در عالم پس از مرگ تفاوت جنسیتی هست؟

اگر ابهامي دارد روشن تر بگوييد متشكرم

سلام
جناب رهاورد می گویند جنسیت مستلزم جسمانیت است و بنده برای پاسخ به ایشان خواب را مثال زدم که مادی و جسمانی نیست اما جنسیت هم در آن منتفی نیست
والله الموفق

سلام
اتفاقا یک برهان ما این است که وقتی مساله معاد قابلیت تطبیق تام بر بدن برزخی و مثالی هم دارد چرا معتقدین به معاد جسمانی آنرا جسمانی می دانند . چه دلیل عقلی بر این انحصار دلالت دارد ؟

البته بنده ادله نقلی هم دارم اما به چند مورد بیشتر تا به حال اشاره نکرده ام و فکر نمیکنم نیازی هم باشد

آیا آن چیزی که آنها جسمش می نامند و شما باورش دارید که متفاوت و متکامل هم هست غیر بدن مثالی برزخی است که به لحاظ مرتبه وجودی و سعه و قوت وجودی از بدن مادی برتر است ؟

اگر در بحث عقاید تحقیق بیشتری داشتید می دانستید که اصطلاح معاد جسمانی به معنای جسمانی و روحانی است بدون نیاز به توضیح . یعنی این اصطلاح معنای خاص خود را دارد .

شما با این همه ابهام چطور اینقدر اصرار دارید بفرمایید معاد جسمانی است . حداقل بفرمایید جسم یعنی چه ؟ همین جسمی که مد نظر متکلمین است چیست ؟ تفاوتش با این جسم چیست ؟

درسته که جنسیت اولین مشخصه هر انسانی هست تا پس از مرگ هم ارواح از یکدیگر متمایز شوند اما آیا ارواح قبل از دمیده شدن در جسم انسانها مذکر و مونث دارند؟

اگر این از نظر شما برهان تلقی میشود چرا در کلام حضرات معصومین علیهم السلام از عالم برزخ به عنوان عالم ارواح یاد میشود اما درباره ی قیامت و بهشت و جهنم چنین تعبیری نداریم؟

ممنون میشم اگر لطف بفرمایید و در پستی جداگانه تمامی ادله نقلی و عقلی خود را با ذکر منبع در اختیار ما بگذراید

دیگه این جسم برزخی ظرفیت آن روح متعالی را نخواهد داشت

حث درباره چگونگی معاد از نظر جسمانی و روحانی بودن آن است. در این زمینه از سوی فیلسوفان و متكلمان اسلامی، سه نظریه مطرح گردیده است:

جناب حامد گرامی قرار نیست ما اینجا به هر چیزی متوسل بشیم تا حرفمونو ثابت کنیم بهترین و صحیح ترین سخنها اونیه که با ادله کافی ومختصر و مفید و در عین حال بلیغ باشه والیبال نیست که به هر نحوی که شده توپ رو تو زمین هم بخوابانیم بله همونطور که گفتم ابهام وجود داره اما فقط و فقط در اون زمینه ای ابهام هست که اخبارش به ما نرسیده و نمیتونسته برسه چون درک ما بیشتر از این چنین اجازه ای رو نمیده اما در جسمانی بودنش هیچگونه ابهامی نیست وقتی در کلام معصومین علیهم السلام میبینیم سخن از سوزانده شدن امعاء و احشاء آدمی و سوزانده شدن پوست واستخوانهاست اینها نمیتونه طبق عقیده شما یک صورت مثالی و یک تصویر بدون ماده که صرفا معرف هویت واقعی هر فردی هست باشه مگر اینکه جسمانی باشه اما جسمی بسیار لطیف که در اینصورت ما با هم هم عقیده خواهیم بود اما قائل بودن به معاد روحانی سرانجامش به اونجا ختم میشه که دشمنان خدا و قاتلین پیامبران و اولیای الهی و مردم بی دفاع مظلوم خیالشون راحت باشه عذابشان جسمانی نیست روحی است و این عذاب روحی هم پس از مدتی براشون عادی و گوارا میشه چون عذاب از عذب میاد و عذب یعنی گوارایی ....(اینهم یکی دیگه از تفسیر به رایهای بعضی از آقایان فلاسفه است از آیات الهی ) در نتیجه: ای مردم هر چی دلتون میخواد گناه کنید اونها که آخرش به بهشت نمیرن این عاقبتشونه شما که دشمن خدا نیستین دیگه حسابتون معلومه آیا اینچنین در راستای اهداف الهی و انذار انسانها از هر آنچه که موجبات محروم شدنشان از رسیدن به فیوضات الهی هست گام بر میداریم؟؟؟ آیا مایی که ادعای ایمان داریم این چنین مصداق یومنون بالغیب خواهیم بود؟؟؟ ما چگونه ایمان آورده ایم وقتی که بهشت و جهنمی را که مصادیق غیب هستند و در عین حال گزارشاتش بهمون رسیده را بر اساس علم محدود و وهمیات خودمون تفسیر به رای کنیم ؟ آیا اینچنین مدعی هستیم که ایمان آوردیم به این که کلام خداوند حق است ؟؟؟ در صورتیکه خود خداوند و فرستادگانش و اولیای الهی خلاف وهمیات ما را گفتند... نکنه ما ولی خداییم و مامور رساندنش به خلق الله و خودمون خبر نداریم؟

سلام
ارواح قبل از اجسام تعیین وجودی ندارند بلکه تعین علمی دارند به عبارت دیگر انسان در قوس صعودی از جسم آغاز می شود و سپس روحش انشاء می شود

آیا اشکالی دارد که یک عالم دو یا چند اسم داشته باشد ؟

در ضمن مباحث آمده است برگردید و دوباره مطالعه بفرمایید

مگر شما می دانید که بدن برزخی تا چه حد توان دارد یا قوت روح چقدر است که بدن برزخی توان تحمل کمالات آنرا ندارد ؟ چطور بدن جسمانی مادی که از لحاظ مرتبه وجودی مادون بدن مثالی است می تواند بدن روح در آخرت باشد اما بدن مثالی نه ؟ این اصلا منطقی نیست

ببین برادر من در کشف حقایق و بیان آنها

گاهی مصلحت اندیشی هایی هست که بنده هم قبول دارم اما لسان علم و دانش اساسا لسان غیر مصلحت اندیشانه ای است . کسی که حقایق را بیان می کند خیلی اوقات کاری ندارد دیگران از آن ملال می گیرند یا پند .

حال دشمنان خدا چه فکر می کنند و چه برای خودشان می بافند به اهل علم و دانش ربطی ندارد چون آنها برای بافتن این بهانه ها نیازی به مباحث معاد جسمانی ندارند
والله الموفق

کشف کدام حقایق برادر گرامی؟ ما مفسر قرآنیم که خودمونو در مقام کشف حقایق بدانیم؟ بالاتر از دانشمندان بزرگی چون ابن سینا نیستیم که وعده های الهی را پذیرفته و تسلیم شده. (تازه اگر اون حرفها رو بهش نسبت نداده باشن)

این حقایقی که شما مطرح کردی و مخالفت آشکارا با کلام الله مجید و احادیث دارد پندشان در چیست؟

اتفاقا دشمنان بهتر از من و شما روی این مسایل کار میکنند و چه بسیار القائات شیطانی در قالب مسایل دینی مطرح میشود و معلومه که هم به اهل علم و دانش ارتباط داره و هم به من و شمایی که دنباله رو آنها هستیم ... و چه بسیار خداوند مذمت کرده علمایی را که با تحریف کلام خدا باعث گمراهی مردم میشوند و این طرز کشف حقایق که با هیچ یک از نصوص دینی همخوانی نداره نوعی افترا بستن به خدا و فرستادگانش هست و البته جای ملال هم داره. ادامه دادن این بحث تکرار مکرراته ومن الله توفیق