حكم مخالفت زن با ازدواج دوم شوهرش

تب‌های اولیه

156 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

امیدوارم خانم هایی که اینجا موافق چند همسری هستند انشالله تجربه کنند این مورد رو و از خوبی هاش استفاده کنند. امیدوارم دو تا هم نباشه چندین مورد باشه تا فیض ببرند.
همیشه برای موردی که پیش میاد ساده ترین راه رو میگید. اگر مردی نیاز داره یا تو خونه اش مشکلی داره می تونه مشکلش رو حل کنه راه های زیادی رو امتحان کنه نه این که سریع بره یکی رو بگیره. اونم نه یکی. عوض اینکه از چندهمسری دفاع کنید بیاید کمک کنید اون هایی که مشکل دارند مشکلشون رو حل کنند نه سریع بگید یا علی برو زن بگیر تو که نیاز داری. واقعا این شد راه حل؟ می دونید چه خونی به دل خانم ها می کنید؟
این همه مرد و زن مجرد تو جامعه هستند شما همه رو گذاشتید کنار همین چسبیدید به ازدواج مجدد یک آقا؟ شما ها دیگه کی هستید.

[="Arial Narrow"]

نقل قول:
گویا کل نظری که گذاشتم جملاتش کژتابی داشت و دو پهلو بود و میشه دوتا برداشت ازش کرد!
شرمنده همه کسایی که خوندن نظرمو بخاطر کژتابی در متنی که نوشتم

نه خواهش میکنم، مشخص بود، مخصوصا با خط بعدی که در مورد تعدد زوج نوشته بودین، کمی دقت لازم داشت.
نقل قول:
درباره اینکه گفتید چرا یه زن باید به یه مرد تشبیه بشه منظورم این بود که تو گذشته کار کردن در بیرون از خونه فقط مختص آقایون بوده و کار کردن بیرون از خونه یجور صفت برای آقایونه
از اون جهت گفتم خانوما یه پا مرد شدند برای خودشون!

متوجه هستم، اما به هر حال میشه از واژه بهتری استفاده کرد

همای رحمت;941685 نوشت:
با سلام و عرض ادب

حالا اگه عکس این قضیه اگه باشه چی?

اگه همچین مشکلی واسه ی خانم پیش بیاد

و خانم نتونه طلاق بگیره اونوقت چه نسخه ای براش باید پیچید .

غیر از اینه که باید صبر و عفت پیشه کنه

چرا واسه ی مردا این نسخه پیچیده نمیشه?

سلام علیکم

طبق نظر مقام معظم رهبری:

اگر زن نیاز جنسی داشته باشد، و شوهر آن را تامین نکند، و اگر تامین نکند زن به گناه می افتد، در این صورت یا باید او را تامین کند، یا او را طلاق بدهد.

پی نوشت:
العروة الوثقی مع التعلیقات، فصل فیما یتعلق باحکام الدخول علی الزوجة، مساله8

یا علے;942095 نوشت:
میتونن خودشون خرجشونو دربیارن و مثل گذشته نیست که اگه خانومی بیوه بشه نتونه تو جامعه کار کنه و خرج دربیاره و نیازی نیست وارد زندگی شخصی دیگه بشن و زن دوم و سوم و چهارم بشن برای اینکه تامین مالی کنند ایشون رو

چرا فکر میکنید تو گذشته زنها کار نمیکردن
مگه کل ازدواج بخاطر مشکلات مالی هست شما یک خانم هستید میدونید خانمها نیازهای عاطفی هم دارن ؟!

سلام علیکم

طبق نظر مقام معظم رهبری:

اگر شرط کند در ضمن عقد که همسر دیگری اختیار نکند، این شرط باطل است.

و اما آنچه در استفتاءی که مطرح فرمودید:

آنچه شرط شده است، اگر خواست ازدواج کند با اذن همسر باشد نه اینکه ازدواج نکند، پس این غیر از مطلبی است که خدمتتان عرض شد.

علی پارساپور(a.p);942041 نوشت:
فرض کنید زنی از طرف شوهرش کم توجهی میبیند

كارشناس پاسخ شما را در پست 105 دادند

علی پارساپور(a.p);942041 نوشت:
و اینکه تربیت فرزند یک کار مشترک برای زن و مرد است در صورتی که مرد نتواند درست در این امر دخالت کند تربیت دچار اخلال خواهد شد و اینکه تربیت فرزند و آماده سازی او برای انجام فعالیت در جامعه فقط با پول و غذا میسر نمی شود

فكر نمي كنم كسي اين بحث را مطرح كرده باشد كه بايد مرد از وظيفه پدريش بزند

علی پارساپور(a.p);942041 نوشت:
با ازدواج مجدد مرد کیفیت زندگی دو زن پایین آمده و این کار باعث تولید بچه زیاد و غیر اصولی می شود که باعث اتلاف منابع و کاهش کیفیت زندگی کل جامعه
افزایش بیکاری فساد و غیره می باشد

نظرتان چيست هيچكس بچه نداشته باشد يا فوقش يك بچه چون غير اصولي مي شود!
اصلا غير اصولي يعني چه؟
برادر اين شعارها قبلا به بن بست خورد و ضربه اش را هم خورد ه ايم
براي بيكاري بايد تدبير بهتري كرد نه كم كردن جمعيت
نمي خواهم خيلي بحث به جاهاي ديگر بكشد امام مطالبتان يك مقدار نسنجيده به نظر مي رسد
در حال حاضر موضوع يك مسئله شرعيست كه كارشناس محترم پاسخ آن را دادند

همای رحمت;942046 نوشت:
جناب کهف الحصين ما هم بلديم از این.

تاپيکها بزنیم .

بنده فقط يك سوال پرسيدم و جوابش برايمان مشخص شد
قصد بحث و جدل نداشتيم
شما هم اگر سوال يا بحثي داريد تاپيك بزنيد خواهر

با توجه به كشيدن بحث به جاهاي ديگر مطلبي فكر مي كنم لازم باشد در اين تاپيك هم ذكر شود
از كارشناس محترم استاد "مسلم" كه در تاپيك ديگري در حال بحث در موضوع ديگريست :

نقل قول:
زن و مرد از نظر روحیات و روان با هم تفاوت جدی دارند، همان نکته ای که در پست اول هم به آن اشاره کردم، خانم ها حتی نمی توانند به تعدد همسر فکر کند، چون سنخ خواسته هایشان از همسر متفاوت است، شوهر را به درستی تکیه گاه خود در زندگی می بینند، تکیه گاه تعدد بردار نیست، زنانی که به فکر جدایی از همسر و ازدواج با مرد دیگری هستند چون مردشان مرد ایده الشان نیست، وگرنه اگر شوهرشان همان مرد مورد علاقه شان باشد قطعا خودشان از تعدد همسر ابا دارند.
اما نوع نگاه مرد تفاوت می کند، به همسرش به عنوان تکیه گاه نگاه نمی کند، که البته این تفاوت نگاه زن و شوهر حکیمانه است؛ لذا مرد در عین حال می تواند به چند همسر عشق بورزد، اما زن خیر.
این تفاوت نگرش و روان زن و مرد هست که موجب می شود شما از عشق یک مرد به چندین همسر تعجب کنید، و حق هم دارید چون برخی از حالات روحی روانی زن و مرد قابل تصور و تجسم برای طرف مقابل نیست.

کهف الحصین;942145 نوشت:
كارشناس پاسخ شما را در پست 105 دادند

فكر نمي كنم كسي اين بحث را مطرح كرده باشد كه بايد مرد از وظيفه پدريش بزند

نظرتان چيست هيچكس بچه نداشته باشد يا فوقش يك بچه چون غير اصولي مي شود!
اصلا غير اصولي يعني چه؟
برادر اين شعارها قبلا به بن بست خورد و ضربه اش را هم خورد ه ايم
براي بيكاري بايد تدبير بهتري كرد نه كم كردن جمعيت
نمي خواهم خيلي بحث به جاهاي ديگر بكشد امام مطالبتان يك مقدار نسنجيده به نظر مي رسد
در حال حاضر موضوع يك مسئله شرعيست كه كارشناس محترم پاسخ آن را دادند

بنده فقط يك سوال پرسيدم و جوابش برايمان مشخص شد
قصد بحث و جدل نداشتيم
شما هم اگر سوال يا بحثي داريد تاپيك بزنيد خواهر

والا این سوالی که شما پرسیدید بارها
توی همین سایت به روشهای دیگه

پرسیده شده من متاسفانه با گوشیم

بلد نیستم کپی پیست کنم وگرنه الان

اونها رو براتون می گذاشتم .

من هم منظورم چیز دیگه ای بود نه بحث وجدل

میگم اول از همه شخص باید انتخاب درستی واسه ی ازدواج داشته .مشاوره بره

بعد از انتخاب .صبر و حوصله بخرج بدهد

آنچه که در توانشه واسه ی عشقش یه جورایی کم نداره

اگه واقعا نگاه به این ور واونور نکرد

وسرش به زندگی خودش بود پدید واقعا

خانمش نمیتونه ایشون رو راضي کنه

اول از مشاور کمک بگیره اگر باز مشکلش

برطرف نشد . اگه مطمئن ی با یه نفر دیگه

خوشبخت میشه اونو طلاق بده حالا با

مشورت با خانم خودت .اگر اون هم راضی

به طلاق شد .اگرم راضی با ازدواج مجدد

شد خب برو یه زن دیگه بگیر

ولی من جای همچین مردی باشم ترجیح

میدم یه ازدواج موقت داشته باشم وبه

همسرم هم هیچوقت نمی گم چون دل

خانمش واقعا می شکنه

اللیل والنهار;942130 نوشت:
چرا فکر میکنید تو گذشته زنها کار نمیکردن
مگه کل ازدواج بخاطر مشکلات مالی هست شما یک خانم هستید میدونید خانمها نیازهای عاطفی هم دارن ؟!

خیلی باحالی شما!
هرجا رو که دوست دارید نقل قول میگیرید ازم و حرفم میذارید تو دهنم
دوستِ عزیز
زمان پیامبر و امامای عزیزمون خانوما تو بیرون از خونه مثل الان کار میکردن؟سر ساختمون میرفتن به عنوان مهندس ناظر؟یا تو شرکت کار میکردن؟یا مثل شما تو دانشگاه تکنسین بودن؟یا کارمند بودن؟یا راننده سرویس بودن؟یا حسابدار؟یا برنامه نویس؟
شغل خانم تو خونه بوده مثل آشپزی یا دوزندگی همین
اون موقعا خرجی رو فقط مرد میداده نه زن
بنده عرض کردم کارِ بیرون از خونه نگفتم کار داخل خونه!
کجای حرفام گفتم ازدواج بخاطر مشکلات مالیه؟
گفتم تو گذشته زمان پیامبر وقتی زنا شوهراشون فوت میکردند و زنا بیوه میشدند یکی از دلایلی تعدد زوجات بوده همین کمک مالی بوده
هرچند الانم دخترایی هستند که بخاطر مشکل مالی ازدواج میکنند...
کجای حرفام گفتم ازدواج با زن اول بخاطر مشکلات مالیه؟
کجای حرفام گفتم خانم نیاز عاطفی نداره؟
صد درصد ازدواج با هدف به آرامش رسیدن هستش...
زن دوم هم بخاطر شهوت و یا کم توجهی خانم و صد درصد عدم وجود تقواست...
خداوکیلی از چه چیزایی نقل قول میگیرید...
پشیمون میشم از بحثای پوچ و بی فایده در این تاپیکا که هیچ جای زندگی هیچ فایده ای نداره!
موفق باشی الیل و النهار جون در دفاعت از مردا
اون از تاپیک اشتغال اینم از تعدد زوجات
شایدم آقا هستی....
یاعلی مدد

همای رحمت;942153 نوشت:
بارها
توی همین سایت به روشهای دیگه

پرسیده شده

خير فكر نمي كنم از اين زاويه موضوع در سايت وجود داشته باشد
اگر مباحث ديگري بوده موضوعش درست يا غلط بودن ازدواج دوم بودع نه حكم شرعي مخالفت زن با ازدواج دوم مرد

همای رحمت;942153 نوشت:
وسرش به زندگی خودش بود پدید واقعا

خانمش نمیتونه ایشون رو راضي کنه

اول از مشاور کمک بگیره اگر باز مشکلش

برطرف نشد . اگه مطمئن ی با یه نفر دیگه

خوشبخت میشه اونو طلاق بده حالا با

مشورت با خانم خودت

شايد آقا همسرش را دوست داشت نخواست طلاقش دهد
ببينيد نگاه زن و مرد به زندگي با هم متفاوت است.. درست نيست خانم ها از دريچه ديدگاه خودشان همه چيز را بسنجند كه مثلا چون ذات زن از چند همسري تنفر دارد مرد هم بايد اينگونه باشد
در همين
حتما مي گوييد اگر همسرش را دوست داشت سمت كس ديگري نمي رفت
اين برداشت غلطيست كه اكثر خانم ها دارند چون از زاويه ديد خود به قضيه نگاه مي كنند
در همين سايت كارشناسان زيادي در اين موارد صحبت كرده اند
يكي از اساتيد در مورد ازدواج دوم اين مثال را ميزد كه با بدنيا آمدن فرزند دوم محبت زن به فرزند اولش كم نميشود!
و ظرفيت اين را دارد كه به تمام بچه هايش محبت كند
ضمن اينكه از امامان معصوم عليهم السلام هم چند همسري داشته اند و نمي توان گفت كه به همسر اول محبت و توجه نداشته اند
پس اين امر منتفيست كه هر مردي فكر ازدواج دوم به سرش آمد از همسر اولش دلسرد شده و دوستش ندارد

کهف الحصین;942165 نوشت:
شايد آقا همسرش را دوست داشت نخواست طلاقش دهد
ببينيد نگاه زن و مرد به زندگي با هم متفاوت است.. درست نيست خانم ها از دريچه ديدگاه خودشان همه چيز را بسنجند كه مثلا چون ذات زن از چند همسري تنفر دارد مرد هم بايد اينگونه باشد
در همين
حتما مي گوييد اگر همسرش را دوست داشت سمت كس ديگري نمي رفت

یعنی باید از دید مرد به قضیه نگاه کرد؟ حالا که دید زن و مرد به این قضیه به گفته ی شما فرق داره چرا باید فقط از دید مرد نگاه کرد؟ مرد خداست؟ شما نوشتید ذات زن از چند همسری تنفر داره. ایا ذات مرد عاشق چند همسری هست؟ اگر این گونه است چرا باید چنین دو موجودی با این اختلاف با هم زندگی کنند و چرا باید از دید یکی به قضیه نگاه کرد و به ذات یکی توجه داشت. خیلی ابهام داره نوشته تون.
چطوری می تونید بگید ازدواج مجدد مثل داشتن فرزند دیگه است؟ شما رابطه ی مادر و فرزندی را با رابطه ی زن و شوهری یکی فرض می گیرید؟ آخه چنین مقایسه ای درسته؟ ببخشید شما دیدید تا به حال مردی که چند تا همسر داره؟ و بدبختی ها و پاشیده شدن زندگی شون رو دیدید؟
خوب حالا که این امر منتفی هست میشه شما بفرمایید مرد چرا باید دوباره ازدواج کنه اگر سرد نشده اگر هنوز مثل روز اول همسرش رو دوست داره؟ خواهش میکنم جواب بدید که چرا مرد باید دوباره ازدواج کنه؟ چه فایده ای داره چند همسری؟

برادرم مگه نمیگید از دید یه مرد باید نظر داد

خب من هم خیلی از روانشناسها و روانکاوها اون هم از جنس شما مردها که اتفاقا علاوه بر شناخت خودشون (مردها) خصوصیات خانمها رو هم از خود خانمها بهتر

وبیشتر میشناسن اونها چند همسری مرد رو خیانت به عشق میدونن .

آیا اونا هم نوع شما مردها نیستن ؟

دکتر هلاکویی .دکتر ابراهیمی مقدم و....

سلام. بنده از کارشناس محترم در راستای سوال اصلی تاپیک سوالی دارم:
من دوستی دارم که 10 سال پیش ازدواج کرد، از هیچ لحاظ برای همسرش کم نگذاشت و احتمال به گناه افتادن برای مرد صفر بود. با این حال با استدلالهایی از همان دست که بسیاری از خانمها و آقایان مومنه و مومن سایت ، در این تاپیک و تاپیکهای دیگر مطرح کردند، ازدواج دوم نمودند. خانم باردار بودند و آقا این مسئله را به خانم با کمال پررویی گفتند. از آن زمان به بعد همه چیز آقا نصف شد، خرجی که به خانه می آورد، اوقاتی که با همسر میگذراند، میزان توجه و محبت او به خانم . لذا همسر اول شاکی شد و اعتراض کرد و آقا در کمال خونسردی گفتند که اگر نمیخواهی طلاق بگیر. خانم را با همان وضع بارداری طلاق داد و فرزند داخل شکم هم بر اثر غم و غصه فراوان خانم و فشارهای روحی که به او وارد آمد سقط شد. این دختر بعد از دو سال از ازدواج به خانه پدر برگشت. از کارشناس محترم میپرسم که آیا بر طبق احکام این آقا مرتکب گناه شده؟ خوب این خانم خرجی اش ، بیمه درمانی اش را از کجا بیاورد؟ چرا فکر میکنید وقتی مرد صرفا احساس نیاز کرد و این علاقه به چند همسر را باور کرد میتواند برود ازدواج دوم کند؟ این آقا اتفاقا بسیار مومن و مقدس هم بود و همه کارش هم بر طبق قوانین صورت گرفت. البته از نقطه نظر برخی از کاربران و اکثر کارشناسان، خانم بیجا کرد که غصه خورد و مریض شد، بیخود کرد که پایه های عشق و محبت را ویران دید، بیخود کرد که شبها یکی در میان در یک شهر غریب و در محلات حاشیه شهر تنها ماند، کم ظرفیت بود گه انقدر گریه کرد که آب دور جنین کم شد و بچه مشکل پیدا کردو سقط شد، کم ظرفیت بود که نمیتوانست پدرش را توجیه کند وقتی شبها زنگ میزد و میگفت شوهرت کجاست چرا تنهایی، آدم بی ایمانی بود که نفهمید زن دوم هم احتیاج به خرجی دارد و باید هر چه هست با او نصف کند. بابا آقا نیااااااااااز داشت ، می فهمید؟ نیاااااز.

بله و اینچنین بخاطر احساس نیازی که اصلا معلوم نیست درست است یا نه، چند زندگی خراب شد.

همای رحمت;942171 نوشت:
برادرم مگه نمیگید از دید یه مرد باید نظر داد

خب من هم خیلی از روانشناسها و روانکاوها اون هم از جنس شما مردها که اتفاقا علاوه بر شناخت خودشون (مردها) خصوصیات خانمها رو هم از خود خانمها بهتر

وبیشتر میشناسن اونها چند همسری مرد رو خیانت به عشق میدونن .

آیا اونا هم نوع شما مردها نیستن ؟

دکتر هلاکویی .دکتر ابراهیمی مقدم و....

خواهر من اونا کافرند ، کافر!!

در ضمن جنا ب کهف الحصین یک زن اگه بفهمه همسرش

دلش یه خانم دیگه ای برده مطمئن باش یک لحظه هم به

این فکر نمیکنه که شاید یه ذره دوستش داری .رک میگم

واسش اون دیگه مرده چون خودش از نگاه یه زن اگه

دلش مرد دیگه ای ببره .شوهرش مطمینا براش مرده

که دل به این مرد جدید داده.

جناب کهف الحصین شما که خدا رو شکر هنوز مجردید

لطف کن موقع خواستگاری به نامزدت بگو من اگه ازدواج

دیگه ای بهم واجب شد نباید مخالفت کنی این هم حگمش

دیگه انتخاب رو واگذار کن به خودش

به بقیه ی مجردها هم همین توصیه رو دارم

می دونید از چی تعجب می کنم؟ از اینکه یک مسلمان این همه وظیفه داره چراه چسبیده به ازدواج مجدد. یعنی چرا چنین چیزی انقدر براش مهم میشه؟ چرا انقدر پرداختن به مادیات زندگی مهمه و معنویت و اخلاقیات انقدر کم اهمیت میشه. بعد شماها منتظر امام زمان هم هستید؟ نمی دونم اگر امام زمان نوشته های اینجا رو بخونه چه فکری میکنه. اسلام شده ابزار دست یکسری افراد که هر چی که دلشون می خواد رو با اون توجیه کنند. یعنی نیاز انقدر بهشون سخت میگذره که حاضر بشن زندگی خودشون بچه هاشون رو خراب کنند تا نیاز نداشته باشند؟ من خیلی از این ماجراهای ازدواج مجدد هم دیدم و هم شنیدم. تا به حال حتی یک مورد خوب هم ندیدم جز بدبختی زجر کشیدن یک عده و خوشحالی یه عده ی دیگه. یکش یکی از فامیل ها هست با اینکه 2 تا بچه داشتن آقا رفت ازدواج کرد و از خانم دیگه اش بچه اورد با چه بدبختی این بچه ها با اون وضعیت مالی بزرگ شدند. مرد فوت شد چه زجرها که نکشیدن. هم خانم اول هم خانم دوم و هم بچه ها. چه کتک ها که خانم اول نخورد و سوخت و سوخت با کمک این و اون بچه ها رو بزرگ کرد. یا یکی دیگه الان همسراشون باید برن خونه ی مردم کار کنند تا خرج زندگی شون رو بدست بیارن. فکر می کنم 3 تا بودند. با هزار امید رفتن خونه ی یکی اونوقت مرد رفت چندبار ازدواج کرده. زمان قدیم هم بوده. طلاق مثل الان نبوده.

والا زهرا خانم من هم ابنقدر ار این وقایع رو

دیدم

که نگو

والا مردی میخواد همچین کاری رو تجربه کنه وگناهی

مرتکب نشه وبره بهشت

zahra*;942179 نوشت:
می دونید از چی تعجب می کنم؟ از اینکه یک مسلمان این همه وظیفه داره چراه چسبیده به ازدواج مجدد. یعنی چرا چنین چیزی انقدر براش مهم میشه؟ چرا انقدر پرداختن به مادیات زندگی مهمه و معنویت و اخلاقیات انقدر کم اهمیت میشه. بعد شماها منتظر امام زمان هم هستید؟ نمی دونم اگر امام زمان نوشته های اینجا رو بخونه چه فکری میکنه. اسلام شده ابزار دست یکسری افراد که هر چی که دلشون می خواد رو با اون توجیه کنند. یعنی نیاز انقدر بهشون سخت میگذره که حاضر بشن زندگی خودشون بچه هاشون رو خراب کنند تا نیاز نداشته باشند؟ من خیلی از این ماجراهای ازدواج مجدد هم دیدم و هم شنیدم. تا به حال حتی یک مورد خوب هم ندیدم جز بدبختی زجر کشیدن یک عده و خوشحالی یه عده ی دیگه. یکش یکی از فامیل ها هست با اینکه 2 تا بچه داشتن آقا رفت ازدواج کرد و از خانم دیگه اش بچه اورد با چه بدبختی این بچه ها با اون وضعیت مالی بزرگ شدند. مرد فوت شد چه زجرها که نکشیدن. هم خانم اول هم خانم دوم و هم بچه ها. چه کتک ها که خانم اول نخورد و سوخت و سوخت با کمک این و اون بچه ها رو بزرگ کرد. یا یکی دیگه الان همسراشون باید برن خونه ی مردم کار کنند تا خرج زندگی شون رو بدست بیارن. فکر می کنم 3 تا بودند. با هزار امید رفتن خونه ی یکی اونوقت مرد رفت چندبار ازدواج کرده. زمان قدیم هم بوده. طلاق مثل الان نبوده.

با سلام

البته خدا را شکر همه مردان چنبن نبستن
غالبا آقایانی
همسر دوم اختیار می کننذ

عنان اختیارشان جسارتا در دست حیوان درونشان همان شهوت است

دوست داشتم

اگر آقای دو زن و سه زن و چهار زن در این سایت وجود دارد

تجارب خودش را در این رابطه در اختیارم قرار بدهند

پ.ن

باور کنید خجالت ندارد

کسب تجارب است

دکترسید آرمین;942184 نوشت:
البته خدا را شکر همه مردان چنبن نبستن
بله حتما همه ی مردها این طوری نیستند.
ولی به نظرم اگر هم کسی مشکلی داره می تونه حل کنه یعنی آخرین راه حل ازدواج مجدد باشه. اون هم با توافق نه مخفیانه. یا حالا طلاق می گیرند یا یکاری می کنند با هم فکری هم.
تجارب گفته نشه بهتره. بعضی وقتا فکر می کنم حرف نزدن از بعضی چیزها بهتر باشه. انقدری الان گفتن خیلی چیزها راحت شده که زشتی قضیه از بین رفته. تو همین سایت دیدم سوال هایی که میشده خصوصی بپرسن ولی عمومی پرسیدن و هرکسی در هر سنی می خونه و به نظرم این درست نیست.

zahra*;942187 نوشت:
بله حتما همه ی مردها این طوری نیستند.
ولی به نظرم اگر هم کسی مشکلی داره می تونه حل کنه یعنی آخرین راه حل ازدواج مجدد باشه. اون هم با توافق نه مخفیانه. یا حالا طلاق می گیرند یا یکاری می کنند با هم فکری هم.
تجارب گفته نشه بهتره. بعضی وقتا فکر می کنم حرف نزدن از بعضی چیزها بهتر باشه. انقدری الان گفتن خیلی چیزها راحت شده که زشتی قضیه از بین رفته. تو همین سایت دیدم سوال هایی که میشده خصوصی بپرسن ولی عمومی پرسیدن و هرکسی در هر سنی می خونه و به نظرم این درست نیست.

بدترین کار در زندگی مشترک انجام کارهای مخفیانه است

ای کاش برخی مسائل خصوصی طرح و پرسیده شود

دقیقا

من هم موافق عرایض سرکار هستم

[="Teal"]

کهف الحصین;942165 نوشت:

شايد آقا همسرش را دوست داشت نخواست طلاقش دهد
.
.

حتما مي گوييد اگر همسرش را دوست داشت سمت كس ديگري نمي رفت
.
.
پس اين امر منتفيست كه هر مردي فكر ازدواج دوم به سرش آمد از همسر اولش دلسرد شده و دوستش ندارد

خیر .....

اشتباه نکنید اون اصلا و ابدا دوست داشتن نیست
فقط حس دلسوزی و ترحمی همراه شده با ژست مردونگی و مقداری غیرت هست که میخوان به همسر اول بفهمونن هنوز هم همونی .....
آقایونی که دلشون دو جاست در واقع هم میخوان واجب خدا روی زمین نمونه ، هم عدالت رو به نحو احسن رعایت کنن موندن چیکار کنن که دل هیشکدوم نشکنه!!
اینه که اونایی که دل رحم ترن، ژست مردونگی بیشتری میگیرن و از این واژه ها استفاده میکنن که "نمیزارم طلاق بگیری" و ...
در واقع به خاطر کم کردن عذاب وجدان خودشونه!

باز جای شکرش باقیه جناب کارشناس گفتن میتونید تعهد رو بگیرید و در این صورت بدون اذن نمیتونن آقایون ازدواج کنن .....
انقدر این مباحث رو دنبال میکنید و مدام بحث رو کش میدین همه رو نسبت به ازدواج اولم دلسرد میکنید !!!![/]

یا علے;942159 نوشت:
گفتم تو گذشته زمان پیامبر وقتی زنا شوهراشون فوت میکردند و زنا بیوه میشدند یکی از دلایلی تعدد زوجات بوده همین کمک مالی بوده

یا علے;942159 نوشت:
زن دوم هم بخاطر شهوت و یا کم توجهی خانم و صد درصد عدم وجود تقواست...

باسلام لطفا به پیامهاتون دقت کنید تناقض داره

زمان پیامبر هم زنان شاغل بوده
اگه اشتباه نکنم تو یکی از تایپکهای اینجا یا کانون خوندم

که مثلا یه خانومی عطر فروش بوده
اون موقع مهندس نبوده بجاش تو مزرعه اینجور کارا بوده

به نوع کار کردن کاری ندارم فقط خواستم بگم که تو ازدواج دوم نمیشه به یک موضوع توجه کرد

مگه اینکه بگید مردا امروزی فقط بخاطر این چیزا میرن زن دوم میگیرند
که باز من میگم هیچ حقی از زن ضایع نمیشه اگه میدونه خدایی هست

همای رحمت;942171 نوشت:
برادرم مگه نمیگید از دید یه مرد باید نظر داد

خب من هم خیلی از روانشناسها و روانکاوها اون هم از جنس شما مردها که اتفاقا علاوه بر شناخت خودشون (مردها) خصوصیات خانمها رو هم از خود خانمها بهتر

وبیشتر میشناسن اونها چند همسری مرد رو خیانت به عشق میدونن .

آیا اونا هم نوع شما مردها نیستن ؟

دکتر هلاکویی .دکتر ابراهیمی مقدم و....

از نظر هلاكويي و مقدم، پيامبر هم به عشق خيانت كرده...
حتما به خدا هم ايراد مي گيرند كه چرا مجوز به خيانت داده!
واقعا كه خوب با الفاظي مانند "عشق" سرمان را شيره ماليده اند...
جالب اينجاست كه مدعيان عشق كه بايد صفت از خودگذشتگي داشته باشند در اينجا خود را نشان مي دهند

zahra*;942170 نوشت:
خوب حالا که این امر منتفی هست میشه شما بفرمایید مرد چرا باید دوباره ازدواج کنه اگر سرد نشده اگر هنوز مثل روز اول همسرش رو دوست داره؟ خواهش میکنم جواب بدید که چرا مرد باید دوباره ازدواج کنه؟ چه فایده ای داره چند همسری؟

اين همان قسمتي ست كه بايد از ديد آقايان ببينيد
يك مثالي سربسته عرض مي كنم
وقتي به زندگي موجودات ديگر هم نگاه ميكنيم ميبينيم كه در آن ها هم اين قضيه به طبيعت خاص خودش در حال پيشروي است
مثلا يك شير نر هميشه بين چند شير ماده زندگي مي كند
يك خروس بين چند مرغ
موجودات ديگر هم همينطور...
و جالب است اگر موجود نر ديگر در قلمرو او وارد شود حتما دعوا اتفاق مي افتد!
من از شما سوال مي كنم چرا هيچوقت يك موجود ماده بين تعدادي نر نيست اما برعكسش صادق است؟
چرا در تمام موجودات، موجود نر به يك ماده بسنده نمي كند؟
اين يك تفاوت جنسيتي بين موجود نر و ماده است

آن مثال فرزند را هم من نزدم بلكه از فرمايشات يكي از كارشناس هاي همين سايت بود كه به نظرم مثال جالبي بود
خانم ها مي توانند براي درك بهتر احساس آقايان در رابطه با چند همسري، به احساس خود در رابطه با چند فرزندي مراجعه كنند

ترگل;942191 نوشت:
اشتباه نکنید اون اصلا و ابدا دوست داشتن نیست
فقط حس دلسوزی و ترحمی همراه شده با ژست مردونگی و مقداری غیرت هست که میخوان به همسر اول بفهمونن هنوز هم همونی .....
آقایونی که دلشون دو جاست در واقع هم میخوان واجب خدا روی زمین نمونه ، هم عدالت رو به نحو احسن رعایت کنن موندن چیکار کنن که دل هیشکدوم نشکنه!!
اینه که اونایی که دل رحم ترن، ژست مردونگی بیشتری میگیرن و از این واژه ها استفاده میکنن که "نمیزارم طلاق بگیری" و ...
در واقع به خاطر کم کردن عذاب وجدان خودشونه!

اين زوايه ديد زنانه يك خانم است
فرض كنيد آقايي "ناز كردن" همسرش را بخواهد با ديد مردانه ببينيد، اينجا مرد ناراحت مي شود و فكر مي كند كه همسرش مغرور است يا مثلا رفتارش بچگانه است!
اما واقعيت چيز ديگريست و آقا بايد بداند كه همسرش يك زن است و تفاوت هايي با مردها دارد...
بنده بار ديگر نظر كارشناس محترم جناب "مسلم" را نقل مي كنم :

زن و مرد از نظر روحیات و روان با هم تفاوت جدی دارند، همان نکته ای که در پست اول هم به آن اشاره کردم، خانم ها حتی نمی توانند به تعدد همسر فکر کند، چون سنخ خواسته هایشان از همسر متفاوت است، شوهر را به درستی تکیه گاه خود در زندگی می بینند، تکیه گاه تعدد بردار نیست، زنانی که به فکر جدایی از همسر و ازدواج با مرد دیگری هستند چون مردشان مرد ایده الشان نیست، وگرنه اگر شوهرشان همان مرد مورد علاقه شان باشد قطعا خودشان از تعدد همسر ابا دارند.
اما نوع نگاه مرد تفاوت می کند، به همسرش به عنوان تکیه گاه نگاه نمی کند، که البته این تفاوت نگاه زن و شوهر حکیمانه است؛ لذا مرد در عین حال می تواند به چند همسر عشق بورزد، اما زن خیر.
این تفاوت نگرش و روان زن و مرد هست که موجب می شود شما از عشق یک مرد به چندین همسر تعجب کنید، و حق هم دارید چون برخی از حالات روحی روانی زن و مرد قابل تصور و تجسم برای طرف مقابل نیست.



لطفا يك بار هم شده با دقت به مسئله توجه كنيد

جناب کهف الحصین عشق حضرت محمد س حضرت خدیجه

س بوده وتا زنده بوده زنی اختیار نکرده .بقیه زنهای پیغمبر

که همه تقریبا سیاسی اجتماعی بودن .به نوعی میشه گفت عشق پیامبر نبودن .

حضرت علی ع هم همینطور تا فاطمه س بوده هیچ

زنی رو اختیار نکرده اگر هم بعد از ایشون چند ین زن

همزمان گرفته معلومه عاشق هیچکدومشون نبوده اگر

میبود بعد از شهادتشون با مردای دیگه ازدواج نمیکردن .

ضمنااصلا قیاس خوبی نیست تعدد زوجه مردا رو با حیوانات
قیاس میکنید

چرا که حیوانات زیادی رو میشناسم که ماده نرهای زیادی

رو به خودش جذب میکنه .من خونم پر از فیلمهای مستند

حیواناته ..البته همسرم زیاد علاقه داره ومن هم مجبورم نگاه کنم

این چیزی که شپا میگین راجع به همه ی حیوانات صدق

نمیکنه .

در ضمن من هیچ عشقی بین حیواناتی مثل شیر نمبینم

اگر عشقی بینشونه پس چرا شیر نری که حمله میکنه به این

شیری که چند ماده در تملکشه .چرا ماده ها دور وایمیسن

ِوفقط تماشا میکنن ببینن کدومشون تو نبرد پیروز میشه تا با اون زندگی کنن

به نظرتون ما انسانها اگه یه اجنبی به همسرمون تعرض

کنه همینجور میمونیم وفقط نگاه میکنیم .والا مگه یا بکشیمش یا با هم بمیریم .

[="Arial Narrow"]ماده 23 لایحه حمایت از خانواده به مرد اجازه ازدواج مجدد را با 9 شرط می‌دهد كه شامل رضایت همسر اول، عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشویی، عدم تمكین زن از شوهر پس از صدور حكم الزام به تمكین وی، ابتلای زن به جنون یا امراض صعب‌ العلاج و محكومیت قطعی زن در جرائم عمدی به مجازات حبس بیش از یك سال یا جزای نقدی كه بر اثر عجز از پرداخت به بازداشت بیش از یك سال تبدیل می‎شود، است.

ابتلای زن به هرگونه اعتیاد مضر كه به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد كند، سوء رفتار یا سوء معاشرت زن به حدی كه ادامه زندگی را برای فرد غیرقابل تحمل می‌كند، ترك زندگی خانوادگی از طرف زن به مدت بیش از 6 ‌ماه، عقیم بودن زن و غایب شدن زن به مدت بیش از یك ‌سال است كه بر اساس آن مرد اجازه ازدواج مجدد را خواهد داشت.

مرد نمی‌تواند با داشتن زن، همسر دوم اختیار كند مگر اینكه با اجازه دادگاه باشد و دادن این مجوز از سوی دادگاه در صورت وجود شرایطی است.

چنانچه همسر اول مرد رضایت به ازدواج مجدد شوهرش داشته باشد یا از ایفای وظایف زناشویی خودداری كند و زندگی خانوادگی را ترك كند، دادگاه به مرد اجازه ازدواج مجدد را می‌دهد. مرد برای تجدید فراش باید دادخواستی به طرفیت همسر اول خود تنظیم و در آن خطاب به دادگاه دلایل و علل تقاضای خود را بیان كند.

حبس تا یك سال، مجازات مردی كه بدون اجازه ازدواج مجدد كند.

دادگاه نیز با تعیین وقت رسیدگی یك نسخه از دادخواست را برای همسر اول ارسال می‌كند تا به آن پاسخ دهد یا برای جلسه دادگاه خود را آماده كند، پس از آن دادگاه با انجام اقدامات ضروری و تحقیق از زن اول و پس از احراز توانایی مالی مرد و اجرای عدالت بین همسران به شوهر اجازه ازدواج مجدد می‌دهد و چنانچه مرد شرایط و اوضاع مالی مساعدی نداشته باشد و زن نیز حاضر به تمكین و ایفای وظایف زناشویی باشد با درخواست او مخالفت خواهد كرد.

دفاتر ازدواج حق ندارند، بدون اجازه دادگاه، ازدواج مجدد را به ثبت برسانند و اگر شوهر بدون اجازه دادگاه ازدواج مجدد كند و از طرفی آن را به ثبت نرساند، به دلیل عدم ثبت واقعه ازدواج، مجرم محسوب می‌شود و به حبس تا یكسال محكوم خواهد شد.

برای ازدواج موقت، مرد زن‌دار نیازی به اجازه دادگاه ندارد زیرا قانون حمایت خانواده ناظر به ازدواج دائم است و دلیل این امر نیز توانایی مالی مرد در خصوص پرداخت نفقه زوجه است در صورتی كه در ازدواج موقت نفقه‌ای بر عهده مرد نیست.

چنانچه مردی زن خود را طلاق دهد و طلاق از نوع رجعی، خلع و مبارات باشد كه زوج و زوجه در ایام عده حق رجوع دارند و زوجه در این ایام هنوز همسر شرعی زوج محسوب می‌شود، مرد برای ازدواج مجدد نیاز به كسب اجازه از سوی دادگاه دارد اما در صورتی كه طلاق از نوع بائن است و حق رجوع وجود ندارد احتیاجی به كسب اجازه دادگاه نیست.

چنانچه مردی با اجازه از دادگاه زن دیگری بگیرد ولی ازدواج دوم به دلیل مرگ یا جدایی همسر پایان یابد و مرد بخواهد دوباره ازدواج كند مجدداً باید از دادگاه اجازه بگیرد.

همای رحمت;942208 نوشت:
جناب کهف الحصین عشق حضرت محمد س حضرت خدیجه

س بوده وتا زنده بوده زنی اختیار نکرده .بقیه زنهای پیغمبر

که همه تقریبا سیاسی اجتماعی بودن .به نوعی میشه گفت عشق پیامبر نبودن .

حضرت علی ع هم همینطور تا فاطمه س بوده هیچ

زنی رو اختیار نکرده اگر هم بعد از ایشون چند ین زن

همزمان گرفته معلومه عاشق هیچکدومشون نبوده

با سلام
شما نظر شخصيتان را بيان كرديد... استناد و ادله اي در صحبت هاي شما وجود ندارد
عرض كردم صحبت هاي كارشناس كه در پست قبل نقل كردم مطالعه كنيد كه نكرديد و برداشت خودتان را از عشق نقل كرديد
به فرض عشق واقعا همان چيزي باشد كه در فيلمها نشان مي دهند و ما چشم بسته قبولش كرده ايم، آيا جايي توصيه شده كه به اين روش عاشقانه و در تضاد با عقل، عمل كنيم؟
مي گوييد موقعيت سياسي اجتماعي، الان موقعيت اجتماعي طوريست كه آمار زنان بيوه و دختران مجرد بالاي سي سال بسيار بالاست (به دليل بالاتر بودن آمار مرگ و مير در مردان و مسائل ديگر...)
آيا اين ها نبايد زندگي كنند ؟
آيا بايد آقايان را مجبور به اين كنند كه براي ازدواج سراغ اين گزينه ها بروند ؟ (آن وقت دختران باكره چه مي شوند؟)
آيا اينها بايد به گناه آلوده شوند ؟

بنده قصد نداشتم مبحث چند همسري را دنبال كنم.. تاپيك در بخش احكام ارسال شد كه مسائل شرعي موضوع بررسي شود
اين مطالب را هم عرض كردم چون از بنده نقل قول شد

همای رحمت;942209 نوشت:
چرا که حیوانات زیادی رو میشناسم که ماده نرهای زیادی

رو به خودش جذب میکنه


ممكن است وجود داشته باشد ولي كليت ندارد
مانند كشتن نوزاد حيوانات توسط والدينش كه وجود دارد اما كليت ندارد
به جز مثال حيوانات يك مثال ديگر عرض مي كنم:
در بهشت به مومنان وعده زنان بهشتي و .. داده شده؛ آن هم نه به صورت تكي بلكه به تعداد زياد
چنين چيزي به زنان وعده داده نشده
سوال اينجاست چرا بايد با وجود يك زن بهشتي كه به شكل تمام و كمال و در اوج مطلوبيت براي مرد وجود دارد، باز وعده زنان و حوريان ديگر داده شود؟
مي خواهم اين را عرض كنم تفاوت غير قابل انكاري در طبيعت زن و مرد وجود دارد
و تعدد زوجات در تضاد با فطرت زن نيست
بلكه مسائل ديگريست كه موجب مخالفت با اين موضوع مي شود

با سلام وعرض ادب

جناب کهف الحصین لطفا اگه براتون مقدوره همین پست
131 رو (قسمت دوم صحبتهاتون) براش تاپیک جدید بزنیدِ.
من گوشیم ارسال پرسش رو بالا نمیاره وگرنه خودم
تاپیک میزدم .

این هم سوال من هم هست به قول شما چرا یک زن

در اوج کمال وزیبایی باید هوو داشته باشه .

ممنون میشم .

ترگل;941743 نوشت:
[="Teal"]
بله Fool Fool
این هم قابل توجه آقایان ....
نگران نباشید،خانم ها حتی حق گذاشتنش رو هم ندارن
کلا باطل اعلام شد Fool :|[/]

با سلام
لطفا توجه کنید
خانم ها میتوانند حق وکالت در طلاق داشته باشند و با شروطی که در عقد میگذارند، هر وقت شرط مذکور محقق شد طلاق بگیرند...
اما نمیتوانند با شرط ضمن عقد، مانع حق ازدواج مجدد توسط مرد شوند...

در واقع مرد ها دو حق دارند :
1
حق طلاق دادن زن
2
حق ازدواج مجدد

زنها برای مقابله با حق طلاق میتوانند از حق وکالت در طلاق استفاده کنند...
یعنی همان ابتدای عقد ازدواج بگویند در فلان شرایط زن از طرف مرد وکیل در طلاق بشود...
مثلا اگر مرد سیگاری شد زن وکیل مرد میشود تا بتواند طلاقش را بگیرد...

اما زنها راهی برای مقابله با ازدواج مجدد مردها ندارند...
تنها راه این است که شما به مرد بگویید اگر تو ازدواج مجدد کنی من از حق وکالت در طلاق استفاده میکنم و از تو جدا میشوم...

نکته بعدی
لازم نیست حتما ازدواج دوم واجب شود تا مرد بتواند ازدواج مجدد کند
زیرا ازدواج دوم حق او است پس میتواند از آن استفاده کند...

نکته بعدی
حق وکالت زن در طلاق دو قسم است
گاهی وکالت محدود است مثل آنچه اکنون در عقدنامه ها وجود دارد
مثلا اگر شوهر پنج سال معتاد باشد
یا اگر شوهر زن دوم بگیرد
همسرش حق وکالت در طلاق دارد
گاهی وکالت مطلق است که نمیدانم از حیث شرعی امکان دارد یا خیر ؟
مثلا تحت هر شرایطی و به تشخیص همسر ، حق وکالت در طلاق قابل استفاده باشد...

نکته بعدی
وکالت در طلاق یک نقطه ی ضعف یا سخت دارد...
مثلا شرط اعتیاد باید قانونا اثبات شود تا شما بتوانید از حق وکالت استفاده کنید...
یا مثلا آزار و اذیت مرد باید اثبات شود...
خوب اثبات کردن این موضوع سخت است و ممکن است زن تحت شکنجه مرد قرار گیرد اما نتواند از حق وکالت در طلاق استفاده کند...
لذا باید پرسید
آیا میتوان حق وکالت در طلاق را به تشخیص زن گذاشت؟
مثلا همینکه زن تشخیص دهد مردش معتاد است یا اذیت میکند، حق وکالت در طلاق داشته باشد؟
اگر این مطلب تایید شود جلوی سوء استفاده خیلی از مردها گرفته میشود...

نکته بعدی

عدالت میان همسران شرط است اما آن قدرها که میگویند سخت نیست
که فعلا کاری ندارم
اما حتما کسی که زن دومش، صیغه ای باشد کارش خیلی راحت است
و مشکل چندانی در حفظ عدالت نخواهد داشت

شفا;941741 نوشت:
سلام علیکم

طبق نظر مقام معظم رهبری:

چنین شرطی صحیح نیست و باطل می باشد.

پی نوشت:
تحریر الوسیله، احکام نکاح،شروط ضمن عقد، مساله 2

با سلام و احترام

سوالی که اکنون میخواهم بپرسم مستقیما مربوط به سوال نیست
اما میتواند مطرح کردنش، به این بحث کمک کند....

مردها دو حق دارند
حق طلاق دادن زن
حق ازدواج مجدد

زنها این دو حق را ندارند
زنها تنها حق وکالت در طلاق دارند...
الان در عقدنامه ها حق وکالت طلاق به زن داده میشود اما محدود به شروط خاص و محدودی است... مثلا اعتیاد مرد یا ازدواج مجدد مرد...
اما اینجا دو سوال یا مشکل وجود دارد
اول )
فرض کنید مرد، زنی را صیغه کرده است یا زن دوم گرفته است یا فرض کنید زنش را کتک میزند
زن تا زمانی که ازدواج مجدد یا زن صیغه ای برای مرد را اثبات نکند نمیتواند از حق وکالت طلاق استفاده کند...
یا زن تا زمانی که کتک زدن مرد را اثبات نکند نمیتواند از این حق استفاده کند...
آیا امکان دارد در ضمن عقد تشخیص استفاده را به زن بدهند؟
مثلا اگر زن ادعا کرد کتک میخورد یا مردش صیغه دارد، بتواند از حق وکالت استفاده کند...
البته این بدان معنا نیست که بگوییم مثلا مرد به صرف ادعای زن مبنی بر کتک زدن، مجرم شناخته شود یا دیه بدهد...
حرفم این است که ادعای زن کافی باشد برای استفاده از حق وکالت در طلاق...

دوم )
الان وکالت در طلاق محدود است به شرایط خاصی
آیا وکالت در طلاق به شکل مطلق و تحت هر شرایطی و به تشخیص زن امکان دارد؟ ( یعنی وکالت بلاعزل زن در طلاق گرفتن از مرد به تشخیص زن در هر زمان یا شرایطی که او بخواهد؟ )

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم


مردی که از نظر مالی وضعیت بدی دارد... نمیتواند برود همسر دوم بگیرد... حق ازدواج مجدد برای همه یکسان نیست... و برای هر فرد باید مصداقی برسی بشود.
این نوع موارد بسیار زیاد است...

اگر زن حق طلاق بخواهد ... اما در قضیه ازدواج دوم همسرش مقصر زن تشخیص داده شود ... زن نمیتواند از حق طلاقش استفاده کند.
زن شرط میکند اگر مرد همسردوم بگیرد از حق طلاق استفاده میکنم(دائم یا موقت). زن برای مدت طولانی به یک مسافرت میرود و مرد برای فرار از گناه همسر دوم میگیرد... اینجا مقصر زن اول است و شرطش باطل.یا اگر زنی قهر کند و خانه را ترک کند ... بازهم مرد میتواند زن دوم بگیرد و شرط زن اول باطل است.
در این موارد زن در شروط ضمن عقد یک طومار بلند بالا هم بنویسد و در دادگاه محکوم شود... تمام طومارش باطل است. در برخی از موارد تشخیص بر عهده دادگاه است نه همسر اول. و تشخیص زن اعتبار قانونی و شرعی ندارد.


[/HR]
درضمن اینکه همسر دوم برای فردی واجب میشود با اینکه همه مردان حق ازدواج مجدد دارند فرق میکند. پس بهتره برخی از دوستان گرامی بین واجب و غیر واجب فرق قائل شوند...
عدم وجوب به این منزله نیست که حق ندارد!!!!! واجب شدن شرایط خاص خودش را دارد و در خارج از این موارد احدی نمیتواند بگوید بر من ازدواج دوم واجب است...
باید بگوید بنده صرفا اجازه دارم... همین.

از طرفی حتی حکمی منبی بر استحباب همسر دوم برای همه بصورت مطلق هم ندیدم....
استحباب هم شرایط خاص خودش رو داره و در غیر از شرایط خودش بازهم احدی نمیتواند بگوید بر من ازدواج دوم مستحب است...

جایی هم ازدواج مجدد کراهت داره و جایی هم حرامه که اون هم شرایط خاص خودش رو داره. و حتما باید شرایط برسی شود. بصورت کاملا مصداقی.

اون فردی هم که در هیچ یک از این چهار مورد نیست بحثش جداست.... و نباید این پنج حالت باهم خلط شوند. خلط مبحث غلطه. هر کدوم از این حالات شرایط خاص خودش رو داره.[/]

[="Teal"][=&quot]سلام

و طاها;942322 نوشت:
اما زنها راهی برای مقابله با ازدواج مجدد مردها ندارند...

[=&quot]به هر حال طبق این متن

[SPOILER]سوال:

در سند ازدواج، شوهر تعهد می کند بدون اذن همسر ازدواج نکند. آیا مبادرت به ازدواج بدون اذن همسر شرعا حرام است؟ آیا ازدواج موقت بدون اذن جایز است؟

پاسخ:

✍اگر ضمن عقد نکاح یا عقد لازم دیگری آن را شرط کرده باشند، باید به شرط عمل کند و بدون اذن همسر، ازدواج دائم یا موقت جایز نیست.

سایت آیت الله خامنه ای (‌استفتائات جدید)

#پرسش_و_پاسخ
#احکام
[/SPOILER]

[=&quot]خانم میتونه تعهداتی رو از آقا درخواست کنه که بر طبق اون بی اذن ایشون چنین کاری صورت نگیره!
[=&quot]در مورد اینکه راه حلی وجود نداره .....
[=&quot]
[=&quot] [=&quot]نگران نباشید راه حل زیاده ...
این همه آقایونی که وفادار و متعهد به زندگی با یک نفر تا اخر هستن

[=&quot]و به فکر تشکیل زندگی مجددی نیستنٰ ٰ[=&quot]چی ن پس؟؟

[=&quot] واقعا گاهی از این تاپیکها میشه نتیجه گرفت هیچ تخفیفی در هیچ مرحله ای به احدی داده نشه تا فکر زن دوم هم دیگه به ذهنشون خطور نکنه!

[=&quot]شاید خانمها زیادی کوتاه اومدن که آقایون انقدر به فکر اداره کردن دو زندگی همزمان افتادن
[=&quot]هرچی آقایون بیشتر مانور بدن روی این قضیه به ضرر خودشونه ، چون دیگه نباید انتظار خیلی چیزها رو از طرف مقابل داشته باشن ....

و طاها;942322 نوشت:
لازم نیست حتما ازدواج دوم واجب شود تا مرد بتواند ازدواج مجدد کند
زیرا ازدواج دوم حق او است پس میتواند از آن استفاده کند...

[=&quot]

[=&quot]راه حل بعدی م اینه کسی رو انتخاب کنیم که این رو حق پس انداز خودش تلقی نکنه ٰاونوقت حتی به واجب شدن و نشدنش هم فکر نمیکنه چه برسه به عمل...

[=&quot][/]

شفا;941673 نوشت:
سلام علیکم

1- در صورتی که شخص با ازدواج نکردن به گناه می افتد ازدواج کردن، واجب می باشد و تفاوتی بین زن اول یا دوم در این مساله وجود ندارد.
2- مخالفت کردن زن در این صورت اشکالی ندارد، ولی ممانعت کردنش از این امر جایز نیست، به جهت اینکه منع از امر واجب جایز نیست.

با سلام و احترام خدمت شما
بنابر صحبت هايتان سوالاتي مطرح شد كه پاسخ نداديد

1_ در صورت به گناه افتادن ازدواج واجب مي شود يا اينكه خوف به گناه افتادن مسئله را واجب مي كند؟
2_ آيا مانع شدن با يك امر واجب مثل ازدواج، در صورتي كه گناهي صورت بگيرد شخص منع كننده در آن گناه انجام شده شريك است؟
3_ آيا اين احتمال وجود دارد كه مردي با وجود اينكه يك همسر دارد و به او دسترسي دارد و همسرش نقصي هم ندارد، باز هم ازدواج دوم برايش واجب شود؟

همای رحمت;942315 نوشت:
با سلام وعرض ادب

جناب کهف الحصین لطفا اگه براتون مقدوره همین پست
131 رو (قسمت دوم صحبتهاتون) براش تاپیک جدید بزنیدِ.
من گوشیم ارسال پرسش رو بالا نمیاره وگرنه خودم
تاپیک میزدم .

این هم سوال من هم هست به قول شما چرا یک زن

در اوج کمال وزیبایی باید هوو داشته باشه .

ممنون میشم .

با سلام
تاپيك ايجاد شد...

ترگل;942335 نوشت:
[="Teal"][=&quot]سلام
[/SPOILER
[=&quot]خانم میتونه تعهداتی رو از آقا درخواست کنه که بر طبق اون بی اذن ایشون چنین کاری صورت نگیره!
[=&quot]در مورد اینکه راه حلی وجود نداره .....
[=&quot]
[=&quot] [=&quot]نگران نباشید راه حل زیاده ...

[=&quot]راه حل بعدی م اینه کسی رو انتخاب کنیم که این رو حق پس انداز خودش تلقی نکنه ٰاونوقت حتی به واجب شدن و نشدنش هم فکر نمیکنه چه برسه به عمل...
[=&quot][/]

با سلام و احترام

عرض من این است که حق الله را نمیتوان از کسی سلب کرد...
بله حرف شما درست و کامل تر است
ممکنه شما راه حل هایی پیشنهاد بدهید که مرد از حقش استفاده نکند اما اینها سلب کننده حق مرد نیست...
مثلا شرط کنید که ازدواج مجددش را به شما اعلام کند و برخی مردها چون دوست ندارند ازدواجشان توسط شما فهمیده شود از حقشان استفاده نکنند...
یا زن به مرد بگوید اگر از حق ازدواج مجددت استفاده نکنی بخشی از مهریه را به تو میبخشم یا فلان مقدار به تو پول میدهم...
یا زن به مرد بگوید اگر از حقت بگذری کارهای خانه را مجانی انجام میدهم و ...
یا زن دنبال مردی باشد که وعده بدهد از حقش استفاده نکند و زن امید داشته باشد مرد از حقش استفاده نکند...

کلا قانونی نداریم که زن بتواند جلوی ازدواج مجدد مرد را بگیرد
زن فقط میتواند طلاق بگیرد
یا با گزینه های مادی و معنوی، به مرد انگیزه دهد تا از حقش استفاده نکند...

ترگل;942335 نوشت:
[="Teal"][=&quot]سلام

[=&quot]به هر حال طبق این متن

[SPOILER]������سوال:

در سند ازدواج، شوهر تعهد می کند بدون اذن همسر ازدواج نکند. آیا مبادرت به ازدواج بدون اذن همسر شرعا حرام است؟ آیا ازدواج موقت بدون اذن جایز است؟

������پاسخ:

✍������اگر ضمن عقد نکاح یا عقد لازم دیگری آن را شرط کرده باشند، باید به شرط عمل کند و بدون اذن همسر، ازدواج دائم یا موقت جایز نیست.

������ سایت آیت الله خامنه ای (‌استفتائات جدید)

#پرسش_و_پاسخ
#احکام
[/SPOILER]
...
[=&quot][/]

با سلام مجدد

توجه دارید اذنی که گفته شده اذن اعلامی است...
فکر میکنم شما به این مطلب توجه نداشتید...

مرد طبق این استفتاء موظف است به زنش اعلام کند که میخواهد زن دوم بگیرد
نه اینکه ازدواج دومش منوط و مشروط به اجازه زن اولش باشد...

ضمنا اگر اشتباه نکنم
اگر مرد زن اولش را باخبر نکند، ازدواج دومش صحیح است
فقط مرتکب حرام شده زیرا باید زن اولش را با خبر میکرد...

[="Teal"]

و طاها;942340 نوشت:
با سلام و احترام

عرض من این است که حق الله را نمیتوان از کسی سلب کرد...
بله حرف شما درست و کامل تر است
ممکنه شما راه حل هایی پیشنهاد بدهید که مرد از حقش استفاده نکند اما اینها سلب کننده حق مرد نیست...
مثلا شرط کنید که ازدواج مجددش را به شما اعلام کند و برخی مردها چون دوست ندارند ازدواجشان توسط شما فهمیده شود از حقشان استفاده نکنند...
یا زن به مرد بگوید اگر از حق ازدواج مجددت استفاده نکنی بخشی از مهریه را به تو میبخشم یا فلان مقدار به تو پول میدهم...
یا زن به مرد بگوید اگر از حقت بگذری کارهای خانه را مجانی انجام میدهم و ...
یا زن دنبال مردی باشد که وعده بدهد از حقش استفاده نکند و زن امید داشته باشد مرد از حقش استفاده نکند...

کلا قانونی نداریم که زن بتواند جلوی ازدواج مجدد مرد را بگیرد
زن فقط میتواند طلاق بگیرد
یا با گزینه های مادی و معنوی، به مرد انگیزه دهد تا از حقش استفاده نکند...

خیر منظور من اصلا استفاده از بعضی حقوق توسط خانم یا دادن امتیازاتی به آقا و ..... نبود
به نظر من عامل و مقصر اصلی بسیاری از اینها خود خانم هان ...
منظورم این بود ممکنه در این قسمت دست خانم بسته باشه و به قول شما به نظر برسه هیچ راه حلی م وجود نداشته باشه
ولی خب وقتی خانم کم نزاره در هیچ زمینه ای،و زندگی رو انقدر خوب مدیریت کنه که نیاز به حضور دیگری نباشه واصلا غیر از اون کسی به چشم همسرش نیاد خب آقا حتی به فکر استفاده از این حق هم نمیفته
البته لازمه چنین ازدواجی شناخت و همینطور انتخاب فردی مسئولیت پذیر،متعهد،وفادارو با اخلاقه.....
به نظر من هیچوقت ادمی که به زندگیش متعهده و در برابر فرزندان و همسرش احساس مسئولیت میکنه و دوستشون داره راضی نمیشه به خاطر خودش بقبه در معرض اسیب روحی قرار بگیرن،بالاخره تو زندگی خیلیامون حتی والدینمون این همه تنش و .... اینها نبوده؟! آیا واقعا با هر حادثه کوچیگی پاپس کشیدن و دنبال راهی فقط برای نجات خودشون گشتن یا سپری شدن برای همه خانواده؟!!! کسی که به فکر خانوادشه چیزی پیش بیاد سعی میکنه در جهت رفعش نه اینکه دنبال التیام موفتی باشه که اون هم بر درد افزوده بشه و کم نشه!!!
من احساس میکنم خود خانم ها با خیلی از رفتارا و برخوردها و اون لطافت و حس و انجام وظایف و .... میتونن همسرشون رو برای خودشون نگه دارن و اصلا نیازی به استفاده از حق و دادن امتیاز و گذاشتن شرط و شروط م نیست .....[/]

[="Arial Narrow"]

Amir.Ali.molaei;942235 نوشت:
[=Arial Narrow]ماده 23 لایحه حمایت از خانواده به مرد اجازه ازدواج مجدد را با 9 شرط می‌دهد كه شامل رضایت همسر اول، عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشویی، عدم تمكین زن از شوهر پس از صدور حكم الزام به تمكین وی، ابتلای زن به جنون یا امراض صعب‌ العلاج و محكومیت قطعی زن در جرائم عمدی به مجازات حبس بیش از یك سال یا جزای نقدی كه بر اثر عجز از پرداخت به بازداشت بیش از یك سال تبدیل می‎شود، است.

ابتلای زن به هرگونه اعتیاد مضر كه به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد كند، سوء رفتار یا سوء معاشرت زن به حدی كه ادامه زندگی را برای فرد غیرقابل تحمل می‌كند، ترك زندگی خانوادگی از طرف زن به مدت بیش از 6 ‌ماه، عقیم بودن زن و غایب شدن زن به مدت بیش از یك ‌سال است كه بر اساس آن مرد اجازه ازدواج مجدد را خواهد داشت.

مرد نمی‌تواند با داشتن زن، همسر دوم اختیار كند مگر اینكه با اجازه دادگاه باشد و دادن این مجوز از سوی دادگاه در صورت وجود شرایطی است.

چنانچه همسر اول مرد رضایت به ازدواج مجدد شوهرش داشته باشد یا از ایفای وظایف زناشویی خودداری كند و زندگی خانوادگی را ترك كند، دادگاه به مرد اجازه ازدواج مجدد را می‌دهد. مرد برای تجدید فراش باید دادخواستی به طرفیت همسر اول خود تنظیم و در آن خطاب به دادگاه دلایل و علل تقاضای خود را بیان كند.

حبس تا یك سال، مجازات مردی كه بدون اجازه ازدواج مجدد كند.

دادگاه نیز با تعیین وقت رسیدگی یك نسخه از دادخواست را برای همسر اول ارسال می‌كند تا به آن پاسخ دهد یا برای جلسه دادگاه خود را آماده كند، پس از آن دادگاه با انجام اقدامات ضروری و تحقیق از زن اول و پس از احراز توانایی مالی مرد و اجرای عدالت بین همسران به شوهر اجازه ازدواج مجدد می‌دهد و چنانچه مرد شرایط و اوضاع مالی مساعدی نداشته باشد و زن نیز حاضر به تمكین و ایفای وظایف زناشویی باشد با درخواست او مخالفت خواهد كرد.

دفاتر ازدواج حق ندارند، بدون اجازه دادگاه، ازدواج مجدد را به ثبت برسانند و اگر شوهر بدون اجازه دادگاه ازدواج مجدد كند و از طرفی آن را به ثبت نرساند، به دلیل عدم ثبت واقعه ازدواج، مجرم محسوب می‌شود و به حبس تا یكسال محكوم خواهد شد.

برای ازدواج موقت، مرد زن‌دار نیازی به اجازه دادگاه ندارد زیرا قانون حمایت خانواده ناظر به ازدواج دائم است و دلیل این امر نیز توانایی مالی مرد در خصوص پرداخت نفقه زوجه است در صورتی كه در ازدواج موقت نفقه‌ای بر عهده مرد نیست.

چنانچه مردی زن خود را طلاق دهد و طلاق از نوع رجعی، خلع و مبارات باشد كه زوج و زوجه در ایام عده حق رجوع دارند و زوجه در این ایام هنوز همسر شرعی زوج محسوب می‌شود، مرد برای ازدواج مجدد نیاز به كسب اجازه از سوی دادگاه دارد اما در صورتی كه طلاق از نوع بائن است و حق رجوع وجود ندارد احتیاجی به كسب اجازه دادگاه نیست.

چنانچه مردی با اجازه از دادگاه زن دیگری بگیرد ولی ازدواج دوم به دلیل مرگ یا جدایی همسر پایان یابد و مرد بخواهد دوباره ازدواج كند مجدداً باید از دادگاه اجازه بگیرد.

سلام
دوستان بد نیست این پست رو هم نگاه بیندازین
تمام موارد توضیح داده شده

سلام

اگر آقایی حالا چه مخفیانه و یا آشکارا اقدام ب ازدواج مجدد نماید

و همسر اول متوجه شد . و تحت فشارههای روحی و روانی

اقدام ب خودکشی نماید

می خواستم در دو جنبه بدانم

1/اگر منجر ب فوت همسر اول بشود . و ایشان ب رحمت خدا برود و دارفانی را وداع بگوید . از لحاظ حقوقی و قانونی شوهر تحت پیگرد قانونی

قرار می گیرد ؟

2/ از لحاظ شرعی و اخلاقی چگونه است .؟

و روز قیامت می تواند . سر پل صراط جلو ی چنین مردان را گیرد!

پ.ن

سئوال می پرسیم . باید بمانبم . تا با رش برف سال آینده ب جواب برسیم

والله

[=Arial Narrow]آقایان عزیز و مجرد حالا حکمی که در حال، به گردنتان واجبه (ازدواج اول ) رو انجام بدهین و دختر اول، رو از تنهایی نجات بدهین تا بعد... Lol Wink
نگران این باشین

سلام واقعا یعنی زنی هست که انقد براش سخت باشه بخواد خودکشی کنه؟!

[="Arial"]

Amir.Ali.molaei;942363 نوشت:
[=Arial Narrow]آقایان عزیز و مجرد حالا حکمی که در حال، به گردنتان واجبه (ازدواج اول ) رو انجام بدهین و دختر اول، رو از تنهایی نجات بدهین تا بعد... Lol Wink
نگران این باشین

همینو بگو ...بفرمایین ازدواج کنین ببینین از پس اولی بر میاین یا خیر بعد از حق و حقوق اقایون دفاع کنین. تو فامیلای ما که همه میگن ما غلط کردیم زن گرفتیم../:):-ss

[="Teal"]

guest;942373 نوشت:
[="Arial"]

همینو بگو ...بفرمایین ازدواج کنین ببینین از پس اولی بر میاین یا خیر بعد از حق و حقوق اقایون دفاع کنین. تو فامیلای ما که همه میگن ما غلط کردیم زن گرفتیم../:):-ss

این الان دفاع بود مثلا؟ :|[/]

ramtin1396;942370 نوشت:
سلام واقعا یعنی زنی هست که انقد براش سخت باشه بخواد خودکشی کنه؟!

به نظرم ممکنه فرد نمیره ولی همین که روی زمین قدم می زنه راه میره به معنی نمردن نیست. همین که روحش بمیره کافیه تا مرده حساب بشه.
بعیدم نیست کسی مرده باشه یا خودکشی کرده باشه.

Amir.Ali.molaei;942363 نوشت:
آقایان عزیز و مجرد حالا حکمی که در حال، به گردنتان واجبه (ازدواج اول ) رو انجام بدهین و دختر اول، رو از تنهایی نجات بدهین تا بعد... Lol Wink
نگران این باشین

نمی دونم چرا بعضی از آقایون دلواپسی در این زمینه دارند و انقدر نگران دختران مجرد هستند. واقعا جای تعجب داره. برادرِ مسلمانِ نگرانِ دغدغه مند تشریف ببرید مدافع حرم شید یا تشریف ببرید آفریقا کودکان گرسنه رو از گرسنگی، بیماری و فقر نجات بدید. اگر هم اولولیت بندی کنیم به نظر میاد کودکان فقیر آفریقا از دختران مجرد ایران اولویت بیشتری داشته باشند.
البته فکر میکنم با این توضیحاتی که فرمودند کلا در صورت عدم وجود دختران مجرد هم این تمایل وجود داره. چون مردها به گفته ی برخی ها ذاتا این گونه هستند.

خیلی ممنونم جناب کهف الحصین .لطف کردید .

zahra*;942381 نوشت:
به نظرم ممکنه فرد نمیره ولی همین که روی زمین قدم می زنه راه میره به معنی نمردن نیست. همین که روحش بمیره کافیه تا مرده حساب بشه.
بعیدم نیست کسی مرده باشه یا خودکشی کرده باشه.

سلام خواهر خوبم

والا من همه نوعش رو دیدم (زنهایی که شوهراشون زن دوم گرفتن) هم افسرده هم خودکشی

هم سکته .هم متوسطش (نه راضی بوده ونه ناراضی میشه گفت بی اهمیت)هم مثل دشمن (مثل سگ وگربه)

خلاصه انواعش رو دیدم .ولی اگر واقعا ذات مردا چند همسریه پس حتما باید بی اهمیت بشیم نسبت به این

موضوع واینقدر خودمون رو به آب وآتیش نزنیم .

واقعا هیچی جای سلامتی جسم وروح رو نمیگیره .

اگه خانم مطمئنه هیچی واسه ی شوهرش کم نذاشته

نباید دیگه اینقدر از خودش وهمسرش بدش میاد .

فقط از این میترسم چند همسری تو ذاتشون نباشه

وفقط میخوان حق ما رو پایمال کنن .

موضوع قفل شده است