حريم خصوصي همسران زير يك سقف

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

محمد 110;38282 نوشت:



به پدرم گفتم میخواهم با دختری ازداج کنم که سنش پایین باشد و خودم بزرگش کنم اون طوری که من میخواهم باشد و از من یاد بگیر که چگونه باشد

سلام . خواهش مي كنم.
فكر نمي كنم اين ديدگاه شما درست باشه آقا محمد. اين ديدگاه والدين نسبت به فرزندشان است نه شوهر نسبت به همسرش. تازه از ديدگاه والدين هم اگر نگاه كنيم باز هم اشكالاتي دارد.
اولا هر انساني داراي عقل و اختيار است و شما نمي توانيد چيزي را به او تحميل كنيد
. بهتر بود اين طور مي گفتيد كه:
"دوست دارم همسري موافق داشته باشم كه بتوانيم با هم در امور مختلف مشورت كرده و در اكثر موارد به تفاهم برسيم يعني ديدگاه ها و علايق ايشان تا حد زيادي
به من نزديك باشد و من هم بتوانم راهنماي خوبي براي ايشان باشم. نه اينكه هر چيزي من دوست انجام بدهد يا فقط از من ياد بگيرد. همسران موفق از همديگر ياد مي گيرند."

دوم اينكه همان طور كه پدر محترمتان گفتند خيلي چيزاي فطري را نميشود تغيير داد. شايد بتوان تا حدي زيادي اصلاح كرد كه خوشبختانه با مراكز و مشاوران خبره ،امروز خيلي از عادات يا رفتارهاي افراد اصلاح مي شود اما در كل نبايد انتظار داشته باشي كه به كل ريشه كن شود. نياز به زمان و مهمتر از همه صبر و حوصله دارد. يكسري رفتارها را كه ميشود اصلاح كرد. اما اگر رفتارها يا عادتهايي را نتوانستي تغيير دهي سعي كن آن را به بهترين شيوه مديريت و كنترل كني تا ان شاالله مشكلي پيش نيايد. يا حق.

بازم سلام

دقیقا حق با شماست
........................................................................
به به هر روز یه چیز جدید یاد میگیرم

اما اگر رفتارها يا عادتهايي را نتوانستي تغيير دهي سعي كن آن را به بهترين شيوه مديريت و كنترل كني تا ان شاالله مشكلي پيش نيايد. يا حق.
.......................................................................
این مطلب رو چند سال پیش به پدرم گفتم ((


به پدرم گفتم میخواهم با دختری ازداج کنم که سنش پایین باشد و خودم بزرگش کنم اون طوری که من میخواهم باشد و از من یاد بگیر که چگونه باشد
اما اشتباه میکردم

و با مطالعه و مشاوره....... به همین نتیجه فرمایشات شما رسیدم

شاد یاشید

باتشکر:لطفا مطالبتان سند داشته باشد تا اینکه بیشتر ازآن استفاده کرد.

سلام
آری بحث مهم و مبتلابه اکثر اقایون است.کما اینکه من تو اکثر خانواده ها مشاهده می کنم.
اینکه مرد به جای اینکه مقتدر باشد , فکر می کند مالک آنهاست.
و اثار ملکیت رو روی اعضاء خانواده پیاده می کند.


سادات;38256 نوشت:
زندگي مشترك به معني به شراكت گذاشتن همه چيز با همسرمان است، اما در اين بين نمي‌توان انكار كرد كه هر انساني مستقل از ديگران است،

سلام و با تشکر از جناب سادات :Gol:
این دو جمله بالایی به نظر حقیر با هم سازگار نیستند . اگر این دو جمله مبنای بحث باشد مطمئنا بحث منطقی نخواهد بود .
یا این دو جمله باید عوض شوند یا باید نحو سازگاری این دو با هم ثابت شود
موفق در پناه حق
:Gol:

با سلام. خواهش ميكنم:Gol:
حقير متوجه منظور شما نشدم. جمله مشكلي ندارد. اگر منظور تان ناسازگاري بحث زندگي مشترك با استقلال انسانهاست در ادامه بحث آمده است كه:

اين استقلال به معني آن است كه هر يك از ما به‌تنهايي براي خود قلمرويي داريم كه مخصوص خود ماست؛ مثل افكاري كه در ذهنمان مي‌پرورانيم و اهداف شخصي‌مان و مجموعه رفتاري كه از شخصيت ما سر مي‌زند و تمام چيزهايي كه ما را به خودمان مي‌شناساند، در واقع خود واقعي ما كه مستقل از تمام جهان اطراف ماست.

بنا بر اين هر انساني در افكار و اهداف شخصي خود مستقل است اما زماني كه زندگي مشترك را شروع ميكند مي تواند اين افكار و حريم خصوصي را با همسرش به اشتراك بگذارد.

سادات;77287 نوشت:
حقير متوجه منظور شما نشدم. جمله مشكلي ندارد. اگر منظور تان ناسازگاري بحث زندگي مشترك با استقلال انسانهاست در ادامه بحث آمده است كه: اين استقلال به معني آن است كه هر يك از ما به‌تنهايي براي خود قلمرويي داريم كه مخصوص خود ماست؛ مثل افكاري كه در ذهنمان مي‌پرورانيم و اهداف شخصي‌مان و مجموعه رفتاري كه از شخصيت ما سر مي‌زند و تمام چيزهايي كه ما را به خودمان مي‌شناساند، در واقع خود واقعي ما كه مستقل از تمام جهان اطراف ماست.

سلام
ابتدا ازدواج را به معنای اشتراک در همه امور گرفته اید بعد سخن از استقلال زده اید . اشتراک در همه امور با استقلال چطور سازگارند ؟ کسی که باید همه امورش را ( حتی فکر و اندیشه اش را به حسب مقتضای معنای جمله ) با همسرش به اشتراک بگذارد تعریف حوزه استقلالی برایش چه مفهومی خواهد داشت ؟ به همین خاطر عرض کردم مفهوم در جمله با هم سازگار نیستند .
موفق در پناه حق

سلام
اگر بخواهیم سخن خانم سادات رو طوری معنا کنیم که ناسازگاری موجود حل بشه ؛ باید بگوییم ایشان
ازدواج را به معنای اشتراک در همه امور گرفته اند
واز ان به عنوان یک اصل یاد می کنند.بعد مسائلی را تخصیص می زنند.البته ایشان فقط به طور کلی می گویند :
قلمرويي داريم كه مخصوص خود ماست؛ مثل افكاري كه در ذهنمان مي‌پرورانيم و اهداف شخصي‌مان و مجموعه رفتاري كه از شخصيت ما سر مي‌زند و تمام چيزهايي كه ما را به خودمان مي‌شناساند،(به نظرم شخصیت) در واقع خود واقعي ما كه مستقل از تمام جهان اطراف ماست.
.....
در توضیح کلام ایشان می توان گفت که امور مربوطه به نظر حقیر تخصصا خارج هستند.
یعنی اصلا قابلیت اشتراک گذاری را ندارند , تا بتوان آن ها را به اشتراک بگذاریم.
شاید بگویید زوجین بیش از بقیه با شخصیت هم اشنا هستند.و این اشنایی لازمه اشتراک گذاری هست.
به نظرم باید معنای اشتراک گذاری منقح شود.(که این امر به خود ایشان واگذار می شود)
اما بنده در خور فهم خود می توانم بگویم که اشتراک گذاری یعنی دادن سهم به همدیگر؛ نمونه ساده در انتخابهایی که در مسیر زندگی پیش می آید.مثل,انتخاب خانه و وسایلآن و...
ولی ایا می توان در نوع نگرش خود به دنیا , دیگران را هم سهیم کرد؟به این معنا که دیگران در کسب نوع نگرش و فکر ما مستقیما و مباشرتا دخالت داشته باشند؟مانند یک رباط که با با دادن برنامه به او او راآنطور که دوست داریم هدایت می کنیم.
مسلما نه!
هیچ گاه کسی نمی تواند مالک ذهن دیگران شود!
بله می توان با ایجاد فضایی و نشان دادن اموری وی را به سمت یک نگرش هدایت کرد.(کاری که زوجین در بحث تاثیر پذیری می توانند انجام دهند) یا مثل دولتهای غربی که با رسانه ها و دادن پوشش خبری به نفع خود اذهان مردم را به سمت و سوی اهداف خود هدایت می کنند.
ولی آنها هم فهمیدند که نمی توان مستقیم از مردم خواست که آنطوری که من می خواهم فکر کنید.و یا من در داشتن نوع فکر و اندیشه تو سهم دارم.

حتما شما دوست دارید که امار پست های تاپیکتون بره بالا و کاری ندارین که مطالب چی باشه

خواهش میکنم این موضوع رو به صورت جدی پیگیری کنید چون تاپیک هایی که طرفدار زیادی دارد و پست های زیادی در ان زده می شود کار برای کاربران دشوار میشود و نمیتوانند مطالب مفید تاپیک را جستجو کنند. در نتیجه بیخیال تاپیک شده و شایدم کم کم بیخیال انجمن شود.

البته این نظر منه و البته تجربیات چند ساله ام در فعالیت در انجمن های مختلف....

شرمنده اگه تو مسائل مدیریتی سایت دخالت کردم!:Gol:

با تشکر

با سلام.
خير برداشتتون كاملا اشتباه است.

با سلام
خانم سادات برداشت خود را از مفهوم اشتراک گذاری بیان نکردید؟!
عندما کانت عندی اختلاف امرئات
یکی از دوستان به من گفت : می خواهم ازدواج کنم , شما فردی مد نظر ندارید که مناسب باشند؛
بهش گفتم تا تناسب شما چه باشد؟ دیدم دقیقا نمی تواند و شاید نمی داند خصوصیات فرد مورد نظر خودش رو شرح بده
به ایشام گفتم فکر کن و خصوصیتش رو تو یک برگه بنویس
روز بعد وقتی خصوصیاتی رو که نوشته بود رو خوندم دیدم صفات متقین نهج البلاغه رو ترجمه کرده اورده پیش من ...
بهش گفتم اولا اگه به همچین فردی رو من پیدا کنم که بالواقع اینطوری باشه ! خودم ...
در ثانی بنده خدا این خصوصیات به چه درد تو می خوره...
به نظر حقیر زندگی مشترک عمدتا باید بر مبنای تعامل و سازش سپری شود, و همانطور که ذکر شد در خصوص انتخاب مناسب ,شما سعی دارید سی رو پیدا کنید که به اهداف و ارزش ها و شخصیت شما نزدیکتر باشد!(اصل هم کفو)
یا به عبارتی شما در رسیدن به اهدافتان یاری کنند.(نعم العون علی طاعة ربی)
اگر هر یک از زوجین با این دید بروند جلو خواه و ناخواه مجبور به دادن سهم به همدیگر می شوند(معنای بنده از اشتراک گذاری)
هم زن و هم مرد و بعد فرزندان هر یک در کانون خانواده سهم دارند.چون هریک عضو اصلی خانواده هستند.
اگر با این دید به خانواده نگاه کنیم ؛ هیچگاه نظر و رای خود را بر دیگران تحمیل نمی کنیم. مرد سالاری یا زن سالاری و یا فرزند سالاری بی مفهوم خواهد شد.

موضوع قفل شده است