جمع بندی زن با حفظ زنانگی اش ، چگونه در جامعه حاضر شود که هم مردانه نباشد و هم با حیا و عفت باشد؟

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زن با حفظ زنانگی اش ، چگونه در جامعه حاضر شود که هم مردانه نباشد و هم با حیا و عفت باشد؟

با سلام و آرزوی سلامتی و شادکامی برای کلیه دوستان و کارشناسان محترم

با توجه به اینکه ویژگی اصلی یک زن ، روح لطیف و داشتن ظرافت ها و لطافت های رفتاری و گفتاری است .

1- چطور آنچه دین از زنان می خواهد یا از زبان دین گفته می شود این است که زنان در جامعه لطافت های وجودی خود را پنهان کنند ؟

--------------------------------------------

2- دین برای زن و مرد حد و مرز تعیین کرده و اگر این کافی است ، پس چطور می شود که یک زن حق ندارد در محیط جامعه ، در محل کار ، در محیط دانشگاه ، زنانه رفتار کند ؟

--------------------------------------------

3- آیا زن بودن و زنانگی های وجود یک زن ، فقط و فقط در نقش همسر و مادری معنا پیدا می کند ؟
مثلا اگر یک دختر جوان مجرد نتواند در اجتماع ، لطافت های درونی خودش را بروز دهد ، مردان چطور می توانند از زیبایی ها و لطافت های درونی او شناخت درستی پیدا کنند تا پا پیش بگذارند ؟

--------------------------------------------

4- اگر قرار باشد زنان در جامعه ، در مقابل مردان ، نرم حرف نزنند ، لباس های شاد و رنگهای زنانه ، کفش پاشنه بلند نپوشند ، ذوق و احساس خود را بروز ندهند ، مهربان و دلسوز نباشند و مدام برای مردها جبهه بگیرند ، بسیار سخت و سنگین و سرد رفتار کنند ، چه بر سر لطافت ها و ظرافت های وجودیشون میاد ؟
پس تفاوت رفتار یک مرد و یک زن در جامعه در چیست ؟

-------------------------------------------

5- اگر زنی با ناز و عشوه و نرم سخن می گوید و رفتاری گرم و مهربان دارد ، نه به این علت که دل جوانی را بلرزاند ، بلکه به این دلیل که زن است و پر از لطافت و احساس و مهربانی ، باید محکوم به بی حبایی شود و گناهکار ؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد رئوف

Nil00;624362 نوشت:
با سلام و آرزوی سلامتی و شادکامی برای کلیه دوستان و کارشناسان محترم

با توجه به اینکه ویژگی اصلی یک زن ، روح لطیف و داشتن ظرافت ها و لطافت های رفتاری و گفتاری است .

1- چطور آنچه دین از زنان می خواهد یا از زبان دین گفته می شود این است که زنان در جامعه لطافت های وجودی خود را پنهان کنند ؟

--------------------------------------------

2- دین برای زن و مرد حد و مرز تعیین کرده و اگر این کافی است ، پس چطور می شود که یک زن حق ندارد در محیط جامعه ، در محل کار ، در محیط دانشگاه ، زنانه رفتار کند ؟

--------------------------------------------

3- آیا زن بودن و زنانگی های وجود یک زن ، فقط و فقط در نقش همسر و مادری معنا پیدا می کند ؟
مثلا اگر یک دختر جوان مجرد نتواند در اجتماع ، لطافت های درونی خودش را بروز دهد ، مردان چطور می توانند از زیبایی ها و لطافت های درونی او شناخت درستی پیدا کنند تا پا پیش بگذارند ؟

--------------------------------------------

4- اگر قرار باشد زنان در جامعه ، در مقابل مردان ، نرم حرف نزنند ، لباس های شاد و رنگهای زنانه ، کفش پاشنه بلند نپوشند ، ذوق و احساس خود را بروز ندهند ، مهربان و دلسوز نباشند و مدام برای مردها جبهه بگیرند ، بسیار سخت و سنگین و سرد رفتار کنند ، چه بر سر لطافت ها و ظرافت های وجودیشون میاد ؟
پس تفاوت رفتار یک مرد و یک زن در جامعه در چیست ؟

-------------------------------------------

5- اگر زنی با ناز و عشوه و نرم سخن می گوید و رفتاری گرم و مهربان دارد ، نه به این علت که دل جوانی را بلرزاند ، بلکه به این دلیل که زن است و پر از لطافت و احساس و مهربانی ، باید محکوم به بی حبایی شود و گناهکار ؟



با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب:

- از نظر دینی، حضور زن در اجتماع با رعایت شرایطی مانند حفظ عفت و شان زنان، مجاز و بلکه در برخی زمینه ها لازم است.

- بنابراین این چنین نیست که نقش زن صرفا محدود به مسئولیت های خطیر منزل باشد، بلکه در شرایطی می تواند و باید در جامعه نیز حضور یابد. البته باید توجه داشت که شان اموری مانند تربیت فرزند، قطعا از بسیاری از اموری که تحت عنوان شغل اجتماعی مطرح می شود، بالاتر و مهم تر است.

- مسئله دیگر این است که حضور زن در جامعه نباید به نحوی باشد که موجب پیامدهای ناگوار دیگری بشود. به عبارت دیگر، حضور اجتماعی زن نباید به ایجاد مشکل در ساختار و افراد جامعه منتهی شود. این مشکلات می تواند برای هر دو گروه مردان و زنان پیش بیاید.

از سویی حضور نامناسب زنان در جامعه زمینه ساز ایجاد انحراف در مردان می شود و از این جهت برای مردان مناسب نیست که زنان چنین در جامعه حضور بیابند.
از سوی دیگر، برای خود زنان نیز مناسب نیست که به نحوی در جامعه حضور یابند که بیش از آنکه انسان بودن آنها مورد توجه باشد، جنسیتشان مورد توجه باشد و بیش از آن که کرامت انسانی آنها مورد احترام واقع شود، به آنها به عنوان یک کالای جنسی نگریسته شود.

بنابراین حضور نامناسب زنان در جامعه هم به ضرر زنان است و هم به ضرر مردان.

- مطلب دیگر اینکه، رعایت استانداردهای دینی و اجتماعی در نحوه تنظیم روابط و حضور اجتماعی منحصر در زنان نیست و مردان نیز برای حضور اجتماعی باید اصولی را رعایت کنند و اساسا حضور اجتماعی (چه برای زن و چه برای مرد) بایسته هایی دارد که باید توسط همگان رعایت شود.

- در باب نیت زنان در مهربان بودن و عاطفی بودن نسبت به دیگران نیز باید به دو مطلب توجه کرد:

نخست اینکه چنین نیت انسان دوستانه ای از سوی همه انسان ها وجود ندارد بلکه گروهی واقعا ابراز این احساسات را وسیله ای برای مقاصد دیگر می دانند. هر چند افرادی مانند شما هم وجود دارند که واقعا نیت پاک و خیرخواهانه ای دارند.

دوم آنکه، بر فرض هم نیت صادقانه و خیرخواهانه وجود داشته باشد، تنها نیت برای خوب بودن یک عمل کافی نیست بلکه باید نتیجه آن را نیز در نظر گرفت. اگر نیت ما، نیت خوبی باشد ولی تاثیر و نتیجه ای که عمل ما دارد، منفی باشد، باز هم ما باید از عمل خود اجتناب کنیم و آن را به نحوی انجام دهیم که آن مفاسد را نداشته باشد.

موفق باشید

با تشکر از پاسخ شما کارشناس محترم
هرچند انتظار بنده پاسخ به تک تک سوالاتم بود ، نه یک پاسخ کلی که جسارتا همیشه همه ما شنیده و خوانده ایم ...
البته فرمایش شما صحیح اما چند نکته قابل ذکر است :

رئوف;625535 نوشت:

مسئله دیگر این است که حضور زن در جامعه نباید به نحوی باشد که موجب پیامدهای ناگوار دیگری بشود.
از سویی حضور نامناسب زنان در جامعه زمینه ساز ایجاد انحراف در مردان می شود و از این جهت برای مردان مناسب نیست که زنان چنین در جامعه حضور بیابند.

سوال بنده اصلا در خصوص حضور نامناسب زنان در جامعه نیست ،
و شاید حضور نامناسب از نگاه من و شما متفاوته ،
به نظر شما اگر یک زن در عین حفظ حجاب و عفاف ، لطافت و ظرافت در گفتار و رفتار داشته باشد ، این به معنای حضور نامناسب است ؟

در حالی که این صفات از روحیه لطیف یک زن سرچشمه میگیرد ؟

رئوف;625535 نوشت:

از سوی دیگر، برای خود زنان نیز مناسب نیست که به نحوی در جامعه حضور یابند که بیش از آنکه انسان بودن آنها مورد توجه باشد، جنسیتشان مورد توجه باشد و بیش از آن که کرامت انسانی آنها مورد احترام واقع شود، به آنها به عنوان یک کالای جنسی نگریسته شود .

اگر ما در دینمان به تفاوت های جسمی و روحی زن و مرد قائل هستیم و پذیرفته ایم که هر دو انسان هستند اما متفاوت ، پس نباید انتظار داشته باشیم که یک انسان متفاوت در همه جا ، رفتاری جز آنچه که در وجودش نهادینه شده است ، نشان دهد .
آن چیزی که گویی از زنان در محافل اجتماعی انتظار می رود این است :
در حضور اجتماعی زن بودن را فراموش کنید و یک مرد باشید .
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
صحبت از کالای جنسی دیگر قانع کننده نیست !!!
چطور آنجایی که صحبت از آرامش و تعادل بخشیدن به زندگی ، خانه ، تربیت فرزندان و ... میشود ، زن دارای روح لطیف و با ارزش میشود که باید در خانه داری و همسرداری و فرزند پروری بروز پیدا کند ؟
اما اگر همین روح لطیف در جامعه و برخورد با بقیه انسان ها بروز کند ، می شود مورد توجه قرار گرفتن کالای جنسی یک زن ؟؟؟!!!!

Nil00;625616 نوشت:
با تشکر از پاسخ شما کارشناس محترم
هرچند انتظار بنده پاسخ به تک تک سوالاتم بود ، نه یک پاسخ کلی که جسارتا همیشه همه ما شنیده و خوانده ایم ...
البته فرمایش شما صحیح اما چند نکته قابل ذکر است :

سوال بنده اصلا در خصوص حضور نامناسب زنان در جامعه نیست ،
و شاید حضور نامناسب از نگاه من و شما متفاوته ،
به نظر شما اگر یک زن در عین حفظ حجاب و عفاف ، لطافت و ظرافت در گفتار و رفتار داشته باشد ، این به معنای حضور نامناسب است ؟

در حالی که این صفات از روحیه لطیف یک زن سرچشمه میگیرد ؟

با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب:

- بنده به تمام نکات شما پاسخ دادم هر چند هر مطلب شما به صورت متناظر به مطلبی مشخص همراه نشده باشد ولی محتوای مطالب شما، مد نظر بنده بود و در مورد آنها پاسخ دادم.

- به نظرم این بحث نیازمند آن است که دقیق تر و شفاف تر مطرح شود. همان طور که شما هم اشاره کرده اید، ممکن است تعریف "حضور نامناسب" از نگاه ما متفاوت باشد و این مسئله نیازمند توضیح بیشتر است.

- گفته اید که لطافت و ظرافت در گفتار، آیا موجب نامناسب شدن حضور می شود؟

در پاسخ عرض می شود که لطافت و ظرافت اگر از مرزی عبور کند که زمینه ساز مفسده در جامعه باشد، مجاز نیست. و این یک مطلب عقلائی است که هرگاه امری مفسده زا شود، مجاز نیست. در مورد ابراز محبت نیز برای اینکه از ابهام تا حدی خارج شویم، می توانیم از همین ملاک استفاده کنیم.

بنابراین اگر میزان ابراز محبت و عاطفه از حدی بگذرد که زمینه ساز مفسده شود، این حضور، نامناسب تلقی می شود.

موفق باشید

کارشناسان و دوستان ، لطف می کنید نظر خودتون رو بفرمایید .

Nil00;625628 نوشت:
اگر ما در دینمان به تفاوت های جسمی و روحی زن و مرد قائل هستیم و پذیرفته ایم که هر دو انسان هستند اما متفاوت ، پس نباید انتظار داشته باشیم که یک انسان متفاوت در همه جا ، رفتاری جز آنچه که در وجودش نهادینه شده است ، نشان دهد .
آن چیزی که گویی از زنان در محافل اجتماعی انتظار می رود این است :
در حضور اجتماعی زن بودن را فراموش کنید و یک مرد باشید .
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
صحبت از کالای جنسی دیگر قانع کننده نیست !!!
چطور آنجایی که صحبت از آرامش و تعادل بخشیدن به زندگی ، خانه ، تربیت فرزندان و ... میشود ، زن دارای روح لطیف و با ارزش میشود که باید در خانه داری و همسرداری و فرزند پروری بروز پیدا کند ؟
اما اگر همین روح لطیف در جامعه و برخورد با بقیه انسان ها بروز کند ، می شود مورد توجه قرار گرفتن کالای جنسی یک زن ؟؟؟!!!!



با سلام مجدد

چند مطلب:

- همان طور که در پاسخ اول اشاره کردم، صرف حضور در اجتماع به معنای رعایت کردن یک سری قوانین و آداب است و تفاوتی در این مورد بین زن و مرد وجود ندارد. بنابراین اینکه زنان برای حضور در جامعه باید مسائلی را رعایت کنند، به معنای آن نیست که برای حضور در جامعه باید مانند مردان باشند بلکه به معنای آن است که حضور در جامعه قواعد خود را دارد، قواعدی که شامل حال مردان نیز می شود.

- اساسا هر فرد تا هنگامی که در خلوت خود به سر می برد، می تواند طبق قواعد شخصی خود رفتار کند ولی هنگامی که وارد عرصه اجتماعی شد، باید از قواعد عمومی پیروی کند و در این مورد، تفاوتی بین مرد و زن نیست. و رعایت کردن این قواعد هم به معنای "مرد بودن" نیست

- نگاه به زن به عنوان یک کالای جنسی، یک واقعیت است که می توانید به روشنی آن را مشاهده کنید. این مسئله مخصوصا در مغرب زمین، به روشنی و وضوح قابل رویت است. به طور مثال وقتی تبلیغات یک محصول خوراکی را چنان تولید می کنند که مخاطب مایل به خرید آن شود و در این بین آن چیزی که مخاطب را جذب می کند، صورت و ظاهرا نامناسب یک زن است، آیا این به معنای استفاده ابزاری از زن نیست؟ آیا این با شان و وقار یک زن تناسب دارد؟

- لطافت و محبت یک زن، قابل مقایسه نیست با آنچه که در محیط های نامناسب تحت عنوان نگاه به عنوان یک کالای جنسی رخ میدهد. لطافت و محبت یک زن به همسر و فرزندانش، یک سوء استفاده از زن نیست بلکه یک رابطه عاشقانه و دو سویه است و این مسئله یک تفاوت اساسی دارد با رویکردی دیگری که در آن زن تنها به عنوان یک کالا برای امور جنسی دیده می شود و پس از رفع این نیاز دیگر هیچ رابطه و علاقه و محبتی در میان نیست و به عبارت دیگر، تنها سوء استفاده از زن خواهد بود.

بنابراین، مقایسه محبت و عاطفه زنانه در خانه با جامعه(هنگامی که مفسده زا شود)، مقایسه صحیحی نیست

موفق باشید

Nil00;624362 نوشت:
3- آیا زن بودن و زنانگی های وجود یک زن ، فقط و فقط در نقش همسر و مادری معنا پیدا می کند ؟
مثلا اگر یک دختر جوان مجرد نتواند در اجتماع ، لطافت های درونی خودش را بروز دهد ، مردان چطور می توانند از زیبایی ها و لطافت های درونی او شناخت درستی پیدا کنند تا پا پیش بگذارند ؟

نتیجه این بروز لطافت همین کثافتی است که در دنیا میبینیم .

با سلام
امام خمینی ره گفت:حجاب خودتون و خوب حفظ کنید هر جا دوست داشتید بروید...

ممنون از حسن توجه و زمانی که اختصاص می دهید :Gol:

رئوف;625782 نوشت:

ممکن است تعریف "حضور نامناسب" از نگاه ما متفاوت باشد و این مسئله نیازمند توضیح بیشتر است.

حضور نامناسب یک زن تقریبا تعریف مشخصی داره : اینکه حجاب ها رعایت نشود ، چه حجاب ظاهری و چه حجاب رفتاری .

رئوف;625782 نوشت:

لطافت و ظرافت اگر از مرزی عبور کند که زمینه ساز مفسده در جامعه باشد، مجاز نیست.

بنابراین اگر میزان ابراز محبت و عاطفه از حدی بگذرد که زمینه ساز مفسده شود، این حضور، نامناسب تلقی می شود.


خب دقیقا مشکل بر سر این مرزهاست .
مثلا من می گویم یک زن می تواند در جامعه خوش لباس ، معطر ، خوشرو ، خوش مشرب ، مهربان ، شوخ طبع و در عین حال با حجاب و عفاف حاضر باشد .
اما آنچه که در جامعه و بیشتر در محیط کارهای دولتی اجبارا القا می شود این است که :
زن باید لباس رنگ شاد نپوشد ، کفش پاشنه بلند نپوشد ، معطر بیرون نرود ، با نامحرم شوخی نکند ، مهربانی نکند ، دلسوزی نکند
چــــــرا ؟ حد و مرز درست چیست ؟ چرا افراط و تفریط ؟

رئوف;625819 نوشت:

هنگامی که وارد عرصه اجتماعی شد، باید از قواعد عمومی پیروی کند و در این مورد، تفاوتی بین مرد و زن نیست.
کاملا درسته . البته اگر قواعد به درستی بیان و اجرا شوند و در حد تعادل .

رئوف;625819 نوشت:

آیا این به معنای استفاده ابزاری از زن نیست؟ آیا این با شان و وقار یک زن تناسب دارد؟
بله هست و تناسبی ندارد ، اما موضوع صحبت من اینها نیست .این موضوع که واضحه .

رئوف;625819 نوشت:

لطافت و محبت یک زن، قابل مقایسه نیست با آنچه که در محیط های نامناسب تحت عنوان نگاه به عنوان یک کالای جنسی رخ میدهد.
مگر من در مورد چه محیط هایی صحبت می کنم ؟
من از همین محیط های اجتماعی معمولی مثل دانشگاه و محل کار و جمع دوستان و آشنایان و کلا محافلی صحبت می کنم که زن و مرد حضور سالمی در کنار یکدیگر دارند نه محیط نامناسب !!!!


رئوف;625819 نوشت:

لطافت و محبت یک زن به همسر و فرزندانش، یک سوء استفاده از زن نیست بلکه یک رابطه عاشقانه و دو سویه است و این مسئله یک تفاوت اساسی دارد با رویکردی دیگری که در آن زن تنها به عنوان یک کالا برای امور جنسی دیده می شود و پس از رفع این نیاز دیگر هیچ رابطه و علاقه و محبتی در میان نیست و به عبارت دیگر، تنها سوء استفاده از زن خواهد بود.
بنابراین، مقایسه محبت و عاطفه زنانه در خانه با جامعه(هنگامی که مفسده زا شود)، مقایسه صحیحی نیست.
منظور شما این است که یک زن در خانه محبت و عاطفه زنانه دارد و یک زن است ،
اما در جامعه (که میتواند مفسده زا باشد یا نباشد) باید محبت و عاطفه را کنار بگذارد و بشود یک انسانی که معلوم نیست چیست ؟ زن است ؟ مرد است ؟ یک انسان زن نمای خشن است؟


اصلا مگر می شود وجود و ماهیت یک انسان در خانه و بیرون از خانه تعاریف متفاوتی داشته باشد ؟

یا شاید منظور شما این است که باید زنان در جامعه نسبت به همه مردان بدبین باشند ؟

نسبت به همه مردان جبهه بگیرند ؟ برخورد جدی و خشن داشته باشند ؟ و .... ؟!!؟؟


Nil00;626187 نوشت:
ممنون از حسن توجه و زمانی که اختصاص می دهید :Gol:

حضور نامناسب یک زن تقریبا تعریف مشخصی داره : اینکه حجاب ها رعایت نشود ، چه حجاب ظاهری و چه حجاب رفتاری .

خب دقیقا مشکل بر سر این مرزهاست .
مثلا من می گویم یک زن می تواند در جامعه خوش لباس ، معطر ، خوشرو ، خوش مشرب ، مهربان ، شوخ طبع و در عین حال با حجاب و عفاف حاضر باشد .
اما آنچه که در جامعه و بیشتر در محیط کارهای دولتی اجبارا القا می شود این است که :
زن باید لباس رنگ شاد نپوشد ، کفش پاشنه بلند نپوشد ، معطر بیرون نرود ، با نامحرم شوخی نکند ، مهربانی نکند ، دلسوزی نکند
چــــــرا ؟ حد و مرز درست چیست ؟ چرا افراط و تفریط ؟

با سلام خدمت شما دوست گرامی

خوب است که در تعریف خود، بحث رفتار را نیز اضافه کرده اید و رفتار نامناسب را نیز موجب نامناسب شدن، حضور در اجتماع عنوان کردید.
این مسئله یک واقعیت است که رفتار مهربانانه اگر از حدی گذر کند، موجب عواقب مفسده دار می شود و به همین دلیل، مجاز نیست. در قرآن کریم خداوند به زنان پیامبر می فرماید: إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا (1) اگر از خدا بترسيد پس به نرمی سخن مگوييد تا آن مردی که در قلب او مرضی هست به طمع افتد و سخن پسنديده بگوييد

در این آیه خداوند می فرماید به نحوی سخن نگویید که کسی که در قلبش مرضی است، به طمع افتد بلکه سخن پسندیده بگویید. پسندیده بودن سخن نیز به قرینه ما قبل، به معنای سخنی است که مفسده زا نشود. بنابراین اگر مواردی که شما مطرح کردید، موجب مفسده می شود، مجاز نیست و اگر در حدی است که چنین مشکلی ایجاد نمی کند یعنی مفسده ندارد، اشکالی ندارد.
بنابراین ملاک در این زمینه مفسده دار بودن عمل است.

موفق باشید

1. احزاب 32

Nil00;626211 نوشت:
مگر من در مورد چه محیط هایی صحبت می کنم ؟
من از همین محیط های اجتماعی معمولی مثل دانشگاه و محل کار و جمع دوستان و آشنایان و کلا محافلی صحبت می کنم که زن و مرد حضور سالمی در کنار یکدیگر دارند نه محیط نامناسب !!!!


منظور شما این است که یک زن در خانه محبت و عاطفه زنانه دارد و یک زن است ،
اما در جامعه (که میتواند مفسده زا باشد یا نباشد) باید محبت و عاطفه را کنار بگذارد و بشود یک انسانی که معلوم نیست چیست ؟ زن است ؟ مرد است ؟ یک انسان زن نمای خشن است؟


اصلا مگر می شود وجود و ماهیت یک انسان در خانه و بیرون از خانه تعاریف متفاوتی داشته باشد ؟

یا شاید منظور شما این است که باید زنان در جامعه نسبت به همه مردان بدبین باشند ؟

نسبت به همه مردان جبهه بگیرند ؟ برخورد جدی و خشن داشته باشند ؟ و .... ؟!!؟؟




با سلام مجدد

چند مطلب:

- مطلب بنده در پاسخ به سوال شما بود که چه تفاوتی بین محبت به خانواده و محبت به اغیار در محیط های عمومی است. و پاسخ من این بود که محبت به خانواده به معنای استفاده ابزاری از زن نیست بلکه این یک رابطه عاشقانه واقعی بین همسر و فرزندان است و تفاوت اساسی دارد با محیط های عمومی ای که در آن زن تنها یک فریب خورده است که به خاطر صداقت خود، مورد ستم واقع می شود و نگاه به او، نگاه به یک کالای جنسی است. (البته عرض من این نیست که تمام محیط های اجتماعی چنین هستند بلکه سخن در این است که در برخی محیط ها، چنین نگاه هایی وجود دارد.)

- بحث بر سر این نیست که زنان ماهیت خود را عوض کنند و در جامعه، فرد دیگری بشوند. سخن در آن است که حضور در جامعه شووناتی دارد که همه باید رعایت کنند و در این زمینه تفاوتی بین زن و مرد نیست. مردان نیز باید تمایلات و خواسته های شخصی خود را که با فضای عمومی سازگار نیست، در فضای عمومی کنترل کنند و مطابق استاندارد فضای عمومی حرکت کنند.

- زنان نه باید بدبین باشند به دیگران و نه خوشبین بلکه باید واقع بین باشند و در نظر بگیرند که هر اقدام آنها چه نتیجه و باخوردی دارد. آیا اگر آنها به کسی محبتی صادقانه دارند، فرد مقابل هم واقعا چنین درکی از محبت ایشان دارد یا اینکه تصور دیگری برای وی شکل میگیرد؟ و چنین رویه ای به چه نتیجه ای می رسد؟

موفق باشید

رئوف;625535 نوشت:
از سوی دیگر، برای خود زنان نیز مناسب نیست که به نحوی در جامعه حضور یابند که بیش از آنکه انسان بودن آنها مورد توجه باشد، جنسیتشان مورد توجه باشد و بیش از آن که کرامت انسانی آنها مورد احترام واقع شود، به آنها به عنوان یک کالای جنسی نگریسته شود.

جالبه. وقتی ما میگیم حقوق برابر و انسانی مساوی با مرد میخوایم میگید زن میخواد مرد بشه و زنانگی اش را از دست بده.
وقتی میخوایم زن باشیم و مانند تعریفی که از زن دارین در جامعه باشیم میگین باید انسانی در جامعه باشین نه زنانه.
لطفا بزرگواران مدیر تکلیف خودتون را با شعارهایی که میدین روشن کنین! نه هرجا به نفع زنه سریع بگید زن ضعیف و نصفه حقوق باش وگرنه میخوای مرد بشی!
هر جا به ضرر زنه بگید انسان باش نه زن

ویان;627107 نوشت:

جالبه. وقتی ما میگیم حقوق برابر و انسانی مساوی با مرد میخوایم میگید زن میخواد مرد بشه و زنانگی اش را از دست بده.
وقتی میخوایم زن باشیم و مانند تعریفی که از زن دارین در جامعه باشیم میگین باید انسانی در جامعه باشین نه زنانه.
لطفا بزرگواران مدیر تکلیف خودتون را با شعارهایی که میدین روشن کنین! نه هرجا به نفع زنه سریع بگید زن ضعیف و نصفه حقوق باش وگرنه میخوای مرد بشی!
هر جا به ضرر زنه بگید انسان باش نه زن

با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب:

- اولا ما مدعی تساوی نیستم بلکه مدعی عدالت در بین زن و مرد هستیم و این دو با یکدیگر متفاوت هستند. فرض کنید شما دو فرزند دو قلوی هفت ساله دارید. یک پسر و یک دختر. حال برای مدتی به مسافرت می روید و پیش از بازگشت می خواهید برای فرزندان خود سوغاتی تهیه کنید. چه چیزی برای آنها می خرید؟ آیا برای هر دو توپ فوتبال می خرید؟ یا برای هر دو عروسک می خرید؟ خیر، شما هیچ گاه این کار را نمی کنید، چون پسر با دختر تفاوت دارد و اقتضای هر کدام این است که هدیه ای متناسب با روحیه و علایق خود دریافت کنند. پس شما برای دخترتان عروسک و برای پسرتان توپ فوتبال می خرید. آیا شما مساوی رفتار کرده اید؟ نه لزوما ولی عادلانه رفتار کرده اید.

- اگر بحث های قبلی این تاپیک را خوانده باشید، عرض شده است که حضور در اجتماع نیازمند رعایت پاره ای از قوانین و استانداردها است و این استانداردها، فارغ از اینکه شما مرد یا زن باشید، وجود دارد و همه افراد چه مرد و چه زن باید آنها را رعایت کنند. بنابراین رعایت این چارچوب های اجتماعی به معنای محدودیت برای زنان نیست. فرض کنید صبح ساعت 8 در اوج شلوغی مترو، همه افراد در تلاش اند که هرچه زودتر به سر کار خود برسند، ناگهان مردی را ببینند که با شلوارک و زیرپیراهنی در ایستگاه مترو ایستاده و منتظر قطار است. آیا این مرد، از نظر مردم مذموم نیست؟ حتما هست، زیرا این استانداردها را رعایت نکرده است. بنابراین رعایت این استانداردها ربطی به زن و مرد بودن ندارد بلکه همه باید آنها را رعایت کنند.

- با توجه به مطلب اول، این چنین نیست که فردی مدعی شود که زنان وقتی به دنبال حقوقشان هستند، می خواهند مرد بشوند. اتفاقا زنان حقوق خود را دارند و برای رسیدن به حقوق خود نیازی نیست که مرد بشوند، بلکه باید به دنبال حقوق خود باشند. در این زمینه فعالیت هایی در جریان بوده است و با پیگیری بیشتر، می توان روندی را طی نمود که زنان با حفظ شوونات خود از حقوق خود بهتر برخوردار شوند.

موفق باشید

پرسش:
معیار حضور زنانه زن در اجتماع را بیان فرمائید.؟

پاسخ:
از نظر دینی، حضور زن در اجتماع با رعایت شرایطی مانند حفظ عفت و شان زنان، مجاز و بلکه در برخی زمینه ها لازم است.

- بنا بر این این چنین نیست که نقش زن صرفا محدود به مسئولیت های خطیر منزل باشد، بلکه در شرایطی می تواند و باید در جامعه نیز حضور یابد. البته باید توجه داشت که شان اموری مانند تربیت فرزند، قطعا از بسیاری از اموری که تحت عنوان شغل اجتماعی مطرح می شود، بالاتر و مهم تر است.

- مسئله دیگر این است که حضور زن در جامعه نباید به نحوی باشد که موجب پیامدهای ناگوار دیگری بشود. به عبارت دیگر، حضور اجتماعی زن نباید به ایجاد مشکل در ساختار و افراد جامعه منتهی شود. این مشکلات می تواند برای هر دو گروه مردان و زنان پیش بیاید.

از سویی حضور نامناسب زنان در جامعه زمینه ساز ایجاد انحراف در مردان می شود و از این جهت برای مردان مناسب نیست که زنان، چنین در جامعه حضور بیابند.
از سوی دیگر، برای خود زنان نیز مناسب نیست که به نحوی در جامعه حضور یابند که بیش از آن که انسان بودن آن ها مورد توجه باشد، جنسیتشان مورد توجه باشد و بیش از آن که کرامت انسانی آن ها مورد احترام واقع شود، به آن ها به عنوان یک کالای جنسی نگریسته شود.

بنا بر این حضور نامناسب زنان در جامعه هم به ضرر زنان است و هم به ضرر مردان.

- مطلب دیگر این که، رعایت استانداردهای دینی و اجتماعی در نحوه تنظیم روابط و حضور اجتماعی منحصر در زنان نیست و مردان نیز برای حضور اجتماعی باید اصولی را رعایت کنند و اساسا حضور اجتماعی (چه برای زن و چه برای مرد) بایسته هایی دارد که باید توسط همگان رعایت شود.

- در باب نیت زنان در مهربان بودن و عاطفی بودن نسبت به دیگران نیز باید به دو مطلب توجه کرد:
نخست این که چنین نیت انسان دوستانه ای از سوی همه انسان ها وجود ندارد بلکه گروهی واقعا ابراز این احساسات را وسیله ای برای مقاصد دیگر می دانند. هر چند افرادی مانند شما هم وجود دارند که واقعا نیت پاک و خیرخواهانه ای دارند.

دوم آن که، بر فرض هم نیت صادقانه و خیرخواهانه وجود داشته باشد، تنها نیت برای خوب بودن یک عمل کافی نیست بلکه باید نتیجه آن را نیز در نظر گرفت. اگر نیت ما، نیت خوبی باشد ولی تاثیر و نتیجه ای که عمل ما دارد، منفی باشد، باز هم ما باید از عمل خود اجتناب کنیم و آن را به نحوی انجام دهیم که آن مفاسد را نداشته باشد.
در قرآن کریم خداوند به زنان پیامبر می فرماید: «إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا»؛ اگر از خدا بترسيد پس به نرمی سخن مگوييد تا آن مردی که در قلب او مرضی هست به طمع افتد و سخن پسنديده بگوييد.(1)
این آیه بیانگر آن است که باید نتیجه رفتار را در این مورد مد نظر داشت و صرف نیت خوب فرد کافی نیست.

_____
(1) احزاب/ 32.

موضوع قفل شده است