داستان نوح و تعارض آن با علم !

تب‌های اولیه

138 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

armandaneshjoo;257594 نوشت:



  • جهانی بودن طوفان نوح حرف قرآن نیست و برداشت شماست
  • بردن همه گونه ها به کشتی حرف قرآن نیست، برداشت شماست
اگر حس می کنید از رد کردن برداشت هایتان ناراحت می شوید از آنها دفاع کنید. نسبت دادن آنها به قرآن ادّعایی ست که از دو حال خارج نیست:

  1. یا اثباتی برایش ندارید که مردود است.
  2. یا اثبات برایش دارید که حرف قرآن مردود است.

بررسی آیات زیر دلیل بر این است که در طوفان نوح همه جهان را فراگرفت و همه انسانها بجز آنانی که در کشتی نوح بودند هلاک شدند و نوح بدرستی آدم ثانی لقب کرفته است:
1) حضرت نوح نفرین می کند که خدایا هیچ کافری را در زمین باقی نگذار چون اینان دیگر هر چه می زایند کافر و فاجر می زایند. (وَ قَالَ نُوحٌ رَّبّ‏ِ لَا تَذَرْ عَلىَ الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا، إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّواْ عِبَادَكَ وَ لَا يَلِدُواْ إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا(نوح: 26 و 27) قرآن این سخن نوح را رد نمی کند و معلوم می شود آن را قبول دارد.
2) و از طرفی به نوح می فرماید: از هر موجودی یک جفت و خانواه ات و مؤمنین را سوار کشتی کن! (قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍ‏ّ زَوْجَينْ‏ِ اثْنَينْ‏ِ وَ أَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَ مَنْ ءَامَنَ هود: 40)
3) و بعد می فرماید: ما آنانی را که با تو در کشتی بودند هلاک کردیم و کافرین را غرق نمودیم. (فَكَذَّبُوهُ فَأَنْجَيْناهُ وَ الَّذينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَ أَغْرَقْنَا الَّذينَ كَذَّبُوا. اعراف: 64)
4) همه اقوام بشری توسط بازماندگان قوم نوح تکثیر شده اند زیرا قرآن از آنانی که با نوح بودند تعبیر به «امم» می کند معلوم می شود آنها از یک نژاد نبودند و الا باید تعبیر به «قبائل» می کرد. (يا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَكاتٍ عَلَيْكَ وَ عَلى‏ أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ هود: 48)
5) خداوند موجهای آن طوفان را تشبیه به کوه می کند (هِيَ تَجْري بِهِمْ في‏ مَوْجٍ كَالْجِبالِ قمر: 12) و نوح به پسرش که می خواهد روی کوه برود می گوید: امروز هيچ نگهدارى در برابر فرمان خدا نيست. (قالَ سَآوي إِلى‏ جَبَلٍ يَعْصِمُني‏ مِنَ الْماءِ قالَ لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ هود: 43) و بعد هم خداوند به زمین خطاب می کند آبت را فرو ده! (َ يا أَرْضُ ابْلَعي‏ ماءَكِ هود: 44)
همچنین از روایت زیادی بر می آید که حضرت نوح فاصله زمانی اش با حضرت آدم هفت نسل است.
نسبت نوح این چنین است: نوح ابن متوشلخ بن أخنوخ (إدريس) ابن برد بن مهلائيل بن قينان بن أنوش بن شيث بن آدم.
بنابرین جمعیت انسانها اندک بوده و تنها در قسمت بین النهرین زندگی می کردند. و محل ساخت کشتی نوح نیز نزدیکی مسجد کوفه بوده چه این که مسجد کوفه خانه حضرت نوح بوده است. (اگر خواستید مدراک آن را هم ارائه خواهم کرد)

netuser;257896 نوشت:
در تاریخ سونامی های بسیار بزرگی ثبت شده که در آن حجم بسیار عظیمی از آب مناطق بزرگی رو از حیات خالی کرده . فرض شما منطقی نیست . رود آمازون در فصل بارش حوزه ی عظیمی به وسعت سیصد کیلومتر پهنا رو فرا می گیره . مگه منطقه ی آمازون رو حصار کشی کرده ن ؟!

من هم به سونامی بودن این پدیده احتمالی فکر کردم . اما با شواهدی که داریم مبنی بر باریدن باران و جوشیدن آب از زمین و همچنین موقعیت اتفاق افتادن این داستان سونامی بودن تایید نمی شه . بهترین مکان برای سونامی کناره های اقیانوسه نه جایی مثل بین النهرین .
سونامی پدیده ای ناگهانی است . و زود هم محو میشه نه اینکه چند روز یک جا بمونه . به سونامی اخیر ژاپن دقت کنید .
برخورد چنین موجی محکم ترین سازه ها رو خورد می کنه . یک کشتی چوبی چطور میتونه به این موج مقابله کنه .

رود آمازون هم در حوضه خودش بالا میاد بالای کوهها که نمیره . اون منطقه اکثرا پست و صاف هست به همین دلیل با وقوع سیل پهنه وسیعی پر میشه . فقط نواحی پست زیر آب میرن و اگر کسی به مناطق مرتفع و بالای کوها بره نجات پیدا می کنه. اما تو داستان نوح همه ، غیر کسانی که سوار کشتی بودن مردن .

بحث من در مورد چند روزه بودن طوفان هست و وسعتش و اینکه همه خشکی های جهان یا اون منطقه ، زیر آب برن و این آب قابل کشتی رانی باشه . می دونین که اگه ارتفاع آب کم باشه کشتی با برخورد به صخره ها و زمین احتمالا شکسته می شه .

متاسفانه بحث بی فایده است چون موضعی وجود نداره که بخوایم روش بحث کنیم . مواضع :
1- جهانی بوده 2- منطقه ای بوده و احتمالا 3- اتفاق نیافتاد و برزخی بوده ( این دیدگاه رو هم فکر کنم مطرح کردن دوستان )
الف- معجزه در کار بوده ب- به قوانین طبیعت تکیه شده .

ترکیب این حالت ها اینقد زیاده که بحث رو کاملا بی نتیجه و خسته کننده می کنه. تقریبا همه حالت ها هم بیان میشه و طرفدارانی داره . امیدوارم این شبهه حل بشه چون یکی از مسائل مهم برای من هست .

من که فعلا از این سایت و بحث خسته شدم . کنار می کشم و فقط گفته های دیگران رو پیگیری میکنم .

روح بخش;257571 نوشت:
همه این بحثها بر می گردد به انکار معجزه و معجزه را اسطوره و افسانه خواندن. دقیقا وقتی قرآن این قضایا را توضیح می دهد عده ای می گویند: اینها همه افسانه های پیشینیان است؟
منکرین معجزه خیلی خودشان را از عرب جاهلی متفکرتر ندانند. نه عرب جاهلی، بلکه قرآن می گوید این برخوردی بوده است که همه امتها با پیامبرانشان داشته اند.
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَ جَعَلْنا عَلى‏ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ في‏ آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِها حَتَّى إِذا جاؤُكَ يُجادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ أَساطيرُ الْأَوَّلينَ (انعام: 25)
پاره‏اى از آنها به (سخنان) تو، گوش فرامى‏دهند ولى بر دلهاى آنان پرده‏ها افكنده‏ايم تا آن را نفهمند و در گوش آنها، سنگينى قرار داده‏ايم. و (آنها بقدرى لجوجند كه) اگر تمام نشانه‏هاى حق را ببينند، ايمان نمى‏آورند تا آنجا كه وقتى به سراغ تو مى‏آيند كه با تو پرخاشگرى كنند، كافران مى‏گويند: «اينها فقط افسانه‏هاى پيشينيان است!»

دوست عزیز

این شکل برخورد شما به هیچ عنوان منطقی نیست . چرا ؟ به دلایل زیر :

1. این که من حرفی بزنم ، ادعایی بکنم ، و بعد پیشاپیش بگم : " میدونم حرف منو قبول نمی کنید چون خدا چشم و گوش شما رو بسته و ... " آیا ارزش منطقی برای حرف و ادعای من فراهم می کنه ؟ مثلا بگم ماست سیاهه ، اما من میدونم شما به حرف من خواهید خندید ... آیا این مقدمه باعث میشه که حرف ِ من مبنای منطقی پیدا کنه ؟

2. اگه شما میخواین بگین معجزه بوده کار نوح ، پس دیگه لازم نیست وقت تلف کنید و دنبال کم و کیف کارش باشین چون دیگه وقتی یه چیزی معجزه نامیده شد ، از قواعد مرسوم تبعیت نمی کنه ... و هر چه میخواهد دل تنگت بگو !

3. در این صورت معچزه ی نوح ، بزرگ ترین معجزه ی تاریخ میشه چون هم آب در عرض چند روز همه ی دنیا رو گرفته ، ( حضرت موسی طفلک فقط یه رودخونه رو شکافت این همه سر و صدا کرد ! ) ، همه از جاهایی که نوح اصلا نمیدونسته وجود دارن ، جفت جفت حیوانات پر زدن اومدن تو کشتی ش ، هم با این که خدا خبر نداشته بعضی از موجودات خودگُشن ( تک جنسی ) هستن اومدن ، هم به قول دوستمون از یه جفت هر حیوون ، جمعیت چند میلیونی یا چند صد هزاری شون دوباره درست شده !! هم ... آقا این ته معجزه س دیگه به خدا !

4. اون پرده ای که شما با استناد به قرآن مطرح می کنین و ظاهرا روی چشم و گوش و دل ما را پوشانده ، همان عقل سلیم و منطقی است که قرآن به آن می خواند : " فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه " وقتی خود قرآن چنین انتظاری از ما دارد ، شما چه حقی دارید که ما را از اندیشیدن و مطالبه ی دلیل بازدارید ؟

روح بخش;257904 نوشت:

بنابرین جمعیت انسانها اندک بوده و تنها در قسمت بین النهرین زندگی می کردند.

همین یه قسمت رو لطفا ثابت بفرمایید

ایا در داستان حضرت نوح علیه السلام که در قران امده منظور از زیر اب رفتن زمین زیر اب رفتن کل کره ی زمین است یا فقط بخشی که قوم ایشون ساکن بودند!؟
لطفا دلایل پاسختون رو هم بفرمایید

ما تو این تاپیک بحث خوبی داشتیم اما به نتیجه واحدی نرسیدیم .

http://www.askdin.com/thread21521.html

سلام

از امام صادق روایت هست که گفتن در زمان سیل نوح آب 15 ذراع بالاتر از بلند ترین کوه های اون منطقه بود
که فک کنم بلند ترین کوه در آرارات ترکیه باشه با ارتفاع 4 کیلومتر حدودا بازم دقیق نمی دونم!
یک ذراع رو دقیق نمی دنم چقدر میشه شاید نیم متر بشه!

سیلی که در پاکستان اومد خیلی شبیه سیل نوح بود و مساحتی به اندازه کشور ایتالیا زیر آب رفت و خیلیا غرق شدند سیل نوح هم منطقه ای بود یعنی هر جا موجوداتی زندگی میکردند آب فرا گرفت

از امام علی ع نقل هست که گفتن (اگه اشتباه نکنم):نوح ع برای سیمرغ (که پرنده غول پیکر از نژاد پرندگان ما قبل آدم بود) پیام نجات فرستاد اما اون سرپیچی کرد و آنقدر آب خشکی ها را فرا گرفت که اون پرنده در اقیانوس ها منزوی و نسلش منقرض شد!

بیشتر قبایل باقی مانده از نسل قبل آدم در همون سیل منقرض شدند تا ناخالصی اونها وارد نسل جدید بشر نشود
هدف این سیل بیشتر همین بود!

عزرائیل;258023 نوشت:
سلام

از امام صادق روایت هست که گفتن در زمان سیل نوح آب 15 ذراع بالاتر از بلند ترین کوه های اون منطقه بود
که فک کنم بلند ترین کوه در آرارات ترکیه باشه با ارتفاع 4 کیلومتر حدودا بازم دقیق نمی دونم!
یک ذراع رو دقیق نمی دنم چقدر میشه شاید نیم متر بشه!

سیلی که در پاکستان اومد خیلی شبیه سیل نوح بود و مساحتی به اندازه کشور ایتالیا زیر آب رفت و خیلیا غرق شدند سیل نوح هم منطقه ای بود یعنی هر جا موجوداتی زندگی میکردند آب فرا گرفت

از امام علی ع نقل هست که گفتن (اگه اشتباه نکنم):نوح ع برای سیمرغ (که پرنده غول پیکر از نژاد پرندگان ما قبل آدم بود) پیام نجات فرستاد اما اون سرپیچی کرد و آنقدر آب خشکی ها را فرا گرفت که اون پرنده در اقیانوس ها منزوی و نسلش منقرض شد!

بیشتر قبایل باقی مانده از نسل قبل آدم در همون سیل منقرض شدند تا ناخالصی اونها وارد نسل جدید بشر نشود
هدف این سیل بیشتر همین بود!

بگذارید از دید دانش و منطق و تجربه این روایتی رو که شما نقل کردین بررسی کنیم . هر ذرع یعنی 104 سانتی متر و ما فرض می کنیم که همون 4000 متری که شما گفتین صحیح باشه و 15 و خورده متر هم اضافه بر اون ارتفاع آب رو فرض کنیم ...

اون وقت در زمان این طوفان ، همه ی درختا و گیاهای زمین که روی سطح هستن ، زیر فشار 4000 متر آب قرار گرفته ن !! و علم جدید نشون داده که در عمق چهارهزار متری آب فشار اونقدر زیاده که باید از زیردریایی های فولادی ویژه استفاده کرد و موجودات خشکی در چنان عمقی زیر هزاران تن فشار وزنی آب بالای سرشون ، له میشن و بنابراین ، حتی اگه چنین ارتفاعی از آب ، حتی برای چند دقیقه وجود داشته ، هیچ نوع زندگی نباتی ای باید برجا نمونده باشه !!

فکر نمی کنید که این روایت ها با عقل و دانش بیگانه س ؟ اگه من فردا بیام نقل کنم که فلان امام گفته از بیابون یه سنگ پیدا کنین و هر روز سه بار صورتتونو بمالین بهش ، باید قبول کنین ؟!

خیلی خب ، ما قبول می کنیم که مساحتی به اندازه ی کشور ایتالیا مثلا زیر آب رفته ، ولی این چه ربطی به تمام کره ی زمین داره ؟

در باره ی سیمرغ ! حرفی ندارم بزنم و در باره ی انقراض ، همون طور که از اون کاربر خواستم ، از شمام میخوام مدرک ارائه کنید برای چنین ادعایی . تا جایی که علم امروز می دونه ، خواستگاه انسان آفریقاس نه کوفه !!!!!!!!!!!!!!

limbo;257959 نوشت:
من هم به سونامی بودن این پدیده احتمالی فکر کردم . اما با شواهدی که داریم مبنی بر باریدن باران و جوشیدن آب از زمین و همچنین موقعیت اتفاق افتادن این داستان سونامی بودن تایید نمی شه . بهترین مکان برای سونامی کناره های اقیانوسه نه جایی مثل بین النهرین .
سونامی پدیده ای ناگهانی است . و زود هم محو میشه نه اینکه چند روز یک جا بمونه . به سونامی اخیر ژاپن دقت کنید .
برخورد چنین موجی محکم ترین سازه ها رو خورد می کنه . یک کشتی چوبی چطور میتونه به این موج مقابله کنه .

اگه فیلم های مستند سونامی رو در سواحل ژاپن و فیلپین و جاهای دیگه دیده باشید ، متوجه شدید که اصلا یه دفعه یه موجه نمیدونم صد متری نمیاد همه چی رو بکوبه به هم . فقط آب با سرعت عجیبی بالا میاد و اصلا هم غیر ممکن نیست که یه سازه ی چوبی رو بلند کنه از زمین . اما با این وجود ، کلیت حرف شما رو که میگین سونامی مربوط به سواحل هست قبول دارم .

اما در باره ی سیل ، هزاران بار تا کنون در مناطق مختلفی از دنیا سیل اومده و آب در منطقه های وسیعی بالا اومده و روی همه چیز رو پوشونده . تصور یه سیل خیلی عظیم ، از ذهن دور نیست . ولی این که تمام روی کره ی زمین رو بگیره !!!! کاملل منتفیه چون حداقلش اینه که آب شور اقیانوسا تمام خشکی رو می پوشونه و رسویات نمکی امکان حیات رو لااقل برای صدها و بلکه هزاران سال از بین می بره .

شما چرا علم را مرادف با عقل می دانید؟ البته علم را عقل بوجود آورده ولی خلاف آن را محال نمی شمارد.
اصلا معجزه اگر قرار باشد با ضوابط علمی هماهنگی داشته باشد که دیگر معجزه نیست. بود و نبود معجزه را باید از مستندات تاریخی پرسید نه یافته های علمی!
قرآن به عنوان مهم ترین مستند تاریخی، این معجزه را ثابت می کند که آیاتش را در چند پست قبل آوردیم.
البته شما می توانید قرآن را کلام بشری بدانید! خب در آن صورت دیگر چه نیازی که با شما سر طوفان نوح بحث کنیم! بحثهای خیلی لازم تری را باید ابتداء با شما مطرح کنیم.
اما اگر قرآن را قبول دارید دیگر چه جای بحث است؟ شاید بگویید وجود همین آیات حکایت می کند از این که قرآن کلام بشری است زیرا این سخنان خلاف علم است!
در این صورت شما بروید همان علم را بپرستید که قدرتش بسیار محدود است. ما خداوندی را می پرستیم که قدرتش را علم محدود نکرده است. هر چند روال معمول جهان بر اساس علم است ولی دستان خداوند باز باز است (يَداهُ مَبْسُوطَتانِ مائده: 64) هر کار که مشیتش باشد انجام می دهد (إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُريدُ هود: 107)
البته شما می توانید این چنین خدایی را منکر شوید و خدایی دیگری را معرفی کنید که آن وقت مسلمان نیستید و باید از بحث حقانیت اسلام با شما سخن گفت.
شاید هم بخواهید اصلا خداوند را منکر شوید در آن صورت باید براهین اثبات خدا را با هم گفتگو بنشینیم.
خلاصه این که غیر از بحثهای فلسفی که درباره اصل وجود سخن می کوید، دیگر بحثها باید از میانه مسیر شروع شود و بر اساس پیش فرضهایی گفتگو نمود.
یکبار هست ما قرآن را قبول داریم و معتقدیم که طوفان نوح اتفاق افتاده و فقط می خواهیم ببینیم این یک حادثه طبیعی بوده است مثل سونامی یعنی با اصول علمی هماهنگ بوده است و یا خیر آن یک معجزه بوده است.
پاسخ ما این است که قرآن آن را معجزه می داند.
و یکبار هست که ما آیات مربوط به طوفان نوح را دلیلی بر انکار قرآن می دانیم آنوقت مسیر بحث عوض می شود.

روح بخش;258553 نوشت:
شما چرا علم را مرادف با عقل می دانید؟ البته علم را عقل بوجود آورده ولی خلاف آن را محال نمی شمارد.

علم همیشه وجود داره، فرضا ما عقل هم نداشتیم علم وجود داشت. علم رو عقل بوجود نمیاره بلکه عقل فقط علم رو کشف می کنه و متوجه میشه.

روح بخش;258553 نوشت:

اصلا معجزه اگر قرار باشد با ضوابط علمی هماهنگی داشته باشد که دیگر معجزه نیست. بود و نبود معجزه را باید از مستندات تاریخی پرسید نه یافته های علمی!
قرآن به عنوان مهم ترین مستند تاریخی، این معجزه را ثابت می کند که آیاتش را در چند پست قبل آوردیم.
البته شما می توانید قرآن را کلام بشری بدانید! خب در آن صورت دیگر چه نیازی که با شما سر طوفان نوح بحث کنیم! بحثهای خیلی لازم تری را باید ابتداء با شما مطرح کنیم.
اما اگر قرآن را قبول دارید دیگر چه جای بحث است؟ شاید بگویید وجود همین آیات حکایت می کند از این که قرآن کلام بشری است زیرا این سخنان خلاف علم است!
در این صورت شما بروید همان علم را بپرستید که قدرتش بسیار محدود است. ما خداوندی را می پرستیم که قدرتش را علم محدود نکرده است. هر چند روال معمول جهان بر اساس علم است ولی دستان خداوند باز باز است (يَداهُ مَبْسُوطَتانِ مائده: 64) هر کار که مشیتش باشد انجام می دهد (إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُريدُ هود: 107)
البته شما می توانید این چنین خدایی را منکر شوید و خدایی دیگری را معرفی کنید که آن وقت مسلمان نیستید و باید از بحث حقانیت اسلام با شما سخن گفت.
شاید هم بخواهید اصلا خداوند را منکر شوید در آن صورت باید براهین اثبات خدا را با هم گفتگو بنشینیم.
خلاصه این که غیر از بحثهای فلسفی که درباره اصل وجود سخن می کوید، دیگر بحثها باید از میانه مسیر شروع شود و بر اساس پیش فرضهایی گفتگو نمود.
یکبار هست ما قرآن را قبول داریم و معتقدیم که طوفان نوح اتفاق افتاده و فقط می خواهیم ببینیم این یک حادثه طبیعی بوده است مثل سونامی یعنی با اصول علمی هماهنگ بوده است و یا خیر آن یک معجزه بوده است.
پاسخ ما این است که قرآن آن را معجزه می داند.
و یکبار هست که ما آیات مربوط به طوفان نوح را دلیلی بر انکار قرآن می دانیم آنوقت مسیر بحث عوض می شود.

از این حرف های شما این بر میاد: اگه اسلام و قرآن رو قبول دارید دیگه چکار دارید این ها با علم جور در نمیاد؟ قرآن رو قبول کنید دیگه اصلا نباید فکر کنید درباره این چیزها. اگه هم قبول ندارید باید برید اول قبول کنید بعد درباره اینها بحث کنیم.

وایسلی گوجا;258558 نوشت:
علم همیشه وجود داره، فرضا ما عقل هم نداشتیم علم وجود داشت. علم رو عقل بوجود نمیاره بلکه عقل فقط علم رو کشف می کنه و متوجه میشه..

علم مجموعه ای از گزاره های ذهنی است که تولید عقل است. هر چند مستندات آن - البته بدون قید استناد که آن هم کار عقل است - در خارج از ذهن وجود دارد.

وایسلی گوجا;258558 نوشت:

از این حرف های شما این بر میاد: اگه اسلام و قرآن رو قبول دارید دیگه چکار دارید این ها با علم جور در نمیاد؟ قرآن رو قبول کنید دیگه اصلا نباید فکر کنید درباره این چیزها. اگه هم قبول ندارید باید برید اول قبول کنید بعد درباره اینها بحث کنیم.

وقتی ادعای وقوع معجزه می شود، ادعا می شود حادثه ای عجیب اتفاق افتاده است و مدرکی قطعی هم دارد. آیا مقابل مدرک قطعی باید ایستاد؟ فقط بخاطر این که علم نمی تواند این حادثه را تحلیل کند؟! خب اصلا به همین خاطر است که به آن «حادثه عجیب» می گویند.
معجزه همان حادثه عجیبی است که اتفاق افتاده است. قرار نیست تحلیل شود تا پای علم وسط بیاید بلکه قرار است تأیید شود که آیا این چنین حادثه ای اتفاق افتاده است یا خیر. ما می گوییم قرآن سند این اتفاق است. شما می توانید بگویید سند اعتبار ندارد!!
چه بسیار حوادثی که اصل وقوع آن اثبات شده ولی هنوز علم از پس تحلیل آن بر نیامده است. علم که نمی توان حادثه اتفاق افتاده را تکذیب کند!
همه این مقاومتها حاکی از عدم اعتقاد شما به قرآن به عنوان یک سند تاریخی است. من هم عرض کردم که اگر به قرآن اعتقاد ندارید، بگویید تا برویم سر اثبات حقانیت قرآن! چرا مباحث را از شاخک ادامه می دهید و حال آن که در ریشه گیر کرده اید؟
ما که نگفتیم شما تفکر نکنید، می توانید تفکر کنید منتها در تفکر خود روالی منطقی را پیش بگیرید. کسی که هنور جمع و تفریق و ضرب ر ایاد نگرفته است که نمی رود دنبال تفکر درباره تقسیم. خب اگر این کار را بکند عقلش کفاف حل مسئله را نمی دهد. آنوقت می گوید این با عقل جور در نمی آید و وقتی به او گفته می شود شما باید درسهای گذشته ات را خوب می خواندی بر می گردد و می گوید: شما با تفکر مخالفید!!
ما کی از شما خواستیم طوفان نوح را قبول کنید؟ ما می گوییم اثبات هر گزاره ای، روش تحقیق خودش را دارد؟ حوادث تاریخی را باید با مستندات تاریخی بررسی کرد! آیا این سخن غیر علمی است؟ آیا اگر از شما بخواهند روش تحقیقتان را علمی کنید، حرف غیر علمی زده اند؟ و یا از شما خواسته اند فکر نکنید؟!

روح بخش;258618 نوشت:
[=b nazanin]علم مجموعه ای از گزاره های ذهنی است که تولید عقل است. هر چند مستندات آن - البته بدون قید استناد که آن هم کار عقل است - در خارج از ذهن وجود دارد.

علم مجموعه ای از گزاره های ذهنی است !!!!!!!!!!!

حرفی نیست :deldari:

evil;260410 نوشت:

گاو را باور کنند اندر خدایی این خلق خر نوح را باور ندارند از پس پیغمبری
اخه داره به فهمتون یابه معجزه باور نداری یا به خدا یا میخوای بگی خیلی عالمی مورو از ماست معجزه میکشی بیرون
اگه 50سال پیش زندگی میکردی ازت راجع به کهکشان میپرسیدن میگفتی امکان نداره وجود داشته باشه حالا که سرعت دسترسی به اطلاعات بیشتر شده داری با نظریه نه قانون اگه فرقشون روبدونی داری چی رو که خودت نفهمیدی دلیل برضدش میاری داستان موسی وقومش وبهانهاشون رویبار دیگه با سوالات ودلایل خودت تطبیق بده

[=B Nazanin]دوست جدید، سلام علیکم
[=B Nazanin]ورودتان را به جمع اسک دین ها خیر مقدم می گویم.
[=B Nazanin]کار کردن در این سایت نیازمند بردباری است. ان شاء الله همه آنها که به این سایت می آیند بدبنال حقیقت هستند.
[=B Nazanin]بعضی از نظر فکری دارای تفاوتهای زیادی با ما و شما هستند. باید با سلاح منطق و ادب و صبر با تفکرات مخالف برخورد نمود. تا ان شاء بشود کاری انجام داد و واسطه هدایتی شد. البته بعضی وقتها هم باید خود هدایت شد!
[=B Nazanin]با تشکر
[=B Nazanin]همیشه :Gol: باشید!

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و تشکر از همه دوستان
با توجه به اینکه جمع بندی مطالب در مورد داستان حضرت نوح علیه السلام توسط بنده در این تاپیک در مورد هر دو وجه جهانی و غیر جهانی بودن طوفان نوح علیه السلام مطرح شد، قطعی و حتمی دانستن هر یک از این دو وجه صحیح نمی باشد. لذا هر دو دسته از عزیزان موافق و مخالف با جهانی بودن طوفان نوح علیه السلام را به مطالعه دقیق پست مذکور دعوت نموده که در این صورت از ادامه این مباحث بی نیاز خواهیم بود.
موفق باشید
:Gol:

سعید;261708 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و تشکر از همه دوستان
با توجه به اینکه جمع بندی مطالب در مورد داستان حضرت نوح علیه السلام توسط بنده در این تاپیک در مورد هر دو وجه جهانی و غیر جهانی بودن طوفان نوح علیه السلام مطرح شد، قطعی و حتمی دانستن هر یک از این دو وجه صحیح نمی باشد. لذا هر دو دسته از عزیزان موافق و مخالف با جهانی بودن طوفان نوح علیه السلام را به مطالعه دقیق پست مذکور دعوت نموده که در این صورت از ادامه این مباحث بی نیاز خواهیم بود.
موفق باشید
:Gol:



با سلام و درود بر دوستان ارجمند
بنا بر فرمايشات كارشناس محترم جناب سعید
و دعوت به مطالعه پستهاي كارشناسي ايي كه در اين رابطه زده شده است لطفا از اظهار نظر در موضوع خود داري نمائيد
بديهي است اين تايپيك جهت مطالعه باز خواهد ماند و
من بعد تمام پستهاي اين موضوع حذف خواهند گرديد
وفقكم الله :Gol:

نقل قول:
بديهي است ... من بعد تمام پستهاي اين موضوع حذف خواهند گرديد
جناب رحیق مختوم. در پست کارشناس یک مطلب اصلاً اشاره نشده که طه، آقای روح، وایسلی گوجا، و خیلی های دیگر اشاره فرمودند. کسانی مثل بنده که تاپیک را دنبال می کنند به این دلیل است که دنبال می کنند. لذا حذف پست های بعدی در حالی که بحث ناقص است و این سوال بی جواب است اصلاً منطقی نیست.

و آن مساله این است که آزمودن علمی صحت و سقم طوفان نوح، آزمایش علمی قرآن است. قرآن در این آزمایش در چه مرحله ای قرار دارد؟
بنده سعی می کنم مساله را دقیق شرح دهم:

  1. قرآن به خودی خود کتاب علمی نیست. ولی با اثبات الهی بودنش اعتبار علمی می یابد (مقدمه، اعم از موضوع تاپیک)
  2. قرآن به خودی خود سند تاریخی نیست. هیچ اثباتی هم مبنی بر سندیت تاریخی قصص قرآن ندیده ام. مثلاً تحدّی و غدم تناقض و عدم بطلان و ااعجاز علمی و پیش بینی های قرآن، اگر همه درست فرض شوند دلیل نمی شود قصص قرآن تاریخی باشند. آنچه دلیل می شود ادّعای قرآن مبنی بر تاریخی بودن این هاست که بنده چنین ادّعایی در قرآن سراغ ندارم. (پایین بیشتر شرح می دهم) (مقدمه، اعم از موضوع تاپیک)
  3. صحت یا عدم صحت داستان نوح آزمون و مدرکی ست بر صحت یا عدم صحت قرآن. صرف نظر از این که چقدر اثبات برای صحت قرآن داشته باشیم (موضوع تاپیک)
خلاصه این که قضیه از دو حال خارج نیست:

یا یک ادّعا مثل جهانی بودن طوفان نوح یا بردن همه انواع حیوانات به کشتی ادّعای قرآنی نیست، یا اگر هست باید به مدارکی که بر علیه این ادّعا اند پاسخ داده شود. وگرنه آن ادّعا رد می‌شود و آن بخش از قرآن که بر اساس این ادّعا است نیز بدلیل در بر داشتن آن ادّعا تضعیف می شود. همچنین یکپارچگی الهی بودن قرآن و مصونیت از تحریف و اغلب ایده ها و فرضیات و نظریات ناظر بر «کل قرآن» هر یک تا حدّی زیر سوال می رود.

مثلاً

  • آیا کشتی نوح کشف شده؟ که در این صورت اعتماد علم به صحت تاریخی قرآن به عنوان هوادار این ماجرا شدیداً بیشتر می شود. خصوصاً که از نظر تاریخ رخداد از قدیمی ترین داستان هاست.
  • آیا جهانی بودن طوفان نوح و بردن تمام جفت جانوران به کشتی که مدارک کافی علیهش ارائه شد و معجزه بودنش رد شد در قرآن آمده؟ که در این صورت اعتبار تاریخی قرآن کمی کاهش می یابد. همچنین احتمال وابستگی قصص قرآن به تورات و انجیل 150 سال بعد از میلاد بسیار زیاد می شود و می توان آنها را بعنوان منبعی احتمالی برای قرآن مد نظر گرفت.
پس یادمان باشد. صحت و سقم داستان نوح یک آزمون است برای صحت قرآن

گمان می کنم نقایص پست جناب کارشناس شرح کافی داده شد.

رحیق مختوم;262538 نوشت:
با سلام و درود بر دوستان ارجمند
بنا بر فرمايشات كارشناس محترم جناب سعید و دعوت به مطالعه پستهاي كارشناسي ايي كه در اين رابطه زده شده است لطفا از اظهار نظر در موضوع خود داري نمائيد
بديهي است اين تايپيك جهت مطالعه باز خواهد ماند و من بعد تمام پستهاي اين موضوع حذف خواهند گرديد
وفقكم الله :gol:

خدا خیرت بدهد برادر. خدا پدرت را بیامرزد ای حلال زاده.

من هم همان ابتدا همین را گفتم که همکاران شما پست های مرا حذف کردند.

حالا به حرف من رسیدید؟!

قرار نیست که انسان چون الان در سال 2012 وجود دارد همه چیز را بداند! یا بتواند سر از همه چیز درآورد. علم بشر هنوز هم خیلی محدود است و اگر از من بپرسید علم بشر در مقابل علم خداوند چیزی نزدیک به یک در مقابل بی نهایت است.

حالا یک عده بی کار در اموری که علم کافی برای درک آن ندارند وارد شده و اظهار نظر می کنند! و نتیجه گیری می کنند!

خوب معلوم است که نتیجه ای که می گیرند فاسد است. ای کاش از همان ابتدا اجازه باز شدن همچین تاپیک هایی را ندهید. این موارد به ضعیف شدن ایمان «مردم» می انجامد.

ای دلسوزان اعتقادات مردم، نکنید این کارها را، بخدا گناه دارد. بخدا وارد شدن در مباحثی که بشر برای ورود به آنها دانش لازم را ندارد حرام است.

تا همینجا هم کسانی این مباحث ناقص را خوانده اند. هر تعداد که از خواندن این مباحث غلط و ناقص گمراه شده باشند، گناهشان بر عهده ی شماست.

و هر تعدادی که آن گمراه شدگان بعد از این گمراه کنند، باز هم گناهش بر عهده ی شماست.

از خدا بترسید، و برای اثبات خود، خدا را و اعتقادات مردم را بازیچه قرار ندهید.

یا علی مدد.

رحیق مختوم;262538 نوشت:
با سلام و درود بر دوستان ارجمند
بنا بر فرمايشات كارشناس محترم جناب سعید
و دعوت به مطالعه پستهاي كارشناسي ايي كه در اين رابطه زده شده است لطفا از اظهار نظر در موضوع خود داري نمائيد
بديهي است اين تايپيك جهت مطالعه باز خواهد ماند و
من بعد تمام پستهاي اين موضوع حذف خواهند گرديد
وفقكم الله :gol:

آقای محترم

اصل بحث این تاپیک در باره ی تعارض موضوع جمع آوری حیوانات دنیا در یک کشتی با امکانات چندین هزار سال پیش بود که دوستان آن را به زاویه ی دیگری کشیدند و مساله ی اصلی جهانی بودن یا نبودن توفان شد .

به هر روی ، بنده با ادله ای که ذکر کردم مدعی هستم که جمع آوری یک نمونه از همه ی حیوانات در کشتی نوح کاملا غیر ممکن و ناشدنی بوده و دوستان بدون توجه به دانسته های امروز در باره ی اکوزیست زمین و آسیب پذیری آن در برابر تغییرات ناگهانی ، اظهار نظر های غیر علمی و نادرستی در این باره می کنند .

بسم الله الرحمن الرحیم

armandaneshjoo;262562 نوشت:
و آن مساله این است که آزمودن علمی صحت و سقم طوفان نوح، آزمایش علمی قرآن است. قرآن در این آزمایش در چه مرحله ای قرار دارد؟

با سلام و تشکر از شما دوست گرامی
نظر شما را به چند نکته جلب می کنم:
1- قرآن قطعا کلام خدای حکیم است یعنی در صدور آن از خدای متعالی یقین داریم و برترین کلام است( الله نزل احسن الحدیث1) یعنی کلام همه انبیاء، اولیاء، ابن سیناها، فارابی ها و ... در برابر کلام خدای متعال محو و ناچیزند.
2- برخی از آیات قرآن نص هستند یعنی وجود احتمالی غیر از ظهور آیه منتفی است
در اینجا اگر علوم تجربی با قرآن مخالف بود قطعا اشتباه در علوم تجربی است که منشا آن استقراء ناقصی است که یقین آور نیست. اما برخی دیگر از آیات ظاهر هستند به این معنا که وجود احتمالی غیر از ظهور آیه منتفی نیست.
3-جهانی بودن طوفان نوح همانطور که بیان شد بنابر ظاهر آیات تایید می شود اما احتمال دیگر بطور کلی منتفی نیست و اگر این مساله با علم تعارض داشته باشد این تعارض از قبیل تعارض ظاهر با ظاهر است که در اینجا ظاهر قرآن مقدم است.
4- خدای متعال در قرآن می فرماید: «و به نوح دستور داديم تا از هر نوع حيوان نر و ماده ‏اى يك جفت داخل كشتى كند»2، که ظاهر این فرمان حیوانات تمام جهان است.چون واضح است كه اگر طوفان اختصاص به يك ناحيه از زمين داشت مثلا مختص به سرزمين عراق بود- كه بعضى 3 گفته ‏اند- احتياج نبود كه از تمامى حيوانات يك جفت سوار كشتى كند، زيرا فرضا اگر حيوانات عراق منقرض مى ‏شدند در نواحى ديگر زمين وجود داشتند
.4
حال اگر این مطلب که از ظهور آیات استفاده می شود، با علم تعارض داشته باشد تعارض آن مانند مورد قبلی است که در حل این تعارض باز ظاهر قرآن مقدم است.
موفق باشید
1. سوره زمر آیه 23
2 .سوره هود، آیه 40
3.تفسير المنار، ج 12، ص 105، ط بيروت
4. ترجمه الميزان، ج‏10، ص: 393

بسم الله الرحمن الرحیم

netuser;262813 نوشت:
آقای محترم اصل بحث این تاپیک در باره ی تعارض موضوع جمع آوری حیوانات دنیا در یک کشتی با امکانات چندین هزار سال پیش بود که دوستان آن را به زاویه ی دیگری کشیدند و مساله ی اصلی جهانی بودن یا نبودن توفان شد . به هر روی ، بنده با ادله ای که ذکر کردم مدعی هستم که جمع آوری یک نمونه از همه ی حیوانات در کشتی نوح کاملا غیر ممکن و ناشدنی بوده و دوستان بدون توجه به دانسته های امروز در باره ی اکوزیست زمین و آسیب پذیری آن در برابر تغییرات ناگهانی ، اظهار نظر های غیر علمی و نادرستی در این باره می کنند .

با سلام و تشکر از شما دوست گرامی جواب شما نیز در پست بالا آمده است امید است دقت شود.
موفق باشید:Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم

armandaneshjoo;262562 نوشت:
قرآن به خودی خود سند تاریخی نیست. هیچ اثباتی هم مبنی بر سندیت تاریخی قصص قرآن ندیده ام. مثلاً تحدّی و غدم تناقض و عدم بطلان و ااعجاز علمی و پیش بینی های قرآن، اگر همه درست فرض شوند دلیل نمی شود قصص قرآن تاریخی باشند. آنچه دلیل می شود ادّعای قرآن مبنی بر تاریخی بودن این هاست که بنده چنین ادّعایی در قرآن سراغ ندارم. (پایین بیشتر شرح می دهم) (مقدمه، اعم از موضوع تاپیک)

با سلام و تشکر از شما
این بیان از نشناختن کامل قرآن كريم نشات می گیرد. قرآن کریم كه كتاب هدايت و نور است، نه كتاب علمي محض،( یعنی از روش های متعارف کتب علمی بشری پیروی نمی کند) سخن از سير عمودي پديده‏ هاي جهان و ارتباط آن از يك سو با مبدأ و از سوي ديگر با معاد دارد؛ يعني از مبدأ فاعلي و مبدأ غايي سير و تحول موجودات سخن مي‏ گويد؛1قرآن کتاب داستان نیست اما تمام داستان های قرآن واقعی است؛قرآن کتاب تاریخ نیست اما آنچه از تاریخ بیان می کند از داستان و سرنوشت پیامبران و اقوام گذشته عین حقیقت است و نیازی به سند ندارد. چون کلام خدای حکیم است.
موفق باشید:Gol:

1.تسنيم، جلد 1 - صفحه 47

سعید;263135 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و تشکر از شما دوست گرامی جواب شما نیز در پست بالا آمده است امید است دقت شود.
موفق باشید:gol:

متشکرم

جواب شما فقط این است که ظاهر قرآن مقدم بر دانش است . تعارض بین گفتار قرآن و علم ، از نظر من با این پاسخ شما حل نشدنی است . فقط با توسل به حربه ی همیشگی عاری از خطا بودن قرآن ، اذهان پرسشگر را از پرسیدن باز داشتید چون هر چه از این دست تعارض ها ارائه شود ، لاجرم عین همین پاسخ را در پیش رو خواهد داشت .

جایگاه اندیشه در نظام فکری شما ، حایگاهی است الاستیک . آنجا که در مسیر منویات و مکنونات قلبی شما باشد ، همه را به تدبیر و تدبر و تعقل و تحقیق و پژوهش می خوانید و آنجا که به زیان نظام فکری تان ، یک سره آن را تعطیل می کنید .

سعید;263146 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و تشکر از شما
این بیان از نشناختن کامل قرآن كريم نشات می گیرد. قرآن کریم كه كتاب هدايت و نور است، نه كتاب علمي محض،( یعنی از روش های متعارف کتب علمی بشری پیروی نمی کند) سخن از سير عمودي پديده‏ هاي جهان و ارتباط آن از يك سو با مبدأ و از سوي ديگر با معاد دارد؛ يعني از مبدأ فاعلي و مبدأ غايي سير و تحول موجودات سخن مي‏ گويد؛1قرآن کتاب داستان نیست اما تمام داستان های قرآن واقعی است؛قرآن کتاب تاریخ نیست اما آنچه از تاریخ بیان می کند از داستان و سرنوشت پیامبران و اقوام گذشته عین حقیقت است و نیازی به سند ندارد. چون کلام خدای حکیم است.
موفق باشید:gol:

1.تسنيم، جلد 1 - صفحه 47

1. قرآن کریم کتاب هدایت است نه کتاب علمی = پس اشکالی ندارد که در آن تعارض های این چنینی با علم و منطق یافت شود .

2. قرآن کتاب تاریخ نیست اما تمام داستان های قرآن واقعی است = ارتباطی بی معنا بین بخش اول و دوم گزاره . کتاب تاریخ بودن یا نبودن ، دلیلی برای واقعی بودن فرض شده است .

3. از روش های متعارف کتب علمی بشری پیروی نمی کند = - عدم پیروی از روش های متعارف مجوزی دانسته شده برای ظهور تعارض و تناقض با دانش و عقل در آن
- عدم پیروی از روش های متعارف به معنای معافیت از تعقل و اندیشه کردن در گفته های آن فرض شده است .

تا این جا چند گزاره ی خلاف منطق شد ؟!

الان خواهند فرمود که جوابتان بی ارتباط به تاپیک بود و جذف شد ! اگر نقل شما مربوط به موضوع بود ، پس من هم پاسخی مرتبط با آن دادم .

[="Black"]

netuser;264142 نوشت:
متشکرم

جواب شما فقط این است که ظاهر قرآن مقدم بر دانش است . تعارض بین گفتار قرآن و علم ، از نظر من با این پاسخ شما حل نشدنی است . فقط با توسل به حربه ی همیشگی عاری از خطا بودن قرآن ، اذهان پرسشگر را از پرسیدن باز داشتید چون هر چه از این دست تعارض ها ارائه شود ، لاجرم عین همین پاسخ را در پیش رو خواهد داشت .

جایگاه اندیشه در نظام فکری شما ، حایگاهی است الاستیک . آنجا که در مسیر منویات و مکنونات قلبی شما باشد ، همه را به تدبیر و تدبر و تعقل و تحقیق و پژوهش می خوانید و آنجا که به زیان نظام فکری تان ، یک سره آن را تعطیل می کنید .

به خدا قسم اگر تمام قران با علم شما و علم الان بشر در تعارض و تناقض و تضاد بود باز آن را با کوچکترین تردید و شکی نسبت به درست بودنش میپذیرفتیم!
چون سخن معشوق و خالقمان است و در آن شکی نیست!

به ما اثبات شده است که قران سخن خداست! شما هم برید دنبال اثباتش و اون رو رد کنید و بعد بیاید درباره ی جزئیات قران به بحث علمی بنشینید!

درست نیست ساقه ی درخت را نبینیم بعد به شاخ و برگهای همان درخت بگوییم مصنوعی است! باید برید ببینید این شاخ و برگ ریشه در کجا دارد و از کدام ساقه و تنه نشات گرفته است!

شما اثبات الهی بودن قران را ول کرده اید و دنبال ایراد به داستان های الهی قران هستید![/]

[="Tahoma"][="Black"]

شیـ«علی»ـعه;264164 نوشت:

به خدا قسم اگر تمام قران با علم شما و علم الان بشر در تعارض و تناقض و تضاد بود باز آن را با کوچکترین تردید و شکی نسبت به درست بودنش میپذیرفتیم!
چون سخن معشوق و خالقمان است و در آن شکی نیست!

به ما اثبات شده است که قران سخن خداست! شما هم برید دنبال اثباتش و اون رو رد کنید و بعد بیاید درباره ی جزئیات قران به بحث علمی بنشینید!

درست نیست ساقه ی درخت را نبینیم بعد به شاخ و برگهای همان درخت بگوییم مصنوعی است! باید برید ببینید این شاخ و برگ ریشه در کجا دارد و از کدام ساقه و تنه نشات گرفته است!

شما اثبات الهی بودن قران را ول کرده اید و دنبال ایراد به داستان های الهی قران هستید!

تاپیک در مورد داستان نوح است. سخنان شما کلّی ست و مختص تاپیک نیست. بدتر این که موسس تاپیک را از بحث داخل تاپیک نهی می کنید.

پاسخ شما در پیام خصوصی داده شد تا بحث تاپیک منحرف نشود.[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

netuser;264142 نوشت:
فقط با توسل به حربه ی همیشگی عاری از خطا بودن قرآن ، اذهان پرسشگر را از پرسیدن باز داشتید چون هر چه از این دست تعارض ها ارائه شود ، لاجرم عین همین پاسخ را در پیش رو خواهد داشت .

با سلام و تشکر
قرآن طبق کلام خدا عاری از هر گونه خطاست(لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ)" هيچگونه باطلى، نه از پيش رو، نه از پشت سر، به سراغ قرآن نمى ‏آيد"! چرا كه" از سوى خداوند حكيم و حميد نازل شده است" (تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ)1
در تفسير جمله" لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ ..." مفسران سخنان بسيار گفته ‏اند كه جامعتر از همه آنها اين است" هيچگونه باطل، از هيچ نظر، و از هيچ طريق، به سراغ قرآن نمى ‏آيد" يعنى:
نه تناقضى در مفاهيم آن است.
نه چيزى از كتب و علوم پيشين بر ضد آن مى ‏باشد، و نه اكتشافات علمى آينده با آن مخالفت خواهد داشت.
نه كسى مى ‏تواند حقايق آن را ابطال كند، و نه در آينده منسوخ مى ‏گردد.
نه در معارف و قوانين و اندرزها و خبرهايش خلافى وجود دارد و نه خلافى بعدا كشف مى ‏شود.
نه آيه و حتى كلمه‏ اى از آن كم شده، و نه چيزى بر آن افزون مى ‏شود، و به تعبير ديگر دست تحريف كنندگان از دامان بلندش كوتاه بوده و هست. چرا که جمله" مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ" (نه از پيش رو و نه از پشت سر) كنايه از همه جانبه بودن است، يعنى از هيچ سو و از هيچ طرف و ناحيه، بطلان و فساد به سراغ اين كتاب بزرگ نيامده، و نخواهد آمد.2
اما آنچه که دستخوش اشتباه است فهم ما از قرآن و علوم تجربی است لذاجای بسیار تعجب دارد که کسی علوم را خطاناپذیر تلقی نموده و سپس بواسطه آن به نقد قرآن بپردازد. مطالبی که بنده در مورد تعارض علم و قرآن مطرح کردم یکی از مسایل مطرح بین دانشمندان علوم قرآن است که منصفانه بیان شده است اگر شما به هر قسمت اشکالی دارید درست بیان بفرمایید تا در حد توان پاسخ آن داده شود نه اینکه اینگونه آب را گل آلود کنید!
موفق باشید
1. سوره فصلت، آیه 42
2.تفسير نمونه، ج‏20، ص: 29

بسم الله الرحمن الرحیم

netuser;264143 نوشت:
. قرآن کریم کتاب هدایت است نه کتاب علمی = پس اشکالی ندارد که در آن تعارض های این چنینی با علم و منطق یافت شود .

با سلام
اگر قرآن با علم، تعارض داشته باشد این تعارض بدوی است نه تعارض واقعی و محال ست که قرآن با علم قطعی تعارض داشته باشد.
موفق باشید

netuser;264143 نوشت:
. قرآن کتاب تاریخ نیست اما تمام داستان های قرآن واقعی است = ارتباطی بی معنا بین بخش اول و دوم گزاره . کتاب تاریخ بودن یا نبودن ، دلیلی برای واقعی بودن فرض شده است .

برادر عزیز کلام بنده را درست نیاوردید مضمون کلام بنده این بود: قرآن کتاب تاریخ نیست اما آنچه از تاریخ گذشتگان فرموده عین حقیقت است و نیاز به سند ندارد.
موفق باشید

بسم الله الرحمن الرحیم

netuser;264143 نوشت:
از روش های متعارف کتب علمی بشری پیروی نمی کند = - عدم پیروی از روش های متعارف مجوزی دانسته شده برای ظهور تعارض و تناقض با دانش و عقل در آن - عدم پیروی از روش های متعارف به معنای معافیت از تعقل و اندیشه کردن در گفته های آن فرض شده است .

عدم پیروی از روشهای متعارف به این معناست که همچون کتب علمی که دارای ابواب و فصل های منظم است و مطالب در آن کتب تکرار نمی شود نیست چون قرآن کتاب هدایت است ممکن است یک مطلب چندین بار به جهت مقصود هدایتی قرآن تکرار شود در حالیکه در کتب علمی اینگونه نیست. نه اینکه العیاذ بالله قرآن علمی نبوده و بر خلاف علم می باشد.
موفق باشید

با سلام

اتفاقی که در زمان نوح نبی رخ داد فقط در منطقه و حدود ایشان بود و کل کره زمین را در بر نمیگرفت

نقل قول:
بگذارید از دید دانش و منطق و تجربه این روایتی رو که شما نقل کردین بررسی کنیم . هر ذرع یعنی 104 سانتی متر و ما فرض می کنیم که همون 4000 متری که شما گفتین صحیح باشه و 15 و خورده متر هم اضافه بر اون ارتفاع آب رو فرض کنیم ...
سلام
خب فک کنم این درست باشه چون در آن زمان مردم قد بسیار بلندی داشتن (شاید دوازده متر!) و برای همین به نوح می گفتن هرچقدر هم آب بالا بیاد ما به بلندترین قله ها میرویم و نجات پیدا می کنیم اما غافل از اینکه ارتفاع آب حساب شده بالا اومد (یعنی بیشتر از قد طبیعی آنها...پس این خودش نشون میده این احادیث درست هست!)

نقل قول:
اون وقت در زمان این طوفان ، همه ی درختا و گیاهای زمین که روی سطح هستن ، زیر فشار 4000 متر آب قرار گرفته ن !! و علم جدید نشون داده که در عمق چهارهزار متری آب فشار اونقدر زیاده که باید از زیردریایی های فولادی ویژه استفاده کرد و موجودات خشکی در چنان عمقی زیر هزاران تن فشار وزنی آب بالای سرشون ، له میشن و بنابراین ، حتی اگه چنین ارتفاعی از آب ، حتی برای چند دقیقه وجود داشته ، هیچ نوع زندگی نباتی ای باید برجا نمونده باشه !!

حرف شما درست هست
اما اینم باید دانست که آب ماندگار نبوده که کلا همه چی رو از بین ببره موقتی بود و فورا بعد از غرق شدن انسان ها فروکش کرد
از طرفی میشه اثرات تخریب فشار آب با اون ارتفاع رو همین الانم دید چون نه گیاهان عجیب غریب (مثل گوشت خوار یا گیاهان سمی) و همچنین حیوانات ترسناک آنچنان در منطقه سیل زده الان باقی نموندن و اثری از آن ها دیگه پیدا نمیشه (هر چند فسیل آنها یافت میشه)


نقل قول:

فکر نمی کنید که این روایت ها با عقل و دانش بیگانه س ؟ اگه من فردا بیام نقل کنم که فلان امام گفته از بیابون یه سنگ پیدا کنین و هر روز سه بار صورتتونو بمالین بهش ، باید قبول کنین ؟!

حالا من که صاحب نظر نیستم ولی بیشتر این احادیث توسط بزرگان خوب تحقیق شده و حتی بعضی از انها به صورت تصویری مشاهده شده!
مثل قضیه سفر به زمان از علامه مجلسی که با قدرت روحی خودشان حادثه کربلا رو عینا مشاهده کردند و درستی اون واقعه را آن طوری که دیدن کامل شرح دادند!
همینطوری نیستش که!


نقل قول:
خیلی خب ، ما قبول می کنیم که مساحتی به اندازه ی کشور ایتالیا مثلا زیر آب رفته ، ولی این چه ربطی به تمام کره ی زمین داره ؟
اینو سند ندارم ولی بسیاری از نژاد هایی که قبل از سیل نوح زندگی میکردن انسان به شکل امروزی ما نبودن بیشتر از اجنه یا نژاد های متفاوت دیگر بودند که بسیار با نوع ما دشمنی میکردند ...اصلا اصل برپایی سیل پاکسازی همین ها بود!

نقل قول:
در باره ی سیمرغ ! حرفی ندارم بزنم و در باره ی انقراض ، همون طور که از اون کاربر خواستم ، از شمام میخوام مدرک ارائه کنید برای چنین ادعایی . تا جایی که علم امروز می دونه ، خواستگاه انسان آفریقاس نه کوفه
خب ببین بازم اشتباه شده...اصل نژاد ما حجاز هست نه کوفه ...اون چیزی که شما میگین مربوط به نوعی خاص از نژاد اولیه بشر هست که ممکنه تا صد هزار سال هم قدمت داشته باشه....به نژاد ما ربطی ندارن یعنی می خواد از بومیان و برزنگی های آفریقا باشه یا آمریکا یا جاهای دیگه...اونا ملاک نیستن نژاد امروزی که در خاور میانه هست از همان نژاد اصیل هشت هزار سال پیش هست!

اون قضیه سیمرغ و جغد هم گمان کنم از امام علی ع خوندم که حرف حضرت نوح را قبول نکردن و منزوی شدن!

عزرائیل;288478 نوشت:
[=tahoma][=12][=#000000]سلام
خب فک کنم این درست باشه چون در آن زمان مردم قد بسیار بلندی داشتن (شاید دوازده متر!) !

سلام

فکر نمیکنم احتمال واقعی بودن انسان 12 متری بیشتر از واقعی بودن عکی آواتار شما باشه.

حالا چرا 12 متر؟

نقل قول:

فکر نمیکنم احتمال واقعی بودن انسان 12 متری بیشتر از واقعی بودن عکی آواتار شما باشه.

حالا چرا 12 متر؟



سلام
چرا بودن ...شما اگر قبر حضرت نوح یا آدم ع که در نجف هست را نگاه کنید شاید شیش هفت متر بشه!(اونم روی همه بدنش سنگ قبر کشیده نشده!)

در کتاب های تاریخی هم از کشف اسکلت انسانهای با قد بلند در صحرای ربع الخالی در عربستان کشف شد!
http://www.askdin.com/thread18818.html

و یه سند دیگه اینکه اگر به انسانهای آن دوران مثل قوم عاد نگاه تاریخی بیاندازیم دارای قد بلند بودن طوری که امام صادق ع هم گفتن قد بعضی از آنها تا 9 متر هم میشد همانطور که در قرآن هم خدا گفته زمانی که بلا بر سر قوم عاد نازل شد آنها را به مانند درختان نخل بلندی میدیدی که توخالی شده بودن! (درخت نخل تا ده متر هم قد میکشد )


پیامبر قوم عاد هم حضرت هود نوه حضرت نوح ع بود
و البته باقیمانده آنها را امام علی ع کشت!

netuser;254646 نوشت:
میخواستم بدونم حضرت نوح چطور از همه ی گونه های موجودات زنده ( یک نر و یک ماه ) در کشتی خودش جمع آوری کرده ، اونم در حالی که : 1. هنوز خیلی از گونه های جانوری و حیوانی به درستی شناسایی نشده 2. بسیاری از موجودات زنده ، در مناطقی می زیند که در زمان نوح ، مردم از وجود آنها اطلاعی نداشته اند ( مثل قاره ی آمریکا ) 3. تنوع زیستی موجود به اندازه ای است که اگر نوح تمام عمرش را هم در این راه صرف می کرده ، هرگز نمی توانسته حتی یک صدم انها را کشف کند 4. بسیاری از موجودات زنده برای ادامه ی حیات خود به شدت به اکوزیست بومی خودشان وابسته اند و در صورت خروج از آن اکوزیست می میرند ... لطفا جواب بدید . متشکرم

سلام
1- بسیاری از گونه ها مانند گونه های دریایی نیازی به بودن همراه نوح ع نبوده اند .
2- به احتمال قوی طوفان نوح فراگیر نبوده بطوری که تمام زمین را بگیرد
3- داستان نوح بلکه اصل واقعه نمادین بوده است یعنی این ماموریت برای عبرت انسانها واقع شد تا همگان بدانند تنها در سایه پناه بردن به سفرای الهی می توان از طوفان گمراهیها نجات یافت بر این اساس لازم نیست طوفان نوح فراگیر بوده یا همه گونه های جانوری با او باشند
والله الموفق

عزرائیل;288661 نوشت:


سلام
چرا بودن ...شما اگر قبر حضرت نوح یا آدم ع که در نجف هست را نگاه کنید شاید شیش هفت متر بشه!(اونم روی همه بدنش سنگ قبر کشیده نشده!)

در کتاب های تاریخی هم از کشف اسکلت انسانهای با قد بلند در صحرای ربع الخالی در عربستان کشف شد!
http://www.askdin.com/thread18818.html

و یه سند دیگه اینکه اگر به انسانهای آن دوران مثل قوم عاد نگاه تاریخی بیاندازیم دارای قد بلند بودن طوری که امام صادق ع هم گفتن قد بعضی از آنها تا 9 متر هم میشد همانطور که در قرآن هم خدا گفته زمانی که بلا بر سر قوم عاد نازل شد آنها را به مانند درختان نخل بلندی میدیدی که توخالی شده بودن!

(درخت نخل تا ده متر هم قد میکشد )


پیامبر قوم عاد هم حضرت هود نوه حضرت نوح ع بود
و البته باقیمانده آنها را امام علی ع کشت!

اینهایی که شما میفرمایی اکثرن دلیل علمی نیستن. مثلن چون سنگ قبر 6 متره دلیل این نیست که جسد از این هم بلند تره!

تنها میمونه فرمایش شما راجع به انسانهای که در عربستان کشف شدن، آیا از این موضوع مطمئن هستید و این رو از یک منبع معتبر متوجه شدید؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سوال : آیا داستان طوفان نوح علیه السلام که در قرآن بدان اشاره شده است با علم تعارض دارد؟
جواب:
پاسخ این سوال مبتنی بر چند مقدمه است:
نخست: قرآن مجید چگونه کتابی است؟
تعریف قرآن تنها از خود قرآن و معصومین علیهم السلام ممکن است.
قرآن طبق کلام خدا عاری از هر گونه خطاست(لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ):"هيچ گونه باطلى، نه از پيش رو، نه از پشت سر، به سراغ قرآن نمى ‏آيد"! چرا كه (تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ):" از سوى خداوند حكيم و حميد نازل شده است" (1)
در تفسير جمله" لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ ..." مفسران سخنان بسيار گفته ‏اند كه جامعتر از همه آنها اين است" هيچگونه باطل، از هيچ نظر، و از هيچ طريق، به سراغ قرآن نمى ‏آيد" يعنى:
نه تناقضى در مفاهيم آن است.
نه چيزى از كتب و علوم پيشين بر ضد آن مى ‏باشد، و نه اكتشافات علمى آينده با آن مخالفت خواهد داشت.
نه كسى مى ‏تواند حقايق آن را ابطال كند، و نه در آينده منسوخ مى ‏گردد.
نه در معارف و قوانين و اندرزها و خبرهايش خلافى وجود دارد و نه خلافى بعدا كشف مى ‏شود.
نه آيه و حتى كلمه‏ اى از آن كم شده، و نه چيزى بر آن افزون مى ‏شود، و به تعبير ديگر دست تحريف كنندگان از دامان بلندش كوتاه بوده و هست. چرا که جمله" مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ" (نه از پيش رو و نه از پشت سر) كنايه از همه جانبه بودن است، يعنى از هيچ سو و از هيچ طرف و ناحيه، بطلان و فساد به سراغ اين كتاب بزرگ نيامده، و نخواهد آمد.
(2)
دوم: تعریف علوم تجربی چیست؟
علوم تجربی علومی هستند که از خواص کلی ماده و از کیفیات مربوط به حیات با روش تجربی و حسی بحث می کند. با توجه به اینکه روش علوم تجربی استقراء ناقص است، یقین آور نیست و تنها اطمینان آور است. اما اگر تجربه به همراه دلیل عقلی آمده باشد قطعی خواهد بود.(3)
سوم:تعارض علم با قرآن
تعارض علم با قرآن در نگاه ابتدایی است نه واقعی و تعارض حقیقی بین علم و قرآن وجود ندارد. توضیح آنکه آیات قران از دو حال خارج نیستند یا نص اند( در نص مفهوم آیه قطعی است و احتمال خلاف در آن منتفی است) یا ظاهر ( در ظاهر مفهوم آیه ظنی است و احتمال خلاف وجود دارد). و علوم تجربی نیز از دو حال خارج نیستند یا ظنی اند و تجربه محض بوده یا قطعی.
بنابراین در تعارض علم با قرآن 4 صورت وجود دارد:
1- تعارض نص قرآن با قانون علمی ظنی: در این مورد عقل انسان حکم می کند که ما حق نداریم با یک دلیل ظنی از دلیل قطعی( قرآن) دست بکشیم.
2- تعارض نص قرآن با قانون علمی قطعی: این تعارض از قبیل تعارض عقل و دین است و بین عقل و دین نیز تعارض حقیقی وجود ندارد لذا در هنگام تعارض دو احتمال وجود دارد:
الف- در مقدمات دلیل عقل خطا شده است.
ب- خطا در فهم دین بوده است به اینکه ظاهر دیم مراد نیست.
3- تعارض ظاهر قرآن با قانون علمی ظنی: ظاهر قرآن حجت است.
4- تعارض ظاهر قرآن با قانون علمی قطعی: قانون علمی قطعی مقدم است.
(4)

نتیجه:تعارض داستان طوفان نوح با علم از دسته سوم است که در آن ظاهر قرآن مقدم است. چرا که آن بخش از داستان طوفان نوح که در قرآن آمده ومحل بحث بود بصورت ظاهر می باشد نه نص و همچنین آنچه از قوانین علمی در کلام دوستان نقل شد، ظنی بود نه قطعی.


اما از ظاهر قرآن کریم - آن هم ظهوری که قابل انکار نیست - بر می‏ آید که طوفان نوح تمامی کره زمین را فرا گرفته و آنچه از جنس بشر بر روی زمین بوده همه غرق شده‏ اند مگر آن عده‏ ای که در کشتی بوده و نجات یافتند،( مانند آيه‏ اى كه دعاى نوح (ع) را حكايت نموده و مى ‏فرمايد:" رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً)(5) و هیچ دلیل قطعی که این ظهور را از آیات بگیرد وجود ندارد(6). ولی با این حال احتمال منطقه ‏ای بودن آن نیز بکلی منتفی نیست ، زیرا اطلاق کلمه ارض بر یک منطقه وسیع جهان در قرآن مکرر آمده است چنانکه در سرگذشت بنی اسرائیل می‏ خوانیم : ( و اورثنا القوم الذین کانوا یستضعفون مشارق الارض و مغاربها : مشرقها و مغربهای زمین را در اختیار گروه مستضعفان ( بنی اسرائیل ) قرار دادیم .(7) حمل حیوانات در کشتی نیز ممکن است به خاطر این باشد که در آن قسمت از زمین ، نسل حیوانات قطع نگردد ، بخصوص اینکه در آن روز نقل و انتقال حیوانات از نقطه‏ های دوردست کار آسانی نبود ( دقت کنید ) .
همچنین قرائن دیگری که برخی دوستان نیز ذکر کردند قابل تطبیق بر منطقه ‏ای بودن طوفان نوح می‏تواند باشد .
این نکته نیز قابل توجه است که طوفان نوح به عنوان مجازات آن قوم سرکش بود ، و ما هیچ دلیلی در دست نداریم که دعوت نوح به سراسر زمین رسیده باشد ، اصولا با وسائل آن زمان رسیدن دعوت یک پیامبر ( در عصر خودش ) به همه نقاط ، بسیار بعید به نظر می‏ رسد.
ولی در هر حال هدف قرآن از بیان این سرگذشت عبرت انگیز بیان نکته ‏های تربیتی مهمی است که در آن نهفته است خواه جهانی باشد یا منطقه ‏ای(8).
پس بطور کلی منتفی نیست که داستان حضرت نوح(ع) مربوط به بخشی از کره زمین بوده است و تنها بخشی از حیوانات آن منطقه که جایگزینی آنها بعداً با مشکل مواجه می شده است و می بایست از آن سوی دریاها آورده شوند وارد کشتی حضرت نوح شده اند و اتفاقاً کاوشهای زمین شناسی دلالت دارند که روزی کوههای دست کم این منطقه را آب فراگرفته است و امروزه تقریباً دانشمندان جریانی مانند طوفان نوح(ع) را تأیید می کنند البته لازم نبوده است که حضرت نوح تمام آغازیون و تک سلولها را هم به کشتی منتقل کند بلکه حیوانات مفید و لازم برای بشر که با طوفان نابود می شدند، آن هم در منطقه محدودی بر کشتی چند طبقه خود سوار کرده است.
موفق باشید:Gol:


(1) فصلت/ 42
(2) تفسير نمونه، ج‏20، ص: 29

(3) درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، محمد علی رضایی اصفهانی، ص:186 و 215
(4) همان ص: 215
(5)نوح / 26
(6) ترجمه المیزان ج 10، ص : 393 - ترجمه المیزان ج 10، ص : 401.

(7) اعراف/ 137
(8) تفسیر نمونه، ج 9 ، ص : 104.


موضوع قفل شده است