حضرت محمد فقط پیامبر مردان است !!!!!
تب‌های اولیه
[=13]بنام جهاندار[/]
[=13[/]
[=13 درود بر راستپذیران ارجمند [/]
[=13[/]
[=13 بزودی می خواهم با آیات قرآن نشان دهم که حضرت محمد«صلی الله علیه وآله» عمدتا و در اصل پیامبر مردان بوده است و مگر در شرایط خاصی که سیاست و مصلحت اقتضاء می کرد به زنان هم بعنوان فرع در درجه دوم اشاره می نمود [/]
بزودی می خواهم با آیات قرآن نشان دهم که محمد عمدتا و در اصل پیامبر مردان بوده است و مگر در شرایط خاصی که سیاست و مصلحت اقتضاء می کرد به زنان هم بعنوان فرع اشاره می نمود
سلام بر ذاتهای پاک
کسانی که می خواهند بهره آنها از دین حق الهی اسلام اشکال کردنهای بی اساس باشد تا درون پر آشوبشان پر آشوبتر شود راه بجایی نمی برند .
آنها می خواهند با دهانشان نور حقیقت اسلام را خاموش کنند ولی خدا تمام کننده نور خود است هرچند کافران بدشان بیاید .
زن در اسلام فرع نیست بلکه مانند مرد شایسته مقامات انسانی و مخاطب خدای متعال و و حی قرآنی است .
موفق در حقیقت جویی
کسانی که می خواهند بهره آنها از دین حق الهی اسلام اشکال کردنهای بی اساس باشد تا درون پر آشوبشان پر آشوبتر شود راه بجایی نمی برند .
آنها می خواهند با دهانشان نور حقیقت اسلام را خاموش کنند ولی خدا تمام کننده نور خود است هرچند کافران بدشان بیاید .
با درود
درست است
بله البته فاش می گویم وزگفته ی خود دلشام که قصد من هم همین است
بالا ترین گوهر در زندگی انسان صداقت است
اما من هیچ متدینی نمی بینم که صداقت و اخلاصی در بیان یافته ها و وجدان خود داشته باشد
همه اش عوام فریبی و مصلحت طلبی و سیاست زدگی و استفاده ی ابزاری از دین و مذهب برای سواری گرفتن از دیگران
در نظر من دین یعنی ریا کاری؛عوام فریبی،تظاهر ، سالوسی ،مصلحت طلبی و نان به نرخ روز خوردن ، کتمان حقایق بخاطر محافظه کاری و[="navy"] حفظ اسکلت خود بر اریکه ی مقام های پوچ دنیوی [/]
و این چنین است که از دین ومذهب حالم بهم می خورد چون در دین امروزی هیچ صداقتی وجود ندارد
[="red"] این سیاست است که برای رفتار دینی تعیین تکلیف می کند نه صداقت [/]
و این چنین است که از دین ومذهب حالم بهم می خورد چون در دین امروزی هیچ صداقتی وجود ندارد
درود بر با دینان
شما دین را در نگاه خود دیده اید نه از نگاه دین!!!
:Gol:
این سیاست است که برای رفتار دینی تعیین تکلیف می کند نه صداقت
برای گفته هایتان سند بیاورید:Sham:
[=13]بنام جهانداردرود بر راستپذیران ارجمند
بزودی می خواهم با آیات قرآن نشان دهم که محمد عمدتا و در اصل پیامبر مردان بوده است و مگر در شرایط خاصی که سیاست و مصلحت اقتضاء می کرد به زنان هم بعنوان فرع در درجه دوم اشاره می نمود [/]
با سلام
جناب نوری زحمت نکشید با این همه علم !!چرا رجز خوانی میکنید!!
ما منتظریم !!!
اسلام تفاوتی بین زن و مرد از نظر انسانی قائل نیست و ملاک برتری و سعادت تنها در تقوا تمرکز یافته است .
به آیه ذیل توجه کنیم:
یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم ان الله علیم خبیر ; «ای مردم ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آنگاه شعبه های بسیار وفرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید . گرامترین شما نزد خدا با تقواترین شماست و خدا کاملا آگاه است .»
و یا در جای دیگر می گوید: انی لااضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض; «همانا من عمل هیچکس از زن و مرد را بی مزد نمی گذارم همه شما از هم هستید .»
دقت در این آیات نشان می دهد که تنها تقوا و درست کرداری ملاک تفاوت زن و مرد است .
در اسلام هرگز در مورد وجه انسانی این دو جنس سخنی مطرح نشده است; چه در این دیدگاه این دو جنس، از نظر حقوق انسانی متساویند .
جنسیت متفاوت، نمایانگر تفاوتهایی نیز هست . این تفاوتها برخی از تکالیف و مجازاتها را رقم می زند که در دو جنس متفاوت است .
عدم تشابه حقوق زن و مرد در حدودی که طبیعت، زن و مرد را در وضع نا مشابهی قرار داده است هم با عدالت و حقوق فطری، بهتر تطبیق می کند و هم سعادت خانوادگی را بهتر تامین می نماید، و هم اجتماع را بهتر به جلو می برد . لازمه عدالت و حقوق فطری و انسانی زن و مرد عدم تشابه آنها در پاره ای از حقوق است ;
شهید مطهری به نوعی حقوق فطری و طبیعی معتقد است که مبتنی بر ظرفیت های موجود بنا شده است .
از دوستان گرامی دعوت میکنم برای آگاهی بیشتر به کتاب زن درچشم پیامبر(ص)
پژوهشی در باره رفتار شناسی پیامبر (ص) با زنان،بررسی زوایای رفتاری پیامبر اعظم(ص)به عنوان الگویی نیکو برای تمامی جهانیان، امری مهم و ضروری است مراجعه کنند
نویسنده در این نوشتار با بهره مندی از منابع اولیه شیعه و اهل سنت بر آن است که با توجه به گزارشات تاریخی و بدور از گرایشات سیاسی به ترسیم الگوی رفتاری آن حضرت به ویژه در رابطه با زنان بپردازد.
کتاب شامل 9 فصل است :
فصل اول، با عنوان کلیات
به بیان دیدگاه پیامبر نسبت به زنان در سیره و سخن آن حضرت و از میان دوتحلیل افراطی وتفریطی از سوی نویسندگان اعم از مسلمان و مستشرقان پرداخته است.در این فصل ضرورت، اهداف و پیشینه پژوهش نیز بیان شده است.
فصل دوم: پیامبر، دختران و فرهنگ مهرورزی
در این فصل نویسنده با بیان داستانها و برشهای تاریخی از برخوردهای پیامبر با دختران جوان و در نظر گرفتن روحیات آنان از سوی ایشان به تحلیل این موضوع پرداخته است.
فصل سوم: پیامبر و رفتار با همسران
از آنجا که رفتار درون خانوادگی افراد، نمایی از رفتار بیرونی و معاشرت آنان در جامعه است ، بر رسی رفتار پیامبر با همسرانشان زمینه شناخت عمیق تری را نسبت به پیامبر ایجاد میکند.در این فصل پس از بیان علت تعدد زوجات پیامبر به نمونه هایی از رفتار های پیامبر با همسرانشان اشاره شده است.
فصل چهارم :پیامبر ، زن و فرهنگ تکریم اسیر
در این فصل برخوردها و رفتارهای پیامبر با زنان اسیر که در نبردها و جهاد به اسارت مسلما نان در آمده اند به گونه ای مصداقی بررسی شده است.
فصل پنجم: پیامبر و زنان خطاکار
نکته قابل توجه در این بخش یافتن معیار عفو و بخشش از سوی رسول خدا در کنار توجه ایشان به رعایت قوانین اسلام و اجرای مجازات الهی است.
فصل ششم: پیامبر ، زنان و مصائب
در این بخش به نمونه هایی از برخورد پیامبر با زنانی اشاره میکند که به نوعی در معرض آسیب های اجتماعی قرار گرفته اند .در این میان زنانی که برای حفظ باور های خود از محیط زندگی و خانوادگی جدا میشوند را می توان از جمله قشر آسیب دیده دانست.
فصل هفتم: پیامبر ، زن و حقوق زوجین
توجه ویژه پیامبر به بهبود روابط زوجین و و تعلیم و آگاهی بخشی به زنان در باره رفتار با همسرانشان و بیان نمونه هایی از این رفتارها محور اصلی بحث های این فصل است.
فصل هشتم: پیامبر ، زنان ،حریم ها و حرمت ها
در این بخش به ارتباط پیامبر با زنان خویشاوند اعم از محارم و غیر محارم و زنان دیگری که به لحاظ موضوع در مجموعه های پیشین گنجانده نمی شوند ، پرداخته شده است.
فصل نهم: پیامبر ، زنان اشتغال و دانش اندوزی
حضور اجتماعی زنان و دیدگاه اسلام، با دقت در گزارشهایی که از رفتار پیامبر با زنان شاغل وجود دارد، بیان شده است. همچنین در این فصل پاره ای از مصادیق مربوط به رفتار پیامبر با زنان عالم و فرزانه ذکر شده است.
در پایان ودر نتیجه گیری از بحث نویسنده بر این عقیده است که رفتار پیامبر با زنان بر اساس شناخت موقعیت ویژه جنسیتی آنان و مقام اجتماعی و نیز تابع مصالح عامه و در پاره ای موارد مشمول حکم حکومتی و همواره مهر آمیز و همراه با عفو و بخشش بوده است.
جناب نوری ، به نظر من سوال کردن و رفع شبهه خیلی خوبه .
خود من گاهی برام شبهاتی پیش میاد ؛
و وقتی به جواب میرسم خیلی احساس اطمینان بیشتری پیدا می کنم.
ادامه دارد.....
طبیعی است که سخن گفتن عفیفانه با زنان و کمتر نام بردن آنان یکی از راه های حفظ حرمت آنان است. این به معنای بی توجهی به زنان به عنوان نیمی از جمعیت انسان ها نیست.
البته در مواردی که نیاز به تاکید دارد ، به طور آشکار و جداگانه از الفاظ ویژه ی زنان در آیات قرآن استفاده شده است.مانند آیه 33 احزاب.
گرچه در شرایطی هم که کل جمعیت انسانی مد نظر باشد از لفظ مذکر استفاده می شود و باز هم این به معنای بی توجهی به زنان نیست. (در همه ی زبان ها این گونه است.)
پست های جناب رضا هم این مطلب رو کاملا تایید می کنه.
به نام خدا
1- در قرآن سعی شده کلام کوتاه شود. بنابراین بسیاری از آیات را می توان دارای مخاطب زن و مرد دانست.
2- اگر با این دید نگاه کنیم و بگوییم زنان کمتر مورد خطاب قرار گرفته اند، بنابراین کمتر با جهنم تهدید شده اند.
خظاب کمتر قرآن به زنان ، برخاسته از نگرش قرآن به رعایت حرمت زنان است و نشان از غیرت خداوند دارد.
درود بر مریم
نوشته را نقل کرده اید اما گویی آن را هم پذیرفته ای !!!!
[="DarkGreen"]بهر حال از قول من به آن که اینها را گفته بگویید [/]
اینکه یکی دیگر به اسماء حسنی خداوند اضافه نموده اید سپاسگزارم پس اسم حسنی جدید الله می شود[="Red"] غیور[/] !!
مثلا ماه رمضان امسال به آن گروهی که نزدیک اذان تواشیح می خوانند بگیم که به اسماء الله غیور هم اضافه کنند
مثلا بگویند
.......[="Blue"]. خالق الباری المصور [="Purple"] الغیور [/] الرحیم .ال......[/]..
اما فکر نمی کنید این صفات انسانی را که برای الله توصیف می کنید مقام او را تا حد یک انسانی که خشمگین می شود و نفرین می کند و غیرت به خرج می دهد پول می خواهد و ........ پایین آورده اید ؟؟؟؟
اگر هر کس خواست برا خدا یک صفت ذهنی و [="Red"]بزعم خود اسماءحسنی[/] بسازد !!!
من هم می گویم
خدا خیلی آقاست !!!
خدا خیلی خوش تیپ است !!!!!!!
[="Purple"] لیس کمثله شی[/] را قبول کنیم یا صفات انسانی او را ؟؟؟؟
خدا برا خود محمد هم ناشناخته بوده است چون اگر می دانست خدا چیست دیگر لازم نبود بگوید
[="Purple"] لیس کمثله شی[/]
[="Red"] محمد فقط احساس می کرد که باید خدایی باشد همین [/]
شما هیچ وقت به حقیقت نمی رسید چون خودتون نمی خواهید .
بابا وقتی که حقیقت با سرعت نور داره حرکت می کنه و شماها هم سر راه این بنده خدا مدام موانع ایذایی کار می گذارین من خاکی از کجا بتونم ببوسم آستان آن قصر بلند !!! :please:
اسلام تفاوتی بین زن و مرد از نظر انسانی قائل نیست و ملاک برتری و سعادت تنها در تقوا تمرکز یافته است .
به آیه ذیل توجه کنیم:
یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم ان الله علیم خبیر ; «ای مردم ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آنگاه شعبه های بسیار وفرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید . گرامترین شما نزد خدا با تقواترین شماست و خدا کاملا آگاه است .
جناب استاد رضا علیه سلام
الهی که مزد زحمات و شب نخوابی هات رو برای شیعه از دست ساقی کوثر بگیری
عزیز گرامی
از کجا معلوم که ناس به معنی فقط مردان نباشد ؟؟؟
از کجا معلوم در این آیه [="Red"] یا ایها الناس[/] فقط منظور مردان نباشد
یعنی این آیه می فرماید
ای مردان ( که دور و بر محمد جمع شده اید ) ما شما را از زنی و مردی آفریدیم !!!!
چون آن طوری که در شان نزولها آمده باعث نزول اینگونه آیه ها در قرآن یک کشمکشی بین مردان بوده نه زنان!!!!
واژه ناس علاوه بر عموم مرد و زن یک منطقه[="red"] به معنی صرفاً مردان هم می تواند باشد
[/]!!!!
[="Blue"]چکیده اینکه
الله قرآن پرداختن به حق و حقوق زنان رادر مرتبه ای پس از مردان و در گرو تامین حقوق مردان نهاده است
[="Red"] مردان می توانند چهار زن بگیرند ولی زن نمی تواند [/]
اگر بگویید سرشت و آٰفرینش زن و مرد اینطور اقتضاء کرده
من هم می گویم خدا چرا زن را طوری نیافرید که طبیعت وسرشت او هم مانند مرد باشد و عدالت آفرینش و سرشتی ایجاد کند مگر خدا قادر نبود این کار را بکند ؟؟؟
[="Red"]زنان باید نصف مردان ارث ببرند و دیه شان نصف است [/]
[="red"] و شهادتشون به تنهایی کفایت نمی کند !!!![/]
باز اگر بگویید سرشت و آٰفرینش زن و مرد اینطور اقتضاء کرده
من هم می گویم الله چرا زن را طوری نیافرید که طبیعت و ادراک او هم مانند مرد باشد
پس عدالت آفرینشی خدا باید کجا نمایان شود ؟
[/]
مگر قرآن نمی گوید گرامی ترین شما با تقوی ترین است
پس طبق این آیه در دیدگاه الله تنها اختلاف معنوی انسانها فقط در تقوی است نه اختلاف ادراک و احساس و قضاوت
یعنی آیه می گوید زنان ومردان از نظر روحی از یک ریشه مشترک آفریده شده اند
مرد اگر تمایل دارد دارد زن هم تمایل دارد
زن اگر احساساتی می شود مرد هم احساساتی می شود
مرد گناه می کند زن هم می تواند گناه کند
مرد اگر تقوی داشته باشد زن هم می تواند
آیه اینها را می گوید حالا چطور در آیات بسیار دیگری زن را در فرع و درجه دوم ودر سایه ی مرد قرار می دهد
خود الله می داند !
سلام بر دوستداران حق!:Gol:
اما فکر نمی کنید این صفات انسانی را که برای الله توصیف می کنید مقام او را تا حد یک انسانی که خشمگین می شود و نفرین می کند و غیرت به خرج می دهد و........... پایین آورده اید ؟؟؟؟
. امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
«اِنَّ اللهَ غَیوُرٌ یُحِبُّ كُلَّ غَیورٍ»
خداوند، غیور است و هر غیرتمندی را دوست دارد.
فروع كافی، ج 5، ص 535، دارصعب، بیروت.
«اَلا وَ اِنَّ اللهَ حَرَّمَ الْحَرامَ وَ حَدَّ الحُدودَ وَ ما اَحَدٌ اَغْیَرَ مِنَ اللهِ وَ مِنْ غَیْرَتِهِ حَرَّمَ الْفواحِشَ»
آگاه باشید كه خداوند، محرمات را حرام و حدود را وضع كرد و هیچ كس غیورتر از خدا نیست كه از روی غیرت، زشتیها را حرام كرده است.
بحارالانوار ج 76، ص 332.
لیس کمثله شی را قبول کنیم یا صفات انسانی او را ؟؟؟؟
بنده ای بخشنده است, آیا این بدین معناست که خداوند صفت انسانی دارد؟؟!!!
خیر این به این معناست که انسان تجلی گاه صفات خداوند است!
و غیور هم یکی از صفات خداوند است.
از کجا معلوم که ناس به معنی فقط مردان نباشد ؟؟؟ از کجا معلوم در این آیه یا ایها الناس فقط منظور مردان نباشد
اگر اندکی ادبیات عرب بلد باشید دیگر این سوالات را مطرح نمیفرمایید
یعنی این آیه می فرماید ای مردان ( که دور و بر محمد جمع شده اید ) ما شما را از زنی و مردی آفریدیم !!!!
شما نمیدانید اما خدا میداند که هم زنان و هم مردان از زن و مردی آفریده شده اند.
(من هم به عنوان اطلاعات عمومی اینو بهتون میگم!)
اگر اندکی ادبیات عرب بلد باشید دیگر این سوالات را مطرح نمیفرمایید
استاد ادبیات گرامی
میشه بفرمایین از جمله ی بالا منظورتون چیه ؟
من گفتم که علاوه بر معنی معمولی ( هم مردان و هم زنان ) آن واژ ه ی ناس می تواند [="Red"] به معنی گروهی از مردان ( بدون زنان) هم باشد
[/]
مگر غیر از این گفته ام
اگر بزعم شما ادبیات عرب را خوب بلد نباشم زبان قرآن را که خوب بلدم
دوست گرامی
مشکل شما ها ( مذهبیون و متدینان) این است که در قرآن تدبر نمی کنید اگر نه بر من ایراد نگرفته با جان و دل پذیرای حرف حق می شدید
به گفته ی علی
شما دشمن چیزهایی هستید که نمی دانید !!!
اگر در آیات قرآن تفکر کنید به درستی حرف این کافر کیش بی ایمان ایمان می آوردید :Cheshmak:
همه اش عوام فریبی و مصلحت طلبی و سیاست زدگی و استفاده ی ابزاری از دین و مذهب برای سواری گرفتن از دیگران در نظر من دین یعنی ریا کاری؛عوام فریبی،تظاهر ، سالوسی ،مصلحت طلبی و نان به نرخ روز خوردن ، کتمان حقایق بخاطر محافظه کاری و حفظ اسکلت خود بر اریکه ی مقام های پوچ دنیوی
از قدیم گفته اند کافر همه را به کیش خود پندارد .
اگر متدینین اینگونه باشند غیر متدینین بدتر از این هستند .
این سیاست است که برای رفتار دینی تعیین تکلیف می کند نه صداقت
همیشه این آفت بوده است کمتر یا بیشتر مهم آنستکه انسان خود را فدای گمراهی کسی نکند یا از بدی دیگران برای خود بهانه هواپرستی و دین ستیزی نسازد .
جناب رضا
الهی که مزد زحمات و شب نخوابی هات رو برای شیعه از دست ساقی کوثر بگیری
عزیز گرامی
از کجا معلوم که ناس به معنی فقط مردان نباشد ؟؟؟
از کجا معلوم در این آیه یا ایها الناس فقط منظور مردان نباشد
یعنی این آیه می فرماید
ای مردان ( که دور و بر محمد جمع شده اید ) ما شما را از زنی و مردی آفریدیم !!!!
با سلام
جناب نوری بنده تعجب میکنم ! چطور دقت نمیکنید به آیات ؟
كلمة« ناس» كه در اين آيه بيان شدهاست، جنس خاصى را در نظر ندارد، بلكه شامل زن و مرد به طور يكسان مىشود چرا كه قرآن كريم براىهدايت روح آدمى است، و روح از آنجهت كه موجودى مجرد مى باشد، نه مذكر است و نه مؤنث زيرا مرد بودن و زن بودن جزء مقوم حقيقت انسان نمي باشد. از نظر قرآن زن و مرد داراي يك گوهراند ودرآفرينش‌گوهر وجودي آنان هيچ گونه نابرابري وجود ندارند.« ياايها الناس اتقوا ربكم الذي خلقكم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثيرا و نسأ...» (نسأ/1) اي مردم تقوا پيشه كنيد كه شما از نفس واحد خلق شده ايد و از آن نفس واحد، همسرتان را آفريده شده و از آن دو مردان و زنان زيادي پديد آمده است.
بيان قرآن درمورد آفرينش زن و مرد، بازتاب اصل توحيد است و هيچ گونه نابرابري در گوهر ذات و سرشت زن و مرد قائل نمي باشد.
قرآن مسير رشد و تکامل را براي زن و مرد بطور يکسان باز مي داند و در طي اين طريق محدوديتي براي هيچ کدام قائل نمي باشد.
جناب نوری بنده تعجب میکنم ! چطور دقت نمیکنید به آیات ؟
با درود
ببین رضا
اگه برات با قرآن ثابت کردم که غیر از عموم مرد وزن گاهی [="red"][="blue"]ناس[/][/] به معنی [="red"]فقط مردان[/] هم می تواند باشد قول مردانه می دی که شهامت پذیرش و اعتراف به حق را داشته باشی
با درود
ببین رضا
اگه برات با قرآن ثابت کردم که غیر از عموم مرد وزن گاهی ناس به معنی فقط مردان هم می تواند باشد قول مردانه می دی که شهامت پذیرش و اعتراف به حق را داشته باشی
با سلام
جناب نوری چرا اینقدر زحمت میکشد!!
استاد بنده به شما متذکر شدم که احترام مخاطب خودتان را نگه دارید!
شما ما را چه فرض کردید ؟؟؟؟
بگذار دقیق برایتان توضیح دهم !
قول مردانه می دی که شهامت پذیرش و اعتراف به حق را داشته باشی
معنای ناس در قرآن یعنی مردم.
چون انسانها را می توان به دسته های گوناگون تقسیم بندی کرد. غنی، فقیر، عالم، جاهل، سفید، سیاه، ظالم، مظلوم و ....
اگر ما انسانها را ببینیم و این مایه های اختلاف و تبعیض را کنار بگذاریم یعنی به رنگها و شکلها و طبقه های گوناگون آنها نظر نکنیم و انسانها را در لباس انسان ملاحظه کنیم در این اعتبار می گوییم ناس (مردم) که شامل همه افراد بشر است. انسان منهای رنگش و شکلش و طبقه اش و دینش و طرز تفکرش و به اصطلاح فلاسفه: انسان لابشرط.
مفسرین از قدیم برای کلمه ناس یک چنین معنایی کرده اند و درست هم هست، ولی عده ای دچار اشتباه گشته و گفته اند ناس یعنی مردم فاقد همه چیز، یعنی توده، طبقه محروم، بیچاره.
که در این صورت شامل یک طبقه مخصوص است و شامل همه مردم نمی شود! به رغم پیروان این تفکر از جمله تفکر مارکسیستی قرآن کریم مخاطبان خود را «ناس» قرار داده است و «ناس» یعنی توده مردم، توده محروم.
این جهت دلیل است که قرآن به وجدان طبقاتی اذعان دارد و تنها طبقه ای را که ذی صلاحیت برای پذیرش دعوت اسلامی می داند، توده محروم است.
و همین دلیل است که اسلام خاستگاه طبقاتی و جهت گیری طبقاتی دارد؛ یعنی دین محرومان و مستضعفان است و مخاطب ایدئولوژی اسلامی تنها توده مردم است و بس. این نیز دلیل دیگری است بر زیر بنا بودن اقتصاد و مادی بودن هویت تاریخ از نظر اسلام.
اینطور نیست، بلکه مراد از ناس در قرآن مجید چنانکه گفتیم، مردم اند.
ولی معنای وضع خاصشان، از دینشان، فقرشان، بی نیازیشان، رنگشان، عملشان، جهلشان و آنجا که قرآن می فرماید «یا ایها الناس اعبدوا ربکم» (بقره/21)؛ ای مردم پروردگارتان را عبادت کنید.
نه این است که مخاطب قرآن تنها توده مردم باشند، بلکه مخاطب همه انسانها هستند و نیز در آیه «لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا» (آل عمران/79)؛ خداوند بر عهده همه مردم حج قرار داده است نه بر برخی از مردم.
البته بعدا با جمله «من استطاع الیه سبیلا ...» مشروط کرده به آنکه استطاعت داشته باشند.
و لذا در بعضی از موارد کلمه ناس به کفار گفته شده چنانکه در آیه 173 از سوره آل عمران می فرماید: «ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم»؛ مشرکین در برابر شما گرد آمده اند، پس از آنان بترسید.
که مربوط به یک داستانی است که کفار می خواستند به مدینه حمله کنند، قبلا شایع کرده بودند که مردم اجتماع کرده اند علیه مسلمانان و بدین وسیله می خواستند رعب و وحشت در دل مردم مسلمان ایجاد کنند.
همچنین در آیه 8 سوره بقره آمده: «و من الناس من یقول آمنا بالله وبالیوم الاخر و ما هم بمؤمنین»؛ در میان مردم کسانی هستند که می گویند به خدا و روز رستاخیز ایمان آورده ایم در حالی که ایمان ندارند. در این آیه، ناس بر منافقین اطلاق گشته است.
اصولا کلمه ناس در قرآن مجید زیاد آمده است؛ چه به عنوان خطاب مثل یاایها الناس و چه به عنوانهای دیگر نظیر: لله علی الناس حج البیت من استطاع ...
کلمه ناس با کلمه انسان از یک ریشه اند و تفاوت زیادی میان آنها نیست تنها از نظر ادبی تفاوتی که هست می گویند انسان اسم جنس است ولی ناس اسم جمع است.
یعنی وقتی می گوییم انسان، مراد نوع انسان است اما وقتی گفته می شود ناس منظور جمع انسانهاست.
نظیر کلمه قوم که به معنای جمع مردم است؛
پس یاایها الناس یعنی ای گروه انسانها! ای جامعه انسانی! ای همه انسانهای جهان!
اصولا کلمه ناس در قرآن مجید زیاد آمده است؛ چه به عنوان خطاب مثل یاایها الناس و چه به عنوانهای دیگر نظیر: لله علی الناس حج البیت من استطاع ... جناب نوری چرا اینقدر زحمت میکشد!! معنای ناس در قرآن یعنی مردم.اینطور نیست، بلکه مراد از ناس در قرآن مجید چنانکه گفتیم، مردم اند.
ولی معنای وضع خاصشان، از دینشان، فقرشان، بی نیازیشان، رنگشان، عملشان، جهلشان و آنجا که قرآن می فرماید «یا ایها الناس اعبدوا ربکم» (بقره/21)؛ ای مردم پروردگارتان را عبادت کنید.
نه این است که مخاطب قرآن تنها توده مردم باشند، بلکه مخاطب همه انسانها هستند و نیز در آیه «لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا» (آل عمران/79)؛ خداوند بر عهده همه مردم حج قرار داده است نه بر برخی از مردم.
البته بعدا با جمله «من استطاع الیه سبیلا ...» مشروط کرده به آنکه استطاعت داشته باشند.
و لذا در بعضی از موارد کلمه ناس به کفار گفته شده چنانکه در آیه 173 از سوره آل عمران می فرماید: «ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم»؛ مشرکین در برابر شما گرد آمده اند، پس از آنان بترسید.
که مربوط به یک داستانی است که کفار می خواستند به مدینه حمله کنند، قبلا شایع کرده بودند که مردم اجتماع کرده اند علیه مسلمانان و بدین وسیله می خواستند رعب و وحشت در دل مردم مسلمان ایجاد کنند.
همچنین در آیه 8 سوره بقره آمده: «و من الناس من یقول آمنا بالله وبالیوم الاخر و ما هم بمؤمنین»؛ در میان مردم کسانی هستند که می گویند به خدا و روز رستاخیز ایمان آورده ایم در حالی که ایمان ندارند. در این آیه، ناس بر منافقین اطلاق گشته است.
کلمه ناس با کلمه انسان از یک ریشه اند و تفاوت زیادی میان آنها نیست تنها از نظر ادبی تفاوتی که هست می گویند انسان اسم جنس است ولی ناس اسم جمع است.
یعنی وقتی می گوییم انسان، مراد نوع انسان است اما وقتی گفته می شود ناس منظور جمع انسانهاست.
نظیر کلمه قوم که به معنای جمع مردم است؛
پس یاایها الناس یعنی ای گروه انسانها! ای جامعه انسانی! ای همه انسانهای جهان!با سلام
استاد بنده به شما متذکر شدم که احترام مخاطب خودتان را نگه دارید!
شما ما را چه فرض کردید ؟؟؟؟
بگذار دقیق برایتان توضیح دهم !
قول مردانه می دی که شهامت پذیرش و اعتراف به حق را داشته باشی
چون انسانها را می توان به دسته های گوناگون تقسیم بندی کرد. غنی، فقیر، عالم، جاهل، سفید، سیاه، ظالم، مظلوم و ....
اگر ما انسانها را ببینیم و این مایه های اختلاف و تبعیض را کنار بگذاریم یعنی به رنگها و شکلها و طبقه های گوناگون آنها نظر نکنیم و انسانها را در لباس انسان ملاحظه کنیم در این اعتبار می گوییم ناس (مردم) که شامل همه افراد بشر است. انسان منهای رنگش و شکلش و طبقه اش و دینش و طرز تفکرش و به اصطلاح فلاسفه: انسان لابشرط.
مفسرین از قدیم برای کلمه ناس یک چنین معنایی کرده اند و درست هم هست، ولی عده ای دچار اشتباه گشته و گفته اند ناس یعنی مردم فاقد همه چیز، یعنی توده، طبقه محروم، بیچاره.
که در این صورت شامل یک طبقه مخصوص است و شامل همه مردم نمی شود! به رغم پیروان این تفکر از جمله تفکر مارکسیستی قرآن کریم مخاطبان خود را «ناس» قرار داده است و «ناس» یعنی توده مردم، توده محروم.
این جهت دلیل است که قرآن به وجدان طبقاتی اذعان دارد و تنها طبقه ای را که ذی صلاحیت برای پذیرش دعوت اسلامی می داند، توده محروم است.
و همین دلیل است که اسلام خاستگاه طبقاتی و جهت گیری طبقاتی دارد؛ یعنی دین محرومان و مستضعفان است و مخاطب ایدئولوژی اسلامی تنها توده مردم است و بس. این نیز دلیل دیگری است بر زیر بنا بودن اقتصاد و مادی بودن هویت تاریخ از نظر اسلام.
با درود
رضا می دانی ترا چه فرض کرده ام
پشتکار فوق العاده ی شما را در پاسخگویی ( درست یا نادرست کاری ندارم ) به تاپیکها تحسین می کنم
اگر چند نفر هم عقیده به مجاهدت و خستگی ناپذیری شما را داشتم باور کن دنیا را در هم می کوبیدیم
اما دریغا که تو در صف مخالفان منی
به نظر من شما یک نفر نیستی بلکه چند نفری یک گروهی
اما بعد
مثل اینکه مجبورم غائله را ختم کنم و ثابت کنم که گاهی مراد از ناس در قرآن واقعا به سادگی مشخص نمی شود
[="red"]و با سخن من کافر کیش بی ایمان کنار بیایید [/]
پس دقیق به آیه ی زیر نگاه کن رضا ببین معنی آن چه می شود
اگر در اینجا ناس را عموم مردم (زن و مرد ) بگیریم آیا می دانید چه فاجعه ای بوجود می آید ؟؟؟
زُينَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ(آل عمران/14)
آراسته شد برای مردم ( مردها و زنان ها ) دوستی شهوتهااز زنان و فرزندان .....
[="blue"] حالا من چند سوال هوش از متدیینین بسیار با هوش بپرسم [/]
آیا اگر ناس را مرد و زنان بگیریم [="blue"]حب شهوات من النساء[/] ترویج همجنس بازی بین زن با زن نمی شود !!!!!
ناس را اینجا چطور باید معنی کرد که مجوز ترویج شهوت همجنس بازی نگردد ؟؟؟؟؟
[="blue"] پس آیا بهترین کار این نیست که ناس را مردان معنی کنیم [/]؟؟؟؟
پس اگر اینطور نیست که من می گویم به نظر شما چکار باید کرد ؟؟
کی جواب می دهد ؟؟؟
آراسته شد برای مردم ( مردها و زنان ها ) دوستی شهوتهااز زنان و فرزندان .....
به حماقتت بخندیم یا گریه کنیم غلام شیطان؟
واقعا نمی فهمی که اینها به صورت کلی برای همه مردم بیان شده و می خواهد بفرماید هرکدام را یکی یا بعضی یا همه اینها مشغول به خود کرده؟
البته نباید هم بفهمی چون همانطور که گفتی قبلا تو برای فهمیدن خلق نشده ای بلکه امده ای خودت را رسوا کنی که رسوا شده هستی و خبر نداری
از کجا معلوم در این آیه یا ایها الناس فقط منظور مردان نباشد
سلام
چرا شما در مورد این مباحث محث می کنید
زبان عربی یکسری قوائد دارد که اگر جمع مرد ها بیشتر باشد مرد ها خطاب قرار می گیرند
(یعنی ضمیر مرد استفاده می شود)
و اگر نه زن (ضمیر زن استفاده می شود)!
نمی دانم چرا صاحبان علم زبان عربی این نکته ها را نمی گویند(اگر غلطه بگویید غلطه اگر هم درسته باز بگویید درسته!!!)
من این را از دو نفر پرسیدم
یکی زن یکی مرد!!
مگر در شرایطی که کلا منظور زنان باشند
پس قران را به یک آیه تفسیر نکنید ایات را کنار هم قرار دهید(به صورت صحیح)و منظور را بیابید
زُينَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَالذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ(آل
عمران/14) آراسته شد برای مردم ( مردها و زنان ها ) دوستی شهوتهااز زنان و فرزندان .....
این آیه بر طبق ترجمه ایت الله مکارم در نرم افزار المبین به شرح زیر است
زُينَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ
وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ(آل عمران/14)
محبت امور مادي، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهاي ممتاز و چهارپايان و
زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمايش و تربيت شوند؛ ولي) اينها (در
صورتي که هدف نهايي آدمي را تشکيل دهند،) سرمايه زندگي پست (مادي) است؛ و سرانجام نيک (و
زندگي والا و جاويدان)، نزد خداست.:Gol:
یا ایها الناس
سلام
من به ایات نگاه می کنم می بینم دو واژه مختلف است
دقت کنید
زُينَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ(آل عمران/14)
محبت امور مادي، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهاي ممتاز و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ (تا در پرتو آن، آزمايش و تربيت شوند؛ ولي) اينها (در صورتي که هدف نهايي آدمي را تشکيل دهند،) سرمايه زندگي پست (مادي) است؛ و سرانجام نيک (و زندگي والا و جاويدان)، نزد خداست.
در ایه فوق للناس است نه ایها الناس
يا أَيهَاالنَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(البقرة/21)
اي مردم! پروردگار خود را پرستش کنيد؛ آن کس که شما، و کساني را که پيش از شما بودند آفريد، تا پرهيزکار شويد.
این دو کلمه از نظر معنا مشخص است که فرق دارند
غیر از این است؟:Gig::Gol:
مردان می توانند چهار زن بگیرند ولی زن نمی تواند اگر بگویید سرشت و آٰفرینش زن و مرد اینطور اقتضاء کرده من هم می گویم خدا چرا زن را طوری نیافرید که طبیعت وسرشت او هم مانند مرد باشد و عدالت آفرینش و سرشتی ایجاد کند مگر خدا قادر نبود این کار را بکند ؟؟؟ زنان باید نصف مردان ارث ببرند و دیه شان نصف است و شهادتشون به تنهایی کفایت نمی کند !!!! باز اگر بگویید سرشت و آٰفرینش زن و مرد اینطور اقتضاء کرده من هم می گویم الله چرا زن را طوری نیافرید که طبیعت و ادراک او هم مانند مرد باشد پس عدالت آفرینشی خدا باید کجا نمایان شود ؟
سلام
این یکی از بحث های ساده است
یک سوال چرا همه مثل هم باید باشیم ؟
اگر همه مثل هم باشیم آیا زندگی دلنشین می شود؟
زنان خلق شده اند تا مهد پرورش انسان باشند و روحیاتشان با این مسئولیت سازگار می شود
اگر زنی 4 شوهر داشته باشد نمی تواند این مسئولیت را برعهده بگیرد ؟
می تواند وجودش را در اختیار 4 مرد قرار دهد؟
اگر روحش گرفتار مال و اموال گردد ایا می تواند مهد محبت باشد
شاید بشود اما چند در صد
اگر همه با هم از نظر جسمی و حقوق برابر باشیم ایا جایی برای رسیدن به خواسته ها و اهداف و تکامل می ماند
این ارث را جایی دیگر خدا قرار داده جوری این نظم و هماهنگی ایجاد کرده که هم مرد و هم زن به هم احتایج داشته باشند
اگر بنا بر این بود که هم مرد و هم زن غیر از تقوی با هم برابر باشند
آیا خلقت و نظم و... معنا پیدا می کرد؟
:Gig::Gol:
سلام بر دوستان عزیزم:Gol:
استاد ادبیات گرامی میشه بفرمایین از جمله ی بالا منظورتون چیه ؟
اساتید محترم جواب دادند و حق پذیران پذیرفتند و از کسانی که ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشوة
هم انتظاری از حق پذیری نیست!!!!!
پس یاایها الناس یعنی ای گروه انسانها! ای جامعه انسانی! ای همه انسانهای جهان!
با توجه به اینکه جناب آقای غلامعلی نوری در تاپیکهای متعدد حرمت و احترام پیامبر بزرگور اسلام حضرت محمد بن عبدالله «صلی الله علیه وآله» را نگه نداشته و به تذکرات هم توجهی ننمودند ایدی ایشان برای مدتی مسدود گردید.
البته ایشان پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» را پیامبر و نماینده خدانمی دانند«همچنان که خود گفته اند» والا احترام آن حضرت را بر خود لازم می شمردند.
"حامد" کجاست؟ بیاد اینجا عقایدشو که اسلام نابه!! بگه با آقای غلامعلی نوری هم عقیده است
سلام
کسانی که ما را می شناسند می دانند که به فضل الهی ما نسبتی با گمراهان و کافران و ملحدان و فیمینیست ها نداریم
این حرفها مال حقد و کینه ای است که از عجز علمی ناشی شده است
خداوند شما را نجات عنایت فرماید
موفق در هدایت