خدایا... در لحظه های دور از تو گم شده ام... ♥ミ♥ミ♥ تصویری

تب‌های اولیه

452 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Arial"][="Black"][=comic sans ms]
[=comic sans ms]ملاصدرا می گوید :خداوند بي‌نهايت است و لامكان و بي زمان اما به قدر
[=comic sans ms]
[=comic sans ms]فهم تو كوچك مي‌شود
[=comic sans ms]و به قدر نياز تو فرود مي‌آيد، و به قدر آرزوي تو گسترده مي‌شود،

[=comic sans ms]و به قدر ايمان تو كارگشا مي‌شود، و به قدر نخ پير زنان دوزنده باريك
[=comic sans ms]مي‌شود،
[=comic sans ms]و به قدر دل اميدواران گرم مي‌شود....

[=comic sans ms]پــدر مي‌شود يتيمان را و مادر.

[=comic sans ms]برادر مي‌شود محتاجان برادري را.

[=comic sans ms]همسر مي‌شود بي همسر ماندگان را.

[=comic sans ms]طفل مي‌شود عقيمان را.

[=comic sans ms]اميد مي‌شود نااميدان را.

[=comic sans ms]راه مي‌شود گم‌گشتگان را.

[=comic sans ms]نور مي‌شود در تاريكي ماندگان را.

[=comic sans ms]شمشير مي‌شود رزمندگان را.

[=comic sans ms]عصا مي‌شود پيران را.

[=comic sans ms]عشق مي‌شود محتاجانِ به عشق را...

[=comic sans ms]خداوند همه چيز مي‌شود همه كس را.

[=comic sans ms]به شرط اعتقاد؛ به شرط پاكي دل؛ به شرط طهارت روح؛

[=comic sans ms]به شرط پرهيز از معامله با ابليس.

[=comic sans ms]بشوييد قلب‌هايتان را از هر احساس ناروا!

[=comic sans ms]و مغزهايتان را از هر انديشه خلاف،

[=comic sans ms]و زبان‌هايتان را از هر گفتار ِناپاك،

[=comic sans ms]و دست‌هايتان را از هر آلودگي در بازار....

[=comic sans ms]و بپرهيزيد از ناجوانمردي‌ها، ناراستي‌ها، نامردمي‌ها!

[=comic sans ms]چنين كنيد تا ببينيد كه خداوند، چگونه بر سفره‌ي شما، با كاسه‌يي خوراك و
[=comic sans ms]تكه‌اي نان مي‌نشيند و بر بند تاب، با كودكانتان تاب مي‌خورد، و در دكان شما
[=comic sans ms]كفه‌هاي ترازويتان را ميزان مي‌كند

و "در كوچه‌هاي خلوت شب با شما آواز مي‌خواند"

[="Arial"][="Black"]



من خدا را دیدم

در خَمِ جاده‌ی چالوس به باران می‌گفت:

نکند سیل شوی تا دل مردم گیرد!

یا نباری و طبیعت ز فراقت میرد

در همان وقت درختی خندید

خدایا!

ره و فرمان که به دستان شماست؟!

و خدا گفت: عزیزم!

اینچنین نطق مرا بین و شرافت آموز

که اگر رأس حکومت هستی

نکند پای نهی بر دستی

. . .من خدا را دیدم

که سر چوبه‌ی دار

به زن زانیه گریان می‌گفت!

. . .حرف من نیست که اینگونه بیایی نزدم

چه کنم؟. . . بشر اخراجی!

هر چه من گفتم و بشنید، فقط از بر کرد

از یکی گوش شنید و دگری را در کرد

هر چه من خیر نوشتم، او ندید و شر کرد. . .

من خدا را دیدم

در میان بدن زخمی یک مرغابی

مثل او جان می‌داد

عرق سرد کشاورز که در خاک چکید

او در احساس علف‌زار

به رقص آمده بود

و به چوپان ِ مترسک لقمه‌ای نان می‌دادََ

اینچنین مرهم زخمی شده، درمان می‌داد

من خدا را دیدم. . . و خدا هم می‌دید




[/]


[=microsoft sans serif]منم زیبا
[=microsoft sans serif]که زیبا بنده ام را دوست میدارم
[=microsoft sans serif]تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
[=microsoft sans serif]ترا در بیکران دنیای تنهایان
[=microsoft sans serif]رهایت من نخواهم کرد...

[="Arial"][="Black"]



[B]من ، خدا را دیدم



فارغ از وهم و خیال



لحظه ای را که محمد ، ز ِ " حراء " می آمد



و به خود می فرمود :



قل هو الله احد



*****



من ، خدا را دیدم



لحظه ای را که علی ، فتح ِ خیبر می کرد



و شباشب هنگام



توشه ای بهر ِ یتیمان می برد



*****



من ، خدا را دیدم



داشت با فاطمه صحبت می کرد



و به او می فرمود :



خلقت ِ عالم و این چرخ و فلک



همه از عشق ِ تو بود



******



من ، خدا را دیدم



آن دمی را که ملائک به خدا می گفتند



تسلیت بابتِ هفتاد و دو تن



******



من ، خدا را دیدم



در تمام ِ لحظات



و به هر سمت نظر می کنم از چشم ِ دلم



باز هم می گویم



من ، خدا را دیدم

[/B][/]

نامه ي خدا

[=verdana]ناﻣﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ... ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ

ﺷﺪﯼ،ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ،ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ

ﺑﺰﻧﯽ،ﺣﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﮐﻠﻤﻪ،ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﯽ ﯾﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺗﻔﺎﻕ

ﺧﻮﺑﯽ ﮐه ﺪﯾﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺍﻓﺘﺎﺩ،ﺍﺯ ﻣﻦ ﺗﺸﮑﺮ ﮐﻨﯽ،ﺍﻣﺎ

ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺸﻐﻮﻟﯽ،ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻟﺒﺎﺳﯽ ﮐﻪ

ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺑﭙﻮﺷﯽ،ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﻑ ﻭ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ

ﻣﯽ ﺩﻭﯾﺪﯼ ﺗﺎ ﺣﺎﺿﺮﺷﻮﯼ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ

ﻭﻗﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﯽ : " ﺳﻼﻡ " ، ﺍﻣﺎ ﺗﻮ

ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻮﺩﯼ،ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﯼ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﻮﯼ ﻭ

ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺕ ﯾﮏ ﺭﺑﻊ ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﯽ ﺟﺰ ﺁﻧﮑﻪ ﺭﻭﯼ ﯾﮏ

ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺑﻨﺸﯿﻨﯽ،ﺑﻌﺪ ﺩﯾﺪﻣﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺟﺎ ﭘﺮﯾﺪﯼ،ﺧﯿﺎﻝ ﮐﺮﺩﻡ

ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﯽ، ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺗﻠﻔﻦ

ﺩﻭﯾﺪﯼ ﻭﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺗﻠﻔﻦ ﮐﺮﺩﯼ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺁﺧﺮﯾﻦ

ﺷﺎﯾﻌﺎﺕ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﺷﻮﯼ . ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺻﺒﻮﺭﯼ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﺑﻮﺩﻡ،ﺑﺎ

ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺍﺻﻼً ﻭﻗﺖ

ﻧﺪﺍﺷﺘﯽ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺣﺮﻓ ﺒﺰﻧﯿ ﻤﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺭ ﻫﯽ ﺩﻭﺭ ﻭ

ﺑﺮﺕ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ،ﺷﺎﯾﺪﭼﻮﻥ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪﯼ،ﺳﺮﺕ

ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺧﻢ ﻧﮑﺮﺩﯼ !!! ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﯽ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ

ﺭﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﺩﺍﺭﯼ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ

ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻨﺪ ﮐﺎﺭ،ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩﯼ،ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ

ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﯾﺎ ﻧﻪ؟ﺩﺭ ﺁﻥ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ

ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪﻭ ﺗﻮ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﺪﺕ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﺁﻥ ﻣﯽ

ﮔﺬﺭﺍﻧﯽ،ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻓﻘﻂ

ﺍﺯﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﻟﺬﺕ ﻣﯽ ﺑﺮﯼ،ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺻﺒﻮﺭﺍﻧﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺗ ﺮﺍ

ﮐﺸﯿﺪﻡ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ،ﺷﺎﻡ

ﺧﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺻﺤﺒﺘﯽ ﻧﮑﺮﺩﯼ !!! ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺍﺏ،ﻓﮑﺮ

ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ،ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻋﻀﺎﯼ

ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﺷﺒ ﺒﻪ ﺧﯿﺮ ﮔﻔﺘﯽ، ﺑﻪ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﺭﻓﺘﯽ ﻭﻓﻮﺭﺍً

ﺑﻬﺨﻮﺍﺏ ﺭﻓﺘﯽ، ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺷﺐ ﯾﻪ ﺧﯿﺮ

ﻧﮕﻔﺘﯽ،ﺍﻣﺎ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ،ﺁﺧﺮ ﻣﮕﺮ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ

ﮐﺮﺩﯼ؟ ! ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻓﺘﯽ،ﺻﻮﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﺴﺘﻪ

ﺗﮑﺮﺍﺭ ﯾﮑﻨﻮﺍﺧﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺯﻣﺮﻩ ﺑﻮﺩ، ﺭﺍ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻟﻤﺲ

ﮐﺮﺩﻡ،ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺸﺘﺎﻗﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﻤ ﭽﻄﻮﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﻭ ﻣﻔﯿﺪﺗﺮ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻨﯽ ... ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﻣﺘﻮﺟﻪ

ﻧﺸﺪﯼ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺁﻣﺎﺩﻩ

ﺍﻡ، ﻣﻦ ﺻﺒﻮﺭﻡ،ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﻮ ﻓﮑﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ، ﺣﺘﯽ

ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪﺑﻪ ﺗﻮ ﯾﺎﺩ ﺩﻫﻢ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺻﺒﻮﺭ

ﺑﺎﺷﯽ، ﻣﻦ ﺁﻧﻘﺪﺭﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻫﺴﺘﻢ،

ﻣﻨﺘﻈﺮ ﯾﮏ ﺳﺮﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ، ﯾﮏ ﺩﻋﺎ، ﯾﮏ ﻓﮑﺮ ﯾﺎﮔﻮﺷﻬ ﺎﯼ ﺍﺯ

ﻗﻠﺒﺖ ﮐﻪ به ﺴﻮﯼ ﻣﻦ ﺁﯾﺪ،ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﮑﺎﻟﻤﻪ

ﺍﯼ ﯾﮑﻄﺮﻓﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ، ﺧﻮﺏ، ﻣﻦ ﺑﺎﺯ ﻫﻤ ﺴﺮﺍﺳﺮ ﭘﺮ

ﺍﺯﻋﺸﻖ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺁﻧﮑﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﻓﺮﺩﺍﮐﻤﯽ

ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻭﻗﺖ ﺑﺪﻫﯽ !



[=comic sans ms]
[=comic sans ms]پشت هرکوه بلند،
[=comic sans ms]سبزه زاریست پر از یاد خدا
[=comic sans ms]و در آن باغ کسی می خواند:
[=comic sans ms]که خدا هست، دگر غصه چرا؟

[="Tahoma"][="Black"]


[/]

با نام خدا

خدایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا . . .

وقتی همه چیز را به تو می سپارم ،

نورِ بی کرانِ تو در من جریان می یابد ؛

و دعایم به بهترین شیوه ی ممکن متجلی می شود . . .

پس هم اکنون خود را در آغوش تو رها می کنم ،

تا تمام آشفتگی ها و سردرگمی هایم ،

در حضور امن و گرمِ تو ،

به آرامی ذوب شوند و از میان بروند . . .

با نام خدا

خــدایا تو اونجوری هســتی که من دوســتت دارم ..

منم اون جوری کن که خودت دوس داری

[=Microsoft Sans Serif]



[=microsoft sans serif]
از تصادف جان سالم بدر برده بود
و می گفت زندگی خود را مدیون ماشین مدل بالایش است
و خدا همچنان لبخند می زد . . .

خدایا ما را هرگز به خودمون وا مگذار و به حال خود رها مکن که بی تو هیچ و پوچ هستیم. :hamdel::hamdel::Sham::Sham:


کلیک روی تصویر برای بزرگنمایی

و به خدا اعتماد کن ، همین بس که او نگهبان توست ... :)

سوره احزاب آیه 3

[="Microsoft Sans Serif"][="Navy"]

و گفت ابراهیم(علیه السلام) به قومش کیست که مایوس شود از درگاه خدا و رحمت پروردگار به جز گمراهان.

سوره حجر آیه 56

[/]

[="Tahoma"][="Blue"][/]

[="Tahoma"][="Blue"][/]

[="Microsoft Sans Serif"][="Navy"]


غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟ (اعراف 59)

پس کجا می روی؟ (تکویر26)

[/]

[=Microsoft Sans Serif]


هر که منظور خود از غیر خدا می طلبد


چون گدایست که حاجت ز گدا می طلبد

[="Arial"][="Black"]شما دورغش را بپذيريد و در بهشت جاى دهيد
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
چون روز قيامت شود، بنده اى را مى آورند و فرمان مى شود كه او را به سوى آتش ببرند.
بنده بر مى گردد و به پشت خود مى نگرد.
خداوند جليل مى فرمايد: او را باز گردانيد، چون او را مى آورند به او مى فرمايد: بنده من چرا به پشت سر نگاه مى كردى ؟
بنده مى گويد: پروردگار! من چنين گمان بد به تو نداشتم .
خداوند مى فرمايد: گمانت به من چگونه بود؟
بنده مى گويد: پروردگارا! گمانم به تو اين بود كه مرا بيامرزى و به رحمت خودت در بهشت سكونت دهى .
امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
خداوند بزرگ مى فرمايد: اى فرشتگان من ! به عزت و جلالم و به نعمتها و بلاهايم سوگند كه اين بنده هرگز لحظه اى به من گمان نيك نبرد و اگر لحظه اى گمان خوب به من داشت ، او را به آتش نمى هراساندم شما دروغش را بپذيريد و او را در بهشت جاى دهيد.

[="Tahoma"][="Black"]

[/]

[="Arial"][="Black"][=arial]




[=arial]
[=arial]ای فرزند آدم...
من تو را آفریده ام و از حال درون تو باخبرم,
اسرار تو را می دانم و برملا نمی کنم.
تنها کسی هستم
که مطمئنی به تو خیانت نمی ورزم,
از تو کوچکتر نیستم و هیچگاه پایان نمی پذیرم.
سرچشمه و منبع همه عشق ها و محبتها
منم.
تو را برای خودم درست کرده و پرداخته ام.
به من روی آور و با من انس بگیر.
از دیگران بگریز و در من بیاویز,
تو مال منی,نه از آن دیگران,
اگر یک قدم به سوی من بیایی ده قدم سوی تو برخواهم داشت.


[=arial]ای فرزند آدم...
من سخنانت را می شنوم وقتی که با من حرف می زنی
و درد دل باز می گویی.
تو نیز سخنان مرا در کتاب من بخوان که فرشتگانم بر تو فرود آورده اند
و من بدان وسیله با تو سخن می گویم.

[=arial]اگر با من انس بگیری تو را از همگان بی نیاز می کنم
و اگر با غیر من مانوس شوی در هر کاری محتاج
و گرفتار خواهی ماند.

[=arial]از کسی جز من بیم نداشته باش و مهراس,
به یاد آور که هیچ قدرتی یارای مقابله با اراده من را ندارد.
از یاد مبر که هیچ اتفاقی در عالم
جز به خواست من نمی افتد.

[=arial]من همنشین کسی ام که به یاد من باشد,
من از رگ گردن به تو نزدیکترم و تو را از خودت بهتر می شناسم,
در هیچ حالی فراموشم مکن و یاد مرا
از خود دور مساز.

[=arial]در خلوت خود به اندیشه بنشین
و در تنهایی خود سخنان مرا بشنو,
نعمت های مرا بشمار و خطاهای خودت را به یاد آر,
مرا دوست داشته باش
و محبتم را در دل دیگران نیز بیانداز,
مهربانی های مرا برایشان بازگو کن
و سایه سار لطف مرا بر فراز وجودشان
نشان ده.

[=arial]
ای فرزند آدم...
دل به دنیا مبند و با دنیا انس مگیر.
دنیا بسیار کوچکتر از آن است که پاداش و مزد حتی لحظه ای از خاطر تو باشد
و بهای حتی پاره ای از دل تو شمرده شود.
جان آسمانی تو جز من قیمتی ندارد
و جز بهشت من هیچ چیز نمی تواند
هزینه وجود تو را جبران کند.

اگر چشم تو می دید آنچه را برای اولیای خود آماده کرده ام
قلب تو آب می شد
و جان تو به شوق از تن به در می رفت.
این ها پاداش دلی است که تنها به من گره خورده
و فقط مرا در خود جای داده.

به دل خود نگاه کن,
هر قدر دلت به دنیا بسته باشد
همانقدر محبت مرا از دلت بیرون کرده ای
چرا که هیچگاه من محبت خود و محبت دنیا را
در یک دل جمع نمی کنم.


[=arial]ای فرزند آدم...
درشگفتم چگونه تو با مردم انس می گیری
و به دیگران دل می بندی در حالی که می دانی
تنها خواهی مرد
و می دانی تنها در قبر خواهی خفت
و تنها در پیشگاه من خواهی ایستاد
و تنها حساب پس خواهی داد؟
آیا اندیشیده ای چقدر تنها خواهی بود؟
ساعتی؟
روزی؟
ماهی؟
سالی؟
چند هزار سال؟
چند میلیون سال؟
با خودت فکر کن وبیاندیش.
هرقدر که قرار است پس از مرگ با من تنها باشی
در دنیا با من انس بگیر.
اگر لحظه ای,لحظه ای
و اگر همیشه,همیشه.
ای فرزند آدم...
تو را نیافریده ام تا تنهایی و بی کسی مرا
برطرف سازی
و بیمناک و غمگین نبودم تا تو بخواهی
انیس و همدم من شوی,
بلکه تو را خلق کردم تا مرا بشناسی
و روزگاری دراز عبادتم کنی
و مرا هماره سپاس گویی
و صبحگاه و شامگاه تسبیح گوی من باشی.

[=arial]

[=arial]من به تو نیازمند نیستم.
اگر همه مخلوقات من جمع شوند
و صف در صف به طاعت من بایستند و سر به آستان من بسایند
به اندازه سر سوزنی در ملک و اقتدار من
نخواهند افزود,
این تو هستی که به من نیاز داری
و این دل توست که تنها با من خو می گیرد و
آرام می یابد.

[=arial]ای فرزند آدم...
دل تو حرم من است,
چگونه در حرم من بیگانه را راه می دهی؟
جان تو منزلگاه عشق من است,
چگونه در این منزلگاه,محبت دیگران را
پذیرایی می کنی؟
وجود تو فرش قدمهای یاد من است,
چگونه یاد دیگران قدم بر این فرش
می نهد؟

[=arial]

[=arial]به من اعتماد داشته باش.
از من مگریز,
زبانت را با نام من,دلت را با عشق من و قلبت را
با یاد من تازه کن.
من دوست آن کسم که دوستم بدارد,
من همنشین آن کسم که با من بنشیند,
من همدم آن کسم که با من مانوس شود.

[=arial]ای فرزند آدم...
من همدل آن کسم که همراهم باشد.
پس به سوی کرامت و مصاحبت من بشتاب
و با من انس بگیر تا با تو انس بگیرم.
مرا انتخاب کن تا من هم تو را برگزینم,
از من بپذیر تا من نیز از تو بپذیرم و در محبت به تو شتاب کنم.

[=arial]ای فرزند آدم...
هر که دل به دوستی کسی بندد
سخنش را راست می داند و تایید می کند,
هر که از دوستی کسی خوشنود باشد
از کارهای او خوشنود می گردد

[=arial]

[=arial]هر که به دوستی کسی اعتماد کند
به او اعتماد می کند,
هر که به دوستی کسی مشتاق باشد
در حرکت به سوی او سستی نمی کند.
پس چرا...؟
چرا...؟
چرا...؟

[=arial]

[=arial]پس چگونه کتابم را زیر پا می نهی و دنیا را
بر سر خویش می گذاری,
چگونه خانه خویش را برافراشته ای اما خانه مرا
فرو میریزی؟
چگونه به خانه خود دل می بندی اما از خانه من می گریزی؟
مساجد خانه های من در زمین هستند,
آیا می شود کسی به دیدنم بیاید و در خانه ام قدم بگذارد,
اما از او پذیرایی نکنم و میهمان خود را گرامی ندارم؟


همه ما بنی ادم اینچیزا رو میدونیم....
کاش فقط یکم دلمون رو به خدا میدادیم.
ولی افرین به شما


[="Tahoma"][="Purple"]

[/]


I love ALLAH for ever and ever

أنا أحب الله إلى الأبد.

الله را برای همیشه دوست دارم


Ben Allah'ı seviyorum Her zaman

[="Tahoma"][="Purple"]



خداوندا !
دستهایم خالی است و دلم غرق در آرزوها،
یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا کن یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن …
[/]

من گرچه سیه روی و بدم یا الله
از درگه خود مکن ردم یا الله
گفتم که من و این همه عصیان چه کنم؟
گفتی که بیا من آمدم یا الله

[=verdana]روزی شخصی به خدا گفت :چرا من دعا کنم در حالی که تو برایم تقدیرم را نوشته ای ...
خداباخنده گفت :شایدنوشته باشم هرآنچه او دعاکرد...


IMAGE(<a href="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/32534/3_____.jpg" class="bb-url" rel="nofollow"><img src="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/32534/medium/3_____.jpg" alt="" class="bb-image" /></a>)

IMAGE(<a href="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/32534/2_______.jpg" class="bb-url" rel="nofollow"><img src="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/32534/medium/2_______.jpg" alt="" class="bb-image" /></a>)

IMAGE(<a href="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/32534/1_ydw9j7hh0gdezgatoz8y.jpg" class="bb-url" rel="nofollow"><img src="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/32534/medium/1_ydw9j7hh0gdezgatoz8y.jpg" alt="" class="bb-image" /></a>)

IMAGE(<a href="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/32534/1_tarahaan.ir1.gif" class="bb-url" rel="nofollow"><img src="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/32534/medium/1_tarahaan.ir1.gif" alt="" class="bb-image" /></a>)

IMAGE(<a href="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/32534/1_re485.jpg" class="bb-url" rel="nofollow"><img src="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/32534/medium/1_re485.jpg" alt="" class="bb-image" /></a>)

IMAGE(<a href="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/32534/1_43974722098022830982.jpg" class="bb-url" rel="nofollow"><img src="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/32534/medium/1_43974722098022830982.jpg" alt="" class="bb-image" /></a>)

[="Tahoma"][="Purple"]

خدا یک ماه


ابلیس را به بند می کشد


تا ببیند بندگانش

بدون این بهانه چه می کنند !!!!!!

[/]

سید علیرضا موسوی

بسیار زیبا

[b]content[/b]

خدایا


از این رفت و برگشت ها خسته ام

کمک کن همیشه فقط به سمت تو بیایم

اهدنا الصراط المستقیم


.
.

اصلا خطوط دیگه رو با سیم چین قطع کنید تا خیالتون تخت باشه ..

فقط یدونه خط باشه و یه شماره ..

خــــــــدا

[="Arial"][="Black"][=arial]خدایا ...

[=arial] [=arial]خطا از من است , می دانم
[=arial] [=arial]از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نعبد ” , اما به دیگران دل سپرده ام
[=arial] [=arial]ازمن که سالهاست گفته ام “ایاک نستعین “, اما به دیگران تکیه کرده ام
[=arial]

اما تو رهایم نکن … !