جمع بندی رسیدن یک فرد غیر معصوم به مقام ولایت و حکومت

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
رسیدن یک فرد غیر معصوم به مقام ولایت و حکومت
  سوال ایا میشود یک اخوند یا عالم دین.به درجه ولایت بر مردم برسد در حالی که در قران امده مائده 55ولایت از ان خدا وپیامبر وان کسانی که در حالت رکوع زکات میدهندکه مقصود امیرالمومنیین است وبه طبع ان امامان دیگر هم شامل میشود لطفا توضیح دهید؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد صدیق
ایا میشود یک اخوند یا عالم دین.به درجه ولایت بر مردم برسد در حالی که در قران امده مائده 55ولایت از ان خدا وپیامبر وان کسانی که در حالت رکوع زکات میدهندکه مقصود امیرالمومنیین است وبه طبع ان امامان دیگر هم شامل میشود؟
باعرض سلام وادب ولایت فقیه، یک مسئله فقهی است که در ادامه ولایت سیاسی و اجتماعی معصومین(علیهم السلام) برای زعامت امت اسلام و اداره امور جامعه تشریع شده است. اثبات این شأن برای فقیه، بر اساس ادله نقلی و عقلی متعدد است. اما از آنجا که سوال شما دقیقا ناظر به آیه 55 سوره مائده است، به بررسی این آیه میپردازیم.»
«إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»: «ولیّ امر و یاور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانی خواهند بود که نماز به پا داشته و به فقرا در حال رکوع زکات می‌دهند» شبهه طرح شده بر اساس مفهوم مخالف حصر و تنافی آن با ادله مثبت ولایت فقیه است. بدین صورت که  در آیه شریفه، مفهوم موافقش این است که: ولایت منحصر به خدا، نبی اکرم و شخصی است که این خصوصیات را دارد. مفهوم مخالف مفهوم حصر این است که: غیر از این افراد، هیچ شخص دیگری ولایت ندارد. از سوی دیگر، ادله نقلی بیان میکند که فقیه نیز ولایت دارد. بنابراین، بین مفهوم موافق ادله نقلی مثبت ولایت فقیه و مفهوم مخالف آیه ولایت تنافی وجود دارد.
به بیان دیگر، خلاصه سوالی که مطرح شده اینچنین است:  بر اساس آیه شریفه 55 سوره مائده، ولایت تنها برای خداوند، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و شخصی است که این خصوصیات را دارد. از حصری که در آیه بیان شده است به دست می آید که غیر از این افراد، شخص دیگری ولی بر مومنین نیست. بنابراین بر اساس مفهوم حصری که در این آیه شریفه بیان شده است، ولایت فقیه منتفی است چرا که خارج از موارد یاد شده است. برای پاسخ بدین سوال، از دو روش نقضی و حلی استفاده میکنیم.
اما پاسخ نقضی: در آیه شریفه، بعد از خدا و رسول(ص)، تنها به ولایت شخصی اشاره شده که در یک فرایند مشخص خارجی، انگشتر خود را در حال نماز به فقیر بخشیده است. این شخص به شهادت روایات متعدد، شخص امیرالمومنین علی(ع) است. بر اساس آنچه در سوال گفته شد، لازمه تکیه بر مفهوم مخالف حصر موجود در آیه شریفه، نفی ولایت از غیر امیرالمومنین است. غیری که شامل ائمه یازده گانه بعدی نیز میشود.  بر این اساس، مفهوم مخالف این آیه(نفی ولایت از غیر علی بن ابیطالب(علیه السلام)، با مفهوم موافق ادله نقلی دیگر که مثبت ولایت تمام ائمه اثنی عشری است، متناقض و ناسازگار خواهد بود.  در حالیکه هیچ عالم شیعی چنین چیزی نگفته است.هیچ عالمی چنین تناقضی را در این آیه شریفه ندیده است و بدان رأی نداده است.
اما پاسخ نقضی: در آیه شریفه، بعد از خدا و رسول(ص)، تنها به ولایت شخصی اشاره شده که در یک فرایند مشخص خارجی، انگشتر خود را در حال نماز به فقیر بخشیده است. این شخص به شهادت روایات متعدد، شخص امیرالمومنین علی(ع) است. بر اساس آنچه در سوال گفته شد، لازمه تکیه بر مفهوم مخالف حصر موجود در آیه شریفه، نفی ولایت از غیر امیرالمومنین است. غیری که شامل ائمه یازده گانه بعدی نیز میشود.  بر این اساس، مفهوم مخالف این آیه(نفی ولایت از غیر علی بن ابیطالب(علیه السلام)، با مفهوم موافق ادله نقلی دیگر که مثبت ولایت تمام ائمه اثنی عشری است، متناقض و ناسازگار خواهد بود.  در حالیکه هیچ عالم شیعی چنین چیزی نگفته است.هیچ عالمی چنین تناقضی را در این آیه شریفه ندیده است و بدان رأی نداده است.
  و اما پاسخ حلی: اما ولایت سایر افراد از دو طریق قابل اثبات است. طریق نخست: اوصافی که بعد از "الذین آمنوا" بیان شده است را وصف مشعر به علیت بدانیم و این خصوصیات را در ولی معتبر میدانیم. در این صورت، ظاهر مفهوم مخالف این آیه با مفهوم موافق ادله دال بر ولایت دیگران(ائمه دیگر و نیز فقیه) با هم تنافی خواهد داشت. بر اساس این دیدگاه، اثبات ولایت برای سایر ائمه و نیز برای فقیه از طریق حل یک سوال اصولی خواهد بود. در اصول فقه این بحث مطرح است که در صورت تعارض میان مفهوم مخالف یک دلیل و مفهوم موافق دلیل دیگر، کدام یک از آن مفاهیم مقدم خواهد بود. در این بحث گفته شده است که در دوران امر بین مفهوم موافق یک دلیل و مفهوم مخالف دلیل دیگر، ترجیح با مفهوم موافق است؛ چرا که مفهوم موافق ظهور بیشتری نسبت به مفهوم مخالف دارد.
طریق دوم: یا اوصاف یاد شده را مشعر به علیت نمیدانیم. در این صورت وجود این اوصاف موضوعیت ندارد بلکه این اوصاف تنها مشخص کننده یکی از مصادیق فرد مورد نظر است. سایر افراد نیز از طریق آیات دیگر یا روایات معتبر تفسیری بیان مشخص میشود. بر اساس این دیدگاه، هیچ مشکل و مانعی در اثبات ولایت فقیه برای سایر ائمه و نیز فقیه وجود ندارد و اگر دلیل کافی داشته باشیم-که داریم- ولایت برای ایشان نیز اثبات میشود.
این جواب شما پرسشهای فراوانی به به دنبال دارد اول اینکه ایا این فرد اخوند که میخواهد ولایت بر مردم داشته باشد. به طبع باید شرایطی داشته باشد وگرنه هر کسی میتواند ادعای این امر به این مهمی راداشته باشداین در صورتی هست که هیچ یک از امامان معصوم چنیین شرایطی برای ولایت داشتن یک اخوند ذکر نکرده اند.به این دلیل چون باعث سو استفاده واحتمال این میرود که ناخواسته از این شخص ظلم صادر شود وباعث بد نامی دین شود.وخداوند اگر برای کسی ولایت بعد از خود قائل هست چون ضمانت علم ومعصومیت از گناه این اشخاص در ایات داده است از جمله ایه تطهیر احزاب 33إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً بی‌گمان، خدا اراده کرده است تا آلودگی را از شما اهل بیت [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند
این جواب شما پرسشهای فراوانی به به دنبال دارد اول اینکه ایا این فرد اخوند که میخواهد ولایت بر مردم داشته باشد. به طبع باید شرایطی داشته باشد وگرنه هر کسی میتواند ادعای این امر به این مهمی راداشته باشداین در صورتی هست که هیچ یک از امامان معصوم چنیین شرایطی برای ولایت داشتن یک اخوند ذکر نکرده اند.به این دلیل چون باعث سو استفاده واحتمال این میرود که ناخواسته از این شخص ظلم صادر شود وباعث بد نامی دین شود.وخداوند اگر برای کسی ولایت بعد از خود قائل هست چون ضمانت علم ومعصومیت از گناه این اشخاص در ایات داده است از جمله ایه تطهیر احزاب 33إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً
سلام شما اگر به ادله نقلی ولایت فقیه مراجعه کنید میبینید که امامان معصوم(ع) برای ولایت یک فقیه شرایطی را ذکر کرده اند. از جمله: و اما من کان من الفقهاء، صائنا لنفسه، حافظه لدینه، مخالفا لهواه، مطیعا لامر مولاه(وسائل الشیعه، ج18، باب10، ح20)
جمع بندی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ پرسش: ایا میشود یک اخوند یا عالم دین به درجه ولایت بر مردم برسد در حالی که در قرآن آمده که ولایت از آن خدا وپیامبر و آن کسانی که در حالت رکوع زکات میدهندکه مقصود امیرالمومنیین است وبه طبع آن امامان دیگر هم شامل میشود   پاسخ: ولایت فقیه، یک مسئله فقهی است که در ادامه ولایت سیاسی و اجتماعی معصومین(علیهم السلام) برای زعامت امت اسلام و اداره امور جامعه تشریع شده است. اثبات این شأن برای فقیه، بر اساس ادله نقلی و عقلی متعدد است. اما از آنجا که سوال شما دقیقا ناظر به آیه 55 سوره مائده است، به بررسی این آیه میپردازیم. «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»(1):«ولیّ امر و یاور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانی خواهند بود که نماز به پا داشته و به فقرا در حال رکوع زکات می‌دهند» شبهه طرح شده بر اساس مفهوم مخالف حصر و تنافی آن با ادله مثبت ولایت فقیه است. بدین صورت که  در آیه شریفه، مفهوم موافقش این است که: ولایت منحصر به خدا، نبی اکرم و شخصی است که این خصوصیات را دارد. مفهوم مخالف مفهوم حصر این است که: غیر از این افراد، هیچ شخص دیگری ولایت ندارد. از سوی دیگر، ادله نقلی بیان میکند که فقیه نیز ولایت دارد. بنابراین، بین مفهوم موافق ادله نقلی مثبت ولایت فقیه و مفهوم مخالف آیه ولایت تنافی وجود دارد. به بیان دیگر، خلاصه سوالی که مطرح شده اینچنین است:  بر اساس آیه شریفه 55 سوره مائده، ولایت تنها برای خداوند، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و شخصی است که این خصوصیات را دارد. از حصری که در آیه بیان شده است به دست می آید که غیر از این افراد، شخص دیگری ولی بر مومنین نیست. بنابراین بر اساس مفهوم حصری که در این آیه شریفه بیان شده است، ولایت فقیه منتفی است چرا که خارج از موارد یاد شده است. برای پاسخ بدین سوال، از دو روش نقضی و حلی استفاده میکنیم.  اما پاسخ نقضی: در آیه شریفه، بعد از خدا و رسول(ص)، تنها به ولایت شخصی اشاره شده که در یک فرایند مشخص خارجی، انگشتر خود را در حال نماز به فقیر بخشیده است. این شخص به شهادت روایات متعدد، شخص امیرالمومنین علی(ع) است. بر اساس آنچه در سوال گفته شد، لازمه تکیه بر مفهوم مخالف حصر موجود در آیه شریفه، نفی ولایت از غیر امیرالمومنین است. غیری که شامل ائمه یازده گانه بعدی نیز میشود.  بر این اساس، مفهوم مخالف این آیه(نفی ولایت از غیر علی بن ابیطالب(علیه السلام)، با مفهوم موافق ادله نقلی دیگر که مثبت ولایت تمام ائمه اثنی عشری است، متناقض و ناسازگار خواهد بود.  در حالیکه هیچ عالم شیعی چنین چیزی نگفته است.هیچ عالمی چنین تناقضی را در این آیه شریفه ندیده است و بدان رأی نداده است.   و اما پاسخ حلی: اما ولایت سایر افراد از دو طریق قابل اثبات است. طریق نخست: اوصافی که بعد از "الذین آمنوا" بیان شده است را وصف مشعر به علیت بدانیم و این خصوصیات را در ولی معتبر میدانیم. در این صورت، ظاهر مفهوم مخالف این آیه با مفهوم موافق ادله دال بر ولایت دیگران(ائمه دیگر و نیز فقیه) با هم تنافی خواهد داشت. بر اساس این دیدگاه، اثبات ولایت برای سایر ائمه و نیز برای فقیه از طریق حل یک سوال اصولی خواهد بود. در اصول فقه این بحث مطرح است که در صورت تعارض میان مفهوم مخالف یک دلیل و مفهوم موافق دلیل دیگر، کدام یک از آن مفاهیم مقدم خواهد بود. در این بحث گفته شده است که در دوران امر بین مفهوم موافق یک دلیل و مفهوم مخالف دلیل دیگر، ترجیح با مفهوم موافق است؛ چرا که مفهوم موافق ظهور بیشتری نسبت به مفهوم مخالف دارد. طریق دوم: یا اوصاف یاد شده را مشعر به علیت نمیدانیم. در این صورت وجود این اوصاف موضوعیت ندارد بلکه این اوصاف تنها مشخص کننده یکی از مصادیق فرد مورد نظر است. سایر افراد نیز از طریق آیات دیگر یا روایات معتبر تفسیری بیان مشخص میشود. بر اساس این دیدگاه، هیچ مشکل و مانعی در اثبات ولایت فقیه برای سایر ائمه و نیز فقیه وجود ندارد و اگر دلیل کافی داشته باشیم-که داریم- ولایت برای ایشان نیز اثبات میشود.     پی نوشت: 1. سوره مائده، آیه55
موضوع قفل شده است