شاهد خیانت بودم باید چیکار می کردم؟

تب‌های اولیه

80 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بچه يه ساله انقدر درگيري فكري إيجاد ميكنه كه ادم به كارهاي واجب يوميه اش نميرسه اين زن ديگه خيلي بي خيال تشريف داشته كه خيانت كرده

با نام و یاد دوست

کاربر سوال کننده از من خواستند تا این مطلب را از طرف ایشان در تاپیک ارسال نمایم:

نقل قول:


سلام

سرکار میس چادری و جناب شروین چه راااااحت دل میشکونین ؟!!!!!

شاید منو خوب نشناسین اما این رو بدونید که اطلاعاتم در مورد احادیث اگر بیشتر از شماها نباشه کمترم نیست
از به هم خوردن زندگی جاریم هم چیزی به من نمیرسید که بخوام عمدا آبروشو ببرم
اگه تا دیروز شک داشتم که چرا دخالت کردم از دیروز میگم چرا همون اولش همه رو خبر نکردم؟

این جاری من فقط هجده سالشه و سه ساله که با برادر شوهرم ازدواج کرده
یعنی با برادر شوهرم دوست بود و یه روز تو خیابون خوردن به پست امنیت اخلاقی و بعدشم عقد ...
اون روزا خواهرشوهر من تازه فوت کرده بود و کسی حوصله تحقیق در مورد همچین دختری رو نداشت
چندماه بعدش دختره و مادرش پاشونو کردن تو یه کفش که باید زودتر عروسی بگیرین
هرچی گفتیم دامادتون هیچ کاری نداره بذارین یه کار پیدا کنه که حداقل بتونه خرج دو نفر رو بده بعدش چشم، گفتن نمیشه
خرج عروسی و اجاره خونشون افتاد گردن همسر من و برادرشوهر بزرگترم
بعدشم خرج خونشون رو دادیم تا برادرشوهرم بتونه کاری واسه خودش جور کنه
خدا خودش شاهده همیشه به همسرم گفتم قبل از خونه خودمون واسه اونا خرید کن تا غرورشون جریحه دار نشه
ولی این خانم نه تنها چیزی از غرور نمیدونست و با پول همسر من خیلی بهتر از من میخورد و می پوشید
بلکه هر چندماه یه بار یه تهمتی بهم میزد و دعوا راه مینداخت
من احمقم شب تا صبح با گریه بیدار میموندم ولی وقتی آروم میشدم میگفتم سنش کمه حالیش نیست

توی سه سال پنج بار خونه رو عوض کردن و خانم هر دفعه یه بهونه ای می آورد
از همون اولش که همیشه گوشی دستش بود و رفت و آمد مشکوک داشت بهش شک کردم
ولی مثل شماها از خدا میترسیدم
از اینکه شکم ظن بد باشه و گناه
از اینکه آبروشو بی دلیل ببرم و مدیونش بشم
ترس من از خدا باعث شد جری تر بشه
شوهر بدبختش بعد از پیدا کردن کار خودشو به آب و آتیش میزد تا بیشتر کار کنه و همه چی رو واسش تامین کنه
از همون اول غیر از مادرش با بقیه فامیلش قطع رابطه کرد
و چند ماهی میشد دیگه با فامیل برادرشوهرمم رابطه ای نداشت غیر از مادرشوهرم و من
چه روزایی که بهش التماس میکردم به بهونه واکسن بچه همه شهرو دور نزن
فقط به این امید که شوهرت تا شب سرکاره و نمیبینه
ولی همیشه میگفت بهتره نگران زندگی خودم باشم

تا اینکه اون اتفاق افتاد
کاش به اندازه سرسوزنی احساس پشیمونی میکرد
کاش حداقل همه چیز رو کتمان میکرد
ولی به نظرتون چیکار کرد؟
در کمال قباحت گفت این مملکت این همه هرزه داره منم یکیش ....
خودش گفت از قبل ازدواج با پسره و یکی دیگه رابطه داشته و بعد ازدواج هم ادامه داده

دیروز عموش بالاخره بعد سه سال پیداش شد حرفایی میزد که هممون خشکمون زد
میگفت خانواده عروسمون همگی این کاره ان
بخاطر همین وقتی دختر برادرم با پسرتون دوست شد و دیدیم پسر ساده ایه گفتیم بهترین فرصته از دستش خلاص بشیم
پدر جاریم کر و لاله عموش میگفت این عروس عفریته ما جلوی برادرمون مردا رو می آورد تو خونه
و جلوی دخترش هر غلطی میکرد
و دخترش از هشت سالگی بیشتر وقتش پیش مردای غریبه بوده ....
و خیلییییی حرفای دیگه که به قول شماها توضیح نمیدم تا گناهی ترویج نشه

میدونم منظوری نداشتین ولی بدجوری دلمو ...
خدایی که قراره آخرین قاضیمون باشه خوب میدونه نیتم فقط خیر بود
امیدوارم هیچوقت تو موقعیت من نباشین که مجبور بشین بین بد و بدتر یکی رو انتخاب کنین


با تشکر

در پناه قرآن و عترت موفق باشید

خوب کاری کردی امیدی به این آدم نبوده

سلام

نقل قول:
سرکار میس چادری و جناب شروین چه راااااحت دل میشکونین ؟!!!!!

شاید منو خوب نشناسین اما این رو بدونید که اطلاعاتم در مورد احادیث اگر بیشتر از شماها نباشه کمترم نیست
از به هم خوردن زندگی جاریم هم چیزی به من نمیرسید که بخوام عمدا آبروشو ببرم

سلام استارتر محترم

اولا که من حدیثی نگفتم .... نه علمشو دارم نه ادعاشو

دوما نگفتمم از بهم خوردن زندگی اونا چیزی به شما میرسید یا نفعی براتون داشت یا هرچی ...

شما پرسیدین :

نقل قول:
میشه بگین من باید چیکار میکردم؟
اصلا همچین اتفاقی حکمش چیه؟
مرجع من آیت الله بهجت هستن
منظورم اینه که من کار درستی کردم یا نه؟

فقط از دیدگاه خودم در مورد چیزی که خودتون پرسیدید نظر شخصیمو گفتم

اگه ناراحت شدید من از شما عذرخواهی میکنم

نه شما رو میشناسم

نه پدرکشتگی دارم که بخوام دلتونو بشکنم

فقط عاجزانه یه خواهشی دارم ازتون

وقتی تحمل نظرات مخالف رو ندارید از این به بعد وقتی تاپیکی میزنید توی تیتر بنویسید که فقط موافقا وارد شن و بحث کنن

اینجوری نه وقت من شما گرفته میشه

نه دلخوری پیش میاد

بازم عذرخواه

ایشالا که این ماجرا هم ختم به خیر میشه

ازدواجي كه با رضايت كامل و عقل نباشه و عاملش گشت و تهديد و تحميل باشه همين ميشه

ولي خودتون رو ناراحت نكنيد چون ديگه كاري كه شده

سلام خواهرم

به نظر من شما کار خوبی کردی .......... ینی چی که یکی علنا به شوهرش خیانت کنه

بعد به خاطر از هم نپاشیدن زندگیش صداتم در نیاری

دوستانی که هی حدیث میارن که ابروی یکی رو نبر و از این حرفا

اولا که اماما به اندازه ای بزرگوار بودن و صلاحیت داشتن که خوب و بد رو تشخیص بدن

دیگه ما که امام نیستیم عین اونا رفتار کنیم

تازه حدیثی دارین که یکی به شوهرش خیانت کنه بعد اماما بگن صداتو در نیار زندگیش از هم میپاشه؟

چه بهتر که زندگیش از هم پاشیده .....اصلا دوام اون زندگی چه فایده ای جز تربیت نادرست بچه و آبروریزی خانواده داشت ؟

کلا دلم آتیش میگیره این چیزا رو میشنوم

ان شاءالله به حق فاطمه زهرا همچین ادمایی چه زن و چه مرد که زیر پای یکی

نشستن و دارن به خانوادشون خیانت میکنن به بدترین صورت جواب پس بدن

همچین ادمایی لطمه هایی به بچه هاشون میزنن که اصلا جبران ناپذیره

طاهر;725414 نوشت:
در کمال قباحت گفت این مملکت این همه هرزه داره منم یکیش ....

بالاخره نقل قول کردن ازینجور کامنتا را یاد گرفتم:khandeh!: اقای شروین تحویل بگیر.که به من میگی چرا به طرف میگی هرزه.خوده دختره میگه من هرزه ام.بعد به من میگی این حرفو نزن بهش.تقصیره برادر شوهرتم بودم.خودش گلابی بازی دراورده.

فریاد سکوت;725534 نوشت:

ان شاءالله به حق فاطمه زهرا همچین ادمایی چه زن و چه مرد که زیر پای یکی

نشستن و دارن به خانوادشون خیانت میکنن به بدترین صورت جواب پس بدن


آمین.کاش چشم برزخی داشتم میتونستم ادما را بفهمم چیکاره ان.

[="Navy"]استارتر محترم سلام

اول از همه همینجا اگر بنده باعث رنجش شما شدم عذر خواهی میکنم نیت بنده و سایر دوستان با هر نظری که داشتیم فقط پاسخ به شما بوده هرچند کارشناس نیستیم و نظر شخصی خودمون رو مطرح میکنیم
چند نکته رو خدمتتون عرض میکنم

1- به شخصه بنده تمام سعیم رو در پست ها کردم که بدون در نظر گرفتن احساس شخصیم و فقط با توجه به توصیه های دینمون که خودتونم فرمودید واقف هستید بهش صحبت کنم . وگرنه احساس شخصی من در این مورد اینه که نه تنها حقشه بلکه شوهرش باید میکشتش
ولی آیا احساس من ملاکه ؟ یا صرف همدری با شما و اینکه بیام بگم کار خوبی کردید اصل ماجرا رو عوض میکنه ؟

2- شما در پست اول به زوایای پست دومتون اشاره نکرده بودید
نفرموده بودید که عموی ایشون اومدن و گفتن خانوادشون همه اینکاره هستن . نفرمودید جاریتون با بی شرمی اعتراف کرده و پشیمونم نبوده . بلکه برداشت من این بود که ایشون آدم سالمی هستن در کل که درگیر یک رابطه غلط عاطفی شدن . برای همین برای ایشون فکر میکردم راه بازگشتی باشه . من براساس اطلاعاتی که شما دادید نظر دادم

هرچند هنوز با وجود پست دومتون هم نظرم تغییری نکرده و فکر میکنم نباید اینجوری علنی میشد .

3- اینکه بنده این حرف هارو زدم دلیلی بر این نیست که از موضع بالا حرف بزنم که وای من چقدر کارم درسته و بخوام به شما ایراد بگیرم . در پست اول عرض کردم معلوم نیست خود ما چیکار میکردیم
میدونید چرا این حرف رو زدم ؟

چون من یکبار چنین اشتباهی کردم در زندگیم
تازه شک شما درست از آب درآمد

ولی من بر اساس اسنادی به یک مومن تهمت بدی زدم و بقیه خبر دار شدن و اونها برحسب اعتمادی که به من و اسنادی که داشتم قبول کردند این تهمت رو .
در حالی که اون بنده خدا در اون لحظه در اتاق عمل جراحی بود و نمیتونست از خودش دفاع کنه

وقتی از اتاق عمل بیرون اومد و بهوش آمد هنوز گیج بود که من از شدت عصبانیت ماجرا رو گفتم بهش و اسناد رو رو کردم

ولی وقتی توضیحات اون بنده خدارو شنیدم و با توضیحاتش اون اسناد رو مجدد بررسی کردیدم دیدم تمام نتیجه گیری های من برعکس بوده و کلا ماجرا چیز دیگری بود . تمام نوشته هایی که من نتیجه بد ازش گرفته بودم در کل در مورد چیز دیگری بود .

خدا شاهده چیزی جز مرگ نمیخواستم اون موقع که چرا اینکار رو کردم .
جلوی کسانی هم که در جریان قرار گرفته بودن اعتراف به اشتباهم کردم ولی چه فایده

خدا شاهده هنوز که یادش میوفتم دوست دارم آب بشم برم توی زمین هرچند اون فرد انقدر بزرگوار بود که همون لحظه من رو بخشید و حتی 1 بار از من خرده نگرفت
و به یاد من نیاورد

من برای همین روی این قضایا خیلی حساس شدم
الان نه کاری به کار کسی دارم . شتر دیدم ندیدم
نه کسی رو قضاوت میکنم و نه سعی میکنم از کارش سر در بیارم

اینو گفتم که بدونید من از این جنبه با شما صحبت کردم نه از جنبه بالا

خدا شاهده از دیروز که این پست هارو گذاشتم با اینکه اعتقاد راسخ دارم به حرف هام ولی باز به خودم میگم مردم رو نهی میکنی از چیزی که خودت مرتکب شدی ؟ هرچند سعی میکنم دیگه مرتکب نشم
صبح برای نماز که بیدار شدم تا چشمامو باز کردم یاد شما افتادم و این آیه رو برای خودم خوندم

أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ

باز هم امیدوارم از بنده دلخور نباشید . اینبار گذشت چه درست چه غلط
ولی توصیه میکنم دیگه کار به کار کسی نداشته باشید .
به نجات نزدیکتره
:Gol:

[/]

شروین;725543 نوشت:
هرچند هنوز با وجود پست دومتون هم نظرم تغییری نکرده و فکر میکنم نباید اینجوری علنی میشد .
باسلام..علنی کردن به این طریق خب خوب نیست .میشد بی سروصدا طلاقش داد .این خانم نمیتونه مادر خوبی برای بچه هاش باشه مثل همین مادر خودش بچه رو به اصطلاح تربیت میکرد.طلاق حقش بود..البته ما ندید داریم قضاوت میکنیم شاید مهریه خانم هم زیاد بوده باشه وبه این راحتی هم نمی تونستند طلاقش بدند به نوعی میشه گفت مجبور بودن اینکار رو انجام بدهند

[="Navy"]

همای رحمت;725550 نوشت:
باسلام..علنی کردن به این طریق خب خوب نیست .میشد بی سروصدا طلاقش داد .این خانم نمیتونه مادر خوبی برای بچه هاش باشه مثل همین مادر خودش بچه رو به اصطلاح تربیت میکرد.طلاق حقش بود

درسته . تجسس نکردن برای وقتی هست که قضیه در حد شک هست
وظیفه ایشون نیست وقتی فقط شک داره بره و تجسس کنه
ولی اگر بدون تجسس برای اثبات میشد اول باید به خود فرد میگفت ، اگر بخاطر زندگیش متنبه میشد که فبها اونوقت اگر نمیشد یجوری که آبرو ریزی نشه به قول شما طلاق میگرفتن
الان آبروی برادر شوهرشونم رفته و دیگه نمیتونه سرشو بالا بگیره[/]

[="Navy"]

فریاد سکوت;725534 نوشت:

دیگه ما که امام نیستیم عین اونا رفتار کنیم

ینی چون امام نیستیم خلاف امام عمل کنیم ؟
فریاد سکوت;725534 نوشت:

تازه حدیثی دارین که یکی به شوهرش خیانت کنه بعد اماما بگن صداتو در نیار زندگیش از هم میپاشه؟

یجوری صحبت نکنید انگار ما طرفدار اون خانوم هستیم
توجهتون رو به این روایت جلب میکنم (مثل مجریای تلوزیون گفتم)

روایت شده است زنی به نزد امير المؤمنين عليه السّلام می شتابد و اقرار به گناه می کند و درخواست تطهیر می نماید با این استدلال که عذاب دنیا بسی آسانتر از عذاب اخروی است. حضرت علی عليه السّلام فرمودند: ازچه چیزی تو را تطهیر سازم؟ عرض کرد: من زنا کرده ام. حضرت فرمودند: آیا تو حین ارتکاب عمل همسردار بوده ای؟ عرض کرد: آری. حضرت فرمودند: آیا همسرت حاضر بود یا غایب؟ زن گفت: حاضر بود. حضرت فرمودند: تو رهایی تا حمل خود را زمین گذاری. زن پس از مدتی بعد مراجعه نمود و تقاضای تطهیر نمود. امام خود را به تجاهل زده و پرسیدند از چه تو را تطهیر نمایم؟ زن شرح ماجرا کرد و حضرتش دوباره همان سؤال ها را از وی نمود و همان پاسخ ها را گرفت و سپس فرمود: تو رهایی تا فرزندت را دو سال کامل شیر دهی. زن پس از دو سال بار سوم مراجعه کرده و تقاضای خود را تکرار نمود. مجدداً حضرت پس از اظهار تغافل سؤالات خود را تکرار نمود و جواب های مکرر را باز پس گرفت. حضرت فرمود: تو رهایی تا فرزندت را کفالت و سرپرستی کنی، تا عاقل گشته و بتواند خود بخورد و بیاشامد، از بلندی سقوط نکند و در چاهی واقع نگردد. اما در بازگشت زن عمر کفالت فرزند زن را قبول کرد و زن مجدداً نزد حضرت بازگشت و دوباره همان تجاهل و پاسخ ها تکرار شد و زن اقرار چهارم خود را عنوان نمود. چهره حضرت از شدت ناراحتی به سرخی گرائید و دستور سنگسار زن را دادند و وی را سنگسار نمودند

اینجا کامل نقل نشده تازه . خشم حضرت علی ع از اون کسی بود که کفالت فرزند زن رو قبول کرد که موجب سنگسار شدن زن شد

روایت دوم

مردى نزد امير المؤمنين(ع) آمد و گفت: اى امير مؤمنان! من زنا كردم، پاكم كن. امام- عليه السلام- فرمود: ديوانه شدى؟ گفت: نه. فرمود: آيا از قرآن چيزى مى خوانى؟ گفت: آرى. فرمود: از كدام قبيله اى؟ گفت: از مزينه يا جهينه [ترديد از راوى است]. فرمود: برو، تا از آنان وضعيت تو را بپرسم. حضرت- عليه السلام- در مورد او سؤال كرد. گفتند: اى امير مؤمنان! او مسلمان درستى است. آن مرد باز برگشت و گفت: اى امير مؤمنان! من زنا كردم، پاكم كن. فرمود: واى بر تو! آيا زن دارى؟ گفت: آرى. فرمود: نزد توست يا نه؟ گفت: آرى، هست. فرمود: برو تا در كارت بينديشم. بار سوم برگشت و همان سخن را بازگفت. امير مؤمنان- عليه السلام نيز همان سخنان را بيان داشت. او رفت و بار چهارم آمد و گفت: من زنا كردم، پاكم گردان. آنگاه امير مؤمنان- عليه السلام- فرمان داد او را حبس كنند (تا بعد به رجم او اجرا شود)

باز هم هست اگر خواستید
اینها تازه برای وقتی هست که طرف خودش اومده اعتراف کرده
نه که ما بخاطر شک بریم کشیک بکشیم در خونش

mohsen1990;725536 نوشت:
بالاخره نقل قول کردن ازینجور کامنتا را یاد گرفتم:khandeh!: اقای شروین تحویل بگیر.که به من میگی چرا به طرف میگی هرزه.خوده دختره میگه من هرزه ام.بعد به من میگی این حرفو نزن بهش.تقصیره برادر شوهرتم بودم.خودش گلابی بازی دراورده.

شما وقتی به ایشون گفتی هرزه که پست دوم استارتر محترم زده نشده بود . مگر شما علم غیب داشته باشی که در این صورت هم اجازه نداری بر اساس علم غیب حکم کنی[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام به نظرمن باید مسایل رو تو ذهنتون از هم تفکیک کنین
باید پیش خودتون تفکیک کنین
شما بیشتر عذاب وجدانتون از بهم پاشیده شدن زندگی برادرشوهر و جاری و خراب شدن آینده اون بچه است(که نمیشه اینا رو مطمئن گفت اون طفل معصومم خداشو داره. برادرشوهرتونم یا داره تاوان اشتباهاتشو میده یا تو این امتحان پخته تر میشه برا بعدها. جاری هم که خودش میتونه انتخاب کنه جا پای مادرش بذاره یا نه)

یا اینکه نگران آبروی جاری تون که بعدها روی آبروی بچه اش هم اثر میذاره شدین
یا نگران اینکه بقیه از خونواده همسرتون چه قضاوتی از شما خواهند داشت(الان همه تشویق میکنن اما چندسال بعد که اب ها از اسیاب بیفته و داغیش از بین بره معلوم نیس قضاوتها مثبت باشه)

اینو پیش خودتون تفکیک کنین شاید بهتر بشه همفکری کرد

ثانیا ماجرا توسط ما نصفه نیمه شنیده شده توقع نداشته باشین راهنمایی دوستان بتونه خیلی کمک کنه
بهترین کار به نظرم رفتن به یه فرد امین که شناخت کافی از شما داشته باشه بتونین همه ماجرا رو از اول تا آخر با همه احساسات و مکنونات قلبی و ... تون بگین بهتر کمک کننده باشه برا بهتر شدن حالتون
و حداقل اینکه بفهمین کارتون درست بوده یا غلط و حستون تعدیل شه

ثالثا یه سری حرف ها هست تبعات داره عمومی گفتنش
مثلاً شاید در مورد موردخاص شما کارتون درست بوده
اما درموارد مشابه شما دیگران معمولاً نباید چنین کاری بکنن و با علنی کردن یه گناهی که فقط درحد شک چندهمسایه (احتمالا خاله زنک) بوده خودشون مرتکب کار زشتی بشن

اینا همه بامراجعه به فرد مطلع امین و انسان شناس ممکنه که درست راهنمایی بشین

مثلاً خودمن اگه بخوام بگم
میگم اگه این فامیلتون که همسایشون بوده قبلا در این باره باهم حرفی زده بودین که شاید به نظر شما در روال قضیه مهم نبوده اما اونو تشویق کرده که تلفن بزنه خب این وسط شماهم تقصیراتی دارین
اما اگه اون کاملاً سرخود این کارو کرده خب شما رو تحت فشاری گذاشته که در کل نتونستین به چاره بهتری بیندیشید

من درشرایط مشابه نمیدونم چه کنم چون اون فشاری که رو شما بوده روی من نبوده

اما فک میکنم کار درست این بوده که ابتدا نه سربسته که خیلی واضح به جاریتون مساله رو میگفتین و نهیش میکردین و میترسوندینش از عاقبت کار و اونو متوجه آینده بچش می کردین
اگه اثر نمیکرد بی سروصدا برادرشوهرتون رو مجاب کنین از زن جدا بشه
اگه اثر نمیکرد از بقیه افراد خونواده که پختگی بیشتری دارن کمک میگرفتین

بهرحال بدترین کار ممکن بردن آبروی جاری درملا عام بوده که میگم واقعا همه ما که داریم پشت کامپیوتر شعاری مینویسم اصلا معلوم نیس در شرایط خاص قرار بگیریم چه میکنیم و شاید کاری بدتر از این ازمون سربزنه

بهرحال جدی توصیه میکنم مشاوره حضوری با فردی مطلع امین که بتونه شناخت خوبی از شما و شرایط پیداکنه بهتر از تاپیک ناشناس تو سایت کمکتون میکنه

خدا همه ما، شما و خونوادتون، برادرشوهر و بچشون و جاریتون و مادرشون رو اهل هدایت و عاقبت به خیر کنه
مویدباشید:Gol:[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلامٌ علیکم

ظاهرا جواب این پست داده شده (قبل از افشاء شدن قضیه خانمی که سوال رو پرسیده گفته مطلب علنی نبوده و دوستان هم از قرآن و روایات جواب

ایشان رو دادند که لا تجسسوا)

پس از همه ی دوستان خواهش میکنم بحث رو ادامه ندن تا اگر شخص دیگه ای چنین سوالی براش پیش آمد و به اینجا مراجعه کرد دچار سردرگمی نشه

و خدای نکرده به اشتباه نیفته.

موفق باشید

شروین;725563 نوشت:

شما وقتی به ایشون گفتی هرزه که پست دوم استارتر محترم زده نشده بود . مگر شما علم غیب داشته باشی که در این صورت هم اجازه نداری بر اساس علم غیب حکم کنی[/B]
استدلال استنتاجی:وقتی دختری با این وقاهت اینکارو میکنه.مشخصه پیشینه وسیعی داره.علم غیب ندارم عقل که دارم.پست دوم هم نمیدیدم بازم میگفتم.

دخترک کبریت فروش;725145 نوشت:
سلام

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام بر شما
ابتدا عرض کنم اصلا قصد قضاوت و دادن نظر در باب سوال استارتر محترم را ندارم چون یک بحث تخصصی است که کارشناسان محترم باید پاسخ دهند و دادند

اما کاربر محترم این تصویر و جمله ای که شما در این تصویر گذاشتید با یکی از بزرگترین مبانی اسلامی یعنی امر به معروف و نهی از منکر به نظرم مخالف است اما یک نکته جالب به شما عرض کنم(خدایی نکرده قصد بی احترامی به شما گرامی را ندارم فقط برای توجه دادن عرض میکنم) بر مبنای همین عکسی که گذاشتید در جواب امضا شما عرض میکنم که :
به تو چه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! و به من چه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! :Nishkhand::khandeh!::Nishkhand:
بزرگوار آیا اگر بنده این حرف را بزنم صحیح است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به من چه و به تو چه ها جامعه را خراب میکند! :ok: از شما تقاضا میکنم پست خود را اصلاح فرمایید
با تشکر از شما

شروین;725563 نوشت:

ینی چون امام نیستیم خلاف امام عمل کنیم ؟

روایت شده است زنی به نزد امير المؤمنين عليه السّلام می شتابد و اقرار به گناه می کند و درخواست تطهیر می نماید با این استدلال که عذاب دنیا بسی آسانتر از عذاب اخروی است. حضرت علی عليه السّلام فرمودند: ازچه چیزی تو را تطهیر سازم؟ عرض کرد: من زنا کرده ام. حضرت فرمودند: آیا تو حین ارتکاب عمل همسردار بوده ای؟ عرض کرد: آری. حضرت فرمودند: آیا همسرت حاضر بود یا غایب؟ زن گفت: حاضر بود. حضرت فرمودند: تو رهایی تا حمل خود را زمین گذاری. زن پس از مدتی بعد مراجعه نمود و تقاضای تطهیر نمود. امام خود را به تجاهل زده و پرسیدند از چه تو را تطهیر نمایم؟ زن شرح ماجرا کرد و حضرتش دوباره همان سؤال ها را از وی نمود و همان پاسخ ها را گرفت و سپس فرمود: تو رهایی تا فرزندت را دو سال کامل شیر دهی. زن پس از دو سال بار سوم مراجعه کرده و تقاضای خود را تکرار نمود. مجدداً حضرت پس از اظهار تغافل سؤالات خود را تکرار نمود و جواب های مکرر را باز پس گرفت. حضرت فرمود: تو رهایی تا فرزندت را کفالت و سرپرستی کنی، تا عاقل گشته و بتواند خود بخورد و بیاشامد، از بلندی سقوط نکند و در چاهی واقع نگردد. اما در بازگشت زن عمر کفالت فرزند زن را قبول کرد و زن مجدداً نزد حضرت بازگشت و دوباره همان تجاهل و پاسخ ها تکرار شد و زن اقرار چهارم خود را عنوان نمود. چهره حضرت از شدت ناراحتی به سرخی گرائید و دستور سنگسار زن را دادند و وی را سنگسار نمودند

باز هم هست اگر خواستید
اینها تازه برای وقتی هست که طرف خودش اومده اعتراف کرده
نه که ما بخاطر شک بریم کشیک بکشیم در خونش

[/B]

خیر ابدا منظورم این نیست

منظورم اینه ما نمیتونیم مثل اماما در هر شرایط متناسب با اون شرایط تصمیم گیری کنیم

ما میتونیم اشتباه کنیم ... پس قابل قیاس با ائمه نیستیم




این داستان چند تا نکته مبهم داره

اول : از کجا معلوم زنایی که زن گفته عمل حرام بین زن و مرد نامحرم بوده؟

من شنیدم همین که پاشنه زن رو مرد نامحرم ببینه هم زنا محسوب میشه ( البته مطمئن نیستم فقط شنیدم )

دوم: حین زنا همسر زن حاضر بوددههه؟ :Moteajeb!::Moteajeb!:

سوم : این زن دوم که کفالت بچه رو به عهده گرفته کی بوده؟ کمی مبهم بود برام

علت ناراحتی حضرت علی چی بوده؟ اون خانم اومده برای پاک شدن

میدونید این داستان چه پیامی به من میده ؟

این پیام رو میده که هر اشتباهی مرتکب شدی دیگه گذشت و تموم شد زیاد روش مانور نده

این داستانا رو از کجا پیدا میکنید :khandeh!:


اون خانم هم اعتراف کرده به کارش

ضمنا یه سوالی داشتم

شما وقتی نظرت یه چیز دیگست ( کشته شدن اون خانم که تو پست قبلی نوشتین )

چرا یه نظر دیگه دارین میدین ؟ علتش تبلیغ رفتارهای ائمه هست یا چی؟

چرا من بلد نیستم نقل قول چند تایی بفرستم :khandeh!:

[="Navy"]

فریاد سکوت;725594 نوشت:
ما میتونیم اشتباه کنیم ... پس قابل قیاس با ائمه نیستیم

ما ممکنه اشتباه کنیم ولی قرار نیست از اشتباهمون دفاع کنیم

فریاد سکوت;725594 نوشت:
اول : از کجا معلوم زنایی که زن گفته عمل حرام بین زن و مرد نامحرم بوده؟

من شنیدم همین که پاشنه زن رو مرد نامحرم ببینه هم زنا محسوب میشه ( البته مطمئن نیستم فقط شنیدم )

از اون حرف ها بود
ینی امام علی ع زن رو فقط بخاطر دیدم پاشنه پاش سنگسار کرد ؟

فریاد سکوت;725594 نوشت:
دوم: حین زنا همسر زن حاضر بوددههه؟

خیر منظور اینه که شوهرش در سفر نبوده که زن به دلیل نیاز جنسی مرتکب گناه شده باشه .
نه اینکه در مجلس گناه حضور داشته

فریاد سکوت;725594 نوشت:
سوم : این زن دوم که کفالت بچه رو به عهده گرفته کی بوده؟ کمی مبهم بود برام

علت ناراحتی حضرت علی چی بوده؟ اون خانم اومده برای پاک شدن

نفر دوم زن نبوده . یکی از اصحاب بوده که شاهد اعتراف این زن بوده و وقتی حضرت علی ع میگه برو فرزندتو بزرگ کن فکر کرده کار خوبی میکنه کفالت رو به عهده میگیره

فریاد سکوت;725594 نوشت:
میدونید این داستان چه پیامی به من میده ؟

این پیام رو میده که هر اشتباهی مرتکب شدی دیگه گذشت و تموم شد زیاد روش مانور نده

خیر چنین پیامی نداره .
پیامش اینه :

باز آی باز آی هر آنچه هستی باز آی... گر کافر و گبر و بت پرستی باز آی
این درگه ما درگه نومیدی نیست........ صد بار اگر توبه شکستی باز آی

فریاد سکوت;725594 نوشت:
این داستانا رو از کجا پیدا میکنید

حر عاملی، وسائل الشیعه، ج18 ابواب حد زنا، باب 16،ح1


فریاد سکوت;725594 نوشت:
اون خانم هم اعتراف کرده به کارش

باید زناکار 4 بار اعتراف کنه تا حد جاری بشه
اگر 3 بار اعتراف کنه و بار چهارم پس بگیره آزاده

حضرت علی ع میخواد این زن بجای اینکه سنگسار بشه بره توبه کنه و باقی عمرشو پاک زندگی کنه

فریاد سکوت;725594 نوشت:
ضمنا یه سوالی داشتم

شما وقتی نظرت یه چیز دیگست ( کشته شدن اون خانم که تو پست قبلی نوشتین )

چرا یه نظر دیگه دارین میدین ؟ علتش تبلیغ رفتارهای ائمه هست یا چی؟

بخاطر اینکه سعی میکنم گردنم در برابر حرف معصوم و خدا کج باشه
حتی اگر دلم چیز دیگه ای میگه ولی حرف معصوم رو به خودم ترجیح میدم (البته سعی میکنم)

فریاد سکوت;725594 نوشت:
چرا من بلد نیستم نقل قول چند تایی بفرستم

متنی که میخواید نقل قول بشه رو انتخاب کنید یه دکمه میاد روش که نقل قول کن اونو بزنید فقط همون تیکه متن نقل قول میشه
متنتونو بنویسید و ارسال نکنید

دوباره برید قسمت بعدی رو انتخاب کنید دکمه که امد نقل قول کنید و همینطور تا آخر[/]

سلام به همه
گویا دوستان پست رو درست نخوندن

طاهر;724271 نوشت:
خیلی با خودم کلنجار رفتم که چیکار کنم سر آخر به شوهرم زنگ زدم و ماجرا رو گفتم
شوهرم اومد و دوساعتی دم خونشون کشیک دادیم
شوهرم میگفت بذار زنگ بزنم پلیس چون صدای خندشون میومد
ولی گفتم نه شاید صدای تلویزیونه شاید اشتباه میکنیم اگه مامور بیاد آبروش میره و مدیونش میشیم
تا اینکه بعد دوساعت پسره از خونه اومد بیرون و با اولین سیلی همسرم همه چی رو گفت
بعدم برادرشوهرم اومد و زنگ زد مامورا اومدن بردنشون

1 - این خانم به تنهایی تصمیم نگرفته ، بلکه با شوهرش مشورت کرده. پس کار اصلی رو شوهر انجام داده و این خانم فقط اطلاع رسانی کرده

2 - این خانم تا زمانی که مطمئن نشد نه خودش اقدام بدی کرد و نه گذاشت شوهرش به پلیس زنگ بزنه

3 - اینکه میفرمایید تجسس نکن ، مال زمانیه که ما در قبال اون فرد یا اطرافیانش هیچ مسئولیتی نداریم. اما
اولاً اون زنی که خیانت کرده جاری خانم استارتر بوده
ثانیاً وقتی شوهر خانم استارتر ماجرا رو فهمید ، دیگه موضوع زندگی برادرش بوده. یعنی چی تجسس نکن؟!!!

4 - درست مثل اینه که یه پدر احساس کنه که پسرش داره مواد میکشه و برای اطمینان لوازم فرزندش رو چک کنه یا تعقیبش کنه
بعد ما بهش بگیم تجسس نکن!!!! :Gig:

5 - اگر موضوع اولین بار بود و در حد یک سری بی توجهی های رفتاری بود (مثلاً بی حجابی یا رفتارهای ناشایست با نامحرم) میشد بفرمایید که خانم استارتر ابتدا باید نصیحت میکردن. اما خانمی که مرد رو میاره تو خونه ، فکر کردید میخواستن با هم الک دولک بازی کنن؟!!! لابد انتظار داشتید خانم استارتر بره به جاریش بگه:
گلم با اون آقا (.....) نکن ، جیززززه! هر کی به این مسائل دست بزنه شاهپره نیشش میزنه!
بعدشم اون خانم مثل فیلمها اشکش سرازیر میشد و میگفت: ممنونم جاری.... تو منو متحول کردی.... از فردا میخوام چادر بزنم و برم کلاس قرآن!

6 - با سابقه ای که از اون خانم داشتن ، اگر همون لحظه اون آقا رو نمیگرفتن و دستون رو رو نمیکردن ، شک نکنید که اون خانم درخواست مهریه و نفقه و هزارتا کوفت و زهر مار دیگه میکرد و موهای اون آقا رو سفید میکرد تا طلاق بگیره

7 - عجیبه که صحبت از آبروی این خانمه میشه ، اما کسی صحبت از آبروی اون شوهر اون زن نمیکنه که هر روز با انگشت نشونش میدادن و میگفتن:
آره بابا یارو میرن با زنش..... عرضه هم نداره جلوشو بگیره!

8 - تنها نکتهء منفی که به نظرم میرسه ، اینه که اگر میشد و امکانش بود که موضوع بی سروصداتر حل بشه ، خیلی بهتر بود

طاهر;724271 نوشت:
میگه اگه تو دخالت نمیکردی من بلدم چطوری شوهرمو ساکت کنم
میگه تو باعث شدی زندگی من از هم بپاشه و بچم بمونه وسط
میگه تاوانشو پس میدی....
در یک کلام: غلط کرده و برای خودش میگه
اون اگر عرضه داشت زندگیشو جمع میکرد :ok:

سلام علیکم و رحمه الله
استارتر محترم, از اتفاقی که براتون افتاده خیلی متاسفم.
به هر حال هر انسانی گناهان کوچک و بزرگ داره و از طرفی خدا نیز ارحم الراحمین است.
خیلی از ما ها حاضر نیستیم حتی یه بچه شاهد و ناظر اعمالمون باشه تا چه برسد به خدا که شاهد اعمال ما هستش.
این مشاوره و مشارکتی که در این تاپیک می کنید خیلی خوبه.البته از دوستانی که سرزنش می کنند خیلی گله دارم,چون به هر حال ایشون خودشون عذاب وجدان گرفته اند و اینجا آمده اند که کمی از غمشون کم بشه.
این شرایط خیلی حساس هستش و بهتر بود که قبل از اون به تاپیکهای اینجا سری می زدید, شاید راهکاری پیدا می شد.
مثلا برای خود من هم همین اتفاق افتاد و با همفکری جناب حامی راه درست را انتخاب کردم.ب
در این تاپیک
بعد از مدتی آن خانم سر به راه شد.البته مشکلاتی در خانه شان پیش آمد ولی به هر حال کار خیلی بیخ پیدا نکرد.
راهی که الآن به نظرم میرسه اینه که ابتدا کمی زمان لازم هست.مثلا حداقل یک ماه صبر کنید و کاری نکنید.به برادر شوهرتان نیز بگید که عجولانه کاری نکنه و برای طلاق هم عجله نکنه.ولی بهتره که زن و شوهر از هم جدا باشند.
بعد حتما ابتدا جداگانه و بعد هم با هم به مشاور و علمای دینی مراجعه کنند و شرح ماوقع را بفرمایند.
بعد مرد خانه مخیر هستش که انتخاب کنه...طلاق یا ادامه زندگی و گذشت و ...
خانواده ها باید به سرعت از پخش شدن مطلب در بین اقوام و همسایه جلوگیری کنند و حتی اگر زن پشیمان و نادم شده است, موضوع را ختم به خیر کنند, چه طلاق و چه ادامه زندگی نباید با آبروریزی بیشتر همراه باشه.
شما نیز ضمن توبه ای که می کنید, باید اجازه بدید تا زمان بگذره و بعدش با واسطه برای کسب حلالیت اقدام کنید.ایشان هر گناهی کرده در مرحله اول به خدا و بعد هم به همسرش ربط داره.
اگر هم افراد ذی صلاح (عالم ربانی یا مشاور) نظرشان این بود که موضوع باید به همسر آن زن گفته بشه , بهتر بود که به روشی گمنام عمل می کردیدمثلا با یک تماس تلفنی ناشناس یا ایمیل و...مورد را به برادر شوهرتان می گفتید...چون ممکنه تا مدتها نظر افراد مختلف دور یا نزدیک نسبت به شما مکدر باشه.
باز تاکید می کنم, خیلی از ماها گناهان کوچک یا بزرگ داریم و تنها چیزی که باعث شده زیاد به نظرمون بزرگ جلوه نکنه و یا حالمون رو بد نمیکنه اینه که خدا ستار هستش و به هر حال گناهمون از چشم مردم پنهانه.
موفق باشید

reza-d;725607 نوشت:
سلام به همه

- این خانم به تنهایی تصمیم نگرفته ، بلکه با شوهرش مشورت کرده. پس کار اصلی رو شوهر انجام داده و این خانم فقط اطلاع رسانی کرده

2
برادر رضا Fool از شما بعید بود Fool یه دو دو تا چهار تای سادس که آدم پیشبینی کنه گفتن این حرف چه عکس العملی در پی داره

اینجاس که میگن هر راست نباید گفت بقیشم یادم نیس

7

نقل قول:
- عجیبه که صحبت از آبروی این خانمه میشه ، اما کسی صحبت از آبروی اون شوهر اون زن نمیکنه که هر روز با انگشت نشونش میدادن و میگفتن:
آره بابا یارو میرن با زنش..... عرضه هم نداره جلوشو بگیره!
8

آبروی مرده الان حفظ شد ؟؟؟

اگه توی شهر کوچیک هم زندگی کنند که واویلا تا قیام قیامت نقل مجلس هستن Fool

بدتر از آبروی مرده آبرروی دختربچه اس Fool

هر کسی بخواد باهاش ازدواج کنه مطمئنن پیگیر علت طلاق والدینش میشه

نمیشه؟؟؟

این بچه بی گناه این وسط باید چوب بخوره

Miss Chadoriii;725624 نوشت:
آبروی مرده الان حفظ شد ؟؟؟
اگه توی شهر کوچیک هم زندگی کنند که واویلا تا قیام قیامت نقل مجلس هستن :|
اون وقت شما فکر میکنید اگر این جاری نمیرفت به شوهرش بگه ، کلاً هیچکی خبر ندات؟
عذرخواهی میکنم اما من از اون آدمای چشم و گوش بسته نیستم و خیلی چیزا رو میدونم
قیقاً اطلاع دارم که چه خانواده هایی که از مشکل اخلاقی زن و دخترشون خبر ندارن ، اما صحبت از کارهای خلاف اون زن و دختر ، نقل مجالسه
اینکه من چشمام رو ببندم ، معنیش این نیست که بقیه هم چشماشون کور شده

تنها تفاوتش اینه که اون موقع میگفتن این مرد بی غیرته ، اما الان میگن اینقدر مرد بود که طلاقش بده بره

Miss Chadoriii;725624 نوشت:
بدتر از آبروی مرده آبرروی دختربچه اس Fool
هر کسی بخواد باهاش ازدواج کنه مطمئنن پیگیر علت طلاق والدینش میشه
یعنی اگر این زن میموند ، کسایی که میخواستن برای ازدواج با این دختر بیان دیگه نحقیق نمیکردن؟! چرا خواهرم ، اون موقع هم یه تحقیق میکردن و میفهمیدن که این خانم مشکل داره و دمشون رو میذاشتن رو کولشون و میرفتن

اما باز هم یه تفاوت هست
در حالتی که زنه میموند ، خواستگارها باید با دختری ازدواج میکردن که مادر خطاکاری داره که الان هم کنارشه
اما وقتی طلاق گرفته ، میگن مادر خطاکاری داشت که الان دیگه جدا شده

صددرصد در هر دو حالت این دختر مشکلاتی خواهد داشت ، ولی حالت دوم تحملش برای خواستگارها راحت تر هست

سلام

من بیشتر مطالب و خوندم و کارشناس جواب رو دادن ...با جواب های کارشناس موافقم
:ok::Gol:

من نمیخوام جواب استارتر رو بدم ... اما یه نظر کوچیک هم نسبت به صحبتهای جناب داش رضا داشتم:Narahat az:

Reza-D;725607 نوشت:
1 - این خانم به تنهایی تصمیم نگرفته ، بلکه با شوهرش مشورت کرده. پس کار اصلی رو شوهر انجام داده و این خانم فقط اطلاع رسانی کرده

2 - این خانم تا زمانی که مطمئن نشد نه خودش اقدام بدی کرد و نه گذاشت شوهرش به پلیس زنگ بزنه

درسته موافقم ... از صحبتهای خانوم این طور بر میاد که شوهر هم در تصمیم خانم تاثیر گذار بودن .. :Gol:

اما بعد از تجسس کردن مطمئن شدن و زنگ زدن به پلیس ... مهم اون زنگ زدنه نیست داداش ... مهم قبلش اون تجسسه هستش ...:Gol:

ماشاءالله کلی روایات داریم و همچنین ایه قرآن که لا تجسسوا که همه میدونیم:Gol:


Reza-D;725607 نوشت:
4 - درست مثل اینه که یه پدر احساس کنه که پسرش داره مواد میکشه و برای اطمینان لوازم فرزندش رو چک کنه یا تعقیبش کنه
بعد ما بهش بگیم تجسس نکن!!!!

قضیه پدر و مادر که ولی فرزند هستن با قضیه برادر و جاری فرق میکنه :ok::Gol:

Reza-D;725607 نوشت:
اما خانمی که مرد رو میاره تو خونه ، فکر کردید میخواستن با هم الک دولک بازی کنن؟!!! لابد انتظار داشتید خانم استارتر بره به جاریش بگه:
گلم با اون آقا (.....) نکن ، جیززززه! هر کی به این مسائل دست بزنه شاهپره نیشش میزنه!
بعدشم اون خانم مثل فیلمها اشکش سرازیر میشد و میگفت: ممنونم جاری.... تو منو متحول کردی.... از فردا میخوام چادر بزنم و برم کلاس قرآن!

داداش نهی از منکر ایده های مختلف میشه پیاده کرد ... اون چیزی که شما گفتی جسارتا برای نهی از منکر بچه ها استفاده میشه:Nishkhand:

اما یکی از کابران خوب گفتن .. یک ایده میتونس این باشه خانوم به جاریشون بگن همسایه ها یه پسر دیدن گفتن فلان .. حالا من گفتم حتما آشناشون بوده .. حالا اون بنده خدا کی بود؟

بعد که سر صحبت باز شد ... بگه زندگیتو نگه دار ... من خیرت و میخوام .. تو بچه داری .. شوهر داری... و ... این یک نوع نهی از منکر ... حالا اینجا این خانوم وظیفشو انجام داده .. اون میتونه به راه بیاد میتونه نیاد ...

بعدا اگر ادامه دار شد باید خیلی مخفیانه مثلا از طریق پدر دختر جلوی دختر رو میگرفتن اگر نشد نهایت طلاق اما به صورت مخفیانه نه اینکه پلیس و آبرو ریزی ... و ...:Gol:

Reza-D;725607 نوشت:
6 - با سابقه ای که از اون خانم داشتن ، اگر همون لحظه اون آقا رو نمیگرفتن و دستون رو رو نمیکردن ، شک نکنید که اون خانم درخواست مهریه و نفقه و هزارتا کوفت و زهر مار دیگه میکرد و موهای اون آقا رو سفید میکرد تا طلاق بگیره

خوشم میاد که با یقین و قطعی این حرف رو میزنین:Nishkhand: ... درست نیست برادر:ok::Gol:

Reza-D;725607 نوشت:
عجیبه که صحبت از آبروی این خانمه میشه ، اما کسی صحبت از آبروی اون شوهر اون زن نمیکنه که هر روز با انگشت نشونش میدادن و میگفتن:
آره بابا یارو میرن با زنش..... عرضه هم نداره جلوشو بگیره!

هر دوشون اشتباه کردن داداش .. هم جاریه و شوهرش .. پسری که با ناموس مردم دوست میشه ..
دو روز دیگه با ناموس همون دوست میشن .. حالا یا با خواهرش یا زنش یا دخترش یا مادرش....:Gol:

حالا نظر خودمو میگم:

بهتر بود اول نهی از منکر میشد .. تجسس نمیشد .. بعد بصورت مخفیانه انجام میشد ...:Gol:

حالا کاریه که شده .. فقط این خانوم ان شاءالله استغفار کنن و بعد از دفتر مرجعشون کسب تکلیف کنن که الان باید چکار کنن؟ :Gol:

آیا این کارشون حق الناس بوده و باید حلالیت بگیرن یا خیر ..:Gol:

Reza-D;725626 نوشت:
اون وقت شما فکر میکنید اگر این جاری نمیرفت به شوهرش بگه ، کلاً هیچکی خبر ندات؟
عذرخواهی میکنم اما من از اون آدمای چشم و گوش بسته نیستم و خیلی چیزا رو میدونم
قیقاً اطلاع دارم که چه خانواده هایی که از مشکل اخلاقی زن و دخترشون خبر ندارن ، اما صحبت از کارهای خلاف اون زن و دختر ، نقل مجالسه
اینکه من چشمام رو ببندم ، معنیش این نیست که بقیه هم چشماشون کور شده

تنها تفاوتش اینه که اون موقع میگفتن این مرد بی غیرته ، اما الان میگن اینقدر مرد بود که طلاقش بده بره


در مورد غیرت هم به نظر من ننگو فقط باید با خون پاک کرد در این صورت مرده خیلی باغیرته :khandeh!:

ولی قبول کنین یه طلاق بی سر صدا واسه آقاهه هم حفظ آبروی بیشتری داشت تا اینکه الان همه بگن دمت گرم زنت گند زد تو طلاقش دادی Fool

Reza-D;725626 نوشت:
یعنی اگر این زن میموند ، کسایی که میخواستن برای ازدواج با این دختر بیان دیگه نحقیق نمیکردن؟! چرا خواهرم ، اون موقع هم یه تحقیق میکردن و میفهمیدن که این خانم مشکل داره و دمشون رو میذاشتن رو کولشون و میرفتن

اما باز هم یه تفاوت هست
در حالتی که زنه میموند ، خواستگارها باید با دختری ازدواج میکردن که مادر خطاکاری داره که الان هم کنارشه
اما وقتی طلاق گرفته ، میگن مادر خطاکاری داشت که الان دیگه جدا شده

صددرصد در هر دو حالت این دختر مشکلاتی خواهد داشت ، ولی حالت دوم تحملش برای خواستگارها راحت تر هست

کی گفته کنارش بمونه ؟؟؟

البته به نظر خودم طلاق کمه واسه همچین آدمی باید سرشو گذاشت لب باغچه گوش تا گوش پخ پخ

اما طلاق با فضاحت و بی آبرویی کجا

طلاق بی سر صدا کجا

mohsen1990;725142 نوشت:
نفرین یه هرزه به جایی نمیرسه.خیالت راحت.

برادر محترم شما روی چه حسابی ، به ناموس مردم میگید هرزه ؟

اناالعبد;725630 نوشت:
اما بعد از تجسس کردن مطمئن شدن و زنگ زدن به پلیس ... مهم اون زنگ زدنه نیست داداش ... مهم قبلش اون تجسسه هستش ...
ماشاءالله کلی روایات داریم و همچنین ایه قرآن که لا تجسسوا که همه میدونیم
سلام داداش
من که منکر روایات نیستم برادر ، روایات روی چشم من
اما میگم داریم درمورد مصداق اون روایات اشتباه میکنیم. تجسسی که در قرآن و روایات هست تجسسی هست که به قصد سوء باشه
وگرنه اینطور که شما و سایر دوستان میفرمایید ، نیروی انتظامی هم اگر به موردی مشکوک شد
کلاً نباید تجسس کنه

به کلمهء کلاً دقت کن داداش. یه جاهایی هست که باید تجسس کنه و یه جاهایی نباید
نمیشه قانون کلی صادر کرد که :اصلاً و به هیچ وجه و به هیچ دلیلی نباید تجسس کرد

اناالعبد;725630 نوشت:
قضیه پدر و مادر که ولی فرزند هستن با قضیه برادر و جاری فرق میکنه
از نظر چگونگی فرق میکنه اما از نظر اصل مسئولیت داشتن ، خیر فرقی نمیکنه

اناالعبد;725630 نوشت:
بعد که سر صحبت باز شد ... بگه زندگیتو نگه دار ... من خیرت و میخوام .. تو بچه داری .. شوهر داری... و ... این یک نوع نهی از منکر ... حالا اینجا این خانوم وظیفشو انجام داده .. اون میتونه به راه بیاد میتونه نیاد... بعدا اگر ادامه دار شد باید خیلی مخفیانه مثلا از طریق پدر دختر جلوی دختر رو میگرفتن اگر نشد نهایت طلاق اما به صورت مخفیانه نه اینکه پلیس و آبرو ریزی ... و ...
این بخش رو تا حد زیادی قبول دارم :Gol:
اما اگر دقت بفرمایید استارتر تاپیک گفتن که بارها و بارها به شکل های مختلف این خانم سعی در خرابی زندگی داشته و دقیقاً در طول این 3 سال این نصیحت ها و امر به معروف ها و نهی از منکرها انجام شده. لذا اولین مرحله نبوده که بگیم فعلاً میشد از طریق صحبت وارد شد

اناالعبد;725630 نوشت:
خوشم میاد که با یقین و قطعی این حرف رو میزنین ... درست نیست برادر
با توجه به تعاریفی که از اون خانم شد اینها رو گفتم و سر حرفم هم هستم :ok:

اناالعبد;725630 نوشت:
دو روز دیگه با ناموس همون دوست میشن .. حالا یا با خواهرش یا زنش یا دخترش یا مادرش....
به بحث تاپیک مربوط نمیشه ، اما این رو قبول ندارم. چند نمونه میخوای برات بیارم که طرف خواهر و مادر و زنش نجیب هستن و خودش فاسد؟ یا برعکس خودش پاک پاکه ولی زنش.....

اناالعبد;725630 نوشت:
بهتر بود اول نهی از منکر میشد
به گفتهء استارتر تاپیک 3 سال نهی از منکر شد

اناالعبد;725630 نوشت:
بعد بصورت مخفیانه انجام میشد ...
در همون چند موردی که نوشتم ، شمارهء 7 خودم هم این رو اشاره کردم که ای کاش مخفی بود
اما اگر هم مخفی بود ، قانون همهء حقوق رو به زنه میداد. مجبور بودن برای اثبات ادعاشون مدرک داشته باشن

به نظر من اون کسی که گزارش داده مامورا اومدن گرفتنشون کار اشتباهی کرده .باید میذاشت کارشون تموم بشه بعد میرفت به زنه میگفت دفعه آخرت باشه از این غلطا میکنی .اول باید تذکر بدی یک بار دوبار اگه گوش نکردن بعد باید ضد حال بزنی.
البته نباید یک طرفه به قضیه نگاه کنیم .گرچه مقصر اون پسره و اون زن شوهر دار بودن که با هم رابطه نامشروع داشتن ولی تقصیر جامعه هم هست .الان یک پسر جوان که شهوت بهش فشار میاره چه کار باید بکنه؟
اوضاع صیغه رو که میدونید چه خبره ؟ اسمش رو هم نمیشه گرفت ...
ازدواج دائم که با این اوضاع اقتصادی فکرشم نمیشه کرد.
خب حتما به اون پسره فشار اومده دیگه ....

[="Tahoma"][="Black"]


با تشکر از همه دوستانی که در این بحث شرکت کرده اند و توصیه ها و راهنماییهای لازم را نموده اند.
[/]

با نام و یاد دوست

کاربر سوال کننده از من خواستند تا این مطلب را از طرف ایشان در تاپیک ارسال نمایم:

نقل قول:

سلام
قبل از هرچیز از همگی ممنونم بابت شرکت توی بحث

چادری جان میدونم منظوری نداشتی
منم نخواستم دوستان فقط تائیدم کنن
ولی مثالت خیلی بد بود خیلییی
مثلا دوستیم :Ghamgin: ...

جناب شروین متاسفم که ظن اشتباه شما آبروی یک مومن رو نشونه گرفته
ولی چرا متوجه نمیشین؟ کار من بر اساس ظن و گمان نبود بعد از سه سال تقریبا مطمئن بودم این خانم داره یه کارایی میکنه

جناب اناالعبد، عین الحیات؛ عارف و بقیه دوستانی که مدام درمورد نهی منکر و تذکر پنهانی حرف میزنید
میشه یه لحظه برگردین و نوشته هامو بخونین بی زحمت؟
عرض کردم در طول سه سال خودم با هر روشی ( دوستانه ،تهدید و ...) ازش خواستم درست زندگی کنه ولی نتیجه ای نداشت
خدا شاهده حتی روزی که اون اتفاق افتاد قبل از هراتفاقی به گوشی جاریم زنگ زدم و ازش خواستم به بهونه بازار تنهایی از خونه بیاد بیرون. گفتم بیا با من بریم بیرون وقتی تو خونه نباشی با هیچ راهی نمیشه اون پسره رو به تو ربطش داد ولی قبول نکرد ...
از طرفی این خانم دختر همسایه نبود که وقتی با چند تذکر آدم نشد بیخیالش بشم
آبروی همه خانواده در خطر بود
اینکه بگن وقتی فهمیدن طلاقش دادن بهتره یا اینکه بگن خوش غیرتا خودشونم میدونن ولی خودشون رو زدن به ....؟؟؟؟

برادر رضا ازتون ممنونم
هم بابت شرکتتون در بحث هم بخاطر اینکه بجای اینکه قضاوتم کنین خودتون رو گذاشتین جای من
خوشحالم بالاخره یکی متوجه شد چی میگم

و در آخر
واقعا متاسفم که در اینجا قانون گذار میگه در چنین پرونده ای آقا رسما هیچ کاره اس
غیر از من و مادرشوهرم چهار نفر دیگه جاریم و اون پسره رو دیدن یعنی شاهد داریم
هردوتاشون به همه چی اعتراف کردن و صورت جلسه شده در کلانتری
ولی خانم میگه مهرمو بده تا برم
وکیل گرفتیم و رفتیم سراغ قاضی و قاضی در کمال آرامش میگه فقط میتونین بچه رو بگیرین چون خانم صلاحیت اخلاقی نداره تازه اونم اگه بعد از آزمایش مطمئن بشین که بچه مال شماست
ولی اگه حتی خود قاضی هم شاهد زنای خانمی باشه بازم باید مهرشو بدین چون قانون گذار دست مارو بسته
چون قانون گذار میگه زنا و مهریه هیچ ربطی به هم ندارن..... :Ghamgin:

با تشکر

در پناه قرآن و عترت موفق باشید

موضوع قفل شده است