ديگران به من چه!!!

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
ديگران به من چه!!!

آنان که توفیق خدمت به دیگران دارند، حسّ حیات و عصب انسانیت آنان زنده و بیدار و فعّال است و در این خدمت، «لذّت روحی» می‌برند و «نشاط معنوی» می‌یابند و به خدا نزدیک می‌شوند، البته با چاشنی خلوص و انگیزه پاک. به فرموده پیامبر خدا:

دو خصلت است که چیزی بالاتر از آن دو نیست:

یکی ایمان به خدا،

دیگری سود رساندن به بندگان خدا (..الّنفعُ لِعباد اللّه).

اینان یک گروهند و بی‌خیالان بی‌درد و دور از مردم و بی‌عاطفه و خودخواه و خودمحور هم گروهی دیگر، فاصله بین آنان نیز از بهشت تا دوزخ است. به آنان چه که برخی، پول نسخه و ویزیت ندارند؛ برخی با حسرت، شاهد پرپر شدن عزیز خویشند و توان مداوا ندارند؛ از بی‌بضاعتی خانه‌خراب می‌شوند و از تنگدستی، ترک‌تحصیل می‌کنند و به دلیل نداری و مسکنت، از تفریحات سالم و سفرهای تابستانی و زمستانی و تغذیه کافی و لباس آبرومند محروم‌اند!


بعضی بر این مسلک‌اند که «من» راحت باشم، دیگران هر‌طور شوند، به من چه؟


«من» به رفاه و پول و امکانات برسم، اگر هزاران بینوای زمین‌گیر و اجاره‌نشینان فقیر و غصه‌دارانِ بیمار و بی‌دارو و خانواده‌های بی‌بضاعت و یتیمان بی‌سرپرست و مناطق محروم و اقشار آسیب‌پذیر وجود داشته باشند، به من چه ارتباطی دارد؟

اگر این «من» بت نیست پس چیست؟ و اگر این «منّیت»، درد نیست پس چیست؟


آنان که کمر همّت می‌بندند و «رنج خود و راحت دیگران» را می‌طلبند، چند قدم به مرز انسانیّت نزدیک‌ترند و نشان می‌دهند که «انسان»اند و «احساس» دارند. خدمت به همنوع، یک پلّه از هزار پله صعود تا قرب خدا و رسیدن به کمال مسلمانی است و بی‌دردی هم یکی از آن دردهاست که خود را نشان نمی‌دهد و رفته‌رفته، «هویّت انسانی» را تحلیل می‌برد و از افراد، چیزی باقی نمی‌گذارد، جز مشتی تمنیّات سیری ناپذیر و هیکلی با روحیّات حیوانی و فاقد هر‌گونه «احساس بشری» و... چه بیماری خطرناکی! «ابن یمین» در دعوت به خدمت و همدلی و همدردی با همنوعان سرودهایی دارد، از جمله چنین می‌گوید:

نَبُوَد مهتری به روز و به شب
باده خوشگوار نوشیدن
یا طعام لذیذ را خوردن
یا لباس نظیف پوشیدن
من بگویم که مهتری چه بُوَد؟
گر بخواهی زمن نیوشیدن
همگنان را ز غم رهانیدن
در رعایات خلق کوشیدن

http://armandaily.ir/?News_Id=14872