خاطره ای از همسر یک طلبه

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خاطره ای از همسر یک طلبه

باسمه تعالی
تو این پست یک خاطر جالب رو میخوام بنویسم(مضمونش البته) :
با چندتا از دوستانه طلبه تو اتاق نشسته بودیم و داشتیم صحبت میکردیم ،
در مورد یک مطلب که دقیقا یادم نیست چی بودش...
به هر صورت باید در مورد این مطلب با یکی از طلبه ها که اون موقع تو حوزه حضور نداشت صحبت میکردیم.
اجبارا یکی از بچه ها با گوشیشون تماس گرفت.اما پاسخ ندادن.چند بار تماس گرفتیم تا بلاخره گوشی رو جواب دادند...،
دوستم باشون صحبت کردند و بعد از چند ثانیه خداحافظی کرد!
گفتیم چی شد؟ چرا مطلبو نگفتی بهش؟ گفتش که: خودش نبود ، مادرشون جواب دادن! گفتن خوابه.
یکی از بچه ها با تعجب گفت مادرشون؟! مادرشون که اینجا نیستند!
آقا علیرضا(همون طلبه بزرگوار) فقط خودشون و خانومشون هستند ، بقیه خانوادشون شهر خودشونن!!!
بله شما خواننده گرامی درست حدس زدید!!!!
اون خانوم همسر بزرگوار اون طلبه بودند که خودشون سعی کرده بودند با صدای گرفته صحبت کنند!!!
"چون طرف مقابلشون نامحرم بوده..."
همون جا همگی به حسن انتخاب دوستمون احسنت گفتیم و براش دعا کردیم...
(این مضمون اون خاطره بود -و ممکنه جایی از اون کم و زیاد شده باشه- که شده)
هر وقت این موضوع برام یادآوری میشه ، یاد این آیه شریفه میفتم:
...فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا
پس به نرمی سخن مگوييدتا آن مردی که در قلب او مرضی هست به طمع افتد و سخن پسنديده بگوييد
(احزاب/32)
****
از یک دوست دانشجو پرسیم وضع دانشگاهتون چطوره؟گفت خیلی بد... ، گفت:
یکی از فسادهامون با اشوه!!(به لفظش دقت کنید!) حرف زدن بعضی خانوم هاست...!!!
******************************************************
به چندین دلیل که خودتونم بعضیشو میتونید حدس بزنید بخشی با عنوان
"طنزهای خنگول خان!" در وبلاگ ایجاد کردیم خوشحال میشم ببینید و نظرتون رو بگید.

سعی میکنم هر هفته اونجا رو بروز کنم(لبخند).
(سمت راست وبلاگ - در قسمت موضوعات وبلاگ هستش - اینجا را کلیک کنید)
***
شرمنده از دوستان و بزرگواران که دیر به دیر سر میزنم به وبلاگای خوبتون و در پاسخ نظرات رو میدم.
عیدتون مبارک - هر روزتون عید...
التماس دعا


پایان
منبع: www.tsh313.ir


:Doaa:سلام خسته نباشید فکر نمیکنید این رفتارها یه مقدار افراط در دینه!

ریحانة النبی (س);227744 نوشت:
:doaa:سلام خسته نباشید فکر نمیکنید این رفتارها یه مقدار افراط در دینه!

یعنی شما حرف خدا را افراط در دین میدانید ؟!!!!
مگر به تفسیر اون آیه دقت نکردین
مگر شما نمیدانید زمان رضا شاه و قبل تر از آن ، زنها برای اینکه نامحرم صدایشان رو به طور واضح و کامل نشنوند مقداری از چادر خود را به دندان میگرفتند
چه برسد به اینکه بخواهند چهره شان را نا محرم ببیند
لطفا یکم در مورد تفسیر آیه های قرآن تامل بیشتری بفرمایید

delete;227785 نوشت:
یعنی شما حرف خدا را افراط در دین میدانید ؟!!!!
مگر به تفسیر اون آیه دقت نکردین
مگر شما نمیدانید زمان رضا شاه و قبل تر از آن ، زنها برای اینکه نامحرم صدایشان رو به طور واضح و کامل نشنوند مقداری از چادر خود را به دندان میگرفتند
چه برسد به اینکه بخواهند چهره شان را نا محرم ببیند
لطفا یکم در مورد تفسیر آیه های قرآن تامل بیشتری بفرمایید

سلام. منظور دوستمون تغيير صداي اين خانم بود.بعضي اوقات خود همين تغيير صدا ممكنه باعث سو تفاهم بشه. به هر حال اگر اين خانم عادي و جدي هم صحبت مي كردند مشكلي نبود.

بالاخره این خانم در اون هنگام این چنین تشخیص دادند و مهم نفس عملشونه که بسیار پسندیده و خالی از افراطه.
شاید اون خانم دارای صدای ظریفی هستند که به هر شکل صحبت میفرمودن،به تشخیص خودشون اخلاقی نبود و خدای ناکرده محرّک برادران مومن ایشان.
ان شالله خداوند خیر دنیا و آخرت رو نصیب این دو بزرگوار و همه مومنین و مومنات بفرمایید
و دشمنان را هم به راه راست هدایت بفرماید

سلام. هركس در هر شرايطي تا حدودي ميتونه تشخيص بده كدوم كارو بكنه اشتباهه و كدوم كار درسته..اگه اون كار باعث آرامش قلبش شد يعني درست بده...

[="DimGray"]ممنون قشنگ بود :Gol:

بعضی ها خیلی یه سری اصول رو رعایت میکنن به نظر من یه امر فردیه درسته شاید به نظر بعضی ها از جمله خودم خیلی سخت گیرانه باشه ولی به نظر من کار خیلی قشنگی کرده من که لذت بردم[/]

آقا ما هم یه خاطره داریم از صدا.
یکی از خانومای کلاس که خیلی قیافه داشت هر وقت برای موضوعی میومد جلو حرف میزد اینقدر صداشو نازک میکرد و با عشوه حرف میزد که نگو.
با همین کاراش کلی خاطر خواه جمع کرده بود.
یه بار داشتم تو سالن میرفتم یه دفعه دیدم یه صدای کلفت و زبری میاد نگاه کردم دیدم همین خانوم داره با دوستاش حرف میزنه. باورم نمیشد صدای طبیعیش اینقدر ناجور باشه:khaneh:
بنده خدا موقع صحبت با پسرا چه زجری به خودش میداده...

بسم تعالی
سلام علیکم و رحمة الله...

برای من رفتار ایشان قابل تحسین هست ... و گوهر ایمان ایشان از هر چیز با ارزش تر است...
مگر مادرم فاطمه ی زهرا (سلام الله علیه و آله) برای حتی نابینا حجاب نکردند؟آیا این الگو نزدیک به الگوی مادر نیست؟

به حدیث زیر توجه کنید:
امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
«رسول خدا بر زنان سلام می کرد و آنان نیز پاسخ می دادند و امیرالمؤمنین نیز بر زنان سلام می کرد و سلام کردن به زنان جوان را نمی پسندید و می فرمود:
می ترسم از صدای او خوشم آید که در این صورت گناهی که نصیبم می شود، بیش از پاداشی باشد که از سلام کردن نصیبم می گردد.»
(شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج20، ص234، ح3)

«البته حدیث بالا توجیهاتی داره لطفا تقسیر به رای نکنید.»

خب این خواهر که اینطور برای به گناه نیفتادن دوطرف رفتار میکنه الگویی جز حضرت فاطمه میتونه داشته باشه؟

مگر مادرم فاطمه ی زهرا (سلام الله علیه) خودشون نمیفرمایند که:
اگر به آنچه تو را به آن فرمان مى دهيم عمل كنى و از آنچه برحذر مى داريم دورى كنى ، از شيعيان مايى و الاّ هرگز (بحار الأنوار ، ج 68 ، ص 155)

پس ما چطور کاری که گفته شده انجام بدیم میگیم افراط؟کدام افراط؟

به این حکایت دقیق توجه کنید:
هنگامى كه زمان رحلت يگانه دخت نبوّت ، همسر ولايت حضرت فاطمه زهراء عليها السلام نزديك شد، اءسماء بنت عميس را طلب كرد.
و چون اسماء نزد ايشان حضور يافت ، به او فرمود:
اى اسماء! وقت جدائى و فراق من فرا رسيده است ، مى خواهم بعد از آن كه فوت نمودم ، جسد مرا به وسيله اى بپوشانى ، تا آن كه هنگام تشييع جنازه ام و حجم بدنم مورد ديد افراد نامحرم قرار نگيرد.
اسماء با شنيدن اين كلمات بسيار اندوهگين و محزون گرديد.
و چون حضرت زهراء مرضيّه عليها السلام ، بر خواسته و پيشنهاد خود اصرار ورزيد، اسماء اظهار داشت : اى حبيبه خدا! من در حبشه ، تخت هائى را ديده ام كه مخصوص حمل و تشييع جنازه زن درست مى كرده اند.
حضرت زهراء عليها السلام با شنيدن آن خوشحال شد و تقاضا نمود كه تابوتى همانند آن را برايش تهيّه نمايند.
وقتى اسماء آن تابوت را تهيّه كرد و نزد ايشان آورد، حضرت آن را مشاهده نمود و فرمود:
شما با اين تابوت ، جسد مرا از ديد افراد و نامحرمان مستور و پنهان خواهيد داشت ، خداوند متعال بدن شما را از آتش دوزخ مستور گرداند.(إحقاق الحقّ: ج 25، ص 549، اءعيان الشّيعة : ج 1، ص 320)

لطفا در تصمیم گیری ها معیار رو نظر شخصی قرار ندید معیار شما ایمان و الگوی شما ائمه اطهار (علیهم السلام) هستند

موید و در پناه حق باشید ان شا الله.

سلام به خوانندگان این مطلب
جالبه که این مطلب از سال 91 بازه!
حالا که بحث صدا شد خدمتتون عرض کنم...اینکه صدای خانم نازک و ظریف هست در ارتباط با جنس مخالف یه خورده به نظر من برمیگرده به جنس زن یعنی این طور نیست که بگین حالا که داره با نامحرم لطیف صحبت میکنه خودش خواسته که اینطور باشه و داره اشوه میاد جنس اش زنونه است دیگه، چطور جنس مرد در برابر خانم ها دوست دارن قدرت و قوت خودشون رو نشون بدن...یه چیزی تو این مایه ها، حرفم اینه که زن در صحبت با نامحرم لطیف هست مگر اینکه خودش همت کند نباشد و بنابراین خیلی از گفتگوها آن طور که باید درست نیست

کارشون قابل تقدیره...ولی انقدم لازن نیس بخودشون زحمت بدن!!

موضوع قفل شده است