جمع بندی سوال در مورد افکار همسرم

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوال در مورد افکار همسرم

سلام و درود خدمت دوستان عزیزم

دوستان ی سوال که من همیشه با خانومم باهاش بحث می کنم اینه که
خیلی چیزا رو راحت میگیره و جدی نیست داخلشون
اولش ی اطلاعاتی در مورد خودمو نامزدم بگم
من متولد 71 هستم خانومم متولد 79 با هم دختر عمو پسر عمو هستیم
خانومم میگه ارتباط با پسر ها فرقی نداره فامیل و غریبه باید راحت باشه
مثلا به پسر عمم در کلماتش میگه جانم و خلاصه راحته ی جورائی
و نظرش اینه که دوست داره بره بیرون برای کار، مثلا گارسن بشه مستقیما با مردم ارتباط داشته باشه.

من حدود 4 سال از عمرمو داخل سپاه و در جاهای مذهبی گذروندم
از 13 سالگی هم همیشه مسجد می رفتم
طوری که اگه ی روز نمی رفتم افرادی که مسجد بودن خبرمو می گرفتن

خلاصه داغون میشم این حرفارو از خانومم می شنوم ولی واقعا دلی دوستش دارم ، خیلیییییییییییییییی دوستش دارم،
بعضی اوقاتم که نصیحتش می کنم میگه دوره شما با الان فرق داره الان آزادی هست
افکارمو درگیر کرده
اگه منو با حرفاتون آروم کنید ممنون می شم
ادم منطقی هستم و همیشه نمازمو می خونم خیلی هم خدارو دوست دارم
به امید خدا ان شا الله که همه چیز درست بشه
دعا کنید برای من حقیر شاید شما به خدا نزدیکتر باشید همه چیز درست بشه

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

جامانده113;966002 نوشت:
سلام و درود خدمت دوستان عزیزم

دوستان ی سوال که من همیشه با خانومم باهاش بحث می کنم اینه که
خیلی چیزا رو راحت میگیره و جدی نیست داخلشون
اولش ی اطلاعاتی در مورد خودمو نامزدم بگم
من متولد 71 هستم خانومم متولد 79 با هم دختر عمو پسر عمو هستیم
خانومم میگه ارتباط با پسر ها فرقی نداره فامیل و غریبه باید راحت باشه
مثلا به پسر عمم در کلماتش میگه جانم و خلاصه راحته ی جورائی
و نظرش اینه که دوست داره بره بیرون برای کار، مثلا گارسن بشه سوال در مورد افکار همسرم مستقیما با مردم ارتباط داشته باشه.

من حدود 4 سال از عمرمو داخل سپاه و در جاهای مذهبی گذروندم
از 13 سالگی هم همیشه مسجد می رفتم
طوری که اگه ی روز نمی رفتم افرادی که مسجد بودن خبرمو می گرفتن

خلاصه داغون میشم این حرفارو از خانومم می شنوم ولی واقعا دلی دوستش دارم ، خیلیییییییییییییییی دوستش دارم،
بعضی اوقاتم که نصیحتش می کنم میگه دوره شما با الان فرق داره الان آزادی هست
افکارمو درگیر کرده
اگه منو با حرفاتون آروم کنید ممنون می شم
ادم منطقی هستم و همیشه نمازمو می خونم خیلی هم خدارو دوست دارم
به امید خدا ان شا الله که همه چیز درست بشه
دعا کنید برای من حقیر سوال در مورد افکار همسرم شاید شما به خدا نزدیکتر باشید همه چیز درست بشه

با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر عزیز و همه اسک دینی های بزرگوار
از حسن اعتمادتون به این انجمن بسیار سپاسگذارم و امیدوارم با کسب مهارتهای لازم زندگی بسیار خوبی را رقم بزنید.
لازم است انتخاب همسر از روی آگاهی و شناخت باشد و با مهارتهایی نیز در طول زندگی همراه گردد تا مسائل و مشکلات آن به حداقل خود برسد
سن شما 25 سال و همسرتون 17 ساله می باشد تا حدودی عقایدتون با هم فرق می کند و لذا لازم است فکری برای آن شود.
زن و شوهر در مسائل زندگی یا باهم توافق دارند یعنی هم نظر هستند و یا با هم تفاهم دارند یعنی حرف طرف مقابل را می فهمند و با آن کنار می آیند. و یا اختلاق دارند یعنی سعی دارند که طرف مقابل را در این زمینه تغییر دهند
این اختلاف نباید باشد یا توافق و یا تفاهم لذا با هم در این زمینه صحبت نمایید و سعی نمایید از طریق احساس و منطق روی ایشان تاثیر بگذارید و به توافق و یا تفاهم برسید و الا اگر این مسئله برای شما مهم و خط قرمز است لازم است در مود این ازدواج تجدید نظر نمایید.

یافتن علل این نوع رفتارها و برطرف نمودن و یا جایگزین مناسب نمودن آنها بسیار مهم است علل می تواند یکی از موارد زیر باشد:

مطالعه کتب نامناسب
ارتباط با دوستان نامناسب
عضویت در گروه یا کانال و...نامناسب
و...
تاثیر گذاری از طریق احساس مانند :
رفتن به اماکن و مجالس مذهبی ،سخنرانی های مذهبی،مسافرتهای مذهبی نظیر راهیان نور و...
آشنا نمودن ایشان با علمائی نظیر آیت الله بهجت
تهیه کلیپهای مناسب در زمینه موارد مورد اختلاف
و...

تاثیر گذاری از طریق منطق و علم :

صحبت نمودن و آوردن استدلالات کافی
استفاده از افرادی که مقبولیت مناسب دارند
استفاده از کتب مناسب
و...

چند نکته :
انسانها غالبا از نصیحت و انتقاد بیزارند و بسیار طالب تمجید و تعریف هستند و این حالت در نوجوانی تشدید می یابد.
همسر شما در سنین نوجوانی قرار دارند لذا ویژگیهای دختران نوجوان را مطالعه نمایید و اقدام متناسب نمایید سعی نمایید ابتدا مقبولیت پیدا کرده آن موقع تاثیر گذارید.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

سلام
خانمتون الان بچه هستند، تا یه حدی طبیعیه این افکار و احتمال تغییر کردن هست.
باید ببینید فضای خونه شون چطوریه. به خصوص پدرشون چقدر با شما هم نظر هستند. تقیدش در مسائل دیگه چطوریه. حدود دیگه رو دربرابر نامحرم های فامیل رعایت می کنه یا نه. رفتارش با نامحرم های دیگه چطوریه. برای کسی که اعتقاد به محرم و نامحرم داشته باشه، خیلی سخت نیست کمی بیشتر مراعات کردن. بعدها که شناختش از دنیای مردانه بیشتر بشه خودش هم با شما هم نظر خواهد شد ان شاءالله

درباره گارسون شدن هم، باز به نظرم اقتضای سنشه. ولی باید ببینید اگر شخصیت اجتماعی داره، یا تمایل به کار بیرون داره، شکل این تمایل ممکنه بعدا عوض بشه و دنبال کارهای دیگه ای باشه اما اصل مساله برقراره. بعدا کارها و فعالیت ها و اهداف پخته تری دو انتخاب می کنه، ولی همچنان بخش مهمی از دغدغه هاش به محیط بیرون وابسته است. بنابراین اگر دوست دارید خانمتون فقط در خانه باشند باید همین الان این مساله رو حل کنید

سلام و درود خدمت کارشناس محترم و دوست عزیزی که مشاوره دادند

احساس می کنم کم کم داره فهمیده میشه

خانوادش بهش این چیزارو نگفتن وقتی سه روز پیش با هم حرف زدیم گفت نمی دونستم واقعا این کارم ازار دهنده باشه

حالا منم یه چند تا کلیپ براش در مورد ارتباط با نامحرم که خودم دیدم واقعا عالی بود رو قراره که بهش نشون بدم

ان شا الله همه دخترا زودتر پخته بشن
یکی هم میگفت تا سن 19 سالگی عادیه این چیزا

به نظر شما دخترا در چه سنی دنبال مسائل اخروی میرن ؟
بلوغ فکری و عقلیشون در چه سنی کامل میشه؟

ممنونم از پاسخگویی
با آرزوی موفقیت و خوشبختی برای همه جوونا

سلام

با تشکر از صحبت های کارشناس محترم

ببین آقای جامانده دخترها خیلی زودتر از شما پسرها به بلوغ فکری و عقلی میرسن...فقط مشکل یه چیز هستش اونم اینکه شماها فک میکنید خیلی بیشتر میدونید..آقایون نباید فک کنن که یکی چیزی نمیگه و یا کاریی انجام نمیده پس نمیدونه نخیر اتفاقا میدونه حالا با توجه به شرایط چیزی نمیگه

این خانوم هم خوب فاصله سنیش با شما زیاده ، چه انتظاری دارید که مث شما فک کنه؟

این حرفم هم با شما نسیت با همه هستش

یه نکته دیگه که اضافه کنم این هستش که خیلی حرصم میگیره یعنی واقعا دیوونه میشم میبینم یکی بیاد بگه دوسش دارم ولی نه مذهبش نه عقیدش نه لباس پوشیدنش و نه هیچیش مث من نیستش ولی دوسش دارم...منم میگم اگه دوسش داری پس یکم مرد باش با همون شرایطش دوسش داشته باش

یا میگن دختره از همه لحاظ مناسب هستش هم اخلاقش هم لباس پوشیدنش هم عقایدش هم تحصیلاتش هم همه چی ولی دوسش ندارم...به اینا هم میگم خوب مگه مریضی باهاش ازدواج کنی؟

[SPOILER]شما ( % 99999999999999/ 99 آقایون )اون دختره دوسش ندارید بلکه خودتونو دوس دارید در هر دو مورد که گفتم این دوس داشتن یا نداشتن نیستش این خودتونو بیشتر دوس داشتنه

[/SPOILER]همین دیگه حرفی ندارم.

جامانده113;966264 نوشت:
سلام و درود خدمت کارشناس محترم و دوست عزیزی که مشاوره دادند

احساس می کنم کم کم داره فهمیده میشه

خانوادش بهش این چیزارو نگفتن وقتی سه روز پیش با هم حرف زدیم گفت نمی دونستم واقعا این کارم ازار دهنده باشه

حالا منم یه چند تا کلیپ براش در مورد ارتباط با نامحرم که خودم دیدم واقعا عالی بود رو قراره که بهش نشون بدم

ان شا الله همه دخترا زودتر پخته بشن
یکی هم میگفت تا سن 19 سالگی عادیه این چیزا

به نظر شما دخترا در چه سنی دنبال مسائل اخروی میرن ؟
بلوغ فکری و عقلیشون در چه سنی کامل میشه؟

ممنونم از پاسخگویی
با آرزوی موفقیت و خوشبختی برای همه جوونا

سلام
مساله دنبال اخرت بودن یا بلوغ فکری و عقلی نیست. مساله شناخت نداشتن از جنس مخالفه که سن و سال هم نداره. تا وقتی آگاهی نداشته باشن همین طورن

جامانده113;966264 نوشت:
سلام و درود خدمت کارشناس محترم و دوست عزیزی که مشاوره دادند

احساس می کنم کم کم داره فهمیده میشه

خانوادش بهش این چیزارو نگفتن وقتی سه روز پیش با هم حرف زدیم گفت نمی دونستم واقعا این کارم ازار دهنده باشه

حالا منم یه چند تا کلیپ براش در مورد ارتباط با نامحرم که خودم دیدم واقعا عالی بود رو قراره که بهش نشون بدم

ان شا الله همه دخترا زودتر پخته بشن
یکی هم میگفت تا سن 19 سالگی عادیه این چیزا

به نظر شما دخترا در چه سنی دنبال مسائل اخروی میرن ؟
بلوغ فکری و عقلیشون در چه سنی کامل میشه؟

ممنونم از پاسخگویی
با آرزوی موفقیت و خوشبختی برای همه جوونا


با سلام و عرض ادب و احترام

بهتر بود قبل از ازدواج در مورد این مسائل با هم صحبت می کردید

افراد از نظر روانشناختی درون گرا و برون گرا هستن

ایشون برون گرا هستن

شاید بتونید با زور و اجبار ایشون رو تو خونه نگه دارید

اما در آینده که ایشون پخته تر بشن و ببینن این سبک زندگی بهشون تحمیل شده با مشکلات بیشتری مواجه خواهید شد!

به جای پاک کردن صورت مساله برای حل مساله اقدام کنید.

حق نگهدارتون

جامانده113;966002 نوشت:
خیلی چیزا رو راحت میگیره و جدی نیست داخلشون
خانومم میگه ارتباط با پسر ها فرقی نداره فامیل و غریبه باید راحت باشه
مثلا به پسر عمم در کلماتش میگه جانم و خلاصه راحته ی جورائی
و نظرش اینه که دوست داره بره بیرون برای کار، مثلا گارسن بشه سوال در مورد افکار همسرم مستقیما با مردم ارتباط داشته باشه.
بعضی اوقاتم که نصیحتش می کنم میگه دوره شما با الان فرق داره الان آزادی هست

با سلام خدمت شما
آیا در جلسات خواستگاری خط قرمزهای خودتون و دغدغه های خودتون رو به طور کامل مطرح کردید و سوالات رو از ایشان پرسیدید؟ یا صرف اینکه فامیل هستید از پرسیدن برخی مسائل صرف نظر کرده اید؟
با توجه به اینکه فامیل هستید, در مهمانی هایی که می رفتید, آیا این مسائل (رفتار, لحن سخن گفتن و ...) در برخورد ایشان با نامحرم ها مشخص نبود که چطور هستند؟ (چون معمولا در مهمانی ها و در برخورد با نامحرم های فامیل, رفتارهای واقعی مشخص می شود).
معمولا در جمع فامیلی درباره مسائل مختلف صحبت میشه و افراد هم نظر و تفکر خود را بروز می دهند, درباره این مسائلی که گفته اید, آیا تا حالا نظری از ایشان نشنیده اید؟

جامانده113;966264 نوشت:
ان شا الله همه دخترا زودتر پخته بشن

جامانده113;966264 نوشت:
به نظر شما دخترا در چه سنی دنبال مسائل اخروی میرن ؟
بلوغ فکری و عقلیشون در چه سنی کامل میشه؟

عجب.....اگه بلوغ عقلی و فکری نداره چرا رفتی گرفتیش؟
هیجانات نوجوانی وجوانی تفاوت شخصیت ها تربیت متفاوت رو میذاری پای بلوغ عقلی؟ یه کاری نکن بگم واقها بلوغ عقلی نداشته که شوهر کرده تو 17 سالگی!
یاد اون اقا توی یه موضوع دیگه افتادم ک میگفت دخترا احمقن!

این حرفا اینقد خام هست ک واقعا باید به بلوغ عقلی خود این اقابون به شک افتاد....8->

سلامو درود دوستان عزیز

واقعا بهترین نظری که اینجا موثر واقع شد نظر کارشناس بود و اقعا ممنونم
واقعا همین طور بود که کارشناس گفتن
و دوستان دیگه هم خوب بود ممنونم از این که وقت گذاشتید
*******
دوستان شاید موقعی که من خواستگاریش رفتم
اون حیا زیادی داشته و خجالت کشیده بعضی مسائل رو بگه
چون اصلا نمی تونه جلو کسی حرف بزنه خجالت می کشه
من همه حرفامو زدم و خودشم می دونه من ادم مذهبی که نه ولی منطقیم

مثلا اگه بگم می خوام بهم بزنم عقدمونو میگه دیگه با کسی ازدواج نمی کنم
میگه من از اخلاقت خوشم اومده به کار کسی کاری نداری
و میگه تو فامیل فقط اگه تو می اومدی قبول می کردم
خدارو می شناسی و از این حرفا

guest;966284 نوشت:
سلام

با تشکر از صحبت های کارشناس محترم

ببین آقای جامانده دخترها خیلی زودتر از شما پسرها به بلوغ فکری و عقلی میرسن...فقط مشکل یه چیز هستش اونم اینکه شماها فک میکنید خیلی بیشتر میدونید..آقایون نباید فک کنن که یکی چیزی نمیگه و یا کاریی انجام نمیده پس نمیدونه نخیر اتفاقا میدونه حالا با توجه به شرایط چیزی نمیگه

این خانوم هم خوب فاصله سنیش با شما زیاده ، چه انتظاری دارید که مث شما فک کنه؟

این حرفم هم با شما نسیت با همه هستش

یه نکته دیگه که اضافه کنم این هستش که خیلی حرصم میگیره یعنی واقعا دیوونه میشم میبینم یکی بیاد بگه دوسش دارم ولی نه مذهبش نه عقیدش نه لباس پوشیدنش و نه هیچیش مث من نیستش ولی دوسش دارم...منم میگم اگه دوسش داری پس یکم مرد باش با همون شرایطش دوسش داشته باش

یا میگن دختره از همه لحاظ مناسب هستش هم اخلاقش هم لباس پوشیدنش هم عقایدش هم تحصیلاتش هم همه چی ولی دوسش ندارم...به اینا هم میگم خوب مگه مریضی باهاش ازدواج کنی؟

[SPOILER]شما ( % 99999999999999/ 99 آقایون )اون دختره دوسش ندارید بلکه خودتونو دوس دارید در هر دو مورد که گفتم این دوس داشتن یا نداشتن نیستش این خودتونو بیشتر دوس داشتنه

[/SPOILER]همین دیگه حرفی ندارم.

نه بخدا من اصلا دانستنیهای خودمو به رخ کسی نمی کشم
ببینید کسی که من رفتم خواستگاریش خانواده مذهبی هستن
همین خانومم نمازش فقط صبحا قضا میشه Smile اخلاقش خوبه فقط مامانش خیلی چیزارو بهشون نگفته
لباس پوشیدنش هم میگه هرچی تو بگی و بهم بیاد
فک نکنم من خودمو دوست داشته باشم چون ثابت کردم بهش خودش می دونه

الرحیل;966289 نوشت:
سلام
مساله دنبال اخرت بودن یا بلوغ فکری و عقلی نیست. مساله شناخت نداشتن از جنس مخالفه که سن و سال هم نداره. تا وقتی آگاهی نداشته باشن همین طورن

خوب دویت عزیز این مسائل رو که هیچکی تا موقعی که میری خواستگاری نشون نمیده بعدش که باهات راحت میشن می بینی که ی مشکل کوچیک دارن

شروحیل;966300 نوشت:
با سلام و عرض ادب و احترام

بهتر بود قبل از ازدواج در مورد این مسائل با هم صحبت می کردید

افراد از نظر روانشناختی درون گرا و برون گرا هستن

ایشون برون گرا هستن

شاید بتونید با زور و اجبار ایشون رو تو خونه نگه دارید

اما در آینده که ایشون پخته تر بشن و ببینن این سبک زندگی بهشون تحمیل شده با مشکلات بیشتری مواجه خواهید شد!

به جای پاک کردن صورت مساله برای حل مساله اقدام کنید.

حق نگهدارتون

باس بگم متاسفانه به دلیل سن کم و حیا همچین مسائلی رو مطرح نکردن:-b
نه دوست من من اصلا اهل اجبار نیستم ، من راه و چاه رو نشونش میدم می خواد به راه راست بره بره نره من خودمو مقصر نمی دونم
همه ما اومدیم امتحان بشیم خوب
الانم به اندازه کافی رسانه هست که ما اون دنیا برای حرف زدن چیزی نداشته باشیم بگیم
مسئاله رو همون طور که کارشناس گفتن انجام دادم
ی نکته باور نکردنی داشت ، خانومم تا حالا نوحه گوش نمی داد که ازم بعد نشون دادن چند تا فیلم در مورد ارتباط با نامحرم و رسیدن به ی هدف گفت نوحه داری ؟ منم بهشون دادم
من احساس می کنم این چیزارو نمی دونه هنوز باید بهش بگم کم کم و بجاش
ممنون از پاسخگویی

*taha*;966307 نوشت:
با سلام خدمت شما
آیا در جلسات خواستگاری خط قرمزهای خودتون و دغدغه های خودتون رو به طور کامل مطرح کردید و سوالات رو از ایشان پرسیدید؟ یا صرف اینکه فامیل هستید از پرسیدن برخی مسائل صرف نظر کرده اید؟
با توجه به اینکه فامیل هستید, در مهمانی هایی که می رفتید, آیا این مسائل (رفتار, لحن سخن گفتن و ...) در برخورد ایشان با نامحرم ها مشخص نبود که چطور هستند؟ (چون معمولا در مهمانی ها و در برخورد با نامحرم های فامیل, رفتارهای واقعی مشخص می شود).
معمولا در جمع فامیلی درباره مسائل مختلف صحبت میشه و افراد هم نظر و تفکر خود را بروز می دهند, درباره این مسائلی که گفته اید, آیا تا حالا نظری از ایشان نشنیده اید؟

چیزی نگفتم فقط گفتم که دوست دارم همه چیزت تنها برای من باشه تشریح کردم براش که از موقع ازدواجمون به بعد تو تنها یار منی دیگه از اونجا به بعد تو باید هم دمم باشی اگه ی روز بدونم با کس دیگه ای باشی یا حریم ها رو رعایت نکنی من دیگه تنها میشم میشم منو خدا
قبول کرد این وضعیتو
راستشو بخواید زیا د با هم مهمونی نمیرفتیم شاید سالی 3 بار نه اصلا مشخص نمی کرد شاید ی نیم نگاهی به دوربرش می کرد
اصلا اهل نظر دادن نیست خیلی خجالتیه o:-)
نظرشوون در مورد این مسائل اینه که باید با همه راحت باشیم ،مثلا ی بار داخل پاساژ لباس بودیم دوتا دختر پسر که مغازه هاشون کنار هم بودن داشتن با هم می گفتن و می خندیدن سه تا پسر و ی دختر
نظرشونو پرسیدم در این مورد گفت عیبی نداره الان همه اینجورین happy
یا در ارتباط با فامیل
من میگم اگه می خوای خوب باشی با همه خوب باش ، چرا فقط با اونی که حالا یکم سرو شکل و قیافه و تیپ داری بهتر صحبت می کنی و توهین نمی کنی ، بقیه هم انسانن فقط خدا یکم قیافشونو ردیف نیافریده این دلیل نمیشه ما بی احترامی کنیم بهشون و بگیم ازش خوشم نمیاد چون قیافه دست خودش نبوده ،میگه : نه خوب من خوشم نمیاد ازش (ان همون تکبری هست که کارشناس گفت و اون غرور |-))

یاس...;966364 نوشت:
عجب.....اگه بلوغ عقلی و فکری نداره چرا رفتی گرفتیش؟
هیجانات نوجوانی وجوانی تفاوت شخصیت ها تربیت متفاوت رو میذاری پای بلوغ عقلی؟ یه کاری نکن بگم واقها بلوغ عقلی نداشته که شوهر کرده تو 17 سالگی!
یاد اون اقا توی یه موضوع دیگه افتادم ک میگفت دخترا احمقن!

این حرفا اینقد خام هست ک واقعا باید به بلوغ عقلی خود این اقابون به شک افتاد....8->


بذا دلیل مطرح کردن بلوغ عقلیو بگم
من ی پسر عمو دارم که متولد 76 هست
این بنده خدا توی دوران نوجوانیش بین 15 تا 20 کلی پدرشو اذیت کرد
حدود 18 سالش که بود گفتم داشی ی روز پشیمون می شی از این کارا
الان 21 سالشه
باورتون میشه به حرف من رسید ؟
الان ی روز اومده بود پیشم می گفتم : به یکی حق الناس گردنم هست چیکار کنم ، من هنگ کردم این همون پسر عمومه ؟ :-o دقیقا همون حرف من شد 21 سالش که شد فهمید کاراش اشتباهه
چون پسرا بخوان ادم بشن تو سن 21 سالگی میشن
این پسر عموم توبه کرد و راهنمایش کردم و الان همیشه نمازشو می خونه
خیلی هم از کارائی که کرده ناراحته میگه خدا منو ببخشه خوبه
این همون ادمیه که ی روز ادعا و غرور نوجوانی داشت کورش می کرد و کلی گناه انجام میداد، به نظرت چرا الان به این نتیجه رسید که کارش اشتباه بوده ؟ بجز رسیدن به اون بلوغ فکری

چه حرفیه دوست عزیز 17 سال نباید ازدواج کنه ؟ :)]
الان دیگه طرف از 9 سالگی همه چیزو تشخیص میده با این وضع جامعه
هرکی هم میگه دخترا احمقن واقعا از بی اطلاعاتیش هست
پیامبر میگه دخترا گل هستن
تشبه می کنه به گل
حضرت علی به زن میگه ریحانه
یعنی ظریف ،لطیف،حساس

من با این منطق دختر عمومو می بینم خیلی مراعاتشو می کنم واقعا وقتی می بینم حضرت علی و پیامبر این چیزارو می گن بیشتر خاطرخواش میشم و دوست دارم بهش بیشتر خدمت کنم

در پناه حق
موفق باشید

جامانده113;966391 نوشت:
سلامو درود دوستان عزیز

واقعا بهترین نظری که اینجا موثر واقع شد نظر کارشناس بود و اقعا ممنونم
واقعا همین طور بود که کارشناس گفتن
و دوستان دیگه هم خوب بود ممنونم از این که وقت گذاشتید
*******
دوستان شاید موقعی که من خواستگاریش رفتم
اون حیا زیادی داشته و خجالت کشیده بعضی مسائل رو بگه
چون اصلا نمی تونه جلو کسی حرف بزنه خجالت می کشه
من همه حرفامو زدم و خودشم می دونه من ادم مذهبی که نه ولی منطقیم

مثلا اگه بگم می خوام بهم بزنم عقدمونو میگه دیگه با کسی ازدواج نمی کنم
میگه من از اخلاقت خوشم اومده به کار کسی کاری نداری
و میگه تو فامیل فقط اگه تو می اومدی قبول می کردم
خدارو می شناسی و از این حرفا

نه بخدا من اصلا دانستنیهای خودمو به رخ کسی نمی کشم
ببینید کسی که من رفتم خواستگاریش خانواده مذهبی هستن
همین خانومم نمازش فقط صبحا قضا میشه Smile اخلاقش خوبه فقط مامانش خیلی چیزارو بهشون نگفته
لباس پوشیدنش هم میگه هرچی تو بگی و بهم بیاد
فک نکنم من خودمو دوست داشته باشم چون ثابت کردم بهش خودش می دونه

خوب دویت عزیز این مسائل رو که هیچکی تا موقعی که میری خواستگاری نشون نمیده بعدش که باهات راحت میشن می بینی که ی مشکل کوچیک دارن

باس بگم متاسفانه به دلیل سن کم و حیا همچین مسائلی رو مطرح نکردن:-b
نه دوست من من اصلا اهل اجبار نیستم ، من راه و چاه رو نشونش میدم می خواد به راه راست بره بره نره من خودمو مقصر نمی دونم
همه ما اومدیم امتحان بشیم خوب
الانم به اندازه کافی رسانه هست که ما اون دنیا برای حرف زدن چیزی نداشته باشیم بگیم
مسئاله رو همون طور که کارشناس گفتن انجام دادم
ی نکته باور نکردنی داشت ، خانومم تا حالا نوحه گوش نمی داد که ازم بعد نشون دادن چند تا فیلم در مورد ارتباط با نامحرم و رسیدن به ی هدف گفت نوحه داری ؟ منم بهشون دادم
من احساس می کنم این چیزارو نمی دونه هنوز باید بهش بگم کم کم و بجاش
ممنون از پاسخگویی

چیزی نگفتم فقط گفتم که دوست دارم همه چیزت تنها برای من باشه تشریح کردم براش که از موقع ازدواجمون به بعد تو تنها یار منی دیگه از اونجا به بعد تو باید هم دمم باشی اگه ی روز بدونم با کس دیگه ای باشی یا حریم ها رو رعایت نکنی من دیگه تنها میشم میشم منو خدا
قبول کرد این وضعیتو
راستشو بخواید زیا د با هم مهمونی نمیرفتیم شاید سالی 3 بار نه اصلا مشخص نمی کرد شاید ی نیم نگاهی به دوربرش می کرد
اصلا اهل نظر دادن نیست خیلی خجالتیه o:-)
نظرشوون در مورد این مسائل اینه که باید با همه راحت باشیم ،مثلا ی بار داخل پاساژ لباس بودیم دوتا دختر پسر که مغازه هاشون کنار هم بودن داشتن با هم می گفتن و می خندیدن سه تا پسر و ی دختر
نظرشونو پرسیدم در این مورد گفت عیبی نداره الان همه اینجورین happy
یا در ارتباط با فامیل
من میگم اگه می خوای خوب باشی با همه خوب باش ، چرا فقط با اونی که حالا یکم سرو شکل و قیافه و تیپ داری بهتر صحبت می کنی و توهین نمی کنی ، بقیه هم انسانن فقط خدا یکم قیافشونو ردیف نیافریده این دلیل نمیشه ما بی احترامی کنیم بهشون و بگیم ازش خوشم نمیاد چون قیافه دست خودش نبوده ،میگه : نه خوب من خوشم نمیاد ازش (ان همون تکبری هست که کارشناس گفت و اون غرور |-))

بذا دلیل مطرح کردن بلوغ عقلیو بگم
من ی پسر عمو دارم که متولد 76 هست
این بنده خدا توی دوران نوجوانیش بین 15 تا 20 کلی پدرشو اذیت کرد
حدود 18 سالش که بود گفتم داشی ی روز پشیمون می شی از این کارا
الان 21 سالشه
باورتون میشه به حرف من رسید ؟
الان ی روز اومده بود پیشم می گفتم : به یکی حق الناس گردنم هست چیکار کنم ، من هنگ کردم این همون پسر عمومه ؟ :-o دقیقا همون حرف من شد 21 سالش که شد فهمید کاراش اشتباهه
چون پسرا بخوان ادم بشن تو سن 21 سالگی میشن
این پسر عموم توبه کرد و راهنمایش کردم و الان همیشه نمازشو می خونه
خیلی هم از کارائی که کرده ناراحته میگه خدا منو ببخشه خوبه
این همون ادمیه که ی روز ادعا و غرور نوجوانی داشت کورش می کرد و کلی گناه انجام میداد، به نظرت چرا الان به این نتیجه رسید که کارش اشتباه بوده ؟ بجز رسیدن به اون بلوغ فکری

چه حرفیه دوست عزیز 17 سال نباید ازدواج کنه ؟ :)]
الان دیگه طرف از 9 سالگی همه چیزو تشخیص میده با این وضع جامعه
هرکی هم میگه دخترا احمقن واقعا از بی اطلاعاتیش هست
پیامبر میگه دخترا گل هستن
تشبه می کنه به گل
حضرت علی به زن میگه ریحانه
یعنی ظریف ،لطیف،حساس

من با این منطق دختر عمومو می بینم خیلی مراعاتشو می کنم واقعا وقتی می بینم حضرت علی و پیامبر این چیزارو می گن بیشتر خاطرخواش میشم و دوست دارم بهش بیشتر خدمت کنم

در پناه حق
موفق باشید

با سلام و عرض احترام

دوست گرامی حرف های شما متناقض هست

یه جا می گید با همه راحته

یه جا می گید نمی تونه راحت حرف بزنه

بالاخره طبق کدوم اطلاعات شما رو راهنمایی کنیم؟

سوال:
من متولد 71 هستم خانومم متولد 79 با هم دختر عمو پسر عمو هستیم خانومم میگه ارتباط با پسر ها فرقی نداره فامیل و غریبه باید راحت باشه مثلا به پسر عمم در کلماتش میگه جانم و خلاصه راحته ی جورائی و نظرش اینه که دوست داره بره بیرون برای کار، مثلا گارسن بشه مستقیما با مردم ارتباط داشته باشه.من حدود 4 سال از عمرمو داخل سپاه و در جاهای مذهبی گذروندم از 13 سالگی هم همیشه مسجد می رفتم خلاصه داغون میشم این حرفارو از خانومم می شنوم ولی واقعا دلی دوستش دارم ، خیلیییییییییییییییی دوستش دارم،بعضی اوقاتم که نصیحتش می کنم میگه دوره شما با الان فرق داره الان آزادی هست افکارمو درگیر کرده اگه منو با حرفاتون آروم کنید ممنون می شم
ان شا الله همه دخترا زودتر پخته بشن یکی هم میگفت تا سن 19 سالگی عادیه این چیزا ?به نظر شما دخترا در چه سنی دنبال مسائل اخروی میرن ؟ بلوغ فکری و عقلیشون در چه سنی کامل میشه؟

پاسخ :

با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر عزیز و همه اسک دینی های بزرگوار
از حسن اعتمادتون به این انجمن بسیار سپاسگذارم و امیدوارم با کسب مهارتهای لازم زندگی بسیار خوبی را رقم بزنید.
لازم است انتخاب همسر از روی آگاهی و شناخت باشد و با مهارتهایی نیز در طول زندگی همراه گردد تا مسائل و مشکلات آن به حداقل خود برسد
سن شما 25 سال و همسرتون 17 ساله می باشد تا حدودی عقایدتون با هم فرق می کند و لذا لازم است فکری برای آن شود.
زن و شوهر در مسائل زندگی یا باهم توافق دارند یعنی هم نظر هستند و یا با هم تفاهم دارند یعنی حرف طرف مقابل را می فهمند و با آن کنار می آیند. و یا اختلاق دارند یعنی سعی دارند که طرف مقابل را در این زمینه تغییر دهند
این اختلاف نباید باشد یا توافق و یا تفاهم لذا با هم در این زمینه صحبت نمایید و سعی نمایید از طریق احساس و منطق روی ایشان تاثیر بگذارید و به توافق و یا تفاهم برسید و الا اگر این مسئله برای شما مهم و خط قرمز است لازم است در مود این ازدواج تجدید نظر نمایید.

یافتن علل این نوع رفتارها و برطرف نمودن و یا جایگزین مناسب نمودن آنها بسیار مهم است علل می تواند یکی از موارد زیر باشد:

مطالعه کتب نامناسب
ارتباط با دوستان نامناسب
عضویت در گروه یا کانال و...نامناسب
و...

تاثیر گذاری از طریق احساس مانند :
رفتن به اماکن و مجالس مذهبی ،سخنرانی های مذهبی،مسافرتهای مذهبی نظیر راهیان نور و...
آشنا نمودن ایشان با علمائی نظیر آیت الله بهجت
تهیه کلیپهای مناسب در زمینه موارد مورد اختلاف
و...

تاثیر گذاری از طریق منطق و علم :

صحبت نمودن و آوردن استدلالات کافی
استفاده از افرادی که مقبولیت مناسب دارند
استفاده از کتب مناسب
و...

چند نکته :
انسانها غالبا از نصیحت و انتقاد بیزارند و بسیار طالب تمجید و تعریف هستند و این حالت در نوجوانی تشدید می یابد.
همسر شما در سنین نوجوانی قرار دارند لذا ویژگیهای دختران نوجوان را مطالعه نمایید و اقدام متناسب نمایید سعی نمایید ابتدا مقبولیت پیدا کرده آن موقع تاثیر گذارید.

برای بلوغ عقلی،اجتماعی،عاطفی و... نمی توان سن خاصی را مشخص نمود هر چه تربیت مناسبتر باشد زودتر اتفاق می افتد و البته اینگونه نیست که هر که به سن خاصی یا بلوغ عقلی برسد مذهبی می شود و توبه می کند چه بسا ارزشها در دوران نوجوانی تغییر کند و لائیک شود لذا عملکرد شما بسیار مهم می باشد

یکی از شروط عملکرد درست و ازدواج موفق،آشنایی با تفاوتهای زنان و مردان می باشد.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

موضوع قفل شده است