جمع بندی در هنگام امتحانات سخت چکار کنیم؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
در هنگام امتحانات سخت چکار کنیم؟

با سلام و احترام خدمت کارشناسای محترم
بنده یک سوالی داشتم که چند سالی هست ذهنم رو مشغول کرده ولی خودم پیگیر جوابش نبودم!
به داستان زیر توجه فرمایید:
جناب شیخ در دیداري که با حضرت آیت الله سید محمدهادي میلانی داشته تحول معنوي خود را چنین بازگو نموده است که:
در ایام جوانی ( حدود 23 سالگی ) دختري رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سرانجام در خانه اي خلوت مرا به دام »
رجبعلی! خدا میتواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام » : انداخت، با خود گفتم
آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم:
آنگاه دلیرانه، همچون یوسف (ع) در برابر ««. خدایا! من این گناه را براي تو ترك می کنم، تو هم مرا براي خودت تربیت کن »
گناه مقاومت می کند و از آلوده شدن دامن به گناه اجتناب می ورزد و به سرعت از دام خطر میگریزد. این کف نفس و پرهیز از گناه، موجب بصیرت
و بینایی او می گردد. دیده برزخی او باز می شود و آن چه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود. به طوري که چون از خانه خود
بیرون می آید، بعضی از افراد را به صورت واقعی خود می بیند و برخی اسرار براي او کشف می شود.
منبع:کیمیای محبت
ازطرف دیگر ما داستان برصیصای عابد رو داریم که با اون همه مقام در موقع امتحان شکست میخوره و هر چه داره از دست میده و جهنمی میشه!
سوالم اینه که امسال شیخ رجبعلی چه کار کرده بودند که موقع امتحان موفق شدن؟
سوال دیگه اینکه امثال برصیصا یا حتی شیطانی که 6000 هزار سال عبادت کرده بود چه اشکالی داشتن که موقع امتحان شکست خوردند؟
آیا در هنگام عبادت های قبلی اخلاص نداشتن؟
در اصل میخواستم بدونم چکار کنیم که ما موقع امتحان خراب نکنیم و بدبخت نشیم؟ در حالی که خیلی ها شکست خوردند؟
آیا بزرگان و در راس آنها رسول خدا(صلی الله علیه و اله)و اهل بیت(علیهم السلام) چیزی در این باره بیان کردند؟
با تشکر فراوان

با نام الله


کارشناس بحث: استاد بصیر

شهید چمران;481255 نوشت:
سوالم اینه که امسال شیخ رجبعلی چه کار کرده بودند که موقع امتحان موفق شدن؟
سوال دیگه اینکه امثال برصیصا یا حتی شیطانی که 6000 هزار سال عبادت کرده بود چه اشکالی داشتن که موقع امتحان شکست خوردند؟
آیا در هنگام عبادت های قبلی اخلاص نداشتن؟
در اصل میخواستم بدونم چکار کنیم که ما موقع امتحان خراب نکنیم و بدبخت نشیم؟ در حالی که خیلی ها شکست خوردند؟
آیا بزرگان و در راس آنها رسول خدا(صلی الله علیه و اله)و اهل بیت(علیهم السلام) چیزی در این باره بیان کردند؟

باسلام و احترام
خیلی ها که گناه نمی کنند، چون هنوز محیط و شرایط گناه براشون پیش نیومده که گناه نمی کنند و آلوده نشده اند،بعید نیست که اگر مورد امتحانات سخت الهی واقع بشوند، پایشان بلغزد و به زمین بخورند، امیرالمومنین میفرمایند: «فی تقلب الاحوال علم جواهر الرجال؛ در دگرگونیها و امتحانات روزگار است که جوهره و خمیر مایه ی افراد شناخته می شود» یعنی تا در بلا و امتحان واقع نشویم، نمی توانیم خود یا دیگران را بشناسیم و مقدار ایمان طرف را محک بزنیم.
امثال برصیصای عابد، آدمهای خوبی بودند اما محیط گناه براشون فراهم نبود، همین که یه محیط گناهی فراهم شد، خود را باختند، یعنی از قبل، خود را برای چنین شرایطی نساخته بودند. مثلا در قرآن داریم در مورد شیطان گفته است: «استکبر و کان من الکافرین؛ شیطان تکبر ورزید و از همان اول کافر بود» البته منظور از کفر، در این جا کفر به ربوبیت الهی نیست، بلکه کفر به ربوبیت تشریعی است؛ یعنی اهل عبادت و علم بود اما عبادتش همراه با عجب و خود پسندی بود، خود را در مقابل خدا می دید، لذا وقتی که به او گفته شد سجده کند، این حکم الهی برایش خیلی سنگین آمد. پس این سنگینی همراه او بوده، اما محیط بروز و ظهورش محیا نشده بود.
اما امثال رجبعلی خیاطها، خود را مهیای چنین شرایطی کرده بودند و ریشه کبر و عجب را در خود سوزانده بودند و قائل به ربوبیت تشریعی الهی بودند، البته در این مواقع باید به خدا پناه برد، و نمی توان به خود اطمینان داشت.

بصیر;481827 نوشت:
امثال رجبعلی خیاطها، خود را مهیای چنین شرایطی کرده بودند و ریشه کبر و عجب را در خود سوزانده بودند و قائل به ربوبیت تشریعی الهی بودند، البته در این مواقع باید به خدا پناه برد، و نمی توان به خود اطمینان داشت.

سلام ممنون از پاسختون ایراد امثال برصیصا رو فهمیدم ولی یه سوال موند
رجبعلی خیاط ها چطور خود را مهیا کردند؟
با تشکر

شهید چمران;481255 نوشت:
با سلام و احترام خدمت کارشناسای محترم
بنده یک سوالی داشتم که چند سالی هست ذهنم رو مشغول کرده ولی خودم پیگیر جوابش نبودم!
به داستان زیر توجه فرمایید:
جناب شیخ در دیداري که با حضرت آیت الله سید محمدهادي میلانی داشته تحول معنوي خود را چنین بازگو نموده است که:
در ایام جوانی ( حدود 23 سالگی ) دختري رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سرانجام در خانه اي خلوت مرا به دام »
رجبعلی! خدا میتواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام » : انداخت، با خود گفتم
آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن. سپس به خداوند عرضه داشتم:
آنگاه دلیرانه، همچون یوسف (ع) در برابر ««. خدایا! من این گناه را براي تو ترك می کنم، تو هم مرا براي خودت تربیت کن »
گناه مقاومت می کند و از آلوده شدن دامن به گناه اجتناب می ورزد و به سرعت از دام خطر میگریزد. این کف نفس و پرهیز از گناه، موجب بصیرت
و بینایی او می گردد. دیده برزخی او باز می شود و آن چه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود. به طوري که چون از خانه خود
بیرون می آید، بعضی از افراد را به صورت واقعی خود می بیند و برخی اسرار براي او کشف می شود.
منبع:کیمیای محبت
ازطرف دیگر ما داستان برصیصای عابد رو داریم که با اون همه مقام در موقع امتحان شکست میخوره و هر چه داره از دست میده و جهنمی میشه!
سوالم اینه که امسال شیخ رجبعلی چه کار کرده بودند که موقع امتحان موفق شدن؟
سوال دیگه اینکه امثال برصیصا یا حتی شیطانی که 6000 هزار سال عبادت کرده بود چه اشکالی داشتن که موقع امتحان شکست خوردند؟
آیا در هنگام عبادت های قبلی اخلاص نداشتن؟
در اصل میخواستم بدونم چکار کنیم که ما موقع امتحان خراب نکنیم و بدبخت نشیم؟ در حالی که خیلی ها شکست خوردند؟
آیا بزرگان و در راس آنها رسول خدا(صلی الله علیه و اله)و اهل بیت(علیهم السلام) چیزی در این باره بیان کردند؟
با تشکر فراوان

سلام ...
منم نظره خودم رو بگم ...

به نظره من همه چیز طریقه اظهار کردن هست و اینکه بتونی کاری رو که میخوای بکنی رو راحت عنوان کنی ...
من یادمه یه فیلمی رو دیدم که در درون اون فیلم آقا پسری در درون رستورن به دختر خانومی چنین حرفی رو زدند ...
دختر خانوم جواب دادند { اوه ... چقدر هوای اینجا گرم هستش ... نمیتونم اینجا تمرکز کنم ... اجازه بده برم آبی به سر و صورتم بزنم ... }
و محیط رو ترک کرد ....

به نظره من اگر میخوای تو چنین آزمایش هایی موفق باشی ... باید جملات درست و طریقه برخوردهای درستی رو در درون ذهنت داشته باشی ... تا بتونی از مهلکه فرار کنی ... وگرنه اگر تو محیط بمونی ... تو آزمایش شکست میخوری ...

بنابراین برای چنین آزمایش هایی 2 ... 3 تا طریقه برخورد تو ذهنت داشته باش ... که اگر چنین محیط هایی برات بوجود اومد بتونی از مهلکه فرار کنی .

شهید چمران;481255 نوشت:
در اصل میخواستم بدونم چکار کنیم که ما موقع امتحان خراب نکنیم و بدبخت نشیم؟ در حالی که خیلی ها شکست خوردند؟

سلام...
منم نظر خودمو می گم:1 همان موقع فواید و مزایاشو تو ترازو بذاریم
2 به عاقبت کارمون فکر کنیم ...
3 یه بار اتفاقی داشتم کتاب اجتماعی پایه ی ششم ابتدایی رو می خوندم نکته ش اینقدر پند آموز بود که یادم موند این بود:1به ضررجامعه نباشد .2 به ضرر خانواده مان نباشد.3 خلاف قوانین و مقررات اسلامی نباشد .4 به ضرر مانباشد.5 باعث آسیب زدن به اخلاق جامعه نشود .....
4 یکم جو گیر شیم به شیطون بگیم لطفا ساکت من خودم می گم چی کار کنم ....
5 لذتشو ندید بگیریم و بگیم بزرگترش برامون پیش می آد...
موفق وپیروز باشید...

:sun:

شهید چمران;482099 نوشت:
سلام ممنون از پاسختون ایراد امثال برصیصا رو فهمیدم ولی یه سوال موند
رجبعلی خیاط ها چطور خود را مهیا کردند؟
با تشکر

باسلام و احترام
امثال رجبعلی خیاطها هم با شناخت واجبات و محرمات و به دنبال آن، ترک محرمات و انجام واجبات بر نفس خود چیره شدند. البته در همه این موارد باید از خداوند متعال استعانت جست و به او توکل کرد و به قدرت و اعمال خودمان مغرور نباشیم که حتی پیغمبر خدا، حضرت یوسف هم فرمود:«ما ابرء نفسی إن النفس لأماره بالسوء؛ من خودم را تبرئه از گناه و معصیت نمی کنم، زیرا که این نفس به بدی امرِ بسیار می کند.»
از عالمی پرسیدند شما که بر نفس خود غالب شده اید و هوای نفس ندارید اگر در شرایطی واقع شوید که چنین صحنه ی گناهی برای شما پیش بیاید، چه می کنید؟ ایشان در جواب نفرمودند که طرف مقابلم را نهی از منکر می کنم، یا امر به معروف می کنم یا مجلس را ترک می کنم، بلکه فرمودند در این شرایط به خدا پناه می برم.
یعنی این که ما هر چقدر هم قوی باشیم باز به نیروی الهی نیازمندیم و باید از خدا کمک بخواهیم و نمی توانیم بر نفسمان اعتماد کنیم.

نفرنفر;482115 نوشت:
سلام ...
منم نظره خودم رو بگم ...

به نظره من همه چیز طریقه اظهار کردن هست و اینکه بتونی کاری رو که میخوای بکنی رو راحت عنوان کنی ...
من یادمه یه فیلمی رو دیدم که در درون اون فیلم آقا پسری در درون رستورن به دختر خانومی چنین حرفی رو زدند ...
دختر خانوم جواب دادند { اوه ... چقدر هوای اینجا گرم هستش ... نمیتونم اینجا تمرکز کنم ... اجازه بده برم آبی به سر و صورتم بزنم ... }
و محیط رو ترک کرد ....

به نظره من اگر میخوای تو چنین آزمایش هایی موفق باشی ... باید جملات درست و طریقه برخوردهای درستی رو در درون ذهنت داشته باشی ... تا بتونی از مهلکه فرار کنی ... وگرنه اگر تو محیط بمونی ... تو آزمایش شکست میخوری ...

بنابراین برای چنین آزمایش هایی 2 ... 3 تا طریقه برخورد تو ذهنت داشته باش ... که اگر چنین محیط هایی برات بوجود اومد بتونی از مهلکه فرار کنی .

با عرض سلام

بله اگر غیره منتظره باشه حرف شما صحیحه اما در کل لازمه انسان از عاقبت رابطه با جنس مخالف بترسه. کسیکه از اول خودش را در معرض خواسته های نفسانیش قرار میده قطعا پشت پا زدن به تمایلاتش کار آسانی نخواهد بود

شهید چمران;482099 نوشت:
سلام ممنون از پاسختون ایراد امثال برصیصا رو فهمیدم ولی یه سوال موند
رجبعلی خیاط ها چطور خود را مهیا کردند؟
با تشکر

سلام
در این وادی حرف زدن راحته، و به قول استاد بصیر باید از خدا کمک خواست

یک راه که به ذهن بنده می‌رسه اینه که تمرین باور حضور خدا در خلوت داشته باشیم

با این تمرین که در خلوت گناه نکنیم، یعنی حتی ذهن را به گناه عادت ندهیم، ان شاءالله امید به نجات در مواقع دیگر هست

خداوند به همه ما این توفیق را بدهد

سوال:
1. امثال شیخ رجبعلی چه کار کرده بودند که موقع امتحان موفق شدن؟
2. سوال دیگه اینکه امثال برصیصا یا حتی شیطانی که 6000 هزار سال عبادت کرده بود چه اشکالی داشتن که موقع امتحان شکست خوردند؟
3. آیا در هنگام عبادت های قبلی اخلاص نداشتن؟در اصل میخواستم بدونم چکار کنیم که ما موقع امتحان خراب نکنیم و بدبخت نشیم؟ در حالی که خیلی ها شکست خوردند؟
آیا بزرگان و در راس آنها رسول خدا(صلی الله علیه و اله)و اهل بیت(علیهم السلام) چیزی در این باره بیان کردند؟

جواب
گاهی افرادی که مرتکب گناهی نشده اند، بدین خاطراست که چون محیط و شرایط گناه براشون فراهم نشده است تا گناه کنند و آلوده شوند؛ بعید نیست اگر مورد امتحانات سخت الهی واقع شوند، پایشان بلغزد و به زمین بخورند، امیرالمومنین میفرمایند: «فی تقلب الاحوال علم جواهر الرجال؛ در دگرگونیها و امتحانات روزگار است که جوهره و خمیر مایه ی افراد شناخته می شود» یعنی تا در بلا و امتحان واقع نشویم، نمی توانیم خود یا دیگران را بشناسیم و مقدار ایمان طرف را محک بزنیم.

امثال برصیصای عابد، آدمهای خوبی بودند اما محیط گناه براشون فراهم نبود، همین که یه محیط گناهی فراهم شد، خود را باختند، یعنی از قبل، خود را برای چنین شرایطی نساخته بودند. مثلا در قرآن داریم در مورد شیطان گفته است: «استکبر و کان من الکافرین؛ شیطان تکبر ورزید و از همان اول کافر بود» البته منظور از کفر، در این جا کفر به ربوبیت الهی نیست، بلکه کفر به ربوبیت تشریعی است؛ یعنی اهل عبادت و علم بود اما عبادتش همراه با عجب و خود پسندی بود، خود را در مقابل خدا می دید، لذا وقتی که به او گفته شد سجده کند، این حکم الهی برایش خیلی سنگین آمد. پس این سنگینی همراه او بوده، اما محیط بروز و ظهورش محیا نشده بود.

اما امثال رجبعلی خیاطها، خود را مهیای چنین شرایطی کرده بودند و ریشه کبر و عجب را در خود سوزانده بودند و قائل به ربوبیت تشریعی الهی بودند، البته در این مواقع باید به خدا پناه برد، و نمی توان به خود اطمینان داشت.
امثال رجبعلی خیاطها هم با شناخت واجبات و محرمات و به دنبال آن، ترک محرمات و انجام واجبات بر نفس خود چیره شدند. البته در همه این موارد باید از خداوند متعال استعانت جست و به او توکل کرد و به قدرت و اعمال خودمان مغرور نباشیم که حتی پیغمبر خدا، حضرت یوسف هم فرمود:«ما ابرء نفسی إن النفس لأماره بالسوء؛ من خودم را تبرئه از گناه و معصیت نمی کنم، زیرا که این نفس به بدی امرِ بسیار می کند.»

از عالمی پرسیدند شما که بر نفس خود غالب شده اید و هوای نفس ندارید اگر در شرایطی واقع شوید که چنین صحنه ی گناهی برای شما پیش بیاید، چه می کنید؟ ایشان در جواب نفرمودند که طرف مقابلم را نهی از منکر می کنم، یا امر به معروف می کنم یا مجلس را ترک می کنم، بلکه فرمودند در این شرایط به خدا پناه می برم.
یعنی این که ما هر چقدر هم قوی باشیم باز به نیروی الهی نیازمندیم و باید از خدا کمک بخواهیم و نمی توانیم بر نفسمان اعتماد کنیم.

موضوع قفل شده است