جمع بندی دليل عملكرد انفعالی شيعه در طرح شبهات چيست؟

تب‌های اولیه

82 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

متحیر;927540 نوشت:
این یک مثال بود از نحوه اندیشه بعضی از افراد کما اینکه در مقابل بعضی بیدینان، دینگرایان را به امل بودن و واپسگرایی و تحجر متهم میکنند
درخواست آزادگی، صبر و تحمل برای دو طرف هست

در این صورت من هم قبول دارم که باید دو طرفه باشد

متحیر;927540 نوشت:
اتفاقا زیاد هم میپرسید

آخر اینهایی که مثال زدید چه ربطی به طرح شبهه دارد؟!!!!!!
ما در ادارات طرح شبهه می کنیم؟! در بانک طرح شبهه می کنیم؟! در اینجاها می رویم با آتئیست ها مناظره می کنیم؟! عجب!!

اینها که میگوئید اجرای اندیشه های خودمان است
همانطور که در یک کشور مسیحی ، قوانین عقاید مسیحیت در این ارگان ها جراین دارد
و در یک کشور یهودی به همچنین ، در کشور لائیک هم همینطور
اینها چه ربطی به طرح شبهه دارد برادر؟!

متحیر;927540 نوشت:
اشتباه از من بود که سلطه جویی را با جهان شمولی یکی گرفتم

مطمئن هستید؟!!

متحیر;927540 نوشت:
قلع و قمع شدن ممتد و مکرر سایرین در ابراز عقیده هایشان ، عدم تربیون آزاد برای دگراندیشان
و باز شما ادعا میکنید هنوز مورد هجمه هستید جای شگفتی دارد

بله مورد هجمه هستیم
اینکه در ایران آزادی بیان محدود است را بنده هم قبول دارم ، اما معنایش این نیست که پس هجمه ای هم نیست!
عدم وجود خدا را چه کسانی در بوق و کرنا کرده اند؟ نشر عقیدهء توهم خدا کار چه کسانی است؟
رسانه های جهانی در اختیار کیست؟ جهت دهی افکار عمومی توسط چه کسانی انجام میشود؟
کدام گروه از مردم هستند که در جای جای جهان دارند قتل عام میشوند؟
در فلسطین ، در عراق ، در میانمار ، در سوریه ، این دگراندیشان هستند که دارند قتل عام میشوند؟!

Reza-D;927565 نوشت:
ینها که میگوئید اجرای اندیشه های خودمان است
همانطور که در یک کشور مسیحی ، قوانین عقاید مسیحیت در این ارگان ها جراین دارد
و در یک کشور یهودی به همچنین ، در کشور لائیک هم همینطور
اینها چه ربطی به طرح شبهه دارد برادر؟!

برادر عزیز ربطش به این هست وقتی مبنای همه کارهای کشور ایدئولوژیک هست یعنی با رواج ایدئولوژی عملا سایر عقاید را مورد پرسش قرارمیدهید

اگر اندیشه ای عقلانی باشد از مورد پرسش قرار گرفتن واهمه ندارد و استقبال هم میکند و از تضارب آرا استقبال میکند و از آنها به عنوان طرح شبهه یاد نمیکند

Reza-D;927565 نوشت:
ا در ادارات طرح شبهه می کنیم؟! در بانک طرح شبهه می کنیم؟! در اینجاها می رویم با آتئیست ها مناظره می کنیم؟! عجب!!

وقتی میگویید بانکداری اسلامی یا مجلس شورای اسلامی یا .. مناظره نمیکنید بدتر از آن فرصت تضارب آراء را از جامعه سلب میکنید
مثلا شما از طرح جامع 2030 یونسکو انتقاد داریدو دائم پرسش مطرح میکنید آیا فرصت برابر میگذارید برای تبیین آن
Reza-D;927565 نوشت:
عدم وجود خدا را چه کسانی در بوق و کرنا کرده اند؟ نشر عقیدهء توهم خدا کار چه کسانی است؟

برهان وجود خدا را چه کسانی در بوق و کرنا میکنند؟ نشر کتابهای دینی کار چه کسانی است؟
Reza-D;927565 نوشت:
رسانه های جهانی در اختیار کیست؟

چند سال پیش زمانی دسترسی به ماهواره داشتم تعداد کانالهای آزاد و غیر پولی تبلیغ دین یا مذهب اعم از مسیحی بودایی و مسلمان را با کانالهای تبلیغ محافل عیاشی و بی اخلاقی را (اگر نگرانی شما را صحیح فرض کنیم که بیخدایان فقط در تبلیغ بی اخلاقی هستند) قیاس میکردم تعداد کانالهای مبلغ مذهبی بیشتر بود اگر وقت آزاد و دسترسی دارید جستجو کنید
بیشتر رسانه های جهانی و پول در اختیار دینداران هست

Reza-D;927565 نوشت:
جهت دهی افکار عمومی توسط چه کسانی انجام میشود؟

در این برهه گذار فرهنگی و سیلاب اطلاعاتی متاسفانه امروزه همه چیز فست فودی شده فی الحال هالیوود بالیوود و منابع شبه علمی و رسانه های ارتباط جمعی اعم از اینترنت تلویزیون فیسبوک و اینستاگرام تلگرام و غیره بر اافکار عمومی اثر دارند ولی این مرحله گذار میگذرد ولی مردم یاد میگیرند خواه ناخواه در آموزش و پرورش روش های تحقیق را یاد عامه مردم میدهند که چه طور منابع اطلاعاتی قابل اطمینان را در فضای طوفانی و غبارآلود اطلاعات پیدا کنند.
Reza-D;927565 نوشت:
کدام گروه از مردم هستند که در جای جای جهان دارند قتل عام میشوند؟

عامه مردم ولی قاتلان بیشتر از جنس باورمندان به ایدئولوژی های سلطه جو و دیندار و خداجو هستند
Reza-D;927565 نوشت:
در فلسطین ، در عراق ، در میانمار ، در سوریه ، این دگراندیشان هستند که دارند قتل عام میشوند؟!

بله در همه جا و بیشتر در معرکه های دینی و فرقه ای و ناسیونالیست و فاشیست و از این دست قتل عام ها اتفاق می افتد. مقتولین نسبت به قاتلینشان دگراندیش هستند داعش چه کسانی را میکشد اسراییلیان چه کسانی را میکشند بوداییان در میانمار چه کسانی
افراد دگراندیش کسانی هستند که مثل طبقه حاکم فکر نمیکنند و در این بین بیشتر مردم عادی صدمه میبینند

موفق باشید

متحیر;927577 نوشت:
برادر عزیز ربطش به این هست وقتی مبنای همه کارهای کشور ایدئولوژیک هست یعنی با رواج ایدئولوژی عملا سایر عقاید را مورد پرسش قرارمیدهید
اگر اندیشه ای عقلانی باشد از مورد پرسش قرار گرفتن واهمه ندارد و استقبال هم میکند و از تضارب آرا استقبال میکند و از آنها به عنوان طرح شبهه یاد نمیکند
وقتی میگویید بانکداری اسلامی یا مجلس شورای اسلامی یا .. مناظره نمیکنید بدتر از آن فرصت تضارب آراء را از جامعه سلب میکنید

عجب!!
یعنی الان در کشورهای دیگر 24 ساعت دارند قانون اساسی را به مناظره می گذارند و دم به ساعت آن را تغییر می دهند؟!
ببینید جناب "متحیر" برخی از مطالبات شما ارزشمند است و من به آنها احترام می گذارم
مثل اینکه میگوئید باید مخالفان هم تریبون داشته باشند
هرچند شاید درمورد چگونگی آن با هم اختلاف نظر داشته باشیم اما به هر حال در اصل موضوع با شما موافق هستم

ولی برخی از خواسته های شما بیشتر شبیه به رویا پردازی یک نوجوان است
آخر هر کشوری حساب و کتاب دارد ، قانون اساسی دارد ، ساز و کار دارد ، هنجار و ناهنجار دارد. حتی لائیک ترین کشورها
آن وقت شما تمام اینها را نادیده می گیرید و میگوئید باید هر روز قوانین را بگذارند وسط تا همه نظر بدهند وگرنه آزادی نیست!
انتظارم این است که منطق پشت حرفهای شما باشد نه صرفاً بیان یک سری مسائل احساسی

متحیر;927577 نوشت:
برهان وجود خدا را چه کسانی در بوق و کرنا میکنند؟

ما شیعیان
ده تا مورد عنوان کردم شما این را در پاسخ میگوئید؟ مگر بنده گفتم ما هیچ ادعایی نداریم؟
اما پرسیدم رسانه ها در اختیار کیست؟
از فیلم و سریال بگیرید تا اخبار و اینترنت و روزنامه ها
همه از صبح تا شب دارند به طبل بی خدایی میکوبند ، حتی مثال آوردم که دارند شیعیان را قتل عام می کنند (آزادی بیان و دموکراسی! :Gig:)
حال در مقابل شما این یک مورد که جای خاصی هم برای تبلیغش در جهان نداریم را عنوان می کنید؟!

متحیر;927577 نوشت:
چند سال پیش زمانی دسترسی به ماهواره داشتم تعداد کانالهای آزاد و غیر پولی تبلیغ دین یا مذهب اعم از مسیحی بودایی و مسلمان را با کانالهای تبلیغ محافل عیاشی و بی اخلاقی را (اگر نگرانی شما را صحیح فرض کنیم که بیخدایان فقط در تبلیغ بی اخلاقی هستند) قیاس میکردم تعداد کانالهای مبلغ مذهبی بیشتر بود اگر وقت آزاد و دسترسی دارید جستجو کنید
قیاس شما به ده ها دلیل که چند موردش را میگویم اشتباه بوده

1 - بنده در این تاپیک شیعه را در مقابل عقاید دیگر مطرح کرده ام. اعم از مسیحی ، یهودی ، بودایی ، چندخدایی ، بی خدایی و......
بعد شما تمام ادیان را گذاشته اید یک طرف؟ جالب است

2 - خود شما ایراد می گیرید که چون در یک کشور اسلامی ، بانکداری اسلامی انجام میشود ، این یعنی تبلیغ اسلام
گر چه به این فرمایش شما نقدهایی وارد است که عرض کردم ، اما خود شما که این حرف را می زنید چطور درمورد بی دینی ناگهان این اعتقاد را کنار می گذارید؟!
مثلاً شما ده ها کانال س.ک.س.ی را جزء نشر عقاید ضد دین قرار نمی دهید
شبکه هایی که از مصرف گرایی حمایت میکند و آن را تبلیغ می کنند را به همچنین
و...........

بانک داری اسلامی در کشور اسلامی میشود تبلیغ دین
نمایش روابط نامشروع در انواع آن ، آن هم برای تمام نقاط دنیا (نه فقط در کشور خود) جزء تبلیغ علیه دین نیست! عجب!

متحیر;927577 نوشت:
بیشتر رسانه های جهانی و پول در اختیار دینداران هست

happy

متحیر;927577 نوشت:
عامه مردم ولی قاتلان بیشتر از جنس باورمندان به ایدئولوژی های سلطه جو و دیندار و خداجو هستند

خب خدا را شکر فهمیدیم آنها که سرخپوشتان را قتل عام کردند
آنها که سیاه پوستان را به بردگی گرفتند
آنها که بمب اتم در ژاپن زدند
آنها که به بهانهء سلاح هسته ای عراق را به خاک و خون کشیدند
سردمداران آمریکا و انگلیس و اسرائیل
اینها همه دیندار و خداجو هستند!

دوست عزیز ، شما تمام اینها و ریشهء اصلی را رها کرده اید ، ملاکتان را گذاشته اید روی چند نفری که مثلاً عضو داعش هستند؟
می خواهید با هم بنشینیم حساب کنیم ، ببینیم تعدادی که تا کنون داعش کشته است چند درصد آنهایی است که برایتان شمردم؟

باز هم میگویم من تعصبات خشک مذهبی که باعث تحجر و عقب ماندگی و تفکرات خرافیِ پوچ شده
و منجر به دعواها و کشتارهای قومی قبیله ای میشود را رد نمی کنم
اینها همه از نظر من محکوم هستند

اما اولاً در برابر کشتارهای بی دینان بسیار کمتر است
ثانیاً دست بی دینها در همین کشتارها نیز آشکار است که می توان درموردش صحبت کرد

متحیر;927577 نوشت:
بله در همه جا و بیشتر در معرکه های دینی و فرقه ای و ناسیونالیست و فاشیست و از این دست قتل عام ها اتفاق می افتد

پاسخش را در بالا عرض کردم

متحیر;927577 نوشت:
برادر عزیز ربطش به این هست وقتی مبنای همه کارهای کشور ایدئولوژیک هست یعنی با رواج ایدئولوژی عملا سایر عقاید را مورد پرسش قرارمیدهید
اگر اندیشه ای عقلانی باشد از مورد پرسش قرار گرفتن واهمه ندارد و استقبال هم میکند و از تضارب آرا استقبال میکند و از آنها به عنوان طرح شبهه یاد نمیکند
وقتی میگویید بانکداری اسلامی یا مجلس شورای اسلامی یا .. مناظره نمیکنید بدتر از آن فرصت تضارب آراء را از جامعه سلب میکنید

عجب!!
یعنی الان در کشورهای دیگر 24 ساعت دارند قانون اساسی را به مناظره می گذارند و دم به ساعت آن را تغییر می دهند؟!
ببینید جناب "متحیر" برخی از مطالبات شما ارزشمند است و من به آنها احترام می گذارم
مثل اینکه میگوئید باید مخالفان هم تریبون داشته باشند
هرچند شاید درمورد چگونگی آن با هم اختلاف نظر داشته باشیم اما به هر حال در اصل موضوع با شما موافق هستم

ولی برخی از خواسته های شما بیشتر شبیه به رویا پردازی یک نوجوان است
آخر هر کشوری حساب و کتاب دارد ، قانون اساسی دارد ، ساز و کار دارد ، هنجار و ناهنجار دارد. حتی لائیک ترین کشورها
آن وقت شما تمام اینها را نادیده می گیرید و میگوئید باید هر روز قوانین را بگذارند وسط تا همه نظر بدهند وگرنه آزادی نیست!
انتظارم این است که منطق پشت حرفهای شما باشد نه صرفاً بیان یک سری مسائل احساسی

متحیر;927577 نوشت:
برهان وجود خدا را چه کسانی در بوق و کرنا میکنند؟

ما شیعیان
ده تا مورد عنوان کردم شما این را در پاسخ میگوئید؟ مگر بنده گفتم ما هیچ ادعایی نداریم؟
اما پرسیدم رسانه ها در اختیار کیست؟
از فیلم و سریال بگیرید تا اخبار و اینترنت و روزنامه ها
همه از صبح تا شب دارند به طبل بی خدایی میکوبند ، حتی مثال آوردم که دارند شیعیان را قتل عام می کنند (آزادی بیان و دموکراسی! :Gig:)
حال در مقابل شما این یک مورد که جای خاصی هم برای تبلیغش در جهان نداریم را عنوان می کنید؟!

متحیر;927577 نوشت:
چند سال پیش زمانی دسترسی به ماهواره داشتم تعداد کانالهای آزاد و غیر پولی تبلیغ دین یا مذهب اعم از مسیحی بودایی و مسلمان را با کانالهای تبلیغ محافل عیاشی و بی اخلاقی را (اگر نگرانی شما را صحیح فرض کنیم که بیخدایان فقط در تبلیغ بی اخلاقی هستند) قیاس میکردم تعداد کانالهای مبلغ مذهبی بیشتر بود اگر وقت آزاد و دسترسی دارید جستجو کنید
قیاس شما به ده ها دلیل که چند موردش را میگویم اشتباه بوده

1 - بنده در این تاپیک شیعه را در مقابل عقاید دیگر مطرح کرده ام. اعم از مسیحی ، یهودی ، بودایی ، چندخدایی ، بی خدایی و......
بعد شما تمام ادیان را گذاشته اید یک طرف؟ جالب است

2 - خود شما ایراد می گیرید که چون در یک کشور اسلامی ، بانکداری اسلامی انجام میشود ، این یعنی تبلیغ اسلام
گر چه به این فرمایش شما نقدهایی وارد است که عرض کردم ، اما خود شما که این حرف را می زنید چطور درمورد بی دینی ناگهان این اعتقاد را کنار می گذارید؟!
مثلاً شما ده ها کانال س.ک.س.ی را جزء نشر عقاید ضد دین قرار نمی دهید
شبکه هایی که از مصرف گرایی حمایت میکند و آن را تبلیغ می کنند را به همچنین
و...........

بانک داری اسلامی در کشور اسلامی میشود تبلیغ دین
نمایش روابط نامشروع در انواع آن ، آن هم برای تمام نقاط دنیا (نه فقط در کشور خود) جزء تبلیغ علیه دین نیست! عجب!

متحیر;927577 نوشت:
بیشتر رسانه های جهانی و پول در اختیار دینداران هست

happy

متحیر;927577 نوشت:
عامه مردم ولی قاتلان بیشتر از جنس باورمندان به ایدئولوژی های سلطه جو و دیندار و خداجو هستند

خب خدا را شکر فهمیدیم آنها که سرخپوستان را قتل عام کردند
آنها که سیاه پوستان را به بردگی گرفتند
آنها که بمب اتم در ژاپن زدند
آنها که به بهانهء سلاح هسته ای عراق را به خاک و خون کشیدند
سردمداران آمریکا و انگلیس و اسرائیل
اینها همه دیندار و خداجو هستند!

دوست عزیز ، شما تمام اینها و ریشهء اصلی را رها کرده اید ، ملاکتان را گذاشته اید روی چند نفری که مثلاً عضو داعش هستند؟
می خواهید با هم بنشینیم حساب کنیم ، ببینیم تعدادی که تا کنون داعش کشته است چند درصد آنهایی است که برایتان شمردم؟

باز هم میگویم من تعصبات خشک مذهبی که باعث تحجر و عقب ماندگی و تفکرات خرافیِ پوچ شده
و منجر به دعواها و کشتارهای قومی قبیله ای میشود را رد نمی کنم
اینها همه از نظر من محکوم هستند

اما اولاً در برابر کشتارهای بی دینان بسیار کمتر است
ثانیاً دست بی دینها در همین کشتارها نیز آشکار است که می توان درموردش صحبت کرد

متحیر;927577 نوشت:
بله در همه جا و بیشتر در معرکه های دینی و فرقه ای و ناسیونالیست و فاشیست و از این دست قتل عام ها اتفاق می افتد

پاسخش را در بالا عرض کردم

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

متحیر;927513 نوشت:
پس چرا اسلام به روم و ایران حمله کرد

اسلام حمله نکرد خلیفه دوم حمله کرد از دیدگاه اسلامی و قرآنی و منطقی و عقلی اسلام بر محور قرآن و اهل بیت است نه خلفا و ...

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

hessam78;927544 نوشت:
وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿7﴾

و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و عرش او بر آب بود تا شما را بيازمايد كه كدام‏يك نيكوكارتريد و اگر بگويى شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد قطعا كسانى كه كافر شده‏اند خواهند گفت اين [ادعا] جز سحرى آشكار نيست (7)
ه ثم استوی علی العرش(1)
و....

وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَـوَ تِ وَ الْأَرْضَ فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كَانَ عَرْشُهُو عَلَى الْمَآءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ لَـلـءِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِنم بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَـذَآ إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ 7

و اوست كسى كه آسمان ها و زمين را در شش هنگام آفريد - حال آنكه عرش (آفرينش) او (پيش از اين) بر آب [: ماده ى نخستين جهان] بود - تا شما را بيازمايد (كه) كدام يك نيكوكارتريد. و اگر بگويى: «شما پس از مرگ بى چون برانگيخته شونده ايد» همواره كسانى كه كافر شدند همى خواهند گفت: «اين (انگيختگى و باز گردانيدن) جز سحرى آشكارگر نيست.» 7

آيه 7 ـ "ستة ايام" در اين آيه و مانندش، شش زمان است و نه شش روز، به اين دليل كه در قرآن لفظ «يوم» بيشتر در دوران و مطلق زمان بكار رفته است مانند "يوم الدين" و نيز آغاز خلقت جهان كه براصل «ماء» بوده، اين خود بجز «ماء» آسمانى و زمينى است كه از آن خلق شده است. و چگونگى مراحل شش گانه خلقت آسمان ها و زمين در سوره فصّلت آمده است.

«الماء» اينجا ماده نخستين و مادر جهان هستى است كه آسمان و زمين، فرزندان اين مادر بزرگ نخستين مى باشند و «عرشُه» عرش قيموميت و تدبير است كه پيش از آفرينش زمين و آسمان تنها بر ماده نخستين استوار بوده و پس از به وجود آمدن آسمان و زمين، طبعا عرش تدبير براى اين دو مقرر شده است.

در پاسخ اين پرسش كه چرا «ماء» برخلاف ظاهرش به ماده نخستين تفسير شده است بايد گفت كه ماء اصولاً ماده اى روان و همسان است، و اصلش بدون هيچ قرينه اى همان آب معمولى است، لكن با قرائنى، معانى و مصاديق ديگرى هم برايش فهميده مى شود از جمله "ماءٍ دافق" كه منى است، اينجا هم «ماء» محور آغازين آفرينش زمين ها و آسمان هاست كه خود دليلى روشن بر اثبات اين حقيقت است كه مقصور از آن آب معمولى نيست، زيرا آب معمولى خود از اجزاء زمين و آسمان است، و اگر آب اوليه همين آب معمولى باشد آيا مى توان گفت آب از آب افريده شده است؟

بنابراين تمامى آسمان ها و زمين كه از «ماء» آفريده شده اند، غير از آب معمولى است بلكه تعبيرى است از ماده اى روان و همسان كه مادر و ماده اوليه جهان است، و چون حقيقت اين «ماء» براى هيچ كس روشن نيست لفظى هم كه درست بيانگر آن حقيقت باشد در كار نيست، پس بايد لفظى براى تبيين آن انتخاب گردد كه دورنمايى از حقيقيتش را نشان دهد و اين جز لفظ «ماء» نيست.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

hessam78;927544 نوشت:
ثم استوی علی العرش(1)

إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَـوَ تِ وَ الْأَرْضَ فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِنم بَعْدِ إِذْنِهِى ذَ لِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ 3

به راستى پروردگارتان خدايى است كه آسمان ها و زمين را در شش زمان آفريد. سپس بر عرش (تدبير) چيره شد، حال آنكه كار (آفرينش) را تدبير مى كند. هيچ شفاعتگرى جز او - مگر پس از اذنش - نيست. اين خدا پروردگار شماست. پس او را بپرستيد. آيا پس (از اين هم) متذكر نمى شويد؟ 3

آيه 3 ـ «ايام» بمعناى زمانهاست، و نه شب و روز، زيرا بهنگام آفرينش آسمانها و زمين هنوز شب و روزى ـ كه پديده گردش زمين مى باشد ـ نبوده است «عرش» هم اينجا ـ چنانكه در بيست آيه ديگر نيز آمده ـ بمعناى سلطه تدبيرى است، بدين معنى كه همانگونه كه پروردگار آفريننده آسمانها و زمين است، تدبير اينها نيز ويژه اوست،

«عرش» هم كه در بيست ويك جاى قرآن ياد شده عرش ربوبيت است، چه پيش از آفرينش زمين و آسمان كه عرش ربوبيت آفرينش است و چه قبل از آن. و در آخر كار عرش ربوبيت در جهان آخرين است و در هر صورت عرش، عرش آفرينش، تدبير، علم، تشريع، جزا و ربوبيت هاى ديگر است.


عرش بمعناى مقام فرماندهى ربانى و تدبير كائنات است، كه پس از آفرينش آنها فعليت يافته، چنانكه "ألاله الخلق و الامر" (7:54) بيانگر هر دوى آفرينش و تدبير است،

و نيز در آيه (10:3) بعد از تسلط بر عرش "يدبر الامر" آمده، آيه مورد بحث هم همين تسلط بر عرش را معنا مى كند، كه از آسمان تا زمين و بالعكس به معناى سراسر آفريدگان، رفت و بر گشت فرمان ربانى در واحد زمانى كه باندازه هزار سال راه در نزد ماست بيان داشته،

چنانكه واحد زمان را در (22:47) همينگونه معرفى كرده، و شايد اين واحد زمانى همان حركت آغازين ماده است، كه براى احدى هرگز معلوم نخواهد شد، چنانكه در سوره معارج به مناسبتى ديگر پنجاه هزار سال بيان گشته است.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

hessam78;927536 نوشت:
بله با آیات جهادی که دارد سایر امت ها را از بین برده بود تاکنون!

این برداشت شماست ربطی به اسلام ندارد بیشتر شبیه یک تهمت است

به نص آیه 190 سوره بقره و آیات مبارکات دیگر جهاد ابتدایی حرام است

[=arial]

Reza-D;927586 نوشت:
عجب!!
یعنی الان در کشورهای دیگر 24 ساعت دارند قانون اساسی را به مناظره می گذارند و دم به ساعت آن را تغییر می دهند؟!
ببینید جناب "متحیر" برخی از مطالبات شما ارزشمند است و من به آنها احترام می گذارم
مثل اینکه میگوئید باید مخالفان هم تریبون داشته باشند
هرچند شاید درمورد چگونگی آن با هم اختلاف نظر داشته باشیم اما به هر حال در اصل موضوع با شما موافق هستم

ولی برخی از خواسته های شما بیشتر شبیه به رویا پردازی یک نوجوان است
آخر هر کشوری حساب و کتاب دارد ، قانون اساسی دارد ، ساز و کار دارد ، هنجار و ناهنجار دارد. حتی لائیک ترین کشورها
آن وقت شما تمام اینها را نادیده می گیرید و میگوئید باید هر روز قوانین را بگذارند وسط تا همه نظر بدهند وگرنه آزادی نیست!
انتظارم این است که منطق پشت حرفهای شما باشد نه صرفاً بیان یک سری مسائل احساسی


ممنون هم به خاطر موافقت شما در انحصار فضای رسانه ای و هم به خاطر جوان محسوب کردن اینجانب
در حکومتهای غیر دینی و سکولار دائم کارکرد قوانین و مجریان را به چالش میکشند چرا که کسی در سایه تقدس و شرع ایمن از واکاوی افکار عمومی نیست

Reza-D;927586 نوشت:
اما پرسیدم رسانه ها در اختیار کیست؟
از فیلم و سریال بگیرید تا اخبار و اینترنت و روزنامه ها

من هم پاسخ دادم که به طور کلی در جهان بیشتر رسانه ها در اختیار دینداران هست
که البته شما مخالفت کردید چرا که تنها دینداران را منحصر به شیعیان و حتی اختصاصی تر شیعیان پیرو ولایت می دانید
در ایران قریب به اتفاق جراید و رسانه ها در اختیار دینداران حکومتی این را که قبول دارید
Reza-D;927586 نوشت:
2 - خود شما ایراد می گیرید که چون در یک کشور اسلامی ، بانکداری اسلامی انجام میشود ، این یعنی تبلیغ اسلام

مگر بانکداری ما غیر اسلامی است؟ وقتی همه قوانین کشور و اعمال مدیران کشوربرگرفته ازمعیارهای اسلامی است خب این یعنی تبلیغ اسلام جز این هست؟
Reza-D;927586 نوشت:
گر چه به این فرمایش شما نقدهایی وارد است که عرض کردم ، اما خود شما که این حرف را می زنید چطور درمورد بی دینی ناگهان این اعتقاد را کنار می گذارید؟!
مثلاً شما ده ها کانال س.ک.س.ی را جزء نشر عقاید ضد دین قرار نمی دهید
شبکه هایی که از مصرف گرایی حمایت میکند و آن را تبلیغ می کنند را به همچنین
و...........

خیر کنار نگذاشتم گفتم اگر کانالهای آزاد و غیر اشتراکی و پولی را شماره کنیم تعداد کانالهای مبلغ دین ( هر دین و مذهب) از شماره کانالهای آزاد و غیر اشتراکی پورنو به مراتب بیشتر هست و اگر کانالهای تبلیغی عیاشخانه ها را هم اضاف کنیم باز هم کانالهای مبلغ دین یا برابرند یا قدری بیشتر هستند
این یعنی قدرت رسانه ای دیندارن بیشتر هست
و همینطور اگر مبلغین مذهبی اعم از آخوند ها کشیشها خاخام ها و راهب های هندو و بودایی که عملا فعالیت اقتصادی جز تبلیغ دین نمیکنند و همینطور فضای مساجد کلیساها کنیسه ها و معابد را هم به حساب بیاوریم آن موقع بیشتر متوجه میشوید که قدرتمندترین رسانه ها مربوط به حوزه دین هستند
چرا که شما جایگاهی شبیه به مسجد یا کلیسا برای آتئیستها نمی یابید و یا مبلغ بیخدایی که رسما از این راه امرار معاش کند نداریم
ولی شبکه های بازرگانی و اقتصادی بیشتر اینها به دین یا ایدئولوژی اعتنا ندارند آنها فقط در تلاش فروش و کسب سود هستند اینها ربطی به دین یا غیر دین ندارند
Reza-D;927586 نوشت:
نمایش روابط نامشروع در انواع آن ، آن هم برای تمام نقاط دنیا (نه فقط در کشور خود) جزء تبلیغ علیه دین نیست! عجب!

این حربه ها در صنعت سینما راهی برای جذب مخاطب و فروش بیشتر هستند بسته به ذائقه مشتری محصول تولید میکنند از نظر من این امور جزو همان کسب سود هست اگرچه شاید منتقدان برای بازار گرمی و فروش بیشتر نام هنر هم بدان متصل کنند از این زاویه به موضوع نگاه کنید بهتر هست.

Reza-D;927586 نوشت:
خب خدا را شکر فهمیدیم آنها که سرخپوشتان را قتل عام کردند

سرخپوستان بیدین در مقابل کاشفان مسیحی قاره آمریکا انسان به حساب نمی آمدند
گرچه در ابتدای ورود کاشفین نود درصد سرخپوستان در ابتلا به آبله بدون مواجهه با اروپاییان از بین رفتند
Reza-D;927586 نوشت:
آنها که سیاه پوستان را به بردگی گرفتند

اگر نه بیشتر برده فروشان از آفریقا به اروپاییان و آمریکایی ها در قرون گذشته حداقل گروهی از برده گیران مسلمان بوده اند
با وجودی که بردگی عملی ناشایست هست ولی هنوز در اسلام این عمل حرام نیست
Reza-D;927586 نوشت:
آنها که بمب اتم در ژاپن زدند

بمب اتم هم برای خاموش کردن معرکه داعیان پسران آفتاب بود که اگر نمیشد بیش از اینها برای شکست ژاپن باید کشته میشدند
Reza-D;927586 نوشت:
نها که به بهانهء سلاح هسته ای عراق را به خاک و خون کشیدند

وقتی بوش به عراق حمله کرد گفت با توکل به خدا We trust in GOd همان جمله پشت دلار
Reza-D;927586 نوشت:
سردمداران آمریکا و انگلیس و اسرائیل

آمریکا جزو مذهبی ترین کشورهای جهان هست
اسراییل هر چند خود را سکولار میخواند ولی کشوری یهودی است و تحت تسلط تندروهای یهودی اراده میشود
Reza-D;927586 نوشت:
اینها همه دیندار و خداجو هستند!

مگر غیر از این هست بله همه اینها زیر مجموعه دینداران و خدا جویان تلقی میشوند
Reza-D;927586 نوشت:
دوست عزیز ، شما تمام اینها و ریشهء اصلی را رها کرده اید ، ملاکتان را گذاشته اید روی چند نفری که مثلاً عضو داعش هستند؟
می خواهید با هم بنشینیم حساب کنیم ، ببینیم تعدادی که تا کنون داعش کشته است چند درصد آنهایی است که برایتان شمردم؟

خیر همه اینها مربوط به ایدئلوژی دینها و مکاتب سلطه جو هستند و بیشترینشان دیندار داعش شاخص ترینشان برای دوره ما محسوب میشود
کما اینکه مردم خارج از دین برای سایر ادیان نجس هستند مسلمانان در نظر هندوان نجس هستند و بالعکس غیر یهودیان برای یهود رمه محسوب میشوند غیر مسیحیان برای مسیحیان کافر و محدور الدم اند بهاییان برای شیعیان جان و ناموس شان ارزش ندارد کشتن شیعیان برای وهابی و داعش واجب هست و به همین ترتیب جنگهای مذهبی خونین ترین و بی پایان ترین جنگها هستند

Reza-D;927586 نوشت:
باز هم میگویم من تعصبات خشک مذهبی که باعث تحجر و عقب ماندگی و تفکرات خرافیِ پوچ شده
و منجر به دعواها و کشتارهای قومی قبیله ای میشود را رد نمی کنم
اینها همه از نظر من محکوم هستند

اما اولاً در برابر کشتارهای بی دینان بسیار کمتر است
ثانیاً دست بی دینها در همین کشتارها نیز آشکار است که می توان درموردش صحبت کرد


این نظر شماست ولی تشدید شعله های جنگ به پشتوانه اندیشه های دینی بوده

بگذریم ورود من در این بحث از این باب بود که مذاهب و ادیان از جمله شیعه در مقابل پرسشهای دگراندیشان از جمله بید ینان و یا افراد اقلیت که به دین یا مذهب دیگری اعتقاد داشته اند هرگز موضع انفعال نداشته اند
بلکه همین زمزمه های کوچک را خطری بزرگ برای تمامیت خواهی خود میدانسته اند چرا که این پرسش ها و شبهات بنیان تقدس و مشروعیت شان را می لرزاند

موفق باشید

رضا ثقلین;927683 نوشت:
بنابراين تمامى آسمان ها و زمين كه از «ماء» آفريده شده اند، غير از آب معمولى است بلكه تعبيرى است از ماده اى روان و همسان كه مادر و ماده اوليه جهان است، و چون حقيقت اين «ماء» براى هيچ كس روشن نيست لفظى هم كه درست بيانگر آن حقيقت باشد در كار نيست، پس بايد لفظى براى تبيين آن انتخاب گردد كه دورنمايى از حقيقيتش را نشان دهد و اين جز لفظ «ماء» نيست.

من این را در جواب اقا رضا نوشتم که فرمودن کشتی میگرد خدا!
با این تفاسیری که انجام دادید برای انجیل هم می توان به کار برد!
میتوانید صحبت های الوین پلانتینگا و... رو ببینید!

رضا ثقلین;927685 نوشت:
«عرش» هم اينجا ـ چنانكه در بيست آيه ديگر نيز آمده ـ بمعناى سلطه تدبيرى است، بدين معنى كه همانگونه كه پروردگار آفريننده آسمانها و زمين است، تدبير اينها نيز ويژه اوست،

این داستان ها را دیده ام من کاری ندارم توجیه سازی میخواد بشه یا ...
به اندازه کافی گفتم همونقد که مسیحیت شان خدا رو کم کرده!اسلام هم همین کار رو انجام داده

متحیر;927694 نوشت:
در حکومتهای غیر دینی و سکولار دائم کارکرد قوانین و مجریان را به چالش میکشند چرا که کسی در سایه تقدس و شرع ایمن از واکاوی افکار عمومی نیست

.
.
.

متحیر;927694 نوشت:
وقتی بوش به عراق حمله کرد گفت با توکل به خدا We trust in GOd همان جمله پشت دلار

متحیر;927694 نوشت:
آمریکا جزو مذهبی ترین کشورهای جهان هست

متحیر;927694 نوشت:
اسراییل هر چند خود را سکولار میخواند ولی کشوری یهودی است و تحت تسلط تندروهای یهودی اراده میشود

happy

Reza-D;927727 نوشت:
.
.
.

سلام آقا رضا
بنظر شما مگه آمریکا و اسرائیل کشور دینی نیستش؟
حتی این جمله رو یکی از کارشناسان اینجا هم گفته بود!
تو کشورای پیشرفته امریکا دین مند ترینه
سیستم آموزشی که ایالات با ایالاتش متفاوته
در یکی از این ایالتا زدن تدریس فرگشت رو حذف کردن!!!

hessam78;927746 نوشت:
سلام آقا رضا
بنظر شما مگه آمریکا و اسرائیل کشور دینی نیستش؟
حتی این جمله رو یکی از کارشناسان اینجا هم گفته بود!
تو کشورای پیشرفته امریکا دین مند ترینه
سیستم آموزشی که ایالات با ایالاتش متفاوته
در یکی از این ایالتا زدن تدریس فرگشت رو حذف کردن!!!

دوباره مطلب را بخوان حسام جان
ابتدا نقل قول اول و بعد هم سه نقل قول ديگر را

Reza-D;926918 نوشت:
سلام
موضوع همينجاست كه آنها نيز ادعاي مطلق بودند دارند
مثلاً گفته ميشود فلان آيه قرآن به علم در تضاد است. بديهي است كه ابتدا بايد ثبات شود آن مطلب علمي قطعي بوده ، تا بعد معياري براي تشخيص درست و غلط باشد

درود.
این بدیهی هست که صحبت غیر الهی مبرا از تناقض نیست. شاید افرادی که شما برخورد داشتید اینطوری گفتند که اشتباه واضحی هست. افرادی هم که من برخورد کردم گفتند تناقض در سخنان نوع بشر بدیهی است.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

hessam78;927698 نوشت:
این داستان ها را دیده ام من کاری ندارم توجیه سازی میخواد بشه یا ...
به اندازه کافی گفتم همونقد که مسیحیت شان خدا رو کم کرده!اسلام هم همین کار رو انجام داده

جناب حسام مشکل اساسی اکثر مخالفین اسلام و دین این است که اسلام را دین را از خودش و و اصلش و مجرای حقیقی اش نمیگیرند و بلکه از سخنان پاره ای از علما و افرادی که خود را وابسته به آن میدانند میگیرند

برادر من شما که اساسا با ادبیات عرب و متن قرآن و روش برداشت علمی از آن آشنا نیستید چرا به آن اشکال وارد میکنید؟؟!!

شما اول قرآن را با تدبر بخوان ادبیات عرب را بشناس معنای لغت را بدان بعد اشکال وارد کن

مطلب شما مثل این است که یک دانش آموز ابتدایی بخواهد به یک پروفسور فیزیک آموزش فیزیک بدهد!! در حالی که هیچ از فیزیک نمیداند!!!!

شما اگر قرآن رو به طور صحیح و با مقدمات صحیح و عقلانی مطالعه بفرمایید و همچنین متون روایی معتبر که موافق قرآن است یا حداقل مخالفتی با قرآن ندارد و معارض عقلی و نقلی هم ندارد مطالعه و تدبر بفرمایید(مثل صحیفه سجادیه-خطبه های توحیدی نهج البلاغه-روایت معتبر کتاب توحید شیخ صدوق-احادیث صحیح کتاب اصول کافی و...) آن موقع متوجه میشوید توحید و تبیین آن در اسلام زمین تا آسمان با ادیان و مذاهب و مکاتب دیگر فرق دارد

مشخص شد در انتها که شما جوابی برای معنای عرش و ماء نداشتید بنده کامل و واضح با آیات قرآن توضیح دادم باز هم مطالعه بفرمایید اگر پاسخ علمی دارید بفرمایید و الا با رد کردن کلی و انکار که به هیچ وجه در هیچ روش و منشی صحیح و منطقی نیست نمیتونید ادله خود را اثبات بفرمایید

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

hessam78;927544 نوشت:
بله با این نگرش کل آدم ها چه قبل از اسلام و چه بعد آن مدیون اسلام هستن

دقیقا هم همینطوره حداقل بعد از اسلام جهان بشریت در علم مدیون اسلام است این رو بزرگترین اندیشمندان غربی میگن مثل برتراند راسل

hessam78;927544 نوشت:
الان حکومت ما مطلقه یهودی بود
می فرمودین منطق یهود کجا و منطق اسلام و و مسیحیت کجا

اصلا بنده بحث حکومت کردم؟؟!!!! شما مباحث رو با هم خلط میکنید برای همین نتیجه گیری هاتون غلط میشه

بنده میگم قرآن بما هو قرآن و اهل بیت بما هو اهل بیت ملاک و معیار است و استدلال و برهان اینها واضح است اگر رد علمی دارید بسم الله اگر نه عقل و اخلاق میگه منطق و حرف مستدل و صحیح رو باید پذیرفت

hessam78;927544 نوشت:
اون شخصی که میگه حسم هست زبان فارسی نمیدونه
ولی اگر کسی از اطرفیان و دوستانم آن هم به تعداد زیاد این جمله را تکرار کنن من به فکر تغییر اسم می فتم
در دین انشعابات را ببینید؟همه میگویند ما دیندار و دین شناسیم!

دقیقا در همین مفروض شما اشکال وجود داره شما ملاک رو اکثریت قرار میدهید نه حقیقت و منطق و برهان اگر تمام اطرافیان شما بی سواد باشند چه؟؟؟ باز هم سخنشان قبول است؟؟!!

اگر در دست شما یک الماس باشد و شما با یافته علمی به الماس بودنش اطمینان قطعی دارید اگر اطرافیان شما به شما بگن نه این لجن است شما قبول میکنید؟؟!!

وانگهی در همین مفروض شما باید حقانیت دین و اسلام رو قبول کنید چون اطرافیان شما مسلمان هستند!!

hessam78;927544 نوشت:
اهل علم سنی و اهل علم شیعه کدام؟یا سایر فرق؟

اهل علم قرآنی حقیقی منطقی شما مشکلتان همان است که در پست قبلی گفتم! وانگهی با مدارک خود اهل سنت میشود شیعه را اثبات کرد!!

hessam78;927544 نوشت:
تنها کار درست زندگی من همین بود!خدا شاهده


یعنی علم را با قرآن سنجیدید یا قرآن را باعلم؟؟!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

hessam78;927544 نوشت:
تنها کار درست زندگی من همین بود!خدا شاهده

hessam78;927544 نوشت:
کدام؟!

در خبرهاى آسمانى مكلّفان با سؤالات عديده اى روبرو هستند: آيا در كرات ديگر موجودات، آب و حياتى هست يا خير؟ اگر هستند عاقلند يا نه؟ غذا و هوايى هست يا نه؟ و... قرآن در آياتى از جمله (آيه ى 29 سوره ى شورى) به پنج خصوصيت و خبر آسمانى توجه داده است:

«وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّمواتِ والْاَرضِ وَ مابثَّ فيهِما مِنْ دابةً و هُوَ عَلى جَمْعِهِمْ اِذايَشاءُقَدير»

همين يك آيه كافى است ملحدترين و معاندترين افراد را نسبت به قرآن رام و آرام كند. آيه در 14 قرن قبل در زمان و زمينى نازل شده كه جهل و ظلمت فراگير بوده. مخصوصا در حجاز پر از جهل و جهالت، و بر كسى نازل شد كه اُمّى و بى سواد و در ميان افرادى بى سواد بود و همگان نيز او را كاملاً مى شناختند.

ضمير در «فيهما» به «السموات و الارض» برمى گردد. «و ما بثَّ فيهما من دابَّة» و آن چه پراكند در آن دو يعنى در آسمان ها و زمين از جنبندگان.

چون لفظ (دابّة) بر ملائكه شامل نيست، پس در آسمان ها همانند زمين جنبندگانى هستند. حالا اين جنبندگان مانند انسان ها عاقلند يا مثل حيواناتند؟

«وَ هُوَ عَلى جَمْعِهِم اذا يشاء قدير» ضمير «هم» در «جَمْعِهِم» جانداران عاقل را شامل است كه خدا هرگاه بخواهد مى تواند اين ها را با هم در يك جا جمع كند.

و اين جمع شدن دليل بر اين است كه در آينده اى نامعلوم انسان ها و عقلاى زمينى با عقلاى آسمانى جمع و برخورد خواهند داشت.

«جَمْعِهم» شامل دو جمع شدن و جمع كردن است:

1 ـ جمع شدن قبل از قيامت به قرينه ى درونى همين آيه: «و ما بثَّ فيهما من دابّة»پراكندگى و جمع كردن اين موجودات در دنيا مورد بيان آيه است كه جمع غير مطلق دنيوى است.
2 ـ جمع مطلق اخروى. كه «جمعهم» بيشتر به دليل «و ما بث فيهما من دابة» بر جمع دنيوى دلالت خاص دارد و بر جمع اخروى دلالت عام. اين آيه در 5 مرحله از انسان ها جلوتر است.

1 ـ بشر هنوز فكر مى كند كه آيا در كرات ديگر آب، هوا و غذا هست يا نه؟ 2 ـ آيا در آن ها موجوداتى غير از جمادات هستند؟ 3 ـ آيا عاقلند يا جاهل؟ 4 ـ آيا توانايى و ابزارهايى در اختيارشان هست؟ 5 ـ آيا برخورد و ملاقاتى خواهد بود؟

بشر هنوز در پله اول و دوم مانده است تا چه رسد به قدم هاى بعدى! در حالى كه همين يك آيه بر پنج مورد بشارت داده است.

رضا ثقلین;927880 نوشت:
جناب حسام مشکل اساسی اکثر مخالفین اسلام و دین این است که اسلام را دین را از خودش و و اصلش و مجرای حقیقی اش نمیگیرند و بلکه از سخنان پاره ای از علما و افرادی که خود را وابسته به آن میدانند میگیرند

سلام من متوجه نمیشم چرا انقد توضیح میدین داداش جان!
شرط تقارن رو عرض کردم شما هر دلیلی بیاری اون رو واسه مسیحیت میشه آورد
من گفتم اگه خدا نباید کشتی بگیره!و راه بره
پس خدا نباید رو عرش هم بشینه که زیرشم آبه!
با این تفسیرات آشنایی دارم میدانم چه میگویید اما منظور من این نیست!
شما بخواهید بگویید آن عرش عرش قدرت است
بنده هم میگویم آن کشتی کشتی قدرت و نماد آن است
شما میگویید عربی نمیدانم؟
من هم میگویم شما عبری نمیدانید!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

hessam78;927909 نوشت:
سلام من متوجه نمیشم چرا انقد توضیح میدین داداش جان!
شرط تقارن رو عرض کردم شما هر دلیلی بیاری اون رو واسه مسیحیت میشه آورد
من گفتم اگه خدا نباید کشتی بگیره!و راه بره
پس خدا نباید رو عرش هم بشینه که زیرشم آبه!
با این تفسیرات آشنایی دارم میدانم چه میگویید اما منظور من این نیست!
شما بخواهید بگویید آن عرش عرش قدرت است
بنده هم میگویم آن کشتی کشتی قدرت و نماد آن است
شما میگویید عربی نمیدانم؟
من هم میگویم شما عبری نمیدانید!

توضیح میدم چون هم شما متوجه اشتباهتون بشین هم سایر دوستان حقیقت رو دریابند

شما در برخی موارد هرگز نمیتونید دلیل عقلانی برای مزخرفات تحریف شده کتاب مقدس(قدیم و جدید بیارید)

شما توجیه بفرمایید این مطلب رو که چگونه 3 خدا وجود دارد و یکی کشته میشود؟؟!!! مگر خدا کشته میشود؟؟؟!!!

شما توجیه بفرمایید چگونه پیامبری با دختران خود زنا میکند؟؟؟!!!

شما توجیه بفرمایید چگونه پیامبری به نوامیس مردم تجاوز میکند؟؟!!!

و... شما یا کتاب مقدس رو نخوندی یا فکر میکنی اینها در اسلام هم وجود دارد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

درباره عرش و آب هم اصلا معنای عرش و آب رو نمیدونید و بدون دلیل و علم مطلبی رو نسبت به اسلام میدهید!!

تفسیر چیه برادر من نص و ظاهر مستقر آیه است شما میگی تفسیر؟؟!!!

شما موارد بالا درباره کتاب مقدس رو توجیه بفرما بنده توجیه شما درباره کشتی رو قبول میکنم!!!!

اتفاقا بنده بر خلاف شما که عربی نمیدانید عبری میدانم!!(البته در حد خواندن کتاب مقدس) و کتاب مقدس را به زبان عبری و آرامی و فارسی خوانده ام

شما سعی بفرمایید بیشتر عربی بیاموزید تا دچار چنین شبهاتی نشوید

در ضمن سایر موارد را پاسخ ندادید؟

یا قبول دارید سایر موارد را یانه! اگر دارید بفرمایید اگر نه هم دلیل منطقی بر رد آن را بگویید

با تشکر

سلام برادر عزیز

رضا ثقلین;927939 نوشت:
شما توجیه بفرمایید چگونه پیامبری با دختران خود زنا میکند؟؟؟!!!

چگونه پیامبری با عروس خودش ازدواج میکنه؟

رضا ثقلین;927939 نوشت:
شما توجیه بفرمایید چگونه پیامبری به نوامیس مردم تجاوز میکند؟؟!!!

چگونه پیامبری زنان شوهر دار رو مال خودش میکنه؟

رضا ثقلین;927939 نوشت:
درباره عرش و آب هم اصلا معنای عرش و آب رو نمیدونید و بدون دلیل و علم مطلبی رو نسبت به اسلام میدهید!!

مطلب واضحه

رضا ثقلین;927939 نوشت:
اتفاقا بنده بر خلاف شما که عربی نمیدانید عبری میدانم!!

طیب الله انفسکم

رضا ثقلین;927939 نوشت:
یا قبول دارید سایر موارد را یانه! اگر دارید بفرمایید اگر نه هم دلیل منطقی بر رد آن را بگویید

والا بسط نیوتنی میدین اخوی!
من میگم خدایی که کشتی نمیگیره همون خدایی هست که عرش و صندلی هم نداره!
گفته شد چه خدایی است که دروغ میگوید من هم گفتم چه خدایی است که مکر و حیله میکند!!
بنده مسیحیم مگر برادر جان که بیایم از مسیحیت دفاع کنم؟جفتشان را قبول ندارم من

[=microsoft sans serif]

Reza-D;926547 نوشت:
بله بدون شک
به این دلیل که الان آن ماست های ترش و بلکه مسموم را دارند در بسته بندی های زیبا و با افزودن طعم های مصنوعی به مردم می فروشند
لذا مردم ابتدا باید بفهمند که آنهایی که ادعای منطق و علم و صداقت دارند خودشان پشت چه حقایقی مخفی شده اند
تا بعد به فکر بیفتند دنبال حقیقت بگردند

به قول معروف مردم ابتدا باید بفهمند که بیمار هستند ، تا سپس به فکر درمان باشند


بله قبول دارم.
ای کاش جهان طوری بود که ما مجبور نبودیم به جای توضیح و تبیین و تثبیت اعتقادات خودمان مجبور باشیم از اشکالاتی که بر آنها گرفته میشود دفاع کنیم.
ولی یک نکته را توجه داشته باشیم.
این حالت ایده آل ولی اگر این ایده آل که نمیدانم اصلا در این دنیا قابل تحقق است، صرف نظر کنیم، میان راه فعلی و پیشنهاد شما فرقی باقی نمیماند.
ببینید
چه ما بیاییم و از ایرادهای طرف مقابل بگوییم، فکر میکنید او هم میگوید چه خوب شد راه حق را شناختم و به دین و مسلک ما در می آید.
خیر دوست عزیز
همانطور که بزرگان در مورد عوامل بی دینی گفته اند، این عوامل جنبه های مختلف، فکری، روانی، سیاسی و اجتماعی دارد.
شما حتی اگر بتوانید ایرادهای فکری او را برایش نشان دهید، تازه این یک مرحله کار است، مراحل مهمتری نیز وجود دارد. از نظر روانی گفته شده است که انسان به و اسطه حالت روانی ای که دارد با اعتقادی که بدان خو گرفته است معمولا به سادگی خداحافظی نمیکند.

اگر بفرمایید مهم این نیست که او ایمان بیاورد بلکه همینکه ایراد او مطرح شود کفایت میکند، خب باید یک بررسی کرد تا ببینیم زحمت کدام یک بیشتر است، دفاع از معتقدات خود یا نقد معتقدات طرف مقابل.
اگر نگوییم دومی زحمت بیشتری دارد قطعا زحمت اولی حتی اگر بیشتر هم باشد آنقدری زیادتر نیست که آنرابه صورت مطلق کنار بگذاریم.

صدیق;928029 نوشت:
از نظر روانی گفته شده است که انسان به و اسطه حالت روانی ای که دارد با اعتقادی که بدان خو گرفته است معمولا به سادگی خداحافظی نمیکند.

سلام استاد صدیق عزیز
متاسفانه یکی از مشکلات بزرگ همین است
ی موضوعی بود در مورد شیخ بهایی که اولین رساله رو به زبان فارسی نوشتن
اونجا قید شده که اگر فردی به این نتیجه برسه که اسلام حق نیست باید اسلام رو کنار بگذاره و در ادامه این صحبتا دکتر "سروش" گفتن که اگر کسی بفهمه چیزی باطله[ولو اسلام] و اون باطل رو پیروی کنه مسئول هستش!
شما با این جمله موافقید؟

صدیق;928029 نوشت:
اگر نگوییم دومی زحمت بیشتری دارد قطعا زحمت اولی حتی اگر بیشتر هم باشد آنقدری زیادتر نیست که آنرا به صورت مطلق کنار بگذاریم

جناب صدیق!!!!
من کجای حرفهایم گفتم اولی (دفاع از معتقدات) را بطور مطلق کنار بگذاریم؟!! چرا حرف توی دهنم می گذارید؟!

صدیق;928029 نوشت:
چه ما بیاییم و از ایرادهای طرف مقابل بگوییم، فکر میکنید او هم میگوید چه خوب شد راه حق را شناختم و به دین و مسلک ما در می آید

برادر عزیز ، بنده چه گفتم؟
عرض شد:

Reza-D;928029 نوشت:
مردم ابتدا باید بفهمند که آنهایی که ادعای منطق و علم و صداقت دارند خودشان پشت چه حقایقی مخفی شده اند
تا بعد به فکر بیفتند دنبال حقیقت بگردند

اگر ایرادهای طرف مقابل را گفتیم و این موضوع تاثیر مثبتی روی خود او نیز داشته باشد خوب است
اما حرف من تاثیر بر روی خود طرف نبود بلکه تاثیر بر روی مردمی بود که بخاطر تبلیغات آنها حقیقت را گم کرده اند

یک جوان که صبح تا شب از اروپا یک آرمان شهر را دارد می بیند ، اصلاً سوال برایش پیش نمی آید که بخواهد تحقیق کند
اما وقتی بفهمد که پشت چهرهء معصوم آنها چه چیزی پنهان شده است ، با خود میگوید: "یعنی آنچه من می خواستم اینجا نبوده؟"
این سوال سرآغازی میشود برای سوال بعدی ، یعنی:
"اگر اینجا نبوده ، پس کجاست؟"

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

hessam78;927941 نوشت:
چگونه پیامبری با عروس خودش ازدواج میکنه؟


قبلا هم گفتم شما Sad
شما مباحث رو با هم خلط میکنید برای همین نتیجه گیری هاتون غلط میشه))

پیش فرض ها و مقدمات شما کاملا غلط است

اولا آیا از نظر شما زنا و ازدواج یکی است؟؟؟!!!!!

ثانیا زنای پیامبر مست با دو دخترش در یک شب(به نص عبارات کتاب مقدس) با ازدواج کردن با همسر پسر خوانده که شما آن را عروس نامیدید آن هم پس از جدایی پسر خوانده از همسرش یکی است؟؟؟!!!!!

واقعا نمیدونم شما چگونه این همه تفاوت رو نادیده میگیرید و قیاسی شگفت انگیز انجام میدهید!!!!

مشکل اصلی شما علاوه بر غلط بودن مقدمات و شنیدن مطالب ناقص و بی پایه عده ای در رد قرآن (که دیگر این شبهات را اینقدر مطرح کرده اند که نخ نما شده) عدم دقت و مطالع صحیح خود قرآن است

hessam78;927941 نوشت:
چگونه پیامبری زنان شوهر دار رو مال خودش میکنه؟

سند و دلیلتان چیست؟؟

hessam78;927941 نوشت:
مطلب واضحه

بله کاملا واضح است ولی یا شما متوجه نمیشوید یا مطلب دیگری در کار است

hessam78;927941 نوشت:
بنده مسیحیم مگر برادر جان که بیایم از مسیحیت دفاع کنم؟جفتشان را قبول ندارم من

مسیحی بودن یا نبودتان را نمیدانم و نظری نمیدهم شما قیاسی کردید بیبن اسلام و مسیحیت و پاسخ شنیدید و در بسیاری از موارد دیگر که بنده در پست های قبل پاسخ دادم سکوت کرده پاسخی ندادید

باز هم تکرار میکنم:(( یا قبول دارید سایر موارد را یانه! اگر دارید بفرمایید اگر نه هم دلیل منطقی بر رد آن را بگویید))

شما ادعا و اتهامی به اسلام زدید یا باید مطالب بنده در پاسخ به شبهاتتان را قبول کنید یا دفاعیات بنده را رد کنید و الا اثبات میشود تمام ادعاهای شما بی پایه و هباء منثورا است

رضا ثقلین;928123 نوشت:
مسیحی بودن یا نبودتان را نمیدانم و نظری نمیدهم شما قیاسی کردید بیبن اسلام و مسیحیت و پاسخ شنیدید و در بسیاری از موارد دیگر که بنده در پست های قبل پاسخ دادم سکوت کرده پاسخی ندادید

عزیز
پاسخ شما برای من پاسخ نیست!
اصلا متوجه منظورم نمیشوید
من میگویم خدایی که دروغ نمیگوید خدایی است که مکر هم نمیکند!
شما توجیه کنید مکر رو!اون ها هم میتونند دروغ گویی رو توجیه کنند!

رضا ثقلین;928123 نوشت:
باز هم تکرار میکنم:(( یا قبول دارید سایر موارد را یانه! اگر دارید بفرمایید اگر نه هم دلیل منطقی بر رد آن را بگویید))

خدا مکر میکند یا نه؟!
والسلام
دلائل منطقی تان هر چه باشد خود متناقض است
اگر بگویید میکند پس دروغ هم می تواند بگوید(ببینید هر دلیلی که برای توجیه مکر خداوند می آورید قابلیت توجیه برای دروغ را هم دارد)
اگر بگویید نمیکند آیه قرآن را رد کردید !!!!

رضا ثقلین;928123 نوشت:
شما ادعا و اتهامی به اسلام زدید

خب !
خوشبختانه شماهم متوجه اتهام شدید و رفع اتهام کردید@};-

hessam78;927941 نوشت:
چگونه پیامبری با عروس خودش ازدواج میکنه؟

سلام حسام عزيز
در تاپيك شعر منتظر شما هستم داداش

حسام جان يا شما مي دانيد كه آن شخص پسرخواندهء پيامبر بوده (و نه پسرش) ، كه اين يعني مي خواهيد به ناحق به پيامبر دروغي را نسبت بدهيد

يا نمي دانيد ، كه اين يعني بدون تحقيق داريد تهمت مي زنيد. يعني حتي نگاهي هم به موضوع نينداخته ايد و فقط چيزي را شنيده ايد و نقل مي كنيد
آيا اين همان گفتگوي منطقي است كه مدعي آن هستيد؟

hessam78;928319 نوشت:
شما توجیه کنید مکر رو! اون ها هم میتونند دروغ گویی رو توجیه کنند!

اولاً ما توجيه نمي كنيم ، بلكه دليل منطقي مي آوريم. آنها هم اگر مي توانند دليل منطقي بياورند
ثانياً اين دفاعي كه شما از مسيحيت مي كنيد ، خودشان نمي كنند! آنها ميگويند سه خدا داريم و توجيهي هم برايش نمي آورند

hessam78;928319 نوشت:
من میگویم خدایی که دروغ نمیگوید خدایی است که مکر هم نمیکند!

به چه دليل؟ اين دو چه ارتباطي به هم دارند؟

hessam78;928319 نوشت:
اگر بگویید خداوند مكر میکند پس دروغ هم می تواند بگوید (ببینید هر دلیلی که برای توجیه مکر خداوند می آورید قابلیت توجیه برای دروغ را هم دارد)
اگر بگویید نمیکند آیه قرآن را رد کردید

شما ابتدا دروغ و مكر را توضيح بدهيد تا ببينيم چه تلازمي بين اين دو وجود دارد كه قرار است به نتيجه گيري شما منتهي شود

Reza-D;928429 نوشت:
سلام حسام عزيز
در تاپيك شعر منتظر شما هستم داداش

سلام آقا رضای گل!
اعه والا حواسم نبود الان میام

Reza-D;928429 نوشت:
حسام جان يا شما مي دانيد كه آن شخص پسرخواندهء پيامبر بوده (و نه پسرش) ، كه اين يعني مي خواهيد به ناحق به پيامبر دروغي را نسبت بدهيد

این مورد هیچی حساسیت زیادی بخرج دادم اشتباه از جانب من قبول!
ولی مشکل من روی مکر و دروغ! راه رفتن و کرسی پا برجاست

Reza-D;928429 نوشت:
اولاً ما توجيه نمي كنيم ، بلكه دليل منطقي مي آوريم. آنها هم اگر مي توانند دليل منطقي بياورند

از نظر من توجیه هستش آقا رضا!
حالا هر اسمی میخواهید روش بذارین
Reza-D;928429 نوشت:
ثانياً اين دفاعي كه شما از مسيحيت مي كنيد ، خودشان نمي كنند! آنها ميگويند سه خدا داريم و توجيهي هم برايش نمي آورند

تو این سایت فرد مسیحی حضور نداره خب اگه نقد بخواد بشه باید جانب انصاف رعایت شه!
منم که اصلا قصدم دفاع از مسیحیت نیست!عرض کردم که مثال هایی که برای رد مسیحیت میزنید اول به خود قرآن بر میگرده!منظورم این نیست که مسیحیت درسته!من میگم قرآن اشتباهه

Reza-D;928429 نوشت:
شما ابتدا دروغ و مكر را توضيح بدهيد تا ببينيم چه تلازمي بين اين دو وجود دارد كه قرار است به نتيجه گيري شما منتهي شود

دروغ و مکر دیگه!توضیح نمیخواد که!
خدا در برابر کافران حیله میکنه!
خدا هم میتونه پس دروغ بگه!
دور از جناب شما من به شما بگم حیله گر
همونقد ناراحت میشین که بگم دروغگو!
صفات مناسبی نیستند برای خدا!
حالا دیگه من توضیحی مضافا بر اینا ندارم!چون هر دو صفت رو برای خدا اشتباه میدونم

hessam78;928432 نوشت:
ولی مشکل من روی مکر و دروغ! راه رفتن و کرسی پا برجاست

حسام عزيز ، مكر با دروغ دو موضوع جداگانه هستند اگر چه مي توانند اشتراكاتي داشته باشند
تفاوت دروغ و مكر باز هم به نوعي به همان بحث تشريع و تكوين كه قبلاً عرض كرده بودم برميگردد

دروغ يعني اينكه من بيايم و شما را فريب بدهم ، بدون آنكه شما ارده اي در اين زمينه داشته باشيد
اما مكر يعني شرايطي بوجود بيايد كه شما با عملكرد خود به آن گرفتار شويد

راه رفتن و كرسي هم نمي توانند با هم مقايسه بشوند
چون اولاً خود قرآن مي فرمايد كه آيات محكم و متشابه دارند و متشابه را بايد با محكمات تفسير كرد
ثايناً تمثيل بودن قرآن در بسياري از موارد مشخص است. مثلاً برخي به اين آيه ايراد مي گيرند كه:

"آيا در زمين گردش نكرده‏ اند تا دلهايى داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن بشنوند؟"

اينجا اين شبهه وارد ميشود كه نويسندهء قرآن اشتباه كرده چون فكر ميكرده قلب جاي تفكر است و نه مغز
در حاليكه در ادامهء آيه مي خوانيم: "در حقيقت چشمها كور نيست ليكن دلهايى كه در سينه‏ هاست كور است"

خب حال فرض كن فقط همين قسمت كه زير آن خط كشيدم در قرآن مياميد. آن وقت ميگفتند نويسندهء قرآن خيال كرده محل ديدن نيز به جاي مغز درون قلب قرار دارد
اما وقتي ابتدا گفته ميشود

"در حقيقت چشمها كور نيست" ، ديگر جايي براي اين شبهه باقي نمي ماند و مشخص است كه منظور از جملهء بعدي ، درك كردن و فهميدن است
پس تعجبي ندارد كه بگوئيم در جملهء قبل نيز منظور از قلب در واقع روح و جان آدمي است

ولي در كتب عهد عتيق و جديد اينگونه نيست بلكه اكثر موارد بطور مستقيم و به تفصيل بيان شده و كاملاً شرايط مادي بر آن مترتب است

hessam78;928432 نوشت:
از نظر من توجیه هستش آقا رضا!
حالا هر اسمی میخواهید روش بذارین

برعكس ، بنده بايد عرضكنم بجاي آنكه اسمِ توجيه روي مسئله بگذاريد ، دليل بياوريد

hessam78;928432 نوشت:
دور از جناب شما من به شما بگم حیله گر
همونقد ناراحت میشین که بگم دروغگو!

بار معنايي كلمات را در زبان هاي مختلف بايد در نظر گرفت
دروغگو همان معنايي را دارد كه مد نظر هر دوي ماست
اما "مكر" اينطور نيست و تنها آن معناي منفي كه در ذهن شماست را ندارد

برگرفته از لغتنامه دهخدا: مكار = چاره گر ، پُرفـَن
لينك: https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1


تازه من عربيم زياد خوب نيست كه معناي دقيق عربي آن را قرار بدهم

hessam78;928432 نوشت:
اگر بگوئيد تو عربي بلد نيستي منم ميگم شما عبري بلد نيستي!

كاملاً حرف درستي است. تا كسي عبري بلد نباشد و متن عبري عهد قديم و جديد را نخواند ، نمي تواند ادعا كند كه به ترجمهء دقيقي دست پيدا كرده
دقيقاً به همين دليل بخش زيادي از ترجمه هاي عهدعتيق و جديد كه به انگليسي ترجمه شده اشتباه است و مفهوم اصلي را نمي رساند
همانطور كه در ترجمه هاي فارسي از قرآن اشتباهات زيادي وجود دارد

[=microsoft sans serif]سلام

hessam78;927941 نوشت:
چگونه پیامبری با عروس خودش ازدواج میکنه؟

گویا مطلب کاملا وارونه شده است.
اگر پسر خوانده، پسر انسان باشد، زن او هم عروس انسان میشود.
خیر دوست عزیز
اینکه در مورد آن زن، پیامبر برخلاف دستور خداوند مردد بود، به واسطه رسمی بود که در بین اعراب وجود داشت.
عمل پیامبر به آن رسم نه واجب بود و نه حرام.
واجب نبود چرا که حکم خدا نبوده است بلکه رسم بین اعراب جاهلی بوده.
حرام هم نبوده چرا که ازدواج کردن یک امر اختیاری است(تا زمانی که دستور خاصی از جانب خداوند نباشد) پس ترک ازدواج مجدد خصوصا اگر ازدواج مجدد لزومی نداشته باشد، حرمتی ندارد.
پس لطفا صورت مسئله را درست متوجه بشویم:
پیامبر به دستور خداوند، موظف شد که با زنی که همسر پسر خوانده پیامبر بوده و در ان زمان طلاق هم گرفته بوده است، ازدواج کند.
علت این ازدواج نیز بر هم زدن این رسم باطل جاهلیت بوده است.

hessam78;927941 نوشت:
چگونه پیامبری زنان شوهر دار رو مال خودش میکنه؟

این هم تحریفی دیگر.
پیامبر با هیچ زنی که شوهر داشته ازدواج نکرده است.
حتی اگر این زن در جنگ دستگیر شده باشد و به حکم خداوند این دستگیری و کنیزی به منزله طلاق از همسر سابقش بوده باشد.
لطفا اگر ادعایی میکنید سند انرا هم ارائه کنید.

hessam78;927941 نوشت:
من میگم خدایی که کشتی نمیگیره همون خدایی هست که عرش و صندلی هم نداره!
گفته شد چه خدایی است که دروغ میگوید من هم گفتم چه خدایی است که مکر و حیله میکند!!
بنده مسیحیم مگر برادر جان که بیایم از مسیحیت دفاع کنم؟جفتشان را قبول ندارم من

مشکل اینجاست که ما بدون اینکه ادبیات یک زبان را بلد باشیم، در موردش قضاوت میکنیم.
یک لغت نامه به دستمان میگیریم و میخواهیم ضرب المثلها و مجازها و کنایات و تمثیلهای آنرا متوجه شویم.
دوست عزیز
هر زبانی دارای یک سری ارایه های ادبی و یک سری جملاتی است که معنای واقعی جملات آن کاملا متفاوت با معنای ظاهری و لغوی انهاست.

[=microsoft sans serif]

hessam78;928035 نوشت:
اونجا قید شده که اگر فردی به این نتیجه برسه که اسلام حق نیست باید اسلام رو کنار بگذاره و در ادامه این صحبتا دکتر "سروش" گفتن که اگر کسی بفهمه چیزی باطله[ولو اسلام] و اون باطل رو پیروی کنه مسئول هستش!
شما با این جمله موافقید؟

سلام
این مسئله دو جنبه دارد.
یک جنبه عقلی: بله هر کسی به این نتیجه برسد که ائینی برحق نیست، باید انرا کنار بگذارد.
یک جنبه احتیاطی: اگر کسی مدتی با ائینی خو گرفت و بعد ازمدتی بر اساس مبانی خاصی به این نتیجه رسید که دینی برحق نیست، ایا سریعا باید آنرا کنار بگذارد یا باید قدری تامل کند.
مسئله اینجاست.
چه کسی میتواند مدعی باشد که دین اسلام حق نیست و هیچ حقانیتی در ان نیست.
مگر ما توانسته ایم تمام مدعیات دین اسلام را رصد کنیم؟
اگر فقط اصول دین را رصد کردیم که اشکالی در آن نیست.

پرسش:[=microsoft sans serif] دليلش چيست كه ما اقدام به طرح شبهه در اعتقادات آنها نمي كنيم و آنها را به چالش نمي كشيم؟

پاسخ:
باسلام و عرض ادب

دفاع از معتقدات دینی، یکی از وظیفه های اصلی یک متکلم است.
از سوی دیگر، دفاع گاهی به صورت مستقیم است و گاه به صورت غیر مستقیم.
دفاع مستقیم بدین صورت است که انسان اعتقادات خود را تبیین و توضیح دهد و از سوالات و نقضهایی که به آن شده است پاسخ دهد.
دفاع غیر مستقیم نیز بدین صورت است که پیش دستی کرده و به بیان ایرادها و نقضهایی که در اعتقادات طرف مقابل وجود دارد پاسخ دهد.

در این میان، شیوه غیر مستقیم، شیوه جدلی است و در مقابل، شیوه مستقیم اگر از مقدمات یقینی بهره ببرد شیوه برهانی است و اگر از مشهورات و مسلمات بهره ببرد، شیوه خطابی.

هر یک از این دو شیوه یک سری مزایا و فوایدی دارد و به همین جهت، شخصی که در مقام استدلال و دفاع قرار دارد تشخیص میدهد که از کدام شیوه بهره بگیرد.

پر واضح است که در مقام مناظره، شیوه جدلی کارائی دارد.
جدل، صناعتی است که هدف از آن ساکت کردن خصم و شکست دادن و مفتضح کردن آن نزد دیگران است. و بدین جهت، پرواضح است که در این شیوه، حق روشن نمیشود بلکه فقط طرف مقابل ساکت میشود ولی تکلیف حق چه میشود؟

اینکه من به جای اثبات شیرین بودن ماست خودم، از ترش بودن ماست دیگری صحبت کنم،
فایده اش این است که مردم از او خرید نمیکنند.
ولی
آیا در این صورت، سراغ من آمده و از متاع من خرید میکنند؟

مشخص است که هیچ ملازمه ای میان این دو نیست.
بنابراین
هر کسی که در مقام دفاع از اعتقادات دینی قرار دارد باید موقعیت بحث را بسنجد که کدام شیوه مناسب است و اکنون جای چه کاری است.
به همین جهت است که ائمه معصومین در مقام مناظره با علمای ادیان دیگر، گاه به نقاط ضعف آن ادیان تکیه میکردند و گاه با پاسخ شبهات طرف مقابل، از اعتقادات دینی دفاع میکردند.
این موقعیت و جایگاه بحث است که مشخص میکند جای چه شیوه ای است.

موضوع قفل شده است