دعوت مسیحیان به اسلام

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دعوت مسیحیان به اسلام

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) طی نامه ای نصارای مجاور مدینه را به اسلام دعوت كرده، آنها را از تثلیث و مانند آن نهی كرد، زیرا اولاً مضمون انجیل محرّف، توحید ناب نبود و ثانیاً اگر ترسایان به آن كتاب آسمانی هم عمل می كردند، باید به رسالت پیغمبر اسلام معتقد می شدند؛ چون انجیل، رسالت رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) را بشارت داده است.

خدای سبحان، عیسای مسیح (علیه السلام) را مبشّر رسول خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) وصف كرد و در قرآن كریم آمده است كه علمای اهل كتاب، رسول خدا را همانند فرزند خود می شناختند: "یعرفونه كما یعرفون أبناءهم" سورهی بقره، آیهی 146 و همه اوصاف ظاهری و باطنی پیغمبر گرامی اسلام در كتب آسمانی پیشین آمده است و علمای اهل كتاب همهی این ویژگیها را در وجود مبارك پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) مشاهده كرده اند تا آن جا كه او را مانند فرزند خود شناخته اند، اما همان طور كه فرعونیان گرفتار دنیاپرستی شدند: "وجحدوا بها واستیقنتها أنفسهم ظلماً وعلواً" سورهی نمل، آیهی 14،علمای اهل كتاب هم گرفتار هوس پرستی شدند، زیرا با این كه عالم به رسالت رسول گرامی بودند، آن را انكار كردند و به جای این كه اعتراف را با معرفت هماهنگ سازند، انكار را با آن قرین ساختند كه این مقارنتِ ناهماهنگ مایهی ضلالت آنها شده است: "أضله الله علی علم" سورهی جاثیه، آیهی 23.

نصارای نجران پس از دریافت نامهی رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) كه مشتمل بر دعوت به توحیدِ منزه از تثلیث، و هدایتِ به نبوت خاتم انبیا بود، و بعد از مشورت با یكدیگر، هیئتی را عازم مدینه كرده تا به حضور رسولاكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باریافته، پرسشهایی را به عرض آن حضرت برسانند. آنان چون عیسی (علیه السلام) را فرزند خدا میدانستند و از طرفی او را "ثالث ثلاثه" میپنداشتند و توحید خود را با شرك مشوب كرده بودند، یكی از پرسشهایشان این بود كه شما در بارهی حضرت مسیح چه می گویید؟

رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: من به وحدانیت خداوند شهادت می دهم كه عیسای مسیح، بنده خداست و مانند دیگر انسانها محكوم قوانین عام عالم امكان و نیز احكام انسان است. گفتند: اگر عیسای مسیح بنده و مخلوق خداست، پدر او كیست؟ مگر می شود انسانِ مخلوق، پدر نداشته باشد؟ برای حل معضل آنها آیه نازل شد كه اگر آنها در باره عیسای مسیح با تو احتجاج می كنند تو در پاسخ آنان بگو: "إن مثل عیسی عند الله كمثل ادم خلقه من تراب ثم قال له كن فیكون" سورهی آل عمران، آیهی 59.

در كتب انبیای پیشین (علیهم السلام) نیز آمده بود كه اگر قبل از آدم نسلهایی بودند، منقرض شدند و آدم و حوّا از نسل آدمیان پیشین نیستند. مبدأ قابلیِ آدم و حوّا خاك است. البته پدید آمدن از خاك با پیمودن درجات، منافاتی با تكامل ندارد. آنچه مسلّم است این است كه خاك به صورت آدم در آمده است گرچه به یقین مراحل جماد تا حیات انسانی را پیموده است، البته این كه تحول و تطور به صورت سریع یا بطیء انجام پذیرفت، معلوم نیست و هردوممكن است وهیچكدام محال عقلی نیست.

به هر تقدیر اگر آدم و حوا فرزند نسل دیگری میبودند، مسیحیها می توانستند در جواب احتجاج رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) بگویند: "پیدایش حضرت آدم مانند تولد همه فرزندانی كه دارای پدر و مادرند، عادی است، لیكن پیدایش حضرت مسیح (علیه السلام) پدیدهای غیر عادی است، بنابر این نمی توان به مضمون آیه ی " إن مثل عیسی عند الله كمثل ادم" سوره ی آل عمران، آیه ی 59 استدلال كرد". از این جا معلوم می شود همان طور كه عیسی (علیه السلام) پدر نداشت، آدم (علیه السلام) هم پدر نداشت، چنانكه مادر هم نداشت و فقط با اراده تكوینی و به طور خارق عادت پدید آمد. بدون پدر خلق شدن خرق عادت است نه خرق قانون عقلی، محال عادی است نه محال عقلی. از این رو می شود "معجزه"، زیرا اعجاز آن است كه بر خلاف عادت باشد نه عقل.

تفسیرموضوعی آیة الله جوادی ج9 ص169

موضوع قفل شده است