جمع بندی خیانت برخی اهل علم

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خیانت برخی اهل علم
علت اینکه برخی از روحانیون با داشتن آگاهی نسبت به علوم دینی یا حتی مدعی بودن نسبت به این موارد خائن میشوند چیست؟ طبعا نمیشود برخلاف بقیه افراد دلیل خیانت آنان را عواملی مثل جهل تعصب یا اجتهاد غلط دانست چون این افراد خود به نادرستی آنچه انجام میدهند آگاه هستند خیانت زمانی خیانت به مردم است  گاه خیانت به مذهب است  گاه خیانت به دین است  و گاه هرسه ی اینها اینک نمونه هایی لازم است  گفته شود  اگر  اطلاعات بیشتری درباره این افراد لازم است  بیشتر توضیح دهید  اذا فسد العالم فسد العوالم  1 ابوالفضل گلپایگانی  کسی که  با علم نسبت به بطلان فرقه ی بهائیت و نیز آگاهی از جهالت بنیانگذاران آنها تلاش کرد قرآن و حدیث را مطابق میل ایشان تفسیر کند و به آنان خدمت بسیاری نمود  2 موسی موسوی اصفهانی  نوه ی مرحوم ابوالحسن اصفهانی مرجع بزرگ میتوان این فرد را حزب باد نامید چون در زمان شاه از روحانیون درباری و از نمایندگان مجلس فرمایشی بود  و با سوء استفاده از نام پدر بزرگ به فساد مالی بسیاری دست زد و کار به جایی رسید که دربار صلاحیت او را برای نمایندگی رد کرد  به عراق رفت و تبدیل به آخوند درباری رژیم بعث و ضد شاه و انقلابی شد  و به انقلابیون در عراق نزدیک شده با توجه به دشمنی رژیم بعث و رژیم شاه در آن زمان اعلامیه های آیت الله خمینی را در رادیو فارسی بغداد میخواند  بعد ار انقلاب به ایران بازگشته و به روال گذشته با سوء استفاده از نام پدر بزرگ به فسادهای مالی بسیاری پرداخت  وقتی که به علت عضویت در مجلس زمان شاه مانع از کاندیداتوری او در مجلس شدند به عراق رفت و تبدیل به یکی از دشمنان حکومت ایران شد و در رادیوی فارسی عراق به اجرای برنامه می پرداخت   بعد از چند سال در عراق ماندگار نشد  و به آمریکا رفت و در آنجا چون دید دیگر از شیعه و نوه ی ابوالحسن اصفهانی بودن نانی در می آید تغییر عقیده داده و کتاب هایی در رد مذهب شیعه به زبان های فارسی و عربی نوشت  از آیت الله سبحانی نقل شده است که صدام گفت اگر جنگ ما با ایران هیچ سودی  نداشت همین کدام برای ما کافی است ( کتاب موسی موسوی) ( این نکته را باید اشاره کنم که من حساب افرادی که صادقانه در مذهب خود شک کردند یا در این مورد کتاب نوشته اند را از این افرادی که هر روز به سمتی که باد می وزد گرایش پیدا می کنند جدا میکنم ) 3 شیخ علی تهرانی  ایشان از اساتید مشهور فلسفه ی اسلامی در مشهد و از مبارزین مشهور با رژیم شاه بود که بعد از انقلاب پس از اینکه با حکومت دچار یک سری اختلافات شد در حالی که جوانان ما در جبهه ها بی رحمانه مورد کشتار قرار می گرفتند در خیانتی آشکار به عراق رفتند و در رادیو فارسی عراق مشغول کار شدند  و در همان برنامه ها ادعا میکرد عراق ذره ای چشم به خاک ایران ندارد 
با نام و یاد دوست           کارشناس بحث: استاد عماد
علت اینکه برخی از روحانیون با داشتن آگاهی نسبت به علوم دینی یا حتی مدعی بودن نسبت به این موارد خائن میشوند چیست؟
سلام علیکم داشتن آگاهی نسبت به علوم دینی، مانع رسوخ شیطان در انسان نمی شود. نهایت اینکه انسان عالم از عواقب گناه بیشتر اطلاع دارد اما اینکه آگاهی علم  بتواند به صورت کامل مانع فریب خوردن صاحب علم از شیطان شود. صحیح نیست.  علاوه بر کسانی که شما مثال زدید علمای دیگری نیز وجود دارند که فریب شیطان را خورده اند و از مسیر اصلی خارج شده اند. البته این انحراف اختصاص به علمای تشیع ندارد بلکه علمای دیگر ادیان و مذاهب نیز حتی بر خلاف معیارهای دین و مذهب خودشان بعضا عمل کرده و در معرض شدید فریب شیطان قرار گرفته اند. وقتی پسر پیامبر و پسر امام معصوم فریب شیطان را می خورد تکلیف سایرین مشخص است.
طبعا نمیشود برخلاف بقیه افراد دلیل خیانت آنان را عواملی مثل جهل تعصب یا اجتهاد غلط دانست چون این افراد خود به نادرستی آنچه انجام میدهند آگاه هستند.
  جهل نه اما تعصب چرا؟ گاهی تعصب باعث می شود انسان در مقابل علم خودش قرار گیرد برای مثال به این نمونه توجه کنید در جریان محاصره بنی قریظه  یکی از آن‌ها به نام عمرو بن سعدی گفت شما با آنکه می‌دانستید او پیامبر خداست با او عهد بسته و شکستید. حال اگر مسلمان نمی‌شوید بیایید بر دین خود بمانیم و به آنها جزیه دهیم. اما بنی‌قریظه گفتند که ما به عرب جزیه نمی‌دهیم و قتل بهتر از این است.(1) مثال در این مورد زیاد است، بنابراین گاهی با علم به حق، برخی تعصبات باعث می شود انسان در مقابل حق قرار گیرد. 1. واقدی، محمد بن عمر، ‌المغازى، تحقيق: مارسدن جونس، بيروت، مؤسسة‌الأعلمى، چاپ دوم، 1409ق.ج‏2، ص504.  
اذا فسد العالم فسد العوالم  ابوالفضل گلپایگانی، موسی موسوی اصفهانی (نوه ی مرحوم ابوالحسن اصفهانی مرجع بزرگ)، شیخ علی تهرانی
از این افراد نام برده اید اما تاریخ اسلام نشان داده که این معضل منحصر به این افراد نیست، از همان زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله همین این معضل وجود داشت، کسانی که حقانیت حضرت علی(علیه السلام) را قبول داشتند اما همین دنیا طلبی و القائات شیطان باعث انحرافشان شد. شخصی به نام «سمرة بن جندب» کسی است  چهارصد هزار درهم از معاویه می گرفت، و گفت آیه  «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»(1) در شان ابن ملجم مرادی نازل شده است. با آنکه می دانست در شان امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نازل شده است(2) آیا او نمی دانست که این آیه در مورد حضرت علی(علیه السلام) نیست، آیا او نمی دانست که دارد جعل حدیث می کند، اما با آنکه می دانست شیطان او را فریفت و برای مال دنیا چنین کاری را کرد.   1. سوره بقره، آیه207 2.ثقفی، کوفی، الغارات، تحقیق جلال الدین حسینی ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، 1353ش، ج2، ص840، 841  
جمع بندی: پرسش: علت اینکه برخی از روحانیون از جمله(«ابوالفضل گلپایگانی»، «موسی موسوی اصفهانی» (نوه ی «مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی» مرجع بزرگ)، «شیخ علی تهرانی») با داشتن آگاهی نسبت به علوم دینی یا حتی مدعی بودن نسبت به این موارد خائن میشوند چیست؟   پاسخ: داشتن آگاهی نسبت به علوم دینی، مانع رسوخ شیطان در انسان نمی شود. نهایت اینکه انسان عالم از عواقب گناه بیشتر اطلاع دارد اما اینکه آگاهی علم  بتواند به صورت کامل مانع فریب خوردن صاحب علم از شیطان شود. صحیح نیست.  علاوه بر کسانی که شما مثال زدید علمای دیگری نیز وجود دارند که فریب شیطان را خورده اند و از مسیر اصلی خارج شده اند. البته این انحراف اختصاص به علمای تشیع ندارد بلکه علمای دیگر ادیان و مذاهب نیز حتی بر خلاف معیارهای دین و مذهب خودشان بعضا عمل کرده و در معرض شدید فریب شیطان قرار گرفته اند. وقتی برخی فرزندان پسر پیامبران و یا فرزندان  امامان معصوم(علیهم السلام) فریب شیطان را می خورد تکلیف سایرین مشخص است. گاهی تعصب باعث می شود انسان در مقابل علم خودش قرار گیرد برای مثال به این نمونه توجه کنید در جریان محاصره «بنی قریظه»  یکی از آن‌ها به نام «عمرو بن سعدی» گفت شما با آنکه می‌دانستید او پیامبر خداست با او عهد بسته و شکستید. حال اگر مسلمان نمی‌شوید بیایید بر دین خود بمانیم و به آنها جزیه دهیم. اما بنی‌قریظه گفتند که ما به عرب جزیه نمی‌دهیم و قتل بهتر از این است.(1) مثال در این مورد زیاد است، بنابراین گاهی با علم به حق، برخی تعصبات باعث می شود انسان در مقابل حق قرار گیرد. گاهی نیز امور دنیوی و القائات شیطانی چنین انحرافی را به دنبال دارد. از این افراد نام برده اید اما تاریخ اسلام نشان داده که این معضل منحصر به این افراد نیست، از همان زمان رسول خدا (صلی الله علیه وآله) همین این معضل وجود داشت، کسانی که حقانیت حضرت علی(علیه السلام) را قبول داشتند اما همین دنیا طلبی و القائات شیطان باعث انحرافشان شد. شخصی به نام «سمرة بن جندب» کسی است  چهارصد هزار درهم از معاویه گرفت، و گفت آیه  «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»(2)(ترجمه:و بعضی از مردم از جان خود در راه رضای خدا درگذرند؛ و خدا با چنین بندگان رئوف و مهربان است.) در شان ابن ملجم مرادی نازل شده است. با آنکه می دانست در شان امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نازل شده است(3) آیا او نمی دانست که این آیه در مورد حضرت علی(علیه السلام) است، آیا او نمی دانست که دارد جعل حدیث می کند، اما با آنکه می دانست شیطان او را فریفت و برای مال دنیا چنین کاری را کرد. بنابراین عوامل مختلفی است که باعث می شود شخصی ولو اینکه عالم است انحراف می پیدا می کند و بر خلاف علم و اعتقاد خود عمل می نماید.   پی نوشت ها: 1. واقدی، محمد بن عمر، ‌المغازى، تحقيق: مارسدن جونس، بيروت، مؤسسة‌الأعلمى، چاپ دوم، 1409ق.ج‏2، ص504. 2. سوره بقره، آیه207 3.ثقفی، کوفی، الغارات، تحقیق جلال الدین حسینی ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، 1353ش، ج2، ص840، 841
موضوع قفل شده است