شده.

[=arial black][=arial]الكبريت الأحمر، ص143

[=arial][=arial black]چون مستحضريد كه زمان عثمان، قرآن هاي متعددي بود و چون آن زمان دستگاه چاپ نبود، هر كس براي خودش قرآني نوشته بود و براي خود قرائت مي كرد و اينها با هم تفاوت داشت و كم و زياد داشت؛ مثل مصحف عايشه، حفصه، أنس، عبدالله مسعود، ابو هريره، أبي بن كعب و ... . عثمان دستور داد تمام قرآن ها را جمع كنند و همه را آتش زد، جز يك قرآن و گفت بايد اين يك قرآن در ميان مردم منتشر بشود؛ و عقيده أهل سنت است كه اين قرآني كه الآن داريم همان قرآني است كه عثمان بر روي آن تكيه كرد و در ميان مسلمانان منتشر كرد.
[=arial][=arial black]آقاي شعراني از علماي بزرگ أهل سنت مي گويد:

[=arial][=arial black]آيات زيادي جزو قرآن بود، ولي در قرآن عثمان وجود ندارد.

[=arial][=arial black]شما اقای ohfreedom از اين چه جواب مي دهيد؟ ما هم همان جواب را در مورد كتاب هاي خودتان مي دهيم.

[=arial][=arial black]جناب آلوسي، متوفاي1270، صاحب كتاب روح المعاني، از مفسران بنام أهل سنت كه عقيده وهابي دارد، صراحت دارد و مي گويد:

[=arial][=arial black]والروايات في هذا الباب، أكثر من أن تحصي.

[=arial][=arial black]روايات ما در كتب أهل سنت در باب تحريف قرآن، قابل شمارش نيست.

[=arial][=arial black]روح المعاني، ج1، ص24

[=arial][=arial black]فری وهابی :[=Arial Black]ohfreedom : [=Arial Black]افتخار وهابیت:

[=arial][=arial black]شما از اين شبهه چه جوابي مي دهيد؟ ما هم از شما ياد مي گيريم و در فرمايش سيد نعمت الله جزايري و مرحوم نوري، همان جواب را مي دهيم.

[SPOILER]
[=arial][=arial black]والروايات في هذا الباب، أكثر من أن تحصي.

[=arial][=arial black]روايات ما در كتب أهل سنت در باب تحريف قرآن، قابل شمارش نيست.

[=arial][=arial black]روح المعاني، ج1، ص24
[/SPOILER]

[="Arial Black"][="DarkGreen"]السلام علیک یا فاطمه الزهراء[/]
[="Arial Black"][="DarkGreen"]دسته چهارم:

( أحاديث وروايات في تحريف القرآن )

عدد الروايات : ( 9 )

مسند أحمد - مسند المكثرين من الصحابة - مسند عبدالله بن مسعود (ر) - رقم الحديث : ( 3554 ).

‏- حدثنا : ‏ ‏يحيى بن آدم ‏ ، حدثنا : ‏ ‏إسرائيل ، عن ‏ ‏أبي إسحاق ‏، عن ‏ ‏عبد الرحمن بن يزيد ، عن ‏ ‏عبد الله بن مسعود ‏ ‏قال : ‏أقرأني رسول الله ‏(ص) ‏‏إني أنا الرزاق ذو القوة المتين.

الرابط :

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=3554&doc=6

--------------------------------------------------------------------------------

مسند أحمد - باقي مسند المكثرين - مسند أنس بن مالك (ر) - رقم الحديث : ( 11781 )

‏- حدثنا : ‏ ‏يزيد ‏، أخبرنا : ‏ ‏شعبة ، عن ‏ ‏قتادة ، عن ‏ ‏أنس ‏ ‏قال : كنت أسمع رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏يقول ‏: ‏فلا أدري أشيء نزل عليه أم شيء يقوله وهو يقول ‏: ‏لو كان لإبن ‏ ‏آدم ‏ ‏واديان من مال لابتغى لهما ثالثاً ولا يملأ جوف إبن ‏ ‏آدم ‏ ‏إلاّ التراب ويتوب الله على من تاب.

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=11781&doc=6

--------------------------------------------------------------------------------

مسند أحمد - مسند الأنصار (ر) - حديث زر بن جحيش عن أبي بن كعب (ر) - رقم الحديث : ( 20244 )

[ النص طويل لذا إستقطع منه موضع الشاهد ]

- ....‏ أخبرنا : ‏ ‏عاصم بن بهدلة ‏، عن ‏ ‏زر بن حبيش ‏ ‏قال : قلت ‏ ‏لأبي بن كعب ‏: ‏إن ‏ ‏إبن مسعود ‏ ‏كان لا يكتب ‏ ‏المعوذتين ‏ ‏في مصحفه فقال : أشهد أن رسول الله ‏(ص)‏ ‏أخبرني : ‏ ‏أن ‏ ‏جبريل ‏ ‏(ع) ‏ ‏قال له ‏: ‏قل أعوذ برب الفلق ‏، ‏فقلتها فقال :‏ ‏قل أعوذ برب الناس ،‏ ‏فقلتها فنحن نقول : ما قال النبي ‏ (ص) ‏ ، حدثنا : ‏ ‏عفان ،‏ حدثنا : ‏ ‏أبو عوانة ، عن ‏ ‏عاصم ‏ ، عن ‏ ‏زر ، عن ‏ ‏أبي ‏، عن النبي ‏ (ص) ‏ ‏نحوه.

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=20244&doc=6

--------------------------------------------------------------------------------

مسند أحمد - مسند الأنصار (ر) - حديث زر بن جحيش عن أبي بن كعب (ر) - رقم الحديث : ( 20245 )

‏- حدثني : ‏ ‏محمد بن الحسين بن أشكاب ‏‏ ، حدثنا : ‏ ‏محمد بن أبي عبيدة بن معن ، حدثنا : ‏ ‏أبي ، عن ‏‏الأعمش ‏‏، عن ‏ ‏أبي إسحاق ‏، عن ‏ ‏عبد الرحمن بن يزيد ‏ ‏قال : ‏كان ‏ ‏عبد الله ‏ ‏يحك ‏ ‏المعوذتين ‏ ‏من مصاحفه ‏ ‏ويقول : أنهما ليستا من كتاب الله تبارك وتعالى ‏ ‏قال الأعمش ‏: ‏، وحدثنا : ‏ ‏عاصم ‏ ‏، عن ‏ ‏زر ‏ ‏، عن ‏ ‏أبي بن كعب ‏ ‏قال : سألنا عنهما رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏قال : ‏فقيل لي فقلت.

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=20245&doc=6

--------------------------------------------------------------------------------

مسند أحمد - مسند الأنصار (ر) - حديث زر بن جحيش عن أبي بن كعب (ر) - رقم الحديث : ( 20257 )

‏- حدثنا : ‏ ‏محمد بن جعفر ‏ ‏وحجاج ‏ ‏قالا : ، حدثنا : ‏ ‏شعبة ‏ ، عن ‏ ‏عاصم بن بهدلة ، عن ‏ ‏زر بن حبيش ، عن ‏ ‏أبي بن كعب ‏ ‏قال : أن رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏قال : ‏إن الله تبارك وتعالى أمرني أن إقرأ عليك القرآن ، قال : فقرأ ‏: ‏لم يكن الذين كفروا من ‏ ‏أهل الكتاب ‏، ‏قال : فقرأ فيها ولو أن إبن ‏ ‏آدم ‏ ‏سأل وادياً من مال فأعطيه لسأل ثانياً فأعطيه لسأل ثالثاً ولا يملأ جوف إبن ‏ ‏آدم ‏ ‏إلاّ التراب ويتوب الله على من تاب وإن ذلك الدين ‏ ‏القيم ‏ ‏عند الله ‏ ‏الحنيفية ‏ ‏غير المشركة ولا اليهودية ولا النصرانية ومن يفعل خيراًًً فلن يكفره.

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=20257&doc=6

--------------------------------------------------------------------------------

مسند أحمد - مسند الأنصار (ر) - حديث زر بن جحيش عن أبي بن كعب (ر) - رقم الحديث : ( 20258 )

‏- حدثني : ‏ ‏عبيد الله بن عمر القواريري ‏‏ ، حدثنا : ‏سلم بن قتيبة ‏ ، حدثنا : ‏‏شعبة ‏، عن ‏ ‏عاصم بن بهدلة ‏، عن ‏ ‏زر ‏، عن ‏ ‏أبي بن كعب ‏قال : قال لي رسول الله ‏ (ص) :‏ ‏إن الله تبارك وتعالى أمرني أن إقرأ عليك قال : فقرأ علي : ‏لم يكن الذين كفروا من ‏ ‏أهل الكتاب ‏ ‏والمشركين منفكين حتى تأتيهم البينة رسول من الله يتلو صحفا مطهرة فيها كتب قيمة وما تفرق الذين أوتوا الكتاب إلاّ من بعد ما جاءتهم البينة ، ‏إن الدين عند الله الحنيفية غير المشركة ولا اليهودية ولا النصرانية ومن يفعل خيراًًً فلن يكفره قال شعبة ‏: ‏ثم قرأ آيات بعدها ثم قرأ لو أن لإبن ‏ ‏آدم ‏ ‏واديين من مال لسأل وادياً ثالثاً ولا يملأ جوف إبن ‏ ‏آدم ‏ ‏إلاّ التراب قال : ثم ختمها بما.

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=20258&doc=6

--------------------------------------------------------------------------------

مسند أحمد - مسند الأنصار - حديث زر بن جحيش ، عن أبي بن كعب (ر) - رقم الحديث : ( 20260 )

‏- حدثنا : ‏ ‏عبد الله ‏، حدثني : ‏ ‏وهب بن بقية ‏، أخبرنا : ‏ ‏خالد بن عبد الله الطحان ، عن ‏ ‏يزيد بن أبي زياد ، عن ‏ ‏زر بن حبيش ‏، عن ‏ ‏أبي بن كعب ‏ ‏قال : ‏ كم تقرءون سورة ‏ ‏الأحزاب ‏ ‏قال : بضعا وسبعين آية قال : لقد ‏ ‏قرأتها مع رسول الله ‏(ص) ‏ ‏مثل ‏ ‏البقرة ‏ ‏أو أكثر منها وإن فيها آية الرجم.

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=20260&doc=6

--------------------------------------------------------------------------------

مسند أحمد - مسند الأنصار - حديث زر بن جحيش ، عن أبي بن كعب (ر) - رقم الحديث : ( 20261 )

‏- حدثنا : ‏‏عبد الله ‏ ، حدثنا : ‏خلف بن هشام ‏ ، حدثنا : ‏حماد بن زيد ‏، عن ‏ ‏عاصم بن بهدلة ، عن ‏ ‏زر ‏ ‏قال : ‏قال لي ‏ ‏أبي بن كعب ‏: ‏كأين تقرأ سورة ‏ ‏الأحزاب ‏ ‏أو كأين تعدها قال : قلت له : ثلاثاًً وسبعين آية فقال : قط ‏ ‏لقد رأيتها وإنها لتعادل سورة ‏ ‏البقرة ‏ ‏ولقد قرآناً فيها الشيخ والشيخة إذا زنيا فأرجموهما ‏ ‏البتة ‏ ‏نكالاًً ‏ ‏من الله والله عليم حكيم.

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=20261&doc=6

--------------------------------------------------------------------------------

مسند أحمد - باقي مسند ... - باقي مسند ... - رقم الحديث : ( 24278 ).

‏- قال : قرأت على ‏عبد الرحمن ‏: مالك ‏‏، عن ‏زيد بن أسلم ‏، عن ‏ ‏القعقاع بن حكيم ، عن ‏‏أبي يونس ‏‏مولى ‏عائشة زوج النبي ‏(ص) ‏ ‏أنه قال : ‏أمرتني ‏ ‏عائشة ‏: ‏أن أكتب لها مصحفاً قالت : إذا بلغت هذه الآية فآذني ‏: حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى ‏، قال : فلما بلغتها آذنتها فأملت علي حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى وصلاة العصر وقوموا لله قانتين ثم قالت : سمعتها من رسول الله ‏(ص).

الرابط:

http://hadith.al-islam.com/Display/Display.asp?hnum=24278&doc=6
[/]

[="arial black"][="darkgreen"]السلام علیک یا فاطمه الزهراء
[/][/]

[="arial black"][="darkgreen"]دیگر خسته شدم اگر لازم بود خبر دهید تا دیگر هم بیاورم!![/][/]

[="arial black"]

[="darkgreen"]السلام علیک یا فاطمه الزهراء[/]
[/]
[="arial black"][="darkgreen"]اما رای شیعه:

( خلاصة ردود علماء الشيعة في التحريف )

عدد العلماء : ( 29 )

الإمام الخميني (ر) - تهذيبب الأصول - الجزء : ( 2 ) - رقم الصفحة : ( 165 ) بقلم السبحاني

[ النص طويل لذا إستقطع منه موضع الشاهد ]

الإمام الخميني : فقد قال : أن الواقف على عناية المسلمين بجمع الكتاب وحفظه وضبطه ، قراءة وكتابه ، يقف على بطلان تلك المزعومة وما ورد فيه من أخبار حسبما تمسكوا .... أما ضعيف لا يصلح للإستدلال به ، أو مجعول تلوح عليه إمارات الجعل ، أو غريب يقضي بالعجب ، أما الصحيح منها فيرمي إلى مسألة التأويل والتفسير ، وأن التحريف أنما حصل في ذلك لا في لفظه وعبارته وتفصيل ذلك يحتاج إلى تأليف كتاب حافل ببيان تاريخ القرآن والمراحل التي قضاها طيلة القرون ، ويتلخص في أن الكتاب العزيز هو عين ما بين الدفتين ، لا زيادة ولا نقصان .... إلى آخره.

--------------------------------------------------------------------------------

علي بن إبراهيم القمي - تفسير القمي - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 26 )

علي بن إبراهيم القمي : وهذا بخلاف القرآن الحكيم فإن مكتوباًً مدوناً في زمان الرسول (ص) عند أمير المؤمنين (ع) على قول أو كان مكتوباًً متفرقاً على الواح وعسب والفه الخلفاء على قول آخر مع إجماع الفريقين على أن ما بين الدفتين كله من الله تعالى فهو باق على إعجازه منزه عن الدخل في حقيقته ومجازه لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، متحد على إعلانه القويم القديم : قل لئن إجتمعت الإنس والجن على أن يأتوا بمثل هذا القرآن لا يأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا.

--------------------------------------------------------------------------------

العلامة المجلسي - بحار الأنوار - الجزء : ( 9 ) - رقم الصفحة : ( 113 )

- العلامة المجلسي : إنا نحن نزلنا الذكر ، أي القرآن : وإنا له لحافظون ، عن الزيادة والنقصان والتغيير والتحريف ، وقيل : نحفظه من كيد المشركين فلا يمكنهم إبطاله ولا يندرس ولا ينسى ، وقيل : المعنى : وإنا لمحمد حافظون.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 40 )

- رأي الشيخ علي الكوراني العاملي : وفتاوى علماء الشيعة بعدم تحريف القرآن الذين يمثلون الشيعة في كل عصر هم علماؤهم ، فهم الخبراء بمذهب التشيع لأهل البيت (ع) الذين يميزون ما هو جزء منه وما هو خارج عنه ... وعندما نقول علماء الشيعة نعني بالدرجة الأولى مراجع التقليد الذين يرجع إليهم ملايين الشيعة ويقلدونهم ، ويأخذون منهم أحكام دينهم في كيفية صلاتهم وصومهم وحجهم ، وأحكام زواجهم وطلاقهم وإرثهم ، معاملاتهم .. فهؤلاء الفقهاء ، الذين هم كبار المجتهدين في كل عصر ، يعتبر قولهم رأي الشيعة ، وعقيدتهم عقيدة الشيعة ، ويليهم في الإعتبار بقية العلماء ، فهم يعبرون عن رأي الشيعة نسبياً .. وتبقى الكلمة الفصل في تصويب آرائهم وأفكارهم لمراجع التقليد ، وقد صدرت فتاوى مراجع الشيعة في عصرنا جواباً على تهمة الخصوم فأجمع مراجعهم على أن إتهام الشيعة بعدم الإعتقاد بالقرآن إفتراء عليهم وبهتان عظيم ، وأن الشيعة يعتقدون بسلامة هذا القرآن وأنه القرآن المنزل على رسول الله (ص) دون زيادة أو نقيصة ...

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 41 )

المصدر : كتاب إعتقادات الإمامية المطبوع مع شرح الباب الحادي عشر - رقم الصفحة : ( 93 و 94 )

- رأي الشيخ الصدوق : إعتقادنا أن القرآن الذي أنزله الله على نبيه محمد (ص) هو ما بين الدفتين ، وهو ما في أيدي الناس ليس بأكثر من ذلك ، ومبلغ سوره عند الناس مائة وأربع عشرة سورة ، وعندنا أن الضحى وألم نشرح سورة واحدة ، ولإيلاف وألم تر كيف سورة واحدة ( يعني في الصلاة ) ومن نسب إلينا إنا نقول أكثر من ذلك فهو كاذب.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 41 )

- رأي الشيخ المفيد : وأما الوجه المجوز فهو إن يزاد فيه الكلمة والكلمتان والحرف والحرفان ، وما أشبه ذلك مما لا يبلغ حد الإعجاز ، ويكون ملتبساً عند أكثر الفصحاء بكلم القرآن ، غير أنه لابد متى وقع ذلك من أن يدل الله عليه ، ويوضح لعباده عن الحق فيه ، ولست أقطع على كون ذلك ، بل أميل إلى عدمه وسلامة القرآن عنه.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 41 )

- رأي الشريف المرتضى : المحكي أن القرآن كان على عهد رسول الله (ص) مجموعاً مؤلفاً على ما هو عليه الآن ، فإن القرآن كان يحفظ ويدرس جميعه في ذلك الزمان ، حتى عين على جماعة من الصحابة في حفظهم له ، وأنه كان يعرض على النبي (ص) ويتلى عليه ، وأن جماعة من الصحابة مثل عبد الله بن مسعود وأبي بن كعب وغيرهما ختموا القرآن على النبي (ص) عدة ختمات ، وكل ذلك يدل بأدنى تأمل على أنه كان مجموعاًً مرتباً غير منثور ، ولا مبثوث.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 42 )

التبيان - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 42 ) - طبعة النجف

- رأي الشيخ الطوسى : وأما الكلام في زيادته ونقصانه ، فمما لا يليق به أيضاًًً ، لأن الزيادة فيه مجمع علي بطلانها ، والنقصان منه فالظاهر أيضاًًً من مذهب المسلمين خلافه ، وهو الأليق بالصحيح من مذهبنا وهو الذي نصره المرتضى رحمه الله وهو الظاهر في الروايات .. ورواياتنا متناصرة بالحث على قراءته ، والتمسك بما فيه ، ورد ما يرد من إختلاف الأخبار في الفروع إليه ، وقد روي عن النبي (ص) رواية لا يدفعها أحد أنه قال : إني مخلف فيكم الثقلين ، ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا : كتاب الله وعترتي أهل بيتي ، وأنهما لن يفترقا حتى يردا عليَّ الحوض وهذا يدل على أنه موجود في كل عصر ، لأنه لا يجوز أن يأمر بالتمسك بما لا نقدر على التمسك به ، كما إن أهل البيت (ع) ومن يجب إتباع قوله حاصلٌ في كل وقت ، وإذا كان الموجود بيننا مجمعاًً على صحته ، فينبغي أن نتشاغل بتفسيره ، وبيان معانيه ، ونترك ما سواه.

--------------------------------------------------------------------------------

الطبرسي - تفسير مجمع البيان - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 15 و 42 )

- رأي الشيخ علي الطبرسي : فإن العناية إشتدت ، والدواعي توفرت على نقله وحراسته ، وبلغت إلى حد لم يبلغه فيما ذكرناه ، لأن القرآن معجزة النبوة ، ومأخذ العلوم الشرعية والأحكام الدينية ، وعلماء المسلمين قد بلغوا في حفظه وحمايته الغاية ، حتى عرفوا كل شئ إختلف فيه من إعرابه وقراءته وحروفه وآياته ، فكيف يجوز أن يكون مغيراً ، أو منقوصاً مع العناية الصادقة ، والضبط الشديد.

- ومن ذلك : الكلام في زيادة القرآن ونقصانه فإنه لا يليق بالتفسير ، فأما الزيادة فيه : فمجمع علي بطلانه ، وأما النقصان منه : فقد ررى جماعة من أصحابنا ، وقوم من حشوية العامة ، أن في القرآن تغييراً أو نقصاناً ، والصحيح من مذهب أصحابنا خلافه.

--------------------------------------------------------------------------------

الفيض الكاشاني - تفسير الصافي - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 51 )

- رأي محمد الفيض الكاشاني : قال الله عز وجل : وإنه لكتاب عزيز لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، وقال : إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون ، فكيف يتطرق اليه التحريف والتغيير ؟ ! وأيضا قد إستفاض عن النبي (ص) والأئمة (ع) حديث عرض الخبر المروي على كتاب الله ليعلم صحته بموافقته له ، وفساده بمخالفته ، فإذا كان القرآن الذي بأيدينا محرفاً فما فائدة العرض ، مع أن خبر التحريف مخالف لكتاب الله ، مكذب له ، فيجب رده ، والحكم بفساده.

- بعد أن نقل روايات توهم وقوع التحريف في كتاب الله ، قال : أقول : ويرد على هذا كله إشكال وهو أنه على هذا التقدير لم يبق لنا إعتماد على شئ من القرآن إذ على هذا يحتمل كل آية منه أن يكون محرفاً ومغيراً ويكون على خلاف ما إنزل الله فلم يبق لنا في القرآن حجة أصلاًً فتنتفي فائدته وفائدة الأمر بإتباعه والوصية بالتمسك به إلى غير ذلك ، وأيضا قال الله عز وجل : وإنه لكتاب عزيز لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، وقال : إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون ، فكيف يتطرق إليه التحريف والتغيير ، وأيضا قد إستفاض عن النبي (ص) والأئمة (ع) حديث عرض الخبر المروي على كتاب الله ليعلم صحته بموافقته له وفساده بمخالفته فإذا كان القرآن الذي بأيدينا محرفاً فما فائدة العرض مع أن خبر التحريف مخالف لكتاب اللهم كذب له فيجب رده والحكم بفساده أو تأويله.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ جعفر كاشف الغطاء - كشف الغطاء - رقم الصفحة : ( 298 )

- رأي الشيخ جعفر كاشف الغطاء : لا زيادة فيه من سورة ، ولا آية من بسملة وغيرها ، لا كلمة ولا حرف ، وجميع ما بين الدفتين مما يتلى كلام الله تعالى بالضرورة من المذهب بل الدين ، وإجماع المسلمين ، وأخبار النبي (ص) والأئمة الطاهرين (ع) وإن خالف بعض من لا يعتد به في دخول بعض ما رسم في إسم القرآن ... لا ريب في أنه محفوظ من النقصان بحفظ الملك الديان كما دل عليه صريح القرآن ، وإجماع العلماء في جميع الأزمان ، ولا عبرة بالنادر.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 43 )

- رأي السيد محسن الأمين العاملي : ونقول : لا يقول أحد من الإمامية لا قديماً ولا حديثاًًًً إن القرآن مزيد فيه ، قليل أو كثير ، فضلاً عن كلهم ، بل كلهم متفقون على عدم الزيادة ، ومن يعتد بقوله من محققيهم متفقون على أنه لم ينقص منه.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 43 )

- رأي الشيخ محمد حسين كاشف الغطاء : وإن الكتاب الموجود في أيدي المسلمين هو الكتاب الذي أنزله الله للإعجاز والتحدي ، وتمييز الحلال من الحرام ، وأنه لا نقص فيه ولا تحريف ولا زيادة ، وعلى هذا إجماعهم.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 43 )

- رأي السيد شرف الدين العاملي : والقرآن الحكيم الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، إنما هو ما بين الدفتين ، وهو ما في أيدي الناس لا يزيد حرفاًً ولا ينقص حرفاًً ، ولا تبديل فيه لكلمة بكلمة ولا لحرف بحرف ، وكل حرف من حروفه متواتر في كل جيل تواتراً قطعياً إلى عهد الوحي والنبوة ، وكان مجموعاً على ذلك العهد الأقدس مؤلفاً على ما هو عليه الآن ، وكان جبرائيل (ع) يعارض رسول الله (ص) بالقرآن في كل عام مرة ، وقد عارضه به عام وفاته مرتين ، والصحابة كانوا يعرضونه ويتلونه على النبي (ص) حتى ختموه عليه (ص) مراراًًً عديدة ، وهذا كله من الأمور المعلومة الضرورية لدى المحققين من علماء الإمامية .... نسب إلى الشيعة القول بتحريف القرآن بإسقاط كلمات وآيات إلخ ، فأقول : نعوذ بالله من هذا القول ، ونبرأ إلى الله تعالى من هذا الجهل ، وكل من نسب هذا الرأي إلينا جاهل بمذهبنا ، أو مفتر علينا ، فإن القرآن العظيم والذكر الحكيم متواتر من طرقنا بجميع آياته وكلماته وسائر حروفه وحركاته وسكناته ، تواتراً قطعياً عن أئمة الهدى من أهل البيت (ع) لا يرتاب في ذلك إلاّّ معتوه ، وأئمة أهل البيت كلهم أجمعون رفعوه إلى جدهم رسول الله (ص) عن الله تعالى ، وهذا أيضاًً مما لا ريب فيه ، وظواهر القرآن الحكيم - فضلاً عن نصوصه - أبلغ حجج الله تعالى ، وأقوى أدلة أهل الحق بحكم الضرورة الأولية من مذهب الإمامية ، وصحاحهم في ذلك متواترة من طريق العترة الطاهرة ، وبذلك تراهم يضربون بظواهر الصحاح المخالفة للقرآن عرض الجدار ، ولا يأبهون بها ، عملاًَ بأوامر أئمتهم (ع).

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 44 )

- رأي السيد البروجردي الطباطبائي : قال الشيخ لطف الله الصافي ، عن أستاذه آية الله السيد حسين البروجردي فإنه أفاد في بعض أبحاثه في الأصول كما كتبنا عنه ، بطلان القول بالتحريف ، وقداسة القرآن عن وقوع الزيادة فيه ، وأن الضرورة قائمة على خلافه ، وضعف أخبار النقيصة غاية الضعف سنداً ودلالة ، وقال : وإن بعض هذه الروايات تشتمل على ما يخالف القطع والضرورة ، وما يخالف مصلحة النبوة ، وقال في آخر كلامه الشريف : ثم العجب كل العجب من قوم يزعمون أن الأخبار محفوظة في الألسن والكتب في مدة تزيد على الف وثلاثمائة سنة ، وأنه لو حدث فيها نقص لظهر ، ومع ذلك يحتملون تطرق النقيصة إلى القرآن المجيد.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 44 )

- رأي السيد محسن الحكيم الطباطبائي : وبعد ، فإن رأي كبار المحققين ، وعقيدة علماء الفريقين ، ونوع المسلمين من صدر الإسلام إلى اليوم على أن القرآن بترتيب الآيات والسور والجمع كما هو المتداول بالأيدي ، لم يقل الكبار بتحريفه من قبل ، ولا من بعد.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 45 )

- رأي السيد محمد حسين الطباطبائي : فقد تبين مما فصلناه أن القرآن الذي أنزله الله على نبيه (ص) ووصفه بأنه ذكر محفوظ على ما إنزل ، مصون بصيانة إلهية عن الزيادة والنقيصة والتغيير كما وعد الله نبيه فيه ، وخلاصة الحجة أن القرآن أنزله الله على نبيه ووصفه في آيات كثيرة بأوصاف خاصة لو كان تغيير في شئ من هذه الأوصاف بزيادة أو نقيصة أو تغيير في لفظ أو ترتيب مؤثر ، فقد آثار تلك الصفة قطعاً ، لكنا نجد القرآن الذي بأيدينا واجداً لآثار تلك الصفات المعدودة على أتم ما يمكن وأحسن ما يكون ، فلم يقع فيه تحريف يسلبه شيئاًً من صفاته ، فالذي بأيدينا منه هو القرآن المنزل على النبي (ص) بعينه ، فلو فرض سقوط شئ منه أو إعراب أو حرف أو ترتيب ، وجب أن يكون في أمر لا يؤثر في شئ من أوصافه كالإعجاز وإرتفاع الإختلاف ، والهداية ، والنورية ، والذكرية ، والهيمنة على سائر الكتب السماوية ، إلى غير ذلك ، وذلك كآية مكررة ساقطة ، أو إختلاف في نقطة أو إعراب ونحوها.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 45 )

- رأي السيد محمد هادي الميلاني : الحمد لله وسلام على عباده الذين إصطفى ، أقول بضرس قاطع إن القرآن الكريم لم يقع فيه أي تحريف لا بزيادة ولا بنقصان ، ولا بتغيير بعض الألفاظ ، وإن وردت بعض الروايات في التحريف المقصود منها تغيير المعنى بآراء وتوجيهات وتأويلات باطلة ، لا تغيير الألفاظ والعبارات ، وإذا إطلع أحد على رواية وظن بصدقها وقع في إشتباه وخطأ ، وإن الظن لا يغني من الحق شيئاًً.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 45 )

- رأي السيد محمد رضا الكلبايكاني : وقال الشيخ لطف الله الصافي دام ظله : ولنعم ما أفاده العلامة الفقيه والمرجع الديني السيد محمد رضا الكلبايكاني بعد التصريح بأن ما في الدفتين هو القرآن المجيد ، ذلك الكتاب لا ريب فيه ، والمجموع المرتب في عصر الرسالة بأمر الرسول (ص) ، بلا تحريف ولا تغيير ولا زيادة ولا نقصان ، وإقامة البرهان عليه : أن إحتمال التغيير زيادة ونقيصة في القرآن كإحتمال تغيير المرسل به ، وإحتمال كون القبلة غير الكعبة في غاية السقوط لا يقبله العقل ، وهو مستقل بإمتناعه عادة.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 46 )

- رأي السيد أبو القاسم الخوئي : ... إن حديث تحريف القرآن حديث خرافة وخيال ، لا يقول به إلاّّ من ضعف عقله أو من لم يتأمل في أطرافه حق التأمل ، أو من الجاه إليه حب القول به ، والحب يعمي ويصم ، وأما العقل المنصف المتدبر فلا يشك في بطلانه وخرافته.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 46 )

- رأي الشيخ لطف الله الصافي : القرآن معجزة نبينا محمد (ص) وهو الكتاب الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، قد عجز الفصحاء عن الإتيان بمثله ، وبمثل سورة أو آية منه ، وحير عقول البلغاء ، وفطاحل الأدباء ... وقد مر عليه أربعة عشر قرناًً ، ولم يقدر في طول هذه القرون أحد من البلغاء أن يأتي بمثله ، ولن يقدر على ذلك أحد في القرون الآتية والأعصار المستقبلة ، ويظهر كل يوم صدق ما أخبر الله تعالى به فإن لم تفعلوا ولن تفعلوا .. هذا هو القرآن ، وهو روح الأمة الإسلامية وحياتها ووجودها وقوامها ، ولولا القرآن لما كان لنا كيان ، هذا القرآن هو كل ما بين الدفتين ليس فيه شئ من كلام البشر وكل سورة من سوره وكل آية من آياته ، متواتر مقطوع به ولا ريب فيه ، دلت عليه الضرورة والعقل والنقل القطعي المتواتر ، هذا هو القرآن عند الشيعة الإمامية ، ليس إلى القول فيه بالنقيصة فضلاً عن الزيادة سبيل ، ولا يرتاب في ذلك إلاّّ الجاهل ، أو المبتلى بالشذوذ الفكري.

--------------------------------------------------------------------------------

العلامة الحلي - نهاية الأصول مبحث التواتر.

- رأي العلامة الحلي : وإتفقوا على أن ما نقل إلينا متواتراًً من القرآن فهو حجة ....

--------------------------------------------------------------------------------

السيد العاملي - في مفتاح الكرامة - الجزء : ( 2 ) - رقم الصفحة : ( 390 ).

- السيد العاملي : والعادة تقضي بالتواتر في تفاصيل القرآن من أجزائه وألفاظه وحركاته وسكناته ووضعه في محله ، لتوفر الدواعي على نقله من المقر لكونه أصلاًً لجميع الأحكام ، والمنكر لإبطاله لكونه معجزاً ، فلا يعبأ بخلاف من خالف أو شك في المقام.

--------------------------------------------------------------------------------

- الشيخ محمد بن الحسن الحر العاملي : ومن له تتبع في التاريخ يعلم علماًً يقيناًًً بأن القرآن ثبت بغاية التواتر ، وبنقل الف من الصحابة ، وأن القرآن كان مجموعاًً في عهد رسول الله (ص).

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ البلاغي - آلاء الرحمن - الجزء : ( 1 )

- الشيخ البلاغي : ومن أجل تواتر القرآن الكريم بين عامة المسلمين جيلاً بعد جيل ، أستمرت مادته وصورته وقرأته المتداولة على نحو واحد ، فلم يؤثر شيئاًًً على مادته وصورته ما يروى عن بعض الناس من الخلاف في قرأته من القراء السبع المعروفين وغيرهم.

--------------------------------------------------------------------------------

المحقق الكلباسي - البيان في تفسير القرآن - رقم الصفحة : ( 234 ).

- المحقق الكلباسي : أن الروايات الدالة على التحريف مخالفة لإجماع الأمة إلاّّ من لا إعتداد به.

--------------------------------------------------------------------------------

- المرتضى علي بن الحسين علم الهدى : المتوفي في 436 - قال : في رسالته الجوابية الأولى عن المسائل الطرابلسيات : إن العلم بصحة نقل القرآن كالعلم بالبلدان والحوادث الكبار والوقائع العظام والكتب المشهورة وأشعار العرب المسطورة ، فإن العناية إشتدت والدواعي توفرت على نقله وحراسته ، وبلغت إلى حد لم يبلغه فيما ذكرناه ، لأن القرآن معجزة النبوة ومأخذ العلوم الشرعية والأحكام الدينية ، وعلماء المسلمين قد بلغوا في حفظه وحمايته الغاية ، حتى عرفوا كل شئ أختلف فيه من إعرابه وقرائته وحروفه وآياته ، فكيف يجوز أن يكون مغيراً ومنقوصاً ، مع العناية الصادقة والضبط الشديد إلى أن يقول - إن من خالف في ذلك من الإمامية والحشوية لا يعتد بخلافهم ، فإن الخلاف في ذلك مضاف إلى قوم من أصحاب الحديث نقلوا أخباراًًً ضعيفة ظنوا صحتها ، لا يرجع بمثلها عن المعلوم المقطوع على صحته * مجمع البيان - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 15 ) وهذا قول صريح واضح.

--------------------------------------------------------------------------------

الفاضل التوني - الوافية - رقم الصفحة : ( 147 )

- الفاضل التوني : والمشهور : أنه محفوظ ومضبوط كما أنزل ، لم يتبدل ولم يتغير ، حفظه الحكيم الخبير ، قال الله تعالى : إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ جواد البلاغي - آلاء الرحمن في تفسير القرآن - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 26 )

- شيخ علي بن عبد العالي الكركي : المتوفي سنة 938 هـ صنف في نفي النقيصة رسالة مستقلة جاء فيها إن ما دل على الروايات من النقيصة لابد من تأويلها أو طرحها فأن الحدث إذا جاء على خلاف الدليل من الكتاب والسنة المتواترة والإجماع ولم يمكن تأويله ولا حمله على بعض الوجوه وجب طرحه.

( خلاصة ردود علماء الشيعة في التحريف )

عدد العلماء : ( 29 )

الإمام الخميني (ر) - تهذيبب الأصول - الجزء : ( 2 ) - رقم الصفحة : ( 165 ) بقلم السبحاني

[ النص طويل لذا إستقطع منه موضع الشاهد ]

الإمام الخميني : فقد قال : أن الواقف على عناية المسلمين بجمع الكتاب وحفظه وضبطه ، قراءة وكتابه ، يقف على بطلان تلك المزعومة وما ورد فيه من أخبار حسبما تمسكوا .... أما ضعيف لا يصلح للإستدلال به ، أو مجعول تلوح عليه إمارات الجعل ، أو غريب يقضي بالعجب ، أما الصحيح منها فيرمي إلى مسألة التأويل والتفسير ، وأن التحريف أنما حصل في ذلك لا في لفظه وعبارته وتفصيل ذلك يحتاج إلى تأليف كتاب حافل ببيان تاريخ القرآن والمراحل التي قضاها طيلة القرون ، ويتلخص في أن الكتاب العزيز هو عين ما بين الدفتين ، لا زيادة ولا نقصان .... إلى آخره.

--------------------------------------------------------------------------------

علي بن إبراهيم القمي - تفسير القمي - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 26 )

علي بن إبراهيم القمي : وهذا بخلاف القرآن الحكيم فإن مكتوباًً مدوناً في زمان الرسول (ص) عند أمير المؤمنين (ع) على قول أو كان مكتوباًً متفرقاً على الواح وعسب والفه الخلفاء على قول آخر مع إجماع الفريقين على أن ما بين الدفتين كله من الله تعالى فهو باق على إعجازه منزه عن الدخل في حقيقته ومجازه لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، متحد على إعلانه القويم القديم : قل لئن إجتمعت الإنس والجن على أن يأتوا بمثل هذا القرآن لا يأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا.

--------------------------------------------------------------------------------

العلامة المجلسي - بحار الأنوار - الجزء : ( 9 ) - رقم الصفحة : ( 113 )

- العلامة المجلسي : إنا نحن نزلنا الذكر ، أي القرآن : وإنا له لحافظون ، عن الزيادة والنقصان والتغيير والتحريف ، وقيل : نحفظه من كيد المشركين فلا يمكنهم إبطاله ولا يندرس ولا ينسى ، وقيل : المعنى : وإنا لمحمد حافظون.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 40 )

- رأي الشيخ علي الكوراني العاملي : وفتاوى علماء الشيعة بعدم تحريف القرآن الذين يمثلون الشيعة في كل عصر هم علماؤهم ، فهم الخبراء بمذهب التشيع لأهل البيت (ع) الذين يميزون ما هو جزء منه وما هو خارج عنه ... وعندما نقول علماء الشيعة نعني بالدرجة الأولى مراجع التقليد الذين يرجع إليهم ملايين الشيعة ويقلدونهم ، ويأخذون منهم أحكام دينهم في كيفية صلاتهم وصومهم وحجهم ، وأحكام زواجهم وطلاقهم وإرثهم ، معاملاتهم .. فهؤلاء الفقهاء ، الذين هم كبار المجتهدين في كل عصر ، يعتبر قولهم رأي الشيعة ، وعقيدتهم عقيدة الشيعة ، ويليهم في الإعتبار بقية العلماء ، فهم يعبرون عن رأي الشيعة نسبياً .. وتبقى الكلمة الفصل في تصويب آرائهم وأفكارهم لمراجع التقليد ، وقد صدرت فتاوى مراجع الشيعة في عصرنا جواباً على تهمة الخصوم فأجمع مراجعهم على أن إتهام الشيعة بعدم الإعتقاد بالقرآن إفتراء عليهم وبهتان عظيم ، وأن الشيعة يعتقدون بسلامة هذا القرآن وأنه القرآن المنزل على رسول الله (ص) دون زيادة أو نقيصة ...

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 41 )

المصدر : كتاب إعتقادات الإمامية المطبوع مع شرح الباب الحادي عشر - رقم الصفحة : ( 93 و 94 )

- رأي الشيخ الصدوق : إعتقادنا أن القرآن الذي أنزله الله على نبيه محمد (ص) هو ما بين الدفتين ، وهو ما في أيدي الناس ليس بأكثر من ذلك ، ومبلغ سوره عند الناس مائة وأربع عشرة سورة ، وعندنا أن الضحى وألم نشرح سورة واحدة ، ولإيلاف وألم تر كيف سورة واحدة ( يعني في الصلاة ) ومن نسب إلينا إنا نقول أكثر من ذلك فهو كاذب.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 41 )

- رأي الشيخ المفيد : وأما الوجه المجوز فهو إن يزاد فيه الكلمة والكلمتان والحرف والحرفان ، وما أشبه ذلك مما لا يبلغ حد الإعجاز ، ويكون ملتبساً عند أكثر الفصحاء بكلم القرآن ، غير أنه لابد متى وقع ذلك من أن يدل الله عليه ، ويوضح لعباده عن الحق فيه ، ولست أقطع على كون ذلك ، بل أميل إلى عدمه وسلامة القرآن عنه.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 41 )

- رأي الشريف المرتضى : المحكي أن القرآن كان على عهد رسول الله (ص) مجموعاً مؤلفاً على ما هو عليه الآن ، فإن القرآن كان يحفظ ويدرس جميعه في ذلك الزمان ، حتى عين على جماعة من الصحابة في حفظهم له ، وأنه كان يعرض على النبي (ص) ويتلى عليه ، وأن جماعة من الصحابة مثل عبد الله بن مسعود وأبي بن كعب وغيرهما ختموا القرآن على النبي (ص) عدة ختمات ، وكل ذلك يدل بأدنى تأمل على أنه كان مجموعاًً مرتباً غير منثور ، ولا مبثوث.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 42 )

التبيان - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 42 ) - طبعة النجف

- رأي الشيخ الطوسى : وأما الكلام في زيادته ونقصانه ، فمما لا يليق به أيضاًًً ، لأن الزيادة فيه مجمع علي بطلانها ، والنقصان منه فالظاهر أيضاًًً من مذهب المسلمين خلافه ، وهو الأليق بالصحيح من مذهبنا وهو الذي نصره المرتضى رحمه الله وهو الظاهر في الروايات .. ورواياتنا متناصرة بالحث على قراءته ، والتمسك بما فيه ، ورد ما يرد من إختلاف الأخبار في الفروع إليه ، وقد روي عن النبي (ص) رواية لا يدفعها أحد أنه قال : إني مخلف فيكم الثقلين ، ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا : كتاب الله وعترتي أهل بيتي ، وأنهما لن يفترقا حتى يردا عليَّ الحوض وهذا يدل على أنه موجود في كل عصر ، لأنه لا يجوز أن يأمر بالتمسك بما لا نقدر على التمسك به ، كما إن أهل البيت (ع) ومن يجب إتباع قوله حاصلٌ في كل وقت ، وإذا كان الموجود بيننا مجمعاًً على صحته ، فينبغي أن نتشاغل بتفسيره ، وبيان معانيه ، ونترك ما سواه.

--------------------------------------------------------------------------------

الطبرسي - تفسير مجمع البيان - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 15 و 42 )

- رأي الشيخ علي الطبرسي : فإن العناية إشتدت ، والدواعي توفرت على نقله وحراسته ، وبلغت إلى حد لم يبلغه فيما ذكرناه ، لأن القرآن معجزة النبوة ، ومأخذ العلوم الشرعية والأحكام الدينية ، وعلماء المسلمين قد بلغوا في حفظه وحمايته الغاية ، حتى عرفوا كل شئ إختلف فيه من إعرابه وقراءته وحروفه وآياته ، فكيف يجوز أن يكون مغيراً ، أو منقوصاً مع العناية الصادقة ، والضبط الشديد.

- ومن ذلك : الكلام في زيادة القرآن ونقصانه فإنه لا يليق بالتفسير ، فأما الزيادة فيه : فمجمع علي بطلانه ، وأما النقصان منه : فقد ررى جماعة من أصحابنا ، وقوم من حشوية العامة ، أن في القرآن تغييراً أو نقصاناً ، والصحيح من مذهب أصحابنا خلافه.

--------------------------------------------------------------------------------

الفيض الكاشاني - تفسير الصافي - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 51 )

- رأي محمد الفيض الكاشاني : قال الله عز وجل : وإنه لكتاب عزيز لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، وقال : إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون ، فكيف يتطرق اليه التحريف والتغيير ؟ ! وأيضا قد إستفاض عن النبي (ص) والأئمة (ع) حديث عرض الخبر المروي على كتاب الله ليعلم صحته بموافقته له ، وفساده بمخالفته ، فإذا كان القرآن الذي بأيدينا محرفاً فما فائدة العرض ، مع أن خبر التحريف مخالف لكتاب الله ، مكذب له ، فيجب رده ، والحكم بفساده.

- بعد أن نقل روايات توهم وقوع التحريف في كتاب الله ، قال : أقول : ويرد على هذا كله إشكال وهو أنه على هذا التقدير لم يبق لنا إعتماد على شئ من القرآن إذ على هذا يحتمل كل آية منه أن يكون محرفاً ومغيراً ويكون على خلاف ما إنزل الله فلم يبق لنا في القرآن حجة أصلاًً فتنتفي فائدته وفائدة الأمر بإتباعه والوصية بالتمسك به إلى غير ذلك ، وأيضا قال الله عز وجل : وإنه لكتاب عزيز لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، وقال : إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون ، فكيف يتطرق إليه التحريف والتغيير ، وأيضا قد إستفاض عن النبي (ص) والأئمة (ع) حديث عرض الخبر المروي على كتاب الله ليعلم صحته بموافقته له وفساده بمخالفته فإذا كان القرآن الذي بأيدينا محرفاً فما فائدة العرض مع أن خبر التحريف مخالف لكتاب اللهم كذب له فيجب رده والحكم بفساده أو تأويله.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ جعفر كاشف الغطاء - كشف الغطاء - رقم الصفحة : ( 298 )

- رأي الشيخ جعفر كاشف الغطاء : لا زيادة فيه من سورة ، ولا آية من بسملة وغيرها ، لا كلمة ولا حرف ، وجميع ما بين الدفتين مما يتلى كلام الله تعالى بالضرورة من المذهب بل الدين ، وإجماع المسلمين ، وأخبار النبي (ص) والأئمة الطاهرين (ع) وإن خالف بعض من لا يعتد به في دخول بعض ما رسم في إسم القرآن ... لا ريب في أنه محفوظ من النقصان بحفظ الملك الديان كما دل عليه صريح القرآن ، وإجماع العلماء في جميع الأزمان ، ولا عبرة بالنادر.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 43 )

- رأي السيد محسن الأمين العاملي : ونقول : لا يقول أحد من الإمامية لا قديماً ولا حديثاًًًً إن القرآن مزيد فيه ، قليل أو كثير ، فضلاً عن كلهم ، بل كلهم متفقون على عدم الزيادة ، ومن يعتد بقوله من محققيهم متفقون على أنه لم ينقص منه.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 43 )

- رأي الشيخ محمد حسين كاشف الغطاء : وإن الكتاب الموجود في أيدي المسلمين هو الكتاب الذي أنزله الله للإعجاز والتحدي ، وتمييز الحلال من الحرام ، وأنه لا نقص فيه ولا تحريف ولا زيادة ، وعلى هذا إجماعهم.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 43 )

- رأي السيد شرف الدين العاملي : والقرآن الحكيم الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، إنما هو ما بين الدفتين ، وهو ما في أيدي الناس لا يزيد حرفاًً ولا ينقص حرفاًً ، ولا تبديل فيه لكلمة بكلمة ولا لحرف بحرف ، وكل حرف من حروفه متواتر في كل جيل تواتراً قطعياً إلى عهد الوحي والنبوة ، وكان مجموعاً على ذلك العهد الأقدس مؤلفاً على ما هو عليه الآن ، وكان جبرائيل (ع) يعارض رسول الله (ص) بالقرآن في كل عام مرة ، وقد عارضه به عام وفاته مرتين ، والصحابة كانوا يعرضونه ويتلونه على النبي (ص) حتى ختموه عليه (ص) مراراًًً عديدة ، وهذا كله من الأمور المعلومة الضرورية لدى المحققين من علماء الإمامية .... نسب إلى الشيعة القول بتحريف القرآن بإسقاط كلمات وآيات إلخ ، فأقول : نعوذ بالله من هذا القول ، ونبرأ إلى الله تعالى من هذا الجهل ، وكل من نسب هذا الرأي إلينا جاهل بمذهبنا ، أو مفتر علينا ، فإن القرآن العظيم والذكر الحكيم متواتر من طرقنا بجميع آياته وكلماته وسائر حروفه وحركاته وسكناته ، تواتراً قطعياً عن أئمة الهدى من أهل البيت (ع) لا يرتاب في ذلك إلاّّ معتوه ، وأئمة أهل البيت كلهم أجمعون رفعوه إلى جدهم رسول الله (ص) عن الله تعالى ، وهذا أيضاًً مما لا ريب فيه ، وظواهر القرآن الحكيم - فضلاً عن نصوصه - أبلغ حجج الله تعالى ، وأقوى أدلة أهل الحق بحكم الضرورة الأولية من مذهب الإمامية ، وصحاحهم في ذلك متواترة من طريق العترة الطاهرة ، وبذلك تراهم يضربون بظواهر الصحاح المخالفة للقرآن عرض الجدار ، ولا يأبهون بها ، عملاًَ بأوامر أئمتهم (ع).

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 44 )

- رأي السيد البروجردي الطباطبائي : قال الشيخ لطف الله الصافي ، عن أستاذه آية الله السيد حسين البروجردي فإنه أفاد في بعض أبحاثه في الأصول كما كتبنا عنه ، بطلان القول بالتحريف ، وقداسة القرآن عن وقوع الزيادة فيه ، وأن الضرورة قائمة على خلافه ، وضعف أخبار النقيصة غاية الضعف سنداً ودلالة ، وقال : وإن بعض هذه الروايات تشتمل على ما يخالف القطع والضرورة ، وما يخالف مصلحة النبوة ، وقال في آخر كلامه الشريف : ثم العجب كل العجب من قوم يزعمون أن الأخبار محفوظة في الألسن والكتب في مدة تزيد على الف وثلاثمائة سنة ، وأنه لو حدث فيها نقص لظهر ، ومع ذلك يحتملون تطرق النقيصة إلى القرآن المجيد.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 44 )

- رأي السيد محسن الحكيم الطباطبائي : وبعد ، فإن رأي كبار المحققين ، وعقيدة علماء الفريقين ، ونوع المسلمين من صدر الإسلام إلى اليوم على أن القرآن بترتيب الآيات والسور والجمع كما هو المتداول بالأيدي ، لم يقل الكبار بتحريفه من قبل ، ولا من بعد.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 45 )

- رأي السيد محمد حسين الطباطبائي : فقد تبين مما فصلناه أن القرآن الذي أنزله الله على نبيه (ص) ووصفه بأنه ذكر محفوظ على ما إنزل ، مصون بصيانة إلهية عن الزيادة والنقيصة والتغيير كما وعد الله نبيه فيه ، وخلاصة الحجة أن القرآن أنزله الله على نبيه ووصفه في آيات كثيرة بأوصاف خاصة لو كان تغيير في شئ من هذه الأوصاف بزيادة أو نقيصة أو تغيير في لفظ أو ترتيب مؤثر ، فقد آثار تلك الصفة قطعاً ، لكنا نجد القرآن الذي بأيدينا واجداً لآثار تلك الصفات المعدودة على أتم ما يمكن وأحسن ما يكون ، فلم يقع فيه تحريف يسلبه شيئاًً من صفاته ، فالذي بأيدينا منه هو القرآن المنزل على النبي (ص) بعينه ، فلو فرض سقوط شئ منه أو إعراب أو حرف أو ترتيب ، وجب أن يكون في أمر لا يؤثر في شئ من أوصافه كالإعجاز وإرتفاع الإختلاف ، والهداية ، والنورية ، والذكرية ، والهيمنة على سائر الكتب السماوية ، إلى غير ذلك ، وذلك كآية مكررة ساقطة ، أو إختلاف في نقطة أو إعراب ونحوها.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 45 )

- رأي السيد محمد هادي الميلاني : الحمد لله وسلام على عباده الذين إصطفى ، أقول بضرس قاطع إن القرآن الكريم لم يقع فيه أي تحريف لا بزيادة ولا بنقصان ، ولا بتغيير بعض الألفاظ ، وإن وردت بعض الروايات في التحريف المقصود منها تغيير المعنى بآراء وتوجيهات وتأويلات باطلة ، لا تغيير الألفاظ والعبارات ، وإذا إطلع أحد على رواية وظن بصدقها وقع في إشتباه وخطأ ، وإن الظن لا يغني من الحق شيئاًً.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 45 )

- رأي السيد محمد رضا الكلبايكاني : وقال الشيخ لطف الله الصافي دام ظله : ولنعم ما أفاده العلامة الفقيه والمرجع الديني السيد محمد رضا الكلبايكاني بعد التصريح بأن ما في الدفتين هو القرآن المجيد ، ذلك الكتاب لا ريب فيه ، والمجموع المرتب في عصر الرسالة بأمر الرسول (ص) ، بلا تحريف ولا تغيير ولا زيادة ولا نقصان ، وإقامة البرهان عليه : أن إحتمال التغيير زيادة ونقيصة في القرآن كإحتمال تغيير المرسل به ، وإحتمال كون القبلة غير الكعبة في غاية السقوط لا يقبله العقل ، وهو مستقل بإمتناعه عادة.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 46 )

- رأي السيد أبو القاسم الخوئي : ... إن حديث تحريف القرآن حديث خرافة وخيال ، لا يقول به إلاّّ من ضعف عقله أو من لم يتأمل في أطرافه حق التأمل ، أو من الجاه إليه حب القول به ، والحب يعمي ويصم ، وأما العقل المنصف المتدبر فلا يشك في بطلانه وخرافته.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 46 )

- رأي الشيخ لطف الله الصافي : القرآن معجزة نبينا محمد (ص) وهو الكتاب الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، قد عجز الفصحاء عن الإتيان بمثله ، وبمثل سورة أو آية منه ، وحير عقول البلغاء ، وفطاحل الأدباء ... وقد مر عليه أربعة عشر قرناًً ، ولم يقدر في طول هذه القرون أحد من البلغاء أن يأتي بمثله ، ولن يقدر على ذلك أحد في القرون الآتية والأعصار المستقبلة ، ويظهر كل يوم صدق ما أخبر الله تعالى به فإن لم تفعلوا ولن تفعلوا .. هذا هو القرآن ، وهو روح الأمة الإسلامية وحياتها ووجودها وقوامها ، ولولا القرآن لما كان لنا كيان ، هذا القرآن هو كل ما بين الدفتين ليس فيه شئ من كلام البشر وكل سورة من سوره وكل آية من آياته ، متواتر مقطوع به ولا ريب فيه ، دلت عليه الضرورة والعقل والنقل القطعي المتواتر ، هذا هو القرآن عند الشيعة الإمامية ، ليس إلى القول فيه بالنقيصة فضلاً عن الزيادة سبيل ، ولا يرتاب في ذلك إلاّّ الجاهل ، أو المبتلى بالشذوذ الفكري.

--------------------------------------------------------------------------------

العلامة الحلي - نهاية الأصول مبحث التواتر.

- رأي العلامة الحلي : وإتفقوا على أن ما نقل إلينا متواتراًً من القرآن فهو حجة ....

--------------------------------------------------------------------------------

السيد العاملي - في مفتاح الكرامة - الجزء : ( 2 ) - رقم الصفحة : ( 390 ).

- السيد العاملي : والعادة تقضي بالتواتر في تفاصيل القرآن من أجزائه وألفاظه وحركاته وسكناته ووضعه في محله ، لتوفر الدواعي على نقله من المقر لكونه أصلاًً لجميع الأحكام ، والمنكر لإبطاله لكونه معجزاً ، فلا يعبأ بخلاف من خالف أو شك في المقام.

--------------------------------------------------------------------------------

- الشيخ محمد بن الحسن الحر العاملي : ومن له تتبع في التاريخ يعلم علماًً يقيناًًً بأن القرآن ثبت بغاية التواتر ، وبنقل الف من الصحابة ، وأن القرآن كان مجموعاًً في عهد رسول الله (ص).

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ البلاغي - آلاء الرحمن - الجزء : ( 1 )

- الشيخ البلاغي : ومن أجل تواتر القرآن الكريم بين عامة المسلمين جيلاً بعد جيل ، أستمرت مادته وصورته وقرأته المتداولة على نحو واحد ، فلم يؤثر شيئاًًً على مادته وصورته ما يروى عن بعض الناس من الخلاف في قرأته من القراء السبع المعروفين وغيرهم.

--------------------------------------------------------------------------------

المحقق الكلباسي - البيان في تفسير القرآن - رقم الصفحة : ( 234 ).

- المحقق الكلباسي : أن الروايات الدالة على التحريف مخالفة لإجماع الأمة إلاّّ من لا إعتداد به.

--------------------------------------------------------------------------------

- المرتضى علي بن الحسين علم الهدى : المتوفي في 436 - قال : في رسالته الجوابية الأولى عن المسائل الطرابلسيات : إن العلم بصحة نقل القرآن كالعلم بالبلدان والحوادث الكبار والوقائع العظام والكتب المشهورة وأشعار العرب المسطورة ، فإن العناية إشتدت والدواعي توفرت على نقله وحراسته ، وبلغت إلى حد لم يبلغه فيما ذكرناه ، لأن القرآن معجزة النبوة ومأخذ العلوم الشرعية والأحكام الدينية ، وعلماء المسلمين قد بلغوا في حفظه وحمايته الغاية ، حتى عرفوا كل شئ أختلف فيه من إعرابه وقرائته وحروفه وآياته ، فكيف يجوز أن يكون مغيراً ومنقوصاً ، مع العناية الصادقة والضبط الشديد إلى أن يقول - إن من خالف في ذلك من الإمامية والحشوية لا يعتد بخلافهم ، فإن الخلاف في ذلك مضاف إلى قوم من أصحاب الحديث نقلوا أخباراًًً ضعيفة ظنوا صحتها ، لا يرجع بمثلها عن المعلوم المقطوع على صحته * مجمع البيان - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 15 ) وهذا قول صريح واضح.

--------------------------------------------------------------------------------

الفاضل التوني - الوافية - رقم الصفحة : ( 147 )

- الفاضل التوني : والمشهور : أنه محفوظ ومضبوط كما أنزل ، لم يتبدل ولم يتغير ، حفظه الحكيم الخبير ، قال الله تعالى : إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ جواد البلاغي - آلاء الرحمن في تفسير القرآن - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 26 )

- شيخ علي بن عبد العالي الكركي : المتوفي سنة 938 هـ صنف في نفي النقيصة رسالة مستقلة جاء فيها إن ما دل على الروايات من النقيصة لابد من تأويلها أو طرحها فأن الحدث إذا جاء على خلاف الدليل من الكتاب والسنة المتواترة والإجماع ولم يمكن تأويله ولا حمله على بعض الوجوه وجب طرحه.
[/][/]

[="arial black"]

[="darkgreen"]السلام علیک یا فاطمه الزهراء[/]
[/]
[="arial black"][="darkgreen"]اما رای شیعه:

( خلاصة ردود علماء الشيعة في التحريف )

عدد العلماء : ( 29 )

الإمام الخميني (ر) - تهذيبب الأصول - الجزء : ( 2 ) - رقم الصفحة : ( 165 ) بقلم السبحاني

[ النص طويل لذا إستقطع منه موضع الشاهد ]

الإمام الخميني : فقد قال : أن الواقف على عناية المسلمين بجمع الكتاب وحفظه وضبطه ، قراءة وكتابه ، يقف على بطلان تلك المزعومة وما ورد فيه من أخبار حسبما تمسكوا .... أما ضعيف لا يصلح للإستدلال به ، أو مجعول تلوح عليه إمارات الجعل ، أو غريب يقضي بالعجب ، أما الصحيح منها فيرمي إلى مسألة التأويل والتفسير ، وأن التحريف أنما حصل في ذلك لا في لفظه وعبارته وتفصيل ذلك يحتاج إلى تأليف كتاب حافل ببيان تاريخ القرآن والمراحل التي قضاها طيلة القرون ، ويتلخص في أن الكتاب العزيز هو عين ما بين الدفتين ، لا زيادة ولا نقصان .... إلى آخره.

--------------------------------------------------------------------------------

علي بن إبراهيم القمي - تفسير القمي - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 26 )

علي بن إبراهيم القمي : وهذا بخلاف القرآن الحكيم فإن مكتوباًً مدوناً في زمان الرسول (ص) عند أمير المؤمنين (ع) على قول أو كان مكتوباًً متفرقاً على الواح وعسب والفه الخلفاء على قول آخر مع إجماع الفريقين على أن ما بين الدفتين كله من الله تعالى فهو باق على إعجازه منزه عن الدخل في حقيقته ومجازه لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، متحد على إعلانه القويم القديم : قل لئن إجتمعت الإنس والجن على أن يأتوا بمثل هذا القرآن لا يأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا.

--------------------------------------------------------------------------------

العلامة المجلسي - بحار الأنوار - الجزء : ( 9 ) - رقم الصفحة : ( 113 )

- العلامة المجلسي : إنا نحن نزلنا الذكر ، أي القرآن : وإنا له لحافظون ، عن الزيادة والنقصان والتغيير والتحريف ، وقيل : نحفظه من كيد المشركين فلا يمكنهم إبطاله ولا يندرس ولا ينسى ، وقيل : المعنى : وإنا لمحمد حافظون.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 40 )

- رأي الشيخ علي الكوراني العاملي : وفتاوى علماء الشيعة بعدم تحريف القرآن الذين يمثلون الشيعة في كل عصر هم علماؤهم ، فهم الخبراء بمذهب التشيع لأهل البيت (ع) الذين يميزون ما هو جزء منه وما هو خارج عنه ... وعندما نقول علماء الشيعة نعني بالدرجة الأولى مراجع التقليد الذين يرجع إليهم ملايين الشيعة ويقلدونهم ، ويأخذون منهم أحكام دينهم في كيفية صلاتهم وصومهم وحجهم ، وأحكام زواجهم وطلاقهم وإرثهم ، معاملاتهم .. فهؤلاء الفقهاء ، الذين هم كبار المجتهدين في كل عصر ، يعتبر قولهم رأي الشيعة ، وعقيدتهم عقيدة الشيعة ، ويليهم في الإعتبار بقية العلماء ، فهم يعبرون عن رأي الشيعة نسبياً .. وتبقى الكلمة الفصل في تصويب آرائهم وأفكارهم لمراجع التقليد ، وقد صدرت فتاوى مراجع الشيعة في عصرنا جواباً على تهمة الخصوم فأجمع مراجعهم على أن إتهام الشيعة بعدم الإعتقاد بالقرآن إفتراء عليهم وبهتان عظيم ، وأن الشيعة يعتقدون بسلامة هذا القرآن وأنه القرآن المنزل على رسول الله (ص) دون زيادة أو نقيصة ...

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 41 )

المصدر : كتاب إعتقادات الإمامية المطبوع مع شرح الباب الحادي عشر - رقم الصفحة : ( 93 و 94 )

- رأي الشيخ الصدوق : إعتقادنا أن القرآن الذي أنزله الله على نبيه محمد (ص) هو ما بين الدفتين ، وهو ما في أيدي الناس ليس بأكثر من ذلك ، ومبلغ سوره عند الناس مائة وأربع عشرة سورة ، وعندنا أن الضحى وألم نشرح سورة واحدة ، ولإيلاف وألم تر كيف سورة واحدة ( يعني في الصلاة ) ومن نسب إلينا إنا نقول أكثر من ذلك فهو كاذب.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 41 )

- رأي الشيخ المفيد : وأما الوجه المجوز فهو إن يزاد فيه الكلمة والكلمتان والحرف والحرفان ، وما أشبه ذلك مما لا يبلغ حد الإعجاز ، ويكون ملتبساً عند أكثر الفصحاء بكلم القرآن ، غير أنه لابد متى وقع ذلك من أن يدل الله عليه ، ويوضح لعباده عن الحق فيه ، ولست أقطع على كون ذلك ، بل أميل إلى عدمه وسلامة القرآن عنه.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 41 )

- رأي الشريف المرتضى : المحكي أن القرآن كان على عهد رسول الله (ص) مجموعاً مؤلفاً على ما هو عليه الآن ، فإن القرآن كان يحفظ ويدرس جميعه في ذلك الزمان ، حتى عين على جماعة من الصحابة في حفظهم له ، وأنه كان يعرض على النبي (ص) ويتلى عليه ، وأن جماعة من الصحابة مثل عبد الله بن مسعود وأبي بن كعب وغيرهما ختموا القرآن على النبي (ص) عدة ختمات ، وكل ذلك يدل بأدنى تأمل على أنه كان مجموعاًً مرتباً غير منثور ، ولا مبثوث.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 42 )

التبيان - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 42 ) - طبعة النجف

- رأي الشيخ الطوسى : وأما الكلام في زيادته ونقصانه ، فمما لا يليق به أيضاًًً ، لأن الزيادة فيه مجمع علي بطلانها ، والنقصان منه فالظاهر أيضاًًً من مذهب المسلمين خلافه ، وهو الأليق بالصحيح من مذهبنا وهو الذي نصره المرتضى رحمه الله وهو الظاهر في الروايات .. ورواياتنا متناصرة بالحث على قراءته ، والتمسك بما فيه ، ورد ما يرد من إختلاف الأخبار في الفروع إليه ، وقد روي عن النبي (ص) رواية لا يدفعها أحد أنه قال : إني مخلف فيكم الثقلين ، ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا : كتاب الله وعترتي أهل بيتي ، وأنهما لن يفترقا حتى يردا عليَّ الحوض وهذا يدل على أنه موجود في كل عصر ، لأنه لا يجوز أن يأمر بالتمسك بما لا نقدر على التمسك به ، كما إن أهل البيت (ع) ومن يجب إتباع قوله حاصلٌ في كل وقت ، وإذا كان الموجود بيننا مجمعاًً على صحته ، فينبغي أن نتشاغل بتفسيره ، وبيان معانيه ، ونترك ما سواه.

--------------------------------------------------------------------------------

الطبرسي - تفسير مجمع البيان - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 15 و 42 )

- رأي الشيخ علي الطبرسي : فإن العناية إشتدت ، والدواعي توفرت على نقله وحراسته ، وبلغت إلى حد لم يبلغه فيما ذكرناه ، لأن القرآن معجزة النبوة ، ومأخذ العلوم الشرعية والأحكام الدينية ، وعلماء المسلمين قد بلغوا في حفظه وحمايته الغاية ، حتى عرفوا كل شئ إختلف فيه من إعرابه وقراءته وحروفه وآياته ، فكيف يجوز أن يكون مغيراً ، أو منقوصاً مع العناية الصادقة ، والضبط الشديد.

- ومن ذلك : الكلام في زيادة القرآن ونقصانه فإنه لا يليق بالتفسير ، فأما الزيادة فيه : فمجمع علي بطلانه ، وأما النقصان منه : فقد ررى جماعة من أصحابنا ، وقوم من حشوية العامة ، أن في القرآن تغييراً أو نقصاناً ، والصحيح من مذهب أصحابنا خلافه.

--------------------------------------------------------------------------------

الفيض الكاشاني - تفسير الصافي - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 51 )

- رأي محمد الفيض الكاشاني : قال الله عز وجل : وإنه لكتاب عزيز لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، وقال : إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون ، فكيف يتطرق اليه التحريف والتغيير ؟ ! وأيضا قد إستفاض عن النبي (ص) والأئمة (ع) حديث عرض الخبر المروي على كتاب الله ليعلم صحته بموافقته له ، وفساده بمخالفته ، فإذا كان القرآن الذي بأيدينا محرفاً فما فائدة العرض ، مع أن خبر التحريف مخالف لكتاب الله ، مكذب له ، فيجب رده ، والحكم بفساده.

- بعد أن نقل روايات توهم وقوع التحريف في كتاب الله ، قال : أقول : ويرد على هذا كله إشكال وهو أنه على هذا التقدير لم يبق لنا إعتماد على شئ من القرآن إذ على هذا يحتمل كل آية منه أن يكون محرفاً ومغيراً ويكون على خلاف ما إنزل الله فلم يبق لنا في القرآن حجة أصلاًً فتنتفي فائدته وفائدة الأمر بإتباعه والوصية بالتمسك به إلى غير ذلك ، وأيضا قال الله عز وجل : وإنه لكتاب عزيز لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، وقال : إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون ، فكيف يتطرق إليه التحريف والتغيير ، وأيضا قد إستفاض عن النبي (ص) والأئمة (ع) حديث عرض الخبر المروي على كتاب الله ليعلم صحته بموافقته له وفساده بمخالفته فإذا كان القرآن الذي بأيدينا محرفاً فما فائدة العرض مع أن خبر التحريف مخالف لكتاب اللهم كذب له فيجب رده والحكم بفساده أو تأويله.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ جعفر كاشف الغطاء - كشف الغطاء - رقم الصفحة : ( 298 )

- رأي الشيخ جعفر كاشف الغطاء : لا زيادة فيه من سورة ، ولا آية من بسملة وغيرها ، لا كلمة ولا حرف ، وجميع ما بين الدفتين مما يتلى كلام الله تعالى بالضرورة من المذهب بل الدين ، وإجماع المسلمين ، وأخبار النبي (ص) والأئمة الطاهرين (ع) وإن خالف بعض من لا يعتد به في دخول بعض ما رسم في إسم القرآن ... لا ريب في أنه محفوظ من النقصان بحفظ الملك الديان كما دل عليه صريح القرآن ، وإجماع العلماء في جميع الأزمان ، ولا عبرة بالنادر.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 43 )

- رأي السيد محسن الأمين العاملي : ونقول : لا يقول أحد من الإمامية لا قديماً ولا حديثاًًًً إن القرآن مزيد فيه ، قليل أو كثير ، فضلاً عن كلهم ، بل كلهم متفقون على عدم الزيادة ، ومن يعتد بقوله من محققيهم متفقون على أنه لم ينقص منه.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 43 )

- رأي الشيخ محمد حسين كاشف الغطاء : وإن الكتاب الموجود في أيدي المسلمين هو الكتاب الذي أنزله الله للإعجاز والتحدي ، وتمييز الحلال من الحرام ، وأنه لا نقص فيه ولا تحريف ولا زيادة ، وعلى هذا إجماعهم.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 43 )

- رأي السيد شرف الدين العاملي : والقرآن الحكيم الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، إنما هو ما بين الدفتين ، وهو ما في أيدي الناس لا يزيد حرفاًً ولا ينقص حرفاًً ، ولا تبديل فيه لكلمة بكلمة ولا لحرف بحرف ، وكل حرف من حروفه متواتر في كل جيل تواتراً قطعياً إلى عهد الوحي والنبوة ، وكان مجموعاً على ذلك العهد الأقدس مؤلفاً على ما هو عليه الآن ، وكان جبرائيل (ع) يعارض رسول الله (ص) بالقرآن في كل عام مرة ، وقد عارضه به عام وفاته مرتين ، والصحابة كانوا يعرضونه ويتلونه على النبي (ص) حتى ختموه عليه (ص) مراراًًً عديدة ، وهذا كله من الأمور المعلومة الضرورية لدى المحققين من علماء الإمامية .... نسب إلى الشيعة القول بتحريف القرآن بإسقاط كلمات وآيات إلخ ، فأقول : نعوذ بالله من هذا القول ، ونبرأ إلى الله تعالى من هذا الجهل ، وكل من نسب هذا الرأي إلينا جاهل بمذهبنا ، أو مفتر علينا ، فإن القرآن العظيم والذكر الحكيم متواتر من طرقنا بجميع آياته وكلماته وسائر حروفه وحركاته وسكناته ، تواتراً قطعياً عن أئمة الهدى من أهل البيت (ع) لا يرتاب في ذلك إلاّّ معتوه ، وأئمة أهل البيت كلهم أجمعون رفعوه إلى جدهم رسول الله (ص) عن الله تعالى ، وهذا أيضاًً مما لا ريب فيه ، وظواهر القرآن الحكيم - فضلاً عن نصوصه - أبلغ حجج الله تعالى ، وأقوى أدلة أهل الحق بحكم الضرورة الأولية من مذهب الإمامية ، وصحاحهم في ذلك متواترة من طريق العترة الطاهرة ، وبذلك تراهم يضربون بظواهر الصحاح المخالفة للقرآن عرض الجدار ، ولا يأبهون بها ، عملاًَ بأوامر أئمتهم (ع).

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 44 )

- رأي السيد البروجردي الطباطبائي : قال الشيخ لطف الله الصافي ، عن أستاذه آية الله السيد حسين البروجردي فإنه أفاد في بعض أبحاثه في الأصول كما كتبنا عنه ، بطلان القول بالتحريف ، وقداسة القرآن عن وقوع الزيادة فيه ، وأن الضرورة قائمة على خلافه ، وضعف أخبار النقيصة غاية الضعف سنداً ودلالة ، وقال : وإن بعض هذه الروايات تشتمل على ما يخالف القطع والضرورة ، وما يخالف مصلحة النبوة ، وقال في آخر كلامه الشريف : ثم العجب كل العجب من قوم يزعمون أن الأخبار محفوظة في الألسن والكتب في مدة تزيد على الف وثلاثمائة سنة ، وأنه لو حدث فيها نقص لظهر ، ومع ذلك يحتملون تطرق النقيصة إلى القرآن المجيد.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 44 )

- رأي السيد محسن الحكيم الطباطبائي : وبعد ، فإن رأي كبار المحققين ، وعقيدة علماء الفريقين ، ونوع المسلمين من صدر الإسلام إلى اليوم على أن القرآن بترتيب الآيات والسور والجمع كما هو المتداول بالأيدي ، لم يقل الكبار بتحريفه من قبل ، ولا من بعد.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 45 )

- رأي السيد محمد حسين الطباطبائي : فقد تبين مما فصلناه أن القرآن الذي أنزله الله على نبيه (ص) ووصفه بأنه ذكر محفوظ على ما إنزل ، مصون بصيانة إلهية عن الزيادة والنقيصة والتغيير كما وعد الله نبيه فيه ، وخلاصة الحجة أن القرآن أنزله الله على نبيه ووصفه في آيات كثيرة بأوصاف خاصة لو كان تغيير في شئ من هذه الأوصاف بزيادة أو نقيصة أو تغيير في لفظ أو ترتيب مؤثر ، فقد آثار تلك الصفة قطعاً ، لكنا نجد القرآن الذي بأيدينا واجداً لآثار تلك الصفات المعدودة على أتم ما يمكن وأحسن ما يكون ، فلم يقع فيه تحريف يسلبه شيئاًً من صفاته ، فالذي بأيدينا منه هو القرآن المنزل على النبي (ص) بعينه ، فلو فرض سقوط شئ منه أو إعراب أو حرف أو ترتيب ، وجب أن يكون في أمر لا يؤثر في شئ من أوصافه كالإعجاز وإرتفاع الإختلاف ، والهداية ، والنورية ، والذكرية ، والهيمنة على سائر الكتب السماوية ، إلى غير ذلك ، وذلك كآية مكررة ساقطة ، أو إختلاف في نقطة أو إعراب ونحوها.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 45 )

- رأي السيد محمد هادي الميلاني : الحمد لله وسلام على عباده الذين إصطفى ، أقول بضرس قاطع إن القرآن الكريم لم يقع فيه أي تحريف لا بزيادة ولا بنقصان ، ولا بتغيير بعض الألفاظ ، وإن وردت بعض الروايات في التحريف المقصود منها تغيير المعنى بآراء وتوجيهات وتأويلات باطلة ، لا تغيير الألفاظ والعبارات ، وإذا إطلع أحد على رواية وظن بصدقها وقع في إشتباه وخطأ ، وإن الظن لا يغني من الحق شيئاًً.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 45 )

- رأي السيد محمد رضا الكلبايكاني : وقال الشيخ لطف الله الصافي دام ظله : ولنعم ما أفاده العلامة الفقيه والمرجع الديني السيد محمد رضا الكلبايكاني بعد التصريح بأن ما في الدفتين هو القرآن المجيد ، ذلك الكتاب لا ريب فيه ، والمجموع المرتب في عصر الرسالة بأمر الرسول (ص) ، بلا تحريف ولا تغيير ولا زيادة ولا نقصان ، وإقامة البرهان عليه : أن إحتمال التغيير زيادة ونقيصة في القرآن كإحتمال تغيير المرسل به ، وإحتمال كون القبلة غير الكعبة في غاية السقوط لا يقبله العقل ، وهو مستقل بإمتناعه عادة.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 46 )

- رأي السيد أبو القاسم الخوئي : ... إن حديث تحريف القرآن حديث خرافة وخيال ، لا يقول به إلاّّ من ضعف عقله أو من لم يتأمل في أطرافه حق التأمل ، أو من الجاه إليه حب القول به ، والحب يعمي ويصم ، وأما العقل المنصف المتدبر فلا يشك في بطلانه وخرافته.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 46 )

- رأي الشيخ لطف الله الصافي : القرآن معجزة نبينا محمد (ص) وهو الكتاب الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، قد عجز الفصحاء عن الإتيان بمثله ، وبمثل سورة أو آية منه ، وحير عقول البلغاء ، وفطاحل الأدباء ... وقد مر عليه أربعة عشر قرناًً ، ولم يقدر في طول هذه القرون أحد من البلغاء أن يأتي بمثله ، ولن يقدر على ذلك أحد في القرون الآتية والأعصار المستقبلة ، ويظهر كل يوم صدق ما أخبر الله تعالى به فإن لم تفعلوا ولن تفعلوا .. هذا هو القرآن ، وهو روح الأمة الإسلامية وحياتها ووجودها وقوامها ، ولولا القرآن لما كان لنا كيان ، هذا القرآن هو كل ما بين الدفتين ليس فيه شئ من كلام البشر وكل سورة من سوره وكل آية من آياته ، متواتر مقطوع به ولا ريب فيه ، دلت عليه الضرورة والعقل والنقل القطعي المتواتر ، هذا هو القرآن عند الشيعة الإمامية ، ليس إلى القول فيه بالنقيصة فضلاً عن الزيادة سبيل ، ولا يرتاب في ذلك إلاّّ الجاهل ، أو المبتلى بالشذوذ الفكري.

--------------------------------------------------------------------------------

العلامة الحلي - نهاية الأصول مبحث التواتر.

- رأي العلامة الحلي : وإتفقوا على أن ما نقل إلينا متواتراًً من القرآن فهو حجة ....

--------------------------------------------------------------------------------

السيد العاملي - في مفتاح الكرامة - الجزء : ( 2 ) - رقم الصفحة : ( 390 ).

- السيد العاملي : والعادة تقضي بالتواتر في تفاصيل القرآن من أجزائه وألفاظه وحركاته وسكناته ووضعه في محله ، لتوفر الدواعي على نقله من المقر لكونه أصلاًً لجميع الأحكام ، والمنكر لإبطاله لكونه معجزاً ، فلا يعبأ بخلاف من خالف أو شك في المقام.

--------------------------------------------------------------------------------

- الشيخ محمد بن الحسن الحر العاملي : ومن له تتبع في التاريخ يعلم علماًً يقيناًًً بأن القرآن ثبت بغاية التواتر ، وبنقل الف من الصحابة ، وأن القرآن كان مجموعاًً في عهد رسول الله (ص).

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ البلاغي - آلاء الرحمن - الجزء : ( 1 )

- الشيخ البلاغي : ومن أجل تواتر القرآن الكريم بين عامة المسلمين جيلاً بعد جيل ، أستمرت مادته وصورته وقرأته المتداولة على نحو واحد ، فلم يؤثر شيئاًًً على مادته وصورته ما يروى عن بعض الناس من الخلاف في قرأته من القراء السبع المعروفين وغيرهم.

--------------------------------------------------------------------------------

المحقق الكلباسي - البيان في تفسير القرآن - رقم الصفحة : ( 234 ).

- المحقق الكلباسي : أن الروايات الدالة على التحريف مخالفة لإجماع الأمة إلاّّ من لا إعتداد به.

--------------------------------------------------------------------------------

- المرتضى علي بن الحسين علم الهدى : المتوفي في 436 - قال : في رسالته الجوابية الأولى عن المسائل الطرابلسيات : إن العلم بصحة نقل القرآن كالعلم بالبلدان والحوادث الكبار والوقائع العظام والكتب المشهورة وأشعار العرب المسطورة ، فإن العناية إشتدت والدواعي توفرت على نقله وحراسته ، وبلغت إلى حد لم يبلغه فيما ذكرناه ، لأن القرآن معجزة النبوة ومأخذ العلوم الشرعية والأحكام الدينية ، وعلماء المسلمين قد بلغوا في حفظه وحمايته الغاية ، حتى عرفوا كل شئ أختلف فيه من إعرابه وقرائته وحروفه وآياته ، فكيف يجوز أن يكون مغيراً ومنقوصاً ، مع العناية الصادقة والضبط الشديد إلى أن يقول - إن من خالف في ذلك من الإمامية والحشوية لا يعتد بخلافهم ، فإن الخلاف في ذلك مضاف إلى قوم من أصحاب الحديث نقلوا أخباراًًً ضعيفة ظنوا صحتها ، لا يرجع بمثلها عن المعلوم المقطوع على صحته * مجمع البيان - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 15 ) وهذا قول صريح واضح.

--------------------------------------------------------------------------------

الفاضل التوني - الوافية - رقم الصفحة : ( 147 )

- الفاضل التوني : والمشهور : أنه محفوظ ومضبوط كما أنزل ، لم يتبدل ولم يتغير ، حفظه الحكيم الخبير ، قال الله تعالى : إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ جواد البلاغي - آلاء الرحمن في تفسير القرآن - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 26 )

- شيخ علي بن عبد العالي الكركي : المتوفي سنة 938 هـ صنف في نفي النقيصة رسالة مستقلة جاء فيها إن ما دل على الروايات من النقيصة لابد من تأويلها أو طرحها فأن الحدث إذا جاء على خلاف الدليل من الكتاب والسنة المتواترة والإجماع ولم يمكن تأويله ولا حمله على بعض الوجوه وجب طرحه.

( خلاصة ردود علماء الشيعة في التحريف )

عدد العلماء : ( 29 )

الإمام الخميني (ر) - تهذيبب الأصول - الجزء : ( 2 ) - رقم الصفحة : ( 165 ) بقلم السبحاني

[ النص طويل لذا إستقطع منه موضع الشاهد ]

الإمام الخميني : فقد قال : أن الواقف على عناية المسلمين بجمع الكتاب وحفظه وضبطه ، قراءة وكتابه ، يقف على بطلان تلك المزعومة وما ورد فيه من أخبار حسبما تمسكوا .... أما ضعيف لا يصلح للإستدلال به ، أو مجعول تلوح عليه إمارات الجعل ، أو غريب يقضي بالعجب ، أما الصحيح منها فيرمي إلى مسألة التأويل والتفسير ، وأن التحريف أنما حصل في ذلك لا في لفظه وعبارته وتفصيل ذلك يحتاج إلى تأليف كتاب حافل ببيان تاريخ القرآن والمراحل التي قضاها طيلة القرون ، ويتلخص في أن الكتاب العزيز هو عين ما بين الدفتين ، لا زيادة ولا نقصان .... إلى آخره.

--------------------------------------------------------------------------------

علي بن إبراهيم القمي - تفسير القمي - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 26 )

علي بن إبراهيم القمي : وهذا بخلاف القرآن الحكيم فإن مكتوباًً مدوناً في زمان الرسول (ص) عند أمير المؤمنين (ع) على قول أو كان مكتوباًً متفرقاً على الواح وعسب والفه الخلفاء على قول آخر مع إجماع الفريقين على أن ما بين الدفتين كله من الله تعالى فهو باق على إعجازه منزه عن الدخل في حقيقته ومجازه لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، متحد على إعلانه القويم القديم : قل لئن إجتمعت الإنس والجن على أن يأتوا بمثل هذا القرآن لا يأتون بمثله ولو كان بعضهم لبعض ظهيرا.

--------------------------------------------------------------------------------

العلامة المجلسي - بحار الأنوار - الجزء : ( 9 ) - رقم الصفحة : ( 113 )

- العلامة المجلسي : إنا نحن نزلنا الذكر ، أي القرآن : وإنا له لحافظون ، عن الزيادة والنقصان والتغيير والتحريف ، وقيل : نحفظه من كيد المشركين فلا يمكنهم إبطاله ولا يندرس ولا ينسى ، وقيل : المعنى : وإنا لمحمد حافظون.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 40 )

- رأي الشيخ علي الكوراني العاملي : وفتاوى علماء الشيعة بعدم تحريف القرآن الذين يمثلون الشيعة في كل عصر هم علماؤهم ، فهم الخبراء بمذهب التشيع لأهل البيت (ع) الذين يميزون ما هو جزء منه وما هو خارج عنه ... وعندما نقول علماء الشيعة نعني بالدرجة الأولى مراجع التقليد الذين يرجع إليهم ملايين الشيعة ويقلدونهم ، ويأخذون منهم أحكام دينهم في كيفية صلاتهم وصومهم وحجهم ، وأحكام زواجهم وطلاقهم وإرثهم ، معاملاتهم .. فهؤلاء الفقهاء ، الذين هم كبار المجتهدين في كل عصر ، يعتبر قولهم رأي الشيعة ، وعقيدتهم عقيدة الشيعة ، ويليهم في الإعتبار بقية العلماء ، فهم يعبرون عن رأي الشيعة نسبياً .. وتبقى الكلمة الفصل في تصويب آرائهم وأفكارهم لمراجع التقليد ، وقد صدرت فتاوى مراجع الشيعة في عصرنا جواباً على تهمة الخصوم فأجمع مراجعهم على أن إتهام الشيعة بعدم الإعتقاد بالقرآن إفتراء عليهم وبهتان عظيم ، وأن الشيعة يعتقدون بسلامة هذا القرآن وأنه القرآن المنزل على رسول الله (ص) دون زيادة أو نقيصة ...

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 41 )

المصدر : كتاب إعتقادات الإمامية المطبوع مع شرح الباب الحادي عشر - رقم الصفحة : ( 93 و 94 )

- رأي الشيخ الصدوق : إعتقادنا أن القرآن الذي أنزله الله على نبيه محمد (ص) هو ما بين الدفتين ، وهو ما في أيدي الناس ليس بأكثر من ذلك ، ومبلغ سوره عند الناس مائة وأربع عشرة سورة ، وعندنا أن الضحى وألم نشرح سورة واحدة ، ولإيلاف وألم تر كيف سورة واحدة ( يعني في الصلاة ) ومن نسب إلينا إنا نقول أكثر من ذلك فهو كاذب.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 41 )

- رأي الشيخ المفيد : وأما الوجه المجوز فهو إن يزاد فيه الكلمة والكلمتان والحرف والحرفان ، وما أشبه ذلك مما لا يبلغ حد الإعجاز ، ويكون ملتبساً عند أكثر الفصحاء بكلم القرآن ، غير أنه لابد متى وقع ذلك من أن يدل الله عليه ، ويوضح لعباده عن الحق فيه ، ولست أقطع على كون ذلك ، بل أميل إلى عدمه وسلامة القرآن عنه.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 41 )

- رأي الشريف المرتضى : المحكي أن القرآن كان على عهد رسول الله (ص) مجموعاً مؤلفاً على ما هو عليه الآن ، فإن القرآن كان يحفظ ويدرس جميعه في ذلك الزمان ، حتى عين على جماعة من الصحابة في حفظهم له ، وأنه كان يعرض على النبي (ص) ويتلى عليه ، وأن جماعة من الصحابة مثل عبد الله بن مسعود وأبي بن كعب وغيرهما ختموا القرآن على النبي (ص) عدة ختمات ، وكل ذلك يدل بأدنى تأمل على أنه كان مجموعاًً مرتباً غير منثور ، ولا مبثوث.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 42 )

التبيان - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 42 ) - طبعة النجف

- رأي الشيخ الطوسى : وأما الكلام في زيادته ونقصانه ، فمما لا يليق به أيضاًًً ، لأن الزيادة فيه مجمع علي بطلانها ، والنقصان منه فالظاهر أيضاًًً من مذهب المسلمين خلافه ، وهو الأليق بالصحيح من مذهبنا وهو الذي نصره المرتضى رحمه الله وهو الظاهر في الروايات .. ورواياتنا متناصرة بالحث على قراءته ، والتمسك بما فيه ، ورد ما يرد من إختلاف الأخبار في الفروع إليه ، وقد روي عن النبي (ص) رواية لا يدفعها أحد أنه قال : إني مخلف فيكم الثقلين ، ما إن تمسكتم بهما لن تضلوا : كتاب الله وعترتي أهل بيتي ، وأنهما لن يفترقا حتى يردا عليَّ الحوض وهذا يدل على أنه موجود في كل عصر ، لأنه لا يجوز أن يأمر بالتمسك بما لا نقدر على التمسك به ، كما إن أهل البيت (ع) ومن يجب إتباع قوله حاصلٌ في كل وقت ، وإذا كان الموجود بيننا مجمعاًً على صحته ، فينبغي أن نتشاغل بتفسيره ، وبيان معانيه ، ونترك ما سواه.

--------------------------------------------------------------------------------

الطبرسي - تفسير مجمع البيان - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 15 و 42 )

- رأي الشيخ علي الطبرسي : فإن العناية إشتدت ، والدواعي توفرت على نقله وحراسته ، وبلغت إلى حد لم يبلغه فيما ذكرناه ، لأن القرآن معجزة النبوة ، ومأخذ العلوم الشرعية والأحكام الدينية ، وعلماء المسلمين قد بلغوا في حفظه وحمايته الغاية ، حتى عرفوا كل شئ إختلف فيه من إعرابه وقراءته وحروفه وآياته ، فكيف يجوز أن يكون مغيراً ، أو منقوصاً مع العناية الصادقة ، والضبط الشديد.

- ومن ذلك : الكلام في زيادة القرآن ونقصانه فإنه لا يليق بالتفسير ، فأما الزيادة فيه : فمجمع علي بطلانه ، وأما النقصان منه : فقد ررى جماعة من أصحابنا ، وقوم من حشوية العامة ، أن في القرآن تغييراً أو نقصاناً ، والصحيح من مذهب أصحابنا خلافه.

--------------------------------------------------------------------------------

الفيض الكاشاني - تفسير الصافي - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 51 )

- رأي محمد الفيض الكاشاني : قال الله عز وجل : وإنه لكتاب عزيز لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، وقال : إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون ، فكيف يتطرق اليه التحريف والتغيير ؟ ! وأيضا قد إستفاض عن النبي (ص) والأئمة (ع) حديث عرض الخبر المروي على كتاب الله ليعلم صحته بموافقته له ، وفساده بمخالفته ، فإذا كان القرآن الذي بأيدينا محرفاً فما فائدة العرض ، مع أن خبر التحريف مخالف لكتاب الله ، مكذب له ، فيجب رده ، والحكم بفساده.

- بعد أن نقل روايات توهم وقوع التحريف في كتاب الله ، قال : أقول : ويرد على هذا كله إشكال وهو أنه على هذا التقدير لم يبق لنا إعتماد على شئ من القرآن إذ على هذا يحتمل كل آية منه أن يكون محرفاً ومغيراً ويكون على خلاف ما إنزل الله فلم يبق لنا في القرآن حجة أصلاًً فتنتفي فائدته وفائدة الأمر بإتباعه والوصية بالتمسك به إلى غير ذلك ، وأيضا قال الله عز وجل : وإنه لكتاب عزيز لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، وقال : إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون ، فكيف يتطرق إليه التحريف والتغيير ، وأيضا قد إستفاض عن النبي (ص) والأئمة (ع) حديث عرض الخبر المروي على كتاب الله ليعلم صحته بموافقته له وفساده بمخالفته فإذا كان القرآن الذي بأيدينا محرفاً فما فائدة العرض مع أن خبر التحريف مخالف لكتاب اللهم كذب له فيجب رده والحكم بفساده أو تأويله.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ جعفر كاشف الغطاء - كشف الغطاء - رقم الصفحة : ( 298 )

- رأي الشيخ جعفر كاشف الغطاء : لا زيادة فيه من سورة ، ولا آية من بسملة وغيرها ، لا كلمة ولا حرف ، وجميع ما بين الدفتين مما يتلى كلام الله تعالى بالضرورة من المذهب بل الدين ، وإجماع المسلمين ، وأخبار النبي (ص) والأئمة الطاهرين (ع) وإن خالف بعض من لا يعتد به في دخول بعض ما رسم في إسم القرآن ... لا ريب في أنه محفوظ من النقصان بحفظ الملك الديان كما دل عليه صريح القرآن ، وإجماع العلماء في جميع الأزمان ، ولا عبرة بالنادر.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 43 )

- رأي السيد محسن الأمين العاملي : ونقول : لا يقول أحد من الإمامية لا قديماً ولا حديثاًًًً إن القرآن مزيد فيه ، قليل أو كثير ، فضلاً عن كلهم ، بل كلهم متفقون على عدم الزيادة ، ومن يعتد بقوله من محققيهم متفقون على أنه لم ينقص منه.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 43 )

- رأي الشيخ محمد حسين كاشف الغطاء : وإن الكتاب الموجود في أيدي المسلمين هو الكتاب الذي أنزله الله للإعجاز والتحدي ، وتمييز الحلال من الحرام ، وأنه لا نقص فيه ولا تحريف ولا زيادة ، وعلى هذا إجماعهم.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 43 )

- رأي السيد شرف الدين العاملي : والقرآن الحكيم الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، إنما هو ما بين الدفتين ، وهو ما في أيدي الناس لا يزيد حرفاًً ولا ينقص حرفاًً ، ولا تبديل فيه لكلمة بكلمة ولا لحرف بحرف ، وكل حرف من حروفه متواتر في كل جيل تواتراً قطعياً إلى عهد الوحي والنبوة ، وكان مجموعاً على ذلك العهد الأقدس مؤلفاً على ما هو عليه الآن ، وكان جبرائيل (ع) يعارض رسول الله (ص) بالقرآن في كل عام مرة ، وقد عارضه به عام وفاته مرتين ، والصحابة كانوا يعرضونه ويتلونه على النبي (ص) حتى ختموه عليه (ص) مراراًًً عديدة ، وهذا كله من الأمور المعلومة الضرورية لدى المحققين من علماء الإمامية .... نسب إلى الشيعة القول بتحريف القرآن بإسقاط كلمات وآيات إلخ ، فأقول : نعوذ بالله من هذا القول ، ونبرأ إلى الله تعالى من هذا الجهل ، وكل من نسب هذا الرأي إلينا جاهل بمذهبنا ، أو مفتر علينا ، فإن القرآن العظيم والذكر الحكيم متواتر من طرقنا بجميع آياته وكلماته وسائر حروفه وحركاته وسكناته ، تواتراً قطعياً عن أئمة الهدى من أهل البيت (ع) لا يرتاب في ذلك إلاّّ معتوه ، وأئمة أهل البيت كلهم أجمعون رفعوه إلى جدهم رسول الله (ص) عن الله تعالى ، وهذا أيضاًً مما لا ريب فيه ، وظواهر القرآن الحكيم - فضلاً عن نصوصه - أبلغ حجج الله تعالى ، وأقوى أدلة أهل الحق بحكم الضرورة الأولية من مذهب الإمامية ، وصحاحهم في ذلك متواترة من طريق العترة الطاهرة ، وبذلك تراهم يضربون بظواهر الصحاح المخالفة للقرآن عرض الجدار ، ولا يأبهون بها ، عملاًَ بأوامر أئمتهم (ع).

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 44 )

- رأي السيد البروجردي الطباطبائي : قال الشيخ لطف الله الصافي ، عن أستاذه آية الله السيد حسين البروجردي فإنه أفاد في بعض أبحاثه في الأصول كما كتبنا عنه ، بطلان القول بالتحريف ، وقداسة القرآن عن وقوع الزيادة فيه ، وأن الضرورة قائمة على خلافه ، وضعف أخبار النقيصة غاية الضعف سنداً ودلالة ، وقال : وإن بعض هذه الروايات تشتمل على ما يخالف القطع والضرورة ، وما يخالف مصلحة النبوة ، وقال في آخر كلامه الشريف : ثم العجب كل العجب من قوم يزعمون أن الأخبار محفوظة في الألسن والكتب في مدة تزيد على الف وثلاثمائة سنة ، وأنه لو حدث فيها نقص لظهر ، ومع ذلك يحتملون تطرق النقيصة إلى القرآن المجيد.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 44 )

- رأي السيد محسن الحكيم الطباطبائي : وبعد ، فإن رأي كبار المحققين ، وعقيدة علماء الفريقين ، ونوع المسلمين من صدر الإسلام إلى اليوم على أن القرآن بترتيب الآيات والسور والجمع كما هو المتداول بالأيدي ، لم يقل الكبار بتحريفه من قبل ، ولا من بعد.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 45 )

- رأي السيد محمد حسين الطباطبائي : فقد تبين مما فصلناه أن القرآن الذي أنزله الله على نبيه (ص) ووصفه بأنه ذكر محفوظ على ما إنزل ، مصون بصيانة إلهية عن الزيادة والنقيصة والتغيير كما وعد الله نبيه فيه ، وخلاصة الحجة أن القرآن أنزله الله على نبيه ووصفه في آيات كثيرة بأوصاف خاصة لو كان تغيير في شئ من هذه الأوصاف بزيادة أو نقيصة أو تغيير في لفظ أو ترتيب مؤثر ، فقد آثار تلك الصفة قطعاً ، لكنا نجد القرآن الذي بأيدينا واجداً لآثار تلك الصفات المعدودة على أتم ما يمكن وأحسن ما يكون ، فلم يقع فيه تحريف يسلبه شيئاًً من صفاته ، فالذي بأيدينا منه هو القرآن المنزل على النبي (ص) بعينه ، فلو فرض سقوط شئ منه أو إعراب أو حرف أو ترتيب ، وجب أن يكون في أمر لا يؤثر في شئ من أوصافه كالإعجاز وإرتفاع الإختلاف ، والهداية ، والنورية ، والذكرية ، والهيمنة على سائر الكتب السماوية ، إلى غير ذلك ، وذلك كآية مكررة ساقطة ، أو إختلاف في نقطة أو إعراب ونحوها.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 45 )

- رأي السيد محمد هادي الميلاني : الحمد لله وسلام على عباده الذين إصطفى ، أقول بضرس قاطع إن القرآن الكريم لم يقع فيه أي تحريف لا بزيادة ولا بنقصان ، ولا بتغيير بعض الألفاظ ، وإن وردت بعض الروايات في التحريف المقصود منها تغيير المعنى بآراء وتوجيهات وتأويلات باطلة ، لا تغيير الألفاظ والعبارات ، وإذا إطلع أحد على رواية وظن بصدقها وقع في إشتباه وخطأ ، وإن الظن لا يغني من الحق شيئاًً.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 45 )

- رأي السيد محمد رضا الكلبايكاني : وقال الشيخ لطف الله الصافي دام ظله : ولنعم ما أفاده العلامة الفقيه والمرجع الديني السيد محمد رضا الكلبايكاني بعد التصريح بأن ما في الدفتين هو القرآن المجيد ، ذلك الكتاب لا ريب فيه ، والمجموع المرتب في عصر الرسالة بأمر الرسول (ص) ، بلا تحريف ولا تغيير ولا زيادة ولا نقصان ، وإقامة البرهان عليه : أن إحتمال التغيير زيادة ونقيصة في القرآن كإحتمال تغيير المرسل به ، وإحتمال كون القبلة غير الكعبة في غاية السقوط لا يقبله العقل ، وهو مستقل بإمتناعه عادة.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 46 )

- رأي السيد أبو القاسم الخوئي : ... إن حديث تحريف القرآن حديث خرافة وخيال ، لا يقول به إلاّّ من ضعف عقله أو من لم يتأمل في أطرافه حق التأمل ، أو من الجاه إليه حب القول به ، والحب يعمي ويصم ، وأما العقل المنصف المتدبر فلا يشك في بطلانه وخرافته.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ علي الكوراني العاملي - تدوين القرآن - رقم الصفحة : ( 46 )

- رأي الشيخ لطف الله الصافي : القرآن معجزة نبينا محمد (ص) وهو الكتاب الذي لا يأتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه ، قد عجز الفصحاء عن الإتيان بمثله ، وبمثل سورة أو آية منه ، وحير عقول البلغاء ، وفطاحل الأدباء ... وقد مر عليه أربعة عشر قرناًً ، ولم يقدر في طول هذه القرون أحد من البلغاء أن يأتي بمثله ، ولن يقدر على ذلك أحد في القرون الآتية والأعصار المستقبلة ، ويظهر كل يوم صدق ما أخبر الله تعالى به فإن لم تفعلوا ولن تفعلوا .. هذا هو القرآن ، وهو روح الأمة الإسلامية وحياتها ووجودها وقوامها ، ولولا القرآن لما كان لنا كيان ، هذا القرآن هو كل ما بين الدفتين ليس فيه شئ من كلام البشر وكل سورة من سوره وكل آية من آياته ، متواتر مقطوع به ولا ريب فيه ، دلت عليه الضرورة والعقل والنقل القطعي المتواتر ، هذا هو القرآن عند الشيعة الإمامية ، ليس إلى القول فيه بالنقيصة فضلاً عن الزيادة سبيل ، ولا يرتاب في ذلك إلاّّ الجاهل ، أو المبتلى بالشذوذ الفكري.

--------------------------------------------------------------------------------

العلامة الحلي - نهاية الأصول مبحث التواتر.

- رأي العلامة الحلي : وإتفقوا على أن ما نقل إلينا متواتراًً من القرآن فهو حجة ....

--------------------------------------------------------------------------------

السيد العاملي - في مفتاح الكرامة - الجزء : ( 2 ) - رقم الصفحة : ( 390 ).

- السيد العاملي : والعادة تقضي بالتواتر في تفاصيل القرآن من أجزائه وألفاظه وحركاته وسكناته ووضعه في محله ، لتوفر الدواعي على نقله من المقر لكونه أصلاًً لجميع الأحكام ، والمنكر لإبطاله لكونه معجزاً ، فلا يعبأ بخلاف من خالف أو شك في المقام.

--------------------------------------------------------------------------------

- الشيخ محمد بن الحسن الحر العاملي : ومن له تتبع في التاريخ يعلم علماًً يقيناًًً بأن القرآن ثبت بغاية التواتر ، وبنقل الف من الصحابة ، وأن القرآن كان مجموعاًً في عهد رسول الله (ص).

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ البلاغي - آلاء الرحمن - الجزء : ( 1 )

- الشيخ البلاغي : ومن أجل تواتر القرآن الكريم بين عامة المسلمين جيلاً بعد جيل ، أستمرت مادته وصورته وقرأته المتداولة على نحو واحد ، فلم يؤثر شيئاًًً على مادته وصورته ما يروى عن بعض الناس من الخلاف في قرأته من القراء السبع المعروفين وغيرهم.

--------------------------------------------------------------------------------

المحقق الكلباسي - البيان في تفسير القرآن - رقم الصفحة : ( 234 ).

- المحقق الكلباسي : أن الروايات الدالة على التحريف مخالفة لإجماع الأمة إلاّّ من لا إعتداد به.

--------------------------------------------------------------------------------

- المرتضى علي بن الحسين علم الهدى : المتوفي في 436 - قال : في رسالته الجوابية الأولى عن المسائل الطرابلسيات : إن العلم بصحة نقل القرآن كالعلم بالبلدان والحوادث الكبار والوقائع العظام والكتب المشهورة وأشعار العرب المسطورة ، فإن العناية إشتدت والدواعي توفرت على نقله وحراسته ، وبلغت إلى حد لم يبلغه فيما ذكرناه ، لأن القرآن معجزة النبوة ومأخذ العلوم الشرعية والأحكام الدينية ، وعلماء المسلمين قد بلغوا في حفظه وحمايته الغاية ، حتى عرفوا كل شئ أختلف فيه من إعرابه وقرائته وحروفه وآياته ، فكيف يجوز أن يكون مغيراً ومنقوصاً ، مع العناية الصادقة والضبط الشديد إلى أن يقول - إن من خالف في ذلك من الإمامية والحشوية لا يعتد بخلافهم ، فإن الخلاف في ذلك مضاف إلى قوم من أصحاب الحديث نقلوا أخباراًًً ضعيفة ظنوا صحتها ، لا يرجع بمثلها عن المعلوم المقطوع على صحته * مجمع البيان - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 15 ) وهذا قول صريح واضح.

--------------------------------------------------------------------------------

الفاضل التوني - الوافية - رقم الصفحة : ( 147 )

- الفاضل التوني : والمشهور : أنه محفوظ ومضبوط كما أنزل ، لم يتبدل ولم يتغير ، حفظه الحكيم الخبير ، قال الله تعالى : إنا نحن نزلنا الذكر وإنا له لحافظون.

--------------------------------------------------------------------------------

الشيخ جواد البلاغي - آلاء الرحمن في تفسير القرآن - الجزء : ( 1 ) - رقم الصفحة : ( 26 )

- شيخ علي بن عبد العالي الكركي : المتوفي سنة 938 هـ صنف في نفي النقيصة رسالة مستقلة جاء فيها إن ما دل على الروايات من النقيصة لابد من تأويلها أو طرحها فأن الحدث إذا جاء على خلاف الدليل من الكتاب والسنة المتواترة والإجماع ولم يمكن تأويله ولا حمله على بعض الوجوه وجب طرحه.
[/][/]

[=arial][=arial][=arial black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم [=arial]





[=arial][=arial black]بسم الله الرحمن الرحیم [=arial]





[=arial black]السلام علیک یا رسول الله (ص)





[=arial black]السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)



[=Arial Black]
[=Arial Black]
[=Arial Black]السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)

[=Arial Black]
[=Arial Black]سؤال دوم:
[=Arial Black]
[=Arial Black]
[=Arial Black]شما (ohfreedom) مي گويید :
[=Arial Black]
[=Arial Black]
[=Arial Black]از علماي شما كتابي مخصوص در رابطه با اثبات تحريف قرآن نوشته شده.
[=Arial Black]
[=Arial Black] البته اين را هم بدانيد كه كتاب فصل الخطاب مرحوم نوري، تقريبا دو قرن قبل نوشته شد و علماي شيعه، ردود متعددي بر اين كتاب نوشتند و حتي در سامرا و بعضي شهرهاي عراق، بعضي از بزرگان و شيعيان، اعلام عزاي عمومي كردند؛ كه چرا همچنين كتابي نوشته شد؛ ‌يعني يك قيامتي عليه مرحوم نوري بپا شد. بعدا رديه بر كتاب او نوشته شد و مرحوم نوري گفت كه من راضي نيستم كه كسي كتاب مرا بدون اين كتاب رديه مطالعه كند.
[=Arial Black]
[=Arial Black] اين را براي ما يك نقطه ضعف مي گيرید.
[=Arial Black]
[=Arial Black] خوب ما از اينها شبهه مي كنيم كه جناب ابو داود سجستاني متوفاي 316 هجري،‌ كتابي نوشته به نام المصاحف، درآن كتاب ثابت كرده تحريف قرآن را؛ شما هر جوابي در مورد كتاب ابو داود سجستاني داديد، ما هم همان جواب را از كتاب فصل الخطاب خواهيم داد.
[=Arial Black]
[=Arial Black]
[=Arial Black]در قرن حاضر فردي به نام محمد الخطيب از علماي دانشگاه الأزهر مصر، كتابي نوشت به نام الفرقان في تحريف القرآن ، در زماني كه آقاي شلتوت، مفتي أعظم مصر زنده بود، مانع شد از چاپ اين كتاب، و بعد از او اين كتاب چاپ شد. الآن در كتابخانه موسسه امام صادق (عليه السلام) آيت الله سبحاني، نمونه اي از اين كتاب موجود است. اگر شما بر علماي ما ايراد مي گيريد كه كتاب در مورد تحريف قرآن نوشتند و كفر و شرك و قتل شيعه را ثابت مي كنيد، ‌در مورد اين كتاب ها چه مي گوئيد؟
[=Arial Black]
[=Arial Black]همين عبدالمالك ريگي در سخنراني كه داشت و سي دي اش را پخش كرد، در آنجا مي گويد:
[=Arial Black]ما شيعيان را كافر و حكومت ايران را كفر مي دانيم؛ ‌چون معتقد به تحريف قرآن هستند و روي همين جهت، ما اعلام جنگ مسلحانه عليه جمهوري اسلامي ايران مي كنيم.
[=Arial Black]
[=Arial Black]اينها در قضيه تاسوكي، 22 نفر از عزيزان ما را به رگبار بستند و يكي از اينها را سر بريدند و سي دي اش را براي ايجاد ترس و وحشت، ميان مردم پخش كردند. اگر اين عرضه را دارند، براي بحث بيايند ميدان؛ اين عالم بزرگ سني و فراغ التحصيل دانشگاه الأزهر مصر كه اين كتاب الفرقان في تحريف القرآن را نوشته، چه جوابي در مورد اين دارند؟!

sayedali;314631 نوشت:
اما اقای فری وهابی :

اولا سلام
دوما فری نه، فریدوم، دوست داشتی هم احسان

سوما وهابی؟
از نظر ما مدهبی به نام وهابیت وجود ندارد اما اگر منظورتان پیروان کتاب الله و سنت نبی هستند که ما با افتخار وهابی هستیم، اما اگر منظورتون .............هست که مبارک آنان که قمه می زنند و لعن و نفرین از بهترین عباداتشان است و خمسشان همان زکات است و اذانشان غیر اسلامی و قرآنشان برای خودشان مشکوک است!!!

اما خوشحال می شوم جواب زیر را بدهید زیرا خیلی فرافکنی کردید اما جوابی به اصل ماجرا ندادید:

sayedali;314586 نوشت:
دوستان جواب این جماعت وهابی رو قبلا اساتید داده اند منتهی جماعت اموی وهابی ماموریت به پخش شبه دارند جواب زیراز زبان دکتر قزوینی : كه در حقيقت، همه شارحين كتاب كافي، صراحت دارند كه اين، غلط املائي بوده است و در اصل، «سبعة آلاف» بوده است و كلمه «عشر»، اشتباه چاپي است. در شرح اصول كافي ملا محمد صالح مازندراني، ج11، ص87، «سبعة آلاف» آمده است، يعني حدود 7 هزار آيه. مرحوم علامه مجلسي (ره) در مرآة العقول به اين شكل آورده است. در چاپ قديم كافي كه بنده هم يك نسخه از آن را دارم كه در سال 1305 قمري چاپ شده است، در آنجا هم «سبعة آلاف» آمده است. اينها غلط چاپي است.

ما که از خدا می خواهیم شیعه نظر علما را در باب تحریف قرآن رد کند، این خواست تک تک اهل سنت است که به حمد الله امروز دارید تک تک آنان را انکار می کنید.

خدا را شکر

ohfreedom;314572 نوشت:
تحت عنوان حدیث 119: شرح از مجلسی ره - پوشیده نماند که این خبر و بسیاری از اخبار صحیحه صریحند در اینکه قرآن کم شده و تغییر کرده است و بعقیده من این اخبار از نظر معنی متواتر و قطعی هستند و طرح همه آنها مایه سل اعتماد کلی از اخبار است بلکه بگمان من اخبار اینموضوع کمتر از اخبار وارده در باب امامت نیست پس چگونه امامت را با اخبار اثبات میکنند.

اینجا هم غلط املایی است؟؟؟

یا در اینجا که می گوید صحیح است:

ohfreedom;314572 نوشت:
نعمت الله جزايري، الانوار النعمانية ج، 1 ص، 357.همانا پذيرفتن اينکه بصورت متواتر بودن از وحي الهي است و همه اينها جبرئيل امين نازل کرده است، منجر به کنار گذاشتن روايت مستفيض، بلکه متواتري ميشود که بطور صريح دلالت بر اين دارد که در کلام و ماده و اعراب قرآن تحريف واقع شده است. با وجود اينکه اصحاب ما بر صحت و تصديق به آن اتفاق کرده اند.

یا در اینجا که اصرار دارد روایت را صحیح دانسته اند؟

اگر بهانه غلط املایی شما را قبول کنیم می بینیم که در ادامه نوشته شده است:

ohfreedom;314572 نوشت:
محمد باقر مجلسی مرآة العقول من شرح أخبار آل الرسول جزء دوازدهم ص، 525. محمد باقر مجلسي: در شرحش براي حديث: هشام بن سالم از ابو عبدالله (عليه السلام) فرمود: همانا قراني که جبرئيل (عليه السلام) بسوي محمد (صلى الله عليه وسلم) آورده بود هفده هزار آيه بود. درباره اين حديث گفته است: موثق (مورد اعتماد) است. و در بعضي از نسخه ها از هشام به سالم بجاي هارون بن سالم است، پس حديث صحيح ميباشد، پوشيده نماند که اين خبر (حديث) و بسياري از حديث هاي صحيح ديگر، در بوقوع پيوستن نقص و تغيير در قرآن صريح ميباشد، و نزد من همانا اخبار در اين باب از لحاظ معني متواتر ميباشد. و کنار گذاشتن همه آنان باعث از بين رفتن اعتماد کلي از روايت ميگردد، بلکه بگمان من همانا اخبار در اين زمينه کمتر از اخبار امامت نميباشد پس چگونه با خبر (حديث) آن را ثابت ميکنند؟
همانجا جلد دوازدهم ص 525:
در شرح حديث هشام بن سالم از أبي عبدالله (عليه السلام) فرمود: «همانا قراني که جبرئيل (عليه السلام) براي حضرت محمد (صلى الله عليه وسلم) آورد هفده هزار آيه بود. درباره اين حديث ميگويد: موثق است، و در بعضي نسخه ها از هشام بن سالم بجاي هارون بن سالم آمده است، پس روايت صحيح است، مخفي نيست که اين روايت روايات صحيح ديگر، صريح و واضح است در مورد، کم شدن قرآن، و تغيير آن و نزد من روايت در اين زمينه از لحاظ معنا متواتر ميباشد، و کنار گذاشتن همه اين روايات موجب سلب اعتماد کمتر از تمام روايت ميگردد بلکه در گمان من روايت در اين زمينه کمتر از روايت درباره امامت نيست، پس چگونه آن را (امامت) با روايت ثابت ميکنند؟»

ما از خدا می خواهیم که شما این روایات را رد کنید زیرا این باعث سربلندی اسلام می گردد.

عاشورایی;314577 نوشت:
ماکه میگیم هرکه با علی دشمنه کافره. لعنت بر نواصب. تو هم بگو

مشکل اینجاست که ما اهل سنت اهل لعنت و نفرین نیستیم، پس می گوییم:
انشالله دشمن علی رض و اهل بیت پیامبر مورد رحم الله قرار نگیرند

sayedali;314654 نوشت:
همين عبدالمالك ريگي در سخنراني كه داشت و سي دي اش را پخش كرد، در آنجا مي گويد:
ما شيعيان را كافر و حكومت ايران را كفر مي دانيم؛ ‌چون معتقد به تحريف قرآن هستند و روي همين جهت، ما اعلام جنگ مسلحانه عليه جمهوري اسلامي ايران مي كنيم.

قاضي شافعي پيروان ابن تيميه را مهدور الدم مي داند

ابن حجر عسقلاني و شوكاني از علماء بزرگ اهل سنّت مي نويسند: قاضي شافعي دمشق دستور داد كه در دمشق اعلان كنند كه: «من اعتقد عقيدة ابن تيميّة حلّ دمه وماله»
(( الدرر الكامنة: 1/147، البدر الطالع: 1/67، مرآة الجنان لليافعي، ج 2، ص 242. )).
هر كس معتقد به عقايد «ابن تيميّه» باشد، خون و مالش حلال است.

کسی نیست خودشان را بکشد

[=arial][=arial][=arial black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

[=arial][=arial][=arial black]بسم الله الرحمن الرحیم

[=arial][=arial][=arial black]السلام علیک یا رسول الله (ص)

[=arial][=arial black]السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)

[=Arial Black]السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)

ohfreedom;314665 نوشت:
اولا سلام
دوما فری نه، فریدوم، دوست داشتی هم احسان

سوما وهابی؟
از نظر ما مدهبی به نام وهابیت وجود ندارد اما اگر منظورتان پیروان کتاب الله و سنت نبی هستند که ما با افتخار وهابی هستیم، اما اگر منظورتون با گمراهان هست که مبارک آنان که قمه می زنند و لعن و نفرین از بهترین عباداتشان است و خمسشان همان زکات است و اذانشان غیر اسلامی و قرآنشان برای خودشان مشکوک است!!!

[=Arial Black]از نظر شما که بله

[=Arial Black]اما اهل سنت معتقند وهابیت وجود دارد

[=Arial Black]منظور ما هم کاملا مشخص است

[=Arial Black]منظور پیروان منهاج البدعه امویه است

[=Arial Black]فعلا که بحث در میدان شما است

[=Arial Black]شما توجیه کنید قرانی که برای شما مشکوک است و قائل به خوردن قران توسط بز هستید !!

[=Arial Black]قمه که علمای ما آنرا رد نموده اند

[=Arial Black]لعن هم در قرآن آمده است (40مورد بار ها برایتان آورده ام) ...نمی شود که نور و تاریکی در ان واحد یک جا جمع شود !

[=Arial Black]در مورد خمس اذان و زکات هم تایپیک باز کن در خدمتیم

ohfreedom;314665 نوشت:

اما خوشحال می شوم جواب زیر را بدهید زیرا خیلی فرافکنی کردید اما جوابی به اصل ماجرا ندادید:

ما که از خدا می خواهیم شیعه نظر علما را در باب تحریف قرآن رد کند، این خواست تک تک اهل سنت است که به حمد الله امروز دارید تک تک آنان را انکار می کنید.

خدا را شکر

اینجا هم غلط املایی است؟؟؟

یا در اینجا که می گوید صحیح است:

یا در اینجا که اصرار دارد روایت را صحیح دانسته اند؟

اگر بهانه غلط املایی شما را قبول کنیم می بینیم که در ادامه نوشته شده است:

ما از خدا می خواهیم که شما این روایات را رد کنید زیرا این باعث سربلندی اسلام می گردد.

مشکل اینجاست که ما اهل سنت اهل لعنت و نفرین نیستیم، پس می گوییم:
انشالله دشمن علی رض و اهل بیت پیامبر مورد رحم الله قرار نگیرند

[=Arial Black]جواب شما کاملا داده شده است

[=Arial Black]مثل همه پست هایی که با شما مواجه بودیم شما دارید مغلطه می کنید

[=Arial Black]بخوانید متوجه می شوید چه گفتیم

[=Arial Black]دوستم فاتح و عمار شیعه جواب دادند ...

[=Arial Black]به لینک های زیر هم برگردید متوجه جوابتان می شوید:

http://www.askdin.com/post314631-28.html

هم چنین:

http://www.askdin.com/post314646-32.html

http://www.askdin.com/post314654-37.html

ohfreedom;314665 نوشت:
سوما وهابی؟
از نظر ما مدهبی به نام وهابیت وجود ندارد اما اگر منظورتان پیروان کتاب الله و سنت نبی هستند که ما با افتخار وهابی هستیم، اما اگر منظورتون با گمراهان هست که مبارک آنان که قمه می زنند و لعن و نفرین از بهترین عباداتشان است و خمسشان همان زکات است و اذانشان غیر اسلامی و قرآنشان برای خودشان مشکوک

[="Arial Black"][="DarkGreen"]به نظر شما وجود ندارد به نظر علمای شما وجود دارد !!
نظر شهید سربازی رو ول کرده است
چسپیده است به شهاب ابراهیمی(عبدالله حیدری) و ان عقیل بی عقل (به قول دکتر ملازاده)با سند در سایت اپارات می توانید نگاه کنید
نظریه مولانا خلیل سهارن پور رو ول کرده است چسپیده به خالد انصاری .
کتاب عقاید اهل سنت و الجماعت در رد وهابیت و بدعت
دیگر بگویم که بن باز در ساتیش می گوید وهابیان پاک ترین مردمان روی زمین هستند .
دیگر بگویم سخنرانی ناصر الدین البانی در مورد وهابیت . [/]


خوب این جا مردی به صراحت می گوید من وهابی هستم
می تونید خودتان در برنامه ولایت نگاه کنید
موضوع قفل شده است