جمع بندی سنت معاد و پاسخ به شبهه شر

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سنت معاد و پاسخ به شبهه شر

سنت الهی معاد

در اعتراض به برهان شر برخی از منتقدان بحث معاد را پیش کشیده اند. این منتقدان مدعی هستند که وجود معاد مسئله برهان شر را حل میکند زیرا اگر بعد از مرگ حیاتی وجود داشته باشد خداوند خیری بیش از شرّی که در این دنیا بر انسانها واقع شده است را تحقق خواهد بخشید.

در پاسخ به این اعتراض می توان گفت:
نخست اینکه وجود معاد مورد توافق طرفین نیست، خداباور باید ابتدا وجود خدا را اثبات کند، بعد وجود معاد را اثبات کند و تنها در آنصورت میتواند مسئله معاد را مطرح کند. بنابر این این اعتراض از ابتدا باطل است و نمیتواند مسئله برهان شر را حل کند. بحث وجود خدا مستقل از بحث معاد است، وجود خدا هرگز مستلزم این نیست که معادی نیز وجود داشته باشد.

دوم اینکه با فرض درست بودن معاد، خداباور ادعا کرده است که در زندگی اخروی خیری به انسانی که در زندگی دنیوی متحمل شر شده است اختصاص میگیرد، این باور با باورهای دینی که در مورد قیامت وجود دارد این همانی ندارد.
باتوجه به باورهای دینی (که خود معاد یکی از آنها است) بسیاری از انسانها پس از مرگ به جهنم خواهند رفت و در آنجا شر بیشتری بر آنها تحمیل خواهد شد، بنابر این، مسئله معاد میتواند در مورد مواردی شر را به شر اخلاقی تبدیل کند، اما همچنان افرادی که در حیات اخروی خود به جهنم خواهند رفت و مورد عذاب قرار خواهند گرفت باقی خواهند ماند و شرّی که بر آنها اتفاق افتاده است غیر اخلاقی خواهد ماند.
به یاد داشته باشید که خداباور باید استدلالی را مطرح کند که اثبات کند «تمام» شر های موجود اخلاقی هستند نه اینکه بعضی از آنها اخلاقی هستند.

سوم اینکه برخی از موارد شر آنقدر شر هستند که نمیتوان تصور کرد که بتوان آنها را با خیر های دیگری جایگزین کرد، بعنوان مثال اگر فرض کنیم قربانیان هولوکاست همگی به بهشت رفته باشند، آیا آنها ترجیح میدادند که ماجرای هولوکاست اساساً اتفاق می افتاد یا نمی افتاد؟
آیا صدمات روحی و رنج روانی که قربانیان این حادثه متحمل شده اند را میتوان با خیر دیگری جایگزین کرد؟
ممکن است گفته شود ما از آخرت اطلاع نداریم، لذا نمیتوانیم در این مورد ادعایی بکنیم، این حرف میتواند درست باشد اما در این صورت خداباور نیز نباید در مورد آخرت هیچ پیشبینی بکند. این نکته یک بحث شخصی است، افرادی ممکن است باور داشته باشند که این خسارت قابل جبران است و افرادی نیز معتقد باشند که قابل جبران نیست، لذا چون اصلی قابل اثبات و محکم نیست، نمی توان آنرا اعتراض معتبری به برهان شر دانست.

نتیجه اینکه سنت الهی معاد نیز نمیتواند اثبات کند که تمامی شرهای موجود در دنیا از نوع شر های اخلاقی هستند.

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد مسلم

[TD][/TD]

پرسش:
گاهی برای رد برهان شر و توجیه شرور در جهان به وجود جهان آخرت استناد میشود در حالی که اولا این مسئله مورد توافق طرفین نیست، چون خداناباوران که مسئله شر را مطرح میکنند خدا و معاد را باور ندارند. ثانیا طبق اعتقادات خود دین داران بسیاری از انسان ها بعد از مرگ به جهنم خواهند رفت و با شر بیشتری مواجه خواهند شد، علاوه بر اینکه همه شرو اخلاقی نیستند. ثالثا برخی شرور مثل ههولوکاست آنقدر سنگین هستند که اصلا قابل جبران با خیر دیگری نیستند.

پاسخ:
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:
نامیدن «مسئله شر» به «برهان شر» خودش اولین چیزی است که جای حرف دارد!
عقل درخصوص مسئله شر، و حکمت های ممکنی که در ورای آن احتمال می دهد هرگز نمیتواند به یقینی در این حوزه برسد تا آن را برهان بنامیم، بر خلاف براهینی چون امکان و وجوب که عقل با قاطعیت آنها را برای اثبات وجود خداوند می پذیرد! بنابراین مسائلی چون مسئله شر هرگز توان انکار خداوند را ندارند، علاوه بر اینکه حتی نمی توانند قرینه و شاهدی بر رد وجود خداوند به شمار بروند زیرا با وجود براهین قاطع اثبات خدا، برای این مسائل اعتباری حتی در حد شاهد و قرینه هم باقی نمی ماند.

از طرف دیگر با اثبات خداوند از طریق برهان امکان و وجوب یک «واجب الوجود» اثبات میشود که از هر نظر کامل است، و طبیعتا وجود معاد با وجود چنین خدایی تلازم دارد، به خاطر ادله متعددی چون اصل عدالت، اصل حکمت، و...
حتی اگر آتئیست­ها وجود خدا و معاد را نپذیرند، اما یک خداباور که این دو را با برهان اثبات نموده و پذیرفته است، پس طبق مبنای او، اشکالی به او وارد نبوده و شبهه ای در برابر او مطرح نیست.

نکته دوم:
خدا باور هرگز ادعا ندارد همه شرور اخلاقی هستند و بهشت و جهنم هم فقط برای جبران شرور اخلاقی است؛ این سخنان از آگاهی اندک طراح سوال نسبت به دین حکایت دارد؛ اتفاقا دین معتقد است که شرور غیر اخلاقی نیز در معاد جبران میشوند که در کلام از آن تعبیر به «اعواض» میشود، یعنی عوضی که برای جبران کردن سختی ها و مصیبت های شخص در دنیا به او داده میشود، روایات متعددی در این خصوص وجود دارند که به دو نمونه اشاره میشود:
عبدالله بن ابی یعفور از بیماری و دردهای فراوان خویش به امام صادق علیه السلام شكایت می كند، امام(علیه السلام) در پاسخ می فرمایند: «یا عَبْدَ اللَّهِ لَوْ یعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا لَهُ مِنَ الْجَزَاءِ فِی الْمَصَائِبِ لَتَمَنَّى أَنَّهُ قُرِّضَ بِالْمَقَارِیض ای عبدالله! اگر مؤمن می دانست در مصیبتها چه پاداشی عایدش می شود؛ هر آینه آرزو می كرد با قیچی تكه تكه شود.»(1)

در روایت دیگری از امام باقر(علیه السلام) چنین می فرمایند: «سَهَرُ لَيْلَةٍ مِنْ‏ مَرَضٍ‏ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ سَنَة»؛ پاداش شبى از بیمارى یا درد نخفتن، برتر و بزرگتر از یک سال عبادت است.(2)
حتی مجازات جهنم نیز گامی در خصوص تعدیل شرور اخلاقی است و خودش شر به حساب نمی رود، کسی را بی جهت که به جهنم نمی برند! بلکه به خاطر مجازات او در ارتکاب شرور به جهنم برده میشود، بنابراین نبود آن موجب شر میشود، و موجب این میشود که شروری که ناشی از سوء رفتار و سوء اخلاق هستند جبران نشوند و این عادلانه نیست.

نکته سوم:
در مورد این که آیا معاد می تواند شرور دنیوی را برای ما جبران کند یا خیر خب همانطور که پرسشگر هم اشاره کرده است دست عقل به خودی خود به آن نمیرسد، اما اعتقاد در خصوص آن هرگز شخصی نیست! بلکه در گرو مبانی عقلی و نقلی است. طبیعتا از آنجا که طراح سوال میخواهد با این مقدمه برهانش بر علیه وجود خدا را کامل کند و این مقدمه بخشی از استدلال اوست نمیتواند به صرف احتمال آن را رها کند، بلکه باید اثبات کند که چنین امری نشدنی است؛ و این در حالی است که شخص دین دار و خداباور به حکم مبانی عقلی و نقلی، می گوید این امر شدنی است:

عقل میگوید عدالت خداوند اقتضاء می کند در شرور غیر اخلاقی که خود شخص در آنها مقصر نیست، خداوند بیش از آن مقداری که متحمل درد و رنج شده به او میبخشد تا بنده راضی شود(3) و این با توجه به زمان نامحدود قیامت، و همچنین تفاوت های اساسی آخرت با دنیا قطعا شدنی است. هیچ دلیل منطقی، بلکه هیچ قرینه قبل توجهی وجود ندارد که بگوید نمیشود مصیبت های 70، 80 سال را در زمانی بی نهایت، با نعمت هایی نامحدود جبران کرد به گونه ای که بنده راضی نشود!
روایات هم همانطور که به چند نمونه اشاره شد به رضایت انسان پس از دریافت عوض اشاره دارند، به گونه ای که بنده آرزو می کند کاش بیشتر دچار مصیبت میشدم! بنابراین مسئله مذکور مسئله ای نیست که برای دیندار مبهم و مورد سوال باشد تا احتمال به شمار برود، بلکه ممکن است برای یک فرد غیر دیندار احتمالی باشد، و لذا نمی تواند استدلالش را بر آن بنا کند.

نکته چهارم:
و اما در مورد خط پایانی سوال، باید عرض کنم که ما هرگز نمیگوییم تمامی شرور، شرو اخلاقی هستند! اما معتقدیم اینکه شرور غیر اخلاقی و طبیعی وجود داشته باشند هرگز تعارضی با وجود خداوند ندارند، چرا که اولا این شرور لازمه عالم ماده هستند، ثانیا: این شرور حکیمانه هستند، و ثالثا: این شرور در نهایت جبران خواهند شد.
بنابراین کسی که می خواهد از طریق وجود شرور طبیعی، وجود خداوند را زیر سوال ببرد، باید تمام این احتمالات سه گانه را ابطال کرده و تمام حفره های قابل تصور را مسدود کند، وگرنه نمیتوان استدلال را بر احتمال بنا کرد!

پی نوشت ها:
1. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج2، ص255.
2. همان، ج3، ص14.
3. حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تعلیقات حسن زاده آملی، حسن، مؤسسة النشر الإسلامي‏، قم، چاپ چهارم، 1413ق، ص339

موضوع قفل شده است