دلم میخواد ازدواج کنم

تب‌های اولیه

90 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دلم میخواد ازدواج کنم

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام
بخدا دیگه خسته شدم.تا کی صبر کنم؟
همه دوستام ازدواج کردن
هرچی دعا میکنم ختم انجام میدم نماز میخونم خودمو بی خیال نشون میدم ولی انگار نه انگار، خسته شدم
دلم میخاد بمیرممممممم
حالم از همه دوستام بد میشه هرکی فکر زندگی خودشه
هربار جوری غیرمستقیم به همه میگم نیاز دارم اما هیچکس یادش بمن نیس
دیونه شدم، وقتی میشنوم کسی ازدواج کرده دلم میخاد بمیرم. چرا من نباید رنگ خوشی ببینم؟
تاپیک ازدواجیا خوندم، همش میگین صبر صبر صبر. اخه تاکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برم گناه کنم؟ گناه نکنم؟ خدایا تا کی؟/این نیاز لعنتی نمیذاره زندگی کنم
کاش پسربودم صیغه میکردم، خسته شدم خسته از زندگی، از زیبایی، تحصیلات/خانواده همش خوبه.
ناامید شدم /حالم از هرچه آدمه ادعای دغدغه جوونا داره بهم میخوره، دروغ میگه
نمازام اول وقته /امیدم داشتم اما الان ندارم، به هرامامی بگی توسل داشتم. از شب تا صبح گریه میکنم ، صبحا با گریه، حالمو به کی بگم؟
همش صبر صبر صبر، کاش حداقل جرات گناه داشتم
مگه من چی از خدا میخام جز زندگی برا رسیدن به خودش؟ جز زندگی برا گناه نکردن دیگه ، جز تربیت بچه های خوب؟
خدااااااااااااااا حرفمو به کی بگم؟ تا کی حیا و توداری؟ تا کی؟ بازم سکوت؟

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام
خواهر گرامی شرایط روحی شما را درک می کنیم، معلوم است که شما اهل عفت و حیا هستی و دوست داری طبق رضایت خدا گام برداری، این روحیه شما قابل ستایش است، و یک لطف الهی تلقی می شود.
می دانم از کلمه صبر خاطره خوشی نداری!
می دانم نگران شرایط کنونی و آینده هم هستی!
می دانم احساس خستگی می کنی!
می دانم دلتون شکسته!
می دانم دنبال چاره هستی!
می دانم که فرد موفقی هستی!
می دانم که دنبال رضایت الهی هستی!
می دانم که خدا و اهل بیت علیهم السلام را خیلی دوست داری!
اینکه تابحال صبرکردید، یقیننا بدانید که خدا بی پاسخ نخواهد گذاشت، چرا که خدا با صابران است و وعده او مثل ما بندگان نیست.
خدا با صابران است
در آیه مشابه دیگری خداوند مستقیما خطاب به مومنین می فرماید: «یا أیها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلاة إن الله مع الصابرین؛ اى کسانى که ایمان آوردید از صبر و صلاة کمک بجویید که خدا با صابران است» (بقره/ 153). در جمله «إن الله مع الصابرین» (خدا با صابران است) که در چند آیه دیگر هم تکرار شده است این معیت (همراه بودن) غیر از آن معیتى است که در آیه «و هو معکم أین ما کنتم؛ او با شماست هر جا که باشید» (حدید/ 4) آمده، براى اینکه معیت در آیه سوره حدید معیت احاطه و قیمومت است، یعنی می فرماید: خدا بر همه شما احاطه دارد و قوام ذات شما به او است، بخلاف معیت در آیه مورد بحث که به معناى یارى کردن صابران است گویا میخواهد بفرماید: «الصبر مفتاح الفرج؛ صبر کلید فرج خدایى و یارى اوست». بنابراین این جمله یکی از بهترین جملاتی است که بر فضیلت و اهمیت صبر دلالت می کند زیرا شخصی که خدا یار و یاور او باشد، در برابر هیچ کس و هیچ پیشامدی درمانده نخواهد شد چون به عظیم ترین منبع قدرت متصل است.
اما به این نکات هم توجه کنید:
برای خواهرانی که خواستگار ندارند، باید به این مسائل تاملی داشته باشند:
1. اگر علت، وجود اشکالی رفتاری در شما است، آن اشکال را برطرف کرده و اگر رفتار اشتباه شما مردم را نسبت به شما بدبین ساخته، پس از توبه به درگاه خداوند، رفتار خویش را اصلاح کنید، اندک اندک ذهنیت مردم نسبت به شما تغییر خواهد کرد.
گاها برخی از رفتارها و گفتگوها باعث زدگی و بی رغبتی خواستگار نسبت به ازدواج می شود، این موارد را می توان بتنهایی و یا با کمک یک مشاور کشف و ریشه یابی کرد.
2. اگر علت مشکل جسمی است با شناسایی و شکوفایی سایر استعدادها برخی مایل به ازدواج با شما خواهند بود.
البته زمینه ابراز استعدادها و توانایی ها خصوصا در چنین شرایطی لازم و ضروری است.
3. اگر علت، زندگی در محله ای نامناسب، بد سابقه و جرم خیز است، باید به محلی مناسب تغییر مکان دهید.
4. اگر علت منزوی بودن شما است، باید در اجتماعات مناسب و سالم حضور یابید تا افرادی که خواهان همسری خوب برای خودشان یا فرزندشان هستند، شما را بیابند.
5. سعی کنید رفتارهای اخلاقی و اجتماعی خود را بهتر کنید. اخلاق خوب و خوشرویی یکی از بهترین راههای جذب دیگران است. مطمئن باشید خیلی از خانواده ها به اخلاق خوب عروسشان بیشتر از ثروت اهمیت می دهند.
6. اگر علت عدم وجود خواستگار هم شأن است، باید در محیطی حضور یابند که امکان حضور افراد هم شأن وجود دارد. مثلا: شغلی انتخاب کنید یا در جلساتی حضور یابید که در آن محیط، افراد هم شأن یافت می شوند.
7. از برخی معیارهای فرعی مانند سطح تحصیلات بالاتر یا ...صرف نظر کنید.[1]
اگر خواستگاری باشد که یک کار یا شغل یا حرفه ای مشغول است و توانایی تدبیر معیشت را دارد، هر چند در حد دیپلم درس خوانده مشکلی ندارد.
8. غیر از این اگر عوامل دیگری باشد، باید کشف و برای رفع آن تلاش کرد.
شما خواهر محترم سعی کنید با دقت بیشتر تک تک عواملی که در ازدواج شما مانع حساب می شود،بنویسید، و لو که در حد یک احتمال است انجام دهید و برای حل و رفع آن تلاش کنید، ضمنا در صورت امکان یک مشاوره حضوری با یک مشاور متخصص و متعهد و عاقل و اهل تجربه داشته باشید، امید است در حل این مسئله برای شما مفید واقع شود.( یا با شماره مرکز پاسخ گویی ملی به صورت تلفنی موضوع را مطرح کنید، شماره: 09640)
9. همچنین خیلی نگران هم نباشید، سن 23 سال، سن خیلی زیادی نیست که خواستگاری نیاد، از این رو در کنار این اقدامات صبور باشید و نگرانی را به خود راه ندهید، چرا که هر عجله ای در این موضوع ، مشکلات بسیار زیادی را بدنبال خواهد داشت.
باز در خدمتتون هستیم.
پی نوشت:
[1]. زهرا آیت اللهی، ص107-108،مهارت های زندگی خانوادگی در آئنه آیات وروایات

بسم رب الشهدا والصدیقین:Gol:
درد اگر باشد یکی، دارو یکی است
جان فدای آنکه درد او یکی است
بس گره بگشوده‌ای، از هر قبیل
این گره را نیز بگشا، ای جلیل
امیدوارم خواهر خوبم با توضیحات کارشناس به نتیجه دلخواه رسیده باشه
نمیدنم چرا چشمام پر اشک شد وقتی این متن رو خوندم چرا دخترانی که نه ظاهر مناسب ونه اخلاق خوبی دارن باید زودتر بختشون به قول معروف باز
بشه وخیلی از دخترای نجیبمون این طور زجر بکشن(ببخشید اینطور میگم شاید هم به این وخامت نباشه:hey:) واقعا جامعه ما در انتخاب خیلی از معیارها داره راه رو به اشتباه میره خداوند خودش کمک کنه.خواهر عزیزم صبر تو وحیای تو بالاخره یه روز نتیجه میده نگران نباش .البته وضعیت جامعه فعلی ما هم طوری شده که امکان ازدواج سالم برای بسیاری از پسران هم فراهم نیست حال بخاطر شرایط اقتصادی یا ادامه تحصیلات ونبود شغل مناسب و......دست به دست هم دادن تا ازدواج ها به تاخیر بیفته .
با توکل به خدا زیر سایه اهلبیت مستدام باشید

ان شا الله بزودی خبر ازدواجتون رو در اینجا بشنویم
:hamdel:


بسم الله الرحمن الرحیم

کاملا مشهود هست که امار ازدواج در جامعه پایین امده

بخاطر :

تشریفات بیش از حد
بیکاری جوانان
سخت گیری های بیش از حد و خرج های گزاف
عدم ساده زیستی و توقعات زیاد
وابسته بودن به خانواده و عدم استقلال اقتصادی تا سالهای زیاد
و . . .

یعنی یه جوانی که میخواد ازدواج کنه اینقدر میره زیر قسط و خرج که کمرش رو نمی تونه بلند کنه
برای همین فرار می کنند
_______________

با گریه یا نا امیدی یا سرزنش خود و . . . که مشکل حل نخواهد شد !!
جالب هست بدتر هم میشه

اولا باید دیدتون نسبت به زندگی مثبت باشه و خودتون رو باور کنید و خودتون رو یه انسان خوشبخت ببینید
این بی تابی میتونه ضربه ای جبران ناپذیر هم داشته باشه بر فرض بدون شناخت فردی جوابی بدهید و زندگیتون از این هم بدتر بشود

در این خصوص با نزدیکانتون بخصوص مادر یا خواهر یا برادر و . . .
کسایی که با ادم های متنوعی برخورئ دارند صحبت کنید و خواسته تون رو مطرح کنید تا موردی بود معرفی کنند

در برخی محله ها یا فامیل ها اصلا یه واسطه ی ازدواجی هست که افرادی که قصد ازدواج دارند مشخصات خود و فردی رو که میخوان بهش میدن تا موردی بود معرفی کنه

و . . .

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

نشاط;770453 نوشت:
اگر خواستگاری باشد که یک کار یا شغل یا حرفه ای مشغول است و توانایی تدبیر معیشت را دارد، هر چند در حد دیپلم درس خوانده مشکلی ندارد.

سلام استاد

این همیشه برام سوال هستش که... مثلا اگه یه آقا پسری بیاد بگه به خاطر فلان دلیل درامد ندارم، به عنوان مثال مشاور بهش میگه ازدواج کن ولی فرضا دوران عقد رو طولانی تر کن تا علت نداشتن درامد ذایل بشه و راهکار های مشابه.

اما از این ور وقتی یک دختر خانمی میاد... تازه که رویکرد فرمایشتون این بود که اگر احیانا سطح توقعات ایشون بالاست... به تعادل نزدیک کنید.... شغل و درامد رو شرط کردید.
.
البته اینکه عرض می کنم... خطاب به شما نیست... چیزی بوده که به نظرم رسیده... لذا تقاضا می کنم این دو خطی که خدمتتون مرقوم داشتم رو با هم جمعشون کنید و نتیجش رو بفرمایید:Gol:

یا علی

پ.ن.: خدایا... پروردگارا... بارالها.... زمینه اشتغال برای آن دسته از سربازانی که از صب تا ساعت 4 بعد از ظهر باید در محل خدمت تشریف داشته باشن، فراهم بفرما...:Nishkhand::Gol:[/]

من دلم میخواد ازدواج کنم

سلام دوست عزیزم

حست رو تونستی منتقل کنی با کلماتت..:Rose:

سعی کن زیاد بری مهمونی و مجالس و مسجد و اینجور جاها تا بیشتر در معرض دید باشی و همین ارتباطات هست که خیلی وقتها گره گشاست ..

از سن و سالت و تحصیلاتت و کارت و موقعیتت چیزی نگفتی عزیزم .. کسی به فکر کسی نیست .. خودت باید بفکر خودت باشی .. اولا که از این حال بیا بیرون .. کسانی که تورو میبینن با این حال آش و لاش تحت تاثیر قرار نمیگیرن .. باید بخودت برسی ، ورزش کنی به چهرت برسی به اندامت به خوابت به خوراکت و خودت رو نشون بدی تا جذب کنی .. حالا مثلا فکر میکنی گریه کنی و ناله و نفرین کنی چی میشه ؟؟ چی میشه جز اینکه پوستت خراب میشه و ناخنات شکننده تر میشه ؟ :dohkhtar:

باور کن در اشتباهی .. پس فردا ازدواج میکنی و برمیگردی به این روزا نگاه میکنی و بخودت میگی هیییی دل غافل ! از اون جوونی و اون انرژی در چه راهی استفاده کردم ! غصه شو میخوری ...

من نمیگم صبر کن و دست رو دست بزار .. بلکه میگم بدرخش و جذب کن ... در عین حال که اکتیو و سرحال میشی در عین حال هم چون به اصول اخلاقی پایبندی باور کن که سریع میان سراغت ..

ببین .. تو دنیایی زندگی میکنیم که چاره ای جز درست و خوب زندگی کردن نداریم .. چاره ای جز خوشحال بودن نداریم .. چاره ای جز مسلط بودن به خود و حرکت به جلو نداریم .. اگر لحطه ای وا بدی و شل بشی ، باختی !!

حالا خود دانی ...

برات آرزوی موفقیت میکنم .. :Gol:

[="Purple"]

نقل قول:
از اون جوونی و اون انرژی در چه راهی استفاده کردم ! غصه شو میخوری ...

مگه دعا و توسل و تقوا پیشه کردن ، به خودی خود عیبی دارن که الان با نگاه به گذشته تاسف بخورن ؟ :Gig:

نقل قول:
از سن و سالت و تحصیلاتت و کارت و موقعیتت چیزی نگفتید

از لازم ترین نکات
البته یک نکته دیگه ای هم که میشه بیشتر توضیح بدن ، چند مورد از عدم نتیجه گرفتن خواستگاری های قبلی و در مجموع تحلیل ریزتر از نقطه کور ماجراست

نقل قول:
اولا که از این حال بیا بیرون .. کسانی که تورو میبینن با این حال آش و لاش تحت تاثیر قرار نمیگیرن .. باید بخودت برسی ، ورزش کنی به چهرت برسی به اندامت به خوابت به خوراکت و خودت رو نشون بدی تا جذب کنی .. حالا مثلا فکر میکنی گریه کنی و ناله و نفرین کنی چی میشه ؟؟

این نکته دقیقی هستش. شما تعهد دارید. سعی کنید تخصص های دلخواه تون رو کشف کنید و پرورش بدید شون. اینکه میگن زن از هر انگشتش ده تا هنر میباره ، اغراق نیست ؛ فقط دخترخانومای الان یه ذره خسته ان :khandeh!:

[/]

مرید علی;770524 نوشت:
مگه دعا و توسل و تقوا پیشه کردن ، به خودی خود عیبی دارن که الان با نگاه به گذشته تاسف بخورن ؟

سلام ...

یعنی واقعا از صحبت بنده این برداشت رو میشه کرد ؟! .. خیر منظورم این نبود..

نقل قول:
این نکته دقیقی هستش. شما تعهد دارید. سعی کنید تخصص های دلخواه تون رو کشف کنید و پرورش بدید شون. اینکه میگن زن از هر انگشتش ده تا هنر میباره ، اغراق نیست ؛ فقط دخترخانومای الان یه ذره خسته ان :khandeh!:

حقیقتش اینه که بعضی از دخترخانم ها حرمت نفس و اعتماد به نفس پایینی دارن .. فکر میکنن که تنها و تنها با در کنار یک مرد بودن میتونن خودشون رو بروز بدن و زندگی شادی داشته باشن .. یعنی اینطور در ذهن خیلیها شکل گرفته ! اما اصلا به هیچ وجه اینطوری نیست .. منتها فقط مشکل اینه که بعضی خانمها خودشون رو باور ندارن .. کسیکه الان از زندگی خودش لذت نمیبره و بخودش احترام نمیزاره ، شیش ماه الی دوسال بعد از ازدواج هم همینه ..

تمام دنیای یک عده شده ازدواج!!! حالا بعدم میرن تو ازدواج وقتی این تب تند خاموش شد تازه چشماشون وا میشه که اونطورا هم نبوده و نیست ..

البته بنده با ازدواج موافقم اما با تب تندی که در بعضیا وجود داره ، اصلا حتی باعث میشه که اشتباه انتخاب کنن ... چون عجله و اضطرابی که درونشون وجودداره ، عقلشون رو پس میزنه ..

دیگه انقدر از اینجور آدما دیدم که برام درس عبرت شده ..

الان بیشتر از پونزده مورد این جوری جلوی چشمم هستن و زندگیشون رو دارم میبینم ( خودشونم باورشون نمیشه که چه اشتباهی کردن و چقدر بیخودی منتظر بودن که همه ی درها بعد ازدواج باز شه به روشون .. کسیکه قبل ازدواج درها رو بسته ببینه بروی خودش و فقط بست نشسته باشه منتظر شاهزاده ی سوار بر خر :khandeh!:، مدتی بعد ازدواج حتی بدترم میشه ) .. اتفاقا اونایی که آروم تر و رلکس تر و شادتر و بی خیال تر و دنبال پیشرفت هستن ، موفق تر میشن تو زندگی شون چه مجردی چه متاهلی ...

اما انسان هیچ وقت از تاریخ درس نمیگیره .. و انسان ذهن تاریخی و عبرت گیر ضعیفی داره ...

درود
فکر کنم الان اشتیاقتون در حدیه که با اولین خواستگاری که اومد جواب مثبت بدید بهش،به شما توصیه میکنم که با وجود اشتیاقتون تصمیماتتون رو بر مبنای عقل بگیرید و قبل از هرکاری فکر کنید،البته اینم بگم که بعد از یه مدت این اشتیاقه خیلی بدجور فروکش میکنه(حداقل برای بنده که اینطور بوده)
و مهمتر از همه سعی کنید پدر و مادر و آشنایانتون رو قانع کنید که ازدواج براتون واجبه،اگه اونا براتون خواستگار پیدا کنن خیلی مفیده
یاحق

ای بابا بدون ازدواج هم میشه یه زندگی خوب داشت ...
منم 29 سالمه ازدواج نکردم با هیچ نامحرمی ارتباط نداشتم و ندارم و بدون ازدواج یک زندگی سالم دارم
فکر میکنم بیخیالی درمون همه مشکلات باشه!
بیخیال باش خواهر من درست مثل من!

[="Indigo"]سلام

یکی از کاربرها در مورد واسطه صحبت کردن. من خودم زیاد خوشم نمیاد از واسطه ولی اگه خواستید و دور برتون کسی رو پیدا نکردید سایت تبیان یه قسمتی رو به اینکار اختصاص داده.
در هر شهری گویا نیرو دارن و بدون اینکه نامی از فرد باشه خصوصیتهایی که هرکسی برای همسر آیندش در نظر گرفته رو بررسی میکنن و بعد اگه دو نفر به هم میخوردن گویا با خونواده پسر صحبت میکنن
که بره خواستگاری. اینا رو از یه روحانی توو دانشگاه شنیدم نمیدونم چقدر درسته.

به نظرم بهتره در رویاها و آینده نگریهایی که دارید به زندگی بدون ازدواج هم فکر کنید و هدفهایی برای خودتون در نظر بگیرید، خودش باعث میشه یکم شرایط قابل تحمل تر بشه براتون.

امیدوارم خوشبخت بشی خانوم گل.[/]

طاهر;769844 نوشت:
کاش پسربودم صیغه میکردم،

این جالب بود تو حرفات ...

raha2020;770610 نوشت:
به نظرم بهتره در رویاها و آینده نگریهایی که دارید به زندگی بدون ازدواج هم فکر کنید

رهاجان حال استارترو که میبینی بهتر نیست به جای اینکه ته دلشو خالی کنی و ناامیدتر از ایی که هست بکنی بهش امید بدی؟؟؟؟

طاهر;769844 نوشت:
سلام
بخدا دیگه خسته شدم.تا کی صبر کنم؟
همش میگین صبر صبر صبر. اخه تاکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برم گناه کنم؟ گناه نکنم؟ خدایا تا کی؟/این نیاز لعنتی نمیذاره زندگی کنم
کاش پسربودم صیغه میکردم، خسته شدم خسته از زندگی، از زیبایی، تحصیلات/خانواده همش خوبه.
ناامید شدم /حالم از هرچه آدمه ادعای دغدغه جوونا داره بهم میخوره، دروغ میگه
نمازام اول وقته /امیدم داشتم اما الان ندارم، به هرامامی بگی توسل داشتم. از شب تا صبح گریه میکنم ، صبحا با گریه، حالمو به کی بگم؟
همش صبر صبر صبر

استاد نشاط گفتن 23سالته ... واقعا برای 23 سال این همه آه وناله زیاد نیست؟؟؟؟؟
یکم به بزرگتر از خودت فکر کن!! فکر کن اونا چی کشیدن!!!
فکر میکنی اونا عین خیالشون نیس یا دغدغه شو ندارن یا شرایط شو ندارن؟؟؟؟
فکر کن اونا دارن چه شرایطی رو تحمل میکنن ولی توکل شون به خداست و تو با 23سال اینجوری مینالی ...
نمیدونم.... دوست داری همینجوری ادامه بده ...
ولی فقط و فقط خودتو اذیت میکنی ...

من خودم به چند دلیل تا حالا ازدواج نکردم

1- این که دختر با ایمان و محجبه و با حیا کم شده یا نایاب شده یا چادر به زور مثل چی بگم تو سر کرده .... یا این که با یک پسر دوست بوده بعد میاد ادعای مریم مقدس بودن میکنه .....میگه تو زندگیش کسی نبوده و............ بعد زیر زبونش میکشی چندین شکست عشقی خورده ......... خیلی نایاب شده دختری که هیچ مردی تو زندگیش نبوده باشه جز بابا و برادرش

2- سطح توقعات بالای خانم ها انتظارات بیجا : ایا پدر و مادر شما هم از اول خونه و .... و..... داشته ؟؟؟؟

3- هیچ مردی زیبایی بالا نمیخواد نمیگم ملاک نیست اما زیبایی عالی نه زنی میخواد که زیباییش مال همسرش باشه

...............................................

راجع به این خواهرمون که گفتن به نظر من

علتش این که خانم ها خوب خودشون تو محیط کم تر نشون میدن همش قایم شدن تو خونه

و خانم ها جلف خودشون بیشتر نشون میدن و فعال تر هستن و زودتر ازدواج میکنن چیزی که من دیدم الله اعلم

ترگل;770674 نوشت:
رهاجان حال استارترو که میبینی بهتر نیست به جای اینکه ته دلشو خالی کنی و ناامیدتر از ایی که هست بکنی بهش امید بدی؟؟؟؟

ترگل عزیز حق با شماست. ولی منظوره من این بود که وقتی یه نفر همش به آینده ای با همسر و بچه و... فکر کنه دیگه از زندگی مجردیش لذتی نمیبره.

اما اگه برنامه ایی داشته باشه که وابسته به ازدواج نباشن، شاید کمک کنه که مدام به بی همسری و اینا فکر نکنه.

Farzandeh-Shahid;770684 نوشت:
1- این که دختر با ایمان و محجبه و با حیا کم شده یا نایاب شده یا چادر به زور مثل چی بگم تو سر کرده .... یا این که با یک پسر دوست بوده بعد میاد ادعای مریم مقدس بودن میکنه .....میگه تو زندگیش کسی نبوده و............ بعد زیر زبونش میکشی چندین شکست عشقی خورده ......... خیلی نایاب شده دختری که هیچ مردی تو زندگیش نبوده باشه جز بابا و برادرش

اتفاقا چیزی که زیاده از این دخترا. فقط همونطور که خودتون فرمودید زیاد فعال نیستن که دیده بشن اگه نه تعدادشون خیلی خیلی زیاده. به جرات میگم حداقل ۱۰۰ موردشو خودم میشناسم از نزدیک.

راستی یه چیزی رو یادم رفت بنویسم. استارتر گرامی فکر میکنی همه اونایی که زود ازدواج میکنن خوشبخت میشن. نه خواهر من! یکی از دوستای دبیرستانم

همون موقه ها عروس یکی از دبیرامون شد. به تازگی فهمیدم طلاق گرفته و .... . چندتایی رو هم از دور و بر شنیدم که کارشون به طلاق رسیده.

همیشه زود ازدواج کردن دلیل خوشبختی نیست. میتونی به این جنبه هم فکر کنی.

raha2020;770787 نوشت:

اتفاقا چیزی که زیاده از این دخترا. فقط همونطور که خودتون فرمودید زیاد فعال نیستن که دیده بشن اگه نه تعدادشون خیلی خیلی زیاده. به جرات میگم حداقل ۱۰۰ موردشو خودم میشناسم از نزدیک.

ما که ندیدیم هر کی اومد ادعای مریم مقدس بودن میکرد

ولی تهش میدیدی شکست عشقی خورده یا با یک پسر حداقل رابطه داشته

:ok:

با سلام

سعی کن دل پدرومادرت واونایی که اطرافتن ،رو نشکونی با بدرفتاری یا ...

وهرکاری هم که میتونی براشون انجام بده

به نظرمن دعای اطرافیانت خیلی خیلی اثرگذاره ،البته نه فقط برای ازدواج ،برای همه چی

طاهر;769844 نوشت:
با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

نقل قول:
سلام
بخدا دیگه خسته شدم.تا کی صبر کنم؟
همه دوستام ازدواج کردن
هرچی دعا میکنم ختم انجام میدم نماز میخونم خودمو بی خیال نشون میدم ولی انگار نه انگار، خسته شدم
دلم میخاد بمیرممممممم
حالم از همه دوستام بد میشه هرکی فکر زندگی خودشه
هربار جوری غیرمستقیم به همه میگم نیاز دارم اما هیچکس یادش بمن نیس
دیونه شدم، وقتی میشنوم کسی ازدواج کرده دلم میخاد بمیرم. چرا من نباید رنگ خوشی ببینم؟
تاپیک ازدواجیا خوندم، همش میگین صبر صبر صبر. اخه تاکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برم گناه کنم؟ گناه نکنم؟ خدایا تا کی؟/این نیاز لعنتی نمیذاره زندگی کنم
کاش پسربودم صیغه میکردم، خسته شدم خسته از زندگی، از زیبایی، تحصیلات/خانواده همش خوبه.
ناامید شدم /حالم از هرچه آدمه ادعای دغدغه جوونا داره بهم میخوره، دروغ میگه
نمازام اول وقته /امیدم داشتم اما الان ندارم، به هرامامی بگی توسل داشتم. از شب تا صبح گریه میکنم ، صبحا با گریه، حالمو به کی بگم؟
همش صبر صبر صبر، کاش حداقل جرات گناه داشتم
مگه من چی از خدا میخام جز زندگی برا رسیدن به خودش؟ جز زندگی برا گناه نکردن دیگه ، جز تربیت بچه های خوب؟
خدااااااااااااااا حرفمو به کی بگم؟ تا کی حیا و توداری؟ تا کی؟ بازم سکوت؟


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Moteajeb!::Moteajeb!:

باسلام

هیچی نمیتونم بگم انشاءالله توضیحات کارشناس محترم گره از مشکلتون باز کنه

ولی ارزش صبر کردن به نگفتنش هست

البته خیلی خودتون رو درگیر موضوع بکنید تحملش سخته

قرار نیست اوضاع بر وفق مراد باشه تا بنده خوبی باشیم که

شما دنبال کار خیر و ثوابی همین براتون کار خیر
همه کار خیر که دیگه تو بچه خوب بزرگ کردن اینا نیست که یکی ازدواج کرده بچه هم داره تو اون شرایط یه مشکلاتی داره شما هم تو این شرایط یه مشکلاتی دارید

در مرحله اول بنده خوب بدونه
انشاءالله به امید خدا هرچه زودتر شرایط ازدواج خوب براتون فراهم بشه :ok:

[="Franklin Gothic Medium"]با سلام
خواهرم چشمت فقط به دستای خدا باشه.از اطرافیانت هیچ توقع و انتظاری در مورد ازدواجت نداشته باش.از سوالت اینطور به نظر می رسید که اطرافیان و دوستای مزدوجت رو به اندازه خدا در ازدواج خودت دخیل می بینی.این نگاه غلطه.فقط خود خدا میتونه ازدواج رو رقم بزنه.زیبایی و تحصیلات هم ازشون هیچ کاری برنمیاد.مسبب السباب خداست.

تا وقتی نگاهتو درست نکنی شاید مشکل حل نشه!ان الله علی کل شیء القدیر

و این چند مورد رو که میگم بارها نتیجه داده:
1-نماز اول وقت
2-ذکر استغفار(حداقل روزی 1000تا)که میتونی حین کارای دیگه مثل ظرف شستن یا وقتی تو مترو بیکار ایستادی هم ذکر بگی.
3-روزی 50 آیه قرآن
4-اگه نگران طلسم و سحر وامثال اینها هستی فلق و ناس رو زیاد بخون.

[="Tahoma"][="Black"]

تيزر مستند پشت صحنه

اين مستند راه حل ارائه ميده

[FLV]http://as1.asset.aparat.com/aparat-video/515d33aee6ab60dcd8e2ca9049e7a6aa3557354-360p__92661.mp4[/FLV]

[/]

نقل قول:
مگه من چی از خدا میخام جز زندگی برا رسیدن به خودش؟ جز زندگی برا گناه نکردن دیگه ، جز تربیت بچه های خوب؟

جمله قابل توجهی ست...

شاید (برای برخی) ازدواج مانعی برای رسیدن به خدا باشد... چرا که ممکن است هرکسی لیاقت همسری چنین فردی را نداشته باشد

طاهر;769844 نوشت:
سلام
بخدا دیگه خسته شدم.تا کی صبر کنم؟
همه دوستام ازدواج کردن
هرچی دعا میکنم ختم انجام میدم نماز میخونم خودمو بی خیال نشون میدم ولی انگار نه انگار، خسته شدم
دلم میخاد بمیرممممممم
حالم از همه دوستام بد میشه هرکی فکر زندگی خودشه
هربار جوری غیرمستقیم به همه میگم نیاز دارم اما هیچکس یادش بمن نیس
دیونه شدم، وقتی میشنوم کسی ازدواج کرده دلم میخاد بمیرم. چرا من نباید رنگ خوشی ببینم؟
تاپیک ازدواجیا خوندم، همش میگین صبر صبر صبر. اخه تاکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برم گناه کنم؟ گناه نکنم؟ خدایا تا کی؟/این نیاز لعنتی نمیذاره زندگی کنم
کاش پسربودم صیغه میکردم، خسته شدم خسته از زندگی، از زیبایی، تحصیلات/خانواده همش خوبه.
ناامید شدم /حالم از هرچه آدمه ادعای دغدغه جوونا داره بهم میخوره، دروغ میگه
نمازام اول وقته /امیدم داشتم اما الان ندارم، به هرامامی بگی توسل داشتم. از شب تا صبح گریه میکنم ، صبحا با گریه، حالمو به کی بگم؟
همش صبر صبر صبر، کاش حداقل جرات گناه داشتم
مگه من چی از خدا میخام جز زندگی برا رسیدن به خودش؟ جز زندگی برا گناه نکردن دیگه ، جز تربیت بچه های خوب؟
خدااااااااااااااا حرفمو به کی بگم؟ تا کی حیا و توداری؟ تا کی؟ بازم سکوت؟

سلام
وقتی آدم تو زندگی یه چیزی که دست خودش نیست رو اولین و آخرین هدف زندگیش کنه و شدیدا تمرکز کنه رو اون و به چیزای دیگه فکر نکنه انتظار دارید وضعیت روحی خوبی داشته باشه؟
به نظرم ازدواج رو هدف نکنید مگه تو این دنیا همه چیز به ازدواج و جنس مخالفه آخه؟
این همه هدف دیگه توی زندگی که فقط به خودت ربط داره و میتونی بهش برسی
اگه یکی این همه روی ازدواج تمرکز کنه بعد از ازدواج اگه سرد بشه دیگه باید فاتحه کل زندگیشو بخونه یا اگه به یه آدم بدی بر بخوره چون کل زندگیش ازدواج بوده یعنی تو زندگیش شکست خورده و کلا همه چیزش به فنا میره اونوقت آدمی با این تفکر کلا باید در حال ناراحتی باشه
نمیگم ازدواج بده ولی این همه تمرکز روی ازدواج و این همه ناراحتی کشیدن واسش و فکر کردن بهش به نظرم آدمو دیوونه میکنه
ازدواج فقط یه مرحله و یه بخش از زندگیه
درسته ازدواج درست باعث میشه انسان به آرامش برسه
ولی اگه یکی به کارای دیگه نرسه و تو زندگی از چیزای دیگه لذت نبره و فقط منتظر باشه یکی بیاد باهاش ازدواج کنه و زندگیشو از این رو به این رو کنه من فکر میکنم سخت در اشتباهه
البته همین ناامیدی خودش به تنهایی آدمو از پا میندازه
من پیشنهاد میدم برید تو همین انجمن تاپیکای افرادی رو که کلی از اینکه ازدواجشون جور نمیشد ناراحت بودن و حتی شرایط بدتر از شما رو هم داشتن بخونید ببینید اونا هم میگفتن ناامیدن ولی الاان ازدواج کردن
به اینکه خدا صداتونو میشنوه یقین داشته باشید

تو اگه باورت و نگرشت رو به جهان عوض نكني حتي بعد ازدواج هم به ارامش نميرسي!....
چون بعد ازدواج هم مسوليت ادم بيشتر ميشه هم مسايل زندگي پيچيده تر .... تو الان خودت هستي و خودت ولي بعد ازدواج زندگي همسرت و بچه هاي اينده ات هم مهم ميشه
اگه الان قدرت حل مشكلات و كنترل احساسات رو نداشته باشي اون موقع بيشتر كم مياري
وقتي الان اينجور نا اميد و نگراني بعد ازدواج اين نگراني بيشتر ميشه چون ازدواج رو هدف قرار دادي براي خودت وقتي بهش برسي ميفهمي كه اين هدف هم قانعت نميكنه
تنها راهي كه به نظر من كمكت ميكنه اينه كه ازدواج رو به جاي هدف وسيله رسيدن به هدف قرار بدي ( هدفت هم كه مسلما قرب به خدا و كمال طلبيه )
تو اين دنيا اگه يه وسيله براي دسترسي به هدف نباشه ادمها ميرن سراغ چيزهاي ديگه
تو هم فعلا اين ازدواج رو بذار كنار برو سراغ وسيله هاي ديگه براي رسيدن به خدا ، بذار هر وقت وقتش شد برات پيش بياد
اون موقع ميبيني كه چه قدر رشد كردي ميفهمي نياز جنسي و عاطفي كه سهله سخت ترين چيزها رو تحمل ميتوني بكني براي رسيدن به خدا
وقتي اين مسايل برات كم رنگ بشه و هدفت پر رنگ اون موقع ميبيني خدا ثانيه به ثانيه زندگي ما رو داره خودش مديريت ميكنه اگه يه چيزي رو زود بهمون نميده چون خير مون رو ميخواد و صلاحي تو كار هست

طاهر;769844 نوشت:
مگه من چی از خدا میخام جز زندگی برا رسیدن به خودش؟ جز زندگی برا گناه نکردن دیگه ، جز تربیت بچه های خوب؟
با سلام

ضمن تایید پستهای کارشناس محترم ودوستان گرامی

یه چیز دیگه هم بگم واون اینه که :همین که دخترپاک ومومنی موندی وان شاءالله که همینطور بمونی

از من متاهل به خداوند مهربون نزدیکتری..واقعا خوشبختی فقط ازدواج نیست ..یعنی شما میگی ما متاهلها

دیگه هیچ گناهی نمیکنیم وبه خداوند رسیدیم ..نه خواهرم اینطور نیست .خوشبختی یعنی اینکه از خداوندمتعال یک لحظه دور

نباشی

هر كسي تو زندگي اون چيزي رو كه نداره فكر ميكنه چون نداره خوشبخت نيست فقط كافيه زندگيت رو با پايين تر از خودت مقايسه كني:ok:

وقتی سکوت خدا را در برابر راز و نیازت دیدی...
نگو خدا با من قهر است...
او به همه کائنات فرمان سکوت داده...
تا حرف تو را بشنود...
حرف دلت را بگو...

از این عبارت خیلی خوشم اومد ولی ایمان زیادی بهش ندارم... خودمم مشکلی مثل مشکل شما دارم و میتونم درک کنم که چقدر خسته کنندست!!!
امیدوارم همه ی جوونا بتونن راحت و به موقع ازدواج کنن

دوست عزیز حس میکنم سن زیادی نداری پس خیلی زوده برای نا امید شدن.
یه نگاهی به دوروبرت بنداز ببین چقدر دختر بالای 30 سال ومجرد که شاید دیگه هیچ امیدی به ازدواج نداشته باشن با این شرایط جامعه
وسلیقه های جورواجور معیارهای ظاهری و بخصوص مسئله سن که در کشور ما در مورد دخترها متاسفانه موقع ازدواج خیلی اهمیت میدن
یعنی سن دختر از 30 که رفت بالا شانس ازدواجش بسیار میاد پایین گاهی غیر ممکن میشه ویا باید یه ازدواج با شرایط بد رو به تجرد وتنهایی ترجیح بده.
بهتون حق میدم حتی اگه سنتون کم باشه این همه تحملش سخت باشه چون با این شرایطی که گفتم باید هم نگران ایندتون باشین ولی چاره ای ندارین جز صبر
اگه هیچ مانعی فکر میکنید وجود نداره حتما هنوز قسمت نشده وبه صلاحتون نیست!
نمیدونم حکمتش چیه خدا با ازدواج باید این همه جوون وامتحان کنه اخه ماها که معصوم نیستیم
انسان عادی هستیم وهر لحظه امکانش هست خدای نکرده راه اشتباه بریم کاش خدا شرایط هر جونی که واقعا نیاز داره رو زود فراهم میکرد خوب این همه ادم دعا کنه ونتیجه نده بدتر ایمانش هم در کنار اینا از دست میده:geryeh:

م.ح.;770969 نوشت:
وقتی سکوت خدا را در برابر راز و نیازت دیدی...
نگو خدا با من قهر است...
او به همه کائنات فرمان سکوت داده...
تا حرف تو را بشنود...
حرف دلت را بگو...


خوب هی بشنوه وجواب نده اخرش که چی؟ نمیگه این بنده از درگاهش ناامید میشه؟
شما یه در بسته رو مگه چقدر میتونی بزنی ومنتظر باشی کسی بیاد باز کنه؟ یه ماه ؟ دوماه چند ماه چندسال؟ اخرش وقتی در رو به روت باز نکنن ناامید برمیگردی ودیگه سراغش نمیری

در اینکه ازدواج میتونه یه محرک و انگیزه باشه برای زندگی شکی نیست. خودم به عینه دیدم کسایی که قبل ازدواج ناامید و افسرده بودن ولی ازدواج که کردن زندگیشون از این رو به اون رو شده. ولی خب حقیقت هم اینه ازدواج هم همه چیز نیست. مجردی هم یه جزئی از زندگیه که آدم باید بگذرونه و سعی کنه ازش لذت ببره (گرچه که خودم بهش عمل نمیکنم). البته این قضیه از یه فرد تا یه فرد دیگه زمین تا آسمون میتونه فرق داشته باشه. یکی ممکنه خیلی اصطلاحا برونگرا باشه دوست و رفیق زیاد داشته باشه و سرش حسابی گرم باشه و خیلی فکرش درگیر ازدواج نباشه، یکی هم ممکنه برعکس درونگرا باشه و تنها بودن باعث بشه که خیلی به این مسئله فکر کنه. یه دختر ممکنه خیلی احساسی نباشه و جنبه منطقیش غالب باشه ولی یه دختر ممکنه خیلی احساسی باشه و همین باعث میشه خیلی به ازدواج فکر کنه. من خودم دیدم دخترایی که انقد غرق درسن که اصلا فکر نمیکنم به ازدواج فکر هم بکنن. کل زندگیشون شده درس (اینم درست نیست). پس اینکه ایشون رو مقصر بدونیم که خیلی فکرشون رو درگیر ازدواج نکنن درست نیست، شاید شرایطشون طوریه که فکرشون خود بخود به سمتش کشیده میشه. ولی خب ازونجایی که دختر مثل پسر نمیتونه اقدام بکنه واسه ازدواج، پس شاید یه راه حل این باشه که خودشون کاری کنند که بیشتر دیده بشن و البته چون واسه دخترها ظاهر بیشتر مطرحه تا پسر، سعی کنن با انجام ورزش و فعالیت خودشون رو سرزنده و شاداب نگه دارن، که این خیلی میتونه در جذب دیگران تاثیر گذار باشه.

ان شاالله که خدا موانع ازدواج همه جوونارو برطرف کنه...

اگه توی مهمونی های فامیلی و دوستانه و روضه های محلی زیاد شرکت کنید انقدر براتون خواستگار میاد که حالتون به هم میخوره .. یکیش خاله مجرد اینجانب!!!:khaneh:

طاهر;769844 نوشت:
سلام
سلام
طاهر;769844 نوشت:
بخدا دیگه خسته شدم.تا کی صبر کنم؟
حال منم تاوقتی که ازدواجم جور نشده بود همینطور بود
طاهر;769844 نوشت:
همه دوستام ازدواج کردن
هرچی دعا میکنم ختم انجام میدم نماز میخونم خودمو بی خیال نشون میدم ولی انگار نه انگار، خسته شدم
دلم میخاد بمیرممممممم
حالم از همه دوستام بد میشه هرکی فکر زندگی خودشه
هربار جوری غیرمستقیم به همه میگم نیاز دارم اما هیچکس یادش بمن نیس
بهترین دوست انسان خداست....نه دوستانی که مشکل خودشون وقتی حل شد دیگه یادی از دوستشون نمیکنن...در دعای جوشن کبیر هم میگن {یا طبیب من لا طبیب له...}

طاهر;769844 نوشت:
دیونه شدم، وقتی میشنوم کسی ازدواج کرده دلم میخاد بمیرم. چرا من نباید رنگ خوشی ببینم؟
تاپیک ازدواجیا خوندم، همش میگین صبر صبر صبر. اخه تاکی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برم گناه کنم؟ گناه نکنم؟ خدایا تا کی؟/این نیاز لعنتی نمیذاره زندگی کنم
بازم میگم حال منم تا وقتی که ازدواجم جر نشده بود همینطور بود
دوره خیلی سختی بود منم همینها رو میگفتم ولی راه حلی برش نبود...پس توصیه ای نمیتونم بکنم بهتون...دوره تلخ و سختی هست که باید بگذره تا آدم شاد و آروم بشه
طاهر;769844 نوشت:
کاش پسربودم صیغه میکردم
با صیغه نیاز جنسی رفع میشه،نیاز عاطفی که با یک رابطه ازدواج موقت کوتاه مدت برطرف نمیشه...
طاهر;769844 نوشت:
نمازام اول وقته /امیدم داشتم اما الان ندارم، به هرامامی بگی توسل داشتم. از شب تا صبح گریه میکنم ، صبحا با گریه، حالمو به کی بگم؟
همش صبر صبر صبر، کاش حداقل جرات گناه داشتم
مگه من چی از خدا میخام جز زندگی برا رسیدن به خودش؟ جز زندگی برا گناه نکردن دیگه ، جز تربیت بچه های خوب؟
خدااااااااااااااا حرفمو به کی بگم؟ تا کی حیا و توداری؟ تا کی؟ بازم سکوت؟
منم اون موقع هرشب وقتی همه میخوابیدن و تو اتاقم تنها بودم گریه میکردم دعا میکردم و نماز میخوندم...
اما نتیجه که نمیدیدم هیچ،چون نمیخوابیدم صبح هم دیر بیدار یشدم و هم خانواده ام باهام دعوا میکردن هم سرکار بیمارستان که میرفتم اساتیدمون باهام برخورد میکردن که چرا دیر میای...حتی یکماه جریمه اضافه بخش برام زدن و نمره یکماهم رو کم دادن.....
تا اینکه یه نذر کردم و...باقی ماجرا رو در تاپیک خودم توضیح دادم..
ابوالفضل;770495 نوشت:
در برخی محله ها یا فامیل ها اصلا یه واسطه ی ازدواجی هست که افرادی که قصد ازدواج دارند مشخصات خود و فردی رو که میخوان بهش میدن تا موردی بود معرفی کنه
منم توصیه میکنم چنین افرادی رو پیدا کنید...در محله ها،مساجد،دانشگاه....

آخی.
خیلی دلم میشکنه وقتی یه دختر خانومی اینطوری ناراحت میشه.کار دخترا ازپسرا سخت تره.
خانومی که این مشکلو داری.بدون خیلیا مثل توان.پسرا هم کلی مشکل دارن.منم مثل تو.من کلی تو گناه میوفتم و فقط گلایه.اما اگه صبر نکنیم چی کار کنیم.به خدا رفتم کربلا کلی التماس کردم اما از وقتی برگشتم حالم بدتر شده.خیلی نا امید شدم.امیدمم از دست دادم.قربون امام حسین برم از وقتی برگشتم به جای اینکه حالم خوب بشه بدتر شدم.
سعی کن بیشتر خودتو مشغول کنی تا یادت بره.
بازم میگم خیلی سخته اما چه میشه کرد.

amirabdi;770537 نوشت:
درود
فکر کنم الان اشتیاقتون در حدیه که با اولین خواستگاری که اومد جواب مثبت بدید بهش،به شما توصیه میکنم که با وجود اشتیاقتون تصمیماتتون رو بر مبنای عقل بگیرید و قبل از هرکاری فکر کنید،البته اینم بگم که بعد از یه مدت این اشتیاقه خیلی بدجور فروکش میکنه(حداقل برای بنده که اینطور بوده)
البته این در شرایطی صدق میکنه که ایشون تا به حال ازشون خواستگاری نشده باشه....
اگر قبلا تجربه خواستگاری رو داشتن خوب میدونن باید چطور تصمیم گرفت
راه روشن;770563 نوشت:
ای بابا بدون ازدواج هم میشه یه زندگی خوب داشت ...
این حرف رو نفرمایید
روایت هم هست که خانمی خدمت یکی از ائمه اومدن و گفتن من ازدواج نمیکنم تا به فضیلت دست پیدا کنم....و حضرت هم جوابشون میدن اگر ازدواج نکردن فضیلت بود و خوب بود حضرت زهرا که بهترین زنان عالم بودن هم ازدواج نمیکردن....
راه روشن;770563 نوشت:
فکر میکنم بیخیالی درمون همه مشکلات باشه!
توصیه های دین خلاف این حرفه
raha2020;770610 نوشت:
سایت تبیان یه قسمتی رو به اینکار اختصاص داده.
در هر شهری گویا نیرو دارن و بدون اینکه نامی از فرد باشه خصوصیتهایی که هرکسی برای همسر آیندش در نظر گرفته رو بررسی میکنن و بعد اگه دو نفر به هم میخوردن گویا با خونواده پسر صحبت میکنن
سایت تبیان فقط برای استان نهران هست و بس
ترگل;770674 نوشت:
یکم به بزرگتر از خودت فکر کن!! فکر کن اونا چی کشیدن!!!
فکر میکنی اونا عین خیالشون نیس یا دغدغه شو ندارن یا شرایط شو ندارن؟؟؟؟
فکر کن اونا دارن چه شرایطی رو تحمل میکنن ولی توکل شون به خداست و تو با 23سال اینجوری مینالی ...
به نظرمن مجردی و از نیاز در عذاب بودن، برای همه سخته و ارتباطی به سن نداره...چه فرد یکسال برای ازدواج تلاش کرده باشه و جور نشده باشه چه ده سال همین حال رو داره
Farzandeh-Shahid;770684 نوشت:
من خودم به چند دلیل تا حالا ازدواج نکردم

1- این که دختر با ایمان و محجبه و با حیا کم شده یا نایاب شده یا چادر به زور مثل چی بگم تو سر کرده .... یا این که با یک پسر دوست بوده بعد میاد ادعای مریم مقدس بودن میکنه .....میگه تو زندگیش کسی نبوده و............ بعد زیر زبونش میکشی چندین شکست عشقی خورده ......... خیلی نایاب شده دختری که هیچ مردی تو زندگیش نبوده باشه جز بابا و برادرش

2- سطح توقعات بالای خانم ها انتظارات بیجا : ایا پدر و مادر شما هم از اول خونه و .... و..... داشته ؟؟؟؟

اصلا دلیل قانع کننده ای نیست....خوب دنبال دخترخانمهایی بگرد که باایمان و محجبه و کم توقع باشن...همونطوری که من پیدا کردم دوستان پیدا کردن شما هم پیدا میکنی....
اما اگر بشینی و بگی نه دیگه این دخترها نیستن و پیدا نمیشه خوب هیچوقت پیدا نمیشه...
اینقدر بگرد تا اونی که میخوای رو پیدا کنی
raha2020;770787 نوشت:
فکر میکنی همه اونایی که زود ازدواج میکنن خوشبخت میشن. نه خواهر من! یکی از دوستای دبیرستانم

همون موقه ها عروس یکی از دبیرامون شد. به تازگی فهمیدم طلاق گرفته و .... . چندتایی رو هم از دور و بر شنیدم که کارشون به طلاق رسیده.

ربطی به زود ازدواج کردن و دیر ازدواج کردن نداره....منم میتونم چند مورد براتون مثال بزنم از آشنایان که دیر ازدواج کردن و به طلاق منجر شد
انتخاب ناصحیح چه در پونزده سالی باشه چه هیجده سالگی چه بیست سالگی چه سی سالگی چه چهل سالگی چه صد سالگی منجر به ازدواج ناموفق میشه
ربطی به سن و سال نداره اصلا
Farzandeh-Shahid;770790 نوشت:
ما که ندیدیم هر کی اومد ادعای مریم مقدس بودن میکرد

ولی تهش میدیدی شکست عشقی خورده یا با یک پسر حداقل رابطه داشته

خوب بگرد دنبال کسی که مثل خودت باشه
این چنین دخترهایی که گفتی هم باید با کسانی مثل خودشون ازدواج کنن
اللیل والنهار;770793 نوشت:
ولی ارزش صبر کردن به نگفتنش هست
این جمله یعنی چی؟:Gig:
سکوت;770812 نوشت:
و این چند مورد رو که میگم بارها نتیجه داده:
1-نماز اول وقت
2-ذکر استغفار(حداقل روزی 1000تا)که میتونی حین کارای دیگه مثل ظرف شستن یا وقتی تو مترو بیکار ایستادی هم ذکر بگی.
3-روزی 50 آیه قرآن
4-اگه نگران طلسم و سحر وامثال اینها هستی فلق و ناس رو زیاد بخون.
همونطور که در پست قبلی ام گفتم نذر کردن رو هم به اینها اضافه کنید چون خودم ازش نتیجه گرفتم

ترنم باران*;770990 نوشت:
یه نگاهی به دوروبرت بنداز ببین چقدر دختر بالای 30 سال ومجرد که شاید دیگه هیچ امیدی به ازدواج نداشته باشن با این شرایط جامعه
وسلیقه های جورواجور معیارهای ظاهری و بخصوص مسئله سن که در کشور ما در مورد دخترها متاسفانه موقع ازدواج خیلی اهمیت میدن
یه دختری که پاک و مومن باشه لیاقتش اینه که یه همسر پاک و مومن هم نصیبش بشه...نه کسیکه به صرف ظاهر یا سن منصرف بشه....

گلپسر;771046 نوشت:
اگه توی مهمونی های فامیلی و دوستانه و روضه های محلی زیاد شرکت کنید انقدر براتون خواستگار میاد که حالتون به هم میخوره ..
موافقم به هرحال مادرها زیاد در اینجور جاها میگردن ببین دختر خوبی میبینن برای پسرشون....
محسن امیری;771071 نوشت:
رفتم کربلا کلی التماس کردم اما از وقتی برگشتم حالم بدتر شده.خیلی نا امید شدم.امیدمم از دست دادم.قربون امام حسین برم از وقتی برگشتم به جای اینکه حالم خوب بشه بدتر شدم.
همین امام حسین بود که من ازش خواستم و شب عاشورا یه نذر کردم وباهاش عهد بستم....و جوابم رو داد و دعام مستجاب شد و ازدواجم جور شد....
پس ناامید نباش.....

mehrant;771084 نوشت:
ین جمله یعنی چی؟

یعنی راضی نبودن به رضای خدا
یعنی عادل ندانستن خدا
یعنی حکیم ندانستن خدا
و آخر سر هی غر زدن
یعنی صبر جمیل نداشتن ↓↓↓ :ok:
صبری که امید به عاقبت آن داشته و راضی به مقدرات الهی باشد

[="Purple"]

mehrant;771084 نوشت:
به نظرمن مجردی و از نیاز در عذاب بودن، برای همه سخته و ارتباطی به سن نداره...چه فرد یکسال برای ازدواج تلاش کرده باشه و جور نشده باشه چه ده سال همین حال رو داره

واقعا به نظر شما یکی ده سال عذاب بکشه و وقتش تموم شده باشه با یه نفر یکسال عذاب بکشه درحالیکه وقت داره یکیه؟؟؟؟
حسش یکیه ولی واقعا اینا شرایطشون یکسانه؟؟؟؟ اونی که یکسال این حس رو چشیده باید ضرب در 10 کنه تا طعم سال های عذاب نفر دومو فقط تصورکنه!!!!![/]

ما ادمها هميشه دنبال اتفاق هاي نيوفتاده زندگيمون هستيم و هيچ وقت از زمان حالمون لذت نميبريم همين اتفاق ها كه منتظرش هستيم هم ميگذرن همين زمان حالمون يه روزي ارزوي گذشتمون بوده
بچه ايم ميگيم كي ميشه بريم مدرسه بعد ميگيم كي ميشه بريم دانشگاه بعد كي ازدواج كنيم كي بچه دار بشيم كي بچمون راه بيوفته كي زبون باز كنه كي بره مدرسه كي بره دانشگاه كي عروس شدن و دوماد شدنش رو ببينيم كي نوه مون رو ببينيم و الي اخر
چشم رو هم ميذاريم ميبينيم تو سن پيري همه اينها هم اتفاق افتاد ولي از بس منتظر اينده بوديم نفهميديم چه جور گذشته حيف ثانيه ها و دقيقه هاي زندگيمون كه به جاي اينكه با عشق بازي با خدا بگذره مدام با اي كاش اي كاش هاي زندگيمون ميگذره :(

mehrant;771092 نوشت:
موافقم به هرحال مادرها زیاد در اینجور جاها میگردن ببین دختر خوبی میبینن برای پسرشون....
همین امام حسین بود که من ازش خواستم و شب عاشورا یه نذر کردم وباهاش عهد بستم....و جوابم رو داد و دعام مستجاب شد و ازدواجم جور شد....
پس ناامید نباش.....

باید به شما تبریک بگم.
بنده هم 4 سال پیش به همین اما حسین نظر کردم.اما نشد.با خدا عهد بستم . هنوزم انجام میدم اما گره رو گره افتاده.
به این نتیجه رسیدم که خدا کار نداره بندش زجر میکشه،اذیت میشه یا نه.کاره خودشو میکنه.میدونی مثل چی میمونه.مثل این میمونه که طرف میلیاردره میزنه به ماشین من عین خیالش نیست من ناراحت شدم یا نشدم بر میگرده بهم میگه یه ماشین عین همین برات میخرم پول تصادفم میدم اما نمیدونه من ناراحت میشم.
اگه به خدا بکی من ناراحت شدم میگه عوضشو تو بهشت بهت میدم.اما من الان دارم ناراحتی میکشم.اون خدایی که کن فیکون میکنه میتونه گره کار منم باز کنه اونموقع ازم قدر دونستن بخاد.اما دیگه نمیشه.وقتش گذشته.

اللیل والنهار;771094 نوشت:
یعنی راضی نبودن به رضای خدا
یعنی عادل ندانستن خدا
یعنی حکیم ندانستن خدا
و آخر سر هی غر زدن
یعنی صبر جمیل نداشتن ↓↓↓ :ok:
صبری که امید به عاقبت آن داشته و راضی به مقدرات الهی باشد

خیلی قشنگ حرف میزنین.
اما جای این آدما نیستین زجر کشیدنو بفهمین.
اصلا یه سوال خدا میتونه ناراحت شدن و عذاب کشیدنه یه مجرد رو که میل جنسی داره آتیشش میزنه بفهمه؟واقعا برام سواله.
اگر میتونه چطوری احساس مادی رو داره در اونموقع خدا رو باید جسم تصور کرد.اما اگر نمیتونه درک کنه نباید بگه صبر کن چون جای آدم نیست که درک کنه.

محسن امیری;771100 نوشت:
باید به شما تبریک بگم.
بنده هم 4 سال پیش به همین اما حسین نظر کردم.اما نشد.با خدا عهد بستم . هنوزم انجام میدم اما گره رو گره افتاده.
به این نتیجه رسیدم که خدا کار نداره بندش زجر میکشه،اذیت میشه یا نه.کاره خودشو میکنه.میدونی مثل چی میمونه.مثل این میمونه که طرف میلیاردره میزنه به ماشین من عین خیالش نیست من ناراحت شدم یا نشدم بر میگرده بهم میگه یه ماشین عین همین برات میخرم پول تصادفم میدم اما نمیدونه من ناراحت میشم.
اگه به خدا بکی من ناراحت شدم میگه عوضشو تو بهشت بهت میدم.اما من الان دارم ناراحتی میکشم.اون خدایی که کن فیکون میکنه میتونه گره کار منم باز کنه اونموقع ازم قدر دونستن بخاد.اما دیگه نمیشه.وقتش گذشته.

خدايي كه از مادر مهربون تره چه جور راضي به عذاب دادن بنده هاش ميشه ؟!!!!!
يه مثال خيلي بچگونه دكتر دارو ميده خيلي تلخه بچه هركار يش كني نميخوره به زور بهش ميديم ولي خوب شدنش تو همونه پس دكتر نيتش ضجر دادن نيست
بعضي ندادن هاي خدا تلخه ولي حكم همون دارو رو داره
منم از خدا شفا خواستم براي يكي از عزيزانم ولي خدا نداد حكمتش رو هم نفهميدم ولي يقين دارم حكمتي داره من نميفهمم دليل برنبودنش نيست

ساراا;771099 نوشت:
ما ادمها هميشه دنبال اتفاق هاي نيوفتاده زندگيمون هستيم و هيچ وقت از زمان حالمون لذت نميبريم همين اتفاق ها كه منتظرش هستيم هم ميگذرن همين زمان حالمون يه روزي ارزوي گذشتمون بوده
بچه ايم ميگيم كي ميشه بريم مدرسه بعد ميگيم كي ميشه بريم دانشگاه بعد كي ازدواج كنيم كي بچه دار بشيم كي بچمون راه بيوفته كي زبون باز كنه كي بره مدرسه كي بره دانشگاه كي عروس شدن و دوماد شدنش رو ببينيم كي نوه مون رو ببينيم و الي اخر
چشم رو هم ميذاريم ميبينيم تو سن پيري همه اينها هم اتفاق افتاد ولي از بس منتظر اينده بوديم نفهميديم چه جور گذشته حيف ثانيه ها و دقيقه هاي زندگيمون كه به جاي اينكه با عشق بازي با خدا بگذره مدام با اي كاش اي كاش هاي زندگيمون ميگذره :(

یه سوال.حتما شده که یک یا چند بار در شدید رو تجربه کنین.مثلا در دندون یا در کلیه یا هرچی.چرا تو اون موقع آخ و ناله میکردین ؟چرا از زمان حالتون لذت نمیبردین؟چرا نمیتونستین از درد لذت ببرین؟

ساراا;771105 نوشت:

خدايي كه از مادر مهربون تره چه جور راضي به عذاب دادن بنده هاش ميشه ؟!!!!!
يه مثال خيلي بچگونه دكتر دارو ميده خيلي تلخه بچه هركار يش كني نميخوره به زور بهش ميديم ولي خوب شدنش تو همونه پس دكتر نيتش ضجر دادن نيست
بعضي ندادن هاي خدا تلخه ولي حكم همون دارو رو داره
منم از خدا شفا خواستم براي يكي از عزيزانم ولي خدا نداد حكمتش رو هم نفهميدم ولي يقين دارم حكمتي داره من نميفهمم دليل برنبودنش نيست

قسمت اول برای من هم سواله.چون سره خودم اومد.
خدا میتونه دوای شیرین بنویسه.چرا دوای تلخ؟دکتر نمیتوهه کن فیکون بکنه اما خدا میتونه.خدا میتونه بدون در بده چرا با درد.چرا از بندش قدر خواهی نعمت رو نمیخاد و زجر نداشتن رو میخاد؟

محسن امیری;771107 نوشت:
یه سوال.حتما شده که یک یا چند بار در شدید رو تجربه کنین.مثلا در دندون یا در کلیه یا هرچی.چرا تو اون موقع آخ و ناله میکردین ؟چرا از زمان حالتون لذت نمیبردین؟چرا نمیتونستین از درد لذت ببرین؟

از درد لذت نميبريم ولي صبر ميكنيم تا خوب بشه
ادم كه همش نبايد تو لذت باشه گاهي درد و رنج ميسازتش منظور من از حرف بالا اين بود كه وقتي نگاه عوض بشه ادم غصه نداشته هاش رو كمتر ميخوره

محسن امیری;771103 نوشت:
خیلی قشنگ حرف میزنین.
اما جای این آدما نیستین زجر کشیدنو بفهمین.
اصلا یه سوال خدا میتونه ناراحت شدن و عذاب کشیدنه یه مجرد رو که میل جنسی داره آتیشش میزنه بفهمه؟واقعا برام سواله.
اگر میتونه چطوری احساس مادی رو داره در اونموقع خدا رو باید جسم تصور کرد.اما اگر نمیتونه درک کنه نباید بگه صبر کن چون جای آدم نیست که درک کنه.

باسلام
از کجا میدانید بنده هم تو این شرایط نبودم
وقتی خدا بالاتر از نیاز جسمی شد اصلا انقدر بی ارزش میشه که بتونی تحملش کنی
سخت هست ولی ارزشش به همین سختیه
اگه راحت بود دیگه اجر و ثواب برای چی بود اصلا نیازی به امتحان نبود
وقتی ۲۴ ساعت دغدغه شد اینجور مسائل تحمل کردنش سخت میشه
شما برای مدرک گرفتن چقدر سختی رو تحمل میکنید
پس از همون اول ابتدایی بگید من نمیتونم درس بخونم دکتری رو بدید برم تحمل این همه سختی ندارم

محسن امیری;771109 نوشت:
خدا میتو نه دوای شیرین بنویسه.چرا دوای تلخ؟دکتر نمیتوهه کن فیکون بکنه اما خدا میتونه.خدا میتونه بدون در بده چرا با درد.چرا از بندش قدر خواهی نعمت رو نمیخاد و زجر نداشتن رو میخاد؟

يه سوال شما از لحاظ جسمي نقص خاصي داريد ؟ اگه جوابتون خير هست پس اين حكم كلي رو نديد چون خدا سلامت جسم رو به شيريني به شما عطا كرده ولي همين رو از نابينا و فلج دريغ كرده
خدا هم به شيريني ميده هم به تلخي ( البته من به جاي تلخ دوست دارم بگم حكيمانه ، تعبيرش قشنگتره ) ميدونيد چرا ؟ چون ذات انسان رو ميشناسه ميدونه خوشي زياد به دنبالش غفلت انسانه
بعدم شايد از نظر ما تلخ باشه شايد از نظر ما نابينايي تلخ باشه ولي همين بزرگترين وسيله كمال شخص نابينا باشه !!!!

با سلام بر همگی

یکی از عوامل مهم مشکل ازدواج خودآرایی بیش از حد دختران و زنان است که باعث سخت پسندی و زیاد شدن توقع پسرها میشود
هم خودشون از ازدواج میندازن و هم دیگرانو

بر باعث و بانیش لعنت

از اکثر این خانوم ها و دخترها هم من گله دارم پیاممو بهشون برسونید

اگر دین ندارید آزاده باشید، انسان باشید
اصول انسانی کجا به شما این اجازه رو میدهد که برای کسی که شریک جنسیتان نیست خودآرایی کنید!!!!
میگویید نگاه نکنید!!!
آیا ما پسر ها حق نداریم با چشم باز و سر بالا در خیابون راه برویم!!!

به خدا که هیچ جوابی ندارید
اما به زودی باید جوابگو باشید

یاحق

ساراا;771111 نوشت:

از درد لذت نميبريم ولي صبر ميكنيم تا خوب بشه
ادم كه همش نبايد تو لذت باشه گاهي درد و رنج ميسازتش منظور من از حرف بالا اين بود كه وقتي نگاه عوض بشه ادم غصه نداشته هاش رو كمتر ميخوره

بنده خواستم بگم الان که شما میگید که باید لذت برد پر از درده و لذت نداره.حتی اگر نگاه عوض بشه.

ساراا;771115 نوشت:

يه سوال شما از لحاظ جسمي نقص خاصي داريد ؟ اگه جوابتون خير هست پس اين حكم كلي رو نديد چون خدا سلامت جسم رو به شيريني به شما عطا كرده ولي همين رو از نابينا و فلج دريغ كرده
خدا هم به شيريني ميده هم به تلخي ( البته من به جاي تلخ دوست دارم بگم حكيمانه ، تعبيرش قشنگتره ) ميدونيد چرا ؟ چون ذات انسان رو ميشناسه ميدونه خوشي زياد به دنبالش غفلت انسانه
بعدم شايد از نظر ما تلخ باشه شايد از نظر ما نابينايي تلخ باشه ولي همين بزرگترين وسيله كمال شخص نابينا باشه !!!!

بله بنده نقص جسمی دارم.شدید هم هست.البته خیلی قسمت هاب بدنم سالمه و شاکر خدا هستم،البته گلایه هم دارم.
سوال من هم همینجاس.این چه حکمتیه که با اینکه میتونه یک چیز رو بدون رنج بده با رنج میده؟مگر خدا نمیتونه بدون رنج بده؟خدا به من بدون رنج بده بعد فهم نعمت رو هم بده بعدش از قدر دانی نعمت بخاد.هدف آفرینش همینه.عبادت خدا

من همون مجردی رو ترجیح میدم:ok:

چون شرایطی که من دارم کسی پیدا نمیشه

موضوع قفل شده است