حکم خوراندن شیر زنی که از راه نامشروع باردارشده به نوزاد دیگر

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حکم خوراندن شیر زنی که از راه نامشروع باردارشده به نوزاد دیگر
یه سوال دارم عذر میخوام اگه خانومی به صورت نامشروع باردار شده باشه ولی جنینش رو از دست بده، ایا میتونه با شیری که در سینه داره به طفل دیگه ای شیر بده؟ یعنی منظورم اینه که حکم اون شیردادن چیه؟ کراهت نداره؟ و یا حکم شیر خوردن یه بچه مسلمان از یه خانوم غیر مسلمان چیه? مرجع: رهبر
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد صادق الوعد
سیصدوسیزده said in حکم خوراندن شیر زنی که از راه نامشروع باردارشده به نوزاد دیگر
یه سوال دارم عذر میخوام اگه خانومی به صورت نامشروع باردار شده باشه ولی جنینش رو از دست بده، ایا میتونه با شیری که در سینه داره به طفل دیگه ای شیر بده؟ یعنی منظورم اینه که حکم اون شیردادن چیه؟ کراهت نداره؟ و یا حکم شیر خوردن یه بچه مسلمان از یه خانوم غیر مسلمان چیه? مرجع: رهبر
با سلام وتشکر از ارتباط شما مستحب است كه براى شير دادن اولاد، زنى مسلمان عاقل و عفيف و طاهره صاحب اوصاف خوب، اختيار شود‌ ؛ زيرا شير تأثير تامّى در شيرخوار دارد كما اينكه آزمايش شاهد آن است و اخبار و آثار ناطق آن مى‌ باشد  و از امير المؤمنين (عليه السّلام) است كه: «نگاه كنيد كه چه كسى اولاد شما را شير مى‌دهد زيرا فرزند بر آن نشو و نما مى‌كند» از روایات استفاده مى‌شود براى شير دادن بچه، زنانى كه داراى صفات خوب از نظر خلقت و اخلاق، هستند، انتخابشان رجحان دارد و اختيار ضدّ آنها مكروه است و مخصوصا اگر كافره باشد. و اگر اضطرار پيدا شود كه او را مرضعه قرار دهد پس زن يهوديه و نصرانيه را بر زن مشركه و مجوسيّه، اختيار نمايد و با اين حال، طفل را به آنها تحويل ندهد و بچه را به خانۀ آنها نفرستد و آنها را از خوردن شراب و خوردن گوشت خوك باز دارد. و طلب شير دادن زن زانيه به شيرى كه از زنا حاصل شده و زنى كه از زنا متولد شده است، مانند كافره يا كراهتش شديدتر است. از امام باقر (عليه السّلام) است كه شير يهوديه و نصرانيه و مجوسيه نزد من محبوبتر از ولد زنا مى‌باشد  و از امام كاظم (عليه السّلام) است كه: «سؤال مى‌شود از زنى كه زنا داده آيا صلاح است كه او را مرضعه(برای شیر دادن بچه) قرار بدهند؟ فرمود صلاحيّت ندارد و شير دختر او هم كه از زنا متولد شده است صلاحيّت ندارد   تحرير الوسيلة - ترجمه، ج‌3، ص: 495  
موضوع قفل شده است