«أللَّهُمَّ لاتَخْذُلْنِی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِكَ وَ لاتَضْرِبْنِی بِسیاطِ نَقِمَتِكَ وَ زَحْزِحْنِی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ بِمَنِّکَ وَ أیادیكَ یا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِین
خدایا! مرا در این روز با ارتکاب عصیانت، خوار مساز و بهضرب تازیانۀ قهرت، کیفر مکن و از موجبات خشم و غضبت، دور گردان. به حق احسان و نعمتهای تو به خلق، ای منتهای اشتیاق مشتاقان!
پیامهای دعا
1- گناه موجب خواری
2- لزوم دورشدن از انتقام و خشم غضب خدا
3- اشتیاق خداوند به بندگان
پیام منتخب
هر گناهی بهنوبۀ خود، موجبات خشم و كيفر الهی را فراهم میسازد.
امام كاظم(ع) میفرماید: «در هر شب و روز از جانب خداوند ملکی ندا میدهد، ای بندگان خدا! از نافرمانی او بازايستيد که اگر بهخاطر حيوانات چرنده، كودكان شيرخواره و سالخوردگان پشتخميده نبود، چنان عذابی برای شما ريخته میشد كه خُرد و خمير میشدید
«أللَّهُمَّ لاتَخْذُلْنِی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِكَ وَ لاتَضْرِبْنِی بِسیاطِ نَقِمَتِكَ وَ زَحْزِحْنِی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ بِمَنِّکَ وَ أیادیكَ یا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِین
خدایا! مرا در این روز با ارتکاب عصیانت، خوار مساز و بهضرب تازیانۀ قهرت، کیفر مکن و از موجبات خشم و غضبت، دور گردان. به حق احسان و نعمتهای تو به خلق، ای منتهای اشتیاق مشتاقان!
يك حقيقتي هست كه اگر ما همين يك حقيقت را در این ماه مبارک پي ببريم، ماه رمضان مباركي بر ما گذشته است و خيلي چيز فهميده ايم و آن اين است كه ما در روزگار در يك مداري حركت مي كنيم و متدين به يك ديني هستيم كه پيغمبر آن دين زنده است.
هر مقدار که ما بتوانيم بهره كسب كنيم، آنها بهره خواهند داد. اين يك مسأله كه رسول خدا زنده است.
مسأله ديگر اين كه قرآن هم زنده است و تك تك آيات قرآن روح دارد و جان دارد. دو طرف اين قضيه و دو زاویه اين مثلث، يكيش مربوط به قرآن است كه زنده و جاندار است ويكي هم الگوهاي ديني ما (اهل بیت علیهم السلام) هستند كه آنها هم زنده هستند.
يك زوايه ديگر این مثلث ميماند كه مربوط به ما است و آن اين است كه ما دلمان را زنده كنيم. اگر دل ما هم زنده شد ديگر همه چیز برای ما دارای حيات ميشود. يعني اگر دل ما زنده بشود، ممكن است بر لحظه لحظه ما آيات الهي تجلي كند.
مينشينيم و برميخيزيم آيات قرآني تجلي می كند و ما بهره و لذت فوق العاده می بریم. اگر ما ميگوئيم مسلمان هستیم يعني يك پيوند با حقايق جاندار داریم.
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
روزه خيلى مؤثر است. خيلى اسباب تشتت و اسباب غفلت را كم مىكند. شهوات را كم مى كند.
ممكن است به انسان سخت بگذرد ولى بگذرد.
در روایت دارد که:
مرارة الدنيا حلاوة الآخرة، حلاوة الدنيا مرارة الاخرة»
(بحارالانوار، ج14، ص325)
سختی دنیا شیرینی آخرت را در پی دارد و لذت های دنیایی (بی جا) سختی آخرت را به دنبال دارد.روزه خيلى مؤثر است. خيلى اسباب تشتت و اسباب غفلت را كم مىكند. شهوات را كم مى كند.
ممكن است به انسان سخت بگذرد ولى بگذرد.
در روایت دارد که:
مرارة الدنيا حلاوة الآخرة، حلاوة الدنيا مرارة الاخرة»
(بحارالانوار، ج14، ص325)
سختی دنیا شیرینی آخرت را در پی دارد و لذت های دنیایی (بی جا) سختی آخرت را به دنبال دارد.
يك حقيقتي هست كه اگر ما همين يك حقيقت را در این ماه مبارک پي ببريم، ماه رمضان مباركي بر ما گذشته است و خيلي چيز فهميده ايم و آن اين است كه ما در روزگار در يك مداري حركت مي كنيم و متدين به يك ديني هستيم كه پيغمبر آن دين زنده است.
هر مقدار که ما بتوانيم بهره كسب كنيم، آنها بهره خواهند داد. اين يك مسأله كه رسول خدا زنده است.
مسأله ديگر اين كه قرآن هم زنده است و تك تك آيات قرآن روح دارد و جان دارد. دو طرف اين قضيه و دو زاویه اين مثلث، يكيش مربوط به قرآن است كه زنده و جاندار است ويكي هم الگوهاي ديني ما (اهل بیت علیهم السلام) هستند كه آنها هم زنده هستند.
يك زوايه ديگر این مثلث ميماند كه مربوط به ما است و آن اين است كه ما دلمان را زنده كنيم. اگر دل ما هم زنده شد ديگر همه چیز برای ما دارای حيات ميشود. يعني اگر دل ما زنده بشود، ممكن است بر لحظه لحظه ما آيات الهي تجلي كند.
مينشينيم و برميخيزيم آيات قرآني تجلي می كند و ما بهره و لذت فوق العاده می بریم. اگر ما ميگوئيم مسلمان هستیم يعني يك پيوند با حقايق جاندار داریم.
روزه خيلى مؤثر است. خيلى اسباب تشتت و اسباب غفلت را كم مىكند. شهوات را كم مى كند.
ممكن است به انسان سخت بگذرد ولى بگذرد.
در روایت دارد که:
مرارة الدنيا حلاوة الآخرة، حلاوة الدنيا مرارة الاخرة»
(بحارالانوار، ج14، ص325)
سختی دنیا شیرینی آخرت را در پی دارد و لذت های دنیایی (بی جا) سختی آخرت را به دنبال دارد.
اگر به این نکته واقف باشیم که بزرگ ترین تاجی که ممکن است در ماه رمضان بر سر کسی گذاشته شود، تاج درک لیلة القدر است و نیز برکات لیلة القدر را متفاوت از زمانهای دیگر بدانیم، بیتردید، سعی و تلاش ما در راستای دستیابی به این برکات، دگرگون خواهد شد.
طبق آیات سوره مبارک قدر، خدواند در این شب، بیش از شصت هزار برابر شبهای دیگر، نصیب و رشد انسان را بیشتر میکند.
خداوند، یک شب را که به طور معمول حدود دوازده ساعت دارد، برتر از هزار ماه قرار داده است و هزار ماه، سی هزار شبانه روز است. سی هزار شبانه روز شصت هزار برابر یک شب است؛ علاوه بر آن، خداوند میفرماید: «خیر من ألف شهر؛ شب قدر برتر از هزار ماه است» این کلمة «خیر» پایان را بدون توقف قرار میدهد؛ مانند کسی که یک دانه بکارد و بیش از شصت هزار برابر برداشت کند! چنین شخصی در قبر و قیامت، عقب افتادگی ندارد.
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
میزان بهره برداری از پدیده ها و فرصت ها، در گرو نگرش انسان به آن مقوله است که آیا آن موضوع در نگاه انسان، بی ارزش است یا بسیار نفیس و ارزشمند؟
همین نگرش، باعث می شود انسان درباره آن پدیده، یا بی تفاوت باشد یا اینکه عزم خود را برای بهره گرفتن از آن جزم کند.
قرآن کریم در سوره قدر میفرماید:
إِنَّا أنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ * وَمَا أدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ * لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛
خداوند متعال با تعبیر «و ما ادراک ما لیلة القدر...» ما را به این قداست و عظمت رهنمون می سازد.
اگر این شب را متفاوت از شب های دیگر بدانیم و به قداست و مبارکی آن پی ببریم، مثل اولیای خدا در طول سال به برنامه ریزی و مراقبه برای درک این شب می پردازیم و در شب قدر نیز توجه ما به حقایق این شب به اوج می رسد.
شب قدر ، شب سرنوشت است و مقدرات انسان در این شب معین میشود.
لطف الهی، در آن، به مراتب بیشتر از زمانهای دیگر است، تا اندازه ای که میتواند تمام عمر، بلکه تمام هویت آدمی را تحت تأثیر قرار دهد...
شب قدر ، شب سرنوشت است و مقدرات انسان در این شب معین میشود.
لطف الهی، در آن، به مراتب بیشتر از زمانهای دیگر است، تا اندازه ای که میتواند تمام عمر، بلکه تمام هویت آدمی را تحت تأثیر قرار دهد...
سلام استاد.
خدا قوت
استاد منظور ازاین متن چه چیزی هست که مقدرات انسان دراین شب معین میشود؟
یعنی خداوند دراین شب سرنوشت انسان رو مشخص میکنه وانسان بدون اراده (درصورتیکه گفته میشه اراده داره)این سرنوشت رو پیش میگیرد؟
یا اینکه گفته میشه این شبها توبه کنید یعنی خداوند هیچ زمان دیگری جز این زمانها انسان رو نمی بخشد؟!!
خداوند، هم در روز ضربت علی و هم در روز شهادتش، به احترام علی علیه السلام، توبۀ خیلیها را قبول میکند. دیشب توبههای بسیاری پذیرفته شد و فردا شب هم همین طور خواهد بود. این قانون خداست. این دو شب مقدمۀ شب سوم هستند. شب قدر سوم از دستتان نرود. لَیلَهُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهرٍ (سورۀ قدر آیه 3).
چرا خدا شب قدر را از هزار ماه برتر کرده است؟ انسانی را فرض کنید که صد سال سن داشته باشد و در این سن تازه از خواب غفلت بیدار شده است و میگوید، صد سال از عمرم به هدر رفت، چطور گذشته را تدارک کنم؟!
خداوند شب قدر را برای همین گذاشته است. تو بیا تدارک کن، ما ثواب هزار ماه را یعنی هشتاد و چهار سال را به تو میدهیم. یک شب قدر را به یاد خدا سپری کن، در قبال آن، هشتاد و چهار سال به یاد من هستی. چرا خداوند این کار را میکند؟ این از خوش مرامی و بزرگی اوست. میداند که نمیتوانیم جبران کنیم، یک شب را گذاشته است که این یک شب را قدر بدانیم.
هیچ مولایی نسبت به بندگانش این طور رفتار نمیکند. امامان ما راست گفته اند : فَلَمْ اَرَ مَوْلاً کَریماً اَصْبَرَ عَلی عَبْدٍ لَئیمٍ مِنْک ( دعای افتتاح )
خدایا هیچ مولای کریمی چون تو ندیدهام که صبور باشد و بندۀ پستی چون من را تحمل کند.
سلام استاد.
خدا قوت
استاد منظور ازاین متن چه چیزی هست که مقدرات انسان دراین شب معین میشود؟
یعنی خداوند دراین شب سرنوشت انسان رو مشخص میکنه وانسان بدون اراده (درصورتیکه گفته میشه اراده داره)این سرنوشت رو پیش میگیرد؟
یا اینکه گفته میشه این شبها توبه کنید یعنی خداوند هیچ زمان دیگری جز این زمانها انسان رو نمی بخشد؟!!
سلام علیکم
همین سؤال به شکل دیگر : «با توجه به این که مقدرات سال در شب قدر رقم می خورد پس چه حاجتی به تلاش و دعای ما در طول سال است؟»
لازم است ابتدا بدانیم که «قدر» یعنی چه و تعریف درستی از آن داشته باشیم و بدانیم تفاوت «قضا و قدر» چیست؟ الف -«قدر» به معنای «اندازه و اندازهگیری» است. همان طور که ما نیز در محاورهی روزمره میپرسیم: طول یا عرض این شیء چه قدر است؟ قیمت آن چه قدر است؟ وزن آن چه قدر است؟ تحصیلات وی چقدر است؟ یا فلان عمل نیک چه قدر ثواب دارد ...؟ چنان چه امام رضا علیهالسلام در تعریف قدر میفرمایند: «هندسة شی ء من طول و العرض و البقاء – یعنی: اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقا» (بحارالانوار، ج 5، ص 122).
بدیهی است که هر چیزی در این عالم خلقت – اعم از مادی و یا معنوی – قدر، اندازه و محدودهای دارد همین اندازههاست که سبب حاکمیت قوانین نظم، علیّت، تأثیر و تأثر و رابطهی منطقی بین اجزای عالم و نیز گذشته – حال و آینده میگردد.
از آنجا که خالق همه چیز خداوند متعال است و انسان نقشی در تعیین مشخصات و ویژگیهای آن ندارد، تقدیر نیز تقدیر الهی میشود.
قوانین حاکم بر بدن و یا سیر اجزای عالم، توسط انسان خلق نشده است. درست است که انسان اختیار دارد و انتخاب میکند، اما نمیتواند با انتخاب خود قوانین خلقت را بر هم زند. مثلاً نمیتواند بگوید من نمک میخورم تا کمبود قند بدنم تأمین شود و یا فوتبال بازی میکنم تا در شیمی دانشمند شوم و یا معصیت میکنم تا به سعادت دنیوی و اخروی دست یابم، یا فرد نامناسبی برای رفاقت، تجارت، ازدواج یا اداره امور مملکت انتخاب میکنم تا در این امور به رشد و کمال برسم. پس از آن که انتخاب کرد، تأثیرش در اختیار او نیست، چون اندازههای هر چیزی از سوی خالقش مقدر شده است. ب -«قضا» حتمی شدن پیدایش یا وقوع چیزی یا حادثهای است. اگر همه شرایط، علل و اسباب بر اساس «قدر» برای پیدایش یا وقوع چیزی یا حادثهای فراهم شد، علت تامه مهیا شده است و پیدایش یا وقوع حتمی است؛ و از آنجا که این ضرورت نیز در اختیار انسان نیست، به آن «قضای الهی» گفته میشود. پس اگر علت تامه برای مرگ مهیا شد، انسان میمیرد، اگر علت تامه برای کسب علم یا ثروت پیدا شد، انسان عالم و ثروتمند میگردد و ... . ج -«شب قدر» در شب قدر نه تنها مقدرات یک سالهی انسان، بلکه مقدرات کل عالم خلقت (کلّ امر) رقم میخورد و علم این مقدرات توسط ملائکه و روح ، به محضر خلیفه و حجت خدا در زمین تقدیم میگردد. چنان چه فرمود:
«تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ» (القدر، 5)
ترجمه: در آن [شب] فرشتگان و روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى [كه مقرر شده است] فرود آیند. د-«اختیار انسان» یکی از مهمترین علل سرنوشت ساز برای انسان، اختیار خود و حیطه و آثار آن است. اختیار را هم خداوند متعال در انسان متجلی کرده است و از سلسله علل قرار داده است.
پس اگر اندازهها و قدر امری در امور انسان مقدر میشود، بر اساس عللی میباشد که اختیار انسان یکی از اصلیترین آنهاست. به عنوان مثال: قدر و اندازهی فلان معصیت این است که شرایط برای وقوع فلان بلا مهیا گردد و قدر و اندازهی توبه، انابه، صدقه، نماز اول وقت، صله ارحام، صدقه و ... این است که سلسله علل پیدایش بلا را از بین ببرد و به جایش سلسله علل پیدایش رشد و گشایش را ایجاد نماید.
آن چه در شب قدر مقدر میگردد، تعیین اندازههای معلولها بر اساس علتهای به وجود آمده است، در عین حال که اختیار برای تغییر از انسان گرفته نمیشود.
پس، انسان میتواند که با اختیار خود، شرایطی را ایجاب نماید که علل فراهم شده برای پیدایش حالتی نامطلوب، متغیر گردد. در آن زمان خداوند متعال (بر اساس همان قوانین خلقت که ظل رحمت و حکمتش قرار دارند)، آن علل و نتایج آنها را محو مینماید و شرایط دیگر را مقدر مینماید.
«هیچ منافاتی ندارد كه امری كه در شب قدر مقدر شده است در ظرف تحققش به گونه دیگر محقق شود چون كیفیت موجود شدن مقدر، امری است و دگرگونیی در تقدیر، امر دیگر است: همچنان كه هیچ منافاتی ندارد كه حوادثی، در لوح محفوظ، معین شده باشد ولی مشیت الهی آن را تغییر دهد، چنان كه در قرآن كریم آمده است: «یمحواالله مایشاء ویثبت و عنده ام الكتب: (رعد 39) خداوند آنچه را بخواهد (از حوادث مندرج در لوح محو و اثبات) محو و باطل میكند و (حوادثی را در آن) مندرج میسازد و ام الكتاب (و لوح محفوظ) در نزد اوست. - المیزان، ج 20، ص 332»
مثال: اندازهها (تقدیر) این میزان از بارش باران این است که سیل راه بیافتد – اندازهها (تقدیر) جایگاه و نقشه این شهر نیز این است که سیل وارد شهر خواهد شد – اندازهها و چگونگی مهندسی خانهها نیز به گونهای است که سیلی با این ارتفاع و سرعت، خانههای بسیاری را تخریب خواهد کرد – اما اندازه (تقدیر) عقل، اراده و اختیار آدمی نیز این است که میتواند با ایجاد مسیل، سد و سایر موانع و نیز تغییر مهندسی خانهها، مانع از ورود سیل و تخریب گردد – این «اختیار» خود یکی از علل مقدر شدن است و هیچگاه از انسان سلب نمیگردد و انسان میتواند اندازهها (تقدیر) مقدر شده را تغییر دهد. به همین دلیل دعا، توبه، زیارت، احیاء، تلاوت قرآن، کسب معرفت دینی و تفکر و تعقل در شبهای قدر بسیار توصیه شده است، چرا که تغییر دهندهی اندازههای تعیین شده است. دعا در شبهاى قدر (و همیشه) كه یك كار اختیارى است منشا اثر است و در سرنوشت افراد دخالت دارد.
کلام آخر آن که: مقدرات «کل امر»، تبیین میشود، اما در مورد سرنوشت انسان، هیچ ضرورتی ندارد که «تقدیر» حتماً منجر به «قضا»ی الهی شود و میتواند با عقل، اراده، اختیار و انتخاب خود، مقدرات را از خوب به بد و از بد به خوب تغییر نماید. و البته این خود نیز تقدیر است.
هیچ چیزی دل را مانند روزه بیدار نميکند؛ دل که بیدار شد آنوقت ميتواند دو رکعت نماز درست بخواند ولی بشر انقدر ذاتش به سمت خسران است که یک حال خوب در نماز به او دست داده، در حالی که کم از این حال ها دست ميدهد، دائماً ميخواهد بیرون بپرد. دائماً ميخواهد رها کند برود.
«إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ» یعنی همین. تمایل او به سمت ضرر و خسران است. در حالی که باید صبوری کند. صبرِ در عبادت، یکی از انواع صبر است. چه روزه اش باشد و چه نماز آن باشد و ...
«إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»
(فصلت، 30)
تر جمه: به يقين كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداوند يگانه است!» سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند كه: «نترسيد و غمگين مباشيد، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه به شما وعده داده شده است!
بدون استقامت و صبوری چيزي به کسی نمی دهند. انسان با صلاة به جذبهي محبتي خدا ميرسد و با روزه کوه کوه موانع آب می شوند.
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
فرمایش حکمت آمیز و گهربار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود:
«صُومُوا تَصِحُّوا»
روزه بگیرید تا سلامتی پیدا کنید
(مستدرک الوسائل، ج 7، ص 502)
چقدر حساب و کتاب دارد. غالب مردم به خاطر بیماری، از روزه فرار ميکنند که این دیگر مهم ترین دلیل شان است.
در حالی که، بیماری، فقر و خیلی چیزهای دیگر از ناحیهي شیطان و از ناحیهي گناه می آید. هر بیماری که سراغ انسان می آید یک علت باطنی دارد. روزه، علت را بر ميدارد.
چرا روزه عامل سلامتی است؟
به خاطر این که روزه پرده های غفلت و عقب افتادگی ها را جبران میکند.
اگر از ماه مبارک رمضان همین انس با سحر و قرآن نصیب کسی شده باشد، خیلی بهره برده است.
اجازه ندهید انس بین شما و قرآن و سحر بعد از ماه مبارک از دست برود...
بعد از ماه مبارک طبیعتا یک رجوع به نفسی اتفاق می افتد؛ منتهی رجوع به نفس هم سخت است؛ دانايي و پختگي ميخواهد.
گذشت، انزوا و اشتغال به اعمال صالح ميخواهد.
نباید انسان خودش را از همه حيث رها كند. طرف در طول ماه مبارک، روزه ميگرفته، قرآن زياد ميخوانده، خوابش كم بوده، خوراكش همان افطار و سحر هم كم بوده و خيلي خوب پیش می رفته
یک مرتبه حالا مثلاً فرض كنيد كه اربعين تمام شد یا ماه رمضان تمام شد؛ ديگر روزه نميگيرد. قرآن هم نميخواند. خوراكش هم زياد ميشود. آن ساعات تنهايي و فراغت که داشته را هم ديگر مشغول به امور غیر عبادی می شود و ...
لذا يك مرتبه دچار مشكلات ميشود؛ این طور رجوع کردن به نفس خيليها را به خطر نزديك ميكند.
بعد از ماه مبارک طبیعتا یک رجوع به نفسی اتفاق می افتد؛ منتهی رجوع به نفس هم سخت است؛ دانايي و پختگي ميخواهد.
گذشت، انزوا و اشتغال به اعمال صالح ميخواهد.
نباید انسان خودش را از همه حيث رها كند. طرف در طول ماه مبارک، روزه ميگرفته، قرآن زياد ميخوانده، خوابش كم بوده، خوراكش همان افطار و سحر هم كم بوده و خيلي خوب پیش می رفته
یک مرتبه حالا مثلاً فرض كنيد كه اربعين تمام شد یا ماه رمضان تمام شد؛ ديگر روزه نميگيرد. قرآن هم نميخواند. خوراكش هم زياد ميشود. آن ساعات تنهايي و فراغت که داشته را هم ديگر مشغول به امور غیر عبادی می شود و ...
لذا يك مرتبه دچار مشكلات ميشود؛ این طور رجوع کردن به نفس خيليها را به خطر نزديك ميكند.
برکت ماه مبارک برای بعضی این است که پرونده های گذشته را پاک میکند.
همين روزه ها برایشان در این بخش خيلی مؤثر قرار میگيرد و پرونده های گذشته را پاک میکند.
خداي متعال از رحمت و مغفرت خودش پرونده های گذشته شان را می بخشد. برای اينها قدم به قدم کيفيت تذکر در ماه مبارک بالا می آيد.
اينها به خود ماه مبارک رمضان می رسند ولی اين غير از درک ليله القدر است.
در يك روايتی دارد كه شخصی از امام صادق عليه السلام می پرسد:
«يابن رسول الله درست است كه مي گويند شب قدر، شب مزد است؟ »
حضرت می فرمايند: «نه»
بعد حضرت مي فرمايند: «کارگر کی مزدش را می گيرد؟» آخر كار.
بعد می فرمايند: «شب اول شوال، شب عيد فطر، شب مزد است»
روزهدار كه يک ماه روزه گرفته مزدش در آن وقت است ولی ليلة القدر، شب مقدرات است.
رمضانیه 96 هم به پایان رسید،
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد......
اگر عمری بود سال دیگر هم این تاپیک در خدمت عزیزان هست.
والسلام علی من إتبع الهدی
شرح دعای هر روز ماه مبارک رمضان
دعای_روز ششم
«أللَّهُمَّ لاتَخْذُلْنِی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِكَ وَ لاتَضْرِبْنِی بِسیاطِ نَقِمَتِكَ وَ زَحْزِحْنِی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ بِمَنِّکَ وَ أیادیكَ یا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِین
خدایا! مرا در این روز با ارتکاب عصیانت، خوار مساز و بهضرب تازیانۀ قهرت، کیفر مکن و از موجبات خشم و غضبت، دور گردان. به حق احسان و نعمتهای تو به خلق، ای منتهای اشتیاق مشتاقان!
پیامهای دعا
1- گناه موجب خواری
2- لزوم دورشدن از انتقام و خشم غضب خدا
3- اشتیاق خداوند به بندگان
پیام منتخب
هر گناهی بهنوبۀ خود، موجبات خشم و كيفر الهی را فراهم میسازد.
امام كاظم(ع) میفرماید: «در هر شب و روز از جانب خداوند ملکی ندا میدهد، ای بندگان خدا! از نافرمانی او بازايستيد که اگر بهخاطر حيوانات چرنده، كودكان شيرخواره و سالخوردگان پشتخميده نبود، چنان عذابی برای شما ريخته میشد كه خُرد و خمير میشدید
الكافی ج ۲ ص 276
[=#000080][=114]شرح دعای هر روز ماه مبارک رمضان
دعای_روز ششم
«أللَّهُمَّ لاتَخْذُلْنِی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِكَ وَ لاتَضْرِبْنِی بِسیاطِ نَقِمَتِكَ وَ زَحْزِحْنِی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ بِمَنِّکَ وَ أیادیكَ یا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِین
خدایا! مرا در این روز با ارتکاب عصیانت، خوار مساز و بهضرب تازیانۀ قهرت، کیفر مکن و از موجبات خشم و غضبت، دور گردان. به حق احسان و نعمتهای تو به خلق، ای منتهای اشتیاق مشتاقان!
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
يك حقيقتي هست كه اگر ما همين يك حقيقت را در این ماه مبارک پي ببريم، ماه رمضان مباركي بر ما گذشته است و خيلي چيز فهميده ايم و آن اين است كه ما در روزگار در يك مداري حركت مي كنيم و متدين به يك ديني هستيم كه پيغمبر آن دين زنده است.
هر مقدار که ما بتوانيم بهره كسب كنيم، آنها بهره خواهند داد. اين يك مسأله كه رسول خدا زنده است.
مسأله ديگر اين كه قرآن هم زنده است و تك تك آيات قرآن روح دارد و جان دارد. دو طرف اين قضيه و دو زاویه اين مثلث، يكيش مربوط به قرآن است كه زنده و جاندار است ويكي هم الگوهاي ديني ما (اهل بیت علیهم السلام) هستند كه آنها هم زنده هستند.
يك زوايه ديگر این مثلث ميماند كه مربوط به ما است و آن اين است كه ما دلمان را زنده كنيم. اگر دل ما هم زنده شد ديگر همه چیز برای ما دارای حيات ميشود. يعني اگر دل ما زنده بشود، ممكن است بر لحظه لحظه ما آيات الهي تجلي كند.
مينشينيم و برميخيزيم آيات قرآني تجلي می كند و ما بهره و لذت فوق العاده می بریم. اگر ما ميگوئيم مسلمان هستیم يعني يك پيوند با حقايق جاندار داریم.
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
روزه خيلى مؤثر است. خيلى اسباب تشتت و اسباب غفلت را كم مىكند. شهوات را كم مى كند.
ممكن است به انسان سخت بگذرد ولى بگذرد.
در روایت دارد که:
مرارة الدنيا حلاوة الآخرة، حلاوة الدنيا مرارة الاخرة»
(بحارالانوار، ج14، ص325)
سختی دنیا شیرینی آخرت را در پی دارد و لذت های دنیایی (بی جا) سختی آخرت را به دنبال دارد.روزه خيلى مؤثر است. خيلى اسباب تشتت و اسباب غفلت را كم مىكند. شهوات را كم مى كند.
ممكن است به انسان سخت بگذرد ولى بگذرد.
در روایت دارد که:
مرارة الدنيا حلاوة الآخرة، حلاوة الدنيا مرارة الاخرة»
(بحارالانوار، ج14، ص325)
سختی دنیا شیرینی آخرت را در پی دارد و لذت های دنیایی (بی جا) سختی آخرت را به دنبال دارد.
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
يك حقيقتي هست كه اگر ما همين يك حقيقت را در این ماه مبارک پي ببريم، ماه رمضان مباركي بر ما گذشته است و خيلي چيز فهميده ايم و آن اين است كه ما در روزگار در يك مداري حركت مي كنيم و متدين به يك ديني هستيم كه پيغمبر آن دين زنده است.
هر مقدار که ما بتوانيم بهره كسب كنيم، آنها بهره خواهند داد. اين يك مسأله كه رسول خدا زنده است.
مسأله ديگر اين كه قرآن هم زنده است و تك تك آيات قرآن روح دارد و جان دارد. دو طرف اين قضيه و دو زاویه اين مثلث، يكيش مربوط به قرآن است كه زنده و جاندار است ويكي هم الگوهاي ديني ما (اهل بیت علیهم السلام) هستند كه آنها هم زنده هستند.
يك زوايه ديگر این مثلث ميماند كه مربوط به ما است و آن اين است كه ما دلمان را زنده كنيم. اگر دل ما هم زنده شد ديگر همه چیز برای ما دارای حيات ميشود. يعني اگر دل ما زنده بشود، ممكن است بر لحظه لحظه ما آيات الهي تجلي كند.
مينشينيم و برميخيزيم آيات قرآني تجلي می كند و ما بهره و لذت فوق العاده می بریم. اگر ما ميگوئيم مسلمان هستیم يعني يك پيوند با حقايق جاندار داریم.
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
روزه خيلى مؤثر است. خيلى اسباب تشتت و اسباب غفلت را كم مىكند. شهوات را كم مى كند.
ممكن است به انسان سخت بگذرد ولى بگذرد.
در روایت دارد که:
مرارة الدنيا حلاوة الآخرة، حلاوة الدنيا مرارة الاخرة»
(بحارالانوار، ج14، ص325)
سختی دنیا شیرینی آخرت را در پی دارد و لذت های دنیایی (بی جا) سختی آخرت را به دنبال دارد.
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
اگر به این نکته واقف باشیم که بزرگ ترین تاجی که ممکن است در ماه رمضان بر سر کسی گذاشته شود، تاج درک لیلة القدر است و نیز برکات لیلة القدر را متفاوت از زمانهای دیگر بدانیم، بیتردید، سعی و تلاش ما در راستای دستیابی به این برکات، دگرگون خواهد شد.
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
طبق آیات سوره مبارک قدر، خدواند در این شب، بیش از شصت هزار برابر شبهای دیگر، نصیب و رشد انسان را بیشتر میکند.
خداوند، یک شب را که به طور معمول حدود دوازده ساعت دارد، برتر از هزار ماه قرار داده است و هزار ماه، سی هزار شبانه روز است. سی هزار شبانه روز شصت هزار برابر یک شب است؛ علاوه بر آن، خداوند میفرماید: «خیر من ألف شهر؛ شب قدر برتر از هزار ماه است» این کلمة «خیر» پایان را بدون توقف قرار میدهد؛ مانند کسی که یک دانه بکارد و بیش از شصت هزار برابر برداشت کند! چنین شخصی در قبر و قیامت، عقب افتادگی ندارد.
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
میزان بهره برداری از پدیده ها و فرصت ها، در گرو نگرش انسان به آن مقوله است که آیا آن موضوع در نگاه انسان، بی ارزش است یا بسیار نفیس و ارزشمند؟
همین نگرش، باعث می شود انسان درباره آن پدیده، یا بی تفاوت باشد یا اینکه عزم خود را برای بهره گرفتن از آن جزم کند.
قرآن کریم در سوره قدر میفرماید:
إِنَّا أنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ * وَمَا أدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ * لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛
خداوند متعال با تعبیر «و ما ادراک ما لیلة القدر...» ما را به این قداست و عظمت رهنمون می سازد.
اگر این شب را متفاوت از شب های دیگر بدانیم و به قداست و مبارکی آن پی ببریم، مثل اولیای خدا در طول سال به برنامه ریزی و مراقبه برای درک این شب می پردازیم و در شب قدر نیز توجه ما به حقایق این شب به اوج می رسد.
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
شب قدر ، شب سرنوشت است و مقدرات انسان در این شب معین میشود.
لطف الهی، در آن، به مراتب بیشتر از زمانهای دیگر است، تا اندازه ای که میتواند تمام عمر، بلکه تمام هویت آدمی را تحت تأثیر قرار دهد...
سلام استاد.
خدا قوت
استاد منظور ازاین متن چه چیزی هست که مقدرات انسان دراین شب معین میشود؟
یعنی خداوند دراین شب سرنوشت انسان رو مشخص میکنه وانسان بدون اراده (درصورتیکه گفته میشه اراده داره)این سرنوشت رو پیش میگیرد؟
یا اینکه گفته میشه این شبها توبه کنید یعنی خداوند هیچ زمان دیگری جز این زمانها انسان رو نمی بخشد؟!!
شب قدر برتر از هزار ماه
آیت الله حائری شیرازی حفظه الله:
خداوند، هم در روز ضربت علی و هم در روز شهادتش، به احترام علی علیه السلام، توبۀ خیلیها را قبول میکند. دیشب توبههای بسیاری پذیرفته شد و فردا شب هم همین طور خواهد بود. این قانون خداست. این دو شب مقدمۀ شب سوم هستند. شب قدر سوم از دستتان نرود. لَیلَهُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهرٍ (سورۀ قدر آیه 3).
چرا خدا شب قدر را از هزار ماه برتر کرده است؟ انسانی را فرض کنید که صد سال سن داشته باشد و در این سن تازه از خواب غفلت بیدار شده است و میگوید، صد سال از عمرم به هدر رفت، چطور گذشته را تدارک کنم؟!
خداوند شب قدر را برای همین گذاشته است. تو بیا تدارک کن، ما ثواب هزار ماه را یعنی هشتاد و چهار سال را به تو میدهیم. یک شب قدر را به یاد خدا سپری کن، در قبال آن، هشتاد و چهار سال به یاد من هستی. چرا خداوند این کار را میکند؟ این از خوش مرامی و بزرگی اوست. میداند که نمیتوانیم جبران کنیم، یک شب را گذاشته است که این یک شب را قدر بدانیم.
هیچ مولایی نسبت به بندگانش این طور رفتار نمیکند. امامان ما راست گفته اند : فَلَمْ اَرَ مَوْلاً کَریماً اَصْبَرَ عَلی عَبْدٍ لَئیمٍ مِنْک ( دعای افتتاح )
خدایا هیچ مولای کریمی چون تو ندیدهام که صبور باشد و بندۀ پستی چون من را تحمل کند.
سلام علیکم
همین سؤال به شکل دیگر : «با توجه به این که مقدرات سال در شب قدر رقم می خورد پس چه حاجتی به تلاش و دعای ما در طول سال است؟»
لازم است ابتدا بدانیم که «قدر» یعنی چه و تعریف درستی از آن داشته باشیم و بدانیم تفاوت «قضا و قدر» چیست؟
الف - «قدر» به معنای «اندازه و اندازهگیری» است. همان طور که ما نیز در محاورهی روزمره میپرسیم: طول یا عرض این شیء چه قدر است؟ قیمت آن چه قدر است؟ وزن آن چه قدر است؟ تحصیلات وی چقدر است؟ یا فلان عمل نیک چه قدر ثواب دارد ...؟ چنان چه امام رضا علیهالسلام در تعریف قدر میفرمایند: «هندسة شی ء من طول و العرض و البقاء – یعنی: اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقا» (بحارالانوار، ج 5، ص 122).
بدیهی است که هر چیزی در این عالم خلقت – اعم از مادی و یا معنوی – قدر، اندازه و محدودهای دارد همین اندازههاست که سبب حاکمیت قوانین نظم، علیّت، تأثیر و تأثر و رابطهی منطقی بین اجزای عالم و نیز گذشته – حال و آینده میگردد.
از آنجا که خالق همه چیز خداوند متعال است و انسان نقشی در تعیین مشخصات و ویژگیهای آن ندارد، تقدیر نیز تقدیر الهی میشود.
قوانین حاکم بر بدن و یا سیر اجزای عالم، توسط انسان خلق نشده است. درست است که انسان اختیار دارد و انتخاب میکند، اما نمیتواند با انتخاب خود قوانین خلقت را بر هم زند. مثلاً نمیتواند بگوید من نمک میخورم تا کمبود قند بدنم تأمین شود و یا فوتبال بازی میکنم تا در شیمی دانشمند شوم و یا معصیت میکنم تا به سعادت دنیوی و اخروی دست یابم، یا فرد نامناسبی برای رفاقت، تجارت، ازدواج یا اداره امور مملکت انتخاب میکنم تا در این امور به رشد و کمال برسم. پس از آن که انتخاب کرد، تأثیرش در اختیار او نیست، چون اندازههای هر چیزی از سوی خالقش مقدر شده است.
ب - «قضا» حتمی شدن پیدایش یا وقوع چیزی یا حادثهای است. اگر همه شرایط، علل و اسباب بر اساس «قدر» برای پیدایش یا وقوع چیزی یا حادثهای فراهم شد، علت تامه مهیا شده است و پیدایش یا وقوع حتمی است؛ و از آنجا که این ضرورت نیز در اختیار انسان نیست، به آن «قضای الهی» گفته میشود. پس اگر علت تامه برای مرگ مهیا شد، انسان میمیرد، اگر علت تامه برای کسب علم یا ثروت پیدا شد، انسان عالم و ثروتمند میگردد و ... .
ج - «شب قدر» در شب قدر نه تنها مقدرات یک سالهی انسان، بلکه مقدرات کل عالم خلقت (کلّ امر) رقم میخورد و علم این مقدرات توسط ملائکه و روح ، به محضر خلیفه و حجت خدا در زمین تقدیم میگردد. چنان چه فرمود:
«تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ» (القدر، 5)
ترجمه: در آن [شب] فرشتگان و روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى [كه مقرر شده است] فرود آیند.
د- «اختیار انسان» یکی از مهمترین علل سرنوشت ساز برای انسان، اختیار خود و حیطه و آثار آن است. اختیار را هم خداوند متعال در انسان متجلی کرده است و از سلسله علل قرار داده است.
پس اگر اندازهها و قدر امری در امور انسان مقدر میشود، بر اساس عللی میباشد که اختیار انسان یکی از اصلیترین آنهاست. به عنوان مثال: قدر و اندازهی فلان معصیت این است که شرایط برای وقوع فلان بلا مهیا گردد و قدر و اندازهی توبه، انابه، صدقه، نماز اول وقت، صله ارحام، صدقه و ... این است که سلسله علل پیدایش بلا را از بین ببرد و به جایش سلسله علل پیدایش رشد و گشایش را ایجاد نماید.
آن چه در شب قدر مقدر میگردد، تعیین اندازههای معلولها بر اساس علتهای به وجود آمده است، در عین حال که اختیار برای تغییر از انسان گرفته نمیشود.
پس، انسان میتواند که با اختیار خود، شرایطی را ایجاب نماید که علل فراهم شده برای پیدایش حالتی نامطلوب، متغیر گردد. در آن زمان خداوند متعال (بر اساس همان قوانین خلقت که ظل رحمت و حکمتش قرار دارند)، آن علل و نتایج آنها را محو مینماید و شرایط دیگر را مقدر مینماید.
«هیچ منافاتی ندارد كه امری كه در شب قدر مقدر شده است در ظرف تحققش به گونه دیگر محقق شود چون كیفیت موجود شدن مقدر، امری است و دگرگونیی در تقدیر، امر دیگر است: همچنان كه هیچ منافاتی ندارد كه حوادثی، در لوح محفوظ، معین شده باشد ولی مشیت الهی آن را تغییر دهد، چنان كه در قرآن كریم آمده است: «یمحواالله مایشاء ویثبت و عنده ام الكتب: (رعد 39) خداوند آنچه را بخواهد (از حوادث مندرج در لوح محو و اثبات) محو و باطل میكند و (حوادثی را در آن) مندرج میسازد و ام الكتاب (و لوح محفوظ) در نزد اوست. - المیزان، ج 20، ص 332»
مثال: اندازهها (تقدیر) این میزان از بارش باران این است که سیل راه بیافتد – اندازهها (تقدیر) جایگاه و نقشه این شهر نیز این است که سیل وارد شهر خواهد شد – اندازهها و چگونگی مهندسی خانهها نیز به گونهای است که سیلی با این ارتفاع و سرعت، خانههای بسیاری را تخریب خواهد کرد – اما اندازه (تقدیر) عقل، اراده و اختیار آدمی نیز این است که میتواند با ایجاد مسیل، سد و سایر موانع و نیز تغییر مهندسی خانهها، مانع از ورود سیل و تخریب گردد – این «اختیار» خود یکی از علل مقدر شدن است و هیچگاه از انسان سلب نمیگردد و انسان میتواند اندازهها (تقدیر) مقدر شده را تغییر دهد. به همین دلیل دعا، توبه، زیارت، احیاء، تلاوت قرآن، کسب معرفت دینی و تفکر و تعقل در شبهای قدر بسیار توصیه شده است، چرا که تغییر دهندهی اندازههای تعیین شده است. دعا در شبهاى قدر (و همیشه) كه یك كار اختیارى است منشا اثر است و در سرنوشت افراد دخالت دارد.
کلام آخر آن که: مقدرات «کل امر»، تبیین میشود، اما در مورد سرنوشت انسان، هیچ ضرورتی ندارد که «تقدیر» حتماً منجر به «قضا»ی الهی شود و میتواند با عقل، اراده، اختیار و انتخاب خود، مقدرات را از خوب به بد و از بد به خوب تغییر نماید. و البته این خود نیز تقدیر است.
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
هیچ چیزی دل را مانند روزه بیدار نميکند؛ دل که بیدار شد آنوقت ميتواند دو رکعت نماز درست بخواند ولی بشر انقدر ذاتش به سمت خسران است که یک حال خوب در نماز به او دست داده، در حالی که کم از این حال ها دست ميدهد، دائماً ميخواهد بیرون بپرد. دائماً ميخواهد رها کند برود.
«إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ» یعنی همین. تمایل او به سمت ضرر و خسران است. در حالی که باید صبوری کند. صبرِ در عبادت، یکی از انواع صبر است. چه روزه اش باشد و چه نماز آن باشد و ...
«إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»
(فصلت، 30)
تر جمه: به يقين كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداوند يگانه است!» سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند كه: «نترسيد و غمگين مباشيد، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه به شما وعده داده شده است!
بدون استقامت و صبوری چيزي به کسی نمی دهند. انسان با صلاة به جذبهي محبتي خدا ميرسد و با روزه کوه کوه موانع آب می شوند.
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
فرمایش حکمت آمیز و گهربار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود:
«صُومُوا تَصِحُّوا»
روزه بگیرید تا سلامتی پیدا کنید
(مستدرک الوسائل، ج 7، ص 502)
چقدر حساب و کتاب دارد. غالب مردم به خاطر بیماری، از روزه فرار ميکنند که این دیگر مهم ترین دلیل شان است.
در حالی که، بیماری، فقر و خیلی چیزهای دیگر از ناحیهي شیطان و از ناحیهي گناه می آید. هر بیماری که سراغ انسان می آید یک علت باطنی دارد. روزه، علت را بر ميدارد.
چرا روزه عامل سلامتی است؟
به خاطر این که روزه پرده های غفلت و عقب افتادگی ها را جبران میکند.
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
اگر از ماه مبارک رمضان همین انس با سحر و قرآن نصیب کسی شده باشد، خیلی بهره برده است.
اجازه ندهید انس بین شما و قرآن و سحر بعد از ماه مبارک از دست برود...
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
بعد از ماه مبارک طبیعتا یک رجوع به نفسی اتفاق می افتد؛ منتهی رجوع به نفس هم سخت است؛ دانايي و پختگي ميخواهد.
گذشت، انزوا و اشتغال به اعمال صالح ميخواهد.
نباید انسان خودش را از همه حيث رها كند. طرف در طول ماه مبارک، روزه ميگرفته، قرآن زياد ميخوانده، خوابش كم بوده، خوراكش همان افطار و سحر هم كم بوده و خيلي خوب پیش می رفته
یک مرتبه حالا مثلاً فرض كنيد كه اربعين تمام شد یا ماه رمضان تمام شد؛ ديگر روزه نميگيرد. قرآن هم نميخواند. خوراكش هم زياد ميشود. آن ساعات تنهايي و فراغت که داشته را هم ديگر مشغول به امور غیر عبادی می شود و ...
لذا يك مرتبه دچار مشكلات ميشود؛ این طور رجوع کردن به نفس خيليها را به خطر نزديك ميكند.
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
بعد از ماه مبارک طبیعتا یک رجوع به نفسی اتفاق می افتد؛ منتهی رجوع به نفس هم سخت است؛ دانايي و پختگي ميخواهد.
گذشت، انزوا و اشتغال به اعمال صالح ميخواهد.
نباید انسان خودش را از همه حيث رها كند. طرف در طول ماه مبارک، روزه ميگرفته، قرآن زياد ميخوانده، خوابش كم بوده، خوراكش همان افطار و سحر هم كم بوده و خيلي خوب پیش می رفته
یک مرتبه حالا مثلاً فرض كنيد كه اربعين تمام شد یا ماه رمضان تمام شد؛ ديگر روزه نميگيرد. قرآن هم نميخواند. خوراكش هم زياد ميشود. آن ساعات تنهايي و فراغت که داشته را هم ديگر مشغول به امور غیر عبادی می شود و ...
لذا يك مرتبه دچار مشكلات ميشود؛ این طور رجوع کردن به نفس خيليها را به خطر نزديك ميكند.
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
برکت ماه مبارک برای بعضی این است که پرونده های گذشته را پاک میکند.
همين روزه ها برایشان در این بخش خيلی مؤثر قرار میگيرد و پرونده های گذشته را پاک میکند.
خداي متعال از رحمت و مغفرت خودش پرونده های گذشته شان را می بخشد. برای اينها قدم به قدم کيفيت تذکر در ماه مبارک بالا می آيد.
اينها به خود ماه مبارک رمضان می رسند ولی اين غير از درک ليله القدر است.
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین شیخ جعفر ناصری:
در يك روايتی دارد كه شخصی از امام صادق عليه السلام می پرسد:
«يابن رسول الله درست است كه مي گويند شب قدر، شب مزد است؟ »
حضرت می فرمايند: «نه»
بعد حضرت مي فرمايند: «کارگر کی مزدش را می گيرد؟» آخر كار.
بعد می فرمايند: «شب اول شوال، شب عيد فطر، شب مزد است»
روزهدار كه يک ماه روزه گرفته مزدش در آن وقت است ولی ليلة القدر، شب مقدرات است.
سلام علیکم
رمضانیه 96 هم به پایان رسید،
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد......
اگر عمری بود سال دیگر هم این تاپیک در خدمت عزیزان هست.
والسلام علی من إتبع الهدی