دو سوال درباره بهشت

تب‌های اولیه

37 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دو سوال درباره بهشت

سلام .

1-افراد بهشتی چه سخنانی میگویند ؟ فقط تو بهشت به هم سلام میکنند و ذکر خدا میگن ؟ کلا حرف زدن عادی اونجا وجود داره یا فقط سلام و تحیت و ذکر گفتنه ؟ حدیثی در این مورد هست ؟
2-یادمه در گذشته میگفتند تو بهشت روابط جنسی وجود نداره در واقع اینقدر لذت هست که آدم فکرش به اون چیزا نمیره از طرفی یادمه چند وقت پیش در برخی سایتها و مطالب دیدم که روابط جنسی در بهشت هم وجود داره و حتی روایت هم آورده بود! . حالا کدوم مطلب درسته ؟ کلا حدیثی در این مورد وجود داره ؟
ممنون

با نام الله



کارشناس بحث: استاد هادی

ُSajjad.M;480593 نوشت:
سلام .

1-افراد بهشتی چه سخنانی میگویند ؟ فقط تو بهشت به هم سلام میکنند و ذکر خدا میگن ؟ کلا حرف زدن عادی اونجا وجود داره یا فقط سلام و تحیت و ذکر گفتنه ؟ حدیثی در این مورد هست ؟
ممنون

با سلام و عرض ادب و تشکر از پرسش زیبایی که مطرح فرمودید

با توجه به آیات قرآن کریم در بهشت هیچ سخن لغو و بیهوده ای بر زبان بهشتیان جاری نمی شود؛ قرآن کریم می فرماید:
«لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً إِلَّا سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا» (مریم 62) در آنجا سخن لغو نمى‏شنوند، گفتارشان سلام است. و روزيشان هر صبح و شام آماده است‏.
علامه طباطبایی می فرمایند:

همانطور كه در اين آيه بيان فرموده يكى از خصوصى‏ترين صفات بهشت آن است كه در آن لغوى شنيده نمى ‏شود. و اگر سلام را از آن استثناء كرده استثناى منفصل است، و كلمه «سلام» نزدیک به معنی «امن» است؛ وقتى به كسى مى ‏گويى تو از من در امانى معنايش اين است كه از من حركت و سخنى كه ناراحتت كند نخواهى ديد، ولى وقتى به كسى مى‏ گويى سلام من بر تو باد، معنايش اين است كه نه تنها چيزى كه ناراحتت كند نمى ‏بينى، بلكه هر چه مى‏ بينى چيزى خواهد بود كه ناراحتت نمى‏ كند، و اهل بهشت اين سلام را از ملائكه و از رفقاى بهشتى خود مى‏ شنوند، هم چنان كه خداى تعالى از ملائكه حكايت كرده كه مى‏ گويند «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ» (زمر 73) و به رفقاى بهشتى نسبت داده فرموده «فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ» (واقعه 91). (تفسیر شریف المیزان ذیل آیه 62 سوره مبارکه مریم)

ُSajjad.M;480593 نوشت:
یادمه در گذشته میگفتند تو بهشت روابط جنسی وجود نداره در واقع اینقدر لذت هست که آدم فکرش به اون چیزا نمیره از طرفی یادمه چند وقت پیش در برخی سایتها و مطالب دیدم که روابط جنسی در بهشت هم وجود داره و حتی روایت هم آورده بود! . حالا کدوم مطلب درسته ؟ کلا حدیثی در این مورد وجود داره ؟
ممنون

قبل از ارائه پاسخ، یادآور می شویم که حقیقت بهشت چیزی فراتر از فهم انسان است؛ لذا برای فهم حقیقت بهشت باید سعه وجودی پیدا کرد تا به حقیقت بهشت و به حقیقت نعمات بهشت دست یافت ...

امیرمؤمنان در مقایسه ای میان دنیا و آخرت فرمودند: كُلُّ شَيْ‏ءٍ مِنَ الدُّنْيَا سَمَاعُهُ أَعْظَمُ مِنْ عِيَانِهِ وَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ مِنَ الْآخِرَةِ عِيَانُهُ أَعْظَمُ مِنْ سَمَاعِه‏ (نهج البلاغة، ص: 170 )یعنی: همه چيز دنيا شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است، و هر چيز از آخرت ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است.‏
نگاه ما نسبت به بهشت و نعمت های بهشتی عامیانه است لذا فکر می کنیم رابطه جنسی در بهشت همانند رابطه جنسی در دنیاست؛ این نوع تفکرات ناشی از انس و الفت ما با دنیای مادی است اگر کسی توانست فراتر از ماده را ببینید و عوالم ملکوت را مشاهده نماید خواهد دید که هیچ یک از نعمات بهشتی قابل مقایسه با نعمات دنیوی نیست.

به عنوان نمونه، برای یک فرد عادی مورچه یک حیوان کم شعور است؛ در حالي كه در سوره ي نمل، خداوند متعال از مورچه اي سخن گفته كه سليمان(ع) را مي شناسد، معني لشكر را مي فهمد و امر به معروف و نهي از منكر مي كند. و باز از هدهدي سخن گفته كه نه تنها حضرت سليمان را مي شناسد و به او خدمت مي كند بلكه خوب و بد را ادراك مي كند، خدا را مي شناسد، شيطان را مي شناسد، معني توحيد و شرك را مي فهمد، معني مالكيّت و حكومت را مي داند، مي تواند راست بگويد يا دروغ بگويد، و حتّي از عرش خدا حرف مي زند. عرفایی همچون علامه طباطبایی بیان فرمودند که مورچه در حد متوسطین از مردم شعور دارد.(این مطلب را در المیزان دیدم متأسفانه دقیق خاطرم نیست کجای المیزان بود)

در روايات نيز از اين مورچه ذكر خيري شده است؛ طبق روايات، اين مورچه سه سوال از حضرت سليمان(ع) پرسيد و حضرت سليمان(ع) در پاسخ سوالات آن مورچه فرو ماند، آنگاه خود مورچه پاسخ هر سه سوال را داد.

همان گونه كه درك عامه از مورچه و ... ، يك درك عوامانه و سطحي است، دركش از آيات و روايات هم همين گونه است؛ و عارف همان گونه كه مورچه را عميقتر مي شناسد، آيات و روايات را هم عميق تر مي فهمد، فلذا عارف می فهمد که رابطه جنسی در بهشت از سنخ رابطه جنسی دنیوی نیست، عارف با نگاه عمیق و درک ملکوتیش می فهمد که نکاح در تمام هستی ساری و جاری است؛ حتّی عرفا از نکاحات اسماء نیز سخن گفته اند. یعنی در اسماء الله نیز نوعی نکاح وجود دارد. بین ملائک نیز نوعی نکاح مطرح است. البته نکاح هر موجودی متناسب به خود اوست. لذا با پندارهای عوامانه نمی توان به مسأله نگاه کرد. این بحث از غوامض مباحث عرفان نظری است که بنده بضاعت ورود به چنین مباحثی را ندارم و اساسا بدون مقدمه ورود به چنین مباحثی ممکن پذیر نیست.

خلاصه مطلب اینکه: در بهشت نیز نکاح وجود دارد؛ که حاصل آن پیدایش کمالات جدیدی است.(دقت شود) اهل ظاهر، به ظواهر کلمات چسبیده و از درک حقایق این امور بی نصیب می مانند و اهل حقیقت از ظاهر گذشته و حقیقت این امور را ادراک می کنند.

در این مورد روایاتی در کتب روایی ما امده است که نشان می دهد در بهشت نکاح وجود دارد، اما همان طور که عرض شد نکاح را نباید به معنی دنیوی آن معنی کرد؛ پیامبراکرم(ص) می فرمایند: «همانا بهشتیان به چیزی بیشتراز نکاح اشتها ندارند و لذت نمیبرند». ([=&quot]عوالی اللآلی، ص 503)

به گفته حکمای الهی حورالعین ظهور حقیقت ولایت است در مملکت وجودی خود شخص، اما ما چیزی جز مشتی الفاظ چه می فهمیم؟! عرفا می گویند حور العین در مملکت وجودی خود شخص است؛ اما ما دم از روابط جنسی می زنیم. اگر عرفا از نکاحات امور سخن می گویند، ما چیزی جز مشتی الفاظ، که چه بسا آنها را به معانی نادرستی حمل می کنیم نمی فهمیم؟! ما لفظ ازدواج و نکاح که می شنویم چیزی جز روابط جنسی متعارف در ذهمان نقش نمی بندد؛ سر بسته بدانیم نمی توان به حقیقت بهشت و نعمات بهشتی پی برد مگر اینکه خود عالم ملکوت را مشاهده کنیم .

براي كسب اطّلاعات بيشتر و عميقتر در اين خصوص كتاب « معاد يا بازگشت بسوي خدا» تأليف استاد محمّد شجاعي را مطالعه بفرمایید .

حاضر: در بهشت، بهشتیان با دیگر بهشتیان و اهل دوزخ می توانند صحبت کنند. به عنوان مثال در قرآن دارد که بهشتیان با جهنمیان سخن می گویند. جمله در آيات 39 ـ 46 سوره مدثر است. دارد که (إِلاَّ أَصْحَـبَ الْيَمِين * فِى جَنَّـت يَتَسَآءَلُون * عَنِ الْمُجْرِمِين * مَا سَلَكَكُمْ فِى سَقَر * قَالُواْ لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّين * وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِين * وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَآئِضِين * وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّين)؛ به جز ياران دست راست [كه نامه عمل آنها را به نشانه ايمان، به دست راستشان مى دهند]* آنها در باغ هاى بهشتند و از مجرمان [و گناه كاران]سؤال مى كنند: * چه چيز شما را در آتش [دوزخ] در آورد* مى گويند ما از نمازگزاران نبوديم* و بينوايان را غذا نمى داديم* و پيوسته با اهل باطل به هرزگى مشغول بوديم * همواره روز قيامت را انكار مى كرديم. و نيز سوره هاى واقعه، آيات 25 و 26؛ مؤمن، آيه 49 و 50؛ مؤمنون، آيه 107، 108 و اعراف، آيه 44 بر اين حقيقت دلالت دارند، اما اين كه ارتباط و مفاهمه به چه صورتى و با چه زبانى صورت مى گيرد و اساساً آيا زبانى كه در ميان اهل دنيا متداول و مرسوم است، در آن جا نيز كاربرد دارد يا نه و بسيارى از مسائل ديگر، براى ما مشخص نيست؛ البته در برخى روايات وارد شده كه مردم در جهان آخرت با زبان عربى تكلم مى كنند.(جهت اطلاع بيشتر ر.ك: الميزان، ج 11، ص 11 و 12)
حاضر: در بهشت روابط جنسی نیز وجود دارد. در سوره زخرف، آیه 71، دارد که «وَ فيها ما تَشْتَهيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُن» یعنی هر چه نفس بهشتیان بخواهد در بهشت است و هر چه از لحاظ دید، لذت حساب شود، در اختیار بهشتیان است. در سوره بقره، آیه 25 نیز آمده است که «وَ لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ» یعنی این که برای بهشتیان، زوج های پاک وجود دارد و به طور طبیعی، دو زوج با همدیگر رابطه جنسی خواهند داشت. در سوره دخان، آیه 54 نیز دارد: «وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عين» یعنی این که حورالعین را به تزویج بهشتیان در می آوریم. خوب، یکی از آثار و لوازم تزویج نیز رابطه جنسی است. در برخی از احادیث نیز آمده است که هر بهشتی ای در هر صبح با 40 حورالعین همبستر می شود که این 40 حورالعین با 40 حور العین روز گذشته متفاوت هستند. از سوی دیگر، خداوند هر چیزی را که در این دنیا به بهشتیان نداده و یا بهشتیان از آن به خاطر تقوا پرهیز کرده اند در آن دنیا به آنها داده می شود و رابطه جنسی نیز یکی از این موارد خواهد بود؛ چراکه بیشتر بهشتیان به خاطر رعایت تقوا از بسیاری از صحنه های جنسی و روابط جنسی پرهیز کرده اند و خداوند در آن دنیا جبران خواهد کرد.

حاضر;572922 نوشت:
حاضر: در بهشت، بهشتیان با دیگر بهشتیان و اهل دوزخ می توانند صحبت کنند. به عنوان مثال در قرآن دارد که بهشتیان با جهنمیان سخن می گویند. جمله در آيات 39 ـ 46 سوره مدثر است. دارد که (إِلاَّ أَصْحَـبَ الْيَمِين * فِى جَنَّـت يَتَسَآءَلُون * عَنِ الْمُجْرِمِين * مَا سَلَكَكُمْ فِى سَقَر * قَالُواْ لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّين * وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِين * وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَآئِضِين * وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّين)؛ به جز ياران دست راست [كه نامه عمل آنها را به نشانه ايمان، به دست راستشان مى دهند]* آنها در باغ هاى بهشتند و از مجرمان [و گناه كاران]سؤال مى كنند: * چه چيز شما را در آتش [دوزخ] در آورد* مى گويند ما از نمازگزاران نبوديم* و بينوايان را غذا نمى داديم* و پيوسته با اهل باطل به هرزگى مشغول بوديم * همواره روز قيامت را انكار مى كرديم. و نيز سوره هاى واقعه، آيات 25 و 26؛ مؤمن، آيه 49 و 50؛ مؤمنون، آيه 107، 108 و اعراف، آيه 44 بر اين حقيقت دلالت دارند، اما اين كه ارتباط و مفاهمه به چه صورتى و با چه زبانى صورت مى گيرد و اساساً آيا زبانى كه در ميان اهل دنيا متداول و مرسوم است، در آن جا نيز كاربرد دارد يا نه و بسيارى از مسائل ديگر، براى ما مشخص نيست؛ البته در برخى روايات وارد شده كه مردم در جهان آخرت با زبان عربى تكلم مى كنند.(جهت اطلاع بيشتر ر.ك: الميزان، ج 11، ص 11 و 12)
حاضر: در بهشت روابط جنسی نیز وجود دارد. در سوره زخرف، آیه 71، دارد که «وَ فيها ما تَشْتَهيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُن» یعنی هر چه نفس بهشتیان بخواهد در بهشت است و هر چه از لحاظ دید، لذت حساب شود، در اختیار بهشتیان است. در سوره بقره، آیه 25 نیز آمده است که «وَ لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ» یعنی این که برای بهشتیان، زوج های پاک وجود دارد و به طور طبیعی، دو زوج با همدیگر رابطه جنسی خواهند داشت. در سوره دخان، آیه 54 نیز دارد: «وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عين» یعنی این که حورالعین را به تزویج بهشتیان در می آوریم. خوب، یکی از آثار و لوازم تزویج نیز رابطه جنسی است. در برخی از احادیث نیز آمده است که هر بهشتی ای در هر صبح با 40 حورالعین همبستر می شود که این 40 حورالعین با 40 حور العین روز گذشته متفاوت هستند. از سوی دیگر، خداوند هر چیزی را که در این دنیا به بهشتیان نداده و یا بهشتیان از آن به خاطر تقوا پرهیز کرده اند در آن دنیا به آنها داده می شود و رابطه جنسی نیز یکی از این موارد خواهد بود؛ چراکه بیشتر بهشتیان به خاطر رعایت تقوا از بسیاری از صحنه های جنسی و روابط جنسی پرهیز کرده اند و خداوند در آن دنیا جبران خواهد کرد.

باسلام
حقیرمتوجه نمیشوم مگرنه اینکه هرچه خواهندفراهم است پس ایاتکلم به عربی اجباریست یاخودانسان هم متوجه نمیشود
میشه مطلب رومستند ارایه بدید
یاحق

هادی;481356 نوشت:
خلاصه مطلب اینکه: در بهشت نیز نکاح وجود دارد؛ که حاصل آن پیدایش کمالات جدیدی است.(دقت شود) اهل ظاهر، به ظواهر کلمات چسبیده و از درک حقایق این امور بی نصیب می مانند و اهل حقیقت از ظاهر گذشته و حقیقت این امور را ادراک می کنند.

در این مورد روایاتی در کتب روایی ما امده است که نشان می دهد در بهشت نکاح وجود دارد، اما همان طور که عرض شد نکاح را نباید به معنی دنیوی آن معنی کرد؛ پیامبراکرم(ص) می فرمایند: «همانا بهشتیان به چیزی بیشتراز نکاح اشتها ندارند و لذت نمیبرند». ([=&quot]عوالی اللآلی، ص 503)

به گفته حکمای الهی حورالعین ظهور حقیقت ولایت است در مملکت وجودی خود شخص، اما ما چیزی جز مشتی الفاظ چه می فهمیم؟! عرفا می گویند حور العین در مملکت وجودی خود شخص است؛ اما ما دم از روابط جنسی می زنیم. اگر عرفا از نکاحات امور سخن می گویند، ما چیزی جز مشتی الفاظ، که چه بسا آنها را به معانی نادرستی حمل می کنیم نمی فهمیم؟! ما لفظ ازدواج و نکاح که می شنویم چیزی جز روابط جنسی متعارف در ذهمان نقش نمی بندد؛ سر بسته بدانیم نمی توان به حقیقت بهشت و نعمات بهشتی پی برد مگر اینکه خود عالم ملکوت را مشاهده کنیم .

براي كسب اطّلاعات بيشتر و عميقتر در اين خصوص كتاب « معاد يا بازگشت بسوي خدا» تأليف استاد محمّد شجاعي را مطالعه بفرمایید .

باسلام
ایابهشتیان مطلقا جهل ازانان ریشه کن شده یاخیر؟
یاحق

احمد;574570 نوشت:
باسلام
ایابهشتیان مطلقا جهل ازانان ریشه کن شده یاخیر؟
یاحق


با سلام و عرض ادب

بستگی به مرتبه وجودی فرد بهشتی دارد هر چه مرتبه وجودی بهشتی بالاتر باشد علم وی افزایش و جهلش کاهش می یابد، بله با توجه به اینکه بهشت دارای درجات و مراتبی است،(1) کسی که در مرتبه پایین بهشت قرار گرفته نسبت به مرتبه بالای بهشت جاهل است.(2)
نتیجه اینکه:
کسانی که در اعلی علیین بهشت بوده و با امام حسین علیه السلام،ائمه و انبیاء نشست و برخاست دارند جهل از آنان ریشه کن شده، اما کسانی که در مراتب پایین بهشت قرار دارند نسبت به مراتب بالای بهشت جاهل هستند.

............................................................................
1. «دَرَجاتُ بَعضُها فُوق بَعض» ( بهشت )درجاتی است که بعضی فوق بعض دیگر است .
2. در بهشت، هر كس مرتبه دوم را دارد مرتبه اول را هم داراست. مقام جمع‌الجمعي است. هر كس كه مرتبه سوم را دارد، مرتبه اول و دوم را هم دارد و كسي كه در مرتبه اعلي عليين هست همه مراتب را دارد. اما كسي كه مرتبه اول را دارد، ديگر مرتبه دوم را نمي‌بيند. روايات هم فرموده، در بهشت آنهايي كه بالاترند، پائين‌ترها را مي‌بينند، اما آنها كه مقام پائين‌ترين دارند، بالاترها را نمي‌بينند. (علت اين كه پائين‌ترها مقام بالاترها را نمي‌بينند براي اين است كه غم و غصه نخورند، ولي حرف بالاتر از اينهاست)
لذا آنكه پيش امام حسين(ع) است و «في شُغُلٍ فاكِهونَ» يكي از مراتب است چنين كسي حورالعين دارد، قصر دارد، مرتبه اول را دارد و امام حسين(ع) را هم دارد.
افرادي هم در بهشت هستند كه، حورالعين، قصور و باغ دارند، اما ديگر نمي‌شود كه با امام حسين(ع) هم نشست و برخاست كنند. ديگر نمي‌شود براي اينها هم از طرف خداوند نامه بيايد. «مِنَ الحَيِّ الَّذي لا يَمُوتُ اِلَي الحَيِّ الَّذي لا يَمُوتُ»از زنده‌اي كه نمي‌ميرد به زنده‌اي كه نخواهد مرد.
اما خواص، با اينكه هم حور دارند و هم قصر و هم باغ، آنچنان از وصال معشوق غرق در لذتند كه اصلاً توجهي به حور و غلمان و «جنات تجري من تحتها الانهار» ندارند مقامشان خيلي بالاتر است. آنان در خلوت عشق غنوده‌اند و لذت صحبت عاشق با معشوق و معشوق با عاشق را لمس نموده‌اند. اين لذت ها غير از لذت خوردن و آشاميدن است. در همين دنيا افرادي كه مقيد به نماز شب و رابطه با خدا باشند، مقامشان به جايي مي‌رسد كه امام صادق(ع) مي‌فرمايد:
«اَلرّكْعَتانِ في جَوْفِ اللَّيْلِ اَحَبُّ اِلَيَّ مِنْ خَيْرِ الدُّنْيا وَ ما فيها» دو ركعت نماز در دل شب براي من از دنيا و آنچه در دنياست بهتر است. (بحارالأنوار، ج 87 ، ص 148، ح 23)

باسلام
اگرجهل ازدرجات بالا مطلقا ریشه کن شده پس چگونه است شهوت و..که ازجنودجهل است هنوزدرانان وجوددارد؟
یاحق

هادی;481355 نوشت:
نگاه ما نسبت به بهشت و نعمت های بهشتی عامیانه است لذا فکر می کنیم رابطه جنسی در بهشت همانند رابطه جنسی در دنیاست؛

هادی;481356 نوشت:
خلاصه مطلب اینکه: در بهشت نیز نکاح وجود دارد؛ که حاصل آن پیدایش کمالات جدیدی است.(دقت شود) اهل ظاهر، به ظواهر کلمات چسبیده و از درک حقایق این امور بی نصیب می مانند و اهل حقیقت از ظاهر گذشته و حقیقت این امور را ادراک می کنند

هادی;481356 نوشت:
به گفته حکمای الهی حورالعین ظهور حقیقت ولایت است در مملکت وجودی خود شخص، اما ما چیزی جز مشتی الفاظ چه می فهمیم؟! عرفا می گویند حور العین در مملکت وجودی خود شخص است؛ اما ما دم از روابط جنسی می زنیم. اگر عرفا از نکاحات امور سخن می گویند، ما چیزی جز مشتی الفاظ، که چه بسا آنها را به معانی نادرستی حمل می کنیم نمی فهمیم؟! ما لفظ ازدواج و نکاح که می شنویم چیزی جز روابط جنسی متعارف در ذهمان نقش نمی بندد؛

سلام
منظورتونو متوجه نميشوم
يعني در بهشت لذت جنسي وجود نداره
يكدفعه بفرماييد كه خداوند هم عوام فريبي كرده ديگه!
اگه مفهوم بهشتو از خواسته هاي دنيايي تهي كنيم ديگر چه وجهي براي تشويق به آن باقي ميماند؟

با اين حرف شما من انگيزه ام رو براي تقوا از دست دادم..

ُSajjad.M;480593 نوشت:
-افراد بهشتی چه سخنانی میگویند ؟ فقط تو بهشت به هم سلام میکنند و ذکر خدا میگن ؟ کلا حرف زدن عادی اونجا وجود داره یا فقط سلام و تحیت و ذکر گفتنه ؟ حدیثی در این مورد هست ؟
2-یادمه در گذشته میگفتند تو بهشت روابط جنسی وجود نداره در واقع اینقدر لذت هست که آدم فکرش به اون چیزا نمیره از طرفی یادمه چند وقت پیش در برخی سایتها و مطالب دیدم که روابط جنسی در بهشت هم وجود داره و حتی روایت هم آورده بود! . حالا کدوم مطلب درسته ؟ کلا حدیثی در این مورد وجود داره ؟
ممنون

سلام
دوست عزيز
بهشتي را كه عرفا و حكما تعريف ميكنند فقط به درد خودشان ميخورد و بس
توي اين دنيا اگه به خواسته هات(ازراه مشروع) رسيدي كه رسيدي .. در غير اين صورت دلتو براي جاي ديگه صابون نزن
در بهشت جز ذكر و تقديس خبر ديگه ايي نيست
بزار اين بهشت براي امثال جناب هادي باشه
دمي رو عشق است

ملّاعلي;575000 نوشت:
سلام
دوست عزيز
بهشتي را كه عرفا و حكما تعريف ميكنند فقط به درد خودشان ميخورد و بس
توي اين دنيا اگه به خواسته هات(ازراه مشروع) رسيدي كه رسيدي .. در غير اين صورت دلتو براي جاي ديگه صابون نزن
در بهشت جز ذكر و تقديس خبر ديگه ايي نيست
بزار اين بهشت براي امثال جناب هادي باشه
دمي رو عشق است

سلام .
مسلما بهشت کاملا مکانی غیرقابل تصور با دنیاست .
سوال من هم درباره روابط جنسی صرفا به خاطر روایاتی بود که شنیده بودم اما برفرض که در بهشت اصلا رابطه جنسی(آنطور که در عالم جسمانی هست) وجود نداشته باشه چیزی تغییر نمیکنه بلکه خداوند آنقدر لذت در انجا فراهم میکنه که ممکنه اصلا انسان به اون چیزا نخواد روی بیاره و توجهی بهش نداشته باشه(البته اینا همش حدس و گمانه باید یه سر تا اونجا بریم ببینیم چه خبره:ok:)
موفق باشید

بنظرم در مورد بهشت زیاد نباید مانور داد اخه بعضی بحثهای ناموسی را پیش میاورد حالا از ما گفتن بود

ملّاعلي;574997 نوشت:
سلام
منظورتونو متوجه نميشوم
يعني در بهشت لذت جنسي وجود نداره


با سلام و عرض ادب خدمت برادر عزیز جناب ملّا علی
دوست بزرگوار طبق آیات و روایات بهشت یک نوع نیست؛ طبق آیات قرآن کریم خود بهشت نیز مراتب و درجات متفاوتی دارد، شاید توصیفاتی که قران کریم برای بهشت بیان کرده مربوط به نازل ترین مرتبه بهشت باشد ... توضیح اینکه بر خلاف تصور ابتدایی و عامیانه، بهشت یک نوع نیست، بلکه سه نوع بهشت وجود دارد:
الف: بهشت اعمال که ره آورد اعمال انسان هاست.
ب: بهشت صفات که نتیجه نوع ملکات روحی و صفات اخلاقی انسان هاست و به همین جهت گاه از آن به بهشت اخلاق نیز تعبیر می شود.
ج: بهشت ذات یا بهشت لقاء که از کیفیت اعتقادات و باورهای انسان پدید می آید.
هر یک از این انواع سه گانه نسبت به یکدیگر ترتیب و درجه دارد، بدین معنی که پایین ترین مرتبه بهشت، همان بهشت اعمال است که بیشتر انسان ها در این مرتبه از بهشت قرار دارند و بیشتر آیاتی که در مورد بهشت آمده است نیز ناظر بر همین نوع است. مرتبه بعد که شریف تر و ارزشمندتر یا شدیدتر و سخت تر از بهشت اعمال است،بهشت اخلاق می باشد که عده کمی از انسان ها وارد آن می شوند؛ آنها که دارای ملکات حسنه یا رذیله روحی اند که با عذاب ها و سختی های پیش از قیامت این ملکات از بین نرفته است. و مرحله سوم که بالاترین و با ارزش ترین مرتبه بهشت است، بهشت ذات است که این مرتبه ویژه برگزیدگان خدا مانند انبیا و اولیاء الهی است.
هر یک از این مراتب، خود دارای مراتب و درجات است به تناسب درجات اعمال، اخلاق و اعتقادات.
«غالبا وصف جهنم و بهشت که در کتاب خدا و اخبار انبیا و اولیا شده، جهنم و بهشت اعمال است که از برای جزای عمل های خوب و بد تهیه شده است. اشاره خفیه ای نیز به بهشت و جهنم اخلاق که اهمیتش بیشتر است شده و گاهی هم به بهشت لقاء و جهنم فراق که از همه مهمتر است گردیده است.» (امام خمینی، شرح چهل حدیث، 13)
«جنات نیز به تقسیم کلی سه جنت است؛ یکی جنت ذات است که غایت علم بالله و معارف الهیه است. دیگر جنت صفات که نتیجه تهذیب نفس و ارتیاض آن است و سوم، جنت اعمال که صورت قیام به عبودیت و نتیجه آن است.»( همان، 412)
«شاید مراد از جنتی که در قرآن ذکر شده است جنت اعمال باشد، و لهذا ذکر فرموده است: «أعدت للمتقین» و در آیه دیگر می فرماید: «اعدت للذین آمنوا» و مهیا شدن، شأن بهشت اعمال است.»( شرح حدیث جنود عقل و جهل، 416)
«آنچه تاکنون از هر که شنیدی جهنم اعمال توست که در آنجا حاضر می بینی که خدای تعالی می فرماید «ووجدوا ما عملوا حاضراً» اینها جهنم اعمال است که جهنم سهل و آسان و سرد و گوارا و مال کسانی است که اهل معصیت هستند.»( همان، 21)

ملّاعلي;574997 نوشت:
يكدفعه بفرماييد كه خداوند هم عوام فريبي كرده ديگه!
اگه مفهوم بهشتو از خواسته هاي دنيايي تهي كنيم ديگر چه وجهي براي تشويق به آن باقي ميماند؟


طبق آیات و روایات، قرآن کریم برای تمام انسان ها با هر مرتبه و درجه ای که دارند، نازل شده است؛ لذا نوع فهم انسان ها از آیات یکسان نیست:
قرآن کریم با صراحت تمام می فرماید: « وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمينَ» و ما اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز، و مايه ی هدايت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است» (النحل:89). آیا شما در این کتاب به ظاهر کوچک، تمام حقایق عالم را می بینید؟! اگر نمی بینید پس چگونه ادّعا دارید که قرآن همین ظاهر است ؟! اگر در پس هر آیه ای میلیاردها و بلکه بی نهایت معنی نخفته باشد، چگونه ممکن است تمام حقایق عالم در این کتاب باشد؟
خداوند متعال فراوان در قرآن کریم بیان داشت که ما آیات را برای تدبّر و تفکّر و تعقّل فرستاده ایم و جز اهل فکر و عقل و دقّت به آیات خدا راه نمی یابند. (یعنی اکثریت مردم ظاهر بین هستند)
قرآن کتاب عقل پروری و حکمت آموزی و تزکیه ی نفس است نه « توضیح المسائل» و « اصول دین به زبان ساده». قرآن در اعلی نشسته و دعوت به اعلی می کند تا بندگان را بالا ببرد. پس این چه انتظاری است از خدای حکیم، که همه چیز را در سطح عوام مطرح کند؟
بهتر است قرآن را با قرآن بشناسیم
فرمود: «إِنَّا سَنُلْقي‏ عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقيلا» ما بزودى سخنى سنگين به تو القا خواهيم كرد (المزمل:5) ؛ آری آیات قرآن سنگین است. مگر می شود که «تبیاناً لکلّ شیء» سنگین نباشد؟
چرا قرآن کریم مدام بندگان را به تعقل و تفکر دعوت می کند؟ و مدام ذکر می کند که اکثریت مردم تعقل نمی کنند اکثریت مردم نمی دانند؟ و ... .
فرمود: « ‏ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ» اينها مثالهايى است كه ما براى مردم مى‏زنيم، و جز عالمان آن را به عقل ادراک نمى كنند.» (العنكبوت:43)
فرمود: « كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون‏» اين چنين، خداوند آيات خود را براى شما شرح مى‏دهد؛ شايد تعقّل كنيد» (البقرة:242)
فرمود: « كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ» اين كتابى است پربركت كه بر تو نازل كرده‏ايم تا در آيات آن تدبّر كنند و خردمندان متذكّر شوند» (ص:29)
فرمود: « لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (الحشر:21) اگر اين قرآن را بر كوهى نازل مى‏كرديم، مى‏ديدى كه در برابر آن خاشع مى‏شود و از خوف خدا مى‏شكافد ؛ اينها مثالهايى است كه براى مردم مى‏زنيم، شايد در آن تفکّر کنند »
بنابراین با توجه به این آیات معلوم می شود قرآن کتابی ساده و آسان نیست که برای عموم قابل فهم باشد؛ بنا به فرموده خودقران، این کتاب عزیز تبیانا لکل شی و قول ثقیل است و قول ثقیل از ادراک عموم مردم خارج است.

ملّاعلي;574997 نوشت:
با اين حرف شما من انگيزه ام رو براي تقوا از دست دادم..

تقوایی که با حور و غلمان و ... باشد اگر چه بهتر از بی تقوایی است و انسان را به حور العین می رساند، ولی ارزش معنوی چندانی ندارد. طبق آیات و روایات تمام اعمال انسان می بایست برای تقرب به خدا صورت بگیرد که تقوای حقیقی همین است و بهشت ذات و بهشت لقاء نیز همین است که انسان با تقوی به لقاء الله برسد .

«ما این‌ موضوع‌ را بیش‌ از اندازه‌ توضیح‌ دادیم‌، به‌ خاطر شفقت‌ و دلسوزی‌ای‌ که‌ نسبت‌ به‌ ظاهر بینان‌ داریم‌، همانان‌ که‌ قصدشان‌ از انجام‌ مناسک‌ و عبادات‌، دستیابی‌ به‌ شهوت‌ بطن‌ و فرج‌ در آخرت‌ به‌ نحوی‌ لذیرتر و ماندگارتر از دنیاست‌. اینان‌ در حقیقت‌ جویندگان‌ دنیا هستند اما پیش‌ خود گمان‌ می‌برند که‌ جوینده آخرت‌ و قرب‌ به‌ خداوند هستند.»[ملاصدرا، اسفار۹/ 205]

[=arial]سلام علیکم خدمت سروران گرامی، اساتید، فضلا، طلاب و دانشجویان
بنده هم به نوبه خودم سوالی داشتم که ممنون میشم جواب بدین ...

*** اینکه چرا حضرت حق تعالی بهشت را درجه بندی کرده است ؟؟؟
*** یعنی نعمات هر یک از درجات بهشت یکی و مساوی نیستند ؟؟؟

با سلام و عرض ادب

انشا الله بنده اگه بهشت برم

مگه خدا نگفته اونجا هر چیزی بخواین میشه ... اول میگم این جنسیت لعنتی رو بردار بعد هیچی دیگه زندگی میکنیم و خوش میگذرونیم

خدا عقل داده وقتی ادم عقلش میگه چیزی بده لابد واقعا بده دیگهههههههه:offlow:

ملّاعلي;574997 نوشت:
با اين حرف شما من انگيزه ام رو براي تقوا از دست دادم..

با سلام مجدد

آیا فرمایش حضرت امیر(علیه السلام) را كه می فرماید: « فَهَبنی یا اِلهی وَ سَیِّدی وَ مَولایَ وَ ربّی صَبَرْتُ عَلی عَذابِكَ فَكَیْف اَصْبِرُ عَلی فِراقِكَ» و آن سوز و گدازهای اولیا را می توان به حور و قصود حمل كرد؟ آیا سخن آنان را كه می فرمودند: ما حق را برای خوف از جهنّم یا شوق بهشت عبادت نمی كنیم، بلكه چون احرار، او را به اخلاق می پرستیم. می توان به فراق از بهشت و مأكولات و مشتهیات آن حمل كرد هیهات كه این سخنی است بس ناهنجار و حملی است ناپسند.
آیا آن تجلیات جمال حق را در شب معراج و آن محفلی كه احدی از موجودات را در آن راه نبود و جبرئیل، امین وحی، نیز محرم آن اسرار نبود، می توان گفت ارائه بهشت و قصرهای مشیّد آن بوده است؟ آیا آن تجلیاتی كه در ادعیه معتبره برای انبیا(علیهم السلام) وارد شده، از قبیل نعم و مأكولات و مشروبات یا باغات و قصرهاست؟
افسوس كه ما بیچاره های گرفتار حجاب ظلمانی طبیعت و بسته های زنجیرهای آمال و امانی جز مطعومات و مشروبات و منكوحات و امثال این ها چیزی نمی فهمیم و اگر صاحب نظری یا صاحب دلی بخواهد پرده از این حجب بردارد جز حمل بر غلط و خطا نمی كنیم! تا در چاه ظلمانی عالم مُلك مسجونیم، از معارف مشاهدات اصحاب آن چیزی ادراك نمی نماییم.
ولی ای عزیز اولیا را به خود قیاس نکن و قلوب انبیا و اهل معارف را گمان مکن مثل قلوب ماست. دل های ما غبار توجه به دنیا ومشتهیات آن را دارد و آلودگی و فرورفتن در شهوات نمی گذارد مرآت تجلیات حق شود و مورد جلوه محبوب قرار گیرد، ولی طبیعی است كه با این خودبینی ها و خودخواهی ها و خودپرستی ها، از تجلیّات حق تعالی و جمال و جلال او چیزی نفهمیم، بلكه حتی كلمات اولیا و اهل معرفت نیز را تكذیب كنیم.
اگر یكی از حقایق را از لسان عارف شوریده با سالكِ دل سوخته یا حكیم متألّه بشنویم، چون سامعه مان تاب شنیدن آن ندارد و حبّ نفس مانع می شود از این كه به قصور خود حمل كنیم، فوراً او را مورد همه طور لعن و طعن و تكفیر و تفسیقی قرار می دهیم و از هیچ غیبت و تهمتی نسبت به او فروگذار نمی كنیم.
فرمایشات آیت الله میرزا جوادآقا ملکی تبریزی در رساله لقاء الله صفحه 290-289

هادی;575466 نوشت:
تقوایی که با حور و غلمان و ... باشد اگر چه بهتر از بی تقوایی است و انسان را به حور العین می رساند، ولی ارزش معنوی چندانی ندارد. طبق آیات و روایات تمام اعمال انسان می بایست برای تقرب به خدا صورت بگیرد که تقوای حقیقی همین است و بهشت ذات و بهشت لقاء نیز همین است که انسان با تقوی به لقاء الله برسد .

سلام

شما كه لذت حوري رو به عنوان لذت جسماني قبول نداشتيد..ديگه اين سخن چيه؟

هادی;575465 نوشت:
طبق آیات و روایات، قرآن کریم برای تمام انسان ها با هر مرتبه و درجه ای که دارند، نازل شده است؛ لذا نوع فهم انسان ها از آیات یکسان نیست:

اينكه فهم از قرآن يكسان نيست سخن ايراد داريه.. و لطمه به قرآن و هدف آن است
خاصا در مورد نعمت هاي بهشت عرض ميكنم كه اگه قرار باشه كه بگيم حور و قصور در حقيقت اونچه كه عوام فكر ميكنند نيست(سخني كه در پست هاي اول داشتيد) كاملا اون جنبه تشويقي آيات مربوط به بهشت را خنثي كرده ايم لذا من نوعي اگه بگم كه انگيزه ام رو براي تقوا از دست دادم حرف ناپخته ايي نزدم، چراكه اگه قرار باشه قرب الهي و فناي درحق شدن از همه بهتر باشه باز اين مستلزم اينه كه شخص لذات و مراتب پايين تر را درك كرده باشد..
شخصي كه در برف و سرما گير كرده است خدا را در گرما و مسكن ميخواهد و نمي توان گفت كه چرا!

کی گفته وجود نداره ؟ تو قرآن که کتاب خلاصه ای هست اومده لذت جنسی وجود داره ...

چقدر بحث میکنید شما یه کلام جواب بدید دیگه

بعله وجود داره لذت جنسی

ملّاعلي;576878 نوشت:
سلام

اينكه فهم از قرآن يكسان نيست سخن ايراد داريه.. و لطمه به قرآن و هدف آن است
خاصا در مورد نعمت هاي بهشت عرض ميكنم كه اگه قرار باشه كه بگيم حور و قصور در حقيقت اونچه كه عوام فكر ميكنند نيست(سخني كه در پست هاي اول داشتيد) كاملا اون جنبه تشويقي آيات مربوط به بهشت را خنثي كرده ايم لذا من نوعي اگه بگم كه انگيزه ام رو براي تقوا از دست دادم حرف ناپخته ايي نزدم، چراكه اگه قرار باشه قرب الهي و فناي درحق شدن از همه بهتر باشه باز اين مستلزم اينه كه شخص لذات و مراتب پايين تر را درك كرده باشد..
شخصي كه در برف و سرما گير كرده است خدا را در گرما و مسكن ميخواهد و نمي توان گفت كه چرا!



با سلام مجدد خدمت برادر بزرگوار

ظرفیت وجودی انسان ها یکسان نیست، همه انسان ها به یک اندازه از درک، شعور و استعداد برخوردار نیستند، استعداد ها در افراد مختلف متفاوت است، لذا فهم ها نیز متفاوت خواهد بود. برداشتی که یک فرد عادی از قران می کند با برداشتی که امثال علامه طباطبایی ها می کنند یقینا یکسان نیست. کجای این لطمه به هدف قران دارد! قرآن کریم سفره ای است که خداوند سبحانپهن کرده و هر کسی به اندازه ظرفیت خودش از این سفره بهره می برد.
همان طور که در پست های قبل به عرض رساندم بزرگان معتقدند بهشت فقط آن چیزی نیست که عموم مردم فکر می کنند بهشت مراتب متفاوتی دارد که جنّت لقاء بالاترین مراتب بهشت و جنت اعمال (حور و قصور و ...) پایین ترین مراتب بهشت است. اینکه کسی فکر کند بهشت منحصر در حور و قصور است جفا به قرآن کرده است، جفا به انبیاء و اوصیاء کرده است! کدام عقلی قبول می کند این همه انبیاء و اوصیاء فقط برای این آمده اند که انسان را به حور العین برسانند؟ هیچ منطقی قبول ندارد که هدف از ارسال رسل و ... چنین لذت هایی باشد به یقین در بهشت لذاتی وجود دارد که نه هیچ دیده ای دیده و نه به هیچ فکری خطور کرده است.
مطلب بعد اینکه: افرادی که مراتب بالای بهشت رو کسب کرده اند یقینا مراتب پایین بهشت را نیز دارا هستند امّا چنین افرادی به مراتب پایین بهشت توجهی ندارد، کسی که به لذت بالاتری دست بیابد میلی به لذت پایین تر نخواهد داشت، کسانی که به گفته خداوند سبحان «عند ملیک مقتدر» هستند حور و غلمان و قصور برایشان مفهومی ندارد. فقط کافی است کمی از لذت جنّت لقاء رو بچشیم در این صورت لذات جسمانی را لذت نخواهیم پنداشت. بزرگی می فرمود لذت یک نگاه امام حسین علیه السلام از بهشت و مافیها برای انسان بالاتر است.

هادی;577033 نوشت:
ظرفیت وجودی انسان ها یکسان نیست، همه انسان ها به یک اندازه از درک، شعور و استعداد برخوردار نیستند، استعداد ها در افراد مختلف متفاوت است، لذا فهم ها نیز متفاوت خواهد بود. برداشتی که یک فرد عادی از قران می کند با برداشتی که امثال علامه طباطبایی ها می کنند یقینا یکسان نیست. کجای این لطمه به هدف قران دارد!

سلام
ايراد اين سخن خيلي روشنه ، اين حرف يعني اينكه عموم مردم منظور خدا رو از آيات نمي فهمند، در حالي كه اين كتاب براي هدايت عموم آمده است، معما كه طرح نكرده!

هادی;577033 نوشت:
همان طور که در پست های قبل به عرض رساندم بزرگان معتقدند بهشت فقط آن چیزی نیست که عموم مردم فکر می کنند بهشت مراتب متفاوتی دارد که جنّت لقاء بالاترین مراتب بهشت و جنت اعمال (حور و قصور و ...) پایین ترین مراتب بهشت است. اینکه کسی فکر کند بهشت منحصر در حور و قصور است جفا به قرآن کرده است، جفا به انبیاء و اوصیاء کرده است

بنده صحبتم با شما در مورد لذت حورالعين بود! كي و كجا گفتم نعمت و لذات ديگري وجود ندارد؟؟؟؟؟!!!!
اين شماييد كه همه لذات بهشت را (در پست هاي اول) به لذات روحاني تاويل ميكنيد!!!
ما كي گفتيم لذات روحاني وجود ندارد؟؟؟

شما و و ديگر دوستان و همفكرانتان بهشت را محصور كرديد به آنچه كه ذوقتان مي گويد!!! نه ما

اين خيانت به قرآن نيست؟

[="Tahoma"][="Navy"]

ُSajjad.M;480593 نوشت:
سلام .

1-افراد بهشتی چه سخنانی میگویند ؟ فقط تو بهشت به هم سلام میکنند و ذکر خدا میگن ؟ کلا حرف زدن عادی اونجا وجود داره یا فقط سلام و تحیت و ذکر گفتنه ؟ حدیثی در این مورد هست ؟
2-یادمه در گذشته میگفتند تو بهشت روابط جنسی وجود نداره در واقع اینقدر لذت هست که آدم فکرش به اون چیزا نمیره از طرفی یادمه چند وقت پیش در برخی سایتها و مطالب دیدم که روابط جنسی در بهشت هم وجود داره و حتی روایت هم آورده بود! . حالا کدوم مطلب درسته ؟ کلا حدیثی در این مورد وجود داره ؟
ممنون


سلام
در فضای توحیدی و معنوی بهشت سخن از همه چیز هست الا اینکه این سخنان همه رنگ و بوی علم و دانش و معرفت و توحید می دهید
تحیتهم فیها سلام
و آخر دعواهم ان الحمد لله رب العالین
و قالو الحمد لله الذی ...
و اما در خصوص رابطه جنسی هم آیات و روایات بسیاری بر آن دلالت دارد و مطمئنا اینگونه لذات مطمح نظر برخی از اهل بهشت هست
یا علیم[/]

ملّاعلي;574997 نوشت:
سلام
منظورتونو متوجه نميشوم
يعني در بهشت لذت جنسي وجود نداره
يكدفعه بفرماييد كه خداوند هم عوام فريبي كرده ديگه!
اگه مفهوم بهشتو از خواسته هاي دنيايي تهي كنيم ديگر چه وجهي براي تشويق به آن باقي ميماند؟

با اين حرف شما من انگيزه ام رو براي تقوا از دست دادم..

حدیث امام حسین و امام صادق را در باب انواع عابد بخوانید بد نیست .
هر چند از دید این والامقامان عبودیت برای رسیدن به بهشت ایراد نیست اما این سروران بهترین عابد را عابدی میدانند که خدا را برای خود خدا عبادت میکنند

BABY;577280 نوشت:
حدیث امام حسین و امام صادق را در باب انواع عابد بخوانید بد نیست .
هر چند از دید این والامقامان عبودیت برای رسیدن به بهشت ایراد نیست اما این سروران بهترین عابد را عابدی میدانند که خدا را برای خود خدا عبادت میکنند

اين حديثو خوندم اما ارتباطش با حرف بنده چيه؟

ملّاعلي;577691 نوشت:
اين حديثو خوندم اما ارتباطش با حرف بنده چيه؟

خوب تقوا از ارکان عبودیت برای خدا است.
اگر کسی عابد الهی باشد خدا را بخاطر خود خدا عبادت میکند نه بخاطر بهشت رفتن و جهنم نرفتن.
پس انگیزه خود برای تقوا را بهشت رفتن نگذارید که خود ذات اقدس الهی بگذارید

BABY;577987 نوشت:
خوب تقوا از ارکان عبودیت برای خدا است.
اگر کسی عابد الهی باشد خدا را بخاطر خود خدا عبادت میکند نه بخاطر بهشت رفتن و جهنم نرفتن.
پس انگیزه خود برای تقوا را بهشت رفتن نگذارید که خود ذات اقدس الهی بگذارید

بله
اما صحبت چيز ديگريست
بايد ديد مسلك قرآن چيست؟ چرا خود خدا حرف شما رو نميزنه؟شما فكر ميكنيد كم چيزيه كه كسي براي رسيدن به بهشت تقوا پيشه كنه؟ اصلا پيدا ميشه همچين كسي؟ نه ميدوني چرا ..؟چون همون بهشت جسماني هم تاويل شده به قرب الهي...

ملّاعلي;578000 نوشت:
بله
اما صحبت چيز ديگريست
بايد ديد مسلك قرآن چيست؟ چرا خود خدا حرف شما رو نميزنه؟شما فكر ميكنيد كم چيزيه كه كسي براي رسيدن به بهشت تقوا پيشه كنه؟ اصلا پيدا ميشه همچين كسي؟ نه ميدوني چرا ..؟چون همون بهشت جسماني هم تاويل شده به قرب الهي...

حالا شما یک مدت عملت را خالص کن برای خود خدا نتیجه اش را زود میبینید.
کسی که عبادتش برای بهشت باشد خلوص عبادت کسی ک برا خدا انجام میدهد را ندارد و برا همین زود از نفس میافته یا شیطان هدایتش میکنه .

ضمنا خدا در سوره انعام اشاره کرده که بگویید اعمالتان را برای خدا انجام میدهید
و درجای دیگر هم میگوید تنها مخلصین فریب شیطان را نمیخورند .

BABY;578025 نوشت:
حالا شما یک مدت عملت را خالص کن برای خود خدا نتیجه اش را زود میبینید.
کسی که عبادتش برای بهشت باشد خلوص عبادت کسی ک برا خدا انجام میدهد را ندارد و برا همین زود از نفس میافته یا شیطان هدایتش میکنه .

ضمنا خدا در سوره انعام اشاره کرده که بگویید اعمالتان را برای خدا انجام میدهید
و درجای دیگر هم میگوید تنها مخلصین فریب شیطان را نمیخورند .

اي بابا
امام خميني به اون بزرگي گفته اند كه من يك نماز براي خود خدا نتونستم بخونم
شما از من ميخواي بخونم
همونطور كه عرض كردم روش قرآن اين نيست
انسان دنبال لذته همين
خدا هم اكثر آياتش را مزين به همين ويژه گي انسان كرده.. يعني اگه خوب باشي به اين و آن ميرسي..

ملّاعلي;578045 نوشت:
اي بابا
امام خميني به اون بزرگي گفته اند كه من يك نماز براي خود خدا نتونستم بخونم
شما از من ميخواي بخونم
همونطور كه عرض كردم روش قرآن اين نيست
انسان دنبال لذته همين
خدا هم اكثر آياتش را مزين به همين ويژه گي انسان كرده.. يعني اگه خوب باشي به اين و آن ميرسي..

ایشان برای شکست نفسی اینو فرمودند.

بله خدا در قران میگوید انسان حریص است و دنبال این و ان است اما این را هم گفته که این دنیا محل بازی است و چنانچه مفهوم قران را متوجه بشویم باید برای خدا عبادت کنیم نتیجه اش میشود به بهشت رسیدن.
و هیچ جای گفته نشده شما عبادت کنید برای رفتن به بهشت . بلکه جایزه مشخص شده برای عبادت خالصانه و ان هم بهشت است.

ملّاعلي;577140 نوشت:
سلام
ايراد اين سخن خيلي روشنه ، اين حرف يعني اينكه عموم مردم منظور خدا رو از آيات نمي فهمند، در حالي كه اين كتاب براي هدايت عموم آمده است، معما كه طرح نكرده!



با سلام مجدد

بله عموم مردم ظاهر بین بوده و ظاهر قران را می بینند و خبری از بطون قرآن کریم ندارند و این منافاتی با هدایت عمومی مردم ندارد چون بالاخره هر انسانی در هر مرتبه ای که باشد بهره ای از قران کریم می برد؛ امثال شما حور العین و لذات جسمانی را هدف قرار می دهند و به جهت رسیدن به این لذات عبادت خدا را می کنند این نوع عبادت به همان اندازه ارزش دارد که لذات جسمانی ارزشمند هستند.
اما امثال امام خمینی و علامه طباطبایی و ... خدا را فقط به خاطر خود خدا عبادت می کنند! هیچ ارزشی بالاتر از این نیست؛ چنین کسانی چنان غرق در لذت قرب هستند که لذات جسمانی را نه می بینند و نه اهمیتی بدان ها می دهند.
اسـتـاد علامه طباطبایی مي فرمودند: روزي من در مسجد كوفه نشسته بودم و مشغول ذكر بودم . در آن بين ، يك حوريه بهشتي از طرف راست من آمد و يك جـام شـراب بهشتي در دست داشت و براي من آورده بود و خود را به من ارايه مي نمود. همين كـه خـواسـتـم بـه او تـوجـهي كنم ، ناگهان ياد حرف استادم افتادم و لذا چشم پوشيده و تـوجـهي نكردم . آن حوريه برخاست و از طرف چپ من آمد و آن جام را به من تعارف كرد. من نـيز توجهي ننمودم و روي خود را برگرداندم . آن حوريه رنجيده شد و رفت و من تا به حال ، هر وقت آن منظره به يادم مي افتد، از رنجش آن حور متاثر مي شوم.

ملّاعلي;577140 نوشت:
بنده صحبتم با شما در مورد لذت حورالعين بود! كي و كجا گفتم نعمت و لذات ديگري وجود ندارد؟؟؟؟؟!!!!
اين شماييد كه همه لذات بهشت را (در پست هاي اول) به لذات روحاني تاويل ميكنيد!!!
ما كي گفتيم لذات روحاني وجود ندارد؟؟؟

شما و و ديگر دوستان و همفكرانتان بهشت را محصور كرديد به آنچه كه ذوقتان مي گويد!!! نه ما

اين خيانت به قرآن نيست؟



برادر عزیز
بنده مکررا خدمت شما عرض کردم بهشت مراتب دارد،مرتبه ای که حضرت عالی در آن هستید بهشت اعمال است، چون ان طور که از فرمایشات شما استفاده می شود اعمال خود را فقط برای رسیدن به حور العین و لذات جسمانی انجام می دهید، بنده تمام لذات بهشتی را به لذات روحانی محصور نکردم انچه در پست های اول گفته شد مربوط به تفسیر عرفا از بهشت بود.
بهشت شما همان خواهد بود که در ذهن خود می پرورانید و چیزی جز لذات جسمانی عایدتان نمی شود، اما بهشت عرفا همنشینی با ائمه علیهم السلام و لقاء پرودگار خواهد بود؛ حال بسته به نوع تفکر و سلیقه شما دارد که کدام یک را انتخاب کنید.
بهشتی که ائمه در ان جا حضور نداشته باشند، بهشتی که امام حسین علیه السلام حضور نداشته باشد به نظر شما چه ارزشی دارد؟! مگر خداوند، جهانی با این شکوه و عظمت را به خاطر رسیدن به حورالعین (زن های زیبا) خلق فرمود؟ مگر امثال آیت الله بهجت ها و علامه طباطبایی ها و ... این همه ریاضت و سختی را تحمل کردند تا به حورالعین برسند؟! کمی در این سخن تأمّل بفرمایید .
بازهم عرض می کنم بهشت به سه نوع تقسیم می شود: بهشت اعمال، بهشت اخلاق، بهشت لقاء.
بهشت اعمال همان جایی که حضرت عالی مشتاق رسیدن به آن هستید، این بهشت از وجود معصومین علیهم السلام محروم است، مشتاقان این بهشت معصومین را ملاقات نخواهند کرد و بالاتر از این لذت قرب و لقاء را نخواهند چشید ... .

کجا خوش است آنجا که دل خوش است.مهم رضایت و قناعت است.بهشت جسمانی و بهشت عرفانی هیچ فرقی با هم ندارند.

بهترین بهشت را می توان درهمین دنیا با شستشوی مغزی به دست آورد چرا راه دور برویم.

هادی;578482 نوشت:
امثال شما حور العین و لذات جسمانی را هدف قرار می دهند و به جهت رسیدن به این لذات عبادت خدا را می کنند این نوع عبادت به همان اندازه ارزش دارد که لذات جسمانی ارزشمند هستند

خوشا به حال شما كه اهل فناي در حقّيد
هادی;578485 نوشت:
بنده تمام لذات بهشتی را به لذات روحانی محصور نکردم انچه در پست های اول گفته شد مربوط به تفسیر عرفا از بهشت بود.

به هرحال چه شما و يا چه عرفا ، تفسير تفسيري بود كه نعمت هاي جسماني را استعاره ميدانست نه اونچه كه عموم فكر ميكنند
و اين خيانت به قرآنه... شما اگه حور و قصور را دوست نداريد دوست نداشته باشيد..چه كار با آيات قرآن داريد؟
مرحوم علامه مجلسي فرموده : اينكه ميگويند در بهشت جز ذكر و تقديس چيز ديگر نيست از مسيحيت تحريف شده داخل اسلام آمده و كسي كه چنين اعتقادي دارد از اسلام خارج است

ملّاعلي;578951 نوشت:
شما اگه حور و قصور را دوست نداريد دوست نداشته باشيد..چه كار با آيات قرآن داريد؟


با سلام مجدد

اولا عید سعید قربان رو به شما و سایر دوستان تبریک و تهنیت عرض می کنم و امیدوارم به حق این روز مبارک بتوانیم تمامی رذائل را از وجود خودمان قربان کنیم.
برادر ارجمند بنده عرض کردم وجود حور العین را نفی نمی کنیم ولی در عین حال به حور العین و لذا جسمانی قانع نیستیم، شنیدید که قران کریم طبق روایتی 70 بطن دارد و از هر بطنش دارای 70 بطن می باشد؟ تفسیر عرفا از این گونه آیات در حقیقت بیان بطون آیات قران کریم است.
کسی به قرآن کریم خیانت می کند که از معارف عمیق آن استفاده نکند و از ظاهر با باطن راه پیدا نکند.


ملّاعلي;578951 نوشت:
مرحوم علامه مجلسي فرموده : اينكه ميگويند در بهشت جز ذكر و تقديس چيز ديگر نيست از مسيحيت تحريف شده داخل اسلام آمده و كسي كه چنين اعتقادي دارد از اسلام خارج است


عرض شد بهشت قرب و لقاء، بالاترین مراتب بهشت است، اما ما بدبخت بیچاره ها چه می فهمیم از بهشت لقاء! غرق در عالم ماده شدیم و غافل از حقایق؛ چه می فهمیم لذت قرب چیست؟ این لذت ها را آیت الله بهجت ها می فهمند که فرمودند: اگر پادشاهان عالم می دانستند در یک رکعت نماز چه لذتی وجود دارد همگی پادشاهی را رها کرده و یک رکعت نماز می خواندند... این لذت ها را کسی جز امثال بهجت ها نمی فهمند.
اهل دلی می گفت یک نگاه امام حسین علیه السلام می ارزد به کل بهشت و نعمت هایش و بلکه قابل مقایسه با نعمت های بهشتی نیست؛ لذا بهتر است سعی کنیم این لذات را در خود تقویت کنیم، کسی به این لذت ها نمی رسد جز با اخلاص در عمل ...

موضوع قفل شده است