دیگران را باید چقدر در جریان اهداف و افکارمان قرار بدهیم؟
تبهای اولیه
سلام،بنده به شخصه اصلادوست ندارم واردمسائل خصوصی دیگران بشم وبه قولی تجسس درامورشون داشته باشم،ولی متاسفانه بعضی افرادباتجسس های بی موردشون آسایش آدم رومختل می کنند،وقتی دیگران بیش ازحدازانسان سوال می کنند،که من واقعانمیدونم این سوالات چه تاثیری برزندگیشون داره،که اگربدونم بادونستن این اطلاعات پیشرفتی درزندگی این افرادحاصل میشه خودم داوطلبانه همه ی جزئیات رو،ازطریق نصب بیلبوردهای مختلف جهانی می کنم،که اصلالازم نباشه دیگه اونهاسوال بپرسن ولی وقتی میدونم سوالشون بیمورده وواقعابه دردنخوروبدون کوچکترین تاثیرمثبتی!!!آیامیشه یه جورایی درجوابشون دروغ مصلحت آمیزگفت!!!اگربخوام یه مثال دم دستی بزنم که همگی احتمالاتجربه کرده باشید:،یه دوستی ازمامیپرسه برنامت برای کنکورکارشناسی ارشدچیه(ومیدونیم که این سوال روصرفابرای این میپرسه که بدونه خودش ازماجلوتره یانه واگردیدماعقب تریم فقط به خاطرهمین کیف کنه!!!!یعنی ازروی یک حسادت مخفی!)وگرنه اگرواقعاهدفش استفاده ازتجربه باشه که باکمال میل برنامم رودراختیارش قرارمی دم،خلاصه درجواب به این آدم به جای اینکه بگم آره برنامه ریختم وجزئیاتش فلانه به جاش (بگیم فعلاتصمیم خاصی نگرفتم)آیااین طورجواب دادن دروغ محسوب میشه؟گرچه برای من مهم نیست(گفتن یانگفتن این مسئله هم بازتاثیری درزندگی من نداره من میتونم باهمه ی تفاسیربرنامم روبراش توضیح بدم،ولی برای تربیت اون شخص میپرسم)چون میدونم هرچی درجواب اون آدم(فضول)بگم فردااز4نفردیگه میشنوم!!!وواقعابرام آزاردهندست که هرروزبخوام برای یکی توضیح بدم الان دارم چیکارمی کنم یافرداقراره چکاری انجام بدم،الان کجامیرم!ازکجامیام!!!!حالاصرفامنظورم این مثال نیست ،گاهی این کنجکاوی هابه مسائل خصوصی تروزندگی شخصی انسان میرسه،ولی بعضی هامتاسفانه اینقدرکنجکاوند!که آدم روراحت نمیزارند!چطورازدست این نوع ازانسانهای شریف !خلاص بشیم؟البته خوشبختانه خیلی راحت میشه تشخیص داد،که یک نفرازروی صداقت وصفااین سوال روازآدم میپرسه یامقاصدشومی پشت پرده داره!!!ولی به خیال خودش خیلی زرنگه ومااصلانفهمیدیم نیتش چیه!!!،اسلام چه توصیه ای برای برخوردبااین قبیل مواردداره؟
امیدوارم تونسته باشم منظورم رودرست برسونم...باتشکر..التماس دعا
سلام،بنده به شخصه اصلادوست ندارم واردمسائل خصوصی دیگران بشم وبه قولی تجسس درامورشون داشته باشم،ولی متاسفانه بعضی افرادباتجسس های بی موردشون آسایش آدم رومختل می کنند،وقتی دیگران بیش ازحدازانسان سوال می کنند،که من واقعانمیدونم این سوالات چه تاثیری برزندگیشون داره،که اگربدونم بادونستن این اطلاعات پیشرفتی درزندگی این افرادحاصل میشه خودم داوطلبانه همه ی جزئیات رو،ازطریق نصب بیلبوردهای مختلف جهانی می کنم،که اصلالازم نباشه دیگه اونهاسوال بپرسن ولی وقتی میدونم سوالشون بیمورده وواقعابه دردنخوروبدون کوچکترین تاثیرمثبتی!!!آیامیشه یه جورایی درجوابشون دروغ مصلحت آمیزگفت!!!اگربخوام یه مثال دم دستی بزنم که همگی احتمالاتجربه کرده باشید:،یه دوستی ازمامیپرسه برنامت برای کنکورکارشناسی ارشدچیه(ومیدونیم که این سوال روصرفابرای این میپرسه که بدونه خودش ازماجلوتره یانه واگردیدماعقب تریم فقط به خاطرهمین کیف کنه!!!!یعنی ازروی یک حسادت مخفی!)وگرنه اگرواقعاهدفش استفاده ازتجربه باشه که باکمال میل برنامم رودراختیارش قرارمی دم،خلاصه درجواب به این آدم به جای اینکه بگم آره برنامه ریختم وجزئیاتش فلانه به جاش (بگیم فعلاتصمیم خاصی نگرفتم)آیااین طورجواب دادن دروغ محسوب میشه؟گرچه برای من مهم نیست(گفتن یانگفتن این مسئله هم بازتاثیری درزندگی من نداره من میتونم باهمه ی تفاسیربرنامم روبراش توضیح بدم،ولی برای تربیت اون شخص میپرسم)چون میدونم هرچی درجواب اون آدم(فضول)بگم فردااز4نفردیگه میشنوم!!!وواقعابرام آزاردهندست که هرروزبخوام برای یکی توضیح بدم الان دارم چیکارمی کنم یافرداقراره چکاری انجام بدم،الان کجامیرم!ازکجامیام!!!!حالاصر� �امنظورم این مثال نیست ،گاهی این کنجکاوی هابه مسائل خصوصی تروزندگی شخصی انسان میرسه،ولی بعضی هامتاسفانه اینقدرکنجکاوند!که آدم روراحت نمیزارند!چطورازدست این نوع ازانسانهای شریف !خلاص بشیم؟البته خوشبختانه خیلی راحت میشه تشخیص داد،که یک نفرازروی صداقت وصفااین سوال روازآدم میپرسه یامقاصدشومی پشت پرده داره!!!ولی به خیال خودش خیلی زرنگه ومااصلانفهمیدیم نیتش چیه!!!،اسلام چه توصیه ای برای برخوردبااین قبیل مواردداره؟امیدوارم تونسته باشم منظورم رودرست برسونم...باتشکر..التماس دعا
با عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی
امیدوارم نکاتی را که خدمتتون مکتوب میدارم راهگشا باشد
- این گونه نیست که حتما سوالات افراد باید فایده ای برای خود آنها داشته باشد برخی مواقع ما از دیگران سوالاتی را میپرسیم تا نشان دهیم برامون ارزش دارند و به آنها اهمیت میدهیم
- قبول دارم بعضی از سوالات باعث رنجش انسان می شود که البته باید با متانت به آنها پاسخ گفت ودر این جور مواقع دروغ درست نمی باشد
- توجه داشته باشید این که فرمودید راحت می شود تشخیص داد که سوال کننده چه هدف و مقصدی دارد به این راحتی هم نیست لذا مواظب باشید وارد پیش داوری و سوءظن و... نشوید
- برای مقابله با چنین اشخاصی در صورت وجود شرایط یا خود مستقیما بگویید یا با حالات بدنی نشان دهید که از سوالات او ناراحت شدید و یا شخص امینی را واسطه قرار دهید تا با او صحبت نماید البته مواظب باشید یک کلاغ چهل کلاغ نشود
در پناه قرآن و اهل بیت موفق باشید
یا علی
با عرض سلام مجدد
انسان نسبت به کمکی که طرف مقابل می تواند داشته باشد یا نیاتی که دارد یا نزدیکی که نسبت به ما دارد می تواند افراد دیگر را در جریان کارهای خود قرار دهد البته بستگی به طرف مقابل دارد
اولا که صداقت به معنای ساده لوحی و بازگویی رازها و مسائل خصوصی جزیی از اسلام نیست . ثانیاً شما هم نباید بدبین باشید و سوءظن هم اسلامی نیست. ولی خوب اگر میبینید کسی داره در زندگی خصوصی شما تجسس میکنه و ممکنه به زندگی شما ضرر بزنه میتونید راست نگید و دروغ هم نگید و توریه کنید. البته نظر مرجع تقلیدتون رو هم جویا بشید.
توریه یعنی حقیقت رو جوری بگید که طرف خودش یه چیز دیگه برداشت کنه.
مثلن وقتی کسی از شما میخواد پول غرض کنه اما شما مطمئنی که پس نمیده دستو نشون بدی بگی دستم خالیه. یا مثلن در مورد همین مسئله میتونید به طرف بگید نه الان اصلاً درس نمیخونی و تو ذهنت بگی ربع ساعت دیگه میخونی مثلاً. البته اینها همش در صورتیه که بدونی فاش شدن حقیقت مفسده داره مثلن باعث میشه پشت سر شما غیبت کنن یا در مظان اتهام قرار میگیری
[="Navy"] ثانیاً شما هم نباید بدبین باشید و سوءظن هم اسلامی نیست
ممنون ازراهنماییتون،راستش مسئله بدبین بودن نیست،شایدمن خوب توضیح نداده باشم این فردی که باعث شدمن به خاطرش تاپیک بزنم چون بهش اعتمادداشتم یکی ازتصمیمات زندگیم رو(چون خودش سوال کرد!وزیادهم مهم نبود!)به ایشون گفتم وتاکیدکردم دوست ندارم فعلابقیه ازاین تصمیم بنده مطلع بشن!!!ولی دقیقاچندروزبعدیکی دیگه ازدوستان پیش همون خانومی که ازش قول گرفته بودم ،بهم گفت شنیدم فلان تصمیم روگرفتی!!!!البته منم به روم نیوردم که اصلااتفاقی افتاده،گفتم آره فلان تصمیم روگرفتم...منظورم اینجورشرایط بودنه اینکه به همه بدبین هستم[/]
با سلام این موارد بین خانم ها خیلی شایع هست یادمه دوران لیسانس و فوق لیسانس هم دخترها از ما می پرسیدن مثلا فلان امتحان خوب دادی، یا درس می خونین، پسرها معمولا حداقل من اینجوری هستم سوال های این تیپی رو اگه بپرسم واسه سنجش خودم می پرسم نه واسه بازگو کردن به دیگران،
در برخورد با اینجور آدم ها من همیشه واقعیت رو گفتم مثلا گفتم اره واسه ارشد می خونم، بدون پیش داوری، تو مسایل دیگه هم همین طور حتی درباره با ازدواج دایم از من سوال می پرسن فامیل یا دوستان و من جواب می دم در حال جستجو هستم ، یا انشالله به همین زودی انجام می شه !!! همیشه سعی می کنم واقعیت رو بگم تو این جور موارد، اگرم سوالی باشه نخوام جواب بدم محترمانه به طرف می فهمونم که سوالش خصوصی هست،
یه خاطره هم بگم
دوران فوق بود یه درس سخت آزمایشگاه داشتیم که تو دانشکده دیگه ارائه می شد، بعد امتحان من می دونستم که خراب کردم :Narahat az: تو سرویس برگشت بودیم دیدم همه ناراحت هستن تقریبا، یکی از خانم ها داشت گریه می کرد بچه که داشتن با هم تبادل نظر می کردن ایشون گفت خیلی خراب کرده و می افته احتمالا (افتادن مساوی بود با سال بعد برداشتن واحد چون نیم سال دوم ارائه نمی شد) اقا نمره ها اومد ایشون بیشترین نمره رو گرفته بود بین 18 تا 19 بود.
اونوقت من:Moteajeb!: ، بقیه پسرها:Moteajeb!::_loool: برد آموزشی :Moteajeb!: دخترها ی کلاس:Gig::Ghamgin: و احتمالا خودش :khaneh::ok:
[="Times New Roman"][="Black"]انسان با رفتارهاش می تونه تا حدودی حد و مرز هرکسی رو واسه طرف مقابل مشخص کنه..
.
اینجوری دیگه هرکسی می دونه توی ارتباطاتش با شما تا چه حد می تونه جلو بیاد و اگر بیش از این اومد ممکنه مشکل بوجود بیاد..
.
اینکه برخی به خودشون اجازه میدن فضولی کنند بخاطر اینه که ما بستر رو براشون فراهم کردیم و به اصطلاح بهشون رو دادیم..
.
یه مقدار در روابطتتون جدی تر باشید و وقتی طرف در مورد مسائل شما حرف میزنه شما در مورد مسائل دیگه حرف بزنید به نظرم خودش متوجه میشه که شما تمایلی به پاسخ دادن در این زمینه ندارید..[/]