خود پنداره ی تأله محور

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خود پنداره ی تأله محور

باسمه القویّ

عرض سلام و ادب و آروزی قبولی طاعات و عبادات

روانشناسان اسلامی (بخصوص در بخش مشاوره) چه شیوه هایی را برای شکل گیری "خود پنداره ی تأله محور" در شخصیت

فرد به کار می گیرند و یا پیشنهاد می کنند؟

با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

حبیبه;930085 نوشت:
اسمه القویّ

عرض سلام و ادب و آروزی قبولی طاعات و عبادات

روانشناسان اسلامی (بخصوص در بخش مشاوره) چه شیوه هایی را برای شکل گیری "خود پنداره ی تأله محور" در شخصیت

فرد به کار می گیرند و یا پیشنهاد می کنند؟

با تشکر

با عرض سلام و ادب خدمت شما و همه اسک دینی های بزرگوار
از حسن اعتماد شما به این انجمن بسیار سپاسگذارم
خود پنداره به معنای :ادراکی است که افراد از خودشان دارند.
و یکی از عوامل تاثیر گذار در آن ایدئولوژی فرد می باشد
در نتیجه هشیار شدن انسان به بخش اصیل وجودش که همان خود فطری(روح) است و مقدم دانستن آن بر خود مادی(جسم) به معنای آگاهی انسان نسبت به مرتبت وجودی اش است نتیجه این هشیاری به عیار خود ،شکل گیری خودپنداره تاله محور در فرد خواهد بود که شخصیت او را به عنوان یک کلیت توحید یافته رشد خواهد داد در مقابل فقدان هشیاری نسبت به خود ،موجب تشکیل تصوری نازل از خویشتن می شود (انسان مادی) که همان خود پنداشت ضعیف می باشد

برخی از روشها عبارتند از :
هشیاری افزایی
تخلیه هیجانی
و...
بخاطر استفاده از نظرات دوستان تاپیک را باز می کنم و در ادامه بنده نظرات خود را ارائه می دهم.
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

باسمه النافع

عرض سلام و ادب و تشکر از توضیحات حضرتعالی

راهنما;931370 نوشت:
با عرض سلام و ادب خدمت شما و همه اسک دینی های بزرگوار
از حسن اعتماد شما به این انجمن بسیار سپاسگذارم
خود پنداره به معنای :ادراکی است که افراد از خودشان دارند.
و یکی از عوامل تاثیر گذار در آن ایدئولوژی فرد می باشد
در نتیجه هشیار شدن انسان به بخش اصیل وجودش که همان خود فطری(روح) است و مقدم دانستن آن بر خود مادی(جسم) به معنای آگاهی انسان نسبت به مرتبت وجودی اش است نتیجه این هشیاری به عیار خود ،شکل گیری خودپنداره تاله محور در فرد خواهد بود که شخصیت او را به عنوان یک کلیت توحید یافته رشد خواهد داد در مقابل فقدان هشیاری نسبت به خود ،موجب تشکیل تصوری نازل از خویشتن می شود (انسان مادی) که همان خود پنداشت ضعیف می باشد

برخی از روشها عبارتند از :
هشیاری افزایی
تخلیه هیجانی

استاد گرامی منتظر سایر فرمایشات حضرتعالی در توضیح راهکارهای رسیدن به آگاهی و شناخت فوق از خود

و نیز اقدامات علمی و عملی روانشناسان و مشاوران مسلمان در این مسئله هستیم.

با تشکر

حبیبه;931459 نوشت:
استاد گرامی منتظر سایر فرمایشات حضرتعالی در توضیح راهکارهای رسیدن به آگاهی و شناخت فوق از خود

و نیز اقدامات علمی و عملی روانشناسان و مشاوران مسلمان در این مسئله هستیم.

با تشکر

با عرض سلام مجدد
الگو مشاوره ای خودپنداره تاله محور بر اساس نظریات حضرت علامه جوادی آملی حفظه الله ارائه شده است و جون بحث جدیدی می باشد به بررسی ، نقد و تکامل نیاز دارد

یکی از مهمترین مسائل در روان درمانی فرایند تغییر است و البته در بحث الگو خودپنداره تاله محور پژوهشگر در این مسیر گام نهاده است

  • یکی از این راهکارهای تغییر ،هوشیاری افزایی می باشد در این شیوه درمانگر با افزایش آگاهی به دنبال تغییر می باشد. البته این افزایش آگاهی از روانشناسان قبل نظیر فروید و...نیز صورت می پذیرفته است اما تفاوت اصلی در محتوای آگاهی و شناخت و روش می باشد.
در بحث خودپنداره تاله محور هویت حقیقی انسان فطرت او است.بنابراین هدف بزرگ درمانگر بیدارکردن انسان می باشد.
خودشناسی اصلی ترین هدف فرایند مشاوره می باشد لذا محتوای آن عبارتند از :

  1. آگاهی از خود فطری:
  2. آگاهی از ارزش و جایگاه خود:

فنون درمانی چون تمثیل آوری ،تشویق ، مجادله منطقی و...مستقیما با افزایش هشیاری و آگاهی بخشی مراجع در گیر هستند.

  • تخلیه هیجانی:پس از هوشیاری افزایی راهکار دوم تخلیه هیجانی می باشد که البته تاریخجه ای طولانی هم دارد. تخلیه هیجانات سبب بهبودی روانی فرد می شود.

در الگو خودپنداره تاله محور مفاهیم مطرح شده با توجه به راهکار دوم حجاب افکنی و جوشش درونی می باشد.
احساس مراجع از جهان و رابطه او با خداوند و نوع حرکت درونی خویش مهم می باشد.در حجاب افکنی ،هیجانات مراجع در حال بودن است و با تحول درونی مراجع و فرا رفتن از مرتبه خود گیاهی و حیوانی و نزدیک شدن به مرتبه خود فطری ،مراجع به حجاب افکنی و جوشش درونی اقدام می کند که نوعی پالایش روانی در مراجع است.


  • سومین راهکار ،انتخاب می باشد : اینکه انسان موجودی مختار است به این گونه که نه جبر و نه تفویض بلکه امری بین این دو.

و تبیین این نوع نگاه و تفکر می تواند خیزش و تغییر بزرگی در انسان ایجاد نماید.

برای کسب اطلاعات بیشتر به آدرس زیر مراجعه نمایید:

http://www.ensani.ir/fa/content/344652/default.aspx

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

راهنما;932514 نوشت:
لگو مشاوره ای خودپنداره تاله محور بر اساس نظریات حضرت علامه جوادی آملی حفظه الله ارائه شده است و جون بحث جدیدی می باشد به بررسی ، نقد و تکامل نیاز دارد

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم والرحمه
طاعات قبول
اسعدالله ایامکم
ضمن تشکر از توضیحاتی که بیان فرمودید
بزرگوار در این زمینه حضرت آیت الله جوادی آملی کتابی دارند که مراجعه کنیم؟
سپاسگزارم
عاقبت به خیر باشید

یا عالی;932527 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم والرحمه
طاعات قبول
اسعدالله ایامکم
ضمن تشکر از توضیحاتی که بیان فرمودید
بزرگوار در این زمینه حضرت آیت الله جوادی آملی کتابی دارند که مراجعه کنیم؟
سپاسگزارم
عاقبت به خیر باشید

با سلام و احترام

حضرت آیت الله جوادی تعریف حیوان ناطق را از منظر قرآن کریم تعریف کاملی نمیدانند
و میفرمایند حی متاله

فکر میکنم مطالبی که در تفسیر انسان به انسان ایشان گفته شده است مرتبط با این موضوع باشد...

باسمه الکبیر

عرض سلام و ادب

یا عالی;932527 نوشت:
در این زمینه حضرت آیت الله جوادی آملی کتابی دارند که مراجعه کنیم؟

انسان شناسی حضرت علامه در اکثر آثار ایشان مورد توجه بوده است ولی به طور مشخص

می توانید در این زمینه از جلد پانزدهم تفسیر موضوعی قران تحت عنوان"حیات حقیقی انسان در قران" بهره مند شوید.

باسمه الشکور

عرض سلام و ادب

راهنما;932514 نوشت:
برای کسب اطلاعات بیشتر به آدرس زیر مراجعه نمایید:

http://www.ensani.ir/fa/content/344652/default.aspx

استاد گرامی این مقاله را مطالعه کرده ام و بعد از آن بود که آن سؤالات خدمتتان مطرح شد.

با این وصف نتیجه می گیریم که رویکرد روانشناسی اسلامی در حال حاضر رویکردی به معنای حقیقی،اسلامی و قرانی نیست

چرا که هنوز در تبیین انسان شناسی قرانی در مرحله ی تحقیق هستند آنهم چند نفر معدود در حدّ نوشتن مقاله ای بر مبنای انسان شناسی

حضرت علامه جوادی آملی.

بنابراین می توان گفت اصطلاح "روانشناسی اسلامی"تعبیری دقیق نیست و فقط لایه های رویین این سبک روانشناسی رنگ دینی داشته و بر مبانی

روانشناسی غربی استوار است؟

با تشکر

حبیبه;932842 نوشت:
با این وصف نتیجه می گیریم که رویکرد روانشناسی اسلامی در حال حاضر رویکردی به معنای حقیقی،اسلامی و قرانی نیست

سلام
روان شناسی مانند فلسفه بر سلامت روان انسان تاکید دارد و رویکرد روان شناسی اسلامی مشتثنای سایر روان شناسی ها نیست

این رویکرد با الهام از منابع اسلامی و قرآنی برای بهداشت روان شروع کرده است، جوان و نورس است و با چالشهایی که از درون و بیرون مواجه است در حال سعی و خطا می باشد.

قاعدتا در ابتدای راه با افراد قلیلی همراه است با نظریه های متفاوت (مانند سایر علوم) ولی مبانی نظریه ها منابع اسلام و قرآن است.

باسمه السلام

عرض سلام و ادب

ریحــانه الــنبی;932910 نوشت:
سلام
روان شناسی مانند فلسفه بر سلامت روان انسان تاکید دارد

موضوع علم فلسفه سلامت روان نیست.

ریحــانه الــنبی;932910 نوشت:
ویکرد روان شناسی اسلامی مشتثنای سایر روان شناسی ها نیست

چطور چنین چیزی ممکن است؟

یعنی رویکرد روانشناسی ای که مبنای آن اومانیسم است با روانشناسی ای که محور آن "تأله" است یکسان است؟

ریحــانه الــنبی;932910 نوشت:
این رویکرد با الهام از منابع اسلامی و قرآنی برای بهداشت روان شروع کرده است

بله شروع کرده است ولی اکنون کجا است؟

ریحــانه الــنبی;932910 نوشت:
ولی مبانی نظریه ها منابع اسلام و قرآن است.

بین "است" و "باید باشد" تفاوت زیادی است سؤال بنده نیز همین است که از نظر دین(قران)انسان حیّ متأله است و طبیعتا مبنای روانشناسی

اسلامی باید همین باشد لذا پرسیدم مشاوران مسلمان این مبنا را چقدر در عمل پیاده کرده اند؟

و آیا روانشناسی اسلامی بر مبنای فوق تدوین و تبیین شده است؟

پ.ن

حقیر در صدد نقد روانشناسی اسلامی نیستم(علمش را ندارم) و مطالبی که تاکنون عرض نمودم در حدّ سؤال است.

سلام گل

حبیبه;933014 نوشت:
موضوع علم فلسفه سلامت روان نیست.

بله موضوعش خاص سلامت روان نیست، ولی تا سه قرن پیش، قبل از تخصصی شدن علم روان شناسی، انسان و سرشتش فقط در فلسفه مطالعه می شد.
اولین بار فیلسوفان به مسئله بنیادی روان شناختی پرداختند برای همین پیش فرض های مکاتب روانشناسی ریشه در فلسفه دارد.

حبیبه;933014 نوشت:
چطور چنین چیزی ممکن است؟

یعنی رویکرد روانشناسی ای که مبنای آن اومانیسم است با روانشناسی ای که محور آن "تأله" است یکسان است؟

خیر، اگر این طور بود که ایجاد روان شناسی اسلامی ضرورتی نداشت.
روان شناسی فعلی به قابلیت هایی برای درک ابعاد روان شناختی دین دست پیدا کرده مثلا رویکرد "انسان گراها" و یا "روان شناسی مثبت" دین را یک فضیلت می داند و یا در مداخلات روان شناختی شان از فضایل اخلاقی (مثل گذشت و قدردانی و....) استفاده می کنند.
ولی انچه موجب تمایز است تفاوت در مبانی است که نسبت انسان وجود دارد است.

حبیبه;933014 نوشت:
بله شروع کرده است ولی اکنون کجا است؟

کارهایی توسط محققانی که هم در علوم اسلامی تخصص دارند و هم با علم روان شناسی آشنایی دارند صورت گرفته

با توجه به منابع غنی اسلامی(قرآن و روایات) در مسائل روان شناختی محققان در حال تدوین و گردآوری مطالب مربوطه هستند

حبیبه;933014 نوشت:
و آیا روانشناسی اسلامی بر مبنای فوق تدوین و تبیین شده است؟

روان شناسی اسلامی راهکارهایی برای سلامت روان و بهبود آن آن دارد ولی هدف نهایی پرورش انسان موحد و الهی "می باشد"

حبیبه;933014 نوشت:
حقیر در صدد نقد روانشناسی اسلامی نیستم(علمش را ندارم) و مطالبی که تاکنون عرض نمودم در حدّ سؤال است.

این حقیر نیز به اولین خم کوچه نرسیده ام و تخصصی ندارم ... منتظر تایید و تکذیب نظراتم از طرف کارشناس محترم می باشم.

باسمه الذی أحسن الخالقین

سلام و عرض ادب خواهر عزیزم

ریحــانه الــنبی;933113 نوشت:
ولی انچه موجب تمایز است تفاوت در مبانی است که نسبت انسان وجود دارد است.

عرض بنده هم همین است،خب این موضوع باعث می شود که بپرسیم نسبت روانشناسی اسلامی با روانشناسی غربی چیست؟

مبانی این دو سبک از روانشناسی بسته به انسان شناسی آنها شکل می گیرد، نظریه ی تکامل داروین

تأثیر غیر قابل انکاری در تعریف انسان به عنوان حیوانی تکامل یافته در بررسی انسان به عنوان یک ارگانیزم

داشته است (در حدّ بدنی فاقد روح) این نوع نگرش به انسان هیچ وجه مشترکی با دیدگاه هستی شناسانه ی دین به انسان ندارد

از نظر دین، روان یا روح و نفس انسان است که شخصیت حقیقی وی را می سازد.

می توان با مبانی متضاد (نه مختلف)،متدهای شناختی و درمانی مشترک یافت؟!

ریحــانه الــنبی;933113 نوشت:
کارهایی توسط محققانی که هم در علوم اسلامی تخصص دارند و هم با علم روان شناسی آشنایی دارند صورت گرفته

با توجه به منابع غنی اسلامی(قرآن و روایات) در مسائل روان شناختی محققان در حال تدوین و گردآوری مطالب مربوطه هستند

ریحــانه الــنبی;933113 نوشت:
روان شناسی اسلامی راهکارهایی برای سلامت روان و بهبود آن آن دارد ولی هدف نهایی پرورش انسان موحد و الهی "می باشد"

سؤال بنده هم همین است چه کارهایی؟ در چه حدّ؟ و بر چه مبنایی؟

گل

سلام و عرض ادب گل

حبیبه;933335 نوشت:
ب این موضوع باعث می شود که بپرسیم نسبت روانشناسی اسلامی با روانشناسی غربی چیست؟

در محتوا می توان نسبت هایی دید، در مبانی فکری و فلسفی روانشناسی غرب که انسان از بعد مادی و حیات محدود دنیوی برخوردار است انسان را از لحاظ مادی کاملا مورد تفحص و کاوش قرار دادند و موفقیت های خوبی در این زمینه داشتند که روان شناسی اسلامی می تواند از راه های رفته آنان برای اهداف خود که انسان را تک بعدی نمی داند(جسم + روح) استفاده زیادی کند.

حبیبه;933335 نوشت:
می توان با مبانی متضاد (نه مختلف)،متدهای شناختی و درمانی مشترک یافت؟!

روان شناسان نظریه های متفاوتی در باره انسان و دین دارند، مثلا فروید تحت تاثیر عمیق نظریه داروین است،
ویلیام جیمز نگرش مثبت به دین و دین داری و حیات دینی دارد،
یونگ دین را پدیده ای شفا بخش می داند ،
و...
منظور اینکه روان شناسی تحت تاثیر مطلق داروین نمی باشد و در فروید خلاصه نمی شود همانطور که قبلا عرض کردم مکاتبی نیز به درک ابعادی از روان شناختی دین روی آوردند مثل انسان گراها.

حبیبه;933335 نوشت:
سؤال بنده هم همین است چه کارهایی؟ در چه حدّ؟ و بر چه مبنایی؟

مواد اولیه را از کتب عرفان و اخلاق و آیات و روایات استخراج می کنند .

روان شناسی دین به مطالعه علمی درباره مسائل مربوط به دین و دینداری از دیدگاه روان شناختی می پردازد.

کار روان شناسان دین: علاوه بر نظریه پردازی کلان به تحلیل روان شناختی مفاهیم و آموزه های دینی هم می پردازند،
تحیلیل روان شناختی را در پنج حوزه می توان پی گرفت:
مفاهیم انسان شناختی،
مفاهیم اعتقادی،
مفاهیم ارزشی و اخلاقی،
مناسک و شعائر دینی،
گزاره های دینی،

** منظور از تحلیل روان شناختی توصیف علمی (شامل تعریف، جدول نشانگان و میاس سنجش)، پیدایش رشد، تببین، آسیب شناسی و پیامدهای موضوعات دینی است.
مثلا تقوا، مفهومی است که در دین آمده است روان شناسی دین می تواند به ما کمک کند تا توصیف علمی دقیق از این مفهوم به دست آوریم،
نحوه پیدایش و مسیر رشد آن را پیگیری کنیم،
علت رخدادن این حالت را تبیین کنیم،
آسیب ها و موانع رشد آن را بر شماریم،
در نهایت، پیامدها و نتایج آن را بیان کنیم...

پ. ن . گرفته شده از کتاب درآمدی بر روان شناسی دین

کارهای انجام شده :
در زمينة روان شناسي اسلامي كتاب، مقاله و پايان‌نامه‌هاي زيادي در موضوع روان شناسي اسلامي يا يكي از مباحث آن نگارش يافته و حتي كارهاي تطبيقي نيز صورت گرفته است كه نمونه‌هايي از آن را خدمت‌تان معرفي مي‌كنيم:
1. ابوالقاسم حسيني، اصول بهداشت رواني،... در مكتب اسلام، آستان قدس رضوي، چ اول، 1374.
2. عثمان نجاتي، قرآن و روان شناسي، ترجمه: عباس عرب، انتشارات آستان قدس، چ پنجم، 1381.
3. دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي (در دو جلد)، انتشارات سمت، چ اول، 1374. (كتاب بسيار ارزشمندي است و مطالب زيادي به ما مي‌آموزد).
4. علي صالحي‌خواه، افسردگي از ديدگاه اسلام و علم روز، انتشارات شهيد حسين فهميده، چ دوم، 1380.
5. علامه محمد تقي جعفري، روان شناسي اسلامي، انتشارات پيام اسلامي، چ اول، 1378.
6. احمد حبيبيان، مروري بر روان آدمي از ديدگاه اسلام، سازمان تبليغات اسلامي، چ اول، 1374.
7. دكتر سيدابوالقاسم حسيني، روان شناسي اسلامي براي دانشجويان، دانشگاه علوم پزشكي شهيد، چ اول، 1377.
8. روان شناسي سلامت، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، انتشارات سمت.

امیدوارم متوجه منظورتان شده باشم، ان شاء الله کارشناس محترم راهنماییهای لازم را در این زمینه بفرمایند @};-

باسمه الواسع

عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر گرامیم و تشکر بابت زحمت پاسخگویی

ریحــانه الــنبی;933573 نوشت:
در محتوا می توان نسبت هایی دید، در مبانی فکری و فلسفی روانشناسی غرب که انسان از بعد مادی و حیات محدود دنیوی برخوردار است انسان را از لحاظ مادی کاملا مورد تفحص و کاوش قرار دادند و موفقیت های خوبی در این زمینه داشتند که روان شناسی اسلامی می تواند از راه های رفته آنان برای اهداف خود که انسان را تک بعدی نمی داند(جسم + روح) استفاده زیادی کند.

محتوایی که شما به آن اشاره فرمودید چه نسبتی با هم دارند؟

فرمایش شما:

"در مبانی فکری و فلسفی روانشناسی غرب که انسان از بعد مادی و حیات محدود دنیوی برخوردار است"

"روان شناسی اسلامی ............ انسان را تک بعدی نمی داند(جسم + روح) "

نسبت این دو قضیه همانطور که عرض کردم تضاد است.

ریحــانه الــنبی;933573 نوشت:
روان شناسان نظریه های متفاوتی در باره انسان و دین دارند، مثلا فروید تحت تاثیر عمیق نظریه داروین است،
ویلیام جیمز نگرش مثبت به دین و دین داری و حیات دینی دارد،
یونگ دین را پدیده ای شفا بخش می داند ،
و...
منظور اینکه روان شناسی تحت تاثیر مطلق داروین نمی باشد و در فروید خلاصه نمی شود همانطور که قبلا عرض کردم مکاتبی نیز به درک ابعادی از روان شناختی دین روی آوردند مثل انسان گراها.

بله مکاتب فکری مختلفی در حوزه ی روانشناسی غرب وجود دارد ولی دیدگاه غالب کدام است؟

ریحــانه الــنبی;933573 نوشت:
روان شناسی دین به مطالعه علمی درباره مسائل مربوط به دین و دینداری از دیدگاه روان شناختی می پردازد.

کار روان شناسان دین: علاوه بر نظریه پردازی کلان به تحلیل روان شناختی مفاهیم و آموزه های دینی هم می پردازند،
تحیلیل روان شناختی را در پنج حوزه می توان پی گرفت:
مفاهیم انسان شناختی،
مفاهیم اعتقادی،
مفاهیم ارزشی و اخلاقی،
مناسک و شعائر دینی،
گزاره های دینی،

** منظور از تحلیل روان شناختی توصیف علمی (شامل تعریف، جدول نشانگان و میاس سنجش)، پیدایش رشد، تببین، آسیب شناسی و پیامدهای موضوعات دینی است.
مثلا تقوا، مفهومی است که در دین آمده است روان شناسی دین می تواند به ما کمک کند تا توصیف علمی دقیق از این مفهوم به دست آوریم،
نحوه پیدایش و مسیر رشد آن را پیگیری کنیم،
علت رخدادن این حالت را تبیین کنیم،
آسیب ها و موانع رشد آن را بر شماریم،
در نهایت، پیامدها و نتایج آن را بیان کنیم...

فکر می کنم موضوعی که شما در قسمت فوق به آن پرداختید کاملا عکس محور بحث است.

روانشناسی دین توصیف و تبیین پدیدارهای دینی با استفاده از قانونمندیهای روانشناسی است اما آنچه در این بحث مدّ نظر است

تبیین و توصیف پدیدارهای روانی با استفاده از انسان شناسی دینی ـقرانی است.

ریحــانه الــنبی;933573 نوشت:
کارهای انجام شده :
در زمينة روان شناسي اسلامي كتاب، مقاله و پايان‌نامه‌هاي زيادي در موضوع روان شناسي اسلامي يا يكي از مباحث آن نگارش يافته و حتي كارهاي تطبيقي نيز صورت گرفته است كه نمونه‌هايي از آن را خدمت‌تان معرفي مي‌كنيم:
1. ابوالقاسم حسيني، اصول بهداشت رواني،... در مكتب اسلام، آستان قدس رضوي، چ اول، 1374.
2. عثمان نجاتي، قرآن و روان شناسي، ترجمه: عباس عرب، انتشارات آستان قدس، چ پنجم، 1381.
3. دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي (در دو جلد)، انتشارات سمت، چ اول، 1374. (كتاب بسيار ارزشمندي است و مطالب زيادي به ما مي‌آموزد).
4. علي صالحي‌خواه، افسردگي از ديدگاه اسلام و علم روز، انتشارات شهيد حسين فهميده، چ دوم، 1380.
5. علامه محمد تقي جعفري، روان شناسي اسلامي، انتشارات پيام اسلامي، چ اول، 1378.
6. احمد حبيبيان، مروري بر روان آدمي از ديدگاه اسلام، سازمان تبليغات اسلامي، چ اول، 1374.
7. دكتر سيدابوالقاسم حسيني، روان شناسي اسلامي براي دانشجويان، دانشگاه علوم پزشكي شهيد، چ اول، 1377.
8. روان شناسي سلامت، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، انتشارات سمت.

بسیار متشکرم.

@};-@};-@};-

سلام

حبیبه;933589 نوشت:
باسمه الواسع

عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر گرامیم و تشکر بابت زحمت پاسخگویی


سلام
پاسخ حقیر به اندازه بضاعت و مطالعات اندک دروس دانشگاهی می باشد، منتظر حضور مجدد کارشناس محترم می مانیم تا از پاسخ تکراری خودداری شود.

راهنما;931370 نوشت:
با عرض سلام و ادب خدمت شما و همه اسک دینی های بزرگوار

استاد ارجمند، با توجه به سوالات و پاسخهای رد و بدل شده نظر کارشناسی حضرتعالی در این خصوص میتواند راهنما باشد.
سپاس از وقتی که می گذارید.

باسمه العلیم

سلام خواهر عزیزم

ریحــانه الــنبی;933597 نوشت:
پاسخ حقیر به اندازه بضاعت و مطالعات اندک دروس دانشگاهی می باشد،

اختیار دارید،حقیقت این است که گویا این بحث سابقه ای طولانی داشته و محل اختلاف نظر و نفی و اثبات بسیاری است

به هر حال سرکار زحمت کشیدید و حقیر هم از فرمایشاتتان بهره بردم.

با تشکر

@};-@};-@};-

موضوع قفل شده است