جمع بندی خوابام یا استخاره؟!( راه های کسب شناخت بدون دلبستگی در خواستگاری)

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خوابام یا استخاره؟!( راه های کسب شناخت بدون دلبستگی در خواستگاری)

سلام من دختر دانشجو و مجردیم و تا الان با هیچ پسری دوست نبودم چون به نظرم خیانت به همسر آیندمه...
یک سال پیش به شخصی علاقه مند شدم علاقه م صرفا به این دلیل بود که این شخص برام تحسین برانگیز بود چون میبینم که برای موفقیتش خیلی تلاش میکنه و هدف داره رفتارش و چهره ش برام جذاب و دلنشینه
هنوز احساسم سطحی بود و رنگ علاقه نگرفته بود که اومد به خوابم و توی خواب دیدم که خونه مون یه باغ بزرگ شده و من لباس سفیدی تنم بود و اونم همراه خانواده ش اومده بود انگار منتظرش بودم و قرار بود که به خواستگاریم بیاد خلاصه اومد و دسته گل زیبایی به من داد و من از خواب پریدم البته من شرایط خواب رو میدونم و چون همیشه مواظب پاکیم هستم و یه روز درمیون هم غسل مستحبی میکنم به خوابام اعتماد دارم این خواب خیلی ذهنمو مشغول کرد و البته باعث شد تا بهش جدی تر فکر کنم و رفته رفته بهش علاقه مند بشم
مدتی گذشت و من رفتاری که نشونه ای از علاقه اون شخص به من باشه ازش ندیدم برای همین تصمیم گرفتم از کتب ادعیه استفاده کنم تا اونم به من علاقه مند بشه! هرچند نمیدونم تا چه حد میشه به این کتب اعتماد کرد... ذکری که برای ایجاد محبت بود رو تا چند صد بار تکرار کردم و به دلم افتاد که استخاره بگیرم که اگه خوب اومد ادامه بدم اما جواب استخاره خیلی بد بود برای همین منم تصمیم گرفتم تا از اون شخص دل بکنم هرچند برام سخته
تا پریشب که دوباره به خوابم اومد و سراسر موضوع خوابم این بود که به دنبالش از پله ها بالا میرفتم یا بالعکس اون به دنبال من بالا میومد!
دوباره دیشب استخاره کردم البته اینترنتی ولی بازم نتیجه همون بود"نهی شدید..."
نمیدونم به خوابام دل ببندم یا از نتیجه استخاره بترسم برام سخته باید یا ازش دل بکنم یا همچنان امیدوار باشم لفطا بگید چیکار کنم ممنون

با نام الله



کارشناس بحث: استاد حامی

سلام بر شما خواهر محترم و بزرگوار که تلاش دارید زندگی پاک و خدایی داشته باشید
بی تردید خداوند راستگو ترین است و ایشان فرموده است کسی که تقوای الهی داشته باشید و در راه ماه تلاش و مجاهدت کند و هوای نفسانی خویش بگذرد و به ما توکل کند، راه گشایش از مشکلات و سختی ها برایش قرار می دهیم و در نعمت ها و رزق را به رویش می گشایم.
خواب ها انواع و اقسامی دارد و تفسیر خواب کار هر کسی نیست چون خود علمی است. اما چیزی که باید بدانیم این است که ما حق نداریم:
1- بنای زندگی واقعی خود را بر خواب هایمان بگذاریم و طبق ذهنیات خودمان تعبیر و تفسیر کنیم.
2- در مورد استخاره نیز باید بدانیم که هرجایی نمی توانیم استخاره کنیم و اگر جایی که جای استخاره کردن نیست استخاره بگیریم در واقع کاری دل بخواهی انجام داده ایم که اسمش را باید چیز دیگری بگذاریم نه استخاره ای که اسلام در وقت خاص آن را توصیه کرده است.

وقت خاص استخاره
وقت خاص استخاره چه وقتی است؟
دو نوع استخاره داریم «استخاره مطلق» یعنی این که در همه حال و در همه شرایط از خداوند متعال خیر و برکت را طلب کنیم.
نوع دیگری از استخاره،«استخاره مصطلح» است و آن همین استخاره هایی است که با قرآن یا تسبیح و... گرفته می شود. وقت این نوع استخاره زمانی است که ما فکر و مطالعه و مشورت با متخصص کرده ایم و سود وزیان کارمان را سنجیده ایم ولی باز نمی دانیم چه کاری را باید انجام بدهیم و در تردید و سرگردانی به سر می بریم برای این که از تحیر و سرگردانی خارج شویم به استخاره پناه می بریم.
اگر مشاور با تجربه ای راه را به شما نشان داد ولی باز شما نتوانستید به چیزی که او گفته عمل کنید اینجا هم جای استخاره نیست چون راه درست مشخص است ولی شما نتوانسته اید با دل و ذهن تان کنار بیایید.
این جا باید چه کار کرد؟
اینجا باید باز از مشاوران با تجربه کمک گرفت و گفت می دانم کدام راه درست است ولی در ادامه راه مانده ام چگونه راه درست را طی کنم؟

تصور کنید...

تصور کنید به هر دلیلی قسمت و تقدیر شما نباشد که به هم دیگر برسید. این طور که شما پیش می روید ذهن و فکر و قلب و جودتان سرشار از او می شود. شمایی که می خواستید ذهنتان و قلب تان برای شوهرتان ویروسی نشود و فقط برای او باشید، به گونه ای ازدواج خواهید کرد که همسرتان نمی توان با هزار زحمت جایی در دل و ذهن تان باز کند و چه بسا شما او را مقصر بدانید و «ناخواسته» و «ناهشیار» شروع به بهانه گیری کنید که مثلا فلان رفتارش را نمی پسندم، خانواده اش اله است و بِله و..
این پدیده چیزی است که بنده به عنوان مشاور زیاد با آن مواجه بوده ام.

چاره چیست؟
چاره این است که تخیلات، افکار و هیجان خود را به شدت مدیریت کنید. از تنهایی بگریزید. کارهای اجتماعی، هنری و معنوی لذتبخش حلال را در برنامه خود بگنجانید. از چیزهایی که او را برای شما تداعی و یادآور می شود «فاصله فیریکی و عاطفی» بگیرید. لزومی ندارد این گونه دعا کنید و ذکر بگویید به طور کلی از خداوند بخواهید خداوندا اگر وصال به فلان شخص به نفع دین و دنیای من است ما را به هم برسان. در دعا نباید برای خداوند تعیین کنیم که مثلا فلان کار به صلاح من است مستجاب کن. چون واقعا ما نمی دانیم عاقبت کار چی میشه؟ نمی دونم چه چیز به نفع و صلاح ما است یا نه باید دعا کرد. اما نه به گونه ای که ذهن را قبل از دعا وابسته کنیم و نه به گونه ای که برای خداوند تعیین تکلیف کنیم.
پیشنهاد می کنم. ابتدا به طور کلی او ، رفتارها و شخصیت و «دوستان» و خانواده اش را بسنجید و از واسطه ای امین و راز دار کمک بگیرید. (دقت کنید منظور پیک نیست.) تا به ایشان غیرمستقیم جهت بدهد که خواستگاری شما بیایید. اگر کار به آنجا رسید تازه باید تحقیق و بررسی کنید و ببینید آیا ملاک ها و تناسب هایی که لازمه یک ازدواج موفق است موجود است.
- حتما به امام حسین و اصحاب ایشان متوسل شوید تا بهترین ها را برای شما رقم زنند
موفق باشید

***

خداوندا ما آن ده که آن به

[="#006400"]نميشه دقيقا گفت
كه اون به دل شما نشسته يا شما به دل اون !
كه غرق در چنين رويايي شديد ...
منظورم همون خوابه

پس مشاور محترم كامل فرمودند كه بايد محتاط باشيد و به فكر مراسم خواستگاري در محيطي دوستانه و خدا پسندانه
كه بتونيد با تجربه بزرگتر و گفتگو به شناخت بيشتر برسيد .[/]

[="Tahoma"][="Indigo"]سلام

بستگی داره به اینکه تا حالا خوابایی که دیدید به حقیقت پیوسته یا نه؟!

اگه مطمئنید که خواباتون خودش به حقیقت می پیونده و تعبیر دیگه ای نداره ، خوب میتونید بهش اعتماد کنید و گرنه شاید خیلی به ایشون فکر کردید و این جوری شده[/]

سلام ...
مونیکس ... خدمتتون سلام عرض میکنم ... امیدوارم که خوب و سلامت باشین ...
2 سال دیگه یاده حرف های من میوفتی ... و میگی راست گفت ها ....

من هم همچین تجربه ای داشتم ... دوستانی هم داشتم که چنین تجربه هایی داشتن ... که نشانه هایی رو میدیدن که گویا فردا پسره میاد خواستگاریشون و نشده ...
حالا بعضی ها نسبت به اون نشانه ها دلسرد میشن و خدا رو فراموش میکنن .... و بعضی ها هم صبر میکنن و منتظره عشقی جدید میگردن ....

بهتون خوش آمد گویی میگم ...
به بازی خداوند خوش آمدید ... اینقدر از این بازی ها باهات بکنه ... که هاج و واج بمونی ...

اگر عاشقه کسی بشی ... مطمین باش بهش نمیرسی ... ببین کی بهت گفتم .

ممنون از راهنمائی همه :Gol:

سلام تسلیت میگم این ایام رو

اول بگم حرفام تلخه درسته قبول دارم
اما چون دوستت دارم خواهر عزیزم نمیخوام تجربه ی تلخ منو شما هم داشته باشی
باور کن قصدم فقط همینه

عشق قبل ازدواج، عشق واقعی نیس چون تا قبل ازدواج شناخت ها واقعی نیست
بعد ازدواج که واقعیت ها طعم تلخ خودش رو به آدم ها می چشونه آدما از عشق قبل ازدواجشون پشیمون میشن و این احساس ندامت باعث میشه زمینه ی اون مودتی که خدا وعده داده بین همسران ایجاد کنه هم کم رنگ بشه

تازه اینها برای دو عاشقی است که بهم می رسن
...

چه بسیار عشاقی که فقط حسرت با هم بودن رو به دل داشتن و مدت زیادی دلشون رو مشغول بنده ی خدا نگه داشتن حال اونکه قرار بوده حکایت دلشون این باشه: والذین آمنوا اشد حباً لله
و بعد که از هم جدا میشن خلاصه فقط حسرت لحظاتی رو میخورن که اگه تو اون لحظات به جای همدیگه این توجه رو به خدا داشتن چقدر در مسیر کمال جلو افتاده بودن

یا عاشق نشید یا با چشمانی کاملاً باز و کاملاً عاقلانه عاشق بشید
این دقیقاً یعنی فقط عاشق کسی باشید که به عقدش در اومده اید.

موید باشید:Sham:

خیلی محتاج دعام

eslamic110;424552 نوشت:
سلام تسلیت میگم این ایام رو

اول بگم حرفام تلخه درسته قبول دارم
اما چون دوستت دارم خواهر عزیزم نمیخوام تجربه ی تلخ منو شما هم داشته باشی
باور کن قصدم فقط همینه

عشق قبل ازدواج، عشق واقعی نیس چون تا قبل ازدواج شناخت ها واقعی نیست
بعد ازدواج که واقعیت ها طعم تلخ خودش رو به آدم ها می چشونه آدما از عشق قبل ازدواجشون پشیمون میشن و این احساس ندامت باعث میشه زمینه ی اون مودتی که خدا وعده داده بین همسران ایجاد کنه هم کم رنگ بشه

تازه اینها برای دو عاشقی است که بهم می رسن
...

چه بسیار عشاقی که فقط حسرت با هم بودن رو به دل داشتن و مدت زیادی دلشون رو مشغول بنده ی خدا نگه داشتن حال اونکه قرار بوده حکایت دلشون این باشه: والذین آمنوا اشد حباً لله
و بعد که از هم جدا میشن خلاصه فقط حسرت لحظاتی رو میخورن که اگه تو اون لحظات به جای همدیگه این توجه رو به خدا داشتن چقدر در مسیر کمال جلو افتاده بودن

یا عاشق نشید یا با چشمانی کاملاً باز و کاملاً عاقلانه عاشق بشید
این دقیقاً یعنی فقط عاشق کسی باشید که به عقدش در اومده اید.

موید باشید:Sham:

خیلی محتاج دعام

سلام اسلامیک جان مگه میشه ...

اگر بخوای ازدواج کنی باید شناخت پیدا کنی یعنی یه چیزی در حدوده 200 تا 300 ساعت باهاش حرف بزنی ...
اگر هم شناخت پیدا کنی عاشق میشی ...

[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]

FT_Mohammadi;424555 نوشت:
سلام اسلامیک جان مگه میشه ...

اگر بخوای ازدواج کنی باید شناخت پیدا کنی یعنی یه چیزی در حدوده 200 تا 300 ساعت باهاش حرف بزنی ...
اگر هم شناخت پیدا کنی عاشق میشی ...

شدنیه
خیلی سخته کاملاً موافقم که خیلی سخته اما اگه باور داشته باشیم در صورت وابسته شدن، و زبونم لال بعدش بهم نرسیدن، شریط بسیار بسیار سخت تری رو خواهیم داشت، با سختی عاشق نشدنش کنار میایم

بعدشم خانومی این نسل امروزه که اینقد حساس شده 200-300ساعت صحبت می کنن باهم
برا کسی مث من بیش از 10ساعت نمیشه. تازه خونه پر خونه پرش رو گفتما!
البته من فک کنم از نسل قبل جا موندم!! میخوام به نسل اصلیم برگردم:geryeh:[/]

[="Arial"][="DarkGreen"]سلام و عرض ادب

من که به یه نتیجه ای رسیدم . هر وقت انسان به چیزی بیش از حدش علاقه نشون بده اگه نداشته باشه بهش نمیرسه اگرم داشته باشه از دستش میده. البته نظر شخصیمه.

در مورد شما هم حدس میزنم کلا حتی طرف مقابل نمیدونه و خودتون بریدین و دوختین.اگه اینطوریه کلا از فکرش بیاین بیرون البته شاید هم اشتباه میکنم.

در مورد خواب و استخاره هم جناب حامی پاسخشون به نظرم کامل بود.

با تشکر[/]

سلام
بحث جالبیه.
من خودم یه چند باری به این موارد برخورد کردم. مخصوصا دخترایی رو دیدم که دل بستن. دل بستن برا دختر مثل سمه. بیشتر به قسمت فکر کنید. که خدا هر چی بخواد بهتون میده نحوادم نمیده. مخصوصا برا دخترا واقعا لازم نیست تلاشی بکنن! قسمت خودش میاد دم خونشون!
مساله ی بعدی اینه که به قول دوستام میگن تا یه نفر نیومد خواستگاری و حداقل یکی دوجلسه باهاش حرف نزدید اصلا بهش فکر هم نکنید. تازه تا دم عقدشم رفتن دل بستن به هم خورده. من یکی که به شخسه میگم تا خطبه ی عقد خونده نشه نباید دل بست!
چون هر لحظه ممکنه به هم بخوره! دیگه چه برسه به این مواردی که نه به داره نه بباره!

سلام
با تشکر از پاسخ مشاور محترم چند نکته را خدمت شما عرض می‌کنم:
- با توجه به آیه 20 از سوره‌ی مبارکه روم خداوند متعال می‌فرماید "وجعل بینکم مودة و رحمة". یعنی علاقه‌ها‌ی واقعی را خداوند بعد از خطبه عقد بین زوجین قرار می دهد.
و این علاقه‌های قبل از خطبه ممکن است علاقه به جمالات شخص باشد و نه کمالات او.
- البته هم جمالات و هم کمالات نشانه‌ها و آثار خداوند است که انسان به آنها علاقمند می شود.
- چون برای دختران جواب رد شنیدن سخت است باید محتاطانه از یک مشاور امین برای تعیین واسطه جهت معرفی شما به آن شخص استفاده کنید.
- دل نبندید و نتیجه را به خداوند متعال واگذار کنید. به اینکار شبیه برنامه ریزی برای یک درس نگاه کنید نه اینکه همه‌ی ذهن شما را پر کند و سریع تکلیف آنرا مشخص کنید.
- اگر اشتباه کنید و او بفهمد که شما به او علاقه دارید ولی او ملاکهای جسمی و روحی دیگری برای خود داشته باشد و جواب رد بدهد، تا پایان دوره ی دانشجوی با مشکلاتی نظیر شلوغی ذهن
و یا لو رفتن قضیه نزد دیگر دانشجویان مواجه می شوید.
- واسطه باید به او نزدیک شده و ببیند اصلا قصد ازدواج دارد؟ با چه معیاری می‌خواهد زندگی تشکیل دهد؟ چگونه می خواهد همسرش را خوشبخت کند؟ آیا شخصی را در نظر دارد؟
خانواده اش برای همسر او چه معیارهایی را در نظر گرفته اند؟ و معیار های مهم دیگری که در کتابه و همین وب سایت برای ازدواج بحث شده است.
- یکبار در دانشگاه دو نفر به هم علاقمند شدند و بعد از چند ماه (که از طریق خانواده هم اقدام کرده بودند) قبل از خواندن خطبه‌ی عقد بعلت اصرار دختر مبنی بر کارکردن در بیرون منزل
و مخالفت پسر با اشتغال همسر آینده‌اش به نتیجه نرسیدند.
- علما توصیه می‌کنند هنگامی که چشمتان به نامحرمی افتاد دو ذکر زیر را بگوئید تا خداوند از فضلش شما را غنی و بی‌نیاز کند:
- اسئل الله من فضله
- یا خیر حبیب و محبوب صل علی محمد و آل محمد

این دو ذکر حتی برای متاهلین هم لازم است و آثار فوق العاده‌ای دارد

[="Microsoft Sans Serif"]درود بر بانو "Moonix" :Gol:

به راستی، زندگی شما دختران، چه نشیب و فرازهایی دارد!
البته تنها شما نیستید که به معشوق خود نمی‌رسید؛ چه بسیار پسرانی که دل به دختری می‌بندند ولی آن دختر، یا دل به کس دیگری بسته است؛ یا از آن پسر بیزار است و به او پاسخی نمی‌دهد و غرور او را زخمی می‌کند.


بهر من کج کنی ابرو، برو ای چشم‌سفید /// وه چه بی‌جا غلطی شد! برو ای چشم سیاه

کِه تو را گــفت که در کوچه سلامم نکن؟ /// که تورا گـــفت کـــه بایـــد نروی با مـــن راه؟

*****

هست هستی;424627 نوشت:
سلام
بحث جالبیه.
من خودم یه چند باری به این موارد برخورد کردم. مخصوصا دخترایی رو دیدم که دل بستن. دل بستن برا دختر مثل سمه. بیشتر به قسمت فکر کنید. که خدا هر چی بخواد بهتون میده نحوادم نمیده.

چنین اندیشه‌ای را همه‌ی آدم‌ها باید داشته باشند؛ ولی داشتن آن، چندان ساده نیست.


ز دست دیده و دل هردو، فریاد /// که هرچه دیده بیند، دل کند یاد!

بسازُم خنجری، نیشش ز فولاد /// زنُم بر دیده تا دل گردد آزاد

نقل قول:
مخصوصا برا دخترا واقعا لازم نیست تلاشی بکنن! قسمت خودش میاد دم خونشون!

بله می‌توان گفت: نزدیک به همه‌ی پسران و دختران، هنگامی که کسی می‌بینند، دارای ویژگی‌های خوبی است، گمان می‌کنند آن‌کس بهترین کسی‌ست که تاکنون دیده‌اند و دیگر بهتر از آن، نمی‌بینند. این اندیشه، بسیار زیان‌بار است!
ما همه‌ی پسران یا دختران را ندیده‌ایم، بدون‌شک دست بالای دست، فراوان است و بهتر از اویی هم هست، اگر چشم باز کنیم.
اگر خودمان، مطالعه‌ی سودمند داشته باشیم و هر روزمان بهتر از دیروزمان باشد، بدون‌شک هر روز که می‌گذرد، آدم‌های خیلی بهتری را می‌بینیم و آن آدم‌ها پیشین را دیگر نمی‌پرستیم؛ به شرطی که خودمان هم روزبه‌روز بهتر شویم و مطالعه‌ی سودمند به‌همراه عبرت‌گیری داشته باشیم.


طبیعت گَه شگفتی‌ها نماید /// شگفتی بر شگفتی‌ها فزاید

نقل قول:
تازه تا دم عقدشم رفتن دل بستن به هم خورده. من یکی که به شخسه میگم تا خطبه ی عقد خونده نشه نباید دل بست!
چون هر لحظه ممکنه به هم بخوره! دیگه چه برسه به این مواردی که نه به داره نه بباره!

یکی از خویشان ما، پدر و مادر پیر و ساده‌ای دارند که هنوز هم در زمان خود مانده‌اند و گمان می‌کنند امروزه هم همان دوران است.
پسر اینان از دختری خوشش می‌آید و پدر و مادر ساده‌ی خود را به خواستگاری آن دختر می‌برد.
پدر ساده می‌گوید: خب آقای فلانی، ان‌شاالله بچه‌هایمان کی عقد کنند؟
پدر دختر: اکنون بسیار زود است؛ آن‌ها باید (از ابتدای مهر امسال) تا عید با هم باشند و همدیگر را خوب بشناسند.

پدر و مادر ساده، از این سخن بسیار آشفته شدند و هنگامی که به خانه آمدند، گفتند اگر پس از این‌همه زمان، دریافتید که به هم نمی‌خورید، چه؟

این گونه از اندیشه، دیگر برای امروز، کارساز نیست.
این اندیشه برای زمانی بود که دختر با رخت سپید می‌رفت خانه‌ی بخت و با کفن در می‌آمد! نه امروزه‌ای که طلاق گرفتن، یک کار روزمره شده است.
مگر قرار نیست پس از یک‌سال با یک بچه در دست، از هم جدا شوند؟ اکنون جدا شوند!
امروزه، آن روز‌ها نیست که مرد تنها چهره‌ی زن خود را ببیند؛ پس اگر بدون شناخت همسری برگزینند، فردا در بیرون چه زنان زیباتر و بهتری را می‌بینند که از انتخاب خود پشیمان می‌شوند و نسبت به همسرش سرد می‌شود.
امروزه، آن روز‌ها نیست که زنان بسازند و بسوزند؛ چون دانششان بالاتر رفته است و دیگر نمی‌توانند ببینند، مرد از او چشم‌‌داشت‌های نادرستی دارد.

آیا پیش از عقد کمی به هم دلبسته شوند و از هم جدا شوند بهتر است، یا اینکه پس از ازدواج با فرزندانی در دست؟

آبـرنـگـ;424673 نوشت:
این گونه از اندیشه، دیگر برای امروز، کارساز نیست.
این اندیشه برای زمانی بود که دختر با رخت سپید می‌رفت خانه‌ی بخت و با کفن در می‌آمد! نه امروزه‌ای که طلاق گرفتن، یک کار روزمره شده است.
مگر قرار نیست پس از یک‌سال با یک بچه در دست، از هم جدا شوند؟ اکنون جدا شوند!
امروزه، آن روز‌ها نیست که مرد تنها چهره‌ی زن خود را ببیند؛ پس اگر بدون شناخت همسری برگزینند، فردا در بیرون چه زنان زیباتر و بهتری را می‌بینند که از انتخاب خود پشیمان می‌شوند و نسبت به همسرش سرد می‌شود.
امروزه، آن روز‌ها نیست که زنان بسازند و بسوزند؛ چون دانششان بالاتر رفته است و دیگر نمی‌توانند ببینند، مرد از او چشم‌‌داشت‌های نادرستی دارد.

آیا پیش از عقد کمی به هم دلبسته شوند و از هم جدا شوند بهتر است، یا اینکه پس از ازدواج با فرزندانی در دست؟

این مساله واقعا سوال من و خیلی هاست... میشود افراد متخصص نظر دهند؟... واقعا چقدر باید شناخت طول بکشد؟... چند ساعت باید با کسی که خواستگار است حرف زد قبل از جواب نهایی دادن و عقد کردن؟... میشود اینقدر حرف زد و رفت و آمد کرد و دلبسته نشد؟ حالا فکر کنید بعد چند ماه شناخت(در محیط درست و خوب و با رعایت همه مسایل محرم و نامحرم و اطلاع خانواده و...) شناخت ما رسیده به 80، دلبستگی هم رسیده به 60!... تصمیم نهایی ما تحت تاثیر دلبستگی ما خواهد بود، از روی عقل صرف نخواهد بود. ... این نقطه تعادلی شناخت کجاست؟... کجا باید ایستاد و تصمیم گرفت قبل از آنکه احساس جلوی عقل را بگیرد؟

باران بانو;428391 نوشت:
این مساله واقعا سوال من و خیلی هاست... میشود افراد متخصص نظر دهند؟... واقعا چقدر باید شناخت طول بکشد؟... چند ساعت باید با کسی که خواستگار است حرف زد قبل از جواب نهایی دادن و عقد کردن؟... میشود اینقدر حرف زد و رفت و آمد کرد و دلبسته نشد؟ حالا فکر کنید بعد چند ماه شناخت(در محیط درست و خوب و با رعایت همه مسایل محرم و نامحرم و اطلاع خانواده و...) شناخت ما رسیده به 80، دلبستگی هم رسیده به 60!... تصمیم نهایی ما تحت تاثیر دلبستگی ما خواهد بود، از روی عقل صرف نخواهد بود. ... این نقطه تعادلی شناخت کجاست؟... کجا باید ایستاد و تصمیم گرفت قبل از آنکه احساس جلوی عقل را بگیرد؟

سلام علیکم
برای یک شخصی که می‌خواهد به سفارش معصومین علیهم السلام عمل کند دل نبستن کار ساده‌ای است:
- هر کس به دنبال مال یا جمال شخصی برود خداوند او را به همان مال و جمال واگذار می‌کند . ولی اگر برای ایمان او برود خداوند مال و جمال را هم به او می‌دهد.
- برای شناختن یک شخص باید با او سفر کنید یا شش ماه زندگی کنید.
- مومن کسی است که حرف مردم را مقدم بر حرف خدا و رسول نمی‌داند.
- برای بررسی ایمان شخص قبل از مصاحبه در موردش از دوستانی که با او سفر رفته یا زندگی کرده‌اند و از همسایگان خوب تحقیق کنیم تا جلسات رفت و آمد کمتری داشته باشیم.
کتابهای مناسب در این زمینه بسیارند.
- در مصاحبه سئوالات اساسی را بپرسیم( این سئوالات را از کتابها و افراد متدین بخواهیم چون آنها تجربه دارند)
- در پایان باید دانست که هنر ازدواج به تفاهم رسیدن است
مثلا در مورد اشتباهات او و خانواده اش سنجیده عمل کنیم تا تفاهم را خداوند فراهم کند.
- باچشم و ذهن باز انتخاب کنیم و با چشم و ذهن بازتر زندگی مشترک را طبق سفارشات قرآن و معصومین شروع کنیم.

ان الله یحب المتوکلین

آبـرنـگـ;424673 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]درود بر بانو "Moonix" :Gol:
.............................
آیا پیش از عقد کمی به هم دلبسته شوند و از هم جدا شوند بهتر است، یا اینکه پس از ازدواج با فرزندانی در دست؟

سلام بر همگی و تشگر از آبرنگ که فعالانه در بحث شرکت می کنند.
شناخت یک پروسه است و از «کانال های مختلف» باید انجام شود
براساس آموزه های دین هر جا «قصد لذت جنسی» و «ترس افتادن در گناه» بود خط قرمز است و نباید ادامه داد. نمی توان گفت: برای شناخت بیشتر اشکالی نداره ما به هم دلبسته شویم.
اگر از راه های مختلف اقدام کنیم می توان به شناخت رسید و در دام وابستگی و گناه هم نیفتاد.
اصلا از نظر روان شناختی ما ذهن مان را باید آک نگه داریم به ویروس دلبستگی و وابستگی مبتلا نشود که اگر بشود با آن ذهن سراغ دیگری برای خواستگاری رفتن خطا است.گاهی ممکن است ناخواسته ذهن درگیر رابطه عاطفی شود اینجا فرد چون اختیار نداشته است گناهی نکرده است ولی نباید اختیارا کاری کند که در ادامه گناه آلود باشد.
برخی تخیلات و تجسمات ذهنی و افکار در باره نامحرم هم گناه نیست چون به مرحله عمل در نیامده است اما احتیاط شرط عقل است چون سر سره است و احتمال سرخوردن عادتا زیاد است.
اگر فردی اختیارا یا بی اختیار ذهنش به فردی درگیر شد و تقدیر یا...نبود که به هم برسند لازم است قبل از این که سراغ دیگری بروند یا به دیگری جواب بله دهند ذهن را ویروس زادیی کند.
جاروب کنه خانه را آنگه مهمان طلب.
بنابراین برای این که شناخت خالص شود و آمیخته به هیجان ها و عواطف نشود، لازم است که راه های شناخت را متعدد کنیم. در ثانی گاهی فرد مقابل دانسته(مانند دروغگو) یا ناخودآگاه(مثل افراد خودکم بین یا افراد خودشیفته) سخنانش معرف واقع نیست.
کانال های کسب شناخت
1- مذاکره با خانواده ها (و توجه به روابط کلامی و غیرکلامی)
2- مذاکره دختر و پسر(و توجه به روابط کلامی و غیرکلامی)
3- کمک از معرّفان
4- مشورت با دوستان، همکلاسان، اساتید، همکاران، همسایگان
5- توجه به تعلقات (زمینه و بافت آلبوم، اتاق، تصاویر، قفسه کتاب، پوشش، نوع سی دی ها و ....)
6- و...

با سلام ...
چند تا چیز به نظره من خیلی مهم هستند ... که حتما حتما حتما باید نسبت بهش اطمینان داشت و ممکن هست شخص در موردش فیلم بازی کنه ولی ما باید کاملا مطمین باشیم .

1- پولدار بودن .
2- اخلاق .
3- عاقل بودن .
4- تنبل نبودن .

تمامی این خصوصیات رو هم میشه با تحریک کردن شخص متوجه شد ...

1- مثلا ناگهان ادعا کنین که دلدرد گرفتین و باید زودتر برسین بیمارستان . به تصمیم هاش خوب دقت کنین . ببینین چجوری با دیگران در تعامل قرار میگیره و ....
2- مثلا باهاش برید خرید ... ببینید چجوری صحبت میکنه ... میتونه تخفیف بگیره یا نه ... اگر نتونست تخفیف بگیره ... زیاد هم مهم نیست ... آیا به نکات خرید کردن توجه میکنه یا نه و ...
3- در مورده پولدار بودن ... حتما در جلسه خواستگاری نسبت بهش پرسش مستقیم شود . که آقا داماد چه چیزهایی دارند ... بعدا میگن سو تفاهم شده ... این چیزها رو ما دادیم که دستش باشه و ...
4- غیرتش رو محک بزنین ... ببینین تعریف غیرت تو ذهنش چی هست ؟؟؟ ( روسری و چادر و رو گرفتن ... یا مراقب و مواظبه همسرشون بودن و تو سختی ها تنها نگذاشتنشون)
5- عاقل بودن ... انسانهای عاقل همیشه روی بردار رشد هستند .... پس بنابراین میشه شناختشون .... برای اینکه ببینین پسری بدرد میخوره یا نه ... مهم نیست که الان چی داره ... مهم اینه که روی بردار
رشد باشه ....
مثلا وضعیت 4 سال پیشش رو بررسی کنین که چه چیزهایی داشته .
مثلا وضعیت 2 سال پیشش رو بررسی کنین که چه چیزهایی داشته .
مثلا وضعیت 1 سال پیشش رو بررسی کنین که چه چیزهایی داشته .
مثلا وضعیت الانش رو بررسی کنین که چه چیزهایی رو داره .

اگر بر روی بردار رشد بود ... مناسب هست و گرنه بدرد نمیخوره باید انداختش دور .:khandeh!:

6- تنبلی ... معمولا آقایونی که صورت ها کشیده دارند ... فرز و سریع و چابک هستند و آقایونی که صورته گرد دارن تنبل میشن ( شاید هم سیاستمدار و موفق ) ... کارهای متفاوت رو در بازه زمانی کوتاهی ازشون بخواین
انجام بدن ... ببینید آیا قدرت سوئیچ کردن رو دارن ... یا بین کارها میخوان خستگی در کنن ...

7- رینگی نباشه ... بعضی از آقایون یه دفعه رینگ برشون میداره ... مثلا رو تخته شروع میکنن زدن ... یا مثلا وشگن میزنن ... اینا بدرد نمیخورن ... باید انداختشون دور :khaneh:

آخرش هم یه پسره ... کچل و کور و ایکبیری نصیبتون میشه :khandeh!:



سلام من دختر دانشجو و مجردیم و تا الان با هیچ پسری دوست نبودم چون به نظرم خیانت به همسر آیندمه...
جمع بندي
پرسش
خوابام یا استخاره؟!( راه های کسب شناخت بدون دلبستگی در خواستگاری)

یک سال پیش به شخصی علاقه مند شدم علاقه م صرفا به این دلیل بود که این شخص برام تحسین برانگیز بود چون میبینم که برای موفقیتش خیلی تلاش میکنه و هدف داره رفتارش و چهره ش برام جذاب و دلنشینه
هنوز احساسم سطحی بود و رنگ علاقه نگرفته بود که اومد به خوابم و توی خواب دیدم که خونه مون یه باغ بزرگ شده و من لباس سفیدی تنم بود و اونم همراه خانواده ش اومده بود انگار منتظرش بودم و قرار بود که به خواستگاریم بیاد خلاصه اومد و دسته گل زیبایی به من داد و من از خواب پریدم البته من شرایط خواب رو میدونم و چون همیشه مواظب پاکیم هستم و یه روز درمیون هم غسل مستحبی میکنم به خوابام اعتماد دارم این خواب خیلی ذهنمو مشغول کرد و البته باعث شد تا بهش جدی تر فکر کنم و رفته رفته بهش علاقه مند بشم
مدتی گذشت و من رفتاری که نشونه ای از علاقه اون شخص به من باشه ازش ندیدم برای همین تصمیم گرفتم از کتب ادعیه استفاده کنم تا اونم به من علاقه مند بشه! هرچند نمیدونم تا چه حد میشه به این کتب اعتماد کرد... ذکری که برای ایجاد محبت بود رو تا چند صد بار تکرار کردم و به دلم افتاد که استخاره بگیرم که اگه خوب اومد ادامه بدم اما جواب استخاره خیلی بد بود برای همین منم تصمیم گرفتم تا از اون شخص دل بکنم هرچند برام سخته تا پریشب که دوباره به خوابم اومد و سراسر موضوع خوابم این بود که به دنبالش از پله ها بالا میرفتم یا بالعکس اون به دنبال من بالا میومد!دوباره دیشب استخاره کردم البته اینترنتی ولی بازم نتیجه همون بود"نهی شدید..."نمیدونم به خوابام دل ببندم یا از نتیجه استخاره بترسم برام سخته باید یا ازش دل بکنم یا همچنان امیدوار باشم لفطا بگید چیکار کنم ممنون

پاسخ

سلام بر شما خواهر محترم و بزرگوار که تلاش دارید زندگی پاک و خدایی داشته باشید
بی تردید خداوند راستگو ترین است و ایشان فرموده است کسی که تقوای الهی داشته باشید و در راه ماه تلاش و مجاهدت کند و هوای نفسانی خویش بگذرد و به ما توکل کند، راه گشایش از مشکلات و سختی ها برایش قرار می دهیم و در نعمت ها و رزق را به رویش می گشایم.
خواب ها انواع و اقسامی دارد و تفسیر خواب کار هر کسی نیست چون خود علمی است. اما چیزی که باید بدانیم این است که ما حق نداریم:
1- بنای زندگی واقعی خود را بر خواب هایمان بگذاریم و طبق ذهنیات خودمان تعبیر و تفسیر کنیم.
2- در مورد استخاره نیز باید بدانیم که هرجایی نمی توانیم استخاره کنیم و اگر جایی که جای استخاره کردن نیست استخاره بگیریم در واقع کاری دل بخواهی انجام داده ایم که اسمش را باید چیز دیگری بگذاریم نه استخاره ای که اسلام در وقت خاص آن را توصیه کرده است.

وقت خاص استخاره
وقت خاص استخاره چه وقتی است؟
دو نوع استخاره داریم «استخاره مطلق» یعنی این که در همه حال و در همه شرایط از خداوند متعال خیر و برکت را طلب کنیم.
نوع دیگری از استخاره،«استخاره مصطلح» است و آن همین استخاره هایی است که با قرآن یا تسبیح و... گرفته می شود. وقت این نوع استخاره زمانی است که ما فکر و مطالعه و مشورت با متخصص کرده ایم و سود وزیان کارمان را سنجیده ایم ولی باز نمی دانیم چه کاری را باید انجام بدهیم و در تردید و سرگردانی به سر می بریم برای این که از تحیر و سرگردانی خارج شویم به استخاره پناه می بریم.
اگر مشاور با تجربه ای راه را به شما نشان داد ولی باز شما نتوانستید به چیزی که او گفته عمل کنید اینجا هم جای استخاره نیست چون راه درست مشخص است ولی شما نتوانسته اید با دل و ذهن تان کنار بیایید.
این جا باید چه کار کرد؟
اینجا باید باز از مشاوران با تجربه کمک گرفت و گفت می دانم کدام راه درست است ولی در ادامه راه مانده ام چگونه راه درست را طی کنم؟

تصور کنید...

تصور کنید به هر دلیلی قسمت و تقدیر شما نباشد که به هم دیگر برسید. این طور که شما پیش می روید ذهن و فکر و قلب و جودتان سرشار از او می شود. شمایی که می خواستید ذهنتان و قلب تان برای شوهرتان ویروسی نشود و فقط برای او باشید، به گونه ای ازدواج خواهید کرد که همسرتان نمی توان با هزار زحمت جایی در دل و ذهن تان باز کند و چه بسا شما او را مقصر بدانید و «ناخواسته» و «ناهشیار» شروع به بهانه گیری کنید که مثلا فلان رفتارش را نمی پسندم، خانواده اش اله است و بِله و..
این پدیده چیزی است که بنده به عنوان مشاور زیاد با آن مواجه بوده ام.

چاره چیست؟
چاره این است که تخیلات، افکار و هیجان خود را به شدت مدیریت کنید. از تنهایی بگریزید. کارهای اجتماعی، هنری و معنوی لذتبخش حلال را در برنامه خود بگنجانید. از چیزهایی که او را برای شما تداعی و یادآور می شود «فاصله فیریکی و عاطفی» بگیرید. لزومی ندارد این گونه دعا کنید و ذکر بگویید به طور کلی از خداوند بخواهید خداوندا اگر وصال به فلان شخص به نفع دین و دنیای من است ما را به هم برسان. در دعا نباید برای خداوند تعیین کنیم که مثلا فلان کار به صلاح من است مستجاب کن. چون واقعا ما نمی دانیم عاقبت کار چی میشه؟ نمی دونم چه چیز به نفع و صلاح ما است یا نه باید دعا کرد. اما نه به گونه ای که ذهن را قبل از دعا وابسته کنیم و نه به گونه ای که برای خداوند تعیین تکلیف کنیم.
پیشنهاد می کنم. ابتدا به طور کلی او ، رفتارها و شخصیت و «دوستان» و خانواده اش را بسنجید و از واسطه ای امین و راز دار کمک بگیرید. (دقت کنید منظور پیک نیست.) تا به ایشان غیرمستقیم جهت بدهد که خواستگاری شما بیایید. اگر کار به آنجا رسید تازه باید تحقیق و بررسی کنید و ببینید آیا ملاک ها و تناسب هایی که لازمه یک ازدواج موفق است موجود است.
- حتما به امام حسین و اصحاب ایشان متوسل شوید تا بهترین ها را برای شما رقم زنند

نمودار جايگاه استخاره در اسلام
http://www.askdin.com/thread9224-16.html#post102706
........................................................
سؤال دوم
[=Microsoft Sans Serif]آیا پیش از عقد کمی به هم دلبسته شوند و از هم جدا شوند بهتر است، یا اینکه پس از ازدواج با فرزندانی در دست؟

شناخت یک پروسه است و از «کانال های مختلف» باید انجام شود
براساس آموزه های دین هر جا «قصد لذت جنسی» و «ترس افتادن در گناه» بود خط قرمز است و نباید ادامه داد. نمی توان گفت: برای شناخت بیشتر اشکالی نداره ما به هم دلبسته شویم.
اگر از راه های مختلف اقدام کنیم می توان به شناخت رسید و در دام وابستگی و گناه هم نیفتاد.
اصلا از نظر روان شناختی ما ذهن مان را باید آک نگه داریم به ویروس دلبستگی و وابستگی مبتلا نشود که اگر بشود با آن ذهن سراغ دیگری برای خواستگاری رفتن خطا است.گاهی ممکن است ناخواسته ذهن درگیر رابطه عاطفی شود اینجا فرد چون اختیار نداشته است گناهی نکرده است ولی نباید اختیارا کاری کند که در ادامه گناه آلود باشد.
برخی تخیلات و تجسمات ذهنی و افکار در باره نامحرم هم گناه نیست چون به مرحله عمل در نیامده است اما احتیاط شرط عقل است چون سر سره است و احتمال سرخوردن عادتا زیاد است.
اگر فردی اختیارا یا بی اختیار ذهنش به فردی درگیر شد و تقدیر یا...نبود که به هم برسند لازم است قبل از این که سراغ دیگری بروند یا به دیگری جواب بله دهند ذهن را ویروس زادیی کند.
جاروب کنه خانه را آنگه مهمان طلب.
بنابراین برای این که شناخت خالص شود و آمیخته به هیجان ها و عواطف نشود، لازم است که راه های شناخت را متعدد کنیم. در ثانی گاهی فرد مقابل دانسته(مانند دروغگو) یا ناخودآگاه(مثل افراد خودکم بین یا افراد خودشیفته) سخنانش معرف واقع نیست.
کانال های کسب شناخت
1- مذاکره با خانواده ها (و توجه به روابط کلامی و غیرکلامی)
2- مذاکره دختر و پسر(و توجه به روابط کلامی و غیرکلامی)
3- کمک از معرّفان
4- مشورت با دوستان، همکلاسان، اساتید، همکاران، همسایگان
5- توجه به تعلقات (زمینه و بافت آلبوم، اتاق، تصاویر، قفسه کتاب، پوشش، نوع سی دی ها و ....)
6- و...

موفق باشید

***
خداوندا ما آن ده که آن به

موضوع قفل شده است