رقیه کیست؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
رقیه کیست؟

سلام
اسم حضرت رقیه س خیلی شنیدیم، برای حاجتامون براش نذر کردیم، بر روضه اش گریه کردیم و ....
ولی یه سوال : چرا توی مقاتل (حداقل بعضیاشون) اسمی از ایشون نیست؟ چرا در بعضی مقالات می نویسن که امام حسین چنین دختری نداشته اند؟
میشه در مورد ایشان و اینکه آیا امام چنین دختری داشته و این چنین فوت کرده اند توضیح بدهید.
لطفا در صورت امکان کتاب های تاریخی و مقاتلی که از ایشان اسمی آورده اند را بفرمایید.

كاربر گرامي :Gol:
با سلام
پاسخ مفصل پرسش شما در اينجا آمده است .

سلام دوست همیشگی

در مورد رقیه بنت ا لحسین(ع) به لحاظ اسناد تاریخی اختلاف نظر هایی

وجود دارد .

البته باید یاد آور شوم که در غالب موضوعات تاریخی که ساده ترین آنها زمان

فوت یا شهادت اشخاص و حتی امامان شیعه نیز می باشد اختلاف نظر

هایی وجود دارد که نباید آنها را شاهدی بر غیر معتبر بودن انها دانست.

متأسفانه برخی که چندان به منابع تاریخی و تاریخ نگاری آشنا نیستند با

ملاحظه این اختلاف نظر ها بلا فاصله نتیجه می گیرند که احتمالا اصل

موضوع مجعول و غیر معتبر است.

در مورد شخصیت حضرت رقیه به لحاظ اسناد تاریخی نهایتا دو اشکال قابل

طرح می باشد. اول اینکه در منابع قبل از قرن ششم و هفتم اسمی از

ایشان نیامده است و ثانیا اینکه مرقد ایشان در دمشق به احتمال مربوط به

رقیه بنت علی بن ابی طالب(ع) می باشد.


در مورد اشکال دوم گرچه شواهدی از جمله نزدیکی محل شهادت به مرقد

و .... دال بر انتساب این مرقد به رقیه بنت حسین بن علی(ع) می باشد اما

باز هم انتساب این مرقد یا مرقدی دیگر ضرری به اصل وجود این دردانه برای

امام حسین (ع) نخواهد زد.

در مورد یافت نشدن اسنادی پیش از قرن ششم مبنی بر وجود دختری به

نام رقیه برای امام حسین (ع) باز نمی توان آن را ایرادی کافی برای زیر سوال

بردن چنین شخصیتی دانست. چراکه به وجود علم ما به از بین رفتن بسیاری

از منابع تاریخی به خصوص منابع شیعی در مقاطع مختلف تاریخی نمی توان

متوقع بود که بتوان در هر موضوع تاریخی سلسله اسناد و مدارک تاریخی را

تا متن واقعه بازیابی نمود. از این رو می توان به منابع متأخر تری که قابل

اعتماد اند و ممکن است به منابعی دسترسی داشته اند که ما از انها

محروم هستیم ، اکتفا نمود.

کتاب ستاره درخشان شام و معالی السبطین ج2 ص173-170منبع

مناسبی برای شناسایی شخصیت اجتماعی و تاریخی رقیه بنت الحسین

(ع) می باشد.

البته همیشه و در طول مقاطع تاریخی هدف و انگیزه اصلی ما عرض ارادت و

مودت و عمل به دستور پیامبر(ص) و قرآن کریم نسبت به اهل بیت(ع) بوده و

هست. و در فرض عدم اثبات تاریخی یک چنین شخصیتی ، باز از احترام و

علاقه ما نسبت به این خاندان که لاله زاری از ذریه پیامبر(ص) می باشند

نخواهد کاست. چرکه کتابها و کاغذ ها همیشه عاجز از بیان حقیقت ها بوده

اند. و اهل بیت (ع)، امام حسین(ع) و حرکت نجات بخشش حقیقتی است

که خورشید تابان در کنار آن سوسو می زند:Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat:

با سلام
منبع مهم و اولی درباره حضرت رقیه (س)و جریان شام و رحلت ایشان کتاب « کامل بهائی» از عماد الدین طبری شیعه در قرن هفتم هجری است ، که البته ایشان اشاره می کنند به منابعی که از آن استفاده کرده اند اما متاسفانه آن منبع مانند خیلی دیگر از منابع کهن از بین رفته و در دسترس نیست .
ممکن از حیث منابع تاریخی اثبات مطلبی دشوار یا ناممکن باشد، اما این دلیل بر انکار امری که ریشه در اعتقادات مذهبی مردم دارد و بر آن شواهد و قرائن متعدد وجود دارد نمی شود.

فمجادل وصل الجدال، و قد دری

أن الحقیقة فیه لیس کما زعم...

یا خانم حضرت رقیه سلام الله علیها
آیا با این دلیل دیگر سوالی برای خردمندان باقی می ماند؟
این قصیده از سیف بن عمیره نخعی کوفی از اصحاب امام جعفر صادق علیه السلام و امام موسی کاظم علیه السلام است و کهن ترین منابع است و از آنجا که این قصیده زیر نظر این بزرگوران سروده شده دیگر شکی در رابطه با حضرت رقیه نمی ماند:
...
ولام کلثوم یجد جدید ها لثم عقیب دموعها لم یکرر
لم انسها و سکینه و رقیه یبکینه بتحسر و تزفر

منبع دائره المعارف تشیع: ج8 ص 313 -314

دوست خردمند!

اولاً درباب قصیده ی منتسب به سیف بن عمیره در پستهای شماره ی 5 و 14 از تاپیک «آیا امام حسین(ع) دختری به نام رقیه داشته اند» مفصلاً بحث شده است. لطفاً پیش از ارائه ی مطلب، برای اجتناب از تکرار مکررات، در سایت جستجو فرمایید.

ثانیاً همانطور که شما مختارید به رقیه بنت الحسین(ع) معتقد باشید، اجازه فرمایید خردمندان دیگر خود نتیجه بگیرند و با قراردادن پرسش تأکیدی در مبتدای مطلب خود، مبنی بر اینکه «آیا با این دلیل دیگر سؤالی برای خردمندان باقی می ماند» تلاش نفرمایید راه را بر دیگران بسته نشان دهید!

باسپاس

سیاوش شما نوشتید در این قصیده نگفته که حضرت رقیه سلام الله علیها طفل کوچکی بوده
مگر این می شود دلیل که چون اشاره به سن و سال حضرت رقیه سلام الله علیها نکرده پس بگوییم این همان حضرت رقیه سلام الله علیها معروف نیست؟!!
خب اگر این طور است پس بفرمائید در تمامی اشعار هم حتما شاعر بگوید سن شخصیت های اشعارش چند ساله هستند!!!

عبدالرقیه

موارد خدشه، منحصر به آنچه گفته اید نیست؛ گو اینکه جمله ی شما هم، بیان بنده نبود بلکه برداشت شخصی شما، با دخل و تصرف ذهنیات حضرتعالی از آن عرایض بود. اگرچه از تکرار مکررات بیزارم، ولی ظاهراً چاره ای نیست. اینک مختصری از رئوس ایرادات:

انتساب قصیده به سیف بن عمیره محل اشکال است. در آثار قدیم، اثری از این قصیده ی مطول به جای نیست و برای اولین بار، شیخ طریحی در قرن یازدهم این اشعار را بدون ذکر سند، در کتاب «المنتخب» که جایگاه علمی و قابلیت استناد به آن نزد اهل تحقیق مشخص است، درج می کند. به علاوه اینکه در منابع رجالی نیز به اثری ادبی از سیف اشاره نشده است.(بحث بیشتر در پست14)

مسأله ی بعدی، «دلالت» است که شاید توضیح بیشتری می طلبد؛ بافرض پذیرش شعر بدون سند منتسب به سیف، به دنبال چه می گردیم؟ اینکه یکی از اصحاب، بیش از نیم قرن پس از واقعه ی کربلا، «رقیه» بر زبان رانده است؟ اگر چنین است، که براساس نقلهای بدون سند مقتل منسوب به ابی مخنف، که مرحوم قندوزی هم در ینابیع الموده آورده اند، مهمتر از آن موجود است؛ براساس این گزارش لفظ «رقیه»، در همان روز عاشورا بر زبان خود امام حسین(ع) جاری شده است! مشکل این هردو، علاوه بر ضعف سند، بحث دلالت است.
بر اساس اجماع مورخین، زینب، ام کلثوم و رقیه خواهران امام(ع) با او در سفر کربلا همراه بوده اند. در مقابل به جز کتاب کامل بهایی که بدون سند مشخص، پس از 600 سال به داستان خردسال متوفی در شام پرداخته و البته نام او را نیز ذکر نکرده است، هیچ دلیل و مستند دیگری نداریم. با فرض پذیرش گزارشهای بدون سند، چرا باید تمام ادله ی منطبق بر اینکه «رقیه» خواهر امام(ع) می تواند بود را رها کنیم و متشبث به تأویلی شویم که بدون هیچ مستندی صرفاً در ذهن داریم. اصلاً نام رقیه را از کجا آورده ایم تا بر ابیات منتسب به سیف تطبیق دهیم؟ عبدالرقیه، فراموش نکنید که «رقیه بنت الحسین(ع)» برای شما که عبدالرقیه هستید مشهور است، اما برای اسناد و مدارک معتبر کاملاً غریبه می نماید. حال که اسناد قوی به نفع رقیه بنت علی(ع) است، اگر نویسنده یا شاعری می خوهد بر معنای فاقد سند مورد نظر شما اشاره کند، موظف است با توجه به سبک بودن کفه ی ترازوی اسناد، به تصریح و با ارائه ی شاهدی که راه را بر سایر تعبیرها -نظیر آنچه بنده با توجه به اسناد قوی موجود فرض نموده ام- ببندد. در بستری که با توجه به زمینه ی موضوع و اسناد مرتبط، احتمال می رود از کلام برداشتی متفاوت با آنچه مورد نظر است شود، بر عهده ی نویسنده است که با اختیار واژه های مناسب، از ایهام و ابهام بپرهیزد تا دچار مغالطاتی نظیر equivocation یا vague words نشود. اینجاست که می رسیم به عرض پیشین، درباب فقدان مطلبی دالّ بر تطبیق رقیه ی شعر منتسب به سیف با خردسال موردنظر شما در مفهوم شعر، که متاسفانه در برداشت آن دچار اشکال شده اید.

در حالت کلی به هیچ وجه لازم نیست شعرا در تمام اشعار خود به ذکر سن و سال و مشخصات افراد بپردازند. تبیین، زمانی لازم است که جای اشتباه باشد. اگر فرضاً در خانواده ی شما دو عبدالرقیه با خصوصیات متفاوت از نظر سنی، اخلاقی یا غیرآن وجود دارد، شاعری که در یکی از ابیات خود، درباب شما می سراید، باید قرینه ای به دست دهد تا شنونده متوجه شود منظور، شما هستید نه دیگری. مگر اینکه تعمداً قصد ایهام داشته باشد که البته در مقام شعر به خودی خود ایرادی ندارد. لکن اگر قرار باشد شعر وی به عنوان مدرک مورد استفاده قرار گیرد، در صورت وجود ایهام، فاقد صلاحیت استناد خواهد شد.

تأکید می کنم که شاعر، به بیان احساس خود با استفاده از کلام می پردازد و لزومی به رعایت منطق در شعر ندارد.
در اینجا هم ایرادی بر گوینده ی اشعار نیست، بلکه خدشه بر مستند استدلال کننده وارد است که با استشهاد به بیانی مبهم و دارای ایهام، به استدلال پرداخته است.

امیدوارم مطلب را تا به آخر خوانده باشید و بنده هم منظور خود را به درستی منتقل کرده باشم.
موضوع قفل شده است