دوم اینکه اگر وظیفه زن همسر داریست چرا مرد این وظیفه را ندارد مگر زنها این احتیاج را ندارند؟من به شخصه ترجیح میدهم خود به معراج بروم تا بخواهم کسی را به معراج برسانم به نظر شما این حسی نیست که هر انسانی دارد؟و این مساله که زن را به شرمگاهی تشبیه کنند که پوشاندنش لازم است تا چه حد درست است؟آیا همه صحبتهای ما را که میگوییم اسلام به خاطر خود زنان حضور آنها را محدود کرده پوچ و بی معنی جلوه نمیدهد؟این طور به نظر میرسد که زنان به خاطر سلامت جامعه توصیه به عدم حضور شده اند.آیا این ظلم به آنان نیست؟ما میگوییم اسلام هم برای دنیا برنامه مناسب دارد هم آخرت اما در این مورد بر عکس به نظر میرسد چرا که ظاهرا زنان با وجود این احکام باید برای پایبند ودن محدودیتهای بسیار بیشتری از مردان را متحمل شوند و اکثرا از خود به نفع دیگران بگذرند.اصلا به همین دلیل است که اکثر کسانی که به این مسائل پایبندند از داشتن دختر ناراضیند چرا که آنها تنها در خانه مینشینند و سربارشان میشوند و پسران میروند و کار میکنند کمک حالشان میشوند.آیا این حرف درست نیست؟
اول بگم شخصا اعتقاد قلبیم اینه که اگه توی خونه باشم هم برای خودم بهتره هم خانوادم ولی تجربم نشون داده که دچار روزمرگی میشم واحساس بی هدفی لحظه ای از ذهنم رها نمیشه وهمش باید در تدارک مهمهانی دادن ومهمانی رفتن و.... بشم ضمن اینکه می دانم استعداد خوبی دارم ودلم می خواهد از این استعداد حداکثر بهره را ببرم علاوه براینکه کارهایی که در جامعه هست اکثرا استثماری است در این دور باطل می چرخم ؟
عرفان;143933 نوشت:
حل این تعارض باید عرض کنم که مسائله اشتغال در خانه برای زنان جامعه ما توضیح داده نشده و باید گفت : اشتغال در خانه برای خانم ها به این ترتیب است: 1- اشتغال در خانه به معنای برنامه ریزی برای مدیریت خانوادست. اهمیت خانواده و مدیریت آن به قدری زیاد است که پیامبر گرامی اسلام ، فاطمه زهرا سلام الله علیها را معلم و میزان این مسائله مهم قرار دادند. فاطمه زهرایی که دردانه خداست و کُفّ علی مرتضی و پاره تن رسول گرامی، در این امر خطیر و بسیار پر اهمیت، شاخص است و این ماموریت را دارد تا بیاموزد چطور می شود جامعه اسلامی را از این دریچه کنترل کرد و رشد داد و پروراند؟ جامعه از اجتماع های کوچک تری به نام خانواده تشکیل شده است که با یک نگاه مدیریتی و جامع، تعلیم و تعلم ،رشد و صعود،تعالی و ترقی،در آن خیلی بهتر پیش می رود تا در کل اجتماع و آن هم به خاطر تعداد زیادی از عوامل است.
عرفان;144275 نوشت:
جمله معروفی هست که همه شنیده اند: * از دامان زن مرد به معراج می رود. به این معناست که اسلام در سیستم بی نظیر تربیتی خود، خانه را مدرسه و زنان را مدیران و معلمان این مدرسه ها قرار داده. آموزه ها در هر مدرسه مطابق شرائط موجود در خانواده و سطح فرهنگی و توان و استعداد افراد، به آنها منتقل می گردد و این شبکه به هم متصل مشود و هرم جامعه کلان را می سازند،در نتیجه نظام پر بها و موفق اسلام شکل می گیرد. برای این کار عظیم و خطیر لازم است مدیر و معلم این مدرسه ها ویژگیهای خواصی داشته باشند: 1- پرورش توان و استعداد برای مدیریت و تعلیم و تعلم 2- تسلط علمی بر مباحث آموزشی تربیتی 3- برنامه ریزی این سه محور اصلی هر کدام زیر شاخه هایی دارند که درخت کامل این تقسیم بندی: هم مدیریت زمان ما را بر صرف عمر و زمان معین می نماید و هم رسالت اصلی و حقیقی زنان جامعه را نشان می دهد. همان رسالتی که فمنیسم آن را تنزل داده و زن را حتی در ایران به ورطه بی ارزشی کشانده. فمنیسم در مقابل سوء استفاده اش از زن، فرصت هایی در اختیار او گذاشته اما باید گفت که همانها هم خواسته شوم و پلیدیست برای استثمار و بهره کشی از این قشر ارزشمند جامعه. کوتاه سخن: ببینید در این پست کوتاه، اسلام به زن چه امتیازی داده و فمنیسم چه؟؟؟!!! اسلام زن را تا به جایی بالا می برد که شغل انبیا را به او می دهد و اورا عضو موثر و اساسی جامعه قلم داد می کند ولی فمنیسم زن را تا پله اول حیوانیت پایین می آورد.
من نتونستم با پاسخ های شما تعارضی که ایجاد شده رو حل کنم.
خداوند به زنان استعداد هایی داده همان طور که به مردان داده...
اکثرا گفته میشه زنان در اموری مثل پزشکی یا مشاوره یا...شاغل باشند از نظر اسلام مشکلی نیست چون مثلا پزشک زن با زنان بیمار ارتباط دارد و....موارد مشابه این.
اما کسی مثل من که در دروس حفظی و علوم انسانی یا تجربی استعدادی در خودش نمیبینه اما مثلا در مسائل ریاضی ذهن فعالی داره چه کند؟!....
خب اگر از نظر اسلام به کار امدن این علاقه و استعداد نادرست است چرا خدا اون رو در وجود من قرار داده؟
مگر در استدلال هایی که برای وجود جهان اخرت اورده میشه نمیگوییم که در انسان ها میل به جاودانگی هست پس خداوند با توجه به ویزگی های کمالیش حتما باید به این نیاز و میلی که خود در وجود ما گذاشته پاسخ بدهد؟!خب در این موردهم همین طور است!
داشتن دختر ناراضیند چرا که آنها تنها در خانه مینشینند و سربارشان میشوند و پسران میروند و کار میکنند کمک حالشان میشوند.آیا این حرف درست نیست؟
من از نظر غربی از شما میپرسم:
1 آیا دختر میتواند کاری که پسر میکند را انجام دهد؟
2 آیا دختر میتواند کمک حال پدرومادر غیز از جنبه احساسی شود؟
در هر جامعه ای مرد مقدمتر به زن است.
اما از کلام اسلام:
بنابر قرآن کریم زن و مرد از یک سرشت و از یک ردیف هستند اما وظائف ایشان فرق میکند و مرد از درجه بالاتری برخوردار است.
وقتی رسول الله(ص) وظائف این زوج جوان را گوشزد می نمود فاطمه(س) خوشحال بود ازینکه هیچ وظیفه ای در بیرون از خانه ندارد. و میفرمود: جای زن در پستوی خانه هاست. و بیرون برای مرد است و جهاد و دفاع از اسلام و زن مسلمان بر عهده مرد است.
ر بحثهاي قبل هم اشاره شد كه بحث زن و مرد در جامعه، غير از بحث زن و مرد در داخله منزل و خانواده است. در داخله منزل و خانواده گاهي زن قيّم مرد است، گاهي مرد قيّم زن است. حالا در داخل خانواده، مادري است و فرزنداني، فرزندان او هم متأهل‌اند و معيل و اين فرزندان متأهل و معيل هم هر كدام داراي فضيلتهاي علمي‌اند، بعضي مجتهد‌اند، بعضي طبيب‌اند، بعضي متخصص‌اند، بعضي كاسب و كارگرند، آيا بايد از مادر اطاعت كنند يا نه؟ آيا عقوق و عصيان مادر حرام است يا نه؟ خلاصه بايد مطيع فرمان مادر باشند يا نه؟ در داخله خانواده گاهي زن فرمانرواست، گاهي مرد فرمانرواست، اين زن و شوهر است.
آیت الله جوادی آملی خب، پس در داخله خانواده، در داخله خانواده گاهي زن قيّم است، گاهي مرد قيّم است. غرض در داخله خانواده يك حكم است، در فضاي جامعه حكم ديگر. در فضاي جامعه براي مرد در مقابل زن هيچ قيموميتي و ولايتي نيست. در داخله خانواده گاهي زن قيّم است، گاهي مرد قيّم است. آنجا كه مرد قيّم است يعني شوهر نسبت به زن خود قيّم است.
پرسش:...
تفاضل زن و مرد در امور اجرايي نسبت به هم اما مي‌ماند مسئله مديريت و كارهاي اجرايي، از اين جهت در داخله منزل يك حُكم است، در داخله جامعه حكم ديگر. در داخله منزل گاهي فرمان، فرمان زن است، مثل مادر. گاهي فرمان، فرمان مرد است، مثل شوهر. در داخله جامعه هم آن كه زعيم جامعه است، مسئول جامعه است بايد از او اطاعت كرد، نه معنايش اين است كه آن كسي مسئول جامعه است اين اقرب الي الله است، نه اين مديرتر است و مدبرتر است [و] بهتر مي‌تواند جامعه را اداره كند، اين يك وظيفه است. در همان جامعه هم ممكن است بعضي از مولّي عليه‌ها اعلم باشند و اتقي باشند و اقرب الي الله باشند. كارهاي اجرايي را هرگز با كمالات معنوي ما نبايد دو بحث را يكجا طرح بكنيم، كارهاي اجرايي به عهده مرد است، آن هم معلوم نيست كه كارهاي اجرايي زن را زن نتواند به عهده بگيرد.
من از نظر غربی از شما میپرسم: 1 آیا دختر میتواند کاری که پسر میکند را انجام دهد؟
خیر زن و مرد قطعا با هم متفاوتند.مرد نمیتواند کارهایی که خاص یک زن است را انجام دهد و زن هم نمیتواند کارهای خاص یک مرد را انجام دهد.
عاشورایی;293476 نوشت:
آیا دختر میتواند کمک حال پدرومادر غیز از جنبه احساسی شود؟
چرا که نه؟!من خیلی ها رو دور و بر م این طور دیدم!!!کسی که دو پسر بزرگ دارد که نداشتنش بهتر از داشتنش است...و دخترانی که شاغلند ، ازدواج کردند و همه ی خرج مادرشان به عهده انهاست!!چه مشکلی دارد؟!حتی شرع هم فعالیت اقتصادی زنان رو ممنونع نکرده!!!
[SPOILER]اینجا بعضی از این تفاوت ها رو از همان نگاه غربی که فرمودین عرض میکنم:
فاصله ی دو نیم کره ی مغز در مردان بیشتر از زنان است و سلول های عصبی رابط بین رو دو نیم کره نیز در مغز زنان بیشتر است(اندازه مغز زنان در مقایسه با مغز مردان کوچک تر است اما اگر حجم مغز زنان رو با حجم بدن خودشان و مغز مردان رو نیز با حجم بدن خودشان مقایسه کنیم مغز زنان به نسبت بدنشان از مغز مردان به نسبت بدنشان بزرگ تر است)این دو عامل باعث میشود تا برقراری ارتباط بین دو نیم که برای زنان اسان تر از مردان باشد به همین دلیل اکثرا برای زنان سخت تر است تا در تصمیم گیری فقط از منطق استفاده کنند چون ناخود اگاه در هنگام فعالیت مغزی هر دو نیم کره فعال میشوند.به همین خاطر زنان برای تسلط بر احساساتشان نیاز مند تمرین های بیشتری هستند تا ذهن خود را منطقی بار بیاورند البته همین احساسات برای تحکیم بنیان خانواده و انجام وظایف همسری و مادری نیاز است. همین ویژگی که یک ضعف در زنان ایجاد کرده باعث شده تا توانایی هایی در زنان ایجاد شود و ان انجام چند کار هم زمان است. زنان میتوانند در یک لحظه هم ناراحت باشند و هم خوشحال اما یک مرد وقتی ناراحت است ناراحت است!!زنان توانایی درک مخاطب سوم را دارند در حالی که اکثر مردان بعد از سال ها در هنگام رانندگی به سختی قادرند تا بدون نگاه کردن به چهره ی مخاطب و تسلط به جلو پاسخ یک مخاطب را بدهند.برای یک زن خانه دار اصلا سخت نیست تا هم به برنامه تلویزیونی مورد علاقه اش نگاه کند هم با تلفن صحبت کند هم مراقب غذای روی گاز باشد و هم از کودکش که در گوشه مشغول بازیست مراقبت کند و حتی هم زمان مشغول بافتن یک بافتنی هم باشد!اما انجام هم زمان همه ی اینها برای یک مرد تقریبا ناممکن است احتمالا غذا میسوزد از برنامه تلوییون چیزی نمیفهمد بچه بلایی سر خود می اورد و... این یک مثال بسیار پیش پا افتاده بود برای درک ملموس این توانایی که اگر به درستی شناخته شود قطعا در بسیاری از امور مورد نیاز اجتماع مفید خواهد بود.در واقع میتوان گفت مردان برای انجام کارهایی که نیازمند تمرکز است مناسبند و زنان برای اموری که نیازمند هماهنگیست.[/SPOILER]اما از دید اسلامی:اسلام تفاوتی از نظر مقام انسانی بین زن و مرد قائل نیست موتاسفانه در بعضی تفاسیری که از قران کریم در مورد الرجال قوامون علی نسا گفته میشود این به معنی برتری نوع مرد از نوع زن است و هر زنی باید از هر مردی فرمان برداری کند در حالی که ایه در مورد رابطه ی بین زن و شوهر است چون اگر بخواهیم غیر این را در نظر بگیریم این ایه با ایات دیگر که اطاعت از مادر را واجب میاند در تضاد خواهد بود و یا حتی باید قائل بر برتری بسیاری از شخصی مثل فاطمه زهرا شویم....در این مورد و حدیث منقول در نهج البلاغه در مورد ناقص العقل بودن زنان در این لینک توضیحات کامل داده شده به طور خلاصه میتوانید پست های جناب طارق رو بخونید: http://www.askdin.com/thread9586.html
عاشورایی;293476 نوشت:
ر هر جامعه ای مرد مقدمتر به زن است.
شما بفرمایید این جمله به چه معناست؟و این؟
عاشورایی;293476 نوشت:
بنابر قرآن کریم زن و مرد از یک سرشت و از یک ردیف هستند اما وظائف ایشان فرق میکند و مرد از درجه بالاتری برخوردار است.
عاشورایی;293476 نوشت:
و بیرون برای مرد است و جهاد و دفاع از اسلام و زن مسلمان بر عهده مرد است.
در این مورد یک نکته باید مورد توجه قرار بگیرد و ان اینکه این طور نیست که بگوییم مثلا امری مثل جهاد بر زنان واجب نیست بلکه درست است گفته شود در شرایط خاصی بر مردان واجب است و در شرایط خاص تر بر زنان...و یا در مورد مرجعیت و یا قضاوت به طور مطلق نمیتواند گفت که زن نمیتواند قاضی باشد اگر حاکم شرع تشخیص دهد که وی دارای عدالت است و تونایی کنترل احساساتش را دارد دلیلی بر مخالفت نیست و اتفاقا در اموری که مربوط به کارهای قضایی زنان است وجود قاضی زن بهتر است...!(این رو به نقل از ایت الله جوادی عرض کردم قریب به مضمون البته)
بگذارید مثالی عرض کنم:
الله در کتابش میفرماید: يا بني اسراييل اذكروا نعمتي التي انعمت عليكم واني فضلتكم علي العالمين
آیا از نظر نوع انسان و رستگاری از ما برترند؟؟
مسلما خیر. بلکه آنها برتری هایی مادی نسبت به دیگر اقوام موجود روی کره زمین همچون سفید پوستی زمینهای حاصلخیز و شجره ای طیبه دارند.
برای مرد هم همین است. وقتی الله میفرماید: ولهن مثل الذي عليهن بالمعروف وللرجال عليهن درجه والله عزيز حكيم (2:228)
ربطی به سرشت و هدف رستگاری ندارد. این تنها فرق هایی ست مادی و البته چشمگیر است که مرد نسبت به زن دارد و هیچکس نمیتواند منکر آن شود و مرد از همه لحاظ بر زن ارجح تر است.
ولهن مثل الذي عليهن بالمعروف وللرجال عليهن درجه والله عزيز حكيم (2:228) ربطی به سرشت و هدف رستگاری ندارد. این تنها فرق هایی ست مادی و البته چشمگیر است که مرد نسبت به زن دارد و هیچکس نمیتواند منکر آن شود و مرد از همه لحاظ بر زن ارجح تر است.
!!!!!!!!!!
اگر لینکی که در پست قبل دادم میخواندید پاسخ خود را میگرفتید.....![/]
مسلما خیر. بلکه آنها برتری هایی مادی نسبت به دیگر اقوام موجود روی کره زمین همچون سفید پوستی زمینهای حاصلخیز و شجره ای طیبه دارند.
پس شما معتقد به برتری نژاد سفید بر تیره پوست یا سیاه پوست هستید یا به عبارت دیگر نژاد پرستید.لطفا عقاید نژادپرستانه خودتان را به قران نصبت ندهید
عاشورایی;294115 نوشت:
ولهن مثل الذي عليهن بالمعروف وللرجال عليهن درجه والله عزيز حكيم (2:228)
رجال تنها هنگامی معنی مرد میدهد که ضمیر مذکر داشته باشه و چون در این کلمه این ضمیر نیست به معنی مردانگی یا غیوریت است.پس معنی آن این میشود که کسانی بر زنان درجه دارند که صاحب غیرتند
چه ربطی داره؟ من گفتم چند دلیل برتری آنها اینست که دنیایی است. مگر پول برتری دنیایی نمیآورد؟ پس هرکه بگوید پولدار برتر(مادی) است پولپرست است؟؟
يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر وانثي وجعلناكم شعوبا وقبايل لتعارفوا ان اكرمكم عند الله اتقاكم ان الله عليم خبير
اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست بىترديد خداوند داناى آگاه است
اما این برتری ها نزد الله هیچ است و فقط تقواست تقوا...
[="Tahoma"][="SlateGray"]شاید بنيان خانواده، و ارزش اصلي اين نهاد رو به تفيض با بُلد شدن زن در جامعه و نقش اصلي اون، هم اشتباه گرفتيم و هم دچار ترديد شديم
به نظرم تفکرات اجتماع ايراني ( در حال حاضر ) سخن در گروِ، شیوه ها و استانداردهای نامعتبر فکری در گذشته نمیذاره؛ که باید منباب این نوع، حرکت کنیم. که، طبیعتاً بایستی زن در حصار مرد باشه، و نقش مهم اش در بنیان خانواده تنها و فقط، رسیده گی در امور داخلی خانه باشه. و بیاد نقش و هویت برونی اش رو انکار کنه.که چرا؟ همون تفکراتی که ما اسمش رو مذهب گذاشتیم ریشه بی افکنه به ماجرای این قضیه.
اما باز به نظرم میشه این هدف رو اینطور استنباط کرد:
پيروي کردن از رفتار هايي که بايد يک فرد در اصل و بنياد ذاتي خودش داشته باشد حال چه مرد و چه زن!.
اين يعني وقتي شما نقش يک مادر رو براي پر رنگ کردن حضور خودت در اجتماع نا ديده ميگيري، نتيجه ي اون در پي نابودیِ خانواده ست. و هيچ موقع نقش مادر بودن به حضور يک زن در احتماع خدشه وارد نمي کنه؛ بلکه اون رو تشويق به تقويت و پرورش هر دو جبهه مي کنه.
لذا من فکر مي کنم پر بي راه نيست وقتي حرف از خونه داري يک زن به ميون مياد[/]
کاربر مهمان خوش آمدید
دوم اینکه اگر وظیفه زن همسر داریست چرا مرد این وظیفه را ندارد مگر زنها این احتیاج را ندارند؟من به شخصه ترجیح میدهم خود به معراج بروم تا بخواهم کسی را به معراج برسانم به نظر شما این حسی نیست که هر انسانی دارد؟و این مساله که زن را به شرمگاهی تشبیه کنند که پوشاندنش لازم است تا چه حد درست است؟آیا همه صحبتهای ما را که میگوییم اسلام به خاطر خود زنان حضور آنها را محدود کرده پوچ و بی معنی جلوه نمیدهد؟این طور به نظر میرسد که زنان به خاطر سلامت جامعه توصیه به عدم حضور شده اند.آیا این ظلم به آنان نیست؟ما میگوییم اسلام هم برای دنیا برنامه مناسب دارد هم آخرت اما در این مورد بر عکس به نظر میرسد چرا که ظاهرا زنان با وجود این احکام باید برای پایبند ودن محدودیتهای بسیار بیشتری از مردان را متحمل شوند و اکثرا از خود به نفع دیگران بگذرند.اصلا به همین دلیل است که اکثر کسانی که به این مسائل پایبندند از داشتن دختر ناراضیند چرا که آنها تنها در خانه مینشینند و سربارشان میشوند و پسران میروند و کار میکنند کمک حالشان میشوند.آیا این حرف درست نیست؟
من نتونستم با پاسخ های شما تعارضی که ایجاد شده رو حل کنم.
خداوند به زنان استعداد هایی داده همان طور که به مردان داده...
اکثرا گفته میشه زنان در اموری مثل پزشکی یا مشاوره یا...شاغل باشند از نظر اسلام مشکلی نیست چون مثلا پزشک زن با زنان بیمار ارتباط دارد و....موارد مشابه این.
اما کسی مثل من که در دروس حفظی و علوم انسانی یا تجربی استعدادی در خودش نمیبینه اما مثلا در مسائل ریاضی ذهن فعالی داره چه کند؟!....
خب اگر از نظر اسلام به کار امدن این علاقه و استعداد نادرست است چرا خدا اون رو در وجود من قرار داده؟
مگر در استدلال هایی که برای وجود جهان اخرت اورده میشه نمیگوییم که در انسان ها میل به جاودانگی هست پس خداوند با توجه به ویزگی های کمالیش حتما باید به این نیاز و میلی که خود در وجود ما گذاشته پاسخ بدهد؟!خب در این موردهم همین طور است!
1 آیا دختر میتواند کاری که پسر میکند را انجام دهد؟
2 آیا دختر میتواند کمک حال پدرومادر غیز از جنبه احساسی شود؟
در هر جامعه ای مرد مقدمتر به زن است.
اما از کلام اسلام:
بنابر قرآن کریم زن و مرد از یک سرشت و از یک ردیف هستند اما وظائف ایشان فرق میکند و مرد از درجه بالاتری برخوردار است.
وقتی رسول الله(ص) وظائف این زوج جوان را گوشزد می نمود فاطمه(س) خوشحال بود ازینکه هیچ وظیفه ای در بیرون از خانه ندارد. و میفرمود: جای زن در پستوی خانه هاست. و بیرون برای مرد است و جهاد و دفاع از اسلام و زن مسلمان بر عهده مرد است.
دیدگاه آیت الله استاد جوادی آملی
ر بحثهاي قبل هم اشاره شد كه بحث زن و مرد در جامعه، غير از بحث زن و مرد در داخله منزل و خانواده است. در داخله منزل و خانواده گاهي زن قيّم مرد است، گاهي مرد قيّم زن است. حالا در داخل خانواده، مادري است و فرزنداني، فرزندان او هم متأهل‌اند و معيل و اين فرزندان متأهل و معيل هم هر كدام داراي فضيلتهاي علمي‌اند، بعضي مجتهد‌اند، بعضي طبيب‌اند، بعضي متخصص‌اند، بعضي كاسب و كارگرند، آيا بايد از مادر اطاعت كنند يا نه؟ آيا عقوق و عصيان مادر حرام است يا نه؟ خلاصه بايد مطيع فرمان مادر باشند يا نه؟ در داخله خانواده گاهي زن فرمانرواست، گاهي مرد فرمانرواست، اين زن و شوهر است.
آیت الله جوادی آملی
خب، پس در داخله خانواده، در داخله خانواده گاهي زن قيّم است، گاهي مرد قيّم است. غرض در داخله خانواده يك حكم است، در فضاي جامعه حكم ديگر. در فضاي جامعه براي مرد در مقابل زن هيچ قيموميتي و ولايتي نيست. در داخله خانواده گاهي زن قيّم است، گاهي مرد قيّم است. آنجا كه مرد قيّم است يعني شوهر نسبت به زن خود قيّم است.
پرسش:...
تفاضل زن و مرد در امور اجرايي نسبت به هم
اما مي‌ماند مسئله مديريت و كارهاي اجرايي، از اين جهت در داخله منزل يك حُكم است، در داخله جامعه حكم ديگر. در داخله منزل گاهي فرمان، فرمان زن است، مثل مادر. گاهي فرمان، فرمان مرد است، مثل شوهر. در داخله جامعه هم آن كه زعيم جامعه است، مسئول جامعه است بايد از او اطاعت كرد، نه معنايش اين است كه آن كسي مسئول جامعه است اين اقرب الي الله است، نه اين مديرتر است و مدبرتر است [و] بهتر مي‌تواند جامعه را اداره كند، اين يك وظيفه است. در همان جامعه هم ممكن است بعضي از مولّي عليه‌ها اعلم باشند و اتقي باشند و اقرب الي الله باشند. كارهاي اجرايي را هرگز با كمالات معنوي ما نبايد دو بحث را يكجا طرح بكنيم، كارهاي اجرايي به عهده مرد است، آن هم معلوم نيست كه كارهاي اجرايي زن را زن نتواند به عهده بگيرد.
[SPOILER]اینجا بعضی از این تفاوت ها رو از همان نگاه غربی که فرمودین عرض میکنم:
فاصله ی دو نیم کره ی مغز در مردان بیشتر از زنان است و سلول های عصبی رابط بین رو دو نیم کره نیز در مغز زنان بیشتر است(اندازه مغز زنان در مقایسه با مغز مردان کوچک تر است اما اگر حجم مغز زنان رو با حجم بدن خودشان و مغز مردان رو نیز با حجم بدن خودشان مقایسه کنیم مغز زنان به نسبت بدنشان از مغز مردان به نسبت بدنشان بزرگ تر است)این دو عامل باعث میشود تا برقراری ارتباط بین دو نیم که برای زنان اسان تر از مردان باشد به همین دلیل اکثرا برای زنان سخت تر است تا در تصمیم گیری فقط از منطق استفاده کنند چون ناخود اگاه در هنگام فعالیت مغزی هر دو نیم کره فعال میشوند.به همین خاطر زنان برای تسلط بر احساساتشان نیاز مند تمرین های بیشتری هستند تا ذهن خود را منطقی بار بیاورند البته همین احساسات برای تحکیم بنیان خانواده و انجام وظایف همسری و مادری نیاز است. همین ویژگی که یک ضعف در زنان ایجاد کرده باعث شده تا توانایی هایی در زنان ایجاد شود و ان انجام چند کار هم زمان است. زنان میتوانند در یک لحظه هم ناراحت باشند و هم خوشحال اما یک مرد وقتی ناراحت است ناراحت است!!زنان توانایی درک مخاطب سوم را دارند در حالی که اکثر مردان بعد از سال ها در هنگام رانندگی به سختی قادرند تا بدون نگاه کردن به چهره ی مخاطب و تسلط به جلو پاسخ یک مخاطب را بدهند.برای یک زن خانه دار اصلا سخت نیست تا هم به برنامه تلویزیونی مورد علاقه اش نگاه کند هم با تلفن صحبت کند هم مراقب غذای روی گاز باشد و هم از کودکش که در گوشه مشغول بازیست مراقبت کند و حتی هم زمان مشغول بافتن یک بافتنی هم باشد!اما انجام هم زمان همه ی اینها برای یک مرد تقریبا ناممکن است احتمالا غذا میسوزد از برنامه تلوییون چیزی نمیفهمد بچه بلایی سر خود می اورد و...
این یک مثال بسیار پیش پا افتاده بود برای درک ملموس این توانایی که اگر به درستی شناخته شود قطعا در بسیاری از امور مورد نیاز اجتماع مفید خواهد بود.در واقع میتوان گفت مردان برای انجام کارهایی که نیازمند تمرکز است مناسبند و زنان برای اموری که نیازمند هماهنگیست.[/SPOILER]اما از دید اسلامی:اسلام تفاوتی از نظر مقام انسانی بین زن و مرد قائل نیست موتاسفانه در بعضی تفاسیری که از قران کریم در مورد الرجال قوامون علی نسا گفته میشود این به معنی برتری نوع مرد از نوع زن است و هر زنی باید از هر مردی فرمان برداری کند در حالی که ایه در مورد رابطه ی بین زن و شوهر است چون اگر بخواهیم غیر این را در نظر بگیریم این ایه با ایات دیگر که اطاعت از مادر را واجب میاند در تضاد خواهد بود و یا حتی باید قائل بر برتری بسیاری از شخصی مثل فاطمه زهرا شویم....در این مورد و حدیث منقول در نهج البلاغه در مورد ناقص العقل بودن زنان در این لینک توضیحات کامل داده شده به طور خلاصه میتوانید پست های جناب طارق رو بخونید: http://www.askdin.com/thread9586.html
بسم الله الرحمن الرحیم
بگذارید مثالی عرض کنم:
الله در کتابش میفرماید:
يا بني اسراييل اذكروا نعمتي التي انعمت عليكم واني فضلتكم علي العالمين
آیا از نظر نوع انسان و رستگاری از ما برترند؟؟
مسلما خیر. بلکه آنها برتری هایی مادی نسبت به دیگر اقوام موجود روی کره زمین همچون سفید پوستی زمینهای حاصلخیز و شجره ای طیبه دارند.
برای مرد هم همین است. وقتی الله میفرماید:
ولهن مثل الذي عليهن بالمعروف وللرجال عليهن درجه والله عزيز حكيم (2:228)
ربطی به سرشت و هدف رستگاری ندارد. این تنها فرق هایی ست مادی و البته چشمگیر است که مرد نسبت به زن دارد و هیچکس نمیتواند منکر آن شود و مرد از همه لحاظ بر زن ارجح تر است.
[="Olive"] عاشورایی;294115 نوشت:
!!!!!!!!!!
اگر لینکی که در پست قبل دادم میخواندید پاسخ خود را میگرفتید.....![/]
پس شما معتقد به برتری نژاد سفید بر تیره پوست یا سیاه پوست هستید یا به عبارت دیگر نژاد پرستید.لطفا عقاید نژادپرستانه خودتان را به قران نصبت ندهید
رجال تنها هنگامی معنی مرد میدهد که ضمیر مذکر داشته باشه و چون در این کلمه این ضمیر نیست به معنی مردانگی یا غیوریت است.پس معنی آن این میشود که کسانی بر زنان درجه دارند که صاحب غیرتند
سلام علیکم
چه ربطی داره؟ من گفتم چند دلیل برتری آنها اینست که دنیایی است. مگر پول برتری دنیایی نمیآورد؟ پس هرکه بگوید پولدار برتر(مادی) است پولپرست است؟؟
يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر وانثي وجعلناكم شعوبا وقبايل لتعارفوا ان اكرمكم عند الله اتقاكم ان الله عليم خبير
اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست بىترديد خداوند داناى آگاه است
اما این برتری ها نزد الله هیچ است و فقط تقواست تقوا...
[="Tahoma"][="SlateGray"]شاید بنيان خانواده، و ارزش اصلي اين نهاد رو به تفيض با بُلد شدن زن در جامعه و نقش اصلي اون، هم اشتباه گرفتيم و هم دچار ترديد شديم
به نظرم تفکرات اجتماع ايراني ( در حال حاضر ) سخن در گروِ، شیوه ها و استانداردهای نامعتبر فکری در گذشته نمیذاره؛ که باید منباب این نوع، حرکت کنیم. که، طبیعتاً بایستی زن در حصار مرد باشه، و نقش مهم اش در بنیان خانواده تنها و فقط، رسیده گی در امور داخلی خانه باشه. و بیاد نقش و هویت برونی اش رو انکار کنه.که چرا؟ همون تفکراتی که ما اسمش رو مذهب گذاشتیم ریشه بی افکنه به ماجرای این قضیه.
اما باز به نظرم میشه این هدف رو اینطور استنباط کرد:
پيروي کردن از رفتار هايي که بايد يک فرد در اصل و بنياد ذاتي خودش داشته باشد حال چه مرد و چه زن!.
اين يعني وقتي شما نقش يک مادر رو براي پر رنگ کردن حضور خودت در اجتماع نا ديده ميگيري، نتيجه ي اون در پي نابودیِ خانواده ست. و هيچ موقع نقش مادر بودن به حضور يک زن در احتماع خدشه وارد نمي کنه؛ بلکه اون رو تشويق به تقويت و پرورش هر دو جبهه مي کنه.
لذا من فکر مي کنم پر بي راه نيست وقتي حرف از خونه داري يک زن به ميون مياد[/]
حقوق زن=حقوق مرد
بدون هیچ تفسیر و نقل قولی