جمع بندی زندگی با شوهر بدبین و شکاک

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زندگی با شوهر بدبین و شکاک
سلام اقایی همیشه فکر های منفی داره یعنی شکاکه لطفا راهنمایی کنید چطوری میتونیم کمکش کنیم  تو زندگی خیلی به خانمش گیر میده خودش میگه دست خودم نیست ممنون میشم راهنمایی بفرمایید  
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد نشاط
سلام از اینکه حس دلسوزی دارین و می خواهین کمک کنین مشکل دوستتون حل بشه، کار خیلی شریف و بزرگی است. واقعیت امر این است که افراد مبتلا به اختلال پارانوئید( شکاک) هم خودشان اذیت می شوند و هم شریک زندگی خودشان را اذیت می کنند. درمانشون خیلی سخته! اما در صورتی که فرد مبتلا این سبک رفتاری را قبول کند که اشتباهه و در پی درمانش باشد، باز جای امیدواری است. هر چند قبل از ورود به راهکار و درمان توصیه می کنم  گزارشی کامل از شدت و نوع حساسیت رفتاری این فرد را توصیف کنید( البته همراه با مصداق) و ضمنا بیان بفرمائید ایا در زندگی این فرد چیز خاصی تجربه شده و یا نوع رفتار خانمشون محل شک می باشد؟ یک مختصری توضیح کامل ارائه شود، راهنمایی دقیق خواهد بود.
افرادی که دچار اختلال پارانوئید هستند، حتما باید به یک روانشناس بالینی مراجعه نمایند. درمانش به همین آسانی نیست. البته در برخی از مواقع زن و شوهر طوری رفتار می کنند که زمینه شک و تردید و ظن بوجود میاد، خوب اگر اینگونه است، منطق این است که باید با صداقت و شفافیت مسائل را روشن شود. توصیه می شود، زن و شوهر باید صادق باشند و طوری برخورد بکنند که که هیچ گونه زمینه شک و تردید بوجود نیاد. اگر فردی با همسری که دچار شک است، باید با صبوری تا یکجایی که امکان داره تحمل کرد و الا ادامه زندگی شاید مصلحت نباشد( البته با کمک راهنمایی مشاور باید تصمیم نهایی گرفته شود)
جمع بندی پرسش: همسرم بیش از حد شکاک می باشد و خیلی به من گیر می دهد، با این رفتارها خیلی اذیت می شوم، لطفا بنده را راهنمایی بکنید. پاسخ: واقعیت امر این است که افراد مبتلا به اختلال پارانوئید ( این افراد شکاک بوده و اعتمادی به دیگران ندارند و مسئولیت این احساسات از نظر آن‌ها؛ بر دوش دیگران است) هم خودشان اذیت می شوند و هم شریک زندگی خودشان را اذیت می کنند. درمانشان هم خیلی سخت می باشد! اما در صورتی که فرد مبتلا،  قبول کند که چنین نگاه و تصور از دیگران اشتباه می باشد و در پی درمانش باشد، جای امیدواری است و به فرایند درمان کمک موثری می تواند بکند. علت دقیق این اختلال خیلی مشخص نیست، اما به احتمال زیاد شامل ترکیبی از عوامل بیولوژیکی و روان شناختی است. پژوهشگران ادعا کرده اند؛ تجربیات اولیه کودکی از جمله ضربه روحی یا عاطفی، نقش موثری در رشد اختلال شخصیت پارانوئید ایفا می کنند. بنابراین نوع تربیت و سبک زندگی فرد در گذشته هم می تواند به نوعی زمینه ساز چنین اختلالی باشد. مطلب مهم درتشخیص این نوع بیماری، این است که آیا رفتار شکاک گونه این آقا بی جهت و غیر منطقی می باشد؟ یانه! بلکه به خاطر مسائلی است که در موقعیتهای مختلف زندگی اتفاقاتی ( واقعی و اشتباه) افتاده و آنها زمنیه ساز چنین حساسیتی شده است. در واقع روشن شدن این مسئله؛ کمک می کند که ما در فرآیند درمان نتایج خوبی را بگیریم. اگر مسئله حاضر به خاطر این است که رفتارهای اشتباه و خطا گونه و شک برانگیز؛ زمنیه ساز حساسیت شده؛ در این حالت؛ خوب طبیعی است که باید شما، در رفتارهای خویش تجدید نظر بکنید و ضمنا رفتارهای خود را تغییر بدهید و به نوعی مراقبت رفتاری داشته باشید که هیچ احتمال و شکی در آن به اذهان خطور نکند؛ در این صورت احتمال جلب اعتماد همسرتان بیشتر می شود و بتدریج هر گونه شک و تردید هم از بین می رود و زندگی به روال طبیعی و منطقی خود باز می گردد. منتها اگر قضیه حاکی از وجود بیماری است در این صورت؛ بهتر است، این علائم  بررسی شود؛ علائمی مانند؛ داشتن بدگمانی مداوم به شکل بی جهت و بدون دلیل در رفتارها. باور داشتن به اینکه همسران یا عاشقان آن ها افراد بی وفا هستند. سرد بودن در روابط خود با دیگران و دوری از آنها. نداشتن روحیه تعامل و سازگاری در تعارضات و مشکلات اساسی؛ زیرا معتقدندکه همیشه درست فکر کرده و فردی منطقی هستند. استراحت نا آرام و نامناسب؛ این افرادبه سختی استراحت می کنند و آرامش کافی هم ندارند. داشتن روحیه خشن، سرسخت و جدل آمیز. اگر چنین علائمی در رفتار آنها مشاهده شد، می توان گفت؛ که شخص مورد نظر مبتلا به پارانوئید می باشد. منتها راهکار درمانی: اولین اقدام؛ مراجعه کردن به یک روانپزشک و روانشناس بالینی (متخصص این اختلال) می باشد. هماهنگی مشاور و روانپزشک لازم است. در کنار این اقدام؛ لزوم دارد تکنیک های رفتاری ذیل هم مورد توجه قرار بگیرد. 1. انجام امور منزل مثل خرید و غیره با همسر طوری برنامه ریزی شود که در کنار همسرتان این فعالیتها را انجام بدهید و انجام کاری بدون حضور ایشان و کتمان کاری و... پرهیز شود؛ که در صورت غفلت و بی توجه شدن؛ مشکل دوچندان می شود. 2. سعی کنید از دریچه او به مسائل نگاه کرده و سپس قضاوت بکنید. گاهی یک فرد از نگاه و زوایه شخص بیمار به موضوع نگاه بکند، تحمل آن شرایط سهل می شود. اگر همسر و زندگیتان را دوست دارید، سعی کنید زوایه دید خودتان را مختصری تغییر بدهید، بعبارتی او را درک بکنید. 3. از انجام کارهایی که خط قرمز او هست تا جای امکان بپرهیزید، تا این اختلال تشدید نشود. 4. برای ادامه این زندگی صبر بزرگی می خواهد، مخصوصا اگر بچه دارید، باید بسوزید و بسازید. اگر نسبت به این زندگی علقه خاصی دارید و می خواهید بمانید؛ برای اینکه تحمل برایتان راحتر شود، رعایت این نکات را جدی بگیرید؛ سعی در تغییر رفتار آنها نداشته باشید چراکه این کار تقریبا غیرممکن است، بنابراین لازم نیست مدام با تذکر و مشاجره و... رفتارهای همسرتان را زیر ذره بین بگذارید و ایشان را درمان بکنید. انتظار رفتار عاطفی خاصی از آنها نداشته باشید چرا که این رفتار تقریبا برای آنها گاهی غیرممکن است. سعی کنید ارتباطتان با بیمار را نزدیک تر و بهتر بکنید تا از شما راضی باشند، ولی هرگز سوءظن هایش صحه نگذارید و در این بحث ها اصلا شرکت نکنید. به حرفهای بی اساس همسرتان بها ندهید. سکوت شما و پذیرفتن اینکه همسرتان دچار بیماری است، می تواند به افزایش میزان صبر و تحمل شما موثر شود. 5. هر رفتار و یا عاملی که زمینه ساز شک می باشد، با تدبیر بیشتر آنها را رفع بکنید. بنابراین گاهی نیاز است با حوصله بیشتر برنامه خودتان را توضیح بدهید یا علت برخی از رفتارها را به صورت شفاف بیان بکنید. 6. مرحله آخر و نهایی، جدایی است. اگر به هیچ عنوان؛ توان تحمل رفتارهای همسرتان را ندارید، می توانید بعد از مراجعه به مرکز مشاوره و مشورت گرفتن منطقی، این تصمیم خودتان را عملی کنید.  
موضوع قفل شده است