حکم اسلام در مورد بی خدایان

اگر منظور شما از بیان این فرق ، در حالت معنوی قضیه باشه ، من حق میدم که جزئیات بیان نشه چون از نظر جنس موجودی ، قطعا پس از مرگ، با الان خودمون فرق خواهیم داشت و درک ها و احساس ها یحتمل متفاوت خواهند بود بنابراین بیان جزئیات در اینجا تقریبا یک کار بیهوده ای میشه چون ممکنه احساساتی بیان بشه که انسان نتونه درکش کنه و این بیشتر یک جنبه ی گمراه کننده یا گیج کننده به قرآن میبخشه .

اما اگر منظور شما از حالت مادی قضیه و دنیوی باشه که فرقش واضحه ، عقل ، احساس ، مثلا من با این دوستمون که مثالش رو زدم ، هیچ حس جهنمی نسبت بهش ندارم . با اینکه در مسائلی دلم به حال اشتباهاتش میسوزه اما اینکه حس کنم و با عقلم نتیجه بگیرم که این فرد از دوزخیان هست ، نمیتونم به این نتیجه برسم.

فرض مثال دو شب پیش اتفاقی خاص برای من افتاد که شاید بتونم بگم ذره ای از غم خدا یا عظمتش (دقیق نمیتونم بگم) رو حس کردم و نتونستم تحمل کنم و از شدت سنگینی منو به زانو و سجده در آورد. این عظمت رو حس کردم . بنابر همین فکر میکنم که صرف اینکه بر اساس یک کلام و بدون شناخت از طرف مقابل ، حکم قطعی صادر بشه از طرف یک انسان ، میتونه در اون حکم اشتباهات زیادی وارد باشه (اگر از دید خدایی به قضیه نگاه کنیم.)

یکی از دلایل محکم اینه که خداوند میگه کسانیکه گناه میکنن ، خطا میکنن . این گناه و خطا مربوط به این نیست که چه دینی دارن . مربوط به اینه که رفتارشون چطوریه. ممکنه یک فرد مسلمان زاده باشه و ده بار سفر مکه رفته باشه و یک یتیم خانه رو هم پول بده ، اما در یک جایی یا جای هایی خطا هایی سنگینی مرتکب بشه و ممکنه همون خطا هارو هم یک فرد که مسلمان نیست مرتکب بشه.

و ملاک خداوند ایمان ، کار نیک و کار بد هست. ملاک اسم و نام دین و عقیده نیست. برای همینه که به طور کلی یک اسم میذاره : مومن - کافر .

یعنی دقیقا خود کلمه بی خدایان.
عجب

شما این پاسخ را برای چه کسی میخواهید?!

خودتان!!!!!!!!!

می دونید مشکل شما چیه؟

مشکل شما اینکه منابعتون یک مشت سایت و کتاب و آدم بی دین و ایمانن

دوستان و من هم براتون آیه آوردند و هم استدلال کردند ولی شما اصلا براتون این چیزا مهم نبود

چون شما شک نداری یقین داری که قرآن کلام خدا نیست یا اگرم هست اصلا کامل نیست، شما اصلا نمی دونی قرآن چی هست،دین چی هست، به جرات می گم در هیچ زمینه ای هیچ علمی ندارید این کاملا از حرفا و استدلالای الکیتون معلومه

انقدرم همه جا نگید من شکاکم، ما آدم شکاک کم ندیدیم شما به حرفایی که می زنی یقین داری

اولا اینکه ادب رو تو به کار بردن اسم پیامبر و ائمه ما رعایت کنید

ثانیا پس مطمئنید که قرآن کلام پیامبر هست درسته؟

پیامبرم یک انسان بودن، شمام یک انسانی و ادعاتم خیلیه پس یک آیه مثل قرآن بیار تمام طول عمرتم وقت داری جواب بدی!!!!

اینهایی که می فرمایید یعنی چه یعنی خداوند در قرآن بگوید بیخدا عاقبتش فلان است؟
شما می توانید برای ما معرب واژه بی خدایی را بیاورید تا ما برایتان از قرآن پیدا کنیم؟

ببینید جناب در فرهنگ قرآن انسان ها دو دسته اند یا مومن هستند یا کافر
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنكُمْ كَافِرٌ وَمِنكُم مُّؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿التغابن: ٢﴾
او کسی است که شما را آفرید (و به شما آزادی و اختیار داد)؛ گروهی از شما کافرید و گروهی مؤمن؛ و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست!

حرف" فاء" در كلمه" فمنكم" صرف ترتب كفر و ايمان بر خلقت را مى‏ رساند، يعنى تنها مى‏ فهماند اگر خلقتى نبود كفر و ايمانى هم نبود، پس حرف مذكور نمى‏ خواهد بفهماند كفر و ايمان هم دو مخلوق خداى تعالى هستند و يا نيستند از اين جهت ساكت است، تنها مى‏ خواهد بفهماند مردم بعد از آنكه خلق شدند دو دسته شدند، بعضى كافر و بعضى مؤمن، و اگر كافر را اول ذكر كرد براى اينكه هميشه اكثريت با كافران است.

يعنی اصلا ما کاری ندارین هزار فرقه به وجود بیاید و فردا هر فرقه ضاله بیاید و بگوید چرا قرآن درباره ما صحبت نکرده!
قرآن همگی شما را کافر می داند چون می گوید انسان ها پس از خلقت دو دسته می شود یک دسته مومن و یک دسته کافر و چون بیخدا مومن نیست کافر است.

تکرار مکررات برای چیست؟ پاسخ این حرفت را در پست 37 ارائه کردیم. ضمناً پاسخ پست پیشینت را هم در پایین همان پست قرار دادم که شامل پاسخ به بخش پایانی این پستت هم میشه و گفتیم که ما چنین حرفی نزدیم.

در اینکه بخواین مشکلات قرآن رو اینجا بگین که فکر نکنم بشه چون خارج از موضوعه .

اما خود این مسئله فعلا بحث بشه دربارش بعدا بقیه مسائل . ببینید ، اول از همه اینکه شما خود خدا رو در نظر بگیرین ، من طبق یک سری عقاید به این رسیدم که خدا ، در زمان نمی گنجه و چیزی که در زمان و سرعت نگنجه ، انسان نمیتونه درکش کنه ، انسان فراتر از این بعد جسمانی نرفته و این بعد جسمانی نیازمند سرعت و زمان هست .
وقتی از این دیدگاه وارد قضیه بشیم ، میبینیم که اینکه خداوند نیومده و جزئیاتی از آیندگان به اون صورت که گفتین ، در قرانش قرار نداده ، کار درستیه. یک مطلبی برای شما میگم.

اختیار ، که همراه با قضا و قدر (جبر و اختیار به تعبیری دیگر در این مسئله) میاد به این گونه هست که انگار سرنوشت انسان ها تا آخرین حد ممکن مشخص شده . یعنی شما فرض کنین تمامی احتمالاتی که من ممکنه در مواجهه با یک مسئله برام رخ بده در سرنوشت من حضور داره و من به خاطر محدودیتم و حضورم در بعد زمان و مکان و نیازمندی من به سرعت ، فقط میتونم یکی از اینا رو انتخاب کنم . و اینها مثل شاخه هایی نشات گرفته از منبع قبلی خودشون همینطور جلو میرن تا مرگ هایی احتمالی در موقعیت های احتمالی در یک شبکه ی عظیمی از سرنوشت بشریت (بهتره بگم جهان) که همه اش با هم مرتبط اند.

بنابراین بیان جزئیاتی که با احتمالات سروکار داره و اون مسئله ی بیان شده با در نظر گرفتن اختیار انسان ، ممکنه تغییر بکنه و مسئله ی بیان شده (جزئیات) دچار تغییرات بشه ، اون وقت ، اون چیز هایی که گفته شده بی ارزش جلوه میکنن و باطل میشن . یعنی ، ممکنه جزئیات تغییر کنن چون انسان در دنیایی از احتمالات به سر میبره و هر آن تغییر در اون جزئی از نظم الهی هست.

پس اگر خدا بخواد همه چیز رو بیان کنه ، در قالب ذهنی ما نمیگنجه که شاید انسان هنگ کنه ! (واقعا بعضی اوقات به این فکر میکنم که یعنی تقریبا ریشه ی همه ی این مشکلات همین اختیاره ! واقعا با اینکه چیز عالی ایه در عین حال ، خطرناکه ، واقعا که بعضی اوقات از تعجب از این مسئله اختیار و احتمالات دوست دارم فقط بخندم !)

عجب
دقیقا میشه بگید کجا و چه کسی گفته میرن جهنم

نيازی به تایید کارشناس نیست بنده تاییدش را از امام کارشناس می آورم:
فَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً تَتَحَقَّقْ شِقْوَتُهُ‏ وَ تَنْفَصِمْ عُرْوَتُهُ‏ وَ تَعْظُمْ كَبْوَتُهُ‏ وَ يَكُنْ مَآبُهُ‏ إِلَى الْحُزْنِ الطَّوِيلِ وَ الْعَذَابِ الْوَبِيلِ

پس هر كس جز اسلام دينى را انتخاب كند به يقين شقاوت او ثابت، و پيوند او با خدا قطع، و سقوطش سهمگين خواهد بود، و سر انجامش رنج و اندوهى بى‏ پايان و عذاب پردرد مى‏باشد

نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 230

البته این در صورتی است که این شخص توانیایی شناخت حق را داشته باشد و گرنه انسان مستضعف بحثش جداست.

عجب پیامبر در زمانی چیزی گفته برای همان زمان پس چه نیازی به جمع آوری آن برای دوران دیگر بوده پس چیز داشته که جمع آوری شده.
حال من چشم هام رو بستم و همش میگو اتاق تاریکه دیگه مشکل از منه اتاق پر نور و زیباست حال چشمات رو باز کن تا زیباییها رو ببینی.

اتفاقا بیشتر اینکه شما بدونی من راجع به ادیان دیگه می دونم، هرگز هم آدمی نبودم که چیزی رو بدون علت قبول کنم، از نظر شما هیچ مسلمانی نیست که با تحقیق دینش رو قبول کرده باشه چون در عقلتون و با سطح سوادتون نمی گنجه که یک دین می تونه بر حق باشه

هر انسان عاقلی حداقل باید به یک چیزی معتقد باشه، شما به چی معتقدی؟ به هیچی، فقط می خواین ثابت کنید که خدا و پیامبری وجود نداره

برید یک قرآن تحریف شده برای من بیارید، در ضمن جواب سوال های شما در رابطه با شبهات قرآن قبلا به دوستانتون داده شده، ولی در راستای راهی که اونا رفتند من از الان می گم هرگز شما سخن حق رو قبول نخواهی کرد مگر اینکه به دلت رجوع کنی و به اون ترسی (که اگه چیزیش مونده باشه) که تو دلتون هست و راهت رو پیدا کنی وگرنه ...

خب وقتی یکی میاد میگه خودتو به خواب زدی، نمیدونم چرا نارحت میشی! آیه داره میگه هر کس کفر بورزد و آیات خدا را تکفیر کند، چنین است. حالا نمیدونم بر اساس کدوم قاعدۀ عقلی انتظار داری که مورد به مورد بیاد تفکیک کنه که اسم کیش و مسلک کسی که کفر ورزیده و آیات خدا رو تکفیر کرده، چی بوده. هر چی که بوده، به هر حال از آنجایی که کفر ورزیده و آیات خدا را انکار کرده، مجازاتش جهنم است، مگر اینکه توان پی بردن به حقیقت را نداشته بوده باشه. این بار چندمه که دارم میگم؟

مثل اینکه زبانت فارسی نیست و ابتدا عرایض من را به زبان خودت ترجمه می کنی و بعد جواب را دوباره به فارسی ارائه می دهی. پس تقصیری نداری! توهم رو کسی داره که جملاتی که به فارسی سلیس نوشتیم رو اینطور تفسیر می کنه. منطق آبکی هم مربوط به کسی هست که حرف دیگران رو تحریف میکنه. اگر راست میگی اصل حرف من رو رد کن، و نه اوهامی که از باورهای من داری.

اما در مورد مسیحی و یهودی و زرتشتی، بد نیست بدونی که گروهی ازشون به طور قطع انکار نبوت حضرت محمد را نمی کنند. بارها دیده ایم که بعضی از آنها با احترام از پیامبر ما یاد می کنند و حتی ممکن است او را پیامبر هم بنامند، برای اینکه دوباره دچار اوهام نشی تأکید میکنم که این در مورد تمامشون نیست. این رو در مستند آن نبی می تونی ببینی که مثلاً با یک عالم یهودی مصاحبه می کنن و اون میگه ما معتقدیم که حضرت محمد مقدمه ساز آمدن مسیحای موعود یهود است. یا در همان مستند یک کشیش مسیحی میگه: «نظر من نظر کلّ جهان مسیحیت نیست، ولی نظرم اینه که محمد یک پیامبره، ولی نه خدا[منظورش اینه که ما پیرو مسیح هستیم که خداست و لذا نیازی نیست پیرو محمد باشیم]»(امیدوارم بدونی مسیحیان عیسی را خدا میدانند و نه فقط پسر خدا!)

پس گذشته از کسانی بین اونها که منابع خوبی در مورد اسلام به دستشون نمیرسه و جواب خوبی برای شبهاتشون پیدا نمیکنن و لذا انتظار نمیره مسلمون بشن، یک گروه هم هستن که اسلام رو انکار نمیکنن ولی دلشون میخواد مسیحی یا زرتشتی یا یهودی بمونن، حتی گروههای پلورالیستشون که گذشته از اسلام، بهائیت و سیکهیسم رو هم دارای انگاره هایی از حقیقت میدونن.

می بینی که نگاه سیاه و سفید و صفر و یک، مربوط به خودته و نه ما.

ای کاش پستها را یکبار میخواندی تا خودت متوجه بشوی که همیشه تأکید شده که کسانی که به هر دلیل نمی توانسته اند حقانیت اسلام را در یابند، جهنمی نیستند. خب مطالب را اگر درست میخواندی، شاید الان وضعیتت خیلی بهتر بود.

صرف رسیدن پیام اسلام کفایت نمیکنه، و باید براهین به طور دقیق براشون مطرح بشه، وگرنه به صرف دونستن اینکه اسلام چی میگه که، من هم حاضر نیستم مسلمان باشم.

پس پژوهشگرم شدید!!! جالبه! ... راه و رسم پژوهشگریم بلدید؟!!! نخیر حضرت محمد(ص) ، وقتی دارید با پیروان یک دین بحث می کنید باید طبق اعتقادات اونا بزرگانشون رو نام ببرید اینجا مقاله نیست که هرجوری دوست دارید اسم می برید

وقتی خدا میگه یه سوره مثل قرآن بیاورید، شما باید برید ببینید تو عربی مثل یعنی چی ،در كتاب «التحقيق في كلمات القرآن الكريم»، پس از ذكر عبارات چند كتاب لغوي معتبر در زبان عربي اینطوری نتيجه گرفته كه اصل اين ماده به معني برابري چيزي با چيزي در ويژگي هاي اصلي و برجستة مورد نظر است.

بنابراين وقتي گفته مي شود قرآن بي «مثل» است، مقصود اين است كه: هيچ نوشته اي و سخني در اوصاف اصلي مانند فصاحت و بلاغت، مضمون عالي و ... مانند قرآن نيست. يعني نمي توان ارزش آن را در جهات مذكور بسان قرآن دانست.

همه ی کتابای دیگه می تونید یه نویسنده و کتاب دیگه کنارش معرفی کنید که با این رقابت می کنه(از نظر بلاغت، شیوایی، مضمون و...)، یا اصلا اون کتاب انقدر مهم نیست یا دشمنی نداشته که بخواد کسی مثلش رو بیاره ولی دلیل نمیشه مثلش رو نتونه از لحاظی که گفتم بیاره

ولی قرآن 1400 ساله که دشمن داره تا حالا کسی تونسته مثلش رو بیاره؟ لطفا بهم معرفی کنید

در ضمن از یه نظر دیگه هر کتابی که این همه دشمن داره مثل تورات و انجیل منحرف شده ولی قرآن رو تا حالا کسی نتونسته منحرف کنه

اینا همه دلیل بر اینه که قرآن یه معجزست و از سوی خدا اومده

از جواب دادن به سوال طفره نرید دقیقا در پاسخ پیام
جملات رو برام بیارید چه کسی در کجا گفته

اگر منظورت از حکم اخروی است، که باید عرض کنیم که یک بیخدا، در بیش از یکی از این دو حال نمی تواند باشد: یا می توانسته بفهمد خدایی هست یا نمی توانسته بفهمد:

الف)اگر می توانسته بفهمد، با توجه به اینکه هر کس به آیینی غیر از اسلام باشد از او پذیرفته نمی شود و او در آخرت از زیانکاران است(آل عمران:85) منجر به جهنمی شدن او خواهد شد.

ب)اگر نمی توانسته بفهمد، با توجه به اینکه خدا از هر کسی در حد توانایی او انتظار دارد(بقره:286) کفر او، که یا ناشی از عدم دسترسی اش به منابع مناسب بوده یا ناشی از ضعف فکر خودش و نه ناشی از غرض و مرضی که بعضیها دارند، منجر به زیانش نخواهد شد و انتظار نمی رود که به جهنم برود.

این بخشی از یک متن هست کل متن رو بیارید

بخش قرمز رنگ را می بینی؟ صحبت از توانایی شناخت حق است و نه صرفاً رسیدن پیام.

عجب
یعنی همه استادان تا بشریت هست باید باشند تا به همه دانشجوها خودشون جواب بدهند

حداقل کمی مطالعه کن و بعد ادعا کن. حضرت محمد قبل از رحلتشون دستور ثبت قرآن رو دادن که بخشی هم ثبت شد و اصحاب صحفشون رو ساختن، و بعد در زمان ابوبکر، این مسئله در پی کشته شدن تعدادی از حافظان جدیتر شد و در زمان عثمان هم مصاحف نهایی آمده شد. حالا بیا یه سری شبهه هم روی این مطرح کن.

آیا این فرافکنیها، دلیلی جز عدم توانایی دفاع از مواضع خود در بحث فعلی می تونه داشته باشه؟

عجب انتی ویروس کامپیوترتان اپدیت خواست
از ورژن جدیدش استفاده نکن حالا سیستمتان ویروسی شد پای خودت

تا الان که عین حرف جناب ملاصدرا بود، حالا شد عین حرف من؟ خیر، صرف رسیدن پیام اسلام، صرفاً باعث تشویق به تحقیق میشه، و نه مسلمان شدن. باید فرد به براهین خوبی هم جهت پذیرش این پیام دست پیدا بکنه.

بله، غیر از اینه.