حديث لولاك

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حديث لولاك

سلام
در مورد حديث
[=+1]«لولاك لما خلقت الأفلاك» [/]ميشه توضيح بديد آيا سند درست است؟
منظور از آن چيست؟

اين حديث قدسى كه در كتاب بحار الانوار، ج 16، ص 405 به نقل از مناقب آل ابى طالب، ج 1، ص 186) آمده است به هدف از آفرينش هستى اشاره دارد و معناى دقيق آن زمانى روشن مى شود كه ببينيم قرآن كريم در تفسير هدف آفرينش جهان چه مى فرمايد.
قرآن كريم در اين باره تعابير گوناگونى دارد كه از مجموع آن ها مى توان به اين نتيجه رسيد كه هدف غايى و نهايى از خلق انسان، رسيدن او به كمال و زندگى در سايه سار رحمت پروردگار است. چنان كه در آيات 118 و 119 سوره هود مى خوانيم: "و اگر پروردگارت مى خواست، همه مردم را يك امت (بدون هيچ گونه اختلافى) قرار مى داد; ولى آن ها همواره مختلفند; مگر كسى كه پروردگارت رحم كند; و براى همين (پذيرش رحمت) آن ها را آفريد." مى بينيم كه در اين آيه، برخوردارى از رحمت، هدف آفرينش انسان ها دانسته شده است.
البته رسيدن انسان به كمال نياز به مقدماتى دارد كه از جمله به اين موارد مى توان اشاره كرد:
1. برخوردارى انسان از اختيار;
2. زندگى در جهانى مادّى كه محلّى براى رشد و تكامل است.
پس آفرينش جهان مادّى مقدمه اى براى آفرينش انسان است چنان كه در آيه 29 سوره بقره مى خوانيم: "او (خدايى) است كه همه آنچه را در زمين وجود دارد براى شما آفريد." و انسان آفريده شد تا در بوته آزمايش قرار گيرد; همان گونه در آيه 7 سوره هود آمده است: "او كسى است كه آسمان ها و زمين را در شش روز بيافريد و عرش (حكومت) او بر آب قرار داشت تا شما را بيازمايد كه كدام يك عملتان بهتر است." بر اساس اين آيه، خداوند آسمان و زمين را به خاطر انسان آفريد تا او در بوته آزمايش قرار گيرد و مشخص شود كه چه كسى در مسير حق قرار خواهد گرفت و با بندگى به كمال خواهد رسيد.
آيه شريفه "وما خَلَقتُ الجِنَّ والانسَ اِلا لِيَعبُدون; (ذاريات،56) و جن و انس را نيافريدم مگر براى بندگى من" نيز به همين مطلب اشاره دارد.
از سوى ديگر، درباره پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) آياتى نازل شده كه همگى بيانگر آنند كه آن حضرت كامل ترين انسان است و به نهايت كمال و قرب پروردگار دست يافته است; "ثُمَّ دَنا فَتَدَلّى فَكانَ قابَ قَوسَينِ اَو اَدنى; (نجم،8 و 9) سپس نزديك تر و نزديك تر شد تا آن كه فاصله او به اندازه دو كمان يا كمتر بود." بنابراين مى توانيم بگوييم كه هدف از خلقت، وجود شريف رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم) ـ يعنى انسان كامل ـ بوده است.
يعنى گر چه هدف متوسط، برخوردارى انسان ها از رحمت پروردگار كامل شدن بوده است; امّا چون اوج كمال در وجود رسول خدا تحقق يافته، مى توان آن حضرت را هدف آفرينش دانست. 1
روايت مورد نظر پرسش نيز، بيانگر همين مطلب است و در نتيجه، معنى آن چنين خواهد بود:" اى پيامبر! اگر قرار نبود كه پس از آفرينش آسمان و زمين، موجود كاملى چون تو پا به عرصه وجود بگذارد و اگر قرار نبود كه با آفرينش هستى، قله هاى كمال با گام هاى تو فتح گردد، هرگز زمين و آسمان را نمى آفريدم."
البته بايد توجه داشت كه حديث مورد بحث، در منابع دست اول شيعه مانند اصول كافى ذكر نگرديده است و از اين رو آن را نمى توان قطعى و غير قابل ترديد دانست; در عين حال همان گونه كه ديديد معناى درستى براى آن مى توان تصوير كرد.

1. ر.ك: معارف قرآن، استاد مصباح يزدى، ج 1/3، ص 170، انتشارات در راه حق.

پاسخ:

اين روايت با دو مضمون (البته نه دقيقا همين عبارات) نقل شده است :
1 تنها در مورد رسول خدا ( صلي الله عليه وآله وسلم )
2- در مورد اهل بيت عليهم السلام
مضمون اول(فقط در مورد رسول خدا صلي الله عليه وآله):

در مورد متن اول بايد گفت که اين مضمون ( عين عبارت يا شبيه آن ) به عنوان مضمون حديث ( بدون سند ) در بسياري از کتب شيعه و سني آمده است . عده اي آن را به عنوان روايت ( با سند يا بدون سند ) نقل کرده و عده اي نيز به آن استشهاد کرده اند :
نقل به عنوان روايت :

حاکم نيشابوري :

وي مضموني شبيه مضمون اين روايت را در دو جا نقل نموده و حتي آن را تصحيح نيز کرده است :
الف) ماجراي توسل حضرت آدم به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم :
حدثنا أبو سعيد عمرو بن محمد بن منصور العدل حدثنا أبو الحسن محمد بن إسحاق بن إبراهيم الحنظلي حدثنا أبو الحارث عبد الله بن مسلم الفهري حدثنا إسماعيل بن مسلمة أنبأ عبد الرحمن بن زيد بن أسلم عن أبيه عن جده عن عمر بن الخطاب رضي الله عنه قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم لما اقترف آدم الخطيئة قال يا رب أسألك بحق محمد لما غفرت لي فقال الله يا آدم وكيف عرفت محمدا ولم أخلقه قال يا رب لأنك لما خلقتني بيدك ونفخت في من روحك رفعت رأسي فرأيت على قوائم العرش مكتوبا لا إله إلا الله محمد رسول الله فعلمت أنك لم تضف إلى اسمك إلا أحب الخلق إليك فقال الله صدقت يا آدم إنه لأحب الخلق إلي ادعني بحقه فقد غفرت لك ولولا محمد ما خلقتك .
هذا حديث صحيح الإسناد
المستدرك على الصحيحين ج2/ص672 شماره 4228
از عمر بن خطاب نقل شده است که رسول خدا صلي الله عليه (وآله) وسلم فرمودند » وقتي که آدم گناه را مرتکب شد گفت : خدايا تو را به حق محمد قسم مي دهم که من را ببخشي ؛ خداوند فرمود : چگونه محمد را شناختي با اينکه هنوز او را نيافريده ام ؟ پاسخ داد : زيرا وقتي مرا با دست خويش آفريدي و در من از روح خويش دميدي ، سر خويش را بالا گرفتم ؛ پس در پايه هاي عرش ديدم که نوشته است " لا اله الا الله محمد رسول الله " ؛ پس دانستم که تو نام او را در کنار نام خويش آورده اي ، مگر به اين علت که او محبوب ترين آفريدگان در نزد تو است ؛ خداوند فرمود : راست گفتي اي آدم ؛ او محبوب ترين آفريدگان نزد من است ؛ من را به حق او بخوان ؛ به تحقيق که تو را آمرزيدم ؛ و اگر محمد نبود تو را نمي آفريدم .
اين روايت سندش صحيح است .
مرحوم علامه اميني در مورد تصحيح اين روايت مي فرمايند :
وأقر صحته السبكي في شفاء السقام ص 120 ، والسمهودي في وفاء الوفاء ص 419 ، والقسطلاني في المواهب اللدنية ، والزرقاني في شرحه 1 ص 44 ، والعزامي في فرقان القرآن ص 117 .
الغدير :ج 5 ص 435:
صحيح بودن اين روايت را سبکي در شفاء السقام ص 120 و سمهودي در وفاء الوفاء ص 419 و قسطلاني در مواهب و زرقاني در شرح خويش ج 1 ص 44 و عزامي در فرقان القرآن ص 117 تاييد کرده اند .
البته ما تنها به برخي از مصادر دسترسي داشتيم که آن ها را براي شما نقل خواهيم نمود .
ب) ماجراي توسل حضرت عيسي به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم :
حدثنا علي بن حمشاد العدل إملاء حدثنا هارون بن العباس الهاشمي حدثنا جندل بن والق حدثنا عمرو بن أوس الأنصاري حدثنا سعيد بن أبي عروبة عن قتادة عن سعيد بن المسيب عن بن عباس رضي الله عنهما قال أوحى الله إلى عيسى عليه السلام يا عيسى آمن بمحمد وأمر من أدركه من أمتك أن يؤمنوا به فلولا محمد ما خلقت آدم ولولا محمد ما خلقت الجنة ولا النار ولقد خلقت العرش على الماء فاضطرب فكتبت عليه لا إله إلا الله محمد رسول الله فسكن
هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه
المستدرك على الصحيحين ج2/ص671 شماره 4227
خداوند به عيسي وحي کرد که اي عيسي ؛ به محمد ايمان بياور و دستور بده که هر کس از امت تو در دوران او حضور يافت ، به او ايمان آورد ؛ پس بدرستيکه اگر محمد نبود آدم را نمي آفريدم و اگر محمد نبود بهشت و دوزخ را نمي آفريدم و بدرستيکه عرش را بر روي آب آفريدم پس به لرزش افتاد ؛ پس بر روي آن نوشتم لا اله الا الله محمد رسول الله پس آرام گرفت .
اين روايت سندش صحيح است ولي بخاري و مسلم آن را نياورده اند .
2- تقي الدين سبکي :

او نيز اين دو روايت را نقل کرده و سند آن ها را صحيح مي داند .
شفاء السقام ص 295 باب حديث توسل آدم عليه السلام بالنبي صلي الله عليه وآله وسلم
3- قندوزي :

وي نيز در ينابيع المودة اين دو روايت را و تصحيح حاکم را نقل کرده و به آن ايرادي نمي گيرد .
ينابيع المودة ج 2ص 336 ش 980 و 981
4- صالحي شامي :

وي نيز در کتاب خويش در ابتدا روايت حضرت عيسي را و نيز تصحيح حاکم و سبکي و نيز بلقيني را ( در کتاب فتاوي ) نقل مي کند و چند صفحه بعد روايت حضرت آدم را نقل مي نمايد .
سبل الهدي والرشاد ج 1 ص 74 و 85
5- زيني دحلان :

وي نيز روايت حضرت آدم و تصحيح حاکم را نقل مي نمايد .
الدرر السنية في الرد علي الوهابية ص 9
6- ثعلبي :

وي در تفسير خويش روايت حضرت عيسي را نقل مي نمايد .
تفسير الثعلبي ج7/ص61
7- أبو الشيخ الأنصاري :

مولف كتاب طبقات المحدثين باصبهان متوفاي 369 نيز روايت حضرت عيسي را نقل مي نمايد .
طبقات المحدثين بأصبهان ج3/ص287
8- سيوطي:

او نيز در الخصائص در ابتدا روايت حضرت عيسي را با مصادر ان و نيز روايت حضرت آدم را همراه با نقل تصحيح حاکم را و اشکال ذهبي به جهالت وي به يکي از روات آن ( يعني ظاهرا روايت صحيح است ، زيرا اشکال ذهبي اين است که تنها يک راوي را نمي شناسد ، يعني روايت اشکال ديگري ندارد ؛ اما وقتي حاکم آن را تصحيح کرده است ، يعني آن راوي را مي شناخته است ) نقل مي نمايد
الخصائص الكبرى ج1/ص12 و 14
9- بيهقي:

او نيز در کتاب دلائل النبوة روايت حضرت آدم را نقل مي نمايد .
دلائل النبوة ج5/ص489
10- حلبي :

علي بن برهان الدين حلبي نيز در کتاب معروف خويش "السيرة الحلبية"
روايت حضرت آدم را نقل مي نمايد .
السيرة الحلبية ج1/ص354
و سپس روايت ديگري را نقل کرده مي گويد :
وذكر صاحب كتاب شفاء الصدور في مختصره عن علي بن أبي طالب رضي الله تعالى عنه عن النبي صلى الله عليه وسلم عن الله عز وجل أنه قال يا محمد وعزتي وجلالي لولاك ما خلقت أرضي ولا سمائي ولا رفعت هذه الخضراء لا بسطت هذه الغبراء وفي رواية عنه ولا خلقت سماء ولا أرضا ولا طولا ولا عرضا
السيرة الحلبية ج1/ص357
صاحب كتاب شفاء الصدور از علي بن ابي طالب نقل کرده است که رسول خدا از خداوند نقل فرمودند که ايشان فرموده اند اي محمد قسم به عزت وشوکت خودم که اگر تو نبودي من نه زمينم را خلق مي کردم و نه آسمانم را و نه اين سبزه را بر اين تيرگي گسترش مي دادم . و در روايتي از ايشان است که نه آسمان را خلق مي کردم و نه زمين را و نه طول و عرضي را
11- ابن کثير :

وي نيز در کتاب معروف خويش "البداية والنهاية" در دو جا روايت حضرت آدم را نقل مي نمايد :
البداية والنهاية ج1/ص81 و ج2/ص322
12- عجلوني :

عجلوني از علماي به نام اهل سنت در کتاب کشف الخفاء اين روايت را با نقل از ديلمي از ابن عمر نقل مي کند :
91 .أتاني جبريل فقال يا محمد لولاك ما خلقت الجنة ولولاك لما خلقت النار رواه الديلمي عن ابن عمر
كشف الخفاء ج1/ص46
جبريل به نزد من آمد و گفت اي محمد اگر تو نبودي بهشت را نمي آفريدم و اگر تو نبودي آتش را نمي آفريدم اين روايت را ديلمي از ابن عمر نقل کرده است .
13- لكنوي هندي:

لكنوي هندي مي گويد :
قال علي القاري في تذكرة الموضوعات حديث لولاك لما خلقت الأفلاك قال العسقلاني موضوع كذا في الخلاصة لكن معناه صحيح فقد روى الديلمي عن ابن عباس مرفوعا أتاني جبريل فقال قال الله يا محمد لولاك ما خلقت الجنة ولولاك ما خلقت النار انتهى
الآثار المرفوعة اللكنوي الهندي ص44
ملا علي قاري در کتاب الموضوعات گفته است که روايت لولاک لما خلقت الافلاک را عسقلاني مجعول مي داند . در کتاب خلاصه اين مطلب آمده است ؛ اما معني اين روايت صحيح است . زيرا ديلمي از ابن عباس روايت کرده است که جبريل نزد من آمد پس گفت که خداوند فرموده اند اي محمد اگر تو نبودي من بهشت را نمي آفريدم و اگر تو نبودي من آتش را نمي آفريدم
14- محدث قاوقچي :

شبيه همين مطلب که لکنوي هندي از ملا علي قاري نقل مي کند در کتاب شرح إحقاق الحق آيت الله مرعشي ج 1 ص 430 از اللؤلؤ المرصوع محدث قاوقچي از علماي اهل سنت ص 66 چاپ مصر نقل شده است

استشهاد به مضمون اين روايت :

1- ابي بکر دمياطي در اعانة الطالبين:

بكري دمياطي ( ابي بکر بن السيد محمد شطا ) از علماي معروف شافعي در کتاب خويش مي گويد :
بل هو أصل الايجاد لكل مخلوق ، كما قال ذو العزة والجلال : لولاك لولاك لما خلقت الأفلاك .
إعانة الطالبين ج 1 - ص 13
او ( رسول خدا ) اصل آفرينش هر مخلوقي است ؛ همانطور که خداوند فرموده اند : اگر تو نبودي من افلاک را نمي آفريدم .
2- ابن شهر آشوب در مناقب :

ابن شهر آشوب نيز در کتاب مناقب آل أبي طالب مي گويد :
وقال للحبيب : لولاك لما خلقت الأفلاك ، وقيل للخليل " وفديناه"
مناقب آل أبي طالب - ابن شهر آشوب - ج 1 - ص 186
خداوند به رسول خدا فرمود : اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و به ابراهيم خليل گفته شده است که " ما براي او قرباني داديم"
3- علامه مجلسي در بحار :

همين مطلب را مرحوم علامه مجلسي در بحار الانوار نقل مي نمايند :
وقيل للحبيب عليه السلام : " لولاك لما خلقت الأفلاك " وقيل للخليل عليه السلام .
بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 16 - ص 406
4- آلوسي در تفسير خويش :

آلوسي نيز در تفسير خويش اشاره اي به اين روايت دارد و مي گويد :
* ( رب السموات والأرض وما بينهما ) * بدل من لفظ ربك وفي إبداله تعظيم لا يخفى وإيماء على ما قيل إلى ما روى في كتب الصوفية من الحديث القدسي لولاك لما خلقت الأفلاك
تفسير الآلوسي - الآلوسي - ج 30 - ص 19
در اين آيه فرموده است پروردگار آسمان و زمين و آنچه ميان آن دو است ؛ به جاي پروردگار تو . و در اين جايگزيني تعظيمي است ( براي رسول خدا) که مخفي نمانده است ؛ و اشاره است - طبق نظر برخي - بر جمله اي که در کتابهاي صوفيه روايت شده است که حديث قدسي لولاک لما خلقت الافلاک است .
5- قندوزي در ينابيع المودة:

وي نيز در کتاب معروف خويش مي گويد :
وقال في حديثه القدسي : " لولاك لما خلقت الأفلاك " .
ينابيع المودة لذوي القربى - القندوزي - ج 1 - ص 24
و خداوند در حديث قدسي خويش فرموده است : اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم .
6- مرحوم علامه طباطبايي در تفسير گرانسنگ الميزان :

وبذلك يستصح ما ورد في الحديث القدسي من خطابه تعالى لنبيه صلى الله عليه وآله وسلم : ( لولاك لما خلقت الأفلاك ) فإنه صلى الله عليه وآله وسلم أفضل الخلق .
تفسير الميزان ج 10ص 152
و با همين بيان مضمون روايت قدسي خطاب به پيامبر ( صلي الله عليه وآله وسلم ) درست مي شود که " اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم " پس بدرستيکه ايشان برترين آفريده است .
7- سيد بدر الدين حسيني عاملي در حاشيه اصول کافي

وي مي گويد :
كما هو صريح " لولاك لما خلقت الأفلاك "
الحاشية على أصول الكافي - السيد بدر الدين بن أحمد الحسيني العاملي - ص 58
همانطور که اين مطلب صريح روايت لولاک لما خلقت الافلاک است .
8- مولي محمد صالح مازندراني در شرح اصول کافي :

ايشان مي فرمايند :
كما في الحديث القدسي « لولاك لما خلقت الأفلاك »
شرح أصول الكافي - مولي محمد صالح المازندراني - ج 9 - ص 61
همانطور که در حديث قدسي آمده است که " لولاک لما خلقت الافلاک"

مضمون دوم ( همراه با ذکر اهل بيت ) :

اما مضمون دوم در کتب شيعه آمده است . اين مضمون در کتاب هاي مختلف به چند کتاب آدرس داده شده است :
1- کشف اليقين :

اين روايت را مرحوم علامه مجلسي در بحار از اين کتاب نقل مي نمايند .
36 - كشف اليقين : عن أبي جعفر بن بابويه برجال المخالفين رويناه من كتابه كتاب أخبار الزهراء ، عن محمد بن الحسن بن سعيد ، عن فرات بن إبراهيم ، عن محمد بن علي الهمداني ، عن أبي الحسن بن خلف بن موسى ، عن عبد الاعلى الصنعاني عن عبد الرزاق ، عن معمر ، عن أبي يحيى ، عن مجاهد ، عن ابن عباس قال : ... يا محمد وعزتي وجلالي لولاك لما خلقت آدم ، ولولا علي ما خلقت الجنة ، لأني بكم أجزي العباد يوم المعاد بالثواب والعقاب
بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 40 - ص 18 - 21
از كشف اليقين از ابو جعفر بن بابويه با سند اهل سنت : ما اين روايت را در کتاب اخبار الزهراء از محمد بن الحسن بن سعيد از فرات بن ابراهيم از محمد بن علي الهمداني از ابي الحسن بن خلف بن موسي از عبد الاعلي الصنعاني ار عبد الرزاق از معمر از ابي يحيي از مجاهد از ابن عباس : ... اي محمد قسم به عزت و جلال خودم اگر تو نبودي آدم را نمي آفريدم و اگر علي نبود بهشت را نمي آفريدم ؛ زيرا من به خاطر شما بندگان را در روز بازگشت پاداش و عقاب خواهم کرد .
که البته نقل شدن اين روايت توسط اهل سنت دلالت بر صحت آن دارد ؛ زيرا ايشان انگيزه اي براي جعل فضائل براي اهل بيت عليهم السلام خصوصا امير مومنان علي عليه السلام ندارند .
1- معاني الاخبار :

روايت اول :

اين روايت را مرحوم صدوق در اين کتاب شريف در باب "معنى حمل النبي صلى الله عليه وآله لعلى عليه السلام" با سند ذيل نقل مي نمايند :
حدثنا أحمد بن عيسى المكتب ، قال : حدثنا أحمد بن محمد الوراق ، قال : حدثني بشر بن سعيد بن قيلويه المعدل بالمرافقة قال : حدثنا عبد الجبار بن كثير التميمي اليماني قال : سمعت محمد بن حرب الهلالي أمير المدينة يقول : سألت جعفر بن محمد عليهما السلام ...
فأوحى الله عز وجل إليهم : هذا نور من نوري أصله نبوة وفرعه إمامه ، أما النبوة فلمحمد عبدي ورسولي ، وأما الإمامة فلعلي حجتي ووليي ولولاهما ما خلقت خلقي
معاني الاخبار ص 350 روايت شماره 1
خداوند عزوجل به ايشان وحي نمود که :اين نور از نور من است ؛ ريشه آن نبوت است و شاخه آن امامت ؛ اما نبوت پس براي بنده من و فرستاده من محمد است و اما امامت پس براي حجت من ولي من است و اگر آن دو نبودند آفرينش را نمي آفريدم .
روايت دوم :

اين روايت را مرحوم صدوق در اين کتاب شريف در باب " باب معنى الشجرة التي أكل منها آدم وحواء " با سند ذيل نقل مي نمايند :
حدثنا عبد الواحد بن محمد بن عبدوس النيسابوري العطار - رحمه الله - قال : حدثنا علي بن محمد بن قتيبة ، عن حمدان بن سليمان ، عن عبد السلام بن صالح الهروي ، قال : قلت للرضا عليه السلام ...
و متن آن چنين است :
فقال آدم : يا رب من هؤلاء ؟ فقال ، عز وجل : يا آدم هؤلاء ذريتك وهم خير منك ومن جميع خلقي ولولاهم ما خلقتك ولا خلقت الجنة والنار ولا السماء و الأرض
پس آدم گفت : پروردگار من ، ايشان چه کساني هستند؟ پس خداوند عز وجل فرمود : اي آدم ايشان ذريه تو هستند و ايشان برتر از تواند و نيز از همه آفرينش ؛ و اگر ايشان نبودند من تو را و نيز بهشت را و جهنم را و نه آسمان و زمين را نمي آفريدم .
روايت سوم :

اين روايت را مرحوم صدوق در اين کتاب شريف در باب " باب معنى الأمانة التي عرضت على السماوات والأرض والجبال فأبين أن يحملنها وأشفقن منها وحملها الانسان " با سند ذيل نقل مي نمايند :
حدثنا أحمد بن محمد بن الهيثم العجلي - رضي الله عنه - قال ، حدثنا أبو العباس أحمد ين يحيى بن زكريا القطان ، قال : حدثنا أبو محمد بكر بن عبد الله بن حبيب ، قال : حدثنا تميم بن بهلول ، عن أبيه ، عن محمد بن سنان ، عن المفضل بن عمر ، قال : قال أبو عبد الله عليه السلام...
و متن آن چنين است :
فقال الله جل جلاله : لولا هم ما خلقتكما ، هؤلاء خزنة علمي ، وأمنائي على سري
پس خداوند جل جلاله فرمود : اگر ايشان ( اهل بيت عليهم السلام )نبودند شما دوتن (آدم و حوا) را نمي آفريدم

- علل الشرايع :

روايت اول :

همين روايت را با همين سند مرحوم صدوق در کتاب علل الشرائع باب" 139 - العلة التي من أجلها لم يطق أمير المؤمنين " ع " حمل رسول الله صلى الله عليه وآله لما أراد حط الأصنام من سطح الكعبة " آورده اند
علل الشرائع ج 1 ص 173روايت اول
روايت دوم :

همچنين روايت ديگري را در باب "باب 7 - العلة التي من أجلها صارت الأنبياء والرسل والحجج صلوات الله عليهم أفضل من الملائكة " مي آورند که سند آن به شرح ذيل است :
حدثنا الحسن بن محمد سعيد الهاشمي قال : حدثنا فرات بن إبراهيم ابن فرات الكوفي قال : حدثنا محمد بن أحمد بن علي الهمداني قال : حدثني أبو الفضل العباس بن عبد الله البخاري قال : حدثنا محمد بن القاسم بن إبراهيم بن محمد بن عبد الله بن القاسم بن محمد بن أبي بكر قال : حدثنا عبد السلام بن صالح الهروي عن علي بن موسى الرضا عن أبيه موسى بن جعفر عن أبيه جعفر بن محمد عن أبيه محمد بن علي عن أبيه علي بن الحسين عن أبيه الحسين بن علي عن أبيه علي ابن أبي طالب عليهم السلام قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله
ومتن آن چنين است که :
يا علي لولا نحن ما خلق الله آدم ولا حواء ولا الجنة ولا النار ، ولا السماء ولا الأرض
علل الشرايع ج 1 ص 5 شماره 1
اي علي اگر ما نبوديم خداوند آدم و حواء و بهشت و جهنم و آسمان و زمين را نمي آفريد
4- عيون الاخبار :

روايت اول :

مرحوم شيخ صدوق روايت دوم کتاب علل الشرائع را در کتاب شريف عيون ذکر مي فرمايند :
عيون أخبار الرضا ( عليه السلام ) ج 2 ص 237 ش 22
روايت دوم :

ايشان در اين کتاب روايت دوم کتاب معاني الاخبار را نيز نقل مي فرمايند :
عيون أخبار الرضا ج 2 ص 274 ش 67
3- کمال الدين :

مرحوم شيخ صدوق روايت دوم کتاب علل الشرائع را در کتاب شريف کمال الدين نيز ذکر مي فرمايند :
كمال الدين ص 254 ش 4
5- ينابيع المودة قندوزي :

جالب اينجاست که اين عالم حنفي روايت دوم کتاب علل الشرائع را در کتاب خويش ينابيع ذکر مي نمايد :
ينابيع المودة ج 3 ص 378
6- تفسير منسوب به امام حسن عسکري :

فقال لها رسول الله صلى الله عليه وآله : دعوتك لتشهدي لي بالنبوة بعد شهادتك لله بالتوحيد ثم تشهدي [ بعد شهادتك لي ] لعلي عليه السلام هذا بالإمامة ، وأنه سندي وظهري وعضدي وفخري [ وعزي ] ، ولولاه ما خلق الله عز وجل شيئا مما خلق .
تفسير منسوب به امام حسن عسکري ص 169
رسول خدا (به درخت ) فرمودند: من تو را خواندم تا بعد از شهادت دادنت به يکتايي خدا براي من شهادت به نبوت دهي و سپس بعد از اين شهادت براي اين علي نيز شهادت به امامت دهي و اينکه او ياور من و پشتيبان من و بازوي من و افتخار من و عزت من است و اينکه اگر او نبود خداوند عز وجل چيزي را از آفرينش نمي آفريد .
7- شرح الأخبار قاضي نعمان المغربي :

روايت اول :

ايشان در کتاب خويش روايت ذيل را با سند منقطع تا ابوهريرة نقل مي نمايند :
قال : هؤلاء خمسة من ولدك لولاهم ما خلقتك ولا خلقت الجنة ولا النار ولا العرش ولا الكرسي ولا السماء ولا الأرض ولا الملائكة ولا الانس ولا الجن .
شرح الأخبار ج 2 ص 500 ش 884
خداوند فرمود : ايشام پنج نفر از نسل تو هستند که اگر ايشان نبودند تو را نمي آفريدم و بهشت را نيز نمي آفريدم و نه دوزخ را و نه عرش را و نه کرسي را و نه آسمان را و نه زمين را و نه مردمان را و نه جنيان را
روايت دوم :

روايت ذيل نيز در اين کتاب شريف نقل شده است که :
قال : يا آدم صفوتي من خلقي لولاهم ما خلقت الجنة ولا النار ، خلقت الجنة لهم ولمن والاهم ، والنار لمن عاداهم .
شرح الأخبار ج 3ص 6 ش 923
اي آدم ايشان بر گزيدگان ِ آفريدگان هستند ؛ اگر ايشان نبودند بهشت را و آتش را نمي آفريدم ؛ بهشت را براي ايشان و کساني که ايشان را دوست بدارند آفريدم و آتش را براي کسي که ايشان را دشمن بدارد .
8- قصص الأنبياء

مرحوم قطب راوندي در کتاب خويش روايت اول شرح الأخبار را با سند کامل از مرحوم شيخ صدوق نقل مي نمايند :
وعن ابن بابويه أخبرنا إبراهيم بن هارون الهيتي ، أخبرنا أبو بكر أحمد بن محمد بن عيسى ، أخبرنا محمد بن يزيد القاضي ، أخبرنا قتيبة بن سعيد ، أخبرنا الليث بن سعد وإسماعيل بن جعفر عن أبيه ، عن أبي هريرة
قصص الأنبياء ص 57 شماره 10
9- فرائد السمطين :

روايت اول شرح الأخبار را عالم سني ، حمويني نيز در کتاب خويش نقل نموده است :
فرائد السمطين ص 5 مخطوط و ج 1 ص 36 مطبوع رجوع شود به شرح احقاق الحق ج 9 ص 254 و نيز نفحات الازهار ج 4 ص213
10- أرجح المطالب :

علامه سني الآمرتسري در کتاب خويش ارجح المطالب روايت اول شرح الأخبار را از ابي هريرة نقل مي کند :
أرجح المطالب ص 461چاپ لاهور رجوع شود به شرح احقاق الحق ج 9 ص 203
11- بحر المعارف :

وروي في بحر المعارف : لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك . وفي ضياء العالمين للشيخ أبي الحسن الجد الأمي للشيخ محمد حسن صاحب الجواهر بزيادة فقرة : ولولا فاطمة لما خلقتكما . ونحوه من كتاب المرندي
مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي - ج 3 - ص 169
و در بحر المعارف روايت کرده است که اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي کردم و در ضياء العالمين شيخ ابي الحسن پدر بزرگ مادري محم حسن صاحب جواهر اضافه قطعه : "واگر فاطمه نبود شما دو تن را نمي آفريدم " است ؛ وشبيه همين در کتاب مرندي آمده است .
12- مجمع النورين فاضل هرندي :

الف) مستدرک سفينة البحار از مجمع النورين

كتاب مجمع النورين للفاضل المرندي قال : وفي الحديث القدسي : لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك ، كما ذكره الوحيد البهبهاني .
وروي في بحر المعارف : لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك . وفي ضياء العالمين للشيخ أبي الحسن الجد الأمي للشيخ محمد حسن صاحب الجواهر بزيادة فقرة : ولولا فاطمة لما خلقتكما . ونحوه من كتاب المرندي
مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي - ج 3 - ص 168
در کتاب مجمع النورين فاضل هرندي آمده است که گفت : و در حديث قدسي است : اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي کردم . همانطور که وحيد بهباني نقل کرده است . و در بحر المعارف روايت کرده است که اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي کردم و در ضياء العالمين شيخ ابي الحسن پدر بزرگ مادري محم حسن صاحب جواهر اضافه قطعه : "واگر فاطمه نبود شما دو تن را نمي آفريدم " است ؛ وشبيه همين در کتاب مرندي آمده است .

ب) پاورقي شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور :

دقيقا همين متن را از کتاب مجمع النورين نقل مي نمايد :
پاورقي شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور للحاج ميرزا أبي الفضل الطهراني ج 2 ص 83
ج ) الأسرار الفاطمية شيخ محمد فاضل مسعودي :

فاطمة الزهراء عليها السلام العلة الغائية
( يا أحمد لولاك لما خلقت الأفلاك ، ولولا علي لما خلقتك ، ولولا فاطمة لما خلقتكما ) (الجنة العاصمة : 148 ، مستدرك سفينة البحار : 3 / 334 عن مجمع النورين : 14 ، عن العوالم : 44 . ) هذا الحديث من الأحاديث المأثورة التي رواها جابر بن عبد الله الأنصاري عن رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم عن الله تبارك وتعالى
الأسرار الفاطمية - الشيخ محمد فاضل المسعودي - ص 231
فاطمه زهرا عليها السلام هدف نهايي :
اي احمد اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را نمي آفريدم و اگر فاطمه نبود شما دو تن را خلق نمي کردم .
(الجنة العاصمة ص 148؛ مستدرک سفينة البحار از مجمع النورين از عوالم ) اين روايت از رواياتي است که از جابر بن عبد الله الانصاري آن را از رسول خدا از خداوند نقل کرده است .
13- جنة العاصمة مير جهاني از کشف اللئالي :

نقل از اين کتاب در مصادر ذيل صورت گرفته است :
الف) شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور

كفى في سمو شأن الزهراء سلام الله عليها كلام خالقها لولا فاطمة لما خلقتكما : روى عن الشيخ ابراهيم بن الحسن الذراق ، عن الشيخ علي بن هلال الجزائري ، عن الشيخ احمد بن فهد الحلي ، عن الشيخ زين الدين علي بن الحسن الخازن الحائري ، عن الشيخ أبي عبد الله محمد بن مكى الشهيد بطرقه المتصلة الى أبى جعفر محمد بن علي بن موسى بن بابويه القمى بطريقه الى جابر بن يزيد الجعفي ، عن جابر بن عبد الله الانصارى عن رسول الله صلى الله عليه وآله عن الله تبارك وتعالى انه قال : يا احمد لولاك لما خلقت الافلاك ، ولولا علي لما خلقتك ، ولولا فاطمة لما خلقتكما . ثم قال جابر هذا من الاسرار أمرنا رسول الله صلى الله عليه وآله بكتمانه الا من أهله . كشف اللئالي لصالح بن عبد الوهاب بن العرندس - جنة العاصمة لمير جهانى 149 .
مؤلف كتاب كشف اللئالى من علماء القرن التاسع من علماء الشيعة كان عالما ناسكا زاهدا ورعا أديبا شاعرا توفي سنة 840 ودفن في حله هيفاء ومدفنه مزار يتبرك به ورجال الحديث من كبار الشيعة - راجع جنة العاصمة 149
شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ج 1 ص 225 پاورقى شماره يك
در مقام والاي حضرت زهرا همين بس که آفريننده او در مورد او گفته است که اگر فاطمه نبود شما ( رسول خدا و امير مومنان ) را نمي آفريدم .
از شيخ ابراهيم بن الحسن الذراق روايت شده است که او از شيخ علي بن هلال جزايري روايت کرده است از شيخ احمد بن فهد حلي از شيخ زين الدين علي بن الحسن خازن حائري از شيخ ابي عبد الله محمد بن مکي شهيد با سند متصل خود او تا ابو جعفر محمد بن علي بن موسي بن بابويه قمي به سند ايشان تا جابر بن يزيد جعفي از جابر بن عبد الله انصاري از رسول خدا که فرمودند : اي احمد اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي کردم و اگر فاطمه زهرا نبود شما دو تن را نمي آفريدم ؛ سپس جابر گفت : اين از اسرار است که رسول خدا ما را امر به پوشاندن آن داشته است مگر از اهل آن ؛
کشف اللئالي نوشته صالح بن عبد الوهاب بن عرندس – جنة العاصمة ميرجهاني ص 149
مولف کتاب کشف اللئالي از علماي قرن نهم و از علماي شيعه است که دانشمند و ديندار و پرهيزکار و با تقوا و خوش بيان و شاعر بود و در سال 840 از دنيا رفته و در حله هيفا دفن گرديد و مدفن او محل زيارت شده و مردم به آن تبرک مي نمايند ؛ و او از بزرگان علماي حديث شيعه است در اين زمينه به کتاب جنة العاصة ص 149 مراجعه نماييد .
ب) الأسرار الفاطمية شيخ محمد فاضل مسعودي :

متن كلمات ايشان در ذيل بحث " نقل از مجمع النورين فاضل هرندي قسمت ج" گذشت
الأسرار الفاطمية - الشيخ محمد فاضل المسعودي - ص 231
14- مصباح الانوار تاليف ابو الحسن البكري استاد شهيد اول :

مصادري که اين روايت را از اين کتاب نقل کرده است عبارتند از :
الف) مستدرك سفينة البحار

در کتاب شريف مستدرک سفينة البحار اين مطلب را نقل کرده مي گويد :
أما الحديث القدسي : " لولاك لما خلقت الأفلاك " فقد روى أبو الحسن البكري أستاذ الشهيد الثاني في كتاب الأنوار عن أمير المؤمنين ( عليه السلام ) : أنه قال : كان الله ولا شئ معه ، فأول ما خلق نور حبيبه محمد ( صلى الله عليه وآله ) قبل خلق الماء والعرش والكرسي والسماوات والأرض واللوح والقلم - إلى أن قال : - والحق تبارك وتعالى ينظر إليه ويقول : يا عبدي أنت المراد والمريد ، وأنت خيرتي من خلقي وعزتي وجلالي لولاك لما خلقت الأفلاك . من أحبك أحببته . ومن أبغضك أبغضته – الخبر .
مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي - ج 3 - ص 166
اما حديث قدسي " اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم " بدرستيکه ابو حسن بکري استاد شهيد ثاني در کتاب "الانوار" از امير مومنان روايت مي کند که فرمودند : خداوند بود و چيزي همراه او نبود ؛ پس اولين چيزي که آفريد نور حبيب او محمد بود قبل از آفرينش آب و عرش و کرسي و آسمان و زمين و لوح وقلم ... و خداوند تبارک و تعالي نگاهي به او فرموده و گفت : اي بنده من تو مقصودي و تو اي که مي خواهي و تو بهترين آفريده من هستي ؛ قسم به بزرگي و عظمت خودم که اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم ، هرکس تو را دوست بدارد او را دوست مي دارم و هرکس تو را دشمن بدارد او را دشمن مي دارم ...
ب) شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور:

حديث لولاك لما خلقت الافلاك ولولا على لما خلقتك وحديث لولا رسول الله وعلى لما خلقت العالم وحديث لولا اهل البيت لما خلقت العالم وحديث لولا فاطمة لما خلقتكما ) : روى ابن الحسن البكري استاد شهيد الثانى ( ره ) في كتاب ( الانوار ) عن امير المؤمنين ( ع ) انه قال كان الله ولا شئ معه ، فاول ما خلق نور حبيبه محمد قبل خلق الماء والعرش والكرسي والسموات والارض واللوح والقلم . . . والحق تبارك وتعالى ينظر اليه ويقول : يا عبدي انت المراد والمريد وانت خيرتي من خلقي وعزتى وجلالي لولاك لما خلقت الافلاك من احبك احببته ، ومن ابغضك ابغضته ...
شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور ج 2 ص 83 پاورقى شماره 2
روايت " اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي کردم " و نيز روايت " اگر رسول خدا وعلي نبودند جهان را خلق نميکردم" و روايت " اگر اهل بيت نبودند عالم را نمي آفريدم " و روايت " اگر فاطمه نبود شما دو تن را نمي آفريدم " : ابن الحسن بکري استاد شهيد ثاني در کتاب " الانوار" از امير مومنان روايت مي کند که فرمود : خداوند بود و چيزي همراه او نبود ؛ پس اولين چيزي که آفريد نور حبيب او محمد بود قبل از آفرينش آب و عرش و کرسي و آسمان و زمين و لوح وقلم ... و خداوند تبارک و تعالي نگاهي به او فرموده و گفت : اي بنده من تو مقصودي و تو اي که مي خواهي و تو بهترين آفريده من هستي ؛ قسم به بزرگي و عظمت خودم که اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم ، هرکس تو را دوست بدارد او را دوست مي دارم و هرکس تو را دشمن بدارد او را دشمن مي دارم ...

ج ) الذريعة آقا بزرگ تهراني :

( مصباح الأنوار ) للشيخ أبي الحسن البكري ، أستاذ الشهيد ، كما ينقل عنه السيد محمد القطب في تصانيفه ، منها في ( فصل الخطاب ) نقل عنه حديث أول ما خلق الله نور حبيبه وقال له لولاك لما خلقت الأفلاك
الذريعة آقا بزرگ تهراني ج 21 ص 102
كتاب مصباح الانوار شيخ ابو الحسن بکري استاد شهيد ؛ طبق آنچه سيد محمد قطب در کتاب هاي خود آورده است ؛ يکي از آنها کتاب فصل الخطاب است که در آن از ايشان اين روايت را نقل مي کند که : " اولين چيزي که خداوند آفريد نور حبيبش بود و به او گفت : اگر تو نبودي افلاک رانمي آفريدم "
15- ضياء العالمين:

وفي ضياء العالمين للشيخ أبي الحسن الجد الأمي للشيخ محمد حسن صاحب الجواهر بزيادة فقرة : ولولا فاطمة لما خلقتكما . ونحوه من كتاب المرندي
مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي - ج 3 - ص 169
و در بحر المعارف روايت کرده است که اگر تو نبودي افلاک را نمي آفريدم و اگر علي نبود تو را خلق نمي کردم و در ضياء العالمين شيخ ابي الحسن پدر بزرگ مادري محم حسن صاحب جواهر اضافه قطعه : "واگر فاطمه نبود شما دو تن را نمي آفريدم " است ؛ وشبيه همين در کتاب مرندي آمده است .
16- کفاية الأثر :

مرحوم خزاز قمي از علماي قرن پنجم هجري در کتاب خويش دو روايت در اين زمينه ذکر مي فرمايند :
روايت اول :

سند روايت اول چنين است :
قال هارون : وحدثنا حيدر بن محمد بن نعيم السمرقندي ، قال حدثني أبو النصر محمد بن مسعود العياشي ، عن يوسف بن المشحت البصري ، قال حدثنا إسحاق بن الحارث ، قال حدثنا محمد بن البشار ، عن محمد بن جعفر ، قال حدثنا شعبة ، عن هشام بن يزيد ، عن أنس بن مالك قال : كنت أنا وأبو ذر وسلمان وزيد بن ثابت وزيد بن أرقم عند النبي صلي الله عليه وآله وسلم
و متن آن چنين است که :
فأوحى الله إلي : يا محمد إني اطلعت إلى الأرض اطلاعة فاخترتك منها فجعلتك نبيا ، ثم اطلعت ثانيا فاخترت منها عليا فجعلته وصيك ووارث علمك والإمام بعدك ، وأخرج من أصلابكما الذرية الطاهرة والأئمة المعصومين خزان علمي ، فلولاكم ما خلقت الدنيا ولا الآخرة ولا الجنة ولا النار
کفاية الأثر ص 70 باب ما جاء عن أنس بن مالک من النصوص
پس خداوند بر من وحي نمود که اي محمد ؛ من به زمين نظر نمودم پس تو را از آن برگزيدم و سپس تو را پيامبر قرار دادم ؛ سپس دوباره بر آن نظر نمودم پس علي را از آن برگزيدم و سپس او را جانشين تو و وارث علم تو و امام بعد از تو قرار دادم ؛ و از نسل شما دو تن خانداني پاک و اماماني معصومين را به عنوان خزانه علم خود بيرون آوردم ؛ پس اگر شما نبوديد دنيا را و آخرت را و بهشت را و دوزخ را نمي آفريدم .
روايت دوم :

ثم قال لي : يا علي أنت الإمام والخليفة من بعدي ، حربك حربي وسلمك سلمي ، وأنت أبو سبطي وزوج ابنتي ، من ذريتك الأئمة المطهرون ، فأنا سيد الأنبياء [ وأنت سيد الأوصياء ، وأنا وأنت من شجرة واحدة ] ، ولولانا لم يخلق الجنة والنار ولا الأنبياء ولا الملائكة .
کفاية الأثر ص 157 باب ما روي عن امير المومنين من النصوص
سپس (رسول خدا) به من فرمودند : اي علي تو امام و خليفه بعد از من هستي ؛ دشمن تو دشمن من و دوست تو ، دوست من است ؛ و تو پدر نوه من و همسر دختر من هستي ؛ امامان پاک از نسل تو هستند ؛ پس من سرور انبيا هستم و تو سرور جانشينان ؛ و من و تو از يک درخت هستيم ؛ و اگر ما نبوديم بهشت و دوزخ و انبيا و ملائکه آفريده نمي شدند .
اين بود مقداري از روايات شيعه و سني در مورد روايت لولاک لما خلقت الافلاک و روايات شبيه به آن و اقرار به صحيح بودن آن حتي از برخي علماي اهل سنت .
موفق باشيد
مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)

موضوع قفل شده است