جمع بندی در جستجوی خدا
تب‌های اولیه
در جستجوی خدا
با سلام.من از دوره نوجوانی میخواستم وجود خدا را اثبات کنم تقریبا همه برهانهایی که در رابطه با اثبات وجود خدا مطرح شده را مطالعه کردم ضعف و قوت هر یک را فهمیده ام البته از فلسفه چیزی نمیدانم.برهان های سطح پایین جواب گوی نیازم نیست چون هیچ کدام اثبات نمیکنند که علتی داریم این علت حی و حاضر است ربوبیت عالم بدستش است و زندگیمان با وجود او معنا پیدا میکند تنها برهانی که ادعا میکند میتواند خدا را با تمام ویژگیهایش اثبات کند همان برهان صدیقین است البته سوای برهان امکان و وجوب.اما همین برهان صدیقین از درک و توان ما انسانهای عادی خارج است.حال امثال بنده چکار کنیم تا به آرامش برسیم من فقط زمانی میتوانم به آرامش برسم که وجود خدا را برای خودم اثبات کنم زندگی بدون خدا برایم بی مفهوم است حال که نتوانستم خدا را اثبات کنم دیگر توان زندگی کردن ندارم حالم خیلی بد است احساس پوچی و درماندگی میکنم یه جورایی باورم شده که خدایی وجود ندارد افکار خودکشی به ذهنم میاید مغزم داره منفجر میشه مثل تشنه ای هستم که از شدت عطش دارم نابود میشم.شما بگید من چیکار کنم که به آرامش برسم یه برهانی یک راه حلی بهم نشون بدین که به خدا برسم ذهنم را سوالات و شبهات احاطه کردن توانایی استدلال را از دست داده ام.کمکم کنید وگرنه هلاک میشم.
کارشناس بحث: استاد مسلم
جمع بندی
پرسش:
من تقریبا همه برهانهایی که در رابطه با اثبات وجود خدا مطرح شده را مطالعه کردم ضعف و قوت هر یک را فهمیده ام. هیچ کدام جواب گوی نیازم نیست چون هیچ کدام خدای زنده اثبات نمیکند. البته از فلسفه چیزی نمیدانم.
تنها برهانی که ادعا میکند میتواند خدا را با تمام ویژگیهایش اثبات کند برهان صدیقین است که از درک و توان ما انسانهای عادی خارج است.حال امثال بنده چکار کنیم تا به آرامش برسیم؟
پاسخ:
دغدغه شما کاملا قابل درک است. انسان بدون اعتقاد به وجود خدا به پوچ گرایی و بی هدفی در زندگی می رسد، میل به خدا در درون همه ما وجود دارد و اگر نتوانیم به آن برسیم مانند تشنه ای می مانیم که از دوری آب در شُرُف هلاکت و نابودی است. بنابراین در گام اول تردیدی در ضرورت مسئله ای که فرمودید نیست و احساسات درونی شما کاملا منطقی و درست است که در خور تحسین و ستایش است.
و اما در رابطه با اثبات وجود خدا اگرچه برهان صدیقین خب یک برهان ویژه است که از کمترین واسطه برای اثبات خداوند بهره می گیرد، اما این به معنای ناتوانی بقیه براهین و استدلال ها نیست. علاوه بر اینکه برهان صدیقین هم تقریرهای متعددی دارد و به همین خاطر یک برهان با یک تقریر خاص نیست که بگوییم قوی تر است یا ضعیف تر است. برخی تقریرهای آن همان برهان امکان وجوب است.
تمامی براهین محکم از برهان نظم و امکان و وجوب گرفته تا برهان صدیقین اثبات کننده خداوند هستند منتهی هر کسی باید برهانی متناسب با فهم خودش انتخاب کند. با توجه به اینکه می فرمایید اطلاعات فلسفی اندکی دارید من احساس می کنم اینکه از براهینی که می فرمایید قانع نمی شوید نشأت گرفته از همین کمبود اطلاعات شما و عدم شناخت این براهین است.
من حتی اشکالات اندیشمندان و فلاسفه بزرگ غربی را که در خصوص برهان نظم و برهان امکان و وجوب می بینیم متوجه می شوم که عمده ایشان حتی براهین را درک نکرده اند و این اشکالات هم از همین امر نشأت می گیرد.
اساسا اینکه جهان علت دارد که اختلافی میان خداباوران و خداناباوران نیست، بنابراین برهان نظم و امکان و وجوب و مانند آن دنبال اثبات علت برای جهان نیستند، بلکه به دنبال اثبات یک فاعل عالم و آگاه و زنده هستند. به همین خاطر مثلا در برهان نظم میگوییم هر نظم هدفمندی نیازمند یک فاعل عالم و آگاه است.
به هر حال شما طبق هر کدام از براهین نظم یا امکان و وجوب که خواستید به صورت مستقل بفرمایید تا خدا را طبق آن برای شما اثبات کنیم، و شبهاتی که در ذهن دارید را جواب بدهیم تا ان شاءالله آرامشتان باز گردد.