خدا و ریاضیات (کارشناسان محترم لطفا حتما جواب دهید)

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خدا و ریاضیات (کارشناسان محترم لطفا حتما جواب دهید)

با سلام خدمت همه کارشناسان محترم و دوستان عزیز.لطفا حوصله کنید و بخوانیدو لطفا هر کس بلده جواب این مساله مهم را بدهد.مدت زیادی است که این مساله توسط بلوتوث و تحت عنوان "Allah and math"(خدا و ریاضیات)، در سطح دانشگاهها بلوتوث می شود و در بین دانشجویان ایجاد شبهه کرده است.جواب این مساله را بنده از چند نفر از روحانیون پرسیدم که بعضی بلد نبودند و بعضی گفتند این مساله در فقه مطرح شده است و تحت عنوان "عول" مطرح شده است که باید نقصان به خواهرها برسد.ولی خیلی برای من قانع کننده نبود.چرا باید خواهرها کمتر بگیرند تا صورت مساله درست شود؟تا اینکه با سایت خوب شما آشنا شدم و تصمیم گرفتم این سوال را در اینجا مطرح کنم.
من خلاصه ای از سخنان شبهه کننده را (که اسم خبیثش را هم نمی دانم)می آورم و بعضی جاها قسمت کمی از توهین های او را هم می اورم تا غیرت دینی تان باعث پاسخگویی به این مساله مهم شود.البته خیلی توهین کرده است که من نیاوردم.البته وی مکررا ادعا می کند که تعصبی ندارد و می گوید اگر جواب قانع کنند ای بشنود حرفش را پس می گیرد.متن ذیل صحبتهای وی است :


" آیه12 سوره نساء : اگر همه فرزندان ،دختر و بیش از دو تا بودند دو سوم ارث به آنها می رسد و اگر فقط یک دختر بود نصف ارث و به هر یک از پدر و مادر یک ششم می رسد در صورتی که متوفی بچه داشته باشد و اگر بچه نداشته باشد ، و وارث او فقط پدر و مادرش باشند مادرش یک سوم را می برد و اگر برادرانی داشته باشد مادر یک ششم از ارث را می برد-البته بعد از وصیت و دیون- این حکم واجبی است از سوی خدای حکیم دانا.نصف ارث زنانتان مال شماست در صورتی که فرزندی نداشته باشند و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم ارث به شما می رسد-البته بعد از وصیت و دیون- و اگر شما بمیرید و فرزندی نداشته باشید یک چهارم ارث به زنانتان می رسد و اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم ارث به آنها می رسد-البته بعد از وصیت و دیون- واگر مردی یا زنی باشد که بمیرد و برادر و خواهری داشته باشد هر کدام از آنها یک ششم می برند و اگر بیشتر از آن باشند در یک سوم ارث شریک هستند-البته بعد از وصیت و دیون-.

آیه 176 :از تو فتوا می خواهند بگو خدا درباره کلاله نظر می دهد.اگر مردی بمیرد و فرزندی نداشته باشد و خواهری داشته باشد نصف آنچه برجاگذاشت مال خواهرش خواهد بود و برادر تمام آنچه خواهرش بجا گذاشته به ارث می برد به شرطی که خواهرش فرزندی نداشته باشد.اگر خواهرها دو نفر باشند یک سوم ارثیه مال آنهاست و اگر چند برادر و خواهر بودند،برادر دو برابر خواهر ارث می برد خدا برای شما بین می کند که گمراه نشوید خدا هر چیزی را می داند.
اما این خدا جمع کسری را نمی داند.
اما مساله اول : فرض می کنیم که یک مردی بمیره و سه تا دختر داشته باشه،پدر و مادر داشته باشه و زنش.بنابر آیه 12 دخترها چون از دوتا بیشترند دو سوم ارث را می برند.والدین مطابق این آیات یک سوم می برند.یعنی دو تا یک ششم که روی هم جمع کنیم می شود یک سوم.همسرش هم یک هشتم می برد.
خب هر پدیده ای در جهان صد در صد است.اگر ده دلار در جیب من باشد ، دارایی من صد در صد ده دلار است.این داستان مثل این است که بنده بگویم وقتی من مردم نصف پولم را بدید به حسن ، نصفشو بدید به حسین ، پانزده درصدش را هم بدید به جعفر!
حالا میاییم جمع می کنیم :دو سوم به علاوه یک سوم به علاوه یک هشتم باید بشود صد در صد.اگر یک مخرج مشترک بگیریم ،می شود16+8+3تقسیم بر24می شود بیست و هفت بیست و چهارم.یعنی ما دوازده و نیم کم میاریم.یعنی بجای اینکه بشه "1" میشه یک ممیز125.(1/125)
خداوند تبارک و تعالی که حکیم و دانا هم هست نتونسته بفهمه و این کسری را جور کند که همش بشه 1.طبیعی هم هست در زمانی که اقلیدس 16جلد کتاب محاسبات داشته در جزیره العرب خدای دانا دسترسی به آن نداشته باشد.حالا چی می شد اگر ما محاسبات اینشتن را می دادیم به این خدای دانا!

حالا مساله دوم :اگر یک مردی بمیرد ، ازش مادر و همسر و دو تا خواهر بماند.طبق آیات فوق مادر یک سوم می برد.همسر یک چهارم و خواهرها هم دو سوم می برند.حالا می خواهیم جمع کنیم : یک سوم +یک چهارم+دو سوم ، با یک مخرج مشترک ، می شود پانزده دوازدهم.به عبارت دیگر می شود یک ممیز 25.(1/25)!
آقا جواب دهید.تا ما حرف می زنیم رگهای گردنشون میاد بالا و هرکس حرف زد دهنشو پاره کردند!خب بیایید جواب دهید.شاید من اشتباه می کنم اما هر چه ما این آیات را خواندیم و این مساله را بالا پایین کردیم دیدیم جور نمیشه." پایان کلام وی.


خدا همه مان را هدایت کند...
این هم فایل صحبت های وی که پیوست می شود :

sudabemadadi;84677 نوشت:
خدا و ریاضیات(کارشناسان محترم لطفا حتما جواب دهید) با سلام خدمت همه کارشناسان محترم و دوستان عزیز.لطفا حوصله کنید و بخوانیدو لطفا هر کس بلده جواب این مساله مهم را بدهد.مدت زیادی است که این مساله توسط بلوتوث و تحت عنوان "allah and math"(خدا و ریاضیات)، در سطح دانشگاهها بلوتوث می شود و در بین دانشجویان ایجاد شبهه کرده است.جواب این مساله را بنده از چند نفر از روحانیون پرسیدم که بعضی بلد نبودند و بعضی گفتند این مساله در فقه مطرح شده است و تحت عنوان "عول" مطرح شده است که باید نقصان به خواهرها برسد.ولی خیلی برای من قانع کننده نبود.چرا باید خواهرها کمتر بگیرند تا صورت مساله درست شود؟تا اینکه با سایت خوب شما آشنا شدم و تصمیم گرفتم این سوال را در اینجا مطرح کنم. من خلاصه ای از سخنان شبهه کننده را (که اسم خبیثش را هم نمی دانم)می آورم و بعضی جاها قسمت کمی از توهین های او را هم می اورم تا غیرت دینی تان باعث پاسخگویی به این مساله مهم شود.البته خیلی توهین کرده است که من نیاوردم.البته وی مکررا ادعا می کند که تعصبی ندارد و می گوید اگر جواب قانع کنند ای بشنود حرفش را پس می گیرد.متن ذیل صحبتهای وی است : " آیه12 سوره نساء : اگر همه فرزندان ،دختر و بیش از دو تا بودند دو سوم ارث به آنها می رسد و اگر فقط یک دختر بود نصف ارث و به هر یک از پدر و مادر یک ششم می رسد در صورتی که متوفی بچه داشته باشد و اگر بچه نداشته باشد ، و وارث او فقط پدر و مادرش باشند مادرش یک سوم را می برد و اگر برادرانی داشته باشد مادر یک ششم از ارث را می برد-البته بعد از وصیت و دیون- این حکم واجبی است از سوی خدای حکیم دانا.نصف ارث زنانتان مال شماست در صورتی که فرزندی نداشته باشند و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم ارث به شما می رسد-البته بعد از وصیت و دیون- و اگر شما بمیرید و فرزندی نداشته باشید یک چهارم ارث به زنانتان می رسد و اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم ارث به آنها می رسد-البته بعد از وصیت و دیون- واگر مردی یا زنی باشد که بمیرد و برادر و خواهری داشته باشد هر کدام از آنها یک ششم می برند و اگر بیشتر از آن باشند در یک سوم ارث شریک هستند-البته بعد از وصیت و دیون-. آیه 176 :از تو فتوا می خواهند بگو خدا درباره کلاله نظر می دهد.اگر مردی بمیرد و فرزندی نداشته باشد و خواهری داشته باشد نصف آنچه برجاگذاشت مال خواهرش خواهد بود و برادر تمام آنچه خواهرش بجا گذاشته به ارث می برد به شرطی که خواهرش فرزندی نداشته باشد.اگر خواهرها دو نفر باشند یک سوم ارثیه مال آنهاست و اگر چند برادر و خواهر بودند،برادر دو برابر خواهر ارث می برد خدا برای شما بین می کند که گمراه نشوید خدا هر چیزی را می داند. اما این خدا جمع کسری را نمی داند. اما مساله اول : فرض می کنیم که یک مردی بمیره و سه تا دختر داشته باشه،پدر و مادر داشته باشه و زنش.بنابر آیه 12 دخترها چون از دوتا بیشترند دو سوم ارث را می برند.والدین مطابق این آیات یک سوم می برند.یعنی دو تا یک ششم که روی هم جمع کنیم می شود یک سوم.همسرش هم یک هشتم می برد. خب هر پدیده ای در جهان صد در صد است.اگر ده دلار در جیب من باشد ، دارایی من صد در صد ده دلار است.این داستان مثل این است که بنده بگویم وقتی من مردم نصف پولم را بدید به حسن ، نصفشو بدید به حسین ، پانزده درصدش را هم بدید به جعفر! حالا میاییم جمع می کنیم :دو سوم به علاوه یک سوم به علاوه یک هشتم باید بشود صد در صد.اگر یک مخرج مشترک بگیریم ،می شود16+8+3تقسیم بر24می شود بیست و هفت بیست و چهارم.یعنی ما دوازده و نیم کم میاریم.یعنی بجای اینکه بشه "1" میشه یک ممیز125.(1/125) خداوند تبارک و تعالی که حکیم و دانا هم هست نتونسته بفهمه و این کسری را جور کند که همش بشه 1.طبیعی هم هست در زمانی که اقلیدس 16جلد کتاب محاسبات داشته در جزیره العرب خدای دانا دسترسی به آن نداشته باشد.حالا چی می شد اگر ما محاسبات اینشتن را می دادیم به این خدای دانا! حالا مساله دوم :اگر یک مردی بمیرد ، ازش مادر و همسر و دو تا خواهر بماند.طبق آیات فوق مادر یک سوم می برد.همسر یک چهارم و خواهرها هم دو سوم می برند.حالا می خواهیم جمع کنیم : یک سوم +یک چهارم+دو سوم ، با یک مخرج مشترک ، می شود پانزده دوازدهم.به عبارت دیگر می شود یک ممیز 25.(1/25)! آقا جواب دهید.تا ما حرف می زنیم رگهای گردنشون میاد بالا و هرکس حرف زد دهنشو پاره کردند!خب بیایید جواب دهید.شاید من اشتباه می کنم اما هر چه ما این آیات را خواندیم و این مساله را بالا پایین کردیم دیدیم جور نمیشه." این هم فایل صحبت های وی که پیوست می شود : انتهی کلامه هداه الله و ایانا

با سلام خدمت شما و همه کاربران گرانقدر


قبل از پاسخ به شبهه مورد نظر چند نکته محل تأمل است :


1. این مشکلی که این مغز ریاضی دوران ! آنرا کشف کرده است ، در صدر اسلام مطرح شده بود و اصولا مسئله ایست که هر کس بخواهد بر اساس دستور الهی تقسیم ارث کند معمولا با آن برخورد می کند!


2. خداوند متعال در قرآن تنها کلیات احکامش را (تا آنجا که ما می فهمیم) آورده است و جزئیات را به بیان اهل بیت علیهم السلام واگذار نموده است که در این مسئله هم بیان کافی از اهل بیت علیهم السلام وجود دارد .


3. همانطور که ان شاء الله در پاسخ خواهد آمد اگر درست به همان حکم کلی قرآن هم عمل شود اصلا چنین مشکلی رخ نخواهد داد .


4.چون اصل شبهه ممکن است در ذهن برخی ایجاد تردید کرده باشد ، از تمام خوانندگان محترم خواهش می کنم برای پاسخ وقت بیشتری بگذارند و لا اقل یک بار تمام پست های حاوی پاسخ را با دقت مطالعه فرمایند .


ادامه دارد ....

این که مجموع سهام قرار داده شده برای افراد دارای سهم معین گاهی از مجموع ارث بیش تر و گاهی کم تر می شود ، هیچ شکی نیست؛ زیرا طبیعی است که با کم شدن و یا زیاد شدن بعضی از افراد و یا بعضی از سهم ها این مسئله رخ می دهد.بالاخره وارثان به هزاران شکل ممکن است دور هم جمع شوند، هم از نظر تعداد و هم از نظر سهم داشتن یا نداشتن.گاهی برای هیچ کدام سهم معینی از ارث قرار داده نشده و باید همه ارث را بین همه وارثان به نسبت مساوی یا به نسبت دیگری تقسیم کرد، مثلا وارثان همگی فرزند و همگی پسر یا همگی دختر یا دختر و پسر یا همگی برادر یا همگی خواهر یا برادر و خواهر هستند که هیچ کدام سهم معینی از ارث ندارند . ارث باید بین همه آن ها به نسبت مساوی- زمانی که همه زن یا همه مرد باشند- و به نسبت دو و یک زمانی که وارثان زن و مرد باشند، تقسیم شود. در این جا اصلا سهمی در کار نیست تا زیاد یا کم بیاید.

گاهی نیز افرادی که سهم معین دارند ،با افرادی که سهم معین ندارند ،با هم جمع می شوند ،که در این جا نیز ابتدا سهمِ سهم دار ها داده می شود . باقی مانده بین بقیه وارثان به نسبت یا به تساوی( با توجه به جنسیت آنان که یکسان یا مختلف باشند، مانند مثال های بالا) تقسیم می شود .در این جا هم هیچ اشکالی پیش نمی آید.

آری گاهی وارثان همگی دارای سهام معین در قرآن و سنت هستند که مجموع سهامی که برای آنان قرار داده شده، از مجموع ارث بیش تر می شود، مثل همین مثال هایی که در این شبهه آورده شده است.

در این جا در نگاه اول مشکلی پیش می آید که ظاهرا راه حل ندارد . نبودن ظاهری راه حل هم بدین معنا نیست که خدا نمی دانسته ! که این مشکل پیش خواهد آمد و ریاضی خدا خوب نبوده و متوجه زیاد شدن در بعضی اوقات نشده و بدین جهت راه حل نداده است! این کلام حرفی کاملا بچه گانه و ناشی از تعصب و عدم دقت در کلام الهی و دین خداست .
برای این که متوجه شوید خدا آگاه بوده که این اشکال پیش می آید و راه حل قرار داده، مطلب زیر را به دقت مطالعه کنید:

در احکام ارث اسلامی به دو بحث مهم برخورد می کنیم: یکی "عول" و دیگری "تعصیب".

سرچشمه بحث از آن جا شروع می شود که سهام ارث گاهی از مجموع مال کم تر و گاهی بیش تر است، مثلاً اگر ورثه، فقط دو خواهر (پدر و مادری) و شوهر باشند، ارث دو خواهر هر کدام ، دو سوم مال و ارث شوهر، نصف مال است که مجموع آن دو، هفت ششم می شود، یعنی یک ششم از مجموع مال بیش تر می گردد. بحث پیش می آید که آیا یک ششم باید به نسبت سهام از همه ورثه کم شود یا این که از افراد معیّنی کم گردد؟

معروف میان دانشمندان اهل تسنّن این است که باید از همه کم شود. این را فقها "عول" می نامند، زیرا عول به معنی زیادی و ارتفاع و بلندی است.
در مثال بالا آنان می گویند: یک ششم اضافی باید از هر دو[دو خواهر و شوهر] به نسبت سهام آن ها کم شود. طرز محاسبه چنین است که باید از عدد کسری چهار ششم که سهم دو خواهر است و دو ششم که سهم شوهر است، مقدار یک ششم اضافی را به نسبت، کم کنیم، یعنی یک ششم را به نسبت 4 و 3 میان آن دو تقسیم نماییم که طبق قاعده "تسهیم به نسبت" که در ریاضیات آمده است، نتیجه می گیریم: از سهم دو خواهر چهار چهل و دوم و از سهم شوهر سه چهل و دوم کسر می شود. هم چنین در موارد دیگر.

اهل سنت، سهام داران ارث را همانند طلبکارانی فرض می کنند که بدهکار قادر به پرداخت مطالبات همه آن ها نیست . به اصطلاح ورشکست شده است. می دانیم در چنین جایی مقدار کمبود را به نسبت از همه طلبکاران کسر می کنند.

اما به عقیده فقهای شیعه با توجه به تعالیم امامان، همیشه کمبود به افراد خاصی متوجه می شود. در مثال فوق کمبود را فقط به دو خواهر متوجه می کنند و می گویند: همان طور که در حدیث وارد شده،(1) ممکن نیست خداوندی که حساب همه چیز، حتی ریگ های بیابان را دارد، سهام ارث را طوری قرار دهد که کسری داشته باشد. حتماً خداوند در این گونه موارد، قانونی وضع کرده که با توجه به آن قانون، کمبودی متصوّر نیست. قانون، این است که میان وارث ها، بعضی در قرآن سهم ثابتی از نظر حداقل و حداکثر برای آنان ذکر شده، مانند شوهر و زن و پدر و مادر، ولی بعضی دیگر چنین نیستند، مانند دو خواهر و دو دختر، که( از این قرار ندادن سهم حد اقل ) می فهمیم همیشه کمبود و کسری باید به آن ها بخورد که حداقل سهم آن ها، مشخص نشده، یعنی قابل تغییر و در نوسان است، از این رو در مثال بالا، کمبود متوجه شوهر نمی شود، چون برای او حداقل مشخص شده و از آن کم تر نمی گیرد و باید یک ششم اضافی را از سهم دو خواهر کم کرد.

گاهی به عکس، مجموع سهام از مجموع مال کم تر است، و چیزی اضافه باقی می ماند، مثلاً اگر مردی از دنیا برود و تنها یک دختر و مادر از او باقی بماند، می دانیم که سهم مادر در این صورت یک ششم و دختر سه ششم مال می باشد که مجموع آن ها چهار ششم می شود، یعنی دو ششم اضافه می ماند. فقهای اهل تسنن می گویند: اضافی را باید به "عصبه" (بر وزن کسبه) یعنی مردان طبقه بعد داد (برادرهای متوفی در مثال)، که اصطلاحاً "تعصیب" می نامند.

اما فقهای شیعه در این جا نیز به تبع تعالیم امامان معتقدند همه مال را باید میان آن دو (دختر و مادر) به نسبت 1 و 3 تقسیم کرد، زیرا با وجود طبقه قبل، نوبت به طبقه بعد نمی رسد. به علاوه دادن مقدار اضافی به مردان طبقه بعد، شبیه قوانین دوران جاهلیت است که زنان را بدون دلیل از ارث محروم می ساختند.(2)

از ابن عباس درباره ورثه ای که یک چهارم و یک دوم و یک سوم می برند. سؤال شد، گفت: به خدا قسم! اگر مقدّم داریم آن کس را که خدا مقدّم داشته و مؤخر داریم آن را که خدا مؤخر داشته، هرگز فریضه ای زیادتر نمی شود.

به ابن عباس گفته شد: خدا چه کسی را مقدم و چه کسی را مؤخر داشته؟

ابن عباس گفت: هر( صاحب) فریضه ای که خدا (فریضه) اوّلی او را تبدیل به فریضه دیگر کرده،(صاحب) فریضه ای است که خدا آن را مقدّم داشته (مثلاً همسر بدون فرزند یک چهارم و با فرزند یک هشتم دارد. پس اگر با دیگران جمع شود و مجموع فریضه های شان از کل ارث بیش تر شود، او صاحب فریضه ای است که خدا مقدمش داشته و به سهم او نقص وارد نمی شود . باید حد اقلی که برایش معلوم شده، بگیرد) اما هر (صاحب) فریضه ای که(فقط یک فرض برایش معلوم شده ) وقتی بتوان آن فرض(معلوم شده) را به او داد و(گر نه) فرض دیگری(و حداقلی) برایش نیست، بلکه بقیه برای اوست، (صاحب)فریضه ای است که خدا مؤخرش داشته است. بنابراین، فرض شوهر بدون وجود فرزند برای همسرش، یک دوم است . با وجود فرزند یک چهارم است یا فرض زوجه بدون وجود فرزند برای شوهرش یک چهارم و با وجود فرزند یک هشتم است، پس از زوج و زوجه چیزی کم نمی شود یا مادر یک سوم حق او است، ولی گاهی تبدیل به (حد اقل)یک ششم می شود، بنابراین از او نیز چیزی کم نمی شود.

خداوند این ها را مقدّم داشته امّا فرائضی که خدا آن ها را مؤخر قرار داده، فریضه بنات (دختران) و اخوات (خواهران) است که فریضه آنان دو سوم است، پس هنگامی که از فریضه آنان کم شد، فریضه دیگری(و حد اقلی) ندارند، پس اینان کسانی هستند که خدا آنان را مؤخر شمرده است. هنگامی که ورثه از گروه یک (آنان که خدا مقدّم داشته) و گروه دو(آنان که مؤخر شمرده ) باشند، ابتدا حق گروه یک (آنان که مقدّم داشته شده اند)، داده می شود و بقیه را به گروه دومی دهند.(3)

فضل بن شاذان نقل می کند که امام رضا(ع) در نامه اش به مأمون نوشت: "والفرائض علی ما أنزل الله فی کتابه و لا عول فیها؛ فرائض طبق آن چه که خدا نازل کرده، تقسیم می شود و عولی در آن ها نیست".(4)

پس با توجه به قانون تقدیم و تاخیر هیچ گاه نقص و کمبودی پیش نمی آید تا بخواهیم آن را ناشی از جهل خدا بدانیم.
در مورد اجتماع یک دختر و پدر و مادر و شوهر هم، ابتدا یک چهارم شوهر و یک ششم مادر پرداخت شده ، بقیه بین دختر و پدر به نسبت سه برای دختر و یک برای پدر (سهم دختر سه چهارم باقی مانده و سهم پدر یک چهارم باقی مانده)تقسیم می شود.

پی نوشت ها:
1. وسائل الشیعه ج 26، ص 78، حدیث 32530، باب 7 از ابواب موجبات ارث.
2. تفسیر نمونه، 44، ذیل آیة 13 14 سورة نساء؛ صدر سید جوادی، دائره المعارف تشیع، واژة ارث؛ مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، واژة عول و تعصیب.
3. کافی، ج 7، ص 80.
4. مستدرک الوسائل، ج 7، ص 161.

با سلام

در مورد اينكه گفته بشه رياضي خدا اشكال داره يه جورايي مثل اين مي مونه كه به كساني كه مثلا به فضا ماهواره مي فرستن بگيم كه اونا مسئله ساده اي مثل جمع كسري بلد نيستن .
تصور كنيد اگه شخصي اين حرف بزنه همه توي صحت عقلش شك مي كنن .

فاصله زمين تا خورشيد به گونه اي دقيق تنظيم شده كه اگه كمتر از مقدار فعلي بود زمين بيش از حد داغ و اگر بيشتر از ميزان فعلي بود زمين بيش از اندازه سرد ميشد .

يا اگر فاصله ماه و زمين به اين اندازه نبود جذر و مد ها مشكل ايجاد مي كردن براي زندگي ما

خدايي كه اينچنين از روي قدرت و نظم اين محاسبات رو انجام داده چه طور مي تونه جمع كسري بلد نباشه .و بسياري از محاسبات ديگه اي كه وجود داره .

اما اگه بخوايم دقيق وارد پرسش مطرح شده بشيم با توجه به پاسخي كه استاد بزرگوار بيان فرمودند نه تنها اين مسئله ثابت ميشه كه رياضي خدا اشكال نداره بلكه مشخص ميشه كه خداوند بسيار هوشمندانه مسئله تقسيم ارث رو براي بيشمار حالت مختلفي كه پيش مياد با قانون كلي و مختصر بيان فرمودند .

طبق برداشت من از پاسخ هاي مطرح شده در تقسيم ارث حالت هاي زير بوجود مياد :


يك : گاهي همه سهم دارند ------> كه دو حالت بوجود مياد (البته حالتي هم وجود داره كه سهم و ارث برابرند ولي مورد شبهه نيست )‌

حالت اول : گاهي مجموع سهم ورثه بيشتر از ارث ميشه ---->كه سهم اضافي از موخر ها كم ميشه

حالت دوم : گاهي مجموع سهم ورثه كمتر از ارث ميشه -----> كه ارث باقيمانده به نسبت بين ورثه تقسيم ميشه

*********


دو : گاهي براي هيچ كدام سهمي در نظر گرفته نشده -------> كه به نسبت مساوي يا به نسبت ديگري بين افراد تقسيم ميشه


*********

سه : گاهي بعضي سهم دارند و بعضي سهم ندارند --------> كه ابتدا سهم سهم داران داده مي شود و باقي مانده بين بقيه به نسبت يا تساوي تقسيم ميشه .

اون چيزي كه باعث ايجاد شبهه ميشه شماره يك هست . كه با تغيير سهم موخر ها تقسيم بندي صحيح ميشه . و بي عدالتي هم صورت نگرفته چون مقدم ها حق بيشتري دارن .

در واقع تغيير سهم موخر ها مثل پيچ تنظيم كننده و كنترل كننده مي مونه .

اگر خداوند نمي خواستند مسئله تقسيم ارث رو به اين صورت بيان بفرمايند . بايد براي تمام حالات مختلفي كه ورثه ها در كنار هم قرار مي گيرن يكي يكي موارد رو بيان مي فرمودند . كه بيشمار حالت مختلف ميشد .

اما با تعيين مسئله به اين صورت مشكل تقسم ارث براي همه حالت هاي مختلف به سادگي حل ميشه . در واقع با يك اختصار و حالت كلي همه هزارها و بيشمار حالت هاي مختلفي كه ورثه ها در كنار هم قرار مي گيرن هر كدام به سهم عادلانه خودش ميرسه .

خيلي جالبه براي بيشمار كساني كه همه مشكل تقسيم ارث و سهم دارند و هر كدام در حالات مختلفي قرار گرفتن يك پاسخ بيان شده يعني دسته بندي فوق و اين هوشمندي در تقسيم ارث رو ميرسونه .

در واقع حالت ها متغيرند در نتيجه سهم موخر ها هم متغير شده .و همانطور كه قبلا بيان شد بيعدالتي هم نيست . و اين مثل پيچ تنظيم كننده اي مي مونه كه توي برخي دستگاه ها وجود داره .

كساني كه مدعي مشكل دار بودن تقسيم ارث خداوند هستند اگه مي تونن به غير از اين روش ، روش ديگري ارائه بدن كه هم عدالت رعايت بشه هم با يك بيان كلي مشكل حالت هاي مختلفي كه ورثه ها دارن حل بشه .


چنين تقسيم بندي در ارث در زمان و مكاني بيان شد كه مردم سواد خواندن و نوشتن نداشتن چه برسه به اينكه بتونن عادلانه ارث رو با رياضيات براي حالات مختلفي كه پيش مي اومد تقسيم كنن.

آدم هنگ مي كنه از اين همه نظم و قدرت خدا كه براي زندگي بشر قرار داده و نكته اي فروگذار نشده .و اين نشون دهنده اهميت زندگي بشر و هدفمند بودن زندگي او هست .

روشنا;84873 نوشت:
در مورد اينكه گفته بشه رياضي خدا اشكال داره يه جورايي مثل اين مي مونه كه به كساني كه مثلا به فضا ماهواره مي فرستن بگيم كه اونا مسئله ساده اي مثل جمع كسري بلد نيستن . تصور كنيد اگه شخصي اين حرف بزنه همه توي صحت عقلش شك مي كنن . فاصله زمين تا خورشيد به گونه اي دقيق تنظيم شده كه اگه كمتر از مقدار فعلي بود زمين بيش از حد داغ و اگر بيشتر از ميزان فعلي بود زمين بيش از اندازه سرد ميشد . يا اگر فاصله ماه و زمين به اين اندازه نبود جذر و مد ها مشكل ايجاد مي كردن براي زندگي ما خدايي كه اينچنين از روي قدرت و نظم اين محاسبات رو انجام داده چه طور مي تونه جمع كسري بلد نباشه .و بسياري از محاسبات ديگه اي كه وجود داره .

خواهر گرامی!
این بنده خدا (بنده شیطان) ، به خیال باطل خود می خواهد در حقیقت انتساب قرآن کریم به خداوند را زیر سوال ببرد نه اینکه واقعا به ریاضی خدا ایراد بگیرد.به عبارتی می خواهد بگوید چون این اشکال در قرآن هست پس قرآن کلام خدا نیست.
(البته با توضیحات جناب سجاد و جنابعالی مساله روشن شد)

hadimahani;84899 نوشت:
خواهر گرامی!
این بنده خدا (بنده شیطان) ، به خیال باطل خود می خواهد در حقیقت انتساب قرآن کریم به خداوند را زیر سوال ببرد نه اینکه واقعا به ریاضی خدا ایراد بگیرد.به عبارتی می خواهد بگوید چون این اشکال در قرآن هست پس قرآن کلام خدا نیست.
(البته با توضیحات جناب سجاد و جنابعالی مساله روشن شد)

سخنرانيشونو گوش بديد دلتون واسش مي سوزه .

توي سخنرانيش اول يه پانصد هزار باري شيوه جمع كسري رو توضيح داده بعدم ميگه خدا بلد نبوده جمع كسري حساب كنه بعدم ميگه اگه معادلات انيشتينو ميداديم خدا حل كنه چي كار مي كرد ؟

خيلي مضحكه . يكي نبوده به اين آقاهه بگه اين جناب انشتين رو كي خلق كرده . اون خدا اگه نمي خواست انشتينو نه خلق مي كرد نه قدرت حل مسئله بهش مي داد .

حالا مشكل اين آدم چي بوده من نمي دونم .

با سلام وتشکر ازدوستان که جواب کافی ووافی دادند اما بطور خلاصه :

نقل قول:
اما مساله اول : فرض می کنیم که یک مردی بمیره و سه تا دختر داشته باشه،پدر و مادر داشته باشه و زنش

مثلا اگر ماترک متوفی 24 باشد یک هشتم سهم زنش میشود 3
یک ششم سهم پدرومادرش = 4

بقیه که 13 تاست بین دختران تقسیم میشود.

نقل قول:

حالا مساله دوم :اگر یک مردی بمیرد ، ازش مادر و همسر و دو تا خواهر بماند

چون وراث درجه یک ارث میبرندوفرزند ندارد به خواهرانش چیزی نمیرسد در اینجا یک چهارم به زنش میرسد = 6

وبقیه به مادرش = 18

بهمین سادگی !!!!

موضوع قفل شده است