راهی برای پایان یک رابطه!

تب‌های اولیه

73 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ماه پیشونی;547565 نوشت:
ببخشید فک کنم تایپیکو اشتباه اومدی
اینجا در مورد عشق داریم حرف میزنیم
شما داری مشکلات شخصی خودتو میگی( کمبود محبت)

سلام

من با اینگونه نظرات(دوستان) چندان موافق نیستم. چون به هرحال هرکسی ممکنه تو زندگیش بخواد بعضی چیزها رو تجربه کنه چه بخاطر سن کم و چه به هر دلیلی. اما مهم اینه که وقتی با دیگران مشورت کرد دیگه اشتباهات گذشته اشو تکرار نکنه.

اما درمورد عشق ، فتوای مراجع اینست که حتی ابراز علاقه عاطفی هم به نامحرم حرام است.

این فتواها خالی از حکمت نیست در مورد شما باید گفت که شما جوان هستی و اگر بخواهی از این عشق واهی چشم پوشی نکنی قطعا در آینده که ان شاءلله خواستگار مناسب پیدا کردید بعید است که بتوانی چنین احساسی رو نسبت به او پیدا کنی و این هم برای روحیات خودتان و هم زندگی مشترک تهدید بزرگی هست.

موفق باشید

:geryeh::geryeh::geryeh::geryeh:
میشه یه نفر بگه من چه جوری از این دوستم بدم بیاد
اگه دوستانه جدابشیم هر وقت یادش می افتم دلم براش تنگ میشه اما اگه ازش بدم بیاد بعد از یه مدت نسبت بهش بی تفاوت میشم

ماه پیشونی;547652 نوشت:
میشه یه نفر بگه من چه جوری از این دوستم بدم بیاد
اگه دوستانه جدابشیم هر وقت یادش می افتم دلم براش تنگ میشه اما اگه ازش بدم بیاد بعد از یه مدت نسبت بهش بی تفاوت میشم

سلام .اخه چرا باید از دوستت بدت بیاد ؟برو خدا رو شکر کن ک حداقل دوستی داری .من ک اصلا هیچ دوستی ندارم :hey:

ماه پیشونی;547652 نوشت:
میشه یه نفر بگه من چه جوری از این دوستم بدم بیاد

خب چرا ازش بدت بیاد..

برای کشتن یک پرنده، یک قیچی کافیست. لازم نیست که آن را در قلبش فرو کنی، یا گلویش را بشکافی.
پرهایش را بزن... خاطره ی پریدن با او کاری می کند که خودش را به اعماق دره ها پرت کند!!!

به نظر من بازم میگم فقط به نظر خودم (البته نمیدونم لایق نظر دادن هستم یا نه) فقط بهش بگو ترک ادامه ی رابطه به نفع هردومونه...
بعدش دوری شما از هم همانند بریدن پر اون پرنده ای میشه.....
البته نه اینکه بعدش خاطره ی دوستی بینتون باعث افتادن شما در اعماق دره ها بشه..چرا که اینجا بین انسان و پرنده یه تفاوتی ایجاد میشه..اونم عقل آدمیه...
پس
یادمان باشد قبل از هر کار با انگشت به پیشانیمان بزنیم .تا بعدا با مشت بر فرقمان نکوبیم.

ماه پیشونی;547652 نوشت:
اگه دوستانه جدابشیم هر وقت یادش می افتم دلم براش تنگ میشه اما اگه ازش بدم بیاد بعد از یه مدت نسبت بهش بی تفاوت میشم

نقطه ی مقابل دوستی و علاقه ، تنفر نیست...بلکه بی تفاوت بودنه.....که خودتم بهش اشاره کردی...

آرامش ، رهایی ازطوفان نیست بلکه آرام زندگی کردن در میان طوفان است ...

در مقابل این طوفانی که جلو تو ظاهر شده آرام باش و بدون که شرط پیروزی تو ایستادگی هست..چرا که

ایستادگی باید کرد تا روشن ماند
شمع های افتاده خامـوش می شوند...

سلام ماه پیشونی جان:Gol:
پست هاتو خوندم و احساس وابستگی و پشیمونیتو کاملا درک کردم...
این کاملا معلومه که فطرت پاکت بیداره و قصد یک تصمیم بزرگ رو داره...
من نصیحت نمی کنم فقط دوستانه حرف میزنم...
به نظر من لازم نیست از اون آقا بدت بیاد تو فقط باید احساسی که نسبت بهش داری رو تغییر بدی
یه رهکار دارم برای همه ی افرادی که عاشق شدن،یک قلم و کاغذ بردارن و برای اون فرد نامه بنویسن و عاشقانه ترین کلمات و احساس واقعیشونو به اون فرد بنویسن هر چند صفحه که شد مهم نیست و بعدش نامه رو چند بار بخونن و بعد پاره کنن و بریزن دور ، این راهکارو وقتی داشتم رادیو گوش میدادم یک روانشناس توصیه کرد به دختری که عاشق یک هنرمند شده بود،خیلی عملی و موثره به شرطی که تکرار کنی من فکر میکنم بتونه این احساس وابستگیتو کمتر کنه و تو رو از لحاظ روانی سبک و خالی کنه...فقط تکرارش کن مثلا یه هفته... واینکه سعی کن رابطه ات رو با اون آقا کمتر کنی مثلا اگه سه بار در روز بود بشه دوبار و بعدش یه بار و بعدش هیچ چی... حالا که بعد از این کارها رابطه ات باهاش کمتر شد و احساست هم نسبت بهش تغییر کرد دنبال یه جایگزین باشد...نه !بد برداشت نکن! مثلا یک فعالیت هنری ، کتاب خوندن، قرآن خوندن، تماشای برنامه های مفید مستند های خوب و یا اصلا تا حالا به این فکر کردی که می تونی از دنیای مجازی یکم فاصبله بگیری اگه تو دنیای واقعی زندگی خوب و عالی ای داشته باشی اون وقت دیگه نیازی به دنیای مجازی نیست...اون جایگزین ها فقط کلاس رفتن و.. نیست آشپزی یاد بگیر آره خیلی ساده کنار مامانت وایسا و درست کردن انواع غذاها رو یاد بگیر یه مهارته بی نظیره کاری که خودم هم دارم انجامش میدم...همه ی این کارا عملیه فقط برنامه داشته باش اگه چهل روز بتونی دوام بیاری و رابطه نداشته باشی تو وجودت نهادینه میشه و از همه مهمتر از خدای بزرگ و مهربون کمک بخواه ... نوشته و حرفام حاصل مطالعات و تجربه هام بود امیدوارم ازشون استفاده کنی...
ماه پیشونی من منتظرم... کارایی که گفتمو انجام بده یه هفته دیگه یعنی یکشنبه 12 مرداد میام و حالتو میپرسم...منتظرم...

با سلام

خواهر محترم ، بهترین راه برای ترک این رابطه : ابتدا تعقل کنید و به پسره بگید که ما هیچ راهی برای ازدواج نداریم پس باید جدا بشیم .

اگر قبول کرد که خودش و شما با هم کلا رابطه را قطع میکنید بر مبنای عقلایی و تعامل درست .

اگر قبول نکرد پس یقین کنید که طرف شما انسان خائن و بی منطقی است و روی همین موضع تمرکز وتفکر کنید تا به تنفر از او برسید .... وبتدریج عشق به نفرت تبدیل خواهد شد .

ماه پیشونی;547652 نوشت:
:geryeh::geryeh::geryeh::geryeh:
میشه یه نفر بگه من چه جوری از این دوستم بدم بیاد
اگه دوستانه جدابشیم هر وقت یادش می افتم دلم براش تنگ میشه اما اگه ازش بدم بیاد بعد از یه مدت نسبت بهش بی تفاوت میشم

چرا فکر میکنی اگر ازش بدت بیاد یا متنفر باشی به نفعت هست؟!
چرا سعی میکنی به خودت دروغ بگی؟ چرا اصلا دنبال دروغ هستی؟ چطور انتظار داری وقتی میدونی دوستش داری (به هر دلیل) باید ازش متنفر باشی . خوب واضحه که این نشدنی هست.
خواهر نازنین نادیده! من خیلی به دیدگاه دینی و مذهبی کاری ندارم و تخصص هم در اون زمینه ندارم ولی صرفا به تجربه عرض میکنم که به نظر من :
اولا به این نکته بسیار توجه و دقت کن که رابطه شما مجازی بوده. در رابطه مجازی اون گلپسر حتی اگر کاملا صادق هم باشه (که احتمالا اینطوریه یا اصلا ما فرض میکنیم اینطوریه) ولی ماهیت دنیای مجازی این هست که ما بیشتر از اینکه خودمون رو نشون بدیم ،‌ از خودمون شخصیتی که دوست داریم رو نشون میدیم. یعنی بیشتر اون چیزی یا کسی که میخواهیم باشیم یا دوست داریم باشیم رو ارائه میدیم تا شخصیتی که واقعا داریم. به جز این شما یا هرکسی که مخاطب مجازی هست هم در ذهنتون ایده ال ترین شکل ممکن طرف مقابل رو تصور میفرمایید . بنابراین مطمئن باشید که شما اون شخص رو دوست ندارید. شما یک شخصیت مجازی که از طریق ایشون و ذهن شما ساخته شده را دوست دارید که اتفاقا میتونه کاملا هم صادقانه باشه ولی کاملا واقعی نیست. دقت میفرمایید چی میگم؟
بنابراین شما احتمالا اولین رابطه عاطفی هست که تجربه میکنید و لذا تنها و تنها به عنوان یک تجربه بهش نگاه کنید. و سعی کنید به این تجربه مسئولا نه نگاه کنید و سعی کنید با این تجربه بزرگ تر بشید. قرار نیست شما در اولین تجربه عاطفی که داشتید خودتون رو تمام کنید! یعنی انتظار شما از خودتان همینقدر است؟! اینقدر کم از خودتان میخواهید؟! پس همواره به این فکر کنید که در حال بزرگ شدن هستید (بزرگ شدن عاطفی و شخصیتی و .....) و سعی کنید با این تجربه هم بزرگ شوید. نه اینکه در آن بمانید.
بعدها که درگیر رابطه عاطفی واقعی و حقیقی بشوید فرق زمین تا آسمانش را درک خواهید کرد!
نکته مهم این هست که همه ما (چه پسر و چه دختر) وقتی درگیر اولین رابطه عاطفی میشویم به اقتضای سن تصور میکنیم که این عشق یا به وصال میرسد و ما در آسمانها پرواز میکنیم و یا اگر نشود چاره نداریم و باید بمیریم...!! ولی من به شما قول میدهم که در آینده وقتی که این خاطره یادتان بیاید اتفاقا بسیار هم شیرین خواهد بود هرچند مجدد به شما قول میدهم که بعدها در طی یک سال یک بار هم شاید یادتان نیاید!
بنابراین فقط خیلی نگران نباشید و فقط ذهن خودتان را درگیر این مساله نکنید که انگار بزرگترین مساله زندگی شما در حال رخ دادن است . خیر این فقط یک تجربه کوچک است (البته اگر اولین باشد مهم است و در خاطر میماند) و به زودی به این تجربه و احساسی که داشتید خواهید خندید!

ماه پیشونی;547531 نوشت:
اقای به اصطلاح محترمممممممممم!!!!!
من اون موقع فقط 16 سالم بوده
و یک سال تمام مقاومت کردم
مشکل فیسبوک و یاهو و لاین و.... نیست
مشکل احساسه که به حرف عقل گوش نمیده

سلام
چرا بهتون برخورد؟!
اگر لحنم بد بود پوزش میخوام:Gol:
مسلماً منظورم از طلاق و خیانت و آوارگی شما نبودید.
چون نه متاهلید که بخواهید طلاق بگیرید و نه با کسی قول و قراری گذاشته اید که بخواهید به ایشان خیانت کنید...ولی در مورد آوارگی کمی شامل حالتون میشه!البته منظورم همین حال پریشان و سردرگمی هستش که ممکنه اگر درست رفتار نکنید بیشتر هم بشه!
راستش اونقدر در مورد روابط مجازی در اسک دین صحبت شده که دیگه فاکتور گرفتم و خلاصه پیام دادم و فکر کنم منظورم را درست نرسوندم.
ولی واقعیت اینه که خیلیها در دفاع از مثلا فیس بوک همین را میگن :اگر جنبه داشته باشی, خیلی هم خوبه....خوب من هم گفتم همانها بیان و جواب بدن!
اینکه میفرمائید مشکل از فضای مجازی نیست و مشکل از احساسه که به حرف عقل گوش نمیده را با یک مثال عرض می کنم....این فقط شامل شما نیست..در واقع این همان عشقه.
کدوم عاشقی به حرف عقل گوش میکنه؟
به قول حافظ :
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی...............عشق داند که در این دایره سرگردانند.
اگر عشق بد باشه که کار عالم معطله!
مشکل اینجاست که عشقی که از راه اشتباه حاصل بشه, مسموم هستش.
این که خواهرمون میفرمان:
Nahal;547544 نوشت:
اقاي محترم من خودم از طريق چت چادري شدم اين وسائل رو ميشه استفاده درست هم ازشون كرد نميشه كه مثل دوره قلقلة ميرزا زندگي كرد اينها ابزار كه تو دوره الان بايد باشه وقتي به شكل صحيحش!

اوکی...ولی باید به اثر غالب و اکثر توجه کرد یا به اثرات استثنائی و اقلیت؟
این که بخواهیم بحث کنیم فضای مجازی و ماهواره بیشتر باعث فساد در خانواده ها شده یا بالعکس واقعا از حوصله عموم مردم خارجه و هرکی فکر میکنه فیس بوک و ....باعث تقویت اخلاق اسلامی و یا افزایش حجاب میشه که ...دیگه قضاوتش با خواننده....ولی اگر هم چنین چیزی بوده در واقع همان ضرب المثل "ادب از کی آموختی گفت از بی ادبان" و یا اینتکه ممکن در اثر احتمال ضعیف شخصی با یک انسان مومن در فیس آشنا بشه و رشد معنوی پیدا کنه...خوب من این را منکر نمیشم ولی اینطوری نمیشه در مورد اثر یک پدیده مثل جوامع مجازی یا ماهواره بحث کرد.
مثلا همین اسک دین ممکنه باعث انحرافی بعضیها بشه ولی از نظر دسته بندی یک سایت با رویکرد تقویت معنویت و اخلاق اسلامی نام برده میشه.
در هر صورت اسیر عشق شدن چه عشق سالم که بر یک اساس درستی بنا شده باشه و چه عشقی که خشت اول اون اشتباه بوده, یک وابستگی شدید ایجاد میکنه که از بین بردنش خیلی سخته ولی شدنی هستش و......
اگر تاپیکهای مشابه را بخوانید خیای میتونه مفید باشه.
موفق باشید

ماه پیشونی;547652 نوشت:
:geryeh::geryeh::geryeh::geryeh:
میشه یه نفر بگه من چه جوری از این دوستم بدم بیاد
اگه دوستانه جدابشیم هر وقت یادش می افتم دلم براش تنگ میشه اما اگه ازش بدم بیاد بعد از یه مدت نسبت بهش بی تفاوت میشم

سلام خواهر گرامی

هیچ دلیلی نداره شما از اون بدت بیاد. اون آقا پسر هم مثل بقیه آدما. مگه تنها راه فراموشی یک آدم نفرت از اونه؟

همینکه یه مدت ازش دوری کنی یه درمیون جوابشو بدی. سردی کنی دیگه سراغت نمیاد . اینطوری نصفه راه رو رفتی.

نکته بعدی اینکه یک انسان با ایمان اگر سرش بره کار حرام نمیکنه. قطعا شما تابحال نمیدانستی که اینکار حرامه. الان که دونستی خیلی راحتتر با قضیه کنار میای.

حکم ارتباط با نامحرم در فضای مجازی اینترنت...

حکم ارتباط با نامحرم در فضای مجازی اینترنت...


√ پاسخ:
از نظر اسلام در حفظ حریم در ارتباط با نامحرم
فرقی بین محیط واقعی و محیط مجازی نخواهد بود وارتباط در محیط مجازی همانند خلوت دو نامحرم است وچون کسی به آنجا راه ندارد ، بنابراین محل اشکال است.

البته اگر ترس افتادن به حرام و قصد لذت(‌عاطفی یا جنسی ) بردن در میان نباشد، اشکالی وارد نیست . در تشخیص خوف و قصد لذت انسان خود مهمترین قاضی خویش است و از وضع خویش آگاه است .

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif] برای دیدن ادامه،به> ادامه مطلب

به نقل از "ندای یک بسیجی":


[h=2][/SPOILER][/h]


خداوندا،بما بفهمان که
نامحرم نامحرم است،چه درفضای مجازی وچه در دنیای واقعی....وبارالهــــی!به یادمان

بیاور که

فاطمه سلام الله علیها کسی بود که خود را ازنابینا میپوشاند.

میدونید مشکل کجاس ؟
مشکل اینه که میخوای اما نمیشه
میدونی بده اما این دل نمیفهمه
میدونی دیر و زود داره این بریدنه .....اما بازم ادامه میدی
میدونی ته این راه هیچی نیست ...هیچی
اما باز ادامه میدی
میخوای اما نمیشه
اما اگه قاطع تصمیم بگیری ....با پشت دست بزنی تو دهن احساست ...که دیگه به دلش راه نمیای
همهی راه ها رو واسه برگشتن ببندی
میشه
دیگه کار نشد نداره
تو بخواه ..حتما میشه
دستت و بزار تو دست خدا ....محکم بگیرش ...تا دست شیطان از دامانت کوتاه بشه

[="Arial Narrow"][="Olive"]سلام.
من یک سری برخورد ها در اخلاقم با خانم ها دارم که در حال حاضر، احساس کنم محل ارزش ندارند،
فرضاً توجه به حقوقش بیش از حقوق خودم. توجه خاص به احساساتش، توجه به عقایدش و ... .البته در مورد همه زنان اینطور نیست، آنکسی که من نسبت به او علاقه دارم، باید از من متنفر شود و من از او متنفر شوم. در واقع می خواهم یک سیر نزولی را در ملاطفت با زن در خود به وجود بیاورم، به او سواری ندم، با او مهربان نباشم. تعارفی نباشم، نسبت به او کنجکاو نباشم . چطور برخوردم را نسبت به "زن" خشک تر و بی نیاز تر کنم. می خواهم نسبت به آنکه ذره ای مجبت دارم، بی تفاوت شوم.
[/]

سلام
ارتباط شما با ایشان یک اشتباه بود لذا برای جبران اشتباه باید سختی هایی را متحمل شوی. بنابراین این انتظار که بدون هیچ گونه تحمل سختی، ایشان را فراموش کنی نادرست است. البته مقایسه این سختی با سختی ها و ضررهایی که از ادامه رابطه به شما وارد میشود میتواند انگیزه و همت شما را دوچندان کند و تحمل شما را بالا ببرد. هر چه این رابطه ادامه پیدا کند وابستگی شما به هم بیشتر میشود و وقتی وابستگی بیشتر شد، تحمل سختی جدایی نیز به تناسب بیشتر میشود؛ درست مانند کسی که راه را اشتباه رفته. اگر او به این مسئله توجه نکند و زیبایی های جاده نگذارد از آن دل بکند، هر چه میرود راه برگشت او دورتر و سخت تر خواهد شد.
این در مورد ضرورت قطع رابطه بود اما در مورد چگونگی آن باید عرض کنم بهترین راه این است که رابطه را یکدفعه قطع کنید نه تدریجی چون قطع رابطه به طور تدریجی دقیقا نتیجه عکس می دهد و منجر به همان چیزی میشود که شما از آن واهمه داری یعنی وابستگی بیشتر.
بنابراین به ایشان بگو این رابطه از اول اشتباه بود و ادامه دادن آن هم اصلا به صلاح نیست لذا چاره ای جز اینکه همدیگر را فراموش کنیم وجود ندارد. بعد رابطه را کلا قطع کنید و هر گونه کانالی که منجر به رابطه مجدد میشود را تخریف کنید. ایمیل، وبلاگ، نام کاربری در سایت های مختلف و ... را تغییر دهید تا این رابطه دوباره شکل نگیرد.
بعد که رابطه را قطع کردید برای اینکه سختی این کار کم شود به موارد زیر عمل کنید:
1- سعی کنید به او فکر نکنید و نگذارید ذهنتان به رویاسازی در مورد ایشان بپردازد. در مقابل هر گونه توجیه درونی که میخواهد رابطه را دوباره شکل دهد مقاومت کنید و با خود بگویید این ها دیگر منطق نیست بلکه احساس است و باید در مقابل آن ایستاد.
2- اوقات فراغت خود را تا حد امکان با کارهای مختلف پر کنید چون غالب رویاسازی های زمانی شکل میگیرد که فرد بیکار باشد.
3- با دوستان صمیمی خود وقت بیشتری را بگذرانید تا احساس تنهایی شما کاهش یابد. همچنین ارتباطات خانوادگی با خواهر، مادر، برادر، پدر و ... را تقویت کنید.
4- اگر شرایط ازدواج برایتان فراهم است، ازدواج شما با فردی که با شما تناسب لازم را داشته باشید کمک خیلی بزرگی به فراموش کردن فرد قبلی خواهد کرد چون عشق کاذب قبلی شما نیاز به جایگزین دارد و وقتی این جایگزینی صورت گرفت، هر گونه سختی به پایان رسیده است.
5- تقویت ارتباط با خدا و اهل بیت و قرآن و ادعیه را در همه این مراحل فراموش نکنید.
پیروز و سربلند

حامی;547302 نوشت:
پیامبر اکرم (ص) : «من عشق فعفّ ثم مات، مات شهیدا؛
هر کس عاشق شود و عفت بورزد (به گناه آلوده نشود) و آن گاه بمیرد، شهید مرده است.»
(کنز العمال،حدیث6999)

سلام استاد حامی
دیروز قسمت اول پخش یک سریال بود (تنهایی لیلا)، دیدم این حدیث رو قبل پخش سریال مینویسه. شما هم در تاپیکهای مختلفی مینویسدش.
رفتم در جامع احادیث که هزار و دویست جلد کتاب روایی شیعه هست سرچ کردم ولی حتی یک کتاب شیعه هم اینو نقل نکرده بود، با اینکه گاهی احادیث عامه لااقل مرسل ذکر میشن.
حال چطور این اواخر عادت کرده ایم هر مطلب خوشگلی دیدیم نقل کنیم حتی در سریال پخش عمومی، نمیدونم.

مدیر علمی بخش حدیث نوشته بودند:
http://www.askdin.com/thread38381.html#post501094
من عشق فکتم و عف فمات مات شهیدا.
کسی که عشق بورزد و کتمان کند و بمیرد شهید مرده است!
بررسی روایت:
این روایت نیز از مرویات شیعیان نیست و مربوط به اهل خلاف است،و مصدر آن نیز کنزالعمال میباشد.(3/372)حتی در همان مصدر نیز ضعیف است،چنانچه ابن ابی الحدید نیز در شرح نهج البلاغه این حدیث را مرفوع دانسته است.(20/233)
لذا صرف نظر ازینکه ما جز در برخی موارد معدود حق استناد به روایات اهل خلاف را نداریم،خود روایت نیز ضعیف است و اعتباری ندارد.

موضوع قفل شده است