دلیل قرآنی بر توجه اولیاء الهی به پیروانشان در عوالم دیگر

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دلیل قرآنی بر توجه اولیاء الهی به پیروانشان در عوالم دیگر

سلام
اهل سنت مدعی اند که اثر ارواح پاک انبیاء و اولیاء الهی منوط به حضور در این دنیا با وجودی جسمانی است در حالیکه از این حقایق غافلند :
1- توسل به اولیاء الهی بر مدار روح والای آنهاست نه جسمشان
2- ارواح انبیاء و اولیاء کمتر از ارواح شهدا نیست که قرآن درباره آنها می فرماید :
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ( اعراف 169)
با این حال ما تصریحی از قرآن کریم در خصوص توجه مقربین درگاه الهی به امت و پیروان خودشان در عوالم دیگر داریم این تصریح در آیات 116 تا 118 سوره مائده به وضوح آمده است :
ماجرا مکالمه ای است بین خداوند متعال و عیسی بن مریم . این مکالمه به حسب بیان قرآن پس از وفات عیسی بن مریم است که یا مربوط به عروج او به آسمانهاست یا مربوط به حیات برزخی اش پس از اینکه از دنیا رفت .
آیات را مرور می کنیم :
وَ إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فِي نَفْسِي وَ لا أَعْلَمُ ما فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ (116)
ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ ما أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهِيدٌ (117)
إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُكَ وَ إِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (118)
ترجمه:
116- به يادآور زمانى را كه خداوند به عيسى بن مريم مى‏گويد: آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را دو معبود، غير از خدا، انتخاب كنيد؟ او مى‏گويد: منزهى تو، من حق ندارم آنچه را كه شايسته من نيست بگويم، اگر چنين سخنى را گفته باشم تو ميدانى، تو از آنچه در روح و جان من است آگاهى و من از آنچه در ذات (پاك) تو است آگاه نيستم، زيرا تو با خبر از تمام اسرار و پنهانيها هستى.
117- من به آنها چيزى جز آنچه مرا مامور به آن ساختى نگفتم، به آنها گفتم: خداوندى را بپرستيد كه پروردگار من و پروردگار شما است، و تا آن زمان كه ميان آنها بودم مراقب و گواه آنان بودم، و هنگامى كه مرا از ميانشان برگرفتى تو خود مراقب آنها بودى، و تو گواه بر هر چيز هستى.
118- (با اين حال) اگر آنها را مجازات كنى بندگان تواند (و قادر به فرار از مجازات نيستند) و اگر آنها را ببخشى توانا و حكيمى (نه مجازات تو نشانه عدم حكمت و نه بخشش تو نشانه ضعف است).
از جمله آخر حضرت عیسی ع مفهوم دعای صریح به ذهن نمی رسد اما دلیلی دارد و آن اینستکه امت عیسی ع در این آیات از سوی خدا به شرک متهم شده اند و نمی توان برای مشرک دعا کرد . لذا اگر چنین اتهامی متوجه امتی نباشد دلیلی ندارد بجای "و ان تغفر لهم فانک انت العزیز الحکیم" جمله : "ربنا اغفر لی و لوالدی و للمومنین" نباشد .
امید است با امثال این آیات دلهای مستعدی بیدار شوند .
والحمد لله

اول: توسل بر هرچیزیهای که دعای ما را نمی شنوند شکر هست مثلا دعا بر بتها و مردگان و......

آیات فراوان برصحت اینکه مردگان (کسانی که دگور) هستند از دعای ما بی
خبر هستند در قران امده

سوره 35: فاطر

[="darkgreen"]بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
[/]

يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ ﴿13﴾

شب را به روز درمى‏آورد و روز را به شب درمى‏آورد و آفتاب و ماه را تسخير كرده است [كه] هر يك تا هنگامى معين روانند اين است‏خدا پروردگار شما فرمانروايى از آن اوست و[="red"] كسانى را كه بجز او مى‏خوانيد مالك پوست هسته خرمايى [هم] نيستند [/](13)

إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ﴿14﴾

ا[="red"]گر آنها را بخوانيد دعاى شما را نمى‏شنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان نمى‏كنند و روز قيامت‏شرك شما را انكار مى‏كنند[/] و [هيچ كس] چون [خداى] آگاه تو را خبردار نمى‏كند (14)

وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ ﴿19﴾
و نابينا و بينا يكسان نيستند (19)

وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ ﴿20﴾
و نه تيرگيها و روشنايى (20)

وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ ﴿21﴾
و نه سايه و گرماى آفتاب (21)

وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاء وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاء وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ ﴿22﴾
و [="red"]زندگان و مردگان يكسان نيستند [/]خداست كه هر كه را بخواهد شنوا مى‏گرداند و[="red"] تو كسانى را كه در گورهايند نمى‏توانى شنوا سازى[/] (22)

توضیح:
بله دوستان من منظور از كسانى را كه بجز او مى‏خوانيد ایه 13 بدون شک مردگان هست حال اگر این کسان حتی اگر عیسی (ع) یا امامان گرامی و.... باشند ما آنها به جای الله بخوانیم حتی مالك قطمیر هم نیستند

آیه 15: اگر آنها را بخوانیم دعای مارا نمی شنوند (توجه کنید الله گفته دعا نه عبادت) واگر بشنوند اجابتتان نمى‏كنند جالب تر انکه این کسانی که ما بر انها دعا (توسل) میکردیم این کار ما را انکار میکنند یعنی میگویند مااز دعاهای شما بی خبر بودیم

آیه22: بله مردگان با زندگان یکسان نیستند توجه کند الله از چه نظر میفرماید یکسان نیستد درست از منظور شنوای حتی به پیامبر هم مگوید تو کسانی که مردن نمی شنوانی

اگر از کسی که زنده هست بخواهم برای ما از خدا امرزش بخواهد کاملا درست است

توحید-یکتاپرستی;148294 نوشت:
إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ﴿14﴾

سلام
از ظاهر این آیه روشن است که منظور آیه بتهایی است که بت پرستان آنها را خدای خود گرفته و می پرستیدند پس این آیه هیچ دلالتی بر مساله ندارد

توحید-یکتاپرستی;148294 نوشت:
وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاء وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاء وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ ﴿22﴾

این آیه هم هیچ دلالتی بر مطلب ندارد چرا که منظور از من فی القبور اگر آن جسم خاکی باشد که روشن است نه می بیند و نه می شنود و اگر منظور از من فی القبور ارواح اموات باشد که باز آیه دلالتی بر نشنیدن آنها ندارد بلکه آیه می فرماید شنواندن به مردگان کار تو نیست نه اینکه آنها نمی شنوند یا نمی توانند بشنوند
پس این دو آیه ای که جناب توحید یکتا پرستی آورده اند دلالتی بر مدعای آنها ندارد بلکه کاملا از ادعای شرک دور است چه اینکه اعتقاد به دیدن و شنیدن اموات ربطی به شرک ندارد
و اما درمورد اصل توسل باید گفت :
1- توسل یعنی وسیله قرار دادن نه عبادت کردن همچنانکه انسان در بسیاری از امور مادی و معنوی از اسباب و وسایل استفاده می کند می تواند در حاجات مادی و معنوی اش وجاهت اولیاء الهی را وسیله قرار دهد
2- اصل توسل تعلیم قطعی قرآن است . این تعلیم را از آیه 97 و 98 سوره یوسف می توان آموخت
و اما در مورد شنیدن اموات :
1- اموات دو بعد دارند اول بعد جسمانی که دیگر بدان تعلق نداشته و خاک می شود دوم بعد روحانی که باقی و جاودانی است و اثبات معاد نیز برپایه اعتقاد به روح جاویدان است
2- بعد روحانی اموات دارای حیات است همچنانکه آیه فرمود :
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
و حیات انسانی مستلزم شنیدن و دیدن بلکه تمام ادراکات است
4- توسل به اولیائی صورت می گیرد که شهیدند بلکه سرور شهیدانند
3- بطور قطع روح اولیاء قادر به اطلاع از گفتار ما هستند چه اینکه در هر نماز به روح پیامبر اکرم ص سلام می دهیم و اگر او شنونده نبود این سلام دادن لغو بود در حالیکه در شرع مقدس امر لغو وجود ندارد
4- اصل دیدن و شنیدن ارواح از این آیه هم قابل استنباط است :
[سوره المؤمنون (23): آيات 99 تا 100]
حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (99) لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (100)
در این آیه به سخن گفتن روح تصریح شده است و روحی که بتواند سخن بگوید می تواند ببیند و بشنود
ادله دیگری هم وجود دارد
موفق باشید

باچه كسانى نشست وبرخواست كنيم :
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقين(119 توبه )
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا پروا كنيد و با راستگويان باشيد (كه مصداق اتم آنها اهل بيت معصوم پيامبرند).

موضوع قفل شده است