حقیقت عشق های آتشین به غیر

تب‌های اولیه

93 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

باسلام

یارب;728443 نوشت:
ر مورد وعده های الهی ابتدا عرض کنم در آخرت محدودیت های دنیایی وجود ندارد پس اینگونه نیست که بگوییم چون در آخرت اینگونه است پس باید در این دنیا هم باشد ! مثلا در آخرت حجاب برای زنان نیست !

صحبت اینکه آخرت با دنیا فرق دارد یا ندارد نیست صحبت این است که اگه اساسا نیاز به غیر همسر نیاز کاذب است خداوند نباید با طرح وعده زنان به آن رسمیت ببخشد بلکه میبایست پاداش های دیگری را طرح مینمود

یارب;728443 نوشت:
گاهی ممکن است یک مردی (به هر دلیلی،چه برآوردن نیاز های خودش که با یک ازدواج تامین نمیشود،چه نیازهای خانم های دیگری که همسرانشان را فرض از دست داده اند،چه افزاش نسل و غیره) به سه تازن دائم و چندین صیغه نیاز پیدا کند!!،اینجا پرداختن به نیاز ها از راه مشروع انسان را از مسیر اصلیش باز نمیدارد

بله برای خوردن و آشامیدن معیار وجود دارد که کدام نیاز است و کدام پرخوری
اما برای میل به غیر همسر چه معیاری وجود دارد؟ در مورد دومی هوس همون نیازه و نیاز همون هوسه و نمیشه از هم تفکیکشون کرد

محی الدین;728484 نوشت:
دلها بواسطه دنیا طلبی و هوس بازی و لذت جویی آلوده شده و میلها به آبهای روان گل آلودی شبیه است که نه میتوان از آن خورد و نه خوردنش سیرابت می کند بلکه از سلامتیت می کاهد
و الا میلها در اصل همه بسوی اوست و انسان از هر مسیری به او تعالی راهی دارد اما وقتی انسان آلوده شد بجای طی طریق در آن حیران می شود
یا علیم

سلام و تشکر
اگر میل به غیر همسر و اساسا تعدد خواهی نیازی کاذب است و مصداق آلودگی و انحراف است چرا خداوند برای تشویق به عمل نیک و تقوا وعده زنان زا طرح کرده؟ اینطوری که بنده حیران تر شده؟!
ترک لذت برای لذت!!

ملاali;726598 نوشت:
حقیقت عشق به جنس مخالف(خصوصا در متاهلی) چیست ؟ آیا یک خواسته واقعیه یا کاذبه
و چرا اکثر افراد این کشش و دلدادگی را در زندگی مشترک خود پیدا نمیکنند؟
و به خاطر اون علیرغم اینکه همسر بدی هم ندارند حتی خیانت میکنند و یا طلاق میگیرند؟
آیا این افراد واقعا به دنبال یه حق اند یا منحرف شدن؟
عشق آتشین به غیر آیا ناشی از یک کمبود واقعی است یا خیر؟

انسان عاشق کمال و خوبی یا جمال و زیبایی می شود و این فطری انسان است و منشأ هر عشقی چنین است.

اما این عشق اگر مبادی نفسانی داشت آنوقت دچار انحراف شده است.

انسان عاشق زیبایی است اما حق ندارد به هر چهره ی زیبایی نگاه کند،اگر نگاه آلوده داشت می شود انحراف.

انسان عاشق بی نیازی و غناست،اما اگر تبدیل به زیاده خواهی شد می شود انحراف.

انسان عاشق قدرت است و در پی آن اما اگر تبدیل شد به تحکم و دیکتاتوری،تبدیل می شودبه انحراف.

حبیبه;728647 نوشت:
انسان عاشق کمال و خوبی یا جمال و زیبایی می شود و این فطری انسان است و منشأ هر عشقی چنین است.

اما این عشق اگر مبادی نفسانی داشت آنوقت دچار انحراف شده است.

انسان عاشق زیبایی است اما حق ندارد به هر چهره ی زیبایی نگاه کند،اگر نگاه آلوده داشت می شود انحراف.

انسان عاشق بی نیازی و غناست،اما اگر تبدیل به زیاده خواهی شد می شود انحراف.

انسان عاشق قدرت است و در پی آن اما اگر تبدیل شد به تحکم و دیکتاتوری،تبدیل می شودبه انحراف.

سلام خواهر خوبم .لطفا بیشتر و واضحتر توضیح بدید .هرچند چیزهایی رو متوجه شدم ولی از شما توقع بیشتری دارم.ممنون

ملاali;728636 نوشت:
صحبت اینکه آخرت با دنیا فرق دارد یا ندارد نیست صحبت این است که اگه اساسا نیاز به غیر همسر نیاز کاذب است خداوند نباید با طرح وعده زنان به آن رسمیت ببخشد بلکه میبایست پاداش های دیگری را طرح مینمود

ببنید بزرگوار ،یک بار دیگر پستهای بنده را با دقت مطالعه بفرمایید! بنده نگفتم نیاز به غیر همسر یک نیاز کاذب است!! و قتی چیزی نام نیاز گرفت دیگر کاذب نیست بلکه باید از راه مشروعش برآورده شود!
اما این موضوع ربطی به وعده الهی که شما میفرمایید ندارد!!! همان خوردن هم در بهشت وجود دارد ! هر مقدار که مایل باشید بدون زحمت موجود میشود در حالی که در دنیا از پرخوری نهی شده است!کلا خداوند انسانها را به لذتهایی وعده داده که انسان در دنیا درک نموده اما نسبت به آنها محدودیت دارد یعنی با وجودی که تمایل دارد بدون محدودیت به این لذت ها بپردازد اما اسلام برایش حدود مشخص نموده است ،در نتیجه خداوند به انسان لذتهاهای بهشتی را وعده داده است لذاتی که در دنیا توسط بندگان درک شده اما محدود بود اما در بهشت دیگر برایش هیچ محودیتی نیست و از آنجایی که از بالاترین لذتها در دنیا برای مردان لذات غریزی است خداوند حوریان بهشتی را وعده داده است تا افراد انگیزه پیدا کنند و در دنیا با نفس خود مبارزه نمایند،وگرنه اگر میگفت فرض دها باغ به شما میدهم که در آن قدم بزنید و دیگر خبری از لذات حوریان بهشتی نبود ممکن بود دیگر انگیزه ای برای رسیدن به بهشت وجود نداشت!(البته برای همه انسانها (چه زن و چه مرد) در آخرا هیچ لذتی بالاتر از وصال خداوند وجود نخواهد داشت!!)

ملاali;728636 نوشت:
بله برای خوردن و آشامیدن معیار وجود دارد که کدام نیاز است و کدام پرخوری
اما برای میل به غیر همسر چه معیاری وجود دارد؟ در مورد دومی هوس همون نیازه و نیاز همون هوسه و نمیشه از هم تفکیکشون کرد

ببنید انسان دارای نفس است و نفس انسان دنبال به دست آوردن لذات است،حال اگر هرچه نفس خواست انجام دادی حریص تر میشود و بیشتر میخواهد ! اما اگر تا حدودی به نیاز پاسخ داده شد و بعد از آن در برابرش ایستادگی شد نفس انسان رام میشود آن موقع است که انسان متوجه میشود کدام نیاز بود و کدام هوس...البته باز هم تاکید میکنم فرض اگر آقایی به خاطر هوس هم برود زنان متعددی صیغه کند حلال است اما پاسخ دادن های مکرر به نفسش اورا تنوع طلب میکند تا حدی که از امور دیگرش باز می ماند،کلا خصلت نفس زیاده خواهی است در حالی که برای پیمودن مسیر الهی باید با زیاده خواهی نفس مبارزه کرد زیرا میتواند انسان را از بهترین چیزها باز دارد!
خواب هم لذت است و هم نیاز، انسان خسته وقتی میخوابد چقدر از این خواب برایش شیرین است؟ این شیرین بودن یعنی انسان لذت برده است
حال خداوند میگوید نیمه شب دقیقا در اوج این خواب شیرین بلند شو و عبادت کن! چرا خداوند اینگونه میگوید؟!! چرا خداوند میخواهد انسان با نفسش مبارزه کند و از خواب شیرین و حلال بیدار شود؟! زیرا تا نفس انسان رام نگردد انسان نمیتواند در رشد معنوی داشته باشد و درمسیر اصلی حرکت کند

رسیدن به پاسخ بعضی سوالات مبنایی است ،یعنی لازم است انسان اول یک سری از مباحث مبنایی را بخوبی متوجه شود تا آن سوال نیز برایش حل شود، پس بنده به شما پیشنهاد میکنم مباحثی که در مورد نفس انسان است را به خوبی مطالعه نموده و مورد بررسی قرار دهید ،اگر نفس انسان را به خوبی بشناسید و اگر مسیر و هدفت انسان از زندگی در این دنیا را هم به خوبی متوجه شوید در آن صورت مطمئن باشید به پاسخ خیلی از سوالاتتان خواهید رسید ان شاءالله

یازهرا(س)

همای رحمت;728665 نوشت:
سلام خواهر خوبم .لطفا بیشتر و واضحتر توضیح بدید .هرچند چیزهایی رو متوجه شدم ولی از شما توقع بیشتری دارم.ممنون

سلام و عرض ادب

همای رحمت گرامی

بنده از دیدگاه معرفتی اصل محبت به هر چیز را بیان کردم،هر محبتی ریشه در جاذبه زیبایی یا کمال در شیءای یا شخصی دارد.

پس اصل گرایش به خوبیها و زیبایی ها در انسان فطری است و به تعبیر حضرت امام خمینی رحمة الله علیه،در واقع عشق به کمال مطلق است و انسان تا به آن مبدأ

کمال و مطلق کمال یعنی خداوند نرسد به آرامش دست نمی یابد.

انسان عاشق بی نهایت و مطلق زیبایی و کمال است اما در یافتن مصداق دچار اشتباه می شود و گمان می کند،آنچه به دنبال آن است فلان زیبا رو و یا قدرت و ثروت و امثال آن است.

و اگر به اینها دست یافت باز هم احساس سیری و غنا نمی کند چرا که مطلق گراست اما چیزهایی که به دست آورده است محدود بوده و عطش بی نهایت طلبی او را سیراب نمی کند.

لذا حضرت امام در تشریح قدرت طلبی که یک کمال برای انسان است می فرمایند:اگر به چنین شخصی حکومت کل زمین را هم بدهند باز حکومت بر کرات دیگر را می خواهد!

بعد تأویل بسیار زیبایی از آیه شریفه ای در قران می کنند،که اجمال آن این است:وقتی گناهکاران را به دوزخ می افکنند،دوزخ شعله کشیده و می گوید:"هل من مزید" آیا بیشتر هم

هست؟

امام می فرمایند این همان باطن زیاده خواهی انسان است که هر چه به او بدهند باز می گوید بیشتر هم هست؟

امیدوارم مقصودم را رسانده باشم.

حبیبه;728647 نوشت:
انسان عاشق کمال و خوبی یا جمال و زیبایی می شود و این فطری انسان است و منشأ هر عشقی چنین است.

اما این عشق اگر مبادی نفسانی داشت آنوقت دچار انحراف شده است.

تشکر

پس چرا خداوند به جای اینکه به وصل خود وعده دهد به مشتهیات نفس وعده داده؟

یاحق

ملاali;729091 نوشت:
تشکر

پس چرا خداوند به جای اینکه به وصل خود وعده دهد به مشتهیات نفس وعده داده؟

یاحق

به جای وصل خویش وعده نداده است،بلکه انسانها دارای درجاتی در پذیرش کمال و هدایت هستند بعضی را به بهشت و نعمش وعده فرمود و بعضی مورد خطاب:"ارجعی الی ربک راضیة مرضیه"

قرار گرفتند،بعضی کوته همتند و بعضی بلند همت و خداوند هر کس را به قدر ظرفیتش تکلیف فرموده است.

نمی دانم حقیقت این عشق ها چیست اما چند وقت پیش نامه های عاشقانه ای که پدرم برای مادرم نوشته بود را به طور اتفاقی دیدم. سپس در ذهن خودم مقایسه کردم با پیامک هایی که بابام به زنی که باهاش رابطه دارد می دهد. نمی دانم ولی این باعث شده که مطمئن شوم عشق یک چیزی مثل کشک ودوغه.

صاعقه;729095 نوشت:
نمی دانم ولی این باعث شده که مطمئن شوم عشق یک چیزی مثل کشک ودوغه.

عشق ز اوصاف خدای بی نیاز

عاشقی بر غیر او باشد مجاز

زانکه او حسن زر اندود آمده است

ظاهرش نور،اندرون دود آمده است

چون رود نور و شود پیدا دخان

بِفسُرَد عشق مجازی آن زمان

حبیبه;728670 نوشت:
پس اصل گرایش به خوبیها و زیبایی ها در انسان فطری است و به تعبیر حضرت امام خمینی رحمة الله علیه،در واقع عشق به کمال مطلق است و انسان تا به آن مبدأ

کمال و مطلق کمال یعنی خداوند نرسد به آرامش دست نمی یابد.

حبیبه;729094 نوشت:
بعضی کوته همتند

خب پس اینان نباید به آرامش برسند

ملاali;729169 نوشت:
خب پس اینان نباید به آرامش برسند

منظور از آرامشی که از پست اولم نقل قول فرمودید،آرامش خیال نیست،چرا که این نوع سکونت نفس و آرامش اصطلاحی با ازدواج هم قابل تحصیل است.

منظور سعی و تلاش و حرکت و یا طلب است.جستجوی انسان بی نهایت طلب تمامی ندارد.

حبیبه;729176 نوشت:
منظور از آرامشی که از پست اولم نقل قول فرمودید،آرامش خیال نیست،چرا که این نوع سکونت نفس و آرامش اصطلاحی با ازدواج هم قابل تحصیل است.

منظور سعی و تلاش و حرکت و یا طلب است.جستجوی انسان بی نهایت طلب تمامی ندارد.

متوجه نمیشوم!
شما از طرفی میگویید انسان تا به مبدا کمال نرسد آرامش ندارد و عشق به غیر خدا را سرگردانی میدانید و از طرفی میگویید آنان که زنان بهشتی(غیر خدا) میخواهند کم همتانند...
این سخنان متناقض نیستند؟

ملاali;729191 نوشت:
متوجه نمیشوم!
شما از طرفی میگویید انسان تا به مبدا کمال نرسد آرامش ندارد و عشق به غیر خدا را سرگردانی میدانید و از طرفی میگویید آنان که زنان بهشتی(غیر خدا) میخواهند کم همتانند...
این سخنان متناقض نیستند؟

این در یک نظر بلند و متعالی محقق می شود گرچه اوحدی از عباد الله فقط خدا را هدف زندگیشان قرار می دهند یا بنابر روایت عبادت احرار دارند،

رسیدن به نعم بهشتی در مقایسه با چنین هدفی کوتاه همتی است و گرنه خودش به عنوان هدفی میانه هدفی عالی محسوب می شود.

حبیبه;729198 نوشت:
سیدن به نعم بهشتی در مقایسه با چنین هدفی کوتاه همتی است و گرنه خودش به عنوان هدفی میانه هدفی عالی محسوب می شود.

اما طبق سخنان زیر نعمت های بهشتی هم مصداق اشتباه،سرگردانی و تشنه گی است
حبیبه;728670 نوشت:
انسان عاشق بی نهایت و مطلق زیبایی و کمال است اما در یافتن مصداق دچار اشتباه می شود

حبیبه;728670 نوشت:
محدود بوده و عطش بی نهایت طلبی او را سیراب نمی کند.

ملاali;729214 نوشت:
اما طبق سخنان زیر نعمت های بهشتی هم مصداق اشتباه،سرگردانی و تشنه گی است

حسنات الابرار سیئات المقربین

[="Tahoma"][="Navy"]

ملاali;728639 نوشت:
سلام و تشکر
اگر میل به غیر همسر و اساسا تعدد خواهی نیازی کاذب است و مصداق آلودگی و انحراف است چرا خداوند برای تشویق به عمل نیک و تقوا وعده زنان زا طرح کرده؟ اینطوری که بنده حیران تر شده؟!
ترک لذت برای لذت!!

سلام
تعدد زوجات به دلایل مختلفی در شرع مقدس مجاز شمرده شده و بالاصاله برای هوسرانی نیست بلکه برای برطرف کردن برخی نیازها از جانب زن و مرد است
یا علیم[/]

یارب;728443 نوشت:
گاهی ممکن است یک مردی (به هر دلیلی،چه برآوردن نیاز های خودش که با یک ازدواج تامین نمیشود،چه نیازهای خانم های دیگری که همسرانشان را فرض از دست داده اند،چه افزاش نسل و غیره) به سه تازن دائم و چندین صیغه نیاز پیدا کند!!،اینجا پرداختن به نیاز ها از راه مشروع انسان را از مسیر اصلیش باز نمیدارد

سلام و عرض ادب
از تمام بیاناتتان استفاده کردم ولی جسارتا نکته ای را عرض میکنم

على ابن يقطين مى گويد: از امام موسى بن جعفر (ع)درباره متعه (ازدواج موقت ) سؤال كردم. حضرت فرمود: مَا أَنْتَ وَ ذَاكَ فَقَدْ أَغْنَاكَ اللَّهُ عَنْهَا(1) «ترا چه به اين كار؟! [مگر تو زن نداري؟ ] قطعا خداوند ترا با داشتن زن از ازدواج موقت بي نياز كرده است».

فردي به نام فتح يزيد از امام موسى بن جعفر (ع)درباره متعه (ازدواج موقت ) سؤال كرد، حضرت به او فرمود: ازدواج موقت براي كسي روا است كه زن داشته باشد و خداوند او را با داشتن همسر از اين كار بي نياز نكرده باشد. اما كسي كه داراي همسر است فقط هنگامي مي تواند به اين كار اقدام كند كه دسترسي به همسر خود نداشته باشد.(2)

امام صادق (ع) فرمود: ازدواج موقت را رها كنيد آيا شرم نمي كنيد با اين كار مردم شما را افراد شهوتران و وابسته به عورت بدانند بعد خيال كنند همه افراد صالح و نيكوكار شيعه مثل شما هستند؟(3)

- امام (ع) به يكي از نمايندگان خود نامه اي نوشت و در آن متذكر شد شما موظفيد سنت و قوانين ديني را اقامه كنيد نكند خودتان را به ازدواج موقت [به بهانه احياي سنت ] مشغول كنيد و زن ها را به عكس العمل وشك وترديد نسبت به دين بكشانيد و با اين كار باعث شويد آن ها نسبت به اهل بيت بدبين شوند و ما را مورد لعن و نفرين قرار دهند. (4) .

-----------------------------------------------------------

1. الكافي، شيخ كليني، دار الكتب الاسلاميه، تهران ، ش 1365، ج 5، ص 452
2. شيخ حر عاملي ،وسائل الشيعه، موسسه آل البيت قم ،، ج 14، ص 449.
3. همان، ص 450.
4. همان.

یکی دیگه.;729554 نوشت:
ردي به نام فتح يزيد از امام موسى بن جعفر (ع)درباره متعه (ازدواج موقت ) سؤال كرد، حضرت به او فرمود: ازدواج موقت براي كسي روا است كه زن داشته باشد و خداوند او را با داشتن همسر از اين كار بي نياز نكرده باشد. اما كسي كه داراي همسر است فقط هنگامي مي تواند به اين كار اقدام كند كه دسترسي به همسر خود نداشته باشد.(2)

سلام علیکم
باتشکر از شما خواهر گرامی
بله فرمایش شما صحیح است بنده نیز در مطلبم به همین مورد اشاره نمودم

یارب;728443 نوشت:
گاهی ممکن است یک مردی (به هر دلیلی،چه برآوردن نیاز های خودش که با یک ازدواج تامین نمیشود،چه نیازهای خانم های دیگری که همسرانشان را فرض از دست داده اند،چه افزاش نسل و غیره) به سه تازن دائم و چندین صیغه نیاز پیدا کند!!،اینجا پرداختن به نیاز ها از راه مشروع انسان را از مسیر اصلیش باز نمیدارد

یازهرا(س)

یکی دیگه.;729554 نوشت:
فردي به نام فتح يزيد از امام موسى بن جعفر (ع)درباره متعه (ازدواج موقت ) سؤال كرد، حضرت به او فرمود: ازدواج موقت براي كسي روا است كه زن داشته باشد و خداوند او را با داشتن همسر از اين كار بي نياز نكرده باشد. اما كسي كه داراي همسر است فقط هنگامي مي تواند به اين كار اقدام كند كه دسترسي به همسر خود نداشته باشد.(2)

اگر به ادامه حدیث هم توجه بفرمایید ،بیان شده که به همسر خود دسترسی نداشته باشد.(مثلا تمکین نکند یا دور باشند) و همین است که باعث بی نیاز نشدن میشود.
در حالیکه سرکار عالی فرمودید:

یارب;729558 نوشت:

گاهی ممکن است یک مردی (به هر دلیلی،چه برآوردن نیاز های خودش که با یک ازدواج تامین نمیشود،چه نیازهای خانم های دیگری که همسرانشان را فرض از دست داده اند،چه افزاش نسل و غیره) به سه تازن دائم و چندین صیغه نیاز پیدا کند!!،اینجا پرداختن به نیاز ها از راه مشروع انسان را از مسیر اصلیش باز نمیدارد

فرمودید "با یک ازدواج تامین نمیشود" درصورتیکه ازدواج به صورت پیش فرض یعنی به همسر دسترسی داشتن.
کسی که با وجودی که همسرش در دسترسش هست ،میگه بی نیاز نشدم،به هوس شباهت بیشتری داره تا نیاز.

سه تا زن دائم و چندین صیغه؟؟؟؟؟؟ نیاز؟؟؟؟؟

از حسن توجهتان بسیار ممنونم

یکی دیگه.;729569 نوشت:
کسی که با وجودی که همسرش در دسترسش هست ،میگه بی نیاز نشدم،به هوس شباهت بیشتری داره تا نیاز.

بله میشود! ممکن است خانمی نتواند نیاز همسرش را تامین کند، دقیقا یکی از جاهایی که مرد شرایط ازدواج مجدد را پیدا میکند همین مورد است

یازهرا(س)

یارب;729577 نوشت:
ممکن است خانمی نتواند نیاز همسرش را تامین کند، دقیقا یکی از جاهایی که مرد شرایط ازدواج مجدد را پیدا میکند همین مورد است

منظورتان اینه که خانم بیماری خاصی داشته باشد؟

یکی دیگه.;729569 نوشت:
فرمودید "با یک ازدواج تامین نمیشود" درصورتیکه ازدواج به صورت پیش فرض یعنی به همسر دسترسی داشتن.
کسی که با وجودی که همسرش در دسترسش هست ،میگه بی نیاز نشدم،به هوس شباهت بیشتری داره تا نیاز.

سه تا زن دائم و چندین صیغه؟؟؟؟؟؟ نیاز؟؟؟؟؟

با سلام و عرض ادب

دوست خوبم صریح آیه شریفه را در این باب چه کنیم؟

"وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ"

در این آیه شریفه به شرط عدالت اختیار ازدواج با چهار زن آزاد بطور همزمان داده شده است.و هیچ قید دیگری جز عدالت شرط نشده است.

درست است که احادیث مفسر قرانند اما باید فضای صدور و شأن صدور آن را بررسی کرد.

حبیبه;729583 نوشت:
در این آیه شریفه به شرط عدالت اختیار ازدواج با چهار زن آزاد بطور همزمان داده شده است.و هیچ قید دیگری جز عدالت شرط نشده است.

سلام خواهرم
بله حلال هست و ما نمی توانیم در مورد حلال خدا چیزی بگوییم.اما اولا تحقق این شرط اصلا ساده نیست.محال است مرد به یکی از آنها علاقه بیشتری پیدا نکند.و با وجود این علاقه،اگر هم، زمان را به نسبت مساوی بین آنهاا تقسیم کند،خیلییییییییییییی باید خود ساخته باشد که همان طور که با سوگلی اش برخورد میکند با آن دیگری هم برخورد کند.
دوم اینکه قصاص هم حق است و حلال .ولی ...
طلاق هم حلال است

مطمئنا حلال بودن این موضوع و هم ازدواج موقت،برای یک جامعه با مردم متفاوت و در سطوح مختلف فکری و ... لازم بوده است.و بر طبق مصالحی انجام شده است.
همان طور که خلفای غاصب ازدواج موقت رو حرام اعلام کردند ولی پیامبر گرامی اسلام این حلال خداوند رو انجام داده بودند تا راه برای انحراف و گناه آیندگان باز نباشد.
خداوند متعال تمام بندگان خود را به سلوک اجباری وا نمیدارد.

یکی دیگه.;729581 نوشت:
منظورتان اینه که خانم بیماری خاصی داشته باشد؟

چونکه خیلی خارج از موضوع تاپیک است در پروفایتان پاسخ میدهم

یازهرا(س)

یکی دیگه.;729585 نوشت:
ولی پیامبر گرامی اسلام این حلال خداوند رو انجام داده بودند تا راه برای انحراف و گناه آیندگان باز نباشد.
خداوند متعال تمام بندگان خود را به سلوک اجباری وا نمیدارد.

درست است اما این در اصل آیه تاثیری ندارد،صحبت از نیاز بود و سایر مطالبی که ذکر فرمودید.

همای رحمت;728277 نوشت:
با عرض سلام ..استاد گرامی لطفا در مورد این مبحث بیشتر توضیح دهید .فرق عشق حقیقی وعشق مادی از نوع عشق مجازی چیست ..من عشق یک خانم نسبت به یک مرد را حقیقی میدانم چرا که اگر حقیقت نداشت چرا عشق خودرا چه دراین دنیا .چه آن دنیا رها نمیکند .منظورم خانمهای پاک میباشد ولطفا درمورد عشق آقایان هم توضیح دهید.بسیار ممنونم

بسمه تعای
با سلام و عرض تحیت خدمت جنابعالی
د رابطه با سوالی که مطرح نمودید، اولا توجه داشته باشید مبنای تقسیم عشق به حقیقی و مجازی، مبنایی عرفانی است و نه روانشناختی؛ بنابراین از نگاه روانشناسی عشق دارای ماهیت یکسان است و تقسیمی به نام عشق حقیقی و مجازی وجود ندارد و ثانیا درست است بر حسب تعریف عرفا، عشق زن به مرد و بالعکس، عشقی مجازی است اما مجازی بودن منافاتی با واقعی و صادقانه بودن ندارد بلکه بدین معناست که عاشق و معشوق به وجود واحد و یکپارچه هضم نمی شوند بر خلاف عشق حقیقی که عاشق با معشوق وحدت می یابد!
در این رابطه توضیحات دقیقتر را کارشناسان محترم عرفان ارائه خواهند داد. که همانطور که آقای اس ای جی بیان نمودند می توانید به تاپیک مربوطه مراجعه نمایید.

همای رحمت;728458 نوشت:
آیا این فرموده ی شما درمورد مردان هم صدق میکند؟

به نظر نمی رسد در این قاعده تفاوت جنسیتی حاکم باشد، لذا نسبت به مردان نیز صادق خواهد بود
با تشکر

همای رحمت;728047 نوشت:
آقایون مذهبی به هیچ عنوان این رو خیانت نمیدونند بهتره این سوال رو از آستاد کارشناس بپرسیم

بسمه تعالی
با سلام و عرض تحیت

شاید پاسخ دقیقتر مستلزم توجه به تعرف واژه " خیانت " باشد.
"خیانت" در مقابل "امانت" و به معنای منع حق است. راغب می‌گوید: خیانت و نفاق هر دو یکی است ولی از طریق پیمان شکنی مخفیانه است و نیز به معنای بی­ وفائی و خلف وعده و عهد آمده است. خیانت در اصطلاح از دستورات الهی خارج شدن و منهیات حق را مرتکب شدن، معنا شده است.

بنابر تعریف لغوی اگر مردی خلاف وعده و تعهد قبلی خود نسبت به همسر،رفتار کند مشمول خیانت می شود، اما بر حسب تعریف اصطلاحی مادامی که مرتکب خلاف شرع نشده باشد، خیانت نسبت به وی صدق نمی کند.

اميدوار;729832 نوشت:
به نظر نمی رسد در این قاعده تفاوت جنسیتی حاکم باشد، لذا نسبت به مردان نیز صادق خواهد بود
با تشکر
باسلام وعرض ادب ..بسیار ممنونم از پاسخ شما..ولی استاد چرا بعضی از مردان این ادعا را میکنند که علاوه بر عشق خود میتوانند زنهای دیگری را نیز دوست بدارند کما اینکه یک خانم به هیچ عنوان نمیتواند اینگونه باشد ..با تشکر

حبیبه;729234 نوشت:
حسنات الابرار سیئات المقربین

با این حساب چگونه به آنان که در مصداق به اشتباه رفته اند میتوان ایراد گرفت؟؟؟!! وقتی راضی هستند!!

ملاali;729169 نوشت:
پس اصل گرایش به خوبیها و زیبایی ها در انسان فطری است و به تعبیر حضرت امام خمینی رحمة الله علیه،در واقع عشق به کمال مطلق است و انسان تا به آن مبدأ

کمال و مطلق کمال یعنی خداوند نرسد به آرامش دست نمی یابد.


و اینکه میتوان گفت این سخن کلیت ندارد چون متوقف به فهم همه نیست

ملاali;730081 نوشت:
و اینکه میتوان گفت این سخن کلیت ندارد چون متوقف به فهم همه نیست

ببینید این اشتباه گرفتن مصادیق کمال مثلا برای مشرک در پرستش بت و یا پول پرست در جای گرایش به غنی مطلق فرق دارد با کسی که در راه مستقیم قرار گرفته اما همتش همینقدر است

که به اهداف میانی نظر می کند نه هدف نهایی که خداست،این ها با هم فرق دارد منظور از سیئات الابرار که اشتباه به معنای مصطلح نیست،بلکه به معنای تشکیک در مراتب کمال و معرفت است

چنین شخصی به مراتب پائین تری از معرفت رسیده است.

حبیبه;729610 نوشت:
درست است اما این در اصل آیه تاثیری ندارد،صحبت از نیاز بود و سایر مطالبی که ذکر فرمودید

سلام خواهر عزیزم
در محضر خداوند استغفار خواهم کرد اگر گفته باشم در اصل آیه تاثیری دارد.
صحبت بنده ناظر به مطالب ارزشمند سرکار یا رب در پست 47 ایشان بود . و صحبت بین نیاز و هوس بود و اینکه پرداختن به هوس های نفسانی انسان را از مسیر قرب الهی دور میکند.
مبارزه با هواهای نفسانی جهاد اکبر است.
نمی دونم منظورتان از سایر مطالب چیست؟

یکی دیگه.;730196 نوشت:
سلام خواهر عزیزم
در محضر خداوند استغفار خواهم کرد اگر گفته باشم در اصل آیه تاثیری دارد.
صحبت بنده ناظر به مطالب ارزشمند سرکار یا رب در پست 47 ایشان بود . و صحبت بین نیاز و هوس بود و اینکه پرداختن به هوس های نفسانی انسان را از مسیر قرب الهی دور میکند.
مبارزه با هواهای نفسانی جهاد اکبر است.
نمی دونم منظورتان از سایر مطالب چیست؟

سلام و عرض ادب بر خواهر و دوست خوبم

بله قطعا هوای نفس مبعد انسان از صراط سلوک الی الله و قرب به خداوند است،و زیاده روی و افراط در لذایذ حلال نیز از موانع محسوب می شود

چنانچه قواطع اربعه را:کثرت طعام،کثرت منام،کثرت کلام و مجالسة مع الانام دانسته اند و هیچیک فی نفسه حرام نیست و همه حلال خداوند است.

اما باید مراقب باشیم با آنچه خداوند حلال نموده به جهت غلبه ی احساس زنانه خدای نکرده در حدّ تحریم مقابله نکنیم،که البته قطعا شما چنین منظوری نداشتید.

حبیبه;730213 نوشت:
اما باید مراقب باشیم با آنچه خداوند حلال نموده به جهت غلبه ی احساس زنانه خدای نکرده در حدّ تحریم مقابله نکنیم،که البته قطعا شما چنین منظوری نداشتید.

یکی دیگه.;729585 نوشت:
بله حلال هست و ما نمی توانیم در مورد حلال خدا چیزی بگوییم.

یکی دیگه.;729585 نوشت:
همان طور که خلفای غاصب ازدواج موقت رو حرام اعلام کردند ولی پیامبر گرامی اسلام این حلال خداوند رو انجام داده بودند تا راه برای انحراف و گناه آیندگان باز نباشد.

پناه میبرم به خداوند از شر شیطان رانده شده
اگر احساسات زنانه ام را در مسیر ت ح ر ی م حکم الهی به کار برده باشم،...
اگر مرتکب چنین خطایی شده باشم،نفس سرکشم را تادیب خواهم کرد.
ممنونم از شما که در عنان داری نفس راهنمایم هستید.

یکی دیگه.;730218 نوشت:
اگر مرتکب چنین خطایی شده باشم،نفس سرکشم را تادیب خواهم کرد.
ممنونم از شما که در عنان داری نفس راهنمایم هستید.

از یک چیز دیگر هم به خدا پناه ببرید و آن اینکه حقیر در عنان داری نفس پاک شما راهنما باشم که سر از اسفل السافلین در می آورید خدای ناکرده!

اینها یک بحث کلی در راستای حس زنانه ی تملک افراطی یا غیرت مذموم یا اسمش را هر چه بگذاریم،بود وگرنه می دانم شما در جبهه حق و تعبدید.:Gol:

حبیبه;730223 نوشت:
از یک چیز دیگر هم به خدا پناه ببرید

حبیبه;730223 نوشت:
اینها یک بحث کلی در راستای حس زنانه ی تملک افراطی یا غیرت مذموم یا اسمش را هر چه بگذاریم

فقط می مونه یک چیز
هر چی گشتم ،خبری از حس زنانه ام در نوشتن این مطالب در خودم نیافتم.شما چه جوری پیداش کردید؟!!!
آهان . طبق یک پیش فرض همیشگی.
شاید هم چشم بصیرت :yes:

یکی دیگه.;730291 نوشت:
هر چی گشتم ،خبری از حس زنانه ام در نوشتن این مطالب در خودم نیافتم.شما چه جوری پیداش کردید؟!!!
آهان . طبق یک پیش فرض همیشگی.
شاید هم چشم بصیرت

سرکار یکی دیگه خواهرم

"بل الانسان علی نفسه بصیرة/ و لو ألقی معاذیره"

پ.ن

تطهیر قوه ی غضبیه که حسد از آن خیزد

بسیار صعب و دشوار است،در میانه ی میدان

معلوم می شود هر کسی چند مرده حلاج است!

فی الحال مقام حرف است.تا بعد ببینیم چه می شود؟!

"الله اعلم بالصواب"

یکی دیگه.;730291 نوشت:
شاید هم چشم بصیرت

صرفا یک شوخی بود . به دل نگیرید خواهرم.معذرت میخوام
حبیبه;730311 نوشت:
تطهیر قوه ی غضبیه که حسد از آن خیزد

بسیار صعب و دشوار است،در میانه ی میدان

معلوم می شود هر کسی چند مرده حلاج است!

فی الحال مقام حرف است.تا بعد ببینیم چه می شود؟!


الله اعلم بما فی الصدور
دعا کنید که در فهمیدن حالات مختلف نفسانی و تشخیص ظرایف و تفاوتهایش ،دچار اشتباه نشویم که بین قضاوت ما،و حقیقت ،غضب یا حسد و نفس پرستی ،چه و چه ،چه و چه راه بسیار باریک است
خداوندا مرا لحظه ای به خود وامگذار که از پیش بازنده ام.

حبیبه;730109 نوشت:
ببینید این اشتباه گرفتن مصادیق کمال مثلا برای مشرک در پرستش بت و یا پول پرست در جای گرایش به غنی مطلق فرق دارد با کسی که در راه مستقیم قرار گرفته اما همتش همینقدر است

که به اهداف میانی نظر می کند نه هدف نهایی که خداست،این ها با هم فرق دارد منظور از سیئات الابرار که اشتباه به معنای مصطلح نیست،بلکه به معنای تشکیک در مراتب کمال و معرفت است

چنین شخصی به مراتب پائین تری از معرفت رسیده است.

عشق به غیر خدا اگر اشتباه در تطبیق است بهشت هم به معنای عامش غیر خداست
پس لزوما نباید موجب آرامش باشد و اگر موجب آرامش است این مطلب که آرامش فقط در گروی وصال الهی است نقض میشود و نیاز های کاذب هم برای طالبینش حق است نه کاذب.

سوال این بود
آیا نیاز به غیر و تنوع طلبی یک نیاز واقعی و حق مدارانه است یا یک انحراف و بیماری است؟

با سلام

از دیدگاه بنده


""حقیقت عشق به جنس مخالف(خصوصا در متاهلی) چیست ؟ آیا یک خواسته واقعیه یا کاذبه"" ؟؟
خدا در انسان غریزه ی محبت ورزیدن رو قرار داده ، در کودکی به مادر ، حتی به ضربان قلب مادر ، بوی مادر ، نفسهای مادر ، بعد از بلوغ به جنس مخالف برای ادامه ی نسل و تولید مثل .. پس کاذب نیست .. من خوب به یاد دارم که زمانیکه کودک بودم چنان شیفته و عاشق و وابسته مادرم بودم که زمانیکه ایشون میرفتن سرکار من با بو کشیدن عطر لباساشون و بغل کردن لباساشون آروم میگرفتم .. و بعد از بلوغ تغییرشکل جنس علایق و وابستگی هام رو حس میکردم .. تمایل به جنس مخالف و پیدا کردن گمشده ای که جواب گوی تحولات درونیم باشه .. و این رو هر انسانی تجربش میکنه .. کاملا طبیعی و واقعی ..

""و چرا اکثر افراد این کشش و دلدادگی را در زندگی مشترک خود پیدا نمیکنند؟"" ؟؟ خیلی دلایل هست ، از بیماریهای روحی و مشکلات خانوادگی گرفته تا بالا بودن توقعات و پیدا نکردن همکفو ..

""و به خاطر اون علیرغم اینکه همسر بدی هم ندارند حتی خیانت میکنند و یا طلاق میگیرند؟" ؟؟ بحث خیانت واقعا جنبه های مختلفی داره ، من به جرات میتونم بگم که دلیل اصلی و برجسته ی خیانت ، ارضا نشدن همسر توسط همسر ، از نظر روحی و جسمی ست .. اگر دو طرف خوب بتونن همدیگرو اشباع کنن ، حتی مهم نیست فرد دیندار باشه یا بی دین ، پایبند و وفادا به اون زندگی میمونه تا بمیره .. و اگر از سمت همسر احساس همکفو بودن نکنه ، حس نیازش راحتش نمیزاره و اگر صبور و عفیف نباشه دست به کارهای ناشایست میزنه .. شما در ظاهر میبینی که همسر اون شخص بد نیست ، اما خبر از درونشون و قدرتشون در تشخیص و ارضای تمایلاتشون ، ندارید .

""آیا این افراد واقعا به دنبال یه حق اند یا منحرف شدن؟"" ؟؟ طلاق گرفتن در صورتیکه علت موجهی داشته باشه البته بعد از صبر و تلاش برای آگاه کردن همسر از خطاهاش ، راه حل آخره و در صورت لزوم حتی خوبه. اما خیانت کردن به هیچ وجه هیج توجیهی نداره و واقعا روح و قلب رو سیاه و بیمار میکنه .

""عشق آتشین به غیر آیا ناشی از یک کمبود واقعی است یا خیر؟"" ؟؟ نمیدونم !! فکر نکنم نسخه ی ثابتی داشته باشه ، چون هر دو موردش رو دیدم و شنیدم ..

""متاسفانه رواج چنین رفتارهایی منو نسبت به عالم آفرینش و دین بدبین کرده...یعنی این فکرو در من به وجود آورده که شاید نظام آفرینش و احکام دین متناسب با همه نیازها نیست "" ؟؟ امان از دست رسانه ها و دستهای پشت پرده و جهل مردم ..

همای رحمت;729842 نوشت:
باسلام وعرض ادب ..بسیار ممنونم از پاسخ شما..ولی استاد چرا بعضی از مردان این ادعا را میکنند که علاوه بر عشق خود میتوانند زنهای دیگری را نیز دوست بدارند کما اینکه یک خانم به هیچ عنوان نمیتواند اینگونه باشد ..با تشکر

بسمه تعالی
با سلام و عرض تحیت خدمت جنابعالی

در این رابطه توجه به چند نکته مفید است از جمله اینکه؛
1- دوست داشتن و محبت با عشق متفاوت است
2- متعلق محبت می تواند دارای سلسله مراتب و مواردی باشد که در طول یکدیگر باشند.
3- میان زن و مرد تفاوتهای ساختاری غیر قابل انکاری وجود دارد

با تشکر

اميدوار;731202 نوشت:
بسمه تعالی
با سلام و عرض تحیت خدمت جنابعالی

در این رابطه توجه به چند نکته مفید است از جمله اینکه؛
1- دوست داشتن و محبت با عشق متفاوت است
2- متعلق محبت می تواند دارای سلسله مراتب و مواردی باشد که در طول یکدیگر باشند.
3- میان زن و مرد تفاوتهای ساختاری غیر قابل انکاری وجود دارد

با تشکر

با سلام وعرض ادب ..ولی استاد زن هم میتواند این چنین ادعا هایی داشته باشد وخیانت کند .اگرمنظور شما محبت باشد زن هم میتواندبه فرزندان خود،پدر،مادرو....محبت داشته باشد
اما در ارتباط با زن وشوهر قضیه فرق میکند..با تشکر
موضوع قفل شده است