جمع بندی داعش و نشانه های ظهور

تب‌های اولیه

134 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام بر شما

خیلی ممنون از پاسخ

اینکه احیانا این شش ماهی که میگیم ، 156 روز نیست ؟ یعنی توی شش ماه رخ بده منتهی تعداد روز های دقیقش اینقدر باشه ؟

مولانا;532701 نوشت:
همه حرفهای شما و دیگران براساس احتمالاته نه یقین!

جناب عالی و حتی اکثر فقهاء حدیث جعلی و صحیح را نمیدانید بعد میخواهید درباره ظهور و علایم و یاران حضرت اظهار نظر کنید؟!

خجالت نمیکشید سید یمانی رو با سید حسن نصر الله یکی میدونید؟ اصلا میدونید سید یمانی، سید خراسانی و شعیب بن صالح کی هستند؟!

313 نفر اولیای خدا و خاصان حق هستند!


اینطور که شما میگی باید منتظر خدا بود که از کعبه 313 مادر 313 علی (ع) برات متولد کنه!!!!!!!!
نه آقا برو خدا روزیت رو جای دیگه حواله کنه: سید خراسانی و یمانی رو از امثال عرفای ما مثل آیت الله بهجت و غیره و ذلک بالاتر میدونی؟؟؟؟؟
آیا به رجعت ایمان داری که بسیاری از 313 سردار سپاه امام زمان از مومنان واقعی دعای عهد خون و اصحاب کهف و مالک اشتر و غیره و ذالک هستند
و حدیث پیامبر(ص) رو نخوندی که علمای امت من از انبیای بنی اسرائل بالاترند چه برسه به اصحاب کهف و ...
و بسیاری از سربازان لشکر امام از ما مسلمانان و شیعیان آن حضرتیم

شما طوری حرف میزنید که انگار به علم غیب فقط دو سه حدیث که آنهم از 5نشانه حتمی ظهور سخن نگفته را دارای سند صحیح میدانید و مانور می دهید و
و از کلامتان از همان اول پیدا بود که با مرجعیت و فقها مشکل دارید و خود را فقط عالم به علم رجال و حدیث و فقه و اصول میدانید به انضمام بطون قرآن!!!!!!
ببخشید چند ده سال علم فقه و حدیث و در کدام مدرسه گذرانده اید و کدام استاد رو دیده اید که اینطور جسارت می کنید.
اگه خدا بخواهد و ما لیاقت نشان دهیم خدا بدون حتی وقوع نشانه های غیر حتمی که از نامش پیداست که احتمال است و هیچ موردی ندارد که بدون تحقق آنها آقا ظهور کند بصورتی که خودش میداند این امر را فقط با نشانه های اصلی که کمتر از یکسال قبل ظهور رخ می دهد سامان دهد.
شما داری فوتبالت رو می بینی خبر از مسلمانان بحرین و عراق و سوریه و آفریقا مثل اینکه نداری:
حتما از عالم ذیل نیز فاضل تر تشریف داری:
مدیر حوزه علمیه امام مهدی(ع) می‌گوید : ما در آخرالزمان هستیم و علائمی که در روایات شریفه هست، دارد محقق می‌شود از جمله در شام و عراق. حسب علائم شریفه ان‌شاءالله ظهور نزدیک است.

به گزارش راسخون به نقل از فارس، به مناسبت فرا رسیدن سالروز میلاد یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود(عج) با آیت‌الله روح‌الله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) گفت‌وگو کردیم...*ما در آخرالزمان هستیم/این‌ها به هیچ عنوان به ایران نمی‌توانند بیایند

عرض شود یک نکته‌ای که سربسته بیان می‌کنم این است که ما در آخرالزمان هستیم و علائمی که در روایات شریفه هست دارد محقق می‌شود از جمله در شام و عراق، البته بشارت دادند این‌ها به هیچ عنوان به ایران نمی‌توانند بیایند. سربسته می‌گوییم، چون نمی‌توانیم بیان بکنیم؛ عرض شود آنجا هم نمی‌توانند ورود پیدا بکنند و کامل مسلط شوند، ان‌شاءالله نابود خواهند شد و این یک قضیه است، اما امکان کشش هست، امکان کشدار بودن قضیه هست و خدای متعال نهایتاً به واسطه تقوا و ایمان که از خصائص یاران امام زمان(عج) همین متقین بودن است، این قضیه را ختم به خیر می‌کند.

ان‌شاء‌الله بتوانیم آن صفات حقیقی یاران و سربازان آقا جانمان امام زمان(عج) را داشته باشیم تا در این آخرالزمان که علائمی آمده است مطالبی هست که بعضاً نمی‌شود تبیین کرد و کسی هم نمی‌تواند بیان کند که دقیقاً کی هست، اما علائم داریم، ما به واسطه علائم عرض می‌کنیم، حسب علائم شریفه ان‌شاءالله ظهور نزدیک است.

Kamran;532810 نوشت:
به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام بر شما

خیلی ممنون از پاسخ

اینکه احیانا این شش ماهی که میگیم ، 156 روز نیست ؟ یعنی توی شش ماه رخ بده منتهی تعداد روز های دقیقش اینقدر باشه ؟

سلام

حدیثی ندیدم که تعداد روز های دقیق فاصله ظهور امام زمان علیه السلام تا خروج سفیانی گفته شده باشه

یک حدیث در مورد تعداد روزهای حکومت سفیانی

امام‌ صادق‌(علیه السلام) می‌فرمایند:
سفیانی‌ از نشانه‌های‌ حتمی‌ است‌ و [ آغاز ] شورش‌ او در ماه‌ رجب‌ خواهد بود. بر نواحی‌ و شهرهای‌ پنجگانه‌، نه‌ ماه‌ حکومت‌ می‌کند و [ حکومتش‌ ] حتی‌ یک‌ روز هم‌ بیش‌ از 9 ماه‌ طول‌ نخواهد کشید.

می تونم بدونم تعداد دقیق روزها رو واسه چی می خوای شاید بتونم کمک کلی بکنم

[h=2]ناگهانی بودن !!!!!!![/h]يکي از ويژگي هاي مشترک زمان ظهور حضرت مهدي عليه السلام و واقعه قيامت، ناگهاني رخ دادن آن هاست. در بين آيات قرآن کريم و بيان ائمه ي معصومين (ع) کلماتي مثل«بغته» و «دفعه» که هر دو به معناي ناگهاني بودن هستند، براي توصيف اين وقايع مهم به کار رفته است.

حجت موعود عجل الله تعالي فرجه الشريف در يکي از نامه هاي خود تأکيد کردند که ظهور ايشان به صورت ناگهاني و زماني دور از انتظار به وقوع مي پيوندد:

«فإنّ أمرَنا بغته فجاءه حينَ لاتَنفَعُه توبهً و لاينجيهُ من عِقابّنا ندمٌ علي حَوبهٍ:
فرمان ما به يک باره و ناگهاني فرامي رسد و در آن زمان توبه و بازگشت براي کسي سودي ندارد و پشيماني از گناه، کسي را از کيفر ما نجات نمي بخشد(1).»

امام باقر(ع) در شرح آيه 66سوره زخرف، «آيا چشم به راه چيزي جز آن ساعتند که ناگاه و بي خبرشان بيايد؟» فرمودند: «مراد از ساعت، ساعت [قيام] قائم است که ناگهان بر ايشان بيايد(2).»

قيامت هم دفعي است
روزي، مردي از رسول خدا صلي الله عليه و آله از زمان قيامت پرسيد. ايشان در جواب فرمودند: «من از تو آگاه تر از اين امر نيستم، قيامت نخواهد آمد، مگر ناگهاني(3).»

از اشاراتي که خداوند در مورد ناگهاني بودن قيامت کرده است، آيه 107 سوره يوسف است که مي فرمايد: «أَفَأَمِنُواْ أَن تَأْتِيَهُمْ غَاشِيَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ: آيا ايمنند از اينكه عذاب فراگير خدا به آنان درسد يا قيامت در حالى كه بى‏خبرند بناگاه آنان را فرا رسد؟(4)»

حسن ختام اين مطلب حديثي از امام رئوف (ع) است که به واسطه پدرانشان از رسول گرامي اسلام (ص) چنين نقل کرده اند: «...ظهور او[مهدي] مانند قيامت است، تنها خداوند است که چون زمانش فرارسد، آشکارش مي سازد. فرارسيدن آن بر آسمانيان و زمينيان پوشيده است. جز به ناگهان بر شما نيايد(5).»

اين ها درست همان ويژگي هايي است که در آيات قرآن و روايات ما به صورت جداگانه هم براي قيامت کبري و هم براي ظهور مهدي موعود عليه السلام برشمرده شده است.

پي نوشت:
1. الاجتجاج، ج2، ص498؛ بحارالانوار، ج53، ص176؛ به نقل از معرفت امام عصر ئ تکليف منتظران، ص383؛
2. بحارالانوار، ج24، ص164، به نقل از معرفت امام عصر ئ تکليف منتظران، ص383؛
3. ديلمي، حسن بن محمد، ارشادالقلوب، ترجمه رضايي، تهران، اسلاميه، چاپ سوم، ج1، ص164؛
4. ترجمه استاد فولادوند؛
5. کمال الدين و تمامه النعمه، ج2، ص373؛ به نقل از معرفت امام عصر و تکليف منتظران، ص382.

منابع:
1. معرفت امام عصر و تکليف منتظران، ص382 و383؛
2. شباهت هاي ظهور با قيامت - قسمت اول؛ http://noorportal.net/180/182/200/1002.aspx

ویژگی‌های "ندای آسمانی" هنگام "ظهور
میان علامت‌های قیام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ندای آسمانی جایگاه ویژه‌ای دارد. مطرح شدن این مطلب در روایات فراوان، تطبیق آیاتی از قرآن توسط اهل‌بیت علیه السلام بر آن، مطرح شدن آن در آخرین توقیع، حتمی بودن و آغاز ظهور حضرت به وسیله ندا، نشان از اهمیت آن دارد.

مهم‌ترین هدف از ندای آسمانی، شناساندن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به جهانیان و اعلان آمدن او است.
هدف از اعلان ندا

1. شناساندن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به جهانیان

مهم‌ترین هدف ندای آسمانی، شناساندن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به جهانیان است؛ زیرا قیام آن امام، انقلابی جهانی است و شناسایی او نیز باید جهانی باشد، تا حجت بر همگان تمام شود و نگویند راه و مسیر حق را نشناختیم. در روایتی وقتی عبدالله بن ابی یعفور از امام جعفر صادق علیه السلام می‌پرسد: «آیا مراد از صوت، همان ندا دهنده است؟» حضرت در پاسخ می‌فرماید: «بلی و به وسیله آن، صاحب این امر شناخته می‌شود (نعمانی، همان: ص266).

2. بشارتی برای مؤمنان و رنجشی برای کافران

پیروان حق با شنیدن ندای آسمانی، نشاط و شادابی خاصی می‌یابند و آگاه می‌شوند که مولایشان بعد از قرن‌ها انتظار می‌آید و در پرتو آن، حق و عدالت همه جا را نورانی خواهد کرد. گویی با شنیدن ندا، روحی تازه در وجودشان دمیده می‌شود. از سوی دیگر، دشمنان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با شنیدن آن ندا، می‌فهمند برابر قدرت آسمانی او توانی ندارند و نمی‌توانند مقاومت کنند. از امام رضا علیه السلام نقل شده است:

هنگام فقدان آب گوارا، بسیاری از مردان و زنان مؤمن، دلسوخته و متأسف و اندوهناکند. گویی آنان را در ناامید‌ترین حالاتشان می‌بینم که ندا را می‌شنوند؛ ندایی که از دور، مانند شنیده شدن از نزدیک، شنیده می‌شود. آن، رحمتی برای مؤمنان و عذابی بر کافران است (شیخ صدوق، 1380: ج2، ص59).

3. اتمام حجتی همگانی

ندای آسمانی، همگانی است و هر کس با زبان خود این ندا را می‌شنود (نعمانی، همان: ص262). دیگر جایی برای عذر و بهانه باقی نمی‌ماند که اگر واقعاً می‌دانستیم او حجت خداوند است، از او پیروی می‌کردیم. در روایتی از امام جعفر صادق علیه السلام چنین نقل شده است: «به اسم و کنیه و نسب حضرت، ندا داده می‌شود. این مطلب، دهان به دهان بین اهل حق و باطل و موافقان و مخالفان می‌چرخد، تا حجت را بر آنان در شناختن او تمام کند» (مجلسی، 1404: ج53، ص3).
د. ندای آسمانی در قرآن کریم

آیاتی از قرآن کریم به وسیله احادیثی از پیشوایان معصوم علیه السلام بر ندای آسمانی، تفسیر یا تطبیق شده‌اند (نعمانی، همان: ص267 و 269؛ قمی، 1404: ج2، ص326؛ حسینی، 1409: ج2، ص732). روایاتی، مراد از «آیه» چهارم سوره شعراء را صیحه یا ندای آسمانی دانسته‌اند (قمی، همان: ص118؛ کلینی، همان: ج8، ص258؛ نعمانی، همان: ص267). آیه چنین است: >ان نشأ ننزل علیهم من السماء آیة فظلّت أعناقهم لها خاضعین

جایگاه آیه در بحث مهدویت

میان احادیثی که مراد از «آیه» را ندای آسمانی می‌دانند، پنج روایت با سند صحیح وجود دارد. عبدالله بن سنان می‌گوید: نزد امام جعفر صادق علیه السلام بودم. شنیدم مردی از همدان به حضرت می‌گوید: «آنان )= عامه( ما را مسخره می‌کنند و به ما می‌گویند: شما گمان می‌کنید منادی از آسمان به اسم صاحب این امر ندا می‌دهد؟!». عبدالله بن سنان می‌گوید: امام در حالی که تکیه داده بود، ناراحت شد و صاف نشست. سپس فرمود:

از من روایت نکنید و از پدرم نقل کنید و این مطلب برای شما اشکالی ندارد. شهادت می‌دهم من از پدرم شنیدم که می‌فرمود: «به خدا قسم این مطلب در کتاب خداوند عز و جل روشن است. وقتی می‌آورد «ان نشأ…» پس در آن وقت کسی در زمین نمی‌ماند، مگر این‌که گردنش مقابل آن، خاضع شده و فرو می‌افتد» (نعمانی، همان: ص267).

دیدگاه مفسران

تفسیر آیه با آنچه در این روایات مطرح شده است، مناسبت ندارد؛ به همین دلیل مفسران به دنبال پاسخ این اشکال بر آمده اند:علامه طباطبایی دربارة این احادیث می‌گوید: در تفسیر قمی، ذیل آیه «إن نشأ ننزل…» می‌گوید: پدرم از ابن ابی عمیر از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرد که فرمود:

گردن‌هایشان ـ بنی امیه ـ با صیحه آسمانی به نام صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف، نرم و خاضع می‌شود. می‌گویم: این معنا را کلینی در روضه کافی و صدوق در کمال الدین و مفید در ارشاد و شیخ در الغیبه روایت کرده‌اند و ظاهر این روایات، همه از باب جری و تطبیق است نه از باب تفسیر؛ چون سیاق آیه با تفسیر بودن آن نمی‌سازد (طباطبایی، 1417: ج15، ص254).

این حدیث در تفسیر قمی از ابن ابی عمیر از هشام از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده است (قمی، همان: ج2، ص118). در تفسیر نمونه آمده است: روشن است که منظور از این روایات، بیان مصداقی از مفهوم وسیع آیه است که سرانجام به هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف رهبر حکومت جهانی، تمام حکومت‌های ظلم و جور که خط بنی امیه را ادامه می‌دهند، به حکم اجبار در برابر قدرت مهدی و حمایت‌های الهی او، سر تسلیم فرود می‌آورند (مکارم شیرازی، 1374: ج15، ص188).

نتیجه

چنان‌که گذشت اهل تفسیر «ندای آسمانی» را از باب جری و تطبیق و بیان مصداقی از مفهوم وسیع آیه دانسته‌اند؛ یعنی مفهوم آیه چنین است: خداوند هر وقت بخواهد، معجزه‌ای از آسمان می‌فرستد، تا گردن‌ها برابر آن فرو افتد و تسلیم امر خداوند شوند و یکی از مصداق‌های آن، می‌تواند هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ندای آسمانی به نام آن حضرت باشد.

سؤال: آیا خداوند کسی را از روی اجبار به پذیرش ایمان دعوت می‌کند؟ در پاسخ به این پرسش، شیخ طوسی در ذیل آیه می‌گوید: «ایمان اجباری، مقصود از تکلیف را نقض می‌کند؛ زیرا خدای تعالی اگر این کار را بکند، دیگر مستحق ثواب و مدح نخواهند بود» (طوسی، بی‌تا: ج8، ص5) پس ایشان این کار را از خداوند نفی می‌کند.

در پاسخ به این پرسش می‌توانیم بگوییم: وقتی به آیات قرآن می‌نگریم، دربارة بنی اسرائیل چنین می‌خوانیم: «وقتی کوه )طور( را بر سر آنان بر افراشتیم، گویی سایبانی بود و گمان بردند که بر آنان فرو خواهد افتاد )و گفتیم:( آنچه به شما داده‌‌ایم، با قوت بگیرید و آنچه در آن هست، به خاطر بسپارید، تا تقوا پیشه کنید» (اعراف، 171).

بنا بر مفاد این آیه، خداوند، بنی اسرائیل را مجبور به ایمان و پذیرش دستورهای تورات می‌کند، هنگامی که آنان به سبب سختی شریعت، از پذیرفتن آن سربازمی‌زدند. شیخ طوسی ذیل این آیه می‌گوید: دلیل قرار گرفتن کوه بر آنان این بود که حضرت موسی علیه السلام وقتی تورات را بر ایشان آورد و از احکام و حدود آن آگاه شدند و سختی عبادت و پذیرش آن را فهمیدند، از پذیرفتن آن امتناع ورزیده و گفتند: این کار بر ما سخت و سنگین است.

پس خداوند، کوه را مانند سایبانی بر روی آنان افراشت و حضرت موسی علیه السلام به آنان فهماند که اگر تورات را نپذیرید و به دستورهای مطرح شده در آن عمل نکنید، کوه بر شما فرود می‌آید؛ به همین دلیل آنان تورات را پذیرفتند و خداوند فرود آمدن کوه را از آنان باز داشت (طوسی، همان: ج5، ص25).

می‌بینیم شیخ طوسی ایمان اجباری درباره بنی اسرائیل را مطرح می‌کند و هیچ اعتراضی به بی ارزش بودن آن نمی‌کند یا توجیهی برای آن نمی‌آورد. در تفسیر نمونه این سؤال مطرح شده است که آیا ایمان آوردن در این حال (کوه طور بالای سر) جنبه اجباری ندارد؟ و پاسخ می‌دهد « شک نیست که در آن حال، یک نوع اضطرار بر آنان حکومت می‌کرده؛ ولی مسلما بعد از بر طرف شدن خطر، راه را با اختیار خود می‌توانستند انتخاب کنند» (مکارم شیرازی، همان: ج6، ص238).

این مطلب، دربارة ندای آسمانی نیز صادق است؛ یعنی گر چه ندا باعث کرنش ابتدایی همگان می‌شود، ولی پس از مدتی، هر کس راه خود را انتخاب می‌کند و این مطلب در روایات اهل‌بیت علیه السلام پس از شنیدن ندای ابلیس، مطرح شده است (نعمانی، همان: ص267). بحث اصلی در این نوشتار، بیان ویژگی‌ها و پیامدهای ندای آسمانی و وظیفه مخاطبان در مقابل آن است که در چند محور بیان می‌شود.

محور اول. ویژگی‌های ندای آسمانی

الف. ندا دهنده

احادیثی ندا دهنده را جبرئیل امین علیه السلام معرفی می‌کنند (نعمانی، همان: ص262؛ طوسی، 1425: ص454؛ صدوق، 1380: ج2، ص558؛ حسینی، همان: ص708؛ بحرانی، بی‌تا: ص238). این مطلب با عبارت‌های « هی جبرئیل»، «هو صوت جبرئیل» «ینادی به جبرئیل» و… آمده است. این روایات، از نظر سند ضعیف هستند؛ ولی به دلیل تظافر آن‌ها و نداشتن مخالف، می‌توان پذیرفت که ندای آسمانی توسط جبرئیل امین علیه السلام اعلان می‌شود.

ب. مکان ندای آسمانی

بیشتر احادیث، به آسمانی بودن ندا با عبارت‌های مختلف اشاره دارند. در یک روایت، عبارت متفاوتی آمده است: «لایخرج القائم حتی ینادی باسمه من جوف السماء» (نعمانی، همان: ص301). در این حدیث که از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده است، کلمه«جوف» به آسمان اضافه شده است که اشاره دارد که مکان ندا، وسط آسمان است.

ج. زمان ندای آسمانی

یکی از مباحث مهم و قابل طرح دربارة ندای آسمانی، زمان آن است. این مطلب از چند حیث قابل بررسی است:

یکم. زمان مطرح شده در احادیث برای ندا

زمان آن در احادیثی، ماه مبارک رمضان معرفی شده است. این احادیث با عبارت‌های «صیحة فی شهر رمضان»، «یکون الصوت فی شهر رمضان»، «شهرالله تعالی و فیه ینادی باسم صاحبکم و اسم ابیه » و… آمده است (نعمانی، همان: ص262و 266؛ صدوق، همان: ج1، ص597؛ طوسی، همان: ص452و…). میان این روایت‌ها، شش حدیث، زمان ندا را شب بیست و سوم معرفی می‌کنند و از میان آن‌ها، سه حدیث، بر شب جمعه بودن ندای آسمانی دلالت دارد.

نکته‌ای که قابل بررسی است، شب یا روز بودن زمان ندا است؛ زیرا کنار روایاتی که زمان ندا را ماه رمضان و در شب معرفی می‌کرد، روایاتی زمان ندا را اول روز معرفی می‌کنند. این احادیث با عبارت‌های «ینادی مناد من السماء فی اول النهار»و… بر این مطلب دلالت دارد (کلینی، 1405: ج8، ص177؛ صدوق، همان: ج2، ص558؛ طوسی، همان: ص435؛ مفید، 1413: ج2، ص371).

برای جمع این دو دسته از احادیث، فرض هایی قابل طرح است:

فرض اول. شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان، شب قدر است. در روایتی از امام جعفر صادق علیه السلام آمده است: «شب قدر در هر سال واقع می‌شود و روز آن مانند شب آن است» (طوسی، 1365: ج4، ص331). بنابر این روز بیست و سوم، جزئی از شب آن حساب شده است و از اول شب بیست و سوم تا غروب روز بیست و سوم، شب قدر به حساب می‌آید. در این صورت، ندای آسمانی اول روز بیست و سوم واقع می‌شود که قسمتی از شب قدر است.

فرض دوم. مراد از شب در «لیلة ثلاث و عشرین» و «لیلة جمعة» هنگام طلوع فجر باشد؛ زیرا هنگام طلوع فجر، قدر مشترک میان شب و روز به حساب می‌آید. در فضیلت نماز صبح، هنگام طلوع فجر چندین روایت نقل شده است و دلیل این فضیلت را حضور ملائکه شب و ملائکه روز مطرح می‌کنند (کلینی، همان: ج3، ص282؛ صدوق، 1413: ج1، ص211).

بنابر این اگر ندای آسمانی، هنگام طلوع فجر اعلان شود، هم اطلاق «شب بیست و سوم» بر آن صحیح است و هم اطلاق« روز»؛ به ویژه این‌که، احادیث دلالت کننده بر واقع شدن ندای آسمانی در روز، همگی قید «اول النهار» را دارند و اول روز، هنگام طلوع فجراست.

فرض سوم. اختلاف زمان ندای آسمانی، به حساب مکان‌ها است؛ یعنی به دلیل اختلاف افقها. البته ندای آسمانی یکی است و یک‌بار اعلان می‌شود؛ ولی یک جا، اول شب بیست و سوم است و یک جا، آخر شب و جای دیگر، اول روز بیست و سوم؛ لذا اختلاف مطرح شده در احادیث، به این دلیل است.

فرض چهارم. تکرار ندای آسمانی است؛ یعنی ندای آسمانی اول، شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان به معرفی نام و نسب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌پردازد و ندای آسمانی دوم، اول روز است؛ یعنی اول روز بیست و سوم، ندای دوم به حقانیت علی علیه السلام و پیروانش اعلان می‌شود. گویا با اعلان ندای اول، بسیاری از مردم جهان باز حضرت را نمی‌شناسند؛ ولی با ندای دوم و با توجه به شناختی که از شیعیان دارند، می‌فهمند که مراد از ندای اول، همان امام دوازدهم شیعیان، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که می‌آید.

فرض پنجم. تکرار ندای آسمانی است؛ یعنی ندای آسمانی اول، شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان به معرفی نام و نسب حضرت می‌پردازد و ندای دوم، اول روز است؛ اما روز آن مشخص نیست. احتمال دارد روز قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در دهم محرم، از کنار کعبه باشد که روایاتی بر این مطلب دلالت می‌کنند (نعمانی، همان: ص262؛ صدوق، 1380: ج2، ص603؛ حر عاملی، بی‌تا: ج3، ص570). شواهدی که بر تکرار ندای آسمانی دلالت می‌کنند، چنینند:

1. محتوای ندای آسمانی شب بیست و سوم با محتوای ندای اول روز فرق دارد. در اولی محتوا، معرفی نام و نسب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و در دومی محتوا، بر حق بودن علی علیه السلام و شیعیان ایشان یا رستگاری آنان است.

2. احادیثی که بر تکرار ندای آسمانی دلالت می‌کنند.در این باره دو حدیث را می‌آوریم:

روایت اول. جابر بن یزید جعفی از امام محمد باقر علیه السلام ندای جبرئیل امین را سه بار در طول روز مطرح می‌کند و محتوای ندا را معرفی حضرت مهدی به نام و نسب می‌داند. البته این حدیث ازجهت سند، ضعیف است و به صورت مرسل در کتب متأخر ذکر شده است (حسینی، همان: ج2، ص732؛ بحرانی، بی‌تا: ص238) و از حیث دلالت نیز با مدعای ما سازش ندارد؛ زیرا تکرار ندا را سه بارمی‌داند و آن هم در روز و با یک محتوا.

روایت دوم. حدیث معتبری است که زراره بن اعین از امام جعفر صادق علیه السلام نقل می‌کند. در این روایت، زراره می‌گوید:

شنیدم امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: منادی از آسمان ندا می‌دهد: «به درستی که فلانی، همان امیر است» و منادی ندا می‌دهد: «همانا علی و شیعه او همان رستگاران هستند». گفتم: «)با وجود این معجزات( پس چه کسی با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نبرد می‌کند؟» فرمود: «شیطان ندا می‌دهد: همانا فلانی و شیعه او، همان رستگارانند… (نعمانی، همان: ص272؛ مجلسی، همان: ج52، ص294).

در این حدیث، به زمان ندای آسمانی اشاره نشده است؛ ولی تکرار ندا را ثابت می‌کند و در مقابل دو ندای آسمانی، یک ندای شیطانی مطرح می‌شود. این حدیث، با روایات معرفی ندا در شب بیست و سوم و ندای آسمانی در اول روز سازگار است؛ زیرا ندای آسمانی در شب بیست و سوم، معرفی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به نام و نسب است و ندای اول در این روایت نیز معرفی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و ندای اول در روز، بیان حقانیت امیر مؤمنان علیه السلام و شیعیانش یا رستگاری آنان بود و محتوای ندای دوم در این حدیث، حقانیت و رستگاری آنان است.

نظر اندیشوران

یکی از پژوهشگران، قائل به یک ندای آسمانی است و وجود دو ندا را نمی‌پذیرد. حتی فرق در محتوای ندا را توجیه می‌کند و قائل به جمع یا کنار گذاشتن یکی از دو محتوا می‌شود. به هر صورت وی قائل به یک ندای آسمانی و آن هم در بیست و سوم ماه مبارک رمضان است. او می‌نویسد:

بعد از حمل مطلق بر مقید و مجمل بر مبین، مطالب ذیل به دستمی‌آید:

1. مراد از ندایی که از امور محتوم است، همان ندای جبرئیل علیه السلام به نام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف است. 2. مراد از ندای بر حق، جز این نیست. 3. صیحه جبرئیل علیه السلام نیز همین ندا است (صدر، 1412: ص130).

نویسنده دیگری قائل به چندین ندا شده است که عبارتند از: سه ندای آسمانی در ماه رجب، دو ندای آسمانی در ماه مبارک رمضان و دو ندای دیگر در ماه رمضان، و ندای حضرت صاحب الامر علیه السلام در ماه ذیحجه که همگان می‌شنوند وندای جبرئیل علیه السلام در ذیحجه بعد از بیعت و ندای دیگری در روز عاشورا به امارت حضرت و چند ندای دیگر؛ ولی او ندایی را که دارای اهمیت و کثرت اخبار و حتمی بودن می‌داند، دو ندای آسمانی در ماه مبارک رمضان است. او می‌نویسد:

اما ندای اول، ندایی است که در شب خواهد بود، در شب بیست و سوم. جبرئیل چنان صیحه‌ای زند که همه عالم بشنوند و خوابیده‌ها بیدار شوند و همه به فزع در آیند ؛ به این جهت این ندا را «صیحه و فزعه» نیز نامیده‌اند… اما ندای دوم، حتمی است. اگر چه اخباری که در خصوص این ندا است، تصریح ندارد که ندا کننده جبرئیل است؛ بلکه )به( همین اندازه که منادی از آسمان ندا خواهد کرد )‌اکتفا شده است(؛ اما در اخبار مطلقه که در اصل ندا است، تصریح دارد به این‌که ندا کننده جبرئیل است… این ندای دوم، در اول روز است؛ در همان روز بیست و سوم، اما به نام امیر المؤمنین علیه السلام (خراسانی، 1384: ص281).

در نوشتار دیگری، تعدد نداهای آسمانی مطرح شده است و آن‌ها از جهت زمان و محتوا، متفاوت معرفی می‌شود. اما ندای آسمانی در ماه مبارک رمضان را از علایم حتمی می‌داند. وی می‌گوید: «از احادیث به دست می‌آید صیحه‌ای که بیشترین اهمیت را دارد و از علایم حتمی محسوب می‌شود، آن است که در ماه مبارک رمضان رخ می‌دهد» (قزوینی، 1380: ص409).

با توجه به قرائنی که بیان شد، به نظر می‌رسد اگر تکرار ندای آسمانی را بپذیریم، باید به توالی و پشت سر هم بودن دو ندا قائل باشیم؛ به صورتی که یکی به حساب آیند؛ زیرا وقتی ندای ابلیس برابر ندای آسمانی مطرح می‌شود، در روایات از مخاطبان خواسته شده است که از صدای نخست پیروی کنید و نیامده است که از صدای اول و دوم پیروی کنید. سه حدیث که یکی از آن‌ها از حیث سند معتبر است، با عبارت‌های «الصوت الاول» (نعمانی، همان: ص262 و 269)، «النداء الاول» و « المنادی الاول» (همان، ص267؛ بحرانی، همان: ص157) این مطلب را بیان می‌کنند.

منابع

1. ابن عدی، عبدالله، الکامل، لبنان، دارالفکر، 1409 ق.

2. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، لبنان، دار صادر، بی‌تا.

3. ابن هشام، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویة، لبنان، دارالمعرفة، بی تا.

4. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، 1408ق.

5. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، تبریز، مکتبة بنی هاشمی، 1381ق.

6. اموی دانی، عثمان بن سعید، السنن الواردة فی الفتن، اردن، بیت الافکار الدولیه، بی‌تا.

7. بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، 1416ق.

8. بحرانی، هاشم، المحجة فیما نزل فی القائم الحجة، قم، بی‌جا، بی‌تا.

9. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، لبنان، دارالکتب العلمیه، 1411 ق.

10. حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، قم، العلمیه، بی‌تا.

11. حسینی، شرف‌الدین، تأویل الآیات الظاهره، قم، اسلامی، 1409ق.

12. حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، تهران، کتابخانه نینوا، بی تا.

13. خراسانی، جواد، مهدی منتظر، تهران، لاهوت، 1384ش.

14. خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، قم، بیدار، 1401ق.

15. خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبری، لبنان، البلاغ،1419ق.

16. دمشقی، اسماعیل بن عمر بن کثیر، البدایة و النهایة، لبنان، دار الفکر، 1407 ق.

17. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت،دارالمعرفة، بی‌تا.

18. راوندی، قطب الدین، قصص الانبیاء، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، 1409 ق.

19. شیخ صدوق، محمد بن علی بابویه، عیون اخبار الرضا، بی‌جا، جهان، 1378ق.

20. شیخ صدوق، محمد بن علی بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، قم، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، 1380 ش.

21. شیخ صدوق، محمد بن علی بابویه، من لایحضره الفقیه، قم، اسلامی، 1413ق.

22. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، لبنان، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.

23. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التهذیب، تهران، دارالکتب اسلامیه، 1365 ش.

24. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، قم، معارف الاسلامی، 1425 ق.

25. شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اختصاص، قم،کنگره شیخ مفید، 1413 ق.

26. شیخ مفید، محمد بن محمد نعمان، الارشاد، قم، کنگره شیخ مفید، 1413 ق.

27. صدر، محمد، تاریخ ما بعد الظهور، لبنان، دارالتعارف للمطبوعات، 1412ق.

28. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسلامی، 1417ق.

29. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، لبنان، دارالتراث، 1387 ق.

30. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تهران، مرتضوی، 1362ش.

31. عاملی، جعفر مرتضی، دراسة فی علامات الظهورو الجزیرة الخضراء، قم، جبل عامل الاسلامی،1412ق.

32. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تهران، چاپخانه علمیه، 1380 ق.

33.فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، بی جا، دارالهجرة، 1409 ق.

34. قزوینی، محمد کاظم، الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، من المهد الی الظهور، قم، محلاتی، 1380 ش.

35. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، 1404ق.

36. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، لبنان، دار الاضواء، 1405ق.

37. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، لبنان، مؤسسه الوفاء، 1404 ق.

38. مروزی، نعیم بن حماد، الفتن، لبنان، دارالکتب العلیمه، 1423ق.

39. مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیّه، لبنان، دارالأضواء، 1409ق.

40. معتزلی، عبدالمجید بن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، 1404 ق.

41. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب اسلامیه، 1374 ش.

42. موسوی اصفهانی، محمد، مکیال المکارم، قم، ایران نگین، 1381 ش.

43. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، قم، مدین، 1426.

منبع: ماهنامه انتظار موعود - شماره 29

victoryone;532801 نوشت:
در کتاب شش ماه پایانی ظهور خواندم که خروج سفیانی در آخرین جمعه ماه رجب و ظهور امام زمان علیه السلام در روز عاشورا که شنبه باشه رخ میده

نعمانى از عيسى بن اعين از ابو عبدالله(عليه السلام) آورده است : خروج سفيانى حتمى و در ماه رجب است . از آغاز تا پايان خروجش ، پانزده ماه طول مى كشد . شش ماه مى جنگد و وقتى بر پنج گنج ]= منطقه[ دست يافت ، نُه ماه حكمرانى مى كند و حتى يك روز هم بر اين مدت افزوده نمى شود .
نعمانى از هشام بن سالم از ابو عبدالله(عليه السلام) آورده است : وقتى سفيانى بر مناطق پنجگانه چيره شد ، حكومتش را نه ماه بشماريد .

هشام مى پندارد كه مناطق پنجگانه عبارتند از : دمشق ، فلسطين ، اردن ، حمص و حلب .

نعمانى از معلى بن خنيس مى گويد : خروج سفيانى در رجب حتمى است .

نعمانى از خلاد صائغ از ابو عبد الله(عليه السلام) مى گويد : « سفيانى بايد بيايد و جز در رجب خروج نمى كند » . مردى مى گويد : اى ابوعبدالله ! حال و روز ما در هنگام خروج چگونه است ؟ فرمود : اگر چنين رخدادى شد ، سوى ما(به مدينه)بياييد .

كمال الدين از عبد الله بن ابو منصور بجلى آورده است : [=arial black]نام سفيانى را از ابوعبدالله(عليه السلام) پرسيدم ، فرمود : به اسم او چه كار دارى ؟ وقتى گنج هاى پنجگانه شام : دمشق ، حمص ، فلسطين ، اردن و قنسرين را به چنگ آورد ، منتظر فَرَج (ظهور قائم) باشيد . پرسيدم : نُه ماه حكومت مى كند ؟ فرمود : نه ، هشت ماه ، بدون يك روز بيشتر !

كمال الدين از ابوعبدالله(عليه السلام) آورده است : «آمدن سفيانى حتمى و خروجش در رجب است » .

الغيبه طوسى از عمار دهنى آورده است ابو جعفر(عليه السلام) [امام باقر] فرمود : فكر مى كنيد مدت ]حكومت[ سفيانى چقدر است ؟ عرض كردم : نُه ماه ، به اندازه حاملگى زن ! فرمود : اى مردم كوفه ! چقدر شما دانائيد !
مانند روايت در خرائج 3/1159 وبه نقل از آن اثبات الهداة 3/730 و بحار 52/216 .


كافى از سدير آورده است كه ابوعبدالله فرمود : اى سدير ! در خانه ات باش ، مانند اثاث خانه ، بى حركت بمان و تا زمانى كه شب و روز مى چرخد ، يك جا بنشين ، اما وقتى به تو خبر رسيد كه سفيانى خروج كرده ، به سوى ما كوچ كن، گرچه مجبور شدى كه پياده بيايى ! . در روايت ديگرى چنين آمده است: (راوى Smile گفتم كه فدايت شوم ! آيا پيش از آن رخدادى هست ؟ فرمود : آرى ، سه انگشت دستش را بالا آورد و فرمود : در شام سه پرچم خواهد بود : پرچم حسنى ، پرچم امويان و پرچم قيسى . سفيانى خروج مى كند و مانند محصول درو شده ، همه را از بين مى بَرَد كه هرگز چنين كشتارى نديده اى !
كافى از فضل كاتب آورده است كه خدمت ابوعبدالله(عليه السلام) بوديم كه نامه ابو مسلم (خراسانى) به ايشان رسيد و (به پيك) فرمود : پاسخى براى نامه ات نيست . از پيش ما بُرو ! شروع به پچ پچ كردن با همديگر كرديم ، فرمود : به هم چه مى گوييد ؟! اى فضل ! خدا به سبب شتاب بندگان ، شتاب نمى كند . جابجا كردن كوه از جايش ، آسان تر از نابود كردن حكومتى است كه هنوز مهلتش به سر نيامده است . سپس افزود : آمدن فلانى پسر فلانى ، تا هفتمين فرزند فلانى (از نشانه هاست ) . عرض كردم : قربانت شوم ! نشانه ميان ما و شما چيست ؟ فرمود : اى فضل ! دست به كارى نزن تا سفيانى خروج كند. هنگامى كه سفيانى خروج كرد ، دعوت ما را لبيك گوييد ! ( سه بار فرمود : ) آمدن سفيانى حتمى است . به نقل از كافى ، وسائل الشيعة 11/37 و بحار 47/297 .

از ابو بصير آورده شده است كه شنيدم ابو جعفر(عليه السلام) فرمود : آنچه بدان اميد داريد ، رخ نمى دهد ، مگر پس از سخنرانى سفيانى روى چوب هاى منبر . وقتى چنين شد ، قائم آل محمد(عليه السلام) از طرف حجاز ، به سويتان روانه مى شود . به نقل از اثبات الوصية ، اثبات الهداة 3/580 .

علل الشرائع از عيص بن قاسم آورده است كه شنيدم ابوعبدالله فرمود : از خدا پروا كنيد و مراقب خويش باشيد . سزاوارترين افراد براى مراقبت از خويش ، خودتان هستيد. اگر كسى دو جان داشت و با يكى تجربه مى كرد و با جان ديگر توبه مى نمود ، خوب بود اما انسان فقط يك جان دارد ، وقتى از دست برود ، به خدا كه فرصت توبه هم از دست رفته است .

مولانا;531107 نوشت:
اسحاق بن یعقوب می گوید: از محمد بن عثمان(دومین نایب خاص حضرت مهدی)خواستم نامه ام را به پیشگاه امام(ع) برساند. در آن نامه مسائل مشکلی که داشتم پرسیده بودم. امام(ع) با خط خود جواب نوشته بود. از جمله سؤالاتم این بود که در پیشامدها در عصر غیبت به چه کسی مراجعه کنم؟ امام(ع) در پاسخ این سؤال فرموده بودند:
و اما در حوادثی که رخ می دهد، به راویان احادیث ما مراجعه کنید. آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا هستم.

در خصوص راویان حدیث هم بنظر بنده اولا منظور از روایان حدیث، خود نایب آن حضرت بوده نه فقهاء!
ثانیا گفته شده در عصر غیبت نه زمان ظهور!
ثالثا اینکه ایشان فرمودند ناقلین و روایان حدیث نه فقهاء! در نتیجه منظور ایشان همان نائب مذکور بوده که ناقل سخنان و احادیث ایشان بوده!
رابعا اینکه نواب ایشان حجت هستند نه فقهاء! چه بسیار می بینید که فقهایی فاسد هستند یا سی دی "ظهور نزدیک است" را منتشر ساختند و افرادی فاسد را شعیب بن صالح نامیدند و.....
خامسا اینکه در احادیث گفته نشده یا بنده ندیدم که : در زمان ظهور به راویان حدیث و فقهاء مراجعه کنید بلکه گفته شده موقع ظهور سید یمانی و سید خراسانی و شعیب بن صالح به آنها بگروید که پرچم آنها پرچم هدایت و ... هست!


بدیهی است از وظایف مهم مردم مسلمان در عصر غیبت کبری(طولانی)، بر طبق روایات رسیده از معصومین(ع) انجام وظایف شرعی بر طبق قرآن و سنت صحیح نبوی(ص) می باشد.امام مهدی(عج) در توقیع خود به محمد بن عثمان(دومین نایب خاص) در پاسخ به سئوال او فرمودند:«و امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا ... فانّهم حجّتی علیکم و أنا حجة اللّه علیهم». ()شبیه همین مضمون از قول امام صادق(ع) نیز در روایتی آمده است که مردم در عصر غیبت، موظفند به راویان حدیث و آشنایان به حلال و حرام الهی و صاحب نظر در احکام و قوانین شرعی مراجعه کنند که آن ها از سوی ما حاکم بر شما هستند و هرکسی سخن و حکم آن ها را نپذیرد، سخن و حکم ما را رد کرده است و این به منزله شِرک ورزیدن به خداست.(13)

یامهدی مددی;532725 نوشت:
شما میدونید؟خب بمام بگید بدونیم لطفا.

انشاءالله حالا متوجه شده باشید که رهبری ممکن نیست سید خراسانی باشد چون رهبر اولیای خدا باید بالاترین مقام را بینشان داشته باشد!

به نام خدا
سلام

مولانا;533538 نوشت:
انشاءالله حالا فهمیده باشید که رهبری ممکن نیست سید خراسانی باشد چون رهبر اولیای خدا باید بالاترین مقام را بینشان داشته باشد!

منظور شما از بالاترین مقام چیست؟

اگر احیانا منظور شما مقام نزدیکی به خداست شما از کجا میدانید مقام و جایگاه امام خامنه ای(حفظه الله) نزد خدا چقدر است؟

و دقیقا توضیح بدهید اولیاء خدا چه کسانی هستند؟

یازهرا:Gol:

به نام خدا
سلام

victoryone;532801 نوشت:
در کتاب شش ماه پایانی ظهور خواندم که خروج سفیانی در آخرین جمعه ماه رجب و ظهور امام زمان علیه السلام در روز عاشورا که شنبه باشه رخ میده

اسناد معتبر میگویند ظهور در روز جمعه است. نه شنبه . پس روایت مذکور اشتباه است.
درضمن اینکه ظهور همزمان با عاشورا است نیز اسنادش ضعیف است و در لایه ای از ابهام.

یازهرا:Gol:

به نام خدا
سلام

مولانا;532834 نوشت:
اوتاد : دارای مقام ولایت شدن آنها عطایی است

مقام ولایت فقط و فقط مختص امام معصوم(علیهما سلام ) است.
در زمان غیبت با شرایط خاص به فقیه اعلم تعلق میگیرد. که آن هم باید دارای دو شرط باشد.مشروعیت عمومی که توسط مردم تایید میشود.
مشروعیت سیاسی که خودش اقسامی دارد.
و ...

و به نظرم از توان این تاپیک خارج است.

یازهرا:Gol:

خادم ولایت;533597 نوشت:
به نام خدا
سلام

اسناد معتبر میگویند ظهور در روز جمعه است. نه شنبه . پس روایت مذکور اشتباه است.
درضمن اینکه ظهور همزمان با عاشورا است نیز اسنادش ضعیف است و لایه ای از ابهام.

یازهرا:Gol:

امام باقر(علیه السلام) مى فرمايند: حضرت قائم (علیه السلام) روز شنبه كه روز عاشورا است قيام مى كند روزى كه امام حسين (علیه السلام) شهيد شد

كمال الدين ج 2، ص 653 غيبة طوسي ص 274.

و نيز مى فرمايند : آيا مى دانيد كه اين روز عاشورا چه روزى است؟ همان روزى است كه خداوند توبه آدم و حوا را پذيرفت روزى است كه خداوند دريا را براى بنى اسرائيل شكافت و فرعون و پيروانش را غرق كرد و موسى (علیه السلام) بر فرعون پيروز شد . روزى است كه ابراهيم (علیه السلام) متولد شد. روزى است كه خداوند توبه قوم يونس(علیه السلام) را پذيرفت روز تولد حضرت عيسى (علیه السلام)و روزى است كه حضرت قائم(علیه السلام) در آن روز قيام مى كند

[h=2] . امام محمد باقر (علیه السلام) می فرماید :

[/h]گویا حضرت قائم (عج) را می بینم که روز عاشورا ، روز شنبه ، بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل پیش روی او ندا می کند: بیعت برای خداست. پس زمین را پر از عدل می کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود.

غیبة طوسی ، صفحه 274 / کشف الغمه ، جلد 3 ، صفحه 252 / بحارالانوار ، جلد 52 صفحه 290

[h=2]. امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرماید :

[/h]قائم (عج) ( درود خدا بر او باد ) در شب بیست و سوم ماه رمضان، به نام (شریفش) ندا می شود و در روز عاشورا، روزی که حسین بی علی (ع) در آن کشته شد، قیام خواهد کرد.
منابع : غیبة طوسی ، صفحه 274/ بحارالانوار ، جلد 52 صفحه 290

به نام خدا

مولانا;532701 نوشت:
جواب این شایعه در مورد ظهور در لینک زیر یعنی سایت آقای بهجت داده شده

http://www.bahjat.org/index.php/akhb...-04-21-23.html


حضرت آیت الله بهجت ( ره ) داستانی را از زبان شخصی دیگر نقل فرموده اند ، اما در پایان خودشان تایید کرده اند.
حضرت ایت الله بهجت نقل قول را در حالی انجام داده اند که خودشان آن را قبول داشتند.

کلیپ سخنان ایشان موجود است ، با وجود ، موجود بودن کلیپ سایت ایشان بعد از رحلت این عارف فرزانه نمی توانند سخنان ایشان را تکذیب کنند.

زمانی که علمای بنی اسرائیل میگفتند آمدن حضرت موسی ( ع) نزدیک است ، بنی اسرائیل نیز همین بهانه ها را می آوردند. اما در نهایت حضرت موسی(ع) ظهور کرده اند.

یازهرا:Gol:

به نام خدا

victoryone;533610 نوشت:
امام باقر(علیه السلام) مى فرمايند: حضرت قائم (علیه السلام) روز شنبه كه روز عاشورا است قيام مى كند روزى كه امام حسين (علیه السلام) شهيد شد

كمال الدين ج 2، ص 653 غيبة طوسي ص 274.

و نيز مى فرمايند : آيا مى دانيد كه اين روز عاشورا چه روزى است؟ همان روزى است كه خداوند توبه آدم و حوا را پذيرفت روزى است كه خداوند دريا را براى بنى اسرائيل شكافت و فرعون و پيروانش را غرق كرد و موسى (علیه السلام) بر فرعون پيروز شد . روزى است كه ابراهيم (علیه السلام) متولد شد. روزى است كه خداوند توبه قوم يونس(علیه السلام) را پذيرفت روز تولد حضرت عيسى (علیه السلام)و روزى است كه حضرت قائم(علیه السلام) در آن روز قيام مى كند

. امام محمد باقر (علیه السلام) می فرماید :

گویا حضرت قائم (عج) را می بینم که روز عاشورا ، روز شنبه ، بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل پیش روی او ندا می کند: بیعت برای خداست. پس زمین را پر از عدل می کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود.

غیبة طوسی ، صفحه 274 / کشف الغمه ، جلد 3 ، صفحه 252 / بحارالانوار ، جلد 52 صفحه 290

. امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرماید :

قائم (عج) ( درود خدا بر او باد ) در شب بیست و سوم ماه رمضان، به نام (شریفش) ندا می شود و در روز عاشورا، روزی که حسین بی علی (ع) در آن کشته شد، قیام خواهد کرد.
منابع : غیبة طوسی ، صفحه 274/ بحارالانوار ، جلد 52 صفحه 290

بنده نگفتم اسناد وجود ندارد ، گفتم اسناد ضعیف است.

یازهرا:Gol:

[=Verdana]همه ی شیعیان مراقب باشند!

وقتی استانی به بزرگی موصل بدون هیچ مقاومتی تسلیم این گروهک تروریستی می شود باید به برنامه ریزی دقیق این سازمان های اطلاعاتی پی برد.


[=RNAFont]به گزارش ادیان نیوز، باتوجه به رصد شبکه های اجتماعی و بیانیه های داعش، گروه های تکفیری خود را نوادگان بنی امیه می شمارند، و حتی خروج و تعرضات و انتهاکات خود را طبق احادیث شیعه می دانند.



[=RNAFont]این گروه های تکفیری چندی پیش اعلام کرده بودند که: “حضرت آیت الله سید علی سیستانی(حفظه الله)، همان نفس زکیه است و قصد قتل این مرجع تقلید را دارند.”
به روشنی می توان دریافت که این نقشه ی کثیف از جانب سازمان های اطلاعاتی و امنیتی “موساد” و “عربستان منحوس” است که قصد آنان سست کردن عقاید شیعه و ایجاد تزلزل در باورهای عمیق آنان به آخرین حجت الهی از آل محمد(ع) می باشد، چراکه اگر این اتفاقات برنامه ریزی شده توسط دشمنان محقق شود ولی “ظهور” حضرت مهدی موعود(عج) واقع نشده باشد، این تنها شیعه و انتظار فرجش است که به چالش کشیده می شود.
وقتی استانی به بزرگی موصل بدون هیچ مقاومتی تسلیم این گروهک تروریستی می شود باید به برنامه ریزی دقیق این سازمان های اطلاعاتی پی برد.
انتظار می رود دوستان و شیعیان اهل بیت(ع) از مطابقت دادن احادیث با اوضاع ساختگی کنونی خودداری به شدت اجتناب کنند، تا خدای ناکرده دانسته یا ندانسته در پازل دشمن بازی نکرده باشیم.
[=RNAFont]

منبع
http://islamquest.net/fa/archive/question/fa39333

با آن‌که بسیاری از روایات، ظهور امام مهدی(عج) را روز شنبه اعلام می‌کنند؟ چرا روز جمعه شهرت پیدا کرد؟

روز ظهور حضرت امام مهدی(عج) در بعضی روایات جمعه و در بعضی دیگر، شنبه اعلام شده است؟ کدام‌یک درست است؟

پیرامون روز ظهور امام زمان(عج)، روایات مختلف است، و به دنبال آن، اعتقادات در مورد روز ظهور نیز مختلف می‌باشد. تعدادی از روایات جمعه را روز ظهور دانسته‌اند که میان آنها برخی روایات معتبر نیز وجود دارد. اما روایات دیگر شنبه را روز ظهور می‌دانند که در میان آنها نیز تعدادی معتبرند. بنابر این نمی‌توانیم یکی از این دو روز را به عنوان روز قطعی ظهور بدانیم، بلکه باید هر دو وجه را محتمل دانست.

ظهور امام زمان(عج) و علائم قطعی و غیر قطعی آن، از مباحثی است که روایات و گفتارهای زیادی پیرامون آن وجود دارد. طبیعی است که در مورد برخی از آنها نمی‌توان به صورت قطعی نظر داد. یکی از این مباحث، روز وقوع ظهور می‌باشد که روایات و همچنین اعتقادات پیرامون آن مختلف است؛ برخی روایات، جمعه و روایات دیگری شنبه را روز ظهور می‌دانند. البته ظهور در جمعه از شهرت بیشتری میان مردم برخوردار است، ولی با این‌حال، روایات پیرامون روز شنبه نیز وجود دارد و به لحاظ سندی و دلالی اگر از روایات روز جمعه قوی‌تر نباشند، ضعیف‌تر نیستند.

روایات پیرامون وقوع ظهور در روز جمعه
1. امام صادق(ع) فرمود: «شنبه از آن ما است و یک‌شنبه از آن شیعیان ما... و در پنجشنبه حاجت‏ها برآورده مى‏شود و جمعه براى پاکیزه شدن و عطر زدن است و آن عید مسلمانان است... بهترین عیدها روز غدیر است که هیجدهم ماه ذى الحجه بوده [و اولین عید غدیر] با جمعه مصادف بود و قائم ما جمعه ظهور می‌کند و رستاخیز در جمعه بپا خواهد شد و هیچ کارى در جمعه بهتر از درود فرستادن بر محمد و آل او نیست».[1]
2. از امام هادی(ع) پرسیده شد: اى سرورم! حدیثى از پیامبر(ص) روایت شده که معناى آن‌را نمى‏فهمم، فرمود: «کدام حدیث؟» گفتم: این عبارت که با روزها دشمنى نکنید که با شما دشمنى خواهند کرد؟! فرمود: «آرى، مقصود از روزها، ما هستیم و به واسطه ما است که آسمان و زمین برپاست، شنبه نام رسول خدا، یک‌شنبه نام امیر المؤمنین، دوشنبه نام امام حسن و امام حسین، سه‌شنبه نام امام سجاد و امام باقر و امام صادق، چهارشنبه نام امام کاظم و امام رضا و امام جواد و من است، پنجشنبه نام فرزندم حسن، و جمعه نام فرزند فرزندم که حق خواهان به گرد او آیند. او کسى است که زمین را پُر از عدل و داد نماید هم‌چنان که پُر از ظلم و جور شده باشد، این معناى ایام است و در دنیا با آنها دشمنى نکنید که آنها در آخرت دشمن شما خواهند بود...».[2]
3. در دعایی می‌خوانیم: «ای مولای من! ای صاحب الزمان(عج)! درود خدا بر تو و خاندانت، امروز جمعه است و جمعه روز تو می‌باشد؛ روزی که در آن ظهور تو انتظار می‌رود، روزی که در آن به وسیله تو برای مؤمنان گشایشی ایجاد خواهد شد و کافران به وسیله شمشیر تو از بین خواهند رفت...».[3]
در هیچ‌یک از منابع، این دعا به امامی استناد داده نشده است و همان‌گونه که از ابتدای دعا و نوع خطاب آن به دست می‌آید، این دعا از اهل بیت نبوده و احتمالاً سید بن طاووس خود آن‌را خطاب به امام زمان(عج) بیان داشته و ما به جهت شهرت این دعا در میان مردم، آن‌را بیان کردیم.
روایات پیرامون وقوع ظهور در روز شنبه
1. امام باقر(ع): «قائم(ع) در روز شنبه، عاشورا، روزى که امام حسین(ع) کشته شد، ظهور می‌کند».[4]
این روایت، موثق بوده و به لحاظ سندی و دلالتی، ‌از همه روایات این دسته، قوی‌تر و قابل استناد‌تر می‌باشد.
2. امام صادق(ع): «در شب بیست و سوم به نام مبارک قائم ندا می‌کنند و در روز عاشورا که در آن روز حسین بن على به تیغ بیداد شهید شده، قیام می‌کند گویا مى‏بینم در روز شنبه که مصادف با عاشورا است قائم آل محمد ظهور کرده و در میان رکن و مقام ایستاده و جبرئیل در طرف راست او قرار گرفته می‌گوید بیائید براى خدا با قائم آل محمد بیعت نمائید، شیعیان او از اطراف زمین خود را به او رسانده و با وى بیعت مى‏نمایند و خداى متعال به برکت وجود او زمین را پُر از عدل و داد کرده چنان‌چه مملوّ از ظلم و جور گردیده است».[5]
3. «گویا قائم را در روز عاشورا که در شنبه است مى‏بینم که میان رکن و مقام ایستاده و دست جبرئیل روى دست اوست و مردم را به بیعت با خداوند دعوت می‌کند، آنگاه زمین را پُر از عدل و داد مى‏نماید».[6]
درباره وقوع ظهور در شنبه که روز عاشورا است؛ دو احتمال می‌توان داد؛‌ یکی این‌که: امام زمان در شنبه‌ای که مصادف با عاشورای حسینی می‌باشد، ظهور خواهد کرد. طبیعی است که این اتفاق هر چند سال یک‌بار اتفاق می‌افتد. دوم این‌که: روز عاشورا که در آن امام حسین(ع) شهید شده، شنبه بود و ظهور نیز در شنبه روزی می‌باشد، بنابر این در روز ظهور نیاز نیست، مصادف با عاشورا باشد بلکه همین که شهادت امام روز شنبه بوده و ظهور نیز روز شنبه می‌باشد، می توان تعبیر به یک‌روز بودن این دو حادثه کرد. بنابر این دیدگاه در هر شنبه می‌توان انتظار ظهور را داشت که به نظر، احتمال دوم بهتر به نظر می‌رسد.
بنابر این و با توجه به دو دسته از روایات که در هر دو، برخی از روایات به لحاظ سند معتبرند، نمی‌توانیم یکی از این دو روز را با قطعیت بیان کنیم بلکه باید هر دو را محتمل بدانیم.


[/HR] [1]. «أبی عبد الله(ع) قال: السبت لنا و الأحد لشیعتنا و الإثنین لأعدائنا و الثلاثاء لبنی أمیة و الأربعاء یوم شرب الدواء و الخمیس تقضى فیه الحوائج و الجمعة للتنظف و التطیب و هو عید المسلمین و هو أفضل من الفطر و الأضحى و یوم الغدیر أفضل الأعیاد و هو ثامن عشر من ذی الحجة و کان یوم الجمعة و یخرج قائمنا أهل البیت یوم الجمعة و یقوم القیامة یوم الجمعة و ما من عمل یوم الجمعة أفضل من الصلاة على محمد و آله»؛ شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 394، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش؛ فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 2، ص 392، قم، انتشارات رضی، چاپ اول، 1375ش.
[2]. «فما هو قلت قوله(ص) لا تعادوا الأیام فتعادیکم ما معناه فقال نعم الأیام نحن بنا قامت السماوات و الأرض فالسبت اسم رسول الله(ص) و الأحد أمیر المؤمنین و الإثنین الحسن و الحسین و الثلاثاء علی بن الحسین و محمد بن علی الباقر و جعفر بن محمد الصادق و الأربعاء موسى بن جعفر و علی بن موسى و محمد بن علی و أنا و الخمیس ابنی الحسن و الجمعة ابن ابنی و إلیه تجتمع عصابة الحق و هو الذی یملؤها قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما فهذا معنى الأیام و لا تعادوهم فی الدنیا فیعادوکم فی الآخرة ... »؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 383، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 438، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(علیهم السلام)، ج 1، ص 308، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق؛ ر.ک: «روزهای هفته»، سؤال 8960.
[3]. «یا مولای یا صاحب الزمان صلوات الله علیک و على آل بیتک هذا یوم‏ الجمعة و هو یومک المتوقع فیه ظهورک و الفرج فیه للمؤمنین على یدک و قتل الکافرین بسیفک ...»؛ سید ابن طاووس، رضی الدین علی، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص 38، قم، دار الرضی، چاپ اول، بی تا؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 99، ص 216، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[4]. «قال ابوجعفر(ع): یخرج القائم‏ یوم‏ السبت‏ یوم عاشوراء یوم الذی قتل فیه الحسین»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ‏2، ص 654؛‌ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، مصحح، موسوی خرسان، حسن، ج 4، ص 333،‌ تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ حلی، رضی الدین علی بن یوسف، العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، محقق، مصحح، رجائی، مهدی، مرعشی، محمود، ص 65، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1408ق.
[5]. «أبو عبد الله‏ ینادى باسم القائم فی لیلة ثلاث و عشرین و یقوم فی یوم عاشوراء و هو الیوم الذی قتل فیه الحسین بن علی لکأنی به فی یوم السبت العاشر من المحرم قائما بین الرکن و المقام جبرئیل عن یده الیمنى‏ ینادی البیعة لله فتصیر إلیه شیعته من أطراف الأرض تطوى لهم طیا حتى یبایعوه فیملأ الله به الأرض عدلا کما ملئت ظلما و جورا»؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 379، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 462، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق.
[6]. «أبو جعفر کأنی بالقائم‏ یوم عاشوراء یوم‏ السبت‏ قائما بین الرکن و المقام بین یدیه جبرئیل‏ ینادی البیعة لله فیملأها عدلا کما ملئت ظلما و جورا»؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، محقق، مصحح، تهرانی، عباد الله، ناصح، علی احمد، ص 453، دار المعارف الإسلامیة، قم، چاپ اول، 1411ق؛ قطب الدین راوندی، سعید بن عبد اللّٰه، الخرائج و الجرائح، ج 3، ص 1159، قم، مؤسسه امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه)، چاپ اول، 1409ق.

مهرو;533614 نوشت:
[=Verdana][=RNAFont]
[=RNAFont]این گروه های تکفیری چندی پیش اعلام کرده بودند که: “حضرت آیت الله سید علی سیستانی(حفظه الله)، همان نفس زکیه است و قصد قتل این مرجع تقلید را دارند.”
[=RNAFont]

با سلام

تا اون که من می دونم نفس زکیه در مکه کشته میشه و خبر از قریب وقوع بودن ظهور میده ، چه ربطی به آیت الله سیستانی داره

مولانا;533538 نوشت:
انشاءالله حالا متوجه شده باشید که رهبری ممکن نیست سید خراسانی باشد چون رهبر اولیای خدا باید بالاترین مقام را بینشان داشته باشد!
من به سختی به یچیزی امیدپیدا میکنم یعنی یاباتحقیق باید بم ثابت بشه یاجور دیگه ولی اگه امید به چیزی بستم دیگه هیچی تو کتم نمیره که ذره ای ازامیدم کم کنه.فرار ازحقیقت نیست چون من بشدت باخودم روراستم ولی معتقدم اون چیزی که باید بشه میشه وباید بشه حتی اگه بمیرم به انجامش میرسونم.ته ته تهش نشد بخاطرش جونمو میدم ولی امیدمو درصدی کم نمیکنم.برای همین ترجیحا من دیگه تو این بحث شرکت نمیکنم.معذرت میخوام خوشم نمیاد توبحثی باشم که دلیل بیارن ملتو ناامید کنن.یکی از چیزایی که بدم میاد اینه نمیدونم اخیرا چرا همه دست گذاشتن رو این نقطه حساس اخلاقم(جزخدا).اصلا تا خداهست چرا ناامیدی؟اگه خدا بخواد تمام این دلایل وبحثا یه شبه میره کنار یاانجام میشه.مثلا فرض کنید فردا صبح از خواب بیدارشیم بگن آقا اومده.فقط کافیه خدابخواد برای خواستن خداباید ماآماده شیم آماده شدنمون هم اینه که دلمون برای خودمون بسوزه وباگناه دنیا وآخرتمون رو خراب نکنیم.همین.درعمل ممکنه سخت باشه ولی اگه ظهور رو بخوایم خیلی راحتترازاین حرفاست.

یامهدی مددی;533630 نوشت:
اصلا تا خداهست چرا ناامیدی؟اگه خدا بخواد تمام این دلایل وبحثا یه شبه میره کنار یاانجام میشه.

بحث نا امیدی نیست!
حضرت یعقوب که نبی بود کور شد تا به یوسفش رسید! ما که معمولی هستیم هزار ساله دعا کردیم و هنوز هیچی؟! ولی چون انقلاب اسلامی شده و شرایط ظهور جلو افتاده ظهور تا حدودی نزدیک شده!

حرف بنده اینکه باید علایمی که ائمه فرمودند دقیقا رخ بده تا آقا قیام کنند!

فکر نکنید وظیفه ما فقط اینکه دعا کنیم و خلاص! نخیر ما امام طلب کردیم و باید امتحانش رو پس بدیم؟

روایت شده ‏که‏ چون‏ قیام ‏نماید، هیچ معبودی غیر خداوند عزوجل باقی نمی ماند مگر آنکه آتشی بر آن فرود می آید و آن را می سوزاند. و آن قیام نخواهد بود مگر بعد از غیبتی طولانی، تا خداوند بداند چه کسی در غیبت او را اطاعت می کند و به وی ایمان ‏می‏آورد

امام صادق(ع) خطاب به محمد بن مسلم فرمود: "پيش از قيام قائم(عج)، نشانه‏ هايي است كه خداوند آنها را ظاهر خواهد ساخت".

محمد بن مسلم پرسيد: آنها چيستند؟ فرمود: خداوند آنها را چنين بيان فرموده است: "وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ و بشر الصابرين؛ قطعاً همة شما را با خبري از ترس، گرسنگي و كاهش اموال و جان ها و ميوه ها آزمايش مي كنيم و بشارت ده به استقامت كنندگان». با ظهور قائم كه بعد از يك فتنة سخت و كمرشكن است، هر دوستي و خويشي را درهم مي‏ريزد؛ همسايه به همسايه ‏اش هجوم برده، گردنش را مي‏زند! در چنين روزگاري، به زمين بچسبيد و دست و پاي خود را تكان ندهيد». همچنين فرمود: «ترس، اهل عراق و بغداد را احاطه مي‏كند و مرگ ناگهاني و پياپي در آن جا شايع مي‏شود و كمبود در اموال، اشخاص و ميوه‏ ها ظاهر مي‏شود و زراعت كمتر رشد مي‏كند

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

یک چیزی بگم .

درباره ی این قضیه که میگین این کار داعش ، پشت سرش چیزی هست و تمامی این چیزا فقط یک صحنه سازی از آخرالزمانه ، مثل معرفی هایی که داعش از خودش میکنه و خودشو به نام های تاریخی ای نسبت میده که از قبل توسط امامان ما درباره ی ظهور گفته شده ، آیا تا به حال به این فکر کردین که این بالفرض صحنه سازی ، یک نمایش نیست ؟ این واقعا کشتاره . واقعا جنگ و خون ریزیه . توش مرگ آدم ها هست ، خرابی خانه ها و یک صحنه سازی تئاتری برای سرگرم کردن یا فریب دادن بقیه نیست !

که شاید حتی اینطور باشه که کسانی بیان و با حماقتشون خودشون رو به اون نام ها نسبت بدن و جنگ خون ریزی شدیدی راه بندازن و تعبیر از اون اسامی همین باشه که افرادی با همین وضعیت میان که چنین کاری میکنن و ظهور انجام میشه .

البته اینایی که گفتم فرضه . منتهی به این فکر کنین که این واقعا یک جنگ و خون ریزی به حساب میاد ، پس هرچقدر هم صحنه سازی بخواد حساب بشه . صحنه سازی ای به وضوح واقعی هست . پس حتی اگر ظهور هم انجام نشه (بر فرض که این صحنه سازی هست و هنوز وقتش نرسیده باشه ! به دلایلی ...) باید بلای کاری که کردن سرشون بیاد .

به نام خدا

"گر هرچیزی که به شما مشتبه شود پیمان، پرچم و شمشیر پیامبر صلّی الله علیه و آله و نفس زکیه از تبار سالار شهیدان بر شما پوشیده نخواهد بود."(تفسیر العیّاشی: ج1، ص64-66* کتاب الغیبه: نعمانی، ص149* بحارالانوار: مجلسی، ج52: ص223.)

هر دو روایت معتبر است.

روایت شاره یک

نام نفس زکیه که در بین رکن و مقام، آنهم پانزده روز پیش از ظهور کشته می شود؛ محمّد و نام پدرش حسن است. او از تبار سالار شهیدان است.
نفس زکیّه در مدینه و پسرعمویش در مکّه، حرم امن الهی، کشته می شوند، پسرعمویش و جنازه خواهرش که فاطمه نام دارد بر درب مسجد پیامبر خدا به دار آویخته می شود.
قتل نفس زکیه بعد از وقوع صیحه اتّفاق می افتد که صیحه مسلّماً در نزدیک به زمان ظهور اتّفاق می افتد. از امیرالمؤمنین، علی علیه السّلام روایت شده است که حضرت فرمودند:
"آیا نمی خواهید شما را از آخرین فرمانروای حکومت بنی فلان آگاه سازم؟ عرض کردیم: آری، ای امیرالمؤمنین! فرمود: کشته شدن نفسی بی گناه در سرزمین حرم بدست گروهی از قریش. سوگند به خدایی که دانه را می شکافد و جان ها را می آفریند بعد از این واقعه جز پانزده شب برای آنان حکومتی باقی نمی ماند. پرسیدم: آیا پیش از این حادثه یا بعد از آن واقعه ای رخ می دهد؟ فرمود: در ماه رمضان صیحه آسمانی که شخص بیدار را به وحشت و ترس می افکند و خوابیده را بیدار می سازد و دختران را از پس پرده بدر می آورد."(بحار الانوار: علامه مجلسی، ج52: ص234.)

روایت شماره دو

گروهی دیگر نیز می گویند که نفس زکیّه در بین رکن و مقام به قتل نمی رسد؛ بلکه بر دروازه کوفه به اتّفاق هفتاد نفر از صالحین به شهادت می رسد.
شیخ مفید در کتاب الارشاد خود(ص336) می کوید:

"
از جمله علائمی که روایت و اخبار گویای آن هست، کشته شدن نفس زکیه در پشت دروازه کوفه به همراه هفتاد نفر از صالحین است و کشته شدن مردی بین رکن و مقام."

یازهرا:Gol:

به نام خدا

« بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا. »
بعد از آن كه زمين از جور و ستم پر مى ‏شود.

بحار الانوار، ج 3، ص 80؛ ج 36، ص 358؛ طرائف، ج 1، ص 177.

« يُنْكِرُهُ أكْثَرُ مَنْ قالَ بإِمامَتِهِ! »
بيشتر كسانى كه اعتقاد به امامت آن حضرت دارند، او را انكار مى ‏كنند.

بحار الانوار، ج 51، ص 30، 157؛ ج 52، ص 23؛ اعلام الورى، ص 436، 439؛ الخرائج، ج 3، ص 1171؛ الصراط المستقيم، ج 2، ص 230، 231؛ كشف الغمّة، ج 2، ص 526؛ كفاية الاثر، ص 283؛ كمال الدين، ج 2، ص 378، 384، منتخب الانوار، ص 39


آمده است در آخرالزمان دعاى فرج را كه دعاى تثبيت در دين است بخوانیم.

« يا أللّهُ، يَا رَحْمانُ، يَا رَحيمُ، يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دينِكَ. »

اى خدا، اى رحمت گستر، اى مهربان، اى زير و رو كننده ‏ى دل‏ها، دل مرا بر دينت ثابت و استوار گردان.


بحار الانوار، ج 52، ص 148؛ ج 92، ص 326؛ اعلام الورى، ص 432؛ كمال الدين، ج 2، ص 351؛ منتخب الانوار، ص 80؛ مهج الدعوات، ص 332.

در آخر الزمان همه هلاك مى‏ شوند،
« إِلاّ مَنْ دَعا بَالْفَرَجِ. »
مگر كسانى كه براى [تعجيل] فرج دعا كنند.

بحار الانوار، ج 52، ص 133 و 148؛ ج 92، ص 326؛ اعلام الورى، ص 432؛ الصراط المستقيم، ج 2، ص 228؛ غيبة النعمانى، ص 159؛ كمال الدين، ج 2، ص 348 و 351؛ منتخب الانوار، ص 80، مهجّ الدّعوات، ص 332،


بخوانیم باهم

[=arial]اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ

[=arial]وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ

[=arial]وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ

[=arial]فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد

[=arial]اُولِى الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ

[=arial]مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ

[=arial]اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى

[=arial]فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ

[=arial]یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ

[=arial]الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى

السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ

[=arial]یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.


[=arial]یازهرا:Gol:


به نام خدا

سلام

مولانا;529865 نوشت:
امام صادق(ع( :شتاب مردم براي اين كار (ظهور)، آنان را هلاك مي‏سازد. خداوند براي شتاب مردم، شتاب نمي‏كند؛ بلكه براي اين امر، مدتي هست كه بايد پايان پذيرد. اگر مدت آن سر آيد، نه ساعتي جلو مي‏افتد و نه ساعتي تأخير مي‏شود.
کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 369.

دوست گرامی شتاب در ظهور با دعا برای ظهور بسیار متفاوت است.

شتاب در ظهور باعث میشود که هر کس گفت من امام زمان هستم شخص بدون برسی ، بدون دلیل ، بدون منظق و ... بیاید شخص را به عنوان امام زمان قبول کند.
به رفتاری که بدون تفکر و منطق و دلیل و برسی انجام میگویند شتاب.

پس شتاب با دعای برای فرج بسیار زیاد تفاوت دارد.و نمی توان این دو را باهم ربط داد.

از امام صادق(ع) روایت شده که: هرکس از شما در حال انتظار فرج امام زمان(عج) بمیرد، مانند کسی است که همراه قائم(عج) در خیمه او است. در ادامه این روایت آمده که امام صادق(ع) بعد از لحظه­ای درنگ فرمودند: بلکه مانند کسی است که همراه آن حضرت، شمشیر به‌دست، با دشمن بجنگد. در ادامه می­فرماید: «لا وَالله إلاّ کمَن إستَشَهدَ مع رسولِ اللهِ» نه چنین است، سوگند به خدا، مگر مانند کسی که در رکاب رسول خدا شهید می­شود.
قمی، شیخ عباس، نگاهی به زندگانی چهارده معصوم، محمد محمدی اشتهاردی، قم، ناصر، 1372، ص577.



«أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»
بالاترین عبادت انتظار فرج است.
محمد بن بابویه قمی، شیخ صدوق؛ کمال‌الدین و تمام‌النعمه، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1395، چاپ دوم، ج1، ص287.


قال المَهدي(عج): «أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم‏»
براى تعجيل فَرَج زياد دعا كنيد، زيرا همين دعا كردن، فَرَج و گشايش شماست.
«بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31»

یازهرا:Gol:

مولانا;532412 نوشت:
جواب این حرف این مرجع در لینک زیر پاسخ داده شده! ایشون و چند مرجع معروف دیگر به مخالفت با عرفان و فلسفه شهره هستند

http://www.askdin.com/thread23973.html

.

کاش یک تماس تلفنی با دفتر ایه الله وحید خراسانی :razi: می گرفتید.
ایشان مخالف شناخت خدا از راه عرفان نیستند.
ولی با این دکون بازارهای عرفانی مخالفند.

خادم ولایت;534035 نوشت:
« يُنْكِرُهُ أكْثَرُ مَنْ قالَ بإِمامَتِهِ! »
بيشتر كسانى كه اعتقاد به امامت آن حضرت دارند، او را انكار مى ‏كنند.

بحار الانوار، ج 51، ص 30، 157؛ ج 52، ص 23؛ اعلام الورى، ص 436، 439؛ الخرا

سلام چراانکارمیکنند؟ایمانشون ازدست میره یابخاطر منافعشون؟

به نام خدا
سلام خدمت شما کاربر گرامی

یامهدی مددی;534060 نوشت:
سلام چراانکارمیکنند؟ایمانشون ازدست میره یابخاطر منافعشون؟

این انکار دلایل بسیاری دارد.

یکی از دلایل لقمه های حرام است که باعث میشود سخن حق و حقیقت در شخص نفوذ پیدا نکند.

یکی از دلایل منافع موجود افراد است ، همانگونه که در زمان زندگانی امامان معصوم(علیهما سلام) خلافا علی رغم اینکه حقانیت امامان را قبول داشتند به تکذیب علیه معصومین(علیهما سلام) روی می آوردند.
مثلا هارون رشید لعنت الله با انکه میدانست امام موسی کاظم (علیه سلام) بر حق است آمد نه تنها امام را تکذیب کردند بلکه دست به جنایت زده و امام را با زهر به شهادت رساند.

یکی دیگر از دلایل به نا آگاهی مردم بستگی دارد . ناآگاهی از موازین الهی که باعث میشود افرادی بیایند با حیل مختلف باعث گمراهی بشوند.

یکی دیگر از دلایل بابت کم تحملی افراد ست ، یعنی کسی که دین را قبول دارد بخاطر سختی های بسیار و از اینکه احساس میکند دعاهایش برآورده نمیشود ، نسبت به موازین الهی بدبین میشود و اگر زمانی که در این حالت بدبینی به سر میبرد به متخصص دین ( مراجع تقلید ) مراجعه نکند باعث سردرگمی بیشتر میشود که درنهایت روی به انکار و تکذیب می آورد.

کسی میتواند در راه بماند که سختی های روزگار را تحمل کند ، زمانی که به موضوعی بدبین میشود به مختصص روجوع کند ، هر سخنی را بدون برسی قبول نکند ، دست از نیایش نکشد.

یازهرا:Gol:

خادم ولایت;534099 نوشت:
ن انکار دلایل بسیاری دارد.

یکی از دلایل لقمه های حرام است که باعث میشود سخن حق و حقیقت در شخص نفوذ پیدا نکند.

یکی از دلایل منافع موجود افراد است ، همانگونه که در زمان زندگانی امامان معصوم(علیهما سلام) خلافا علی رغم اینکه حقانیت امامان را قبول داشتند به تکذیب علیه معصومین(علیهما سلام) روی می آوردند.
مثلا هارون رشید لعنت الله با انکه میدانست امام موسی کاظم (علیه سلام) بر حق است آمد نه تنها امام را تکذیب کردند بلکه دست به جنایت زده و امام را با زهر به شهادت رساند.

یکی دیگر از دلایل به نا آگاهی مردم بستگی دارد . ناآگاهی از موازین الهی که باعث میشود افرادی بیایند با حیل مختلف باعث گمراهی بشوند.

یکی دیگر از دلایل بابت کم تحملی افراد ست ، یعنی کسی که دین را قبول دارد بخاطر سختی های بسیار و از اینکه احساس میکند دعاهایش برآورده نمیشود ، نسبت به موازین الهی بدبین میشود و اگر زمانی که در این حالت بدبینی به سر میبرد به متخصص دین ( مراجع تقلید ) مراجعه نکند باعث سردرگمی بیشتر میشود که درنهایت روی به انکار و تکذیب می آورد.

کسی میتواند در راه بماند که سختی های روزگار را تحمل کند ، زمانی که به موضوعی بدبین میشود به مختصص روجوع کند ، هر سخنی را بدون برسی قبول نکند ، دست از نیایش نکشد.

یازهرا

خیلی ممنون دستتون درد نکنه

خادم ولایت;534042 نوشت:
به نام خدا

سلام شتاب در ظهور باعث میشود که هر کس گفت من امام زمان هستم شخص بدون برسی بیاید شخص را به عنوان امام زمان قبول کند.
:Gol:

امام صادق(ع) :شتاب مردم براي اين كار (ظهور)، آنان را هلاك مي‏سازد. خداوند براي شتاب مردم، شتاب نمي‏كند؛

بلكه براي اين امر، مدتي هست كه بايد پايان پذيرد.
اگر مدت آن سر آيد، نه ساعتي جلو مي‏افتد و نه ساعتي تأخير مي‏شود.

در پستهای قبلی ام در این خصوص مطالبی گفتم و دوباره تکرار نمیکنم

به نام خدا

مولانا;534241 نوشت:
امام صادق(ع) :شتاب مردم براي اين كار (ظهور)، آنان را هلاك مي‏سازد. خداوند براي شتاب مردم، شتاب نمي‏كند؛

بلكه براي اين امر، مدتي هست كه بايد پايان پذيرد.
اگر مدت آن سر آيد، نه ساعتي جلو مي‏افتد و نه ساعتي تأخير مي‏شود.

دوست گرامی بنده خیلی خیلی روون توضیح دادم.

شتاب برای فرج با دعای برای فرج فرق میکند. فرق میکند.

درکل دعا برای فرج ربطی به شتاب برای فرج ندارد.و عدم دعا برای فرج باعث هلاک شخص میشود.

در آخر الزمان همه هلاك مى‏ شوند،
« إِلاّ مَنْ دَعا بَالْفَرَجِ. »
مگر كسانى كه براى [تعجيل] فرج دعا كنند.
بحار الانوار، ج 52، ص 133 و 148؛ ج 92، ص 326؛

درضمن اگر میخواهید مطالب بنده را نقد کنید تمام مطلب را نقد بفرمایید نه یک بخش کوچک را.

یازهرا:Gol:

[="Verdana"][="Navy"]

victoryone;533622 نوشت:
با سلام

تا اون که من می دونم نفس زکیه در مکه کشته میشه و خبر از قریب وقوع بودن ظهور میده ، چه ربطی به آیت الله سیستانی داره

دقيقا همينطوره که گفتيد..
بحث در باره اين موضوعه که من وشما و بقيه نبايد اين اتفاقات رو به ظهور نسبت بديم ..
که در اين صورت به اهداف اونها کمک کرديم!![/]

برخی یک حرفهایی می زنند که خودشان در زندگی شخصیشان برعکس آن عمل می کنند.
اگر شما پدرت به ماموریت برود و دلتنگش شوی بهش زنگ می زنید می گویید نیاید ! یا می گویید دلتنگش هستید و به او نیاز دارید و زودتر برگردد !!
هر وقت پدرتان برگردد نشانه هایش هویدا می شود.
اصلا حماقت است که فکر کنیم ما منتظر نشانه های ظهور هستیم. نشانه های ظهور که جز ظلم و جور چیزی نیست.
ما منتظر پدرمان هستیم هر وقت برگردد نشانه هایش هم می آید. چون کسانی هستند که او را بر نمی تابند و می خواهند در غیبت پدر هر غلطی دلشان خواست بکنند. معلوم است که در مقابلش می ایستند.
فکر کنم اصل حضور امام زمان است نه غیبت امام زمان.

سوال:
آیا این جریاناتی که در عراق و سوریه اتفاق می افتد((گروه تروریستی داعش))،میتواند از نشانه های ظهور حضرت ولی عصر(عج)باشد؟؟؟

جواب:
با سلام و عرض ارادت خدمت همه منتظران مهدی و کاربران عزیز
آنچه مسلم است یکی از علایم حتمی که در روایات برای ظهور امام زمان نام برده شده خروج سفیانی از سوریه بعد از به هم ریختن اوضاع سوریه به سوی عراق و جنایات زیادی که در عراق کرده در حرکت خود به سوی کعبه در منطقه ای به نام بیداء به زمین فرو می روند.
[=arial] امام سجاد(ع):امر قائم (عج) از سوی خداوند حتمی است و امر سفیانی نیز از جانب خداوند قطعی می باشد و قائم ظهور نمی کند مگر پس از آمدن سفیانی.([=arial]1)
[=arial]رسول اکرم (ص) : مردی از دل دمشق خروج میکند که به او سفیانی می گویند و همه ی پیروانش از نژاد کلب هستند.بقدردی خون می ریزد که نوبت به شکافتن شکم زنان و سربریدن کودکان می رسد. تیره قیس در برابرش قیام می کنند. همه را می کشد و کسی نمی تواند از خود دفاع کند. آنگاه مردی از تبار من در حرم خروج می کند. این خبر به سفیانی می رسد. سپاهی را برای رویارویی بسوی او می فرستد چون این سپاه به سرزمین بیداء ( وسط مکه و مدینه) میرسند زمین همه ی آنها را فرو می برد که گزارش گری نمیماند. ([=arial]2 )

و از این قبیل روایات بسیار اند.

اما این که این تحرکات اخیر در سوریه و عراق همان خروج سفیانی باشد امری است مبهم و قابل مناقشه و تا وقتی که نشانه های آن کامل نشده و چهره اصلی خود را ننموده نمی توان تعیین مصداق کرد و آن را خروج سفیانی شمرد
تنها چیزی که ما می توانیم بگوییم این هست که کشتارهایی که در کشور های مسلمان این چند سال در حال وقوع است یکی از علایم غیر حتمی برای ظهور امام زمان است که سالیان سال این بوده است و نمی توان با آن خود را امید به ظهور داد.
از این گذشته به نظر می رسد که یک توطئه ای در میان هست و آن منصرف کردن ذهن مسلمانان مخصوصا شیعه از اسرائیل و تحرکات او در فلسطین به سوی این گروه .
نکته دیگر اینکه باید توجه داشت که تکفیرها دشمن اصلی ما نیستند. رهبر معظم انقلاب در تبیین دشمن اصلی اسلام و پشت پرده اختلاف افکنی در منطقه در دیدار سفرای کشورهای اسلامی در سال جاری فرمودند: "رژیم صهیونیستىِ غاصب - که امروز بزرگ‌ترین بلیه‌ى دنیاى اسلام وجود این رژیم است - باید بتواند با آسودگى زندگى کند، بر مشکلات خودش فائق بیاید، بر عوامل نابودکننده‌اى که بحمدالله در ارکان آن رژیم غاصب وجود دارد فائق بیاید؛ این نمیشود مگر اینکه سر مسلمانها را بند کنند، بین آنها اختلاف بیندازند، مسائل کوچک را براى آنها بزرگ کنند."
ازطرفی؛ سرویس های اطلاعاتی غربی و آمریکایی سالهاست که به صورت بسیار گسترده درباره مساله ظهور و بررسی روایات شیعه و آیات قرآن که به این موضوع اشاره دارند تحقیق می کنند. همانطور که رهبری فرمودند نباید فراموش کنیم که دشمنان اصلی ما این وحشی های بی عقل نیستند بلکه عناصر پشت پرده غربی و آمریکایی هستند که اینها را حرکت می دهند.

در صورت صحت خبر، تردیدی نیست که اشاره مستقیم داعش به ماجرای سفیانی و روایات شیعه درباره ظهور می تواند فریبی برای انحراف افکار عمومی خصوصا شیعیان باشد. بعید نیست جریان های پشت پرده تلاش کنند بدلی برای روایات شیعیان درباره آخرالزمان ایجاد نمایند و به واسطه آن اهداف خود را یعنی ناامیدی مردم به ظهور را پیش ببرند. شبیه سازی حوادث آخرالزمان برای لابی های قدرت و ثروت و در ادامه پشتیبانی رسانه ای از آن برای آنها امری بسیار ساده است که با به کار گیری بی عقلانی چون داعش و خرج کردن دلارهای آل سعود امکان پذیر است.

سوال2:
آیا دعا کردن برای ظهور امام زمان و تلاش برای ظهور آن حضرت با احادیثی که کسانی را که تعجیل در امر آن حضرت می کنند منع کرده است منافات ندارد
امام صادق(ع) :شتاب مردم براي اين كار (ظهور)، آنان را هلاك مي‏سازد. خداوند براي شتاب مردم، شتاب نمي‏كند؛ بلكه براي اين امر، مدتي هست كه بايد پايان پذيرد. اگر مدت آن سر آيد، نه ساعتي جلو مي‏افتد و نه ساعتي تأخير مي‏شود.

جواب:
احادیثی در باره عجله نکردن در امر فرج در کتب حدیثی شیعه هست :
ابراهیم بن مهزم می گوید: پدرم برای من نقل می کرد: در محضر امام صادق(ع) درباره حکومت خلفای بنی عباس سخن می گفتیم. آن حضرت فرمودند: مردم، تنها به جهت اینکه برای فرا رسیدن امر ظهور شتاب می کنند ، هلاک می شوند. همانا خداوند سبحان به سبب شتاب کردن بندگان، در امر ظهور تعجیل نمی کند. محققاً مدت غیبت امام زمان(عج) سرانجامی دارد که به آن منتهی می شود و اگر مردم به آن زمان برسند، نه لحظه ای برآن پیشی می گیرند و نه باز می مانند.(3)

عبدالرحمان کثیر گوید: در محضر امام صادق(ع) بودم که مهزم وارد شد و گفت: فدایت شوم! این امر(ظهور امام زمان(عج) که در انتظار آن هستیم، چه زمانی واقع خواهد ؟ امام(ع) در جواب فرمودند: ای مهزم! کسانی که برای ظهور تعیین وقت می کنند، دروغ می گویند، و شتاب کنندگان در این باره نیز هلاک می شوند و آنان که تسلیم امر الهی باشند، نجات می یابند.(4)
امیرالمومنین علی (ع): فرمودند: تلاش برای از جا برکندن کوهها آسانتر است از مبارزه با حکومتی که برای آن مدت خاصی قرار داده شده است. از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید ، همانا زمین از آن خداست و آن را به هر کدام از بندگانش که اراده کند، واگذار می کند و سرانجام نیکو از آن پرواپیشگان است. در انجام این کار(فرج امام زمان(عج)) قبل از رسیدن زمان آن شتاب مکنید که پشیمان خواهید شد و پایان انتظار بر شما طولانی جلوه نکند که سنگدل می شوید.(5)

منابع: 1.اصول کافی: 369/1 ح7.2.اصول کافی: 368/1 ح2.3.بحارالانوار: 123/52 ح7، به نقل از خصال شیخ صدوق

و از طرفی در احادیث زیادی امر به دعا برای فرج کرده اند :
امام زمان در نامه ای مرقوم داشته اند:«براى تعجيل در ظهورم دعا کنيد که ظهور من، به نفع شما و موجب فرج و گشايش امور شما خواهد بود» (6)
حال چگونه است از طرفی امر به صبر به قضای الهی شده است و از طرفی امر به فرج برای امام زمان ؟
باید گفت که دعا با قضای الهی منافات ندارد بلکه دعا، قضاي الهي را متبدل سازد. دعايي که از جمله مقدمات و شروط حکم حتمي الهي است. در روايت از رسول اکرم(ص) وارد شده که: «لا يرد القضاء الا الدعاء»؛ قضاي الهي را رد نمي کند مگر دعا (7) بنابراين در عين حال که همه امور به قضاي الهي تحقق مي پذيرد. منافات ندارد که ما موظف به دعا کردن باشيم. نه صرفاً به علت يک امري صوري و ظاهري بلکه چون دعا خود در سلسله طولي تحقق اشياء تأثير جوهري دارد. و اين تأثير به اذن و اراده الهي انجام مي گيرد. خود حضرت حق ما را مأمور به دعا کردن نموده است و براي اين دعا تأثير قائل شده است. نتيجه اين که آري زمان ظهور حضرت حجت(ع) مثل بقيه امور و اسرار به قضاي الهي است. در عين حالي که ما موظف به دعاي در جهت تعجيل فرج آن بزرگوار مي باشيم. و دعاي ما مي تواند در مجموعه علل ظهور مؤثر باشد.
اما اگر ما به وظیفه خود عمل کردیم و آنگاه ظهور محقق نشد نباید دیگر به دست و پا بیافتیم و تحت تاثیر قرار بگیریم و نا امید شویم بلکه بایست به قضای الهی راضی باشیم و وظایف شیعه در دوران غیبت را انجام دهیم با دعا رابطه قلبی خو د را با امام زمانمانمان مستحکم تر کنیم . و از دنباله روی جریان هایی که کال و نارسیده در پی فضا سازی و ایجاد جو هستند خود داری کنیم.

سوال سوم:
با توجه به این که علامت سید خراسانی در روایات در دست رهبری است آیا سید خراسانی یا سید حسنی همان آیه الله خامنه ای است ؟

جواب :
اینگونه تعیین مصداق ها اصلا درست نیست و جنبه علمی ندارد و فقط حدسی است و باعث سست شدن عقاید مردم درباره امام زمان و ظهور آن حضرت خواهد شد.
این گونه احتمالات درباره افراد مختلفی در طول تاریخ شیعه داده شده است و چون یقینی نبوده نمی توانسته آن را معرفی کند و درباره افراد عصر حاضر هم همین گونه است و صرف احتمال نمی توان کسی را به این نام معرفی کرد.
از طرفی خود معظم له این ادعا ها را رد کرده و دیگران را از آن باز می دارند

سوال چهارم:درباره سفیانی و آخر الزمان کتابی معرفی کنید:

جواب
:
به صورت خصوصی کتاب"سفیانی و نشانه های ظهور" نوشته " محمد فقیه " معرفی می شود
اما کتاب هایی هم درباره امام زمان و نشانه های ظهور بحث کرده که می توانید درباره سفیانی در آن جستجو کنید من جمله:
کتاب الغیبه شیخ طوسی * شاخصه های اصلی دوران ظهور نوشته : علی کورانی* دوران رهایی ترجمه یوم الخلاص نویسنده : کامل سلیمان ترجمه محمد رحمتی شهرضا

سوال پنجم: برخی از روایات شنبه را روز ظهور معرفی می کنند و در بین مردم مشهور روز جمعه است کدام درست است؟
جواب :ظهور امام زمان(عج) و علائم قطعی و غیر قطعی آن، از مباحثی است که روایات و گفتارهای زیادی پیرامون آن وجود دارد. طبیعی است که در مورد برخی از آنها نمی‌توان به صورت قطعی نظر داد. یکی از این مباحث، روز وقوع ظهور می‌باشد که روایات و همچنین اعتقادات پیرامون آن مختلف است؛ برخی روایات، جمعه و روایات دیگری شنبه را روز ظهور می‌دانند. البته ظهور در جمعه از شهرت بیشتری میان مردم برخوردار است، ولی با این‌حال، روایات پیرامون روز شنبه نیز وجود دارد و به لحاظ سندی و دلالی اگر از روایات روز جمعه قوی‌تر نباشند، ضعیف‌تر نیستند.
روایات پیرامون وقوع ظهور در روز جمعه
1. امام صادق(ع) فرمود: «شنبه از آن ما است و یک‌شنبه از آن شیعیان ما... و در پنجشنبه حاجت‏ها برآورده مى‏شود و جمعه براى پاکیزه شدن و عطر زدن است و آن عید مسلمانان است... بهترین عیدها روز غدیر است که هیجدهم ماه ذى الحجه بوده [و اولین عید غدیر] با جمعه مصادف بود و قائم ما جمعه ظهور می‌کند و رستاخیز در جمعه بپا خواهد شد و هیچ کارى در جمعه بهتر از درود فرستادن بر محمد و آل او نیست»(8)
2. از امام هادی(ع) پرسیده شد: اى سرورم! حدیثى از پیامبر(ص) روایت شده که معناى آن‌را نمى‏فهمم، فرمود: «کدام حدیث؟» گفتم: این عبارت که با روزها دشمنى نکنید که با شما دشمنى خواهند کرد؟! فرمود: «آرى، مقصود از روزها، ما هستیم و به واسطه ما است که آسمان و زمین برپاست، شنبه نام رسول خدا، یک‌شنبه نام امیر المؤمنین، دوشنبه نام امام حسن و امام حسین، سه‌شنبه نام امام سجاد و امام باقر و امام صادق، چهارشنبه نام امام کاظم و امام رضا و امام جواد و من است، پنجشنبه نام فرزندم حسن، و جمعه نام فرزند فرزندم که حق خواهان به گرد او آیند. او کسى است که زمین را پُر از عدل و داد نماید هم‌چنان که پُر از ظلم و جور شده باشد، این معناى ایام است و در دنیا با آنها دشمنى نکنید که آنها در آخرت دشمن شما خواهند بود...».(9)
3. در دعایی می‌خوانیم: «ای مولای من! ای صاحب الزمان(عج)! درود خدا بر تو و خاندانت، امروز جمعه است و جمعه روز تو می‌باشد؛ روزی که در آن ظهور تو انتظار می‌رود، روزی که در آن به وسیله تو برای مؤمنان گشایشی ایجاد خواهد شد و کافران به وسیله شمشیر تو از بین خواهند رفت...»(10)
در هیچ‌یک از منابع، این دعا به امامی استناد داده نشده است و همان‌گونه که از ابتدای دعا و نوع خطاب آن به دست می‌آید، این دعا از اهل بیت نبوده و احتمالاً سید بن طاووس خود آن‌را خطاب به امام زمان(عج) بیان داشته و ما به جهت شهرت این دعا در میان مردم، آن‌را بیان کردیم.
روایات پیرامون وقوع ظهور در روز شنبه
1. امام باقر(ع): «قائم(ع) در روز شنبه، عاشورا، روزى که امام حسین(ع) کشته شد، ظهور می‌کند»(11)
این روایت، موثق بوده و به لحاظ سندی و دلالتی، ‌از همه روایات این دسته، قوی‌تر و قابل استناد‌تر می‌باشد.
2. امام صادق(ع): «در شب بیست و سوم به نام مبارک قائم ندا می‌کنند و در روز عاشورا که در آن روز حسین بن على به تیغ بیداد شهید شده، قیام می‌کند گویا مى‏بینم در روز شنبه که مصادف با عاشورا است قائم آل محمد ظهور کرده و در میان رکن و مقام ایستاده و جبرئیل در طرف راست او قرار گرفته می‌گوید بیائید براى خدا با قائم آل محمد بیعت نمائید، شیعیان او از اطراف زمین خود را به او رسانده و با وى بیعت مى‏نمایند و خداى متعال به برکت وجود او زمین را پُر از عدل و داد کرده چنان‌چه مملوّ از ظلم و جور گردیده است»(12)
3. «گویا قائم را در روز عاشورا که در شنبه است مى‏بینم که میان رکن و مقام ایستاده و دست جبرئیل روى دست اوست و مردم را به بیعت با خداوند دعوت می‌کند، آنگاه زمین را پُر از عدل و داد مى‏نماید»(13)
درباره وقوع ظهور در شنبه که روز عاشورا است؛ دو احتمال می‌توان داد؛‌ یکی این‌که: امام زمان در شنبه‌ای که مصادف با عاشورای حسینی می‌باشد، ظهور خواهد کرد. طبیعی است که این اتفاق هر چند سال یک‌بار اتفاق می‌افتد. دوم این‌که: روز عاشورا که در آن امام حسین(ع) شهید شده، شنبه بود و ظهور نیز در شنبه روزی می‌باشد، بنابر این در روز ظهور نیاز نیست، مصادف با عاشورا باشد بلکه همین که شهادت امام روز شنبه بوده و ظهور نیز روز شنبه می‌باشد، می توان تعبیر به یک‌روز بودن این دو حادثه کرد. بنابر این دیدگاه در هر شنبه می‌توان انتظار ظهور را داشت که به نظر، احتمال دوم بهتر به نظر می‌رسد.
بنابر این و با توجه به دو دسته از روایات که در هر دو، برخی از روایات به لحاظ سند معتبرند، نمی‌توانیم یکی از این دو روز را با قطعیت بیان کنیم بلکه باید هر دو را محتمل بدانیم.
از طرفی برخی خواسته اند این گونه این دو دسته روایات را جمع کنند که زمان ظهور امام زمان جمعه و زمان رساندن این ظهور به گوش جهان و تشکیل حکومت شنبه است.


منابع:
1.بحار الانوار ج ۵۳ - ص ۱۸۲
2.بحار الانوار ج ۵۲ - ص ۱۸۶
3.اصول کافی: 369/1 ح7
4.اصول کافی: 368/1 ح2
5.بحارالانوار: 123/52 ح7
6.،کمال الدین و تمام النعمة
ج 3 ص685
7.میزان الحکمه روایت2101

8.شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 394، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش؛
9.شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 383، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق؛
10.مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 99، ص 216، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
11.کمال الدین و تمام النعمة، ج ‏2، ص 654؛‌
12.شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 379، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق
13.شیخ طوسی، کتاب الغیبة، محقق، مصحح، تهرانی، عباد الله، ناصح، علی احمد، ص 453، دار المعارف الإسلامیة، قم، چاپ اول، 1411ق




موضوع قفل شده است