خدا چه می کند؟؟

تب‌های اولیه

173 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

حق دوست;364886 نوشت:
بنده پست های قبلی را مطالعه نکردم اما

1- انسان همیشه اونقدر به خدا بدهکار هست و خدا از روی رحمت باهاش برخورد میکنه که نتونه از خدا طلبی داشته باشه.
2- تا اونجایی که اطلاع دارم صفت حسد و افسوس در بهشت در انسان ها وجود ندارد و همه از اونچه دارند راضی هستن.

سلام ...
جواب قسمت اول : خوب این که بازم میشه مثله همین دنیا ... مگه من از خدا طلبکار بودم که بهم دست و پا داده ... هر چی هم که بهم داده از سرم زیادی بوده ... ولی من نمیخوام دنیایی رو ببینم که به یکی پرادو میده و به یکی ویلچر ... تازه اون ویلچریه خیلی هم بیشتر برای راه رفتن زحمت میکشه ...

جواب قسمت دوم : اسمش رو من حسد نمیزارم ... کمال طلبی میزارم ... مگه میشه انسان کمال طلب نباشه ....

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و خداقوت

یکی از چیزهای دیدنی در این دنیا ویلچریهایی است که خدا را بنده اند.

دیدنی تر زمانیست که متوجه میشوی اونا قانع تر و شکرگذارتر از مردمی هستند که چیزهای بیشتری دارند.

به نظر حقیر این یکی از زیباترین صحنه های دنیا است.

[="DarkSlateBlue"]

به نام الله;364814 نوشت:
ببینین عزیز اون آیه و حدیث مولا امام جعفر صادق(ع) و این متن زیر جواب توبه پذیر بودن یا نبودن را می رساند و باز می گوییم که اینها همش بحث است و کار اصلی را خدا انجام می دهد و خدا خودش خبر دارد. عالمان دینی هم گفته اند که بعضی چیزارو نمی شود جواب داد چون بشر از جوابگویی به بعضی مسائل عاجز است

عزیز اگر شما روایت و آیه آوردی من هم دقیقا همین کار رو کردم! بلکه مستند تر!
چرا که در آیه شما هیچ حرفی از توبه زده نشده فقط گفته سزای چنین قاتل کافری جهنم ابدی است! (اما نگفته چنین شخصی حق توبه ندارد) بلکه در آیه ای دگر گفته است همه ی گناهان را در صورت توبه میبخشم!
از این واضح تر وجود ندارد! و
و همچنین همه میدانیم کاری که یزید با امام حسین کرد از این بدتر بود اما امام سجاد گفت اگر نماز غفیله بخواند توبه اش قبول است اما توفیق نماز به او نمیرسد!
بنابراین برادر من اگر خدا از روی رحمتش راه رو برای بعضی ها باز میگذاره از روی حکمتش توفیق اون رو ازشون میگیره! مثلا در روایات هست که هربار یزید میومد نماز غفیله بخونه دلدرد شدیدی میشد و نمیشد بخونه! بنابراین راه بازگشت برای اون فردی که مورد بحث ما هست باز بوده و اگر خدا در جا او را سنگ میکرد اولا:
نباید در او خلاصه میشد و باید خیلی ها را در این دنیا سنگ میکرد و نظم جهان به کلی به هم میریخت
دوما آن شخص در آخرت معترض میشد و مدعی میشد که میتوانسته توبه کند اما خدا فرصت به او نداده
ثالثا ده ها دلیل و حکمت دیگر که من فقط به این اشاره کردم!
رابعا بر فرض که به قول شما اصلا و ابدا حق توبه برای چنین افرادی وجود نداشته باشد! یک سوال از شما میپرسم ! پسر زمینی به سوال من جواب نداد! یعنی اگر جواب میداد همه ی تفکراتش پنبه میشد به همین دلیل جواب نداد! از شما میپرسم امیدوارم صادقانه جواب من را بدهید!
انسان اول شخص مومنی را میکشد و بعد به این گناهش افتخار میکند و همچنان کافر و متکبر به زندگی خود ادامه میدهد
انسان دوم شخص مومنی را میکشد و بعد (گرچه حق توبه ندارد) اما با این حال توبه میکند و به شدت پشیمان میشود و خودش مومن و مسلمان میشود و از این به بعد به دستورات خدا عمل میکند

روز قیامت میشود! این دو شخص را نزد خداوند میاورند تا محاکمه کنند:
سوال من اینجاست:
آیا خداوند این دو نفر را به یک شکل و در یک جا و مثل هم محاکمه میکند یا خیر؟
اگر بلی ! چرا؟ مگر خدا عادل نیست؟ مگر بین این دونفر فرق نیست؟
و اگر خیر! باز چرا؟ مگر نمیگویید توبه تاثیری ندارد و حق توبه ندارد؟ پس چرا مجازات این دو شخص را یکسان نمیدانید؟

پس حتی اگر فرض کنیم فردی که حق توبه ندارد اگر توبه کند در مجازاتش خداوند تخفیف میدهد باز استدلال من به قوت خود باقی میماند و آن استدلال این است:

اگر خداوند در لحظه ی سر بریدن بلا فاصله آن شخص را سنگ میکرد آن شخص در آخرت به خداوند معترض میشد و میگفت چرا به من فرصت توبه ندادی تا در مجازاتم تخفیف بگیرم؟؟؟؟
بنابراین خداوند صبر کرد تا او را همچنان بیازماید!

و این همان سوالی است که پسر زمینی از آن فرار کرد! امیدوارم شما و فاطمه محمدی از آن فرار نکنند!
والسلام[/]

[="DarkSlateBlue"]

pesar.zamini;364815 نوشت:
خدایا چگونه دلت نمی شکند وقتی می بینی کودکی را جلوی چشم مادرش سر می برند

برای اینکه بهت اثبات کنم که جز تکرار حرفهایت چیزی برای گفتن نداری و برای اینکه بهت اثبات کنم که خودت قبلا با دستهای خودت جواب این سوالت را نوشتی پست خودت را در جوابت میاورم
pesar.zamini;364700 نوشت:
تو دنیا فقط خدا نیست که احساس داره ما کلنگ نیستیم ما هم احساس داریم صبر خدا زیاده صبر ما زیاد نیست

پسر زمینی شما وقتی برای حرف خودت هم ارزش قائل نیستی بیشتر از این هم ازت انتظار نیست مشخص است که برای حرفهای این همه آدم :

رئوف;361573 نوشت:
- خداوند مهربان است ولی معنا مهربانی این نیست که در هر حادثه ای به سرعت ظالمان را نابود کند. مگر افراد معصوم و والا مقامی وجود نداشتند که با فجیع ترین شرایط شهید شدند (امام حسین (ع)) در آن مورد اولویتی بیشتری برای دخالت مستقیم خداوند وجود داشت، اما مصالحی وجود دارد که به خاطر حفظ آنها خداوند کاری انجام نمی دهد. یکی از آن مصالح حفظ محیط دنیا به عنوان محیطی برای تکامل بشر بر اساس اختیار آنهاست
بابک 113;361600 نوشت:
قرار نیست تمام عدالت در این دنیا باشه.

mohamad7;361740 نوشت:
حکمت خداست. چقدر به خاطر این کودک افراد سلفی و وهابی از عقیده خود دست برداشته اند خود خدا می داند.

maes;361826 نوشت:
این خونها طاغوت ها را به زمین خواهد زد.
pargaj;361920 نوشت:
اگر کودکی را در سوریه ذبح نمودند .. بدون شک و بدون شک عوارضی خواهد داشت هم برای کنندگان مجرم و هم برای همه شیعیان اما زمان میخواهد تا ما بتوانیم این عوارض را درک نماییم و ببینیم باید صبر کرد همانگونه که شما نیز صبر نمودید تا این صفحه بالا آمد و توانستید آنرا ببینید فقط این صبر شاید برای عده ای کم آید و برای تعدادی نیز زیاد و یا از حوصله ما خارج گردد اما قطعا عوارض آنرا همه خواهیم دید .. هم آنان که کردند و هم آنان که دیدند و هم آنان که تا قیام و قیامت خواهند دید و

tahoora67;361937 نوشت:
خداوند هم در اداره و تدبیر این عالم دارای یکسری اصول و قوانین (قوانین تکوینی) و به قول قرآن سنتهایی است: سُنَّةَ مَن قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِن رُّسُلِنَا وَلاَ تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًاسنتى كه همواره در ميان [امتهاى] فرستادگانى كه پيش از تو گسيل داشته‏ايم [جارى] بوده است و براى سنت [و قانون] ما تغييرى نخواهى يافت (۷۷) . لذا برای خداوند ایجاد و اجرای این قوانین از همه چیز مهم تر است. هر چند ممکن است این قوانین به مذاق ما خوش نیاید و یا آنها را مخالف عدل و مساوی ظلم بدانیم.

منتظر یار;361994 نوشت:
این حرف یعنی نا امیدی
که دقیقا هدف این از خدا بی خبراست
واسه اینا که کاری نداره یه بمب بندازن وسط شیعه ها همه رو بکشن اما با این کارا و پخش تصاویر و گزارش هاشون میخوان مردم رو از حق بترسونن و بذر نا امیدی رو تو دل شیعه ها بکارن

حامد;362044 نوشت:
سلام
خداوند به مظلومان عزت ابدی و جاودانگی می دهد و در این راه فدا شدن سر و گرودنی و بدنی که بالاخره باید از بین برود اشکال ندارد
والله البموفق

عبدالرسول;362400 نوشت:
فقط یه سوال از شما می پرسم ، اگه همین فرد فردای قیامت بیاد و معترض بشه که چرا خدا به من فرصت نداد تا خودم رو نشون بدم ، شما جوابی دارید بهش بدین ؟

طلوع ستاره;362607 نوشت:
درد یک شیعه فقط سر بریده این کودک است که با از بین رفتن این افراد مرحمی بر دلمان باشد. بله درست است که این کودک معصوم هست معصوم تر از علی اصغر آقا امام حسین هم هست؟ پس اینگونه باشد باید همان زمان دنیا به پایان میرسید. حکمت و مصلحت الهی چیزی نیست که هر فردی آن را درک کند باید از حیوانیت جدا شد تا به آن رسید. خدا این دنیا را برای این افراد حیوان صفت نیافرید که به خاطر آنها تامش کند هدف از آفرینش انسان رسیدن آن به کمال است.

رئوف;362625 نوشت:
- این جهان محل آزمایش انسان هاست، آزمایش انسان، متوقف بر داشتن قدرت انتخاب است.
جنایتکارانی این چنین نیز طبق تعریفی که بنده ارائه کردم، زمینه رسیدن به کمال را دارا بوده اند(زیرا اگر راه صحیح را انتخاب می کردند، به افرادی صالح بدل می شدند) فلذا شایستگی داشتن اختیار را داشته اند. اما از آنجایی که ماهیت اختیار چنین است که فرد هم توانایی انتخاب راه درست را دارد و هم توانایی انجام رفتارهای پلید را دارد، نتیجه ی فرد، تابع خواست خود او، خواهد بود.
با توجه به این توضیحات، داشتن اختیار لازمه این جهان است که برای رسیدن به کمال انسان ها ایجاد شده است. فلذا اعطاء اختیار ظلم نیست. ظلم را باید در مقام داوری بین انسان ها جستجو کرد که در آن مقام نیز خداوند کاملا عادلانه با انسان ها رفتار خواهد کرد.
ریحانه سادات;363039 نوشت:
اگر عقل ناقص ما انسانها به حکمت کارهای خالقمون قد نمیده
اگر بسیاری از قوانین این دنیا با حساب و کتابای ما مخلوقات ناچیز جور درنمیاد
اشکال از خالق این دنیاست یا از ما؟

طلوع ستاره;363352 نوشت:
اگر مراحل کمال انسانی را برشماریم یکی از آنها رسیدن به مرتبه رضا و تسلیم است رسیدن به این کمال نفسانی, به بنده آرامش روانی می بخشد و از تلاطم روحی و تشویش و نگرانی می رهاند, چه بسا برخی از امور و اوضاع, نتیجه تنبلی و بیکاری و بی عاری و سهل انگاری باشد, یا برخی از محرومیت ها و ناکامی ها ,پیام ظلم و اجحاف و حق کشی دیگران باشد. اینها را نباید به حساب مقدرات الهی گذاشت و به آنها رضا داد و گامی برای رفع ظلم بر نداشت. ظلم پذیری با رضا به تقدیر الهی فرق دارد. پس بازگشت سخن به آن جاست که وقتی علی رغم همه تلاش ها در محدوده توان خویش وضعی داشت که روشن شد خدا چنین خواسته است به خواسته الهی تن و گله مند نباشد و چون از
همۀ حکمت‌ها و مصلحت‌ها اطلاع ندارد، با دلسپردن به قضای الهی و پذیرش آنچه او خواسته است، به امنیت روانی و طمأنینۀ روحی می‌رسدو این جلوه‌ای از ولایت‌پذیری نسبت به پروردگار است که مولای همه است.در حدیث قدسی آمده است:
«مَنْ لَم یَرض بقضائی و لم یُؤمِن بِقَدَری،فَلْیَلتَمِسْ اِلهاً غیری؛3 هر کس به قضای من راضی نیست و به تقدیر من ایمان ندارد، پس در پی خدایی دیگر غیر از منباشد».آنچه انسان را به این مرحله از «رضا به قضای الهی» می‌رساند، معرفت خداست. هر که خداشناس‌تر باشد، نسبت به خواست او تسلیم‌تر است. امام باقر(ع) در حدیثی به این نکته اشاره می‌فرماید:«اَحَقُّ مَنْ خَلَقَ اللهُ بالتّسلیم لِماقَضَی اللهُ مَنْ عَرَفَ الله؛4 شایسته‌ترین مردم برای تسلیم به آنچه خداوند مقدر کرده و قضای الهی است، کسی است که خدا را بشناسد.
یا حق

reza_i7;363829 نوشت:
آیا انسان به جایی رسیده یا میتونه برسه که برای قضا و قدر الهی بتونه تصمیم بگیره و درست یا نادرستی اون رو مشخص کنه؟!!!
انسان همه چیزو میدونه یا خدا؟انسان میتونه خلق بکنه یا خدا؟انسان کامله یا خدا؟!
اگر خدا کامله که در این صورت چطور چنین اجازه ای داریم که تا این حد راجع به خدا و کارهاش اظهار نظر کنیم؟؟؟ایمانمان به خدا کجا رفته است؟
قطعا جواب معلومه و اینو بدونید عزیزان اگر یک اپسیلن در نظم و وجود خدا نقضی وجود داشت مطمعن باشید جهان چنین نظمی رو نمیداشت و اون رو حفظ نمیکرد
دلیل هر کار بد و خوبی قطعا اختیاره و این وسط باید تعادل حفظ بشه چون یکی از دلایلی که آمده ایم به دنیا اینه که آزمایش بشیم و در نهایت به خدا برسیم که در غیر این صورت زندگی پوچ می باشد.

Albus;363918 نوشت:
به نام خدا
سلام

هر مفهومی که در نظر بگیریم،از پنج حالت خارج نیست:
1-خیر محض باشد.
2-خیرش از شرش بیشتر باشد.
3-خیر و شرش مساوی باشند.
4-خیرش از شرش کمتر باشد.
5-شر محض باشد.
مورد اول که همان حق تعالی است.مورد پنجم هم عدم محض است که ممتنع است و وجود نمی یابد.مورد 4 و 3 نیز وجود ندارند.
بنابراین هر چیزی که هست یا خیر محض است یا خیرش از شرش بیشتر است.لذا در جهان هستی بیشتر خیر داریم تا شر.اما این که چرا شرور وجود دارند بحث دیگری است.

اگر تا اینجا را قبول دارید،می توانیم ادامه دهیم و ببینیم که اساساً چرا شرور وجود دارند.کتاب "عدل الهی" شهید مطهری را هم شدیداً توصیه می کنم.

و من الله توفیق

سلمان14;364130 نوشت:
در زمینه مشکلات اینچنینی

به نظر حقیر، خیلی حرفها از اساس مشکل دارد،
اگر کسی به خدا اعتقاد داشته باشد، خدا رو اساس همه چیز می داند، حتی منطقش.

بنابراین بی معنی است که با منطق مان از او ایراد بگیریم. امکان ندارد خدا ظلم کند.
البته این هم هست که: در جایی در توحید مفضل خواندم که: «خدا گاهی برای تادیب دیگران، یکی را مبتلا می کند، که اگر صبر کرد و .... در آخرت پاداش ماداش می گیرد.»
در این صورت هم، خدا به ارزش خوب و بد هرچیز بیشتر آگاه است، تا بنده.


مشخص است که برای اینها هم ارزشی قائل نمیشوی و در آن تفکر نمیکنی و مدام آ عکس آن بچه را در ذهنت میپرورانی و حرفهای بی منطقت را تکرار میکنی و این هم نتیجه اش:

pesar.zamini;364815 نوشت:
من بیشتر از این که قانع شوم کفرم بیشتر شد

کسی که خودش را به خواب زده را هرگز نمیشود بیدار کرد پسر زمینی!
موفق باشی!
خداحافظ[/]

[="DarkSlateBlue"]بنام او

باسلام..

بافرصت کوتاهی که مسئول محترم گذاشتند وقتی برای پاسخ دادن به خیلی از نقل قولها فراهم نمیشود .. بنابراین ..

با پسر زمینی {و البته نه همه سخنانشان} و به نام الله و همفکرانی چنین موافق هستم که نباید از خون یک بچه شیعه بی گناه که آنهم به آن شکل وحشیانه صورت پذیرفت {یا حسن شجاته} و آنهم براحتی درگذشت اما ..؟؟

اما پاسخهای مخالفان این عزیزان مانند اسد یا همفکران گرامیشان هم معلوم بود که با این گذشت موافق نبوده و نیستند و بلکه فقط دلایلی را عرض کردند که توبه درهرصورت یا درشرایطی خاص پذیرفته خواهدشد یا خیر .. {البته اگر جانیانی مانند این وهابیون تندرو توفقیقی برای توبه پیدا نمایند} .. اما ..؟؟

اما بحث من سر مسئله ای دیگراست که متاسفانه روحانیت و مفسرین علوم قرآنی {چه شیعه و چه اهل سنت} هنوز نتوانسته اند یک تعریف خوب و درست از کفر و کافری یا بهشت و جهنم که مد نظر خدا و قرآن بوده ارائه دهند که همه گیر هم شود که اگر ارائه داده بودند و همه گیر هم شده بود ، پس این تاپیک با این طول و عرض و آنهم با اینهمه دلیل و مدرک چه میخواهد..؟؟

بگذریم فقط دارم به این آتش میگیرم که چه راحت از خون یک کودک شیعی و به این راحتی ها میگذریم و چه راحت فریب شیطان درونمان را خورده و میخوریم که در دشمن شناسی هم راه را اشتباه رفتیم که متاسفانه تاریخ بما ایرانیان و شیعیان ثابت خواهدنمود که دشمنان واقعی ما چه کسانی اند که فقط میتوانم بگویم هرکه هستند فعلا اروپائیان مسیحی مذهب با فرهنگ و شعورتر از وهابیت ضد شیعه نیستند که اگر بودند امروز که تمام دنیا زیر نگین قدرت آنان است چنین جنایات وحشیانه و وحشتناکی را با همه شیعیان میکردند اما یادمان نرود که شیعیان عراقی را هم همین نژاد و همین مذهب از چنگال صدام و وهابیون آزاد نمودند .. خداییش کمی منصف باشیم .. دشمنی سیاسی بکنار اما مطمئنیم که خداهم از این بی انصافی ما راضی و خشنود است ..؟؟

چه بسا جناب پسر زمینی و جناب بنام الله و سرکار ... یکی از حکمتهای خدا همین بوده که بما شیعیان و ایرانیان بفهماند کمی هم انصاف و عدالت و طرف حق بودن خوب است اگردنیا هم اکنون در دستان وهابیت بود بجای دیگران ..؟؟ شما چه میکردید ..؟؟
{واقعا که صحرای کرب و بلا و مظلومیت حسین ها و زینب ها .. هزاران که نه .. بلکه میلیونها بار تکرارمیشد ..؟؟}{شک داریم}

بنظر حقیر ازاین فکرها بیاییم بیرون و بفکردشمن شناسی درست تری باشیم که این نمونه دشمن تراشی فعلی فقط کار شیطان است در درون ذهن ما و دیگرهیچ ..

{لطفا کسی نقل نفرماید چون وقت پاسخگویی باتوجه به موعد مقررشده نخواهدبود فقط هرکس حرف دلی دارد بصورت خلاصه بیان نماید که پست دارد جمع بندی و بسته میشود که باتوجه به پست 145 وقتی هم برای نقل قول نخواهدماند..}

{درپناه او.باسپاس}[/]

سلام پسر زمینی ...
این هم آخرین پست من در این موضوع هست و دیگر دوست ندارم در مورد این موضوع بحث کنم ... پیشنهادی کاملا خواهرانه هست ...

1- من چندین سال پیش در مورد هیتلر تحقیق میکردم ... و در مورد روش های جنگی که ایشون انتخاب میکردن ... اون روزها با عکسی برخورد کردم که منظورش رو نفهمیدم ... ولی بعدا منظور اون عکس رو درک کردم و فهمیدم که چقدر درسته ... این عکسی بود که به فرمان ایشون در اردوگاههای جنگی نصب میشده ... حالا عکس چی بوده ....

عکس یه سرباز آلمانی بوده که تفنگی رو به صورت بی رحمانه به سمت پسر بچه ای تقریبا 8 ساله نشانه روی کرده .... و زیرش نوشته بود : اگر قرار بود یکی از این دو انسان بودی .... دوست داشتی کدوم یکی بودی !!!

اون روزها نفهمیدم منظور از این صحبت چی هست ... وقتی بزرگتر شدم فهمیدم که ... باید انتخاب کنیم ... یا این طرف تفنگ ... یا اونطرف تفنگ ... گریه و زاری هم نداره ... دنیا اینجوری خلق شده ...

اگر بخوای اینجوری فکر کنی تو زندگیت شکست میخوری ... انتخاب کن ... یا این طرف تفنگ ... یا اونطرف تفنگ ... مطمین باش که حد وسط هم نداره .... تو زندگیت ... تو تعاملات اجتماعیت ... تو اتفاق هایی که میوفته به این حرفم میرسی ...

خوش باشی ...

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام مجدد

FTMH_Mohammadi;364994 نوشت:
اگر بخوای اینجوری فکر کنی تو زندگیت شکست میخوری ... انتخاب کن ... یا این طرف تفنگ ... یا اونطرف تفنگ ... مطمین باش که حد وسط هم نداره .... تو زندگیت ... تو تعاملات اجتماعیت ... تو اتفاق هایی که میوفته به این حرفم میرسی ...

یا این تفنگ یا اون تفنگ خیلی فرق داره.
همه چیز جنگ نیست.
اینکه انسان از انسانیت دفاع بکند تفاوت دارد با اینکه برای قدرت بجنگد تا شکست نخورد.

«تلک الدار الآخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبة للمتقین » (سوره قصص - آیه 83)
سرای آخرت را قرار دادیم برای آنان که برتری و گردن فرازی و همچنین فساد و تبهکاری در زمین را نمی...

اونهایی که اینطوری هستند، شایسته احترام و عزت و پیروی اند.

کلام آخر من:
اینکه به انتظار فرج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه باشیم تا ظلمی که اینچنین بر جهان مسلط شده رو نابود کنن، به معنای راضی شدن به ظلم و ستم و بی اهمیت دانستن ریختن خون شیعیان بی گناه نیست!

به این دلیل منتظر ظهور هستیم که فقط در زمان حکومت معصوم علیه السلام، عدالتی که مد نظر ماست در زمین اجرا میشه!
اگر با روایات بیشتر عجین باشیم ریشه همه مشکلات رو درک می کنیم. در روایات متعددی اومده که هیچ خونی در روی زمین ریخته نمیشه مگر اینکه گناهش به گردن کسانی است که حق معصومین علیهم السلام رو غصب کردند! اون وقته که معلوم میشه چرا شیعه در جهان اینقدر مظلومه!
این حرف آخر من بود و لطفا کسانی که در صحت قسمت آخرش شک دارن خودشون در تفسیر شیعی البرهان و تفسیر بحار جستجو کنن چون در این تاپیک مجالی برای پرداختن بهش نیست!
امیدوارم هممون راه حق رو تشخیص بدیم و پاسخ شبهه های بی شماری که از آفات غیبت امام معصوم هست رو پیدا کنیم.

به نام خدا
سلام

FTMH_Mohammadi;364885 نوشت:
فرض کنیم ... شما صبح تا شب سعی و تلاش کردین ... کوشش کردین ... خداتون رو پرستش کردین ... صدقه دادین ... و ...
بعدشم رفتین بهشت ... خدا بهتون آرامش داد و یه محل خوب برای زندگی داد ... (آنچنانکه وعده اون رو داده) ... بعدش آدمهایی رو میبینین که پرواز میکنن . عالم هستند . نهایت زیبایی و عقل و فرهیختگی رو دارند . نور از وجود اونها ساتع میشه .همیشه لبخند برچهره دارند و همگان دوست دارند از بودن در کنار انها لذت ببرند .... شما از خدا میپرسین اینها مگه چی کار کردن ... و خداوند در جواب میگه اینا همون کارای تو رو کردند شاید هم کمتر از تو زحمت کشیدند ... ولی اینا ذاتشون با تو فرق داشت ... من اینا رو بهتر از تو خلق کردم !!! بعدش میگه تو هم میتونی بپری ... هزاران سال سعی و تلاش میکنی بعدش میبینی تونستی 5 سانتی متر پرواز کنی .... از دیدن این چیزا شماشاکی نمیشی !!!

این چه برداشتی است که شما از دین دارید؟
اولاً مگر شما عالم غیب هستید که می گویید وقتی رفتیم بهشت لابد این اتفاق می افتد؟!
ثانیاً طبق روایات و احادیث حتی عصمت معصومین (ع) اکتسابی بوده است نه ذاتی.

«خلق الله الجنّة لمن أطاعه و أحسن و لو کان عبداً حبشیاً و خلق النار لمن عصاه و لو کان ولداً قرشیاً»
خداوند بهشت را برای کسی آفرید که او را فرمان برد و کار نیک انجام دهد هر چند بنده ای حبشی - و دور از خویشی با پیامبر(ص) باشد - و جهنم را آفرید برای کسی که او را معصیت نماید هر چند قریشی زاده - و خویشاوند پیامبر(ص) - باشد.
بحار الانوار، ج46، ص82.

پس ورود به بهشت مشروط بر پذیرش فرمان الهی و البته پذیرش ولایت معصومین (ع) است.

«یا جابر! بلّغ شیعتی عنّی السلام و أعلمهم أنّه لا قرابة بیننا و بین‌الله عزّوجلّ و لا یتقرّب إلیه إلاّبالطّاعة له، یا جابر! من أطاع الله و أحبّنا فهو ولینا و من عصی الله لم ینفعه حبّنا»
ای جابر! سلام مرا به پیروانم برسان و به آنها خبر ده که همانا هیچ قرابتی میان ما و خداوند متعال نیست و نمی‌توان به او نزدیک شد جز به واسطه فرمانبرداری از او، ای جابر! هر که خدا را اطاعت کند و ما را نیز دوست بدارد پس او دوست ماست و هر که خدا را معصیت کند دوستی ما هیچ سودی برای او نخواهد داشت
بحار الانوار، ج68، ص179.

پس معصومین (ع) هم ورود به بهشت را کسب کرده اند با فرمانبرداری از خداوند.

«وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ»
و آنان را که از پروردگارشان ترسيده اند گروه گروه به بهشت می برند چون به بهشت برسند درهايش گشوده شود و خازنان بهشت گويندشان : سلام برشما ، بهشتتان خوش باد ، به درون بياييد ، همواره در اينجا خواهيد بود.
سوره : الزمر آیه : 73
«إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ * فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیكٍ مُقْتَدِر»ٍ
یقیناً متقیان در باغها و نهرها (ی بهشتی) جای دارند، در جایگاه صدق، نزد پادشاه مقتدر.
قمر (54)، آیات 54 ـ 55.

بنابراین ملاک ورود افراد به بهشت تقوای الهی است.نه ذات!

«الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ ۙ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُون»
آنان در حالى كه [از آلودگى‏هاى عملى و اخلاقى] پاك و پاكيزه‏اند ، فرشتگانْ جانشان را مى‏گيرند ، به آنان مى‏گويند : سلام بر شما ، [اكنون] به پاداش آنچه همواره انجام مى‏داديد ، به بهشت درآييد.
سوره:النحل آیه:32
پس ملاک ورود به بهشت برزخی هم عمل است.نه ذات!

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ»
اي مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم، تا يكديگر را بشناسيد، ولي گراميترين شما نزد خداوند باتقواترين شماست، خداوند دانا و خبير است.
سوره:الحجرات آیه:13
پس ملاک در اسلام تقوا و پروای الهی است.هر چه که تقوا و پروا بیشتر باشد،انسان نزد خداوند گرامی تر و مقامش بالاتر است.

روزی مردی به امام‌رضا(ع) گفت: به خدا سوگند در روی زمین از نظر نیاكان و نسب، كسی از تو شریف‌تر نیست.
امام(ع) به آن مرد فرمود: «تقوا، این شرف را به آنان داد و اطاعت خداوند، ایشان را بدان بهره‌مند گردانید.»
دیگری عرض كرد: به خدا سوگند، تو بهترین مردم هستی.
امام(ع) فرمود: «ای مرد! سوگند مخور؛ بهتر از من كسی است كه از من تقوایش نسبت به خداوند متعال بیشتر است و اطاعتش افزون‌تر. به خدا سوگند، این آیه منسوخ نشده است كه خداوند فرمود:
«...وَ جَعَلناكُم شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَكرَمَكُم عِندَ اللّهِ اَتقاكُم...»؛ ما شما را قبائل مختلف قرار دادیم تا شناخته شوید به آن نام‌ها، لكن گرامی‌ترین شما نزد خداوند، متقی‌ترین و پرهیزگارترین شماست».
عیون اخبارالرضا(ع)، ج2، ص576

بنابر سخن معصوم تقوا با اطاعت از خداوند کسب می شود و این اطاعت،عمل شماست.پس تقوا و عمل شما ارتباط نزدیکی با هم دارند.بنابراین ملاک در اسلام به هیچ وجه من الوجوه به ذات نیست!بلکه به تقوا و ایمان و عمل صالح است.که تقوا هم با اطاعت و عمل بدست می آید.لذا اکتسابی است.

«لا یَنْفَعُ الایمانُ بِغَیرِ تَقْوی»
ایمان بدون تقوا سود نمی دهد.
شرح غررالحکم،ج 6، ص 412.

پس ایمان و تقوا باید با هم باشند.

پس ملاک برتری در اسلام تقواست و این تقوا با اطاعت و عمل بدست می آید و اکتسابی است.ورود به بهشت هم مشروط به متقی بودن است.بنابراین ورود به بهشت هم اکتسابی است.نه ذاتی.هیچ مرتبه ای از بهشت نیست که بر اساس ذات انسان ها در آنجا باشند!
مگر شهید بالذات شهید است؟!
صدیق الذات صدیق است؟!

درباره ائمه هم نشان داده شد که ائمه هم خود این را کسب کرده اند.

در آخر:
«اِنَّما یخشَی اللهَ مِنْ عبادِهِ الْعُلماءُ»
تنها بندگان عالم خدا از او می ترسند.
فاطر (35)، آیه 28.

و من الله توفیق

جناب Albus سلام ...
خدا موجودی رو شیر خلق میکنه و موجودی رو خر ... شیره هر چقدر هم که موجود بدی باشه ... شیر میمونه .... و خره هم هر چقدر هم که خوب باشه ... نهایتا خر میمونه ...
خدا نمیاد خر رو بخاطر کارهای خوبش تبدیل به شیر کنه ... همچنانکه شیر رو به خاطر کارهای بدش تبدیل به خر نمیکنه ...
نهایتا شیره شیر میمونه و خره خر ....

همچنانکه محور صحبتاتتون این آیه بود

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ»
اي مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم، تا يكديگر را بشناسيد، ولي
گراميترين شما نزد خداوند باتقواترين شماست، خداوند دانا و خبير است.
سوره:الحجرات آیه:13

کسی که خلقتش "خر" هست نهایتا میتونه "خر گرامی" نزد خدا باشه .... ولی تبدیل به شیر نمیشه ... چون خدا دوست داشته اونو "خر" خلقت کنه ...

امیدوارم که منظورم رو درک کرده باشین .

به نام خدا
سلام

FTMH_Mohammadi;365071 نوشت:
کسی که خلقتش "خر" هست نهایتا میتونه "خر گرامی" نزد خدا باشه .... ولی تبدیل به شیر نمیشه ... چون خدا دوست داشته اونو "خر" خلقت کنه ...

امیدوارم که منظورم رو درک کرده باشین .


شکی نیست که خدا من و شما و همه انسان های دیگر را انسان خلق کرده.آیا شما دوست ندارید انسان باشید و می خواهید یک چیز دیگر باشید؟!
مگر خداوند نگفته که انسان اشرف مخلوقات است؟
پس هر عاقلی دوست دارد انسان بماند.قیاس شما مع الفارق است از نظر منطقی.
شما مشخص کنید،یا در این مشکل دارید که دوست ندارید ذاتتان انسان باشد و می خواهید ذات دیگری داشته باشید.که در اینصورت زیان کارید.چون مقام اشرف مخلوقات بودن را نمی خواهید.یا این که معتقدید ذات انسان ها با هم فرق می کند و دوست دارید ذات یک انسان دیگر را داشته باشید که حقیر در پست قبلی ثابت کردم انسان با هر ذات انسانی می تواند به عالی ترین مراتبی که خداوند برایش در نظر گرفته برسد.پس ادعای شما در هر دو صورت باطل است.

یک کلمه از شما می پرسم.حرف حساب شما چیست؟چطور این مسائل را مطرح می کنید و بعد آواتارتان را آیه ای از قرآن قرار می دهید؟
اصول دین تقلیدی با اصول دین تحقیقی خیلی فرق می کند.انشاء الله خداوند همه ما را به سمت تحقیق درباره اصول دین هدایت کند.

و من الله توفیق

Albus;365077 نوشت:
به نام خدا
سلام

شکی نیست که خدا من و شما و همه انسان های دیگر را انسان خلق کرده.آیا شما دوست ندارید انسان باشید و می خواهید یک چیز دیگر باشید؟!
مگر خداوند نگفته که انسان اشرف مخلوقات است؟
پس هر عاقلی دوست دارد انسان بماند.قیاس شما مع الفارق است از نظر منطقی.
شما مشخص کنید،یا در این مشکل دارید که دوست ندارید ذاتتان انسان باشد و می خواهید ذات دیگری داشته باشید.که در اینصورت زیان کارید.چون مقام اشرف مخلوقات بودن را نمی خواهید.یا این که معتقدید ذات انسان ها با هم فرق می کند و دوست دارید ذات یک انسان دیگر را داشته باشید که حقیر در پست قبلی ثابت کردم انسان با هر ذات انسانی می تواند به عالی ترین مراتبی که خداوند برایش در نظر گرفته برسد.پس ادعای شما در هر دو صورت باطل است.

یک کلمه از شما می پرسم.حرف حساب شما چیست؟چطور این مسائل را مطرح می کنید و بعد آواتارتان را آیه ای از قرآن قرار می دهید؟
اصول دین تقلیدی با اصول دین تحقیقی خیلی فرق می کند.انشاء الله خداوند همه ما را به سمت تحقیق درباره اصول دین هدایت کند.

و من الله توفیق

سلام ...
بحثی سر این نیست که من و شما انسان هستیم .... و ذاتمان از جهت انسان بودن یکی است .
هدف از بیان مثال {شیر و خر} اغراق در مساله بود تا برای شما قابل درک شود و گرنه انسانها فی الذات با یکدیگر تفاوتهای بسیاری دارند ...
برای شما مثالهای زیادی زدم که شما ناجوانمردانه گفتید آنها تفاوت در ذات نیست و انسانها به صورت اکتسابی میتوانند آنها را بدست آورند ...

1- مثال زیبایی و مهربانی رو براتون زدم
2- مثال ثروت و داریی رو براتون زدم .
3- مثال جنسیت زن و مرد رو براتو زدم .
4- مثال عقل و هوش رو براتون زدم .

و گفتم اینها نعمت هستند ... و خداوند این امور رو به هر کی دلش بخواد میده و به هر کی دلش نخواد نمیده و اکتسابی هم نیستند ...
شما پاسخی زیبا به من دادید :
{

حقیر در پست قبلی ثابت کردم انسان با هر ذات انسانی می تواند به عالی ترین مراتبی که
خداوند برایش در نظر گرفته
برسد.}

خوب !!!
نهایت نردبان من به سقف خونمون میرسه ... نهایت نردبان شما به خورشید میرسه ... آیا این به ذات است یا اکتسابی !!!
نهایت زیبایی و مهربانی من به 3 میرسد و نهایت زیبایی و مهربانی شما به 99.999999 ... آیا این به ذات است یا اکتسابی !!!
نهایت نورانیت من ... سوسوی کرم شبتابی است و نهایت نورانیت شما تابش آفتات .... آیا این به ذات است یا اکتسابی !!!
نهایت عقل و هوش من ... درک کردن چهار سوی خانه مان و نهایت عقل و هوش شما درک کردن فضاهایی خارج از فضای مکان و ماده !!!

اگر با سعی و کوشش و اراده و خواست میتوانستم به این چیزها برسم ... صحبت شما رو میتونستم قبول کنم ... ولی ... الان نمیتونم قبول کنم .

در مورد سوالتان :
من شکی در وجود خدا ندارم . شکی هم در معاد و نبوت حضرت محمد ندارم ... فقط شاکی هستم از اینکه دنیا به این صورت خلق شده ...
اگر اراده انسان میتوانست تعیین کننده جایگاه او باشد عدالت اجرا میشد ... نه وجود ساختاری مانند "ذات" در وجود انسانها ...

به نام خدا
سلام

عالی ترین مرتبه ای که خداوند برای همه ما در نظر گرفته یکی است.

FTMH_Mohammadi;365114 نوشت:
نهایت نردبان من به سقف خونمون میرسه ... نهایت نردبان شما به خورشید میرسه ... آیا این به ذات است یا اکتسابی !!!

ببینید مشکل اینجاست که شما فکر می کنید خداوند یک سقفی برای همه در نظر گرفته که یکسان است.اما نردبان هایی که داده متفاوت اند.به بعضی نردبان هایی داده که تا بالا برسند،به بعضی نردبان هایی داده که یک قدم بیشتر نروند.این صحیح نیست.اولاً نردبان ها همگی به سقف می رسند.ممکن است فاصله بین پله های آن ها فقط فرق بکند،اما همه به سقف می توانند برسند.به شرطی که انسانی که قرار است نردبان را طی کند،حاضر به حرکت شود.

FTMH_Mohammadi;365114 نوشت:
نهایت زیبایی و مهربانی من به 3 میرسد و نهایت زیبایی و مهربانی شما به 99.999999 ... آیا این به ذات است یا اکتسابی !!!

این صحیح نیست.همه انسان ها می توانند به سمت آن صد در صد بروند.اما این رفتن اکتسابی است.

FTMH_Mohammadi;365114 نوشت:
نهایت نورانیت من ... سوسوی کرم شبتابی است و نهایت نورانیت شما تابش آفتات .... آیا این به ذات است یا اکتسابی !!!
نهایت عقل و هوش من ... درک کردن چهار سوی خانه مان و نهایت عقل و هوش شما درک کردن فضاهایی خارج از فضای مکان و ماده !!!

باز هم به همان دلایل قبلی درست نیست.شما از کدام آیه برداشت کرده اید که خداوند یک حدی برای همه انسان ها در تقرب به سوی خودش در نظر می گیرد؟!

FTMH_Mohammadi;365114 نوشت:
من شکی در وجود خدا ندارم . شکی هم در معاد و نبوت حضرت محمد ندارم ... فقط شاکی هستم از اینکه دنیا به این صورت خلق شده ...
اگر اراده انسان میتوانست تعیین کننده جایگاه او باشد عدالت اجرا میشد ... نه وجود ساختاری مانند "ذات" در وجود انسانها ...

ببینید،شما الان در هیبت کسی ظاهر شدید که مسائلی را مطرح می کند.خرده می گیرد به عدالت خدا و سر حرف خودش باقی می ماند.اما اگر شما بدون موضع گیری و با این نیت وارد شوید که به عنوان مخلوق،حکمت خالق را بشناسید،مطمئن باشید پاسخ سوال خودتان را می گیرید و می بینید که این دنیا،نظام احسن است.اما در حالت اول،شما مدام روی حرف خود باقی می مانید و به نتیجه درستی نمی رسید.سعی کنید شیوه دوم را در پیش بگیرید.یعنی این ها را سوال بدانید برای خودتان.نه این که بگویید نه من مطمئنم که حرفی که می زنم درست است.
اراده و عمل انسان جایگاه او را تعیین می کند.شک نکنید.

و من الله توفیق

FTMH_Mohammadi;365114 نوشت:
خوب !!!
نهایت نردبان من به سقف خونمون میرسه ... نهایت نردبان شما به خورشید میرسه ... آیا این به ذات است یا اکتسابی !!!
نهایت زیبایی و مهربانی من به 3 میرسد و نهایت زیبایی و مهربانی شما به 99.999999 ... آیا این به ذات است یا اکتسابی !!!
نهایت نورانیت من ... سوسوی کرم شبتابی است و نهایت نورانیت شما تابش آفتات .... آیا این به ذات است یا اکتسابی !!!
نهایت عقل و هوش من ... درک کردن چهار سوی خانه مان و نهایت عقل و هوش شما درک کردن فضاهایی خارج از فضای مکان و ماده !!!

سلام ببخشید که خودم رو تو بحثتون دخالت میدم.اما من فکر میکنم شما با تلاش بیشتر میتونید به پله های نردبام خونتون اضافه کنید,شما باخوندن قرآن میتونید اخلاق خوش وبا خوندن نماز شب روی خوش داشته باشید,باز باخوندن قرآن میتونید نور معنویتونو بالا ببرید,با قرآن حافظتون تقویت میشه و میتونید قوه ی منطتقون رو تقویت کنید.به نظر شما اینطور نیست,یا اصلا کلا موضوع یه چیز دیگس!!!!!

asad;364922 نوشت:
عزیز اگر شما روایت و آیه آوردی من هم دقیقا همین کار رو کردم! بلکه مستند تر!
چرا که در آیه شما هیچ حرفی از توبه زده نشده فقط گفته سزای چنین قاتل کافری جهنم ابدی است! (اما نگفته چنین شخصی حق توبه ندارد) بلکه در آیه ای دگر گفته است همه ی گناهان را در صورت توبه میبخشم!

مومن خدا تفسیر معصوم خدارو رها کردین؟ چه استنادی بالاتر از تفسیر معصوم؟

چه استنادی بالاتر از اینکه خدا حتی اگه کسی تمسخر کند مومنی را با وجود استغفار 70 مرتبۀ برترین مرد از آدم تا خاتم باز نمی آمرزدش؛ چه برسه به قتل مومن.

نمی دونم شما چجور اینارو رد میکنی. خیلی خیلی وضوح دارد. آیۀ قرآن رد نمی شود. آیۀ قرآن همدیگه رو تفسیر میکنند. ما هرچی میگیم باز شما میگین مستندتر آوردیم و...

شما دنبال علم هستین یا میخواهین حرف خودتونو با وجود تفسیر معصوم اثبات کنین؟ وقتی برهانی اینچنینی داریم نمی دونم شما چجور حرف از توبه و .. در برابر این گرگهای وحشی صفت و خونخوار و پست میزنین. اینها جزو بدیهیات است.

شما دربرابر اینها حق و باطل را قاطی میکنین و باعث ایجاد شبهه ای تازه میشین. حق توبه در برابر انسانها حق است و توبۀ اینان باطل، شما این دو را قاطی هم میکنین و این همان ایجاد شبهه ای تازه و زیر سوال بردن عدالت است. اینان یک نفر را نکشته اند بلکه کارشان شیعه کشی است. حالا بگذریم که کارشان چیست و مبنارا بر این بگذاریم که این فرد فقط یک نفر است و فقط یک نفر را کشته است باز مولا امام جعفر صادق(ع) در تفسیرش
آیۀ 93 سورۀ مبارکۀ نساء می فرمایند توبه ندارد. رک و صریح تر از این؟

اینان شیعه را می کشند دلها را داغدار می کنند، به مقدسات توهین می کنند هر چی بر دهان کثیفشان می آید می گویند و... باز حرف از سلب اختیار و توبه در برابر این گرگها میزنید؟ جای تعجب است. افرادی که شیعیان و... را چنین قتل و عام میکنن چجور توبه آنها مقبول است؟ عدالت خدا را با این حرفها زیر سوال نبرید.
ماها تاوان انتخابمان را می دهیم، تاوان این را می دهیم که حجت خدا و خاندان رسول الله را از زندگیمان بیرون کردیم حکمت های زیادی در زنده ماندن چنین گرگهای وحشی وجود دارد اما آن چیزی که مسلم است وجود ندارد حق توبه و سلب اختیار است.

چنین افرادی که هر کاری میکنند و بشر و شیعه را قتل و عام میکنند چجور می توانند بگویند از ما سلب اختیار شد و ما میتونستیم برگردیم؟ چنین ادعایی واقعا خنده دار خواهد بود. یک بچه هم می تواند جواب اینان را بدهد اگر چنین ادعای مضحکی بکنند.

FTMH_Mohammadi;364871 نوشت:
خدایا گله ام به تو این است :
1- چرا مهربانی و زیبایی در ذات است و با سعی و کوشش بدست نمیاید ...
2-چرا باهوش بودن و عاقل بودن به ذات هست و با سعی و کوشش بدست نمیاید ...
3-چرا زن و مرد بودن به ذات است و با سعی و کوشش بدست نمیاید ...
4-چرا خوش اخلاق و جذاب بودن به ذات است و با سعی و کوشش بدست نمیاید ...
5-چرا ثروتمند بودن و مرفه بودن به ذات است و با سعی و کوشش بدست نمیاید ...

همۀ اینایی که گفتین کسب کردنی است، میشه کسب کرد. بجز مرد و زن که البته زن بودن یه افتخاری است که نصیب شماها شده. مادر حضرت مریم وقتی باردار بود از خدا میخواست که فرزندش پسر باشد تا راه خدا را برود و... اما وقتی متولد شد دید که دختر است، دست به دعا برداشت که خدایا دعای من مستجاب نشده؟ این دختر است، خدا فرمود که در راهی که تو در نظر داشتی دختر برتر از پسر است.

واقعا فکر میکنی مرد بر تو برتری دارد؟ قرآن می فرماید دارد اما چه برتری؟ این برتری بخاطر چیست؟ اون تفکر برتر بودن بین مرد و زن وجود ندارد. دید اشتباهی است که مرد را برتر از زن در همۀ مسائل بدونیم که اسلام همچین چیزی نگفته.

مولاتی فاطمه الزهرا سلام الله علیها زن بودند ؛ با وجود حضور پیامبر صلی الله علیه و آله در زیر کسا ، وقتی جبرئیل از خدا می پرسند چه کسی زیر کسا هست خدا چجور پنج تن را معرفی میکند؟ به حدیث کسا رجوع کنین میبینین که خدا می فرماید: ایشان فاطمه و پدر فاطمه و شوهر فاطمه و دو پسر فاطمه هستند. همۀ پنج تن را با نام مولاتی معرفی میکند در حالی که بقیۀ 5 تن مرد بودند اونم مردانی که همتا نداشتند. به زن بودنت افتخار کن.

اگه یه کم دقت کنی به این نتیجه میرسی که مردها در اختیار زنها هستند و برا زنها کار می کنند تا آآسایش این موجود نازنین را فراهم کنند. افتخار کنین که زن آفریده شدین. بقیه چیزها هم راحت کسب می شود.

[="DarkSlateBlue"]سلام به نام الله!
یادته نوشته بودم :

asad;364922 نوشت:
بر فرض که به قول شما اصلا و ابدا حق توبه برای چنین افرادی وجود نداشته باشد! یک سوال از شما میپرسم ! پسر زمینی به سوال من جواب نداد! یعنی اگر جواب میداد همه ی تفکراتش پنبه میشد به همین دلیل جواب نداد! از شما میپرسم امیدوارم صادقانه جواب من را بدهید!

شما هم که جواب ندادی مومن؟ اگر جوابش را میدادی جواب تمام حرفهایت را میگرفتی!
دوباره سوال را میاورم! لطفا بهش جواب بده:

asad;364922 نوشت:
بر فرض که به قول شما اصلا و ابدا حق توبه برای چنین افرادی وجود نداشته باشد! یک سوال از شما میپرسم ! پسر زمینی به سوال من جواب نداد! یعنی اگر جواب میداد همه ی تفکراتش پنبه میشد به همین دلیل جواب نداد! از شما میپرسم امیدوارم صادقانه جواب من را بدهید!
انسان اول شخص مومنی را میکشد و بعد به این گناهش افتخار میکند و همچنان کافر و متکبر به زندگی خود ادامه میدهد
انسان دوم شخص مومنی را میکشد و بعد (گرچه حق توبه ندارد) اما با این حال توبه میکند و به شدت پشیمان میشود و خودش مومن و مسلمان میشود و از این به بعد به دستورات خدا عمل میکند

روز قیامت میشود! این دو شخص را نزد خداوند میاورند تا محاکمه کنند:
سوال من اینجاست:
آیا خداوند این دو نفر را به یک شکل و در یک جا و مثل هم محاکمه میکند یا خیر؟
اگر بلی ! چرا؟ مگر خدا عادل نیست؟ مگر بین این دونفر فرق نیست؟
و اگر خیر! باز چرا؟ مگر نمیگویید توبه تاثیری ندارد و حق توبه ندارد؟ پس چرا مجازات این دو شخص را یکسان نمیدانید؟

به نام الله;365199 نوشت:
مومن خدا تفسیر معصوم خدارو رها کردین؟ چه استنادی بالاتر از تفسیر معصوم؟

اولا عزیز همون موقع هم گفتم منظور توفیق توبه بوده است نه حق توبه!
چون این یک امر بدیهی است که هر انسانی هرچقدر هم شقی باشد حق توبه کردن برای او هم وجود دارد!
ثانیا اگر شما میگویید منظور امام صادق حق توبه بوده است و آن شخص اصلا حق توبه کردن ندارد و اگر مدعی هستید که آیات و روایات هم را تفسیر میکنند به من بگو این دو آیه و این دو روایت چطور هم را تفسیر میکنند؟
روایت امام سجاد که گفت اگر یزید توبه کند توبه اش قبول میشود و روایت امام صادق که گفته حق توبه کردن برای این شخص وجود ندارد
و آیه ای که گفته جهنم ابدی و آیه ای که گفته همه ی گناهان بخشوده میشود!

من نظرم را راجب این چهارتا گفتم! گفتم با توجه به آیه ای که گفته همه ی گناهان در صورت توبه بخشیده میشود و با توجه به اینکه امام سجاد به یزید گفت توبه اش قبول میشود و توفیقش را نمیابد به دست میآید که شخص مورد نظر در آن آیه شما و روایت امام صادق توفیق توبه پیدا نمیکند!
حال شما که میگی منظور توفیق توبه نیست به من بگو این چهار تا روایت و آیه چطور هم را تفسیر میکنند!

به نام الله;365199 نوشت:
چه استنادی بالاتر از اینکه خدا حتی اگه کسی تمسخر کند مومنی را با وجود استغفار 70 مرتبۀ برترین مرد از آدم تا خاتم باز نمی آمرزدش؛ چه برسه به قتل مومن

خداوند در این دنیا از صد درجه رحمتش با یک صدم آن با انسانها برخورد میکند و در قیامت با همه ی صد درجه رحمت خود با انسان ها برخورد میکند! و این روایت هرگز دلیل بر این نمیشه که حق توبه کردن از کسی سلب بشه!
به نام الله;365199 نوشت:
شما دنبال علم هستین یا میخواهین حرف خودتونو با وجود تفسیر معصوم اثبات کنین؟ وقتی برهانی اینچنینی داریم نمی دونم شما چجور حرف از توبه و .. در برابر این گرگهای وحشی صفت و خونخوار و پست میزنین. اینها جزو بدیهیات است.

شما دربرابر اینها حق و باطل را قاطی میکنین و باعث ایجاد شبهه ای تازه میشین. حق توبه در برابر انسانها حق است و توبۀ اینان باطل، شما این دو را قاطی هم میکنین و این همان ایجاد شبهه ای تازه و زیر سوال بردن عدالت است. اینان یک نفر را نکشته اند بلکه کارشان شیعه کشی است. حالا بگذریم که کارشان چیست و مبنارا بر این بگذاریم که این فرد فقط یک نفر است و فقط یک نفر را کشته است باز مولا امام جعفر صادق(ع) در تفسی می فرمایند توبه ندارد. رک و صریح تر از این؟

اینان شیعه را می کشند دلها را داغدار می کنند، به مقدسات توهین می کنند هر چی بر دهان کثیفشان می آید می گویند و... باز حرف از سلب اختیار و توبه در برابر این گرگها میزنید؟ جای تعجب است. افرادی که شیعیان و... را چنین قتل و عام میکنن چجور توبه آنها مقبول است؟ عدالت خدا را با این حرفها زیر سوال نبرید.
ماها تاوان انتخابمان را می دهیم، تاوان این را می دهیم که حجت خدا و خاندان رسول الله را از زندگیمان بیرون کردیم حکمت های زیادی در زنده ماندن چنین گرگهای وحشی وجود دارد اما آن چیزی که مسلم است وجود ندارد حق توبه و سلب اختیار است.

چنین افرادی که هر کاری میکنند و بشر و شیعه را قتل و عام میکنند چجور می توانند بگویند از ما سلب اختیار شد و ما میتونستیم برگردیم؟ چنین ادعایی واقعا خنده دار خواهد بو. یک بچه هم می تواند جواب اینان را بدهد اگر چنین ادعای مضحکی بکنند.


اما به نظرم شما و پسر زمینی و فاطمه خانم بیشتر از اینکه دنبال منطق باشید دنبال احساس هاتون هستید! بله اگر من هم بخوام از روی احساس بحث کنم همه ی حرفهای شما رو قبول دارم! اما چیزی که از نظر منطق (نه احساس) بدیهی است دیگر جای شک ندارد و با احساسات شما از بین نمیرود! اینکه همه حق پشیمان شدن از کارهای قبلی خود را دارند یک امر بدیهی است!
نمیدانم شما به چه حقی این حق را از انسانها سلب میکنند! اینکه فرد جنایاتی کرده درست! یزید هم جنایاتی کرده بود! پس چرا امام سجاد اونطوری جوابشو داد؟
یکم روی همین فکر کنید به نتیجه میرسید! امام سجاد هم اونجا واقعیت رو گفت (با اینکه حضرت زینب ناراحت شد) اما باز واقعیت رو گفت!
من هم با اینکه میدانم شما ناراحت میشوید اما واقعیت رو میگم و از روی احساس نمینویسم!
بیشتر فکر کنید و حتما به سوال بالایم جواب دهید![/]

من که هرچه فکر میکنم میبینیم هرگز و تحت هیچ شرایطی هیچ کسی نمیتواند مدعی شود که انسانی حق پشیمانی از کارهایش را ندارد! حتی اگر روایتی صریح به من نشان دهید که بگوید انسان های اینچنینی حق ندارند پشیمان شوند من قبول نمیکنم (نه اینکه حرف امام را قبول نکنم به سندش شک میکنم) چون مخالف خلقت انسان است چون خدا به انسان قدرت اختیار داده است! هم به مومن ها داده است هم به شقی ترین افراد!
همه ی این انسان ها میتوانند بعد از کارهایش خلاف از کرده ی خود پشیمان شوند! (اینکه آیا پشیمان شوند یا خیر بحث من نیست) بحث من بر سر این است که حق دارند پشیمان شوند! اختیار خودشان را دارند! حال کسانی پیدا شده اند که میگویند این انسان اختیار خودش را ندارد و حق پشیمانی ندارد! نمیدانم بر چه اساس همچین حرف بی منطقی میزنید و روی آن پافشاری میکنید! اما همین قدر میدانم که آن انسان اگر بعد از انجام عملش به اندازه ی ذره ای به اندازه ی مثقالی پشیمان شود خداوند اینقدر عادل است که در قیامت در مجازاتش به همان اندازه تخفیف دهد!
حال شماها آمده اید و میگویید این چنین خدایی باید آن انسان را در همان لحظه سنگ میکرد و میکشت! نمیدانم چه طور در مغز خود مسائل را تحلیل کرده اید !
اما بدانید خدا به او فرصت داد تا آن دنیا حجت بر او تمام باشد و نتواند بگوید شاید من پشیمان میشدم!
دیگه از این بیشتر نمیتونم توضیح بدم دوستان!
واقعا نمیتونم! برید از کارشناس بپرسید حرف من درسته یا نه! اگر گفت نه علتش را هم به من بگید!
والسلام

سلام ...
راستش خواستم چند تا دلیل درست و حسابی براتون از قرآن و احادیث بیارم بیارم ... ولی هرچقدر بیشتر تحقیق کردم به اشتباه بودن نظریاتم بیشتر پی بردم ... مخصوصا چند تا حدیثی که از حضرت محمد و امام صادق در این راتباط خوندم ...

به هر حال حرفام رو پس میگیرم . قانع شدم !!! :Gol:

و اون چیزی که فهمیدم این بود که ما با ایمان و اعمالی که داریم انجام میدیم ... درحقیقت داریم "ذات" خودمون رو بهبود میبخشیم ... ممنون از دوستان .

به نام خدا
سلام

FTMH_Mohammadi;365230 نوشت:
سلام ...
راستش خواستم چند تا دلیل درست و حسابی براتون از قرآن و احادیث بیارم بیارم ... ولی هرچقدر بیشتر تحقیق کردم به اشتباه بودن نظریاتم بیشتر پی بردم ... مخصوصا چند تا حدیثی که از حضرت محمد و امام صادق در این راتباط خوندم ...

به هر حال حرفام رو پس میگیرم . قانع شدم !!!

و اون چیزی که فهمیدم این بود که ما با ایمان و اعمالی که داریم انجام میدیم ... درحقیقت داریم "ذات" خودمون رو بهبود میبخشیم ... ممنون از دوستان .


الحمد لله.ولی در هر صورت اگر هنوز شکی دارید یا کامل قانع نشدید،به تحقیق ادامه بدید.به هر حال شک یک چیزی مثل ویرانیه.توی این دنیا برای این که چیزی آباد بشه باید از مرحله ویرانی عبور کنه.پس شک میتونه مقدمه یقین باشه.البته می تونه مقدمه گمراهی هم باشه.
و من الله توفیق

بنام او

باسلام..

البته سرکار خانم ؟؟..؟؟ من داشتم قانع میشدم و بلکه قانع بودم که نظرشما دراین رابطه تاحدودبسیارزیادی هم درست بوده و بلکه انسانها برای خودشان کمترین کاری نمیتوانند انجام دهند اما شما که گفتارخودتان را پس گرفتید ازیک جهت خوب کاری کردید ولی ازجهاتی دیگر که راه فکروتحقیق بیشتر را بنوعی مسدودنمودید که همچون گذشته خودمان را فریب دهیم که برای خود همه کاره خواهیم بود خیر و بلکه ما انسانها باید بدانیم که برای امروزخودمان بیشترین کاری هم که بتوانیم انجام دهیم گول خوردن خودمان یا گول زدن خودمان است و بلکه بگمانم ما انسانها فقط درمجموع و جمع است که همه کاره ایم اما در فردگرایی .. کمترازهیچ ..؟؟ {قسمت سرنوشت انسان و داستان فقر در وبلاگ متن امضا شما را به این امر رهنمون خواهدنمود که ما انسانها چه اقداماتی در جهت تغییر سرنوشت خود میتوانیم انجام دهیم که شاهد چنین بحثها و اتفاقات ناگواری برای شیعه و ایرانی نباشیم که درغیراینصورت ما تسلیم شدگانی خواهیم بود که گمان داریم برای امروزخود خیلی مختار خواهیم بود که متاسفانه چنین نیست و چنین هم نخواهدبود}

{ واین پاسخ کوتاه را لاجرم و مجبوربودم که درهمین لحظه بدهم که چه افرادی که همفکرشما بودیم که ازمسیر شاید درست تر منحرف هم شده و میشدیم که فقط تقاضایم این است بنابدلایلی و ازجمله بی ارتباطی به این بحث و تاپیک و مسدودشدن ناگهانی تاپیک،لطفادراینجا دیگرنقل قول نفرمایید و هرچه سوال احتمالی هست ازطرق دیگر و مانند پیغام خصوصی دراین انجمن یا وبلاگ اقدام گردد بهتراست و فرصت بیشتر}

{باسپاس}

asad;365218 نوشت:
بر فرض که به قول شما اصلا و ابدا حق توبه برای چنین افرادی وجود نداشته باشد! یک سوال از شما میپرسم ! پسر زمینی به سوال من جواب نداد! یعنی اگر جواب میداد همه ی تفکراتش پنبه میشد به همین دلیل جواب نداد! از شما میپرسم امیدوارم صادقانه جواب من را بدهید!
انسان اول شخص مومنی را میکشد و بعد به این گناهش افتخار میکند و همچنان کافر و متکبر به زندگی خود ادامه میدهد
انسان دوم شخص مومنی را میکشد و بعد (گرچه حق توبه ندارد) اما با این حال توبه میکند و به شدت پشیمان میشود و خودش مومن و مسلمان میشود و از این به بعد به دستورات خدا عمل میکند

روز قیامت میشود! این دو شخص را نزد خداوند میاورند تا محاکمه کنند:
سوال من اینجاست:
آیا خداوند این دو نفر را به یک شکل و در یک جا و مثل هم محاکمه میکند یا خیر؟
اگر بلی ! چرا؟ مگر خدا عادل نیست؟ مگر بین این دونفر فرق نیست؟
و اگر خیر! باز چرا؟ مگر نمیگویید توبه تاثیری ندارد و حق توبه ندارد؟ پس چرا مجازات این دو شخص را یکسان نمیدانید؟


دوست عزیز شما ها را با هو اشتباه گرفتید اصلا نمی دانید در مورد چه چیزی ما داریم بحث می کنیم من سوال پرسیدم که چرا خداوند به یک کودک شیعه مصب کمک نمی کند چرا ؟من نگفتم که خدا حتما باید اون تکفیری رو بکشه هزار تا راه است که خدا می توانست ان کودک را نجات دهد اما انقدر کور کورکورانه به سوال من جواب دادید که ماهیت همه چیز را زیر سوال بردین.
حالا جوابت رو میدم
ببین اگر کافری یکی را به خاطر ایمانش بکشد و بعد بتواند توبه کند و پشیمان شود باز هم توبه وی نمی تواند جانش را نجات دهد چون یکی را کشته و دستور اسلام این است که چون یکی را کشتی باید قصاص شوی فرقی ندارد چه توبه کنی و چه نکنی .
asad;365218 نوشت:
انسان اول شخص مومنی را میکشد و بعد به این گناهش افتخار میکند و همچنان کافر و متکبر به زندگی خود ادامه میدهد
انسان دوم شخص مومنی را میکشد و بعد (گرچه حق توبه ندارد) اما با این حال توبه میکند و به شدت پشیمان میشود و خودش مومن و مسلمان میشود و از این به بعد به دستورات خدا عمل میکند

اخه برادر عزیز مگه ما از حساب کتاب قیامت داریم حرف میزنیم که شما حرف قیامت رو پیش می کشید.ببین چه شخص اولی و چه شخص دوومی چون هر دو ادم کشتند باید قصاص شوند.چه اون شخص توبه کرده باشد و چه نکرده باشد قران دو نوع تاوان برای اشتباه انسانها بیان کرده تاوان دنیوی تاوان اخروی.بحث ما بر سر تاوان دنیوی است.چون این شخص یک کودک را به طرز فجیعی کشته است پس باید در این دنیا قصاص شود تا حق کودک و پدر و مادرش ضایع نگردد.و این هیچ ربطی به چیزی که شما می گویید ندارد.
من سوال پرسیدم چرا خداوند و عدالت خداوند اجازه میدهد یک کافر وحشی سر یک کودک معصوم و بی گناه مسلمان را بدرد؟چرا خداوند به این کودک یاری نرساند تا از دست این وحشی در امان باشد؟ایا این کودک در روز قیانت به خدا اعتراض نمی کند که چرا فلان افریده وحشی ات سر مرا برید به چه جرمی مرا کشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جوابهای شما برادران بی مفهوم و غیر مرتبط با بحث بنده بود و سوالهایتان بدتر.من با دفتر ایت الله خامنه ای تماس گرفته ام و انها به من گفتند که خداوند توبه کسی را که مومنی را از روی عمد و به خاطر ایمانش بکشد نمی پذیرد. حرف شما بیهوده است چون به یقین مراجع علمی از شما بیشتر می فهمند .شما خودتان با حرف هایتان خیلی بدتر عدالت خداوند را زیر سوال مبرید

سوال:
در برابر ظلم های بزرگی که در جهان اتفاق می افتد، خدا چه می کند؟

پاسخ:
سوال مورد بحث را می توان از دو جنبه مورد بررسی قرار داد، نگاه نخست نگاهی عقلانی و منطقی است که در پی آن است که تبیینی منطقی برای شروری این چنین بیابد. نگاه دوم از این حیث در پی بحث است که شروری این چنین تاثیر بسیار بدی بر روح و روان انسان میگذارد و از نظر روحی نتایج بسیار بدی دارد (مانند یاس و ناامیدی)ظاهرا تمام دوستان و همچنین پرسشگر اصلی، می پذیرند که بحث از لحاظ منطقی و عقلانی مورد نظر است.

مطالبی که در پست ها بیان شده است، در دو دسته کلی قرار میگیرد، اشکالاتی که ناظر به نگاه دوم هستند، یعنی اشکالاتی که بر اساس مسائل عاطفی و احساسی سعی در ارائه یک تبیین و اخذ نتیجه هستند. از سوی دیگر، مطالبی نیز مطرح شده است که در چارچوب نگاه اول جای می گیرند ولی در این موارد نیز به توضیحاتی که قبلا داده شده است، کمتر توجه شده است. بخشی از پاسخ های قبلی بنده بدین شرح اند:

- این چنین نیست که خداوند از این مسائل مطلع نباشد و یا اینکه قدرت دخالت نداشته باشد و یا اینکه اساسا برایش مهم نباشد. بلکه مطلب مهم دیگری وجود دارد که درک آن نیازمند دقت است.

- هدف از خلقت چیست؟ خداوند انسانها را آفریده و به آنها قدرت انتخاب و اختیار عطا کرده است تا به وسیله آنها به کمال برسند. برای رسیدن به کمال فرد باید با اختیار و قدرت خود راه درست را انتخاب کند و به همین جهت (داشتن اختیار) فرد باید منطقا توانایی انتخاب راه غیر درست را هم داشته باشد(تا بتوان گفت که واقعا مختار بوده است)

- با توجه به این توضیحات، در جهانی که ایجاد شده است تا انسان ها در آن به کمال برسند، نیازمند اختیار هستیم و در چنین فضایی افرادی راه نیک را انتخاب می کنند و افرادی نیز چون چنین جنایتکارانی، راه پلید را بر می گزینند.

- آنچه مهم است این است که خداوند با عدالت با افراد برخورد کند و این مسئله در جهان دیگر اتفاق خواهد افتاد. مطمئنا فردی که چنین جنایتی انجام داده است مورد مواخذه قرار خواهد گرفت و به فردی که هم که مظلومانه شهید شده است جایگاه ویژه ای اعطاء خواهد شد(جایگاهی که رشک بسیاری را بر می انگیزد)

- این جهان، جهان عملکرد انسانهاست و افراد سرنوشت خود را در این دنیا می نویسند. و در جهان دیگر نتیجه اعمال خود را خواهند دید.

- خداوند مهربان است ولی معنا مهربانی این نیست که در هر حادثه ای به سرعت ظالمان را نابود کند. مگر افراد معصوم و والا مقامی وجود نداشتند که با فجیع ترین شرایط شهید شدند (امام حسین (ع)) در آن مورد اولویتی بیشتری برای دخالت مستقیم خداوند وجود داشت، اما مصالحی وجود دارد که به خاطر حفظ آنها خداوند کاری انجام نمی دهد. یکی از آن مصالح حفظ محیط دنیا به عنوان محیطی برای تکامل بشر بر اساس اختیار آنهاست.

- خداوند عادل است ولی عدالت خداوند تماما در دنیا ظاهر نمی شود. عدالت در مقام داوری که مهم ترین مرحله است، در جهان دیگر اتفاق می افتد. اساسا این دنیا، محل عمل کردن است. فرصتی که هر انسانی دارد تا آنگونه که می خواهد سرنوشت خود را رقم بزند. در این دنیا محاسبه و داوری ای در مورد اعمال نمی شود تا بگوییم عادلانه بوده است یا ظالمانه. اما در جهان دیگر که محل محاسبه اعمال است می توان از عادلانه یا غیر عادلانه بودن قضاوت سخن گفت. اگر خداوند قاتل و مقتول را به یک درجه پاداش یا عذاب داد، (تنها از این جهت) عادلانه نخواهد بود. ما قضاوت خداوند در جهان دیگر را ندیده ایم ولی خود خداوند در قرآن فرموده است که با عدالت با همه رفتار خواهد کرد، فلذا می توانیم مطمئن باشیم که خداوند عادلانه رفتار خواهد کرد.

- مطلب دیگری که در مورد سوال شما مهم است این است که اگرچه رسیدگی به اعمال بشر در جهان دیگر صورت خواهد گرفت و ظالمان مجازات خواهند شد، اما خداوند در قرآن از مسلمانان خواسته است که خود را برای مبارزه با متجاوزان آماده کنند(وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ (1)"و شما (ای مومنان) در مقام مبارزه با آنها خود را مهیا کنید و تا حدی که میتوانید از آذوقه و آلات جنگی و اسبان سواری برای تهدید دشمنان خدا و دشمنان خودتان، فراهم سازید و...") و مجهز به قوی ترین سلاح ها و تجهیزات باشند. به عبارت دیگر مسلمانان باید در شرایطی باشند که هیچ دشمن خارجی جرات حمله به آنها را نداشته باشد. از سوی دیگر این مسئله در مقیاس درون دینی نیز صدق می کند. به این معنا که :

1 مسلمانان باید در جهت رفع کدورت ها بکوشند و رابطه ی برادرانه ای را که پیامبر از مسلمانان خواسته است، اجرا کنند و اجازه ندهند که افراطیون گروه های سنی و شیعه، باعث دشمنی بین مسلمانان و از بین رفتن سرمایه های جهان اسلام شوند.
2 در مورد وهابیت که در واقع دشمن مشترک شیعه و سنی محسوب می شوند نیز باید قدرت دافعه ی ما چنان قوی باشد که زمینه ای برای چنین جنایاتی نباشد.
(ذکر این مطلب از این رو مهم بود که خداوند علاوه بر اینکه به جنایت کاران اختیار داده است، به ما نیز اختیار عطا کرده تا شرایط را به نحوی پیش ببریم که در موضع ضعف نباشیم و بتوانیم از خود دفاع کنیم، توجه به کم کاری خودمان و اینکه مسئولیت ها را تماما متوجه خدا نکنیم، حایز اهمیت است.)

موفق باشید

1. سوره انفال آیه 60

موضوع قفل شده است