روزهای جانبازی

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
روزهای جانبازی


[/HR]
وبلاگ «روزهای جانبازی» فضایی برای ثبت دست نگاره‌های جانباز ضایعه نخاعی رمضانعلی کاوسی است.


[/HR]
وی خود را در وبگاهش این‌گونه معرفی می‌کند:

«ساکن شهرضا هستم. سال 1361 در عملیات محرم، براثر اصابت ترکش خمپاره به گردنم، جانباز ضایعهٔ نخاعی و ویلچر نشین شدم. راضی هستم به رضای حضرت دوست؛ که هر چه بر سر ما می‌رود، ارادت اوست. در کنار همسری فداکار و فرزندی صالح زندگی می‌کنم و تا آخر عمر مدیون زحمات ایشان هستم. دست‌هایم اندکی حس و حرکت دارد، نوشته‌هایم را تنها با یک انگشت تایپ می‌کنم. پایبند به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و ارزش‌های آن هستم، چون با شناخت کامل برای ماندگاری‌اش سلامتی‌ام را تقدیم کرده‌ام. وجود سلایق مختلف سیاسی را به خاطر پویایی نظام و حفظ منافع ملی کشورم، لازم می‌دانم و البته حاضر نیستم به خاطر دنیای دیگران به دینم چوب حراج بزنم.»
کاوسی چگونگی مجروح شدنش و اتفاقات بعدازآن را، با عنوان «خاطرات جانبازی» در پیوندهای روزانه قرارداده است. وی اولین دست نگاره خود را در جمعه یازدهم اردیبهشت ۱۳۸۸ ثبت کرده است و این‌گونه نوشته:
«با استعانت از خداوند منان اولین دست‌نوشته‌ام را بر روی این اوراق الکترونیکی ثبت می‌کنم هدف من از ایجاد وبلاگ تقریر و تدوین تفکراتم و پر کردن اوقات فراغتم و ایجاد ارتباط مجازی با دوستان قدیمی‌ام و پیدا کردن دوستان جدیداست. هدف دیگرم آشنا کردن مردم با یک جانباز قطع نخاع و مصائب و مشکلاتی که یک جانباز با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. مردم عادی وقتی فردی را می‌بینند که روی ویلچر نشسته عدم توانایی او درراه رفتن در ذهنشان تداعی می‌شود. درصورتی‌که یک انسان قطع نخاع کلکسیونی است از دردها و آلام روحی و روانی مختلف است که راه نرفتن از کوچک‌ترین این آلام است.
هدف بعدی‌ام پرداختن به اوضاع اجتماعی و فرهنگی در شهر خودم و در کشور عزیزم ایران اسلامی است. معضلاتی که به‌صورت فرهنگ‌های غلط در جامعه ما ریشه دوانیده و باعث کم‌رنگ شدن ارزش‌ها و فرهنگ‌های زیبای ایرانی اسلامی ما شده است. پیشاپیش از همه‌کسانی که حوصله می‌کنند و نوشته‌هایم را می‌خوانند و نظراتشان را چه موافق و چه مخالف از طریق ایمیل یا کامنت برایم ارسال می‌کنند تشکر می‌کنم. انتهای اولین دست‌نوشته‌ام را با حدیث زیبایی از حضرت علی (ع) تزئین می‌کنم.
التماس به خدا لذت است. اگر برآورده گردد رحمت است. اگر برآورده نگردد حکمت است0 التماس به خلق ذلت است. اگر برآورده گردد منت است. اگر برآورده نگردد خفت است.»

در طی این شش سال فعال دست از کوشش برنداشته و از انتقاد گرفته تا پیشنهاد و تشکر و دل نگاره‌ها و گفتگو باخدا توانسته وبلاگ خود را فعال نکاه دارد.

با استعانت از خداوند منان اولین دست‌نوشته‌ام را بر روی این اوراق الکترونیکی ثبت می‌کنم هدف من از ایجاد وبلاگ تقریر و تدوین تفکراتم و پر کردن اوقات فراغتم و ایجاد ارتباط مجازی با دوستان قدیمی‌ام و پیدا کردن دوستان جدیداست

این جانباز دفاع مقدس در روز میلاد مولا الموحدین امیرالمونین (علیه‌السلام) مصادف با 13 اردیبهشت سال جاری یادی از لبخند بسیجیان کرده و با عنوان «چرا لبخند نمی‌زنیم؟» می‌نویسد:
«بسیجی لبخند بزن» این جمله سه‌کلمه‌ای را در دهه 60 روی تابلوهای ساده یا مقواهای رنگی می‌نوشتند و در جای‌جای میدان نبرد با دشمن متجاوز نصب می‌کردند. جایی که تنها گلولهٔ خمپاره بود و آتش و خون؛ اما بسیجی‌های دست از جان شسته واقعاً لبخند می‌زدند.
...
وی در پی‌نوشت همین مطلب میلاد باسعادت امام اول شیعیان جهان، روز مرد و همچنین روز معلم تبریک و تهنیت باد می‌گوید.
می‌توانید دست‌نوشته‌های جانباز «رمضانعلی کاوسی» را به آدرس http://mighat61.blogfa.com/ پیگیری کنید و با ارائه نظرات خود وی را به ادامه کار دل گرم کنید

برچسب: