جمع بندی خدا در محضر عدل الهی!!!

تب‌های اولیه

72 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

مسلم;928541 نوشت:
ر هیچ کجای جهان و هیچ انسان عاقلی خیر حداکثری را به خاطر شر حداقلی آن ترک نمیکند، مطلب خیلی واضح است، مثلا اتومبیل که فقط در جاده های ما سالیانه حدود 20 هزار کشته بر جای می گذارد، اما هیچ کسی نمیگوید آن را تعطیلش کنید! روشن است که با پیشرفته ترین تجهیزات ایمنی هم بالاخره خطر و شر آن به صورت کامل رفع نمی شود!

پس شما می فرمایید که ما باید به نتیجه و سرانجام عمل نگاه کنیم!؟!؟درست است!؟!؟مثلا خواهشن به این سوال پاسخ دهید..یعنی از نظر شما اگر لازمه ی خلقت این عالم این بود که خدا یک دروغی به کسی حالا مثلا شیطان بگوید، خدا خیلی راحت دروغ می گفت و عالم را خلق می کرد!؟!؟دروغ را می گفت و سرانجام دروغ خیر کثیری بود که نصیب انسان های خلق شده می شد!؟....در این صورت خدا ممکن است دروغ بگوید،؛ تهمت بزند، خبر چینی کند، تمام رفتار های زشت و ناروا را بکند، چون نتایجی مثبت داشته باشند....در زندگی ما زیاد پیش می آید که ما مجبور می شویم کاری هایی که به طور عادی ناجوان مردانه است را انجام بدهیم...مثلا دروغ مصلحتی بگوییم، چون نتایج مثبتی دارد...پس شما می فرمایید رفتار خدا هم اینگونه است...خدا هم ممکن است دروغ بگوید، چون ممکن است نتایج مثبتی داشته باشد، ممکن است یک نفر را به ناحق جهنم بفرستد...چون حالا یک نفر در قبال میلیار ها انسانی که به بهشت می روند که چیزی نیست؟!؟!
استاد ببینید در نظر بنده اینگونه است..مثلا آمپول زدن به بچه زجر آور است....ما به او آمپول می زنیم و درد و رنجی وارد می کنیم...یعنی عمل قبیحی انجام می دهیم....ولی ما ناچاریم...به خاطر دفع شری بزرگتر که مثلا شدت یافتن بیماری است...شری کوچکتر را به کودک وارد می کنیم...ولی در مورد خدا داستان فرق می کند...ما انتظار داریم که خدا به هیچ عنوان شری بر کسی وارد نکند...ما محدود و مجبوریم که برای درمان از آمپول استفاده کنیم...ولی خدای بزرگ و رحمان دیگر مجبور نیست..او محدود و مجبور نیست که مثل ما شری وارد کند و از آمپول برای درمان استفاده کند....ما مجبور و محدودیم که گاهی دروغ مصلحتی بگوییم ولی خدا محدود و مجبور نیست که دروغ بپگوید چه مصلحتی چه غیر مصلحتی....
عرض بنده این است که از خدا به هیچ عنوان عمل شری وارد نمی شود، چه نتیجه و سرانجام عمل مثبت باشد و چه منفی باشد....این ماییم که محدود و مجبوریم و باید طبق قواعد بازی عمل کنیم و مجبوریم که از آمپول استفاده کنیم....ما مجبوریم که برای دفع شری بزرگ از شری کوچکتر استفاده کنیم...ولی خدا خیر مطلق است...از او شری بیرون نمی آید...چه برای دفع شری بزرگ تر چه برای هر چیز دیگری....خدا محدود و مجبور نیست....
مثلا در مورد عالم...خدا نهایت، باز تاکید می کنم نهایت(چون در پرانتز بگویم که به نظر من خدا می توانست انسان را آزمایش کند و مختار بیافریند ولی زمینه ی زجر کش شدن کودکی را هم فراهم نکند ولی ما این را در نظر نمی گیریم و می گوییم در نهایت)خدا می توانست اصلا همچین عالمی را نیافریند...و یک راست ما را داخل بهشت کند...نه آزمایشی و نه آزمونی....از خدا چنینی انتظاری می رود که ما را یک راست در بهشت می آفرید....هرکس که صلاحیت زندگی در بهشت را داشت را در بهشت قرار می داد و نه زجری و نه اندوهی بر ما وارد نمی کرد...از خدای خیر مطلق اینگونه رواست....پس این ایراد که دنیا دیگر به شکل دیگری قابل خلق شدن نبود...باید عرض کنیم خوب اصلا خدا دنیا را خلق نمی کرد...ما را یک راست به بهشت می برد....

مسلم;928541 نوشت:
بفرمایید، خداوند جاذبه را برای قوام هستی آفرید، خب این جاذبه را که نمی توان گفت شما هواپیمای آسیب دیده را به پایین نکش!! و نمیشود گفت خدا چرا زجر اینها را پسندیده!!!
یا بدن انسان را نرم آفریده تا انعطاف لازم را برای حرکات داشته باشد، بعد نمیشود توقع داشت در تصادفات و مانند آن آسیب پذیر نبوده باشد!
یا خداوند ویروس و باکتری را به خاطر نقش موثر آنها در هستی آفریده حالا نمیشود توقع داشت در بدن انسان آن نقششان را فراموش کنند!
پس می بینید که همه اینها در جای خودشان خوب است، نمی شود گفت خدا چرا کار قبیح انجام داده برای آفرینش!!! اینها قبیح نیست اینها لازمه نظام ماده دنیوی است.

یعنی شما می فرمایید که خدا معین نکرده که ویروس به جان کودکی بیافتد و او را زجر کش کند...بلکه از زیر دست خدا در رفته یا خدا هدفش و قصدش چیزی دیگر بوده و بعد در این حین حالا ویروس هم به جان کودکی می افتد و کودک را زجر کش می کند؟!؟!یعنی می فرمایید که خدا ویروس را برای کار دیگری آفریده که اثرات مثبی داشته باشد ولی نمی توان توقع داشت که ویروس به جان کودکی هم نیافتد و او را زجر کش نکند؟!؟!

rezaee;928561 نوشت:
سلام
من نمیدانم منظور شما دقیقا چیست و فرضیه ی کراس چه ارتباطی با علیت فلسفی دارد؟

سلام عزیز
قسمت فلسفی رو بنده عرض نکردم
rezaee;928315 نوشت:
ببخشید یعنی میفرمایید از نظر فیزیک معلول بدون نیاز به علت پذیرفته است؟

در مورد علت فیزیکی گفتید که هر معلولی علتی داره منم گفتم خیر!همه فیزیکدانان همنظر نیستند
این هم وجه ارتباط آن

rezaee;928561 نوشت:
من ندیدم هیچ جایی نوشته باشد که آقای کراس ادعا کرده جهان بی دلیل پدید آمده!

مکانیک کوانتومی از نظر شما در پیدایش جهان خلاصه میشود؟
کتاب را معرفی کردم بخوانید میبینید
165 تا 170
قسمت پدید آمدن معلول پیش از علت و همان حوالی
rezaee;928561 نوشت:
چیزی که کراس مدعی شده

این فقط تیتر کتاب است بزرگوار
خود کتاب را بخوانید! موارد بسیار زیادی است
rezaee;928561 نوشت:
اعتقادی به عدم دینی

علت و معلول فیزیکی را عرض کردم

rezaee;928561 نوشت:
و درنهایت فیزیک هنوز تصویر کامل و روشنی از کل ماجرا ندارد

این را دیگر فیزیکدان ها باید بگویند همچون فاینمن که گفت!
آن فیزیکدانانی هم که چنین چیزی را میگویند کم دان و نادان نیستند!پس از فیزیک برای علیت نباید مایه گذاشت!
rezaee;928315 نوشت:
ببخشید یعنی میفرمایید از نظر فیزیک معلول بدون نیاز به علت پذیرفته است؟

rezaee;928561 نوشت:
فلذا فیزیک معتقد به قانون علیت است (البته بدون آن شرط عجیب و غریب آخرش که میگوید یک چیز بدون علت داریم به نام خدا)

در کدام ژورنال و کتاب معتبر فیزیکی(برای عوام نه،تخصصی) نوشته شده شرط آخرش خدا است؟اصلا برسی خدا در حیطه ساینس نیست دوست عزیز تا نظر دهد فیزیک راجب آن(بوزون هیگز و اصطلاحات خدایی را فاکتور بگیرید _خدای ادیانی وجود ندارد در فیزیک و ژورنال هایش)

rezaee;928561 نوشت:
(مثلا آب خیر است چون دین میگوید انسان از جانش مراقبت کند و آب برای جان او لازم است. اما آب شر است برای یک بیمار خاص، چون بازهم بر همان اصل اسلامی، حفظ جان واجب است و این فرد باید از آب اجتناب کند و در موقعیت او، آب شر است!)

دوست عزیز مثال شما عام نیست و حاوی نقض است
اگر مطلق نیست برای چه فردی یکتاباوری شر است و عدم باور به خدا خیر؟

rezaee;928561 نوشت:
خودش به وجود آورده تا معیاری برای سنجش باشد

ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ أَرْسَلْناکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ کَفي‏ بِاللَّهِ شَهيداً
هر چه از خوبیها به تو می رسد از جانب خداست و آنچه از بدی به تو می رسد از خود توست و تو را به پیامبری ، برای مردم فرستادیم ، و گواه بودن خدا بس است.

مسلم;928537 نوشت:
فکر می کردم اطلاع داشته باشید که علم فیزیک و تمام علوم تجربی فقط تقارن پدیده ها را می بینند، بنابراین هرگز نمی توانند صرفا از طریق تجربه علیت چیزی را برای چیز دیگری اثبات کنند.
هیوم چون یک تجربه گرای صادق بود این مطلب را درک کرده و گفت من جز تقارن پدیده ها چیز دیگری ر حس و تجربه نمیکنم بنابراین در مورد اصل علیت معتقد به شکاکیت شد و گفت راهی برای اثبات علیت نیست!

گفتم که فلاسفه ی قدیم چون علم درست و حسابی در فیزیک نداشتند، اینطور حرفها را میزدند. وگرنه الان با استفاده از فیزیک مدرن، نمیتوان ماهیت خدا را به وضوح روشن کرد، ولی وجودش بصورت کاملا عینی و بدیهی شده است!

گفتم که شما اگر همین نسبیت خاص انیشتن را مطالعه کنید، دیگر E=mC^2 یک قانون شده است و هر دو طرف ماده و انرژی تبدیل شده اند و اثبات شده است. این انرژی بسیار شبیه تعاریف دین از خداست، و همه چیزش جور درمیاید. حالا شما نمیخواید بپذیرید، به خاطر اینکه علم به فیزیک مدرن ندارید.

البته الان نیاید بگویید کجا فیزیک مدرن گفته خدا انرژی است!!! چون تا جایی که میدانم این فرضیه ی من است.
اما فیزیک مدرن میگوید، انرژی بدون ماده ممکن است. انرژی ازلی و ابدی است. انرژی همه جا هست و هیچ جا نیست(جرم ندارد). بدون انرژی حتی موجود بودن دنیا ممکن نیست. و ....... (همه و همه منطبق بر قرآن و تعاریف دین از خداوند)

مسلم;928537 نوشت:
خداوند علت انسان است ، و علم به علت موجب علم به معلول میشود، بنابراین وقتی خداوند اراده کند به انسان اختیار بدهد هم انسان اختیار دارد، و هم خداوند کاملا می تواند رفتار او را پیش بینی کند، چون پیش بینی خدا بدین معنا نیست که او انسان را مجبور به رفتار می کند، بلکه علم به انتخاب انسان است، پیش بینی که از فرط شناخت اشتباه از آب در نمی آید، مثل اینکه شما کاملا از سلایق دوستتان آگاه باشید که از رنگ آبی و آستین بلند خوشش می آید، خب اگر این علم شما به سلیقه او قطعی باشد طبیعتا می توانید انتخاب او را به صورت قطعی پیش بینی کنید بدون انکه او اختیار خود را از دست بدهد.

این علم چطور حاصل شده؟

در مثال خودتان، شما چه زمان میتوانید رفتار دوستتان را پیش بینی کنید؟ وقتی که طرز فکر او را بدانید. درست؟
حالا اگر یک دستگاه بسازیم که مغز افراد را اسکن کند، و از روی شبکه ی عصبی داخل مغز، بتواند الگوریتم کامل فکر فرد را مشخص کند، ما حتی میتوانیم پیش بینی کنیم از این لحظه تا آخر عمرش چه کار میکند(البته به شرطیکه وقاع عمرش را نیز تا آخر بدانیم). درست است؟

خب خدا هم چون مغز را خودش آفریده دقیقا میداند این مغز در مواجهه با وقایع چه پاسخی میدهد. همچنین خودش همه ی وقایع عالم را رقم میزند. پس در نتیجه میتواند بگوید این فرد تا آخر عمرش چه میکند.

همانطور که یک فیلمنامه نویس، یک شخصیت را به وجود می آورد. و داستان زندگی او را میچیند. و در نهایت خودش مینویسد که به چه جایگاهی خواهد رسید!

من نمیدانم چرا از حقیقت فرار میکنید؟ (باور نمیکنم که نتوانید حرف مرا درک کنید)

rezaee;928567 نوشت:
گفتم که شما اگر همین نسبیت خاص انیشتن را مطالعه کنید، دیگر E=mC^2 یک قانون شده است و هر دو طرف ماده و انرژی تبدیل شده اند و اثبات شده است. این انرژی بسیار شبیه تعاریف دین از خداست، و همه چیزش جور درمیاید. حالا شما نمیخواید بپذیرید، به خاطر اینکه علم به فیزیک مدرن ندارید.

دوست عزیز
کاملا وارد شبهه علم شده اید!
صحبت های پروفسور نیری(دکترای فیزیک نظری) در مورد شبهه علم را بخوانید همین مورد شما به تفضیل بر رسی شده!
اگر بسیار شبیه تعارف دین از خداست!خود انیشتین خالق و کاشف آن نظریه چرا گفته است ادیان داستان های کودکانه اند؟خدای شخص وار معتقد نیستم و...
این فقط برداشت شخص شماست

rezaee;928567 نوشت:
حالا اگر یک دستگاه بسازیم که مغز افراد را اسکن کند، و از روی شبکه ی عصبی داخل مغز، بتواند الگوریتم کامل فکر فرد را مشخص کند، ما حتی میتوانیم پیش بینی کنیم از این لحظه تا آخر عمرش چه کار میکند(البته به شرطیکه وقاع عمرش را نیز تا آخر بدانیم). درست است؟

آزمایش هایی همچون ازمایش لیبیت و دستگاه fmri قادر به چنین پیش بینی هایی تا حدودی هستند!
با این بخش از جملات شما موافقم

پارسا مهر;928562 نوشت:
پس شما می فرمایید که ما باید به نتیجه و سرانجام عمل نگاه کنیم!؟!؟درست است!؟!؟مثلا خواهشن به این سوال پاسخ دهید..یعنی از نظر شما اگر لازمه ی خلقت این عالم این بود که خدا یک دروغی به کسی حالا مثلا شیطان بگوید، خدا خیلی راحت دروغ می گفت و عالم را خلق می کرد!؟!؟دروغ را می گفت و سرانجام دروغ خیر کثیری بود که نصیب انسان های خلق شده می شد!؟....در این صورت خدا ممکن است دروغ بگوید،؛ تهمت بزند، خبر چینی کند، تمام رفتار های زشت و ناروا را بکند، چون نتایجی مثبت داشته باشند....در زندگی ما زیاد پیش می آید که ما مجبور می شویم کاری هایی که به طور عادی ناجوان مردانه است را انجام بدهیم...مثلا دروغ مصلحتی بگوییم، چون نتایج مثبتی دارد...پس شما می فرمایید رفتار خدا هم اینگونه است...خدا هم ممکن است دروغ بگوید، چون ممکن است نتایج مثبتی داشته باشد، ممکن است یک نفر را به ناحق جهنم بفرستد...چون حالا یک نفر در قبال میلیار ها انسانی که به بهشت می روند که چیزی نیست؟!؟!


نتیجه با لازمه فرق می کند، نتیجه یعنی شما آن را هدف قرار داده اید، اما لازمه یعنی شما اصلا آن را هدف قرار نداده اید اما گریز ناپذیر است.
خواهش می کنم احساساتی برخورد نکنید، فرض کنید شما برای تجزیه لاشه های محیط زیست ابزاری اختراع می کنید که جنبه انگلی دارد، خب هدف شما خیر است، کاربردی که برای این ابزار استفاده کرده اید هم خیر است، اما طبیعتا این ابزار در هر کجا که باشد نقش انگلی خویش را ایفا خواهد کرد، کسی نمی تواند به شما اشکال بگیرد آن را برای چه خلق کرده اید مگر آنکه واقعا متوجه نبوده و غافل باشد!!!
این با دروغ و مانند آن فرق می کند، خدا برای خلقت نیازمند هیچ چیز و هیچ کسی نیست، اما این شرور لازمه خلقت است و در بسیاری از موارد انسان ها به حکمت انها پی برده اند.

پارسا مهر;928562 نوشت:
مجبوریم که برای درمان از آمپول استفاده کنیم...ولی خدای بزرگ و رحمان دیگر مجبور نیست..او محدود و مجبور نیست که مثل ما شری وارد کند و از آمپول برای درمان استفاده کند..

ببینید خواهش می کنم روی سخنان بنده کمی فکر کنید، با نگاه انتقادی و به نیت رد کردن آنها وارد نشوید، خداوند مجبور نیست، اما این ها لوازم خود اشیاء است، وقتی خداوند جاذبه را خلق می کند توقع دارید چه شود؟ انسان را از ارتفاع پایین نکشد؟ یعنی معتقد به هرج و مرج قانونی در جهان هستید تا عدالت تحقق یابد؟!!

پارسا مهر;928562 نوشت:
به نظر من خدا می توانست انسان را آزمایش کند و مختار بیافریند ولی زمینه ی زجر کش شدن کودکی را هم فراهم نکند

اختیار بشر و زجر کش نشدن انسانها کوسه و ریش پهن است!

hessam78;928565 نوشت:
سلام عزیز
قسمت فلسفی رو بنده عرض نکردم

در مورد علت فیزیکی گفتید که هر معلولی علتی داره منم گفتم خیر!همه فیزیکدانان همنظر نیستند
این هم وجه ارتباط آن

مکانیک کوانتومی از نظر شما در پیدایش جهان خلاصه میشود؟
کتاب را معرفی کردم بخوانید میبینید
165 تا 170
قسمت پدید آمدن معلول پیش از علت و همان حوالی

این فقط تیتر کتاب است بزرگوار
خود کتاب را بخوانید! موارد بسیار زیادی است

علت و معلول فیزیکی را عرض کردم

این را دیگر فیزیکدان ها باید بگویند همچون فاینمن که گفت!
آن فیزیکدانانی هم که چنین چیزی را میگویند کم دان و نادان نیستند!پس از فیزیک برای علیت نباید مایه گذاشت!

در کدام ژورنال و کتاب معتبر فیزیکی(برای عوام نه،تخصصی) نوشته شده شرط آخرش خدا است؟اصلا برسی خدا در حیطه ساینس نیست دوست عزیز تا نظر دهد فیزیک راجب آن(بوزون هیگز و اصطلاحات خدایی را فاکتور بگیرید _خدای ادیانی وجود ندارد در فیزیک و ژورنال هایش)

دوست عزیز مثال شما عام نیست و حاوی نقض است
اگر مطلق نیست برای چه فردی یکتاباوری شر است و عدم باور به خدا خیر؟

ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ أَرْسَلْناکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ کَفي‏ بِاللَّهِ شَهيداً
هر چه از خوبیها به تو می رسد از جانب خداست و آنچه از بدی به تو می رسد از خود توست و تو را به پیامبری ، برای مردم فرستادیم ، و گواه بودن خدا بس است.

چیزی که من از فرمایشات شما متوجه میشم، شما هنوز برداشت صحیح از حرفهای من ندارید.

اولا که من داشتم به جناب مسلم میگفتم، فیزیک کجا پدیده ای بدون علت را پذیرفته است؟ شما گفته من را نقل کردید و به کراس رفرنس دادید. من هم عرض کردم کجا آقای کراس گفته چیزی در فیزیک بدون هیچ علتی پدید آمده؟ (تازه اگر گفته باشد، کجا اثبات کرده و کسی پدیرفته؟)

علت فیزیکی یعنی چه؟ منظور شما دقیقا چیست؟ یعنی میدان کوانتومی حاصل از ذرات زیر اتمی را علت فیزیکی نمیدانید؟ یا مثلا وقتی دو آهنربا نزدیک هم میکنیم و یکی جا به جا میشود، این را جزو علت فیزیکی نمیدانید(چون درواقع برهم کنش میدان مغناطیسی دو آهنربا سبب این اتفاق شده است).

من وقتی میگویم فیزیک، یغنی جرم و انرژی. انرژی را هم در حوزه فیزیک میبینم! برای همین میدان کوانتومی را یک دلیل فیزیکی برای بیگ بنگ میدانم! فیزیک هم همین نظر را دارد وگرنه درباره اش بحث نمیکرد!

علت فیزیکی را توضیح دهید!

hessam78;928565 نوشت:
این را دیگر فیزیکدان ها باید بگویند همچون فاینمن که گفت!
آن فیزیکدانانی هم که چنین چیزی را میگویند کم دان و نادان نیستند!پس از فیزیک برای علیت نباید مایه گذاشت!

مبهم است. متوجه منظورتان نشدم.

hessam78;928565 نوشت:
در کدام ژورنال و کتاب معتبر فیزیکی(برای عوام نه،تخصصی) نوشته شده شرط آخرش خدا است؟اصلا برسی خدا در حیطه ساینس نیست دوست عزیز تا نظر دهد فیزیک راجب آن(بوزون هیگز و اصطلاحات خدایی را فاکتور بگیرید _خدای ادیانی وجود ندارد در فیزیک و ژورنال هایش)

در هیچ ژورنالی!
من فکر میکنم شما از اواسط بحث آمدید و هنوز نمیدانید من چه میگویم.
من جایی نگفتم فیزیک گفته علت نهایی خداست! من اصلا به این علت نهایی معتقد نیستم و میگویم این دیدگاه اشتباه فلاسفه است. من فرضیه دیگری دارم که از نظر فیزیکی میتوان وجود خدا را اثبات کرد. من معتقدم چیز غیر مادی اصلا محصور زمان نیست که ازلی و ابدی باشد. من معتقدم ماده بدون انرژی ممکن نیست ولی انرژی بدون ماده ممکن است. من میگویم این انرژی که ازلی و ابدی است (چون هرگز نمیشود 100% انرژی را به ماده تبدیل کرد چون اولا برای این تبدیل انرژی لازم است و ثانیا ماده بدون انرژی ممکن نیست)و پس این انرژی که امکان نابودی ندارد، میتوان به عنوان خدا در نظر گرفته شود!

hessam78;928565 نوشت:
دوست عزیز مثال شما عام نیست و حاوی نقض است
اگر مطلق نیست برای چه فردی یکتاباوری شر است و عدم باور به خدا خیر؟

لطفا واضح تر توضیح دهید. جمله اخر مبهم است.

hessam78;928565 نوشت:
ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَ أَرْسَلْناکَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ کَفي‏ بِاللَّهِ شَهيداً
هر چه از خوبیها به تو می رسد از جانب خداست و آنچه از بدی به تو می رسد از خود توست و تو را به پیامبری ، برای مردم فرستادیم ، و گواه بودن خدا بس است.

ید الله فوق ایدیهم!
پس وجود غیر مادی خدا نقض شد و خداوند ماده است! خودش گفت دست دارد و روی دست بقیه میگذارد!

در آیه مذکور شما نیز، خداوند دارد همان حرف من را میزند. یعنی میگوید من به کسی شر مستقیم نمیرسانم(همانکه گفتم خدا مستقیم کسی را به قتل نمیرساند) ولی عوامل به قتل رسیدن و امکان شر را آفریده تا اختیار و امتحان معنا داشته باشد.

اگر بخواهیم اینقدر سطحی نگر باشیم باید به آیه فوق ایراد عدم عصمت پیامبر را نیز بگیریم. چون اشتباهاتی میکند که باعث رسیدن بدی به او میشود!

rezaee;928567 نوشت:
وگرنه الان با استفاده از فیزیک مدرن، نمیتوان ماهیت خدا را به وضوح روشن کرد، ولی وجودش بصورت کاملا عینی و بدیهی شده است!

حرف شما حرف درستی است که وجود خدا عینی بوده و ماهیتش(نه ماهیت به معنای جنس و فصل، بلکه ماهیت به معنای کنه و ذات) در نهایت ابهام است، اما فیزیک هرگز قدرت اثبات وجود خدا را هم ندارد، چه برسد به اوصاف او!
واقعا برایم عجیب است که شما می خواهید با فیزیک علیت را اثبات کنید!!

rezaee;928567 نوشت:
حالا شما نمیخواید بپذیرید، به خاطر اینکه علم به فیزیک مدرن ندارید.

دقیقا بنده هم چنین نگرشی نسبت به شما دارم، و عدم پذیرش شما را به خاطر کم اطلاعی یا بی اطلاعی تان از فلسفه می دانم.

غرب همواره به خاطر این تجربه گرایی از حقیقت دور مانده است، امروز که علوم تجربی(نه تکنولوژی) در غرب به متزلزل ترین جایگاه خود رسیده در جامعه ما طرفدار پیدا کرده است!!! خواهش می کنم نگاهی به نظرات فیلسوفان علم چون توماس کوهن و پوپر و سایرین بیندازید.
علوم تجربی هرگز نمی توانند ادعا کنند که حقیقت را به طور کامل و بدون احتمال خطا یافته اند!

hessam78;928570 نوشت:
دوست عزیز
کاملا وارد شبهه علم شده اید!
صحبت های پروفسور نیری(دکترای فیزیک نظری) در مورد شبهه علم را بخوانید همین مورد شما به تفضیل بر رسی شده!
اگر بسیار شبیه تعارف دین از خداست!خود انیشتین خالق و کاشف آن نظریه چرا گفته است ادیان داستان های کودکانه اند؟خدای شخص وار معتقد نیستم و...
این فقط برداشت شخص شماست

برادر گرامی، هرجا این نظر را گفتم، پشتش گفتم این فرضیه ی من است! و به آن معتقدم. شاید روزی اثباتش هم کردم. ولی مهم این هست که به لحاظ علم فیزیک درست است. فیزیک حرفهای من را نقض نمیکند و بلکه تایید میکند ولی اسم آن را خدا نمیگذارد! من دلم میخواهد خدا بگذارم چون با تعاریف دین من از خدا جور درمیاید! همین!

به کسی هم نمیگویم که طبق نظریه ی من به خدا معتقد شود. اولش هم گفتم این فقط یک فرضیه است. میخواهم فقط یک پنجره تازه ی علمی بگشایم که از بن بست های فلسفی قدیمیون خلاص شویم! چون دیگر تعاریف آنها از خداوند جواب نمیدهد!

rezaee;928576 نوشت:
چیزی که من از فرمایشات شما متوجه میشم، شما هنوز برداشت صحیح از حرفهای من ندارید.

اولا که من داشتم به جناب مسلم میگفتم، فیزیک کجا پدیده ای بدون علت را پذیرفته است؟ شما گفته من را نقل کردید و به کراس رفرنس دادید. من هم عرض کردم کجا آقای کراس گفته چیزی در فیزیک بدون هیچ علتی پدید آمده؟ (تازه اگر گفته باشد، کجا اثبات کرده و کسی پدیرفته؟)

علت فیزیکی یعنی چه؟ منظور شما دقیقا چیست؟ یعنی میدان کوانتومی حاصل از ذرات زیر اتمی را علت فیزیکی نمیدانید؟ یا مثلا وقتی دو آهنربا نزدیک هم میکنیم و یکی جا به جا میشود، این را جزو علت فیزیکی نمیدانید(چون درواقع برهم کنش میدان مغناطیسی دو آهنربا سبب این اتفاق شده است).

من وقتی میگویم فیزیک، یغنی جرم و انرژی. انرژی را هم در حوزه فیزیک میبینم! برای همین میدان کوانتومی را یک دلیل فیزیکی برای بیگ بنگ میدانم! فیزیک هم همین نظر را دارد وگرنه درباره اش بحث نمیکرد!

علت فیزیکی را توضیح دهید!


بنده کتاب را معرفی کردم اگر گفته دیگر چیست!آن بخش را بخوانید میبینید!
همچنین صحبت های دکتر نیری را گوش بدین در این زمینه!که علیت فیزیکی که فرمودین همه فیزیکدان ها قبول ندارن
دوست عزیز من نگفتم علیت را قبول ندارم!در آن صورت اصلا از کجا معلوم من متن را نوشته ام!گفتم در کوانتوم در قسمت هایی چنین چیزی وجود دارد

rezaee;928576 نوشت:
میتوان به عنوان خدا در نظر گرفته شود!

خدای ادیان؟من هم گفتم شما وقتی میگوید فرمول انیشتین خدای ادیان در نظر گرفته میشود خود انیشتین چنین تصوری نداشته

rezaee;928576 نوشت:
لطفا واضح تر توضیح دهید. جمله اخر مبهم است.

فرمودید این مسائل نسبی است و مثالی زدید
گفتم اگر نسبی است
در مورد یکتاپرستی مورد شر آن را بگویید!یا در مورد خداناباوری مورد خیر آن را اگر نسبی هستند

rezaee;928576 نوشت:
در هیچ ژورنالی!

رفرنس را بگذارید بنده قبول میکنم!

rezaee;928576 نوشت:
اگر بخواهیم اینقدر سطحی نگر باشیم باید به آیه فوق ایراد عدم عصمت پیامبر را نیز بگیریم. چون اشتباهاتی میکند که باعث رسیدن بدی به او میشود!

عزیز شر را خدا نیافریده! اگر آفریده مگر خدا عدم آفرین است؟! البته من در این زمینه بحثی ندارم چون کارشناسان هستند و من مسلمان نیستم که بخواهم آن را تبیین کنم
ولی در مورد خلط فیزیک با فلسفه کاملا در وادی شبهه علم هستید!
چون این مواردی را که میگویید کارشناسان حیطه شبهه علم و فیزیکدانان بار ها و بارها هشدار داده اند

rezaee;928578 نوشت:
برادر گرامی، هرجا این نظر را گفتم، پشتش گفتم این فرضیه ی من است! و به آن معتقدم. شاید روزی اثباتش هم کردم. ولی مهم این هست که به لحاظ علم فیزیک درست است

عزیز!
اگر درست است که دیگر اثبات شده! و اگر اثبات نشده یا مجهول است یا نادرست

rezaee;928578 نوشت:
فیزیک حرفهای من را نقض نمیکند و بلکه تایید میکند ولی اسم آن را خدا نمیگذارد! من دلم میخواهد خدا بگذارم چون با تعاریف دین من از خدا جور درمیاید! همین!

عزیز!
خداوند اگر باشد مادی نیست!
دنیای ما دنیای مادی است گرامی(انرژی و ماده و ماده تاریک و خلا و... در دنیای مادی وجود دارد)
هیچ وقت فیزیک نمیتواند خدا را برسی کند

rezaee;928578 نوشت:
میخواهم فقط یک پنجره تازه ی علمی بگشایم که از بن بست های فلسفی قدیمیون خلاص شویم! چون دیگر تعاریف آنها از خداوند جواب نمیدهد!

در اینکه تعریف های فلسفی قدیمی جواب نمیدهد درست است!
ولی تعریف جدید باید بر اساس اثبات ها باشد ن ادعا

hessam78;928584 نوشت:
بنده کتاب را معرفی کردم اگر گفته دیگر چیست!آن بخش را بخوانید میبینید!
همچنین صحبت های دکتر نیری را گوش بدین در این زمینه!که علیت فیزیکی که فرمودین همه فیزیکدان ها قبول ندارن
دوست عزیز من نگفتم علیت را قبول ندارم!در آن صورت اصلا از کجا معلوم من متن را نوشته ام!گفتم در کوانتوم در قسمت هایی چنین چیزی وجود دارد

یا اصل مطلب آن صفحات را بگویید، و یا لینک کتاب را قرار دهید. من نسخه اصلی را پیدا نکردم. ضمنا اگر لینک میگذارید بگویید دقیقا در کدام صفحه و حرفی که مقصود شماست کدام بخش است. ممنون

درباره دکتر نیری و این شبهه علم هم که میفرمایید، من اطلاعی ندارم، اگر لینک خلاصه ای دارید قرار بدید تا متوجه منظور شما بشوم.

hessam78;928584 نوشت:
خدای ادیان؟من هم گفتم شما وقتی میگوید فرمول انیشتین خدای ادیان در نظر گرفته میشود خود انیشتین چنین تصوری نداشته

اینکه آیا انیشتن به چنین چیزی فکر کرده یا نکرده، نمیدانم و مهم هم نیست. در فیزیک اکثر اوقات شخصی فرضیه ای میدهد و بعد نظریه هم میشود ولی سالها بعد شخص دیگری از دل آن، نتیایج تازه تری استخراج میکند.
اینکه انیشتین چنین چیزی نگفته باشد، دلیل این نمیشود که چنین چیزی ممکن نیست!

hessam78;928584 نوشت:
در مورد یکتاپرستی مورد شر آن را بگویید!یا در مورد خداناباوری مورد خیر آن را اگر نسبی هستند

درباره یکتا پرستی، مورد شر آن میتواند عالم فاسد باشد! یعنی علمای دینی که در باطن به دین و خدا تعتقادی ندارند اما از دین برای حکومت بر مردم و غارت آنها استفاده میکنند!
درباره خداناباوری، مورد خیرش میتواند دانشمندی باشد که سعی میکند تمام عقاید دینی را دور بریزد و حقایق فیزیکی عالم را بشناسد و در نهایت بصورت علمی به وجود خدا پی ببرد! مثلا همین کراس یا هاوکینگز روزی اذعان کنند که خدا وجود دارد!

در مورد اول، یکتا پرستی ای که توسط شیخ فاسد ترویج میشود شر است و در مورد دوم خداناباوری یک دانشمند میتواند باعث آشکار شدن حقیقت خداوند بر همگان شود.

hessam78;928584 نوشت:
رفرنس را بگذارید بنده قبول میکنم!

رفرنس چه چیز را؟ من که گفتم در هیچ ژورنالی چنین چیزی مطرخ نشده است!

hessam78;928584 نوشت:
عزیز شر را خدا نیافریده! اگر آفریده مگر خدا عدم آفرین است؟! البته من در این زمینه بحثی ندارم چون کارشناسان هستند و من مسلمان نیستم که بخواهم آن را تبیین کنم
ولی در مورد خلط فیزیک با فلسفه کاملا در وادی شبهه علم هستید!
چون این مواردی را که میگویید کارشناسان حیطه شبهه علم و فیزیکدانان بار ها و بارها هشدار داده اند

مفهومی به نام عدم نداریم. فلاسفه اشتباه میکنند. حتی خداوند در قرآن میگوید انسان را از گل آفریدم و از روح خودم در او دمیدم. قسمت گل آن که مسئله ی ماده است که در بیگ بنگ بحث شده. قسمت روح آن نیز از انرژی خودش است که ازلی و ابدی است (درواقع انرژی محصور زمان نیست)

درباره هشدار هایی هم که میفرمایید، چند مورد قرار دهید شاید متوجه منظورتان شدم.

hessam78;928585 نوشت:
اگر درست است که دیگر اثبات شده! و اگر اثبات نشده یا مجهول است یا نادرست

من میگویم حرفهایم درباره ماده و انرژی درست است و اثبات شده. e=mc^2
ولی اینکه اسم این انرژی را خدا بگذاریم و بر خدای دین تطابق دهیم، چیزی است که فرضیه و نظریه ی من است!

انگار که شما میگویید در اینکه زمین دور خورشید میچرخد شک و تردیدی نیست و اثبات شده است. اما شما دلیل آن را وجود گرانش و تقعر فضا-زمان میداند. من میگویم دست خدا دارد از بیرون کره ی زمین را میچرخاند و گرانش در حقیقت نیرویی است که دست خدا به کره زمین وارد میکند!!

hessam78;928585 نوشت:
خداوند اگر باشد مادی نیست!
دنیای ما دنیای مادی است گرامی(انرژی و ماده و ماده تاریک و خلا و... در دنیای مادی وجود دارد)
هیچ وقت فیزیک نمیتواند خدا را برسی کند

یعنی چه خداوند مادی نیست؟ شما این را بر طبق چه استدلالی بیان میکنید؟

اصلا شما اول بگید چیزی که مادی نیست، چیست؟ (همان بحثی که با جناب مسلم داشتم و پرسیدم متافیزیک چیست؟)

hessam78;928585 نوشت:
ولی تعریف جدید باید بر اساس اثبات ها باشد ن ادعا

دوست عزیز. هرکسی میتواند بر پایه اثبات های قبلی علمی، فرضیه خودش را مطرح کند، کما اینکه خود شما وقتی فرضیه کراس را قرار دادید و اینهمه روی آن تاکید دارید، من ندیده ام جایی اثبات شده باشد؟!!

مسلم;928577 نوشت:
حرف شما حرف درستی است که وجود خدا عینی بوده و ماهیتش(نه ماهیت به معنای جسم و فصل، بلکه ماهیت به معنای کنه و ذات) در نهایت ابهام است، اما فیزیک هرگز قدرت اثبات وجود خدا را هم ندارد، چه برسد به اوصاف او!
واقعا برایم عجیب است که شما می خواهید با فیزیک علیت را اثبات کنید!!

این مفهوم علیت و برداشت متفاوت هرکس از آن ، خودش باعث ابهام بیشتر بحث شده است. من هنوز نفهمیده ام شما دقیقا منظورتان از علیت چیست و کجای آن را با فیزیک ناسازگار میدانید؟

تا جایی که یادم هست شما در ابتدا میگفتید فزیک معتقد است که پیدایش از عدم ممکن است. بعد من گفتم فیزیک با این نظریه مخالف است و اصلا عدم دینی (یعنی هیچ مطلق) را قبول ندارد.
الان میگویید فیزیک قدرت اثبات وجود خداوند و همچنین علیت (احتمالا منظورتان معلول بدون علت است) را ندارد.

خب من به شما میگویم، فیزیک نیازی ندارد تا معلول بدون علت را بپذیرد! چرا باید بپذیرد؟
وقتی من به شما میگویم، ما همیشه یک مقدار انرژی در عالم داریم، که این انرژی هرگز نابود شدنی نیست، چون انرژی نمیتواند بصورت 100% به ماده تبدیل شود، این حرف معنایش این هست که در ازل و تا ابد، یک انرژی در جهان است، که هرگز امکان نابودی ندارد! چون برای نابودکردنش(درواقع تبدیل کاملش به ماده) نیازمند انرژی هستیم! و ما به انرژی بیشتری خارج از این انرژی دسترسی نداریم!

نمیدونم چقدر میتونم منظور را برسانم. اما حرف آخرم این هست که این انرژی که اولا ازلی و ابدی است (چون اصلا زمان برای ماده صادق است و برای انرژی، زمان معنی ندارد) و ثانیا نابود نشدنی است (چون گفتم، برای تبدیل آن به مقداری بیشتری انرژی نیاز داریم که نداریم!....انگار یک آدم بخواهد با چاقو سر خودش را ببر، نمیتواند! چون برای اینکه تا انتها ببرد، نیاز به انرژی دارد، ولی وسط های کار به خاطر قطع شدن شریان های اصلی، خون به مغزش نمیرسد و مغز نمیتواند کار را ادامه دهد و انرژی دستش قطع میشود و کار متوقف میشود (از مثال کسی ایراد نگیرد، فقط میخواهم مفهوم را خیلی روشن و ساده برسانم)) .

انرژی هم نمیتواند بصورت 100 درصد به ماده تبدیل شود. چون هر تبدیلی نیازمند مقدار مشخص انرژی است و زمانی که میزان انرژی که داریم، کمتر از حد تبدیل شود، دیگر تبدیل متوقف میشود. به همین دلیل، همیشه میزان انرژی عالم بیشتر از میزان جرم (ماده) در عالم است. و برای همین یک انرژی داریم که اصلا نابود شدنی نیست! (خدا)

ضمنا از دیدگاه دیگر نیز، ماده بدون انرژی ممکن نیست. چون ماده برای بقا نیاز به حرکات دارد (حرکات ذرات زیر اتمی- ساده ترینش الکترون). و برای این حرکت، حتما باید انرژی موجود باشد. چون ساده ترین تعریف انرژی توانایی انجام کار است و اگر انرژی نباشد، کاری انجام نمیشود، فلذا ماده نمیتواند وجود داشته باشد!

یعنی از 2 جهت اثبات میشود که انرژی مقدم بر ماده است و دنیای 100% انرژی ممکن است ولی دنیای 100% ماده ممکن نیست.
همچنین انرژی ازلی و ابدی بوده(محصور در زمان و تغییر و و حرکت نیست) و نیز همیشه یک مقدار انرژی داریم که نابود شدنی نیست.

من دلم میخواهد همه ی این قطعات را کنار هم بچینم و ادعا کنم آن انرژی پایدار ازلی و ابدی که فیزیک اثباتش میکند، خدا است! با همه ی تعاریف قرآن و دین از خدا نیز سازگار است!

البته هرگز این را نمیگویم که توانسته ام ماهیت خدا را اثبات کنم. اما معتقدم این را اثبات کرده ام که چنین انرژی ای باید باشد. حالا من اسمش را خدا میگذارم!

این انرژی میتواند هر مقدار از ماده را که دلش خواست به انرژی تبدیل و هر مقدار از انرژی را که دلش خواست به ماده تبدیل کند! کاری که بازهم با تعریف ما از خداوند سازگار است.

من نمیگویم لزوما انرژی گرمایی خورشید قسمتی از خداست. و یا وقتی گاز خانه مان را روشن میکنیم، به خدا نزدیکتر میشویم چون شعله گاز انرژی دارد، بلکه حرف من این است، که ممکن است، انرژی تاریک و یا ماده ی تاریک که فیزیک هنوز در پی کشف آن است، نوعی از ماده و انرژی باشند که غالب بر دنیای ماده و انرژی ای است که ما میشناسیم. و یک نوع جامع تر از آن باشند. که بشود اسمش را خدا گذاشت. انرژی ای که بر این نوع انرژی که الان میشناسیم غالب است(همان میزان اضافه ی نابود نشدنی)


در هر حال همه اش فرضیات ذهن من است و در هیچ فرمول و آزمایشگاهی اثبات نشده است. در واقع بهتر است بگویم، این یک برداشت متفاوت از فیزیک مدرن است. وگرنه من چیزی به فیزیک اضافه و کم نکرده ام. من با نگاهی متقاوت (و دینی) سعی کردم کائنات را توضیح دهم! ( که حداقل فکر میکنم از آن پدیده های انتزاعی غیر قابل اثبات فلسفی بهتر است و انسانهای 100درصد مادی نیز میتوانند با این دیدگاه به خدا ایمان داشته باشند! و میتواند به همه ی شبهات و سوالاتی که تا امروز فلسفه نتوانسته پاسخی به آن بدهد با این دیدگاه پاسخ داد)

مسلم;928577 نوشت:
علوم تجربی هرگز نمی توانند ادعا کنند که حقیقت را به طور کامل و بدون احتمال خطا یافته اند!

اگر علوم تجربی نتوانند چنین ادعایی کنند، پس فلسفه به طریق اولی و 100 برابر بیشتر، نباید چنین ادعاهایی داشته باشد!
اما فلاسفه با کمال اعتماد بنفس و غرق در خیالات، انواع و اقسام صغری کبری ها را به هم میپیوندند.

حرف های فیلسوفان، گاها مرا یاد تصاویر _به اصطلاح) حطای دید میندازد. مثل آن پله کانی که تصویرش را در دنیای 2 بعدی میشکند ولی ساختن آد در دنیای 3 بعدی ممکن نیست. فلاسفه هرجا گیر میکنند، یک مفهوم جدید خلق میکنند و فکر میکنند مسئله حس شده است! اما اینطور نیست. اگ آنها میتوانستند مسئله را حل کنند، چند هزار سال همچنان با دیگران سر جنگ نداشتند تا عقایدشان را به زور به دیگران تحمیل کنند.

من نمیدانم، اگر یک رادیو و تلوزیون به 500 سال قبل میبردیم، مشهور ترین فلاسفه چه داستانهایی درباره اش میسرودند؟ و یا اگر یک درب ریموت میبردیم که با زدن شاسی باز و بسته شود. فلاسفه چگونه مسئله را تحلیل میکردند؟

و درنهایت، من با دیدگاه فلاسفه مشکلی ندارم. مگر آنها نمیگویند همه چیز (ماده) نیاز به علت دارد، ولی یک علت غیر مادی داریم که نیاز به علت ندارد؟ خب من این حرف را قبول دارم. من این را همان انرژی نابود نشدنی، یا شاید انرژی تاریک میگذارم. و در نهایت نتیجه میگیرم خدا همین حوالی است! شما با این نظریه مخالفید و اصرار دارید خدا را از انرژی بکشید بیرون و یک عدم = نیستی کامل پدید بیاورید! که فیزیک را نقض کنید! و مخالفان خود را زیاد کنید! من میخواهم این مشکل را حل کنم ولی با پافشاری تان نمیگذارید!!

کاری که کلیسا یک زمان با گالیله کرد!!!

rezaee;928641 نوشت:
یا اصل مطلب آن صفحات را بگویید، و یا لینک کتاب را قرار دهید. من نسخه اصلی را پیدا نکردم. ضمنا اگر لینک میگذارید بگویید دقیقا در کدام صفحه و حرفی که مقصود شماست کدام بخش است. ممنون

سلام مجدد بر دوست عزیز
این کتاب pdf اون هنوز وجود نداره(یعنی من پیداش نکردم)!طبق گفته تون گمان بردم کتابو خوندین برای همین عرض کردم، نسخه فیزیکی اون رو میتونید تهیه کنید صفحات رو هم قرار دادم خدمت شما
rezaee;928641 نوشت:
درباره دکتر نیری و این شبهه علم هم که میفرمایید، من اطلاعی ندارم، اگر لینک خلاصه ای دارید قرار بدید تا متوجه منظور شما بشوم.

https://www.youtube.com/watch?v=F6yDPyewl0M
https://www.youtube.com/watch?v=ivIYqVc6KGw
https://www.youtube.com/watch?v=eeAUIF5LnK8
(قسمت اول و سوم رو حتما لطف کنید نگاه کنید زیاد نیست تقریبا چیزی حدود 100 دقیقه این مواردی رو که فرمودین اشاره شده)

rezaee;928641 نوشت:
درباره یکتا پرستی، مورد شر آن میتواند عالم فاسد باشد! یعنی علمای دینی که در باطن به دین و خدا تعتقادی ندارند اما از دین برای حکومت بر مردم و غارت آنها استفاده میکنند!

نه عزیز این خلطه
یکتاباوری همیشه خیر است در برابر عدم یکتا باوری
(البته سبک اندیشه جداگونه ای دارید که بنظرم کارشناس ها تضاد اون رو با دین بهتر میتونن براتون توضیح بدن)

rezaee;928641 نوشت:
در مورد اول، یکتا پرستی ای که توسط شیخ فاسد ترویج میشود شر است

یکتا باوری برای شخص خیر است

rezaee;928641 نوشت:
خداناباوری یک دانشمند میتواند باعث آشکار شدن حقیقت خداوند(=یکتاباوری) بر همگان شود

ببینید باز هم یکتا باوری خیر است! نه خداناباوری دانشمند
در هر لحاظی حساب کنید خیر عجین است با یکتاباوری

rezaee;928641 نوشت:
رفرنس چه چیز را؟ من که گفتم در هیچ ژورنالی چنین چیزی مطرخ نشده است!

حالت تعجبی گذاشتید در برابر هیچ رفرنسی برای همین گمان کردم عقیده دیگری دارید
rezaee;928641 نوشت:
قسمت گل آن که مسئله ی ماده است که در بیگ بنگ بحث شده

گل یعنی آب و خاک زمین که میلیارد هاسال بعد از پیدایش گیتی به وجود اومده!
باز هم ممنون میشم رفرنس این گل بودن که در بیگ بنگ بحث شده رو بدید
rezaee;928641 نوشت:
قسمت روح آن نیز از انرژی خودش است که ازلی و ابدی است (درواقع انرژی محصور زمان نیست)

عزیز در فرمول E=Mc2
M=E/C2
ماده و انرژی به هم تبدیل میشوند!شما چطور میخواهید بگویید روح تبدیل جسم میشود؟
همچنین در مورد ماده و انرژی با زمان! مفهوم فضا زمان را ببینید
در نسبیت عام فرض می‌شود که فضا-زمان با حضور ماده (=انرژی) خمیده می‌شود.
https://en.wikipedia.org/wiki/Spacetime

rezaee;928642 نوشت:
ولی اینکه اسم این انرژی را خدا بگذاریم و بر خدای دین تطابق دهیم، چیزی است که فرضیه و نظریه ی من است!

عزیز طبق همین فرمول M=E/C2 دو طرف تساوی بر قرار است ماده به انرژی و انرژی به ماده!
خدا به چه چیز تبدی میشود؟

rezaee;928642 نوشت:
یعنی چه خداوند مادی نیست؟ شما این را بر طبق چه استدلالی بیان میکنید؟

ماده محدود و ناقص است!
هر چند من دیگر بحثی ندارم مشتاق هستم در آینده بتوانید ثابت کنید ماده همان خداست!ولی بنظر من زحمت نکشید چون نتیجه ای ندارد

rezaee;928642 نوشت:
اصلا شما اول بگید چیزی که مادی نیست، چیست؟ (همان بحثی که با جناب مسلم داشتم و پرسیدم متافیزیک چیست؟)

من دین باور نیستم و متافیزیک را قبول ندارم

rezaee;928642 نوشت:
دوست عزیز. هرکسی میتواند بر پایه اثبات های قبلی علمی، فرضیه خودش را مطرح کند،

خب عزیز فرضیه هایتان را مطرح کنید!من فقط تا همین حد میدانستم و خواستم راهنمایی کوچکی کرده باشم که وادی خطرناک شبه علم است و آن را هم قرار دادم
خیلی متشکرم از همصحبتی با شما دوست عزیزم موفق باشید@};-@};-

rezaee;928644 نوشت:
من هنوز نفهمیده ام شما دقیقا منظورتان از علیت چیست و کجای آن را با فیزیک ناسازگار میدانید؟

ببینید آنچه در فیزیک و سلیر علوم تجربی مشاهده می شود فقط تقارن پدیده هاست، برای اینکه مسئله برایتان روشن شود باید مثالی بزنم که علیت آن تا کنون اثبات نشده باشد، مثلا فرض کنید ما یک کتری آب را می گذاریم بر روی یک سنگ خاص، ناگهان به جوش می آید، چیزی که ما می بینیم جوش آمدن آب هم زمان با گذاشته شدن روی این سنگ است، چند بار دیگه امتحان می کنیم، آب های مختلف، با کتری های مختلف و باز هم می بینیم روی این سنگ به جوش می آیند، تا اینجا نقش فیزیک که مشاهده تقارن پدیده هاست تمام می شود، از اینجا به بعد فلسفه کار خودش را آغاز می کند و با تحلیل عقلی می گوید حکم اشیاءِ مثل هم یکسان است، بنابراین قاعده، چون ده بار آب با این سنگ به جوش آمد، آبهای دیگر هم به وسیله آن به جوش خواهد آمد. این نتیجه گیری خارج از تجربه بوده و فلسفی است، هیچ کسی نمی گوید این نتیجه گیری پایانی که تحلیل عقلی است، جزء علوم فیزیکی یا تجربی است.

rezaee;928644 نوشت:
تا جایی که یادم هست شما در ابتدا میگفتید فزیک معتقد است که پیدایش از عدم ممکن است.

بنده چنین چیزی نگفتم، من میگویم اموری که خارج از تجربه است و با تحلیل باید سخن گفت، فیزیک نفیا و اثباتا نمی تواند در مورد آن سخن بگوید. چون خروج از حیطه قلمرو آن است، قلمرو فیزیک و علوم تجربی جایی است که بشود آن را تجربه حسی کرد، به محض اینکه از تجربه دست برداشتید و وارد تحلیل شدید شما وارد فلسفه شده اید، اسش را هر چه می خواهید بگذارید!!
بنابراین کسی که بخواهد با فیزیک در امور تحلیلی نظر بدهد مثل این است که با فیزیک بخواهد اثبات کند ناصرالدین شاه چند همسر داشته است!!

rezaee;928644 نوشت:
خب من به شما میگویم، فیزیک نیازی ندارد تا معلول بدون علت را بپذیرد! چرا باید بپذیرد؟

فیزیک نمی تواند در این امور نظر بدهد، چه بپذیرد، و چه نپذیرد.

rezaee;928644 نوشت:
وقتی من به شما میگویم، ما همیشه یک مقدار انرژی در عالم داریم، که این انرژی هرگز نابود شدنی نیست، چون انرژی نمیتواند بصورت 100% به ماده تبدیل شود، این حرف معنایش این هست که در ازل و تا ابد، یک انرژی در جهان است، که هرگز امکان نابودی ندارد! چون برای نابودکردنش(درواقع تبدیل کاملش به ماده) نیازمند انرژی هستیم! و ما به انرژی بیشتری خارج از این انرژی دسترسی نداریم!

همین که نابود کردن آن ذاتا ممکن باشد، یعنی خدا نیست!
علاوه بر اینکه فیزیک نهایت چیزی که می تواند ثابت کند این است که انرژی ازلی است مثلا، اما اینکه آیا انرژی می تواند خدا باشد یا خیر بر می گردد به اوصاف علت العلل و از قلمرو فیزیک خارج است.

rezaee;928645 نوشت:
اگر علوم تجربی نتوانند چنین ادعایی کنند، پس فلسفه به طریق اولی و 100 برابر بیشتر، نباید چنین ادعاهایی داشته باشد!
اما فلاسفه با کمال اعتماد بنفس و غرق در خیالات، انواع و اقسام صغری کبری ها را به هم میپیوندند.

خواهش می کنم از وادی بحث منطقی به سمت احساسات کشیده نشوید، ما که طرفدار دو تیم باشگاهی نیستیم و از دو تیم باشگاهی دفاع نمیکنیم که اینطور سخن می گویید! بحث من کاملا علمی است، شما می توانید کتاب چیستی علم نوشته آلن چچالمرز را مطالعه بفرمایید.
من معتقدم هم فلسفه و هم فیزیک و هم سایر علوم تجربی در جای خودشان نیکو و ضروری هستند، به شرط اینکه قلمرو خودشان را گم نکنند.

rezaee;928645 نوشت:
شما با این نظریه مخالفید و اصرار دارید خدا را از انرژی بکشید بیرون و یک عدم = نیستی کامل پدید بیاورید! که فیزیک را نقض کنید! و مخالفان خود را زیاد کنید!

من میگویم خدا نمیتواند انرژی باشد، اصلا دنبال این نیستم که مخالف خود را زیاد یا کم کنم! این چه حرفی است! مگر ما از بحث دنبال جمع کردن طرفدار هستیم؟!

rezaee;928645 نوشت:
کاری که کلیسا یک زمان با گالیله کرد!!!

یا للعجب!!!!!!!!!
گالیله بنده خدا فقط در علوم تجربی نظریه داد یعنی از قلمرو خودش خارج نشد اما کلیسا می گفت چرا در علوم تجربی نظریه میدهی! اما شما فلسفه را نفی کرده و با علوم تجربی می خواهی در فلسفه نظریه بدهی، یعنی دقیقا رفتار شما با ما رفتار کلیسا با گالیله است!

rezaee;928644 نوشت:
من دلم میخواهد همه ی این قطعات را کنار هم بچینم و ادعا کنم آن انرژی پایدار ازلی و ابدی که فیزیک اثباتش میکند، خدا است! با همه ی تعاریف قرآن و دین از خدا نیز سازگار است!

rezaee;928644 نوشت:
در هر حال همه اش فرضیات ذهن من است و در هیچ فرمول و آزمایشگاهی اثبات نشده است. در واقع بهتر است بگویم، این یک برداشت متفاوت از فیزیک مدرن است. وگرنه من چیزی به فیزیک اضافه و کم نکرده ام. من با نگاهی متقاوت (و دینی) سعی کردم کائنات را توضیح دهم!

بنده بیش از این نمیتوانم این بحث را در این تاپیک (عدل الهی) دنبال کنم، اما اگر مایل باشید در تاپیک مستقلی می توانیم صحبت کنیم که آیا این تعریف شما از خداوند با عقل، و با تعاریف قرآن و دین از خداوند سازگار است یا خیر.

hessam78;928680 نوشت:
سلام مجدد بر دوست عزیز
این کتاب pdf اون هنوز وجود نداره(یعنی من پیداش نکردم)!طبق گفته تون گمان بردم کتابو خوندین برای همین عرض کردم، نسخه فیزیکی اون رو میتونید تهیه کنید صفحات رو هم قرار دادم خدمت شما

hessam78;928680 نوشت:
https://www.youtube.com/watch?v=F6yDPyewl0M
https://www.youtube.com/watch?v=ivIYqVc6KGw
https://www.youtube.com/watch?v=eeAUIF5LnK8
(قسمت اول و سوم رو حتما لطف کنید نگاه کنید زیاد نیست تقریبا چیزی حدود 100 دقیقه این مواردی رو که فرمودین اشاره شده)

سلام بر شما دوست گرامی
ممنون به خاطر لینک ها. ان شاءالله در اولین فرصت میبینم.

hessam78;928680 نوشت:
نه عزیز این خلطه
یکتاباوری همیشه خیر است در برابر عدم یکتا باوری
(البته سبک اندیشه جداگونه ای دارید که بنظرم کارشناس ها تضاد اون رو با دین بهتر میتونن براتون توضیح بدن)

اگر فردی تصمیم به یکتا پرست شدن بگیرد، و خانواده ی او وقتی فهمید به او آزار برسانند، و یا اصلا او را بکشند!
یا شخصی تصمیم گرفت یکتا پرست بشود و برای همین از امریکا به ایران سفر کند. وسط راه هواپیمایش سقوط کرد و مرد!

ولی یا اینحال، میتوان اینگونه نیز گفت که خداوند خیر مطلق را می آفریند. و شر نسبی که همان زمینه ی انجام ندادن، یا مخالفت کردن با خیر مطلق است را نیز می آفریند که شر نسبی میباشد. (این فکر کنم بهتر شد!)

hessam78;928680 نوشت:
گل یعنی آب و خاک زمین که میلیارد هاسال بعد از پیدایش گیتی به وجود اومده!
باز هم ممنون میشم رفرنس این گل بودن که در بیگ بنگ بحث شده رو بدید

منظورم سر منشاء ماده بود. گفتم سر منشاء مادی وجود انسان که مشخص است و از بیگ بنگ پدید آمده (به قول شما پس از میلیون ها سال)

hessam78;928680 نوشت:
ماده و انرژی به هم تبدیل میشوند!شما چطور میخواهید بگویید روح تبدیل جسم میشود؟

اگر منظورتون تبدیل انرژی به ماده است، که راه های مختلفی براش پیشنهاد و روش کار شده. به نظر من این یکی جالب تر هست:

نقل قول:

[=Georgia]The first step would be to accelerate electrons with a high-energy laser to just below the speed of light (300,000km/s) and smash them into a slab of gold, which would create a beam of light a billion times more intense than the light from the Sun.
[=Georgia]This would be aimed into a hollow gold shell called a hohlraum (German for empty room). The shell would be excited by another laser to create a thermal radiation fieldd that emits light akin to starlight.
[=Georgia]When the two sources of light cross, some will collide and create electrons and their corresponding antimatter particles, positrons, which could be detected as they left the hohlraum. They calculate that the experiment should produce 100,000 pairs of particles.

https://www.forbes.com/sites/paulrodgers/2014/05/19/einstein-was-right-you-can-turn-energy-into-matter/#724c365826ac

اما اگر منظورتون دقیقا چگونگی تبدیل روح هست، از نظر من(و البته اسلام) روح قبل از خلقت مادی(و یا شاید همزمان با آن- یعنی بیگ بنگ) شکل گرفته و الان ارواج کسانی که هنوز به دنیا نیامدن، و یا کسانی که از دنیا رفتن، در عالم انرژی موجودند. اما اگر توضیحات دقیقتر بخواهید، نمیدانم! تا به حال به این موضوع با این دیدگاه فکر نکرده ام.

hessam78;928680 نوشت:
همچنین در مورد ماده و انرژی با زمان! مفهوم فضا زمان را ببینید
در نسبیت عام فرض می‌شود که فضا-زمان با حضور ماده (=انرژی) خمیده می‌شود.
https://en.wikipedia.org/wiki/Spacetime

آیا ما حتما باید در محور زمان حرکت کنیم؟ من ندیدم چنین اجباری در نظریه فضا-زمان وجود داشته باشد. و این تناقضی با حرف من ندارد که حرکت در محور زمان برای انرژی را معادل صفر میدانم.

درباره ارتباط خمیدگی فضا- زمان به واسطه حضور جرم چگال نیز متوجه منظورتان نشدم.

(از اینجا به بعد به ترتیب به نقل قول ها پاسخ میدهم ولی نقل قول نمیکنم! یکبار باعث شد کل مطالیم از بین برود!!)

من معتقدم خدا آن بخش تبدیل ناشدنی انرژی است(به دلیل عدم وجود میزان انرژی لازم برای ادامه ی این تبدیل).
هرچند معتقدم خدا را باید در چیزی شبیه انرژی تاریک جستجو کرد. نوعی از انرژی که بر چیزی که ما امروز از انرژی میشناسیم غالب است.

نمیدانم آیا محدودیت و نقصی که فلسفه میگوید را منظورتان هست یا چی؟
اگر منظورتان فلسفه است که من اعتقادی به آن و مباحثش ندارم. ولی اگر منظورتان فیزیک است، به نظر من که محدودیت و یا نقصی ندارد!

ممنون از حضور شما در بحث. امیدوارم موفق باشید@};-

مسلم;928789 نوشت:
ببینید آنچه در فیزیک و سلیر علوم تجربی مشاهده می شود فقط تقارن پدیده هاست، برای اینکه مسئله برایتان روشن شود باید مثالی بزنم که علیت آن تا کنون اثبات نشده باشد، مثلا فرض کنید ما یک کتری آب را می گذاریم بر روی یک سنگ خاص، ناگهان به جوش می آید، چیزی که ما می بینیم جوش آمدن آب هم زمان با گذاشته شدن روی این سنگ است، چند بار دیگه امتحان می کنیم، آب های مختلف، با کتری های مختلف و باز هم می بینیم روی این سنگ به جوش می آیند، تا اینجا نقش فیزیک که مشاهده تقارن پدیده هاست تمام می شود، از اینجا به بعد فلسفه کار خودش را آغاز می کند و با تحلیل عقلی می گوید حکم اشیاءِ مثل هم یکسان است، بنابراین قاعده، چون ده بار آب با این سنگ به جوش آمد، آبهای دیگر هم به وسیله آن به جوش خواهد آمد. این نتیجه گیری خارج از تجربه بوده و فلسفی است، هیچ کسی نمی گوید این نتیجه گیری پایانی که تحلیل عقلی است، جزء علوم فیزیکی یا تجربی است.

بنده چنین چیزی نگفتم، من میگویم اموری که خارج از تجربه است و با تحلیل باید سخن گفت، فیزیک نفیا و اثباتا نمی تواند در مورد آن سخن بگوید. چون خروج از حیطه قلمرو آن است، قلمرو فیزیک و علوم تجربی جایی است که بشود آن را تجربه حسی کرد، به محض اینکه از تجربه دست برداشتید و وارد تحلیل شدید شما وارد فلسفه شده اید، اسش را هر چه می خواهید بگذارید!!
بنابراین کسی که بخواهد با فیزیک در امور تحلیلی نظر بدهد مثل این است که با فیزیک بخواهد اثبات کند ناصرالدین شاه چند همسر داشته است!!

فیزیک نمی تواند در این امور نظر بدهد، چه بپذیرد، و چه نپذیرد.

همین که نابود کردن آن ذاتا ممکن باشد، یعنی خدا نیست!
علاوه بر اینکه فیزیک نهایت چیزی که می تواند ثابت کند این است که انرژی ازلی است مثلا، اما اینکه آیا انرژی می تواند خدا باشد یا خیر بر می گردد به اوصاف علت العلل و از قلمرو فیزیک خارج است.

خواهش می کنم از وادی بحث منطقی به سمت احساسات کشیده نشوید، ما که طرفدار دو تیم باشگاهی نیستیم و از دو تیم باشگاهی دفاع نمیکنیم که اینطور سخن می گویید! بحث من کاملا علمی است، شما می توانید کتاب چیستی علم نوشته آلن چچالمرز را مطالعه بفرمایید.
من معتقدم هم فلسفه و هم فیزیک و هم سایر علوم تجربی در جای خودشان نیکو و ضروری هستند، به شرط اینکه قلمرو خودشان را گم نکنند.

من میگویم خدا نمیتواند انرژی باشد، اصلا دنبال این نیستم که مخالف خود را زیاد یا کم کنم! این چه حرفی است! مگر ما از بحث دنبال جمع کردن طرفدار هستیم؟!

یا للعجب!!!!!!!!!
گالیله بنده خدا فقط در علوم تجربی نظریه داد یعنی از قلمرو خودش خارج نشد اما کلیسا می گفت چرا در علوم تجربی نظریه میدهی! اما شما فلسفه را نفی کرده و با علوم تجربی می خواهی در فلسفه نظریه بدهی، یعنی دقیقا رفتار شما با ما رفتار کلیسا با گالیله است!


بنده بیش از این نمیتوانم این بحث را در این تاپیک (عدل الهی) دنبال کنم، اما اگر مایل باشید در تاپیک مستقلی می توانیم صحبت کنیم که آیا این تعریف شما از خداوند با عقل، و با تعاریف قرآن و دین از خداوند سازگار است یا خیر.

به ترتیب قسمت ها را پاسخ میدم:

1- من هنوز معنای واژه ی تقارن را درک نمیکنم! چیزی که شما توضیح دادید توالی بود! تقارنش کجا بود من نفهمیدم!
اما همچنان که احتمالا خودتان واقفید، علم فیزیک نرفته است کل آب های چهان را تست کند! فیزیک نیز، مقدار محدودی را تست میکند و از آن یک نتیجه ی کلی میگیرد. و این قانون میشود. تا زمانی که یک مورد نقض برای آن پیدا شود. تا قانون مجددا اصلاح شود.
فلسفه نیز همین کار را میکند. البته با این تفاوت که فلسفه معیارش عقل فیلسوف است، نه آزمایش. فیلسوف عقلش به هر چیز که برسد، فکر میکند درست است و میگوید. و اگر کسی آمد و حرفش را به لحاظ منطقی(ریاضیات دو-دویی) رد کرد، یک تبصره و استثنا به حرفش اضافه میکند. مثل همین قانون علیت که وقتی به خدا رسید، گفت یک معلولی داریم که خودش علت است و نیاز به علت دیگری ندارد!!

مشکل من با فلسفه این است که مفاهمیش انتزاعی است. حتی اگر عده ای ادعا کنند منطقی است و بر پایه ی علم منطق استوار است. ولی من میگویم، اینکه فلسفه از منطق بهره میگیرد، دلیل درستی حرفها و نظریاتش نمیشود!

کما اینکه منطق میگوید یا 0 داریم یا 1 . یا درست داریم یا غلط. یا هست داریم یا نیست. (همان منطق 2-2یی)
ولی امروزه منطق فازی حرفهای دیگری میزند و میگوید منطق 2-2 یی مشکلاتی دارد که آن را ناقص میکند. برای همین منطقی توصیفی ارئه میدهد که امروزه پایه ی علم هوش مصنوعی شده است (که سعی در شبیه سازی مغز انسان و ساخت کامپیوترهای به کلی متفاوت از کامپیوترهای امروزی دارد). چون مغز انسان 2-2یی عمل نمیکند و برای همین کسانی مثل من، با نظر فلاسفه ی قدیم مشکل دارند! (البته این بحث کلی بود و خیلی منطبق با بحث ما نیست، ولی خواستم بگویم ایراد بنیادی فلسفه کجاست)

2- با فیزیک همه ی دنیای کائنات را میشود تحلیل و بررسی و اثبات کرد! حتی تعداد زنان ناصرالدین شاه(اتفاقا کار ساده ایست)

و اما شما، اگر تنها 1 مورد، و فقط 1 مورد، چیزی آوردید، خارج از دنیای ماده و انرژی، من به صراحت میگویم شما درست میگویید و بحث تمام است!
من در تعجبم، فلسفه ای که بر آن اصرار دارید، چطور حتی 1 مثال از متافیزیک و یا دنیای غیرمادی نمیتواند بیاورد، ولی از آن دفاع میکند و با آن به فیزیک حمله میکند!
این یکی از جالب ترین شوخی های تاریخ بشر بوده و هست!

3- بحث در اینباره بی فایده است. گویا اصلا حرف یکدیگر را درک نمیکنیم.

4- باز میگویید ذات! این ذات از همان تخیل های فلسفی است که قبلا هم پرسیدم و تعریف نکردید!
درباره اثبات خدا، من قبلا هم گفتم، فیزیک میتواند بگوید انرژی ازلی است و کائنات از این انرژی آفریده شده. همچنین این انرژی نابود شدنی نیست. اما اینکه این انرژی خدا باشد را من گفته ام(شاید روزی فیزیک هم بگوید) ولی ماهیت آن، خیر. من هم ادعا نکردم که فیزیک ماهیت خدا را اثبات کرده است! حتی خودم گفتم همین انرژی هم که میشناسیم، خدا نیست و خدا باید جایی در انرژی تاریک باشد که فیزیک نمیداند چیست! فقط میداند هست. و یا میتواند از اوصافش بگوید(که من معتقدم کاملا بر خدای قرآن منطبق است)!

5- بگذریم چون بی فایدست.

6- بحثم شخص شما نیست. میگویم روحانیت سنتی، با مخالفتش با علم روز فیزیک، دارد جامعه ی مدرن را از خودش دور و دورتر میکند! اگر جای اینهمه کتاب، در حوزه ها فیزیک کوانتوم تدریس و تحقیق میشد، زودتر به ظهور میرسیدیم!

ضمنا شما دلیلی نیاوردید که چرا خدا نمیتواند انرژی باشد؟ دقیقا کجای آن با خدا در تناقض است؟

7-عجب!
کلیسا به خاطر نظریه ی تجربی با گالیله مشکل داشت؟

در سال ۱۶۱۰ انتشار یافته‌های علمی وی در تأیید نظر کوپرنیک مبنی بر ثابت نبودن زمین و گردش آن به دور خورشید باعث شد تا وی از سوی کلیسا مورد بازجویی و تفتیش عقاید قرار گیرد. این نظریه مخالف نص کتاب مقدسبود و از سویی با نظریات ارسطو که کلیسا حامی آن بود همخوانی نداشت. وی مجبور به امضای توبه نامه‌ای با این مضمون شد:
در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده‌ام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس می‌کنم توبه می‌کنم و ادعای واهی حرکت زمین را انکار می‌کنم و آنرا منفور و مطرود می‌نمایم.[۳]

https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%84%D8%A6%D9%88_%DA%AF%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%84%D9%87

(البته همه ی منابه همین را میگویند! من ویکی را دادم)
چه کسی سند دین را به نام فلسفه زده که شما دین را در قلمرو فلسفه محصور کرده اید؟!!
بعد جالبتر آنکه، همین فیلسوفان، برای تبلیغ دین (مثل فواید روزه) شدیدا دنبال یک مطلب علمی در تایید دین میگردند. چون میدانند فلسفه در نزد عوام خریدار ندارد. ولی نمیدانم چرا نمیخواهند درک کنند که تعریف کل دین نیز، امروزه پیش خیلی از عوام که امروز سطح علمشان بالا رفته خریدار ندارد! البته شایدم درک میکنند ولی چون سواد علم روز (فیزیک مدرن) ندارند، بیخیالش میشوند و بر فلسفه ی خود پافشاری میکنند!

8- اگر تاپیکی موجود هست و یا خودتان ایجاد میکنید، آدرس بگذارید. هرچند فکر میکنم حرفها تکراری شده است و ما قادر به درک سخنان یکدیگر نیستیم. شاید جملاتی را بیش از 10 بار است تکرار میکنیم ولی بی فایده است.

جناب آقای رضایی عزیز (خدا را گواه می گیرم قصدم از این جملات خدای ناکرده تحقیر یا جدل نیست) شما اطلاعاتتان فارغ از خود فلسفه در مورد چیستی علم هم اندک است، در مورد فیزیک ادعایی می کنید که نه خود فیزیکدانان آن را قبول دارند، و نه فیلسوفان علم!!!
کمی از لاک مطالعات درون فیزیکی فراتر بیایید و به مطالعه در مورد کتاب های فلسفه علم بپردازید تا ببینید جایگاه فیزیک در میان علوم چه جایگاهی هست، و خود اندیشمندان چه قلمرویی برای فیزیک ترسیم می کنند.

من کاری به فرضیه های شما ندارم، شما از هر فیزیکدانی که می خواهید بپرسید و در خواست کنید که بدون تحلیل عقلی و صرفا با فیزیک علیت یک پدیده را برای من اثبات کند، اگر اثبات کرد من همه حرفهای شما را می پذیرم! (کمی در خصوص حقیقت علیت، و امکان اثبات آن در فیزیک تحقیق کنید)

البته بنده منکر نقش فیزیک نیستم، اما باید بدانید فیزیک چه وظیفه ای دارد و فلسفه چه وظیفه ای!! بله من هم قبول دارم فیزیک برای نتیجه گیری فلسفی نقش زمینه سازی و مقدمه چینی دارد، در مورد این جمله ای که فرموده اید:

rezaee;929010 نوشت:
فیزیک نیز، مقدار محدودی را تست میکند و از آن یک نتیجه ی کلی میگیرد

این نتیجه کلی از کجا می آید؟ شما هزاربار هم یک پدیده را مشاهده و تجربه کنید این میشود صغرای قیاس شما، برای تکمیل آن قطعا به یک کبرای عقلی نیاز دارید، یعنی فیزیک به عنوان یک مقدمه تقارن زمانی، یا به تعبیر شما توالی دو پدیده را می بیند، بعد آن را تکرار می کند و نتیجه واحد را مشاهده میکند، از اینجا به بعد دیگر در آزمایشگاه اتفاق نمی افتد، این تحلیل قطعا دیگر خارج از فیزیک است، بلکه به سراغ همان فلسفه ای می رود که به آن ایراد می گیرید، یعنی یک مقدمه عقلی که: «حکم پدیده های مشابه یکسان هستند» بنابراین یک حکم کلی می دهد.
اگر حرف بنده را قبول ندارید از هر کسی که پشیزی فلسفه و فیزیک را توأمان خوانده باشد صحت سخن بنده را بپرسید یا به کتاب همان فیلسوفان علم غربی مراجعه کنید اگر فیلسوفان شرقی را قبول ندارید!!

پرسش
خداوند اختیار دارد، و با توجه به اینکه هر موجود مختاری می تواند با اختیارش خطا کند، پس خداوند هم باید حساب پس بدهد! اگر می گویید خطا در جایی است که جهالت وجود داشته باشد و جهالت در خداوند راه ندارد، پس عامل انحراف انسان ها هم جهالتشان است، بنابراین معذور هستند و کسی نباید به جهنم برده شود.

پرسش

برای پاسخ به این سوال توجه به چند نکته لازم است:

نکته اول: صرف داشتن اختیار موجب ضرورت حسابرسی نیست، بلکه احتمال خطا در به کار گرفتن اختیار است که حسابرسی را ضروری می کند، بنابراین کسی که حکیم علی الاطلاق بوده، و هیچ احتمال خطایی در رفتار و گفتار او داده نشود، نیازی به حسابرسی نخواهد داشت،(1) همان طور که قرآن کریم می فرماید: «لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُون‏»؛ خدا از آنچه انجام مى‏دهد، بازخواست نمى‏شود و آنان [در برابر خدا] بازخواست خواهند شد.(2)

نکته دوم: آگاهی کسی که حسابرسی می کند نباید کمتر از کسی که حسابرسی می شود باشد، وگرنه منطقی نخواهد بود، مثل این است که من با برداشت پایین خودم یک نقد بر کتاب بزرگترین جراح مغز و اعصاب جهان بنویسم و بگویم ایشان باید به خاطر نوشته هایش حسابرسی شود!
بنابراین اینکه ما مواردی را که عقل ما به حکمت آنها پی نبرده موجب ضرورت حسابرسی از خدا بدانیم منطقی نیست!
عقل طبق مبنای حکمتی که از خدا پذیرفته می پذیرد تمام ذره ذره عالم از روی حکمت آفریده شده است، یعنی نقش هر پدیده ای در جای خودش ضروری است، اگرچه در برخورد این مخلوقات با یکدیگر ممکن است شر پدید می آید، اما هر کدام به خودی خود خوب هستند و خلقتشان ضرورت دارد، مثلا باکتری ها که نقش بی بدیلی در زندگی ما دارند، بخشی به عنوان باکتری مثبت در درون ما، و بخشی به عنوان تجزیه کننده لاشه ها در محیط زیست و...، اما اینها به اقتضاء طبیعتشان که نقش انگلی دارند وقتی وارد بدن ما شوند همان نقش را ایفا می کنند، منتهی نقش مثبتی که در بیرون داشته اند، برای ما می شود نقش منفی! خب این را که نباید غیر حکیمانه دانست!

یا مثلا جاذبه که قوام حیات ما به آن وابسته است خب این جاذبه که مثبت و منفی نمی شناسد، انسان را هم از ارتفاعات پشت بام ها، و یا هواپیماهای آسیب دیده به زمین کشیده و موجب مرگ آنها می شود، اما این را که نمی شود غیر حکیمانه دانست!

ویروس ها هم همینطور، زمانی ما می توانیم به خداوند ایراد بگیریم که چرا ویروس ها را آفریده ای؟ که اثبات کنیم ویروس هیچ کاربردی نداشته و هیچ نقش مثبتی در دنیای ما ایفا نمی کند، آن زمان است که می توانیم ادعا کنیم خداوند کار بی حکمت انجام داده، نه زمانی که از حکمت آن خبر نداشته باشیم.

نکته سوم: عامل ظلم فقط جهل نیست تا بگوییم مردمی که ظلم کرده اند همگی جاهل بوده اند، بلکه ظلم عوامل مختلفی دارد مانند تمایلات مادی و غریزی، حسادت ها، عقده ها، و... که همگی نشانه نقص بوده، و هیچ کدام در خدا راه ندارد(3) اما در انسان راه دارد و جهلی هم در کار نیست.
علاوه بر اینکه معمولا ظلم های بشری جاهلانه نیست، یعنی هیچ کسی نیست که قبح قتل و غارت و تجاوز و اینها را درک نکند، کسی نیست که زشتی پارتی بازی و رشوه را درک نکند، کسی نیست که نداند پذیرفتن مسئویتی که نوان آن را ندارد قبیح است.
اگر ما بتوانیم کسی را فرض کنیم که واقعا بدون عذر و تقصیر نمی دانسته که مثلا ظلم بد است و در حق کسی ظلم کرده، بله ما هم می پذیریم که چنین شخصی نباید مجازات شود.
___________________________
1. طباطبایی، محمد حسین، المیزان، نشر جامعه‏ى مدرسين‏، چاپ پنجم، 1417ق، قم، ج14، ص268.
2. انبیاء:23.
3. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1377ش، ج اول، ص328-329.

موضوع قفل شده است